درگذشت شيخ "جعفر شوشتري" محقق و عالم بزرگ مسلمان (20صفر1303 ق)

درگذشت شيخ

درگذشت شيخ "جعفر شوشتري" محقق و عالم بزرگ مسلمان (1303 ق) شيخ جعفر بن حسين بن علي شوشتري ازمحققين و علماي بزرگ اسلام و فقيهان عالي مقام و مجتهدين اماميه بود. اوقات او در امور ديني و ارشاد مردم و موعظه سپري گرديد. وي از شاگردان محمدحسن نجفي، صاحب جواهر، شيخ مرتضي انصاري و شريف العلماي مازندراني و ديگر بزرگان بود. وي اولين كسي است كه درمسجد سپهسالار تهران اقامه‏ي جماعت نمود. وي در حوالي كرمانشاه بدرود حيات گفت و جنازه‏اش به نجف منتقل و مدفون شد. از شيخ جعفر شوشتري تاليفات ارزشمند و متعددي به جاي مانده كه هر يك از آن‏ها، نشان دهنده‏ي وسعت فكر و دقت نظر اوست. اصول الدين، الخصائص الحسينيه و مجالسُ البُكا از آن جمله‏ اند.

شیخ جعفر شوشتری از مجتهدان و منبریان مشهور قرن ۱۳ و ۱۴ قمری در ایران و نویسنده کتاب الخصائص الحسینیه.

محدث نوری در «دارالسلام»، به نقل از خود آن مرحوم آورده که: «بعد از فراغ از تحصیل و حصول درجه اجتهاد از نجف اشرف، به وطن خویش مراجعت و مشغول به تبلیغ احکام بودم. و چون در وعظ و منبر مهارتی نداشتم، ماه مبارک رمضان از تفسیر صافی، و ایام عاشورا از روی کتاب «روضه الشهدا» ملا حسین کاشفی قرائت می کردم. سال اول به این منوال گذشت و محرم رسید. شبی فکر نمودم تا کی از روی کتاب بخوانم! در این خیال رفتم که دیگر از کتاب در منبر مستغنی شوم. ملول شده به خواب رفتم. در خواب دیدم گویا کربلا هستم و همان موقعی است که حضرت اباعبدالله (علیه السلام) در آن سرزمین نزول اجلال فرموده. من در خیمه آن حضرت رفته، سلام کردم. حضرت مرا در نزد خویش نشاند، و به حبیب بن مظاهر اسدی فرمود که: فلانی میهمان ماست اما از آب چیزی نزد ما نیست، ولی آرد و روغن داریم، برخیز و طعامی برای او تهیه کن. در آن دم، حبیب برخاسته طعامی درست نموده، آورد و جلو من گذاشت. من چند لقمه کوچکی از آن طعام تناول کردم و از خواب بیدار شدم. اینک از برکت آن طعام به اخبار مصایب و لطایف و کنایات آثار ائمه صلوات الله علیهم اجمعین مطلع گشته ام».

در خراسان بیمار شد، با این حال، در مشهد، به نماز جماعت حاضر می شد و مردم را موعظه می کرد. اقامت شیخ در خراسان یک ماه نکشید و دوباره به تهران بازگشت. ورود او به تهران، اول محرم الحرام بود. دهه اول و قسمتی از دهه دوم را در تهران منبر رفت. در این ایام، صدر اعظم و بسیاری از مردم به دیدار شیخ رفتند. شاه نیز به دیدن او رفت و احوال او و سفر خراسان او را پرسید. شیخ در جواب فرمود: دوست داشتم زیارت من، مثل زیارت اعراب بادیه نشین باشد که جان خود را در کف دست گرفته، از راههای دور، با تحمل زحمت و مشقت به حرمهای ائمه اطهار (علیهم السلام) مشرف می شوند، در حالی که پیاده و پابرهنه هستند، توشه راه آنها سویق (غذای ساده جو) و رفیق آنها توفیق است. اما بیماری مرا از این توفیق محروم ساخت و من مجبور شدم بر روی تخت بیماری به زیارت بروم. شاه پیشنهاد کرد که شیخ در تهران بماند. شیخ در جواب فرمود: دوست دارم این مشت استخوان در جوار حضرت ابوتراب صلوات الله علیه به تیره تراب سپرده شود. شاه که بیماری شیخ را دریافت، پزشکان را نزد او فرستاد تا حال او قدری بهبود یابد. امرای کشور، هدایای زیادی برای شیخ فرستادند که هیچکدام را نپذیرفت، شیخ، تهران را به قصد نجف ترک گفت.

عنايت امام حسين به شيخ جعفر شوشتري - پایگاه جامع عاشورا

شیخ جعفر شوشتری؛ رمزگشایی از نکات عاشورا با مکاشفه/ ...

حکایاتی خواندنی از شیخ جعفر شوشتری - تبیان

شیخ جعفر شوشتری - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

شیخ جعفر شوشتری - دانشنامه‌ی اسلامی

جعفر شوشتری - ويکی شيعه

جعفر شوشتری - ویکی فقه


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی

تاريخ : شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۸ | 13:33 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |