زینب رود ازشام غم سوی مدینه

زینب رود ازشام غم سوی مدینه - همراه لیلا ، ام کلثوم و سکینه

ده روز او درشام بود اما چه شامی - شام سیاه و گِرد او خیل حرامی

ده روز او درشام بود و شامیان را - رسوا نمود و کرد آگه مردمان را

قصریزید و طشت زر را دیده است او - بس طعنه ها از شامیان بشنیده است او

کنج خرابه روز و شب بس رنجها دید - از مردمان شامی او بس طعنه بشنید

اما کنون او سربلند است و سرافراز - دَوری دگر در این سفر گردیده آغاز

اکنون شده آسوده از رنج والمها - آسوده گشته اینک از ظلم و ستمها

ازشام غم با یک وقاری میرود او - با حشمت و جاه و جلالی میرود او

بافتح و پیروزی رود سوی مدینه - راهی یِ دشت کربلا شد آن حزینه

اوشام را کرده کنون شام غریبان - با پایداری شام را بنموده ویران

روزی که شد وارد به شام آن بی قرینه - بُد همره او طفلکی زاروحزینه

اما کنون ازرنج وغم آن طفلک زار - کنج خرابه خفته با چشمان خونبار

بافتح وپیروزی رود ازشام زینب - کرده یزید سفله را بدنام زینب

زینب زشام غم رود با آه و افسوس - اما دگر از زندگی گردیده مایوس

ای باقری زینب رود با آه وحسرت - ازشام غم ازبس که دیده رنج وزحمت

سروده باقری پور ماه صفر سال 1397

 

ای رقیه الوداع ای رقیه الوداع

میرویم ازشام ویران ما سوی کرببلا  - ما شدیم راحت زرنج و محنت شام بلا

ماکه شهرشام را شام غریبان کرده ایم - گنجی اندرگوشه یِ ویرانه پنهان کرده ایم

نوگلي از گلشن دين درخرابه مانده است - شام را با دفن او ماچون گلستان کرده ایم

گر که این در شهين در این خرابه دفن شد – لیک دشمن را از آن ماخانه ويران کرده ایم

لاله سان زين غم  دل اولاد ماها گربسوخت - ليک آتش در بناء آل سفيان کرده ایم

دخت شاه دین رقیّه مانده درشام خراب - قلب جن وانس عالم گشته ازاین غم کباب

بی رقیه ما کنون ازشام ویران میرویم - باتن رنجوروخسته با عزیزان میرویم

قلب عالم غصه دار ازاین غم جانکاه شد اشک غم ای باقری برچشم ثارالله شد

سروده باقری پور ماه صفر سال 1397

[منبع : مجموعه اشعارباقری نوشته حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

تاريخ : سه شنبه ۱ آبان ۱۳۹۷ | 18:35 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |