دوم ماه محرّم كربلاشد شورو ماتم

یاحسین جانم حسین جان - یاحسین جانم حسین جان

دوم ماه محرّم كربلاشد شورو ماتم - وارد كرببلاشد كاروانی همدم غم

بوی غربت،بوی محنت برمشام آید دمادم - رهبراین كاروان است سرورو مولا حسین جان

یاحسین جانم حسین جان - یاحسین جانم حسین جان

اسب آقا اندر آنجا پایكوب اندر زمین است - گفت آقا نام اینجا باغم و محنت قرین است

بار بگشائید كاینجا ایستگاهِ آخرین است - میشود آخر در اینجا بی كس وتنها حسین جان

یاحسین جانم حسین جان - یاحسین جانم حسین جان

ای جوانان اندر اینجا خیمه ها بر پا نمائید - بار اندازید اینجا مسكن و ماوی نمائید

بهر محنت اندر اینجا خویش پا برجا نمائید - چون كند آخر دراینجا منزل و ماوی حسین جان

یاحسین جانم حسین جان - یاحسین جانم حسین جان

خیمه ها كردند برپا اندر آن دشت و بیابان - چون بفرمانِ حسینی نوجوانان و جوانان

آخرین منزل شد آنجا بهرِآن پاكیزه جانان - از ازل بوده است اینجا منزلِ آقا حسین جان

یاحسین جانم حسین جان - یاحسین جانم حسین جان

خیمه های هشت روزه اندر آن صحراست برپا - آتش كین وعداوت خیمه ها را كنده ازجا

خیمه گاهی بس مجلّل جای آن گشته مهیا - باقری در كربلا بین خیمه مولا حسین جان

یاحسین جانم حسین جان - یاحسین جانم حسین جان

دوم ماه محرم كربلاماتم سراشد

دوم ماه محرم كربلاماتم سراشد - كاروانی ازمدینه واردكرببلاشد

گشته برپا شوروغوغا - درمیانِ آلِ طاها

یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله

چونكه شدواردبدشت كربلا فرزندزهرا - لشكراندوه وماتم پرنمودآن دشت وصحرا

جمله دلها غمین شد - پرزآه آتشین شد

یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله

سبط پیغمبربگفتانام این صحراچه باشد - علت این ترس ووحشت این همه غمهاچه  باشد

كربلاگراین زمین است - باغم ومحنت عجین است

یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله

آدم موسی وعیسی اندراینجاگریه كرده - نوح وابراهیم ویحیی اندراینجا نوحه كرده

این زمین باحزن وماتم - ازازل گردیده توام

یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله

خیمه هابرپاكنیدای نوجوانان وجوانان - آخرین منزل بوداینجازبهر ماعزیزان

من كه برعالم پناهم - باشداینجاقتلگاهم

یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله

خیمه هابرپاشده امروزدرآن دشت وصحرا - لیك درشام غریبان كنده شدازظلم اعدا

آتش اندرخیمه دین - زد عبیدالله بی دین

یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله

شعله ها ازخیمه ها ودود آن بربام كیوان - كودكان پابرهنه دشت پرخارمغیلان

باقری بنگرچه ها شد - ظلم برآل عباشد

آمدی دركربلاباخیل یارانت حسین جان

آمدی دركربلاباخیل یارانت حسین جان - باتمام یاوران وجان نثارانت حسین جان

عالمی درشوروشین است - ذكرهستی یاحسین است

یاحسین جانم فدایت - یاحسین جانم فدیت

آمدی بازینب وكلثوم وهم  عباس واكبر - آمدی باعون وعبدالله وسجادوهم اصغر

كربلایت پربلاشد - قبله اهل ولاشد

یاحسین جانم فدایت - یاحسین جانم فدیت

آمدی اندرمنای كربلاتوای حسین جان - تاكنی درراه قرآن جان فداتوای حسین جان

حج تودركربلاشد - قتلگاه تومناشد

یاحسین جانم فدایت - یاحسین جانم فدیت

توفداگشتی ولی اسلام ودین رازنده كردی - دین حق رادرجهان جاویدوهم پاینده كردی

ازسروجانت گذشتی - خودتوثارالله گشتی

یاحسین جانم فدایت - یاحسین جانم فدیت

باقری یالیتناكنّا معك گویدحسین جان - راه حق راه نبی راه توراپویدحسین جان

توشهیدكربلایی - درره حق جان فدایی

یاحسین جانم فدایت - یاحسین جانم فدیت

دوم ماه محرم چون بدشت كربلا

یاس میگویدحسین احساس میگویدحسین - جمله جن وملك والنّاس میگویدحسین

دوم ماه محرم چون بدشت كربلا - شدحسین بن علی بامحنت ورنج وبلا

بازنان وكودكان ویاوران جان نثار - درپی فرمان یزدان جملگی قالوابلی

انتخاب حق زبین النّاس میگویدحسین - یاس میگویدحسین احساس میگویدحسین

خیمه هاشدبرسرِپا اندآن دشت ودیار - بهریاران حسینی آن شهِ والا تبار

لیك بودی خیمه ها نا امن از ظلم یزید - چونكه باشدآل سفیان كینه توزونابكار

شمردون باخنجرالماس میگویدحسین - یاس میگویدحسین احساس میگویدحسین

روزهفتم آب رابستندبرآل رسول - آب هم آبی كه باشدمهرِزهرای بتول

روزهشتم آب شدكمیاب اندرخیمه ها - روزتاسوعاهمه ازتشنگی زاروملول

آب هم باناله واحساس میگویدحسین - یاس میگویدحسین احساس میگویدحسین

روزعاشورالبِ خشكیده وقلب كباب - كودكان تشنه لب دررزیرهُرم آفتاب

اصغربی شیرهم اندركنارنهرآب - میزندپرپربروی دست مام خودرباب

هم لبان تشنه عباس میگویدحسین - یاس میگویدحسین احساس میگویدحسین

عصرعاشوراحسین اندرمیان قتلگاه - گفت باآن شامیان بی حیای روسیاه

باچه جرمی میكشیدم ای گروه كینه جو - لا اقل آبی دهیدم ای گروه دین تباه

باقری با ناله واحساس میگویدحسین - یاس میگویدحسین احساس میگویدحسین

اشعاردوم ماه محرّم ازکتاب مجموعه اشعارباقری

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm

کتاب روضه های محرم صفر جلداول

نوشته حجت الاسلام سیدمحمد باقری پور

روضه های دهه اول محرم ازآخرذیحجه تا یازدهم محرم

http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm

http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf

كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۸ مرداد ۱۴۰۱ | 19:56 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مسلم به شهرِ کوفه، گشته غریب و تنها

مسلم به شهرِ کوفه، گشته غریب و تنها - از ظلم و جور و کینه، گشته اسیرِ اعدا

یارانِ بی مروّت، از کوفه، لیسَ یُوفِی - طوعه شده است یارش، زان مردمانِ کوفی

یاری نمانده کوفه، بر آن غریبِ بی یار - از بینِ خیلِ مردان، یک زن، زِ کوفه شد یار

 امّا هزار افسوس، آن مردمانِ بی دین - از بهرِ قتلِ مسلم، لشکر کشیده از کین

او یک تنه برون شد، بر رزمِ خیلِ کُفّار - با آن گروهِ بی دین، رزمی نمود خونبار

کس را نبود طاقت، بر رزمِ آن دلاور - امّا هزار افسوس، او را نبود یاور

با مکر و حیله اورا، اندر درونِ چاهی - افکند، حیله گرها، در حالِ بی پناهی

با دستِ بسته او را، بردند نزدِ ملعون - بادست و پایِ مجروح، با آن دهانِ پر خون

چون خواست آب نوشد، شد آبِ کاسه خونین - خوشحال شد، در آن دم، ابنِ زیادِ بی دین

بردند بهرِ قتلش، بالایِ بامِ خانه - هنگامِ قتل، مُسلم، بِسرود این ترانه

آقایِ من ندانم، اکنون تو درکجائی - آقایِ من نَیا، تو، در شهرِ بی وفائی

آقا نَیا به کوفه، کوفی وفا ندارد - کوفیِ بی مروّت، شرم و حیا ندارد

اندر دلِ سفیرت، غصّه زده شکوفه - خیری در این سفر نیست، آقا میا به کوفه

اکنون تو ای پسر عم، بگو که درکجایی - دعایِ آخرم هست، خدا کند نیایی

خدا کنه عیالت، این کوفه را نبیند - تا که به فرق آنان، خاکی زِ غم نشیند

اوضاعِ کوفه برمن، اینک خبر رسانده - از کوفه یک نفر را، برایِ تو نمانده

هرکس برای قتلت، یک نقشه ای کشیده - یا تیر و تیغ و نیزه، یا که کمان خریده

ازبهرِ قتلِ مسلم، قاتل چو شد مهیّا - شد باقری، عزائی، در شهرِ کوفه برپا

سروده شده شب اول ماه محرم سال 1401

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm

کتاب روضه های محرم صفر جلداول

نوشته حجت الاسلام سیدمحمد باقری پور

روضه های دهه اول محرم ازآخرذیحجه تا یازدهم محرم

http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm

http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf

كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱ | 22:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

برگوشهامان میرسد - آوایِ زنگِ قافله

برگوشهامان میرسد - آوایِ زنگِ قافله

این قافله تا کربلا - دیگر ندارد فاصله

طی کرده یک راهِ دراز - این قافله تاکربلا

از مکه تا کرببلا - طی کرده است این راه را

از مکّه راه افتاده اند - آنان بیوم التّرویه

راهی بسویِ کربلا - بعد از طواف و تلبیه

از هشتم ذیحجّه و - ازمکّه راه افتاده اند

لبِیکَ یا سبط النّبی - این عاشقان سر داده اند

ازمکّه تا کرببلا - این راه را پیموده اند

از خان و مان و زندگی - این جمله دل ببریده اند

از خان و مان بگذشته اند - این همرهانِ قافله

از مال و جان بگذشته اند - این مؤمنانِ کامله

هفتاد و دو یارانِ دین - بر گردِ آن حبل المتین

این راه را پیموده اند - بر یاریِ قرآن و دین

بر یاریِ دینِ خدا - تا پایِ جان اِستاده اند

این جمعِ انصار الحسین - سرها بکف بنهاده اند

ازشیرخواره تا جوان - مردان پیر و کودکان

تا بانوان و دختران - باشد میانِ همرهان

هم اصغر و هم اکبر و - عبّاس و قاسم تا حبیب

باشد میانِ قافله - با ذکرِ لب ام من یُجیب

از جعفر و عبداللّه و - جون و جناده تا بُریر

از حنظله تا خالد و - سعد و سعید و هم زُهیر

باشد میانِ قافله - همراهِ سبطِ مصطفی

همراهِ آن ثار اللّه و - آن نورِ چشمِ مرتضی

ای باقری هفتادودو - یاران وانصارِ حسین

در کربلا جان داده جُز - فرزندِ بیمارِ حسین

سروده شده توسط باقری پوراول محرم سال 1398

 

http://dl.hodanet.tv/filesmoharram/moharram0horrereyahi.htm

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm

کتاب روضه های محرم صفر جلداول

نوشته حجت الاسلام سیدمحمد باقری پور

روضه های دهه اول محرم ازآخرذیحجه تا یازدهم محرم

http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm

http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf

كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱ | 13:50 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

  

آمد محرّم = ایّام ماتم

آمد محرّم = ایّام ماتم - آمد بدشت كربلا یك كاروان غم

حسین حسین جان،حسین حسین جان - حسین حسین جان،حسین حسین جان

ماه عزاشد = ماتم بپاشد - سبط نبی وارد بدشت كربلاشد

حسین حسین جان،حسین حسین جان - حسین حسین جان،حسین حسین جان

شاه شهیدان = باخیل یاران - با غصّه وغم واردِ دشت بلا شد

حسین حسین جان،حسین حسین جان - حسین حسین جان،حسین حسین جان

باظلم وكینه = او ازمدینه - عازم بسوی مكّه وكرببلا شد

حسین حسین جان،حسین حسین جان - حسین حسین جان،حسین حسین جان

قبل ازمحرم = آن شاه عالم - ازمكّه سوی سرزمینِ نینوا شد

حسین حسین جان،حسین حسین جان - حسین حسین جان،حسین حسین جان

در راه جانان = بگذشته ازجان - ازملك ومال و خانمانِ خودجدا شد

حسین حسین جان،حسین حسین جان - حسین حسین جان،حسین حسین جان

منزل بمنزل = یك كاروان دل - صد دل نموده یكدل و سوی خدا شد

حسین حسین جان،حسین حسین جان - حسین حسین جان،حسین حسین جان

دردشت و صحرا = آن شاه بطحا - ای باقری با ظلم وكینه مبتلا شد

حسین حسین جان،حسین حسین جان - حسین حسین جان،حسین حسین جان

آمده باز محرم

آمده باز محرم – موسم عزا و ماتم

ماهِ مردانِ خداشد – موسمِ شور و نوا شد

ماهِ خون، ماهِ حسین است – ماهِ شاه عالمین است

ماهِ زینب، ماهِ عبّاس – ماهِ پر پر شدن یاس

ماهِ اکبر، ماهِ اصغر – ماهِ آن گلهای پرپر

ماه کلثوم و رُقیّه – ماهِ صغرا و سُکینه

ماهِ زین العابدین است – ماه قتل شهِ دین است

ماهِ صبر و استقامت – ماه مردی و شهامت

ماهِ جانبازی یاران – در ره یاریِ قرآن

ماهِ سرهایِ به نیزه – از عربهایِ عُنیزه

ماهِ خونین تنِ شاه است - در میانِ قتلگاه است

همه جا شورو نوا شد – همه جا روضه بپا شد

همه جا کشور ایران - شورِ عاشورا بپا شد

همگی گشته سیه پوش – علمِ حسینی بر دوش

همه عاشق حسینند – همه یارِ زینبینند

همگی غرقِ عزا یند - به هوایِ کربلا یند

همگی با چشمِ گریان – از ستمها همه حیران

همگان سینه زنانند – بر حسین ناله کنانند

همه جا مجلسِ روضه – گریه و ناله و نوحه

بر لبِ جمله ی ماها – نوحه و ذکر و دعاها

همه جا ذکرِ حسین است – یاد شاهِ عالمین است

برلبِ جمله عزیزان – یا حسین شاهِ شهیدان

باقری ماهِ محرّم –  آمده با اشک و ماتم

آمده باناله و آه –  آمده با اشکِ جانکاه

رخت عزا دربركنید

رختِ عزا دربركنید - ماهِ محرم آمده

خاكِ عزا برسركنید - ماهِ محرم آمده

جانم حسین جانم حسین - ای جان جانانم حسین

ایام شادی رفته و - ایام ماتم آمده

ایام سوگِ اشرفِ - اولادِ آدم آمده

جانم حسین جانم حسین - ای جان جانانم حسین

برسردرِهرخانه ای - یك پرچمی برپاشده

یعنی محرّم آمده - ایام عاشوراشده

جانم حسین جانم حسین - ای جان جانانم حسین

بهرحسین بن علی - نوحه كنان زهراشده

درهرخیابان ومحل - یك مجلسی برپاشده

جانم حسین جانم حسین - ای جان جانانم حسین

نوحه كنان، سینه زنان - با اشك وبا آه وفغان

هرمسجد و هرخانه ای - مردوزن و پیروجوان

جانم حسین جانم حسین - ای جان جانانم حسین

ماه محرم آمده - برپاشده بزم عزا

ای باقری درهرمحل - بهرشهیدكربلا

جانم حسین جانم حسین - ای جان جانانم حسین

جانم حسین ، حسین ، حسین - جانم حسین ، حسین ، حسین

حسین،حسین،حسین،حسین

حسین،حسین،حسین،حسین

حیّ علی العزاء * حیّ علی البكاء

حیّ علی العزاء - حیّ علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

ماه عزاشده – شورونواشده - هركوی وبرزنی - بزم عزابپا

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

ماه محرم است - اندوه وماتم است - درقلب شیعیان - برشاه اولیا

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

اندرغمِ حسین - عالم بشوروشین - نام حسین بود - زینت برای ما

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

جنّ وملك شده - عرش وفلك شده - درماتم حسین - غرقِ غم وعزا

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

رختِ سیه ببر - شال عزابسر - بنما توباقری - دراین مَهِ عزا

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله

ماهِ خون ماهِ محرم آمده

ماهِ خون ماهِ محرم آمده - ماهِ اشك و آه و ماتم آمده

باز از نو روزِ عاشورا شده - دل پریشان حضرتِ زهرا شده

باز شد تجدیدِ حزن و اشك و آه - باز لعنت بر یزیدِ رو سیاه

ماهِ حزنِ آلِ احمد آمده - ماهِ غم بهرِ محمّد آمده

گفت صادق اینچنین یابن الشّبیب - باش محزون ازبرای آن غریب

شیعیان را آمده ماهِ عزا - برحسین آن یادگار مصطفی

شیعیان را آمده ماهی دگر - درعزای زادهِ خیر البشر

ماه ماهِ بی وفائیها بود - ماهِ ظلم و بی پناهیهابود

بی وفائی شد دراین مه آشكار - از گروهی بی وفای روزگار

بی وفائیها شده ازكوفیان - با حسین بعد از امیر مؤمنان

كوفیان كردند دعوت از حسین - ازبرای خنجرو تیرو سُنین

كوفیان بس نامه ها بنوشته اند - ریسمانها از خیانت رشته اند

چونكه شد از كوفیانِ بی وفا - نامه ها سوی عزیزِ مصطفی

شد حسین ویاوران سوی عراق - با زن وفرزند و با زین ویراق

آمد و آمد شهنشاهِ حجاز- طی نمود این راهِ بس دورو دراز

چون بنزدیكِ فرات آن شه رسید - زین طرف ده صد سوار از ره رسید

راهها بستند با صدها سوار - عاملانِ آن یزیدِ نابكار

راهِ پیش و پس نبود آنجا دگر - از برای زادهِ خیر البشر

آخرین منزل زمینِ كربلا - گشت طبقِ وعدهِ قالوا بلی

حال بنگر قصّهِ این میهمان - كامده با نامه های كوفیان

كوفیان با او چه كردند از عناد - دستِ بیعت داده با ابن زیاد

مُتّحد با شامیانِ رو سیاه - برعلیهِ آن غریبِ بی پناه

راهها بستند و آنگه آب را - سربریده تشنه لب میراب را

آب بُد مهریهِ دختِ نبی - تشنه لب اینك زن و مردو صبی

العطش گویان صغیر و هم كبیر - جمله از مرد و زن و بُرنا و پیر

چون صدای العطش درخیمه ها - شدبلندازشیرخوارو بچه ها

شدروان سقّا سوی شطِّ فرات - تا رساند خیمه زان آبِ حیات

كف بزیرِ آب برد آن با وفا - تا خورد یك جرعه آبی با صفا

لیك یادی كرد از لب تشنگان- كه بلند است آهشان بر آسمان

آب كف را داد ازكف بی درنگ - مشك را بردوش كردو شد به جنگ

بی مها با زد به قلبِ آن سپاه - برگروهِ بی حیای دین تباه

اسب را میتاخت سوی خیمه ها - تا رساند آب را بر بچه ها

لیك تیری از عدو بر مشك شد - چشمِ سقّا پرزخون و اشك شد

با كمینهائی زاعدای پلید - تشنه لب شد حضرتِ سقّا شهید

تشنه كامان همچنان در خیمه ها - تشنه لب ماندند با افغان و آه

درتلظّی اصغر است آن شیرخوار - واز عطش گریان چو ابرِ نو بهار

برد بابش سوی آن میدانِ تیر - تا دهند آبی برآن طفل صغیر

حرمله تیرِ سه شعبه دركمان - برگلوی اصغرآمد ناگهان

جای تیر از آب سیرابش نمود - اندر آغوشِ پدر خوابش نمود

تشنه لب اكبر به میدان میرود - سوی میدان او خرامان میرود

العطش گویان و با قلب كباب - باز گردد سوی خیمه نزد بابِ

جرعهِ آبی نباشد در خیام - تاخورد آن زادهِ خیر الانام

بازمیگردد سوی میدانِ كین - همرهِ او حضرتِ روح الامین

با لبِ تشنه همی رزمد علی - درفرار از پیشِ او هر پردِلی

عاقبت شد با لبِ عطشان شهید - نزد جدّش مصطفی شد رو سپید

سرورِ لب تشنگان در قتلگاه - رو كند با شامیانِ رو سیاه

مردمان یك جرعه یِ آبم دهید - محض جدّو مادرو بابم دهید

این فرات و آب مهرِ مادرم - هست و من ذرّیهِ پیغمبرم

لیك شد پاسخ زشمرِ روسیاه - تیغِ تیز و خنجرو حلقومِ شاه

سرورِ لب تشنگان لب تشنه رفت - آب خورد از تیغ تیزو دشنه رفت

عصرِ عاشورا سرِ آن نازنین - شدبریده ازبدن با ظلم وكین

تشنه لب راسش بریدند ازقفا - شدزمین درزلزله از آن جفا

قرصِ خورشید اندر آن دم خون گرفت - وحش وطیر از غم رهِ هامون گرفت

یك صدابینِ زمین و آسمان - شد بلند آمد بگوشِ مردمان

گفت با صوتی بلند و منجلی - قد قُتل اینك حسین بن علی

زینب و اهل حرم ازخیمه ها - جمله سركردند آه وناله ها

با صدای یا حسین و یا حسین - رو بسوی قتلگه با شورو شین

برسرو سینه زنان، نوحه كنان - خواهران ودختران و كودكان

باقری گوید به صبح وظهرو شام - برلبان تشنه ات ازما سلام

اَلسّلام ای زادهِ زهرا حسین - اَلسّلام ای نور چشم عالمین

اَلسّلام ای شاهِ بی غسل و كفن - اَلسّلام ای كشتهِ دور از وطن

اَلسّلام ای وارث عیسی ونوح - اَلسّلام ای شاهِ با فرّ و شكوه

اَلسّلام ای زادهِ خون خدا - اَلسّلام ای شاهِ مصباح الهُدا

وارث موسی و آدم اَلسّلام - وارث زهرا وخاتم اَلسّلام

ای حسین ای زادهِ خیرُ الاَنام - برتو تا صبح قیامت اَلسّلام

السّلام ای زاده یِ زهرا حسین - السّلام ای نورِ چشمِ عالمین

http://dl.hodanet.tv/filesmoharram/moharram0horrereyahi.htm

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm

کتاب روضه های محرم صفر جلداول

نوشته حجت الاسلام سیدمحمد باقری پور

روضه های دهه اول محرم ازآخرذیحجه تا یازدهم محرم

http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm

http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf

كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱ | 13:46 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

حیّ علی العزاء - حیّ علی البكاء

حیّ علی العزاء - حیّ علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

ماه عزاشده – شورونواشده - هركوی وبرزنی - بزم عزابپا

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

ماه محرم است - اندوه وماتم است - درقلب شیعیان - برشاه اولیا

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

اندرغمِ حسین - عالم بشوروشین - نام حسین بود - زینت برای ما

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

جنّ وملك شده - عرش وفلك شده - درماتم حسین - غرقِ غم وعزا

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

رختِ سیه ببر - شال عزابسر - بنما تو باقری - دراین مَهِ عزا

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

از کتاب مجموعه اشعار باقری

ماهِ خون ماهِ محرم آمده

ماهِ خون ماهِ محرم آمده - ماهِ اشك و آه و ماتم آمده

باز از نو روزِ عاشورا شده - دل پریشان حضرتِ زهرا شده

باز شد تجدیدِ حزن و اشك و آه - باز لعنت بر یزیدِ رو سیاه

ماهِ حزنِ آلِ احمد آمده - ماهِ غم بهرِ محمّد آمده

گفت صادق اینچنین یابن الشّبیب - باش محزون ازبرای آن غریب

شیعیان را آمده ماهِ عزا - برحسین آن یادگار مصطفی

شیعیان را آمده ماهی دگر - درعزای زادهِ خیر البشر

ماه ماهِ بی وفائیها بود - ماهِ ظلم و بی پناهیهابود

بی وفائی شد دراین مه آشكار - از گروهی بی وفای روزگار

بی وفائیها شده ازكوفیان - با حسین بعد از امیر مؤمنان

كوفیان كردند دعوت از حسین - ازبرای خنجرو تیرو سُنین

كوفیان بس نامه ها بنوشته اند - ریسمانها از خیانت رشته اند

چونكه شد از كوفیانِ بی وفا - نامه ها سوی عزیزِ مصطفی

شد حسین ویاوران سوی عراق - با زن وفرزند و با زین ویراق

آمد و آمد شهنشاهِ حجاز- طی نمود این راهِ بس دورو دراز

چون بنزدیكِ فرات آن شه رسید - زین طرف ده صد سوار از ره رسید

راهها بستند با صدها سوار - عاملانِ آن یزیدِ نابكار

راهِ پیش و پس نبود آنجا دگر - از برای زادهِ خیر البشر

آخرین منزل زمینِ كربلا - گشت طبقِ وعدهِ قالوا بلی

حال بنگر قصّهِ این میهمان - كامده با نامه های كوفیان

كوفیان با او چه كردند از عناد - دستِ بیعت داده با ابن زیاد

مُتّحد با شامیانِ رو سیاه - برعلیهِ آن غریبِ بی پناه

راهها بستند و آنگه آب را - سربریده تشنه لب میراب را

آب بُد مهریهِ دختِ نبی - تشنه لب اینك زن و مردو صبی

العطش گویان صغیر و هم كبیر - جمله از مرد و زن و بُرنا و پیر

چون صدای العطش درخیمه ها - شدبلندازشیرخوارو بچه ها

باقری گوید به صبح وظهرو شام - برلبان تشنه تان ازما سلام

از کتاب مجموعه اشعار باقری

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۱ | 20:57 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سلام بر مُحرَّم ، سلامِ ما بر حسین

مسجد شده سِیَه پوش ، عَلَم شده است بر دوش

مستمعینِ مسجد ، به روضه خون میدَن گوش

روضه خون و نوحه خون ، میگن سلام بر حسین

سلام بر مُحرَّم ، سلامِ ما بر حسین

با شال و روسریها ، عَلَمها و کتلها

تو مسجدا، تکیه ها، امروز شده است برپا

نوشته رو پرچم و عَلَم سلام بر حسین

سلام بر مُحرَّم ، سلامِ ما بر حسین

پرچمِ یا ابالفضل، سَرِ همه کوچه ها

پرچمایِ یاحسین، به سر درِ خانه ها

سربند مشکیِ ما، همه سلام بر حسین

سلام بر مُحرَّم ، سلامِ ما بر حسین

پیرهنِ سیاه و نوشته رویِ سینه

سلام ما بر حسین شهیدِ ظلم وکینه

شعار ما باقری همه سلام بر حسین

سلام بر مُحرَّم ، سلامِ ما بر حسین

سروده حجتالاسلام باقری پور پایان ذیحجه تابستان سال 1401

حیّ علی العزاء - حیّ علی البكاء

حیّ علی العزاء - حیّ علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

ماه عزاشده – شورونواشده - هركوی وبرزنی - بزم عزابپا

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

ماه محرم است - اندوه وماتم است - درقلب شیعیان - برشاه اولیا

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

اندرغمِ حسین - عالم بشوروشین - نام حسین بود - زینت برای ما

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

جنّ وملك شده - عرش وفلك شده - درماتم حسین - غرقِ غم وعزا

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

رختِ سیه ببر - شال عزابسر - بنما تو باقری - دراین مَهِ عزا

حی علی العزاء - حی علی البكاء - فی ماتم الحسین - مظلوم كربلا

از کتاب مجموعه اشعار باقری

ماهِ خون ماهِ محرم آمده

ماهِ خون ماهِ محرم آمده - ماهِ اشك و آه و ماتم آمده

باز از نو روزِ عاشورا شده - دل پریشان حضرتِ زهرا شده

باز شد تجدیدِ حزن و اشك و آه - باز لعنت بر یزیدِ رو سیاه

ماهِ حزنِ آلِ احمد آمده - ماهِ غم بهرِ محمّد آمده

گفت صادق اینچنین یابن الشّبیب - باش محزون ازبرای آن غریب

شیعیان را آمده ماهِ عزا - برحسین آن یادگار مصطفی

شیعیان را آمده ماهی دگر - درعزای زادهِ خیر البشر

ماه ماهِ بی وفائیها بود - ماهِ ظلم و بی پناهیهابود

بی وفائی شد دراین مه آشكار - از گروهی بی وفای روزگار

بی وفائیها شده ازكوفیان - با حسین بعد از امیر مؤمنان

كوفیان كردند دعوت از حسین - ازبرای خنجرو تیرو سُنین

كوفیان بس نامه ها بنوشته اند - ریسمانها از خیانت رشته اند

چونكه شد از كوفیانِ بی وفا - نامه ها سوی عزیزِ مصطفی

شد حسین ویاوران سوی عراق - با زن وفرزند و با زین ویراق

آمد و آمد شهنشاهِ حجاز- طی نمود این راهِ بس دورو دراز

چون بنزدیكِ فرات آن شه رسید - زین طرف ده صد سوار از ره رسید

راهها بستند با صدها سوار - عاملانِ آن یزیدِ نابكار

راهِ پیش و پس نبود آنجا دگر - از برای زادهِ خیر البشر

آخرین منزل زمینِ كربلا - گشت طبقِ وعدهِ قالوا بلی

حال بنگر قصّهِ این میهمان - كامده با نامه های كوفیان

كوفیان با او چه كردند از عناد - دستِ بیعت داده با ابن زیاد

مُتّحد با شامیانِ رو سیاه - برعلیهِ آن غریبِ بی پناه

راهها بستند و آنگه آب را - سربریده تشنه لب میراب را

آب بُد مهریهِ دختِ نبی - تشنه لب اینك زن و مردو صبی

العطش گویان صغیر و هم كبیر - جمله از مرد و زن و بُرنا و پیر

چون صدای العطش درخیمه ها - شدبلندازشیرخوارو بچه ها

باقری گوید به صبح وظهرو شام - برلبان تشنه تان ازما سلام

از کتاب مجموعه اشعار باقری

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm

کتاب روضه های محرم صفر جلداول

نوشته حجت الاسلام سیدمحمد باقری پور

روضه های دهه اول محرم ازآخرذیحجه تا یازدهم محرم

http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm

http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf

کتاب روضه های محرم و صفرآخر ذیحجه روضه حربنیزیدریاحی

كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن

میرسَد فصلِ عزایت در فضایِ خانه ها مان

کتاب روضه های محرم صفر جلداول


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۱ | 11:46 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

شده نزدیک چون ماه محرم

شده نزدیک چون ماه محرّم - مِیاد از دشت و صحرا بویِ ماتم

شده وقتِ عزای شاهِ خوبان - همه از انس و جن سر در گریبان

علمداران، علم گیرند بردوش - مساجد، تکیه ها، گردد سِیَه پوش

به استقبال از ماهِ محرّم - همه نوحه کنان بگرفته ماتم

عزا داران به هر کوی و خیابان - بنالد باقری بهرِ شهیدان

سروده حجت الاسلام باقری پور آخر ذیحجه تابستان 1401

***

باز میاد از دشت و صحرا بویِ غم بویِ محرّم

باز میاد از دشت و صحرا بویِ غم، بویِ محرّم

باز داره میشه عزیزان، موسمِ عزا و ماتم

باز داره میشه سیاه پوش، تکیه ها و مسجدا مون

باز داره با غم می‌ریزه، از چِشا اشکِ عزا مون

باز داره میشه علم‌ها، سرِ پا تویِ محلها

باز داره میاد تو دلها، حزن و غُصّه، اشک و غمها

پرچما، پیرَن سِیاها، دَر مِیاد از تویِ صندوق

میشه اعلانِ محرّم، با نوا و کَرنا و بوق

خیمه ها بر سر پا تو هر محل وَکوی و برزن

موکبا تویِ هر خیابون، خادماشون توئی و من

هیاتا، سینه زنا، پیرو جوون، مرثیه خونها

مسجدا و تکیه ها، با مدّاحا و روضه خونها

همه مون از زن و از مرد، با عزا و اشک و ماتم

باقری آماده میشیم، واسه پیشوازِ محرّم

سروده شده آخر ذی الحجه تابستان 1401

***

آمده فصلِ عزایت در فضایِ خانه ها

سردرِ این خانه ها با ما و پرچم با خودت

راه میافتد میانِ کوچه هامان سینه زن

دسته یِ سینه زنی با ما ولی دم با خودت

روضه خوان میخواند و چشمانِ ماها پُر زِ اشک

روزیِ اشکِ تمام نوکران هم با خودت

بهر برپائیِ مجلس ما تمامی نوکران

واقعا دلوا پسیم، آقا،  کُمَک هم با خودت

باقری خواهد شَوَد خدمتگذارِ مجلست

یاریِ خدمت گذار این مُحَرّم با خودت

سروده شده آخر ذی الحجه تابستان 1401

***

کاروانی از مدینه میرود سوی عراق

کاروانی از مدینه میرود سویِ عراق - شد جدا از شهرِ یثرب با نوایِ اَلفَراق

از وطن گشته جدا و رو به غربت میرود - با دلی پر غصّه و با آه و حسرت میرود

دعوتِ آن کوفیانِ بی وفا و بی صفا - کرده است این کاروان را راهیِ این دشتها

بر حسین بن علی بس نامه ها بنوشته اند - جوهر آن نامه ها با اشک و خون آغشته اند

دشت و صحرا طی کند این کاروان با خونِ دل - تا نماید کوفیان را از چنین دعوت خجل

اهلبیتِ مصطفی را از وطن کرده جدا - جان فدایانند اینان، در رهِ دینِ خدا

بگذرد این کاروان از دشت و صحرا و کویر - در مَهِ ذیحجّه و هم عیدِ قربان و غدیر

کاروان چون گشت وارد در اَراضیِ عراق - لشکر حُر بر سر رَه، رَه گرفته با یَراق

راه را بستند بر این کاروانِ میهمان - کس ندیده میزبانی اینچنین اندر جهان

جای کوفه شد مکانِ کاروان در کربلا - اهلبیتِ مصطفی شد در غم و رنج و بلا

در زمینِ طَف پیاده گشت چون این کاروان - رنج و محنت گشت نازل، از زمین و آسمان

میزبان از بهرِ آنان جایِ مردم خاک شد - بی وفائی پیشه یِ آن مردمِ سفّاک شد

با صدوپنجاه نامه گشت دعوت از حسین - لیک اینک گشته دشتِ کربلا پُر شور و شین

باقری شد بی وفائی آشکار از کوفیان - بعد قاصدها و ده ها نامه یِ آن مردمان

سروده شده پایان ذیحجه تابستان سال 1401

***

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، روضه خوانی باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۱ | 16:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

 

آمده فصلِ عزایت در فضایِ خانه ها

سردرِ این خانه ها با ما و پرچم با خودت

راه میافتد میانِ کوچه هامان سینه زن

دسته یِ سینه زنی با ما ولی دم با خودت

روضه خوان میخواند و چشمانِ ماها پُر زِ اشک

روزیِ اشکِ تمام نوکران هم با خودت

بهر برپائیِ مجلس ما تمامی نوکران

واقعا دلوا پسیم، آقا،  کُمَک هم با خودت

باقری خواهد شَوَد خدمتگذارِ مجلست

یاریِ خدمت گذار این مُحَرّم با خودت

سروده شده آخر ذی الحجه تابستان 1401

 

***

باز میاد از دشت و صحرا بویِ غم بویِ محرّم

باز میاد از دشت و صحرا بویِ غم، بویِ محرّم

باز داره میشه عزیزان، موسمِ عزا و ماتم

باز داره میشه سیاه پوش، تکیه ها و مسجدا مون

باز داره با غم می‌ریزه، از چِشا اشکِ عزا مون

باز داره میشه علم‌ها، سرِ پا تویِ محلها

باز داره میاد تو دلها، حزن و غُصّه، اشک و غمها

پرچما، پیرَن سِیاها، دَر مِیاد از تویِ صندوق

میشه اعلانِ محرّم، با نوا و کَرنا و بوق

خیمه ها بر سر پا تو هر محل وَکوی و برزن

موکبا تویِ هر خیابون، خادماشون توئی و من

هیاتا، سینه زنا، پیرو جوون، مرثیه خونها

مسجدا و تکیه ها، با مدّاحا و روضه خونها

همه مون از زن و از مرد، با عزا و اشک و ماتم

باقری آماده میشیم، واسه پیشوازِ محرّم

سروده شده توسط حجت الاسلام باقری پورآخر ذی الحجه تابستان 1401

***

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm

امام صادق علیه السلام: مَنْ أَنْشَدَ فِی اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ شِعْراً فَبَکَی وَ أَبْکَی عَشْراً کُتِبَتْ لَهُ اَلْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِی اَلْحُسَیْنِ شِعْراً فَبَکَی وَ أَبْکَی خَمْسَةً کُتِبَتْ لَهُ اَلْجَنَّةُ وَ مَنْ أَنْشَدَ فِی اَلْحُسَیْنِ شِعْراً فَبَکَی وَ أَبْکَی وَاحِداً کُتِبَتْ لَهُمَا اَلْجَنَّةُ . کسی که در مرثیه حسین بن علی علیه السّلام شعری خوانده و خود گریه کرده و ده نفر دیگر را بگریاند بهشت بر ایشان واجب می‌گردد و کسی که در مرثیه حسین علیه السّلام شعری خوانده و خود گریه کرده و یک نفر دیگر را بگریاند بهشت برای هر دو واجب می‌شود. کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۱۰۴

روضه سید حمیری در محضر امام صادق علیه السلام

نقل شده که «سید اسماعیل حمیری» بر امام صادق علیه السلام وارد شد. حضرت امر فرمودند پرده اى آویختند و زنها پشت پرده نشستند. آنگاه به سید اسماعیل حمیرى فرمودند اشعارى را در مصیبت و مرثیه جدم حسین علیه السلام بخوان. سید حمیری شروع به خواندن نمود و این اشعار را قرائت کرد: امرر علی جدث الحسین - فقل لاعظمه الزکیة - یا اعظما لازلت من - و طفاء ساکبة رویة - و اذا مررت بقبره  - فأطل به وقف المطیّة - ما لذّ عیش یعد رضــ - ک بالجیاد الاعوجیّة . هنگامى که بر بدن حسین علیه السلام عبورت افتاد، به استخوانهاى پاکش بگو:  پیوسته از اشک چشمان سیراب خواهى بود ؛ هنگامى که بر قبرش گذر کردى، مرکبت را مدت زیادى نگه دار و بگو ؛ پس از آنکه بدنت را با سم ستوران خرد کردند، زندگى لذت ندارد... تا شعر و روضه ی سید حمیری به اینجا رسید دیدند اشـکهـاى امـام صـادق علیه السلام جارى شد و صداى گریه و شیون از پشت پرده بلند شد که کوچه هاى مدینه را پر کرد. حضرت که چنین دید فرمود: بس است.

پ . ن : ما هم به امام صادق علیه السلام ابتدا کنیم روضه های خانگی داشته باشیم که به برکت روضه خانه های ما با برکت شود . انشاءالله .

روضه خانی جعفربن عرفان در محضر امام صادق علیه السلام

زید شحام نقل مى کند خدمت امام صادق علیه السلام نشسته بودیم که «جعفر بن عفان» وارد شد. او از اهالی کوفه و مردی نابینا بود. حضرت خطاب به او فرمود: شنیده ام درباره امام حسین علیه السلام خوب شعر مى گویى. عرض کرد: آرى ؛ حضرت فرمود: بخوان ؛ جـعـفـر شروع کرد به خواندن اشعار؛ و امام و اطرافیانش بسیار گریستند. بعد حضرت فرمود: به خـدا سـوگـنـد! فـرشـتگان مقرب خدا حضور یافتند و اشعارت را شنیدند و مانند ما گریه کردند و خداوند تو را آمرزید وب هشت را بر تو واجب کرد. جعفر بن عفان در محضر امام صادق علیه السلام اشعاری سرود و قرائت کرد که دو بیتش این است: غداة حسینُ للرمآح دریئة - وقد نهلت منه السیوف وعلّتِ - و غودر فی الصحراء لحماً مبدداً - علیه عناف الطیر بانت وظلت - روزى که نیزه ها پیکر حسین علیه السلام را شکافتند و شمشیرها از خونش سیراب شدند - بـدن قـطعه قطعه حسین را در بیابان سوزان کربلا رها کردند تا مورد نوازش مرغان هوایى قرار گرفت و بر آن سایه افکندند.

 أدب الطّف أو شعراء الحسین علیه السلام / ج1 / ص192     -     بحارالانوار / ج45 / ص286

http://gh53.blogfa.com/post/92

روضه‌های ِخانگی برکت به خانه می‌دهند

https://www.farsnews.ir/amp/13980611000603

پویش روضه های خانگی

https://roytab.ir/rozehayekhanegi

فرصتی برای احیای روضه های خانگی

https://noo.rs/uoozB

به این ۷ دلیل حتما روضه خانگی برگزار کنید

https://www.fardanews.com/fa/amp/news-730480

روایتی از اهتمام امام صادق(ع) در برپایی "روضه‌های خانگی"

https://tn.ai/2329082

ابعاد مختلف روضه های خانگی

https://fa.shafaqna.com/?p=649215

روضه‌ خوانی در خانه امام صادق علیه السلام

http://velayatonline.ir/m?newsid=7240

عزاداری امام حسین علیه السلام در محضر امام صادق (علیه السلام)

https://noo.rs/5z9JN


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، روضه خوانی باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۱ | 21:35 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مدایح امام کاظم علیه السّلام

پیك سعادت این بشارت داد امشب - پیغامی ازمهر ولایت داد امشب

میلاد موسی بن جعفربرهمه بادا مبارک - باشد شبِ شادومبارکباد امشب

***

 امشب شبِ ولادتِ موسی بن جعفر است - او هفتمین ولیّ خداوندِ اکبراست

آیینه یِ جمال خداوند آمده است - او مظهر علوم و خصال پیمبر است

***

 تهنیت بر شیعیان موسی بن جعفر آمده - جانشینی بعدِ صادق بر پیمبرآمده

شادی ماشیعیان امشب رسدبر عرش اعلی - چونکه بهرما شفیع یوم الآخر آمده

***

مژده ی میلاد موسی نفحه یِ باد صباست - یاد موسی با دل و هم قلبِ ماها آشناست

آمده امشب بدنیا قبله یِ حاجات ماها - هست اوباب الحوائج نامِ او ذكر خداست

***

 بزم مارا امشب آمد عالم آرایی دگر- كز قدومش بزمِ ما شدطورِ سینایی دگر

قرنها بگذشته از موسی و شرح رود نیل - آمده امشب بدنیا  بازموسایی دگر

***

 امشب مهی شد جلوه گراز نسل كوثر - شدجلوه گر امشب مهِ موسی بن جعفر

تابنده شدخورشید عشق و هم عقیده - آمد بدنیا باز یک موسایِ دیگر

***

 كاظمین امشب چراغان گشته است - بیتِ صادق نورباران گشته است

شد شبِ میلادِ موسایِ زمانه - نعمتِ حق بس فراوان گشته است

***

 یوسف زهرا است زندانی شده - بهرزندان یوسف ثانی شده

هفت سال و یا چهاروده بود - میزبانش آدمی جانی شده

***

اینکه زندانی شده ازقهروکین – هست موسی نورِ ربّ العالمین

هفت و یا که چارده سال است او – هست درزندانِ هارونِ لعین

***

روزمیلادامام هفتمین است

روزمیلادامام هفتمین است - روزمیلادشهِ دنیاودین است

روزمیلادولی اللّه هفتم - سبط زهراوامیرالمؤمنین است

منزل صادق چراغان است امروز - شادی اندرآسمانها وزمین است

اوكه درگهواره چون عیسی سخن گفت - جانشینِ انبیاومرسلین است

اوكه چون موسی كلیم اللّه باشد - او ولیّ اللّه رب العالمین است

اومسمّی همچوموسی شدبه موسی – او ولیّ اللّه دركل زمین است

یك لقب ازكاظمین الغیظ دارد - اوكه مصداق یحبّ المحسنین است

اوبودباب الحوائج بهرماها - اعتصام مابه آن حبل المتین است

سالهابوده است درزندان هارون – شیردرزنجیرِ روباهی لعین است

عكس شیرپرده رابایك اشارت - میكندزنده بلی معجزهمین است

هست موسی لیك اعجازش چوعیسی - قم باذن اللّه باشد این یقین است

آری آری باقری موسای كاظم - سبط زهراوامیرالمؤمنین است

یاولی الله یاموسی بن جعفر - ای امام هفتمین سبط پیمبر

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۱ | 22:41 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

عیدِ غدیرِه علی امیرِه

شادی کن و خنده نما دلت نگیره

هیجده یِ ذیحجّه بُوَد روزِ ولایت - غدیرِ خم را بنگر چه دل پذیره

ولایتِ امرِ علی حکمِ خدایی است - آیه یِ قرآنی میگه علی امیره

والی این ملکِ ولا علیِّ عالی است - عیدِ اطاعت شده و عیدِ غدیره

عیدِ غدیرِه علی امیرِه

شادی کن و خنده نما دلت نگیره

حکم خدا آمده در وادیِ جُحفه - ضِدِّ علی از غُصّه ها باید بمیره

آیه یِ بَلِّغ آمده در آن بیابان - جایِ علی را دیگه هیچ کسی نگیره

گفت نبی به مردمان مَن کُنتُ مَولاه - علی بُوَد ولیِّ حق عیدِ غدیره

عیدِ غدیرِه علی امیرِه

شادی کن و خنده نما دلت نگیره

حکمِ ولایت آمده بِدستِ مولا - بعدِ نبی امام علی جاشو میگیره

ولایتِ علی بُوَد حکمِ خدایی - مخالفِ ولایتش ذَنبِ کبیره

اَلیومَ اَکملتُ شد اِعلانِ ولایت - امانتِ خدا یی این عیدِ غدیره

عیدِ غدیرِه علی امیرِه

شادی کن و خنده نما دلت نگیره

علی چو هارون بُوَد از برایِ موسی - نبی، مُحَمَّد، آقامون علی وزیره

آنکه قبولش داره او چه سرفرازه - آنکه قبولش نداره چه سَر بِزیره

قبولیِ نمازِ ما ولایِ مولاست - قبولِ قد قامتِ ما عیدِ غدیره

عیدِ غدیرِه علی امیرِه

شادی کن و خنده نما دلت نگیره

امیرِ جمله مؤمنین علیِّ عالی است - امامِ جمله مُتَّقین چه دل پذیره

علی یگانه مَردِه بَینِ بنی آدم - کسی دیگه نمیتونه جاشو بگیره

جشن و چراغانیه در تمامِ ایران - شادی نما ای باقری عیدِ غدیره

عیدِ غدیرِه علی امیرِه

شادی کن و خنده نما دلت نگیره

سروده شده توسط حجت الاسلام باقری پورعید غدیر تابستان سال 1401

در جُحفه نازل آیه ی اِکمالِ دین شد - یعنی علی اینک امیر المؤمنین شد

شد اَمر بَلِّغ بر نبی نازل در آنجا - علم الیقین تبدیل بر عین الیقین شد

***

بلبل چنین گفت از سر شب تا سحرگاه - با حکمِ حق باشد علیًّا ولیّ الله

در هیجده ذیحجّه، در وادی جُحفه - از حق، علی شد جانشین رسول الله

عیدِ غدیر عیدِ ولایت بُوَد

عیدِ غدیر عیدِ ولایت بُوَد - کمالِ دینم به امامت بُوَد

وادیِ جُحفه شده پر اِزدِحام - بیعتِ مردم بِنِگَر با اِمام

غدیرِ خم گشته  چه پُر غلغله - وادیِ جُحفه شده پُر هلهله

هوا چه گرم است و چه تاب و تبی است؟ - گوشِ همه بر سخنانِ نبی است

خواند نبی، خطبه در آن نیمروز - خطبه یِ پر شور و بسی دل فروز

توصیه هایی که به مردم نمود - شرحی از آیاتِ خداوند بود

توصیه یِ آخر آن ذوالکرام - بود زِ حق، بهرِ ولی و امام

گفت خداوند: اَیا ای رسول - دینِ خدا شد به ولایت قبول

هان برسان به مردمان این پیام - کمالِ دین شد به ولی و امام

کمالِ اسلام، ولایت بُوَد - توصیه یِ حق، به امامت بُوَد

هر آنکه را نبی است مولای او - از این زمان علی است، مولای او

علی امام است و ولیِّ خدا - بهرِ علی شویم ما جان فدا

نیست جدا دین زِ وَلایِ علی - جانِ دوعالَم به فدایِ علی

باقری اَر حُبِّ علی در دل است - از همه یِ عمر همین حاصل است

سروده شده توسط حجت الاسلام باقری پورعید غدیر تابستان سال 1401

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm

***

http://hedayat.blogfa.com/category/307


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱ | 6:30 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اميرالمؤمنين حيدر

اميرالمؤمنين حيدر _ امیرُالنَّحْلِ وُ السُّکّر _ امیر الجیش و هم لشکر _ امامُ الحق به بحر و بَر _ امامُ القَوم و مِهر آور _ ابو شُبیر و هم شُبّر _ ابوالنّورین و ذو افسر _ تويي عنوانِ هر دفتر _ به هر غزوه تويي صفدر _ به هر میدان تویی حیدر _ تویی داماد پیغمبر _ تو هستي شافعِ محشر _ تو هستي ساقيِ كوثر _ به هر شيعه تويي رهبر _ توهستی بر همه مولا .

تو هستي يارِ پيغمبر _ تویی بر دین حق یاور _ تويي مولايِ هر قنبر _ تویی بر مؤمنین رهبر _ سلوني گويِ هر منبر _ تو بر كندي در از خيبر _ تو كُشتي مرحبِ كافر _ بروز و شب تو در سنگر _ برایِ حفظِ پیغمبر _ توهستی بهترین داور _ به مظلومان تویی یاور _ زِمهر و مه تویی اَنوَر _ نزاید چون تویی مادر _ نیاید چون تویی دیگر _ نه در دنیا نه در عُقبی .

امام الصّالِحینی تو _ امام المتّقینی تو _ امام المـُخلِصینی تو _ امام المسلمینی تو _ امام المؤمنینی تو _ طَریقُ المُستقیمی تو _ عَمُود از بهرِ  دینی تو _ اَنیسُ المُؤمنینی تو _ تو خود حَبْلُ المَتینی تو _ شفیعِ باقری نی تو _ تو هستی آیة العُظمی .

سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور عید سعید غدیر تابستان 1400

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/emamali.htm

***

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/emamali.pdf

عید غدیر خم مبارک

طبق آیه30 سوره بقره ... وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ...حضرت آدم خلیفه الهی در زمین شد .

خلیفه الهی انسان کامل است .

خلیفه الهی دارای مقام نبوت و امامت و ولایت است .

مقام نبوت و امامت و ولایت از حضرت آدم قرار بودبه هابیل برسد که موردحسادت قابیل قرارگرفت و شهید شد .

پس ازشهادت هابیل این مقام به شیث هبة الله رسید.

و بعد از شیث نسلا بعد نسل از انبیا واولیا تا حضرت نوح به حضرت نوح رسید .

و بعداز نوح ظاهرا به سام رسید .

چون بعداز نوح فرزندان نوح سام، حام، یافث بودند و کنعان فرزند ناخلف بود که گرفتار طوفان وغرق شد «مورخان معتقدند که تمام نژادهای امروز کره زمین به سه فرزند نوح باز می گردد، از نژاد سام که در خاورمیانه و خاور نزدیک سکنی دارند و از نژاد حام که در منطقه آفریقا ساکنند و از نژاد یافث که ساکنان چین می دانند» . برخی از محققان با مطالعه‌ی سوابق کوچ‌ها و نسل‌ها گفته ‌اند: «از نوح سه پسر ماند که نسل امروز بشر در کره زمین به آنها منتهى مى‌شوند، و نژاد “عرب و فارس و روم” را نژاد «سامى» بر شمردند، و نژاد «ترک» و گروهى دیگر را از اولاد «یافث»، و نژاد “سودان، سند، هند، نوبه، حبشه، قبط و بربر را از اولاد «حام» محسوب نمودند» .

این مقام بعد از نوح و سام نسلا بعد نسل به ابراهیم و سپس اسماعیل و عبدالمطلب رسید ازعبدالمطلب دو شاخه شد عبد الله و عمران «ابوطالب» .

ازعبد الله محمد ص و از عمران علی ع به دنیا آمدند .

حضرت محمدص پیامبر خدا شد و در روزهای آخر عمر حضرت محمد ص بدستور خدای متعال علی ع به جانشینی حضرت محمدص منصوب شد .

وعلی علیه السلام وارث تمام انبیاءواولیاءازآدم تاخاتم است

وبعدازعلی «ع» فرزندان او از فاطمه «ع» دخترپیامبریکی پس ازدیگری تا امام مهدی عج به امامت رسیدند .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : يا مَعشَرَ المُسلِمينَ، لِيُبَلِّغِ الشّاهِدُ الغائِبَ : اُوصي مَن آمَنَ بي وصَدَّقَني بِوِلايَةِ عَلِيٍّ، ألا إنَّ وِلايَةَ عَلِيٍّ وِلايَتي، ووِلايَتي وِلايَةُ رَبّي عَهدا عَهِدَهُ إلَيَّ رَبّي وأمَرَني أن اُبَلِّغَكُموهُ.(تفسيرالعيّاشي ج1ص334 ح 155)

درحدیث سلسلة الذهب : لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی‏.

در حدیث دیگر عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع عَنِ النَّبِیِّ ص عَنْ جَبْرَئِیلَ عَنْ مِیکَائِیلَ عَنْ إِسْرَافِیلَ عَنِ اللَّوْحِ عَنِ الْقَلَمِ قَالَ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَلَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی . (عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۱۴۶ ، بحارالأنوار ج  39 ص  246 باب 87) . (درجامع الأخبار 13 الفصل الخامس فی فضائل أمیر المؤمنین... أمن من ناری)

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ .

در مفاتیح الجنان ذکر شده که در روز عیدغدیر چون مؤمنى را ملاقات كند اين تهنيت را بگويد: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ‏ .

و نيز بخواند : الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَكْرَمَنَا بِهَذَا الْيَوْمِ وَ جَعَلَنَا مِنَ الْمُوفِينَ بِعَهْدِهِ إِلَيْنَا وَ مِيثَاقِهِ الَّذِي وَاثَقَنَا بِهِ مِنْ وِلايَةِ وُلاةِ أَمْرِهِ وَ الْقُوَّامِ بِقِسْطِهِ وَ لَمْ يَجْعَلْنَا مِنَ الْجَاحِدِينَ وَ الْمُكَذِّبِينَ بِيَوْمِ الدِّينِ .

ونیز صد مرتبه بگويد : الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ كَمَالَ دِينِهِ‏ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلامُ .

امام رضا علیه السلام در ضمن حدیثی فرموده است : «... وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِی أَكْمَلَ اللَّهُ بِهِ الدِّينَ فِی إِقَامَةِ النَّبِيِّ ع عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَماً وَ أَبَانَ فَضِيلَتَهُ وَ وِصَاءَتَهُ فَصَامَ ذَلِكَ الْيَوْمَ . وَ إِنَّهُ لَيَوْمُ الْكَمَالِ وَ يَوْمُ مَرْغَمَةِ الشَّيْطَانِ وَ يَوْمُ تُقْبَلُ أَعْمَالُ الشِّيعَةِ . وَ هُوَ يَوْمُ التَّهْنِيَةِ يُهَنِّی بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَإِذَا لَقِيَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ يَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ ع ... وَ هُوَ يَوْمُ الزِّينَةِ فَمَنْ تَزَيَّنَ لِيَوْمِ الْغَدِيرِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ كُلَّ خَطِيئَةٍ عَمِلَهَا صَغِيرَةً أَوْ كَبِيرَةً وَ بَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِ مَلَائِكَةً يَكْتُبُونَ لَهُ الْحَسَنَاتِ وَ يَرْفَعُونَ لَهُ الدَّرَجَاتِ إِلَى قَابِلِ مِثْلِ ذَلِكَ الْيَوْم‏ ...» (اقبال الاعمال،سیدبن طاووس،ص ۴۶۴؛زاد المعاد-مفتاح الجنان، علامه مجلسی، ص ۲۰۳).


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱ | 6:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مژده ای دوستان امیر آمد

مژده ای دوستان امیر آمد - شاد باشید شاد چون غدیر آمد

در بیابان جحفه بین مولا - بر نبی از خدا وزیر آمد

روز هیجده ز ماه ذی الحجه - بر محمّد یکی بشیر آمد

جبرئیل آمد از آسمان بزمین - آیه ای پاک و دل پذیر آمد

آیِ یا ایها الرّسول آمد - امر و فرمانِ بس کبیر آمد

یا محمّد بگوی بر امت - چون به احکام حق خبیر آمد

دوستان گشته شاد از این دستور - دشمنان بین چه سر بزیر آمد

سئل سائل ز قرآن خوان - بهر دشمن چنین نذیر آمد

بخّ بخٍّ گرفته صحرا را - شاد باشی در آن کویر آمد

گفت عُمر این چنین در آن صحرا - بهر قرآن و دین نصیر آمد

گشت اکمالِ دین امامت او - وه چه فرمانِ بی نظیر آمد

باقری شیعیان همه شادند - شادمانند چون غدیر آمد

*****

كیست امیر مؤمنان علی علی علی علی

كیست امیر مؤمنان علی علی علی علی - كیست امام شیعیان علی علی علی علی

كیست امیرمؤمنان غیر علی مرتضی - كیست امام شیعیان غیرعلی مرتضی

كیست امام مهربان غیر علی مرتضی - كیست امام انس وجان غیرعلی مرتضی

كیست شفیع مذنبین غیرعلی مرتضی - كیست امام متقین غیرعلی مرتضی

كیست وصی مصطفی غیرعلی مرتضی - كیست غرض زهل اتی غیرعلی مرتضی

كیست یلِ بدرواُحُد غیرعلی مرتضی - قاتل عمرو عبدود غیرعلی مرتضی

كیست امیرحیه در غیرعلی مرتضی - كیست دلیرونامور غیرعلی مرتضی

كیست مدیح هل اتی غیرعلی مرتضی - كیست امیرِلافتی غیرعلی مرتضی

كیست امام بت شكن غیرعلی مرتضی - كیست عدوی اهرمن غیرعلی مرتضی

كیست دلیل ورهنما غیرعلی مرتضی - كیست امام ومقتدا غیرعلی مرتضی

كی اسدالله بود امیرمؤمنان علی - كی حجة الله بود امیرمؤمنان علی

چه كس یدالله بود امیرمؤمنان علی - چه كس مع الله بود امیرمؤمنان علی

بهشت راچودرزنی دهدصدای یاعلی - به هركجاش سرزنی دهدصدای یاعلی

نغمه مرغان بهشت بود صدای یاعلی - به مسجدودیروكنشت بودصدای یاعلی

مظهرقدرت خداكیست علی مرتضی - جلال وشوكت خداكیست علی مرتضی

نمادهیبت خدا كیست علی مرتضی - شكوه عزت خداكیست علی مرتضی

علی اگرسجده كندفقط برای حق بود - علی اگر گریه كند فقط برای حق بود

علی اگرتیغ زندفقط برای حق بود - علی اگر جنگ كندفقط برای حق بود

زندگی و بودعلی فقط برای حق بود - سخاوت وجودعلی فقط برای حق بود

ركوع وسجده علی فقط برای حق بود - قیام وقعده علی فقط برای حق بود

بنده مخلص خداست امام علی مرتضی - شان نزول هل اتی است امام علی مرتضی

اویكه تاز جبهه هاست امام علی مرتضی - مردخطاب لافتی است امام علی مرتضی

علی بودكه عمرورا دونیمه ودوتاكند - علی بودكه جان خودبهرنبی فداكند

علی به خندق و احد قاتل مشركین شده - علی امیرورهنما برای مؤمنین شده

علی بودكه كعبه را زلوث بت رها كند - علی بودكه كردگار كعبه را ثناكند

علی پیام لافتی زلطف حق شنیده است - پیام حصرانّما به وی زحق رسیده است

سوره پاك هل اتی برای ایثارعلی است - دوستی راه خدا همیشه رفتارعلی است

آیه یِ انّما بود بشانِ شاهِ لافتی - سوره یِ هل اتی بود بشانِ میرِ هل اتی

علی بود صراطِ حق، صراطِ مستقیمِ او - علی بود بابِ نبی وَ دانشِ عظیمِ او

مردرزم و  مرد جنگ است آن شه دلدل سوار - دردفاع ازدین زرنگ است آن شه دلدل سوار

دراحدازجبرئیل آمد به وصفش آشكار - لافتی الّا علی لاسیف الّا ذوالفقار

باقری مولا علی آن مردمیدان عمل - دورباشد از غرورو كینه وكید و دغل

شد ولای اوقبولی یِ صلوة وصوم وحج - باقری ذکر علی حیَّ علی خیر العمل

ازکتاب مجموعه اشعار باقری

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱ | 6:1 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

عیدِ غدیرِه علی امیرِه

شادی کن و خنده نما دلت نگیره

هیجده یِ ذیحجّه بُوَد روزِ ولایت - غدیرِ خم را بنگر چه دل پذیره

ولایتِ امرِ علی حکمِ خدایی است - آیه یِ قرآنی میگه علی امیره

والی این ملکِ ولا علیِّ عالی است - عیدِ اطاعت شده و عیدِ غدیره

عیدِ غدیرِه علی امیرِه

شادی کن و خنده نما دلت نگیره

حکم خدا آمده در وادیِ جُحفه - ضِدِّ علی از غُصّه ها باید بمیره

آیه یِ بَلِّغ آمده در آن بیابان - جایِ علی را دیگه هیچ کسی نگیره

گفت نبی به مردمان مَن کُنتُ مَولاه - علی بُوَد ولیِّ حق عیدِ غدیره

عیدِ غدیرِه علی امیرِه

شادی کن و خنده نما دلت نگیره

حکمِ ولایت آمده بِدستِ مولا - بعدِ نبی امام علی جاشو میگیره

ولایتِ علی بُوَد حکمِ خدایی - مخالفِ ولایتش ذَنبِ کبیره

اَلیومَ اَکملتُ شد اِعلانِ ولایت - امانتِ خدا یی این عیدِ غدیره

عیدِ غدیرِه علی امیرِه

شادی کن و خنده نما دلت نگیره

علی چو هارون بُوَد از برایِ موسی - نبی، مُحَمَّد، آقامون علی وزیره

آنکه قبولش داره او چه سرفرازه - آنکه قبولش نداره چه سَر بِزیره

قبولیِ نمازِ ما ولایِ مولاست - قبولِ قد قامتِ ما عیدِ غدیره

عیدِ غدیرِه علی امیرِه

شادی کن و خنده نما دلت نگیره

امیرِ جمله مؤمنین علیِّ عالی است - امامِ جمله مُتَّقین چه دل پذیره

علی یگانه مَردِه بَینِ بنی آدم - کسی دیگه نمیتونه جاشو بگیره

جشن و چراغانیه در تمامِ ایران - شادی نما ای باقری عیدِ غدیره

عیدِ غدیرِه علی امیرِه

شادی کن و خنده نما دلت نگیره

سروده شده توسط حجت الاسلام باقری پورعید غدیر تابستان سال 1401


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۴ تیر ۱۴۰۱ | 21:27 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

در جُحفه نازل آیه ی اِکمالِ دین شد - یعنی علی اینک امیر المؤمنین شد

شد اَمر بَلِّغ بر نبی نازل در آنجا - علم الیقین تبدیل بر عین الیقین شد

***

بلبل چنین گفت از سر شب تا سحرگاه - با حکمِ حق باشد علیًّا ولیّ الله

در هیجده ذیحجّه، در وادی جُحفه - از حق، علی شد جانشین رسول الله

عیدِ غدیر عیدِ ولایت بُوَد

عیدِ غدیر عیدِ ولایت بُوَد - کمالِ دینم به امامت بُوَد

وادیِ جُحفه شده پر اِزدِحام - بیعتِ مردم بِنِگَر با اِمام

غدیرِ خم گشته  چه پُر غلغله - وادیِ جُحفه شده پُر هلهله

هوا چه گرم است و چه تاب و تبی است؟ - گوشِ همه بر سخنانِ نبی است

خواند نبی، خطبه در آن نیمروز - خطبه یِ پر شور و بسی دل فروز

توصیه هایی که به مردم نمود - شرحی از آیاتِ خداوند بود

توصیه یِ آخر آن ذوالکرام - بود زِ حق، بهرِ ولی و امام

گفت خداوند: اَیا ای رسول - دینِ خدا شد به ولایت قبول

هان برسان به مردمان این پیام - کمالِ دین شد به ولی و امام

کمالِ اسلام، ولایت بُوَد - توصیه یِ حق، به امامت بُوَد

هر آنکه را نبی است مولای او - از این زمان علی است، مولای او

علی امام است و ولیِّ خدا - بهرِ علی شویم ما جان فدا

نیست جدا دین زِ وَلایِ علی - جانِ دوعالَم به فدایِ علی

باقری اَر حُبِّ علی در دل است - از همه یِ عمر همین حاصل است

سروده شده توسط حجت الاسلام باقری پورعید غدیر تابستان سال 1401

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۱ | 11:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

ای آستانِ قدسِ رضا ای پناهِ ما

ای آستانِ قدسِ رضا ای پناهِ ما - هر صبح و شام سویِ تو باشد نگاهِ ما

بوسیم چون حریمِ تو را از سرِ نیاز - پیچد در آن فضایِ حرم، سوز و آهِ ما

خاکِ حریمِ پاکِ تو بر چشم توتیااست - هم چلچراغِ چشمِ تو خورشیدِ راهِ ما

میآید از حریمِ قدسیِ تو ای امامِ عشق - هر صبح و شام، حضرتِ تو در نگاهِ ما

چشمان فتد به گنبدِ تو چون به صبح و شام - روشن همی شود دو دیده پُر از گناهِ ما

گردد بلند اذان زِ حرم  چون به صبح و شام - تجدید میکند حیاتِ غروب و پگاهِ ما

خور از فروغِ گنبد زردت گرفته وام - شمس الشّموس تو هستی و آن خور گواهِ ما

هر روز صبح ما بِشوق تو بیدار میشویم - تا که فتد به گنبد زردت نگاهِ ما

آقا، به زائر و مجاور خود لطف میکنی - از لطفِ تو شود سفید چو رویِ سیاهِ ما

هم باقری است نوکرِ زوّارِ مشهدت - وآن خاک‌ پایِ زائر تو بوسه‌گاهِ ما

سروده شده میلادامام رضاعلیه السلام سال 1401


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ | 11:51 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مدایح امام رضاعلیه السّلام قسمت اول اشعار رباعی

