نیمه یِ ماهِ صيام اي دوستان

نیمه یِ ماهِ صيام اي دوستان

نیمه یِ ماهِ صيام اي دوستان - باز با لطفِ خدا از ره رسید

گشت با میلادِ سبطِ مصطفی - بهرِ ما ایجاد در دل صد امید

نيمه یِ ماهِ صيام اي دوستان - گشت طالع چون به بيتِ مرتضي

مرتضي خوشحال گشت از اين طلوع - چون بِشُد طالع امامِ مجتبي

بدرِ كامل گشت چون ماهِ صيام - گشت روشن بيتِ زهرا و علي

آمد آن مَه كه بِشُد ماهِ خدا - از جمالِ همچو ماهش مُنجلي

شهر یثرب شد چراغان بهرِ او - شد چراغانی از آن هفت آسمان

اهلِ یثرب شاد از این میلادِ نور - در سُرور، اهلِ بهشت و حوریان

سیّد و سبط و زکی و هم تقی - مجتبی آن سبط اکبر آمده

جبرئیل آورد نامش از بهشت - نامِ او همنامِ شُبَّر آمده

سبطِ اکبر بود بهرِ مصطفی - آنکه بُد وجهش حَسَن خُلقش حَسَن

بود اخلاقش چو اخلاقِ نبی - جمع در او حُسنِ خُلق و حَسنِ ظَن

او کریم است وکریم ابن کریم - در کرم او شُهره در عالم شده

در کرم، در جود و بخشش، در عطا - افضل از کُلِّ بنی آدم شده

از وجودش شد حَسَن اندر حَسَن - اين مُبارك ماه، اين ماهِ صيام

بر حَسن، هم بر علي، هم فاطمه - گو سلام اي باقري، هر صبح و شام

سروده شده ماه مبارک رمضان بهار سال 1401

کتاب مجموعه اشعارباقری را اینجا مشاهده فرمائید


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم چهارم امام حسن ع

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ | 15:35 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مدایح امام حسن علیه السّلام

مدایح امام حسن علیه السّلام

امشب شبِ خوبِ فخر و عزّت آمد - چون یوسف ما زِ آلِ عصمت آمد

امشب همه یِ اهلِ مدینه شده شاد - زیرا که كریمِ آل عترت آمد

امشب که جمال مجتبی پیدا شد - بررویِ همه دری ز رحمت وا شد

شد شاد علی زیُمنِ این مولودش - مسرور هم از آن محمّد و زهرا شد

امشب به جهان جلوه یِ دیگر آمد - هر مجلس و محفلی ازآن معطّر آمد

ازیُمنِ ولادتِ حسن سبط نبی - درمُلک و مَلَک جلوه سراسرآمد

چون نورجما ل مجتبی جلوه نمود - دربیتِ علی چو مجتبی رُخ بگشود

درنیمه یِ ماهِ رمضان ازیثرب - نوری ززمین به آسمان کردصعود

امشب که مدینه همچنان گلشن شد - تاریک ولی خانه یِ اهریمن شد

نوری زحریم مرتضی کرد طلوع - زان نور تمامِ این جهان روشن شد

هنگا م نزول بركا ت آمده است - برمحفلِ ما بذل حیا ت است

تبریك به زهراست زمیلا دِ حسن - هنگامِ نثارِ صلوا ت آمده است

شب میلادحسن زاده زهراباشد - آنكه مهرش زازل دردل ماها باشد

خلف پاك علی سبط محمد(ص)باشد - دومین رهبرآزاده بدنیا باشد

آمدآنكوكه حسن خلق نكویش باشد - چشم ارباب نظرجمله بسویش باشد

آرزوی همگان مدفن اوهست،بقیع - دل عشاق جهان جمله بكویش باشد

از صبر تو یا حسن جهان غرقه یِ غم - چون زائر عارف به حق تو شده كم

بس ظلم وستم دیدی و صبرِ توزیاد - از صبر تو مبهوت شده لوح وقلم

شب میلادحسن زاده زهراباشد - آنكه مهرش زازل دردل ماها باشد

خلف پاك علی سبط محمّد(ص)باشد - دومین رهبرآزاده بدنیا باشد

آمدآنكوكه حسن خلق نكویش باشد - چشم ارباب نظرجمله بسویش باشد

آرزوی همگان مدفن اوهست،بقیع - دل عشّاق جهان جمله بكویش باشد

ای حسن ای حسن ای حسن جان

ای ولی خداوند سبحان - ای تو معمارابواب ایمان

ازتوشدنورایمان درخشان - توكریمی توئی باب احسان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

ای توفرزند پاك پیمبر - نورچشمان زهراوحیدر

دشمنت روسیاه است وابتر - دوستان توازاهل ایمان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

توامام وامیرعبادی - چون تواندرجهان پانهادی

بیت زهراشده بیت شادی - شدمدینه ازآنروچراغان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

شام میلادتوروزه داران - هم مصلّین وشب زنده داران

شادوخوشحال باجمع یاران - شادوخندان بوداهل ایمان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

ماه مهمانی كردگاراست - ماه آن ماه شب زنده داراست

ماه آن شاه والاتباراست - نیمه ماه ازاوشدفروزان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

آمدآنكوكه خلقش حسن بود - سبط آن احمدِ مؤتمن بود

آنكه خودعطری ازیاسمن بود - آنكه زوگشته مولوداحسان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

سبط احمد شه دین ودنیا - آمدوگشته شادی مهیا

شادوخندان علی هست وزهرا - هم محمّد بودشادوخندان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

آن حسن طلعت وآن شكیبا - شدزمیلادش این ماه زیبا

دلنشین وسعیدوفریبا - چون زمهرآمد آن ماه تابان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

اوحسن بودوهم مجتبی بود - اسوۀ صبروصلح وصفابود

بررضای خدایش رضابود - باقری اوبودركن ایمان

ای حسن ای حسن ای حسن جان


ازکتاب مجموعه اشعار باقری

کتاب مجموعه اشعارباقری را اینجا مشاهده فرمائید


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم چهارم امام حسن ع

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ | 15:32 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |


امام حسن بن علی بن ابی‌طالب (به عربی: ٱلْحَسَن ٱبْن عَلِيّ ٱبْن أَبِي طَالِب؛ ۱۵ رمضان ۳ هجری قمری / ۲۹ فوریهٔ ۶۲۵ میلادی – ۷ یا ۲۸ صفر ۵۰ هجری قمری / ۵ یا ۲۶ مارس ۶۷۰ میلادی) امام دوم شیعیان است و جدِّ مادری سلسلهٔ امامان شیعه دوازده‌امامی از محمد باقر تا حجت بن الحسن و نیز امامان اسماعیلیه به‌شمار می‌رود. او فرزندِ علی بن ابی‌طالب و فاطمه زهرا و نوهٔ محمد بن عبدالله، پیامبر اسلام، است. مسلمانان و به ویژه شیعیان از وی با عنوان امام حسن مجتبی یاد می‌کنند. کُنیهٔ وی ابومحمّد است. او از اهل بیت و نیز آل کسا به‌شمار می‌آید. بنابر قول مشهور در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت . [۶] [۷] [۸] [۹] . در شهر مدینه . [۱۰] [۱۱] . دیده به جهان گشود.[۱۲] [۱۳] [۱۴] . از جمله سنت‌های اسلامی‌ درباره نوزاد، گفتن اذان و اقامه در گوش راست و چپ اوست که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) این سنت را درباره این نوزاد عزیز انجام داد،[۲۰] . و پس از اینکه او را به دست آن حضرت دادند، در گوش راستش اذان و در گوش چپ او اقامه گفتند[۲۱] [۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵] . و در هفتمین روز ولادتش گوسفندی را عقیقه نموده و یک ران آن را به قابله دادند. [۲۶] [۲۷] [۲۸] [۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴] [۳۵] . در پاره‌ای از روایات اهل سنت آمده که در روز هفتم مراسم ختنه نوزاد نیز انجام شد،[۳۶] [۳۷] [۳۸] . ولی ظاهر روایات شیعه آن است که از جمله مختصات ائمه اطهار آن بوده که «مختون» یعنی ختنه شده؛ به دنیا می‌آمدند، جز آنکه به عنوان استحباب و سنت، به تعبیر روایات «امرار موسی» می‌کرده‌اند.[۳۹] . همچنین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) دستور دادند موی سر نوزاد را در روز هفتم بتراشند و هم وزن آن نقره صدقه دهند، و سپس بر سر نوزاد «خلوق» (نوعی عطر) مالید، و به دنبال آن به عنوان مذمت از رسم و شیوه معمول آن زمان که خون بر سر نوزاد می‌مالیدند به اسماء که راوی حدیث است فرمود: «یا اسماء الدم فعل الجاهلیه؛ ‌ای اسماء مالیدن خون بر سر نوزاد از کارهای زمان جاهلیت است!»[۴۰] [۴۱] . از دیگر سنت‌های نوزاد در اسلام تعویذ او به دعاست، یعنی برای سلامتی و حفظ او از چشم زخم و شیاطین جنی و انسی به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا می‌سپارند. طبق روایات بسیاری که در کتاب‌های شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) دو فرزند خود حسن و حسین (علیهماالسلام) را به این دعا تعویذ فرمود: «اعیذ کما بکلمات الله التامه من کل شیطان وهامه و من کل عین لامه؛ شما را پناه می‌دهم به کلمات تامه و کامله پروردگار از هر شیطان بدخواهی و از هر چشم زخمی.»۴۲] [۴۳] . در سیره پیامبر و اهل بیت (علیهم‌السّلام) انتخاب نام نیک و پسندیده برای فرزندان از حقوق اولیه آنان شمرده شده و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بدان توصیه نموده بود. از این روبه هنگام ولادت سبط اکبر پیامبر همگی در فکر انتخاب زیباترین نام برای او بودند. در میان شیعه و سنی مشهور است که انتخاب نام امام حسن و امام حسین (علیهما‌السّلام) به امر خدا، بوده و به دستور رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) نام حسنین (علیهما‌السّلام) برای امام حسن (علیه‌السّلام) و امام حسین (علیه‌السّلام) برگزیده شد.[۴۴] [۴۵] . به گفته برخی از منابع تاریخی و روایی: «مردم محیط جزیرة العرب پیش از آن با نام حسن و حسین آشنا نبودند تا فرزندان خود را به این دو اسم نام‌گذاری کنند و این دو نام از جانب خداوند بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وحی شد، تا آن حضرت بر فرزندان علی (علیه‌السّلام) و فاطمه (علیهاالسّلام) این نام‌ها را بنهد.»[۴۶] [۴۷] [۴۸] [۴۹] [۵۰] . در روایات بسیاری از طریق اهل سنت آمده که این دو نام شریف «حسن» و «حسین» در جاهلیت سابقه نداشته و از نام‌های بهشتی است، و متن یکی از آن روایات که طبری در کتاب ذخائر العقبی روایت کرده، این گونه است که عمران بن سلیمان گفته: «الحسن و الحسین اسمان من اسماء اهل الجنه، ما سمیت بهما فی الجاهلیه؛ حسن و حسین دو نام از نام‌های اهل بهشت است که در زمان جاهلیت سابقه نداشته است.»[۵۱] [۵۲] . در کتاب عبقات الانوار آمده است: آن روز که امام حسن (علیه‌السّلام) متولد شد حضرت جبرییل (علیه‌السّلام) بر حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) فرود آمد و گفت: «ای محمد! پروردگار عالم به تو سلام رساند و فرمود که علی (علیه‌السّلام) برای تو به منزله‌ هارون برای موسی است لیکن بعد تو نبی نیست پس مسمی‌ کن این پسر خود را بنام پسر‌هارون، که فرزندان‌هارون: شبّر و شبّیر یعنی حسن وحسین نام داشتند.»[۵۶] [۵۷] . در مناقب ابن شهر آشوب از عمران بن سلیمان و عمرو بن ثابت نقل کرده که گفته‌اند: «ان الحسن و الحسین اسمان من اسامی‌ اهل الجنه و لم یکونا فی الدنیا؛ حسن و حسین دو نام از نام‌های اهل بهشت است که در دنیا وجود نداشتند.»[۵۸] . محبّ الدین طبری به سندش از اسماء دختر عمیس نقل کرده که گفت: «فاطمه (علیهاالسّلام) فرزندش حسن را به دنیا آورد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) بر او وارد شد و فرمود: ‌ای اسماء! فرزندم را نزد من آور. من او را در پارچه‌ای زرد پیچیده و به حضرت دادم. حضرت آن پارچه را از او جدا کرد و فرمود: آیا به شما سفارش نکردم که هیچ مولودی را در پارچه زرد نپیچید؟! اسماء می‌گوید: فرزند را در پارچه‌ای سفید پیچیدم. حضرت او را گرفت و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند. آن گاه به علی (علیه‌السّلام) فرمود: او را چه نام گذاردی؟ حضرت عرض کرد: من هرگز بر نام‌گذاری از شما سبقت نمی‌گیرم. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) فرمود: من نیز از پروردگارم در این امر سبقت نمی‌گیرم. جبرییل در این هنگام نازل شد و عرض کرد: ‌ای محمّد! پروردگارت تو را سلام می‌رساند و می‌فرماید: علی نزد تو به منزله‌هارون نزد موسی است، ولیکن پیامبری بعد از تو نیست. فرزندت را به اسم فرزند‌هارون نام‌گذاری کن. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) فرمود: ‌ای جبرییل! اسم فرزند‌هارون چه بوده است؟ جبرییل عرض کرد: شبّر. حضرت فرمود: زبان من عربی است؟ جبرییل عرض کرد: نام او را حسن بگذار. لذا حضرت او را حسن نامید.»[۵۹] [۶۰] [۶۱] . القاب مشترک حسنین به نقل از کتاب القاب الرسول و عترته عبارت‌اند از: سبط رسول الله، ریحانه نبی الله، سید شباب اهل الجنه، قره عین البتول، عالم، مُلهَم الحق، و قائد الخلق.[۸۷] . ابن ابی الثلج القاب امیر، حجه، کفِی، سبط، و ولی را القاب خاص آن حضرت شمرده است.[۸۸] . برخی هم القاب دیگری را ذکر کرده‌اند، مثلا ابن شهرآشوب «سبط اول، امام ثانی، مقتدی ثالث، ذکر رابع، و مباهل خامس» را از القاب ایشان برشمرده است.[۸۹] . به جز اینها، نام‌ها و القاب بسیاری در منابع شیعی می‌توان جست. مجتبی، زکی، تقی و کریم اهل بیت از القاب معروف ایشان نزد شیعیان است. ابن طلحه شافعی می‌نویسد: مشهورترین لقب امام «تقی» و والاترین لقب همان است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) او را بدان ملقب فرمود و آن «سید» است.[۹۰] [۹۱] . به این دلیل که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) فرمود: «انَّ ابنی هذا سیدٌ.»[۹۲] [۹۳] [۹۴] [۹۵] [۹۶] . امام حسن شبیه‌ترین مردم به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) در خوی، رفتار و سیادت بودند.[۱۰۲] [۱۰۳] [۱۰۴] . از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) نقل شده است که فرمود: ‌ای حسن، تو از جهت آفرینش (صورت) و اخلاق ( سیرت و رفتار) شبیه من هستی.[۱۰۵] او قامتی متوسط و محاسنی انبوه داشت[۱۰۶] و به رنگ سیاه خضاب می‌کرد. انس بن مالک درباره امام حسن (علیه‌السّلام) می‌گوید: «لم یکن احد اشبه برسول اللّه من الحسن بن علی‌؛ هیچ فردی از امام حسن (علیه‌السّلام) شبیه تر به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نبوده است.»[۱۰۷] [۱۰۸] [۱۰۹] [۱۱۰] [۱۱۱] . احمدبن حنبل به نقل از علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) می‌نویسد: «کان الحسن اشبه برسول اللّه مابین الصدر الی الراس والحسین اشبه فیما کان اسفل من ذلک‌؛ حسن (علیه‌السّلام) از سینه تا سر شبیه‌ترین فرد به نبی گرامی‌ اسلام بود و حسین از سینه به پایین بیش‌ترین شباهت را به آن حضرت داشت.»[۱۱۲] [۱۱۳] [۱۱۴] [۱۱۵] [۱۱۶] . ابن شهر آشوب روایتی نقل می‌کند که در آن امام مجتبی (علیه‌السّلام) خود را شبیه‌ترین فرد به حضرت خدیجه کبری (علیهاالسّلام) معرفی می‌کند و می‌نویسد: حسن بن علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) در باره آیه شریفه «فی ایّ صوره ما شاءَ رکّبک؛[۱۱۷] . به هر صورتی که خواست، تو را ترکیب کرد.» فرمودند: خدای سبحان علی بن ابی‌طالب را در صُلب ابوطالب به صورت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) آفرید، از این رو شبیه‌ترین مردم به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) علی بود و حسین بن علی شبیه‌ترین مردم به فاطمه (علیهاالسّلام) است و من شبیه‌ترین مردم به خدیجه کبری (علیهاالسّلام) هستم.[۱۱۸] [۱۱۹] [۱۲۰] . هفت سال از عمر خود را با پیامبر(ص) همراه بود و در بیعت رضوان و ماجرای مباهله با مسیحیان نجران حضور داشت . هفت سال آغازین زندگی حسن هم‌زمان با حیات پدربزرگش، محمّد، بود. گفته‌هایی از محمّد نقل شده‌است که نشان از علاقه‌اش به حسن و برادرش، حسین، دارد؛ مانند: «حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند». مهم‌ترین رویداد روزگار کودکی حسن شرکت در رویداد مباهله و نامیده شدن به عبارت «ابناءَنا» در آیهٔ مباهله است. در دوران خلافت علی بن ابی‌طالب، حسن در رکاب پدرش بود و او را در جنگ‌ها همراهی می‌کرد. مفسران شیعه و سنی در شأن نزول آیات دیگری چون آیه اطعام، آیه تطهیر و آیه مودت؛ گزارش‌هایی را نقل کرده‌اند. او یکی از اصحاب کسا است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شد و شیعیان آنان را معصوم می‌دانند. آیه اطعام و آیه مودت و آیه مباهله نیز درباره او و پدر و مادر و برادرش نازل شده است. او دو بار تمام دارایی‌اش را در راه خدا بخشید و سه بار نیمی از اموالش را به نیازمندان داد. گفته‌اند به سبب همین بخشندگی‌ها، او را «کریم اهل بیت» خوانده‌اند. او ۲۰ یا ۲۵ بار پیاده به حج رفت. امام حسن (علیه‌السّلام) یکی از اصحاب کساء و آل عبا و از اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) است؛ اهل بیتی که آیات فراوانی در شان ایشان نازل شده است.[۱۲۱] . پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) در جریان مباهله، وی و برادرش امام حسین، حضرت علی و فاطمه (علیهم‌السّلام) را به فرمان خدا، همراه خویش برد.[۱۲۲] [۱۲۳] . آیات تطهیر، ذوی القربی، اولی الامر و بقیه آیاتی که در شان ائمه اطهار و امام مجتبی (علیه‌السّلام) نازل شده؛ فضیلتی بزرگ برای وی و سایر اهل بیت (علیهم‌السّلام) به شمار می‌رود.[۱۲۴] . کتاب‌های اهل سنّت نیز سرشار از فضایل و مناقب آن حضرت از زبان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) است؛ در ادامه به گوشه‌ای از فضائل آن حضرت اشاره می‌گردد.حسن بن علی بن ابی‌طالب (علیهم‌السّلام) دومین امام شیعه و بزرگترین فرزند امام علی (علیه‌السّلام) و حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.[۱] [۲] [۳] [۴] . حسن بن علی بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم، هاشمی و قریشی است.[۱۲۵] [۱۲۶] [۱۲۷] [۱۲۸] . از نظر شرافت نسب، در فضیلت این امام بزرگوار همین بس که جدّ ارجمندشان حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) سرور فرزندان آدم (علیه‌السّلام) و پدرشان علی مرتضی (علیه‌السّلام) سرور اوصیا و مادرشان فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) پاره تن پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) بانوی بانوان جهان بود و جدّه بزرگوارشان حضرت خدیجه (علیهاالسّلام) دختر خویلد نخستین زنی بود که در امت اسلامی‌ به دین اسلام درآمد و اول بانویی بود که اموال و دارایی خود را در راه خدا بخشید و در راه تبلیغ رسالت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) به یاری وی پرداخت و از رنج و آزار قومش که به آن حضرت روا می‌داشتند کاست؛ و عمویشان جعفر طیّار و عموی پدرشان حمزه شیر خدا و سید الشهدا و جدّ بزرگوارشان ابوطالب بود که در موارد مختلف به یاری و دفاع از رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) پرداخت و در راه دفاع از آن حضرت هر نوع رنج و آزار را به جان خرید، و جدّ پدرشان عبد المطلب، شیبةالمحمد و سید سرزمین بطحا، و جدّ جدّشان‌هاشم بود که مهماندار حاجیان خانه خدا و تهیه کننده غذا برای نیازمندان بود و از سروران قریش به شمار می‌رفت.[۱۲۹] . ابن شهر آشوب در کتاب مناقب درباره شرافت امام چنین روایت کرده است: «ما بلغ احد من الشرف بعد رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ما بلغ الحسن؛ احدی پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در شرافت مقام به حسن بن علی (علیه‌السّلام) نرسید.» سپس می‌گوید: رسم چنان بود که برای آن حضرت بر در خانه اش فرش می‌گستراندند، و چون امام (علیه‌السّلام) می‌آمد و روی آن فرش می‌نشست، راه بسته می‌شد و بند می‌آمد، زیرا کسی از آنجا نمی‌گذشت جز آنکه به خاطر جلالت مقام آن حضرت می‌ایستاد و جلو نمی‌رفت، و هنگامی‌که امام (علیه‌السّلام) از ماجرا مطلع می‌شد برمی‌خاست و داخل خانه می‌شد و مردم هم می‌رفتند و راه باز می‌شد.[۱۳۰] [۱۳۱] [۱۳۲] . امام حسن (علیه‌السّلام) بزرگترین نوه پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) از طرف مادر ارجمندشان حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) هستند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) فرمود: «إنّ اللّه تعالی جعل ذریة کل نبیّ مِن صلبه و جعل ذرّیتی فی صلب علی بن ابی طالب؛ خدای تعالی نسل هر یک از پیامبران را از صلب خود آن پیامبران معین فرمود، اما فرزندان مرا از نسل علی بن ابی‌طالب قرار داد.» لذا نسل پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) تنها به حسن و حسین (علیهماالسّلام) و فرزندان آنها منحصر گردید.[۱۳۳] [۱۳۴] [۱۳۵] [۱۳۶] [۱۳۷] . آیه مباهله . [۱۳۸] . به روشنی دلالت می‌کند که حسن و حسین دو فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) هستند؛ زیرا آن حضرت وعده داد، فرزندانش را برای مباهله بخواند، و حسن و حسین را آورد، پس این دو فرزندان او هستند. یکی از مواردی که مؤید این مطلب (که نوه دختری فرزند انسان محسوب می‌شود) است، سخن خداوند در سوره انعام است: «وَ مِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَیَْمانَ» تا آنجا که خداوند می‌فرماید: «وَ یَحْیَی وَ عِیسَی»[۱۳۹] [۱۴۰] . زیرا معلوم است که نسبت عیسی به ابراهیم به وسیله مادر است؛ پس ثابت شد که گاهی نوه دختری، فرزند نامیده می‌شود؛ والله اعلم.[۱۴۱] [۱۴۲] . شاهد دیگر بر این که نوه دختری حقیقتاً فرزندِ پدرِ دختر است، این سخنان است، که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) نقل شده: «ابنی هذا سیّد؛ این فرزندم آقا و سرور است.»[۱۴۳] [۱۴۴] [۱۴۵] . همچنین پیامبر به علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «انت اخی و ابو وُلدی؛ تو برادر و پدر فرزندانم هستی.»[۱۴۶] . نبی مکرم اسلام در جای دیگر چنین می‌فرماید: «هذان ابنای من احبّهما فقد احبّنی؛ این دو (حسن و حسین) دو فرزند من هستند، هرکس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»[۱۴۷] [۱۴۸] [۱۴۹] [۱۵۰] [۱۵۱] . امام حسن (علیه‌السّلام) نیز در بین خطبه‌ای خویش را چنین معرفی می‌کند: «ایّها الناس! من عرفنی فقد عرفنی و من لم یعرفنی فانا الحسن بن علی بن ابی‌طالب، انا ابن رسول الله، انا ابن البشیر، انا ابن النذیر، انا ابن السراج المنیر، انا ابن مزنه السماء، انا ابن من بُعِث رحمه للعالمین، انا ابن من بُعِث الی الجنّ و الانس، انا ابن من قاتلت معه الملائکه، انا ابن من جعلت له الارض مسجداً و طهوراً، انا ابن من اذهب الله عنهم الرجس و طهّرهم تطهیراً...؛ ‌ای مردم! هر کس مرا شناخت که شناخته و هر کس که مرا نشناخت، من حسن بن علی بن ابی‌طالب هستم؛ من فرزند رسول خدایم؛ من فرزند بشارت دهنده‌ام؛ من فرزند بیم دهنده‌ام؛ من فرزند چراغ نورافشانم؛ من فرزند زینت آسمانم؛ من فرزند کسی هستم که به عنوان رحمت عالمیان مبعوث شد؛ من پسر کسی هستم که به سوی جن و انس مبعوث گشت؛ من فرزند کسی هستم که زمین برای او محلّ سجده و طهارت قرار داده شد؛ من فرزند کسی هستم که خداوند از آنان پلیدی را دور کرده و کاملا پاکشان نمود؛ من از آن خاندانم که جبرئیل بر آنان نازل می‌شد و از خانه‌ایشان عروج می‌کرد؛ من از آن خاندانم که خدا محبّت و ولایت آنان را واجب کرد و در آیه‌ای که بر محمد نازل کرد فرمود: «قل لا اسئلکم علیه اجراً الاّ الموده فی القربی [۱۵۲] . بگو به ازای آن (رسالت) پاداشی از شما نمی‌خواهم مگر محبّت در باره خویشانم...»[۱۵۳] . و به دست آوردن نیکی محبّت ماست. [۱۵۴] [۱۵۵] [۱۵۶] [۱۵۷] [۱۵۸] [۱۵۹] [۱۶۰] [۱۶۱] . بخاری از ابی بکر نقل می‌کند که گفت: «رایت النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علی المنبر والحسن بن علی معه و هو یقبل علی الناس مره و ینظر الیه مره و یقول: ابنی هذا سید؛ دیدم نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را که بر فراز منبر بود، و حسن بن علی هم با او بود. او گاهی به مردم رو می‌کرد و گاهی به حسن، و می‌فرمود: این فرزند من (سید) و آقاست.» [۱۶۲] [۱۶۳] [۱۶۴] [۱۶۵] [۱۶۶] . مسلم در صحیح خود از ابوهریره نقل کرده که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) درباره امام حسن (علیه‌السّلام) فرمود: «اللّهم انّی اُحبّه فاحبّه و احبب من یحبّه؛ بار خدایا! همانا من او را دوست دارم، پس تو نیز او را دوست بدار، و هر کس که او را دوست دارد، دوست بدار.»[۱۶۷] . همچنین او از براء بن عازب نقل کرده که گفت: حسن بن علی را بر دوش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) مشاهده کردم در حالی که حضرت می‌فرمود: «اللّهم انّی اُحبّه فاحبّه؛ بار خدایا! همانا من او را دوست دارم، تو نیز او را دوست بدار.»[۱۶۸] [۱۶۹] [۱۷۰] [۱۷۱] [۱۷۲] [۱۷۳] [۱۷۴] . در روایت دیگری پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دوستی با امام حسن را، دوستی با خویش می‌داند: «من احب الحسن و الحسین فقد احبنی و من ابغضهما فقد ابغضنی؛ هر که حسن و حسین را دوست بدارد، مرا دوست دارد، و هر که با آن دو دشمنی کند با من دشمنی کرده است.»[۱۷۵] . البانی در کتاب السلسله الاحادیث الصحیحه می‌نویسد: «من احبهما فقد احبنی و من ابغضهما فقد ابغضنی. یعنی الحسن و الحسین رضی الله عنهما؛ هرکسی حسن و حسین را دوست داشته باشد، مرا دوست داشته و و هر کسی با آن دو دشمن باشد، با من دشمن است.»[۱۷۶] [۱۷۷] . پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روایتی دیگر می‌فرمایند: «حسن منّی و انا منهُ، احبَّ اللّهُ مَن احبّهُ...؛ حسن از من است و من از حسن؛ کسی را که من دوست دارم خدا نیز دوست دارد.»[۱۷۸] . متقی هندی به سندش از عایشه نقل کرده که گفت: «پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همیشه حسن (علیه‌السّلام) را می‌گرفت و او را به خود می‌چسبانید، آن گاه می‌فرمود: «اللّهم انّ هذا ابنی و انا احبّه فاحبّه و احبّ من یحبّه؛ بار خدایا! همانا این فرزند من است و او را دوست دارم، پس تو نیز او را دوست بدار و نیز هر کس که او را دوست می‌دارد دوست بدار.»[۱۷۹] . در این حدیث علاوه بر محبوبیت امام حسن (علیه‌السّلام) در نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) که خود نشانه فضیلت است، محبت او و برادرش حسین (علیه‌السّلام) معیار فضیلت و خوبی‌ها قرار داده شده است، چنان که دشمنی آن دو، نشانه مبغوضیت نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) و پلیدی است. امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) کودک بود که پیامبر بزرگوار اسلام از او به عظمت و بزرگی یاد می‌کردند. به یقین این برخوردهای محبت‌آمیز که هیچ گاه در زمان خاص و یا در محدوده خاصّی ابراز نمی‌شد، نشان دهنده این بود که آن حضرت می‌خواست نقاب از چهره امام حسن (علیه‌السّلام) کنار زده و شخصیّت والای او را بیش از پیش، به مسلمانان معرفی کند.[۱۸۰] [۱۸۱] [۱۸۲] . رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مواردی از حسن (علیه‌السّلام) و برادرش حسین (علیه‌السّلام) به ریحانه تعبیر می‌کند، آن جا که می‌فرماید: «و ریحانتای: الحسن والحسین‌؛ حسن و حسین دو ریحانه منند.»[۱۸۳] . و نیز فرمودند: «الحسن والحسین ریحانتای من الدنیا؛ حسن (علیه‌السّلام) و حسین (علیه‌السّلام) دو ریحانه من در دنیایند.»[۱۸۴] [۱۸۵] [۱۸۶] [۱۸۷] [۱۸۸] [۱۸۹] [۱۹۰] . و گاهی در مورد حضرت مجتبی (علیه‌السّلام) می‌فرمودند: «انّ هذا ریحانتی و انّ ابنی هذا سید و سیصلح اللّه به بین فئتین من المسلمین‌؛ همانا حسن (علیه‌السّلام) ریحانه من است و این فرزندم آقاست و به زودی خداوند به دست او بین دو گروه مسلمان، صلح برقرار خواهد کرد.»[۱۹۱] [۱۹۲] . پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در جای دیگری فرمود: «هما سیدا شباب اهل الجنه و هما ریحانتی؛ آن دو (حسن و حسین) آقای جوانان بهشت و ریحانه من هستند.»[۱۹۳] [۱۹۴] . علامه طریحی در توضیح واژه ریحانه می‌نویسد: «کل نبت طیب الرائحه؛ هر گیاه خوشبو و لذّت بخشی را ریحانه گویند.» و سپس درباره احادیث فوق اضافه می‌کند: خوشبوترین و جذاب‌ترین گل و گیاه نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دو فرزندش حسن (علیه‌السّلام) و حسین (علیه‌السّلام) بودند و این زیباترین نوع تشبیه است.[۱۹۵] . همچنین واژه سید که صفت مشبّهه است و دلالت بر ثبات و دوام دارد، یعنی کسی که سیادت و آقایی با تمام وجودش عجین گشته و از او جدا نخواهد شد و مجد و بزرگواری در تمام حالات در سراسر وجودش متبلور است . رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) در حدیثی در فضیلت و برتری دو امام و دو سبط طاهر، حسن و حسین‌ (علیهماالسلام‌) می‌ فرمایند: «الحسن والحسین سیّدا شباب اهل الجنّه؛ حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشت هستند.» سیوطی با شانزده طریق این حدیث را نقل می‌کند.[۱۹۶] . تِرمذی به سند خود، از ابوسعید خُدری نقل می‌ کند که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) فرمود: «الحسن والحسین سیّدا شباب اهل الجنّه؛ حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشت هستند.»[۱۹۷] [۱۹۸] [۱۹۹] [۲۰۰] [۲۰۱] [۲۰۲] . ابن ماجه نیز به سند خود، از عبداللَّه بن عمر این گونه روایت می‌ کند: ابن عمر می‌ گوید: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) فرمود: «الحسن والحسین سیّدا شباب اهل الجنّه، وابوهما خیرٌ منهما؛ حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشت‌اند و پدرشان از آن دو بهتر است.»[۲۰۳] [۲۰۴] [۲۰۵] . احمد بن حنبل حدیث سیادت را با سندی دیگر نقل می‌ کند. حذیفه می‌گوید که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) فرمود: فرشته‌ای از فرشتگان که تا پیش از این [[شب ] به زمین فرود نیامده بود، از پروردگارش اجازه خواست تا بر من درود فرستد و مرا بشارت دهد به این که: «انّ الحسن و الحسین سیّدا شباب اهل الجنّه، و انّ فاطمه سیّده نساء اهل الجنّه؛ حسن و حسین دو سالار جوانان اهل بهشت‌اند و فاطمه سرور زنان بهشت است.»[۲۰۶] . حاکم نیشابوری نیز به سند خود از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) این گونه نقل کرده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) فرمودند: «اتانی جبرییل‌ (علیه‌السّلام) فقال: انّ الحسن و الحسین سیّدا شباب اهل الجنّه؛ جبرییل‌ (علیه‌السّلام) ‌نزد من آمد و عرض کرد: حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشت‌اند.»[۲۰۷] . ذهبی در کتاب‌ تلخیص المستدرک‌ این حدیث را صحیح شمرده است. ابن کثیر به سندش از جابر بن عبدالله نقل کرده که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) فرمود: «من سرّه ان ینظر الی سیّد شباب اهل الجنّه فلینظر الی الحسن بن علی؛ هر کس دوست دارد تا به آقای جوانان اهل بهشت نظر کند، باید به حسن بن علی نگاه کند.»[۲۰۸] [۲۰۹] . امام حسن (علیه‌السّلام) بارها پیاده به سفر حج رفت که عدد آنها را برخی ۲۰ سفر و برخی ۲۵ سفر ذکر کرده‌اند،[۲۲۲] . که از آن جمله حاکم نیشابوری از دانشمندان اهل سنت به سند خود از عبدالله بن عبید روایت کرده که گوید: «لقد حج الحسن بن علی خمسا و عشرین حجه ماشیا و ان النجائب لتقاد معه؛ به راستی که حسن بن علی ۲۵ سفر پیاده به حج رفت و مرکب‌های راهوار او را بدون سوار همراهش می‌کشیدند.»[۲۲۳] . و نظیر این روایت را بیهقی در سنن کبری و بیش از ده نفر دیگر از دانشمندان اهل سنت از عبدالله بن عبید روایت کرده‌اند.[۲۲۴] . چنانکه در بیش از پنجاه حدیث دیگر از راویان و مؤلفان اهل سنت به سندشان از محمد بن علی و علی بن زید بن جذعان به همین مضمون روایاتی نقل شده است.[۲۲۵] . ۱- ابن عساکر به سندش از محمّد بن علی (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که حسن بن علی (علیهماالسّلام) فرمود: «انّی استحیی من ربّی عزّوجلّ ان القاه و لم امش الی بیته؛ همانا من از پروردگارم حیا می‌کنم که به ملاقات او روم در حالی که با پای پیاده به سوی خانه او نرفته‌ام.»[۲۲۶] [۲۲۷] [۲۲۸] . ۲- ابن شهر آشوب در کتاب مناقب گوید: «و لقد رایته فی طریق مکه ماشیا فما من خلق الله احد رآه الا نزل و مشی حتی رایت سعد بن ابی وقاص یمشی؛ من آن حضرت را در راه مکه پیاده مشاهده کردم و هیچ یک از خلق خدا نبود که او را مشاهده کند جز آنکه پیاده می‌شد و پیاده می‌رفت تا آنجا که سعد بن ابی وقاص را دیدم که به احترام آن حضرت پیاده می‌رفت.»[۲۲۹] . ۳- ابن عباس می‌گوید: «من بر هیچ چیز که در جوانی از من فوت شده پشیمان نشدم جز آنکه در آن ایام پیاده به حج نرفتم. همانا حسن بن علی ۲۵ بار پیاده حج بجا آورد در حالیکه اسبان نجیب او را همراهی می‌کردند...»[۲۳۰] . ایشان در سن ۳۷ سالگی به امامت و خلافت رسید، به مدت ۱۰ سال امامت امت را به عهده داشت و در سال ۴۱ه‌. ق. با معاویه، صلح کرد. دوره حکومت وی شش ماه و سه روز طول کشید . پس از کشته شدن علی بن ابی‌طالب، جمع زیادی از مسلمانان در کوفه با حسن به عنوان خلیفه بیعت کردند. سپس، وی مکاتباتی با معاویه داشت و او را به تبعیت از خود فراخواند اما در نهایت پس از چند ماه، معاویه با سپاهی به عراق لشکر کشید. در این زمان حسن موفق نشد سپاه بزرگی فراهم آورد و حتی برخی فرماندهان سپاهش از جمله عبیدالله بن عباس با رشوه به معاویه پیوستند. خود حسن که در مدائن بود مورد حمله جمعی از مخالفانش قرار گرفت و مجروح شد. نهایتا، وی پس از شش ماه حکومت، مجبور به صلح با معاویه شد. به این ترتیب خلافت با شرایطی به معاویه منتقل شد. در خصوص دلایل و شرایط صلح بین مورخان و متکلمان مسلمان اختلاف زیادی وجود دارد. حسن پس از صلح و دست کشیدن از خلافت، به مدینه بازگشت و در این مدت سفرهایی بین حجاز و شام داشت. عدم پایبندیِ معاویه به عهدنامه و برخی عزل و نصب‌ها و رفتارهای وی، سبب می‌شد تا حسن از عملکرد و رفتارهای وی انتقاد نماید. حسن، کمی بعد و به نقل مشهور در ۲۸ صفر ۵۰ ه‍.ق درگذشت. او وصیت کرد تا در مسجدالنبی و در کنار جدش محمد دفن شود اما با ممانعت‌هایی در بقیع دفن شد. ویلفرد مادلونگ می‌نویسد که منابع اولیه قریب به اتفاق، علت درگذشت حسن را مسمومیت می‌دانند. منابع عمدتا جعده، همسر حسن مجتبی، را عامل قتل می دانند و برخی، به‌خصوص منابع شیعه، معاویه را عامل تحریک‌کننده در وقوع آن ذکر کرده‌اند . از صفات برجسته امام حسن (علیه‌السّلام) حلم و بردباری بود. به گونه‌ای که «الحِلْمُ الحَسَنِیَّه» در فرهنگ اسلامی‌ ضرب المثل شده است. بردباری و سعه صدر آن حضرت به‌اندازه‌ای بوده است که سرسخت‌ترین دشمنان او نیز همواره به این صفت اعتراف داشتند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهارم امام حسن ع ، چــــهــــارده مـــعـــصــــوم

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ | 15:31 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
تاريخ : چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ | 15:28 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |