دیکته اروپا با سرمشق آمریکا

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نودویکمین ماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید احمد لطیفیراد تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نودویک
سرمقاله
دیکته اروپا با سرمشق آمریکا
روز جمعه قطعنامه تداوم لغو تحریمهای ایران در شورای امنیت سازمان ملل با ۴ رأی موافق، ۹ رأی مخالف و ۲ رأی ممتنع به تصویب نرسید تا به این ترتیب اسنپ بک یا همان مکانیسم ماشه، یک هفته آینده عملاً اجرایی شود.
سه کشور اروپایی حاضر در برجام -انگلیس، فرانسه و آلمان- نقش اصلی و محوری را در این ماجرا بازی کردند. بهانه اصلی آنان برای چکاندن مکانیسم ماشه علیه ایران، عدم همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی، پس از جنگ ۱۲ روزه بود.
ایران با توافقی که حدود ۱۰ روز پیش توسط آقای عراقچی، وزیر خارجه با رافائل گروسی مدیر کل آژانس در قاهره امضا کرد، انعطاف قابل توجهی از خود نشان داد تا مسیر را برای دیپلماسی باز نگه داشته و مانع از بازگشت تحریمهای پیشین شورای امنیت شود اما همانطور که قابل پیشبینی بود، علیرغم چنین انعطافی، تروئیکای اروپا از مسیر تقابل بازنگشت و در اقدامی که فاقد وجاهت قانونی است، با سوءاستفاده از خلأهای حقوقی برجام، به راه خود برای بازگشت قطعنامههای تحریمی پیشین، ادامه داد.
ماجرای اخیر نشان داد قدرتهای اروپایی عملاً در این پرونده -مانند بسیاری دیگر از پروندههای مهم بینالمللی- اختیاری از خود نداشته و اهداف آمریکا را -حتی اگر متناقض با منافع آنها باشد- دنبال میکنند.
چند هفته پیش وقتی سه کشور مذکور با ارسال نامه به شورای امنیت، گام نخست برای فعالسازی مکانیسم ماشه را برداشتند، مارک روبیو وزیر خارجه آمریکا در بیانیهای رسمی از این اقدام استقبال کرده و اعلام کرد اسنپ بک باید اجرایی شود.
موضعی که به وضوح نشان میدهد دستور کار تروئیکای اروپا از کجا میآید. جمهوری اسلامی ایران از ماهها پیش مذاکرات مختلفی را با سه کشور اروپایی درباره موضوع مکانیسم ماشه انجام داده است، ازجمله ملاقاتهای حضوری در استانبول، ژنو و دوحه و تعداد زیادی تماس و مذاکره تلفنی.
روند قضیه نشان میدهد آنها از ابتدا و بنا به دستور کار واشنگتن -همانطور که ترامپ از ابتدای روی کار آمدن عنوان کرده بود- تصمیم خود را درباره بازگشت تحریمهای شورای امنیت گرفته بودند و مذاکرات مذکور نیز بیشتر پوششی برای رفع اتهام از خود بوده است تا عزمی جدی برای رسیدن به یک توافق مرضی الطرفین و واقعی.
این سه کشور در حالی دست به این اقدام غیرقانونی زدند که تأسیسات هستهای ایران از سوی رژیم صهیونیستی و آمریکا مورد حمله قرار گرفت و آنان حتی از محکومیت لفظی نیز امتناع کرده و بلکه برعکس، به نوعی از متجاوزین حمایت نیز کردند.
رخدادهای اخیر بار دیگر ثابت کرد پرونده هستهای برای غربیها صرفاً یک بهانه برای دشمنی و خصومت با ایران و ایرانیان است و در جنگلی که نام آن را نظام بینالملل گذاشتهاند، دولتها و ملتها به هیچ توافق و معاهدهای نمیتوانند و نباید دل خوش کنند و آنچه به طور عملّی و واقعی منافع و حقوق کشورها را تأمین و تضمین میکند، چیزی جز اقتدار ملّی نیست.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
اولین بیانیه مهم سپاه بعد از مکانیزم ماشه
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکید کرد: هرگونه خطای محاسباتی جدید دشمن، پاسخ مهلک و عبرت آموز دیگری به همراه خواهد داشت.
سپاه بیانیه داد. این اولین بیانیه سپاه بعد از مکانیزم ماشه است. بیانیه سپاه به مناسبت هفته دفاع مقدس صادر شد.
به گزارش پارس نیوز ، متن بیانیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بمناسبت فرارسیدن هفته دفاع مقدس به شرح زیر میباشد:
بسماللهالرحمنالرحیم
هفته دفاع مقدس در حقیقت جشن پیروزی مقاومت مردمی است، یادآور یکی از درخشانترین فصلهای تاریخ انقلاب اسلامی و مایه سربلندی کشور و مولد مقاومت در مقیاس جهانی است، دفاع مقدس فصلی است که در آن ملت ایران با تکیه بر ایمان، وحدت و رهبری الهی، توانست تجاوز همهجانبه و جهانی دشمن علیه تمامیت ارضی ایران، انقلاب و نظام اسلامی را ناکام سازد و عزت، استقلال و تمامیت ارضی کشور را با شکوه حفظ کند.
عظمت دفاع مقدس زمانی مشخص می شود که هرگاه به نتایج جنگ های قبل از آن، فکر می کنیم جز تسلیم، شکست و حقارت سیاسی، اجتماعی و از دست دادن سرزمین، دستاوردی دیگری را بیاد نمی آوریم. در ۳۷ سال پس از دفاع مقدس، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با الهام از درس ها و دستاوردهای دفاع مقدس و هدایت های رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا حضرت امام خامنه ای، در مقیاس جنگهای جهانی به سطح موثری از خودکفایی، بازدارندگی و آمادگی رزمی رسید که جلوه هایی از آن را همگان در دفاع مقدس ۱۲ روزه شاهد بودند.
در هنگامه گرامیداشت آغاز چهل و پنجمین سال دفاع مقدس که با موسم دفاع مقدس ۱۲ روزه، تجلیگاه وحدت و انسجام ملی و شکست و ناکامی متجاوزین صهیونی و آمریکایی در دستیابی به اهداف پلید و شیطانی علیه انقلاب و نظام اسلامی همراه شده است، به ملت عظیم الشأن ایران اطمینان میدهیم که سپاه مقتدر مردمی همراه سایر نیروهای مسلح، هر روز بر توان رزمی، قدرت آفندی و پدافندی و ظرفیتهای راهبردی خود میافزاید.
تجربه دفاع مقدس اول و دوم نشان داده است بازدارندگی مؤثر، محصول آمادگی دائمی، خلاقیت در طراحی راهبرد، تاکتیک و عملیات در نبرد با دشمنان و توسعه مستمر فناوریها و سامانه های پیشرفته دفاعی و نظامی در همه عرصهها است. بر همین اساس، روند توانافزایی نیروهای مسلح در حوزههای مختلف متوقف نخواهد شد و در صورت بروز هرگونه خطای محاسباتی جدید و تجاوزگری از سوی دشمن، جمهوری اسلامی ایران با دست برتر ابتکار عمل را در میدان نبرد در اختیار خواهد داشت و پاسخ مهلک و عبرت آموز دیگری به او خواهد داد.
تجربه جنگ تحمیلی اخیر نشان داد حتی در سختترین شرایط تحریم های اقتصادی و فشارهای ترکیبی چندلایه حداکثری دشمنان در بخشهای مختلف، نیروهای مسلح کشور توانستهاند با اتکا به دانش و توان بومی، به سطحی از خودکفایی، بالندگی و بازدارندگی در حوزه نظامی و دفاعی با برخورداری از ساختار مستحکم فرماندهی برسند و نبرد را با ارتشهای پیشرفته جهان با حفظ ابتکار عمل به پیروزی رسانند و دشمن را در اهدافش ناکام سازند.
شکست دشمنان در دو جنگ تحمیلی، تمام عیار، پرشدت و جهانی علیه جمهوری اسلامی و ناکامی دشمنان در سایر نبردهای امنیتی، سیاسی، اقتصادی، روانی، رسانه ای و تلاش برای ایجاد آشوب و بی ثبات سازی داخلی، نشان داد که ملت ایران با هوشیاری، بصیرت و اتحاد مقدس، همچون دژ پولادین در برابر جنگ ترکیبی دشمن ایستاد و نقشههای آن ها را ناکام گذاشت. همچنانکه مردم ایران آمادهاند در صورت لزوم، درسهای تازهای به هر متجاوز و مداخلهگر بیاموزند.
همانگونه که حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: «هر روز دفاع مقدس برای ما برکتی داشت»، این برکات امروز در تمامی عرصهها از توسعه فناوریهای پیشرفته دفاعی تا ارتقای توانمندیهای علمی و اجتماعی مشاهده میشود و به ما یادآوری میکند که راه مقاومت و پیشرفت، مسیر تضمین استقلال و امنیت ملی است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ضمن گرامیداشت یاد، نام، خاطره و حماسه آفرینیهای شهیدان، ایثارگران و رزمندگان دفاع مقدس ۸ ساله و ۱۲ روزه، با سپاس از هوشمندی و اتحاد مقدس ایرانیان غیور برای مقابله با هرگونه تهدید و تعرض از سوی اردوگاه خصم علیه میهن اسلامی، هشدار میدهد که هرگونه خطای دشمنان به ویژه رژیم جعلی و جنایتکار صهیونیستی و هیات حاکمه مستکبر و دغل باز آمریکا نسبت به منافع و امنیت ملی یا قلمرو سرزمینی جمهوری اسلامی، با واکنشی قاطع، کوبنده، بموقع و پشیمانکننده نیروهای مسلح و مدافعان مقتدر وطن به ویژه "پاسداران رشید انقلاب اسلامی" مواجه خواهد شد. آمادگی های همه جانبه رزمی، تدبیر راهبردی، امنیت مردم پایه، توان اطلاعاتی، دفاع زمینی، دریایی و هوایی، موشکی و سایبری و حمایت بی دریغ از مقاومت و سایر عرصههای میدان در بالاترین سطح آماده و مهیا برای اقدام متقابل هستند.
• اولين بيانيه مهم سپاه بعد از مکانيزم ماشه پارس نیوز
• پزشکيان حرف آخر را زد؛ اين بساط بايد جمع شود گسترش نیوز
• پول هاي آمريکايي در راه ايران؛ تهران با دوست هميشگي توافق کرد گسترش نیوز
• عطريانفر : با تائيد رهبري ديدار پزشکيان با ترامپ مي تواند راهگشا باشد مثلث آنلاین
• اسرائيل پيغام فرستاد نامه نیوز
• فوري/ آماده باش براي جنگ خانمان سوز! +فيلم افکار نیوز
• روسيه خيال ايران را کاملا راحت کرد اقتصاد آنلاین
• اقدام جديد آمريکا عليه ايران/ معافيت بندر چابهار از تحريمها لغو شد+ جزئيات دنیای اقتصاد
• آخرين شانس پزشکيان براي جلوگيري از فعال شدن مکانيسم ماشه/ فرجي راد: اروپاييها دوست ندارند اسنپ بک اجرا شود اقتصاد نیوز
• تابلوي ورود ممنوع مقابل بازرسان آژانس براي ورود به سايتهاي آسيبديده+ ويدئو همشهری آنلاین
• پيام مرموز ترامپ به اردوغان! افکار نیوز
• احتمال مذاکره بين ايران و آمريکا وجود دارد اکوایران
• چاره نهايي دولت براي بارورسازي ابرها پيدا شد گسترش نیوز
• يک ايراني از نگاه روسها برترين کشتيگير قرن شد افکار نیوز
• دست فروشي در تهران لاکچري شد/ اجاره پيادهرو از ۱۰۰ تا ۲۵۰ ميليون/ ماهانه ۱۴ ميليون تومان براي ٣ کاشي در عبدل آباد اقتصاد نیوز
• بمب خبري براي يارانه بگيران/ منتظر يارانه مهر نباشيد اقتصاد آنلاین
• مازندران در آماده باش/ علت چيست؟ اقتصاد نیوز
• مکانيسم ماشه زندگي مردم را زير و رو ميکند/ معيشت اقشار ضعيف در خطر است اطلاعات
• برگ برندهاي که پزشکيان همراه خود به نيويورک ميبرد/ مذاکره با آمريکا محتمل است اطلاعات
• هر نقطه اروپا در تيررس موشک جديد ايران | واکنش مقام اسرائيلي به خبر آزمايش موشک قاره پيما در ايران همشهری آنلاین
• پرسنل نظامي ونزوئلا براي دفاع از مردم اين کشور وارد خيابانها شدند خبرگزاری تسنیم
• اتمام حجت ايران با آژانس: حق بازديد نميدهيم نامه نیوز
• موشک آزمايشي شب گذشته سپاه، چقدر قدرتمند بود؟/ مقايسه موشکهاي بالستيک و کروز+ جدول اقتصاد نیوز
• ترامپ: الان وقتش نيست؛ هنوز وقت تماشاي جنگ است همشهری آنلاین
• لحظه تشکر نماينده اسرائيل از نماينده آمريکا بابت وتوي قطعنامه آتشبس +فيلم دنیای اقتصاد
• فوري/ خبر مهم پزشکيان +جزئيات افکار نیوز
• بياينه جديد روسيه درباره حمله اسرائيل و آمريکا به ايران دنیای اقتصاد
• رأي گيري شوراي امنيت درباره اسنپ بک باعث بازگشت تحريم هاي ايران مي شود؟ اقتصاد نیوز
• يک انتصاب جديد در سپاه پاسداران+ جزئيات مهم اقتصاد نیوز
• پزشکيان از قيمتگذاري واقعي بنزين و برق خبر داد +ويديو اطلاعات
• تبريک ؛ ايران رقيب غول هاي جهاني شد گسترش نیوز
• مکانيزم ماشه قطعي شد؟ اطلاعات
• مکان نبرد نهايي آخرالزمان ميان حق و باطل کجاست؟ صد آنلاین
• مکانيسم ماشه چه تاثيري بر قيمت ارز دارد؟ اقتصاد نیوز
• فوري؛ آکسيوس ادعا کرد اسنپ بک تا اين تاريخ احيا مي شود اکوایران
• حکم افساد فيالارض براي حسن روحاني!/ حکم حسن روحاني اعدام است افکار نیوز
• اتمام حجت کشورهاي عربِ خليج فارس با ترامپ تازه نیوز
• فواد ايزدي: بايد بمب اتم بسازيد نامه نیوز
• اردوغان: جهان اسلام بايد براي از بين بردن تهديد اسرائيل متحدتر شود مشرق نیوز
• اين حرکت کشتي گير ايران جهان را متحير کرد | واکنش اتحاديه جهاني کشتي به حرکت قهرمان ايراني همشهری آنلاین
• موشک ايراني آنتن ماهوارهاي ۱۵ ميليون دلاري آمريکا را نابود کرد/ نقش پايگاه العديد آمريکا در جنگ اسرائيل عليه ايران اقتصاد نیوز
• اسرائيل براي حمله مجدد به چه چيزي نياز دارد؟ | اسنپ بک به معناي مجوز جنگ نيست همشهری آنلاین
• فوري| شهادت سرهنگ نيروي انتظامي در سيستان و بلوچستان اطلاعات
• فرمانده انتظامي سيب و سوران به شهادت رسيد دنیای اقتصاد
• جنگجوي آريايي وارد ميدان شد + تصاوير | هشدار جنگنده هوشمند ايران: هيچ نقطه اي امن نيست همشهری آنلاین
• پيام قاطع تهران: پاسخ سخت نيروهاي مسلح به واشنگتن و تل آويو اکوایران
• اعدام در صبح ۲۶ شهريور ۱۴۰۴ | ميتوانم بمبي را داخل ببرم و موساد بعد از سالها منفجر کند! ؛ مهندسي خيانت همشهری آنلاین
• ادعاي وزارت جنگ اسرائيل درباره سامانه پدافند ليزري اقتصاد نیوز
• ضربه سنگين به صنايع دفاعي رژيم صهيونيستي/ اسرائيل مشتري مهم تسليحاتياش را از دست داد اقتصاد نیوز
• آخرين تکاپوهاي ديپلماتيک تهران و غرب / همه چيز از دست خواهد رفت؟ دنیای اقتصاد
• ميز شامي که شاه چارلز براي ترامپ تدارک ديده بود + عکس دنیای اقتصاد
• مکان نبرد نهايي آخرالزمان ميان حق و باطل کجاست؟ صد آنلاین
• پشت پرده حمله قريبالوقوع اسرائيل به عراق نامه نیوز
• عکس/ ميز شام پادشاه انگليس براي ترامپ مشرق نیوز
• نشست دوحه و سرافکندگي ديگري براي جهان عرب/ قدرت واقعي شوراي همکاري کشورهاي خليج فارس همين بود! مشرق نیوز
• افشاي طرح محرمانه تلآويو؛ کريدور هوايي عليه ايران کليد ميخورد؟ اطلاعات
• خبر جديد و مهم از جنگ ايران و اسرائيل+فيلم افکار نیوز
• موضع تند عليه ايران؛ راز عصبانيت اروپا از توافق جديد ايران و آژانس چيست؟ | خطر براي اروپا و ز سرخوردگي در تحولات مهم جهاني همشهری آنلاین
• تصاوير رفتار غافلگيرکننده وزراي دولت قطر با وزير خارجه آمريکا همشهری آنلاین
• راز دلهره اسرائيل براي حمله دوباره به ايران افشا شد نامه نیوز
• قطر پاسخ کوبنده به اسرائيل داد! +فيلم افکار نیوز
• ترکيه فهرست اهداف نظامي اسرائيل را فاش کرد اکوایران
• چين با بحران کمبود زباله مواجه شد مشرق نیوز
• دستور آمريکا به گروسي پس از توافق با ايران: تمام ظرفيتهاي غنيسازي و بازفرآور ايران بايد به طور کامل برچيده شود همشهری آنلاین
• ادعاي تازه موساد درباره محل ذخيره ۴۰۰ کيلوگرم اورانيوم غني شده ايران همشهری آنلاین
• شاهکار تازه در دولت پزشکيان | پيشرفت معجزه آسا حاصل شد گسترش نیوز
• اتفاق مهم بين ايران و آذربايجان / اين پل وضعيت را دگرگون ميکند خودرویک
• اسرائيل براي حمله بعدي به ايران بهانه پيدا کرد !+ ويدئو پارس نیوز
• امير پوردستان: در جنگ احتمالي آينده از سلاحهايي غير از موشک استفاده ميکنيم دنیای اقتصاد
• ادعاهاي نتانياهو عليه ايران/ بيبي براي چين و قطر خط و نشان کشيد: مقابله ميکنيم اقتصاد نیوز
• اين جنگندهاي ايراني دور از چشمها ميجنگد + تصاوير | مأموريت حياتي بر دوش «آريا» ؛ همه چيز درباره ربات پيشرفته نظامي ايران همشهری آنلاین
• نقشه کثيف اسرائيل براي ايران و منطقه +جزئيات افکار نیوز
• ايجاد اسرائيل دوم افکار نیوز
• پزشکيان به بن سلمان: عربستان ميتواند نقش مهمي در مسير وحدت کشورهاي اسلامي ايفا کند خبرگزاری تسنیم
• دستور آمريکا به گروسي پس از توافق با ايران: تمام ظرفيتهاي غنيسازي و بازفرآور ايران بايد به طور کامل برچيده شود همشهری آنلاین
• حمله تروريستي و شهادت دو مامور پليس در نزديکي زاهدان مثلث آنلاین
• ۹ موشک ايراني اينطوري پايگاه صهيوني تلنوف را شخم زد +ويديو اطلاعات
• براي مذاکرات جامع با آمريکا اعلام آمادگي کنيم/ تندروها دست و پاي مذاکرهکنندگان را ميبندند دنیای اقتصاد
• پيشنويس قطعنامه ايران در آژانس مورد حمايت کدام کشورها قرار گرفت؟ اقتصاد نیوز
• دشمن اتمي رژيم صهيونيستي با ايران رسماً همکاري کرد گسترش نیوز
• اعتراف تاريخي نتانياهو، تلآويو را در شوک فرو برد اطلاعات
• فيلم/ تنها روستاي ارمنينشين اصفهان مشرق نیوز
• ادعاي تازه موساد درباره محل ذخيره ۴۰۰ کيلوگرم اورانيوم غني شده ايران همشهری آنلاین
• نتايج تحقيقات دلايل شکست رژيم اسرائيل در جنگ ۱۲ روزه منتشر شد خبرگزاری تسنیم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
هفته دفاع مقدس
دفاع مقدس، اصطلاحی است که ایرانیان برای جنگ عراق با ایران که از سال ۱۳۵۹ شمسی (۱۹۸۰ میلادی) تا ۱۳۶۷ شمسی (۱۹۸۸ میلادی) به مدت حدوداً هشت سال به طول انجامید، به کار میبرند. جنگ عراق با ایران - دفاع ایران در مقابل عراق - بررسی واژه مقدس - روند استفاده از اصطلاح مقدس - شبهه آیت الله منتظری - رواج واژه مقدس پس از جنگ .
سالروز آغاز جنگ تحمیلی - ویژگی های دفاع مقدس
هفته دفاع مقدس در تقویم جمهوری اسلامی ایران به هفته آغازین جنگ ایران و عراق گفته میشود و از ۳۱ شهریور تا ۶ مهر ادامه دارد.[۱] در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ رژیم بعثی عراق با برنامهریزی قبلی و به منظور برانداختن نظام تازه تأسیس شدهٔ جمهوری اسلامی ایران، جنگ وسیعی را علیه ایران شروع نمود. رئیس جمهور عراق که در آن زمان صدام حسین بود، با حاضر شدن در مقابل دوربینهای تلویزیونیِ عراق، قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد، و شروع حمله نظامی عراق به خاک ایران را اعلان نمود. این هفته در زمان جنگ به هفته جنگ یا هفته جنگ تحمیلی معروف بود و بعدها به هفته دفاع مقدس تغییر نام یافت.[۲][۳] .
جنگ عراق با ایران
از مهمترین جنگهای دوره معاصر در فاصله ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ ش، این جنگ در پی مجموعه ای از عوامل زمینهساز و مناقشه های فزاینده سیاسی ـ نظامی با تجاوز نیروهای عراق به ایران آغاز شد.
جنگ ایران و عراق جنگی بود که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰) با تهاجم عراق به ایران در سال ۱۳۵۹ آغاز و به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد که حدود هشت سال به طول انجامید. ازنظر مقامات عراقی شروع جنگ در ۱۳ شهریور ۱۳۵۹ (۴ سپتامبر ۱۹۸۰) و حملات توپخانه سنگین ایران به شهرهای خانقین و مندلی بود.[۳۸] و تا قبول قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ بطول انجامید.[۳۹] بهطور عملی در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ آتشبس برقرار شد.[۴۰] سازمان ملل در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ برابر با ۹ دسامبر ۱۹۹۱ رسما عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد.[۴۱][۴۲][۴۳] . درگیریهای مرزی از اوایل اسفندماه ۱۳۵۷ شروع شدند.[۴۴] در مدت یک سال و نیم نه تنها برای رفع اختلاف چاره ای اندیشیده نشد، بلکه سخنان تحریکآمیز به تدریج دامنه اختلافات را وسیع تر کردند.[۴۵][۴۶] . عکس العمل مسئولان ایران در روز حمله عراق به قدری عادی بود که انگار توقع آن را داشتهاند یا عراق را بسیار حقیر و خود را بسیار قوی میدیدهاند.[۴۷] آنها بلافاصله جنگ را به یک دوگانه جنگ بین حق و باطل تبدیل کردند و مانند صفویه با افزودن شعائر شیعی به این جنگ خواص یک جنگ مذهبی را دادند و نوید دادند که جنگ را ادامه خواهند داد.[۴۸] . سازمان ملل از شش روز پس از شروع جنگ (اولین بار با قطعنامه ۴۷۹ در ششم مهرماه ۵۹) قطعنامه هایی صادر میکرد، سازمان همکاری اسلامی و جنبش عدم تعهد و افراد و سازمانهای دیگر دهها پیشنهاد صلح ارائه دادند که همگی توسط عراق پذیرفته میشدند ولی مسئولان ایران اعلام میکردند که بدون برکناری و مجازات صدام حسین و تأسیس یک حکومت اسلامی در عراق آتشبس ممکن نیست.[۴۹][۵۰] . مسئولان ایران سرانجام یکسال پس از صدور آخرین قطعنامه سازمان ملل در اثر پایان یافتن منابع خود مجبور شدند آن را بپذیرند و تداوم حکومت صدام حسین و تعیین متجاوز پسا آتشبس را نیز قبول کردند.[۵۱] . تخطی از هشت قطعنامه لازم الاجرای شورای امنیت سازمان ملل متحد و عدم قبول دهها پیشنهاد صلح ارایه شده توسط سازمان همکاری اسلامی و جنبش عدم تعهد و کشورهای مختلف ایران را در موضع یک کشور جنگ طلب قرار داده بود. قطعنامه ۵۲۲ [۵۲] ورود به خاک عراق از سال دوم جنگ ایران را در موضع مهاجم و عراق را در موضع مدافع نیز قرار داد[۵۳] و عدم عکس العمل بموقع جامعه جهانی نسبت به اقدامات غیراصولی عراق (حمله به شهرها، حمله به نفتکشها و حملات شیمیایی) یکی از پیامدهای آن بود. در برخی از موارد مقابله به مثل توسط ایران وضع را پیچیده تر نیز میکرد. پس از تصمیم برای ورود به خاک عراق ایران معتقد بود با اشغال بصره دومین شهر عراق و قطع ارتباط آن با بغداد موجب سقوط سریع عراق خواهد شد. به این منظور از عملیات یورش موج انسانی استفاده کرد. به این دلیل تلفات ایران در هر عملیات خود تا سه برابر تلفات عراق بود و بیش از نیمی از تلفات این جنگ مربوط به چند عملیات برای تسخیر ناموفق بصره شد.[۵۴] . کشورهای عرب به استثنای سوریه و لیبی به عراق کمک کردند. سوریه و لیبی به دلیل اختلافات عقیدتی و سیاسی با حکومت عراق در سمت ایران ایستادند. اتحاد جماهیر شوروی به عراق کمک تسلیحاتی میکرد. سازمان آزادیبخش فلسطین در ابتدا اقدام به میانجیگری کرد ولی پس از آنکه دید به نتیجه نمیرسد به پشتیبانی از عراق پرداخت.[۵۵] کشورهای غربی بهطور متناوب به طرف ضعیف درگیری کمک میکردند که باعث طولانی شدن این جنگ شد. آلمان (غربی) با ایجاد کارخانه ساخت سلاح شیمیایی برای عراق مسئولیتهای سنگینی را متوجه خود کرد. خرید سلاح از آمریکا و اسراییل موجب زیر سؤال رفتن مواضع سیاست بینالمللی ایران گشت. طبق آمار بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس نزدیک به پنج میلیون ایرانی در جنگ شرکت کردند، ۲۱۷ هزار ارتشی، ۲ میلیون و ۱۳۰ هزار نیروی بسیجی به همراه ۲۰۰ هزار نیروی سپاه، شهربانی و ژاندارمری و بقیه خودجوش و دواطلبانه عازم جبهه شدند. نتیجه جنگ برای ایران ۲۲۵٬۵۷۰ کشته[۵۶] ۵۷۴٬۱۰۱ جانباز[۵۶][۵۷][۵۸] ۶۲۷ میلیارد دلار هزینه جنگ و ۶۴۴ میلیارد دلار خسارت مالی[۵۹] کاهش قیمت نفت از ۳۵ دلار به ۱۰ دلار[۶۰][۶۱][۶۲][۶۳] نشت سلاح شیمیایی به محیط زیست[۶۴] خشک شدن تالابها و ایجاد ریزگرد[۶۴] نابودی ۸۰ درصد نخلستانها[۶۵] نشت ۸۰ میلیون بشکه نفت به دریا[۶۶] خرابی ۶۶ واحد پالایشگاهی[۶۷] بازماندن ۱۶ میلیون مین خنثی نشده[۶۸] نابودی ۷۳۵ تانک ۳۹۷ هواپیمای جنگنده و ۳۵۴ هلیکوپتر[۶۹] بود. مینهای برجا مانده سالانه حدود صد کشته و بیش از دویست مجروح برجا میگذارند که جزو خسارتهای جاری برجا مانده از این جنگ است.[۷۰] . ۲هزار و ۸۸۸ روز جنگ میزان ۱۲۷۱ میلیارد دلار خسارت و هزینه را به اقتصاد ایران تحمیل کرد. درحالیکه مجموع درآمد نفتی ایران از ۱۳۵۹ تا ۱۳۸۹، ۹۷۰میلیارد دلار به پایه قیمتهای سال ۲۰۱۰ بوده است؛ یعنی کل درآمدهای نفتی ایران تا دو دهه پس از جنگ نیز نمیتوانست آن را جبران کند.[۷۱] . در شروع جنگ تولید ناخالص داخلی ایران تقریباً دو برابر عراق بود با جمعیتی سه برابر جمعیت عراق . در پایان جنگ درآمد سرانه هر ایرانی به کمتر از نصف کاهش یافت.[۷۲] . ورشکستی عراق تحت دیون خارجی باعث حمله آن به کویت شد که موجب مشکلات اقتصادی انسانی و زیست محیطی بیشتر برای منطقه و تشدید حضور نیروهای نظامی خارجی گردید. در طول جنگ عراق علیه ایران مجموع کمکهای نظامی خارجی به عراق تقریباً ۸۰ میلیارد دلار کمکهای نظامی خارجی به جمهوری اسلامی در حدود ۲۴ میلیارد دلار بوده است.[۷۳]
خلاصه جنگ
روابط ایران و عراق از سال ۱۳۴۸ تیره بود و پیش از انقلاب در ایران ۱۰۴ مورد درگیری طی سال های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۴ بین دو کشور اتفاق افتاد.[۷۴] . در پیماننامه ۱۹۷۵ الجزایر ایران پذیرفت که در ازای اشتراک اروندرود بر اساس خط تالوگ، از حمایت کردهای عراق خودداری کند.[۷۵] پس از انقلاب ۵۷ حکومت جدید ایران دیگر به این قرارداد پایبند نبود و شروع به کمک به کردها از شمال و به گروه های شیعه در مرکز عراق کرد. تصفیه افسران بلندپایه ارتش بعد از کودتای نوژه، و اظهارات ارتشبد غلامعلی اویسی به صدام او را به این ارزیابی رساند که ایران توان دفاع کافی ندارد و در مدت یک هفته تهران را فتح خواهد کرد.[۷۶] . در ۱۳ فروردین ۱۳۵۸ عراق برای نخستین بار به حریم هوایی ایران تجاوز کرد. ۵ روز بعد، نیروهای عراقی به یک پست مرزی ایران در قصرشیرین حمله کردند. در اردیبهشت عراق به شهر مهران حمله هوایی کرد. پس از آن و تا آغاز همه جانبه جنگ، متجاوز از ۵۶۰ مورد درگیری در مرزهای ایران و عراق گزارش شده است.[۷۷] . در ۱۳ شهریور ۱۳۵۹ (۴ سپتامبر) توپخانه سنگین ایران اقدام به کوبیدن مناطق مرزی عراق مخصوصاً شهرهای زرباطیه، خانقین و مندلی نمود که تعدادی غیرنظامی کشته شدند. عراقیها این عمل را شروع جنگ و زیر پا گذاشتن عملی عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر دانستند.[۷۸][۷۹] . در ۲۲ شهریور ۱۳۵۹ یک میگ عراقی به هلیکوپتر حامل بنی صدر و رجایی که برای بازدید از درگیریهای مرزی رفته بودند شلیک کرد که با دخالت جنگندههای ایرانی از صحنه گریخت.[۸۰] . در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ ۱۷ سپتامبر صدام حسین اقدام به لغو عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر نمود و اعلام کرد که تمام شط العرب متعلق به عراق است.[۷۸] . در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ در ابتدا عراق بخشهایی از خاک ایران از جمله خرمشهر را اشغال کرد. در ۳ خرداد ۱۳۶۱ ایران خرمشهر را آزاد کرد و جنگ را به داخل خاک عراق کشید. در ۴ خرداد دبیرکل سازمان ملل به دوطرف پیشنهاد آتشبس داد. عراق به مرزهای بین المللی برگشت بجز مناطق تحت مناقشه اولیه شامل میمک و اروند رود و آرایش تدافعی گرفت. در ۳۱ خرداد ۱۳۶۱ صدام پیشنهاد صلح در دوهفته را داد. در جلسات تصمیم گیری خمینی و برخی نظامیان با ادامه جنگ و ورود به خاک عراق مخالفت بودند و استدلال میکردند که خاک اشغالی به میهن بازگشته است ولی گروه دیگر به سرکردگی هاشمی رفسنجانی که بدون هیچ تجربه نظامی فرمانده جنگ شده بود و سودای سقوط آسان عراق را در سر داشت بر ورود به خاک عراق با این استدلال که جاده بصره به بغداد به مرز نزدیک است و با تسخیر بصره سقوط عراق حتمی است پافشاری کردند ، هدفی که پس از شش عملیات در نهایت عملی نشد .[۸۱] . در ۲۱ تیرماه ۱۳۶۱ سازمان ملل قطعنامه ۵۱۴ را ارائه داد که توسط ایران رد شد. پس از رد این پیشنهادهای عراق موضع صلح طلب و اشغال شده به خود گرفت و بسیاری از اقدامات غیراصولی خود مثل استفاده از سلاح شیمیایی و حمله به مناطق مسکونی و حمله به نفتکشها را تا پایان جنگ به این وسیله توجیه میکرد. کمکهای مالی و نظامی زیادی از کشورهای منطقه و غرب و شرق به عراق سرازیر شد. از این به بعد لحن قطعنامه های سازمان ملل نسبت به ایران عوض شد. در بهمن ۱۳۶۵ (فوریه ۱۹۸۶) ایران موفق به تصرف بندر فاو شد. از ۱۹ دی ۱۳۶۵ تا ۶ فروردین ۱۳۶۶ عملیات کربلای ۵ را برای تصرف بصره انجام داد که در آن ۶۵ هزار ایرانی و ۲۰ هزار عراقی کشته شدند و موفق نبود و در جبهه جنوب جنگ به بن بست رسید. در ۹ خرداد ۱۳۶۱ (۳۰ می ۱۹۸۲) عراق با حمله به نفتکش اطلس درگیری نفتکشها را آغاز کرد. استدلال عراق جلوگیری از صدور نفت ایران و مجبور کردن آن به قبول صلح بود و این درگیری بعدها دوجانبه گردید. نیروهای ایران به نفتکشهای شوروی و آمریکا که در خدمت دولت کویت بودند، حمله میکردند. در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۶ (۱۷ می ۱۹۸۷) یک میراژ عراقی با شلیک موشک اگزوست به ناوچه یواساس استارک باعث خسارت شدید و مرگ ۳۷ سرباز آمریکایی شد. این بهانه ای برای آمریکا شد که درگیر شود. شوروی و آمریکا هر دو شروع به حمایت از قطعنامههای شورای امنیت کردند.[۸۲] . در سال چهارم و پنجم، عراق از سلاح شیمیایی بیشتری علیه کردهای عراقی و ایران استفاده کرد. در اواخر سال ۱۳۶۶ دستکم در یک مورد عراق با کمک اطلاعاتی آمریکا از حرکتهای نیروهای ایرانی مطلع میشد و آنها را بمباران شیمیایی میکرد.[۸۳] حمله به شهرها و اهداف غیرنظامی ابتدا و بیشتر توسط عراق انجام میشد. در اواخر جنگ، درگیری در خلیج فارس باعث آسیب دیدن سکوهای نفتی و کشتیهای تجاری با پرچم کشورهای مختلف شد. در فروردین ۱۳۶۷ در نبرد دوم فاو جزیره فاو سقوط کرد و با پیروزیهای عراق روند جنگ به زیان ایران تغییر پیدا کرد.[۸۴][۸۵][۸۶] . در اواخر تیرماه ۱۳۶۷ مسئولان ایران مجبور به قبول قطعنامه ۵۹۸ که یکسال قبل به شدت آن را رد کرده بودند شدند. در مرداد ۱۳۶۷ جنگ با قبول آتشبس از سوی دو طرف با حدود یک میلیون نفر کشته و ۱۱۹۰ میلیارد دلار خسارت به دو کشور خاتمه یافت.[۷۶] از سال ۱۳۶۹ مبادلهٔ اسیران جنگی آغاز شد و ایران آخرین اسرای جنگی عراقی را در سال ۱۳۸۱ تحویل داد.[۸۷] . این جنگ یکی از برخوردهای نظامی دوران معاصر بود و منافع بیشتر کشورهای جهان را تهدید کرد و بیشتر بر کشورهایی تأثیر گذاشت که ذخایر نفتی اصلی جهان را داشتند. برخی از ابرقدرتها عقیده داشتند که پیروزی هر یک از دو طرف موجب برهمخوردن ثبات و توازن قوا در منطقه خواهد شد به همین دلیل کوشیدند تا هیچیک از دو کشور پیروز نشود.[۸۸]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هفته دفاع مقدس
ادامه مطلب را ببينيد
زمینهها و دلایل آغاز جنگ
همچنین ببینید' : معاهده ۱۹۷۵ الجزایر، اشغال سفارت ایران در لندن، و قطعنامه ۳۴۸ شورای امنیت"
عوامل مختلفی طی چند دهه موجب شد که اختلافات دو کشور تبدیل به جنگی تمام عیار شود. اختلافاتی که مربوط به مسائل ژئوپولیتیک، مذهبی و قومی بود. سرانجام، تحریکات دو کشور علیه یکدیگر و رهبرانشان باعث روی دادن جنگ ایران و عراق شد. فائق الشیخ علی در مصاحبه با برنامه السطرالاوسط گفت: اگر بخواهم طوری قضاوت کنم که در دنیا و آخرت پشیمان نباشم مسئولیت دو سال اول جنگ با صدام حسین بود ولی مسئولیت شش سال بعدی آن با آقای خمینی بود. ایران تحریکاتی میکرد ولی این صدام بود که با ورود به خاک ایران جنگ را شروع کرد ولی پس از بازپسگیری زمینها ایران وارد خاک عراق شد و صدام را یزید خواندند و گفتند باید آنقدر ادامه دهیم تا یزید را نابود کنیم[۸۹]
نقش عراق
این مسائل باعث شدند که صدام حسین به این ارزیابی برسد که برخلاف ۱۰۴ مورد قبلی، این بار کشور ایران توان دفاع دربرابر حملات او را نخواهد داشت و در عرض یک هفته تهران را فتح خواهد کرد. با این محاسبات، عراق در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ برای ۱۰۵ امین بار (با احتساب درگیریهای نوزده-بیستماههٔ بین ایران و عراق که ظاهراً در ابتدای انقلاب اسلامی اتفاق افتاد، شاید بتوان گفت برای ۱۰۶ امین بار)[۹۰][۹۱][۹۲][۹۳] از سال ۱۳۴۸ به ایران حمله کرد. این جنگ در نهایت پس از حدود ۸ سال در مرداد ۱۳۶۷ با قبول آتشبس از سوی دو طرف و پس از به جا گذاشتن یک میلیون نفر تلفات و ۱۱۹۰ میلیارد دلار خسارات به دو کشور خاتمه یافت.[۷۶] مبادلهٔ اسیران جنگی بین دو کشور از سال ۱۳۶۹ آغاز شد. ایران آخرین گروه از اسرای جنگی عراقی را در سال ۱۳۸۱ به عراق تحویل داد.[۸۷] .
ادعای تاریخی
اگر چه حکومت شاه ۱۷ روز پس از کودتای ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ یا کودتای ضدسلطنتی عراق، رژیم جدید را به رسمیت شناخت عبدالکریم قاسم، اروند رود یا «شط العرب» را بخش جدائیناپذیر عراق دانست و تهدید کرد که "اگر حقوق عراق در این آبراه مطابق میل دولت این کشور حل و فصل نشود، حتی آن حاشیه ۵ کیلومتری که در عهدنامه ۱۹۳۷ م / ۱۳۱۶ ش. به ایران واگذار کردیم، پس خواهیم گرفت."[۹۴] . در ۱۸ دسامبر ۱۹۵۹، عبدالکریم قاسم اعلام کرد که عثمانیها محمره را که بخشی از خاک عراق بوده (در زمانی که کشوری بنام عراق وجود نداشته است!!!!) به ایران تحویل دادهاند و بلافاصله پس از آن، عراق شروع به حمایت از جنبشهای تجزیه طلب در ایران کرد.[۹۵] .
رهبری جهان عرب
از زمان به قدرت رسیدن حزب بعث در عراق در سال ۱۹۶۸ میلادی، عراقیها رؤیای رهبری جهان عرب را در سر میپروراندند. از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۰ درآمدهای نفتی عراق افزایش یافت.[۹۶] این موضوع به عراق کمک میکرد تا خلاء ناشی از مرگ جمال عبدالناصر در صدر رهبری اعراب را پر کنند؛ زیرا مصر پس از پیمان کمپ دیوید نفوذ خود در میان اعراب را از دست داده بود.[۹۷]
جزایر سه گانه
در جریان اعمال حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی عراق روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد و از اتحادیه عرب خواست تا آنان نیز چنین کنند. درخواستی که از سوی اتحادیه عرب رد شد. عراق همچنین اعتراض رسمیای به سازمان ملل نوشت که توسط این سازمان نادیده گرفته شد. عراقیها دست به اخراج ۷۰۰۰۰ ایرانیتبار ساکن عراق زدند. در سال ۱۹۷۴ تنش در روابط دو کشور به اوج خود رسید و درگیریهای نظامی مرزی پراکنده کم کم به جنگی تمام عیار تبدیل شد.[۹۸] روابط ایران و عراق از سال ۱۳۴۸ تا پیش از جنگ نیز به شدت تیره و تار بوده و پیش از انقلاب ایران ۱۰۴ مورد درگیری و جنگ بین ایران و عراق اتفاق افتاد[۷۴] که در برخی از آنها از جمله در درگیری ۲۱ بهمن ۱۳۵۲ صدها تن از دو طرف کشته و زخمی شدند. در سال ۱۳۵۳ ده درگیری نظامی بین ایران و عراق روی داد که در آنها هواپیماهای جنگی حضور داشتند. معروف است که شاه در همین سال در جواب به این سؤال که "چرا این قدر هلیکوپتر کبرا میخرید؟، پاسخ داده بود: "از همسایه ام سؤال کنید که چرا این قدر تانک میخرد، من برای هر تانک عراقی یک کبرای آماده پرواز دارم."[۹۹] تنش به قدری بالا گرفت که کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد ناچار به مداخله و اعزام نماینده ویژه به مرزهای دو کشور شد. نتیجه گزارش این نماینده منجر به صدور قطعنامه ۳۴۸ شورای امنیت شد که در آن طرفین ملزم به حل اختلاف مرزی میان خود شدند.[۹۸]
اختلافات مرزی و ادعای عراق بر اروند رود
مهمترین اختلاف مرزی تا یپش از عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر بر سر وضعیت اروند رود بود که پس از انعقاد این قرار داد به این اختلاف پایان داده شده. پیشینه این اختلاف بر اساس مالکیت بر قسمت انتهایی اروند رود به عنوان مرز دو کشور بود. دولت عراق معتقد بود که مرز دو کشور بایستی بر اساس مفاد پیمان قسطنطنیه ۱۹۱۳ تعیین شود اما ایران مرز دو کشور را خط تالوگ یعنی عمیق ترین قسمت رودخانه میدانست. دو کشور یک بار در سال ۱۹۳۴ اختلاف خود را به جامعه ملل ارجاع دادند اما توافقی حاصل نشد. در سال ۱۹۳۷ نخستین معاهده مرزی دو کشور به امضا رسید. بر اساس این قرارداد مرز دو کشور در امتداد ساحل شرقی رودخانه بود اما یک قسمت لنگرگاهی چهار مایلی در کنار آبادان به ایران اختصاص داده شده و در این قسمت خط تالوگ مرز دو کشور را مشخص میکرد. عراق معتقد بود ایران از شرایط داخلی سیاسی نابسامان این کشور در آن زمان برای بهبود وضعیت خود در مذاکرات سود جسته است. ایران هم از این قرارداد ناراضی بود و در دهه ۱۹۶۰ آن را فسخ کرده و خواستار مذاکرات برای تعیین خط مرزی جدید شد و هم زمان با حمایت از شورشیان کرد در شمال عراق این کشور را تحت فشار گذاشت. نهایتاً در عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر عراق خواستههای ایران در زمینه شط العرب را پذیرفت و خط تالوگ برای نخستین بار مرز رسمی دو کشور در این رودخانه شد و ایران هم پس از آن حمایت از شورشیان کرد عراقی را پایان داد. اما پنج سال بعد و پنج روز پیش از آغاز جنگ صدام حسین این قرارداد را فسخ کرده و مدعی شد این پیمان به دلیل عدم رعایت مفاد آن از سوی ایران اعتبار خود را از دست داده است.[۷۵][۱۰۰] بنابراین عراق که در طول سالهای بعد سیاستهای ضد غرب و ضدصهیونیستی را تبلیغ میکرد،[۹۶] در سال ۱۹۸۰ و پس از سقوطِ شاه سیاستِ ایرانیستیزی را در دستورِ کارِ عراقیها قرار داد. سفیر عراق در لبنان در ۱۲ آبان ۱۳۵۸ در مصاحبه با روزنامه النهار بیروت گفت:[۱۰۱] . بهبود شرایط با ایران منوط به تحقق ۳ شرط اصلی است: ۱- تجدیدنظر در پیمان نامه ۱۹۷۵ الجزایر دربارهٔ اروند رود ۲- اعطای خودمختاری به عشایر کرد و بلوچ و عرب ۳- خروج نیروهای نظامی ایران از جزایر سه گانه ایرانی مورد مناقشه و سراسر خلیج فارس . صدام حسین مدعی بود که نظام بعثی از همان ابتدای انعقاد قرارداد مرزی ۱۹۷۵ در زمان شاه، خود را مغبون میدیده.[۱۰۲]
تسلط بر خلیج فارس
صدام متوجه خلاء ناشی از سقوط شاه به عنوان ژاندارم خلیج فارس شده بود و تلاش داشت تا نقشی که پیش از آن محمدرضا پهلوی ایفا میکرد را بر عهده گیرد.[۹۷] او برای اینکار نیاز به مرز آبی کافی و تسلط بر خلیج فارس داشت.[۱۰۳][۱۰۴] به گفته جیمز بیل، دلیل اصلی شروع جنگ و مناقشات سیاسی قبل از آن را بهطور کلی میتوان در «تسلط یافتن بر خلیج فارس» دانست. تحقق این هدف برای مصر و عربستان سعودی و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس چندان ناخوشایند نبود.[۱۰۵]
ضعف ایران پس از انقلاب
به نظر میرسد که باور عمومی در میان مقامات عراق این بود که پس از انقلاب، ایران دچار ضعف شده و برای عراق فرصت مناسبی فراهم آورده تا توازن قبلی قوا در خلیج فارس را با یک حمله نظامی برهم زده و همزمان راه حل جدیدی برای مشکلات عراق با شیعیان جنوب و کردهای شمال این کشور جلوی پای آنان بگذارد.[۱۰۶] . در یک سال اول انقلاب و علیالخصوص بعد از وقوع کودتای نوژه، بسیاری از افسران بلندپایه ارتش تصفیه شدند که باعث از بین رفتن ساختار ارتش شد. عراق بعثی که حکومت وقت ایران را بابت اصطکاکهایش با ایالات متحده و عدم روابط دوستانهاش با شوروی در مظان قرار گرفتن در انزوای سیاسی میدید هرگونه تقابل نظامی با ایران را آسانتر تصور میکرد.[۱۰۷] . نیویورک تایمز در ۲۶ فروردین ۱۳۵۹ یا ۱۹۸۰/۴/۱۵: از زمانی که ایران شاهنشاهی به ایران انقلابی تبدیل شده، نیروهای مسلحش به نیروهای بی انضباطی تبدیل شده اند. بر اساس یک تخمین تمامی هواپیماهای پیشرفته اف-۱۴ تام کت ایران زمین گیر شده اند و تنها نیمی از اف-۴ها و اف-۵های ایران قابل استفاده اند. [۱۰۸] .
موافقت آمریکا
دو ماه پیش از آغاز جنگ، صدام حسین و زیبیگنیو برژینسکی در عمان با یکدیگر دیدار کردند. باور بنی صدر این بود که برژینسکی در این ملاقات به صدام اطمینان داده که ایالات متحده مخالفتی با الحاق خوزستان به عراق ندارد.[۱۰۹]
خطر حکومت شیعی
نگرانیهای روزافزون صدام از یک حکومت شیعه در همسایگی خود که تهدیدی برای کشور خودش با جمعیت پرشمار شیعه محسوب میشد عزم وی را برای تقابل بیشتر با ایران جزم نمود.[۱۰۷]
نظر انگلستان در خصوص اپوزیسیون و جنگ عراق با ایران
گزارش سری دیوید میرز مسئول بخش خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا به تاریخ ۲۵ سپتامبر/ سوم مهر، خبر از سفر بختیار به عراق در آستانه حمله نظامی عراق به ایران ۲۲ سپتامبر/۳۱ شهریور میدهد. در این گزارش عنوان شده که عراق از اپوزیسیون ایرانی خواسته تا در جبهه های نبرد پشت سر نیروهای عراقی حاضر شوند تا دولت خود را در مناطق اشغالی تشکیل دهند . روند این رایزنیها در دیدارهای بعدی لرد جورج براون در آن زمان: معاون سابق وزیر خارجه بریتانیا و نماینده حزب کارگر با مقامات عراقی، بختیار و اویسی در پاریس و مقامات وزارت خارجه بریتانیا ادامه یافت. لرد جورج براون در آخرین روزهای اکتبر ۱۹۸۰ با صدام حسین و طارق عزیز معاون نخست وزیر عراق دیدار کرد. در بازگشت او از بغداد، سفارت بریتانیا در کویت دو گزارش در تاریخ ۲۹ و ۳۰ اکتبر/ هفتم و هشتم آبان، شمه ای از دیدار براون با مقامات عراقی را به لندن ارسال کرد. در گزارش نخست، جورج براون بر اساس گفت و گو با سران عراق عنوان کرد که با توجه به مواضع ضدغربی خمینی و معتدل تر بودن صدام از این جهت، به صلاح حکومت بریتانیا است که با اپوزیسیون ایرانی برای سرنگونی حکومت تهران کمک کند. براون با تشبیه کردن اقدام احتمالی گروه بختیار و اویسی تأکید کرد که آنان میتوانند به شیوه نهضت مقاومت ملی فرانسه در جنگ جهانی دوم، با همکاری با طرف مقابل ضمن استفاده از ضعف حکومت ایران، خوزستان را جدا کرده و حکومت خود را در آن جا شکل دهند.[۱۱۱] .
نابسامانی سیاست خارجی ایران پس از انقلاب و اظهارات نسنجیده مسئولین
پس از پیروزی انقلاب سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی ایران ازیکطرف تحت تأثیر شرایط بحرانی و بیثباتی سیاسی حاکم بر جامعه قرار داشت. از سوی دیگر، به دلیل ماهیت تجدیدنظرطلبانه انقلاب یک نوع سردرگمی و آشفتگی تصمیمگیری و اجرا بر کارگزاران سیاست خارجی کشورحاکم شده بود. اختلافات دولت موقت با شورای انقلاب و بینش و منش رهبر انقلاب نیز بود. در این شرایط، رقبای منطقه ای و قدرتهای بزرگ با احساس خطر از بازتابهای انقلاب در صدد مقابله با آن بودند. قطب زاده در سفر به سوریه سخنان تندی در خصوص عراق ایراد کرد که با توجه به تنش حاکم بر روابط دو کشور، ناشیانه و غیرمتعارف بود. ضمن اینکه هدف و منظور خاصی از انجام این سفرها تعقیب نمیشد. او در اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در اسلامآباد پیشنهاد کرد یک بند به گزارش اجلاس در خصوص محکومیت قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر افزوده شود. بنیصدر در اول فروردین ۱۳۵۹ در سخنرانی قبل از خطبه های نماز در بهشتزهرا گفت: سفیر عراق یک بار پیش من آمد، به او گفتم به رئیس خودت بگو که اگر فکر کنید تیر و تفنگ دشمن، ما را ناراحت میکند، ابداً؛ چون اینها برای ما مثال نقلونبات میباشد و هیچ ناراحت نیستیم. ما در مورد اینکه شما دست تان را از وطن ما کوتاه بکنید مذاکره نمیکنیم… ملت برادر ما عراق هم بداند همانطور که ما میتوانیم نماینده ابرقدرت آمریکا را بیرون کنیم، میتوانیم با توطئه های بینالمللی هم مبارزه کنیم. آنها هم میتوانند این کار را بکنند و زودتر کلک صدام حسین را بکنند.
زمانی که مقامات عراقی شروطی را همچون خروج بیقیدوشرط از سه جزیره، بازگرداندن وضعیت اروند به شرایط قبل از معاهده ۱۹۷۵ و به رسمیت شناختن عرب بودن مردم خوزستان و عنوان عربستان برای آن را برای پایان دادن به مخاصمه مطرح کردند؛ قطبزاده در اقدامی تلافی جویانه که حاکی از انفعال و بیبرنامگی بود؛ سه شرط را برای حل اختلافات با عراق مطرح کرد: نابودی رژیم صدام حسین - پیوستن عراق به کشورهای ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی - آزادی تمام زندانیان سیاسی عراق و مردم این کشور و در رأس آنها آیت الله صدر - قطبزاده اعلام کرد تا حصول شروط مذکور از پای نخواهد نشست.[۱۱۲] . در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۹–۳۰ آوریل ۱۹۸۰ صادق قطب زاده وزیر خارجه وقت در مصاحبه با رادیو مونت کارلو گفت: همه دول خلیج فارس از نظر تاریخی جزوی از ایران بودهاند.[۱۱۳] .
رد سفیر حسن نیت صدام حسین توسط روح الله خمینی
صدام در ابتدای انقلاب آخر بهمن ۱۳۵۷ موسی موسوی اصفهانی را برای دیدار با روح الله خمینی برای آشتی و دلجویی نسبت به رفتار خود زمانی که خمینی در عراق بوده است به ایران فرستاد. موسی پیام صدام را که حاکی از آمادگی عراق برای همکاری با حکومت اسلامی در ایران بود به روح الله خمینی رساند، ولی پاسخ خمینی منفی بود. صدام پیغام داده بود از رفتار خود پوزش میخواهد. آماده همه گونه جبران و همکاری با دولت جدید است.[۱۱۴][۱۱۵] بنی صدر در مصاحبه سال ۲۰۰۴ با حسین دهباشی میگوید خمینی گفت صدام میخواهد از ما مشروعیت بگیرد. او مشروعیت ندارد و شش ماه بیشتر در عراق باقی نخواهد بود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هفته دفاع مقدس
ادامه مطلب را ببينيد
ادعای عدم اجرای مفاد قرارداد الجزایر
پاسخ ارتش ایران به حملات عراق به قصر شیرین و مهران غرب روزنامه اطلاعات ۱۵ شهریور ۱۳۵۹ [۱۱۶] . بر اساس قرارداد ۱۹۷۵ بین ایران و عراق قرار بود ارتفاعات میمک سیف سعد ، زین الکش زین القوس و سیف ابوعبیده در ازای نیمی از شط العرب به عراق واگذار شود اما در عمل به دلیل ناتمام ماندن عملیات میله گذاری مرزی بین طرفین در سال ۱۳۵۶، مرز تا حد زیادی نامشخص باقی ماند.[۱۱۷] . در ۱۵ شهریور ۱۳۵۹، دولت عراق دولت ایران را تهدید کرد که در صورت عدم واگذاری مناطق مزبور، ۱۱۵ مایلی مناطق قصرشیرین را تصرف خواهد کرد چون منطقه میمک از جمله مناطقی است که در قرارداد الجزایر ذکر شده است که در خاک عراق قرار دارد.[۱۱۸] در ۱۰ سپتامبر ۱۹۸۰ (۱۹ شهریور ۵۹) دولت عراق کنترل ارتفاعات میمک یا همان سیف سعد را اعلام کرد.[۱۱۹][۱۲۰][۱۲۱] ادعای عراق این بود که ایران با پس ندادن مناطق مزبور عملاً قرارداد الجزایر را زیر پا گذاشته و در ادامه آن صدام حسین نیز در ۱۷ سپتامبر برابر با ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ پایان تعهد خود به عهد نامه الجزایر را اعلام کرد.[۱۲۲][۱۲۳] .
سیاست صدور انقلاب اسلامی ایران
رهبران جمهوری اسلامی رسماً اعلام میکردند که به سیاست صدور انقلاب ایران به سایر کشورها میاندیشیدند.[۱۲۴] روحالله خمینی در نخستین سالگرد پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۸ اظهار داشت: ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم[۱۲۵] .
حمایت ایران از شیعیان و کردهای عراق
پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، عراق برخی ناآرامیهای سیاسی را زیر سر سید محمد باقر صدر و با حمایت و تشویق ایران میدانست. صدام حسین، از وجود یک همسایه انقلابی شیعه در مرزهای شرقی خود احساس خوبی نداشت.[۱۲۶] مسئولان عراق پیش از آغاز یورش بارها ایران را به اقدامات تجاوزگرانه نسبت به عراق و دخالت در امور داخلی خود از جمله حمایت از حزب غیرقانونی الدعوه متهم میکردند.[۱۰۰] . حکومت عراق نیز متهم میشد که به اقدامات تجاوزگرانه از جمله حمایت علنی از شورشیان جدایی خواه در خوزستان و قول کمک به آنها برای آزادی . عربستان ، نامی که حکومت عراق بر این استان نهاده بود، میپردازد و دریادار احمد مدنی استاندار وقت خوزستان گفته بود که عراق برای شورشیان سلاح ارسال میکند. در چندین مورد حتی نیروهای عراق حملاتی را به شهرهای مرزی ایران ترتیب دادند که یکی از آنها یورش به شهری در استان کردستان در ژوئن ۱۹۷۹ و دیگری به شهر صالح آباد در جنوب بود که چندین کشته به جا گذاشت. در نیمه اول سال ۱۹۸۰ (سال ۱۳۵۹) چندین درگیری مرزی دیگر هم بین دو کشور رخ داد.[۱۰۰] .
تسخیر سفارت آمریکا
جریان گروگانگیری سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، رژیم جمهوری اسلامی را در صحنهٔ سیاست جهانی منزوی ساخت. موضعگیریها و مخالفتهای وسیعی در سراسر جهان علیه گروگانگیری و اشغال سفارت آمریکا، جریان داشت. انزوای سیاسی بینالمللی و ترسیم چهرهٔ نامطلوب از حکومت اسلامی ایران در مجامع بینالمللی زمینه دیگری بود که به نوبهٔ خود در قطعیت بخشیدن به تصمیم رژیم عراق به حملهٔ نظامی به ایران نقش داشت. ابعاد عمل گروگانگیری برای دولت و مردم آمریکا و صدمات روانی که به آنها وارد آمده بود، بیش از آن بود که روح الله خمینی و پیروان او تصور میکردند. روح الله خمینی با تأیید عمل گروگانگیری و با طرح این شعار که این عمل انقلابی است بالاتر از انقلاب اول کشور را تا آستانهٔ حملهٔ نظامی آمریکا به ایران سوق داد. مردم آمریکا که از زمان جنگ ویتنام با بدبینی به اعمال دولت خود نگاه میکردند، این بار یک صدا و متحد از دولت خود حمایت مینمودند و به انجام اقدامات تلافی جویانه تشویق میکردند. طرح یک عملیات گستردهٔ نظامی علیه ایران در دستور کار کاخ سفید قرار گرفت. آنچه موجب توقف اجرای آن شد، پیاده شدن بیش از ۶۰ هزار نیروی نظامی شوروی در ۲۶ دسامبر ۱۹۷۹ در افغانستان بود.[۱۲۷][۱۲۸]
عکس العمل ایران به واقعه تصرف مسجدالحرام
پس از تصرف مسجدالحرام در آبانماه ۱۳۵۸ ملک فهد در مصاحبه با مجله نیوزویک گفت: «گروهی که مسجد را تسخیر کردند، افراد کافری بودند که از اسلام تعبیر غلطی دادند» ولی رادیو ایران رژیم سعودی را مخالف اسلام و نمونه دیگری از تسلط شاهان و فساد آنان معرفی نمود که جرقههای انقلاب در آن مشاهده گردیده است و تسخیرکنندگان مسجد الحرام را مسلمانان مترقی ستمدیده دانست و عمل آنان را تأیید کرد.[۱۲۸][۱۲۹] .
حمایت الدعوه از انقلاب اسلامی ایران
در مهر – آبان ۱۳۵۷ / اکتبر ۱۹۷۸ حزب الدعوة طی بیانیه ای حمایت کامل خود را از انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد. محمد مهدی آصفی به پاریس رفت و ضمن دیدار با خمینی پشتیبانی حزب را از ایشان به اطلاع وی رساند.[۱۳۰] .
انتفاضه (تظاهرات) ۱۷ رجب
در پی دستگیری سید محمد باقر صدر در ۲۲ خرداد ۱۳۵۸ / ۱۲ ژوئن ۱۹۷۹، حزب الدعوة تظاهرات گستردهای در سراسر عراق برپا کرد که در نتیجهٔ آن صدها تن دستگیر شدند. این قیام به انتفاضهٔ ۱۷ رجب معروف شد. رژیم بعث ۱۲۰۰ تن از بازداشت شدگان را محاکمه کرد که ۸۶ تن از آنها به اعدام محکوم شدند.[۱۳۱] سرکوب قیام سبب شد حزب الدعوة خط مشی مسلحانه را در پیش گیرد. حزب شاخهٔ نظامی خود را تأسیس کرد که چند تن از رهبران حزب بر آن نظارت داشتند.[۱۳۲] . پس از دستگیری یا متواری شدن برخی از رهبران حزب به خارج از عراق، عبدالامیر منصوری در خرداد – تیر ۱۳۵۸ / ژوئن ۱۹۷۹ با ساماندهی دوبارهٔ حزب، رهبری آن را بر عهده گرفت.[۱۳۳] .
انتقال مرکز فعالیت حزب الدعوه به ایران
در ۲۵ تیر ۱۳۵۸ / ۱۶ ژوئیه ۱۹۷۹، با به قدرت رسیدن صدام حسین روند سرکوب حزب شدت گرفت. واکنش حزب مبارزهٔ مسلحانه بود. رژیم اعضای حزب را دستگیر و صدها تن از آنان را پس از محاکمه فرمایشی اعدام کرد.[۱۳۴] سپس حزب الدعوة مرکز فعالیت خود را به ایران منتقل کرد. محمد مهدی آصفی در تابستان ۱۳۵۸ش / ۱۹۷۹ به ایران آمد. او و سایر رهبران حزب تصمیم گرفتند ساختار تشکیلاتی را بازسازی کنند و رهبری حزب را از فردمحوری که در زمان محمد هادی سبیتی بود خارج کنند. بنا بر این، شورای مرکزی حزب با عضویت محمدهادی سبیتی، علی کورانی، محمدمهدی آصفی، سید مرتضی عسکری و سید کاظم حائری فقیه الدعوة شکل گرفت.[۱۳۵] .
ترور طارق عزیز
حمایت نظامی ایران از شورشیان کرد و شیعه عراق که به ترور نافرجام مقامات ارشد حکومت عراق منجر شد به اختلافات دامن میزد.[۱۳۶] . در ۱۲ فروردین ۱۳۵۹ - اول آوریل ۱۹۸۰ در حالی که دانشجویان در دو طرف در دانشگاه برای پذیرایی از طارق عزیز ایستاده بودند در مقابل در دانشگاه المستنصریه توسط فردی بنام سمیر نورعلی با پرتاب یک بمب دست ساز ترور شد. تعدادی از دانشجویان مجروح شدند و مهاجم توسط محافظان کشته شد طارق عزیز جراحت سطحی برداشت. سپس صدام به دانشگاه آمد و گفت: ما بر شانه های مرگ میرقصیم. پس از آن دولت عراق ادعا کرده که این ترور از سوی ایران حمایت شده و حزب الدعوه را به انجام ان متهم کرد. مدتی بعد الدعوه اقدام به ترور لطیف نصیف الجاسم وزیر فرهنگ و اطلاعات عراق کرد که باعث واکنش تند عراق و اخراج هزاران شیعه عراقی به ایران شد.[۱۳۷] . در ۱۶ فروردین ۱۳۵۹–۵ آوریل ۱۹۸۰ محمد باقر صدر و خواهرش بنت الهدی صدر توسط حکومت عراق دستگیر شدند. در ۹ آوریل ۱۹۸۰–۲۰ فروردین ۱۳۵۹ هردو شکنجه و کشته شدند.[۱۳۸][۱۳۹][۱۴۰] .
تلاش برای مقابله و براندازی صدام حسین
در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ خمینی در پیامی دربارهٔ قطع رابطه آمریکا با ایران دربارهٔ صدام گفت:[۱۴۱] . صدام حسین که همچون شاه مخلوع چهره قبیح غیراسلامی و انسانی خود را نشان داده و به هدم اسلام و حوزه مقدسه نجف کمر بسته و با مسلمانان مظلوم برای رضای کارتر، آن کند که مغول کرد و با علمای اسلام خصوصاً آیت الله آقای سید محمدباقر صدر، آن کند که رضاخان و محمدرضا پهلوی با علما و روحانیون و سایر طبقات کردند، باید بداند که با این اعمال ضداسلامی، گور خودش و رژیم تحمیلی غیرانسانی و غیرقانونی بعث را با دست خود میکند. ملت شریف عراق! شما اخلاف آنان هستید که انگلیس را از عراق راندند؛ بپا خیزید و قبل از آنکه این رژیم فاسد همه چیز شما را تباه کند، دست جنایتکار او را از کشور اسلامی خود قطع کنید. ای عشایر فرات و دجله! همه با هم و با همهٔ ملت اتحاد کنید و این ریشهٔ فساد را قبل از آنکه فرصت از دست برود، قلع و قمع نمایید و برای خدا دفاع از کشور اسلامی خود و از اسلام مقدس نمایید که خدا با شماست. ای ارتش عراق! اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنید و به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده است قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک، مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است. در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹ خمینی در جمع فرماندهان بسیج ضمن سخنانی ارتش عراق را به کودتا علیه صدام تشویق کرد:[۱۴۲] . صاحب منصبهای خوب ما داریم در عراق. صاحب منصبهای صحیح و متدین هستند. خود آنها کودتا کنند و این را از بین ببرند؛ و حرام است بر آنها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند؛ و باید قیام کنند بر ضد او و مملکت خودشان را اسلامی کنند و حکومت خودشان را اسلامی کنند و قواعد هم اسلامی باشد . در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۹ خمینی در پیام خود به مناسبت کشته شدن سید محمد باقر صدر بار دیگر بر قیام مردم و ارتش عراق علیه صدام تأکید کرد:[۱۴۳] . عجب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاهها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول اللّه ـ صلیالله علیه و آله ـ وارد میشود بیتفاوت بگذرند و به حزب بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند؛ و عجب تر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند. من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجهداران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ یا از پادگانها و سربازخانهها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکهٔ ننگ را از کشور عراق بزدایند . رهبران ایران هم در بخش عربی رادیو دولتی این کشور به بدگویی شدید از حکومت بعث عراق پرداخته و آن را یک حکومت ضداسلامی و دست نشانده قدرتهای امپریالیستی معرفی میکردند.[۱۰۰] . عبدالجبار محسن سخنگوی پیشین فرماندهی کل قوای عراق میگوید: رهبر ایران آشکارا از مردم عراق میخواست تا به روی پشت بامها بروند، شعار الله اکبر سردهند و نظام عراق را ساقط کنند.[۱۱۴] . مسئولان ایران دخالت در امور داخلی عراق را حق خود میدانستند. وقتی بنی صدر حدود شش ماه بعداز شروع جنگ اعلام کرد مایل است با عراق صلح کند. هاشمی رفسنجانی ضمن اظهار ناخرسندی از گفته بنی صدر[۱۴۴][۱۴۵] به دیدار آیت الله خمینی رفت و خمینی ضمن ابراز تمایل به پایان جنگ، از این که شاید در صلح نامه شرط شود که نباید به ملت عراق علیه صدام کمک کنند، اظهار نگرانی کرده بود[۱۴۶] .
حمله به کنسولگری عراق در خرمشهر
صدام حسین در سخنرانی خود در اجلاس سران اسلامی رباط در ژانویه ۱۹۸۱ اعلام کرد که کنسولگری عراق در خرمشهر چند بار در تاریخهای ۱۱ و ۲۶ اکتبر و یکم و هفتم نوامبر ۱۹۷۹ (مهر و آبان ۱۳۵۸) مورد حمله قرار گرفت. در و پنجره آن شکسته شد و محافظان و کارمندان او کتک زده شدند و به اسناد آن دستبرد زده شد تادولت عراق را مجبور به تعطیلی آن کنند.[۷۹][۱۴۷]
ادعای توپ باران مناطق مرزی عراق
در ۴ سپتامبر ۱۹۸۰–۱۳ شهریور ۱۳۵۹ عراق ایران را متهم به بمباران شهرهای عراق کرد و با این ادعا صدام در ۱۷ سپتامبر یا ۲۶ شهریور اقدام به لغو عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر نمود و اعلام کرد که تمام شط العرب متعلق به عراق است.[۷۸] صدام حسین در سخنرانی خود در اجلاس سران اسلامی رباط در ژانویه ۱۹۸۱ ادعا کرد: در ۴ سپتامبر ۱۹۸۰ نیروهای ایرانی با استفاده از توپخانه سنگین ۱۷۵ میلیمتری آمریکایی خود شهرهای بیدفاع زرباطیه و مندلی و خانقین و میدان نفتخانه را بهطور وحشیانه ای کوبیدهاند که باعث خسارتهای مالی و جانی زیادی شده است. آنها این عملیات را از زین القدس و سیف سعد و سیف ابوعبیده انجام دادهاند که طبق معاهده الجزایر متعلق به عراق هستند و باید به عراق پس داده میشدند.[۷۹]
پاسخ ندادن به تلاش صدام برای مذاکره
سیاست اولیه عراق که از تحریکات حکومت ایران در بین شیعیان عراق نگران بود سیاست دیپلماسی و دوستی دو کشور بود. در همین راستا صدام حسین دو مرتبه تلاش داشت تا با ایران وارد گفتگو شود. یک بار طی ارسال نامه ای به مهدی بازرگان که مورد توجه مقامات حکومت قرار نگرفت و مرتبه بعدی طی تلاش برای گفتگو با ابراهیم یزدی وزیر امورخارجه وقت در نشست ششم جنبش عدم تعهد ۳ تا ۹ سپتامبر ۱۹۷۹ در کوبا بود. وی طی گفتگوی خود با یزدی از عزم عراق برای رابطه دوستانه با حکومت ایران میگوید و متقابلاً یزدی نیز بر اهمیت این موضوع تأکید میکند. دولت بازرگان اما توانایی پیگیری گفتگوها را نداشت چرا که این مسئله با مخالفت قاطع خمینی که عزم خود را بر براندازی حکومت صدام جزم کرده بود مواجه شد. حسینعلی منتظری در این خصوص از ترس کشورهای اطراف از انقلاب ایران و فضای سیاسی حاکم بر آن روایت کرد. وی طی گفتگوی خود با خمینی عنوان میکند که بهتر است ایران هیئتهای حسن نیت را جهت اعلام دوستی و روابط پایدار مسالمت آمیز به کشورهای منطقه بفرستد. بهخصوص که زمزمههای برخورد نظامی از سوی کشور عراق به گوش میرسید. وی به نقل از خمینی میگوید که در پاسخ به اظهاراتش مبنی براینکه نمیتوان دور کشور دیوار کشید و دول اطراف پس از انقلاب ایران و نشانههای تلاش برای صدور انقلاب دچار واهمه شده اند درپاسخ از خمینی شنیده است که: نخیر؛ ما میخواهیم دور کشور دیوار بکشیم. [۱۴۸][۱۴۹][۱۵۰] . عراق مدعی بود که وارد یک جنگ دفاعی شده و از حق مشروع خود برای دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی و بازپسگیری اراضی خود با توسل به زور استفاده میکند. آنها معتقد بودند که حکومت ایران تمام راه های حل مسالمت آمیز اختلافات دو کشور را مسدود کرده است.
بیتوجهی به اخطارهای کشورهای خارجی راجع به احتمال شروع جنگ
عباس امیر انتظام نیز روایت میکند که سازمان اطلاعاتی ایالات متحده حداقل دو مرتبه نسبت به تحرکات عراقیها و عزمشان برای حمله به ایران هشدار میدهند، هشداری که درطی جلسه ای با بازرگان و یزدی مطرح میشود اما آنها علاقه چندانی نشان نمیدهند چرا که آنها خود معتقد بودند از سطح تحرکات و تهدیدها آگاهند. همچنین ابوالحسن بنی صدر مدعی میشود حداقل دو مرتبه خمینی را در جریان احتمال حمله عراق قرار میدهد که با بی میلی وی مواجه میشود.[۱۰۷][۱۵۱][۱۵۲][۱۵۳] . یک سال پیش از جنگ، آمریکا دولت مهدی بازرگان را از احتمال بروز جنگ باخبر کرده بود. مقامات آمریکایی گزارش دادند: مانورهایی با حضور مشترک یگانهایی مختلف و تمرینهایی برای گسیل و حرکت سریع یگانهایی بزرگ در مسیر شط العرب "اروند رود" رودی که مشخص کننده جنوبی ترین بخش مرز میان عراق و ایران است، در جریان است. عراق هم چنین مقادیر عظیمی ابزارآلات و تمهیدات جنگی را در این منطقه دارد جاساز میکند، این ابزارآلات و تمهیدات را پنهان و استتار میکند و مشغول اجرای طرحهای مهندسی نظامیای است که حمله به ایران را برایش تسهیل خواهند کرد.[۱۵۴] ..
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هفته دفاع مقدس
ادامه مطلب را ببينيد
قوای طرفین
در ابتدای جنگ نیروی هوایی و نیروی دریایی ایران بزرگتر بود و عراق نیز نیروی زمینی بزرگتری در اختیار داشت. اما در طول سالهای جنگ قدرت نظامی ایران از نظر تجهیزات کاهش و قدرت نظامی عراق افزایش یافت. در آغاز جنگ (سال ۱۹۸۰) ارتش عراق دارای ۴۴۳۰۰۰ نیروی انسانی بود و ایران ۳۹۰۰۰۰ ارتشی داشت. عراق ۲۷۵۰ تانک و ایران ۱۷۳۵ تانک داشت. عراق ۳۳۹ هواپیمای نظامی و ایران ۴۴۷ هواپیما داشت،[۶۹] هشت سال بعد (سال ۱۹۸۸) عراق دارای یک میلیون نفر نیروی انسانی بود و ایران ششصد هزار نفر در اختیار داشت. عراق ۴۰۰۰ تانک در مقابل ۱۰۰۰ تانک ایران داشت. عراق ۶۰۰ هواپیما و ایران تنها ۵۰ هواپیمای جنگی قابل پرواز داشت.[۱۵۵] در پایان جنگ سال ۱۹۸۸ نیروی هوایی عراق با ۶۰۰ هواپیمای جنگی از انواع میگ-۲۹، سوخو-۲۴ و داسو میراژ اف۱، به ششمین نیروی هوایی عظیم جهان تبدیل شد.[۱۵۶] .
نیروهای عراق
ارتش عراق در آغاز جنگ، یک ارتش کاملاً وابسته به شوروی بود. ۸۵ درصد از تجهیزات این ارتش، طی ۵ سال پیش از جنگ از شوروی خریداری شده بود. صنایع نظامی فرانسه دومین صادرکننده تجهیزات و ادوات نظامی به عراق بودند. پس از این دو کشور، کشورهایی مانند برزیل، اسپانیا و ایتالیا قرار داشتند.[۱۵۷] . عراق جنگ را در حالی آغاز کرد که زرادخانههای این کشور پر از سلاح بود؛ ولی این کشور با بحران کمبود قطعات یدکی مواجه بود و در آغاز جنگ شوروی تنها بخش کوچکی از قطعات مورد نیاز عراق را تأمین میکرد؛ ولی پس از شکست عراق در مرحله اول جنگ و از سال ۱۹۸۲، شوروی دوباره به مهم ترین متحد نظامی عراق تبدیل شد.[۱۵۷] تا این مقطع عراق قطعات ساخت شوروی و مورد نیاز خود را از کشورهایی مانند کره شمالی، مصر، چین و یوگسلاوی تأمین میکرد. همزمان سلاحهای زیادی از جمله موشکهای اگزوسه از فرانسه خریداری شد. فرانسه همچنین تا پیش از آنکه تولید نوع مخصوص ضد کشتی هواپیماهای میراژ اف-۱ به پایان رسد، پنج فروند جنگنده ضدکشتی سوپر اتاندارد خود را به عراق اجاره داد که در جنگ نفتکشها و حمله به جزیره خارگ مورد استفاده قرار گرفتند.[۱۵۸] . خلبانان عراقی، دستکم در نبردهای هوایی بسیار پائین تر از استانداردهای غربی رفتار میکردند. در واقع یکی از مهمترین مشکلات عراق در طول جنگ نداشتن نیروی انسانی کارآزموده برای استفاده از سلاحهای مدرنی بود که به دست میآورد. عراق هیچ گاه نتوانست از حداکثر ظرفیت این سلاحها استفاده کند. برای نمونه ۴ سال پس از تحویل هواپیماهای سوخو-۲۴ به عراق، هیچ کدام از این هواپیماها بهره برداری نشده بودند.[۱۵۹] حتی امروز نیز نمیتوان تخمین زد که چه تعداد از عراقیهای کشته شده در طول جنگ، مستقیم و در اثر رویارویی با ایران کشته شده اند و چه تعداد از آنان در اثر ضعف فرماندهی یا اشتباه در استفاده از تسلیحات پیشرفته.[۱۶۰] . مشکل عدم بهره برداری صحیح از تسلیحات پیشرفته فقط در نیروی هوایی این کشور وجود نداشت. برای نمونه خدمه عراقی گونهای از تانکهای ساخت شوروی، در طول جنگ هرگز از سیستم دید در شب این تانکها استفاده نکرده بودند. چرا که آنها درک نمیکردند که تانکهای آنان به چنین سامانه ای مجهز است.[۱۶۱] تا سال ۱۹۸۳ عراق حدود ۲۰۰ هواپیمای خود را از دست داده بود و بیشتر این خسارت نه در جنگ با ایران، بلکه در اثر تصادفات و سوانح غیر جنگی و مشکلات تعمیر و نگهداری به وجود آمده بود.[۱۵۹] . خلبانان ایرانی در طول جنگ ایران و عراق نه تنها با عراقیها میجنگیدند، بلکه با خلبانانی با ملیتهای دیگری از سراسر دنیا روبه رو بودند. خلبانان برخی از میگهای ۲۱ و میگهای ۲۳ عراق مصری بودند و خلبانان برخی از میراژهای اف-۱ بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۶ بلژیکی، آفریقای جنوبی، استرالیایی و در یک مورد حتی آمریکایی نیز بودند، همچنین خلبانانی از شوروی و آلمان شرقی به عنوان خلبان میگ-۲۵ در عملیاتها شرکت داشتند. بهعلاوه خلبانان فرانسوی و اردنی نیز به عنوان معلم خلبان کار میکردند. بیشتر گزارشهایی که دربارهٔ استقرار خلبانان شوروی در عراق است حکایت از آن دارد که این خلبانان دائماً با اف-۱۴ها برخورد داشته و چندین میگ-۲۵ با خلبان روس سرنگون شده است. معمولاً شوروی چندین خلبان با تجربه خود را برای عملیات میفرستاد.[۱۶۲] .
عملیات چلچراغ - عملیات آفتاب - عملیات مرصاد
در سال ۱۳۶۵ و پس آنکه دولت فرانسه خواهان خروج مسعود رجوی و سایر مجاهدین از این کشور شد، این گروه مقر خود را از پاریس به بغداد منتقل کرده و در اردوگاهی بنام قرارگاه اشرف مستقر شدند. صدام با استقبال از این حضور با دادن تجهیزات نظامی از آنان حمایت کرد. در طول جنگ عراق و ایران پس از سال ۱۳۶۵ مجاهدین به عنوان بخشی از نیروهای حامی عراق در جنگ با ایران قرار گرفتند. در سال ۱۳۶۶ مجاهدین، ارتش آزادی بخش ملی را به منظور سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، ایجاد کرده و با همراهی با ارتش عراق در جنگ عراق علیه ایران تا پایان جنگ بیش از صد رشته عملیات نظامی صورت دادند.[۱۶۳] . این سازمان در سال ۱۳۶۷ و پس از ناتوانی ایران در عملیتهای گوناگون و شکستهای پی در پی با پشتیبانی ارتش عراق دو عملیات آفتاب، چلچراغ (با هدف تصرف شهر مرزی مهران به منظور کنترل میدانهای نفتی آن و همچنین روستاهای کرد در منطقه) با موفقیت انجام دادند. این گروه همچنین پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران و پیش از اجرایی شدن آتشبس، عملیات فروغ جاویدان در تلاش برای رسیدن به تهران و سقوط جمهوری اسلامی طراحی کرد که با عملیات متقابل ایران عملیات مرصاد مواجه شد.
نیروهای ایران
ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و بسیج
تجهیزات
در طول دهه هفتاد میلادی، ایران یکی از بزرگ ترین واردکنندگان تجهیزات نظامی بود. بخش عمده ای از این تجهیزات پیشرفته همچون هواپیماهای اف-۱۴، تجهیزات الکترونیکی و موشکهای فونیکس از ایالات متحده وارد میشد. آلمان غربی در ساخت بزرگترین زرادخانه اصفهان مشارکت داشت و انگلستان به ایران اسلحه میفروخت. برخی تجهیزات پدافند هوایی و ترابری نظامی ایران نیز از شوروی تأمین میشد. این روند با وقوع انقلاب ایران متوقف شد و نیروهای نظامی ایران را در موقعیت دشواری قرار داد. ایران برای دور زدن این تحریم تسلیحاتی روشهای زیر را به کار گرفت.[۱۵۸] . تلاش برای خرید قطعات یدکی مورد نیاز از هر منبع ممکن (مانند اروپای غربی، کره جنوبی، تایوان و حتی اسرائیل ( در ماجرای ایران کنترا که این قطعات را داشتند یا آن را تحت لیسانس آمریکا تولید میکردند. ایران ناچار بود این قطعات را با قیمت گران و از بازار آزاد تهیه کند.[۱۵۸] . خرید لوازمی که خارج از حوزه تحریم تسلیحاتی بودند و تبدیل آن به تجهیزاتی که کاربرد نظامی داشتند. برای نمونه میتوان به هواپیماهای سوئیسی، بالگردهای هلندی، کامیونهای آلمانی، مهمات ساخت چک اسلواکی، زره پوشهای مجارستان، زره پوشها و مهمات لهستان و خودروهای رومانیایی خریداری شده توسط ایران اشاره کرد.[۱۵۸] . خرید موشک از لیبی و همزمان و بدون اطلاع لیبی، آموزش یک گروه از نیروهای ایران در سوریه برای شلیک موشک. این گروه همان افرادی هستند که با محوریت حسن طهرانی مقدم تولید موشک در ایران را پایه گذاری کردند[۱۶۴] که شرح آن در کتاب خط مقدم، به شکل روایتی داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی در ایران، توسط انتشارات تعالی اندیشه منتشر شده است.[۱۶۵][۱۶۶]
پاکسازی ارتش پس از انقلاب
یکی از مشکلات ایران در ابتدای جنگ، مسئله فرماندهان ارتش این کشور بود. از دید حکومت انقلابی ایران، از میان فرماندهان نظامی زمان پهلوی، تنها تعداد معدودی که در زمان دولت ملی محمد مصدق از فرماندهان بودند یا کسانی که مخالف حکومت شاه بودند مناسب پستهای فرماندهی نظامی بودند.[۱۶۷] چهل هزار مستشار آمریکایی که به عنوان آموزش با ارتش ایران همکاری میکردند با وقوع انقلاب از کشور اخراج شده بودند، تعداد زیادی از فرماندهان نظامی فرار کرده، بازنشسته شده یا برکنار شده بودند، نظام سربازگیری ناکارا شده بود و بخشی از نیروهای نظامی کشور درگیر ناآرامیهای داخلی مانند گنبد کاووس شده بودند.[۱۶۸] به علاوه برخی مصوبات دولت موقت همچون ضرورت خدمت نیروهای ارتشی در زادگاهشان و نیز اعطای مجوز استعفا به افسران ارتش باعث شد تا ارتش نتواند از بسیاری از قابلیتهای خود استفاده کند.[۱۶۹] . در فاصله میان بهمن ۱۳۵۷ تا مهر ۱۳۶۱، دهها تیمسار و افسر ارشد نظامی تعویض، کشته یا برکنار شدند. محمدولی قرنی در تهران ترور شد . ولیالله فلاحی در یک سانحه سقوط هواپیما کشته شد. سپهبد سعید مهدیون به جرم شرکت در کودتای نوژه اعدام و سرلشکر باقری نیز زندانی شد . سرهنگ فکوری که پنجمین فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به هنگام شروع جنگ بود همراه با سرتیپ فلاحی کشته شد. دریادار مدنی استعفا داد و از کشور خارج شد و بالاخره دریادار بهرام افضلی که چهارمین فرمانده نیروی دریایی ایران به هنگام شروع جنگ بود به جرم عضویت در حزب توده ایران در اردیبهشت ۱۳۶۲ دستگیر شد و به اتهام جاسوسی به همراه ۹ نفر دیگر از افسران بلندپایه ارتش در اسفند سال ۱۳۶۲ تیرباران شدند. اینها نمونه هایی از فرماندهان نظامی است که به دلایل مختلف تعویض شده بودند.[۱۷۰] .
تأسیس سپاه پاسداران
در این بین سپاه پاسداران نیز نیرویی تازه تأسیس متشکل از جوانان بود که امکانات و توانایی لازم برای جنگ را نداشت. فرماندهان رده بالای سپاه را غالباً جوانان کم تجربه تشکیل میدادند که از اصول کلاسیک رزم بیاطلاع بودند.[۱۷۱] برای نمونه محسن رضایی زمانی که در سال ۱۳۶۰ به فرماندهی کل سپاه منصوب شد، تنها ۲۷ سال سن داشت و تحصیلات او نیز دیپلم دبیرستان بود.[۱۷۲] .
استفاده از معاندین عراقی
در سال ۱۹۸۲، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق با پشتیبانی ایران در این کشور تأسیس شد و ایران شورشیان عراقی را برای مبارزه علیه کشور خود در این مجلس بسیج کرد.[۱۷۳] سپاه بدر که توسط سید محمدباقر حکیم تأسیس شد شاخه نظامی مخالفان عراقی شد.[۱۷۴] حزب الدعوه که در ایران حضور داشت و مورد حمایت دولت ایران بود علیه عراق فعالیت میکرد.[۱۷۵] .
آمار بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس
در شهریور ۱۳۹۳ در آستانه سالگرد شروع جنگ هشت ساله ، سرهنگ مجتبی جعفری جانشین بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس گفت که پنج میلیون ایرانی در جنگ شرکت داشتند که ۱۹۰ هزار نفر کشته و ۶۷۲ هزار نفر زخمی شدند. ۴۲ هزار نفر از نیروهای ایرانی هم که به اسارت نیروهای عراقی درآمده بودند بعد از جنگ آزاد شدند. ۲۱۷ هزار نیروی ارتش، ۲ میلیون و ۱۳۰ هزار نیروی بسیج به همراه ۲۰۰ هزار نیروی سپاه پاسداران، شهربانی و ژاندارمری در جنگ شرکت داشتند.[۱۷۶] . در جنگ ۴۸ هزار ارتشی، ۸۵ هزار بسیجی، بیش از ۳۳ هزار دانش آموز، بیش از سه هزار و ۵۰۰ دانشجو، سه هزار و ۳۱۷ روحانی، ۸۸ مسیحی، ۱۸ کلیمی و ۹ زرتشتی کشته شدند. علاوه بر این دو هزار تبعه غیر ایرانی نیز که همراه با نیروهای ایرانی میجنگیدند در جنگ هشت ساله کشته شدند.[۱۷۶]
روند جنگ
روند جملات پراکنده عراق به ایران در ماههای قبل از شروع جنگ شروع شده بود. تا پیش از آغاز جنگ ایران بر اساس گزارشهای ستاد عملیت مشترک عرب ایران عراق بارها شهرهای قصر شیرین و مهران غرب و … مورد حمله قرار داده و هواپیماهای میگ و هلیکوپترهای عراقی در آسمان ایران حضور داشته اند که بعضاً با شلیک پدافند ایران ساقط شده اند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هفته دفاع مقدس
ادامه مطلب را ببينيد
آغاز جنگ و حمله عراق به ایران
مقالههای اصلی: نبرد خرمشهر، حصر آبادان، و حمله عراق به ایران
عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ حمله به ایران را آغاز کرد. نیروهای عراقی به گونه ای برنامه ریزی کرده بودند که نواحی بزرگی از غرب ایران را اشغال کنند. دو ساعت پس از اولین حمله هوایی عراق که با ۱۲۰ جنگنده و همزمان با حمله زمینی انجام شده بود، عملیات سایه البرز کمان ۹۹ بعد از عملیات انتقام، اولین عملیات هوایی گسترده ای بود که توسط نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از حمله عراق به ایران انجام گرفت. این عملیات در تاریخ ۱ مهر ۱۳۵۹ انجام شد.[۱۷۷] و باعث برتری هوایی ارتش ایران در ماههای آغازین جنگ شد.[۱۷۸][۱۷۹] . در نخستین روزهای حمله ارتش عراق به خاک ایران، حدود سی هزار کیلومتر مربع از خاک ایران به اشغال ارتش عراق درآمد.[۱۸۰] طی دو روز نخست حمله، نیروهای عراقی به هیچ یگان نظامی ایرانی که در حد تیپ باشد، برنخوردند. در واقع آنزمان ایران فقط دو لشکر از نیروهای مسلح و دو لشکر موتوریزه پیاده نظام در غرب کشور داشت که آنها هم همگی از مرزها فاصله گرفته بودند.[۱۸۱] در این روزها واحدهای گوناگون نیروی زمینی ایران به دلیل از هم پاشیدگی با تأخیر توانستند خود را به جبهه جنوب برسانند. نیروی زمینی ارتش توان مقابله پایاپای را با عراق نداشت. نیروی زمینی عراق از سه جبهه و در هر جبهه با یک سپاه یورش زمینی خود را آغاز کرد. سپاه اول از جبهه شمالی حدود ۲۵ کیلومتر در اطراف قصر شیرین پیشروی کرد و سپاه دوم از جبهه میانی و در اطراف مهران، هردو پس از برخورد به مناطق کوهستانی متوقف شدند. این حملات برای پشتیبانی از حمله اصلی در خوزستان انجام شد. صدام تصور میکرد که مورد استقبال مردم خوزستان که بخشی از آنان عرب یا عرب زبان بودند قرار خواهد گرفت.[۱۸۲] . هدف اولیه بخش جنوبی ارتش عراق، تصرف برق آسای شهر مرزی خرمشهر و پس از آن آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد بود. عراق کسب این هدف را یک پیروزی استراتژیک برای خود تلقی میکرد؛ ولی سه ستون زرهی عراقی که برای تصرف خرمشهر اعزام شده بودند با مقاومت ناهماهنگ و خودجوش مردم این شهر مواجه شدند و در کمین حدود ۳۰۰۰ غیرنظامیای افتادند که سلاحهای ناچیزی همچون تفنگ ام۱ گاراند، نارنجک و کوکتل مولوتوف در مقابل تجاوز ارتش عراق مقاومت میکردند. بیشتر نیروهای مقاومت خرمشهر با وجود آموزش نظامی ناچیز انگیزه بسیار زیادی برای جنگیدن داشتند. این نیروها موفق شدند جلوی پیشروی سریع ارتش عراق را بگیرند و عراق در همان مرحله اول جنگ، در رسیدن به اهداف خود ناکام ماند و درگیر یک نبرد خانه به خانه در کوچههای خرمشهر شد. تصرف خرمشهر ۳۴ روز به طول انجامید و در درگیریها عراقیها ۵۰۰۰ کشته دادند و پس از آن نیز عراق به مدت سه هفته درگیر نبردهای خیابانی با گردان تکاوران دریایی بوشهر در این شهر بود. در ایران برای مدتها خرمشهر را به احترام مقاومت و نبرد شهروندان این شهر، «خونینشهر» نامیده میشد.[۱۸۲][۱۸۳] . پس از تصرف خرمشهر، ارتش عراق موفق شد در اواخر آبان شهر آبادان را به طور کامل محاصره کند. عراقیها که بر حمایت عربهای خوزستان از ارتش خود، دست کم در شمال خوزستان حساب کردهبودند، بازهم ناکام ماندند. حملات پیاپی عراق برای تصرف شهرهای سوسنگرد و اهواز عقیم ماند و ارتش عراق شانس غافلگیری را بهخاطر مقاومت یک گروه کوچک مردمی از دست داد.[۱۸۲] نقشه اولیه صدام، یک پیروزی سریع در حداکثر چند هفته بود. بسیاری هرگز پیشبینی شکست عراق در دستیابی به این اهداف و آغاز یک جنگ فرسایشی طولانی را نمیکردند.[۱۸۲] . به گفته مقامات سابق ارشد عراق وظیفه اصلی ارتش عراق در یورش اولیه خود این بود که توپخانه ایران را از مرزهای عراق دور کرده تا قادر به بمباران شهرهای عراقی، به ویژه بصره، نباشند. این کار بایستی در طول سه تا هفت روز انجام میشد و سپس بغداد برای مذاکره با تهران وارد عمل میشد. این طرح بر اساس استراتژی جنگی استاندارد عربی آن دوران تهیه شد که بر یورش سنگین نخست و سپس مذاکره بر اساس «وضعیت جدید» تأکید داشت؛ بنابراین نیروهای عراقی در خاک ایران قرار نبود بیش از ۴۰ کیلومتر پیشروی کنند و هیچ برنامه ای برای حفظ خاک ایران در مدتی طولانی وجود نداشت. با این حال ایرانیها حاضر به مذاکره نبودند، آنهم در شرایطی که نیروهای عراقی تا آن حد در خاک ایران پیشروی کرده بودند. ضمن اینکه روحانیت حاکم بر ایران علاقه مند به گسترش جنگ و استفاده از آن برای دستیابی به مقاصد خود بود.[۱۰۰] ارتش عراق هرچند به خوبی مجهز شده بود اما آمادگی کاملی برای جنگ نداشت و البته ایرانیها از این نظر در وضعیت نامناسب تری قرار داشتند. حملات تانکهای عراقی در دشتهای میان شهرهای ایران صدمات سختی را به واحدهای پراکنده ایرانی در طول خط مقدم وسیع نبرد وارد کرد. هرچند بسیاری از تحلیلگران شیوه عملیاتی عراق را بر گرفته از سبک شوروی توصیف میکنند اما آنها در واقع بسیار بیشتر تحت تأثیر نظریات جنگی بریتانیایی قرار داشتند هرچند ارتش عراق تقریباً به طور کامل با تانکها، نفربرها و توپخانه روسی تجهیز شده بود.[۱۰۰] . در حمله عراق به شرق کارون در اواخر مهرماه نیروی هوایی و هوانیروز ایران با وجود مشکلات اطلاعاتی برای هدفگیری، رخنههایی در مواضع عراقی پدیدآورد و بسیاری از خودروهای عراقی را نابود کردند. در این حمله بخشهایی از سپاه پنجم مکانیزه و سپاه ششم زرهی عراق با ایجاد سرپل کوچکی در بخش شرقی رود در نزدیکی دارخوین مسیرهای تدارکاتی ایران را در معرض تهدید قرار دادند. آنها از این نقطه میتوانستند به سمت شمال و شرق پیشروی کرده و دزفول را به محاصره درآورند. در اواخر مهر نیز یک اسکادران اف-۱۴ برتری هوایی را بر فراز میدان جنگ در خوزستان تأمین کرده و با سرنگون کردن حدود ۱۲ جنگنده عراقی تنها در دو روز به نیروهای ایرانی اجازه داد تا پدافند هوایی عراق در منطقه را که شامل چندین پایگاه سام-۶ میشد پاکسازی کرده و شبکه تدارکاتی عراق را منهدم کنند.[۱۰۰] . در میان واحدهای نیروی زمینی ارتش ایران در هفته اول حمله عراق به ایران، تنها سرهنگ هوشنگ عطاریان در جبهه غرب کشور بود که با اتخاذ تاکتیک عملیاتی ضد حمله در روز هشتم از شروع جنگ توانست قصر شیرین را باز پس ستاند و ۸۰ تانک عراق را نابود کند[۱۸۴] . در چند ماه نخست جنگ، ارتش ایران با طراحی چهار عملیات تلاش کرد باعث توقف پیشروی ارتش عراق شود. از جمله عملیات پل نادری در ۲۳ مهر ۱۳۵۹ در غرب دزفول و اراضی غرب رود کرخه که گرچه از نظر تصرف زمین دستاورد مهمی نداشت ولی مانع عبور ارتش عراق از کرخه شد.[۱۸۵] . همچنین نیروی دریایی ایران توانست با اجرای عملیات مروارید در ۱۵ آذر ۱۳۵۹ و نابودی فروند قایق موشک انداز عراقی کلاس اوسا و ۷ فروند شناور دیگر و ۶ فروند میگ-۲۳، یک فروند میگ-۲۱ و یک فروند بالگرد سوپر فرلون نیروی هوایی عراق ضربه سنگینی را به نیروی دریایی عراق وارد کنند[۱۸۶]
توقف پیشروی عراق
از زمستان ۱۳۵۹ شوروی حمایت تسلیحاتی خود از عراق را متوقف کرد. عراق نیز ناچار شد در مصرف تسلیحات خود محافظه کاری بیشتری نشان داده و عملیات نظامی خود را کندتر کند. از طرفی ایران نیز درگیر مشکلات داخلی شده بود. اختلافات میان سپاه پاسداران و ارتش از یک سو و اختلاف میان ابوالحسن بنیصدر و اکثریت مجلس شورای اسلامی از سوی دیگر موجب شده بود تا انسجام تصمیم گیری در زمینه جنگ وجود نداشته باشد. ضمن اینکه ایران نیز همچون عراق درگیر مسئله تأمین تجهیزات نظامی مورد نیاز خود بود.[۱۸۲] . طراحان عملیات عراقی در محاسبات خود توان نیروی هوایی ایران را ناچیز تصور کرده و گمان میکردند که با رفتن مستشاران خارجی نیروی هوایی ایران توانایی عملیاتی خود را از دست داده است. آنها همچنین امیدوار بودند که با حمله هوایی نخست خود به پایگاههای هوایی مهم ایران نیروی هوایی این کشور را زمینگیر کنند. اما عملیات نخستین نیروی هوایی عراق پیروزی چشمگیری به دنبال نداشت. نیروی هوایی ایران تنها پس از ۲۴ ساعت به تمام خاک عراق حمله ور شد و در نابودسازی خودروهای نظامی، ادوات توپخانه ای و تدارکات ارتش عراق موفق بود و توانست آسیبهای جدی به نیروی زمینی عراق وارد کند. نیروی هوایی ایران تنها پس از سه هفته با نابود کردن بسیاری از تدارکات ارتش عراق و اکثر پایگاههای نظامی آن در نزدیکی جبهه پیش روی نیروهای عراقی را متوقف کرد. نیروی هوایی و پدافند عراق در شرایطی نبودند که قادر به مقابله با اف-۱۴های نیروی هوایی ایران باشد و حتی در مواجهه با جنگندههای اف-۴ و اف-۵ و هلیکوپترهای کبرا نیز مشکلات جدی داشتند. در همین زمان نیروی هوایی عراق ناگزیر شد تعداد زیادی از هواپیماهای خود را به فرودگاه «الولید» در غرب این کشور (۵۰ کیلومتری مرز اردن) منتقل کند تا از دسترس هواپیماهای ایران خارج شوند. با این حال خلبانان ایرانی توانستند با سوختگیری در هوا خود را به پایگاه «الولید» برسانند و در آنجا ۴۶ هواپیمای عراقی (۱۵ تا ۲۰ درصد از کل نیروی هوایی عراق در آن زمان) را روی زمین منهدم کنند. این حمله به عملیات اچ-۳ معروف شد.[۱۸۷] . ایرانیها در نبردهای هوایی ۱۸۰ روز اول جنگ پیروزیهای چشمگیری داشتند اما فرماندهی نیروی هوایی ایران پس از آن دستور به عملیات تدافعی داد تا از وارد آمدن خسارات بیشتر به نیروی هوایی ایران جلوگیری کند. جنگندههای ایرانی دستور داشتند که به جای تعقیب و انهدام هواپیماهای عراقی فقط جلوی آنها را بگیرند. در طرف مقابل نیروی هوایی ارتش عراق توانست پس از دو سال خود را بازسازی کند.[۱۸۸] . واحدهای زرهی و مکانیزه ارتش عراق دستور داشتند تا به جای درگیر شدن در جنگ شهری در فاصله بین شهرها پیشروی کرده و ارتباط آنها را قطع کنند اما تلاش آنها بیثمر ماند چراکه برای محاصره شهرهای خوزستان به تدارکات نیاز داشتند و مسیرهای انتقال تدارکات آنها در معرض حملات مداوم و سنگین نیروی هوایی ایران بود. در نتیجه آنها توانستند تنها یک شهر مهم یعنی خرمشهر را در نزدیکی مرز عراق به تصرف خود درآوردند. عراقیها برای تصرف خرمشهر به جنگ شهری خانه به خانه روی آوردند که نیروی هوایی نمیتوانست در آن چندان مؤثر باشد. در هنگام بازپسگیری خرمشهر توسط نیروهای ایرانی ذخایر نظامی استراتژیک عراق به قدری کاهش یافته بود که آنها تا چندین سال نتوانستند دست به هیچ عملیات هجومی گسترده بزنند.[۱۰۰] .
عملیات یورش موج انسانی نیروهای ایرانی
رجوع کنید به: فهرست عملیاتهای زمینی گسترده ایران در جنگ ایران و عراق
نیروهای ایرانی به دلیل کمبود تجهیزات نظامی و داشتن نیروهای داوطلبی که حاضر به از خود گذشتگی بودند، به طرح و اجرای یورش موج انسانی اقدام کردند. تقریباً همه عملیاتهای تهاجمی ایرانی، چنین آغاز میشد که ابتدا نیروهای کمتر آموزش دیده بسیج، بیمحابا از نقطه ای که گمان میرفت بتوان به داخل خطوط عراق نفوذ کرد، هجوم میبردند (در برخی موارد آنها از بدن خود برای پاک کردن میدانهای مین استفاده کردند)؛ پس از آن، نیروهای مجرب تر سپاه به سمت همین خطوط تضعیف شده حمله میکردند و در نهایت، نیروهای ارتش با استفاده از تجهیزات مکانیزه، عملیات را تکمیل میکردند. یورش موج انسانی، پیچیدگیهای خاص خود را داشت. از جمله استفاده از عنصر غافلگیری در عملیات ایران که باعث تفاوت عمدهٔ آن با عملیات یورش موج انسانی در جنگ جهانی اول میشد.[۱۸۹] .
آغاز پیروزیهای ایران
همچنین ببینید: شکست حصر آبادان
در ابتدای تابستان ۱۳۶۰ با عزل ابوالحسن بنیصدر اختلافات سیاسی در پایتخت ایران، تهران، فروکش کرد و در زمینه جنگ در تهران تمرکز تصمیمگیری به وجود آمد. از طرفی اختلافات میان ارتش و سپاه نیز تا حدودی کنار گذاشته شد و این دو نیرو آماده همکاری و انجام عملیات مشترک شدند.[۱۸۲] همزمان فرماندهی کل عملیات نظامی در جبههها به ولیالله فلاحی از امیران باتجربه ارتش سپرده شد.[۱۶۸] در کنار این مسئله کسب تجربه توسط فرماندهان جوان سپاه، موجب بهبود توان تاکتیکی، برنامهریزی صحیح و اطلاعات و امنیت بهتر عملیات شد.[۱۸۲] پیروزیهای ایران از این دوره آغاز شد.[۱۶۸] . در شهریور ۱۳۶۰ خبرنگاران غربی که برای نخستینبار از سوی ایران اجازه یافته بودند از جبهههای جنگ بازدید کنند، در گزارشهای خود از شور و امید به زندگی در نیروهای ایرانی خبر دادند. در مهر ماه طی یک عملیات سه روزه که از ۵ مهر با نام ثامنالائمه آغاز گردید ایران موفق شد شهر آبادان را پس از حدود یک سال از محاصره خارج کند. این پیروزی آن چنان غیرمنتظره بود که برخی گمان میکردند نظامیان عراقی در این جبهه علیه صدام کودتا کرده اند. همزمان نیروی هوایی ایران تأسیسات نفتی کرکوک در شمال عراق و دو مرکز نفتی در کویت را که واسطه مبادله نفت خام عراق با محصولات سوختی بودند بمباران کرد.[۱۸۲] . در آذر ماه طی عملیات طریق القدس شهر بستان نیز آزاد شد. در دوم فروردین ۱۳۶۱ ایران طی عملیات فتح المبین موفق شد مناطق استراتژیکی را از تصرف عراق خارج کند و دستکم ۱۵۰۰۰ عراقی را به اسارت بگیرد. پس از این عملیات ابتکار استراتژیک در جبههها به دست نیروهای ایرانی افتاده بود.[۱۸۲] .
در ۳ خرداد ۱۳۶۱ ایران با عملیات بیت المقدس خرمشهر را آزاد کرد.[۱۸۲] . تحلیلگران سیا پیشبینی میکردند که احتمال مداخله سایر اعراب در جنگ و منطقه ای شدن آن نیز وجود دارد. تا اوایل تیرماه ۱۳۶۱، رونالد ریگان به این نتیجه رسید که ایالات متحده نمیتواند اجازه دهد که عراق بازنده این جنگ باشد و باید به هر قیمتی جلوی شکست کامل عراق را بگیرد.[۱۹۰] جفری کمپ، رئیس بخش خاورمیانه شورای ملی امنیت آمریکا در دولت ریگان، سالها پس از پایان جنگ ایران و عراق و زمانی که آمریکا در دهه ۹۰ میلادی رو در روی صدام ایستاده بود در اینباره گفت:[۱۹۱] . اینگونه نبود که ما میخواستیم عراق برنده جنگ باشد. خیر. ما فقط مایل نبودیم عراق «بازنده» جنگ باشد. ما را واقعاً ساده فرض نکنید. ما میدانستیم که او (صدام حسین) یک «حرامزاده» است؛ ولی او، «حرامزاده» خودمان بود.
وضعیت ارتش عراق پس از آزادی خرمشهر
از ابتدای جنگ تا آزادی خرمشهر بیش از ۲۰ هزار سرباز عراقی کشته و بیش از ۳۰ هزار اسیر شدند. دو لشکر از چهار لشکر زرهی فعال و حداقل سه لشکر مکانیزه به قدرت کمتر از یک تیپ سقوط کردند. و ایرانیها بیش از ۴۵۰ دستگاه تانک و نفربر زرهی را به اسارت گرفته بودند.[۱۹۲] نیروی هوایی عراق با از دست دادن ۵۵ هواپیما از زمستان ۱۳۶۰ تنها ۱۰۰ جنگنده داشت. خلبان فراری که میگ ۲۱ خود را در ژوئن ۱۹۸۲ -خرداد ۱۳۶۱ به سوریه رساند، فاش کرد که نیروی هوایی عراق تنها سه اسکادران عملیاتی دارد. نیروی هوانیروز عراق حدود ۷۰ هلیکوپتر داشت.[۱۹۳] با وجود این، نیروی زمینی هنوز ۳۰۰۰ تانک در اختیار داشت در حالی که ایران ۱۰۰۰ تانک داشت.[۱۹۴] . در این زمان، صدام معتقد شد که ارتش او بیش از حد تضعیف شده و نمیتواند بخشهای عمده از خاک ایران را حفظ کند، پس نیروهای خود را بیرون کشید و در امتداد مرز با آرایش دفاعی مستقر کرد.[۱۹۵] و فقط به تصرف مناطق مورد مناقشه اولیه یعنی شط العرب و میمک ادامه داد.[۱۹۶][۱۹۷] صدام در پاسخ به شکست در خرمشهر، دستور اعدام ژنرالها جواد شیتنه و صلاح القاضی و سرهنگها ماسا و الجلیل را صادر کرد.[۱۹۸] دهها افسر بلندپایه دیگر نیز اعدام شدند.[۱۹۹] .
پیشنهاد آتش بس توسط صدام
در ۲۰ ژوئن ۱۹۸۲–۳۰ خرداد ۱۳۶۱، صدام پیشنهاد آتشبس فوری و خروج از خاک ایران ظرف دو هفته را داد.[۲۰۰] در جلسه کابینه در بغداد، ریاض ابراهیم وزیر بهداشت پیشنهاد کرد که صدام میتواند به طور موقت کناره گیری کند تا قبول آتشبس توسط ایران را راحت کند و سپس به قدرت برگردد. صدام پرسید آیا کسی دیگر با این ایده موافق است؟ اعضای کابینه با اینکه با ایده وزیر بهداشت موافق بودند جرئت نکردند دستشان را بلند کنند و صدام بلند شد، ریاض حسین را تا اتاق کناری اسکورت کرد، در را بست و با تپانچه خود به او شلیک کرد و او را کشت.[۲۰۱] .
عکس العمل ایران به پیشنهاد صدام
خمینی در پاسخ گفت: تا زمانی که دولت جدید در عراق روی کار نیاید و غرامت پرداخت نشود، جنگ پایان نخواهد یافت.[۲۰۲] او گفت ایران به عراق حمله خواهد کرد و تا زمانی که رژیم بعث با جمهوری اسلامی جایگزین نشود متوقف نخواهد شد.[۱۹۷][۲۰۳] ایران از مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، به رهبری محمدباقر حکیم، که دولت در تبعید محسوب میشد حمایت کرد و آنها اسرا، مخالفان، تبعیدیان را برای پیوستن به تیپ بدر، شاخه نظامی مجلس اعلا، به خدمت گرفتند.[۲۰۴] . تصمیم حمله به عراق پس از بحثهای فراوان در داخل حکومت ایران گرفته شد.[۲۰۵] یک جناح متشکل از نخستوزیر میرحسین موسوی، وزیر امور خارجه علی اکبر ولایتی، رئیسجمهور علی خامنه ای، رئیس ستاد کل ارتش، سرلشکر علی صیاد شیرازی و سرلشکر قاسمعلی ظهیرنژاد، خواهان پذیرش آتشبس بودند و استدلال میکردند که بیشتر خاک ایران آزاد شده است. شیرازی و ظهیرنژاد با تهاجم به عراق به دلایل لجستیکی مخالف بودند و اعلام کردند در صورتی که «افراد فاقد صلاحیت به مداخله در جریان جنگ ادامه دهند» استعفا خواهند داد. در جناح تندرو روحانیون شورای عالی دفاع به رهبری اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس قرار داشتند و طرفدار ورود به خاک عراق بودند.[۸۱] ایران همچنین امیدوار بود که شورش شیعیان و کردهای عراق علیه حکومت صدام منجر به سقوط او شود. در عمل فقط کردها اینکار را کردند.[۲۰۶] .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هفته دفاع مقدس
ادامه مطلب را ببينيد
ورود به خاک عراق با عملیات رمضان
۴۵ روز بعد از آزادی خرمشهر در عملیات رمضان به تاریخ ۲۲ تیرماه ۱۳۶۱ نیروهای ایرانی با هدف تسخیر بصره برای اولین بار به خاک عراق وارد شدند.[۲۰۷] این عملیات بزرگ ترین عملیات نظامی پس از جنگ دوم جهانی بود. ایران در آن از حمله موجهای انسانی استفاده کرد. پس از ۱۷ روز ۲۰ هزار نفر ایرانی و ۸ هزار نفر عراقی از بین رفتند و عملیات شکست خورد.[۲۰۸][۲۰۹]
واکنش کشورهای دیگر
با اینکه کشورهای منطقه با عراق مشکل داشتند ولی تهدید بنیادگرایی پارسی ترسناک تر بود.[۲۰۱] به ویژه پس از اینکه آیت الله خمینی حکومتهای سلطنتی منطقه را نامشروع و غیراسلامی اعلام کرد، ترس از پیروزی ایران داشتند.[۲۱۰] گفته میشود که عربستان سعودی از اواسط سال ۱۹۸۲ ماهانه ۱ میلیارد دلار به عراق کمک میکرد.[۲۰۱] .
کشورهای غربی
عراق شروع به دریافت حمایت از ایالات متحده و کشورهای اروپای غربی نیز کرد. صدام از حمایت دیپلماتیک، پولی و نظامی توسط ایالات متحده برخوردار شد، از جمله وامهای هنگفت، نفوذ سیاسی و اطلاعاتی در مورد استقرار ایران که توسط ماهوارههای جاسوسی آمریکا جمعآوری شده بود.[۲۱۱] عراقیها برای شناسایی تحرکات نیروهای ایرانی به شدت به تصاویر ماهواره ای و آواکسهای آمریکایی متکی بودند که به عراق اجازه میداد تا قبلاً از هر عملیات ایران مطلع گردد.[۲۱۲] . با موفقیت بیشتر ایران در نبرد، ایالات متحده حمایت خود از دولت عراق را با تأمین اطلاعات، کمکهای اقتصادی، وسایل نقلیه و تجهیزات با کاربرد دوگانه، و نیز عادی سازی روابط (که از زمان جنگ شش روزه ۱۹۶۷ تعطیل شده بود) افزایش داد.[۲۱۱] ریگان تصمیم گرفت که ایالات متحده نمیتواند اجازه دهد عراق در جنگ به ایران ببازد و هر کاری لازم باشد برای جلوگیری از شکست عراق انجام خواهد داد.[۲۱۳] در مارس ۱۹۸۲-اسفند ۱۳۶۱، ریگان یادداشت مطالعه امنیت ملی (NSSM) 4-82 را امضا کرد - «بازبینی سیاست ایالات متحده در قبال خاورمیانه» - و در ژوئن -خرداد دستورالعمل تصمیمگیری امنیت ملی (NSDD) را امضا کرد که توسط هاوارد تیشر، مسئول شورای امنیت ملی تهیه شده بود.[۲۱۴][۲۱۵] ریگان عراق را از فهرست کشورهای «حامی تروریسم» حذف کرد و از طریق اردن سلاحهایی مانند هویتزر به عراق فروخت. فرانسه میلیونها دلار سلاح از جمله هلیکوپتر گزل، میراژ اف-۱ و موشک اگزوست به عراق فروخت. ایالات متحده و آلمان غربی به عراق آفت کشها و سموم دو منظوره فروختند که برای ساخت سلاحهای شیمیایی استفاده میشد.[۲۱۱] . همچنین آمریکا در سالهای ۱۳۶۵–۱۳۶۶ در جریان ماجرای ایران گیت یا ماجرای ایران–کنترا اقدام به ارسال تجهیزاتی مانند موشکهای ضدهوایی تاو، توپهای فوق پیشرفته و سنگین و دوربرد ۱۵۵ میلیمتری بسیار دقیق و لوله بلند با شعلهپوش معروف به توپهای اتریشی، موشک ضدهوایی هاوک، قطعات هواپیماهای فانتوم اف-چهار، موشک ضدتانک تاو، قطعات و تسلیحات اف-۵ تایگر و اف-۱۴ تامکت کرد.[۲۱۶][۲۱۷] .
توقف ایران
عراق در آغاز جنگ، ۱۳۶۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران را اشغال کرده بود. با انجام چهار عملیات موفقیت آمیز ایران با نامهای عملیات ثامن الائمه، عملیات طریق القدس، عملیات فتح المبین و عملیات بیت المقدس، ۸۶۰۰ کیلومتر از این اراضی به شکل نظامی آزاد شد. از ۵۰۰۰ کیلومتر مربع باقیمانده، عراق به صورت داوطلبانه از ۲۵۰۰ کیلومتر مربع دیگر (پس از آزادی خرمشهر) عقبنشینی نمود؛ ولی ۲۵۰۰ کیلومتر مربع دیگر از خاک ایران شامل شهرهای مهران و نفت شهر تا پایان جنگ در تصرف ارتش عراق باقیماند.[۱۶۸] . اگرچه پس از آزادی خرمشهر ایران دو عملیات موفق دیگر نیز ازجمله در منطقه سومارانجام داد، ولی شکست نیروهای نظامی ایران در مقابل ارتش عراق در عملیات رمضان ۲۲ تیر تا ۷ مرداد ۱۳۶۱ و در منطقه بصره موجب شد ایران برتری تبلیغاتی و روحی خود را از دست بدهد.[۲۱۸] . گفته میشود که عملیات رمضان بزرگ ترین نبرد زمینی جهان پس از جنگ جهانی دوم بوده است. در این نبرد سه موج جداگانه از سپاهیان داوطلب در زمینی مسطح به سوی بصره حرکت کردند. عراق به سادگی از توپخانه برای قتلعام ۳۰۰۰۰ سرباز ایرانی استفاده کرد. عملیاتی که در واقع هیچ دستاوردی برای ایران نداشت.[۲۱۹] ژنرال ماهر عبدالرشید در این باره گفت:[۲۲۰] . برای نابود کردن هر حشره مزاحمی، حشره کش مناسب وجود دارد که بدون توجه به تعداد حشرهها، آنان را دفع میکند؛ و مهاجمان (ایرانی) بدانند که عراق حشره کش مناسب برای دفع آنان را دارد. ایران در تلاش برای تصرف بصره دو عملیات والفجر مقدماتی بهمن ۱۳۶۱ و عملیات والفجر ۱ فروردین ۱۳۶۲ را نیز انجام داد ولی همچنان ناکام ماند.[۲۲۱] .
در بهمن و اسفند ماه ۱۳۶۲ ایرانیها تلاش کردند در عملیات خیبر با استفاده از اصل غافلگیری با عبور از نیزارهای هورالعظیم به سمت بزرگراه بصره بغداد پیشروی نمایند و تعادل جبههها را به نفع خود تغییر دهند. ایرانیها با استفاده از عملیات آبی خاکی و همچنین با استفاده از بالگرد اقدام به اشغال و عبور از نیزارهای هورالعظیم نمودند. با این حال کمبود پشتیبانی هوایی ایران و دفاع ایستا عراقیها، استفاده آنها از جریان برق در آب هور و نیز بکار بردن سلاح های شیمیایی توسط ارتش عراق باعث تلفات فراوان ایرانیها و توقف پیشروی آنها در خشکی شد. ارتش عراق توانست ایرانیها را به داخل نیزارها پس براند. در این نبرد ۴۹ بالگرد از ۵۰ بالگرد ارتش ایران شکار جنگندههای عراقی شده و سرنگون شدند. تلفات انسانی مجموع عملیاتهای نبرد نیزارها برای ایران بیش از چهل هزار نفر در برابر چهار هزار نفر تلفات عراقیها بود. در انتهای این نبرد ایران با تحمل تلفات فراوان تنها توانست جزیره مجنون را برای یک سال در اشغال خود نگه دارد.[۲۲۲]
با عدم موفقیت ایران در نبرد نیزارها برای تسخیر بزرگراه بغداد- بصره آنها عملیات دیگری را با هدف تسخیر همین بزرگراه به نام عملیات بدر با برنامه ریزی منسجم تر و بیشتر در اواخر اسفند ماه ۱۳۶۳ به انجام داد. در مراحل اولیه نیروهای ایران با شکستن خطوط دفاعی عراقی در شمال شهر قرنه از رود دجله عبور کردند و در ساحل شرقی این رود بخشی از بزرگراه را به اشغال خود درآوردند. پاتک شدید عراق با انجام عملیات گازانبری، استفاده مؤثر از توپخانه متحرک، نیروی هوایی و سلاحهای شیمیایی مواضع نیروهای ایرانی را درهم شکست و وادار به عقبنشینی به داخل نیزارها شدند. در این عملیات بیش از ۲۵ هزار نفر کشته از دوطرف برجای ماند. عراق در پاسخ، سری دیگری از جنگ شهرها را آغاز نمود و ۲۲ مرکز پرجمعیت شهری ایران از جمله شهرهای تهران، تبریز، اصفهان و شیراز را مورد حمله هوایی و موشکی قرار داد.[۲۲۳] در مقابل ایران نیز ضمن گلوله باران توپخانه ای شهرهای مرزی عراق، دست به حملات موشکی و هوایی به شهرهایی همچون بصره، العماره، تکریت، موصل، کرکوک و بغداد زد. حملات توپخانه ای و موشکی ایران تا پایان روز ۲۵ خرداد ۶۴ ادامه یافت. تقابل ایران در جنگ شهرها باعث توقف حملات موشکی و هوایی عراق شد، در پایان روز قدس، رادیو آمریکا اعلام کرد که عراق از صبح فردا به مدت دو هفته مهلت داده است که ایران صلح را به جای جنگ انتخاب کند. چندی بعد خبرگزاری آلمان غربی گزارش داد: «شواهد محکمی در دست است که نشان میدهد عراقیها در پایان مهلت دو هفتهای خود حملات خود به هدفهای غیرنظامی ایران را از سر نخواهد گرفت.» سرانجام مهلت پانزده روزه به پایان رسید و در ۹ تیرماه ۶۴ سخنگوی نظامی عراق در بیانیه ای اعلام کرد: مهلتی که صدام حسین اعلام کرده بود اکنون به پایان رسیده و با توجه به موضع رژیم حاکم بر ایران، اعلام میکنیم که بمبارانها تا تحقق صلح عادلانه از سرگرفته خواهد شد. اما در عمل، عملیات هواییِ روز بعد عراق، به بمباران شهرک زیوه درنزدیکی مرز ترکیه و تأسیسات مخابراتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در نواکوه کرند منحصر شد، در گیلانغرب نیز جنگندههای عراقی دیوار صوتی را بر فراز شهر شکستند. بعد از آن حمله دیگری صورت نگرفت و بدین ترتیب مقطع دوم جنگ شهرها پایان یافت.[۲۲۴][۲۲۵][۲۲۶][۲۲۷] پس از ناکامی ایران در به دست آوردن اهداف عملیات بدر، طارق عزیز وزیر خارجه عراق درخواست صلحی با پیش زمینه عقب نشینی نیروهای طرفین به مرزهای بین المللی به سازمان ملل ارائه داد. در اول فروردین ماه ۱۳۶۴ رهبر ایران، در اعلان تلویزیونی ضمن رد درخواست صلح عراق بیان نمود که تا زمان به رسمیت شناختن حق ایران برای تنبیه متجاوز، ایران به تهاجم خود ادامه خواهد داد.[۲۲۸] .
حمله به پایانههای نفتی
عراق حمله به میدانهای نفتی از جمله میدانهای خلیج فارس را در پیش گرفت تا به زعم خود، شاهرگ اقتصادی ایران را قطع کند. در ۳ بهمن ۱۳۶۱ چاه شماره ۴ میدان نوروز و ۷ بهمن، چاه شماره ۳ هدف موشک قرار گرفت.[۲۲۹] میدان نفتی ابوذز- میدان نفتی دورود- میدان نفتی رشادت- میدان نفتی رسالت-میدان نفتی سلمان-میدان نفتی بهرگانسر-میدان نفتی هندیجان و سکوی بهرهبرداری نصر از جمله تأسیسات نفتی بودند که مورد حمله قرار گرفتند.[۲۳۰]
در سال چهارم ۱۳۶۳/۱۹۸۴ نیروهای زمینی دو طرف به تعادل رسیده بودند.[۲۳۱] طی دو سال کشورهای کویت، ایالات متحده، اردن و آفریقای جنوبی در یک همکاری تنگاتنگ، نفت خام هدیه شده از سوی کویت را در نفتکشهای با پرچم آمریکا بارگیری کرده و به آفریقای جنوبی منتقل میکردند. آفریقای جنوبی در عوض سوخت مورد نیاز عراق را به بندری در اردن تحویل میداد.[۱۸۱] هم زمان جزیره خارک به عنوان پایانه اصلی صدور نفت ایران توسط هواپیماهای پیشرفته ای که فرانسه به عراق تحویل داده بود، مسدود شد. به این ترتیب ایران وارد جنگ نفتکشها شد.[۱۸۱] . جنگ نفتکشها در (اول مارس ۱۹۸۴–۱۱ اسفند ۱۳۶۲) با حمله عراق به کشتی چارمینگ (با پرچم انگلستان) شروع شد.[۲۳۲] عراق در طول سال ۱۳۶۳ به ۳۳ نفتکش حمله کرد. ایران نیز با حمله به ۱۷ نفتکش واکنش نشان داد. واکنش هاشمی رفسنجانی به این مسئله این بود که تهدید کرد اگر جلوی صادرات نفت ایران از خلیج فارس گرفته شود، آنگاه هیچ کشوری نخواهد توانست از نفت خلیج فارس استفاده کند. دو هفته بعد، شورای امنیت به این تهدید ایران واکنش نشان داد و با صدور قطعنامه ۵۵۲ طرفین را از حمله به کشتیهای غیرنظامی بازداشت.[۲۳۱] . جنگ نفتکشها کشورهای دیگر را نیز رو در روی ایران قرار داد. در ۱۵ خرداد ۱۳۶۳ عربستان سعودی با کمک لجستیکی آمریکا در جهت فشار بر ایران برای پایان دادن به عملیات در خلیج فارس، یک فروند جنگنده مکدانل داگلاس اف-۴ فانتوم ۲ ایران را به خلبانی همایون حکمتی و کمکخلبانی سیروس کریمی در خلیج فارس توسط یک فروند جنگنده مکدانل داگلاس اف-۱۵ ایگل منهدم ساخت.[۲۳۳][۲۳۴] .
ورود ایران به خاک عراق
مقالههای اصلی: نبرد اول فاو، عملیات کربلای ۵، و آزادسازی خرمشهر
تصمیم گیری برای ورود به خاک عراق
رفسنجانی در روزنامه خاطرات خود در ۲۰ خرداد ۱۳۶۱ مینویسد: امام با ورود به خاک عراق موافق نیستند … فرماندهان نظامی در حضور ما با امام بحث کردند و ثابت کردند که ادامه جنگ با منع ورود به خاک عراق سازگار نیست[۲۳۵] ناخدا حمید احمدی میگوید (حدود دو هفته پس از آزادی خرمشهر) باتفاق ناخدا بهرام افضلی و سرهنگ هدایت الله حاتمی، به منزل رفسنجانی میروند و گزارشی ارایه میدهند مبنی بر اینکه اگر وارد خاک عراق بشویم نتیجه طولانی شدن جنگ و عدم پیروزی است. انگیزه ای که نظامیان ایران تا کنون در موضع دفاعی داشتهاند برعکس میشود و عراقیها انگیزه شان بیشتر میشود. وی میگوید آنها سیاست دیگری داشتند، یعنی سیاست ادامه جنگ برای صدور انقلاب اسلامی. وی معتقد است شخصیت کلیدی در راضی کردن روح الله خمینی برای ادامه جنگ خود هاشمی رفسنجانی بوده است.[۲۳۶] . حسینعلی منتظری مینویسد: بعد از آزادی خرمشهر نیروها به خصوص ارتش انگیزه کمتری برای ادامه جنگ داشتند چون میگفتند "ما تا حالا جنگ کردیم که دشمن را از کشورمان بیرون کنیم ولی حالا اگر بخواهیم در خاک عراق برویم این کشورگشایی است. روی همین اصل هم من همان وقت پیغام دادم که هر کاری میخواهید بکنید حالا وقتش است و حمله کردن به عراق درست نیست.[۲۳۷] . احمد خمینی در مصاحبه ای در سال ۱۳۷۰ گفت: امام معتقد بودند بهتر است جنگ تمام شود اما مسئولان جنگ گفتند ما باید تا کنار شط العرب برویم تا بتوانیم غرامت خودمان را از عراق بگیریم. امام اصلاً با این کار موافق نبودند و میگفتند اگر بناست شما جنگ را ادامه بدهید بدانید اگر این جنگ با وضعی که شما دارید ادامه یابد و شما موفق نشوید، دیگر این جنگ تمام شدنی نیست. ما باید این جنگ را تا نقطه ای خاص ادامه بدهیم و الان که قضیه فتح خرمشهر پیش آمده، بهترین موقع برای پایان جنگ است. [۲۳۸] . عبدالحسین مفید معاون اطلاعاتی قرارگاه خاتم الانبیا در زمان جنگ، در گفتگوی سال ۱۳۸۸ با جعفرشیرعلی نیا، مورخ، توضیح میدهد که این تصمیم در دو جلسه شورای عالی دفاع در حضور روح الله خمینی گرفته شد یکی ۳ روز و دیگری ۱۷ روز بعد از تصرف خرمشهر و فرماندهان نظامی با جمع زدن آمار تلفات و خسارتهای عراق در عملیاتها به نتیجه رسیده بودند که بیش از ۵۰ درصد توان ارتش عراق از بین رفته و یک حمله دیگر میتواند ضربه آخر به حکومت نیمه جان صدام باشد.[۲۳۹] . رفسنجانی در گفتگو با جعفر شیرعلی نیا نویسنده کتاب «روایتی از زندگی و زمانه اکبر هاشمی رفسنجانی» میگوید در آن دو جلسه بیشتر نظامیها صحبت کردند و مشخصا، قاسمعلی ظهیرنژاد رئیس وقت ستاد مشترک ارتش و محسن رضایی فرمانده وقت سپاه استدلالهای خود را در مورد ورود به خاک عراق توضیح دادند. استدلالهایی که اکبر هاشمی رفسنجانی و دیگر مسئولان سیاسی نیز با آنها موافق بودند و نهایتاً روحالله خمینی را نیز متقاعد کردند.[۲۳۹] .
رؤیای اشغال بصره و سقوط عراق
ایران برای اشغال بصره چندین عملیات عملیات رمضان-عملیات محرم-عملیات والفجر مقدماتی-عملیات خیبر-عملیات کربلای ۴ -عملیات کربلای۵ - عملیات والفجر ۸ انجام داد که در آنها از یورش موج انسانی استفاده میکرد و تلفات بسیاری داشتند ولی در نهایت موفقیتی حاصل نشد.[۵۴] استفاده از یورش موج انسانی در برابر ارتش منظم عراق باعث میشد تلفات ایران در هر عملیات دو تا سه برابر تلفات عراق باشد.
ورود عملی به خاک عراق
ایران سرانجام در زمستان ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ موفق شد به بخشی از اهداف عملیات رمضان برسد و ارتباط عراق را با خلیج فارس از طریق شبه جزیره فاو قطع کند. نیروهای ایران ابتدا با عملیاتی ایذایی رو به سمت شمال بصره یورش بردند درحالیکه هدف اصلی آنها پیاده کردن نیرو در جنوب بصره در شبهجزیره فاو بود. نیروهای ایران در ۶ اسفند موفق به تسخیر کامل شبه جزیره فاو شدند. با این حال نیروهای نظامی ایران از تصرف بندر مهم نفتی- نظامی امالقصر بازماندند. این پیروزی در شرایطی به دست آمد که عراق از سلاحهای شیمیایی برای ضدحمله استفاده کرد.[۲۴۰] عراق مجبور شد تا یک خط لوله انتقال نفت به عربستان بسازد تا نیازی به عبور نفتکشهایش از خلیج فارس نباشد تا در تیررس نیروهای ایران قرار نگیرند.[۱۸۱] این عملیات بسیاری از نیروهای ایران را تلف کرد و فرماندهی جنگ ایران تنها هدف خود را تصرف بصره تعیین کرد. در زمستان ۱۳۶۵ نیروهای ایران دو عملیات پیاپی کربلای ۴ و کربلای ۵ را با هدف تصرف بصره اجرا کردند. آنها توانستند تا ۱۲ کیلومتری بصره پیشروی کنند، اما عراقیها با وجود حجم آتش سنگین ایران از سقوط بصره جلوگیری کردند. تلفات گسترده ایران در این عملیات (۶۵٬۰۰۰ نفر کشته) باعث شد تا نیروهای نظامی ایران نتوانند تا انتهای جنگ به طور مؤثر تجدید قوا نمایند. فرماندهی ارشد نظامی ایران امید خود را به پیروزی از دست داد و با اتفاقات بعدی شرایط برای قبول آتشبس مهیا شد. پس از عملیات کربلای ۵، احتمال سقوط بصره و تغییر موازنه نظامی به نفع ایران افزایش یافت. در این هنگام خاویر پرز دکوئیار اعلام کرد که اعضای شورای امنیت برای پایان دادن به جنگ مصمم هستند و مذاکرات برای تهیه پیشنویس قطعنامه ۵۹۸ آغاز شد.[۲۴۱] پس از آن که در بهار ۱۳۶۶ ایران موفقیتهای دیگری در جبهه شمال و در منطقه سلیمانیه به دست آورد[۲۴۲] سرانجام قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ به تصویب رسید.[۱۸۲] .
ورود ایالات متحده به خلیج فارس و تأسیس نیروی واکنش سریع
هاشمی در خاطرات روز ۵ مرداد ۱۳۶۲ مینویسد: رسانههای غربی هیاهوی زیادی در مورد اظهارات من و آقای ولایتی در مورد نا امن کردن خلیج فارس در صورت زده شدن جزیره خارک کرده اند. در پی این تهدیدات برخی از کشورهای خلیج فارس از آمریکا تقاضا کردند که حضور نظامی داشته باشد… بنوشته واشینگتن پست پنتاگون طرحی ارائه داد برای ایجاد ۵ لشکر واحدهای آموزش دیده برای عملیات در کوههای زاگرس که نیروی واکنش سریع نام گرفتند.[۲۴۳] .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هفته دفاع مقدس
ادامه مطلب را ببينيد
حمایت آمریکا از عراق
حمایت آمریکا از عراق شامل کمکهای اقتصادی چند میلیارد دلاری، فروش فناوری دوگانه، تسلیحات غیر آمریکایی، اطلاعات نظامی و آموزش عملیات ویژه بود.[۲۴۴] ایالات متحده به دلیل ارتباط عراق با گروههای تروریستی از فروش مستقیم تسلیحات به عراق خودداری کرد، اما چندین فروش فناوری «دو منظوره» مستند شده است. به ویژه، عراق ۴۵ هلیکوپتر بل را به قیمت ۲۰۰ میلیون دلار در سال ۱۹۸۵ خریداری کرد.[۲۴۵] . حمایت دولت ایالات متحده از عراق مخفی نبود و اغلب در جلسات علنی سنا و مجلس نمایندگان مورد بحث قرار میگرفت.[۲۴۶] آمریکا از عراق با شور و شوق حمایت نمیکرد و کمکها برای جلوگیری از پیروزی ایران بود. این را هنری کیسینجر گفت که: حیف که هر دوی آنها نمیتوانند ببازند. [۲۴۷] .
تحریمها
پس از تهدیدهای ایران در مورد نا امن کردن خلیج فارس در سال ۱۹۸۳ در شورای امنیت ملی در جلسه گروه برنامهریزی امنیت ملی به ریاست جرج بوش معاون رئیسجمهور برای بررسی گزینههای ایالات متحده تشکیل شد. مشخص شد که احتمال گسترش درگیری به عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس وجود دارد، اما ایالات متحده توانایی کمی برای دفاع از منطقه دارد. علاوه بر این، مشخص شد که یک جنگ طولانی در منطقه قیمتهای بسیار بالاتر نفت را به همراه خواهد داشت و رشد اقتصادی جهان را تهدید میکند. در ۲۲ مه ۱۹۸۴، نتیجه تصمیم گیریها توسط ویلیام فلین مارتین، رئیس کارکنان شورای امنیت ملی و مدیر پروژه به رونالد ریگان ارائه شد.[۲۴۸] . نتیجه ها سه مورد بودند: اول: ذخایر نفت باید در میان اعضای آژانس بینالمللی انرژی افزایش مییافت و در صورت لزوم، در صورت اختلال در بازار نفت، زودتر آزاد میشدند. دوم: ایالات متحده نیاز به تقویت امنیت کشورهای عربی دوست در منطقه داشت. سوم : باید فروش تجهیزات نظامی به ایران و عراق را تحریم کرد. این طرح توسط رئیسجمهور تأیید شد و بعداً توسط رهبران G-7 به رهبری مارگارت تاچر در اجلاس لندن در سال ۱۹۸۴ تأیید شد.
اطلاع ایالات متحده از استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط عراق
بر اساس گزارش فارین پالیسی، «عراقیها در چهار حمله عمده در اوایل سال ۱۹۸۸/۱۳۶۷ از گاز خردل و سارین استفاده کردند که به تصاویر ماهواره ای، نقشهها و اطلاعات دیگر ایالات متحده متکی بودند… بر اساس اسناد اخیر سیا که به تازگی از طبقه بندی خارج شده و مصاحبههایی با مقامات سابق اطلاعاتی مانند فرانکونا، ایالات متحده از سال ۱۹۸۳ شواهد محکمی از حملات شیمیایی عراق داشته است. [۲۴۹] .
مقالههای اصلی: نبرد دوم فاو، عملیات توکلنا علیالله، و عملیات آخوندک
صدور قطعنامه ۵۹۸
مقالههای اصلی: فصل هفتم منشور ملل متحد و قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت
پس از صدور این قطعنامه در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ در ایران بحثهایی به وجود آمد.[۲۵۰] قطعنامه دربارهٔ آغازگر جنگ و چرایی وقوع آن ساکت بود. ایرانیها معتقد بودند این قطعنامه، یکجانبه، به سود عراق و همراه با اعمال نظر ایالات متحده است. این قطعنامه در مورد تعیین متجاوز گفته بود:[۲۵۱] . دبیرکل سازمان ملل، در راستای شناسایی متجاوز اختیارات لازم را به یک هیئت بیطرف خواهد داد تا پس از تحقیق دربارهٔ مسئول واقعی جنگ، گزارش خود را در اسرع وقت به شورای امنیت ارائه کنند. یک روز بعد از صدور قطعنامه آقای خامنهای رئیسجمهور گفت: «ایران هرگز این قطعنامه را که با فشار و تحت نفوذ آمریکا تهیه و تصویب شده است قبول نخواهد کرد». روح الله خمینی ۸ روز پس از صدور قطعنامه در ۶ مرداد ۱۳۶۶ در پیامی گفت چیزی به پیروزی نهایی در جنگ با عراق باقی نمانده و پذیرش قطعنامه در چنین شرایطی خیانت است.[۲۵۲] هاشمی رفسنجانی به به وزیر خارجه گفته بود پیغام بدهد اگر حسن نیت داشتند باید قبلاً کمیته ای را که در آینده آغازگر جنگ را مشخص کند قبل از صدور قطعنامه مشخص میکردند.[۲۵۳] سعید رجایی خراسانی، در ۲۰ مرداد ۱۳۶۶، نامه ای به دبیرکل سازمان ملل خاویر پرز دکوئیار فرستاد که قطعنامه را نمیپذیرفت ولی آن را به کلی رد نمیکرد و شامل موارد ذیل بود: قطعنامه را درست شده توسط آمریکا به منظور دخالت در منطقه و حمایت از عراق و حامیان این کشور دانست . قطعنامه به منظور انحراف افکار عمومی از جبهه داخلی [مشکلات داخلی آمریکا] ارائه شده است . آمریکا و کشورهای حامی عراق میخواهند جنگ را به نفع عراق از طریق قطعنامه ناعادلانه و یکسویه حل و فصل نمایند . هیچ تغییری نمیتواند در روند جنگ مادامی که شرایط جمهوری اسلامی ایران برآورده نشود حاصل گردد . شورای امنیت را به طرفداری از عراق متهم کرد . جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با هرگونه اقدام تحریکآمیز از سوی ایالات متحده تردید نخواهدکرد[۲۵۲]
پیروزیهای مجدد عراق
فرماندهان سپاه ایران در آن زمان برای اینکه توانایی بهتری برای ادامه جنگ پیدا کنند، در پی آمادگی برای شرکت در انتخابات مجلس و ورود به مجلس بودند تا در آنجا کمک بیشتری برای ادامه جنگ فراهم کنند. فرماندهان سپاه که کنترل مناطق اشغال شده در عراق را، از جمله فاو و اطراف بصره، در دست داشتند، با این تصور که عراق قدرتی برای بازپسگیری این مناطق ندارد، مناطق اشغالی را ترک کرده و در کرمانشاه جلسه ای برای شرکت در انتخابات مجلس برگزار نمودند.[۲۵۴] در طرف مقابل عراق بعد از شکست در نبرد اول فاو و بعد از عملیات کربلای ۵ شروع به طراحی عملیاتی دقیق و بزرگ برای بازپسگیری خاک خود نموده بود. آنها با افزایش بودجه نظامی، خرید تجهیزات مدرن، افزایش سربازگیری و همچنین تشکیل تیپهای جدید گارد ریاست جمهوری تجدید قوا نموده بودند.
در بهار ۱۳۶۷ عراق، عملیات توکلنا علیالله را شروع کرد و با پیروزی دور از انتظار در مراحل ابتدایی عملیات توانستند مناطق فاو (۲۸ فروردین)، شلمچه و اطراف بصره (۴ خرداد) و جزیره مجنون (۴ تیر) را پس بگیرند. با شکست سنگین ایرانیها در طی این عملیات، فرماندهان عراقی تصمیم به ادامه عملیات گرفتند و علاوه بر بیرون راندن نیروهای ایران از خاک عراق توانستند مجدداً وارد خاک ایران شده و شهر دهلران را در ۲۲ تیر برای بار دوم اشغال کنند. هر چند نیروهای عراق با اعلام اینکه دیگر قصدی برای اشغال خاک ایران ندارند پس از عقبنشینی نیروهای نظامی ایران از مناطق اشغالی در شمال عراق، نیروهای عراقی نیز شهر دهلران را تخلیه نموده و به داخل خاک خود بازگشتند.[۲۵۵] شهر مهران نیز در ۳۱ تیر اشغال شد و تا پایان جنگ در اشغال باقی ماند.[۴۰]
دخالت نظامی ایالات متحده
رونالد ریگان در ۳۱ شهریور ۱۳۶۶ در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ایران را رسماً تهدید کرد که اگر به قطعنامه ۵۹۸ پاسخ منفی بدهد، چارهای جز یک «اقدام عملی» باقی نمیماند.[۲۵۱] . در نتیجه در ۳۰ فروردین ۱۳۶۷ ایالات متحده به نفتکشها و سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس حمله کرد.[۲۵۶][۲۵۷] . یک تانکر کویتی با پرچم آمریکا به نام «بریجتُون» که به وسیله یک ناو آمریکایی اسکورت میشد با مین ایرانی برخورد کرد. سپس آمریکا در ۲۱ سپتامبر ۱۹۸۷ (شهریور ۱۳۶۶) کشتی مینگذار ایران اَجر را سوراخ و غرق کرد و در ۲۷ مهر ۱۳۶۶، سکوی رشادت و سکوی رسالت را از بین برد.[۵۴] .
در ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ نیروی دریایی آمریکا وارد نبرد دریایی با ایران شد. این نبرد در ظاهر به تلافی برخورد یک مین دریایی رهاشده از کشتی مینگذار ایران اجر به ناوچهٔ آمریکایی ساموئل بی. رابرتز در ۲۵ فروردین بود. در این عملیات ۵۶ ایرانی و ۲ آمریکایی (سقوط هلیکوپتر) کشته شدند. ناوچه سهند (IIS Faramarz) و ناوچه جوشن نابود شدند. ناوچه سبلان (IIS Rostam) خسارت کلی دید. در بخشی از این نبرد نیروهای آمریکایی در پاسخ به حمله موشکی ایران به یک سکوی نفتی کویت، سکوی نفتی سلمان و سکوهای نفت جزیره سیری را منهدم نمودند.[۲۵۸] .
ساقط کردن هواپیمای مسافری ایران
مقالهٔ اصلی: پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر
در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ یواساس وینسنس آمریکایی به هنگام درگیری با قایقهای توپدار سپاه پاسداران در نزدیکی جزیره قشم، در شمال تنگه هرمز، در حالی که وارد آبهای سرزمینی ایران شده بود، هواپیمای غیرنظامی ایرانی شرکت ایران ایر به شماره پرواز ۶۵۵ را هواپیمایی نظامی تشخیص داد و سرنگون کرد. ۲۹۰ مسافر و خدمه هواپیما کشته شدند.[۲۵۹] پس از این اتفاق و سکوت جامعه بینالمللی در برابر استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی، رهبران ایران به این نتیجه رسیدند که کشورهای حامی عراق از هر روشی برای جلوگیری از پیروزی ایران استفاده میکنند و با کمبود نفرات و تجهیزات ایران، توان جنگی ان از بین خواهد رفت.[۲۶۰] .
افزایش فشارها
دولت ایران از داخل کشور نیز تحت فشار زیادی بود.[۲۵۰] در داخل کشور تلاشهایی برای مخالفت با جنگ آغاز شده بود و فشارهای اقتصادی بر دولت افزایش یافته بود.[۲۶۱] درآمد نفتی کشور از ۱۵ میلیارد دلار به کمتر از ۶ میلیارد دلار کاهش یافته بود و وضعیت اقتصادی کشور در بدترین حالت خود بود.[۲۶۲] سرانجام فرمانده سپاه محسن رضایی در نامه ای به روح الله خمینی، فهرستی از نیازهای نیروهای نظامی ایران برای ادامه جنگ در ۵ سال آینده را ارائه داد.[۲۵۰] . ... تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم. ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول پنج سال به دست میآوریم قدرت عملیات انهدامی یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۱۳۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ قبضه توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است را داشته باشیم، میتوان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی انجام دهیم… با این وجود فرمانده سپاه پاسداران در ادامه همین نامه بر لزوم ادامه جنگ تأکید کرد. خمینی با شعار خواندن حرف فرمانده سپاه مبنی بر آمادگی برای ادامه جنگ آن را رد کرد.[۲۶۳] دولت میرحسین موسوی اعلام کرد که دولت ظرفیت اختصاص منابع مالی لازم برای تهیه چنین فهرستی را ندارد.[۲۶۴]
قبول قطعنامه ۵۹۸
در اواخر فروردین ۱۳۶۷ پس از عملیات توکلنا علی الله و سه ماه قبل از قبول قطعنامه ۵۹۸ روح الله خمینی دو بار آقای علی اصغر مروارید را که یک روحانی بوده به پاریس نزد بنی صدر میفرستد و از او دعوت میکند به ایران برگردد و بار دوم میگوید اگر برنمیگردد لیست کارهایی را که فکر میکند باید انجام شود برای او ارسال کند تا ترتیب انجام آنها را بدهد. بنی صدر (به گفته خودش به دلیل ترس از کشته شدن) بازگشت به کشور را نمیپذیرد و خمینی را به محتویات نامه اول مردادماه ۱۳۶۳ خود ارجاع میدهد.[۲۶۵] .
جلسه تصمیم گیری برای قبول قطعنامه
اکبر هاشمی رفسنجانی وی از مرداد ۱۳۶۰ یعنی پس از برکناری بنی صدر هاشمی فرمانده جنگ میشود در بخشی از خاطراتش که بعدها در ۱۳ فروردین ۱۳۹۴ نوشت آورده است: «در روزهای آخر روشن بود که ادامه جنگ مصلحت نیست. هاشمی به عنوان فرمانده جنگ و جانشین فرمانده کل قوا، واقعیتها را به مسئولان و خمینی میگوید و عدم امکان پیروزی نظامی را ثابت میکند. آیت الله خمینی تصمیم بر کناره گیری از سمت رهبری میگیرد چون با آن همه تصریحات که تا آخرین نفر و آخرین قطره خون و تا رفع فتنه در جهان میجنگیم، چگونه ناگهان اعلان پذیرش قطعنامه نمایند..» رفسنجانی با تصمیم روح الله خمینی مخالفت میکند و پیشنهاد میدهد خودش که فرمانده جنگ بوده کناره گیری کند و محاکمه شود. خمینی پیشنهاد محاکمه را نمیپذیرد و پیشنهاد میدهد خودش مسئولیت را قبول میکند. روحالله خمینی در ۲۵ تیر ۱۳۶۷ جلسه ای با حضور مسئولان ارشد حکومتی تشکیل داد و در جمع آنان، از تصمیم خود برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ خبر داد.[۳۹] .
اعلام قبول قطعنامه به سازمان ملل
ایران در ۲۷ تیر ماه در نامه ای به دبیرکل وقت سازمان ملل، قطعنامه را پذیرفت و همان شب، خبر پذیرش قطعنامه از صدا و سیما اعلام شد.[۳۹]
پیام به مردم
در ۲۹ تیرماه، پیام معروف روحالله خمینی در مورد پذیرش قطعنامه انتشار یافت که در آن او «قبول قطعنامه» را تشبیه به سرکشیدن «جام زهر» کرد و نوشت : با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم. [۲۶۶] .
تصمیم به محاکمه فرماندهان جنگ
در نامه ۲ مرداد ۱۳۶۷ روحالله خمینی به علی رازینی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح دستور میدهد تا «دادگاه ویژه تخلفات جنگ در کلیه مناطق جنگی بدون مقررات دست و پاگیر» تشکیل شود. به نظر میرسد این دستور، متوجه محاکمه فرماندهان مقصر در شکستهای نظامی ایران است که عملاً بلااجرا میماند.[۳۹] در دستور خمینی آمده است که: «هر عملی که به تشخیص دادگاه موجب شکست جبهه اسلام یا موجب خسارت جانی بوده یا میباشد مجازات آن اعدام است.» بلافاصله خلخالی برای حاکمیت شرع و اعدام رحیم صفوی و احمد وحیدی و یک شخص دیگر اعلام آمادگی میکند که هاشمی رفسنجانی با وساطت مانع این کار میشود.[۲۶۷] محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران نیز قصد داشت استعفا دهد.[۲۶۸] .
یک هفته پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران، حدود ۵۰۰۰ نیروی سازمان مجاهدین خلق با مقادیری تجهیزات جنگی از محور غرب و از طریق شهرهای مهران و اسلامآباد غرب در عملیاتی با عنوان فروغ جاویدان به ایران حمله کردند. هدف این عملیات تسخیر تهران در ۳۳ ساعت بود و مسعود رجوی فرماندهی عملیات را بر عهده داشت. عملیات پاتک ایران عملیات مرصاد نام داشت و طی آن مجاهدین در کمین قرار گرفتند و شکست خوردند.[۲۶۹] . با تداوم عملیات تهاجمی از طرف عراق جامعه جهانی دولت عراق را برای پذیرش آتشبس تحت فشار شدید قرار داد.[۲۷۰] .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هفته دفاع مقدس
ادامه مطلب را ببينيد
آتش بس
سه هفته پس از شکست سازمان مجاهدین خلق در عملیات مرصاد و تلاش برای تسخیر تهران، در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ با حضور نیروهای بینالمللی آتشبس در سراسر مرزهای ایران و عراق برقرار شد.[۴۰] نیروهای حافظ صلح تا سه سال پس از آتشبس در منطقه حضور داشتند.[۲۷۱]
امکان خاتمه زودتر جنگ
حاکمان ایران، با اطمینان به پیروزی کامل بر ارتش صدام حسین، پذیرش آتشبس در مقابل عراق را غیرضروری میدانستند. این در حالی است که همین مقامات پس از هشت سال، در نهایت رسیدن به هدف تسلیم ارتش عراق را غیرممکن تشخیص داده و به پذیرش آتشبس، در زمان حضور دشمن در خاک ایران، تن دادند. در سالهای بعد از پذیرش آتشبس، موضوع جنگ به یکی از مقدسات سیاسی و تاریخی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده و هیچ نقد و اعتراضی نسبت به رویکرد حکومت ایران برای ادامه جنگ تحمل نمیشود. در این میان اما، پرسشی که همچنان پیش روی ناظران قرار دارد آن است که آیا امکان توقف سریعتر جنگ و کمتر شدن هزینه آن وجود نداشت؟[۲۷۲] .
نتیجهٔ ۸ سال جنگ
بیشتر مفسران بر این باور هستند که این جنگ هیچ برندهای نداشته است؛ چرا که در پایان جنگ، صدام از دستیابی به نخستین هدف خود، فسخ قرارداد ۱۹۷۵ بازماند . روحالله خمینی نیز که برای سالها پذیرش صلح را منوط به انفصال صدام و حزب بعث عراق از قدرت کرده بود بدون دستیابی به هدف خود سرانجام قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت.[۲۲۳] .
نتایج جنگ برای ایران
۲۲۵٬۵۷۰ کشته شامل ۹۰ مسیحی ۱۱ یهودی و ۳۲ زرتشتی [۵۶]
۵۷۴٬۱۰۱ معلول جنگی[۵۶] شامل حدود ۶۷ هزار مجروح شیمیایی[۵۷][۵۸]
۶۲۷ میلیارد دلار هزینه جنگ و ۶۴۴ میلیارد دلار خسارت وارده.[۵۹]
کاهش قیمت نفت از ۳۵ دلار به ۱۰ دلار برای هر بشکه[۶۰][۶۱][۶۲][۶۳]
نشت مواد شیمیایی ناشی از تسلیحات شیمیایی به محیط زیست
بمبهای عمل نکرده در تالابهای هورالعظیم، هورالهویزه و دریاچه زریوار مریوان[۶۴]
خشک شدن تالابها و ایجاد ریزگردها[۶۴]
نابودی بیش از ۸۰ درصد از بزرگترین نخلستانهای جهان و محصولات آن که باید صرف ترقی ایران و عراق میشد[۶۵]
نشت حدود ۸۰ میلیون بشکه نفت خام به دریا در اثر حمله به سکوهای نفتی[۶۶]
۲۳ واحد از پالایشگاه آبادان آسیب دید. و در مجموع ۶۶ واحد از پالایشگاههای تهران، تبریز، اصفهان، کرمانشاه و شیراز در اثر ۵۰ نوبت حملات آسیب دیدند.[۶۷]
بر جای ماندن ۱۶ میلیون مین خنثی نشده که سالانه جان دهها نفر را میگیرد[۶۸] در دیماه ۱۴۰۰ ایسنا گزارش داد که در مدت ۳۳ سال این مینها ۳ هزار کشته و ۷ هزار مجروح غیرنظامی ایجاد کرده اند.[۷۰]
از بین رفتن ۷۳۵ تانک ۳۹۷ هواپیمای جنگنده و ۳۵۴ هلیکوپتر[۶۹]
ادامه جنگ عراق با کردها
در پایان جنگ، ارتش عراق تا نیمههای شهریور ۱۳۶۷ به پاکسازی نیروهای مقاومت کُرد با استفاده از ۶۰٬۰۰۰ نیروی پیاده، بالگرد و سلاحهای شیمیایی در شمال عراق ادامه داد. بسیاری از کردهای عراقی ساکن این مناطق به ایران مهاجرت کردند. در این عملیات در مجموع ۵۰٬۰۰۰ کرد نظامی و غیرنظامی کشته شدند.[۲۷۳] .
پس از آتش بس
ایران و عراق در سال ۱۳۶۹ و پیش از حمله عراق به کویت، توافق صلح رسمی امضا کردند و روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند. از همان زمان کار تبادل اسرای جنگی دو طرف آغاز شد.[۲۷۴] در پایان جنگ ۸ ساله حدود ۴۰۰۰۰ ایرانی در عراق اسیر بودند. در مقابل ایران نیز حدود ۷۰۰۰۰ اسیر عراقی دراختیار داشت.[۲۷۵] کار مبادله اسرای دو طرف تا اسفند ۱۳۸۱ به طول انجامید.[۲۷۶] در همین زمان نیروهای نظامی عراق از قسمتهای باقیمانده خاک ایران تا مرزهای بین المللی عقب نشستند. تا ۳۱ مرداد ۱۳۶۹ نیروهای عراقی بهطور کامل خاک ایران را ترک کردند. پس از پذیرش آتشبس حدود ۲۴۰۰ کیلومتر از خاک ایران از جمله شلمچه ،طلاییه، فکه، مهران، میمک، سومار، نفت شهر، خسروی و قصرشیرین و بخشی از دشت ذهاب در اشغال عراق باقیمانده بود.[۲۷۷][۲۷۸] .
غرامت جنگی
در سال ۱۹۹۱ خاویر پرز دکوئیار دبیرکل وقت سازمان ملل متحد رسماً بر اساس نظر گروه ناظر نظامی سازمان ملل متحد، عراق را آغازگر جنگ معرفی کرده و از خواسته ایران برای دریافت غرامت جنگی پشتیبانی کرد.[۲۷۹] خسارات وارده به ایران در طول جنگ ۸ ساله ۹۷ میلیارد دلار برآورد شد. این میزان غرامت بسیار کمتر از غرامت در نظر گرفته شده برای خسارات وارد به کشور کویت توسط عراق در جنگ اول خلیج فارس میباشد. غرامتی که برای جنگ اول خلیج فارس تعیین شد ۲۴۰ میلیارد دلار برآورد شده بود.[۲۸۰] . هیچ کدام از دولتهای کشور ایران در دوران پس از جنگ پیگیر دریافت غرامتهای ایران از عراق نشده اند. در شهریور ۱۳۸۹، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران با تهیه طرحی دولت آن کشور را ملزم به پیگیری اخذ غرامتهای جنگ کرده است. با این وجود نه دولت محمود احمدینژاد و دولت حسن روحانی برای پیشبرد این مقصود هیچ عملی انجام نداده اند. گفته میشود اختلافات بین دولت و مجلس باعث عدم واکنش دولت به این طرح است.[۱۰۲] .
میانجیگریهای بینالمللی
مقالههای اصلی: جنگ ایران و عراق و سازمان ملل متحد، میانجیگریهای بینالمللی در جنگ ایران و عراق، و گروه ناظر نظامی سازمان ملل متحد در رابطه با جنگ ایران و عراق
پیشنهادهای صلح
سازمان ملل متحد ۸ قطعنامه صادر کرد که عراق با همه آنها موافقت کرد ولی ایران فقط به آخرین قطعنامه پاسخ مثبت داد آنهم یکسال پس از انتشار آن، سازمان کنفرانس اسلامی ۱۰ پیشنهاد ارائه داد که مورد قبول ایران قرار نگرفتند. جنبش عدم تعهد دو بار .گروه هفت هفت کشور صنعتی جهان در دو قطعنامه و شورای همکاری خلیج فارس در دو قطعنامه (در مواقعی که امنیت دریانوردی و امنیت تردد نفت در منطقه به خطر افتاد) به لزوم رسیدن به صلح تأکید میکردند. موضع رسمی ایران آن بود که ارتش عراق پیش از برقراری آتش بس میبایست از خاک ایران عقب نشینی کند. این شرط هرچند به لحاظ اصولی قابل دفاع بود، اما به نظر برخی ناظران عملی به نظر نمیرسید… چنین شرطی هیچ گاه محقق نشد و حتی هشت سال بعد نیز که ایران پایان جنگ را پذیرفت، ابتدا آتشبس برقرار شد و بعد نیروها به مرزهای بینالمللی بازگشتند.[۲۷۲] .
گفتههای مسئولان ایران
روح الله خمینی در ساعت ۷ بعداز ظهر ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ در پیام خود به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۵۹–۶۰ گفت: این آلت دست آمریکا به ایران تجاوز کرده است… یک حرفی که با ارتش عراق دارم اینست که ارتش عراق با چه کسی میخواهد جنگ بکند؟ طرفدار کیست و مخالف کی؟ طرفدار صدام است که اشتراکی و کافر است برضد کی برضد اسلام؟[۴۷] . محمد علی رجایی نخست وزیر در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ بلافاصله پس از حمله عراق به ایران گفت: ما به ملت مسلمان ایران اطمینان میدهیم که مرگ رژیم حاکم بر عراق فرارسیده است و این خداست که بدین وسیله میخواهد ملت ما را با ملت عراق در افتخار سرنگونی صدام و رژیم نفرینی اش سهیم گرداند[۴۷] . بنی صدر رئیسجمهور وقت در ۵ مهرماه ۱۳۵۹ (یک روز قبل از مذاکره با سران کشورهای اسلامی) در مصاحبه خود گفت: ما گفته ایم که برای میانجیگری و آشتی ما آمادگی نداریم برای اینکه بین حق و باطل آشتی معنی ندارد.[۴۸] . بنی صدر رئیسجمهور وقت در ۶ مهرماه ۱۳۵۹ در مذاکره با سران کشورهای اسلامی یاسرعرفات حبیب شطی و ضیاءالحق گفت: دنیای اسلام باید به متجاوز بفهماند که در تعارض بین حق و باطل بیطرف نیست و از حق جانبداری میکند باید به حکومت متجاوز عراق از جانب همه کشورهای اسلامی یادآور شد که حمله به ایران حمله به اسلام و امت اسلامی است.[۲۸۱] . هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس در مصاحبه مطبوعاتی هفتگی خود در ۷ مهرماه ۱۳۵۹ در مورد مذاکرات با سران کشورهای اسلامی گفت: ما با یاسر عرفات در مورد اصل جنگ مذاکرات زیادی داشتیم و در آن جلسه دو طرف متفق بودیم که این جنگ را آمریکا شروع کرده و عراق آلت دست شده نقطه نظر ما این بود که سرنوشت جنگ با پیروزی ما تعیین شود زیرا برای ما کافی نیست که بگوییم شکست نخوردهایم زیرا باید نشان بدهیم که انقلاب خیلی قوی است و رسالت انقلاب اینست که این جنگ را ببرد و فکر انقلاب را برای توسعه باز کند.[۲۸۲] . روحالله خمینی در ۱۲ آبان ۱۳۵۹ گفت: با تمام قدرت، بیست سال هم این جنگ طول بکشد، ما ایستاده ایم. [۲۸۳] . حسینعلی منتظری در نماز جمعه قم ۱۴ فروردین ۱۳۶۰: مادامی که ارتش صدام در خاک ماست مذاکره محال است.[۲۸۴] . هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس در مصاحبه ای در ۱۰ فروردین ۱۳۶۰ پس از دیدار با هیئت کنفرانس اسلامی گفت: ما سه چیز میخواستیم که در پیشنهاد هیئت نیست: اول بررسی تجاوز و محاکمه متجاوز در دادگاه بین المللی اسلامی دیگری خروج نیروهای عراقی قبل از آتشبس یعنی نه اینکه اول آتشبس یا مذاکره بعد خروج تا سرباز خارجی در خاکمان هست مذاکره ای نخواهیم کرد. سوم اینکه مدار بحث باید قرارداد الجزایر باشد[۲۸۵] . بنی صدر در ۱۱ فروردین ۱۳۶۰ در ستون کارنامه روزنامه انقلاب اسلامی نوشت که مایل است با عراق صلح کند. هاشمی رفسنجانی ضمن اظهار ناخرسندی از گفته بنی صدر[۱۴۵] در ۹ صبح ۱۳ فروردین ۱۳۶۰ به دیدار آیت الله خمینی میرود و در خاطرات خود مینویسد " امام ضمن اینکه مایلند جنگ زودتر تمام شود، صلاح نمیدانند که ما کوتاه بیاییم و از این که شرط شود که بعد از صلح نباید به ملت عراق علیه صدام کمک کنیم، نگرانند"[۱۴۶] . روحالله خمینی در خرداد ۱۳۶۰ بهطور خصوصی به بنی صدر گفته بود که شخصاً موافق صلح است ولی صلح مخالفان زیادی دارد.[۲۸۶] . محمد علی رجایی گفته بود: «ما میانجیگری را نخواهیم پذیرفت. این جنگ، جنگ با کشور نیست؛ جنگ عقیده با عقیده است. ما به هیچ وجه بحث سیاسی و مذاکره و حسن نیت را به معنای کسی که بخواهد ما را تشویق به مذاکره کند، نمیپذیریم.» «تنها شهادت است که ما را از صحنه نبرد خارج خواهد کرد. به همین جهت است که ما به هیچ وجه بحث میانجی و مذاکره و حتی حسن نیتی که بخواهد ما را تشویق به مذاکره کند نمیپذیریم.»[۴۹] . اکبر هاشمی رفسنجانی در اسفند ۱۳۶۰ در مصاحبه با هفته نامه موقف عربی گفت: «ما نمیخواهیم در سایه رژیم فعلی عراق، به هیچ توافقی با بغداد برسیم… و این سری نیست که آن را فاش کنم که صدام حسین توسط میانجیها موافقت کرد طبق مواد و شرایط قرارداد الجزایر و بدون قید و شرط، عقب نشینی کند… ولی ما این پیشنهاد را رد کردیم و با هرگونه توافقی مخالفت خواهیم کرد.» … «مادامی که رژیم فعلی عراق، طرف دوم توافق باشد. .. این توافق باید با ملت عراق و پس از پیروزی امضا گردد. ما حاضر نیستیم دست از حمایت از سازمانهای مخالف رژیم عراق برداریم.» او دربارهٔ پیشنهاد عربستان برای پرداخت خسارت به ایران تاکیدکرد: «این پیشنهاد و پیشنهادهای مخالف را قبول نمیکنیم، مسئله ضرر و منفعت نیست، مسئله، مسئله حق و باطل است.»[۵۰] . سید علی خامنه ای در خطبههای نمازجمعه ۲۹ تیرماه ۱۳۶۳ گفت: «از هر تلاشی برای صلح عادلانه استقبال میکنیم ولی… ما در جنگ از صدام نخواهیم گذشت. اگر خیال میکنند با گذشت زمان و فشارهای تبلیغاتی خواهند توانست ما را از جرائم سنگین که این رژیم مرتکب شده به غفلت بکشانند خیال خامی است.»[۲۸۷] . هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه ۵ مرداد ۱۳۶۳ گفت: «آنهایی که اعتقاد دارند صدام متجاوز است یک دادگاه صالح تشکیل دهند و حکم را صادر کنند. و گرنه ما طور دیگر عمل میکنیم.»[۲۸۸] . هاشمی رفسنجانی در ۱۰ مهر ۱۳۶۳ در مصاحبه رادیو تلویزیونی در مورد طرح صلح ژاپن گفت: اینروزها هرکس میخواهد خود را مطرح کند طرح صلحی برای جنگ ایران و عراق میدهد. ولی ما آنها را مأیوس کردیم و گفتیم ما هیچ طرحی را که متضمن سقوط صدام و حذف حزب بعث نباشد نمیپذیریم. این درحالی بود که عراق از طرح صلح ژاپن استقبال کرد.[۲۸۹] .
بهره برداری عراق از موضع ایران
ایران بر اینکه عراق متجاوز است و میانجیگری معنایی ندارد تأکید میکرد عقب نشینی سریع و مجازات تجاوزگر (برکناری و مجازات صدام) را تنها راه خاتمه جنگ میدانست. ادامه این موضعگیری ایران و نیز ورود ایران به خاک عراق در تابستان ۱۳۶۱ باعث شد عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس در تبلیغات خود ایران را بهعنوان کشور جنگ طلب متجاوز و غیرقابل توقف معرفی کنند که باید از هر روشی برای توقف آن استفاده کرد.[۲۹۰] بدین ترتیب عراق حمله به سکوهای نفتی (در بهمن ۱۳۶۱) و کشتیهای نفتکش را به عنوان عاملی برای توقف صادرات نفت ایران و فشار اقتصادی برای پذیرفتن قطعنامه های سازمان ملل توجیه میکرد. فصل مشترک همه قطعنامههای شورای امنیت تا پیش از قطعنامه ۵۹۸ این بود که در هیچیک از آنها به سه عنصر «آغازگر جنگ»، «کشور متجاوز» و «چگونگی تنبیه متجاوز» اشاره ای نشده بود مطلبی که مورد درخواست ایران بود . عراق همه قطعنامه های سازمان ملل را پذیرفت یا آمادگی خود را برای پذیرش آن اعلام کرد ولی ایران تنها قطعنامه ۵۹۸ را پس از یک سال از صدور و با توجه به برخوردهای نظامی آمریکا با ایران و حملات شیمیایی عراق و نبود وسایل دفاعی در مقابل این حملات و مشکلات اقتصادی در تأمین مایحتاج مردم و نیروهای مسلح آن پذیرفت[۵۱][۲۹۱] .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: هفته دفاع مقدس
ادامه مطلب را ببينيد
