دوازده بهمن وردود امام و استقبال بی نظیر قرن
Posted: 30 Jan 2016 08:25 PM PST
دهها خبرنگار و عکاس و فیلمبردار به ثبت این رویداد تاریخی پرداختند. جمعیت استقبالکننده در طول ۳۳ کیلومتر از فرودگاه مهرآباد تا بهشتزهرا(س)، بین ۴ تا ۶میلیون نفر تخمین زده میشد.[۱] از یک مرد الهی، استقبالی صورت گرفت که تابهحال تاریخ نظیرش را به خود ندیده بود.این نشان از فطرت پاک انسانها دارد، که انسانهایی با دلهای پاک، همیشه طرفدار حق و حقیقت، و مردان الهی هستند و همیشه مخالف با حکومتهای دیکتاتوری، استبدادی، و غیر الهی.
حضرت امام خمینی(رحمهاللهعلیه) به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشكر، از آنها خداحافظی كرد. ایشان پس از اقامه نماز در كف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابید، این در حالی بود كه همه علاقهمندان، دوستداران و نزدیكان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود كه همه را تا لحظه فرود آن در فرودگاه تهران، نگران ساخته بود.[۲]
ادامه مطلب در این لینک
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر و انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
خودباوری و شجاعت توسط امام خمینی(ره) در جامعه زنده شد
به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله العظمی حسین نوری همدانی ظهر دوشنبه در دیدار تعدادی از اساتید بسیجی دانشگاههای کشور، بیان کرد: سالروز ورود امام خمینی(ره) به کشور در تاریخ انقلاب اسلامی ایران جایگاه بلندی دارد.
وی با بیان اینکه حق نابود شدنی نیست، افزود: حق هرگز تسلیم باطل نشده است در حالی که باطل همیشه با تجهیزات خود در مقابل حق ایستاده است.
استاد سطوح عالی حوزه بیان کرد: ما باید بیدار باشیم و در زمان خود افرادی را که در راه باطل حرکت میکنند را به خوبی بشناسیم و با آنها مبارزه کنیم.
با پیروزی انقلاب باطل محو شد
وی با اشاره به اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی باطل با همه تجهیزات خود از ایران محو و نابود شده است، عنوان کرد: خداوند به امام خمینی(ره) چنان قدرتی داد که با ایمان و توکل حماسه ساز شد و انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند.
آیت الله نوری همدانی اظهار کرد: تمامی مستکبران دنیا از شاه پشتیبانی میکردند اما امام خمینی(ره) با قدرت تمام رژیم شاهنشاهی را که برخلاف اسلام عمل میکرد نابود کرد.
وی افزود: امام خمینی(ره) بحران ۸ ساله دفاع مقدس را به خوبی مدیریت کردند و جنگ را به پیروزی رساندند
مهمترین اصل انقلاب اسلامی ولایت فقیه است
این مفسر قرآن کریم با بیان اینکه انقلاب ایران دارای اصول و شاخصهایی است، افزود: مهمترین اصل انقلاب اسلامی ولایت فقیه است که به ادامه مبارزه پیامبران و ائمه میپردازد.
وی با بیان اینکه جهاد در راه خدا و شهادت یکی دیگر از اصول انقلاب اسلامی است، افزود: امنیت ایران در هیچ جای دنیا مشاهده نمیشود زیرا در ایران میلیونها انسان عاشق شهادت هستند که در برابر همه ظلمها تا پای جان ایستادگی میکنند.
آیت الله نوری همدانی بیان کرد: خودباوری و شجاعت یکی دیگر از اصول انقلاب است که امام خمینی(ره) این اصل را در مردم زنده کردند و تسخیر انرژی هستهای، فناوری و غیره به دلیل شجاعت مردم ایران بوده است.
این مرجع تقلید با اشاره به اصل استکبار ستیزی، افزود: هیچ وقت نباید با آمریکا که یک کشور مستکبر است آشتی کنیم زیرا یکی از اصول انقلاب اسلامی استکبار ستیزی است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر و انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
عوامل پیدایش قیام مردم از منظر شهید مطهری
به گزارش خبرگزاری مهر، متن پیش رو بخشی از جلد دوم کتاب «روایت مطهر» اثر حجتالاسلام «حسین سوزنچی» با موضوع تأملی در اندیشههای شهید مطهری است؛ این کتاب بهزودی توسط نشر سدید (انتشارات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیهالسلام) منتشر خواهد شد. تا به حال دو جلد از این مجموعه منتشر شده است.
مجموعه مباحث استاد مطهری در موضوع انقلاب اسلامی را میتوان در سه محور کلی مورد بحث و بررسی قرار داد که در این نوشتار به بررسی چرایی قیام مردم و اینکه چه عواملی مقدمه و زمینه ساز انقلاب شد پرداخته میشود.
استاد مطهری به دو عامل مهم اشاره می کنند که موجب شد مردم به سمت قیام سوق داده شود یکی وجود روحیۀ ظلمستیزی در مردم و دیگری وجود نارضایتی عمومی در آنها نسبت به حاکمیت است. به نظر میرسد این دو عامل حصر عقلی دارند؛ یعنی عوامل زمینهساز یک قیام عقلا از دو حال خارج نیست یا عوامل درونی است یا بیرونی. عامل درونی، وجود روحیۀ مبارزه با ظلم و مقابله با ظالم در مردم است و عامل بیرونی، نارضایتی مردم از وضع موجود است. این دو عامل دست به دست هم میدهد تا یک انقلاب آغاز شود. امروز نیز کسانی که قصد براندازی نظام اسلامی را دارند از همین دو عامل بهره میگیرند یعنی تلاش میکنند به نارضایتیهای عمومی در مردم دامن بزنند و در کنار آن ولو به شکل کاریکاتوری و مصنوعی، روحیۀ مقابله با حقخوری و ظلم را در مردم تقویت کرده و آن را مدیریت کنند چرا که اگر این عامل وجود نداشته باشد مردم هر اندازه که از شرایط خود ناراضی باشند دست به قیام نخواهند زد.
برخی ادعا می کنند مردم اگرچه از وضع موجود ناراضی بودند اما به شیوۀ ایجابی دقیقاً نمیدانستند چه میخواهند، به عبارت دیگر مردم میدانستند چه نمیخواهند اما نمیدانستند چه میخواهند. آنچه مردم سلب میکردند و نمیخواستند، استعمار و استبداد بود اما این که بعد از، ازبینرفتن این دو عنصر نامطلوب، باید چه چیزی را جایگزین آن کرد را نمی دانستند. استاد مطهری این تحلیل را قبول ندارد و میگوید مردم در مقابل استعمار، طالب استقلال بودند و در مقابل استبداد، آزادی را طلب میکردند اما این آزادی و استقلال یک امر کلی و مطلق نبود مردم آزادی و استقلال را در معنای دینی و اسلامی آن میخواستند.
افرادی مثل آقای صادق زیباکلام[۱] و امثال ایشان که ادعا میکنند مردم به طور ایجابی نمیدانستند چه میخواهند، «مردم» را به قشر خاصی از جامعه تقلیل میدهند. منظور ایشان از مردم، طیف خاصی از تحصیلکردهها و روشنفکران است. اساساً یکی از مشکلات افرادی که خود را به نوعی تریبوندار جامعه فرض میکنند این است که در تحلیل «مردم» معمولاً دچار اشتباه میشوند؛ مثلاً افرادی که در جامعه دارای رسانه هستند در بسیاری از وقایع اجتماعی امر برایشان مشتبه میشود و دیدگاه خودشان را دیدگاه «جامعه» میپندارند و به تبع آنها برخی از اقشار جامعه نیز فکر میکنند دیدگاه «جامعه» دیدگاه همین افراد است.
آنچه موجب شکلگیری جریان انقلاب شد حرکتی بود که از بطن این مردم شروع شد نه روشنفکران و تحصیلکردهها. حرکتی که امام آغاز کرد در ابتدا حتی در حوزۀ علمیه نیز که قشر برجستۀ جامعه محسوب میشد طرفدار جدی نداشت و بدنۀ حوزه بعد از حرکت امام به تدریج با ایشان همراه شد. همین اتفاق نیز در دانشگاه افتاد اما متأسفانه اغلب افرادی که درباره اتفاقات اجتماعی مهم در بحبوبه انقلاب کتاب نوشتهاند مسیر شکلگیری انقلاب را در متن مردم دنبال نکردهاند و تحلیل آنها از حوادث مهم جامعه در واقع تحلیل اتفاقات مهم در جامعه دانشگاهی و تحصیل کرده است. مثلاً نقاط عطف انقلاب را در حوادثی مانند ۱۶ آذر و جریان آقای بازرگان و … جستجو میکنند؛ در حالی که تحولات اصلی جامعه در مساجد رقم خورد.
پرجمعیتترین سخنرانیها در مساجد ایراد میشد و این امر مخصوص تهران یا مساجد تهران یا بخشی از مردم نبود. برگزاری مراسم چهلم شهدای وقایع مختلف در مساجد کشور موجب میشد بر گرمای انقلاب و شور مردمی آن دمیده شود و حرکتی به شکل شبکهای در کل کشور به راه بیفتد و مردم را با خود همراه کند. چنین مراسمی اساساً توسط قشر تحصیلکرده رقم نمیخورد. بنابراین هنگامی که میگوییم مردم در انقلاب اسلامی به دنبال اجرای اسلام بودند منظورمان اقشار روشنفکر و تحصیلکرده نیست، بلکه منظور بدنۀ حقیقی مردم است.
اسلامی که بسیاری از اقشار تحصیلکرده از آن سخن میگفتند که تجلی بارز آن را در سخنان دکتر شریعتی میتوان دید اساساً اسلام نفی بود و تقریباً هیچ عنصر ایجابی نداشت، اسلامی که دکتر شریعتی از آن سخن میگفت برای ایجاد یک انقلاب کار آمد بود و به شدت با عوامل استبداد و استعمار دست به گریبان بود اما برای بعد از انقلاب تقریباً هیچ حرفی برای گفتن نداشت. دکتر شریعتی با مهارتی مثالزدنی عناصری از اسلام را که مؤلفۀ اعتراض در آن دیده میشد به خوبی برجسته میکرد، مثلاً چهرهای چون ابوذر در نظر او بسیار مقدس و برجستهاند، اما کسی مانند امام سجاد(ع) که در تاریخ امامت، خود کمتر به فعالیتهای انقلابی ظاهری دست زدهاند در ادبیات دکتر شریعتی بسیار کمجلوه بود و این اسلامی نبود که امام خمینی(ره) به دنبال آن بود. اسلامی که امثال شهید مطهری و امام خمینی و عامه مردم به دنبال آن بودند تنها بُعد سلبی و اعتراضی اسلام نبود، بلکه میخواستند بعد از انقلاب بر مبنای اسلام جامعه را بسازند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر و انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
بازگشت امام خمینی به میهن و آغاز دهه فجر
با گسترش قیام مردم و خروج شاه از ایران، شاپور بختیار به عنوان آخرین و تنها امید رژیم پهلوی و سردمداران غربی پشتیبان این رژیم، به عنوان نخست وزیر باقی مانده بود. در طرف مقابل تظاهرات مردم هر روز پر شورتر و مصممتر میشد و شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بعنوان اصلی ترین خواسته مردم در نهضت انقلابی به رهبری امام خمینی مطرح میشد. امام خمینی كه شرط ورود خود را به كشور، خروج شاه، اعلام كرده بودند، با فرار شاه در 26 دی 1357، تصمیم به بازگشت گرفتند. قرار بود این رجعت تاریخی در روز پنجشنبه پنجم بهمن 1357 انجام گیرد اما بختیار، با بستن فرودگاه ها مانع از انجام این امر شد. با انتشار خبر بسته شدن فرودگاهها، مردم خشمگین به خیابان ها ریخته و با تحصن و شعارهای كوبنده، دولت بختیار را تحت فشار شدیدی قرار دادند. در همین زمان رییس شورای سلطنت، سید جلال تهرانی، در پاریس ضمن استعفا خدمت امام، اعلام كرد كه شورای سلطنت غیر قانونی است. سرانجام، تحصنها و تظاهرات عظیم مردم بختیار را مجبور كرد، فرودگاه ها را باز كند. كاركنان اعتصابی تلویزیون اعلام كردند برای ضبط و پخش مستقیم مراسم آمادهاند. فرودگاه مهرآباد آماده استقبال از پرواز انقلاب بود. روز 12 بهمن 1357، پرشكوه ترین استقبال تاریخی رقم خورد و هواپیمای ایرفرانس در حوالی ساعت 9 صبح در فرودگاه مهرآباد نشست و حضرت امام، با قلبی آرام و مطمئن پس از 15 سال هجرت، پا به خاك میهن اسلامی گذاشتند. صدها خبرنگار و عكاس و فیلمبردار به ثبت این رویداد تاریخی پرداختند. جمعیت استقبال كننده در طول 33 كیلومتر از فرودگاه امام تا بهشت زهرا كه مقصد بعدی امام بود. بین 4 تا 8 میلیون نفر تخمین زده میشد. امام از فرودگاه مستقیما به بهشت زهرا رفتند و ضمن ادای احترام به شهدای انقلاب اسلامی، سخنرانی تاریخی خود را در آنجا ایراد كردند. در این سخنرانی امام نخست وزیری شاپور بختیار را غیر قانونی اعلام كرده و فرمودند: «من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میكنم.» بدین ترتیب از ورود امام ده روز تاریخی كه بعدها دهه فجر انقلاب اسلامی نام گرفت، سپری شد تا طومار رژیم پهلوی و 2500 سال استبداد شاهنشاهی برای همیشه در هم تنیده شود. گزارش تصویری:
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر و انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
اسامی روزهای دهه فجر انقلاب اسلامی 94 اعلام شد
به گزارش روابط عمومي اداره كل تبليغات اسلامي استان تهران، به نقل از ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، نامگذاري روزهاي دهه فجر را اعلام كرد.
ستاد دهه فجر انقلاب اسلامی با توجه به نامگذاری سال 1394 از سوی مقام معظم رهبری به نام «سال همدلی و همزبانی دولت و ملت» و رویکردهای داخلی و خارجی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و با عنایت به تعیین سیاستها، رویکردها، خطمشیها و اصول حاکم بر برنامههای آئین بزرگداشت عید انقلاب؛ شعار اصلی و محوری دهه فجر امسال را «تداوم، اقتدار و عزت انقلاب اسلامی در پرتو ولایتمداری، همدلی و همزبانی دولت و ملت» ،بیان و عناوین روزها و اسامی ایامالله دهه فجر انقلاب اسلامی را به شرح زیر اعلام کرد.
اسامی روزهای دهه فجر انقلاب اسلامی در سال جاری
دوشنبه دوازدهم بهمن؛انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره)، ولایت فقیه و رهبری
سه شنبه سیزدهم بهمن؛انقلاب اسلامی، مردمسالاری دینی، همدلی و همزبانی دولت و ملت
چهارشنبه چهاردهم بهمن؛انقلاب اسلامی، نهضت علمی، اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی
پنج شنبه پانزدهم بهمن؛انقلاب اسلامی، ایمان، جهاد و شهادت
جمعه شانزدهم بهمن؛انقلاب اسلامی، وحدت امت اسلامی، عدالتخواهی و حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)
شنبه هفدهم بهمن؛انقلاب اسلامی، تحکیم بنیان خانواده، جوانان و سبک زندگی ایرانی اسلامی
یکشنبه هجدهم بهمن؛انقلاب اسلامی،معنویت گرایی، حاکمیت ارزش ها، فرهنگ و تمدن اسلامی
دوشنبه نوزدهم بهمن؛انقلاب اسلامی، آمادگی دفاعی، امنیت همه جانبه، اقتدار و عزت منطقه ای و بین المللی
سه شنبه بیستم بهمن؛انقلاب اسلامی، الهام بخشی، حمایت از جبهه مقاومت و مبارزه با تروریسم بین المللی
چهارشنبه بیست و یکم بهمن؛انقلاب اسلامی، دشمن شناسی، استکبار ستیزی و مقابله با نفوذ دشمن
پنج شنبه بیست و دوم بهمن؛انقلاب اسلامی، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر و انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد

|
|
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر و انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
مجموعه ویژه نامه های دهه مبارک فجر (سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی)ویژه نامه دهه فجر
نهضت امام(ره)در مقایسه با دیگر نهضت ها( مصاحبه با دکتر مرندی) |
ویژگیهای کلی انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلابهای روسیه و فرانسه |
ثمره انقلاب |
عوامل انقلاب |
ویژگی های انقلاب |
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر و انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
| گزارش |
روایتی از یک تحصن


با انتخاب دانشگاه تهران «برادرها صبح زود رفتند دانشگاه ... مشکلات زیادی هم سر راه ما انصافاً درست کردند اما مسجد خوشبختانه باز بود، ما رفتیم داخل مسجد و فوراً آن اتاقک سر مسجد را، آنجا را ستاد کارها قرار دادیم و بلافاصله یک اعلامیه منتشر کردیم؛ یعنی اولین کاری که کردیم یک اعلامیه نوشتیم.»۴
بدینترتیب تحصن آغاز شد و اولین بیانیهی روحانیون متحصن مسجد دانشگاه تهران در هشتم بهمنماه ۵۷ صادر شد. در قسمتی از این بیانیه آمده است: «اینجانبان، به عنوان اعتراض به اعمال ضد انسانی دولت غیر قانونی بختیار از ساعت ۹ صبح روز یکشنبه هشت بهمن ماه جاری تا بازگشت حضرت آیتاللهالعظمی امام خمینی دامظله به وطن و به آغوش پُرمهر ملت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن اختیار میکنیم و از این محل مقدس در کنار برادران دانشجوی خود، ندای حقطلبانه خود را به گوش جهانیان خواهیم رساند.»۵ با شروع تحصن، سیل بیشمار جمعیت، بهسمت دانشگاه تهران سرازیر شد. روحانیون مختلف هم خود را به هر طریق به مسجد دانشگاه میرساندند و به متحصنین میپیوستند.

اتاقک کنار مسجد دانشگاه اما به مرکز رهبری تحصن در تهران بدل شده بود. چند کمیتهی اصلی جهت تحصن تشکیل شد که برخی از آنها عبارت بودند از: کمیتهی علمای شهرستانی و کمیتهی پشتیبانی؛ کمیتهی مهم دیگری هم وجود داشت بهنام کمیتهی تبلیغات. مسئولیت این کمیته با آیتالله خامنهای بود که نشریهای هم در همان ایام منتشر میکرد: «من فراموش نمیکنم آن روز با مرحوم آقای بهشتی دو نفری آمدیم و از در شرقی دانشگاه وارد شدیم. یکی از دوستان عزیز و علمای محترم ... قبلاً رفتند آنجا، هماهنگی کردند و در شرقی دانشگاه را باز کردند -چون در جنوبی که در اصلی بود، [تحت کنترل رژیم بود] و روی ما باز نمیشد- و ما از آنجا وارد دانشگاه شدیم، رفتیم توی مسجد دانشگاه، و بنده رفتم توی آن اتاق عقب مسجد -که یک اتاق کوچکی بود، نمی دانم حالا هم هست یا نه- آنجا مستقر شدیم و از همان روز اول، نشریهی تحصن را راه انداختیم، که چند شماره از همان روز اول آنجا منتشر شد.»۷

به هر حال بختیار وقتی متوجه شد که نمیتواند سران را به سازش بکشد و از طرفی دیگر هم نمیتواند در برابر فشارهای رو به افزایش ناشی از تحصن مقاومت کند، نهایتاً تسلیم خواست متحصنین و مردم حامی آنها شد و از طرف دولت اعلام شد که مانعی جهت ورود امام به میهن وجود ندارد و این تحصن موجب شد تا رکن اصلی پیروزی انقلاب در آن مقطع (یعنی حضور امام در کشور) محقق گردد. بدینجهت باید این تحصن را از اصلیترین رویدادهای انقلاب اسلامی محسوب نمود.
پینوشتها:
۱. مصاحبه با شبکهی ۲ تلویزیون دربارهی خاطرات ۲۲ بهمن، ۶۳/۱۱/۱۱
۲. همان
۳. خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جلد ۲، صفحات ۲۸۳ و ۲۸۴
۴. مصاحبه با شبکهی ۲ تلویزیون دربارهی خاطرات ۲۲ بهمن، ۶۳/۱۱/۱۱
۵. روزنامه کیهان، ۹ بهمن ۱۳۵۷، صفحه ۱
۶. مصاحبه با شبکهی ۲ تلویزیون دربارهی خاطرات ۲۲ بهمن، ۶۳/۱۱/۱۱
۷. بیانات در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران، ۸۸/۱۱/۱۳
۸. خاطرات آیتالله جمی، صفحه۱۸۱
برچسبها: مبارزه روحانیت علیه رژیم پهلوی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر و انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
۱۳۵۷/۱۱/۱۲
غیرقانونی بودن مجلس و دولت منصوب شاه و مفاسد رژیم
|
اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
ما در این مدت مصیبتها دیدیم؛ مصیبتهای بسیار بزرگ. و بعضِ پیروزیها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بود. مصیبتهای زنهای جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفلهای پدر از دست داده. من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگینی در دوشم پیدا میشود که نمیتوانم تاب بیاورم. من نمیتوانم از عهدۀ این خسارات که بر ملت ما وارد شده است برآیم. من نمیتوانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد. خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید. من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض میکنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض میکنم. من به جوانهایی که پدرانشان را در این مدت از دست دادهاند تسلیت عرض میکنم.
خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبتها برای چه به این ملت وارد شد. مگر این ملت چه میگفت و چه میگوید که از آن وقتی که صدای ملت درآمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همۀ اینها ادامه دارد. ملت ما چه میگفتند که مستحق این عقوبات شدند. ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایهگذاری شد برخلاف قوانین
بود. آنهایی که در سن من هستند میدانند و دیدهاند که مجلس مؤسسان که تأسیس شد، با سرنیزه تأسیس شد. ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس مؤسسان. مجلس مؤسسان را با زور سرنیزه تأسیس کردند، و با زورْ وکلای آن را وادار کردند به اینکه به رضا شاه رأی سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود؛ بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است. برای اینکه ما فرض میکنیم که یک ملتی تمامشان رأی دادند که یک نفری سلطان باشد؛ بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رأی آنها برای آنها قابل عمل است. لکن اگر یک ملتی رأی دادند ـ ولو تمامشان ـ به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی[است؟]ملتِ پنجاه سال پیش از این، سرنوشت ملتِ بعد را معین میکند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. ما در زمان سابق ـ فرض بفرمایید که زمان اول قاجاریه ـ نبودیم؛ اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطۀ یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همۀ ملت هم ـ ما فرض کنیم که ـ رأی مثبت دادند اما رأی مثبت دادند بر آغا محمد خان قَجَر و آن سلاطینی که بعدها میآیند؛ در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمد شاه بود، هیچ یک از ما زمان آغا محمد خان را ادراک نکرده؛ آن اجداد ما که رأی دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رأی دادند که زمان ما احمد شاه سلطان باشد؟ سرنوشت هر ملت دست خودش است.
رژیم پهلوی، تحمیلی و غیر قانونی
ملت در صد سال پیش از این، صد و پنجاه سال پیش از این ملتی بوده، یک سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ما را نداشته است که سلطانی را بر ما مسلط کند. ما فرض میکنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تأسیس شد ما فرض میکنیم که به اختیار مردم بود و مجلس مؤسسان را هم به اختیار مردم تأسیس کردند، این اسباب این میشود که ـ بر فرض اینکه این امر باطل صحیح باشد ـ فقط رضا خان سلطان باشد؛ آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند. و اما محمدرضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الآن بیشترشان ـ بلکه الاّ بعضِ کم، بعض قلیلی از آنها ـ ادراک آن وقت را نکردهاند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؟ بنابراین سلطنت محمدرضا اولاً که چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تأسیس شده بود، مجلس غیرقانونی است، پس سلطنت محمدرضا هم غیرقانونی است. و اگر سلطنت رضا شاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کند؟ هر کسی سرنوشتش با خودش است. مگر پدرهای ما ولیّ ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، میتوانند سرنوشت ملتی را که بعدها وجود پیدا میکنند آنها تعیین بکنند؟ این هم یک دلیل که سلطنت محمدرضا سلطنت قانونی نیست. علاوه بر این، این سلطنتی که در آن وقت درست کرده بودند و مجلس مؤسسان هم ما فرض کنیم که صحیح بوده است، این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد در این زمان میگوید که ما نمیخواهیم این سلطان را. وقتی که اینها رأی دادند به اینکه ما سلطنت رضا شاه را، سلطنت محمدرضا شاه را، رژیم سلطنتی را نمیخواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یک راه است از برای اینکه سلطنت او باطل است.
دولتهای دست نشانده و مجالس فرمایشی
حالا میآییم سراغ دولتهایی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلسهایی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت ـ الاّ بعض از زمانها آن هم نسبت به بعض از وکلا ـ مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا! شما الآن اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست ـ چه مجلس شورا و چه مجلس سنا ـ و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سؤال میکنم که آیا این وکلایی که در مجلس هستند ـ چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا ـ شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید؟ اکثر این مردم میشناسند این افرادی را که به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم؟ مجلسی که بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس مجلسِ غیرقانونی است. بنابراین اینهایی که در مجلس نشستهاند و مال ملت را گرفتهاند به عنوان اینکه حقوق هر ... وکیلی اینقدر است، این حقوق را حق نداشتند بگیرند و ضامن هستند. آنهایی هم که در مجلس سنا هستند، آنها هم حق نداشتند و ضامن هستند.
و اما دولتی که ناشی میشود از یک شاهی که خودش و پدرش غیرقانونی است، خودش علاوه بر او غیرقانونی است، وکلایی که تعیین کرده است غیرقانونی است، دولتی که از همچو مجلسی و همچو سلطانی انشا بشود، این دولت غیرقانونی است. این ملت حرفی را که داشتند در زمان محمدرضا خان میگفتند که این سلطنت را ما نمیخواهیم و سرنوشت ما با خود ماست، حالا هم میگویند که ما این وکلا را غیرقانونی میدانیم، این مجلس سنا را غیرقانونی میدانیم، این دولت را غیرقانونی میدانیم. آیا کسی که خودش از ناحیۀ مجلس، از ناحیۀ مجلس سنا، از ناحیۀ شاه منصوب است، و همۀ آنها غیرقانونی هستند، میشود که قانونی باشد؟ ما میگوییم که شما غیرقانونی هستید باید بروید. ما اعلام میکنیم که الآن دولتی که به اسم دولت قانونی خودش را معرفی میکند، حتی خودش قبول ندارد که قانونی است! خودش تا چند سال پیش از این، تا آن وقتی که دستش نیامده بود این وزارت، قبول داشت که غیرقانونی است؛ حالا چه شده است که میگوید من قانونی هستم؟! این مجلس غیرقانونی است؛ از خود وکلا بپرسید که آیا شما را ملت تعیین کرده است؟ هر کدام ادعا کردند که ملت تعیین کرده است، ما دستشان را میدهیم دست یک نفر آدم ببرد او را در حوزۀ انتخابیهاش، در حوزۀ انتخابیه از مردم سؤال میکنیم که این آقا آیا وکیل شما هست؟ شما او را تعیین کردید؟ حتماً بدانید که جواب آنها نفی است. بنابراین آیا ملتی که فریاد میکند که ما این دولتمان، این شاهمان، این مجلسمان برخلاف قوانین است، و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشتمان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند در تهران، یک قبرستان هم در جاهای دیگر؟
فساد و ویرانی به نام اصلاح و ترقی
من باید عرض کنم که محمدرضای پهلوی، این خائن خبیث ... رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستانهای ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیۀ اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الآن خراب است و از هم ریخته است؛ که اگر بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سالهای طولانی با همت همۀ مردم، نه یک دولت این کار را میتواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را میتوانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمیتوانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید به اسم اینکه ما میخواهیم زراعت را، دهقانها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند و ما میخواهیم حالا دهقانشان کنیم! «اصلاحات ارضی» درست کردند. اصلاحات ارضیشان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که بکلی دهقانی از بین رفت، بکلی زراعت ما از بین رفت، و الآن شما در همه چیز محتاجید به خارج. یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای امریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را. تخممرغ از او بیاوریم، یا از اسرائیل که دست نشاندۀ امریکاست بیاوریم.
بنابراین کارهایی که این آدم کرده به عنوان «اصلاح»، این کارها خودش اِفساد بوده است! قضیۀ «اصلاحات ارضی» یک لطمهای بر مملکت ما وارد کرده است که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم؛ مگر همۀ ملت دست به هم بدهند و کمک کنند تا سالهایی بگذرد و جبران بشود این معنا. فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کرده است. فرهنگ ما را این[شاه]عقب نگه داشته به طوری که الآن جوانهای ما تحصیلاتشان در اینجا تحصیلات تامِّ تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند، آن هم با این مصیبتها، آن هم با این[فشار]ها، باید بروند در خارج تحصیل بکنند. ما پنجاه سال است، بیشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم؛ لکن چون خیانت شده است به ما، از این جهت رشد نکرده؛ رشد انسانی ندارد. تمام انسانها و نیروی انسانی ما را از بین برده است این آدم.
این آدم به واسطۀ نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده. تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیوش ـ بسیاریاش ـ فحشاست. مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشد، مراکز فحشاست. اینها دست به دست هم دادند. در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتاب فروشی است، مراکز فساد دیگر اِلی ماشاءاللّه است. برای چه؟ سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کیْ مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت ـ خصوصاً در ایران ـ مرکز[عظیمی]که باید از آن استفادۀ تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد؛ و شما میدانید که جوانهای ما را اینها به تباهی کشیدهاند. و همین طور سایر این[مراکز]. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همۀ معنا خیانت کردهاند به مملکت ما.
و اما نفت ما. تمام نفت ما را به غیر دادند! به امریکا و غیر از امریکا دادند. آنی که به امریکا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض، یک اسلحههایی برای پایگاه درست کردن برای آقای امریکا! ما هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم! امریکا با این حیله، که این مرد[۱]هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما[ربود]و برای خودش در عوض، پایگاه درست کرد. یعنی اسلحههایی آورده اینجا که ارتش ما نمیتواند این اسلحه را استعمال بکند؛ باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناسهای آنها باشند. این هم از ناحیۀ نفت، که این نفت ما را اگر چند سال دیگر ـ خدای نخواسته ـ این[شخص]
عمر پیدا کرده بود، عمر سلطنتی پیدا کرده بود، مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعتمان را هم که تمام کرده، این ملت بکلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد میکنیم از دست این، برای این است. خونهای جوانهای ما برای این جهات ریخته شده؛ برای اینکه آزادی میخواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق به سر بردیم. نه مطبوعات داشتیم، نه رادیو صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم؛ نه خطیب میتوانست حرف بزند، نه اهل منبر میتوانستند حرف بزنند، نه امام جماعت میتوانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد؛ نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را میتوانستند ادامه بدهند. و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود. و الآن هم باز نیمۀ حشاشۀ[۲]او که باقی است، نیمۀ حشاشۀ این اختناق هم باقی است. ما میگوییم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم ـ تمام اینها غیرقانونی است و اگر ادامه به این بدهند، اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند، و ما آنها را محاکمه میکنیم.
من دولت تعیین میکنم! من تو دهن این دولت میزنم! من دولت تعیین میکنم! من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم! من به واسطۀ اینکه ملت مرا قبول دارد[۳]... این آقا[۴]که خودش هم خودش را قبول ندارد! رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد؛ فقط امریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده، به ارتش دستور داده که از این پشتیبانی بکنید؛ انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد، نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگویید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که میآورند توی خیابانها! از خودشان هست این اشرار، فریاد هم میکنند، از این حرفها هم میزنند. لکن ملت این است، این[۵]ملت است.
میگوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمیشود! خوب، واضح است این؛ یک مملکت دو تا دولت ندارد لکن دولت غیرقانونی باید برود. تو غیر قانونی هستی! دولتی که ما میگوییم، دولتی است که متکی به آرای ملت است؛ متکی به حکم خداست. تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را! باید سر جایش بنشیند این آدم! و یا اینکه به امر امریکا و اینها وادار کند یک دستهای از اشرار، این ملت را قتلعام کند.
ما تا هستیم نمیگذاریم اینها سلطه پیدا کنند. ما نمیگذاریم دوباره اعاده بشود آن حیثیت سابق و آن ظلمهای سابق. ما نخواهیم گذاشت که محمدرضا برگردد. اینها میخواهند او را برگردانند. بیدار باشید! ای مردم، بیدار باشید! نقشه دارند میکشند. ستاد درست کرده مردکه[۶]در آن جایی که هستش؛ روابط دارند درست میکنند. میخواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه چیزمان اختناق در اختناق باشد، و همۀ هستی ما به کام امریکا برود. ما نخواهیم گذاشت؛ تا جان داریم نخواهیم گذاشت.
و من از خدای تبارک و تعالی سلامت همۀ شما را خواستار هستم. و من عرض میکنم بر همۀ ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آن وقتی که اینها ساقط بشوند؛ و ما به واسطۀ آرای مردم، مجلس سنا[۷]درست بکنیم؛ و دولت اول را ـ دولت دائمی را ـ تعیین بکنیم.
و من باید یک نصیحت به ارتش بکنم و یک تشکر از یک ارکان ارتش، یک قشرهایی از ارتش. اما آن نصیحتی که میکنم این است که ما میخواهیم که شما مستقل باشید. ما داریم زحمت میکشیم، ما خون دادیم، ما جوان دادیم، ما حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، میخواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد، شما نمیخواهید، آقای سرلشکر، شما نمیخواهید مستقل باشید؟ شما میخواهید نوکر باشید؟! من به شما نصیحت میکنم که بیایید در آغوش ملت؛ همان که ملت میگوید بگویید. بگویید ما باید مستقل باشیم. ملت میگوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای امریکا و اجنبی باشد؛ شما هم بیایید ـ ما برای خاطر شما این حرف را میزنیم ـ شما هم بیایید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگویید: ما میخواهیم مستقل باشیم، ما نمیخواهیم این مستشارها باشند. ما که این حرف را میزنیم که ارتش باید مستقل باشد، جزای ما این است که بریزید توی خیابان، خون جوانهای ما را بریزید که چرا میگویید من باید مستقل باشم! ما میخواهیم تو آقا باشی.
قدرشناسی از نظامیان پیوسته به ملت
و اما تشکر میکنم از این قشرهایی که متصل شدند به ملت. اینها آبروی خودشان را، آبروی کشورشان را، آبروی ملتشان را، اینها حفظ کردند. این درجهدارها، همافرها، افسرهای نیروی هوایی ـ اینها همه مورد تشکر و تمجید ما هستند؛ و همین طور آنهایی که در اصفهان و در همدان و در سایر جاها اینها تکلیف شرعی، ملی، کشوری خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتیبانی از نهضت اسلامی ملت کردند. ما از آنها تشکر میکنیم و به اینهایی که متصل نشدند میگوییم که متصل بشوید به اینها. اسلام برای شما بهتر از کفر است؛ ملت برای شما بهتر از اجنبی است. ما برای شما میگوییم این مطلب را، شما هم برای خودتان این کار را بکنید. رها بکنید این را. خیال نکنید که اگر رها کردید، ما میآییم شما را به دار میزنیم! این چیزهایی است که شماها یا کسان دیگر درست کردهاند؛ و الاّ این همافرها و این درجهدارها و این افسرها که آمدند و متصل شدند، ما با کمال عزت و سعادت آنها را حفظ میکنیم. و ما میخواهیم که مملکتْ مملکت قوی باشد. ما میخواهیم که مملکت دارای یک نظام قدرتمند باشد. ما نمیخواهیم نظام را به هم بزنیم. ما میخواهیم نظام محفوظ باشد لکن نظامِ ناشی از ملت در خدمت ملت؛ نه نظامی که دیگران سرپرستیاش بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند.
مقصود من از مجلس «سنا» مجلس «مؤسسان» بود نه مجلس سنا. مجلس سنا اصلش یک حرف مزخرفی است! همیشه بوده!
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته
۱ ـ شاه. |
۲ ـ پَرِکاه؛ بقیه روح در شخص بیمار.در اینجا منظور دولت بختیار است. |
۳ ـ ابراز احساسات شدید مردم موجب شد که سخنان امام قطع شود. |
۴ ـ بختیار. |
۵ ـ اشاره به حضار. |
۶ ـ شاه. |
۷ ـ به توضیح امام در پایان همین سخنرانی توجه کنید. |
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر و انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
آغازانقلاب اسلامی ایران از دیماه 56 از قم پس از شهادت آقامصطفی خمینی ره و توهین به امام خمینی ره
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ"؛ (مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 57، ص 215، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 هـ ش) مردی از اهالی قم، مردم را به سوی حق دعوت می کند. گروهی با او هم پیمان می شوند که مانند پاره های آهن هستند، بادهای تند قدم هایشان را نمی لغزاند، از نبرد و دفاع ترسی ندارند و از آن خسته نمی شوند، و توکلشان بر خدا است.
گفتنی است که در این حدیث عنوان مردی از اهل قم آمده است، و از شخص خاصی نام برده نشده است، اما با توجه به قیام ملت ایران در سال های 1356 و 1357 و شروع آن از شهر قم، به رهبری امام خمینی (ره) برخی این روایت را بر ایشان تطبیق داده اند.
رُوِیَ مَرْفُوعاً إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیِّ بِإِسْنَادِهِ إِلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع قَالَ إِذَا عَمَّتِ الْبُلْدَانَ الْفِتَنُ فَعَلَیْکُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیْهَا وَ نَوَاحِیهَا فَإِنَّ الْبَلَاءَ مَرْفُوعٌ عَنْهَا؛ (مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار ، ج 57، ص 214) امام رضا (ع) فرمود هرگاه فتنه همه شهر ها را گرفت بر شما باد که به قم و اطراف و نواحی آن پناه ببرید زیرا بلاء از آنها برداشته شده است.
وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْفَقِیهُ الْهَمْدَانِیُّ فِی کِتَابِ الْبُلْدَانِ إِنَّ أَبَا مُوسَى الْأَشْعَرِیَّ رَوَى أَنَّهُ سَأَلَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ ع عَنْ أَسْلَمِ الْمُدُنِ وَ خَیْرِ الْمَوَاضِعِ عِنْدَ نُزُولِ الْفِتَنِ وَ ظُهُورِ السَّیْفِ فَقَالَ أَسْلَمُ الْمَوَاضِعِ یَوْمَئِذٍ أَرْضُ الْجَبَلِ فَإِذَا اضْطَرَبَتْ خُرَاسَانُ وَ وَقَعَتِ الْحَرْبُ بَیْنَ أَهْلِ جُرْجَانَ وَ طَبَرِسْتَانَ وَ خَرِبَتْ سِجِسْتَانُ فَأَسْلَمُ الْمَوَاضِعِ یَوْمَئِذٍ قَصَبَةُ قُمَّ تِلْکَ الْبَلْدَةُ الَّتِی یَخْرُجُ مِنْهَا أَنْصَارُ خَیْرِ النَّاسِ أَباً وَ أُمّاً وَ جَدّاً وَ جَدَّةً وَ عَمّاً وَ عَمَّةً تِلْکَ الَّتِی تُسَمَّى الزَّهْرَاءَ بِهَا مَوْضِعُ قَدَمِ جَبْرَئِیلَ وَ هُوَ الْمَوْضِعُ الَّذِی نَبَعَ مِنْهُ الْمَاءُ الَّذِی مَنْ شَرِبَ مِنْهُ أَمِنَ مِنَ الدَّاءِ وَ مِنْ ذَلِکَ الْمَاءِ عُجِنَ الطِّینُ الَّذِی عَمِلَ مِنْهُ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ وَ مِنْهُ یَغْتَسِلُ الرِّضَا ع وَ مِنْ ذَلِکَ الْمَوْضِعُ یَخْرُجُ کَبْشُ إِبْرَاهِیمَ وَ عَصَا مُوسَى وَ خَاتَمُ سُلَیْمَان؛ (مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 57، ص 218) حضرت علی (ع) در پاسخ به سؤالی در باره سالم ترین شهر ها و بهترین جاها در موقع فتنه و جنگ و خونریزی کجاست؟ فرمود: سالم ترین جاها در آن روز سرزمین جبل است، پس هر گاه سرزمین خراسان آشفته شد و جنگ بین اهل گرگان و مازندران در گرفت و سجستان خراب شد، سالم ترین محل شهر قم است این محلی است که یاران بهترین مردم از لحاظ اصالت خانوادگی (یعنی امام زمان) از آن خارج می شوند. آن محل زهراء نیز نامیده می شود که محل قدم جبرئیل در آن است و این محل جوشیدن آبی است که هر کس از آن بنوشد از هر دردی در امان خواهد بود و از این آب گلی درست شد که (حضرت عیسی ) آن را به صورت پرنده ای در آورد (و به اذن پروردگار در آن دمید تا پرنده شد. مائده ،110، "وَ إِذْ تَخْلُق مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنی فَتَنْفُخُ فیها فَتَکُونُ طَیْراً بِإِذْنی".) و ازآن امام رضا (ع) غسل کرد و از این محل قوچ حضرت ابراهیم و عصای موسی و انگشتر سلیمان خارج شده است.
درگذشت مشکوک حاج آقا مصطفی فرزند امام خمینی در آبان ۵۶ در نجف اشرف که مردم آن را به ساواک نسبت دادند نقطه عطفی در روند انقلاب محسوب می گردد.برپایی مارسم باشکوه یادبود در شهرهای مختلف با حضور قشرهای مختلف ، رژیم را نگران کرد.
در آبان ماه سال 1356 ه.ش خبر دردناک شهادت حاج آقا مصطفی فرزند امام خمینی در سراسر ایران منتشر شد و ملت مسلمان ایران را به شدت متأثر کرد. بلافاصله مردم با اجتماع در مساجد به سوگواری پرداختند و چون مسئله ی دست داشتن حکومت شاه در این حادثه مطرح شد این اجتماعات به خصوص در حوزه ی علمیه قم و دانشگاه ها تبدیل به مراکز مخالفت با حکومت شاه شد. امام خمینی در همین زمان به مناسبت این واقعه سخنرانی کردند. شاه و درباریانش با اقدامی احمقانه خشم مردم را افزایش دادند. این اقدام عبارت بود از چاپ مقاله ای در روزنامه ی اطلاعات که در آن به امام خمینی توهین شده بود.
انتشار مقاله توهین آمیزی که در این زمان به دستور شاه در روزنامه اطلاعات مورخ ۱۷ دی ۵۶ با نام مستعار احمد رشیدی مطلق به چاپ رسید،برای تخریب شخصیت امام خمینی و در واکنش به این جریان صورت گرفت.انتشار این مقاله، آتش نهفته و زیر خاکستر انقلاب را شعله ور ساخت و خشم مردم را بر انگیخت و در واقع طوفان و جرقه انقلاب با این مقاله آغاز و زده شد و در طول ۱۳ ماه بساط دودمان پهلوی را درهم پیچید....
این مقاله که با عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه چاپ شد، صریحا به امام خمینی اهانت شده بود.مقاله می گفت: تنها خمینی با دولت و قوانین و انقلاب سفید که همه منطبق با اسلام است مخالف است و مخالفت او هم به تحریک مالکین است و گرنه دیگر روحانیون با این قوانین موافقند و احترامشان هم محفوظ است. مقاله با وقاحت تمام نسبت شهرت طلبی و بی اعتقادی به شخصیتی می داد که تمام وجودش در خدمت اسلام و مردم بود و او را شاعری عاشق پیشه و عامل استعمار و سیدی هندی معرفی می کرد!...
نگاهی به مقاله توهین آمیز 17 دی ماه سال 56 روزنامه اطلاعات به امام خمینی
ازپایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر و انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد
ویژه نامه دهه فجر انقلاب اسلامی
سروده حجّة الاسلام باقری پور دهه فجر1394
***
برخيز، كه فجر انقلاب آمده است - آن دشمن دون، خانه خراب آمده است
هر نقشه که دشمن بکشد اون وَرِ آب - از لطف خدا، نقشِ بر آب آمده است
***
فجر است و خورازاُفُق سر زده است - مهمانِ عزیز حلقه بر در زده است
با آمدن امامِ ما ازپاریس - خورشيد زمغربِ زمین سر زده است
***
آمد به وطن امامِ ما از پاریس - وَ گفت نترسید شما از ابلیس
سنگش بزنید وبنمائید زخوداورادور - آسوده شوید وانگهی ازتلبیس
***
شیطان که بشد فراری از لطفِ خدا - آمد به وطن باز امامِ شهدا
در جمع محبّان شده روشن شمعی - در آن شبِ تاریک شده نورِ هُدا
***
والفجر و لیال عشر درقرآن است - این وعده یِ حق زجانب یزدان است
اندر شبِ تاریک بود صبح قریب - بنگر که چه هل اتی علی الانسان است
***
شب رفت وسرود فجر بنواخته شد - بنیاد خرابِ دین زنوساخته شد
شد پرچمِ دین در اهتزاز از لطف خدا - با دست امام این عَلَم افراخته شد
***
شب طي شد و روز بهرِ ما روشن شد - این دیرِ خراب بهرِ ما گلشن شد
خورشيدِ اميد ما چو از غرب دمید - ازیُمنِ قدومِ او فراری اهریمن شد
***
از بعد چهارده قرن گلی پیداشد - آمد رجلٌ من القم و امام ما شد
آمد رجلٌ مِنَ القُم و گفت : چنین - نه شرقی و غربی ، که شعار ماشد
***
جانهاي تمامِ ما به لب آمده بود - ازبهر نجاتِ ما داوطلب آمده بود
بعد از ده و پنج سال امام آمد باز - فجري كه پس ازظلمت شب آمده بود
***
از پهلوی آمد چه بلا برسرِما - خون شد به دلِ ملّت و هم رهبرِما
بس ظلم وستم که سالها برماشد - از پهلوی و توده ای و غرب گرا
***
ازشاهِ شهان نوکرِآمریکائی - بنگرکه چسان زیاد شد رسوائی
شایع ظَهَرَ الفساد اندرهمه جا - عریان همه جا قامتِ هررعنائی
***
اين دولت دینی که کنون برپاشد - لطفی است که ازجانب حق برما شد
در فصل زمستان و درآن بهمن ماه - گرمی به دل ما پس ازآن سرما شد
***
بر ملت ما که رَسته از دام و كمند - آن بردگي غرب خدایا مپسند
اين در كه شده به رویِ این ملّت باز - دیگر پس از این بار خدايا تو مبند
***
یارب به حقِ امامِ وَالعصرو زمان - کن دولتِ حق بپا تو درکلِّ جهان
کن رهبرِ ما حفظ زهر بد وَ بلا - بر باقری ازعذاب دِه خطّ امان
بازگشت پيروزمندانه "امام خميني"(ره) به ميهن اسلامي پس از سالها تبعيد وآغاز دهه فجر
روز شمار وقایع انقلاب اسلامی بهمن 57 در یک نگاه
دوازده بهمن سالروز بازگشت امام خمینی به میهن
دوازدهم بهمن به روایت « ژرار ژان فابین-باتوش» محافظ معروف امام
دوازده بهمن وردود امام و استقبال بی نظیر قرن
بازگشت امام خمینی به میهن و آغاز دهه فجر
چه کسانی در پرواز انقلاب همراه امام خمینی بودند؟ (+ جدول)
بیانات حضرت امام خمینی در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷
مجموعه ویژه نامه های دهه مبارک فجر
مبارزه روحانیت علیه رژیم پهلوی
مجموعه ویژه نامه های دهه مبارک فجر
غیرقانونی بودن مجلس و دولت منصوب شاه و مفاسد رژیم
خط حزبالله هجدهم؛ دیدار با خورشید در انتهای شب
آغازانقلاب اسلامی ایران ازدیماه 56 ازقم پس ازتوهین به امام خمینی ره
خودباوری و شجاعت توسط امام خمینی(ره) در جامعه زنده شد
عوامل پیدایش قیام مردم از منظر شهید مطهری
سروده حجّة الاسلام باقری پور دهه فجر1394
انقلاب اسلامی؛ خاستگاه فرهنگی و نسیم هویت اسلامی
انقلاب اسلامی در میان انقلاب های بزرگ جهان
محمدرضاشاه: از جوانی عمیقا مذهبی بودم!
مقايسه انقلاب اسلامي با انقلاب هاي بزرگ جهان
وجوه تمايز انقلاب اسلامي ايران با ساير انقلاب هاي بزرگ جهان
عاقبت نسخه اقتصادی که آمریکا برای ایران پیچید
همه آنچه در متفاوت ترین روز «16»بهمن 57 اتفاق افتاد
تفاوت انقلاب اسلامی با انقلابهای فرانسه و شوروی
متن کامل 10 سرود برتر انقلابی به مناسبت یوم الله 22 بهمن
وجه ممیزه انقلاب اسلامی با سایر انقلابها
قتلعام ۸ بهمن۵۷ بهدستور آمریکا
انقلاب بزرگ اسلامى ایران؛ انقلابى استثنایى
نقش آفرینی مردم در تحولات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
شباهتها و تفاوتهای بیداری اسلامی با انقلابهای گذشته
مقایسه عوامل آسیب زننده به انقلاب اسلامی با انقلاب فرانسه و شوروی
هرچه از استقلال داریم، از عزت و پایمردی امام(ره) داریم
5 آسیبی که جمهوری اسلامی را تهدید می کنند
سرنوشت همراهان امام در پرواز معروف "ایرفرانس"+ عکس
شش پرسش بنیادین درباره انقلاب کبیر اسلامی ایران
جستار | بیانات رهبر انقلاب درباره «معجزات انقلاب اسلامی»
شش پرسش بنیادین درباره انقلاب کبیر اسلامی ایران
سخنرانی تاریخی حضرت امام خمینی در بهشت زهرا(س) تهران
کتاب انقلاب اسلامی در آیات وروایات
تاثیرگزاری انقلاب اسلامی بر دیگر کشورها
شكوه و شگفتي هاي انقلاب اسلامي ايران
اصل « رهبري » در انقلاب اسلامي ايران
انقلاب اسلامي و بازآفريني هويت اسلامي
روند حوادث تا پيروزي انقلاب اسلامي
چرا انقلاب کردیم؟
فرار "ژنرال هايزر" مستشار آمريكايي از ايران
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر و انقلاب اسلامی
ادامه مطلب را ببينيد