
صنایع دستی، حاصل ذوق، تلاش و خلاقیت است. مجموعه ای از اصیل ترین وکاربردی ترین هنرها و مهارت ها که از تنوع زیادی برخوردار است و نشاندهنده هویت و پیشینه هر ملت و آیینه آداب و رسوم و سنن و فرهنگ هر منطقه است. منتها سال هاست که در کشورمان، به دلایل متفاوتی از جمله ورود صنایع ماشینی و کارخانه ای، واردات بی رویه کالاهای تزئینی و کاربردیِ بی کیفیت، نبود توجیه مالی، بی توجهی مسئولان، استقبال نکردن مردم به خاطر بی اطلاعی یا تغییر سلیقه و گرایش به مدهای اروپایی و... صنایع دستی کشورمان تا حد زیادی، در مسیر نابودی است و احیای دوباره آن، توجه و همت و تلاش و حمایت جمعیِ مردم و مسئولان کشور را میطلبد. بد نیست بدانید در حالی که بیشتر کشورهای دنیا، به نقش موثر صنایع دستی در اقتصاد واقف شده اند و به صنایع دستی، نه فقط به چشم یک هنر و ساخته دست بشر، بلکه به عنوان عامل بسیار مهمی در توسعه اقتصادی جامعه نگاه می کنند، سهم این هنرها در اقتصاد کشور ما کمتر از سه درصد است! امروز بیستم خرداد ماه، ۱۰ ژوئن، مصادف با روز جهانی صنایع دستی و بهانه خوبی برای یادآوری و مرور تعدادزیادی از صنایع دستی کشورمان است که این سالها، به دلایل گوناگون، یا از یادها رفتهانــد، یا بهکلی منسوخ شدهاند. شاید دیگر رغبتی به ساخت و خرید هنرهای دستساز نباشد اما تا زمان هست باید فکری به حال بیمار برخی از این صنایع کرد.
آشنایی با برخی صنایع در معرض فراموشی یا منسوخ شده کشورمان
قفلسازی سنتی چهارمحالوبختیاری
از جمله هنرهای در معرض فراموشی، ساخت قفل های سنتی است. این هنر از زمان ساسانیان در ایران رواج داشته و روستای چالشتر استان چهارمحال و بختیاری، یکی از کانون های اصلی ساخت این نوع قفل هاست که توانسته دوبار مُهر اصالت یونسکو را کسب کند. قفل قدیمی در کعبه که هم اکنون در موزه عربستان نگهداری میشود، از نمونههای قفل چالشتری است.
کارتیبافی لرستان
کارتی بافی با پیشینه ای به تمدن ایرانی، هنر دیگری در معرض نابودی است. در قدیم از این هنر برای بافت طناب یا بند و برای بستن بار بر پشت حیوانات بارکش استفاده می شد. ولی امروزه کارکرد اصلی این هنر تغییر یافته و از آن برای ساخت وسایل تزئینی مانند دستبند و... استفاده می شود.
نمدمالی همدان
از جمله هنرهایی که روی لبه تیغ فراموشی اند، «نمدمالی» استان همدان است. پس از هشدار برخی هنرمندان و دلسوزان صنایع دستی، نسبت به در حال انقرض بودن نمد مالی به خصوص در استان همدان و شهرستان درزن، مسئولان به فکر احیای آن افتادند اما چیزی نگذشت که باز در سال گذشته هشدارهایی مبنی بر کمرنگ شدن این هنر به گوش رسید که امروز بسیار جدی شده است.
مسگری و ملیله سازی آذربایجان
مسگری و ملیله سازی روی سفال، سیاه قلم، ساخت جعبه های قدیمی و... همه صنایعی هستند که روزگاری هنرمندان زیادی از آذربایجان شرقی بدان مشغول بوده اند اما امروزه بیشتر ظروف مسی ماشینی از شهرهایی مانند یزد و اصفهان تهیه و در بازار صنایع دستی تبریز به فروش می رسد و هنرهای دستی نام برده شده در معرض خطر نابودی قرار دارند زیرا دیگر کسی رغبتی برای فراگیری آن ها ندارد.
موج بافی کردستان
موج بافی، یکی از صنایع دستی مناطق کردنشین است که بیشتر میان عشایر و کوچ نشینان این مناطق دیده می شود. موج ها پارچه هایی هستند که از پشم گوسفند بافته می شدند و از آن ها به عنوان رختخواب پیچ، پتو، پشتی و... استفاده می کردند. در قدیم بسیاری از مردم این منطقه استفاده از موج در منازل خود را نوعی هنر و نشانه خانه داری و کدبانوگری می دانستند اما حالا با ورود بی رویه کالاهای خارجی دیگر کسی پارچه های موج بافی شده را نمی خرد و تنها رد پای این هنر را می توان در بازارهای سنتی پیدا کرد.
کوببافی مازندران
یکی از شاخههای صنایع دستی ایران و هنر و مهارت بومی استان مازندران، کوب بافی است که در ساخت آن با استفاده از گیاهان خودرو به نام گاله، واش، وران، سازیر و ... محصولاتی ازقبیل زیرانداز و سبد حصیری تولید میشود اما این هنر نیز امروزه در حال انقراض است.
زنجیربافی و گیوه دوزی خراسان
سال پیش بود که صنایع دستی خراسان رضوی برای همیشه با زنجیر بافی سنتی خداحافظی کرد. زنجیربافی سنتی خراسان شیوه مخصوص خود را داشت که آن را از زنجیربافی اردکانی و یزدی مستثنا می کرد و به دلیل پرزحمت بودن، سختی فنون و درآمد کم، کسی رغبت نکرد آن را فرا گیرد و کسی هم به فکر چاره اندیشی نبود تا این که با در گذشت آخرین بازمانده شناخته شده، خورشیدِ زنجیربافی سبک خراسان برای همیشه غروب کرد. از دیگر صنایع دستی منسوخ شده این استان رشته های گیوه دوزی، جاجیم بافی، شعربافی، چلنگری و ... هستند.
دیبابافی شوشتر
شاید بیش از آن که شوشتر را به آثار تاریخی اش بشناسند، این شهر به دیبایش معروف باشد و بنا به گفته برخی مورخان، پرده قبلی کعبه از دیبای این شهر و حاصل هنر هنرمندان شوشتری بوده است؛ اما این هنر کهن نیز در شهرستان شوشتر نابود شده است. البته قول هایی مبنی بر احیای دوباره آن شنیده می شود.
ماشو بافی قشم
ماشو بافی هنر سنتی جزیره قشم است که برای بافت عبای پشمی استفاده می شود که در قدیم بیشتر به وسیله ساربانها بافته میشد و پوششی مناسب برای سفرهای دریایی ملوانان به آفریقا و هند بوده است. آخرین بافنده ماشو، حدود ۲۰ سال پیش از دنیا رفته و این هنر ایرانی برای همیشه منسوخ شده است.
سفالگری گناباد
سفال گری در خراسان جنوبی و شهرستان گناباد، پیشینهای پنج هزار ساله دارد که با مراکز تمدنی هم عصر خود از شیوهای یکسان پیروی میکرده. گرد بی مهری بر سر این هنر چند هزار ساله نیز نشسته و آن را در آستانه فراموشی قرار داده است.
غبار فراموشی بر دوقطبِ صنایعدستی کشور
شبکه جهانی شهرهای خلاق، معتبرترین شبکه جهانی است که از سوی یونسکو تشکیل شده و «شهر اصفهان» به لحاظ برخورداری از «صنایع دستی و هنرهای مردمی»، به عنوان عضو رسمی این شبکه انتخاب شده است و نامش در کنار شهرهای«الاحساء» عربستان، «بامیان» افغانستان، «دوران» اکوادور، «جیپور» هند، «لوبومباشی» جمهوری دموکراتیک کنگو، «لاس کاساس» مکزیک و «ساسایاما» ژاپن در این فهرست جای گرفت. این شهر بدون شک یکی از مقصدهای اصلی گردشگری ایران نیز محسوب می شود و 70 درصد صنایع دستی کشورمان در این استان تولید می شود اما رشته های شال بافی، کاشی مینایی، مینای خانه بندی، مینای مرصع، قناویز بافی، متقال بافی، ساروج بری، دلو سازی چرمی، شانه سازی، و... از رشته های منسوخ شده صنایع دستی در این استان است. همچنین از رشته های فیروزه کوبی، زری بافی، زیلو بافی، مخمل بافی، شعربافی، ماشته بافی و... نیز می توان به عنوان رشته های صنایع دستی در معرض خطر این استان یاد کرد. استان «قــم» نیز یکی از قطبهای مهم صنایع دستی کشور است و زمانی بود که سفال و سرامیک شهرستان قم، مشتریان پر و پا قرص داخلی و خارجی داشت و در اطراف حرم حضرت معصومه(س)، به عنوان سوغات در اختیار مسافران قرار می گرفت. همچنین زمانی در روستای صرم این شهر، ۲۰ کارگاه فعال حصیربافی وجود داشت اما امروزه این کارگاه ها تعطیل شده اند و طی سالهای اخیر هنرهای دستی نام برده شده این استان با رکود مواجه است. هنرهای دیگری از جمله زره بافی، نخ ریسی، گچ بری سنتی، کاشیکاری خشتی نیز با تنها یک استادِ به نام، در آستانه فراموشی است.
گامهایی برای حفظ صنایعدستی
یکی از علل در کما بودن هنر صنایع دستی، کیفیت گرایی و نداشتن نگاه کمیتی به این صنعت ارزشمند است. برای حل شدن این بحران که دامن گیر صنایع دستی در سراسر کشور است، چاره اندیشی لازم است و شاید گام های پیشنهادیِ ما، درمانی باشد برای این درد فرهنگی.
گام اول | تغییر نگاه
نبود تمایل برای تولید صنایع دستی، به دلیل نداشتن توجیه اقتصادی و از طرفی نبود تقاضا برای خرید به دلیل موجود بودن اجناس مشابه خارجی با قیمت کمتر (البته جنس نامرغوب)، مهمترین دلیل از رونق افتادن صنایع دستی است. در گام اول بهتر است نگاه کیفی به این مفهوم در میان تولیدکنندگان این عرصه ایجاد شود و آن ها به قابلیت ها و توانمندی های اقتصادی این عرصه واقف شوند. لازمه این امر، آموزش و آگاهی و ایجاد بسترها و زمینه های فرهنگی مناسب است.
گام دوم | کنترل واردات
همانطور که گفتیم واردات بی رویه اجناس بی کیفیت خارجی به کشورمان، به ویژه در چند سال اخیر رونق گرفته تا جایی که در شهرهای گردشگرپذیر، کالاهای چینی جای صنایع دستی و سوغات این شهرها را اشغال کرده است. پس باید راه ورود این اجناس که جایگزین کالاهای خودی می شوند را سد کرد.
گام سوم | شناسایی استادان و آموزش هنرجویان
کمبود و بعضا نبود کارآموزان مستعد و علاقه مند و کمبود یا نبود آموزش رسمی در عرصه صنایع دستی، باعث شده امروزه فانوس صنایع دستی که بخش جدا نشدنی میراث فرهنگی و معنوی کشورمان است، رو به خاموشی رود. به همین دلیل باید استادان ماهر هر رشته شناسایی شوند و در کارگاه های حرفه ای به امر آموزش و انتقال این هنرهای ارزشمند به نسل بعد، اقدام کنند.
گام چهارم | بهروز کردن صنایع
بعد از شناسایی استادان و ترغیب و تشویق جوانان به یادگیری هنرهای مغفول، باید برای به روز کردن این هنرها هم فکری کرد. در کنار آموزش سنتی، اضافه شدن آموزش های تخصصی از طریق آموزشگاه ها و دانشگاهها، قدم اول به روز و علمی کردن این مهارتهاست تا علم و عمل دست به دست هم دهند و ثمره آن احیای دوباره هنرهای رو به زوال باشد.
گام پنجم | برندسازی
هنرمندان و شرکت هایی که در زمینه فروش و صادرات صنایع دستی فعالیت می کنند، بیشتر آن ها رویکرد علمی و جامعی در این زمینه ندارند اما با یک برنامه ریزی دقیق و هدفمند می توان در زمینه برندسازی محصولات، گام های موثری برداشت. به طوری که هر یک از محصولات استانها دارای نماد و نشانه اختصاصی خودش، بستهبندی و تبلیغات مناسب باشد و در بازار جهانی، قابل شناسایی و اعتماد باشد. در عین حال، معرفی جامع و چند زبانه محصولات، چه در فضای مجازی و چه در نمایشگاه های بین المللی صنایعدستی، لازم است.
گام ششم | ایجاد زمینههای فروش
ایجاد بازار دائمی و نمایشگاههای ماهانه و سالانه داخلی و خارجی برای عرضه تولیدات هنرمندان و شناساندن آن به مشتریان داخلی و خارجی هم، می تواند یکی دیگر از راه های موثر در این زمینه باشد. پرداخت تسهیلات و ایجاد کارگاههای صنایع دستی، بیمه و حمایت از هنرمندان، بازاریابی برای آثار هنرمندان، ایجاد مکان مناسبی برای عرضه کالا به گرشگران خارجی در مکانهای دیدنی و تاریخی، از سایر گام هایی است که با توجه و مدد مسئولان و خود هنرمندان می تواند صنایع دستی را از برزخ فراموشی نجات دهد.
منابع: خبر آنلاین، نوای آبیدر، قم نیوز، ایرنا، آنا، ندای اصفهان،ایسنا، باشگاه خبرنگاران،
روزنامه فرصت امروز، سایت خبری تیتر امروز، پایگاه خبری منطقه آزاد قشم.
خراسان زندگی سلام
هنر خراسانی
استان خراسان رضوی به دلیل ویژگیهای محیطی و منطقهای و بافت متنوع جمعیتی، از مهمترین مناطق کشور در زمینه تولید صنایع دستی است که نقش قابل توجهی در زمینه انجام فعالیتهای اقتصادی و اشتغال در استان دارد. تراش سنگهای قیمتی، زیورآلات سنتی، مخراج کاری، کاشی سازی، حکاکی، ابریشم بافی، سفالگری، نگارگری، آیینه کاری و. .. از جمله این صنایع هستند که برخی شهرت جهانی نیز یافته است. به بهانه روز جهانی صنایع دستی (10 ژوئن مصادف با 20 خرداد)، با برخی از صنایع دستی شاخص استان بیشتر آشنا میشویم.
گلیم بافی
از جمله صنایع فعال بین عشایر و روستاییان استان است که به عنوان یک فعالیت خانگی معمول شناخته میشود. مناطق عمده گلیم بافی در استان، شهرستانهای مشهد، قوچان و شیروان است.
ابریشم بافی
این صنعت که مراکز عمده آن در روستای زاوین و کلات نادر است، شامل دست بافتهای با استفاده از تار و پود ابریشم الوان است که نقوش آن به صورت هندسی و برجسته روی کارنمایان میشود. همه این طرحها با دستگاه پارچه بافی سنتی به نام «فرت» بر تار و پود ابریشم نشانده میشود. عرض این بافته حدود 50 سانتی متر است و برای لبه یقه، سرآستین و پیش سینه لباسهای محلی فاخر استفاده میشود.
خراطی سنگ (هرکاره تراشی)
این هنر از سابقهای طولانی در مشهد برخوردار است که شامل تولید ظروف و غالبا دیگچههای سنگی به صورت خراطی است. جنس سنگ آن نوعی سرپانتین است که در برابر آتش مقاوم است. از خصوصیات ویژه این محصولات توزیع یکنواخت و نگه داشتن طولانی مدت حرارت است.
نمدمالی سنتی
نمد، زیراندازی است که بدون استفاده از دار تهیه میشود و برای بافت آن از خاصیت جعدبافی و پوستهای شدن پشم استفاده میشود. برای تولید نمد فقط از پشم بهاره گوسفند با الیاف بلند استفاده میشود که به طور معمول از ضایعات پشم و نیز کرک قالی است. نمد در استانهای مازندران، خراسان، سمنان، گیلان، گلستان و چهارمحال و بختیاری تولید میشود.
لباسهای محلی (کردنشین خراسان رضوی)
لباسهای محلی مردم خراسان شمالی با داشتن تنوع چشمگیر رنگ و طرح، علاوه بر این که پوشش اسلامی و کاملی برای زنان و مردان محسوب میشود، به علت این که غالبا برگرفته از زیباییهای طبیعت و رنگهای شاد فصل بهار است، سبب آرامش روحی و روانی استفاده کنندگان نیز میشود. لباسهای زنان و دختران کرمانج این استان اغلب شامل 5 قسمت «یاشار» یا چارقد، «کراس» یا بلوز، «شیلوار» یا دامن، «جلیقه» و «شلیته» است. پوشاک مردانه نیز شامل «عرق چین»، «که لاو»، «لچگ» و. .. است که دارای رنگهای شاد و برگرفته از طبیعت است.
سفالگری سنتی
در روستای «مِند» گناباد سفالهایی با خصوصیاتی منحصر به فرد تولید میشود. در این روستا، 2 نوع سفال «رسی» و «جسمی» ساخته میشود که ماده اولیه سفال رسی، خاک رس است. اما ماده اولیه ظروف جسمی، سنگهایی است که از کوههای گیسور یا کوههای کلات به دست میآید و بعد از خردشدن و سپس پودرشدن با گل سرشور مخلوط میشود و با آب به صورت گل در میآید و بعد از ورزدادن و درست کردن شکل مد نظر لعاب داده میشود. از مهمترین نقوش سفال «مند» گناباد عناصر تزیینی برگرفته از طبیعت است که میتوان به نقش ماهی اشاره داشت که از نقوش کهن و اسطورهای به شمار میرود.
نقاشی کاشی سنتی
شامل نقاشی روی کاشی خشتی به صورت نقش برجسته که معمولا با طرحها و نقوش سنتی اسلامی و برای تزیین مساجد و اماکن متبرکه و. .. به کار برده میشود.
تراش کاشی سنتی
از انواع تراش کاشی، معرق کاری کاشی است و عبارت از این است که قطعههای بریده شده کاشی از نقوش و رنگهای مختلف را تراشیده و در کنار یکدیگر قرار میدهند و به شکل قطعاتی بزرگ درمی آورند که روی دیوار نصب میشود تازینت بخش بنا شود.
زیورآلات سنتی
مواد اولیه این صنعت، فلزاتی نظیر برنج، مس، نقره و سنگهایی نظیر فیروزه، عقیق، یشم و. .. است. ابتدا فلز را در کوره آب کرده و سپس به کمک قالب، شکل مد نظر را میسازند و با نشاندن سنگهای زینتی، زیور آلاتی مانند النگو، انگشتر، زیر گیسوان، گردنبند و. .. تولید میکنند. عمده تولیدات زیورآلات در مشهد انگشترسازی است و مرکز فعالیت این صنف، بازار رضا در جوار حرم امام رضا (ع) است.
تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی
به جرئت میتوان گفت قطب تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی کشور، شهر مشهد است. وجود معادن سنگهای زینتی به ویژه سنگ فیروزه در نیشابور یکی از دلایل رونق این حرفه در استان است. وجود بارگاه مقدس علی بن موسی الرضا (ع) و تهیه و خرید انگشترهای مرصع شده با نگینهایی از سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی برای تبرک و سوغات، این محصول صنایع دستی را از جایگاه بالایی در استان برخوردار کرده است.
حکاکی سنتی روی سنگ
حکاکی روی سنگ یا قلمزنی روی سنگ، امروزه در شهرهای قم و مشهد از رواج بیشتری برخوردار است. هنرمندان سنگ تراش از قطعات سنگ خاکستری رنگی که از اطراف مشهد استخراج میشود و ترکیبی از «تالک» و «کلرور» است استفاده میکنند و انواع ظروف، ادوات تزیینی و صفحات قاب مانندی را تراشیده و بعد از صیقل دادن، برای حکاکی به هنرمند حکاک میسپارند.
حجاری سنتی (سنگ تراشی)
سنگ تراشان، امروزه سنگ خام را از کوه برگرفته و آن را به قطعات مد نظر تقسیم میکنند. قسمتهای اضافی را با قلم و چکش، درآورده و پرداخت میکنند. سپس از قلم شانه استفاده کرده و سرانجام برای سرعت بخشیدن به کار، با دستگاهی شبیه به ارههای چوب بری برقی، رویه سنگ را صیقل میدهند و پرداخت میکنند.
ترکه بافی (ارغوان بافی)
این محصول حصیری که برای بافت آن از ساقه درخت ارغوان استفاده میشود، به علت فراوانی درخت ارغوان در منطقه طرقبه، در این منطقه رواج دارد. این محصول نسبت به دیگر محصولات حصیری قدمت بیشتری دارد و قبل از رواج پلاستیک کاربرد فراوانی داشته است.
ابریشم کشی
از حرفههای قدیمی است که از زمانهای دور در تربت حیدریه رایج بوده است. فن ابریشم کشی شامل مراحل پیله کشی، لاگیری، تاب دادن نخ ابریشم و کلاف کشی آن است. که در نهایت منجر به تولید نخ ابریشم با کیفیت بالا میشود.
کاشی سازی سنتی
از هنرهای سنتی ایران است که با استفاده از آجر لعاب دار تولید میشود و در نماسازی ساختمان به ویژه مساجد، تکایا، حسینیهها و قصرها به کار رفته است. کاشیهای زرین فام، معرق و هفت رنگ در مشهد و در آستان قدس رضوی تولید میشود.
برک بافی
«برک» یک نوع پارچه نرم و چسبان و ضخیم است که از پشم شتر یا کرک بز بافته میشود و از صنایع دستی خراسان محسوب میشود و بیشتر برای دوخت جامههای زمستانی استفاده میشود.
برک در عین لطافت از استحکام خاصی برخوردار است و به همین دلیل بیشتر به صورت کت و قبا بر دوش مردان استفاده میشود. برک به طور معمول خودرنگ است و در رنگهای قهوهای، سیاه، سفید، شیری، شکری و خاکستری تولید میشود و نواحی بجستان، گناباد و فردوس، اصلیترین تولید کنندگان آن هستند.
نواربافی (کارت بافی)
این هنر در خراسان به نامهای نواربافی و مداخله بافی شناخته میشود و در لائین و کلات نادر رونق بیشتری دارد. از این نوارها برای تزیین پوشاک به ویژه حاشیه شلوار و سرآستینها و دور یقه و چاک پهلو و سجاف جلوی انواع لباسهای محلی استفاده میشود.
منبع: اداره کل میراث فرهنگی استان
نام عکاس : میثم دهقانی خراسان رضوی