ای آلِ هاشم شدكشته قاسم
ای آلِ هاشم - شدكشته قاسم - ای آلِ هاشم - شدكشته قاسم
قاسم روانه شدسویِ میدان - بهرحمایت ازدین وقرآن
اونوجوانی چون غنچه یِ گل - درگلشنِ دین مانند سنبل
یارحسین دركرببلاشد - قربانیِ دین درآن مناشد
شمشیررابرگردن حمایل - اوچون حسین درشكل وشمایل
چون شدروانه اوسویِ میدان - اعدابدیدند آن ماه تابان
گفتندباشداین بدرِكامل - به به چه زیباشكل وشمایل
گفتندباشداین بدرِكامل - به به چه زیبا به به چه خوشكل
اوحمله میكردچون شیرغرّان - میزدسرودست ازآن لعینان
چون كشته هایش بسیارگردید - دشمن زغصّه بیمارگردید
یك شیربچه اینسان سرودست - ازآن لعینان بسیاربشكست
ناگه فتاداودردام صیاد - شمشیری ازكین برفرقش افتاد
نقش زمین شدسروصنوبر - اندرعزاشدآل پیمبر
گفتاعموجان میرس بدادم - كزضربتِ كین ازپافتادم
آمدعمویش آن دم به میدان - گفتا كجایی،قاسم،عموجان
قاسم صدازدجانم فداشد - پامال سم این اسبها شد
آمدعمویش آندم كنارش - قاسم بدید و آن حال زارش
گفتا درآندم ای قاسمِ من - این حالت تو سخت است برمن
رفتی تو و رفت تاب وتوانم - ای قاسمِ من روح وروانم
شدآل هاشم اینك برایت - جمله سیه پوش اندرعزایت
گیرید ماتم ای آل هاشم - ازظلم دشمن شدكشته قاسم
ای باقری پور اندرعزایش - جمله ملائک گرید برایش
ای آلِ هاشم - شدكشته قاسم - ای آلِ هاشم - شدكشته قاسم
اَحلی مِنَ العَسَل ، اَحلی مِنَ العَسَل
ای شیر شرزه یِ ، میدانِ کربلا - خودرا فکنده ای ، در ورطه یِ بلا
گفتی که میروم ، اندر رهِ ولا - باشد شهادتم ، اَحلی مِنَ العَسَل
اَحلی مِنَ العَسَل ، اَحلی مِنَ العَسَل
گفتی که ای عمو ، بنگر چِها کنم - در راهِ یاری یِ ، دین جان فدا کنم
در بینِ دشمنان ، در خون شنا کنم - باشد شهادتم ، اَحلی مِنَ العَسَل
اَحلی مِنَ العَسَل ، اَحلی مِنَ العَسَل
باشم من از حسن ، بهرِ تو یادگار - بر یاریَت عمو ، دارم من افتخار
من میکنم جهاد ، در راهِ کردگار - باشد شهادتم ، اَحلی مِنَ العَسَل
اَحلی مِنَ العَسَل ، اَحلی مِنَ العَسَل
من بر شما عمو، بنمایم اِقتدا - جان باختن خوش است ، اندر رهِ خدا
در راهِ دینِ حق ، جان میکنم فدا - باشد شهادتم ، اَحلی مِنَ العَسَل
اَحلی مِنَ العَسَل ، اَحلی مِنَ العَسَل
شادم بود عمو ، اندر کنارِ من - یاری زِ دینِ حق ، باشد شِعارِ من
اَحلی مِنَ العَسَل ، شد یادگارِ من - باشد شهادتم ، اَحلی مِنَ العَسَل
اَحلی مِنَ العَسَل ، اَحلی مِنَ العَسَل
امیدِ باقری ، اینک شفاعت است - برتن کنم کفن ، وقتِ شهادت است
جان در رَهِ خدا ، دادن لیاقت است - باشد شهادتم ، اَحلی مِنَ العَسَل
اَحلی مِنَ العَسَل ، اَحلی مِنَ العَسَل
سروده شده ماه محرم سال 1398
ازکتاب مجموعه اشعارباقری
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf
كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm
روضه های دهه اول محرم
http://hedayat.blogfa.com/post/14429
برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
روضه شب و روزششم محرم بياد قاسم بن الحسن عليه السلام
پاسی از شب گذشته بود، تاریکی خیمه ها را فرا گرفته ویاران حسین(ع) دور هم جمعند. خدایا چه خبر شده است؟! چرا همه در هول و هراس می باشند؟مولا به اصحاب خود چه می گوید؟! چرا خیمه ها را تاریک کرده اند؟مولا چه می خواهد بگوید؟ آقا اباعبدالله الحسین (ع) به زبان حال چنین گفت:
هر کس امشب بماند،کشته خواهد شد
هرکس ندارد هوای ما//برگیرد و بیرون رود از آشیانه ما
سپاه دشمن فقط با من کار دارند و شما می توانید از این صحرا بروید. شما را رها می کنم تا هرکه می خواهد برود. اما طرف دیگر، دل هایی بودکه کلام مولا را می شنیدند.
بمانیم یا برویم؟آیا جز این است که خویش را به کشتن خواهیم داد؟ پس زن و فرزند ایشان چه خواهد شد؟عده ای با این افکار، اما دل هایی هم منور از نور خدا. مگر امکان دارد فرزند رسول خدا را تنها بگذاریم؟مگر می توان سعادت آخرت را با شقاوت دنیوی معاوضه کرد؟ ...
هیهات!هیهات! عده ای از تاریکی شب استفاده کردند و رفتند. اما عده ای ننگ را از خویش به دور کردند.
این بار اتفاق دیگری افتاد و امام حسین(ع) نام یک یک شهدای کربلا را بر زبان جاری می کند. مگر وجود جوان نازنین و زیبا روی قاسم(ع) را که یادگار برادر مظلومش حسن بن علی(ع) بود.حضرت قاسم(ع) هر لحظه و بی تاب مشتاق دمی بود که نامش را از لسان عمویش بشنود. اما نشنید. تاب نیاورد و از ایشان پرسید. عمو جان: من نیز کشته خواهم شد؟ امام(ع) از او پرسید: شهادت در کام تو چگونه است؟ قاسم پاسخ داد« اهلی من العسل». امام(ع) فرمودند: عمویت به فدایت. فردا تو هم کشته خواهی شد.
عصر عاشوراست و گلها یکی یکی پرپر می گردند و قلب ها می سوزند و همچنین عطش جگر ها آشکار است. حضرت قاسم، هر آن منتظر اذن مولاست. چند بار خدمت مولایش می رسد و اذن می خواهد. اما جوابی نمی شنود و باز می گردد.گویا امام هم قلبی آتشین و دردناک دارد.اما این بار ملتمسانه ازآقا اذن می خواهد و آقا اجازه می دهد.
از سر به شوق شهادت پریده طائر هوشم//عمو فدای تو گردم، غلام حلقه به گوشم
نشانده بر سرآتش مرا شماتت اعداء//چگونه بر سر آتش نشینم و نخروشم
حضرت قاسم(ع) شجاعانه به میدان می رود. رجز می خواند و پس از نبردی سخت بر زمین می افتد. نالان عمویش را صدا می کند. امام سریعا بربالین وی حاضر می گردد و می فرماید: به خدا سوگند برعمویت سخت است این که او را به یاری بخوانی و او نتواند تو را جواب دهد، یا جواب دهد اما نتواند تو را یاری دهد، یا آنکه تو را یاری دهد ولی سودی به حال تو نداشته باشد.
از رحمت خداوند دور باد گروهی که تو را شهید کردند.
آیا همان اندازه که قاسم به امامش دلباخته بود و خود را فدای او کرد، ما نیز آمادگی داریم؟
امام قاسم را به سينهاش چسبانيد و فرمود: «كيف الموت عندك» مرگ در نظر تو چگونه است؟ قاسم جواب داد: «احلى من العسل» از عسل شيرينتر است.
حضرت قاسم بن حسن (ع) نوجوانى بود كه هنوز به حد بلوغ نرسيده بود، شب عاشورا، امام حسين عليه السلام به اصحاب فرمود: فردا همه شما كشته خواهيد شد، قاسم نزد عمويش آمد و عرض كرد:«عمو جان من هم فردا كشته مى شوم؟».
امام او را به سينهاش چسبانيد و فرمود: مرگ در نظر تو چگونه است؟ «كيف الموت عندك»
قاسم جواب داد: «احلى من العسل»: «از عسل شيرينتر است».
امام به او فرمود: تو بعد از بلاى عظيم كشته مى شوى و عبدالله شيرخوار هم شهيد مى شود ... (1)
روز عاشورا قاسم خود را آماده جنگ كرد، به حضور امام حسين عليه السلام براى اجازه گرفتن آمد، امام او را در آغوش گرفت و مدتى با هم گريه كردند، سپس قاسم اجازه طلبيد، امام به او اجازه نمىداد، قاسم آنقدر پابپا نمود و مكرر طلب اجازه كرد، امام عليه السلام به او اجازه داد، او در حالى كه اشك از چشمانش سرازير بود، غمگين به نظر مىرسيد به ميدان تاخت و چنين رجز مى خواند:
ان تنكرونى فانا بن الحسن سبط النبى المصطفى المؤتمن هذا حسين كالاسير المرتهن بين اناس لا سقوا صوب المزن
: «اگر مرا نمىشناسيد من پسر حسن سبط پيامبر برگزيده و امين خدا هستم اين حسين عليه السلام است كه همچون اسير گروگان شده در بين مردم قرار گرفته، خدا آن مردم را از باران رحمتش سيراب نسازد».
حمله سخت بر دشمن كرد و با آن سن كم سه نفر يا بيشتر از دشمن را كشت.
حميد بن مسلم كه از سربازان عمر سعد بود نقل مىكند: از خيام حسين عليه السلام نوجوانى به سوى ميدان بيرون آمد كه چهرهاش مانند نيمه قرص ماه مىدرخشيد، شمشيرى بدست داشت و پيراهن بلندى پوشيده بود و وارد جنگ گرديد.
عمرو بن سعد ازدى گفت: سوگند به خدا آنچنان سخت بر اين نوجوان حمله كنم، گفتم: عجبا! تو به اين نوجوان چه كار دارى سوگند به خدا اگر او مرا بزند به طرف او دست دراز نمىكنم، بگذار همانها كه او را احاطه كرده و با او مىجنگند كار او را تمام كنند.
عمرو بن سعد گفت: سوگند به خدا من بايد بر او يورش برم، و جهان را بر او سخت گيرم، آنحضرت كه مشغول جنگ بود، عمرو بن سعد در كمين او قرار گرفت و چنان شمشير بر سر مبارك قاسم زد كه سر او شكافته شد و قاسم به صورت بر روى زمين افتا، فرياد زد: «يا عماه!» (عمو جان به دادم برس).
وقتى كه صداى قاسم به گوش امام رسيد، آنحضرت مانند عقابى كه از بالا به زير آيد، صفها را شكافت و مانند شير خشمگين بر دشمن حمله كرد تا عمر بن سعد ازدى رسيد، شمشير به سوى او وارد كرد، او دستش را به پيش آورد و از آرنج قطع گرديد، آن ملعون نعره كشيد، دشمن براى نجات او حمله كردند، در همين ميان پيكر نازنين قاسم زير سم ستوران قرار گرفت، وقتى كه گرد و غبار فرو نشست ديدند امام حسين در بالين قاسم است و آن نوجوان در حال جان كندن است. و پاى خود را بر زمين مىسايد و روحش آماده پرواز به سوى بهشت است.
امام فرمود: «عز و الله على عمك ان تدعوه فلا يجيبك او يجيبك فلا ينفعك». «سوگند به خدا بر عمويتسخت است كه او را بخوانى، به تو جواب ندهد، يا اگر جواب دهد به حال تو سودى نداشته باشد».
پى نوشت:
1- الوقايع و الحوادث ج 3 / ص 62. راهنماى تبليغ 6 ويژه امر به معروف و نهى از منكر صفحه 150
به نقل از سایت قاصد نیوز
برادرزاده شيرين سخن
امام قاسم را به سينهاش چسبانيد و فرمود: «كيف الموت عندك» مرگ در نظر تو چگونه است؟ قاسم جواب داد: «احلى من العسل» از عسل شيرينتر است.
حضرت قاسم بن حسن (ع) نوجوانى بود كه هنوز به حد بلوغ نرسيده بود، شب عاشورا، امام حسين عليه السلام به اصحاب فرمود: فردا همه شما كشته خواهيد شد، قاسم نزد عمويش آمد و عرض كرد:«عمو جان من هم فردا كشته مى شوم؟»....
قاسم بن الحسن بن علی بن ابیطالب علیهماالسلام
پس از شهادت «ابوبکر» برادرش قاسم (دیگر فرزند امام حسن علیه السلام) از خیمه خارج شد. مادر «قاسم» همان «نُقیله» است که درباره او سخن به میان آمد.(1)
قاسم نوجوانی نابالغ، اما دلیر بود. همین که چشمان مبارک امام حسین (علیه السلام) به او افتاد، او را در برگرفت و گریان شد.(2)
«قاسم» وقتی تنهایی عموی خود را مشاهده کرد، اذن به میدان رفتن خواست. امام او را به سبب کوچکیاش، اجازه نمیفرمود. او پیوسته اصرار میکرد تا این که اذن جهاد گرفت.(3) حمید بن مسلم گوید: «خرج الینا غلامٌ کانّ وجهه شقّة قمرٍ و فی یده السّیف و علیه قمیصٌ و ازارٌ؛ نوجوانی چون پاره ماه به ناگاه در وسط میدان کربلا برای مبارزه طلوع کرد. او لباس رزم به تن و شمشیری به دست داشت.» او پیش میرفت و شمشیر میزد که ناگاه بند کفش چپ او پاره شد.(4) پس قاسم ایستاد تا که بند کفشش را محکم کند.(5)
یعنی جمعیت فراوان سپاه دشمن، جرأت پیش آمدن برای مبارزه را نداشت و قاسم آن هزار جنگنده را به حقیقت بی اعتنا مینگریست.(6)
رجز حماسی حضرت قاسم (علیه السلام)
در هنگام رزم، رجزهای حضرت قاسم چنین بود:
اِن تنکرونی فانا فرع الحسن//سبط النّبِیّ المصطفی و المؤتمن
هذا حسینٌ کالاسیر المرتهن//بین اناسٍ لاسقطوا صوب المزن؛
اگر مرا نمیشناسید من فرزند امام حسن، نواده پیامبر گرامی مصطفی و امین خداوند هستم؛
اینک این حسین چون اسیران به گروگان گرفته شده و در محاصره، میان مردمی است که هرگز باران رحمت بر آنها نبارد.»
حماسه رزم حضرت قاسم علیه السلام
«حمید بن مسلم» که یکی از راویان جنگ است میگوید: هنگامی که «قاسم» در میدان حاضر شد «عمرو بن سعد بن نفیل الازدی» به من گفت: «به خدا سوگند بر او سخت خواهم گرفت.»
به او گفتم: «شگفتا! از این کار چه میطلبی؟ در حالی که این جمعیت بسیار، احدی از یاران حسین را باقی نخواهد گذاشت.»
امام حسین علیه السلام فرمود: «به خدا سوگند، بر عمویت گران است که او را بخوانی، ولی او تو را پاسخ نگوید، یا هنگامی جوابت دهد که تو کشته شدهای و استخوانهای دست و پایت (شکسته شده باشد.) پس این (شتاب عمویت) به خدا سوگند در هنگامی است که او سخت تنها شده است و یاورانش کم شدهاند.»
او قسم خورد که خود را با قاسم بن الحسن (علیهماالسلام) درگیر خواهد کرد. او شتابان به سوی قاسم حملهور شد و ضربهای به فرق مبارکش زد، «قاسم» از این ضربه با صورت به زمین خورد و فریاد برآورد: «یا عمّاه! عموجان!»، ناگاه امام حسین (علیه السلام) همانگونه که باز شکاری به ناگاه آشکار میشود، به سمت او آمد. او چون شیری خشمگین که بسیار سختی نشان میداد، با شمشیر چنان به «عمرو» حملهور شد که او را غافلگیر کرد. او دستان خود را پیش آورد تا از ضربه کاری امام، خود را باز دارد؛ اما دست او از آرنج چنان شکسته شد که صدای آن شنیده شد. از این ضربه بیتاب شد و نعرهای بر کشید. سپاه عمر برای نجات او به امام حملهور شدند. سینه عمرو بن سعد در این درگیری در زیر سم اسبان پایمال شد و او در دم جان داد.(7)
راوی میگوید: زمان اندکی گذشت و گرد و غبار فرو نشست. (دیدم) حسین علیه السلام بر بالین نوجوان ایستاده است. قاسم پاهایش را به زمین میسایید و در حال پر کشیدن به ملکوت اعلی بود. امام حسین فرمود: «بعداً لقومٍ قتلوک، خصمهم فیک یوم القیمة جدّک؛ (از رحمت خدا) دور باشند قومی که تو را کشتند، در حالی که دشمن آنها در قیامت جد تو باشد.» سپس فرمود: «عزّ علی عمّک ان تدعوه لا یجیبک او یجیبک ثمّ لا تنفعک، کثُر واتره و قلَّ ناصره؛(8) بر عمویت سخت است که تو او را بخوانی و او را پاسخ نگوید، یا او تو را پاسخ دهد، اما آن پاسخ، تو را نفعی نرساند. آری، صدایی که به خدا قسم تنهاییاش زیاد و یاورش کم است.»
پس از شهادت حضرت قاسم(علیه السلام)
«قاسم» در برابر چشم امام و عموی خود جان داد. پس از آن، امام، قاسم را به سینه خود چسبانید و به خیمه شهدا برد. گویا میبینم که پاهای آن نوجوان بر زمین خط میاندازد، آمد و آمد تا آن که آن نوجوان را در کنار فرزندش علی بن الحسین (علی اکبر) و شهدای اهل بیت که در کنار او بودند نهاد.(9) در نقل دیگری آمده؛ من آن نوجوان را نمیشناختم از کسی نامش را پرسیدم. گفتند: این «قاسم بن الحسن بن علی بن ابی طالب» است.(10)
آخرالامر، دیدم که امام گوشه چشمی به سوی آسمان دوخت و گفت: «اللّهمّ احصهم عدداً ولا تغادر منهم احداً ولا تغفر لهم ابداً؛ صبراً یا بنی عمومتی، صبراً یا اهل بیتی لا رأیتم هواناً بعد هذا الیوم ابداً(11)؛ خدایا! تعداد اینها را بر شمار، و احدی از اینها را وامگذار، و هرگز بر نها مبخش، ای پسر عموهایم! (فرزندان عقیل و جعفر طیار) و ای اهل بیتم! [همگی] شکیبا باشید، بعد از این روز، هرگز روی خفت و خواری نخواهید دید.»
در زیارت ناحیه مقدسه آمده: درود بر قاسم، فرزند حسن پسر علی، آن عزیزی که فرق مبارکش شکست و ابزار جنگ او به تاراج رفت.
هنگامی که عمو را به کمک طلبید، حسین سراسیمه خود را به او رسانید و مردم را از کنار او راند، لیکن قاسم از شدت درد، پای خود را به زمین میکشید. در این حالت بود که امام فرمود: «قومی که تو را کشتند (از رحمت پروردگار) دور باشند، در روز رستاخیز نیای تو و پدرت با اینها دشمنی خواهند کرد.»
سپس فرمود: «به خدا سوگند، بر عمویت گران است که او را بخوانی، ولی او تو را پاسخ نگوید، یا هنگامی جوابت دهد که تو کشته شدهای و استخوانهای دست و پایت (شکسته شده باشد.) پس این (شتاب عمویت) به خدا سوگند در هنگامی است که او سخت تنها شده است و یاورانش کم شدهاند.»
در زیارت ناحیه مقدسه، امام زمان(عج) در حق خود دعا کرده و از خداوند متعال در خواسته تا او را در قیامت در کنار امام حسین و قاسم، که خداوند آنها را گرد هم آورده، قرار دهد. در همین زیارتنامه، امام، قاتل قاسم «عمرو (عمر) بن سعد بن (عروة بن) نقیل الازدی» را نفرین کرده است. تا این که خداوند او را به دوزخ اندازد و به عذابی دردناک مبتلا سازد.(11)
درسی که میتوان گرفت:
در شرافت قاسم همین بس که امام معصوم (علیه السلام) از خداوند درخواست فرموده که در کنار ایشان باشد، در حالی که او در کنار حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) است. این که انسان در نوجوانی چنین به اوج رفعت و شرافت بار یابد، جای غبطه و آرزو دارد. آیا این ولایتمداری قاسم برای نوجوانان ما درس نخواهد بود؟
پینوشتها:
1- تذکرة الخواص، ص 215.
2- متل الحسین خوارزمی، ج 2، ص 27؛ مقتل الحسین علیه السلام، مقرم، ص 331.
3- بحار الانوار، ج 45، ص 34.
4- تاریخ الامم و الملوک، ج 5، ص 447؛ مقاتل الطالبین، ص 88.
5- ذخیرة الدارین، ص 286، ابصار العین، ص 72.
6- مقتل الحسین مقرم، ص 331.
7- تاریخ الامم والملوک، ج 5، ص 447؛ ابصار العین، ص 72.
8- مقاتل الطالبین، ص 92؛ الارشاد، ج 2، ص 108.
9- تاریخ الامم و الملوک، ج 5، ص 448-447؛ البدایة و النهایة، ج 8، ص 186؛ الارشاد، ج2، ص 108.
10- الارشاد، ج 1، ص 108.
11- مقتل الحسین خوارزمی، ج 2، ص 28.
برگرفته از كتاب یاران شیدای حسین بن علی علیهماالسلام، استاد مرتضی آقا تهرانی،با تصرف
یادگار امام حسن (ع) در روز عاشورا
آن روزی که حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) با دیدن چهره برادر، بر او گریست، در پاسخ سوال امام حسن (علیه السلام) که از علت گریه آن حضرت سوال کرد، فرمود: به جهت بلایی که به تو میرسد، که حکایت از مسموم کردن مظلومانه امام مجتبی (علیه السلام) داشت. ولی امام حسن (علیه السلام) با شنیدن این پاسخ، مسموم شدن خود را ناچیز شمرد و فرمود:
لا یوم کیومک یا ابا عبدالله
روزی مانند روز تو نیست که سی هزار نفر به سوی تو آیند و همه مدّعی باشند که از امت جدّ تواند ...” منتهی الآمال – ص 346 “
قاسم (علیه السلام)
در سال 50 ه.ق وقتی کار سمّ جعده ملعونه – همسر امام حسن (علیه السلام) - به آنجا کشید که پاره های جگر امام در اثر آن، از دهان مبارکش، بیرون آمد، در لحظه های آخر، همه اهل و عیال خود را به امام حسین (علیه السلام) واگذاشت. یکی از فرزندان امام حسن (علیه السلام) که در این لحظات، شاهد ماجرا بود و چشم از چشم عمو، بر نمی داشت، قاسم (علیه السلام) بود. کودکی که حدود سه بهار از عمر شریفش سپری نگردیده بود.
با نقشه ای که معاویه بن ابوسفیان کشید تا یزید را به جای خود بنشاند، حضرت حسین (علیه السلام)، برای بیعت نکردن با یزید- که جرثومه فساد بود - مجبور به ترک مدینه شد. در قافله ای که به سوی حجاز رهسپار بود، اهل و عیال امام مجتبی (علیه السلام) هم بودند. مکه، برای امام حسین (علیه السلام) امن نبود – که یزیدیان در زیر لباس¬های احرام، شمشیر بسته و قصد کشتن امام را داشتند – بنابراین بر اساس نامه دعوت کوفیان – که مسلم بن عقیل (علیه السلام) هم آن را تایید کرده¬بود – روز هشتم ذیحجه که حجاج، در تدارک رفتن به عرفات بودند، از مکه بیرون آمد.
کار کاروان سرگردان حسینی به کربلا کشید و در محاصره قرار گرفت تا شب عاشورا فرا رسید. اینک قاسم بن الحسن (علیه السلام)، سیزده ساله شده و در مدتی که پدرش را از دست داده¬ بود، امام حسین (علیه السلام) چنان در تربیت قاسم کوشیده و با او انس داشت که او را ”یا بنیّ“ – ای پسرکم - خطاب می-کرد.
ابوحمزه ثمالی (ره) می گوید، از حضرت زین العابدین (علیه السلام) شنیدم که می فرمود:
چون شب عاشورا فرا رسید، پدرم تمامی اصحاب و یاران خود را جمع کرد و به آن ها فرمود:
ای یاران و پیروان من، تاریکی شب را مرکب خود قرار داده و جان خود را نجات دهید که مطلوب این قوم ، جز من کسی نیست و ...
پس از امتناع آنان، آن حضرت فرمود: همانا فردا من کشته می-شوم و همه کسانی که با من هستند، نیز کشته خواهند شد. و از شما احدی باقی نخواهد ماند ...
قاسم ابن الحسن (علیه السلام) که در این جمع حاضر بود، مشتاقانه پرسید: آیا من هم کشته خواهم شد.
امام حسین (علیه السلام) با محبتی پدرانه به او فرمود: یا بنیّ، کیف الموت عندک
پسرم، مرگ در نزد تو چگونه است؟ و قاسم، بدون لحظه ای درنگ، پاسخ داد: یا عمّ احلی من العسل
عمو جان از عسل شیرین¬تر است.
امام حسین (علیه السلام) هم فرمود: عمویت فدایت شود آری والله، تو یکی از مردانی هستی که در رکاب من به شهادت خواهی رسید.
روز عاشورا ، پس از آن که نوبت به قاسم ابن الحسن رسید، در خیمه ها ولوله¬ای دیگر بود و میدان رفتن او تماشایی.
عاشورا به روایت لهوف
راوی گفت: دیدم جوانی بیرون آمد که صورتش مانند پاره ماه بود، و مشغول جنگ شد.
همين که مقابل مردم ايستاد فريادش بلند شد:
ان تنکروني فانا ابن الحسن/ سبط النبي المصطفي الموتمن
مردم اگر مرا نمي شناسيد ، من پسر حسن بن علي بن ابيطالبم.
هذا الحسين کالاسير المرتهن / بين اناس لاسقوا صوب المزن
اين مردي که اين جا مي بينيد و گرفتار شما است، عموي من حسين بن علي بن ابيطالب است.
ابن فضیل ازدی چنان بر فرقش زد که سرش را شکافت و او با صورت به زمین افتاد و فریاد زد: عمو جان، به دادم برس.
امام حسین (علیه السلام) مانند باز شکاری از اوج، به کنار او فرود آمد و همچون شیر خشمگین بر دشمنان حمله ور شد، شمیشری بر ابن فضیل زد که دست سپر شده او از آرنج جدا شد، ابن فضیل چنان فریادی زد که همه لشکر شنیدند و برای نجاتش تاختند که باعث شد بدن او زیر سم اسب¬ها بماند و به هلاکت برسد.
گرد و غبار که فرو نشست، امام حسین (علیه السلام) کنار قاسم (علیه السلام) ایستاده بود در حالی که او از شدت درد پای بر زمین می¬سایید.
امام فرمود : از رحمت خدا دور باد گروهی را که تو را کشتند و جدّ و پدرت در روز قیامت از آنان دادخواهی خواهند کرد .
سپس فرمود: به خدا قسم بر عمویت دشوار است که تو او را به یاری بخواهی و او دعوت تو را اجابت نکند یا اجابت کند ولی به حال تو سودی نبخشد. به خدا قسم امروز روزی است که برای عمویت کینه¬جو فراوان است و یاور اندک.
بعد از آن پیکر قاسم (علیه السلام) را به سینه گرفت و با خود به خیمه ها رساند و در میان کشتگان بنی هاشم قرار داد.
سهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) - که قبر بی شمع و چراغش در بقیع خاموش است - در کربلای حسینی، قربانی به نامهای: ابی¬بکر، قاسم، عبدالله، عمر، بُشر و احمد (محمد) بن الحسن می-باشد، که در منای عشق خود را فدای عمو کردند. ( کیمیای قلم)
منبع : لهوف سید بن طاووس و منتهی الامال شیخ عباس قمی
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf
كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm
روضه های دهه اول محرم
http://hedayat.blogfa.com/post/14429
برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
روضه شب وروزششم محرم بیادقاسم بن حسن علیه السلام
اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یا حُسَینَ بْنَ عَلِىٍّ أَیهَا الشَّهِیدُ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ یا سَیدَنَا وَ مَوْلانَا اِ نَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَینَ یدَىْ حَاجَاتِنَا یا وَجِیها عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ وَ اَ لسَّلامُ عَلَیكَ یا قاسمَ بنَ الحسن.
لاله ی یاسم در چمن افتاد - قاسمم زیر دست و پا جان داد
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
صورتش خونین سینه اش پامال - مرغ روحش زد روی دستم بال
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
از حرم رو در قتلگه کردم - قاسمم جان داد من نگه کردم
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
ناله اش بر قلبم شرر می زد - با لب عطشان بال و پر می زد
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
دسته گل های سرخ زهرایی - قاسمم گردیده تماشایی
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
در بغل باغ یاسمن دارم - یک گل پرپر از حسن دارم
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
بی زره سرباز شهید من - هم شهید من، هم امید من
ای بنی هاشم، کشته شد قاسم
پس از شهادت حضرت على اکبر علیه السلام حضرت قاسم بن حسن آماده پیکار شد. او نوجوانى بود که هنوز به سنّ بلوغ نرسیده بود. هنگامى که نزد امام علیه السلام آمد و نگاه آن حضرت به او افتاد وى را در آغوش گرفت، با هم چنان گریستند که از حال رفتند. قاسم اجازه میدان رفتن خواست، ولى امام حسین علیه السلام نپذیرفت، آنقدر دست و پاى امام را بوسه زد تا رضایت امام را جلب کرد و در حالى که اشک مىریخت به میدان آمد و این رجز را مىخواند: إِنْ تُنْکِرُونی فَأَنَا ابْنُ الْحَسَنِ / سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفى وَ الْمُؤْتَمَنِ / هذا حُسَینٌ کَالْأَسِیرِ الْمُرْتَهَنِ / بَینَ اناسٍ لَاسُقُوا صَوْبَ الْمُزَنِ
«اگر مرا نمىشناسید بدانید من فرزند امام حسنم! که او فرزند پیامبر برگزیده و امین خداست!
این حسین علیه السلام است که همانند اسیرى است گروگان، میان گروهى که خداوند آنان را از باران رحمت خود سیراب نکند». چهره مبارکش همانند پاره ماه مىدرخشید، پیکار سختى کرد تا آنجا که با سنّ کمش سى و پنج نفر را بر زمین افکند. حمید بن مسلم مىگوید: من در لشکر ابن سعد بودم به این نوجوان مىنگریستم که پیراهن و لباسى بلند به تن و نعلینى به پا داشت که بند یکى پاره بود. فراموش نمىکنم که بند نعلین چپش بود. عمرو بن سعد أزْدى گفت: به خدا سوگند! من به او حمله مىکنم (تا وى را از پاى درآورم) گفتم: سبحان اللَّه، این چه تصمیمى است؟ به خدا سوگند! اگر این نوجوان بر من حمله کند من به سوى وى دست تعدّى دراز نخواهم کرد. همان گروهى که وى را احاطه کردهاند، او را بس است.گفت: نه، هرگز! به خدا سوگند! من بر او یورش خواهم برد، پس حمله کرد و برنگشت تا آن که با شمشیرش فرق او را شکافت. قاسم علیهالسلام با صورت به زمین افتاد و فریاد زد: عموجان! مرا دریاب. امام علیهالسلام چون باز شکارى صفها را شکافت و مانند شیر ژیان حمله کرد و با شمشیر بر عمرو -قاتل قاسم- ضربتى زد که دستش را از بدن جدا کرد، عمرو در حالى که فریاد مىکشید گریخت، کوفیان خواستند وى را از دست امام علیه السلام نجات دهند، ولى بدنش زیر سم اسبان قرار گرفت و کشته شد. هنگامى که گرد و غبار فرو نشست، دیدند امام علیه السلام بر بالین قاسم علیه السلام نشسته است و قاسم پاهایش را بر زمین مىساید. امام حسین علیه السلام فرمود: «عَزَّ وَاللَّهِ عَلى عَمِّکَ أَنْ تَدْعوُهُ فَلا یجیبُکَ، أَوْ یجیبُکَ فَلا یعینُکَ، أَوْ یعینُکَ فَلا یغْنی عَنْکَ، بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوکَ» «به خدا سوگند! بر عمویت ناگوار است که وى را بخوانى ولى نتواند به تو پاسخى دهد، یا پاسخى دهد ولى نتواند تو را یارى کند و یا به کمکت بشتابد ولى تو را بى نیاز نکند. دور باد (از رحمت خدا) گروهى که تو را کشتند». در روایت دیگرى آمده است که امام علیه السلام فرمود: «بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوکَ، وَ مَنْ خَصْمَهُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ فیکَ جَدُّکَ. عَزَّ وَ اللَّهِ عَلى عَمِّکَ أَنْ تَدْعُوهُ فَلا یجیبُکَ، أَوْ یجیبُکَ ثُمَّ لا ینْفَعُکَ، یوْمٌ وَاللَّهِ کَثُرَ واتِرُهُ وَ قَلَّ ناصِرُهُ» «دور باد (از رحمت خدا) گروهى که تو را کشتند و خونخواه تو از اینان در قیامت جدّ تو خواهد بود. به خدا سوگند! بر عمویت دشوار است که وى را بخوانى ولى نتواند پاسخ دهد یا پاسخ دهد ولى به حال تو سودى نبخشد. به خدا سوگند! امروز روزى است که رنج و مظلومیت عمویت فراوان و یاورش اندک است». سپس امام علیه السلام پیکر خونین قاسم علیه السلام را برداشت و به سوى خیمه ها روانه شد. راوى مىگوید: گویا هم اکنون مىبینم سینه اش به سینه امام چسبیده بود و پاهایش به زمین کشیده مىشد، با خود گفتم: امام چه مىکند؟ دیدم او را آورده کنار شهداى اهل بیت علیه السلام قرار داد و آنگاه به خدا عرض کرد: «اللَّهُمَّ أَحِصَّهُمْ عَدَداً، وَ اقْتُلْهُمْ بَدَداً، وَ لا تُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً، وَ لا تَغْفِرْ لَهُمْ أَبَداً؛ صَبْراً یا بَنی عُمُومَتی، صَبْراً یا أَهْلَ بَیتی، لا رَأَیتُمْ هَواناً بَعْدَ هذَا الْیوْمِ أَبَدا» خدایا! از تعدادشان بکاه و آنان را پراکنده ساز و به قتل برسان و هیچ کس از آنان را باقى مگذار و هرگز آنان را نیامرز! اى عموزادگانم! صبر پیشه سازید! اى اهل بیتم! صبر کنید! بعد از این روز هرگز خوارى نبینید!».
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf
كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm
روضه های دهه اول محرم
http://hedayat.blogfa.com/post/14429
برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
در نود و یکمین جلسه شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا صورت گرفت؛
بحث و تبادل نظر درباره برخی محورهای اصلاحی سند ساختار بودجه کشور
شناسه خبر : 145699 شنبه 31 تير 1402 - 21:29
نود و یکمین جلسه شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا برگزار شد و اعضا به بحث درباره مواردی از محورهای اصلاحی سند ساختار بودجه کشور پرداختند.
در جلسه عصر امروز شنبه شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران سه قوه که با حضور روسای قوا برگزار شد، مواردی از محورهای اصلاحی سند ساختار بودجه کشور به بحث گذاشته شد.
نحوه تغییر در سقف عمومی بودجه، میزان اختیار سازمان برنامه و بودجه در تخصیصها و چارچوب تعامل وزارت نفت با شرکت ملی نفت ایران و صندوق توسعه ملی از جمله محورهای مورد بحث در این جلسه بود.
رئیس جمهور در این جلسه همچنین با محکوم کردن رفتار دولت سوئد در برابر جنایت اهانت به کتاب آسمانی مسلمانان که مورد احترام و تکریم همه پیروان ادیان الهی است، گفت: همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید کردند این رویداد، حادثهای توطئهآمیز و خطرآفرین است و پشتیبانی دولت سوئد از این عمل جنایتکارانه، به مثابه اتخاذ آرایش جنگی در برابر دنیای اسلام محسوب میشود.
دکتر رئیسی با اشاره به پایان یافتن متقابل ماموریت سفرای ایران و سوئد در دو کشور و دستور خود به وزارت امور خارجه برای ممنوعیت تبادل سفرای جدید اظهار داشت: صدور بیانیه محکومیت اهانت به قرآن کریم از سوی دولت سوئد به هیچ وجه کافی نیست و این دولت باید عاملین این جنایت را به دست عدالت بسپارد.
مشاهده همه اخبار
دکتر رئیسی یک قانون مصوب مجلس را برای اجرا ابلاغ کرد
يکشنبه 1 مرداد 1402
رئیس جمهور در پیامی درگذشت آیتالله حسن صانعی را تسلیت گفت
جمعه 30 تير 1402
دکتر رئیسی در دیدار اعضای ستاد امر به معروف و نهی از منکر: فلسفه قیام اباعبدالله زنده نگه داشتن امر به معروف و نهی از منکر و برافراشتن پرچم حقیقت برای همه عصرها و نسلها بود/ برجستهسازی مصادیق معروف و منکر در عرصههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ضروری است/ اگر مطالبهگری برای اجرای معروف و یا نهی از منکر بدون توجه به آداب آن باشد مشکلآفرین خواهد شد
جمعه 30 تير 1402
پیام تسلیت رئیس جمهور در پی درگذشت همسر حجتالاسلام اراکی
پنجشنبه 29 تير 1402
دکتر رئیسی در جلسه هیئت دولت: تکمیل پروژههای نیمهتمام، زمینه جذب سرمایههای جدید به استانها را فراهم میکند/ احیای واحدهای تولیدی راکد به فعالان اقتصادی اطمینان میدهد که دولت در حمایت از تولید جدی است/ تاکید بر ضرورت پایش مستمر و دقیق وضعیت فعلی و آتی بازار از سوی دستگاههای متولی
چهارشنبه 28 تير 1402
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
اشد مجازات و تحویل دادن عامل جنایت جسارت به ساحت قرآن
موضع قاطع رهبر انقلاب درباره حادثه توطئهآمیز جسارت به قرآن کریم
حضرت آیتا... خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد را حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطر آفرین خواندند و تاکید کردند: اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد باید عامل جنایت را به دستگاههای قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم ا... الرّحمن الرّحیم
جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد، حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطرآفرین است. اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملتهای مسلمان و بسیاری از دولتهای آنان را به سوی خود جلب کرده است.
وظیفه آن دولت این است که عامل جنایت را به دستگاههای قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد. توطئهگران پشت صحنه نیز بدانند که حرمت و شوکت قرآن کریم روز به روز افزونتر و انوار هدایت آن درخشانتر خواهد شد، امثال این توطئه و عاملان آن، حقیرتر از آنند که بتوانند جلوگیر این درخشش روزافزون باشند. والله غالبٌ علی اَمرِهسیّدعلی خامنهای
۳۱ تیرماه ۱۴۰۲
رهبرمعظم انقلاب در پیامی تأکید کردند
اشدّ مجازات برای جسارت کننده به ساحت مقدس قرآن مجید
رویداد24 مدعی شد: موسی غضنفرآبادی رئیس کمیسیون حقوقی مجلس گفت:قاطع میگویم که پدیده کشف حجاب را در کشور جمع میکنیم. به دو دلیل این اتفاق خواهد افتاد؛ کار کردن روی مباحث فرهنگی و بحث مجازات. یعنی از یک سو، با سعی و تلاش در جا انداختن موضوعات فرهنگی و از طرف دیگر، اعمال مجازات برای قانونشکنان که باعث ترس در آنها خواهد شد، موضوع کشف حجاب در کشور جمع خواهد شد.اگر قانون عفاف و حجاب تصویب شود، حداکثر طی سه ماه، موضوع کشف حجاب در کشور تمام و کمال جمع میشود.
آیین «حسن حسین» بیدخت، نماد دلباختگی به سالار شهیدان
5+1 مطالبه از رئیس جدید دادگستری خراسان رضوی
آبرسانی تانکری به 600 روستای استان
یکصدا علیه توطئه صهیونیستی
قرآن سوزی آغاز ماجراست
محیطزیست: ۹۹ رصد سطح تالاب گاوخونی خشک است
راه جلوگیری از فرونشست زمین بازچرخانی آب است
مطالبات معوق صندوق توسعه به ۷ میلیارد دلار می رسد
الزام ادارات به تأمین ۲۰ درصد برق مصرفی از طریق بورس انرژی
انسداد ۳۰ هزار حساب بانکی مرتبط با قماروشرط بندی
«شورای راهبری دیپلماسی و گردشگری سلامت» تشکیل میشود
نمایندگان توهین مجدد به قرآن کریم را محکوم کردند
تجهیز بالگردهای ارتش به موشکهای نقطهزن
رویه اشتباه افزایش قیمتها با تغییر سال،باید اصلاح شود
ایران را از بحران اقتصادی خارج کردیم
استقبال از پیکرهای مطهر ۱۸شهید دفاع مقدس
شرایط دریافت وام ضروری بازنشستگان کشوری
بانک مرکزی: فشار تورم بر مردم را کم کردهایم
برخوردها در زمینه بی حجابی باید انسانی و مهرآمیز باشد
نخستین حمله اوکراین با مهمات خوشهای به روسیه
استقرار ۱۳ هزار شبه نظامی طالبان در کابل
حسین در ضمیرما جا دارد و حسینی میمانیم
پایان زودهنگام ماموریت سفیر آمریکا در تلآویو
یک بانو فرمانده نیروی دریایی آمریکا شد
رزمایش نیروی زمینی سوریه در مناطق بیابانی
آمادگی ایران برای کمک به بازسازی سوریه
لندن، بحرین را از فهرست سیاه حقوق بشری خارج کرد
آغاز استفاده اوکراین از سلاح های خوشهای
«کانگ سون-نم»آمریکا را تهدید به حمله اتمی کرد
سفر نتانیاهو به ترکیه برای نخستین بار
افغانستان پناهگاه تروریست ها شده است
۱۶۱ خلبان نیروی هوایی اسرائیل به معترضان پیوستند
تشکیل ائتلاف جدید بدون حضور «حلبوسی» و «الخنجر»
پوتین از بیم بازداشت شدن، حضور در نشست «بریکس» را لغو کرد
پارلمان اروپا خواستار بازداشت «لوکاشنکو» شد
خبرنگاران و هنرمندان آثارشان را جمع آوری کنند
تکمیل پروژههای اربعین در اولویت است
کلنگ زنی پایگاه امدادی «قلعه آقا» باغبهادران
طرح «کودک همیار گردشگری» در کرمان
اختصاص ۱۰۰ میلیارد تومان تسهیلات به اشتغالزایی
همایش دانش سنتی محیط زیست برگزار میشود
اصفهان میزبان رویداد جایزه مصطفی (ص) می شود
سایت «لوت»شناسی دکتر مستوفی افتتاح شد
شهرسوخته در یک قدمی خروج از یونسکو
ایران میزبان شیرخوارگان حسینی شد
۱۳هزار فرصت شغلی برای مددجویان ایجاد شد
احیای ۱۴۰ واحد صنعتی و معدنی راکد
بهره برداری از نخستین رصدخانه سیار در بروجن
آغاز ساماندهی شهرتاریخی «سیمره»
آینده اقتصاد ایران در آفریقا ست
۴۲ هزار نفر از خدمات بهزیستی دشتستان بهرهمند شدند
قطع روابط و تحریم در انتظار استکهلم
«آزادی بیان»؛ دستاویزی برای حمله غرب به مسلمانان
اوکراین و غرب با شکست مخربی مواجه شدهاند
آمریکا از روند ضدحملات ارتش اوکراین ناامید شده است
اهداف و موانع چین در مسیر تقویت صلح در خاورمیانه
روابط واشنگتن ـ پکن به کدام سو می رود ؟
تسلیحاتی که اوکراین تاکنون از غرب دریافت کرده است
حمایت آنکارا از درخواست عضویت سوئد در ناتو
آنچه اسرائیل از سر میگذراند یک فاجعه است
تشدید اختلافات بایدن و نتانیاهو و سناریوهای احتمالی
راهبرد جدید اتحادیه اروپا در همکاری با خلیج فارس
تاریخ، تعلقِ این آبراه به ایران و پارسیان را گواهی میدهد
تحلیلی بر تشنج در روابط تلآویو – واشنگتن
آمریکا از اسرائیل خشمگین است؛واشنگتن «بیبی» را محدود کند
نسل فردای اوکراین در انتظار صلح
«۲ اقیانوس» و چند جانبهگرائی موازی
آغازحمایت از معاملات بورس با کمک صندوق توسعه بازار سرمایه
عشقی: نگرانی جدی درباره وضعیت بورس نداریم
بررسی صنعت قند و شکر در سازمان بورس و اوراق بهادار
بورس انرژی می تواند مشوقی برای افزایش سرمایه گذاری درتولید برق باشد
درخواست مجلس برای برگزاری جلسه فوقالعاده درباره بورس
کاهش ارزش سهام و بی توجهی دولت به حقوق سهامداران
تحولات بازارهای جهانی به سود بورس ایران شد
بورس کانال ۲ میلیون واحدی را از دست داد
ارزش کل معاملات بورس کالا به ۱۰۴۸ هزار میلیارد تومان رسید
اتفاقات سال ۹۹ بورس دیگر تکرار نخواهد شد
افت ۴۹ هزار واحدی شاخص بورس در معاملات دیروز
تاکنون ۵۹۷ شخص حقوقی مشمول، اطلاعات مالی خود را در سامانه کدال منتشر کردهاند
بحران مالی صندوقهای بازنشستگی کاهش می یابد
ارزیابی کیفیت تولید با معیار اسلامی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-انتقام حسادت آمیز!
بعد از آن که دختر خاله ام از شوهرش طلاق گرفت، من سعی کردم پناهگاه او و فرزند خردسالش باشم اما هیچ گاه تصور نمی کردم او به خاطر حسادت به زندگی شاد و آرام من، قصد انتقامی حسادت آمیز را داشته باشد تا جایی که وقتی به خود آمدم ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، زن 32 ساله با بیان این که شوهرم در آستانه ازدواج با دخترخاله ام، قرار دارد و من باید از او طلاق بگیرم، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: در خانواده ای به دنیا آمدم که از نظر اقتصادی در سطح پایینی قرار داشتیم و پدرم با کارگری هزینه های زندگی ما را تامین می کرد تا این که در 17 سالگی، «عمران» به خواستگاری ام آمد. او جوانی مهربان و دلسوز بود و وضعیت مالی خوبی داشت به همین دلیل هم بلافاصله بعد از برگزاری مراسم عقدکنان، او برای پدرم منزلی در همان حاشیه شهر خرید تا خانواده ام از مستاجری نجات یابند. این رفتار «عمران» عشق او را در قلب من صد چندان کرد و من هم سعی می کردم با همه وجودم به او «محبت» کنم، این درحالی بود که «عمران» همواره به دیگر اعضای خانواده ام نیز کمک می کرد و من همواره با آب و تاب، خوبی های شوهرم را برای اطرافیانم و به ویژه دختر خاله ام بازگو می کردم. او نیز بعد از من ازدواج کرده بود اما شوهری معتاد و بی مسئولیت داشت. طولی نکشید که دختر خاله ام (مهشید) از شوهرش طلاق گرفت و با یک فرزند به خانه ما بازگشت چرا که پدر مهشید فوت کرده بود و مادرش نیز نمی توانست مخارج زندگی او را بپردازد. اگرچه من بارها با دختر خاله ام صحبت کردم که طلاق نگیرد و برای رهایی شوهرش از اعتیاد تلاش کند اما فایده ای نداشت. خلاصه بعد از طلاق، «مهشید» هم مانند دیگران زیر چتر محبت های مالی و معنوی شوهرم قرار گرفت و او اجازه نمی داد دختر خاله ام سختی های بیشتری را تجربه کند. او مدتی بعد به عنوان حسابدار در شرکت تجاری و بازرگانی شوهرم استخدام شد و خیلی زود «عمران » برای مهشید خانه ای در کنار منزل پدرم خرید و حتی بخشی از سهام شرکت را نیز به او فروخت. حالا دیگر «مهشید» از وضعیت مالی خوبی برخوردار شده بود ولی توجه بیش از اندازه «عمران» به «مهشید» نگرانی هایی را در افکارم به وجود آورد به طوری که این موضوع آرام آرام زندگی شیرینم را تحت تاثیر قرار داد. ابتدا تصورم بر این بود که همه این ها سوءظنی بیش نیست و من دچار افکار سوء شده ام ولی روزی باور کردم که ماجرا فراتر از تصوراتم است و او قرار است به عقد عمران درآید که همسرم یک واحد آپارتمانی و خودروی زیر پایش را به نام من سند زد و بعد هم از من خواست تا حق و حقوق قانونی ام را ببخشم! هرچه اصرار می کردم که چرا چنین رفتار می کند، از پاسخ طفره می رفت تا این که پدرم حقیقت ماجرا را برایم فاش کرد و گفت: «عمران» قصد ازدواج با «مهشید» را دارد. بی درنگ سراغ «مهشید» رفتم اما بی پرده رو به من کرد و گفت: همواره به زندگی تو حسادت می کردم و می خواهم تو نیز طعم طلاق را بچشی تا دیگر مرا سرزنش و تحقیر نکنی! می خواهم از تو انتقام بگیرم تا دیگر ثروت شوهرت را به رخم نکشی! و ... تازه فهمیدم که چه اشتباه بزرگی مرتکب شده ام، این بود که به کلانتری آمدم و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با صدور دستوری از سوی سرگرد «جواد یعقوبی» اقدامات مشاوره ای و بررسی های روان شناختی این پرونده در حالی آغاز شد که «عمران» متوجه ماجرا شد و به زندگی مشترک خود بازگشت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21266 - ۱۴۰۲ شنبه ۳۱ تير
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
گفتوگو با دکتر «سیدهسهیلا سامی» که در آلمان زندگی میکند؛ با بیش از هزار عمل جراحی مغز و اعصاب بهعنوان یکی از پزشکان ایرانی حاذق شناختهشده و شاگرد پروفسور سمیعی بودهاست
نویسنده : مجید حسین زاده | روزنامهنگار
از کودکی عاشق پزشکی بود. دوست داشت مانند پدرش به پزشکی حاذق تبدیل شود. حالا به آرزویش رسیده، فعل «خواستنتوانستن» را بهخوبی صرف کرده و جزو یکی از پزشکان حاذق در آلمان و حتی جهان است. دکتر «سیدهسهیلا سامی» فوقتخصص جراحی مغز و اعصاب، روزگاری شاگرد پروفسور «مجید سمیعی» هم بوده است. تعداد جراحیهایی که او به تنهایی انجام داده از مرز هزار عمل گذشته و تعداد جراحیهایی که بهعنوان دستیار و کمک جراح در اتاق عمل حضور داشته، به بیش از 2 هزار جراحی رسیده است. حالا میتوان دکتر «سامی» را یکی از موفقترین جراحان مغز و اعصاب جهان دانست، دختر دهه شصتی ایرانی که به عنوان یکی از جراحان پنجه طلایی مغز و اعصاب ایران در جهان شناخته میشود. در پرونده امروز زندگیسلام با این دختر نابغه درباره مسیری که تا امروز طی کرده، رشته تحصیلیاش، دیدگاه مردم آلمان درباره پزشکان ایرانی و ... گفتوگو کردیم که در ادامه خواهید خواند.
دوست داشتم رشته قلب بخوانم اما ...
بهعنوان اولین سوال از او میپرسم که آیا از کودکی دوست داشته که روزی پزشک شود یا نه؟ که میگوید: «من سیده سهیلا سامی، متولد 11 خرداد 1363 هستم. از بچگی به پزشکی خیلی علاقهمند بودم. پدر من پروفسور امیرحسین سامی، رشته تحصیلیشان قلب بود. من هم میخواستم رشته قلب بخوانم اما بعد از اینکه دعوتنامهای از سمت پروفسور سمیعی گرفتم و با رشته مغز و اعصاب آشنا شدم، خیلی به آن علاقهمند و مصمم شدم که این رشته را ادامه بدهم. سپس با زنانی آشنا شدم که در این رشته موفق شدهاند و با توجه به این که تخصص مغز و اعصاب از جمله رشتههای وسوسهانگیز برای افرادی است که از نظر هوش، استعداد، توانایی روحی و بدنی آماده هستند، من هم به این سمت گام گذاشتم. البته باید در کنار استعداد و توانایی، قدرت بدنی کافی را برای تحمل مثلا یک عمل 12 ساعته با فشارهایی در ذهن پزشک از بابت حفظ سلامت بیمار داشته باشید تا در این شغل موفق شوید».
جراحی مغز و اعصاب
مثل اقیانوس بیکران است
از او درباره مسیری که تا امروز پیموده است، میپرسم و این که اگر به گذشته برگردد، بازهم همین رشته تحصیلی را انتخاب میکند یا نه ؟که میگوید: «من متولد تهران هستم. اگر یک روزی به گذشته برگردم، صددرصد همین رشته را انتخاب میکنم. البته جراحی مغز و اعصاب رشته بسیار سختی است و از این منظر تفاوتی میان زنان و مردان وجود ندارد؛ میتوان این رشته را اقیانوسی بیکران نامید که هر روز باید چندین مورد جدید از آن بیاموزیم. البته ممکن است این رشته برای برخی از زنان سخت باشد اما در برخی موارد ظرافت زنان میتواند امتیاز آنها باشد. من دانش آموخته پزشکی عمومی از دانشگاهی در امارات هستم. بعد از آن به آلمان آمدم تا ادامه تحصیل بدهم. برای گذراندن دوره رزیدنتی جراحی مغز و اعصاب به موسسه بینالمللی علوم مغز و اعصاب هانوفر آلمان زیر نظر پروفسور سمیعی آمدم. سال 2021 تخصص جراحی مغز و اعصابم را گرفتم و الان هم به عنوان یک فوقتخصص جراح مغز و اعصاب در آلمان مشغول به کار هستم.»
سختیهای زندگی همه جا هست
از این جراح موفق درباره زندگی در آلمان و نگاه مردم این کشور به زنان مسلمان میپرسم که میگوید: «سختیهای زندگی که همه جا هست، تنهایی هست، غربت هست و ... . دیدگاه آلمانیها درباره شخص من، همیشه محترمانه بوده است و این خیلی برای من ارزشمند است. خود آلمانیها بیشترشان مسیحی هستند و به دین اعتقاد دارند بنابراین نگاهشان به زنهای مسلمان و باحجاب خوب است چون یک جمعیت زیادی در آلمان را مسلمانها تشکیل میدهند و سالهاست مهاجرانی از ترکیه به این کشور آمدند. آلمانیها چندین سال است که از فضای نژادپرستانه جدا شدند و با ملیتهای مختلف ارتباط برقرار میکنند و از این نظر مشکلی ندارم.»
در شبکههای اجتماعی به هموطنانم مشورت پزشکی میدهم
از او میپرسم که آیا مردم در فضایمجازی از او مشورت میگیرند و آیا به آنها پاسخ میدهد یا نه ؟ که میگوید: «بله، در فضایمجازی و شبکههای اجتماعی تا جایی که بتوانم به تمام سوالات پزشکی هموطنانم به خصوص آنهایی که متوجه میشوم توان مالی کمتری دارند، مشورت و جوابشان را میدهم و در کمک کردن به هموطنانم کوتاهی نمیکنم. مثلا از روستاهای دور افتاده پیام داشتم که پدر یا مادری زمینگیر بوده و نمیتوانسته برای معاینه مسافت دوری را طی کند. همیشه سعی کردم تا جایی که میتوانم، عکسهای رادیولوژیشان را ببینم، شرایطشان را بپرسم و اطلاعاتی درباره بیماریشان بگیرم سپس راهنماییشان کنم که باید چه کنند و اگر نیاز به جراحی داشته باشند، به آنها میگویم که بهتر است به کجاها مراجعه کنند.»
پروفسور سمیعی
یک آدم چند بعدی است
از دکتر سامی درباره پروفسور سمیعی میپرسم که چندسال به عنوان استاد با او از نزدیک آشنا بوده است. این جراح مغز و اعصاب بیان میکند: «من سه سال و نیم، در مرکز مغز و اعصاب هانوفر زیر نظر پروفسور بودم و از نظر من خیلی آدم موفق و چند بعدی هستند یعنی از لحاظ شغلی، زندگی، شخصی، رفتاری و ... موفق هستند. این را هم بگویم بیشتر جملاتی که در شبکههای اجتماعی به ایشان نسبت داده میشود، دروغ است. بدون اغراق، پروفسور سمیعی بهترین جراح مغز و اعصاب در دنیاست و این را به دلیل ایرانی بودن او نمیگویم، بلکه باید در اتاق جراحی پروفسور سمیعی حضور داشته باشید و نوع جراحی او را ببینید؛ در این صورت باور خواهید کرد که او بهترین جراح مغز و اعصاب دنیاست.»
آلمانیها مثل ایرانیها به 10
یا 20 پزشک مراجعه نمیکنند!
عمل تومورهای مغزی، ستون فقرات، شکستگی مهرههای ستون فقرات و تنگی کانال نخاعی از جمله عملهای جراحی است که توسط این جراح نخبه ایرانی انجام میشود. دکتر سامی می افزاید: «رفتارها در آلمان به پزشکها، تقریبا شبیه ایرانیهاست و برایشان احترام خاصی قائل هستند. میدانند کسی که در آلمان مجوز جراحی دارد، قابل اعتماد است. البته یک رفتاری که برخلاف بعضی از ما ایرانیها دارند، این است که وقتی یک نسخه و روالدرمانی بهشان گفته میشود، بدون چون و چرا انجام میدهند و مثلا پیش 10 یا 20 تا پزشک نمیروند تا نظر همه را بپرسند. درنهایت یک نظر از پزشک دومی میگیرند آن هم اگر جراحی سختی داشته باشند. بعدش اعتماد میکنند و انجام میدهند. اما در ایران هر فردی برای هر بیماری به تعداد زیادی پزشک مراجعه میکند که شیوه استانداردی نیست.»
قشنگترین احساسم را
در زیارت امامحسین(ع) تجربه کردم
از او که به تازگی سفری به کربلا هم داشت، درباره حال و هوایش بعد از زیارت امام حسین(ع) میپرسم که میگوید: «دفعه اولم بود که به کربلا مشرف شدم و امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) را زیارت کردم. خیلی حس قشنگی بود و شاید بتوانم بگویم قشنگترین و آرامشبخشترین احساسم را در کربلا تجربه کردم. من در همه امور زندگی و شغلی خودم، به پیامبر(ص) و ائمه(ع) متوسل میشوم، در موقع جراحی هم، کارم را با یاد خدا شروع میکنم. موقع عمل هم، تمرکز 100 درصدیام روی جراحی است که در حال انجام آن هستم. هر جراح با ممارست و تجربه، دقتش بالا میرود تا بهترین عمل را انجام دهد و سلامت بیمار را تضمین کند.»
این جا محجبهبودن راحت نیست
اما انتخاب من است
«اینجا محجبهبودن راحت نیست اما این انتخاب من است. من سعی میکنم یک خانم به روز باشم و تا جایی که میتوانم برخی مسائل را هم رعایت کنم و به آنها پایبند باشم. من با انتخاب و آگاهی حجاب را برگزیدم و این دیگر داخل و خارج از کشور ندارد. حجاب هم تاکنون هیچ مشکلی برای من ایجاد نکرده است.» او میخواهد توصیهای به زنان ایرانی داشته باشد و میگوید: «اگر بخواهم به زنان ایرانی توصیهای داشته باشم، میگویم که به حرف دیگران خیلی اهمیت ندهند و آن چیزی راکه علاقه دارند با جدیت پیگیری کنند و درسشان را بخوانند و اگر رشتهشان کارآموزی دارد، کاملا آن را جدی و اصولش را یاد بگیرند. این که فلان رشته مربوط به آقایان است و فلان رشته برای خانمها، خیلی روی تصمیمگیریهایشان تاثیرگذار نباشد و مستقیم به سمت هدفشان بروند تا موفق باشند.»
آلمانیها معتقدند که پزشکان ایرانی خیلی باهوش هستند
به دکتر «سامی» میگویم از واکنش پزشکها و مردم دیگر کشورهای اروپایی که یک زن مسلمان ایرانی آنها را درمان کرده، برایمان بگویید و این که بهطور کلی، دیدگاهشان به شما چطور بود؟ او میگوید: «این جا خیلی به پزشکهای ایرانی احترام میگذارند. خیلی از آلمانیها به سراغ پزشکان ایرانی میآیند چون کارشان را قبول دارند. بنابراین اعتماد بسیار خوبی به پزشکان و دانشجویان پزشکی ایرانی وجود دارد. آلمانیها و مردم دیگر کشورهای اروپایی معتقدند که پزشکان ایرانی خیلی باهوش هستند و عملکرد خوبی دارند و بنده هیچوقت نشنیدهام که کسی بگوید این یک پزشک ایرانی است و سطح علمی خوبی ندارد یا جراح خوبی نیست.»
مغزتان را تحت هر شرایطی
باید فعال نگه دارید
از او میخواهم به عنوان یکی از برترین جراحهای مغز و اعصاب جهان، چند توصیه در این زمینه هم به ما داشته باشد که میگوید: «این روزها، آلودگی هوا زیاد شده است و غذاهایی که سالم نیست، در سبد غذایی ما جا باز کرده و پرطرفدار است. دوری از استرس، داشتن ورزش ملایم، استفاده از غذاهای سالم، ورزشهای فکری که ذهن را همیشه فعال نگه دارد، کتاب خواندن و ... تحت هر شرایطی باید مورد توجه مردم قرار بگیرد. درست است که شرایط اقتصادی هم اکنون مناسب نیست اما مردم تا جایی که میتوانند باید برای برخی فعالیتها وقت بگذارند و حتی هزینه کنند تا از پیری مغز و تحلیل رفتن آن جلوگیری کنند و جلوی سکتههای قلبی و مغزی گرفته شود. هرچقدر از سیگار، دخانیات و مشروبات الکلی هم پرهیز کنند، بیماریهای مغزی کمتر میشود؛ هرچند دلایل بیماریهای مغزی بسیار متفاوت است و نمیتوان برای همه آنها، یک نسخه داد اما هرچقدر مغز فعالتر باشد و به چالش کشیده شود و همیشه در حال آموزش و یادگیری باشد، قطعاً مغز سالمتری خواهد داشت.»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
قلقهای شربت خنک و خوشمزه زعفران برای 100 نفر
ماه محرم از راه رسیده و همه ما دوست داریم سهم کوچکی در مراسم این ماه داشته باشیم . شاید در این روزهای گرم، یک لیوان شربت خنک زعفران بتواند انرژی بیشتری به عزاداران بدهد
شربت زعفران یک نذری خوب است که برای تهیهاش به 24 لیتر آب، 100 سی سی آبلیموی تازه، 2 کیلوگرم شکر، 200 سیسی گلاب، مقداری یخ و البته حدود یک گرم زعفران نیاز دارید. البته این مورد آخر را میشود کمی بیشتر هم استفاده کرد، چون تاثیر بیشترش در رنگ شربت شماست، اما اگر زعفران زیادی بزنید شربت شما بیش از حد تلخ میشود. حالا برویم سراغ روش تهیه این شربت.
برای تهیه این شربت خوشمزه ابتدا باید زعفران را آب کنیم. برای این منظور ابتدا زعفران را خوب میکوبیم و به شکل پودر درمیآوریم و در یک ظرف شیشهای میریزیم. سپس چند تکه یخ کوچک به آن اضافه و صبر میکنیم تا در دمای محیط ذوب شود. این کار باعث رنگدهی بهتر زعفران میشود. این روش از آب کردن زعفران با آبجوش تاثیر بهتری دارد.
اکنون باید شهد را آماده کنیم. برای این کار آب را داخل یک دیگ میریزیم و صبر میکنیم تا به جوش بیاید. سپس حرارت شعله را کم و شکر را به آن اضافه میکنیم. حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه صبر میکنیم تا شربت با حرارت ملایم بجوشد و غلیظتر شود. بعد از اینکه شربت به قوام مدنظر رسید، دیگ را از روی حرارت برمیداریم و صبر میکنیم تا کمی خنک شود.
پس از این که شربت کمی خنکتر شد، گلاب و زعفران آب شده را به قابلمه اضافه میکنیم. در صورت تمایل میتوانیم ۳ تا ۴ قطره اسانس هل را به شربت اضافه کنیم. اسانس هل بسیار تلخ است و اگر به میزان زیادی به شربت اضافه کنیم، شربت تلخ میشود. پس از آن صبر میکنیم تا شربت کاملا خنک شود.
پس از خنک شدن شربت، لازم است تا آن را با آب و یخ رقیق و سپس سرو کنیم. همچنین میتوانیم این شربت را در داخل بطریهای دردار بریزیم و برای مدت طولانی در یخچال نگهداری کنیم.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: زندگی سلام
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری ( 6 محرم 1445 )
• وفات عالم و محدث شهير شيعه "سيد رضي" گردآوردنده ي نهجالبلاغه (406 ق)
محمد بن حسين، معروف به سيدرضي در سال 359 قمري ديده به جهان گشود. پدرش ابواحمد حسين بن موسي نام دارد كه نَسَبَش با چهار واسطه به امام موسي بن جعفر(ع) ميرسد. سيدرضي از بزرگان شيعه و داراي مقام و منزلت در دولت بنيعباس و دولت آلبويه بود و برادرش، سيد مرتضي، از بزرگان علما و فقهاي شيعه ...
• نزول عذاب بر بنى اسرائیل
یوشع بن نون وصى حضرت موسی علیهالسلام با بنىاسرائیل به شهر عمالقه لشکر کشید. امیر شهر از مردى عابد به نام بلعم بن باعورا که زاهد و عالم یهودى بود و اسم اعظم را مىدانست و مستجابالدعوه بود، خواست تا یوشع و بنىاسرائیل را نفرین کنند تا یوشع و بنىاسرائیل مغلوب شوند. بلعم در مقام ...
• شهادت حضرت یحیی (ع)
نه تنها تولد «یحیى» علیهالسلام شگفتانگیز بود، مرگ او هم از پارهاى جهات عجیب بود، غالب مورخان مسلمان و همچنین منابع معروف مسیحى جریان این شهادت را چنین نقل کردهاند. (هر چند اندک تفاوتى در خصوصیات آن در میان آنها دیده مىشود.) «یحیى» علیهالسلام قربانى روابط نامشروع یکى از طاغوتهاى ...
• یارى طلبى حبیب بن مظاهر از بنى اسد
در شب ششم محرم جناب حبیب بن مظاهر اسدى با اذن امام حسین علیهالسلام براى آوردن یاور و کمک به قبیله بنى اسد رفت. اسدیان پذیرفتند و حرکت کردند، ولى جاسوسان به عمر سعد خبر دادند. عمر عدهاى را فرستاد تا مانع از آنها شوند. درگیرى رخ داد که در این میان جمعى از بنى اسد شهید و زخمى ...
• اولین محاصره فرات در کربلا
به نقلى در روز ششم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری، عمر سعد، شبث بن ربعى خبیث را همراه سه هزار مرد سفاک با کوبیدن طبل و دهل، کنار فرات فرستاد که اطراف آن را به محاصره درآورند. منبع: تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری، صفحه 18.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی ( 1 مرداد 1402 )
افتتاح تلفن بيسيم بين تهران و لندن (1327 ش)
اعلام به رسميت شناختن رژيم غاصب اسراييل توسط "محمدرضا پهلوي" در ايران (1339 ش)
در ايامي كه جنگ تبليغاتي بين ايران و چند كشور، از جمله شوروي و چين به دليل نزديكي بيش از حد شاه به آمريكا و واگذاري امتيازات گوناگون به ايالات متحده، به اوج خود رسيده بود، دولت منوچهر اقبال، نخست وزير وقت، براي ايجاد رابطه با دولت صهيونيستي اسرائيل مشغول مذاكره بود سرانجام دولت ايران، ...
درگذشت فقيه و عالم بزرگوار "آخوند ملاعلي همداني" زعيم حوزه علميه همدان (1357 ش)
عالم وارسته، شيخ الفقها و المجتهدين آيتاللَّه علي بن ابراهيم معصومي معروف به آخوند حاج ملاعلي همداني از مراجع بزرگ و مدرسين مبرّز، حوزه علميه قم و از مراجع همدان در سال 1273 ش (1312ق) در يكي از روستاهاي همدان متولد شد. پدرگراميش كه آثار نبوغ و استعداد را در او مشاهده كرده بود، آخوند ...
عمليات لبيك يا خميني با رمز: فناي في اللَّه در منطقه شرق كارون، توسط سپاه (1367 ش)
آغاز عملیات قدس4 (1364ش)
تصرف درياچه «امالنعاج» عراق در شمال شرقی شهر «بصره» و همچنين اسارت نيروهای اطلاعاتی دشمن بهدست رزمندگان مجاهد عراقی از تيپ ۹ بدر در اين منطقه، انگيزههای طرح و اجرای عمليات «قدس ۴» بهوسیله نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گردید. طوفان، عوارض ...
انتشار نخستين شماره نشريه سينما و نمايشات (1309ش)
اولین نشریه سینمایی ایران همزمان با تولد اولین فیلم ایرانی به نام "آبی و رانی" در سال ۱۳۰۹ منتشر شد. این مجله " سینما و نمایشات" نام داشت. موسس آن علی وکیلی و سردبیر آن اسحق زنجانی بوده است.
اداره نان تهران به بلديه واگذار شد و خريد و فروش گندم آزاد گرديد.(1309ش)
مشروط بر اينكه اجناس فقط از دروازه حضرت عبدالعظيم وارد شود كه كنترل مقدور باشد. دولت معادل شصت هزار خروار جنس ساليانه از قرار خرواري 15 تومان به بلديه تحويل مي دهد و شصت هزار خروار ديگر بقيه نان مصرفي تهران را خود خبازها تهيه مي كنند. خبازها مكلف شدند نان خوب را يك من نه عباسي به ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( 23 جولای 2023 )
• مرگ "پير مارْيوو" نويسنده برجسته فرانسوي (1763م)
پيِر كارْلِه دو شامْبْلَن دو مارْيوو، نويسنده و داستاننويس فرانسوي، در هفدهم نوامبر 1688م در پاريس به دنيا آمد و پس از آشنايى با روشنفكران و اهل ذوق و ادب، در هجده سالگي به نمايشنامهنويسي روي آورد. موضوع آثار اوليه او هر چند بسيار عادي و متوسط بود، اما انديشههاي اصلي و مهمي را ...
• اشغال شهر قاهره پايتخت مصر توسط سپاهيان ناپلئون بُناپارت (1798م)
يكي از مسيرهاي مهم ارتباطي استعمار انگلستان با مستعمره بزرگ خود در شبه قاره هند، راه عبور از سرزمين مصر به طرف درياي سرخ و مناطق خاورميانه بود. در اين ميان، ناپلئون بُناپارت، امپراتور فرانسه براي قطع اين مسير ارتباطي درصدد اشغال مصر و ضربه زدن به انگلستان بود. از اين رو، پس از آن ...
• آغاز محاكمه "مارشال هانري پُتَن" رئيس حكومت ويشی فرانسه (1945م)
از سال 1945 تا 1948م رهبران زمان جنگِ كشورهاي شكست خورده و كساني كه با آنها همكاري كرده بودند به عنوان جنايتكاران جنگي و يا خائنين به كشور خود محاكمه شدند و به مجازاتهاي سنگين محكوم گرديدند. يكي از اين محاكمات، محاكمه مارشال هانري پُتَن، رئيس حكومت ويشي در جنوب فرانسه و نخستوزير ...
• مرگ "اوليسيس گرانْتْ" هجدهمين رئيسجمهور امريكا (1885م)
اوليسيس سيمپسون گرانْتْ، هجدهمين رئيس جمهور امريكا در سال 1822م در ايالت اوهايو به دنيا آمد. وي پس از پايان تحصيلات خود در دانشكده نظامي ايالات متحده، در سال 1843م در جنگ مكزيك شركت كرد ولي در سال 1854م از ارتش استعفا داد و از آن زمان تا سال 1861م به كارهاي مختلفي كه هيچ كدام اهميتي ...
• آغاز نبرد معروف "كورسْكْ" بين آلمان و شوروي در جريان جنگ جهاني دوم (1943م)
پس از تهاجم سنگين نيروهاي آلمان نازي به شوروي، آلمانها و روسها هر كدام نيروي عظيمي را در برابر هم آماده كردند و درگيريهاي وسيعي نيز در اين ميان روي داد. يكي از اين جنگها، نبرد كورسْكْ بود كه در 23 ژوئيه 1943م در منطقه اوكراين به وقوع پيوست. در اين نبرد، يك نيروي انساني دو ميليون ...
• كودتاي افسران مصری عليه حكومت پادشاهي "ملك فاروق" (1952م)
ملك فاروق فرزند احمد فؤاد پاشا يا فؤاد اول، پادشاه پيشين مصر، در سال 1920م به دنيا آمد. در آن زمان، حكومت مصر تحت الحمايه انگليس بود. فاروق در پي مرگ پدرش در سال 1936م، در شانزده سالگي جانشين پدر شد. اما چون به سن قانوني نرسيده بود، اداره امور مملكت به شوراي نيابت سلطنت محول گشت. ...
• روز ملي و انقلاب جمهوري عربي "مصر" (1952م)
مصر كشوري است واقع در شمال شرقي افريقا با 997/739 كيلومتر مربع مساحت و بيش از 68/5 ميليون نفر جمعيت. پايتخت مصر قاهره و از شهرهاي مهم آن منصوره، پرت سعيد و اسكندريه قابل ذكرند. دين رسمي مردم مصر اسلام، و مليت و نژاد آنها عربي است. زبان رسمي و خط رايج مصرْ عربي و واحد پول آن ليره است. ...
• كودتا در كشور افريقايي گامبيا عليه "سِر داوْدا جاوارا" رهبر اين كشور (1994م)
سِر داوْدا جاوارا سياستمدار و رهبر گامبيا، از سال 1962م كه گامبيا، خودمختاري خود را از انگلستان به دست آورد رهبري اين كشور كوچك افريقايى را بر عهده داشت. او در سال 1965م، پس از كسب استقلال از انگلستان، گامبيا را به عضويت سازمان ملل متحد درآورد و در سال 1966 از سِمَت فرمانداري كل ...
• مرگ "ملك حسنِ دوم" پادشاه پيشين مراكش (1999م)
ملك حسن دوم پادشاه مراكش در 9 ژوئيه سال 1929م در رباط متولد شد. او تحصيلات ابتدايى و دانشگاهي خود را در مراكش به پايان رساند و سپس در نيروي دريايى فرانسه، دوره آموزش ناو جنگي را طي كرد. حسن دوم در فوريه 1961م، به دنبال مرگ پدرش، در 32 سالگي به پادشاهي رسيد و از آن تاريخ به بعد، حاكم ...
• اختراع نخستين ماشين تحرير (1829م)
اختراع نخستين ماشين تحرير در چنين روزي از سال ۱۸۲۹ ميلادي به ثبت رسيد. ۲۳ جولاي سال ۱۸۲۹م ويليام برت آمريكايي ماشين تحريري را كه ساخته بود و گفته ميشود نخستين تايپ رايتر بوده است در ايالت ميشيگان به ثبت رسانيد، ولي از آن پس اشاره ديگري به ماشين ساخت ويليام برت نشده است تا ...
• درگذشت محمد ظاهرشاه پادشاه پيشين افغانستان (2007م)
محمد ظاهرشاه پادشاه پيشين افغانستان در چنين روزي از سال ۲۰۰۷ ميلادي درگذشت. محمد ظاهرشاه آخرين پادشاه افغانستان بود که از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۷۳م به مدت چهل سال بر اين کشور حکمروايي کرد. محمد ظاهر از پشتونهاي قوم بارکزي افغانستان بود. مليت پشتون و گرايش او به زبان فارسي، ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد