زینب که دل و روح بلندی دارد
زینب که دل و روح بلندی دارد - درنزدخدا مقامِ ارجمندی دارد
اویافته ادب زجدوپدرومادرِ خویش - خودموعظه های سودمندی دارد
زینب که بود زین اب و مادرِخویش
زینب که بود زین اب و مادرِخویش - درراهِ خدا ز کَس ندارد تشویش
دریاری دین بود پس از مادرِ خود - در بینِ زنان همّتِ او از همه بیش
زینب که خود او اُسوه یِ تسلیم رضاست
زینب که خود او اُسوه یِ تسلیم و رضاست - ازبهرخدای خویش راضی به قضاست
او زینِ اب و محمّد است و زهرا - ازبهرِ تو باقری شفیعه در روزِجزاست
پنجم ماه جمادی زینت عرش برین
پنجم ماه جمادی زینت عرش برین - زدقدم درخانه یِ مولا امیرالمؤمنین
دختِ كبرایِ علی درخانۀ مولاعلی - پانهادوخانه ازنوررخش شدمنجلی
آنكه نامش را زلطف خودخدا زینب نهاد - نامِ زینب راخدا بردخت زهراهدیه داد
فاطمه خوشحال شدازدیدنِ رخساراو - بوسه زدبردیدگان و لعل گوهرباراو
شدامیرالمؤمنین خوشحال وشادازاین ولید - كردشكرحق ازاین میلاد و مولود سعید
شدحسن شادوحسین خوشحال ازاین مولودپاك - گشته است بیت ولایت ازفروغش تابناك
شدحسین بیش ازهمه دل بسته براین مه جبین - كس ندیده یك برادر،خواهری را اینچنین
بود زینب برحسینش یاور و پشت وپناه - خاصه اندر كربلا و كوفه و شام سیاه
گرنبودی زینب اندركربلا خونهای پاك - بی ثمرمیشد نمیشد همچنان خورتابناك
انقلابی بی هدف میشداگرزینب نبود - همچه درّی درصدف میشداگرزینب نبود
انقلاب كربلارانام زینب زنده كرد - باقری زینب یزید سفله راشرمنده كرد
مظهرِ صبر و شهامت زینب
مظهرِ صبر و شهامت زینب - دخترمجد و کرامت زینب
دختر فاطمه و بنت علی - زینبش نام نهاده است نبی
چشمه ای هست ازآن کوثرِپاک نام - نورچشمی است به شاهِ لولاک
دختر فاطمه و شاه نجف - یارِ هفتاد دو رزمنده یِ طف
پدرش بنده یِ اَلرّحمن است - مادرش کوثری ازقرآن است
هست او زینت بابش حیدر - چشمه ای گشته جدا از کوثر
یاور پنج تنِ آلِ عبا است - زینتِ هریک از اصحابِ کسا است
اوگُلِ بوته یِ گلزارِ نبی است - زینتِ خانه یِ زهرا وعلی است
هست اومظهری ازشوروشعور - پای تا سرهمگی عشق و حضور
چادر فاطمه او کرده به سر - هست تابنده چو خورشید و قمر
او که تفسیر کند قرآن را - سوره یِ کوثر و اَلانسان را
او که خود دخت ولیّ الله است - عمّه و اخت ولیّ الله است
اوعقیله است بنی هاشم را - عمّه است اکبرو هم قاسم را
خواهرحضرت عباس بود - عطرخوشبویِ گلِ یاس بود
یاوراست او به حسینِ زهرا - کربلا روزوشبِ عاشورا
زینب و زینِ اب است این بانو - همه علم وادب است این بانو
زینبیه به دمشق است مدام - همچوماهی که بتابد برشام
باقری زائر کویش باشد - صبح وشب روی به سویش باشد
ای عمّه یِ سادات ایا زینبِ کبرا
ای روح مناجات ایا زینبِ کبرا - ای قبله حاجات ایا زینبِ کبرا
انت جَبَلُ الصَّبرِعَلِی زینب کبرا - تو نورشبِ قدرِعَلِی زینب کبرا
ای نورِ دلِ فاطمه یِ امّ ابیها - وَ ای روشنیِ چشمِ نبی سیّدِ بطحا
ای مظهر صبرعلوی درهمه حالات - اي نوردل و روشني ارض وسماوات
ای زین اب و جلوه یِ رب دخترزهرا - ای بنت علی دختِ نبی آن شهِ بطحا
ای عالمه و فاضله، محبوبه ي طاها - اخت حسنینی تو و دردانه ي زهرا
نور دل حیدر توئی و دخت پیمبر- برصبرعلی حلم نبی گشته تو مظهر
مارابرسان برحرمت، عمه یِ سادات - کن حاجت ماراتورواقبله یِ حاجات
بنما تو نصیب باقری کرببلا را - هم سوریه و مدینه و بیت خدارا
ازکتاب مجموعه اشعارباقری-سروده های حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری