درگذشت آیه الله العظمی حاج سید محمد هادی میلانی(30مهر1353ش1395ق)
حضرت آیه الله العظمی حاج سید محمد هادی میلانی از اجلّه علما و از مراجع تقلید در سن 83 سالگی در مشهد بدرود حیات گفتند(1395ق) آیتالله میلانی بیشتر عمر خود را در عراق گذارند و از سال ۱۳۳۲ش در مشهد ساکن شد. سید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران مدتی نزد وی شاگردی کرد. با حضوری وی در مشهد، حوزه علمیه این شهر رونق گرفت. در درس او نزدیک به چهارصد طالب علم قریب الاجتهاد شرکت میکردند.[۹] وی در ۱۳۳۲ش که جهت زیارت قبر امام رضا(ع) به مشهد رفت، به درخواست مردم و برخی از علمای آن روز خراسان، در آنجا ماندگار شد و به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت. در ۱۳۳۲ش علمای برجسته مشهد در جهت تقویت این حوزه و جلوگیری از مهاجرت طلابِ با استعداد و مدرّسان مشهد به شهرهایی چون قم و نجف، با امضای طوماری از سیدمحمدهادی میلانی، (که در آن زمان در کربلا به سر میبرد) درخواست کردند به مشهد مهاجرت کند و به تدریس در حوزه این شهر بپردازد.[۶] میلانی در ۱۳۳۳ش به مشهد وارد شد و به دعوت و اصرار علمای این شهر در مشهد ماند و در مدت ۲۲ سال، در عمل ریاست حوزه علمیه مشهد را برعهده گرفت و علاوه بر قرار گرفتن در جایگاه مرجعیت، به ویژه پس از درگذشت آیت الله بروجردی، با تأسیس مدارسی به سبک جدید و ساماندهی برنامههای آموزشی و پژوهشی حوزه گامهای مؤثری در ارتقای کیفی حوزه برداشت.[۷] مدرسه امام صادق(ع)؛ مدرسه ای تحت برنامه بود [شبیه مدارس تحت برنامه ای امروز مشهد] این مدرسه در کنار مسجد شاه مشهد و نزدیک مدرسه سلیمان خان تأسیس شد.[۱۱] مدرسه دیگری نیز در مشهد تأسیس کرد که دارای ۵۰۰ محصل بود. بعدها این مدرسه خراب شد و جزء فلکه آستانه گردید.[۱۲] وی در ۲۹ رجب ۱۳۹۵ق برابر با ۱۷ مرداد ۱۳۵۴ش یا 30مهر 1353 در ۸۲ سالگی در مشهد درگذشت و در حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.[۳]
زندگینامه کوتاه از آیتالله سید محمدهادی میلانی رحمهالله | مرکز ...
میلانی، سید محمدهادی | مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت ...
آیت الله میلانی در حال بیهوشی پرفسور برلون را مسلمان کرد ...
میلانی، سید محمدهادی - ویکینور، دانشنامۀ تخصصی
سید محمدهادی میلانی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
سید محمدهادی میلانی - دانشنامهی اسلامی
آیة الله العظمی سید محمد هادی میلانی
سید محمدهادی میلانی - ويکی شيعه
سیدمحمدهادی میلانی - ویکی فقه
درباره محمدهادی میلانی - ایرنا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
مشروح اظهارات صریح وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درباره وضعیت کرونا در ایران
زانو میزنم؛ کسی گوش نمیدهد | میخواهم واقعیت را بگویم | ایهاالناس تنها نمیتوانم | میدانید این چه رنجی برای وزیر بهداشت و رهبر کشور است
وزیر بهداشت گفت: ایهاالناس بدانید که من به عنوان وزیر بهداشت نمیتوانم به تنهایی این اپیدمی و وضعیت را جمع کنم.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، دکتر سعید نمکی در ستاد استانی پیشگیری و مدیریت بیماری کووید-۱۹ استان آذربایجان غربی با بیان اینکه من همواره خودم را یک سرباز کوچک و کوچکترینِ نظام مقدس جمهوری اسلامی و زیر بیرق رهبری میدانم. من هیچ گاه خودم را فراتر از این ندیدم. مقام سرداری لایق بزرگوارانی همچون شهید بر باد رفته در یاد مانده، شهید قاسم سلیمانی است و ما حتی در بالاترین مقامی که شهادت هم هست، هنوز سرباز چنین سردارانی هم نیستیم.
وی افزود: حضور امروز من بیشتر به دلیل خسته نباشید و خدا قوت گفتن به همکارانم در سطح استان است و از سویی برای دل نگرانیهایی است که برای امروز و فردای مملکت دارم. دیروز خدمت رییس جمهور بودم و عرض کردم که در هشت و ۹ ماه گذشته یک شب را به یاد ندارم که پیوسته یک ساعت خوابیده باشم و یاد ندارم که روز تعطیلی را در طول این مدت گذرانده باشم. تنها بار دلگشای من در این ایام دو بار رفتن بر سر تربت مادرم بوده است. با این اضطراب و نگرانی و تشویش خاطر که چه خواهد شد. وقتی هر شب آمارهای استان ها را می خوانم یکی از اضطرابهایم این است که به سیاه چالهای بیفتیم که در آمدن از آن کار دشواری است.
نمکی ادامه داد: در اواخر دی ماه که خبر حضور این ویروس را در کشور چین شنیدم با توجه به دو سابقه علمی و اجرایی که در گذشته داشتم؛ یکی سابقه برخورد با اپیدمیهایی مانند مالاریا و ... در روزهای سخت سیستان و بلوچستان در ۳۰ سال قبل و یکی هم سابقه علمی به عنوان یک ایمنولوژیست، میدانستم که این ترکیب نامیمون، ترکیب وحشتناک و هراسناکی برای بشریت است. دوستانم را اوایل بهمن ماه صدا زدم و گفتم باید حواسمان را جمع کنیم. زیرا با یکی از پیچیدهترین موجودات مواجهیم و گفتم موجودی که میبینم با تمام موجوداتی که تاکنون مطالعه کردم، متفاوت است. حال اینکه این موجود از کجا آمده را کالبدشکافی نمیکنم. زیرا مشکلی را از ما حل نمیکند، به جز اینکه به یک سیاهچاله سیاسی و بینالمللی بیفتیم که کار ما نیست.
وزیر بهداشت با بیان اینکه در آن زمان اعلام کردم که باید خودمان را برای درگیری سنگین با این ویروس آماده کنیم، گفت: این نگاه و عدم سهلانگاری باعث شد که گامهای بلندی برداریم. در سنگرهای نظامی میگوییم که اگر دشمن را حقیر شمردی، بازی را باختی، اگر به جنگ با روباه میروی با سلاح شیر برو. اگر خودت را برای یک اپیدمی سهمگین آماده کردی، اما کوچک بود، اشکال ندارد. اشتباهی که اروپاییها کردند. میزان تخت ما در طرح تحول سلامت اضافه شد، اما هنوز هم شاخص تخت حدود ۱.۵ است. در حالی که در ضعیفترین کشور اروپایی هفت تخت به ازای ۱۰۰۰ نفر جمعیت است و پرستارشان سه برابر ماست.
وی ادامه داد: آنچه که ما را در این زمینه حمایت کرد، علاوه بر فضل الهی، یکی از ویژگیهای ممتاز در نبرد با این ویروس پیشبینیهای خوبی بود که در وزارت بهداشت اتفاق افتاد. من امروز این حرفها را نمیزنم تا خودم را اثبات کنم. من نیامدم برای خوشنام شدن، من برای فدا شدن و نابود شدن آمدهام، من برای دود شدن در ساحت مقدس جمهوری اسلامی آمدهام. فکر میکنم شاید با این روی مین رفتم و فنا شدن بتوانیم قطرهای از تقدس خون شهدا را پاسخ دهم. در هر استانی وقتی به مزار شهدا میروم در دل خودم میگویم خدایا مرا در نهایت شرمسار خون شهدا و خانوادههای آنها نکن. بنابراین حرفهایم برای اثبات خودم نیست.
نمکی افزود: در این مدت داغ عزیزان زیادی را بر دل دارم. فقط داغ سرباز بر دل ندارم، بلکه داغ ژنرالهای بزرگی را بر دل دارم. دکتر زارع را که همشهری من بودم از دست دادم که مانند پروانه دور بیماران مبتلا به کرونا میگشت، دکتر حسنی و... را از دست دادیم. برای دفاع از این عاشقان بیبدیل نمیتوانم بنشینم تا کاستیهای دیگران را کسی به حساب این عزیزان بنویسد. اگر حرفی میزنم در اثبات حقانیت راهی که وزارت بهداشت خردمندانه طی کرده است، به دلیل دفاع از حیثیت شهدای سلامت است. در تمام زندگیام اجازه ندادم اهانت یا کم لطفی به خانواده یا شهید از دست رفتهای شود. این وظیفه اخلاقی من است تا زمانیکه زندهام.
وی گفت: وزارت بهداشت برنامهریزی مفصلی انجام داد، همه را جمع کردیم. اولین بار آمدیم و گفتیم راههای هوایی به چین را ببندیم. وقتی این حرف را میزدم عدهای با لبخندها و نگاههای عاقل اندر سفیه میکردند، به ما نگاه میکردند که چه میگویی. یکی از عزیزان به من گفت که شاهد بودم که در ابتدای اپیدمی اعلام کردی که آتشی بر نیستان این کشور خواهد افتاد که دامن تک تک خانوادهها را خواهد گرفت. در بهمن ماه ایستادم تا در ۳۶ ورودی این مملکت گیت بازرسی بگذاریم. بعد از گرفتاری در گرداب قم، بعد از دو هفته تازه تعدادی کیت PCR به صورت چمدانی یکی از دوستانم از ژنو آورد، اما در روز اول بهمن ماه کیت PCR را برای شناسایی کووید-۱۹ در انستیتو پاستور طراحی کردیم و ۵۷ دانشجوی خودمان را که از ووهان آوردیم، در همینجا تست کردیم.
نمکی همچنین گفت: بعد از ورود ویروس، دکتر جانبابایی را به تک تک استانها فرستادم که تخت آماده کنند. بر همین اساس ۲۰۰۰ تخت آی سی یو و ۹۰۰ ونتیلاتور در عرض دو هفته آماده شد. این رکورد در تاریخ جهان هم بی بدیل است. اولین موارد ویروس را شناسایی کردیم. روزهای بسیار سختی بود. روزنگار این ایام سخت را نوشتهام، بعضی از تلخیها، تنهاییها، غربتها و عدم درک متقابلها آدم را به شدت میسوزاند. کمبود لباس و ماسک و... و. در اوج غربت این سرزمین و در اوج بی رحمی دشمن. بعد از واقعه کربلا، ملت شیعه چنین ظلمی را که امروز ما تحمل میکنیم، نکرده است.
برای دود شدن در ساحت مقدس جمهوری اسلامی آمدهام
وی افزود: ناجوانمردی که آمریکاییها و صهیونیستها در کرونا بر ما روا داشتند، هیچ ملت شیعهای تجربه نکرده است. هواپیما به فرودگاه عمان میآمد و خوشحال بودیم که دو بامداد ماسک و حفاظ برای پرستاران و پزشکان میآورد، اما زنگ میزدنند که مسیر قفل شده است. یک فرمانده بی سلاح و سربازان خط مقدم بی دفاع بودند. به یکی از پزشکانی که مبتلا شده بود گفتم چرا ماسک نزدی، اما بغض کرد و گفت ماسک زده بودم، اما وقتی دیدم پرستارم ماسک ندارد، ماسکم را درآوردم. خود دکتر گویا رفت در قم بیماران را ویزیت کرد. بعد متوجه شدم که این نازنین برای اینکه رزیدنتها و پزشک و پرستار نترسند، ژنرال من تن به آتش زد تا سربازانش نترسند و بیمار را ویزیت کنند.
وی ادامه داد: فرق ما با دفاع مقدس این بود که در دفاع مقدس خط را میشناختیم و میدانستیم دشمن از کجا میآید، اما در اینجا نمیدانستیم صمیمی ترین دوست بمب ویروس است. نمیدانستیم حریم کجاست و ناگهان نقطه نقطه بمبهای ویروس میخورد و نابود میکرد. از قم به گیلان از گیلان به نیشابور و... کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها. هیچکس نمیتواند عمق درد جامعه پزشکی و پرستاران را در این ایام در اوج تحریم، اوج خالی بودن خزانه و بانک مرکزی را درک کند.
نمکی افزود: با جیب خالی هم مملکت را اداره کردن، کار بسیار سختی است. درست است که در شرایط وفور منابع، مدیریت کار آسانی نیست، اما در شرایط بی پولی و بی ارزی هم مدیریت بسیار کار بسیار صعبی است. ما ارز نداشتیم، ریال نداشتیم، مطالبات پرستار و پزشک در کارانه ماهها گذشته بود، اما این قوم شریف و نجیب، یکبار نگفتند که ما بستانکاریم، بلکه گفتند ما به ملت ایران بدهکاریم. وقتی همه فرار کردند، اینها مثل پروانه به آتش زدند و دور بیمار طواف کردند، وقتی عدهای پول پارو کردند، اینها در بیمارستانها رنج جارو کردند، وقتی عدهای در هوای خوش رمیدند، اینها بر سینه بیمار خمیدند و مبتلا شدند. در یک شهر من روزانه ۱۲ تا ۱۳ پرستار دارد مبتلا میشوند.
آمار ایران از شفافترین آمارهای کرونا در دنیاست
وزیر بهداشت گفت: اگر در کمتر از ۶۰ روز توانستیم بستری را به ۲۰ درصد کاهش دهیم و میزان مرگ و میرمان را به کمتر از ۴۰ نفر در روز برسانیم، با کمک فداکاری خدمتگزاران عرصه سلامت بود که هیچوقت از خاطره مملکت گم نخواهد شد. ما در عرض دو ماه به یک دستاورد عظیم رسیدیم. ما تنها کشوری بودیم که با بیپولی و تحریم، خنجر از پشت دشمن را با گرای داخلی داشتیم. مانند دفاع مقدس که به صدام از داخل گرا میدانند تا سنگر بچههای ما را بزند، در این دوران هم در داخل افراد وطن فروش و ناجوانمرد، گرا میدادند که VOA، بیبیسی و ایران اینترنشنال ما را بزنند؛ تا زمانی که موج خودشان را گرفتار کرد. البته ما هرگز برای دردمندی هیچ فردی روی زمین خوشحال نیستیم، اما دیدید که پشت در بیمارستانها و در پارکهایشان چه افتضاحی به بار آمد، کشورهایی که ۱۰ برابر ما تخت داشتند، ای سی یو داشتند و ۲۰ برابر ما پرسنل داشتند که حقوقش را به موقع میگرفت. بعد هم اعلام کردند که ایران تعداد مرگها را به درستی اعلام نمیکند، اما خدا را شاهد میگیرم که یکی از شفافترین آمارهای جهان، آمار جمهوری اسلامی است که تماما قابل دفاع و مبتنی بر بروزترین مستندات است.
نمکی گفت: البته در اوج این گرفتاری و فراز و فرود عزیزان زیادی هم به کمک ما آمدند. نیروهای مسلح و... در روزهای اول در دفترم نشسته بودم که سردار سلامی زنگ زد که ما با همه بچههای سپاه هستیم. فرمانده ناجا زنگ زد که ما هستیم، از بسیج زنگ زدند که ما با همه بچههای بسیج هستیم. نیروی انتظامی با همه قدرت آمد و روز ۱۳ به در فرمانده ناجا تا چهار صبح کف خیابان بود. از همه مهمتر نفس قدسی مردی به نام مقام معظم رهبری بود که آنقدر دلگرمکننده بود و حمایتهایشان ما را سرافراز کرد که نمیتوان آن را وصف کرد. در عین حال کمکهای مومنانه، سازمانهای مردمنهاد و... انجام شد و یک موج عظیمی شکل گرفت که برای این سرزمین افتخار آفرید.
میخواهم واقعیتها را بگویم
وزیر بهداشت با اشاره به شرایط فعلی کرونا در کشور، تصریح کرد: اما امروز میخواهم واقعیاتی را بگویم که چرا امروز آمدیم و در استان آذربایجان غربی نشستیم و گرفتار یک خیز عجیب و زیاد بیماری هستیم که وزیر مضطرب میشود و میآید تا هم خسته نباشید بگوید و هم بگوید که چه باید انجام دهیم.
نمکی تاکید کرد: معتقدم آنچه را که باید در وزارت بهداشت به کار میگرفتیم، گرفتیم. گرچه با یک رویکرد جدید داریم کار را آغاز میکنیم. به طوری که در حوزه بیماریابی، وقتی طرف را یافتیم با چه ضمانت اجرایی باید ایزوله کنیم که دیگران را آلوده نکند که در این زمینه پیشنویسها را آماده کردیم و تعداد تستهایمان را افزایش میدهیم. امروز روزانه ۱۲۰۰ تست را به روزی ۲۵ هزار تست رساندهایم. انجام روزانه ۲۵ هزار تست یعنی روزی ۶.۵ میلیارد تومان هزینه. حال میخواهیم این میزان را به ۴۰ هزار تست برسانیم یعنی روزی ۱۰ میلیارد تومان هزینه. حال در حصر اقتصادی و وقتی ۱۰ ماه کارانه پرستاران را عقب هستیم، روزی ۱۰ میلیارد هزینه تست برای من تحریم زده هزینه کمی نیست. به هر حال شروع کردیم و تمام موارد مثبت در سامانه سیب ثبت شده و ردیابی میشوند، تمام افرادی که با موارد مثبت ارتباط داشتند، پیگیری میشوند و ردیابیهای مکرر ادامه دارد تا در مراحل اولیه بیماری را زمینگیر کنیم. کاری که در دوره قبل با سامانه سیب و در کنار بسیج و با ۴۰۳۰ انجام دادیم و ۸۰ میلیون نفر را در مرحله اول غربالگری کردیم و با ۳۲۰ هزار اکیپ و در مرحله دوم بیش از ۴۰ میلیون افراد پر ریسک و در مرحله سوم حدود ۳۴ میلیون نفر را غربالگری کردیم. مجددا باید این اقدامات را با همدلی با سایر دستگاهها انجام دهیم، اما اینها کافی نیست.
تهران منبع ویروس است اما یک اتوبوس هم اضافه نشد
وی گفت: یکی از دردهای درونم این است که نمیتوان اپیدمی را با خواهش جمع کرد. طرف بمب ویروس است و وقتی به او میگوییم چرا ماسک نزدی، میگوید به کرونا اعتقاد ندارم!. چند وقت است که ما داریم التماس میکنیم، اما کدام یک از پروازهای ما منطبق با پروتکلهای بهداشتی است؟ نمیدانم چه کسی باید اینها را حل کند. چند ماه است که داریم خواهش میکنیم؟ چقدر من و همکارانم باید التماس کنیم؟. کجای دنیا وزیر بهداشت و پرسنل بهداشت و درمان دارند التماس میکنند. در کشورهایی که در جمع کردن اپیدمی توفیق حاصل کردند، وزیر بهداشت مینویسد و میخواهد و همه مکلف به اجرا هستند. اینجا وزیر بهداشت تمنا میکند، خواهش میکند و زانو میزند، اما کسی گوش نمیدهد. کدام یک از اتوبوسهای ما منطبق با اصول پروتکلهای بهداشتی است؟ در تهران اعلام کردهایم که داخل شهر منبع توسعه ویروس است که با جهشهایی که ویروس پیدا کرده، قدرت سرایتش ۱۰ برابر شده است. گفتند تا پایان اردیبهشت اتوبوس اضافه میشود، اما یک اتوبوس هم اضافه نشد.
نمکی ادامه داد: اعلام شد که هرکس ماسک نزند، جریمه میشود. من در سه چهار روز قبل در خیابان تماشا کردم که ۴۰ درصد از افرادی که در اتوبوس بودند ماسک نزدند، آیا میتوان به این صورت عفونت جمع کرد؟ فقط من و همکارانم باید ته رودخانه جنازه و زخمی جمع کنیم؟ بیماری که نه دارو دارد و نه واکسن و فقط راهش پیشگیری و فاصلهگذاری است. از عالمترین دانشمندان ویروسشناسی بپرسید که این ویروس کی تمام میشود، میگوید نمیدانم. بپرسید کی دارو پیدا میکند، میگوید نمیدانم، اما میگوید یک چیز را میدانم که این ویروس با پیشگیری قابل کنترل است. پیشگیری هم شامل فاصلهگذاری، ماسک، شستن دست و... و. است.
وی گفت: یکی از همکاران چند شب قبل به بیمارستان ضیاییان رفته بود و گفت که به طور وحشتناکی بیماران جوانتر و بدحالتر جمع شده، بعد آمده بیرون و به من زنگ زده که ایستگاه صلواتی زدند و ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر بدون ماسک در صف هستند که چایی بگیرند و بخورند. میدانید این چه رنجی برای وزیر بهداشت و برای رهبر این کشور است؟ کسی که میفرماید آیا رژه نیروهای مسلح با پروتکلها منطبق است و وقتی میگوییم خیر، میگوید کنسل شود. ایشان روضه میگذارند و فقط یک نفر در حسینیه است و چقدر رعایت میکنند. حال این رنج بزرگی است که در یک بیمارستان غلغله از بیمار، اما ۱۰۰ متر آنطرفتر ایستگاه صلواتی زدهاند و یک نفر هم نمیآید که این افراد را جمع کند. من که نمیتوانم. من وقتی پرستار یا پزشک اورژانسم را کتک میزنند، نمیتوانم از او هم دفاع کنم و باید دو نیرو از ناجا بیاید و او را جمع کند. من آدم ندارم، خودم و آدمهای خودم را جمع کنم، چه برسد به اینکه بروم و جلو متخلف را بگیرم.
چند نفر را جریمه کردید و چه تعداد از جادهها را بستید؟
وی افزود: در ستاد ملی تقاضا کردیم که هر کس که ماسک نزد، جریمه کنید، اما بروید آمار را دربیاورید که چند نفر را جریمه کردند. گفتیم جاده ببندید، چندتا را بستند؟ اینطور که نمیشود اپیدمی جمع کرد. اگر این بال شکسته ما را ترمیم نکنند، اپیدمی در این مملکت جمع نمیشود و ما ته رودخانه باید جنازه جمع کنیم. بعد از مدتی هم پرسنل من هم میبُرند و میروند. البته آنها به خیابان نمیروند، بلکه به خانههایشان میروند. امیدوارم خداوند چنین روزی را نیاورد، اما اگر روزی خستگی و بیتوجهی دیگران به حریم همکاران من شدت پیدا کرد، به خیابان نمیآیند و اهل غربتیبازی نیستند، بلکه میروند در خانه مینشینند و آن روز، روز سختی است و غیرقابل تحمل است.
وزیر بهداشت گفت: ما این ضعف را که ضعف بزرگی است، داریم. یعنی ضعف عدم حمایت از اجرای پروتکل و ضعف عدم ایستادن در مقابل پروتکل شکن و قانونشکن و برخورد با آنها. عده زیادی از مردم گوش میدهند، اما عدهای هم گوش نمیدهند.
به عنوان وزیر بهداشت به تنهایی نمیتوانم این وضعیت را جمع کنم
وزیر بهداشت با بیان اینکه من در میان مردم حضور دارم، میروم میبینم نانوا میگوید چه کنم همه بیرون در هم و بدون فاصله گذاری هستند. ایهاالناس بدانید که من به عنوان وزیر بهداشت نمیتوانم به تنهایی این اپیدمی و وضعیت را جمع کنم و جمع کردن آن اصل بسیار فراتر از این میخواهد. روزی چند اتوبوس از مرزهای جنوب شرق این سرزمین را با انواع آلودگی طی میکند و به چالدران میآید. من که نمیتوانم جلویش را بگیرم، کجا باید اجازه ندهد که اینها بیایند؟ اینها پرواز که نمیکنند، بلکه در طول این سرزمین با خودشان آلودگی میآورند. در کجای دنیا اجازه چنین تخلفی را میدهند؟ نه یک روز و دو روز، بلکه آمار دارم که تعداد زیادی از اینها در خانههای افراد در شمال استان شما پذیرایی میشوند تا بتوانند از مرز خارج شوند. من آمارش را دارم و خیلی چیزهای دیگر هم دارم که صلاح نمیبینم رو کنم.
اجازه نمیدهم خون شهید سلامت پایمال دغدغههای دیگر شود
نمکی تصریح کرد: اگر روزی قرار باشد که عدم توفیق در مدیریت اپیدمی را به حساب وزارت بهداشت بنویسند، دهانم باز خواهد شد و خواهم گفت که چه کسانی چه کردند. اجازه نمیدهم که خون شهید سلامت پایمال دغدغههای دیگر شود. دو یا سه اتوبوس میخواهد از مرزی خارج شود، استاندار آنها را جمع میکند و به اردوگاهی در ورامین میفرستند و دوباره برمیگردند و کل مسیر را آلوده کرده و در آنجا ما کانون آلودگی داریم. اینها دردهایی است که اگر برای علاجش فکر نکنیم، این اپیدمی ما را گرفتارتر میکند. مدتی حرف نزده بودم و این درد دلها داشت خفهام میکرد و اینجا که همدلان و همرزمان خودم را دیدم، حرفهایم را گفتم.
وی درباره اقدامات انجام شده برای بخش بهداشت و درمان استان آذربایجان غربی نیز گفت: در اوج تنگدستی سیتیاسکن را خریده و فرستادیم. با لطف خدا و با همت عزیزان قول میدهم که اولا این بیمارستان ۳۰۰ تختخوابی را تمام کنیم. در شمال استان که یکی از مناطق عقب افتاده بود و زمانی که سازمان برنامه هم که بودم میآمدم و به اینجا سر میزدم. در این زمینه باید خوی را به عنوان مرکزیت بشناسیم و سعی کردیم دو بیمارستان این منطقه را تمام کنیم. در مورد بیمارستانهایی که در سطح نیمهکاره هستند خواهشم از استاندار و رئیس دانشگاه این است که درخواستی را در این زمینه بفرستند؛ چراکه میخواهیم بیمارستانهای بالای ۸۰ درصد را امسال جمع کرده و به پایان برسانیم. ایستادهایم که امسال این کار را انجام دهیم.
وی همچنین درباره امواج شکل گرفته در رابطه با برخی گردهمایی و همچنین درخواست تست از کارگران فصلی گفت: لازم است در این رابطه مکانیزمی برای تست کارگران فصلی فعال شود و پایگاههایی بزنیم و از طریق بهورزان این اقدام انجام شود. در رابطه با عبور و مرور کامیونها و بحثهای صادراتی نیز مکانیزمی تبیین شود.
جامعهشناسان رعايت نكردن پروتكلهاي بهداشتي توسط مردم در قبال كرونا را تحليل ميكنند
انتقاد شدیداللحن سعید نمکی وزیر بهداشت از ناقضان و ضابطان پروتکل های بهداشتی
وزیر بهداشت : عدم برخورد قاطعانه با قانون شکنان از عوامل شیوع کرونا است
وزیر بهداشت خطاب به مدیران درمانی: مصاحبه نکنید که "تخت خالی نداریم"
وزیر بهداشت به سیم آخر زد - وزیر بهداشت به سیم آخر زد
تاخت و تاز کرونا ادامه دارد 322 هموطن دیگر جان باختند
متوسط هزینه بستری هر بیمار کرونا چقدر است؟
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همه باهم کرونا را شکست بدهیم
ادامه مطلب را ببينيد
آرامگاه شاه نعمت الله ولی در شهرماهان
در جنوب شهر کرمان و در شهر ماهان یکی از جاذبههای دیدنی این استان قرار گرفته است که مربوط به دورهی صفوی است. این بنا که به اسم آرامگاه شاه نعمت الله ولی شناخته می شود مساحتی در حدود ۳۵۰۰۰ مترمربع دارد. ساختمان اولیهی این بنا اتاقی چهارگوش و مسقف بود که از طاق گنبدی شکلی نیز برخوردار بود. این آرامگاه در سال ۸۴۰ هجری قمری بنا شده است.
سید نورالدین نعمتالله بن محمد بن کمالالدین یحیی کوه بنانی کرمانی، معروف به شاه نعمتالله ولی یا سید نورالدین شاه نعمتالله ولی ماهانی کرمانی، شاعر و عارفِ ایرانی بود که در ۷۳۰ یا ۷۳۱ هجری قمری در کوهبنان کرمان چشم به جهان گشود. او طریقتی جدید در تصوف به وجود آورد و بر روی پیروان سایر طریقتها نیز تاثیر گذاشت. سلسله نعمتاللهی نام این طریقت است که در عصر حاضر از معروفترین شاخههای تصوف به شمار می رود.
مطالب مرتبط
روستای بی نظیر برغان کرج، سرزمین آلوچه های ایران زمین!
پل چوبی، تنها پل اختصاصی شاه عباس بر روی زاینده رود!
حمام خانی بستک، حمامی در اعماق زمین!
کلیسای گئورگ مقدس، رد پای ارمنی ها در بوشهر!
کویر حلوان، زیبای خفته طبس که باید دید!
حمام تاریخی یان یان، یکی از زیباترین جاذبه های خرمدره!
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: سیــاحت و ایــران گــردی
ادامه مطلب را ببينيد
ترجمه و شرح حکمت 358 نهج البلاغه: مغرور نشدن از نعمتها و صبر در بلاها
وَ قَالَ (عليه السلام): أَيُّهَا النَّاسُ! لِيَرَكُمُ اللَّهُ مِنَ النِّعْمَةِ وَجِلِينَ، كَمَا يَرَاكُمْ مِنَ النِّقْمَةِ فَرِقِينَ؛ إِنَّهُ مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ فِي ذَاتِ يَدِهِ، فَلَمْ يَرَ ذَلِكَ اسْتِدْرَاجاً، فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفاً؛ وَ مَنْ ضُيِّقَ عَلَيْهِ فِي ذَاتِ يَدِهِ، فَلَمْ يَرَ ذَلِكَ اخْتِبَاراً، فَقَدْ ضَيَّعَ مَأْمُولًا.
و آن حضرت فرمود: اى مردم، بايد خداوند شما را به هنگام نعمت در ترس ببيند به همان صورت كه در بلا هراسان مى نگرد، چرا كه به هر كس نعمت وسيع بخشيده شود و آن را مقدمه كيفر تدريجى به حساب نياورد از برنامه ترسناكى خود را ايمن دانسته، و كسى كه زندگى بر او تنگ گرفته شده و او آن را امتحان نداند پاداشى را كه به آن اميد مى رفت ضايع نموده.
مسؤوليّت نعمت ها (اخلاقى، اقتصادى):
و درود خدا بر او، فرمود: اى مردم، بايد خدا شما را به هنگام نعمت همانند هنگامه كيفر، ترسان بنگرد. زيرا كسى كه رفاه و گشايش را زمينه گرفتار شدن خويش نداند، پس خود را از حوادث ترسناك ايمن مى پندارد، و آن كس كه تنگدستى را آزمايش الهى نداند پاداشى را كه اميدى به آن بود از دست خواهد داد.
[و فرمود:] مردم بايد خدا به هنگام نعمت شما را ترسان بيند، چنانكه از كيفر هراسان. آن را كه گشايشى در مالش پديد گرديد و گشايش را چون دامى پنهان نديد، خود را از كارى بيمناك در امان پنداشت، و آن كه تنگدست شد و تنگدستى را آزمايشى به حساب نياورد پاداشى را كه اميد آن مى رفت، ضايع گذاشت.
امام عليه السّلام (در ترغيب به سپاسگزارى و شكيبائى) فرموده است:
1- اى مردم، بايد خدا شما را از نعمت و بخشش (خود) ترسان ببيند چنانكه از عذاب و كيفر (خويش) هراسان مى بيند (بايد هميشه مواظب سپاسگزارى از نعمتهاى خدا باشيد و كفران ننمائيد كه بعذاب و كيفر گرفتار شويد)
2- محقّقا كسيكه فراخ گردد بر او دارائى كه در دست دارد و آنرا (سبب) بتدريج رسيدن بعذاب نبيند (و ناسپاسى نمايد) از ترسناكى ايمن و آسوده گشته (غافل مانده) است،
3- و كسيكه تنگدست گردد و آنرا آزمايش (خود) نبيند (و شكيبائى از دست دهد) پاداشى را كه اميد و آرزو بآن است (براى شكيبا مقرّر گشته) تباه ساخته است.
امام عليه السلام فرمود: اى مردم! بايد خداوند، شما را به هنگام نعمت ترسان ببيند همانگونه كه از بلا ونقمت ترسان مى بيند؛ زيرا كسى كه خدا به او نعمت گسترده اى بخشيده و آن را (احتمالا) استدراج (مقدمه مجازات تدريجى) نشمرد از امر خوفناكى خود را ايمن دانسته و (به عكس) كسى كه خدا بر او تنگ گيرد (ونعمتهايى راازاوسلب كند) وآن را آزمايش (و مقدمه ترفيع مقام) نداند پاداش اميدبخشى را از دست داده است.
شرح
- شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )(لبه فعال)
- شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )
- منهاج البراعه (خوئی)
- جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ( مهدوی دامغانی )
بلا در لباس نعمت و نعمت در شكل بلا:
اميرمومنان على عليه السلام در اين كلام شريف به دو نكته مهم اشاره كرده نخست مى فرمايد: «اى مردم! بايد خداوند، شما را به هنگام نعمت ترسان ببيند همانگونه كه از بلا و نقمت ترسان مى بيند؛ زيرا كسى كه خدا به او نعمت گستردهاى بخشيده و آن را (احتمالا) استدراج (مقدمه مجازات تدريجى) نشمرد از امر خوفناكى خود را ايمن دانسته است»؛ (أَيُّهَا النَّاسُ، لِيَرَكُمُ اللّهُ مِنَ النِّعْمَةِ وَجِلِينَ، كَمَا يَرَاكُمْ مِنَ النِّقْمَةِ فَرِقِينَ! إِنَّهُ مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ فِي ذَاتِ يَدِهِ فَلَمْ يَرَ ذلِکَ اسْتِدْرَاجاً فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفاً).
منظور از نعمت هاى استدراجى كه در قرآن به آن اشاره شده: اين است كه خدا افرادى كه طغيان را به مرحله شديد رسانده اند نخست مشمول نعمتهاى خودش قرار مى دهد و هنگامى كه غرق نعمت شدند ناگهان نعمت را از آنها مى گيرد و به سختى آنها را مجازات مى كند كه اين مجازات بعد از نعمت، بسيار دردناك است. همچون كسى كه از درختى بالا مى رود هرچه بالاتر رود به هنگام سقوط براثر طوفان يا لغزشى، به زمين خوردن او دردناكتر است و به گفته شاعر:
لا جرم هركس كه بالاتر نشست استخوانش سخت ترخواهد شكست
اين معنا در بعضى ديگر از آيات قرآن نيز بدون ذكر واژه استدراج به وضوح آمده است آنجا كه مى فرمايد: «(فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَىْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُّبْلِسُونَ)؛ (آرى،) هنگامى كه (اندرزها سودى نبخشيد، و) آنچه را به آنها يادآورى شده بود فراموش كردند، درهاى همه چيز (از نعمتها) را به روى آنها گشوديم؛ تا (كاملا)ً خوشحال شدند (و دل به آن بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم)؛ در اين هنگام، همگى مأيوس شدند؛ (و درهاى اميد به روى آنها بسته شد)».
امير مومنان عليه السلام در اين كلام پرمعنا به صاحبان نعمت هشدار مى دهد كه مراقب باشيد مبادا اين نعمتها مقدمه نقمت شديدى باشد. احتياط را از دست ندهيد، به اعمال خود مغرور نشويد و دائمآ از درگاه خدا عذر تقصير بخواهيد. در «لِيرَكُم»، «لِيرَ» فعل امر (مفرد مذكر غائب) و «كُم» مفعول آن است؛ ولى در نسخه تحف العقول «فَلْيَراكُمْ» آمده كه به صورت جمله خبريه است به معناى انشا و امر، و لام آن براى تأكيد است نه لام امر. «وجلين» جمع «وَجِل» به معناى ترسان است. «فَرِقين» جمع «فَرِق» نيز به معناى ترسان است و اختلاف تعبير با وحدت معنا از شئون بلاغت است.
در جمله دوم اين كلام حكيمانه به نقطه مقابل اين مطلب اشاره شده مى فرمايد: «(به عكس) كسى كه خداوند بر او تنگ گيرد (و نعمتهايى را از او سلب كند) و آن را آزمايش (و مقدمه ترفيع مقام) نداند پاداش اميدبخشى را از دست داده است»؛ (وَمَنْ ضُيِّقَ عَلَيْهِ فِي ذَاتِ يَدِهِ فَلَمْ يَرَ ذلِکَ اخْتِبَاراً فَقَدْ ضَيَّعَ مَأْمُولاً).
اين سخن درواقع تسلى و دلدارى به گرفتاران در مصائب است كه زبان به ناشكرى نگشايند و بى تابى و جزع نكنند. چه بسا مصيبت و مشكلى كه رخ داده آزمونى باشد براى ترفيع مقام، بنابراين صبر و شكيبايى پيشه كنند و از خداى رحمان و رحيم پاداش صبر خود را بخواهند. به تعبير ديگر، اين كلام شريف مسئله تعادل خوف و رجاء را به شكل زيبايى ترسيم مى كند. به صاحبان نعمت توصيه مى كند بيم از عذاب الهى را در همان نعمتى كه داريد فراموش نكنيد و به گرفتاران در مصيبت سفارش مى كند كه رجاء و اميد را به رحمت الهى از دست ندهيد. اين همان چيزى است كه در آيات قرآنى و روايات متعدد بر آن تأكيد شده است.
همانگونه كه در ذيل گفتار 319 ذكر كرديم در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه خداوند به موسى عليه السلام خطاب كرد و فرمود: «اى موسى! هنگامى كه ديدى فقر به سوى تو مى آيد بگو آفرين بر شعار صالحان و هنگامى كه ببينى غنى و ثروت به سوى تو مى آيد بگو (مبادا) گناهى باشد كه مجازاتش به سرعت دامنگير شده است»؛ (يا مُوسَى إِذَا رَأَيتَ الْفَقْرَ مُقْبِلاً فَقُلْ مَرْحَباً بِشِعَارِ الصَّالِحِينَ وَإِذَا رَأَيتَ الْغِنَى مُقْبِلاً فَقُلْ ذَنْبٌ عُجِّلَتْ عُقُوبَتُهُ).
واژه «مأمول» به معناى شىء مطلوب و مورد توجه است. اين نكته نيز شايان توجه است كه ابن شعبه حرانى جمله اى در آغاز اين كلام حكيمانه آورده است كه مرحوم سيّد رضى آن را جدا ساخته و در حكمت 244 گذشت و آن جمله اين است «(يا أيُّهَا النّاسُ) إِنَّ لِلَّهِ فِى كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنْهَا وَمَنْ قَصَّرَ فِيهِ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ».
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همراه بـا حکمتهای نهج البلاغه
ادامه مطلب را ببينيد
در امتداد تاریکی-دام شیطان!
وقتی از چنگ دوست پسرهای مان گریختیم ، حال طبیعی نداشتند اما به دام شیطان دیگری افتادیم که احساس می کردیم به خاطر دلسوزی قصد کمک به ما را دارد ... این ها بخشی از اظهارات دختر 15ساله ای است که به همراه دوست 16ساله اش از یک «پاتوق سیاه» در منطقه سناباد مشهد سر در آورده بود. این دختر نوجوان که اکنون در پناه پلیس احساس آرامش می کرد، درباره چگونگی ورود به «پاتوق سیاه» به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: حدود یک سال قبل من و دوستم با دو پسر جوان در یکی از پارک های نزدیک منزل مان آشنا شدیم و به امید این که با هم ازدواج می کنیم، به ارتباطات تلفنی و دیدارهای حضوری مان ادامه دادیم. در این میان، به خاطر آن که پدرم یک کارگر ساده بود و اوضاع مالی مناسبی نداشت، مادرم نیز در مزارع سبزی انتهای قلعه ساختمان مشهد کار می کرد و من هم گاهی برای درآمد بیشتر به کمک مادرم می رفتم. این شرایط موجب شد پس از پایان مقطع ابتدایی ترک تحصیل کنم. از سوی دیگر نیز کمبود محبت در خانواده و احساس تنهایی مرا به سوی این آشنایی خیابانی سوق داد، به گونه ای که در کنار «پژمان» احساس آرامش می کردم. او به حرف هایم گوش می داد و من هم سعی داشتم با پوشیدن لباس های شیک و آرایش های غلیظ توجه او را بیشتر جلب کنم. به همین دلیل دیدارهای حضوری من و دوستم در پارک با پژمان و دوستش زیادتر می شد تا این که آن ها ما را به یک جشن در یکی از باغ های منطقه شاندیز دعوت کردند. من هم که تاکنون در این گونه جشن ها شرکت نکرده بودم، خیلی زود پذیرفتم و از آن جایی که به پژمان اعتماد زیادی داشتم، شبانه چهارنفری به آن باغ رفتیم، اما آن جا برخی از دوستان دیگر پژمان نیز حضور داشتند. نیمه های شب بود که پژمان و دوستانش مشروبات الکلی نوشیدند و از حالت طبیعی خارج شدند. وقتی من و «سمیرا» احساس کردیم که آن ها قصد آزار و اذیت ما را دارند، بلافاصله نقشه ای کشیدیم و با ترفندی از آن باغ فرار کردیم. در حاشیه یک جاده خاکی حرکت می کردیم که با دیدن نور چراغ های یک خودرو خوشحال شدیم. آن راننده جوان ما را سوار کرد و من هم ماجرای دوستی خیابانی و فرار از باغ ویلا را برایش بازگو کردم. او هم با چرب زبانی و این که قصد کمک به ما را دارد، من و دوستم را به خانه ای برد که چند دوست دیگرش در آن جا حضور داشتند. او ما را ترساند که اگر در آن وقت شب و به جرم رابطه نامشروع دستگیر شویم، ما را به زندان می برند و ... در همین حال بود که فهمیدیم آن راننده و دوستانش نیز قصد آزار ما را دارند اما اوایل صبح بود که با تماس اهالی دیگر ساختمان نیروهای انتظامی وارد آن منزل شدند و ما را از چنگ آن راننده شیطان صفت نجات دادند. اگر پلیس کمی دیرتر می رسید نمی دانم چه سرنوشت شومی انتظار ما را می کشید و ... شایان ذکر است، تحقیقات پلیسی با دستورات سرگرد جواد بیگی (رئیس کلانتری سناباد) درباره جرایم احتمالی دستگیر شدگان در پاتوق سیاه در حالی ادامه دارد که تعدادی شمشیر و قمه نیز از این محل کشف شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 20503 - ۱۳۹۹ سه شنبه ۲۹ مهر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
يورش سپاهيان يزيد به مكه و اهانت به ساحت مقدس مسجدالحرام (3ربیع الاول64ق)
يورش سپاهيان يزيد به مكه و اهانت به ساحت مقدس مسجدالحرام (64ق) يزيد بن معاويه سه سال و اندي خلافت كرد. در سال اول نوادهي عزيز رسول اللَّه و سلالهي پاك زهرا(س) و علي(ع)، حضرت امام حسين(ع) را به شهادت رساند و مرتكب جناياتي شنيع گرديد. در سال دوم جنبشي را كه در مدينه آغاز شده بود به قتل عام تبديل كرد و مدينهي معظمه را به خاك و خون كشيد و در اواخر خلافت نكبت بار خود براي سركوبي عبداللَّه بن زبير، يكي از فرماندهانِ سپاه خود به نام حَصين بن نُمير را به مكّهي منوّره فرستاد. در اين حمله، حرم امن الهي را محاصره كرده و بيت اللَّه الحرام را به منجنيق بست. اين محاصره تا زماني كه خبر مرگ آن پليد به گوش حصين رسيد، ادامه داشت.
3ربیع الاول يورش سپاهيان يزيد به مكه (64ق) - مؤسسه فرهنگی ...
يورش سپاهيان يزيد به مكه و اهانت به ساحت مقدس مسجدالحرام ...
یورش سپاهیان یزید به مکه و اهانت به ساحت مقدس مسجدالحرام
حمله سپاه یزید بن معاویه به مدینه
سالروز حمله یزید به مکه زمانی که خدا با صاعقه مکه را از حمله ...
دلیل و انگیزه یزید از حمله به خانه کعبه چه بود؟
يورش سپاهيان يزيد به مکه و اهانت به ساحت مقدس ...
الف - بعد از یزید چه کسی به کعبه حمله کرد؟
ماجرای حمله به خانه کعبه از کجا شروع شد؟/ وقتی خانه امن و مدفن ...
قرمطیان - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
يورش به مكه و قتل عام حجاج خانه ي خدا توسط حكومت قرمط ...
لشكركشى ابرهه به مكه - به روايت تاريخ و قرآن - دانشنامه ...
يورش سپاه ابرهه به مكه مكرمه معروف به حادثه عامُ الفيل (570م)
یورش قرمطیان به مكه و قتل عام حجاج 317 قمری
فتنه قرامطه در مکّه
ماجرای حمله به خانه کعبه از کجا شروع شد؟/ وقتی خانه امن و مدفن ...
يورش سپاهيان يزيد به مكه و اهانت به ساحت مقدس مسجدالحرام ...
یورش سپاهیان یزید به مکه و اهانت به ساحت مقدس مسجدالحرام
وقتی که یزید لشکریانش را به آتش زدن کعبه دستور داد اگر ...
زمانی که خدا با صاعقه مکه را از حمله یزید نجات میدهد | ...
سوزاندن کعبه با منجنیق در سال ۶۴ هجری به دستور یزید ...
ماجرای به آتش کشیدن کعبه توسط یزید - باشگاه خبرنگاران
کعبه در آتش سوخت/ تفاوت به آتش کشندگان کعبه با اصحاب فیل
تخریب کعبه توسط یزید با منجنیق در سال 64 هجری - ...
دلیل و انگیزه یزید از حمله به خانه کعبه چه بود؟
الف - بعد از یزید چه کسی به کعبه حمله کرد؟
ماجرای به آتش کشیدن کعبه توسط یزید
یزید - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
هر چقدر از تاریخ پیروزی انقلاب اسلامی دور میشویم ذهن فراموشکار ما از واقعیتهایی که در رژیم شاهنشاهی با آنها مواجه بودیم دور میشود و رفته رفته گَرد فراموشی بر آنها مینشاند. واقعیتهایی که نه فقط خود ما بلکه نسلهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اگر آنها را بفراموشی بسپارند، توان مقاومت در برابر هجوم تبلیغاتی دشمنان انقلاب را از دست میدهد و مسحور تبلیغاتی میشویم که بی وقفه علیه ملت شریف ایران دامن زده میشود. از جمله آن واقعیتهایی که میتوان بطور گسترده و با شرح جزئیات به […]ابتکاری برای جبران کمبود قرآن در اسارت
جمشید ایمانی یکی از رزمندگان و اسرای دوران هشت سال دفاع مقدس است . وی در گفتگو با ایسنا وضع اسرای کشورمان را در ماه مبارک رمضان اینچنین توصیف می کند: ۲۳ سال سن داشتم که در مرحله دوم «عملیات بیتالمقدس» در شلمچه به اسارت دشمن در آمدم و مدت ۹ سال را در زندانهای بعثی عراق سپری کردم. اسرای ایرانی در روزهای آخر هفته تمام سال سعی میکردند به طور مخفیانه روزه بگیرند تا برای ماه مبارک رمضان آمادهتر شوند، حتی قبل از ماههای رجب و شعبان، اسرا از […]
در تاریخ مردانی بوده و هستند که همواره برای حفظ و حراست از انقلاب و اسلام فداکاری و جانفشانی، مهمترین تکلیفشان بوده است و شهادت تنها آرزویشان، که با اخلاص به آن دست یافتند. منصور الماسی روز ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۵ در زنجان متولد شد. پسر بزرگ خانواده بود و پدر و مادرش برای او آرزوهای مختلفی داشتند اما منصور به یک سن و سالی رسیده بود که حضور در جبهه را تنها و مهمترین برنامه زندگی خود در آن مقطع تاریخی تلقی میکرد که در نهایت در ۲۱ بهمنماه […]
فرماندهی سرنوشت ساز امام خمینی(ره) در دفاع مقدس
محمدصادق درویشی
28 سال از رحلت امام خمینى(ره) بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، گذشت. جامعه ایران در خرداد سال ۶۸؛ همچون سیلى خروشان، یکپارچه تبدیل به سوگوارى شد و تن به مشیت الهى داد. چند ماه پیش از آن، جنگ تحمیلى هشت ساله به پایان رسیده بود؛ مردم و خصوصاً رزمندگان هنوز خود را با فضاى جدید تطبیق نداده بودند که امام از میانشان رفت. به همین ترتیب بخش بسیار فربهى از دوران ۱۰ ساله رهبرى امام راحل، با جنگ تحمیلى و فرماندهى او در جنگ پیوند خورده است. هنر مدیریت و […]گلایه های یکی از فاتحان خرمشهر
پس از گذشت سه دهه از آزادسازی خرمشهر، هنوز در گوشه و کنار خوزستان رزمندگانی که در عملیات بیتالمقدس حضور داشتند، خاطرات خود را مرور میکنند. با یکی از این رزمندگان به گفتگو نشستیم؛ او و برادرش در عملیات بیتالمقدس تخریب چی بودند. منصور آزادی خرمشهر را دید و طاهر در شب سوم خرداد در نزدیکی خرمشهر روی مین رفت و شهید شد. منصور قطبیزاده در گفتگو با ایسنا، روایت به جبهه رفتن خود را اینگونه تعریف کرد: ساکن اهواز بودیم و ۱۵ سال داشتم. و از زمان آغاز […]فعالیت پایگاههای انتقال خون استان یزد در ماه مبارک رمضان
یزد- خبرنگار اطلاعات: پایگاههای انتقال خون استان یزد در ماه مبارک رمضان فعال و آماده ارائه خدمات به اهداکنندگان خون است. نقی تقوایی افزود: قبل از اهدا، شرایط فرد داوطلب از سوی پزشک مستقر در پایگاهها بررسی میشود. وی دارا بودن حداقل وزن ۵۰ کیلوگرم، نداشتن سابقه رفتار پرخطر، پایین نبودن فشار خون، دارا بودن حداقل ۱۸ و حداکثر ۶۰ سال تمام، برخورداری از سلامت کامل و عدم ابتلا به کم خونی را از شرایط اهدا کننده خون بیان کرد. او با بیان اینکه نیاز به خون و فرآوردههای […]رژیم بعث عراق و حمایت قدرت های جهانی
بخش دوم و پایانی
اشاره: «حمایت قدرت های جهانی از رژیم بعث عراق درجنگ تحمیلی علیه ایران» عنوان مقالهای است که بخش اول آن در شماره قبل به چاپ رسید. بخش دوم و پایانی این مقاله را میخوانیم. کمک های شوروی شوروی بزرگترین صادرکننده ادوات و تجهیزات نظامی به عراق بود واغلب تجهیزات مورد استفاده عراق در جنگ تحمیلی ساخت کشور شوروی بود در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰، طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق در سفری که به مسکو داشت توانست موافقت شوروی را برای اعطای کمکهای تسلیحاتی به رژیم بعث عراق جلب کند. در […]
روایت فرمانده نیروی دریایی ارتش از حماسه تکاوران در آزادی خرمشهر
مرد اول نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران که این روزها از سواحل مکران و خلیج فارس تا آبهای دور پرچم اقتدار کشورمان را برافراشته، رشادتهای بسیاری در زمین هم داشته است. امیر دریادار حبیب الله سیاری سابقه ۹۴ ماه حضور در جبهههای نبرد و انجام ۳۲ ماموریت جنگی و اعزام به مناطق عملیاتی به ویژه آبادان و خرمشهر را دارد. وی متولد سال ۱۳۳۴ است. پس از پایان تحصیلات دبیرستان، در ارتش استخدام شد و پس از طی دوره مقدماتی در رسته تکاوری در دانشکده افسری نیروی […]حمایت دنیا از رژیم بعث عراق درجنگ علیه ایران
بخش اول
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ ، ساختار امنیتی منطقه را برهم زد و راهبرد آمریکا که بامحوریت ایران و عربستان بنا شده بود، فروریخت و خلاء قدرتی که در منطقه به وجود آمد، فرصت مناسبی برای تحرکات بازیگرانی نظیر عراق را فراهم کرد. رهبران عراق با استفاده از فرصت به دست آمده و اتخاذ سیاست های همسو با غرب در تلاش بودند تا از خلاء امنیتی منطقه بهره جسته و خود را به عنوان بازیگر اصلی در میان کشورهای منطقه مطرح کنند. اوضاع بین المللی و محیط […]فرمانده شجاعی که تا سالن سینمای عراقیها هم نفوذ کرد
ابراهیم اصغری چهارمین فرزند خانواده خود بود. او در یکی از ظهرهای بهاری سال۱۳۳۶ به دنیا آمد. سه ساله بود که برادر بزرگترش از دنیا رفت و او تنها پسر خانواده شد. در سال ۱۳۴۳ وارد دبستان خاقانی زنجان شد. خواهرش در این باره چنین تعریف می کند: برادرم ابراهیم از همان روز اول که از مدرسه برگشت، کنارم نشست و از آنجا و دوستانی که پیدا کرده بود، صحبت کرد. دفتر مشقش را از کیف بیرون آورد و گفت: آقا معلم گفته باید اینها را بنویسی. دفترش را […]
https://www.ettelaat.com/?cat=14&paged=32
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حماسه پايداری
ادامه مطلب را ببينيد
مابرای آنکه ایران بیشه یِ شیران شود
مابرای آنکه ایران بیشه یِ شیران شود - خون دلها خورده ایم
مابرای آنکه نگذاریم این ملک و وطن ویران شود - خون دلها خورده ایم
مابرای آنکه چون بحرین نگردد جائی از ایران جدا - خون دلها خورده ایم
مابرای آنکه نگذاریم همچون نخجوان گردد فدا - خون دلها خورده ایم
ما برای آنکه نگذاریم این ایران ایرانستان شود - خون دلها خورده ایم
مابرای آنکه نگذاریم ایران خانه یِ شیطان شود - خون دلها خورده ایم
مابرای حفظ استقلال آب و خاک این مام وطن - بس شهیدان داده ایم
ما برای راندن شیطان و شیطانک و یا هر اهرمن - بس شهیدان داده ایم
ما برای ثبت جمهوری اسلامی، هم احکام خدا - بس شهیدان داده ایم
ما برای اینکه گردد ملت ما یکدل و هم یک صدا - بس شهیدان داده ایم
ما برای حفظ اسلام و تشیّع ، حفظ قرآن کریم - بس شهیدان داده ایم
ما برای حفظ عفّت ، حفظ ناموس وطن بی ترس وبیم - بس شهیدان داده ایم
باقری ما بهر حفظ پرچم ایران و حفظ دین و حفظ اعتقاد - بس شهیدان میدهیم
ما برای حفظ جمهوری اسلامی و دین و هم حجاب و رهبرنیکو نهاد - بس شهیدان میدهیم
سروده شده توسط سیدمحمدباقری پوردهه فجر 1396
کتاب انقلاب اسلامی در قرآن وروایات
کتاب مجموعه اشعارباقری اینجا مشاهده فرمائید
ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود/آهنگ خون دلها خورده ایم
http://media.rasekhoon.net/009/34/Sound/192_MohammadNori_SafarBarayeVatan.mp3
***********
https://dl.ahaang.com/98/01/16/Vahid%20Aghajari%20-%20Ma%20Baraye%20Ankeh%20Iran.mp3
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هشت سال دفاع مقدس
ادامه مطلب را ببينيد
سلاحهای ایرانی که خواب از چشم دشمنان میربایند+تصاویر
خانواده موشکی تماما ایرانی شهاب که برد 350 تا یکهزار و 950 کیلومتر و سرعتی بالغ بر 5 هزار و 500 کیلومتر و توان حمل کلاهک تا 1 هزار و 200 کیلوگرم را دارد.
خانواده موشکی فاتح 110 ایران برد 200 تا 300 کیلومتر و سرعتی بالغ 3.5 ماخ دارد.
موشک نازعات ساخت ایران با برد 150 کیلومتر حامل سرجنگی بیش از 100 کیلوگرم است.
خانواده موشک قدر ایران با برد 1 هزار و 900 کیلومتر توان حمل کلاهک 650 کیلوگرمی را دارد.
موشک تماما ایرانی سجیل با برد 2 هزار کیلومتر و سرعت 13 ماخ توان حمل کلاهک 1 هزار کیلوگرمی را دارد.
موشک عماد ساخت ایران که برد 2 هزار کیلومتر
موشک ایرانی قیام با برد 800 کیلومتر وتوان حمل کلاهک 746 کیلوگرمی را دارد.
پهپاد تماما ایرانی سیمرغ با برد نامعلوم و پنهانکار و با سقف پروازی 18 کیلومتر
پهپاد صاعقه ایرانی با برد نامعلوم و پنهانکار و با سقف پروازی 18 کیلومتر
پهپاد چند منظوره شاهد 129 ساخت ایران با برد 1 هزار و 700 کیلومتر و با سقف پروازی بیش از 7 کیلومتر
پهپاد هجومی ساخت ایران کرار 4 با برد 25 کیلومتر و با سقف پروازی بین 7 و نیم تا 12 کیلومتر
پهپاد چند منظوره ایرانی مهاجر 6 با برد و سقف پروازی نامعلوم
ناوشکن تماما ایرانی جماران با سرعت بیش از 50 کیلومتر بر ساعت و برد 5 هزار و 500 کیلومتر
ناوشکن الوند ایران که سرعتی بالغ بر 31 تا 72 کیلومتر بر ساعت و برد تا 9 هزار کیلومتر دارد.
ناوشکن البرز ساخت ایران که دارای سرعت 72 کیلومتر بر ساعت است.
ناوشکن سبلان ایرانی که سرعتی بالغ بر 31 تا 72 کیلومتر بر ساعت و برد تا 9 هزار کیلومتر دارد.
ناوشکن دماوند ساخت ایران که سرعت 56 کیلومتر بر ساعت و پیشرفتهترین سیستمهای دفاعی و راداری را دارا است.
ناوشکن تماما ایرانی سهند که سرعت 63 کیلومتری دارد و قادر به حمل پیشرفتهترین سیستمهای دفاعی و راداری است.
ناوشکن بایندر ایران با سرعت 37 کیلومتر بر ساعت بردی بین 4 هزار و 500 تا 5 هزار و 500 کیلومتر دارد.
ناوشکن ساخت ایران نقدی
شناور تندروی ایرانی آذرخش که برد عملیاتی 500 کیلومتری دارد و با سرعت 93 کیلومتر بر ساعت میتواند در زمان کمتر از 6 ساعت 30 درصد ساحل خلیج فارس را به گشتزنی بپردازد.
شناور فوق پیشرفته ذوالفقار ایرانی با سرعت 95 کیلومتر بر ساعت و برد 600 کیلومتری کابوس ناوهای متخصام در خلیج فارس
شناور تندرو ایرانی عاشورا
شناور بردبلند تندر ایران با بیشینه سرعت 65 کیلومتر بر ساعت و برد تا 1 هزار و 480 کیلومتر
شناور تندور ساخت ایران با نام سراج که سرعت 130 کیلومتر بر ساعت که ایران برنامه ارتقای آن تا 180 را دارد.
شناور بردبلند و پیشرفته شهید ناظری ایران با بیشینه سرعت نامعلوم و برد 10 هزار کیلومتر
پنهانکار تماما ایرانی قاهر 313 با بیشنیه سرعت نامعلوم و سقف پروازی 16 هزار متر
هواپیمای رادارگریز شفق ساخت ایران با بیشینه سرعت بیش از 737 کیلومتر در ساعت و سقف پروازی 16 هزار متر
خانواده هواپیمای صاعقه با بیشینه سرعت بیش از 2 ماخ و سقف پروازی بیش از 16 هزار متر
جنگنده آذرخش با بیشینه سرعت حدود 1 هزار و 700 کیلومتر در ساعت
تانک ایرانی ذوالفقار با برد 450 کیلومتر و سرعت 70 کیلومتر بر ساعت
تانک تماما ایرانی کرار با برد نامشخص و سرعت 70 کیلومتر بر ساعت
بالگردهای طوفان 1 و 2
بالگرد شاهد 285
بالگرد صبا
ساخت چنین تجهیزاتی نشان از سرعت بالای پیشرفت در کشور دارد و بیشک در آینده نه چندان دور باید منتظر ارتقای توان دفاعی ایران بیشتر از گذشته باشیم.
این راه ادامه دارد...
رهبر انقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش: باید قوی شویم تا جنگ نشود و تهدید دشمن تمام شود - فیلم| رهبر انقلاب: باید قوی شویم تا جنگ نشود و تهدید دشمن تمام شود
فیشهای کمبود امکانات در دفاع مقدس - Khamenei.ir - اتکاء به توان داخلی؛ رمز پیشرفت نظامی ایران - Khamenei.ir - اهداف و توطئههای مستکبرین در جنگ - Khamenei.ir - حتی سیمخاردار هم نمیدادند - Khamenei.ir
کدام تجهیزات نظامی ایران بعد از لغو تحریمهای تسلیحاتی قابلیت تجاریسازی و صادرات دارند؟
برشی از خاطرات محسن رفیقدوست : اولین گامهای خودکفائی در دوران دفاع مقدس / تلاش نخبگان ایرانی برای ساخت موشک تاو - ماجرای خرید سیم خاردار از زبان رفیقدوست - افکارنیوز - ما در دوران دفاع مقدس، حتی سیم خاردار هم نداشتیم اما ما ... - ناگفتههای شنیدنی محسن رضایی از دوران دفاع مقدس +ویدیو ...
برخی سفارشات لغو شده نظامی ایران در پی انقلاب اسلامی - ... - تانک های 50 ساله انگلیسی و شکایت 400 میلیون دلاری ایران - خرید تانک چیفتن انگلستان توسط ایران/استفاده از تانک انگلیسی در جنگ تحمیلی+ تصویر - سیر تا پیاز ماجرای بدهی انگلیس به ایران - بریتانیا پذیرفت: پرداخت 400 میلیون پوند بدهی تانکهای چیفتن زمان شاه
هر ۸ روز تولید یک محصول جدید دفاعی/ ۱۸ دستاورد جدید نیروهای مسلح را بشناسید
خرید تسلیحاتی ایران از بریتانیا در جنگ تحمیلی+ تصاویر(البته بعضی را هم ندادند)
نمایش اقتدار صنعت هوافضای ایران در میان برترینها جهان + تصاویر
اشنایی با محصولات نظامی جمهوری اسلامی ایران (بخش اول) - ...
اشنایی با محصولات نظامی جمهوری اسلامی ایران (بخش دوم) -...
چهار سلاح ایرانی که امریکا باید از آنها بترسد - دیپلماسی ایرانی
رونمایی ا ز تسلیحات پیشرفته ایران | برگ های برنده ایران در ...
فهرست تجهیزات نظامی ساخت ایران - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
سلاحهای ایرانی که خواب از چشم دشمنان میربایند+تصاویر
مرگبارترین تسلیحات استراتژیک ایران در جنگ احتمالی با ...
روسیه مشتریِ جدید تجهیزات نظامی ایرانی + تصاویر - YJC
ایران؛استقلال دفاعی-نظامی بعدازسالها تحریم تسلیحاتی
بازتاب لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در رسانههای عراق
بازتاب پایان تحریم تسلیحاتی ایران در رسانه های جهان
گربه های ایرانی ارتش حریف اِف ۱۶ آمریکایی + عکس
آمادگی ایران برای صادرات ادوات نظامی - مشرق نیوز
تجهیزات نظامی ایران - خبرگزاری تسنیم
فهرست تجهیزات نظامی ساخت ایران
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هشت سال دفاع مقدس
ادامه مطلب را ببينيد
با لغو تحریم های تسلیحاتی ایران از امروز ناکامی دیگری برای واشنگتن رقم خورد.چشم انداز این تحول چیست؟
هادی محمدی – ساعاتی قبل یعنی دقیقا از ساعت 3:30 بامداد به وقت تهران یکی از مهم ترین زمان های درج شده در قطعنامه 2231 شورای امنیت به سر رسید و ایران حالا می تواند به صورت رسمی و قانونی و همچون سایر کشورها به خرید و فروش سلاح بپردازد . این روند که به صورت خودکار از بامداد امروز آغاز شده یکی از دستاوردهای دیپلماتیک ایران در سال های اخیر به شمار می رود که به رغم کارشکنی و تلاش بی سابقه آمریکا برای جلوگیری از آن به وقوع پیوسته و می تواند نقطه عطفی در پیروزی های بزرگ ملت ایران مقابل ایالات متحده به شمار رود .
مسئله چیست ؟
جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدای انقلاب اسلامی و به ویژه با شروع جنگ تحمیلی با تحریم های کشورهای غربی و شرقی در حوزه تسلیحات مواجه بود . در همان میانه جنگ تحمیلی و به ویژه با پایان دفاع مقدس، مسئولان ایرانی به فکر ساخت یا خرید جنگ افزارهای پیشرفته و مورد نیاز افتادند که نتیجه اش در این 31سال ساخت انواع تسلیحات و تجهیزات مورد نیاز یگان های نظامی ماست . تجهیزاتی که بعضا در جهان زبانزد بوده و می تواند با نمونه های خوب خارجی رقابت کند . در حوزه خرید تجهیزات اما ایران تا سال 2007 می توانست برخی تجهیزاتش را از کشورهای بیشتر شرقی تهیه کند اما با پیچیده تر شدن پرونده هسته ای کشورمان، قطعنامه ضد ایرانی 1747 در شورای امنیت به تصویب رسید که در آن خرید و فروش طیفی از تسلیحات از سلاح های رزم فردی تا موشک،هواپیما و کشتی و تانک مورد تحریم قرارگرفت . «این قطعنامه در کنار 5 قطعنامه تحریمی شورای امنیت که در آن ها هم کم و بیش در خصوص تحریم های تسلیحاتی ایران مواردی اضافه شد تا 20ژوئیه 2015(29تیر 1394) معتبر بودند تا این که پس از توافق صورت گرفته روی برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام معروف ، قطعنامه 2231 نیز در تاریخ فوق به تصویب شورای امنیت رسید .در ضمیمه ب این قطعنامه که به موضوعات نظامی می پردازد دو بند مهم وجود دارد که مد نظر امروز ماست . اول این که طبق بند 5 ضمیمه ب قطعنامه 2231، « کلیه دولت ها می توانند در فعالیت های خرید و فروش سلاح مشارکت داشته باشند و اجازه آن ها را صادر کنند، مشروط به این که شورای امنیت از قبل به صورت مورد به مورد تصمیم به تایید آن ها گرفته باشد». معنی این بند این بود که برخلاف دوره قطعنامه 1747 که ورود و خروج هر نوعی سلاحی را ممنوع کرده بود ، در قطعنامه 2231 ، این ممنوعیت به یک نظام مجوز گیری از شورای امنیت برای خرید و فروش موردی اقلام تسلیحاتی بدل شد که یک مرتبه پایین تر از تحریم است .طبق قطعنامه 2231، این بند تا پنج سال پس از «روز قبول توافق» برجام یا تا تاریخی که آژانس گزارشی در تأیید «نتیجه گیری گسترده تر» ارائه دهد، هرکدام زودتر حادث شود، اعمال می شد».همچنین در همین ضمیمه ب قطعنامه 2231 و در بخش ج بند 6 آمده است : « به مدت پنج سال بعد از «روز قبول توافق» برجام یا تا تاریخ ارائه گزارشی در تأیید نتیجه گیری گسترده تر توسط آژانس، هر کدام که زودتر باشد، تدابیر لازم برای جلوگیری از ورود یا عبور افراد اعلام شده در بخش الف بند 6 به یا از سرزمینشان را اتخاذ نمایند » .بر این اساس غیر از افراد بسیاری که با برجام از لیست تحریمی ها خارج شدند ، 23 نفر باقی ماندند که این ها به دلیل وابستگی به موضوعات نظامی تا پنج سال پس از قطعنامه 2231 ، ممنوع السفر و تا هشت سال ممنوع المعامله و در حالت بلوکه اموال خارجی باقی می ماندند .(فهرست افراد در جدول رو به رو موجود است )
طبق زمان بندی های مندرج در برجام و قطعنامه 2231 ، دوره زمانی پنج ساله که اولین سررسید زمانی به شمار می رود در تاریخ 18اکتبر 2020 برابر با 27مهرماه 1399 (امروز ) به پایان رسیده و دو تحول مهم فوق در خصوص محدودیت های تسلیحاتی ایران و محدودیت های مسافرتی برخی اشخاص حقیقی اتفاق می افتد یعنی از سویی نظام مجوز دهی صادرات و واردات اقلام تسلیحاتی به و از ایران پایان می یابد و از سوی دیگر محدودیت سفر 23 شخص موضوع فهرست 2231 تمام می شود . البته در این میان باید توجه داشت که برخی محدودیت ها و ممنوعیت های عمومی حقوق بین الملل یا سایر تعهدات ناشی از قطعنامه های دیگر شورای امنیت برای کلیه کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران باقی است . مثلا قطعنامه های تحریم تسلیحاتی یمن یا لبنان و همچنین قطعنامه 1540 مربوط به اشاعه تسلیحات به موجودیت های غیردولتی تداوم خواهد داشت و ایران به موجب مقررات منشور ملل متحد و حقوق بین الملل موظف به رعایت آن هاست .
یک پیروزی بزرگ ملی
رسیدن به این مرحله و این پیروزی بزرگ ملت ایران چندان هم ساده نبود . نباید فراموش کنیم که آمریکا تقریبا از چهارسال قبل و با روی کار آمدن ترامپ و دقیقا از یک سال قبل با اوج گرفتن فشارهای تحریمی به کشورمان دنبال این بود که به نوعی با قلدری و زورگویی به سایر کشورها و حتی دولت های متحد و دوست خود این محدودیت ها را تمدید کند . اوج این اقدامات را هم تابستان گذشته شاهد بودیم که ابتدا قطعنامه پیشنهادی بلند بالای خود را به یک صفحه کاهش دادند و در تصویب همان نیز با رای مخالف و ممتنع 13عضو شورای امنیت از جمله متحدان اروپایی آمریکا روبه رو شدند .حتی اروپایی ها قصد داشتند این محدودیت ها را حداقل برای مدتی مشخص تمدید کنند و در این میان لابی های سعودی و رژیم صهیونیستی از هیچ اقدامی برای ادامه محدودیت های تسلیحاتی تهران فروگذار نکردند حالا در پایان همه این دست و پازدن های بی حاصل، این واشنگتن و دار و دسته و دوستان ترامپ هستند که باید شاهد کابوسی باشند که در آن یکی از بزرگ ترین محدودیت ها علیه ملت بزرگ ایران برداشته می شود و متخصصین توانمند صنعت دفاعی کشورمان در وزارت دفاع می توانند محصولات پرارزش و کاربردی خود را صادر کنند و از سوی دیگر سیستم نظامی و دفاعی کشورمان در صورت نیاز به تجهیزاتی آن را بخرند . فرایندی که می تواند از یک سو به افزایش امنیت ایران کمک کند و از سوی دیگر برای کشور درآمد داشته باشد .
اخبار مرتبط
بیانیه نمایندگی ایران در سازمان ملل درباره خاتمه محدودیت تسلیحاتی
با لغو تحریم های تسلیحاتی ایران از امروز ناکامی دیگری برای واشنگتن رقم خورد.چشم انداز این تحول چیست؟
لغو تحریم های تسلیحاتی ایران از امروز : پیروزی در ۳:۳۰ بامداد - بیانیه وزارت خارجه ایران درباره رفع تحریم تسلیحاتی ایران
به گزارش «خبربان» و به نقل از تسنیم۲۷ مهر ۱۳۹۹تحریمهای تسلیحاتی ایران پایان یافت
۲۷ مهر محدودیتهای تسلیحاتی ملغی میشود/ هر کسی وارد حریم امنیت ما شود، سیلی خواهد خورد
اتاق جنگ آمریکا علیه ایران کجاست و در رأس آن چه کسانی هستند؟ +عکس و فیلم
کدام شخصیتهای ایرانی تاکنون در لیست تحریمهای آمریکایی قرار گرفتهاند؟
«اعتماد» پايان محدوديتهاي 13 ساله تسليحاتي ايران را بررسي ميكند
پایان خودکار محدودیتهای تسلیحاتی ایران از این ساعت - مشرق ...
لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران بر معادلات منطقه تاثیر خواهد گذاشت
بازتاب لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در رسانههای آلمانی زبان ...
کنار رفتن سایه ۱۰ ساله تحریم تسلیحاتی چه تاثیری بر ایران دارد؟
پایان تحریم تسلیحاتی 13 ساله/ شکست هیمنه سیاسی آمریکا
لیست خرید و فروش احتمالی تسلیحات ایران| فرهیختگان آنلاین
مقامات و شخصیتهای روسیه درباره پایان تحریم تسلیحاتی ...
بازتاب لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در رسانههای عراق - ایرنا
مقامات و شخصیتهای روسیه در باره پایان تحریم تسلیحاتی ...
زلزله در کاخ سفید با لغو تحریم تسلیحاتی ایران - مشرق نیوز
غریبآبادی: با پایان تحریمهای تسلیحاتی امکان استناد به ...
نظر قالیباف در باره پایان تحریم تسلیحاتی | پایگاه خبری ...
چرا از شکسته شدن حصر تسلیحاتی ایران د م نمی زنید؟
محدودیتهای تسلیحاتی ایران پس ا ز ۱۳ سال پایان یافت
لغو تحریم های تسلیحاتی ایران چه آثاری خواهد داشت؟
پایان تحریم تسلیحاتی، نتیجه برجام و صبر استراتژیک ...
شر کا ی تسلیحاتی ایران پس از پایان تحریم - فرارو
واکنش وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به لغو تحریم ...
بیانیه ایران درباره پایان محدودیتهای تسلیحاتی
چند مقام ایرانی در تحریمها هستند؟+جدول
روزنامه اعتماد: عبور از غيرممكن - پیشخوان
پایان محدودیتهای تسلیحاتی ایران - تابناک
اروپا و پایان تحریم تسلیحاتی ایران - ایرنا
تعریف و تاریخچه تحریم ها علیه ایران
نتایج برای تحریم تسلیحاتی ایران
تخت روانچی: تجارت اسلحه ایران نیازی به موافقت شورای امنیت ندارد
مجید تخت روانچی با اتمام محدودیتهای تسلیحاتی ایران نوشت: از امروز تجارت اسلحه ایران نیازی به موافقت قبلی شورای امنیت ندارد.
ریابکوف: همکاری نظامی-فنی با ایران پیش خواهد رفت / از تحریمهای آمریکا نمی ترسیم
سرگئی ریابکوف اظهار کرد که علیرغم تهدید آمریکا به تحریم، همکاری نظامی روسیه با ایران پس از پایان تحریم تسلیحاتی ادامه می یابد.
بیانیه نمایندگی ایران در سازمان ملل درباره خاتمه محدودیت تسلیحاتی
نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد همزمان با انقضای محدودیت تسلیحاتی و مسافرتی ایران وفق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت بیانیه ای صادر کرد.
بیانیه ایران درخصوص پایان محدودیتهای تسلیحاتی، روزی مهم برای جامعه جهانی ثبت شد
وزارت امور خارجه بامداد امروز متن کامل بیانیه رسمی ایران در خصوص پایان محدودیتهای تسلیحاتی را منتشر کرد.
ظریف: عادی سازی همکاری دفاعی ایران با جهان، پیروزی چندجانبهگرایی است
ظریف در توئیتی تاکید کرد که عادی سازی همکاری دفاعی ایران با جهان از امروز، پیروزیای برای آرمان چندجانبهگرایی و نیز صلح و امنیت در منطقهمان به شمار میآید.
توضیحات غریب آبادی درخصوص نتایج نشست شورای حکام
سفیر و نماینده دائم کشورمان نزد سازمان های بین المللی در وین، طی مصاحبه ای نتایج نشست شورای حکام را تشریح کرد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
ترجمه و شرح حکمت 359 نهج البلاغه: ترغیب به تربیت نفس
وَ قَالَ (عليه السلام): يَا أَسْرَى الرَّغْبَةِ أَقْصِرُوا، فَإِنَّ الْمُعَرِّجَ عَلَى الدُّنْيَا لَا يَرُوعُهُ مِنْهَا إِلَّا صَرِيفُ أَنْيَابِ الْحِدْثَانِ. أَيُّهَا النَّاسُ تَوَلَّوْا مِنْ أَنْفُسِكُمْ تَأْدِيبَهَا، وَ اعْدِلُوا بِهَا عَنْ ضَرَاوَةِ عَادَاتِهَا.
- شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )(لبه فعال)
- شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )
- منهاج البراعه (خوئی)
- جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ( مهدوی دامغانی )
اى اسيران هوس!
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه خود به دو مطلب اشاره مى كند: نخست دنياپرستان را مخاطب قرار داده مى فرمايد: «اى اسيران حرص در دنيا بازايستيد»؛ (يَا أَسْرَى الرَّغْبَةِ أَقْصِرُوا).
تعبير به «اسير» بيان بسيار مناسبى است، زيرا دنياپرستانى كه گرفتار حرص در دنيا مى شوند به جايى مى رسند كه از خود اراده اى ندارند و همچون اسير، شب و روز در فكر به چنگ آوردن اموال بيشتر يا مقامات بالاترند و چقدر زشت است انسانى كه گل سرسبد جهان آفرينش است چنان اسير حرص شود كه اراده خود را از دست بدهد. افزون بر اين، تشبيه به «اسير» دليل بر بى ارزش بودن اين افراد است، زيرا همواره به اسيران با ديده حقارت مى نگريستند و براى آنها مقام و موقعيتى قائل نبودند و در بسيارى از موارد آنها را به صورت بردگان خريد و فروش مى كردند.
آنگاه امام عليه السلام دليلى براى دستور بازايستادن اسيران حرص ذكر كرده مى فرمايد: «زيرا افراد دلبسته به دنيا را جز صداى برخورد دندان هاى حوادث سخت، به خود نمى آورد»؛ (فَإِنَّ آلْمُعَرِّجَ عَلَى آلدُّنْيَا لاَ يَرُوعُهُ مِنْهَا إِلاَّ صَرِيفُ أَنْيَابِ آلْحِدْثَانِ).
امام عليه السلام در اينجا تشبيه شگفتى كرده، حوادث سخت را به حيوانات درنده اى شبيه مى داند كه به هنگام حمله دندان هايشان را به هم مى سايند و دندان قروچه مى كنند به گونه اى كه صداى دندانهاى آنها شنيده مى شود. امام عليه السلام مى فرمايد : حوادث خطرناك هنگامى كه دامان آنها را گرفت و همچون حيوان درنده اى كه لحظه اى پيش از حمله دندانهايش را به هم مى سايد به آنها حمله ور مى شود وهنگامى بيدار مى شوند كه كار از كار گذشته است. افراد زيادى را سراغ داريم يا در تاريخ نامشان آمده كه چنان غرق زرق و برق دنيا و هوا و هوسها مى شدند كه هيچ موعظه اى در آنها موثر نمى شد. تنها زمانى بيدار مى شدند كه حوادث سخت و خطرناك دامن آنها را گرفته بود.
علامه شوشترى؛ در شرح نهج البلاغه خود ماجراى عبرت انگيزى از كامل ابن اثير نقل مى كند كه شبى از شبها جعفر برمكى (وزير معروف و پرقدرت هارون) در مجلس عياشى خود نشسته بود و زن آوازه خوانى براى او آواز مى خواند از جمله اين شعر را در ميان آوازش خواند:
وَلَوْ فُوديتَ مِنْ حَدَثِ اللَّيالي فَدَيْتُکَ بِالطَّريفِ وَبِالتّلادِ
اگر بتوانى از حوادث ناگوار شبها رهايى يابى من جوايز زيبا و پرقيمتى را فداى تو خواهم كرد.
در اين هنگام ناگهان مسرور خادم، (جلاد) هارون الرشيد وارد شد. (جعفر تعجب كرد) مسرور گفت: آمده ام سر تو را براى هارون ببرم. جعفر خودش را روى پاى مسرور انداخت و آن را مى بوسيد و تقاضا مى كرد كه اين كار را به تأخير بيندازد و او را زنده نزد هارون ببرد تا هرچه او خواست درباره اش تصميم بگيرد؛ ولى مسرور نپذيرفت و در همان جا سر او را از تن جدا كرد و در دامنش انداخت و نزد هارون برد. اين داستان با تفاوتهايى در كتب ديگر مانند الوافى بالوفيات آمده است؛ از جمله اينكه مسرور جعفر را نكشت و نزد هارون برد و در آنجا هارون دستور داد سر او را از تن جدا كنند و بعد از آن نيز دستور داد سر مسرور، قاتل او را از تن جدا كنند و گفت: من نمى خواهم قاتل جعفر را (كه روزى مورد علاقه شديد من بود) ببينم.
سپس امام عليه السلام در نكته دوم راه خودسازى را به همه انسانها نشان مى دهد وتمام مردم جهان را مخاطب ساخته مى فرمايد: «اى مردم! خودتان به تربيت نفس خويش بپردازيد و آن را از جاذبه عادتها بازداريد»؛ (أَيُّهَا النَّاسُ، تَوَلَّوْا مِنْ أَنْفُسِكُمْ تَأْدِيبَهَا، وَاعْدِلُوا بِهَا عَنْ ضَرَاوَةِ عَادَاتِهَا).
اشاره به اينكه معلم و مربى انسان قبل از هركس بايد خود او باشد و تا انسان به تربيت خويش نپردازد تعليم و تربيت معلمان و پيشوايان و مربيان در او اثر نخواهد گذاشت. در خطبه 90 نيز امام عليه السلام تعبير جالبى در اين زمينه دارد مى فرمايد: «وَاعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ لَمْ يعَنْ عَلَى نَفْسِهِ حَتَّى يكُونَ لَهُ مِنْهَا وَاعِظٌ وَ زَاجِرٌ لَمْ يكُنْ لَهُ مِنْ غَيرِهَا لا زَاجِرٌ وَلا وَاعِظٌ؛ بدانيد كسى كه بر ضد هواى نفس خود كمك نشود تا واعظ و رادعى از درون جانش براى او فراهم گردد، مانع و واعظى از غير خود نخواهد يافت».
جمله (وَاَعْدِلُوا بِها...) درواقع اشاره به يكى از طرق مهم تهذيب نفس است و آن اينكه بسيار مى شود انسان عادت هايى پيدا مى كند كه براى او كشش وجاذبه زيادى دارد و همين عادات او را دائمآ در هواپرستى غرق مى سازد؛ مانند عادت به شراب و يا حتى عادت به مواد مخدر. امام عليه السلام دستور مى دهد خود را از جاذبه اين عادات سوء، رهايى بخشيد تا بتوانيد نفس خويشتن را اصلاح كنيد. «اسرى» و اسارى جمع اسير و «رغبت» به معناى حرص و ولع است. «الْمُعَرِّجَ»از ريشه عَرَج (بر وزن حرج) به معناى تمايل داشتن به چيزى است. «لايروعه»ازريشه روع (بروزن قول) به معناى ترساندن وترسيدن آمده است. «صريف» به معناى صداى برخورد دندانها و مانند آن است. «الحدثان» به معناى بلاها و حوادث ناخوشايند روزگار است و در بعضى از نسخ «حَدَثان» (بر وزن ضربان) آمده است. «ضراوة» به معناى جاذبه و كشش است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همراه بـا حکمتهای نهج البلاغه
ادامه مطلب را ببينيد
گفتگو با خلبانان پیشکسوت دفاع مقدس
درسی که شهید دوران به صدام داد
بخش اول
اشاره: نیروی هوایی ارتش در دفاع مقدس توانست با خلق حماسه های متعدد، پیروزی های گسترده ای را برای کشورمان رقم بزند و حتی با ارائه اطلاعات لازم به سایر نیروها، به طور غیر مستقیم زمینه پیروزی های دیگری را هم رقم بزند. در میان عملیات های متعدد این نیرو، می توان به چند عملیات شاخص اشاره کرد که توسط خلبانان شجاع کشورمان به نحو احسن به اجرا درآمد و فداکاری و شجاعت کارکنان نهاجا را به نمایش گذاشت. عملیات “بغداد” یک نمونه از عملیات های شاخص نیروی هوایی […]« والفجر۲ » ،عملیاتی برای سرکوب گروهک های ضد انقلاب
عملیات “والفجر۲ ” از سلسله عملیات “والفجر” در ۲۹ تیر ماه ۱۳۶۲ در منطقه مرزی پیرانشهر و بلندیهای “حاجعمران” در شمال غربی ایران، توسط یکانهای ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران به اجرا درآمد. پس از موفقیت رزمندگان اسلام در عملیات “والفجر ۱″که در جبهههاى میانى اجرا و ضربات سختى بر نیروهاى عراقى وارد شد، در شمالغرب و در مناطق سخت و صعب العبور کوهستانى در حد فاصل بین ارتفاعات قمطیره و تمرچین که مامنى براى اشرار و گروهکهاى ضد انقلاب داخلى هم بود، منطقه عملیات “والفجر ۲″ […]«کربلای یک» پایان استراتژی دفاع متحرک عراق
عملیات موفق «کربلای یک» که منجر به آزاد سازی شهر مهران شد ، پایانی براستراتژی دفاع متحرک عراق بود و از سوی دیگر نقطه شروع امیدوار کننده ای برای رزمندگان اسلام که ضعف دشمن بعثی را به رخ حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای صدام بکشند. عملیات پیروزمندانه کربلای یک در روز نهم تیر ماه ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی دشت مهران ( جبهه میانی جنگ) با رمز یا ابوالفضل العباس(ع) توسط یکان های عمل کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج مستضعفان با اهداف بازپس گیری دوباره شهر مهران […]«فتح ۸»، عمیقترین عملیات کماندویی ایران در خاک عراق
عملیات «فتح ۸» که عمیقترین عملیات کماندویی ایران در خاک دشمن شناخته میشود، ۲۸ تیر ماه ۱۳۶۶ با رمز «یارسول الله» در منطقه شمالی استان موصل عراق که عقبه محور شمالی جبهه دشمن شناخته میشد ، با هدف انهدام اماکن تاسیساتی و پایگاههای نظامی دشمن به مرحله اجرا درآمد. سال ۱۳۶۶ به عنوان هفتمین سال جنگ تحمیلی، سال پرکار و با فراز و نشیبی برای نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بویژه قرارگاه برون مرزی رمضان در جبهه شمالی و کردستان عراق بود. یکی از دهها عملیات نامنظم و […]
شهید حادثه تروریستی تهران در دوران دفاع مقدس
شهید حجتالاسلام والمسلمین سید مهدی تقوی مدیرعامل سابق خبرگزاری ایکنا از رزمندگان تخریبچی لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) در دوران افتخارآمیز هشتساله دفاع مقدس بود که پس از اتمام جنگ تحمیلی در کسوت روحانیت به ادامه راه جهاد و ایثار مشغول شد. این شهید از فعالان جامعه قرآنی کشور و از اعضای دفتر نماینده مردم شاهینشهر، برخوار و میمه در مجلس شورای اسلامی بود که بر اثر حمله تروریستی ۱۷ خرداد امسال در مجلس شورای اسلامی در اتاق محل کار خود به درجه رفیع شهادت نائل شد. نسخه مناسب چاپ
چهارم تیرماه سالروز شهادت سرلشکر علی هاشمی فرمانده قرار گاه سری نصرت است. فرماندهای که نباید تا زمان زنده بودن صدام حرفی از او زده میشد. سال ۱۳۴۰، کودکی درشهر اهواز چشم به جهان گشود که نام علی را برای او انتخاب کردند. کودکی او مصادف با دوران سیاه ستمشاهی بود و علی هاشمی از همان زمان با افکار سبز و روشن اسلام پیوندی عاشقانه یافت. وی ارتباط تنگاتنگ خویش با کوثر زلال وحی را از همان سنین حفظ کرد و تفسیر قرآن و درس اخلاق را از برنامههای […]روایت فداکاری یک پیشمرگ مسلمان کُرد
عبدالله رستمی یکی از اعضای سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد است. یکی از همرزمانش در رابطه با او روایت کرده است: عبدالله را از سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی میشناختم. او گچ کار بود و در محله چهار باغ سنندج سکونت داشت. چند سالی میشد که ازدواج کرده و صاحب چند فرزند پسر و دختر بود. بعد از پیروزی انقلاب به عضویت کمیته انقلاب اسلامی سنندج درآمد و بعد از این که شهر سنندج به اشغال نیروهای ضد انقلاب در آمد، همراه مهاجران سنندجی به کرمانشاه مهاجرت کرد. در […]شهید چمران، شیر بیشه و عارف شبهای نبرد
امروز سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران است و به همین مناسبت زندگی پرحادثه و سراسر تلاش، ایثار، عشق و فداکاری شهید دکتر مصطفی چمران را مرور می کنیم. سخن گفتن از شهیدی با ابعاد گوناگون، از اسوهای که جمع اضداد بود،از آهن و اشک، از شیر بیشه نبرد و عارف شبهای قیرگون، از پدر یتیمان و دشمن سرسخت کافران، بسیار سخت بلکه محال است. سخن گفتن از شهید دکتر مصطفی چمران، این مرد عمل و نه مرد سخن، این نمونه کامل هجرت، جهاد و شهادت، این شاگرد مکتب علی(ع)، […]شنبه خونین «ایوان» چگونه رقم خورد؟
۱۸ خرداد ماه سال ۱۳۶۴ شهر ایوان مورد حمله وحشیانه سه فروند هواپیمای دشمن قرار گرفت که بر اثر آن ۱۵۰ نفر شهید و ۷۰۰ نفر دیگر مجروح شدند و به این ترتیب شنبه خونین ایوان رقم خورد. به گزارش ایسنا، با آغاز جنگ تحمیلی و سقوط سومار و قصرشیرین در استان کرمانشاه، شهرستان ایوان پذیرای آوارگان سوماری بود و عشایر دلیر این شهرستان ضمن حضور در جبهههای جنگ، نقش مهمی را در پشتیبانی رزمندگان جبهه سومار ایفا کردند. شهرستان ایوان در پایان جنگ شاهد هجوم نیروهای زرهی دشمن از […]
عملیات فرماندهی کل قوا؛آغازی برای حماسه سازان
عملیات فرماندهی کل قوا که همزمان با عزل بنی صدر در محور دارخوین انجام شد، نخستین عملیات سپاه در تصرف و نگهداری بخشی از اراضی اشغالی محسوب میشود. تا آن زمان، انهدام نیروهای دشمن موردنظر بود ؛ اما در عملیات فرماندهی کل قوا نیروهای محور دارخوین این جسارت را پیدا کردند که در منطقه تصرف شده، مستقر شوند. مشکل آفرینیها و کارشکنیهای «بنی صدر» آن قدر برای رزمندگان و فرماندهان ایرانی عذابآور شده بود که پس از بر کناری وی از فرماندهی کل قوا، به پیشنهاد و استقبال همه […]
https://www.ettelaat.com/?cat=14&paged=31
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: حماسه پايداری
ادامه مطلب را ببينيد
هجرت پيامبر اكرم(ص) از مكه به مدينه (1ربیع الاول1 ق)
هجرت پيامبر اكرم(ص) از مكه به مدينه (1 ق) مسألهي هجرت پيامبر از مكه به مدينه، در جريان بيعت دوم عقبه تثبيت و تعيين شد. كفار قريش با آگاهي از اين امر در صدد كشتن پيامبر برآمدند. براي اين كار پيشنهاد ابوجهل مورد موافقت سران قريش قرار گرفت كه براساس آن از هر تيرهي قريش، جوان دليري برگزيده شود تا همه با هم شبانه به پيامبر حمله ور شوند و او را به قتل برسانند. خداوند، پيامبر را از توطئهي قريش آگاه كرد و فرمان هجرت ايشان را در همان شب صادر فرمود. پيامبر(ص) براي گمراه كردن كفار، علي(ع) را در بستر خود قرار داد. پیامبر (صلياللهعليهوآله) به مدت سه روز در غار مکث کرد و آنگاه به سوی مدینه حرکت کرد.[۳۶] [۳۷] [۳۸] . هجرت به مدینه، مهاجرت پیامبر اکرم(ص) و مسلمانان از مکه به یثرب (مدینه) در آخر سال سیزدهم و ابتدای سال چهاردم بعثت است. علت اصلی مهاجرت مسلمانان به یثرب، فشار و آزارهای مشرکان مکه و بیعت عقبه اهالی یثرب با پیامبر(ص) برای دفاع از مسلمانان در صورت هجرت ایشان به این شهر بود. با هجرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مسلمانان از محیط پر خفقان مکه به محیط مساعد و اسلامی گام نهادند و به برکت همین هجرت، اسلام برای خود تشکیلات سیاسی و نظامی پیدا کرده و حکومتی نیرومند شد.[۴۳] . از این رو هجرت، مبدا و سرآغاز تاریخ مسلمانان قرار داده شد، چنانکه در سیره عملی خود حضرت رسول هم کاملا مشهور است. . این واقعه در زمان خلافت خلیفه دوم به صورت رسمی، مبدأ تاریخ مسلمانان شد.
مهمترین پیام هجرت «پیامبر اکرم (ص)» از مکه به مدینه چه بود؟
هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه - 1 | پایگاه خبری رسمی بلاغ
هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه - 2 | پایگاه خبری رسمی بلاغ
هجرت پیامبر اکرم(ص) در کدامیک از آیات قرآن آمده؟ - تابناک | ...
هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه چگونه اتفاق افتاد؟
هجرت پیامبر اسلام به مدینه - دانشنامهی اسلامی
دلایل و اهمیت هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه
اهمّ اقدامات سیاسی رسول خدا پس از هجرت
پيامبر اسلام و تشکيل حکومت اسلامي
هجرت محمد - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه
هجرت به مدینه - ويکی شيعه
هجرت پیامبر - ویکی فقه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
هجرت پيامبر اكرم(ص) از مكه به مدينه و لَيلَة المبيت (1ربیع الاول1 ق)
هجرت پيامبر اكرم(ص) از مكه به مدينه و لَيلَة المبيت (1 ق) مسألهي هجرت پيامبر از مكه به مدينه، در جريان بيعت دوم عقبه تثبيت و تعيين شد. كفار قريش با آگاهي از اين امر در صدد كشتن پيامبر برآمدند. براي اين كار پيشنهاد ابوجهل مورد موافقت سران قريش قرار گرفت كه براساس آن از هر تيرهي قريش، جوان دليري برگزيده شود تا همه با هم شبانه به پيامبر حملهور شوند و او را به قتل برسانند. خداوند، پيامبر را از توطئهي قريش آگاه كرد و فرمان هجرت ايشان را در همان شب صادر فرمود. پيامبر(ص) براي گمراه كردن كفار، علي(ع) را در بستر خود قرار داد. اين شب معروف به ليلةالمبيت شد و هجرت رسول اكرم(ص) مبدأ تاريخ مسلمانان واقع گرديد.
لیلة المبیت شبی است که سران قریش تصمیم گرفتند در آن شب پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) را به قتل برسانند ولی خداوند نقشه آنان را نقش بر آب کرد و حضرت علی (علیهالسلام) به جای پیامبر اکرم در بستر آن حضرت خوابید و نقشه قریش به سرانجام نرسید. شبی که امام علی(ع) برای حفظ جان پیامبر(ص) در بستر ایشان خوابید. مشرکان قصد داشتند در این شب دستهجمعی به خانه پیامبر حمله کنند و او را به قتل برسانند. به درخواست پیامبر(ص)، امام علی(ع) در بستر ایشان خوابید و در نتیجه مشرکان متوجه عدم حضور پیامبر نشدند و رسول خدا(ص) توانست در آن شب به سمت یثرب هجرت کند. بسیاری از مفسران، شأن نزول آیه شراء در سوره بقره را این فداکاری امام علی در لیلة المبیت دانستهاند. تاریخ این واقعه، شب اول ماه ربیع الاول سال سیزدهم یا چهاردهم بعثت ذکر شده است. آیه لیلة المبیت به آیه ۲۰۷ سوره بقره ، و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد . درباره خوابیدن علی علیهالسّلام در بستر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در شب هجرت آن حضرت به مدینه اطلاق میشود.
واقعه لیله المبیت و نزول آیه 207 سوره مبارکه سوره بقره در ...
ویژه نامه شب «ليلة المبيت» | شبکه قرآن
لیلة المبیت - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
لیلة المبیت - دانشنامهی اسلامی
لیلة المبیت - دانشنامه رشد
آیه لیلة المبیت - ویکی فقه
آیه لیلة المبیت - ویکی حج
لیلة المبیت - ويکی شيعه
لیلةالمبیت - ویکی فقه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
صدای اذان مغرب که بلند میشود، مژده آغاز ماه ربیع را با خود می آورد. ماه ربیعالاول، ماه شادی اهل بیت است.
به گزارش مشرق؛ ربیع الاول ماه میلاد مبارک پیامبر گرامى اسلام(ص) و حضرت صادق(ع)، هجرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه، آغاز امامت پربرکت حضرت بقیة اللّه(عج) و ماه رخداد واقعه عظیم «لیلة المبیت» است و در مجموع از ماههاى بسیار پربرکت و پرخاطرهای است که سزاوار است، همه علاقهمندان مکتب اهل بیت(ع) آن را ارج نهند و گرامى بدارند. ماه ربیع الاول بهار ماه ها است. از طرفی با حلول این ماه، ماه پر از حزن و اندوه صفر که ماه مصیبت های بزرگ اهل بیت رسول خدا (ص) بود به پایان رسیده است و از طرف دیگر میلاد رسول خدا (ص) که برترین رحمت است در این ماه است، برای روز اول ربیع الاول که روز هجرت پیامبر(ص) است، در منابع دینی اعمالی همچون روزه و دعا به جهت شکر گذاری ذکر شده است، البته باید توجه داشت که نبودن و وارد نشدن دعا یا نمازی در منابع دینی دلیل بر بدعت و حرمت انجام آن نیست چرا که از نظر اسلام به طور کلی دعا و نماز در همه احوال و اوقات مطلوب و مستحب است. بله اگر کسی به دروغ ادعا کند که در اسلام وارد شده است که فلان دعای خاص را در فلان وقت خاص بخوانید دروغ و بدعت است. اما در مورد مژده بهشت دادن پیامبر(ص) به کسی که بشارت ماه ربیع را بدهد، ما در منابع شیعی حدیثی را در این باره پیدا نکردیم. بله صاحب تفسیر روح البیان حدیثی نقل می کند که: "کسی که مرا به اتمام ماه صفر بشارت دهد او را به بهشت بشارت می دهم" و شاید این حدیث همان معنای مورد نظر را می رساند.
نظر رهبرانقلاب درباره خرافات شب اول ربیع/آیه ای که امشب در وصف علی (ع) نازل شد
آیا روایت"کسی که مرا به ماه ربیع بشارت دهد،من او را به بهشت بشارت می دهم" صحت دارد؟
آیا اعمال و دعاهایی که در شب اول ماه ربیع الاول انجام می شود بدعت و حرام نیست؟
اعمال و دعاهایی که در شب اول ماه ربیع الاول انجام می شود بدعت یا حرام
بررسی حدیث خروج ماه صفر و بشارت به بهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
رضاشاه چگونه بدون جنگ «چوب حراج» به خاک ایران زد - مشرق نیوز
در دوره رضاخان کدام بخشهای ایران جدا شدند؟ +عکس - مشرق نیوز
حراج ناموس ایران - یادداشت مصطفی هدایی - شبکه خبری تهران ...
سلیمی نمین: فقط در زمان پهلوی بدون جنگ، بخشهایی از خاک ...
قراردادهای ننگین دوره رضاخان/ در دوره پهلوی اول، کجاها از خاک ...
چرا بحرین از ایران جدا شد؟ - موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
تجزیه گام به گام سرزمینهای ایران در دوران قاجاریه و پهلوی - ...
رضاشاه چگونه بدون جنگ «چوب حراج» به خاک ایران زد- اخبار...
تجزیه گام به گام سرزمینهای ایران در دوران قاجاریه و پهلوی - ...
چگونه بحرین از ایران در زمان محمدرضا شاه جدا شد؟ - افکارنیوز
دستورات شاه برای جدایی بخشهایی از ایران در دوره پهلوی
پهلویها؛ زمینهایی که دادند و زمینهایی که خوردند
سرزمین جدا شده | گروه اینترنتی رهروان ولایت
ایران چرا و چگونه پاره پاره شد؟
دفاع مقدس، دفاع از تمامیت ارضی ایران
دفاع مقدس تمامیت ارضی ایران را حفظ کرد
سخنان رهبر دفاع مقدس - صدا و سیمای مرکزی
دفاع مقدس، دفاع از تمامیت ارضی ایران اسلامی بود
دفاع مقدس؛ یادآور شکوه بزرگ مردان افتخارآفرین - ایرنا
هشت سال دفاع مقدس - ویکی ایران - درگاه ملی خدمات ...
دفاع جانانه شهدا و ایثارگران باعث حفظ تمامیت ارضی ایران شد
نبرد 8 سال دفاع مقدس در تاریخ ایران بی نظیر است / جایگاه ...
دفاع مقدس درخشان ترین دوره حفظ تمامیت ارضی ایران است ...
دفاع مقدس گنجینه اتحاد ملی برای دفاع از استقلال کشور است ...
هشت سال دفاع مقدس، حدیث ماندگار پایداری، دلاوری و فداکاری ...
ملت ایران در 8 سال دفاع مقدس از استقلال، آزادی و تمامیت ارضی ...
سردارسیف الهی: مهمترین دستاورد دفاع مقدس حفظ تمامیت ارضی ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هشت سال دفاع مقدس
ادامه مطلب را ببينيد
حرم مطهر امام رضا (ع) یکی از شش معماری-آرامگاهی ایران است که ارزش جهانی در بر دارد که در حقیقت در هر دوره تاریخی به رغم تحولات سیاسی، تغییرات و تکامل بنیادی و فضایی در کالبد آن به وجود آمده است. پس از آن که پیکر مطهر حضرت رضا(ع) در کاخ حمید بن قحطبه طائی در اراضی سناباد به خاک سپرده شد، این مکان مورد توجه مسلمین قرار گرفت. آنچه امروزه این جایگاه معنوی را مزین نموده، فضاهای معماری، رواقها، صحنهای متبرکه و تاسیسات عامالمنفعه علمیـ فرهنگی است که از دوران سامانیان تا عصر حاضر در آن ایجاد شده و به شکوهش افزوده است.
حرم مطهر امام رضا (ع)، مرقدی از جنس نور در مشهد مقدس : حرم مطهر امام رضا (ع) به لحاظ معماری و تزیینات یکی از جامعترین و باشکوهترین ابنیه جهان اسلام به شمار میرود که علاوه بر وجهه معنوی آراسته به بیشترین شیوههای هنری، از جمله انواع کاشیکاری، گچبری، اقلام سته خط در خوشنویسی، آیینهکاری، معرق چوب، منبت، حجاری، خاتم و… است که سلسلهوار فضاها، طرحها و رنگها را به نقطه کانونی آن یعنی بقعه حرم مطهر امام رضا (ع) یا مضجع شریف آن امام همام پیوند میدهد.
مطالب مرتبط
روستای عجیب دیزباد بالا، متمدن ترین روستای ایران! - روستای دیزباد بالا . روستایی که صد در صد مردم آن باسواد هستند و به همین دلیل آن را متمدنترین روستای ایران میدانند!
کاروانسرای فخر داوود، برجای مانده از دوران تیموریان در شرق ایران - کاروانسرای فخر داوود در استان خراسان رضوی یکی از قدیمیترین کاروانسراهای ایران است که در دوره تیموریان در میان راه ابرایشم بنا شد.
دره زیبای شمخال + تصاویر - دره شمخال در روستایی کوهپایه ای در شمال قوچان قرار دارد. اسم روستا ظاهراً از یک نوع تفنگ به نام شمخال گرفته شده است. اینجا همه چیز برق و جلای دیگری دارد پاها در خنکای آب جاری در میان صخره ها، لذتی وصف ناشدنی به وجود آدمی می دمد. این خنکا در اوج گرما عطش را فرو می نشاند و خستگی را از تن برون می کند، گویی آبشارها آهنگ زندگی را در گوش نجوا می کنند و صدای پای آب با صدای پای تو در هم می آمیزد نوای دل انگیزی را ساز می کند که در هیچ سازی نمی توان یافت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: سیــاحت و ایــران گــردی
ادامه مطلب را ببينيد
فهرست کتاب
صفحه عناوین مطالب
1 متن روضه امام رضا علیه السلام
2 متن روضه امام موسی بن جعفر علیه السلام
3 متن روضه ی امام جعفر صادق علیه السلام
5 متن روضه ی مسلم بن عقیل علیه السلام
6 متن روضه ی دفن امام حسین علیه السلام
6 متن روضه ی هنده و خرابه شام
7 متن روضه ی گوشه ویرانه
8 متن روضه ی منزل خولی
9 متن روضه ی قرآن خواندن سر بریده
9 متن روضه ی ام البنین
10 متن روضه ی رسیدن قافله اسرا به مدینه
10 متن روضه ی حرکت از کربلا به طرف کوفه
11 متن روضه ی اربعین
11 متن روضه ی عصر عاشورا و آتش گرفتن دامن یک دختر بچه
12 متن روضه ی وداع
13 متن روضه ی منهال و امام سجادعلیه السلام
14 متن روضه ی علی اصغر
14 متن روضه ی حضرت اباالفضل علیه السلام
15 متن روضه ی حضرت اباالفضل علیه السلام
16 متن روضه ی غلام سیاه امام حسین علیه السلام
17 متن روضه ی حضرت قاسم علیه السلام
18 متن روضه ی حضرت علی اکبرعلیه السلام
20 متن روضه ی ورود به کربلا
20 متن روضه ی اربعین
21 متن روضه ی زیارت عاشورای عیال استاداشرف آهنگر
22 متن روضه ی امام حسن علیه السلام
23 متن روضه ی امام حسن علیه السلام
24 متن روضه ی حضرت زهراعلیهاسلام
25 متن روضه ی حضرت زهراعلیهاسلام
25 متن روضه ی حضرت زهراعلیهاسلام
26 متن روضه ی حضرت زهراعلیهاسلام
27 متن روضه ی حضرت زهراعلیهاسلام
27 متن روضه ی حضرت زهراعلیهاسلام
28 متن روضه ی حضرت زهراعلیهاسلام
29 متن روضه طفلان مسلم علیهم السلام
32 متن روضه ی حضرت علی علیه السلام
33 متن روضه ی حضرت علی علیه السلام
33 متن روضه ی امام زمان علیه السلام
35 متن روضه ی امام زمان علیه السلام
37 متن روضه حر ریاحی
38 متن روضه شب قدر
39 متن روضه شب قدر
40 متن روضه غلام امام سجاد علیه السلام
41 متن روضه شب جمعه
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/rowzehayekafi.pdf
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/rowzehayekafi.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
فهرست کتاب
صفحه عناوین مطالب
1 روضه حضرت زهرا سلام الله علیها و مسلم بن عقیل
2 روضه حضرت جوادالائمه علیه السلام
3 روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
4 روضه حضرت علی اصغر علیه السلام
7 روضه قاسم بن الحسن علیه السلام
8 روضه حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام
9 روضه غلام امام حسین و حضرت حُر علیهم السلام
10 روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
13 روضه ورود به کربلا
15 شهادت امام رضا علیه السلام
16 شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم
17 شهادت امام سجاد علیه السلام
19 مقتل خوانی عاشورا
20 مقتل خوانی عاشورا قسمت پایانی
21 روضه امام حسین علیه السلام
24 روضه حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
27 شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
28 شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها قسمت دوم
30 شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها قسمت پایانی
31 روضه و توسل جانسوز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
33 شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها
33 حضرت عبدالعظیم علیه السلام چگونه دینش را به امام هادی علیه السلام عرضه کرد
34 روضه حضرت زهرا سلام الله علیها گریز روضه قاسم ابن الحسن علیه السلام
34 روضه حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام
36 روضه دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها
39 روضه دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها
41 روضه ورود کاروان حضرتِ اباعبدالله علیه السلام به کربلا
42 روضه ورود کاروان حضرتِ اباعبدالله علیه السلام به کربلا
43 روضه شب اول محرم حضرتِ سیدالشهدا علیه السلام
44 قسمت پایانی روضه شب اول محرم حضرتِ سیدالشهدا علیه السلام
46 ذکر توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرتِ زهرا سلام الله علیها
47 گوشه ای از فضائل زیارت کربلا
50 روضه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
54 روضۀ حضرت علی اکبر علیه السلام
55 روضه حضرت علی اصغر علیه السلام
58 روضه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/rowzehayemomeni.pdf
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/rowzehayemomeni.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
امام رضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان و دهمین تن از چهارده معصوم (علیهم السلام) است. نام مبارکش علی می باشد و به سال ۱۴۸ه.ق در مدینه به دنیا آمد. پدر ارجمندش موسی بن جعفر (علیه السلام) امام هفتم است و مادرش، نجمه- ام البنین. مشهورترین لقبش رضا است و کنیهاش ابوالحسن.[۱] . خلفای عبّاسی معاصر آن امام معصوم (علیه السلام) سه تن بودند : ۱. هارون ؛ ۲. محمد امین ؛ ۳. عبداللَّه مأمون . علی بن موسی الرضا بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، کنیهاش، ابوالحسن و مشهورترین لقبش رضا است. در روایتی از امام جواد(ع) آمده است که این لقب از سوی خداوند به پدرش داده شده است؛[۱] ولی برخی منابع گفتهاند مأمون لقب رضا را به او داد.[۲] صابر، صدیق، رضی و وفی از دیگر القاب آن حضرت است.[۳] در برخی روایات او عالم آل محمد نامیده شده است.[۴] نقل شده است که امام کاظم(ع) به فرزندانش میگفت: «برادر شما علی بن موسی، عالم آل محمد است.»[۵] همچنین امام جواد(ع) در زیارت امام رضا(ع) او را امام رئوف خطاب کرده است.[۶] لقب امام رئوف در بین شیعیان شهرت بسیار دارد.[۷] . مادر امام رضا(ع) کنیزی از اهالی نوبه بوده است[۱۱] که با نامهای مختلفی از او یاد شده است. گفته شده است هنگامی که امام کاظم(ع) او را خریداری کرد، نام تُکتَم را برای وی برگزید[۱۲] و وقتی امام رضا (ع) را به دنیا آورد، امام کاظم(ع) او را طاهره نامید.[۱۳] شیخ صدوق گفته است که عدهای نام مادر امام رضا (ع) را سَکَن نوبیه روایت کردهاند. همچنین اروی، نجمه، سمانه، نیز نامیده شده است و کنیهاش ام البنین بوده است.[۱۴] . در روایتی آمده که مادر امام رضا(ع) کنیزی پاک و پرهیزگار به نام نجمه بود که حمیده مادر امام کاظم(ع) وی را خریداری و به پسرش بخشید و بعد از ولادت حضرت رضا(ع) او را طاهره نامید.»[۱۵] . امام رضا(ع) پس از شهادت پدرش امام کاظم(ع) در سال ۱۸۳ق امامت را عهدهدار شد؛ مدت امامت آن حضرت ۲۰ سال (۱۸۳-۲۰۳ق) بود که با خلافت هارون الرشید(۱۰ سال)، محمد امین (حدود ۵ سال)، مأمون (۵ سال) همزمان شد.[۲۸] . ده سال از این سالها را در عصر هارون، پنج سال را در عصر امین و دو سال را در عهد مأمون و در مدینه سپری کرد. . دوره زندگانی علی بن موسی الرضا همزمان با حکومت عباسیان بودهاست که با مشکلات عدیدهای از جمله جنگهای داخلی و شورشهای مختلف علیه حکومت مواجه بودند. دوران امامت وی با سه خلیفهٔ عباسی شامل هارون الرشید، امین و مأمون مقارن بود. او در عصر حکومت هارون و امین، غالباً به مباحثه با مذاهب دیگر در اعتقادات اسلامی و ترویج مذهب امامیه میپرداخت. در این دوران با تدارک سفر و مناظرات با بزرگان ادیان و مذاهب مختلف، سعی در کاهش گسترش مذاهب دیگر کرد. مبارزه با جریان واقفیه که پس از مرگ موسی کاظم و انکار امامت وی رخداد، از جمله اهم اقدامات وی بشمار میآید. حکومت نیز در این دوران مواجههای با وی نداشت . چون پدر گرامی امام رضاعلیه السلام به شهادت رسید، در مدینه بود و رسیدگی به امور شیعیان را آغاز کرد. شاگردان پدر را پیرامون خویش گرد آورد و به تعلیم معارف ناب دینی پرداخت. در این سالها شیعیان بهرهها از او برگرفتند و هدایتها یافتند و معارف دینی نشو و قوام و دوام پیدا کردند . شخصیت ممتاز و برجسته امام در مدینه چنان جلوه مینمود که سراسر حجاز آن روزگار در همه مسائل مادی و معنوی خویش از او مدد میگرفت . هرچند که وضعیت مسأله امامت در اواخر زندگی موسی بن جعفر(ع) بسیار پیچیده بود؛ اما بیشتر اصحاب امام کاظم(ع) جانشینی امام رضا (ع) را پذیرفتند.[۳۰] . پس از شهادت امام کاظم(ع)، بیشتر شیعیان با توجه به وصیت امام(ع) و دلایل و شواهد دیگر، امامت فرزند ایشان، علی بن موسی الرضا (ع) را پذیرفتند و وی را به عنوان امام هشتم تأیید نمودند. این دسته که بزرگان اصحاب امام کاظم (ع) را هم شامل میشد، به نام قطعیه مشهور شدند؛[۳۱] ولی گروه دیگری از اصحاب امام هفتم(ع) از پذیرفتن امامت علی بن موسی الرضا(ع) سرباز زده و در امامت حضرت موسی بن جعفر(ع) توقف کردند که به همین جهت واقفیه (یا واقفه) نامیده شدند.[۳۲] واقفیه معتقد بودند که امام کاظم(ع)، مهدی موعود است که در غیبت به سر میبرد و بازخواهد گشت.[۳۳] . امام رضا حدود هفده سال (۱۸۳-۲۰۰ یا ۲۰۱) از دوره امامت خود را در مدینه حضور داشت و از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار بود. خود امام در گفتگویی که با مأمون درباره ولایتعهدی داشت، در توصیف این دوره گفته است: همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و وقتی سوار بر مرکب خود، از کوچههای مدینه عبور میکردم، کسی عزیرتر از من نبود.[۳۴] . من در مسجد پیامبر مینشستم و دانشمندانی که در مدینه بودند، هرگاه در مسئلهای درمیماندند، همگی به من ارجاع میدادند و مسائلشان را نزد من میفرستادند و من به آنها پاسخ میدادم.[۳۵] . هجرت امام رضا(ع) از مدینه به مرو در سال ۲۰۰ [۳۶] یا ۲۰۱ قمری[۳۷] بود . مسیر حرکت طبق کتاب اطلس شیعه چنین بوده است: مدینه، نقره، هوسجه، نباج، حفر ابوموسی، بصره، اهواز، بهبهان، اصطخر، ابرقوه، ده شیر (فراشاه)، یزد، خرانق، رباط پشت بام، نیشابور، قدمگاه، ده سرخ، طوس، سرخس، مرو.[۴۰] به گزارش شیخ مفید مأموران مأمون، امام رضا (ع) و برخی از بنیهاشم را از مسیر بصره به مرو آوردند. مأمون آنها را در خانهای و امام رضا را در خانهای دیگر جای داد و او را اکرام کرد.[۴۱] . به گزارش یعقوبی مأمون، امام رضا را از مدینه به خراسان آورد و فرستاده وی جهت آوردن حضرت به خراسان، رجاء بن ابیضحاک خویشاوند فضل بن سهل بود. حضرت را از راه بصره آوردند تا به مرو رسید.[۳۸] به عقیده برخی مأمون مسیر مشخصی برای سفر امام رضا به مرو انتخاب کرد تا آن حضرت از مراکز شیعهنشین عبور نکند، زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد امام میترسید. او دستور داد تا حضرت را از مسیر کوفه نیاورند بلکه از طریق بصره،خوزستان و فارس، به نیشابور بیاورند.[۳۹] . اسحاق بن راهویه میگوید: وقتی امام رضا(ع) در سفر به خراسان به نیشابور رسید، شماری از مُحدِّثان عرض کردند: ای پسر پیغمبر از شهر ما تشریف میبرید و برای ما حدیثی بیان نمیفرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود: و حدیث سریف حدیث سلسلهالذهب را در شهر نیشابور اینکونه بیان کرد : شنیدم از پدرم موسی بن جعفر که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد که فرمود شنیدم از پدرم محمّد بن علی که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب که فرمود شنیدم از رسول خدا که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ فرمود: کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها. «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با آواز بلند فرمود با شروط آن و من یکی از آن شروط هستم.[۴۲] . بیان این حدیث را در نیشابور یکی از مهمترین و مستندترین حوادث مسیر حرکت امام رضا(ع) میدانند.[۴۳] . از حضرت رضا علیه السلام در راه مکه به خراسان مخصوصاً در شهر نیشابور معجزات بسیاری دیده شد و سخنان آموزنده ای در تاریخ به ثبت رسید که از مهمترین آنها حدیث معروف سلسله الذهب است که در نیشابور ایراد فرمود . مأمورین مأمون، امام رضا را از نیشابور به طرف طوس حرکت دادند و از نواحی دهسرخ و رباط سعد گذشتند و به سناباد* وارد کردند . حضرت در سناباد جای قبر مطهّر خود را نشان دادند و پس از اقامتی کوتاه از سرخس به مرو ،مقرّ حکومت مأمون، رفتند . محل قبر حضرت رضا علیه السلام باغ حمید بن قحطبه است که حضرت آن را در قبال قرآنی که به حمیدبن قحطبه دادند خریداری کردند و آن باغ محل حرم کنونی ملک حضرت شد . موضوع ولایتعهدی امام رضا : پس از استقرار امام در مرو، مأمون قاصدی به خانه امام رضا فرستاد و به وی پیشنهاد داد که من میخواهم خودم را از خلافت خلع کنم و آن را به تو بسپارم ولی امام به شدت با این کار مخالفت کرد. امام در پاسخ مأمون گفت: «اگر حکومت حق توست، نمیتـوانی به کس دیگر ببخشی و اگر متعلق به تو نیست، شایستگی بخشـش آن را نـداری»[۴۴] محققان معتقدند این پاسخ امام اساس مشروعیت خلافت مأمون را زیر سوال برد.[۴۵] سید جعفر مرتضی عاملی نیز معتقد است اساسا مأمون جدیتی در پیشنهاد خلافت به امام رضا (ع) نداشت. وی مباحث گستردهای را مطرح ساخته و در نهایت این پیشنهاد مأمون را تلاشی برای تثبیت خلافت خود وی ارزیابی میکند.[۴۶] پس از این، مأمون خواست که ولایت عهدی پس از خودش را به امام واگذار نماید. باز با مخالفت شدید امام مواجه شد. در این هنگام مأمون سخنی با شائبه تهدید به زبان آورد و در این میان گفت: عمر بن خطاب، شورا را در شش نفر قرار داد (ر.ک: شورای شش نفره) که یکی از آنان جد تو امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب بود. عمر شرط کرد هرکدام از آنان مخالفت کرد گردنش زده شود. چارهای نیست جز اینکه آنچه از تو میخواهم بپذیری که من گزیری از آن نمییابم. امام (ع) پاسخ داد: پس من میپذیرم بدین شرط که نه فرمان دهم و نه بازدارم، نه فتوا دهم و نه قضاوت کنم، نه کسی را به کاری گمارم و نه عزل کنم و نه چیزی را از جایگاهش تغییر دهم. مأمون، شرط او را پذیرفت.[۴۷] . بدین طریق، مأمون در روز دوشنبه هفتم رمضان سال ۲۰۱ق. با امام رضا به عنوان ولیعهد پس از خود بیعت کرد و مردم را به جای لباس سیاه[یادداشت ۱]، سبزپوش کرد و فرمان آن را به اطراف و نواحی نوشت و برای امام رضا (ع) بیعت گرفت و به نام وی بر منبرها خطبه خواندند و دینار و درهم به نامش سکه زدند و کسی نماند که لباس سبز نپوشد مگر اسماعیل بن جعفر بن سلیمان بن علی هاشمی.[۴۸] . انگیزه مأمون از ولایتعهدی امام رضا : مأمون برای فریب مردم و در حقیقت نظارت بیشتر بر امام (علیه السلام)، ایشان را به پایتخت خویش آورد و واداشت تا منصب ولایتعهدی را بپذیرد.[۱۶] . مأمون از این کار چند هدف را پی میجست : الف. راضی ساختن شیعیان ؛ ب. فروکش ساختن قیامهای علویان ؛ ج. استوار کردن پایههای حکومت خویش از گذر ربط آن به امام رضا (علیه السلام) ؛ د. ترساندن و تنبیه عبّاسیان متمرّد ؛ هـ. لکهدار ساختن شخصیت معنوی امام (علیه السلام) به آلودگیهای حکومت.[۱۷] [۱۸] . هر چند امام رضا (علیه السلام) چارهای جز پذیرفتن ولایتعهدی در پیش نداشت، امّا شرطهایی برای آن نهاد که مأمون را در رسیدن به اهداف خویش ناکام ساختند. شرطهای امام (علیه السلام) این بود که : ۱. در امر و نهی حکومت دخالت نکند ؛ ۲. فتوا ندهد ؛ ۳. قضاوت نکند ؛ ۴. در عزل و نصب شرکت نجوید ؛ ۵. امور و سنن دینی را جابه جا نکند . [۱۹] . در نظر تاریخ نگاران، بر نهادن چنین شرطهایی برای حکومت از نپذیرفتن ولایتعهدی، ناگوارتر بود؛ زیرا از نامشروع بودن حکومت حکایت میکردند و اینکه امام رضا (علیه السلام) به دخالت در چنین حکومتی رغبت نشان نمیدهد . از سوی دیگر امام (علیه السلام) فرصتی یافت تا به وظایف آسمانی خویش با فراغ بال بیشتری بپردازد و از جمله، با علما و بزرگان به مناظره بنشیند و حتی شخص مأمون را در مناظره شکست دهد و او را مجبور به اظهار عجز کند. برگزاردن نماز پرشکوه عید فطر به امامت امام رضا (علیه السلام) که مأمون چارهای ندید جز آنکه اقامه نماز را در همان آغاز ممنوع سازد و نماز باران امام (علیه السلام) که به بارش باران انجامید و آتش محبّت ایشان را بیش از پیش در دل مشتاقان شعلهور ساخت، از فعّالیتهای این دوره است . از فعّالیتهای امام رضا(علیه السلام) در دوران ولایتعهدی آن بود که به شهرهای متعدّدی سفر کرد و مردم را به دیدار خویش برخوردار ساخت. آن امام همام (علیه السلام)، پیش از سفر، کسانی را به مقصد میفرستاد تا مردم را آگاه کنند و مقدمات سفر را آماده سازند. این تدبیر امام موجب میگشت که کسان بیشتری از وجود امام بهرهمند شوند و از آن سو نیز حکومت به هراسی بیشتر افتد.[۱۴] . ولایتعهدی امام رضا (علیه السلام) سه سال[۱۵] طول کشید که همه آن در عصر مأمون بود . مأمون پس از آوردن امام رضا(ع) به مرو، جلسات علمی متعددی با حضور علمای گوناگون تشکیل داد. در این جلسات، مذکرات زیادی میان امام و دیگران صورت میگرفت که به طور عمده درباره مسائل اعتقادی و فقهی بود. بخشی از این مذاکرات را طبرسی در کتاب احتجاج فراهم آورده است.[۴۹] برخی از این مناظرات [یا احتجاجات] از این قرارند:[۵۰] : مناظره امام رضا در باب توحید . احتجاج در باب امامت . مناظره امام رضا با سلیمان مروزی . مناظره امام رضا با ابو قرة . مناظره امام رضا با جاثلیق . مناظره امام رضا با رأس الجالوت . مناظره امام رضا با عالم زرتشتی . مناظره امام رضا(ع) با عمران صابی . مأمون میخواست با کشاندن امام به بحث، تصوری را که عامه مردم درباره ائمه اهل بیت علیهم السلام داشتند و آنان را صاحب علم خاص مثلاً «علم لدنّی» میدانستند، از بین ببرد.[۵۱] صدوق در این باره میگوید: مأمون اندیشمندان سطح بالای هر فرقه را در مقابل امام قرار میداد تا حجت آن حضرت را به وسیله آنان از اعتبار بیندازد و این به جهت حسد او نسبت به امام و منزلت علمی و اجتماعی او بود. اما هیچ کس با آن حضرت روبه رو نمیشد جز آن که به فضل او اقرار کرده و به حجتی که از طرف امام علیه او اقامه میشود، ملتزم میگردید.[۵۲] . این مجالس به تدریج مشکلاتی را برای مأمون درست کرد. زمانی که وی متوجه شد، تشکیل چنین جلساتی برای وی خطرناک است، اقدام به محدود کردن امام کرد. از عبدالسلام هروی نقل شده که به مأمون اطلاع دادند: امام رضا علیهالسلام مجالس کلامی تشکیل داده و بدین وسیله مردم شیفته وی میشوند. مأمون به محمد بن عمرو طوسی مأموریت داد تا مردم را از مجلس آن حضرت طرد نماید. پس از آن امام در حق مأمون نفرین کرد.[۵۳] . پس از عقد ولایتعهدی (در ۷ رمضان سال ۲۰۱) چون عید (ظاهراً عید فطر سال ۲۰۱ق) رسید مأمون از امام خواست تا نماز عید بخواند، اما امام بر مبنای شرایطی که در ابتدای ولایتعهدی با مأمون ذکر کرده بود از پذیرش اقامه نماز عید عذر خواست. مأمون اصرار کرد و امام ناچار قبول کرد و فرمود: پس من همچون رسول خدا(ص) به نماز خواهم رفت. مأمون نیز پذیرفت. مردم انتظار داشتند که امام رضا (ع) مانند خلفا با آداب و رسوم خاصی از خانه خارج شود، اما دیدند که ایشان با پای برهنه در حالیکه تکبیر میگوید به راه افتاد. امیران که با لباس رسمی و معمولِ اینگونه مراسم آمده بودند، با دیدن این وضع، یکباره از اسبها فرود آمده و کفشها را از پا درآوردند و با گریه و تکبیرگویان پشت سر امام به راه افتادند. امام در هر قدم که میرفت سه بار تکبیر میگفت . گفتهاند که فضل به مأمون گفت: اگر امام رضا بدین صورت به مصلّا(محل برپایی نماز) برسد، مردم فریفته او میشوند، بهتر آن است که از او بخواهی برگردد. پس مأمون فردی را فرستاد و از امام خواست که برگردد. آن حضرت کفش خود را به پا کرد و سوار بر مرکب شد و بازگشت.[۵۴] . آن حضرت در طوس به دست مأمون به شهادت رسید. حرم او در مشهد زیارتگاه مسلمانان است. پس از شهادت امام رضا(ع)، مأمون، او را در خانه حمید بن قحطبه طائی (بقعه هارونیه) در روستای سناباد، دفن کرد.[۷۰] امروزه حرم رضوی، در ایران و در شهر مشهد مقدس واقع است و سالانه زیارتگاه میلیونها مسلمان از کشورهای مختلف است.[۷۱] . کلینی، وفات او را در ماه صفر سال ۲۰۳ق. در ۵۵ سالگی ذکر میکند.[۵۶] طبق نظر بیشتر علماء و مورخین سال شهادت امام رضا، ۲۰۳ق. بوده است.[۵۷] طبرسی روز شهادت را در آخر ماه صفر نقل میکند.[۵۸] . شیخ مفید نقل میکند مأمون، عبدالله بن بشیر را امر کرد که ناخنهایش را نگیرد تا درازتر از حد معمول شود و سپس چیزی شبیه تمر هندی بدو داده تا با دستانش خمیر کند. آنگاه مأمون پیش امام رضا(ع) رفته و عبدالله را صدا زده و از او خواسته است که با دستانش آب انار بگیرد و سپس آن را به امام رضا(ع) نوشانید و این سبب وفات حضرت پس از دو روز شده است.[۶۲] . شیخ صدوق روایاتی را بدین مضمون نقل میکند که در بعضی از آنها سم در انگور ذکر شده است و در بعضی، هم در انگور و هم در انار آمده است.[۶۳] سید جعفر مرتضی عاملی، شش نظر را درباره درگذشت امام رضا(ع) ذکر میکند.[۶۴] . ابن حِبّان از محدثان و رجال شناسان قرن چهارم هجری، ذیل نام «علی بن موسی الرضا» مینویسد: علی بن موسی الرضا به وسیله سمی که مأمون به وی خوراند، رحلت یافت. این حادثه در روز شنبه سال ۲۰۳ق. بود.[۶۵] . در مورد علت قتل امام رضا(ع) توسط مأمون، دلایل مختلفی ذکر شده است: غلبه امام بر علمای مختلف در جلسات مناظره،[۶۶] استقبال پرشور مردم از امامت امام در مراسم نماز عید مأمون از این حادثه احساس خطر کرد و متوجه شد دادن ولایت عهدی به امام، اوضاع را علیه وی سختتر کرده است. از این رو، مراقبانی برای آن حضرت گمارد تا مبادا اقدامی بر ضد مأمون انجام دهد.[۶۷] امام از مأمون وحشتی نداشت و در اکثر اوقات به او چنان جواب میداد که ناراحتش میکرد. این وضع نیز باعث خشم مأمون و زیادتر شدن دشمنی وی نسبت به حضرت میشد، هرچند آشکار نمیکرد.[۶۸] چنانکه نقل شده هنگامی که مأمون از خبر یکی از فتوحات نظامیاش خوشحالی میکرد، امام رضا(ع) به او گفت: «ای امیر مؤمنان، از خدا بترس درباره امت محمد(ص) و آنچه که خدا به تو واگذار کرده است. تو امور مسلمین را تضییع کردهای و...»[۶۹] . حضرت امام رضا علیه السلام ولایتعهدی را قبول نمیکرد و مکرر میفرمود:«این عهد و بیعت ناتمام خواهد ماند.» . روزی مأمون به او گفت:«خوب است شما به عراق بروید و من جانشین شما در خراسان باشم.» . امام لبخندی زد و فرمود:«نه، به جان خودم قسم من در همین جا اقامتی کوتاه دارم و پیش از اینکه از اینجا بیرون نمیروم مگر اینکه مرگ مرا در مییابد.» . مأمون که به دست خود، کار را بر خویش سخت کرده و به اهداف خویش نیز نرسیده بود، تصمیم بر قتل امام رضا (علیه السلام) گرفت و به سال ۲۰۳ه. آن امام همام را در پنجاه و پنج سالگی به شهادت رساند . مرقد مطهّر امام رضا (علیه السلام) در مشهد مقدس جای دارد.[۲۰] [۲۱] . رویداد شهادت امام رضا علیه السلام بوسیله زهر در شهر طوس، در روایاتی از پیامبر یا ائمه اطهار علیهم السلام، سال ها پیش از آن حضرت پیش بینی شده بود. به عنوان نمونه شیخ صدوق به سند خود از نعمان بن سعد روایت کرده که گفت: امام علی بن ابیطالب علیهالسلام فرمود : سَیُقتَلُ رَجُلٌ مِن وُلِدی بِاَرض خُراسان بِالسَّمَّ ظُلماً اِسمُهُ اِسمِی وَ اِسمٌ اَبیهِ اِسمٌ اِبن عمران مُوسی الا فَمَن زارَةٌ فِی غُربَتهِ غَفَراللهُ ذُنوبَهٌ ما تقدّم منها و ما تَاَخَّر و لو کانَت مثل عَدَدِ النُّجومِ و قطر الامطار وَ وَرَقِ الاشجار.[۱۳] به زودی مردی از فرزندان من در سرزمین خراسان از روی ستم و جور به زهر کشته میشود، اسم او اسم من، و اسم پدرش اسم موسی بن عمران است بدانید هر کس او را در غربتش زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را میآمرزد و لو این که به تعداد ستارگان و قطرات باران و برگ درختان باشد . و سید هاشم بحرانی در مدینه المعاجز مینویسد: از سلیمان بن حفص مروزی روایت شده که گفت: از موسی بن جعفر علیه السلام شنیدم که میفرمود : ان ابنی علیّاً مَقتُولٌ بالسّم مَدفُونٌ اِلی جَنبِ هارُون بِطُوس مَن زارَةٌ کَمَن زارَ رَسُول الله[۱۴]؛ پسرم علی را با سم مظلومانه به قتل میرسانند و او در جنب قبر هارون در طوس مدفون میشود، کسی که او را زیارت کند مانند کسی است که رسول خدا را زیارت نموده است . همچنین دسته ای از روایات از خود امام رضا علیه السلام نقل شده که در آنها از شهادت خود به دست مامون و از دفنش در طوس کنار قبر هارون خبر داده است، از جمله: اباصلت هروی گفت: شنیدم از امام رضا علیه السلام که میفرمود: به خدا نیست از ما ائمه احدی، مگر این که کشته یا شهید میشود. عرض شد: ای فرزند رسول خدا، پس ترا چه کسی به قتل میرساند؟ فرمود: بدترین مخلوق خدا در زمان خودم مرا به زهر میکشد، و سپس در یک خانه تباه شده در دیار غربت دفن میکنند. آگاه باشید هر کس مرا در غربتم زیارت کند خداوند به او اجر صدهزار شهید و صدهزار صدیق و صدهزار حج و عمره کننده و صدهزار جهادگر مینویسد و در زمره ما محشور میگردد و در بالاترین درجات بهشت رفیق ما قرار داده میشود.[۱۵] . صاحب بحار الانوار به نقل از امالى شیخ صدوق و عیون اخبار الرضا نقل می کند که: ابا صلت گفت در خدمت حضرت رضا علیه السّلام بودم فرمود داخل این قبهاى که هارون مدفون است برو از چهار طرف آن خاک بردار بیاور. داخل قبه شدم و خاک را آوردم ملاحظه فرمود گفت این قسمت از خاک را که مربوط به طرف راست است بمن بده، تقدیم کردم، بو کشیده ریخت، فرمود در اینجا می خواهند برایم قبر حفر کنند، سنگى پدیدار خواهد شد که اگر تمام کلنگهاى خراسان را جمع کنند نمیتوانند آن را بردارند. در مورد خاکى که از پائین پا و بالاى سر آورده بودم همین فرمایش را تکرار نمود... پس از آن فرمود: فردا می روم پیش این نابکار، وقتى خارج شدم اگر سرم پوشیده نبود با من حرف بزن جواب می دهم، چنانچه سرم پوشیده بود با من صحبت مکن . ابا صلت گفت: صبحگاه فردا لباس پوشید در محراب بانتظار نشست، در این موقع غلام مأمون وارد شده گفت امیر المؤمنین شما را مىخواهد، کفش پوشیده از جاى حرکت نمود و رفت، منهم از پى آن جناب رفتم تا وارد بر مأمون شد، جلو مأمون ظرفى از انگور و چند ظرف دیگر از میوههاى مختلف بود، یک خوشه انگور بدست داشت که مقدارى از آن را خورده بود همین که چشمش بحضرت رضا افتاد از جاى حرکت کرده او را در بغل گرفت و پیشانیش را بوسید و آن جناب را پهلوى خود نشانید. امام فرمود انگور خوب انگور بهشتى است. مأمون درخواست کرد از آن انگور بخورد، فرمود مرا معاف دار، گفت ممکن نیست، شاید بمن اطمینان ندارى، مأمون خوشه را گرفت و چند دانه از آن را خورد و براى مرتبه دوم بدست حضرت رضا علیه السّلام داد، آن جناب سه دانه از انگور خورد به گوشهاى پرت کرده از جاى حرکت نمود. مأمون گفت: کجا میروى؟ فرمود: به جایى که فرستادى! وقتى خارج شد عبا را بر سر کشیده بود چیزى عرض نکردم تا داخل خانه شد، دستور داد درها را ببندم، در رختخواب خوابید، من با حزن و اندوه داخل حیاط ایستاده بودم. در همین موقع مشاهده کردم جوانى خوش روى با موىهاى مجعد شبیه بحضرت رضا علیه السّلام وارد شد، پیش رفته عرض کردم از کجا آمدى، درها که بسته بود؟ فرمود کسى که مرا از مدینه در این ساعت بطوس آورده از درهاى بسته نیز داخلم کرده . گفتم: شما کیستى؟ «فقال انا حجة اللَّه علیک یا ابا صلت انا محمد بن علی». به طرف اطاق علی بن موسى الرضا علیه السّلام رفت به من نیز فرمود: وارد شوم. همین که چشم حضرت رضا علیه السّلام به او افتاد فرزندش را در آغوش گرفت و بسینه چسبانید پیشانیش را بوسید و بجانب خود کشانید. امام جواد پیوسته پدر را مىبوسید و آرام با او سخنانى می گفت که من نفهمیدم. در این هنگام کفى بر دهان حضرت رضا علیه السّلام آشکار شد، حضرت جواد آن کف را مکید امام دست در گریبان خود کرد چیزى شبیه گنجشک خارج کرده بحضرت جواد داد آن را بلعید. در این موقع حضرت رضا علیه السّلام از دنیا رفت . حضرت جواد فرمود: ابا صلت حرکت کن از انبار تخت بیاور با آب تا پدرم را غسل دهم. عرض کردم: در انبار تخت و آب نیست، فرمود هر چه می گویم بجاى آور، داخل انبار شدم تخت و آب بود بیرون آوردم دامن بکمر زدم تا امام را غسل دهم. فرمود تو یک طرف برو کسى هست که بمن کمک کند. حضرت رضا را غسل داد باز فرمود داخل انبار شو زنبیلى که در آن کفن و حنوط پدرم هست بیاور وارد شدم زنبیلى دیدم که قبلا در آنجا ندیده بودم، آوردم خدمت ایشان پدر خود را کفن کرد و بر بدنش نماز خواند . آنگاه فرمود تابوت بیاور، عرض کردم بروم پیش نجار بگویم تابوت بسازد فرمود داخل انبار تابوت هست وارد شدم تابوتى دیدم که در آنجا قبلا ندیده بودم جسم پاک امام را در آن تابوت نهاد دو رکعت نماز خواند هنوز تمام نشده بود تابوت بلند شد و سقف شکافته گردید از خانه خارج شد. عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه هم اکنون مأمون مىآید حضرت رضا را از من میخواهد، چه کنم؟ فرمود: ساکت باش الان بر میگردد هر پیغمبر اگر چه در مشرق بمیرد و وصى او در مغرب خداوند بین ارواح و اجساد آنها جمع خواهد کرد هنوز سخن امام جواد تمام نشده بود که سقف شکافته شد و تابوت بر زمین آمد، از جاى حرکت نمود پیکر پاک امام را از تابوت بیرون آورد و در رختخوابش گذاشت مثل اینکه نه غسل داده شد و نه کفن گردیده . فرمود: حرکت کن در را براى مأمون بگشا. همین که در را گشودم دیدم مأمون و غلامان ایستادهاند با گریه داخل شد گریبان چاک زد و بر سر خود میزد با صداى بلند میگفت: آه آقاى من ترا از دست دادم، کنار بستر حضرت رضا نشست و دستور داد آماده غسل و کفن شوند امر کرد برایش قبر بکنند. تمام آنچه حضرت رضا فرموده بود آشکار گردید. خواست قبر پدرش را قبله قبر حضرت رضا قرار دهد یکى از اطرافیان گفت مگر نمیگوئى این شخص امام است جوابداد چرا، گفت باید قبر او جلو باشد دستور داد در طرف قبله قبر بکنند گفتم بمن فرموده است که هفت پله بکنند و ضریحى بگشایند گفت بمقدارى که ابا صلت میگوید بدون ضریح بکنید ولى لحد قرار میدهم . وقتى رطوبت و ماهیها را مشاهده کرد گفت: پیوسته حضرت رضا در زمان زندگانى ما را از عجایب خود بهرهمند میکرد اینک بعد از مرگ نیز نشان میدهد وزیرش گفت میدانى منظور از نشان دادن این عجایب چیست مأمون گفت: نه. وزیر گفت: میخواهد بفهماند که اقتدار و سلطنت شما بنى عباس با زیادى حکمروا و مدت طولانى مثل این ماهیهاى کوچک است وقتى مدت شما تمام شود خداوند شخصى از ما را بر شما مسلط خواهد کرد که این سلسله را منقرض کند گفت راست میگوئى . ابا صلت میگوید: آنگاه مأمون گفت آن دعائى که میخواندى بمن بیاموز. سوگند یاد کردم که همین الان فراموش کردم، راست هم میگفتم. دستور داد مرا زندانى کنند و حضرت رضا علیه السّلام را دفن نمود . یک سال در زندان بودم خیلى دلم تنگ شد شبانگاهى تا بصبح متوسل به خاندان نبوت شدم و از خدا خواستم بحق آنها مرا نجات دهد هنوز دعایم تمام نشده بود که امام جواد وارد شد فرمود دلت تنگ شده است عرض کردم: آرى بخدا قسم. فرمود: حرکت کن دست به زنجیرهائى که به آن بسته شده بودم زد باز شد دست مرا گرفت و از زندان خارج نمود با اینکه غلامها و زندانبانها ایستاده بودند و مرا میدیدند ولى قدرت حرف زدن نداشتند از زندان که بیرون آمدم فرمود: در پناه خدا دیگر نه تو مأمون را خواهى دید و نه او ترا. ابا صلت گفت: بعد از آن تاکنون مأمون را ندیدهام.[۱۶] . پس از شهادت، بدن مقدّس امام را جلوتر از قبر هارون الرشید دفن کردند. قبر مطهر امام رضا علیه السلام از آن زمان تا امروز زیارتگاه مسلمین و شیعیان جهان است. برای زیارت امام از ائمه اطهار ثوابهای فراوانی نقل شده است و از آن روضه منوره، معجزات و کرامات بی شماری به وقوع پیوسته است. حضرت رضا علیه السلام یک فرزند بیشتر نداشت که حضرت جواد علیه السلام بود؛ ولی براداران زیادی داشت از جمله زید بن موسی بود که علیه مأمون قیام کرد.
امام رضا (ع) از تولد تا شهادت/ خلاصهای از زندگینامه امام هشتم ...
امام رضا علیه السلام و مساله ولایت عهدی - پرتال جامع علوم انسانی
: شهادت امام رضا علیه السلام از زبان اباصلت هروی - دانشنامه رشد
شهادت امام رضا علیه السلام از زبان اباصلت هروی | پایگاه خبری ...
ولایتعهدی علی بن موسی الرضا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
فیشهای حضرت امام رضا (علیه السلام) - Khamenei.ir
کرامات امام رضا علیه السلام در مسیر سفرش به ایران
شهادت امام رضا علیه السلام - دانشنامهی اسلامی
امام رضا علیهالسلام - ویکینور، دانشنامۀ تخصصی
اشعار امام رضاعلیه السلام سروده های باقری پور
ویژه نامه شهادت حضرت امام ر ضا علیه السلام
شناسنامه امام رضا علیه السلام - شبکه الکوثر
علی بن موسی الرضا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
حضرت امام رضا علیه السلام - دانشنامه رشد
امام رضا علیه السلام - دانشنامهی اسلامی
جاده ولایت ، هجرت امام رضا - شمس توس
زندگینامه شمس الشموس امام رضا (ع)
امام رضا علیهالسلام - ويکی شيعه
اي بَضعَةُ النّبي و اَيا هشتمين امام
امام رضا علیهالسلام - ویکی فقه
ثواب زیارت امام رضا علیه السلام
ولایتعهدی امام رضا علیه السلام
شها د ت امام رضا علیه السلام
ازراهِ دور میدهم آقایِ من سلام
باغ حمیدبن قحطبه محل دفن امام ... - حضرت امام رضا علیه السلام
تاریخچه ساخت حرم مطهر امام رضا(ع) - قدس آنلاین | پایگاه خبری ...
منزل امام رضا (ع) در مرو ترکمنستان - حضرت امام رضا علیه السلام
سفر علی بن موسی الرضا به مرو - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه ...
نگاهی به پیشینه محل دفن امام رضا(ع) - مشرق نیوز
منزل امام رضا (ع) در مرو/ تصاویر - آفتاب نیوز
خرید محل دفت توسط حضرت - تبیان
همگام با امام از نیشابور تا مرو
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
روزِ عزایِ هشتم امام است
روزِ عزایِ هشتم امام است - امروز عزادار خیرُ الانام است
او بضعه یِ پاکِ رسولِ کردگار است - او هشتمین حجّت برایِ کردگار است
جانم رضا جانم رضا جانم رضا جان
شاهِ خراسان مسموم گشته - با سَم شهید آن معصوم گشته
از زهرِ مامون شد شهید اندر خراسان - در حجره یِ در بسته او تنها دهد جان
جانم رضا جانم رضا جانم رضا جان
امروز احمد باشد عزادار - زهرا و حیدر در غم گرفتار
گفتا محمّد بَضعةٌ مِنّی برایش - او بَضعه یِ احمد بود جانها فدایش
جانم رضا جانم رضا جانم رضا جان
امروز عزایِ شمس الشّموس است - از شهرِ یثرب تا ملکِ طوس است
جن و ملک سینه زن از بهرِ رضا شد - اندر مدینه فاطمه صاحب عزا شد
جانم رضا جانم رضا جانم رضا جان
اکنون خراسان باشد سِیَه پوش - بیتُ الرّضا شد تاریک و خاموش
باب الجواد امشب سِیَه پوشِ رضاشد - در شهرِ یثرب هم تقی صاحب عزا شد
جانم رضا جانم رضا جانم رضا جان
ایران سراسر ماتم گرفته – هم طوس و یثرب را غم گرفته
ای باقری بنگر عزا اندر خراسان - در مرد و زن اندوه و غم باشد نمایان
جانم رضا جانم رضا جانم رضا جان
سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمد باقری پور آخرماه صفرسال 1399
امروز عزایِ شمس الشّموس است
امروز عزایِ شمس الشّموس است - روزِ غروب خورشید طوس است
ای شیعیان شورونوای غربتِ کیست - ابن الرّضا بنگر کنار تربتِ کیست
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
امروز عزادار ابن الرّضا شد - چون که زبابا اینک جدا شد
او ازمدینه آمده اندر خراسان - جان دادن بابا کنون گردیده آسان
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
دور از مدینه چون که رضا شد - مشهد برایش کرب و بلا شد
غیر از رضا دور از وطن اینسان که باشد - بی تاب ومهجور از وطن اینسان که باشد
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
آمد به ایران فرزند احمد - نورخدائی آمد به مشهد
این سرزمین از مقدمش مینوسرشت است - درمشهد و بین دو کوه باغ بهشت است
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
او از مدینه چون که جدا شد - یعنی شهیدِ راه خدا شد
او بضعة منّی به گفتِ احمد آمد - بهر شهادت او به طوس و مشهد آمد
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
در طوس گشته مسمومِ کینه - با زهر مامون آن بی قرینه
مامون چرا بر حضرتش جورو جفا کرد - مسموم از انگور جفا آن بی حیا کرد
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
خورشید دلها در شهر مشهد - خاموش گشته با ظلمِ بی حد
صحن و سرایش باقری باغ بهشت است - این آستان قدس او مینوسرشت است
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمد باقری پور آخرماه صفرسال 1399
ازکتاب مجموعه اشعارباقری اینجا مشاهده فرمائید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر ، سیــاحت و ایــران گــردی
ادامه مطلب را ببينيد
ازراهِ دور میدهم آقایِ من سلام
ازراهِ دور میدهم آقایِ من سلام - گویم سلام بر تو اَیا هشتمین امام
گویم سلام از تَهِ دل ای امامِ من - دارم یقین آنکه توئی تَسمَعُ الکَلام
هر صبح و ظهر و شب به حریمِ تو رو کنم - خواهم دهی جواب، مرا، تو، اَیا اِمام
هر سال آخر ماهِ صفر ما پیاده راه - میآمدیم بسویِ مشهد تو با اُمیدِ تام
امسال چونکه منع شده طیِّ این سفر - ما میدهیم بر تو سلام از فرازِ بام
ویروسِ کورونا که گرفته است عالمی - کلّ زمین زِ مشهدِ ما تا عراق و شام
غمگین نموده است آدمیان را ز شرق وغرب - با لطفِ تو امام ثامن و ضامن شودخِتام
ویروس دفع و رفع شود گرکنی نظر - ای حضرتِ رضا، امامِ مشهد و ایران، مَهِ تمام
ای باقری کنون که شده منع این سَفَر - از خانه روی کن به حرم گوی اَلسَّلام
اَلسَّلام علیک یا اَبَالحسن یا ثامن الائمّة یا علی بن موسی الرّضا
آقاجان امام رضا قربون اون صدق و صفات
آقاجان امام رضا قربونِ اون صدق و صفات _ دست من كي ميرسه بازم به اون پنجره هات
ششماهه نيومدم او نزديكي بالاسرِت _ چون ز ترسِ كرونا بسته شده به روم دَرِت
این روزِ شهادتت اون هیاتای هر ساله _ نتونستن بیاین تو صحنا با آه و ناله
ديگه اون پياده هايِ هر ساله نيومدن _ ديگه اون موكباي خدمت رساني نبودن
نبودن سينه زناي هر ساله تو جاده ها _ نبود اون رضارضا گفتنِ اون پياده ها
اين سالِ نودونه شد كرونا مانعِ ما _ كه بِيان به پابوست از راهِ دور سينه زنا
آقاجون كن نظري كه جمله يِ اهلِ ولا _ باز بِيان به پابوست با دفع و رفعِ اين بلا
باقري با جمله یِ مجاورین و زائرین _ باز بیان او نزدیکی و روضه یِ خُلدِ برین
سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمد باقری پور آخر ماه صفر سال 1399
کتاب مجموعه اشعارباقری را اینجا مشاهده فرمائید
زیارت امام هشتم علی بن موسی الرضا علیه السلام : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللّٰهِ وَابْنَ وَلِيِّهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمامَ الْهُدىٰ وَالْعُرْوَةَ الْوُثْقىٰ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ ، أَشْهَدُ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَىٰ مَا مَضىٰ عَلَيْهِ آباؤُكَ الطَّاهِرُونَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ ، لَمْ تُؤْثِرْ عَمىً عَلَىٰ هُدىً ، وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلىٰ باطِلٍ ، وَأَنَّكَ نَصَحْتَ لِلّٰهِ وَ لِرَسُولِهِ ، وَأَدَّيْتَ الْأَمانَةَ ، فَجَزاكَ اللّٰهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ خَيْرَ الْجَزَاءِ ، أَتَيْتُكَ بِأَبِي وَأُمِّي زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّكَ ، مُوالِياً لِأَوْلِيائِكَ ، مُعادِياً لِأَعْدائِكَ ، فَاشْفَعْ لِي عِنْدَ رَبِّكَ. اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمُودَ الدِّينِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ آدَمَ صِفْوَةِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ إِسْماعِيلَ ذَبِيحِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ مُوسىٰ كَلِيمِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ عِيسىٰ رُوحِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ وَلِيِّ اللّٰهِ وَوَصِيِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ الجَنَّةِ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعابِدِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ باقِرِ عِلْمِ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ الْبارِّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبَارُّ التَّقِيُّ ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةُ ، وَآتَيْتَ الزَّكَاةَ ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ ، وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً حَتّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ. اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ مُوسَىٰ الرِّضَا الْمُرْتَضَىٰ الْإِمامِ التَّقِيِّ النَّقِيِّ وَحُجَّتِكَ عَلَىٰ مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرَىٰ الصِّدِيقِ الشَّهِيدِ صَلاةً كَثِيرَةً تامَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةًكَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ.
ویژه نامه شهادت امام رضاعلیه السلام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، همه باهم کرونا را شکست بدهیم ، روزهای کرونائی هر روز یک دعا
ادامه مطلب را ببينيد
اي بَضعَةُ النّبي و اَيا هشتمين امام
اي بَضعَةُ النّبي و اَيا هشتمين امام _ باشی تو هشتمین ولِیِّ خداوندِ لایَنام
دار الشّفا حریم تو باشد به خاص و عام _ گيرد به يك نگاهِ تو هر زخم اِلتِيام
تو اي امامِ ثامن و اي ضامنِ غريب _ محبوبِ عالمي و هم از بهرِ ما حبيب
دار الشَّفايِ تو به مريضان بود طبيب _ آرند رو به درگهِ تو جمله يِ انام
ازشِدّتِ مصائب و از قِلَّتِ رجا _ آرند رو به بارگاهِ تو اربابِ التجا
گویند سلام جمله ز هر شهر و هرکجا _ خواهند از شما كه شوي شافع الانام
هر مستمند رو به پنجره فولادت آورد _ هرجا بُوَد مريض بهرِ شفا يادت آورد
مارا بيادِ زمزم، آبِ سنابادت آورد _ نوشیم ما زِ حوضِ طلا يت به صبح و شام
آن صحنهات هست چو صحنِ بهشتيان _ باشند خادمانِ تو، همه، حوران، فرشتگان
زیرا تویی وَلیِّ خداوندِ لا مکان _ باشد رواقها و مَضجَعِ تو مَلجَاءِ اَنام
هر زائری که روی کند سویِ آن حرم _ نزدِ خدای عزّ وجلّ هست محترم
دارد ثواب نزدِ خدا بهرِ هر قدم _ از هر کجا که سوي تو زائر كند سلام
گاهی ز دور و گاه زِ نزدیک زائران - گویند سلام سویِ حریمت زِ هر مکان
دارند امید زِ حضرتِ آقا جوابشان _ ای باقری امامِ رضا یَسمَعُ الكَلام
سروده شده پایان صفر سال 1399
مُلکِ خراسان را ببين دارد به سر هشت آسمان
هفت آسمان باشد بسر بهر تمام مردمان _ مُلکِ خراسان را ببين دارد به سر هشت آسمان
در مشهد و بين دو كوه هست آسماني هشتمین _ آن آسمان هشتمین، باشد امام شيعيان
آن آسمان هشتمين باشد علي موسي الرضا _ باشد مزارش روضه اي از هشت رضوان جنان
چونكه حريمش قطعه اي باشد ز اَقطاعِ بهشت _ شد خادمش روح الامين با جمله يِ كروبيان
ايران بود در سايه يِ لطفِ علي موسي الرّضا _ لطف خدا شد شاملِ ما جمله یِ ايرانيان
مشهد درخشد چون نگين در نقشه يِ ايران زمين _ ماهم در اين مشهد شديم همواره در دار الامان
محفوظ فرما اي خدا حقِّ علي موسي الرّضا _ اين باقري و جمله ي ايران و هم ايرانيان
سروده شده پایان صفر سال 1399
در خراسان هست خورشيدي عيان
گرچه هست هفت آسمان بالايِ سر _ كافريده خالِقِ كُلِّ جهان
بهر خود هر آسمان را عالمي است _ هريكي را هست خورشيدي عيان
زير آن هفت آسمان باشد زمين _ رُبعِ آن مسكون زِ بهرِ ساكنان
ساكنانش انس و جن و وحش وطير _ آدمي هم ساكن قسمي از آن
بهر انسانها بود یک رهنما _ بهرِ هر عصری به هر دور و زمان
هر زمانی رهنمایی لازم است _ تا نمايد راه و بي رَه را عيان
رهنما و هادي و هم مقتدا _ بهر انسانها بود پيغمبران
خاتمِ پيغمبران احمد بود _ او بُوَد پيغمبرِ كُلِّ جهان
بعد احمد نیست در دنیا نبی _ لیک باشد یک امامی هر زمان
جانشينِ مصطفی، شد مرتضي _ تا امامِ مهديِ صاحب زمان
از دوازده جانشين مصطفي _ در خراسان هست خورشيدي عيان
شد علي موسي الرضا شمس الشّموس _ بهرِ مشهد یک امامي مهربان
بَضعَةٌ مِنِّی علی موسی الرّضا _ شد حریمش بهرِ ما دار الامان
خفته اندر مشهد و بینِ دو کوه _ جنَّتی باشد حریمش مِن جَنان
خقته در ایران امامی بس رئوف _ خوش بحالِ جمله یِ ایرانیان
او پناه و ضامنِ این کشور است _ بیمه یِ ایران بُوَد در هر زمان
باقری و خاندانش جملگی است _ خادمی بر درگهِ شاهِ جهان
سروده شده توسط حجة الاسلام باقری پور پایان صفر سال 1399
شعر-درمشهد است خفته رضا هشتمین
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
بُوَد روزِ عزایت یا مُحَمَّد
مُحَمَّد یا مُحَمَّد یا مُحَمَّد - مُحَمَّد یا مُحَمَّد یا مُحَمَّد
بُوَد روزِ عزایت یا مُحَمَّد - کنم گریه برایت یا مُحَمَّد
بُوَد اِمروز روزِ رِحلَتِ تو - بُوَد روزِ یتیمی بهرِ اُمَّت
بُوَد روزِ یتیمی بَهرِ زهرا - شده زهرا عزادار از برایت
علی هم بی برادر گشته اِمروز - به تن رختِ عزا شد در عزایت
حسین و هم حسن هم زینبینت - شدند امروز محروم از لقایت
تو رفتی از میان دوستانت - دگر ناید صدایِ دلربایت
شده اندر عزا شهرِ مدینه شده - غمین اصحابِ خوب و با وفایت
خراسان تا مدینه شُد سِیَه پوش - همه سینه زنان اندر هوایت
چهارده قرن مانند چنین روز - تمام مسلمین گرید برایت
شده این باقری و جمله اُمَّت - سیه پوش و عزادارِ عزایت
سروده شده بوسط حجة الاسلام باقری پورآخر ماه صفر سال 1399
پیغمبر اكرم ز عالم دیده بسته
غبار غم بر چهره عالم نشسته - پیغمبر اكرم ز عالم دیده بسته
علی خورد خون جگر - زهرا كند پدر پدر - الله اكبر الله اكبر
رفت از جهان فانی آن ختم النّبیین - بنگر سرش برد امن خیر الوصیین
گشته علی زار و حزین - زهرا یتیم و دلغمین - الله اكبر الله اكبر
شهر مدینه در فراقش غرق ماتم - اوضاع عالم در عزایش گشته درهم
گریان حسین و هم حسن - پیر و جوان و مرد و زن - الله اكبر الله اكبر
زهرا خورد بعد پدر سیلی ز عدوان - آتش بگیرد خانه اش از ظلم و طغیان
بر دختر پاك نبی - كند اثر بی پدری - الله اكبر الله اكبر
حق علی و فاطمه مغصوب گردد - دخت نبی گریان چنان یعقوب گردد
علی شود خانه نشین - زهرا حزین و دلغمین - الله اكبر الله اكبر
گردد حسن بعد نبی مظلوم دوران - قلبش شود پر خون ز ظلم آل سفیان
در طشت ریزد از جفا - جگر سبط مصطفی - الله اكبر الله اكبر
بس نامه ها از كوفیان آمد به بطحا – که شد حسین سوی عراق آنگه مهیا
گردد ز جور اشقیا - شهید دشت كربلا - الله اكبر الله اكبر
بعد نبی بر مسلمین جور و جفا شد - ای باقری از مشركین بس ظلمها شد
اسیر آن مستكبرین - گشته كنون مستضعفین - الله اكبر الله اكبر
از کتاب مجموعه اشعار باقری
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ۖ ...(سوره فتح آیه 29)محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلم) فرستاده خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار قویدل و سخت و با یکدیگر بسیار مشفق و مهربانند، وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ ۚ ...(سوره آل عمران آیه 44)محمد (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) جز یک پیامبر نیست که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند و درگذشتند، آیا اگر او به مرگ یا شهادت درگذشت شما باز به دین جاهلیّت خود رجوع خواهید کرد؟
مُحَمَّد بن عَبدُاللّه بن عَبدُالمُطّلِب بن هاشم . ولادت حضرت محمد(ص) در عام الفیل (عام الفیل–۱۱ق) پیامبر اسلام، از پیامبران اولوالعزم و آخرین پیامبر الهی [مُحمّد بن عبداللّه بن عبدالمطّلب (شَیبة الحمد، عامر) بن هاشم (عَمروالعُلی) بن عبدمَناف (مُغیرة) بن قُصَی (زید) بن کلاب (حکیم) بن مُرّة بن کعب بن لُؤی بن غالب بن فِهر (قریش) بن مالک بن نَضر (قَیس) بن کنانة بن خُزَیمة بن مُدرکة (عمرو) بن الیاس بن مضر بن نِزار (خلدان) بن مَعَدّ بن عدنان.[۱]] . مادر پیامبر اسلام، آمنه دختر وهب بن عبدمناف بن زهرة بن کلاب است. شیعیان بر ایمان آمنه دختر وهب و عبدالله بن عبدالمطلب و اجداد رسول خدا تا آدم(ع) اجماع دارند.[۲] . کنیه حضرت محمد (ص)، ابوالقاسم و ابوابراهیم است.[۳] برخی از القاب پیامبر اسلام عبارتند از: مصطفی، حبیب الله، صفی الله، نعمة الله، خیرة خلق الله، سیدالمرسلین، خاتم النبیین، رحمة للعالمین، نبی امّی.[۴] . روز ولادتش از نظر مشهور شیعه، ۱۷ ربیعالاول و از نظر مشهور اهل سنت، ۱۲ ربیعالاول است.[۶] . در شب میلادش نقل کردهاند که به ارهاصات یا هشدارها مشهور شده است.[۷] برخی از این رخدادها عبارتند از: لرزیدن طاق کسری و سقوط ۱۴ کنگره آن، خاموش شدن آتش در آتشکده فارس پس از هزار سال، خشکیدن دریاچه ساوه و همچنین خواب عجیب موبدان و پادشاه ساسانی.[۸]. مکان ولادتش در شعب بنیهاشم[۹] یا شعب ابیطالب[۱۰] و در خانه عقیل بن ابیطالب [خانه عبدالله در شعب بنیهاشم که بعدها به شعب ابیطالب یا شعب علی معروف گشت[۱۱۵]] . آنجا امروزه به نام «مکتبة مکة المکرمه» شناخته میشود.[۱۲۰] [۱۲۱] . علامه مجلسی عالم قرن یازدهم نقل میکند که در زمان او مکانی به نام مولد النبی در مکه وجود داشته و مردم آنرا زیارت میکردند.[۱۲] . اکنون محل ولادت رسول خدا (ص) در مکتبة المکة المکرمة در سوق اللیل مشهور است . در چهل سالگی به پیامبری رسید پس از ۱۳ سال دعوت به اسلام در مکه، به مدینه رفت و این هجرت، مبدأ تاریخ اسلامی شد . [هجرت پیامبر از مکه به مدینه مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت. رسول خدا(ص) هنگام توقف در قبا مسجدی بنا کرد که مسجد قبا نام گرفت.[۳۹]] . در ۲۵ سالگی با خدیجه ازدواج کرد و حدود ۲۵ سال با او زندگی کرد. پس از وفات خدیجه، پیامبر با همسران دیگری ازدواج کرد. فرزندان پیامبر از خدیجه و ماریه بودند و همه آنها جز فاطمه(س) در زمان حیات پیامبر از دنیا رفتند. طبق عقاید شیعه حضرت محمد (ص) نبی و رسول است و چون خاتم الانبیاء بوده، هیچ پیامبری بعد از آن حضرت نخواهد آمد. حضرت محمد (ص) جزو انبیای اولوالعزم است و شریعتی نوین از جانب خداوند برای بشر آورده است. پیامبر(ص) اولین نفر از چهارده معصوم است. ایشان نه فقط در دریافت و ابلاغ وحی بلکه در تمام ساحتهای زندگی عصمت داشته است. همچنین از پیامبر(ص) معجزاتی نقل شده است که مهمترین آنها قرآن است.(نک: معجزات پیامبر(ص)) . پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از بیست و سه سال دعوت و مجاهدت و ابلاغ پیام الهی و پس از فراز و نشیبهای فراوان در راه انجام رسالت بزرگ خویش، سرانجام در روز دوشنبه، بیست و هشتم ماه صفر یازدهم هجرت[۱] پس از ده سال حضور در مدینه رحلت کرد وفات پیامبر(ص) در ۲۸ صفر سال ۱۱ق، در ۶۳ سالگی روی داد. چنانکه در نهج البلاغه آمده است، هنگام جان دادن، سر پیامبر(ص) میان سینه و گردن امام علی(ع) بوده است.[۷۵] . در آن وقت از فرزندان او جز حضرت فاطمه(س) کسی زنده نبود. دیگر فرزندانش از جمله ابراهیم که یکی دو سال پیش از وفات پیامبر(ص) به دنیا آمد، همگی درگذشته بودند. پیکر مطهر پیامبر(ص) را حضرت علی(ع) به یاری چند تن دیگر از خاندان او غسل داده و کفن کرد و در خانهاش که اینک داخل مسجد النبی است به خاک سپردند . (در تاریخ وفات پیامبر اکرم احتمال زیادی بیان شده است و این بنابر قول مشهور علمای شیعه است)[۲] [۳] . پس از چهارده روز بیماری[۴] . و کسالت، رحلت فرمودند و در هجرۀ مسکونی خویش در جوار مسجدی که تاسیس کرده بود، به خاک سپرده شد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شب پیش از بیماری شدیدش در حالی که دست علی (علیهالسّلام) را گرفته بود، همراه جماعتی برای طلب آمرزش به قبرستان بقیع رفت و برای اهل قبور درود فرستاد و برای آنان طلب استغفار طولانی کرد. آنگاه به علی (علیهالسّلام) فرمود: «جبرئیل هر سال یک مرتبه قرآن را بر من عرضه میکرد؛ ولی امسال دو مرتبه این امر صورت گرفته است و این دلیلی ندارد مگر اینکه اجل من نزدیک باشد.»[۵] [۶] . پس به علی (علیهالسّلام) گفت: «اگر من از دنیا رفتم، تو مرا غسل بده.»[۷] . در روایت دیگر آمده است که «فرمودند: به هر کسی وعدهای دادم، باید آن را بگیرد و به هر کسی دِینی دارم، باخبرم سازد.»[۸] . در روزهای آخر از "بلال" خواست تا مردم را در مسجد حاضر کند، خطبهیی خواند، بعد از مردم خواست اگر کسی حقی از او به گردن دارد، مطالبه کند.هیچ کس پاسخی نداد تا سه بار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تکرار کرد تا اینکه غلامی بنام "عکاشه" برخاست و حقی را از ایشان مطالبه کرد، به قصد انتقام از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، شلاقی آماده کردند؛ ولی همین که خواست قصاص کند بر بدن حضرت افتاد و شروع به گریه کرد و ایشان را عفو نمود و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود او رفیق من در بهشت خواهد بود.[۲۱] . سپس به علی (علیهالسّلام) دستور داد، آن پولها را که نزد یکی از زنان بود، بگیرد و میان فقرا تقسیم کند.[۲۲] . پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که گویا از حرکات زنندۀ برخی از زوجات و صحابۀ خود و تخلف برخی از یاران ناراحت شده بود، برای پیشگیری از بدعتها، فرمود: «ای مردم، آتش فتنه شعلهور شده و فتنهها مانند پارههای شب تاریک، رو آورده و شما هیچ دستاویزی علیه من ندارید؛ زیرا من حلال نکردم مگر آنچه قرآن حلال دانسته و حرام نکردم مگر آنچه قرآن حرام داشته است.»[۹] [۱۰] . پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از این هشدار به منزل "امسلمه" رفت و دو روز در آنجا ماند و گفتند خدایا تو شاهد باش که من حقایق را ابلاغ کردم.[۱۱] . سپس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به منزل رفت و جماعتی به حضور طلبید و گفت: «مگر به شما امر نکردم که با جیش "اسامه" بروید؟ چرا نرفتید؟» ابوبکر گفت: رفتم؛ ولی دوباره برگشتم تا تجدید عهد کنم. عمر گفت: نرفتم؛ چون نمیتوانستم منتظر باشم تا حال شما را از کاروانیان بپرسم.[۱۲] [۱۳] . رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از تخلف آنان سخت ناراحت شد و با همان حال کسالت به مسجد رفت و خطاب به اعتراض کنندگان فرمود: این چه سخنی است که دربارهی فرماندهی "اسامه" میشنوم شما پیش از این به فرماندهی پدرش هم طعن میزدید به خدا سوگند او برای فرماندهی لشکر سزاوار بود و فرزندش اسامه نیز برای این کار شایسته است.رسول خدا در بستر بیماری مرتبا به عیادت کنندگان خود به طور مرتب میفرمود، سپاه اسامه را حرکت دهید.[۱۴] . پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «نفذ و اجیش اسامه» «وی در اینجا متخلفان از جیش اسامه را لعن کرد.»[۱۵] [۱۶] . سپس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیهوش شد و تمام زنان و کودکان میگریستند.لحظاتی بعد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به هوش آمد و دستور داد که برایش قلم و دواتی بیاورند تا بر ایشان چیزی بنویسند که پس از آن هرگز گمراه نشوید در این میان برخی به دنبال آوردن صحیفه و دوات رفتند.که عمر گفت: بیماری بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چیره گشته است، «ارجع فانه یهجر» برگرد؛ زیرا او هذیان میگوید.قرآن نزد شماست، کتاب خدا برای شما کافی است.[۱۷] . حاضران بعضی با نظر عمر مخالفت کردند و بعضی دیگر جانب او را گرفتند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از اختلاف و سخنان جسارتآمیز آنان سخت ناراحت شد و فرمود: «برخیزید و از من دور شوید».[۱۸] . پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در حضور جمع، رو به حضرت علی (علیهالسّلام) کرد و به او وصیت کرد و به ایشان فرمود: نزدیک بیا، سپس زره و شمشیر و خاتم و مهرش را به علی (علیهالسّلام) داد و فرمود «برو منزل». پس از لحظاتی بیماری ایشان شدید شد و آنگاه که حالش بهتر شد، علی (علیهالسّلام) را ندید.به زنان خود گفت: «برادرم و صاحبم بیاید» آنان به ابوبکر گفتند و آو آمد و باز پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جمله را تکرار کرد و این بار به سراغ عمر رفتند و عمر آمد؛ ولی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «برادرم و صاحبم بیاید» "امسلمه" فرمود: «علی (علیهالسّلام) را میطلبد، به او بگوئید بیاید».[۱۹] . علی (علیهالسّلام) آمد و مدتی با هم به طور خصوصی و در گوشی صحبت کردند.وقتی از علی (علیهالسّلام) پرسیدند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چه گفت؟ در پاسخ فرمود: به من هزار باب علم که از هر بابی هزار باب دیگر منشعب شده بود، آموخت و چیزهایی را به من سفارش کرد که انجام خواهم داد.[۲۰] . در لحظات آخر عمر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فاطمه (سلاماللهعلیهم) بسیار گریان بود.پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را به نزدیک خود طلبید و مطالبی را به او گفت: که فاطمه (سلاماللهعلیهم) گریهاش شدت یافت.آنگاه مطلبی را به ایشان گفت: که حضرت زهرا تبسم کرد.ایشان بر پاسخ سؤال دیگران فرمودند که لحظۀ اول پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: «در همین درد میمیرم» و در باب شادی و تبسماش فرمودند: تو اولین کس از اهل بیت (علیهالسّلام) من هستی که به من ملحق میشود» و این بود که من تبسم کردم.[۲۳] . در لحظات واپسین عمر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سرش در دامان امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) قرار داشت.[۲۴] [۲۵] . هنگامه فوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خلیفهی دوم، بنابر عللی در بیرون خانه فریاد میزد که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فوت نکرده و بسان حضرت عیسی (علیهالسّلام) پیش خدای خود رفته، در این میان یک نفر از اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این آیه را خواند:«و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الارسل افان مات او قتل...»[۲۶] . علی (علیهالسّلام) جسد مطهر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را غسل داد و کفن کرد؛ چون پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سفارش کرده بود که نزدیکترین کس مرا غسل خواهد داد[۲۷] . و این شخص جز علی کسی نیست.سپس چهره آن حضرت را گشود در حالی که سیلاب اشک از دیدگانش جاری بود.فرمود: «پدر و مادرم فدایتای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با رحلت تو رشته نبوت و وحی الهی و اخبار آسمانها قطع گردید...اگر ما را به صبر و شکیبایی امر نمیکردید، آنقدر گریه میکردم که سرچشمه اشک را میخشکانید».[۲۸] . سپس در قبری که توسط "ابوعبیده جراح" و "زید بن سهل" آماده شده بود و در همان حجرهای که وفات یافته بود، در خانهی خودش به خاک سپرده شد.[۲۹] . رسول اكرم صلی الله علیه و آله در آخرين سفر حج (در عرفه)، در مكه، در غدير خم، در مدينه قبل از بيمارى و بعد از آن در جمع ياران يا در ضمن سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هيچ ابهام، از رحلت خود خبر داد. آن حضرت در حجة الوداع در هنگام رمى جمرات فرمود: مناسك خود را از من فراگيريد، شايد بعد از امسال ديگر به حج نيايم. هرگز مرا ديگر در اين جايگاه نخواهيد ديد. هنگام بازگشت نيز در اجتماع بزرگ حاجيان فرمود: نزديك است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمايم. عبدالله بن مسعود گويد: پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله يك ماه قبل از رحلت، ما را از وفات خود آگاه نمود... عرض كرديم: اى رسول خدا! رحلت شما در چه موقع خواهد بود؟ فرمود: فراق نزديك شده و بازگشت به سوى خداوند است. زمانى نيز فرمود: نزديك است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمايم و من دو چيز گران در ميان شما مى گذارم و مى روم: كتاب خدا و عترتم، اهل بيتم... و خداوند لطيف و آگاه به من خبر داد كه اين دو هرگز از يكديگر جدا نشوند تا كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. پس خوب بينديشيد چگونه با آن دو رفتار خواهيد نمود. روزى به آن حضرت خبر دادند كه مردم از وقوع مرگ شما اندوهگين و نگرانند. پيامبر در حالى كه به فضل بن عباس و امام علی بن ابى طالب علیه السلام تكيه داده بود به سوى مسجد رهسپار گرديد و پس از درود و سپاس پروردگار، فرمود: به من خبر دادهاند شما از مرگ پيامبر خود در هراس هستيد. آيا پيش از من، پيامبرى بوده است كه جاودان باشد؟! آگاه باشيد، من به رحمت پروردگار خود خواهم پيوست و شما نيز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهيد شد... در فرصتى ديگر مردم را به رعايت حقوق انصار سفارش و در خطاب به انصار فرمود: اى گروه انصار، زمان فراق و هجران نزديك است، من دعوت شده و دعوت را پذيرفته ام... بدانيد دو چيز است كه از نظر من بين آن دو هيچ تفاوتى نيست. اگر بين آن دو مقايسه شود به اندازه تارمويى بين آن دو فرقى نمى گذارم. هر كس يكى را ترك كند مثل اين است كه آن ديگرى را هم ترك كرده است... آن دو كتاب آسمانى و اهل بيت رسالت هستند... سفارش مرا در مورد اهل بيت من رعايت كنيد و... نيز فرمود: آيا شما را به چيزى راهنمايى نكنم كه اگر بدان چنگ زنيد، پس از آن هرگز به ضلالت نيفتيد؟ گفتند: بلى، اى رسول خدا. فرمود: آن (چيز) على است. با دوستى من دوستش بداريد و به احترام و بزرگداشت من، او را محترم و بزرگ بداريد. آن چه گفتم جبرئيل از طرف خداوند به من دستور داده بود. ابن حجر هيثمى گويد: پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در بيمارى خود كه به رحلتش انجاميد. فرمود: مرگ من به همين زودى فرا مى رسد و من سخن خود را به شما رساندم و راه بهانه و عذر را بر شما بستم. آگاه باشيد، من كتاب پروردگارم و اهل بيت خود را در ميان شما مى گذارم و مى روم. سپس دست على را گرفت و بالا برد و فرمود: اين شخص على بن ابى طالب است كه همراه با قرآن است و قرآن با على است و از يكديگر جدانشوند تا روز قيامت كه با من ملاقات نمايند. در روز دوشنبه آخرين روز از زندگى رسول اكرم صلی الله علیه و آله آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود: اى مردم! آتش فتنه ها شعله ور گرديده و فتنه ها همچون پاره هاى امواج تاريك شب روى آورده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالى جان سپرد كه سر در دامن على بن ابى طالب علیه السلام داشت. على علیه السلام شيون كنان، رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله را به اطرافيان خبر داد. در اين زمان ابوبكر به محل سكونت خود در«سنح » رفته بود و عايشه به دنبال وى فرستاد تا بى درنگ به شهر آيد.[۱۱] . پیکر مطهر پیامبر(ص) را حضرت علی(ع) به یاری چند تن دیگر از خاندان او غسل داده و کفن کرد و در خانهاش که اینک داخل مسجد النبی است به خاک سپردند. در حالیکه علی بن ابی طالب (ع) و بنی هاشم سرگرم مراسم غسل پیغمبر بودند، بعضی از بزرگان مردم مدینه (انصار) و سه نفر از مهاجرین بیتوجه به آن که دو ماه پیش پیغمبر در واقعه غدیر چه گفته است، در جایی به نام سقیفه بنی ساعده گرد آمدند و بر سر تعیین خلیفه جدل کردند و سرانجام به خلافت ابوبکر رضایت دادند. پس از آن این افراد شروع به گرفتن بیعت اجباری از مسلمانان حاضر در شهر مدینه کردند.[۷۷] . ابن ابى الحديد مى نويسد: عمر با اين اقدام مى خواست فرصتى براى رسيدن ابوبكر به محل فراهم آورده باشد; زيرا او در فرداى «سقيفه » قبل از سخنرانى ابوبكر در مسجد، ضمن عذرخواهى از اظهارات روز گذشته در انكار وفات پيامبر صلی الله علیه و آله، گفت: وقتى فهميدم رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنيا رفته است، ترسيدم بر سر زمامدارى، جنجال و آشوب به پا شود و انصار و ديگران، زمامدارى را به دست گيرند يا از اسلام برگردند.[۱۲] . پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالى كه عده اى از سران و سياست مداران مهاجر و انصار در سقيفه بنى ساعده گردآمده و درباره جانشينى آن حضرت به مجادله و منازعه پرداخته بودند، حضرت على علیه السلام به اتفاق برخى از عموزادگان خويش به غسل دادن و كفن كردن بدن مطهر پيامبر صلی الله علیه و آله پرداخت. امام باقر(ع)دراین زمینه چنین میفرمایند: « مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز میخواندند، و عموم مردم حتی خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک نماز خواندند، اما هیچیک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدند. امیرالمومنین (ع)بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولی اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت بیعت آنان هم تمام شد.[۱۳] . اهل بيت علیهم السلام و وابستگان آن حضرت و بزرگان صحابه درباره مكان تدفين بدن مطهر آن حضرت به گفت وگو پرداختند و هر كدام پيشنهاد خاصى ارائه كردند. حضرت على علیه السلام كه متكفل تجهيز بدن آن حضرت و از نزديكترين مردان به آن حضرت بود، فرمود: إنّ اللّه لم يقبض روح نبيه إلّا فى أطهر البقاع و ينبغى أن يدفن حيث قبض؛[۱۴] به درستى كه خداى سبحان، جان پيامبرى را نمى گيرد مگر در پاكيزه ترين مكان، و سزاوار است در همان مكانى كه قبض روح شد، در همان جا دفن گردد. گفتار مستدل و روح نواز اميرمؤمنان على ابن أبى طالب علیه السلام مورد پسند همگان قرار گرفت و بدن مطهر رسول خدا صلی الله علیه و آله را در همان مكانى كه جان به جان آفرينان تسليم كرده بود، دفن نمودند. طبرى، پيشنهاد دفن پيامبر صلی الله علیه و آله را، در همان مكانى كه وفات يافت، به ابوبكر منتسب كرد و از او نقل كرد: ما قبض نبىٌ إلّا يدفن حيث قبض؛ هيچ پيامبرى از دنيا نخواهد رفت، مگر اين كه در همان مكانى كه قبض روح شد دفن گردد.[۱۵] . هم اكنون مرقد مطهر آن حضرت در داخل مسجد النبى صلی الله علیه و آله قرار دارد و زيارت گاه مسلمانان و مشتاقان آن حضرت از سراسر عالم است. رحلت پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله براي امام علی علیه السلام حادثه اي سخت و جان سوز بود. چنان كه مي فرمايد: «بَأَبي اَنْتَ وَ اُمّي يا رَسُولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ ما لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَيْرِكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَالاِنْباءِ وَ اَخْبارِ السَّماءِ. خَصَّصْتَ حَتّي صِرْتَ مُسَلِّيا عَمَّنْ سِواكَ وَ عَمَّمْتَ حَتّي صارَ النّاسُ فيكَ سَواءً وَ لَوْلا اَنَّكَ اَمَرْتَ بِالصَّبْرِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْجَزَعٍ، لاَنْفَدْنا عَلَيْكَ ماءَالشُّؤُونِ. وَ لَكانَ الدّاءُ مُماطِلاً وَ الكَمَدُ مُحالِفَا وَ قَلاّلَكَ...؛ پدر و مادرم فدايت اي پيامبر خدا، با مرگ تو رشته اي پاره شد كه در مرگ ديگران چنين قطع نشد و آن نبوت و فرود آمدن پيام و اخبار آسماني بود. مصيبت تو ديگر مصيبت ديدگان را تسلّي دهنده است يعني پس از مصيبت تو ديگر مرگ ها اهميتي ندارد. و از طرفي اين يك مصيبت همگاني است كه عموم مردم به خاطر تو عزادارند. اگر نبود كه امر به صبر و شكيبايي فرموده اي و از بي تا بي نهي نموده اي آن قدر گريه مي كردم كه اشك هايم تمام شود. و اين درد جان كاه هميشه در من مي ماند و حزن و اندوهم دائمي مي شد. كه همه اين ها در مصيبت تو كم و ناچيز است».[۱۶] . همچنین آن حضرت در توصیف رحلت پیامبر فرمودند: «فضَجَّتِ الدّارُ الافنيةُ؛ گويا در و ديوار خانه فرياد مي زد». [۱۷] .
زندگی نامه رسول مکرم اسلام حضرت محمد (ص) از تولد تا رحلت
رحلت پیامبر اسلام (ص) بزرگترین مصیبت برای جهان اسلام ...
۲۸ صفر سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن ...
حضرت محمد بن عبدالله (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) - ویکی فقه
فیشهای تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر ...
رحلت پیامبر اکرم(ص) یا شهادت ایشان در روایات - نمناک
تدابیرپیامبر(ص)برای تثبیت خلافت علی (ع) چگونه بود؟
در آخرین روزهای وفات پیامبر(ص) چه گذشت؟ - ایسنا
تاریخ پیامبر اسلام(ص) - ویکینور، دانشنامۀ تخصصی
صوت| گلچین رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
گلچین مداحی به منا سبت ر حلت پیامبر اکرم (ص)
گلچین مداحی رحلت پیامبراکرم (ص) +دانلود - YJC
بیست و هشتم صفر؛ روز رحلت پیامبر اسلام (ص)
واقعه سقیفه بنی ساعده - دانشنامهی اسلامی
حضرت محمد صلی الله علیه و آله - ويکی شيعه
گلچین مداحی میثم مطیعی برای رحلت پیامبر...
سقیفه بنیساعده - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
رحلت پیامبر اسلام - دانشنامهی اسلامی
رحلت پیامبر اسلام(ص) - خبرگزاری حوزه
واقعه سقیفه بنیساعده - ويکی شيعه
28صفر رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص)
اشعارمناسبتی-رحلت پیامبراسلام(ص)
متن روضه و مداحی رحلت پیامبر اکرم
رو در جنان چو خاتم پیغمبران گذاشت
متن اشعار جانسوز مرثیه و مداحی
مرثیه و مداحی حضرت رسول اکرم
اشعار ویژه رحلت پیامبر اکرم (ص)
رحلت پیامبر(ص) در شعر آئینی
رحلت پیامبر اکرم - ویکی فقه
متن نوحه رحلت پیامبر (ص)
مصائب پیامبر ا کر م (ص)
پیامبر اسلام - ویکیپدیا
بُوَد روزِ عزایت یا مُحَمَّد
رحلت پیامبر اسلام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
وَ أَمَّا الْحَسَنُ فَإِنَّهُ ابْنِي وَ وُلْدِي وَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ قُرَّةُ عَيْنِي وَ ضِيَاءُ قَلْبِي وَ ثَمَرَةُ فُؤَادِي وَ هُوَ سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْأُمَّةِ أَمْرُهُ أَمْرِي وَ قَوْلُهُ قَوْلِي مَنْ تَبِعَهُ فَإِنَّهُ مِنِّي وَ مَنْ عَصَاهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ إِنِّي لَمَّا نَظَرْتُ إِلَيْهِ تَذَكَّرْتُ مَا يَجْرِي عَلَيْهِ مِنَ الذُّلِّ بَعْدِي فَلَا يَزَالُ الْأَمْرُ بِهِ حَتَّى يُقْتَلَ بِالسَّمِّ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً فَعِنْدَ ذَلِكَ تَبْكِي الْمَلَائِكَةُ وَ السَّبْعُ الشِّدَادُ لِمَوْتِهِ وَ يَبْكِيهِ كُلُّ شَيْءٍ حَتَّى الطَّيْرُ فِي جَوِّ السَّمَاءِ وَ الْحِيتَانُ فِي جَوْفِ الْمَاءِ فَمَنْ بَكَاهُ لَمْ تَعْمَ عَيْنُهُ يَوْمَ تَعْمَى الْعُيُونُ وَ مَنْ حَزِنَ عَلَيْهِ لَمْ يَحْزَنْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَحْزَنُ الْقُلُوبُ وَ مَنْ زَارَهُ فِي بَقِيعِهِ ثَبَتَتْ قَدَمُهُ عَلَى الصِّرَاطِ يَوْمَ تَزِلُّ فِيهِ الْأَقْدَامُ ...(الأمالي، صفحه 115- 112) رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«هنگامی که فرزندم، حسن با زهر به شهادت برسد، ملائکهی هفت آسمان و مرغان هوا و ماهیان دریا بر او گریه خواهند کرد. هر کس بر او بگرید، در روزی که دیدهها کور شود ( روز قیامت )، دیدهاش کور نگردد؛ هر کس بر مصیب او اندوهناک شود، در روزی که همه دلها اندوهناک میگردد، دلش اندوهگین نگردد، و هرکس در بقیع او را زیارت کند، در روزی که قدمها بر صراط لرزان است، قدمش ثابت و استوار خواهد ماند.»
حسن بن علی نخستین فرزند امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و نخستین نوه پیامبر(ص) است. بنابر گزارشهای تاریخی، نام «حسن» را پیامبر(ص) برای او برگزید و او را بسیار دوست داشت. او هفت سال از عمر خود را با پیامبر(ص) همراه بود و در بیعت رضوان و ماجرای مباهله با مسیحیان نجران حضور داشت. گزارشهایی نیز از شرکت او در برخی جنگها در دوره خلیفه سوم وجود دارد. او در شورشهای اواخر خلافت عثمان، به دستور امام علی(ع) به محافظت از خانه خلیفه پرداخت. در دوره خلافت امام علی(ع) همراه او به کوفه رفت و در جنگهای جمل و صفین از فرماندهان سپاه بود. حسن بن علی در ۲۱ رمضان سال ۴۰ هجری، و پس از شهادت امام علی(ع)، به امامت رسید و در همان روز، بیش از چهل هزار نفر با او برای خلافت بیعت کردند. معاویه، خلافت او را نپذیرفت و با لشکری از شام به سوی عراق حرکت کرد. امام مجتبی(ع) سپاهی به فرماندهی عبید الله بن عباس به سمت معاویه فرستاد و خود به همراه یک گروه دیگر به ساباط رفت. معاویه تلاش کرد با طرح شایعاتی میان سپاهیان امام حسن(ع)، زمینه را برای برقراری صلح فراهم کند. در این شرایط، امام حسن(ع) مورد سوءقصد یکی از خوارج قرار گرفت و زخمی شد و برای مداوا به مدائن انتقال یافت. همزمان، گروهی از سران کوفه به معاویه نامه نوشتند و قول دادند حسن بن علی را به وی تسلیم کنند یا به قتل برسانند. معاویه نیز نامههای کوفیان را برای حسن بن علی(ع) فرستاد و به او پیشنهاد صلح داد. امام مجتبی(ع) صلح و واگذاری خلافت به معاویه را پذیرفت به این شرط که معاویه بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) عمل نماید و برای خود جانشین تعیین نکند و همه مردم از جمله شیعیان علی(ع) در امنیت باشند. بعدها معاویه به هیچیک از این شرطها عمل نکرد. صلح با معاویه، نارضایتی شماری از یاران امام حسن(ع) را در پی داشت و حتی برخی، او را «مذلّ المؤمنین» (خوار کننده مومنان) خواندند. او پس از ماجرای صلح در سال ۴۱ قمری، به مدینه بازگشت و تا پایان عمر در آنجا ماند. او در مدینه مرجعیت علمی را بر عهده داشت و بنابر برخی گزارشها از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بود. امام علی(ع) پیش از شهادت و در حضور فرزندان خود و بزرگان شیعه، کتاب و سلاح (از ودایع امامت) را به فرزندش حسن داد و اعلام کرد که پیامبر به او فرمان داده که حسن را وصیّ خود قرار دهد.[۱۶] بنابر روایتی دیگر، امام علی(ع) هنگام حرکت به سوی کوفه برخی از ودایع امامت را نزد ام سلمه امانت گذاشت و امام حسن(ع) پس از بازگشت از کوفه، آنها را از وی تحویل گرفت.[۱۷] شیخ مفید (درگذشته ۴۱۳ق) نیز در کتاب ارشاد گفته است حسن(ع) وصیّ پدرش در میان فرزندان و اصحاب وی بوده است.[۱۸] همچنین برای امامت حسن بن علی(ع)، به روایاتی از پیامبر(ص) همچون «اِبنای هذانِ امامان قاما او قَعَدا (ترجمه: این دو پسرم، امام هستند خواه قیام کنند یا نکنند) »[۱۹] و نیز حدیث دوازده خلیفه[۲۰] استدلال شده است.[۲۱] امام حسن(ع) در چند ماه اولیه دوران امامت، ساکن کوفه و عهدهدار منصب خلافت بود. حسن بن علی(ع) پس از صلح با معاویه، علی رغم درخواست عدهای از شیعیانش برای ماندن در کوفه، به مدینه بازگشت[۱۵۲] و تا پایان عمر همانجا ماند و تنها سفرهایی به مکه[۱۵۳] و شام[۱۵۴] داشته است. امام مجتبی(ع) پس از شهادت امام علی(ع) و به وصیت او، متولی اوقاف و صدقات وی بوده است. بنابر نقل کافی این وصیت در ۱۰ جمادی الاولی سال ۳۷ق. نوشته شده است.[۱۵۵] . در بسیاری از منابع شیعه و اهل سنت آمده است که امام حسن(ع) با خوراندن زهر به شهادت رسید.[۱۷۴] طبق برخی گزارشها، او را چند بار مسموم کرده بودند، اما از مرگ نجات یافته بود.[۱۷۵] در مورد مسمومیت آخر که به شهادت وی انجامید، شیخ مفید گفته است معاویه وقتی تصمیم گرفت برای ولایتعهدی پسرش یزید بیعت بگیرد، صد هزار درهم برای جعده دختر اشعث بن قیس (همسر امام حسن(ع)) فرستاد و به او وعده داد که در قبال مسموم کردن شوهرش، او را به ازدواج یزید درخواهد آورد.[۱۷۶] نام جعده به عنوان قاتل حسن بن علی(ع) در منابع اهل سنت نیز آمده است.[۱۷۷] مادلونگ معتقد است مسئله جانشینی معاویه و تلاش او برای ولایتعهدی یزید، روایات مسموم شدن امام حسن به تحریک معاویه و به دست جعده را تایید میکند.[۱۷۸] گزارشهای دیگری، هند (یکی از همسران امام حسن(ع))[۱۷۹] یا یکی از خادمان او[۱۸۰] را عامل مسموم کردن او دانستهاند. گفتهاند حسن بن علی(ع) ۳ روز[۱۸۱] یا ۴۰ روز[۱۸۲] یا دو ماه[۱۸۳] پس از مسموم شدن درگذشت. مشهور میان مورخان و علمای مسلمان این است که امام مجتبی (علیهالسّلام) بر اثر زهری که از سوی معاویه بن ابی سفیان توسط جعده به آن حضرت خورانیده شد، در روز پنجشنبه ۲۸ صفر سال ۵۰ هجرت در سن ۴۸ سالگی به شهادت رسید. همان طوری که شیخ مفید (رحمهاللهعلیه) و مفسر ادیب و توانمند شیخ طبرسی (رحمهاللهعلیه) بر آن تصریح کردهاند.[۴۳] [۴۴] [۴۵] . در تاریخ شهادت آن حضرت و مقدار عمر آن بزرگوار در آن، در روایات شیعه و اهل سنت اختلاف بسیار است، که عمده آنها اقوال زیر است:[۴۶] : ۱. آخر ماه صفر سال ۴۹ هجری در سن ۴۷ سالگی.[۴۷] [۴۸] . ۲. هفتم ماه صفر سال ۴۹ یا سال ۵۰ در ۴۷ سالگی یا ۴۸ سالگی.[۴۹] [۵۰] . ۳. بیست و هشتم ماه صفر سال ۵۰ یا ۴۹ هجری در ۴۷ یا ۴۸ سالگی.[۵۱] [۵۲] [۵۳] [۵۴] [۵۵] [۵۶] . ۴. شهادت آن حضرت در پنجم ربیع الاول سال ۴۹ یا ۵۰ هجرت در سن ۴۷ سالگی بوده است.[۵۷] [۵۸] [۵۹] . و چنانکه میدانیم، مشهورترین اقوال در این باره از نظر تاریخ شهادت، همان قول سوم و دوم است، و ضعیفترین آنها نیز قول پنجم میباشد، و مشهورترین اقوال در مورد عمر آن حضرت نیز همان ۴۸ سالگی است، چنانکه از مجلسی و مفید (رحمةاللهعلیهما) نیز نقل شده است و صاحب کتاب منتخب التواریخ گوید: خلافی نیست در اینکه وفات آن حضرت در روز پنجشنبه بوده است، و الله العالم.[۶۰] . بنابر نقل همه منابع در شیعه و اکثریت قریب باتفاق منابع در اهل سنت، امام حسن (علیهالسّلام) با خوردن زهر به وسیله همسرش جعده و به تحریک معاویة بن ابی سفیان؛ مسموم و به شهادت رسیدند.[۱] [۲] [۳] [۴] [۵] . معاویه بارها تصمیم بر مسموم کردن امام مجتبی (علیهالسّلام) گرفت و به واسطههای پنهان زیادی متوسل گردید حاکم نیشابوری با سند معتبر ازام بکر بنت مسور نقل میکند که گفت: «کان الحسن بن علی (علیهالسّلام) سم مرارا کل ذلک یغلت حتی کانت مره الاخیره التی مات فیها فانه کان یختلف کبده، فلم لبث بعد ذلک الا ثلاثا حتی توفی؛ حسن بن علی (علیهالسّلام) را بارها مسموم کردند، لیکن اثر چندانی نگذاشت ولی در آخرین مرتبه زهر کبدش (جگرش) را پاره پاره کرد، که بعد از آن سه روز بیش تر زنده نماند.»[۶] . بنابر برخی اقوال امام پیش از شهادت چندین بار مسموم شده بود، اما از توطئه رسته بودند.[۷] [۸] [۹] [۱۰] . یعقوبی مینویسد: «امام حسن (علیهالسّلام) هنگام مرگ به برادرش حسین (علیهالسّلام) گفت: ای برادر من این سومین بار است که مسموم میشوم و مانند این بار مسموم نشدهام و من امروز میمیرم پس هرگاه درگذشتم مرا با پیامبر خدا دفن کن چه هیچکس به نزدیکی او سزاوارتر از من نیست مگر آنکه از این کار جلوگیری شوی که در آن صورت نباید بهاندازه حجامتی خونریزی شود.»[۱۱] [۱۲] [۱۳] [۱۴] . یکی از همسران امام مجتبی (علیهالسّلام) جَعده دختر اشعث، است. بنا بر نقل ابوالفرج اصفهانی نامهای سکینه، عایشه و شَعْثاء نیز برای او گزارش شده، اما وی نام صحیح او را جعده دانسته است.[۱۵] . به نوشته بلاذری جعده با نیرنگ پدرش به ازدواج امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) درآمد.[۱۶] [۱۷] [۱۸] . قول صحیح و مشهور در نحوه شهادت امام مجتبی (علیهالسّلام) این است که که معاویه با وعده مالِ بسیار و ازدواج با یزید، جعده را تطمیع کرد تا شوهرش، امام حسن (علیهالسّلام) را زهر دهد و او نیز چنین کرد و بر اثر آن امام به شهادت رسید.[۱۹] [۲۰] [۲۱] [۲۲] [۲۳] . به گزارش طبرسی معاویه زهر را برای جعده فرستاده بوده است.[۲۴] . ابن اعثم شافعی در کتاب الفتوح مینویسد: از افراد مورد اعتماد شنیدم که معاویه تصمیم گرفت که فرزندش یزید را به ولایت عهدی خود بگمارد، با این که میدانست این کار نشدنی است؛ چرا که در صلح نامهای که بین او و حسن بن علی منعقد شده بود، یکی از شروط این بود که معاویه بعد ازمرگش خلافت مسلمانان به شوری واگذار کند؛ از این رو تمام تلاش خود را برای کشتن امام حسن به کار برد، و مروان بن حکم ـ همان کسی که پیامبر او را تبعید کرد ـ را به مدینه فرستاد و به او دستمال مسمومی داد و امر کرد که او را به همسر امام حسن جعده دختر اشعث بن قیس برساند و هر چه نیرنگ دارد به کار ببرد که حسن بن علی این دستمال را بعد از قضاء حاجتش استفاده کند و نیز به جعده قول دهد که پنجاه هزار درهم به او بدهد و او را به ازدواج فرزندش درآورد. مروان برای انجام دستور معاویه به مدینه رفت و تمام تلاش خود را برای گول زدن همسر امام حسن به کار برد، تلاش او به بار نشست و به همین دلیل امام حسن به دیار باقی شتافت، و جعده گول وعدههای مروان را خورد و این گناه زشت را مرتکب شد.[۶۴] . برای اثبات این قضیه که قاتل اصلی امام مجتبی (علیهالسّلام)، معاویة بن ابی سفیان بوده و او بود که برای جعده سمّ فرستاد و او را با وعده ازدواج با یزید تحریک کرد تا فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را مسموم نماید؛ بعد از شهادت امام علیه السلام معاویه مبلغی را که به جعده وعده داد بود به او پرداخت کرد؛ اما از ازدواج با یزید ممانعت کرد و گفت زنی که نسبت به حسن بن علی شایسته نبود، برای فرزندم یزید نیز شایسته نیست.[۴۶] امام علیه السلام پس از این که جعده به آن حضرت زهر داد، او را نفرین نموده و فرموده بود: به خدا قسم همسری بهتر از من به دست نخواهی آورد.[۴۷] . در منابع تاریخی و حدیثی اهل سنت آن قدر مطلب وجود دارد که نیازی به منابع شیعی نیست.[۶۵] [۶۶] [۶۷] [۶۸] [۶۹] [۷۰] [۷۱] . به گزارش سَخاوی به نقل از ابنعبدالبر، جعده به سبب کینهای که به امام حسن (علیهالسّلام) داشت، او را مسموم کرد و این دشمنی با خاندان امام علی (علیهالسّلام) در میان خانوادهاش نیز وجود داشت؛ چنانکه در روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) به آن اشاره شده است. ایشان فرمودند: «ان الاشعث شرک فی دم امیرالمؤمنین و ابنته جعده سمت الحسن، و ابنه شرک فی دم الحسین؛ به راستی که خود اشعث در خون امیرالمؤمنین شرکت جست، و دخترش جعده امام حسن را مسموم کرد، و پسرش (محمد بن اشعث) در خون حسین شرکت جست.»[۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] . در گزارشها آمده که قریشیان به هنگام مشاجره با فرزندان جعده، آنان را «بَنی مُسِمَّه الازْواج؛ فرزندان زنی که همسرانش را مسموم میکند.» خطاب میکردند.[۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] . البته در برخی منابع غیر شیعی از مرگ طبیعی امام حسن (علیهالسّلام) بر اثر بیماری سخن به میان آمده است[۳۳] [۳۴] . که البته با قول اکثر قریب باتفاق دیگر منابع تاریخی و حدیثی مخالف است. از طرفی هم روایاتی در دست است که پایان عمر همه امامان (علیهمالسّلام) را شهادت (مرگ غیر طبیعی) ذکر کرده است. از امام حسن (علیهالسّلام) نقل شده که فرمودند: «مَا مِنَّا اِلَّا مَقْتُولٌ اَوْ مَسْمُومٌ؛ هیچ یک از ما امامان نیست، جز آنکه کشته یا مسموم شود.»[۳۵] . شیخ صدوق به نقل از اباصلت هروی گوید: از امام رضا (علیهالسّلام) شنیدم که فرمود: «وَ اللَّهِ مَا مِنَّا اِلَّا مَقْتُولٌ شَهِیدٌ؛ به خدا سوگند! نیست از ما مگر کشته شده به شهادت رسیده.»[۳۶] . پس از کارگر افتادن زهر، معاویه به وعده مالی که به جعده داده بود وفا کرد، ولی به ازدواج او با یزید رضایت نداد[۳۷] . و به او گفت که میترسد فرزندش، یزید، را نیز مانند حسن بن علی (علیهالسّلام) به قتل برساند.[۳۸] [۳۹] . در اینجا بود که پیشگوئی امام مجتبی (علیهالسّلام) درباره اش صادق درآمد که فرموده بود: به خدا قسم معاویه تو را فریب داد و به عهد و پیمانش وفا نخواهد کرد. تو همسری بهتر از من به دست نخواهی آورد.[۴۰] . جعده پس از زهر دادن به امام حسن (علیهالسّلام)، مورد لعن و نفرین حضرت قرار گرفت.[۴۱] . و گفته شده که بیماری توام با عفونتی برای او پدید آمده و به وضع بسیار دردناکی درگذشت.[۴۲] . بنا بر روایت شیخ طوسی امام حسن (علیهالسّلام) به برادرش، امام حسین (علیهالسّلام)، وصیت کرده بود او را در کنار مدفن پیامبر اکرم به خاک بسپارند؛ اما اگر کسانی مانع این اقدام شدند، هرگز پافشاری نکند، مبادا خونی ریخته شود.[۸۳] . در نقل دیگر آمده است که امام حسن وصیت کرده بود جسدش را پس از غسل و کفن برای تجدید عهد نزد قبر رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) ببرند و سپس در کنار مادربزرگش، فاطمه بنت اسد، دفن کنند.[۸۴] . هنگام آوردن جنازه مطهر آن حضرت برای دفن در کنار قبر رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم)، جمعیت به قدری زیاد بوده که جای سوزن انداختن نبوده است.[۸۵] . عایشه از دفن امام حسن (علیهالسّلام) در کنار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ممانعت کرد.[۸۶] [۸۷] . شاید بتوان یکی از دلایل اصلی ممانعت عایشه از دفن پیکر مطهر امام حسن (علیهالسّلام) در کنار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به نقش آن حضرت در پایان دادن به جنگ جمل به نفع سپاه امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) دانست.[۸۸] [۸۹] . عبداللّه بن زبیر میگوید: شنیدم عایشه در روز دفن حسن بن علی (علیهالسّلام) میگفت: چنین چیزی (دفن آن حضرت در کنار پیامبر) هرگز اتفاق نخواهد افتاد. باید در بقیع دفن شود و نباید در کنار آن سه نفر باشد.[۹۰] [۹۱] [۹۲] . ابن عبد البر قرطبی، دانشمند پرآوازه اهل سنت در کتاب بهجة المجالس مینویسد: «لما مات الحسن ارادوا ان یدفنوه فی بیت رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فابت ذلک عائشة ورکبت بغلة وجمعت الناس، فقال لها ابن عباس: کانک اردت ان یقال: یوم البغلة کما قیل یوم الجمل؟! هنگامیکه حسن (علیهالسّلام) از دنیا رفت، خواستند که او را در خانه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دفن کنند؛ پس او از این کار جلوگیری کرد، سوار بر قاطری شد و مردم را جمع کرد. ابن عباس به او گفت: تو میخواهی همان کاری را که در روز جمل انجام دادی انجام بدهی تا این که مردم بگویند: «روز قاطر» همان طوری که میگویند روز شتر؟»[۹۳] . بلاذری در انساب الاشراف و ابن ابیالحدید در شرح نهج البلاغه نوشتهاند: «قالت: البیت بیتی ولا آذن ان یدفن فیه احد؛ عایشه گفت: خانه، خانه من است، اجازه نمیدهم که کسی در آن دفن شود.»[۹۴] [۹۵] . یعقوبی نیز در تاریخ خود مینویسد: «وقیل ان عائشة رکبت بغلة شهباء وقالت بیتی لا آذن فیه لاحد فاتاها القاسم بن محمد بن ابی بکر فقال لها یا عمة ما غسلنا رؤوسنا من یوم الجمل الاحمر اتریدین ان یقال یوم البغلة الشهباء فرجعت؛ عائشه در حالی که سوار بر قاطر خاکستری رنگی شده بود، گفت: این خانه من است، به هیچ کس اجازه (دفن) نمیدهم. قاسم بن محمد بن ابی بکر جلو آمد و گفت: ای عمه، ما هنوز سرهای خود را (از ننگ) بعد از روز شتر سرخ نشستهایم، تو میخواهی که مردم بگویند «روز قاطر خاکستری»؟ پس عائشه بازگشت.»[۹۶] . همین حرکت عائشه موجب شد تا بنیامیه و مروانیان خصوصا مروان به همراه یارانش در پس نقاب حمایت از عائشه، بغض و کینه خود را نسبت به امام (علیهالسّلام) علنی کرده و دست به اسلحه بردند.[۹۷] [۹۸] . ابن شهر آشوب مینویسد: «و رموا بالنبال جنازته حتی سل منها سبعون نبلا؛ جنازهی آن حضرت را تیرباران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه تیر به تابوت آویخته شد.»[۹۹] . مروان به عنوان حامی عائشه در این فتنه میگفت که چرا عثمان باید بیرون مدینه دفن شود و حسن (علیهالسّلام) در کنار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این میان نیز آلامیه و آلابیسفیان و فرزندان عثمان با او همصدا شدند و از این کار جلوگیری کردند.[۱۰۰] . شیخ مفید در الارشاد مینویسد: ابن عباس (رحمهاللهعلیه) پیش آمد، خطاب به عایشه (در حالی که چهل سوار در اطرافش بودند) گفت: «واسواتاه فیوما علی بغل و یوما علی جمل، تریدین ان تطفئی نورالله و تقاتلی اولیاءالله ارجعی فقد کفیت الذی تخافین و بلغت ما تحبین و الله منتصر لاهل البیت و لو بعد حین؛ این چه رسوایی است؟ عایشه! روزی بر استر و روزی بر شتر! (اشاره به جنگ جمل) میخواهی نور خدا را خاموش کنی و با دوستان خدا بجنگی؟ بازگرد! و از آنچه میترسیدی خیالت راحت باشد که ما طبق وصیت، بدن مطهر را اینجا دفن نمیکنیم، خوشحال باش که تو به هدفت رسیدی؛ خداوند اهل بیت (علیهمالسّلام) را یاری خواهد کرد، گرچه زمانی بگذرد...»[۱۰۵] . آنگاه جنازه امام حسن مظلوم (علیهالسّلام) را به طرف بقیع برده و در کنار قبر جدهاش فاطمه بنت اسد (سلاماللهعلیهم) به خاک سپردند.[۱۰۶] [۱۰۷] [۱۰۸] [۱۰۹] . در گزارش ابن شهرآشوب آمده است بنی امیه، به سمت جنازه امام مجتبی(ع) تیر پرتاب کردند. طبق این نقل، ۷۰ تیر از جنازه حسن بن علی(ع) بیرون کشیدند.[۲۰۰] . هنگام تدفین امام، قبرستان بقیع آکنده از جمعیت شد[۴۲] و مردم تا یک هفته شبانه روز بر امام علیه السلام گریستند و بازارها تعطیل بود.[۴۳] . نقل شده است پس از شهادت امام مجتبی(ع)، شهر مدینه یکپارچه شیون و گریه شد.[۱۸۴] نیز گفتهاند هنگام خاکسپاری، قبرستان بقیع پر از جمعیت شد و تا هفت روز بازارها تعطیل بود.[۱۸۵] از برخی منابع اهل سنت نقل شده است که نخستین خواری برای عرب، درگذشت حسن بن علی(ع) بود.[۱۸۶]
روایتی که رسول خدا مصیبت و روضه خوانی اهل بیتشان را میکنند!
زندگی و احوال امام حسن (ع) از تولد تا شهادت - خبرگزاری حوزه
چند نکته درباره شهادت امام حسن علیه السلام - دانشنامه رشد
شهادت امام حسن علیه السلام - دانشنامه ی اسلامی
گلچین مداحی شهادت ا ما م حسن مجتبی (ع)
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد - محمل
علّت و چگونگی شهادت امام حسن مجتبی(ع)
شعر امام حسن(ع) كه چشم وصال را بينا كرد
امام حسن مجتبی علیهالسلام - ويکی شيعه
علت شهادت امام حسن مجتبی(ع) چه بود؟
زیباترین اشعار شهادت امام حسن مجتبی
امام حسن علیه السلام-ویکی اهل البیت
احادیثی در باره امام حسن علیه السلام
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
فضائل امام حسن مجتبی (علیهالسلام)
اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)
اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)
سروده هایی در رثای امام حسن(ع)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
ایکه شُدی شهید ظلم وجفا یا امام حسن
ایکه شُدی شهیدِ ظلم وجفا یا امام حسن - دیدی بسی سِتم بِه راه خدا یا امام حسن
گر کشته شد حسین تشنه کنارِ دو نهر آب - در آن زمینِ کرب و بلا یا امام حسن
لیکن تو گشته ای شهید با آبِ زهر آلود - مسموم ز آب رفته ای ز دارِ فنا یا امام حسن
بعد از تمامِ زخمِ زبانها که دیدی از دشمن - کشتند عاقبت تو را به زهر جفا یا امام حسن
تنها نه در زمان زندگی یِ خود ستم دیدی - بعد از شهادتت زدند تیرِ جفا یا امام حسن
مروانیان زدند بسی تیرها به تابوتت - پر خون جنازه ات بِشُد به رنج و عنا یا امام حسن
نَبوَد کسی به مِثلِ تو اینسان غریبِ وطن - دیدی ستم بسی تو از آن آشنا یا امام حسن
الآن هم از غریبیِ تو در بقیع حیرانم - کردند در حصار آن مزارِ تو را یا امام حسن
نی جراتی است که بگریم کنارِ تربتِ تو - نی رخصتی است که بگیرم عزا یا امام حسن
چون شمعِ سوخته گریند بی صدا زوّار - بینند در بقیع چون مزارِ تو را یا امام حسن
جَنبِ مزارِ تو بسی طعنه بشنود شیعه - از شرطه ها شنوند بس ناسزا یا امام حسن
ای باقری برسد صاحب الزّمان به نزدیکی - آنروز دشمنان شود به فنا یا امام حسن
سروده شده توسط حجة الاسلام باقری پور آخر ماه صفر سال 1399
کتاب مجموعه اشعارباقری را اینجا مشاهده فرمائید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
ترجمه و شرح حکمت 360 نهج البلاغه: پرهیز از بدگمانى
وَ قَالَ (عليه السلام): لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً، وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مُحْتَمَلًا.
و آن حضرت فرمود: به سخنى كه از كسى صادر مى شود تا جايى كه براى آن محمل خير مى يابى گمان بد مبر.
ضرورت پرهيز از بدگمانى (اخلاق اجتماعى):
و درود خدا بر او، فرمود: شايسته نيست به سخنى كه از دهان كسى خارج شد، گمان بد ببرى، چرا كه براى آن برداشت نيكويى مى توان داشت.
[و فرمود:] به سخنى كه از دهان كسى برآيد، گمان بد بردنت نشايد، چند كه توانى آن را به نيك برگردانى.
امام عليه السّلام (در باره بدگمانى) فرموده است:
به سخنى كه از (دهان) كسى بيرون آيد بايد گمان بد مبرى در حاليكه احتمال نيكى بر آن مى برى (تا ممكن است بآن بد گمان مباش و همچنين اگر فعلى ديدى تا ممكن است نيك پندار ولى دور انديشى را در بعضى جاها نبايد از دست داد، و در فرمايش يك صد و دهم تعيين جاهاى خوش بينى و بد بينى شد).
امام عليه السلام فرمود: هر سخنى كه از دهان كسى خارج مى شود، تا احتمال خير و نيكى در آن مى يابى حمل بر فساد مكن.
شرح
- شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )(لبه فعال)
- شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )
- منهاج البراعه (خوئی)
- جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ( مهدوی دامغانی )
تا مى توانى حمل بر صحت كن:
سرمايه اصلى يك جامعه، اعتماد عمومى مردم نسبت به يكديگر است، ازاينرو امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه دستورى در اين زمينه مى دهد ومى فرمايد: «هر سخنى كه از زبان كسى خارج مى شود تا احتمال خير و نيكى در آن مى يابى حمل بر فساد مكن»؛ (لاَ تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً، وَأَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مُحْتَمَلاً).
در كتاب شريف كافى به جاى «من احد»، «من اخيك» آمده است به اين معنا كه مسئله حسن ظن كامل را نسبت به برادران دينى ذكر كرده نه به هركس. در ضمن، امام عليه السلام راه مبارزه با سوءظن را نيز در اين گفتار حكيمانه نشان داده است و آن اينكه انسان تمام احتمالات را درباره سخن يا عملى كه از ديگرى سرمى زند مورد توجه قرار دهد و آنچه مناسب حسن ظن است برگزيند واحتمالات سوء را از فكر خود دور سازد. اين كار سبب مى شود عُلقه و محبت و دوستى و مودت در ميان افراد جامعه بيشتر و از پراكندگى و سلب اعتماد جلوگيرى شود و درنتيجه زمينه هاى همكارى كه بر پايه اعتماد قرار دارد بيشتر گردد و بركات فزونترى بهره فرد وجامعه شود. افرادى كه گرفتار سوءظن هستند غالباً منزوى اند، از همه دورى مى كنند، هر صدايى را بر ضد خود مى پندارند و هركس را در فكر نقشه اى بر ضد خود مى بينند. اين حالت هم آرامش آنها را از بين مى برد و هم بهره گيرى آنها را از كمكهاى ديگران در برابر مشكلات و سختى هاى زندگى. آنچه در اين كلام حكيمانه آمده است درمورد سخنانى است كه انسان از ديگران مى شنود؛ ولى در حديث ديگرى مسئله به صورت گسترده ترى مطرح شده و هر كارى را شامل مى شود: در كتاب شريف كافى اين حديث به اين صورت نقل شده است: «ضَعْ أَمْرَ أَخِيکَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى يأْتِيکَ مَا يغْلِبُکَ مِنْهُ وَلا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيکَ سُوءاً وَأَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِى الْخَيرِ مَحْمِلاً؛ كار برادر خود را به نيكوترين وجهى توجيه كن تا زمانى كه دليل قاطعى بر ضد آن قائم شود وهرگز به كلامى كه از برادرت صادر شده سوءظن نداشته باش در حالى كه مى توانى محملى در خير براى آن پيدا كنى)».
در حديث ديگرى از امام كاظم عليه السلام كه در كتاب كافى آمده مى خوانيم: راوى خدمت آن حضرت عرض مى كند: فدايت شوم، گاهى از يكى از برادرانم مطلبى به من مى رسد كه من آن را ناخوشايند مى دارم هنگامى كه از او سوال مى كنم انكار مى كند در حالى كه جمعيتى از افراد مورد وثوق آن را به من خبر داده اند. امام عليه السلام فرمود: حتى گوش و چشم خود را در برابر برادر مسلمانت تكذيب كن. اگر پنجاه نفر نزد تو آيند و بر چيزى سوگند ياد كنند؛ ولى او مطلب ديگرى بگويد او را تصديق كن و آن گواهان را تكذيب نما. البته منظور اين نيست كه آن جمعيت را آشكارا تكذيب كند و متهم به دروغ سازد، بلكه منظور اين است كه حسن ظن خود را در دل نسبت به برادر مسلمانت با گفته آنها رها مكن.
اين نكته را در اينجا بايد افزود كه آنچه در اين حديث آمده درمورد مسائل شخصى است وگرنه امورى كه سرنوشت ساز است و به حقوق الهى يا جامعه مرتبط مى شود بايد مورد توجه قرار گيرد و درباره آن تحقيق شود. همه اينها درواقع برگرفته از دستورات قرآن مجيد است، آنجا كه مى فرمايد: «(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرآ مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ)؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد از بسيارى از گمان ها بپرهيزيد، چراكه پاره اى از آنها گناه است».
جالب اينكه قرآن مجيد بعد از اين دستور به عدم تجسس و بعد از آن دستور به عدم غيبت مى دهد و مى فرمايد: (وَلاَ تَجَسَّسُوا وَلاَ يَغْتَبْ بَّعْضُكُمْ بَعْضآ) اشاره به اينكه گمان بد سبب تجسس مى شود و جستجوگرى گاه به نقطه ضعف هايى مى رسد و به دنبال آن گناه غيبت شروع مى شود و درواقع اين سه گناه لازم وملزوم يكديگرند.
مسئله حسن ظن با تمام اهميتى كه در حفظ نظام جامعه و پيوند محبت ودوستى افراد نسبت به هم دارد خالى از استثنا نيست، همانگونه كه در حكمت 114 آمده بود كه امام عليه السلام مى فرمايد: «إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ؛ هنگامى كه صلاح و نيكى بر زمان واهلش ظاهر گردد اگر كسى در اين حال گمان بد به ديگرى برد كه از او گناهى ظاهر نشده، به او ستم كرده است وهنگامى كه فساد بر زمان و اهلش مستولى گردد هركس گمان خوب به ديگرى برد خود را فريب داده است!».
در ذيل اين حكمت نيز بيانات ديگرى در اين زمينه داشتيم. همچنين بعضى از افراد به حكم كارى كه دارند (مانند مأموران اطلاعات و ضد جاسوسى) ناچارند حسن ظن را رها سازند و هميشه احتمالهاى سوء را مورد توجه قرار دهند. آنها اگر بخواهند همه چيز را حمل بر صحت كنند و سوءظن را مطلقاً كنار بگذارند ممكن است گرفتار اشتباهات زيادى در تشخيص مجرمان ومفسدان وخائنان شوند؛ ولى ناگفته پيداست آنها نيز نمى توانند سوءظن خود را به ديگران منتقل كنند و يا پيش از ثبوت خلافى، به مجرم بودن كسى حكم نمايند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همراه بـا حکمتهای نهج البلاغه
ادامه مطلب را ببينيد
در امتداد تاریکی-سوداگری با اغفال یک کودک!
لحظه ای که فهمیدم زن همسایه با اغفال پسر کوچکم، از او برای انتقال و جابه جایی موادمخدر استفاده کرده است، همه وجودم لرزید و نگرانی و اضطراب چهره ام را فرا گرفت، به گونه ای که ...
زن 34ساله ای که به همراه مادر پیرش وارد کلانتری شده بود، با بیان این مطلب و در حالی که برگه معاینه پزشکی قانونی مادرش را در دست داشت، به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: چندین سال قبل به طور غیرقانونی از افغانستان به ایران مهاجرت کردیم و من پنج فرزندم را به سختی بزرگ کردم چرا که همسرم شناسنامه و هویت ایرانی نداشت. با وجود این منزلی را در حاشیه شهر مشهد اجاره کردیم و با تلخ و شیرین های زندگی ساختیم. همسرم به عنوان کارگر ساختمانی کار می کرد و من هم که تحصیلاتی نداشتم، به امور خانه داری می پرداختم. ولی در همسایگی ما زن جوانی زندگی می کرد که به فروش موادمخدر شهره بود، به همین دلیل سعی می کردم با آن زن 22ساله رابطه ای نداشته باشم و این موضوع را به مادر پیرم نیز یادآوری می کردم. مدتی بعد، من هم برای کمک به هزینه های زندگی در بیرون از منزل مشغول کار شدم و نگهداری از فرزندانم را به مادرم سپردم. روزگار ما به همین ترتیب می گذشت تا این که چند روز قبل وقوع یک حادثه تلخ همه وجودم را لرزاند. آن روز وقتی از سر کار به منزل بازگشتم، مادرم را با سر و صورتی زخمی و چهره ای نگران دیدم. مادرم در برابر سوال من که چه اتفاقی افتاده است؟ با جملاتی همراه با نگرانی گفت: امروز بعدازظهر وقتی «خداداد» (پسر هفت ساله ام) وارد منزل شد مقداری خوراکی و تنقلات در دست داشت، چون پولی برای خرید تنقلات به او نداده بودم به ماجرا حساس شدم. «خداداد» در جواب این سوال که پول خرید آن ها را از کجا آورده است؟ به من گفت: «سپیده خانم» (زن همسایه) به من پول داد تا بسته ای را به مردی بدهم که در یک خیابان دیگر ایستاده بود! وقتی این موضوع را شنیدم یقین پیدا کردم «خداداد» بسته مواد مخدر را برای سپیده خانم جابه جا کرده است. به همین دلیل سراغش رفتم و به او اعتراض کردم اما او نه تنها این موضوع را نپذیرفت بلکه با توهین و فحاشی به شدت کتکم زد،به طوری که سر و صورتم زخمی شد و ... زن 34ساله ادامه داد: شنیدن این ماجرا برایم بسیار تلخ و ناگوار بود به همین دلیل مادرم را به پزشکی قانونی بردم و خودم نیز از زن همسایه به اتهام اغفال فرزندم شکایت کردم. سپیده خانم وقتی از شکایت ما مطلع شد ، من و مادرم را تهدید کرد و مدعی شد که ما او را کتک زدیم و ... شایان ذکر است، با صدور دستوری محرمانه از سوی سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد مشهد) تحقیقات غیرمحسوس پلیس درباره ادعای این زن جوان و رسیدگی قانونی به پرونده فحاشی و ضرب و جرح آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 20498 - ۱۳۹۹ سه شنبه ۲۲ مهر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
پايان دورهي حكومت پانصد ساله ي خلافت عباسي (24صفر656 ق)
پايان دورهي حكومت پانصد ساله ي خلافت عباسي (656 ق) پس از تسخير بغداد، پايتختِ حكومت عباسيان توسط مغولان و كشتار مردم و تسليم شدن خليفه وبزرگان شهر و نيز غارت و ويران كردن آن، هلاكوخان مغول در 24 صفر 656 ق المستعصم باللَّه، خليفهي وقت را به حضور طلبيد و او را به همراه پسر بزرگش به قتل رسانيد. به اين ترتيب دولت پانصد و چند سالهي بني عباس سرنگون گرديد. دولت بنيعباس با قيام ابومسلم خراساني عليه بنياميه و با روي كار آمدن عبداللَّه سَفّاح در سال 132 ق، آغاز شده بود و پس از به قدرت رسيدن 38 تن از اين خاندان در مدت 524 سال، سرانجام در سال 656 ق با قتل مستعصم، به زوال رفت. بنيعباس در ابتداي كار همانند بنياميه، از وجود امامان معصوم در هراس بودند و هر كدام را به طريقي از سر راه خود برداشتند.
دوران طلايي فرهنگ و تمدن اسلامي يا آغاز انحراف در تمدن اسلامي؟
پايان دورهي حكومت پانصد ساله ي خلافت عباسي (24صفر656 ق)
تقویم تاریخ/ پایان حکومت پانصد ساله خلافت عباسی - آخرین خبر
پیشگوئیهای در مورد خلفای بنی عباس - پایگاه جامع عاشورا
نقش شیعیان در سقوط عباسیان - پرتال جامع علوم انسانی
تشكيل حکومت عباسيان بر مبناي خيانت به شيعه بود
فهرست خلفای عباسی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
سقوط بغداد (۱۲۵۸) - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
حکومت بنی عباس - دانشنامهی اسلامی
فیشهای خلفای بنیعباس - Khamenei.ir
حکومت بنی عباس - دانشنامهی اسلامی
خلافت عباسی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تشكيل حکومت عباسيان بر مبناي خيانت
چگونگی مرگ المستعصم ، آخرین خلیفه
گوهر لطایف ; اندر حکایت خلفای عباسی
چراآخرین خلیفه عباسی نمدمالی شد؟
دولتهای خاورمیانهای بعد از عباسیان
تجزیه جهان اسلام در عصر عباسیان
مستعصم - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بنیعباس - ويکی شيعه
بنی عباس
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد