بُوَد روزِ عزایت یا مُحَمَّد
مُحَمَّد یا مُحَمَّد یا مُحَمَّد - مُحَمَّد یا مُحَمَّد یا مُحَمَّد
بُوَد روزِ عزایت یا مُحَمَّد - کنم گریه برایت یا مُحَمَّد
بُوَد اِمروز روزِ رِحلَتِ تو - بُوَد روزِ یتیمی بهرِ اُمَّت
بُوَد روزِ یتیمی بَهرِ زهرا - شده زهرا عزادار از برایت
علی هم بی برادر گشته اِمروز - به تن رختِ عزا شد در عزایت
حسین و هم حسن هم زینبینت - شدند امروز محروم از لقایت
تو رفتی از میان دوستانت - دگر ناید صدایِ دلربایت
شده اندر عزا شهرِ مدینه شده - غمین اصحابِ خوب و با وفایت
خراسان تا مدینه شُد سِیَه پوش - همه سینه زنان اندر هوایت
چهارده قرن مانند چنین روز - تمام مسلمین گرید برایت
شده این باقری و جمله اُمَّت - سیه پوش و عزادارِ عزایت
سروده شده بوسط حجة الاسلام باقری پورآخر ماه صفر سال 1399
پیغمبر اكرم ز عالم دیده بسته
غبار غم بر چهره عالم نشسته - پیغمبر اكرم ز عالم دیده بسته
علی خورد خون جگر - زهرا كند پدر پدر - الله اكبر الله اكبر
رفت از جهان فانی آن ختم النّبیین - بنگر سرش برد امن خیر الوصیین
گشته علی زار و حزین - زهرا یتیم و دلغمین - الله اكبر الله اكبر
شهر مدینه در فراقش غرق ماتم - اوضاع عالم در عزایش گشته درهم
گریان حسین و هم حسن - پیر و جوان و مرد و زن - الله اكبر الله اكبر
زهرا خورد بعد پدر سیلی ز عدوان - آتش بگیرد خانه اش از ظلم و طغیان
بر دختر پاك نبی - كند اثر بی پدری - الله اكبر الله اكبر
حق علی و فاطمه مغصوب گردد - دخت نبی گریان چنان یعقوب گردد
علی شود خانه نشین - زهرا حزین و دلغمین - الله اكبر الله اكبر
گردد حسن بعد نبی مظلوم دوران - قلبش شود پر خون ز ظلم آل سفیان
در طشت ریزد از جفا - جگر سبط مصطفی - الله اكبر الله اكبر
بس نامه ها از كوفیان آمد به بطحا – که شد حسین سوی عراق آنگه مهیا
گردد ز جور اشقیا - شهید دشت كربلا - الله اكبر الله اكبر
بعد نبی بر مسلمین جور و جفا شد - ای باقری از مشركین بس ظلمها شد
اسیر آن مستكبرین - گشته كنون مستضعفین - الله اكبر الله اكبر
از کتاب مجموعه اشعار باقری
دخت نبی امشب سه جا باشد عزادار
دخت نبی امشب سه جا باشد عزادار - میگرید و مینالد آن محزونه یِ زار
گاهی همیگوید پدر - گاهی رضا گاهی پسر - الله اكبر الله اكبر
اندر مدینه بر سر قبر محمّد (ص) - یا بر سر قبر حسن آن سبط احمد
با چشم گریان می رود - محزون و نالان می رود - الله اكبر الله اكبر
اندر خراسان بر سر قبر رضایش - گریان و نالان گشته است اندر عزایش
بر مشهد هشتم امام - باشد عزادار او مدام - الله اكبر الله اكبر
در كربلا بهر شهیدان و حسینش - برپا نماید او عزا و شور و شینش
نالد ز بهر اكبرش - عباس و عون و جعفرش - الله اكبر الله اكبر
در جبهه ها محزون بود بهر شهیدان - از بهر مفقود الاثر ها و اسیران
بنماید او از مهتری - رزمندگان را رهبری - الله اكبر الله اكبر
یا فاطمه دریای خون این سرزمین است - از ظلم بعثی لاله گون ایران زمین است
شد لاله گون دشت و دمن - بهر شهیدانِ وطن - الله اكبر الله اكبر
یا فاطمه گشته است ایران غرقه در خون - مستكبرین این خاك را كردند گلگون
شد باقری و مسلمین - آزرده از مستكبرین - الله اكبر الله اكبر
سروده شده درزمان جنگ تحمیلی
ای مسلمین رفت از جهان پیغمبر ما
یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما - از غم رها كن بر طرف كن ذلّت ما
استاد دانشگاه دین و علم و دانش - كن یك نظر بر ما بده ایمان و بینش
فرمانروای این جهان آفرینش - با عزّتت كن برطرف این ذلت ما
یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما
ای مسلمین رفت از جهان پیغمبرِما - آن مهربانتر از پدر تاج سر ما
آن پیشوای امّت و آن رهبرِ ما - جاری شد اشك غم ز چشم ملّت ما
یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما
ای مسلمین رفت از جهان آن شاه لولاك - آنكو بدی فرمانروا برجمله افلاك
سوی جنان بگشود پر زین عالم خاك - رفت از جهان آن رهگشای عزّت ما
یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما
سبط پیمبر مجتبی با قلب پر خون - گشته روان سوی جنان با حال محزون
بهرش بریز اشك از بصر چون رود جیحون - زائر شدن برقبرِ پاكش لذّت ما
یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما
اندر جنان زهرایِ اطهر مو پریشان - گه نالد و گوید پدر گاهی رضا جان
گاهی بگوید یا حسین ای روح ریحان - بر حال زهرا نوحه گر شد ملّت ما
یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما
از این مصیبت كن برادر آه و زاری - ای باقری بر فاطمه كن سوگواری
از دین و قرآن و وطن كن پاسداری - هم از خمینی رهبر این ملت ما
یا مصطفی كن یك نظر بر ملّت ما
از کتاب مجموعه اشعار باقری
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر