پیغمبر اكرم ز عالم دیده بسته
غبار غم بر چهره عالم نشسته - پیغمبر اكرم ز عالم دیده بسته
علی خورد خون جگر - زهرا كند پدر پدر - الله اكبر الله اكبر
رفت از جهان فانی آن ختم النّبیین - بنگر سرش برد امن خیر الوصیین
گشته علی زار و حزین - زهرا یتیم و دلغمین - الله اكبر الله اكبر
شهر مدینه در فراقش غرق ماتم - اوضاع عالم در عزایش گشته درهم
گریان حسین و هم حسن - پیر و جوان و مرد و زن - الله اكبر الله اكبر
زهرا خورد بعد پدر سیلی ز عدوان - آتش بگیرد خانه اش از ظلم و طغیان
بر دختر پاك نبی - كند اثر بی پدری - الله اكبر الله اكبر
حق علی و فاطمه مغصوب گردد - دخت نبی گریان چنان یعقوب گردد
علی شود خانه نشین - زهرا حزین و دلغمین - الله اكبر الله اكبر
گردد حسن بعد نبی مظلوم دوران - قلبش شود پر خون ز ظلم آل سفیان
در طشت ریزد از جفا - جگر سبط مصطفی - الله اكبر الله اكبر
بس نامه ها از كوفیان آمد به بطحا – که شد حسین سوی عراق آنگه مهیا
گردد ز جور اشقیا - شهید دشت كربلا - الله اكبر الله اكبر
بعد نبی بر مسلمین جور و جفا شد - ای باقری از مشركین بس ظلمها شد
اسیر آن مستكبرین - گشته كنون مستضعفین - الله اكبر الله اكبر
ازکتاب مجموعه اشعارباقری
دخت نبی امشب سه جا باشد عزادار
دخت نبی امشب سه جا باشد عزادار - میگرید و مینالد آن محزونه یِ زار
گاهی همیگوید پدر - گاهی رضا گاهی پسر - الله اكبر الله اكبر
اندر مدینه بر سر قبر محمّد (ص) - یا بر سر قبر حسن آن سبط احمد
با چشم گریان می رود - محزون و نالان می رود - الله اكبر الله اكبر
اندر خراسان بر سر قبر رضایش - گریان و نالان گشته است اندر عزایش
بر مشهد هشتم امام - باشد عزادار او مدام - الله اكبر الله اكبر
در كربلا بهر شهیدان و حسینش - برپا نماید او عزا و شور و شینش
نالد ز بهر اكبرش - عباس و عون و جعفرش - الله اكبر الله اكبر
ازکتاب مجموعه اشعارباقری
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، وقایع تاریخی ماههای قمری