واژه‌ی کُفر در قرآن

در مراجعه به دلالت لغوی و اولیه، روشن می‌شود که معنای شایع کفر با این معنا ارتباطی زیاد دارد. کفر در لغت یعنی پنهان کردن چیزی؛ گفته می‌شود: «کفرت الشمس النجومَ»؛ یعنی خورشید ستارگان را پنهان ساخت. به ابری که جلوی ادامه ...

واژه‌ی کلام در قرآن

چه بسا، از کلام تعریفهایی زیاد توسط لغویان، نحویان، فیلسوفان و اندیشمندان ارائه شده باشد، ولی ما به دو تعریف بسنده می‌کنیم. یکی از آنها از بزرگان لغت و اندیشه، راغب اصفهانی، است که در مفردات می‌گوید: «کلام، بر الفاظ نظم ادامه ...

واژه‌ی کذب در قرآن

کذب یعنی مخالفت آشکارِ خبر و عدم توافق آنها به صورت قطعی؛ مثلاً اگر کسی بگوید در جنگل درختانی را دیدم که میوه‌ی میمون داده بودند و این میوه‌ها از شاخه‌ای به شاخه دیگر می‌پریدند، بر درستی این سخن در عالم خارج، دلیلی ادامه ...

واژه‌ی کبر در قرآن

بنا به روایت کلینی در کافی، عبدالأعلی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: کبر چیست؟ فرمود: «بزرگترین کبر آن است که نسبت به حق ناآگاه باشی و مردم را کوچک و حقیر بشماری.»گفتم: «جهل به حق یعنی چه؟» فرمود: «حق را ادامه ...

واژه‌ی کتاب در قرآن

راغب با دقتِ نظر و هدفمند و قاعده مند به این اصطلاح پرداخته است. نخست از حیث لغوی و سپس به تدریج، به معانی زیاد و پرثمر و لذیذ آن رسیده است. ادامه ...

واژه‌ی کاهن در قرآن

وقتی بخشی از قرآن نازل می‌شد، در دل و جان مؤمنان حیرت و شگفتی ایجاد می‌کرد و بر ایمانشان می‌افزود، و بینش و فهم آنها را گسترش می‌داد و احساسشان را در آیات و معجزات خالق تحریک می‌کرد؛ و همچنین در دل مشرکان ادامه ...

واژه‌ی قضا در قرآن

اندیشه‌ی بشری مباحثی دقیق‌تر، ژرف‌تر، و پیچیده‌تر از مباحث قضا و قدر نمی‌شناسد. در اینها امهات مسائل فکری‌ای وجود دارد که آدمی پیوسته از زمانی که با سخن گفتن و توجه به خویشتن و عالم اطراف خود آشنا شد، آنها را طرح ادامه ...

واژه‌ی قلب در قرآن

قلب را بدان جهت گفته‌اند که میان دو جهان فرشتگان و شیطان در تغییر و دگرگونی است و این تغییر و تحول در علوم، احوال، شؤون و دگرگونیها و انتقال از حالی به حالی شدن است. گاهی در حالت حزن و گاهی شادی، گاهی در ادامه ...

 

واژه‌ی قرین (همنشین) در قرآن

«قرنت البعیر بالبعیر» یعنی جمع شدند؛ و «قرن الشی‌ء بالشی» به آن رسید. و اقتران همان اجتماع دو یا چند چیز در یکی از معانی و یا در امری. «اقتران الشیء بغیره» یعنی با آن مصاحبت کرد. قرین هم دوست و زن را «قرینه» گویند؛ ادامه ...

واژه‌ی قَدَر در قرآن

در مواردی بسیار، واژه‌ی قَدَر در قرآن کریم آمده است و معانی زیادی را در بردارد. و تقریباً در هر موردی معنای خاص خود را دارد و یا بخشی از آن معنای فراگیر کلمه است که با بقیه‌ی اجزا متفاوت است. یکی از آن معانی، زمان ادامه ...

واژه‌ی فقر در قرآن

اصل فقر در لغت، یعنی کسی که مهره‌ی پشت او شکسته باشد؛ یعنی دچار حادثه‌ای شده و مهره‌اش شکسته است. و «أفقرک الصیدُ فارمِهِ»؛ یعنی شکار پشت کرد و می‌توانی او را بزنی. گفته شده است از «فُقرة» به ضم فاء یعنی حُفره ادامه ...

واژه‌ی فطرت در قرآن

می‌توان گفت، یک تکه چوب تا زمانی که شکل و صورتی به خود نگرفته، تنها می‌توان آن را یک تکه چوب نامید، که استعداد آن را دارد به شکلی که سازنده می‌خواهد درآید.آن گاه که به شکل تخت یا صندلی و یا هر شکل دیگری درآید؛ ادامه ...

واژه‌ی غیبت در قرآن

غیبت از امور زشتی است که شایسته‌ی شخصی عاقل و رشید و خردمند نیست که به آن دست یازد و یا سبب آن گردد، و اجازه نمی‌دهد که در حضور او رخ دهد و بر گوشش طنین انداز شود. غیبت شری است که از زبانها جرقه می‌زند و ادامه ...

واژه‌ی فتنه در قرآن

فتنه همان آزمایش و امتحان است. گفته‌اند: فَتَنَ الذهبَ؛ یعنی طلا را داخل آتش کرد تا خوب بودن آن را دریابد، و یا آن را آتش زد تا ناب بودن آن را بفهمد. صائغ (طلاساز) را فتان هم گفته‌اند، چنان که شیطان را هم فتان می‌گویند. در ادامه ...

واژه‌ی غُل (بند) در قرآن

غُل به ضم غین، یعنی بند. اصل آن از غلل است و به آب جاری بین درختان که میان آنها فرو می‌رود، گفته می‌شود. این لفظ در قرآن معانی متعدد دارد که از جمله به معنای بند است؛ مثل: إِذِ الْأَغْلَالُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ یُسْحَبُونَ ادامه ...

واژه‌ی غیب در قرآن

راغب می‌گوید: «غیب مصدر «غابت الشمس» و امثال آن است. هنگامی که از خشم پنهان گردد. گفته می‌شود: «غاب عنی کذا.» در قرآن آمده است: أم کانَ مِن الغائِبینَ ادامه ...

واژه‌ی غفلت در قرآن

غفلت، تعریفی برتر از آنچه که قرآن در تعدادی از آیات ارائه داده، وجود ندارد. بخشی از آن چنین است: لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْینٌ لَا یبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ادامه ...

واژه‌ی غضب (خشم) در قرآن

چیزی مثل غضب، سیاهی و پلیدی در نفس ایجاد نمی‌کند؛ غضب نفس را کاملاً تغییر می‌دهد و آن را از حالت آرامش و صفا به پریشانی و تیرگی، و از حکمت به حماقت و جنون، و از شادابی و طراوت به عذاب و خشونت و جفا تبدیل ادامه ...


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قـــــرآن شـــــنـــــاســی

تاريخ : جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ | 10:13 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |