
امام صادق (ع) فرموده است: چون حسین بن على (ع) متولد شد، خداوند به جبرئیل فرمان داد همراه هزار فرشته به زمین فرود آید و به پیامبر(ص) از سوى خداوند و از سوى خود شادباش بگوید. جبرئیل فرمود آمد و از کنار جزیرهای در دریا گذشت که در آن فرشتهای به نام فطرس افتاده بود. این فرشته از فرشتگانى بود که فرمان خداوند را ابلاغ مىکرد و خداوند او را براى انجام کارى گسیل فرمود و چون تأخیر کرد بالهای او شکسته شد و در آن جزیره افتاد و هفتادسال بود که به عبادت خداوند در آن جزیره مشغول بود.
اى رسول خدا! همانا امت تو بهزودی او را مىکشند و براى حسین (ع) بر عهده من است که هر زائرى او را زیارت کند و هر مسلمانى به او سلام دهد و هر کس به او درود فرستد به او ابلاغ کنم و به آسمان پر کشید.
چون امام حسین (ع) متولد شد و جبرئیل فرود آمد، فطرس از او پرسید: اى جبرئیل! کجا مىروى؟ جبرئیل گفت: خداوند به محمد (ص) نعمتى ارزانى داشته و مأمور شدهام از سوى خداوند و خودم به ایشان شادباش بگویم. فطرس گفت: اى جبرئیل! مرا هم با خود ببر، شاید محمد (ص) براى من دعا کند. جبرئیل او را با خود برد و چون به حضور پیامبر رسید و از سوى خداوند متعال و خود به ایشان شادباش گفت و موضوع فطرس را به اطلاع رساند. پیامبر فرمودند: به او بگو دست بر این مولود بکشد و بهجای خویش بازگردد. فطرس چنان کرد و بال گشود و برخاست و گفت: اى رسول خدا! همانا امت تو بهزودی او را مىکشند و براى حسین (ع) بر عهده من است که هر زائرى او را زیارت کند و هر مسلمانى به او سلام دهد و هر کس به او درود فرستد به او ابلاغ کنم و به آسمان پر کشید.
روایت دوم: اثر پذیرش ولایت امیرالمؤمنین (ع)
روایت سوم: آزادشده حسین بن علی و فاطمه واحمد حاشر!
روایت چهارم: ملکی به نام دردائیل
روایت پنجم: حضرت جواد الائمه (ع)؛ شبیه دوست فطرس!
روایت ششم: ملک کروبین، ملک موکل امام حسین (ع)
روایت هفتم به پرواز درآمدن فطرس
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: امام حسين عليه السلام