درطوس بسی فرشته ها میبینم - معصوم دهم  نور خدا میبینم
استاده به خدمت اندر این باغ بهشت - موسی و خلیل و نوح را میبینم

اندر حرم رضا رضا را بینی - مرآت جمال کبریا را بینی
گر پرده از این چشم به یک سو فکنی - اندر حرمش نور خدا را بینی

اندرحرم رضا دلت مصفّا گردد - هر درد و غمی در آن مداوا گردد
گر روی کنی به درگاه رضا با اخلاص - هر عقد و گره ز کار بسته ات وا گردد

خواهم زخدا تا كه شود مشكلم آسان - در برزخ و در حشر، نباشیم هراسان
بگشوده به درگاه رضا دست گدایی - اندر در درگاه رضا شاه خراسان

این بارگاه و صحن وسرا عرش كبریاست - این بقعه یِ منوّر سلطان دین رضاست
پاداش یك زیارت او صد هزار حج - این گفته ازرسول خدا بس گرانبهاست

ای امامی که مطاف تو مطاف فقرا شد - ای غریبی که لقب برتو غریب الغربا شد
فقرا بهر طواف حرمت سوی تو آیند - بارگاه و حرم و قبر تو حج فقرا شد

ای آنکه بود جهان زبهر توغمین - هم جن و هم انس درعزای تو حزین
ما در غم و حزن تو حزینیم زیرا - مهر تو به آب و گل ما گشته عجین

برنور رضا شمس امامت صلوات‏ - معصوم دهم روح کرامت صلوات
در روز ولادتش همه دل شادند - خواهند همه از او شفاعت صلوات

اندر حرمش عشق و صفا می‏خواهیم‏ - در سینه‏ خود آه و نوا می‏خواهیم‏
امّید شفاعتِ رضا در سه مکان - در روز ولادت رضا می‏خواهیم‏

این بوی خوش از کجا می آید - وقت سحر است و با صفا می اید
درصحن و سرای معصوم دهم - با عطر خوش از رضا رضا میآید

ازطوس ندای ربّنا می آید - فریاد خوشِ خدا خدا می آید
برخیز تو ای گدای مسکین - زیرا که شهِ طوس رضا می آید

چشم من باشد به سویت یا علی موسی‌الرّضا - میگذارم سر به كویت یا علی موسی‌الرّضا
روز میلادت مبارك باشد ای نورخدائی - به به از نام نکویت یا علی‌ موسی‌الرّضا

جلوه ‌گر روی نكویت در جهان آمد رضا - حورو غلمان شاد و خندان ازجنان آمد رضا
باب و مامت شادو خوشحال امشب از میلاد تو - عطرافشان بارگاه تو از آن آمد رضا

چون درخشان گشت آن سیمای دلجوی رضا - طعنه زد برنور مهرو ماه آن روی رضا
از گلستان محمّد امشب آمد نو گلی - خوشتر از هر عطر و بویی هست آن بوی رضا

ای که بر درگهِ تو جمله ملائك زده بوس - همچنان باغ بهشتی بود این خطّه توس
همگان آمده در درگهت از روی نیاز - کس نیامد که زدرگاه تو گردد ماءیوس

دلم دیوانه ی این آستانست - که اندراو شه هردو جهانست
سرازاین آستان هرگز نگیرم - که او محرم به اسرار نهانست

دلم چون بچه آهو سربزیر است - که اندردام صیّادان اسیراست
زنم دستم بدامان رضایش - که او برجمله ی دلها امیراست

در مشهد ما چون گل خوشبوست رضا - سرو چمن و گلشن مینوست رضا
ما یک بچه آهو و بدام صیاد - اندر دوجهان ضامن آهوست رضا

لحظه‌های شادی ما شیعیان آغاز شد - باز ذکر یارضا با غنچه ‌ها دمساز شد
امشب از یمن قدوم زاده ی موسای ما - نو گلی از گلشن آل محمّد باز شد

ازکتاب مجموعه اشعار باقری فصل مدایح امام رضاعلیه السّلام
سروده های حجت الاسلام باقری پور
قسمت اول اشعار رباعی
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ | 11:27 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

رضاجانم رضا

رضاجانم رضا - رضا جانم رضا

مَهِ ذیقعده است - مَهِ میلادِ تو

به ذکرِ یارضا - کنم من یادِ تو

رضاجانم رضا - رضا جانم رضا

مدینه گشته در - گَهِ میلادِ تو

چراغان، یا رضا – کنون، با یادِ تو

رضاجانم رضا - رضا جانم رضا

تو نورِ ایزدی - امیرِ مشهدی

چو خورشیدی تو از - خراسان سرزدی

رضاجانم رضا - رضا جانم رضا

تو هستی ضامِنِ – غریبان، یا رضا

تویی بِه از هَمه – طبیبان، یا رضا

رضاجانم رضا - رضا جانم رضا

حریمِ پاکِ تو - بُوَد دارُ الشّفا

به هر دردی تویی - دوا ای با وفا

رضاجانم رضا - رضا جانم رضا

تویی هشتم اِمام - وَ ما خاکِ دَرَت

وَ ماها جملگی - غلام و نوکرت

رضاجانم رضا - رضا جانم رضا

تو گفتی که بیا – وَ من هم آمدم

ز درگاهت کنون - مکن آقا ردم

رضاجانم رضا - رضا جانم رضا

تو وعده داده ای - به کُلِّ زائرین

شفاعت میکنی - به آنان یومِ دین

رضاجانم رضا - رضا جانم رضا

توگفتی در سه جا - شفاعت میکنی

به ماها در جزا - عنایت میکنی

رضاجانم رضا - رضا جانم رضا

ببین شادیم ما - گَهِ میلادِ تو

اُمیدِ  باقری است - شها اِمدادِ تو

رضاجانم رضا - رضا جانم رضا

سروده شده میلاد امام رضا علیه السلام سال 1401

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ | 11:22 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اي شهريارِطوس، اياهشتمين امام

اي شهريارِطوس، اياهشتمين امام - گويم سلام بر تو به صبح و به ظهر وشام

هرصبح و ظهر و شب به حريمِ توروكنم - با صد هزار اميد شفاعتِ تو آرزوكنم

ازبعد هرنماز، رو به حریمت، کنم سلام - دارم یقین به اینکه توئی تسمع الکلام

گويم سلام بر تو و گويي جوابِ من - اين هست بهترين عملِ با ثوابِ من

گاهی زِدور زائرِ تو ميشوم، امام - با قلب و روحِ خود مسافرِ تو ميشوم امام

گاه از قریب و در حرمِ با صفایِ تو - خوانم سرودِ عشق به مدح و ثنایِ تو

گویم سلام بر تو و صدها درودها - خوانم به مدح تو هر شب سرودها

گویم سلام بر تو مدام ایّها العزیز - آرم پناه بر تو امام ایّها العزیز

اي بضعه‌ يِ رسول خدا يا ابالحسن - اي جلوه ‌يِ جلال خدا يا ابالحسن

ای قبله گاهِ اهلِ ولا یا امام رضا - دل بسته ‌ام به مهر شما يا امام رضا

اي كعبه و مدينه ما یا اباالجواد - زين در رويم ما به كجا یا اباالجواد

تو بضعة النبي شمرده شدي بعدمادرت - ای بضعه یِ نبی نظری کن به نوکرت

عندالصراط و موقع ميزان، گَهِ حساب - چشمِ امید سوی تو دارد زشیخ و شاب

چشمِ امیدِ ما شفاعتِ تو در قیامت است - یاریِ تو خلاصی ماها ز محنت است

باغي است از بهشت گر به مدينه برایِ ما - باغي دگر به مشهدِ آقا رضاي ما

بینِ دوکوه قبرِ رضا هشتمین امام - یک قطعه است از بهشت، بر او دائمًا سلام

برگو سلام باقریا از قریب و دور - برحضرت رضا و مشهد او با دو صد سرور

سروده شده به مناسبت ولادت حضرت رضا علیه السلام سال 1399

مجموعه اشعار باقری را در لینک زیر ببینید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ | 11:13 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

گشته شهیدِ کینه - آقا امامِ صادق - آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

مسموم زهرِ کین شد -  آقا امام صادِق

از زهرِ کینِ منصور - پرپر شد آن شقایق

گشته شهیدِ کینه - آقا امامِ صادق - آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

چونکه امامِ صادق - مسمومِ زهرِ کین شد

کاظم شده عزادار - زهرا زغم حزین شد

گشته شهیدِ کینه - آقا امامِ صادق - آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

آقا امامِ صادق - رفته زدارِ دنیا

آل علی شد امروز - درغصّه بهرِ مولا

گشته شهیدِ کینه - آقا امامِ صادق - آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

بهرِ امامِ صادِق - اندر عزا مدینه

گشته شهید، آقا - از زهرِ ظلم وکینه

گشته شهیدِ کینه - آقا امامِ صادق - آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

رفته زدارِ دنیا - شیخ الائمّه صادق

برآن رئیسِ مذهب - اندر عزا خلایق

گشته شهیدِ کینه - آقا امامِ صادق - آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

آن جسمِ پاک و اطهر – آن سرو و آن صنوبر

اندر بقیع مدفون - شد در عزا پیمبر

گشته شهیدِ کینه - آقا امامِ صادق - آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

مدینه غرق ماتم - هم مرتضی و خاتم

ای باقری سیه پوش - زهرا شده از این غم

گشته شهیدِ کینه - آقا امامِ صادق - آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

سروده شده شهادت امام صادق علیه السلام بهار 1401

آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

پرپر شده شقایق - بهرِ امام صادق

مسموم زهرِ کین شد -  آن کاشفِ حقایق

آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

زهرا زغم حزین شد - از غصّه دل غمین شد

زیرا امامِ صادق - شهیدِ زهرِ کین شد

آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

بنگر به آل زهرا - درغصّه بهرِ مولا

آقا امامِ صادق - رفته زدارِ دنیا

آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

شیخ الائمّه صادق - آن کاشف حقایق

رفته زدارِ دنیا - اندرعزا خلایق

آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

آن جسمِ پاک و اطهر - گشته چنان صنوبر

اندربقیع مدفون - شد درعزاپیمبر

آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

مدینه غرق ماتم - هم مرتضی و خاتم

زهرا شده سیه پوش - ای باقری از این غم

آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق

از کتاب مجموعه اشعار باقری

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۶ خرداد ۱۴۰۱ | 11:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

معلّم هست مرشد،پیر،استاد

معلّم هست مرشد،پیر،استاد - مقامی بس بزرگ است وخداداد

بو د تعلـیـم یك كار الهـی - دهدقرآن بدین مطلب گواهی

بخـوان تو علّم القرآن زقرآن - بود اوّل معـلّـم ذاتِ رحمـان

معلّم ذات پاك حی سرمـد - دهـدفـرمان اقرء برمحمّد ص

بگویدوالقلم چون حی سبحان - قلم گیر و قلم زن تادهی جان

معلـّـم میكنـد كارخـدائی - دهـد برجـان مردم روشنائی

الفبا و ریاضی میـدهـد یاد - زخواندن وزنوشتن میشودشاد

كلاس اوّلش با آب و بابا - یك و دو و سه و جمع و الفبـا

پی وبنیان كاخِ علم ودانش - بریـزد درجهـانِ آفـرینش

نهال علم و دانش را بكارد - به امیدی كه روزی میوه آرد

كلاس دوّم و سوّم ، چهارم – كندرشد این نهالش باتعلّـم

معلّم همچنان یك باغبان است - به باغِ علم اوچون پاسبان است

مرتّب سرزند زین باغ واشجار - دهـد آب و گشاید راهِ انهار

«بسان باغبـان كه گل بكارد***بسی زحمت كشدتاگل برآرد»

شوداردیبهشت این باغ پرگل - برآرد سوسن و ریحان وسنبل

شودخرداد و تیرو هم اَمرداد - بگردداین نهالش شاخ شمشاد

شودبعدازگذشتِ چندسالش - درختی بارور این نو نهالش

شودچون بوعلی،شیخ بهائی - شودرازی وسعدی و سنائی

نهالت ای معلّم بارورشد - درختی بس بزرگ و باثمرشد

بگویم من سپاست ای معلّم - شوم من حق شناست ای معلّم

بجو یم علـم را من تا لب گور - به همـراه معـلّـم ، باقری پور

شعرازباقری پور درکتاب مجموعه اشعارباقری 


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 6:20 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

علي شيرِ خدا خفته است، در خاكِ نجف اِمروز - بِشُد خاكِ نجف با دفنِ او بيتُ الشّرف اِمروز

بشد خاكِ نجف با دفنِ مولا برتر از جَنّت - مَكان با آن مَكين شد با شرافت, گشت با قيمت

علی همسايه شد اندر نجف با نوح و با آدم - نجف شد بعدِ دفنِ حضرت او مركزِ عالَم

بِشُد دُرِّ نجف با دفنِ او با ارزش و قيمت - بِشُد وادِي السّلام از دفنِ او یک شُعبه از جنّت

بِشُد هم هود و هم صالح، عزادار از غمِ مولا - نجف، وادی السّلام و کوفه باشد ماتمی بر پا

بِشُد کعبه سِیَه پوش از غمِ مولودِ خود اِمروز - مدینه گشت زین ماتم سِیَه پوش و کبود اِمروز

حُسین و هم حَسن هم زینبین اِمروز عزادارند - زمین و آسمان زین غم، بسی شور و نوا دارند

بشد سلمان و مقداد و ابوذر زین عزا گریان - که شد دُرِّ نجف اندر نجف از دیده ها پنهان

زِ مشهد تا نجف تا کاظمین و کربلا  اِمروز - تمامِ شیعیان باشند در شور و نوا اِمروز

بود ای باقری زین غم، زمین و آسمان گریان - مَلَک در نُه فَلَک باشد برایِ حضرتش نالان

سروده شده ماه مبارک رمضان بهار 1401

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 5:8 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

علی شیرِ خدا سیفُ اللَّهِ راد

علی شیرِ خدا سیفُ اللَّهِ راد - بشد منشق سرش از ظلم و بیداد

به صبحِ نوزدهم اندر عبادت - نصیبِ حضرتِ او شد شهادت

زِعشقِ حضرتِ حق گشت بی تاب - به مسجد اندر و رفت او به محراب

بِشد اندر نیایِش با خُدایَش - به فجرِ صادق او، جانها فدایش

بِشد در نافله در مطلع الفجر - همانکه شد به شانش سوره یِ دهر

شنیدم بهترین اولادِ آدم - ندایِ فُزتُ سرداد اندر آندم

همانکه زاده شد در خانه یِ حق - سرش اندر رهِ حق گشت منشق

همانکه  بود او از عشق بی تاب - شهیدِ راهِ حق گشت او به محراب

علی آخر شهیدِ راهِ دین شد - شهیدِ حق امیرالمؤمنین شد

علی آن اُسوه یِ اعلایِ ایمان - بِشد اندر نجف در خاک پنهان

درونِ کعبه زاده گشت آن شاه - بُد او تا آخرِ عمرش مع  الله

مع الله و اِلَی الله آن علی بود - یدالله و زِ بهرِ حق ولی بود

بشد ای باقری آن شاه ملحق - به زهرا و نبی بافرقِ منشق

سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور شهادت امیرالمؤمنین سال 1399


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 22:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

علي شيرِ خدا خفته است، در خاكِ نجف اِمشب

علي شيرِ خدا خفته است، در خاكِ نجف اِمشب - بِشُد خاكِ نجف با دفنِ او بيتُ الشّرف اِمشب

بشد خاكِ نجف با دفنِ مولا برتر از جَنّت - مَكان با آن مَكين شد با شرافت, گشت با قيمت

علی همسايه شد اندر نجف با نوح و با آدم - نجف شد بعدِ دفنِ حضرت او مركزِ عالَم

بِشُد دُرِّ نجف با دفنِ او با ارزش و قيمت - بِشُد وادِي السّلام از دفنِ او یک شُعبه از جنّت

بِشُد هم هود و هم صالح، عزادار از غمِ مولا - نجف، وادی السّلام و کوفه باشد ماتمی بر پا

بِشُد کعبه سِیَه پوش از غمِ مولودِ خود اِمشب - مدینه گشت زین ماتم سِیَه پوش و کبود اِمشب

حُسین و هم حَسن هم زینبین اِمشب عزادارند - زمین و آسمان زین غم، بسی شور و نوا دارند

بشد سلمان و مقداد و ابوذر زین عزا گریان - که شد دُرِّ نجف اندر نجف از دیده ها پنهان

زِ مشهد تا نجف تا کاظمین و کربلا  اِمشب - تمامِ شیعیان باشند در شور و نوا اِمشب

بود ای باقری زین غم، زمین و آسمان گریان - مَلَک در نُه فَلَک باشد برایِ حضرتش نالان

درصورتی که شعر روز بیست ویکم خوانده شود بجای اِمشب اِمروز آورده شود

سروده شده ماه مبارک رمضان بهار 1401

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 12:13 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

امروز فرقِ حضرتِ مولا شکسته

امروز فرقِ حضرتِ مولا شکسته - زان قلبِ ما تا آدم و حوّا شکسته

بشکسته قلبِ عالمِ امکان از این غم - هم قلبِ پاک حضرتِ زهرا شکسته

بشکسته قلبِ مصطفی و آدم و نوح - قلبِ ذبیح و موسِی و عیسَی شکسته

ثابت زمین و آسمان شد با اِمامت - قلب زمین و آسمان یکجا شکسته

وقت نمازِ صبح و در محرابِ کوفه - مولا علی گفتا اذانِ آخرین را

بهر نمازِ صبح او بیدار فرمود - خوابیده هایِ مسجد و هم آن لعین را

فرمود : ای خوابیده ها وقت نماز است - خوانم من اینک آن نمازِ آخرین را

گردد نصیبِ من اگر فیضِ شهادت - زنده نمایم من از آن ایمان ودین را

فرمود او : ای ابنِ ملجم خیز از جای - آماده شو بهرِ نمازِ صبحگاهی

بیدار شو از خواب غفلت ای سِیَه روی - بنما رها خود را تو اینک از تَباهی

ای اِبنِ ملجم وارهان خود را از این غم - فکری که داری بر سرت، در قعرِ چاهی

کاری همی خواهی کنی ای ابنِ ملجم - کز آن نماند بهرِ تو جز روسیاهی

آری، نصیحت کرد مولا قاتلِ خویش - در آخرین وقت از حیاتِ خویش، آری

امّا دو صد افسوس ، کاو قلبش سیاه است - هست از خدا و دین و از ایمان فراری

زد ضربتی بر فرقِ آن مولایِ مظلوم - بشکافت فرقِ آن ولِیِّ ذاتِ باری

فزتُ وربِّ الکعبه گفت آن لحظه مولا - ای باقری، شد خون در آن محراب جاری

سروده حجت الاسلام باقری پور ماه مبارک رمضان بهار 1401


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

تاريخ : چهارشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ | 22:21 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

لیلة القدر مساوي است به هشتادوچهار

لیلة القدر مساوي است به هشتادوچهار – سالِ عُمر از دي و پائيز و زمستان و بهار

لیلة القدر بِه از اَلف, زِ عمرِ من و ما- خاصه عُمری که در آن تَر نَبُوَد دامنِ ما

عُمرِ هشتاد و چهار است چنان يك شبِ قدر - قدرِ عُمرت بشناس و مَكُنَش كاسه یِ زهر

اَلفِ شَهر است به اندازه یِ یک عُمر برایِ انسان - پس کُن اِحیا تو شبِ قدر و بگو: یَا حَنَّان

{یَا حَنَّان، یَا مَنَّان، یَا دَیَّان، یَا بُرْهَان، یَا سُلْطَان، یَا رِضْوَان، یَا غُفْرَان، یَا سُبْحَان}

در شبِ قدر به اندازه یِ هشتاد و چهار - سالِ عمرت، تو دعا کن و بگو: يَا سَتَّار

{يَا سَتَّار، يَا غَفَّار، يَا قَهَّار، يَا جَبَّار، يَا صَبَّارُ}

قَدرِ این قَدر، شِناس اي دل و بيدار بمان - بَر گدایی به درِ خالقِ غفّار بمان

شب قدر است  مَدِه  مُفت ز دست اين شب را - بنما وردِ زبان ذكرِ رب و يا رب را

كن شبِ قدر بِدرگاه خدا استغفار - توبه كن بنده یِ عاصي و بگو ياغفّار

گير قرآن به سر و گوي خدا بَد كردم - كه به عصيان و گناه و بدي عادت كردم

ليك در اين شب قدرت بِكُنَم اِستِغفار - توبه كردم بگذر از گُنهم يَا سَتَّار

خوان شبِ قدر اَجِرنا و همی جوشن را - پُرکُن از لطفِ خدا و کرمش دامن را

باقري لیله یِ قدر است، بگو یَا غَافِر - پرده در کش به معاصی زکرم يَا سَاتِر

{يَا غَافِر، يَا سَاتِر، يَا قَادِر، يَا قَاهِر، يَا فَاطِر، يَا كَاسِر، يَا جَابِر، يَا ذَاكِر، يَا نَاظِر، يَا نَاصِر}

سروده شده توسط حجة الاسلام باقری پور ليالي قدر بهار سال ١٤٠٠


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ | 17:5 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

نیمه یِ ماهِ صيام اي دوستان

نیمه یِ ماهِ صيام اي دوستان - باز با لطفِ خدا از ره رسید

گشت با میلادِ سبطِ مصطفی - بهرِ ما ایجاد در دل صد امید

نيمه یِ ماهِ صيام اي دوستان - گشت طالع چون به بيتِ مرتضي

مرتضي خوشحال گشت از اين طلوع - چون بِشُد طالع امامِ مجتبي

بدرِ كامل گشت چون ماهِ صيام - گشت روشن بيتِ زهرا و علي

آمد آن مَه كه بِشُد ماهِ خدا - از جمالِ همچو ماهش مُنجلي

شهر یثرب شد چراغان بهرِ او - شد چراغانی از آن هفت آسمان

اهلِ یثرب شاد از این میلادِ نور - در سُرور، اهلِ بهشت و حوریان

سیّد و سبط و زکی و هم تقی - مجتبی آن سبط اکبر آمده

جبرئیل آورد نامش از بهشت - نامِ او همنامِ شُبَّر آمده

سبطِ اکبر بود بهرِ مصطفی - آنکه بُد وجهش حَسَن خُلقش حَسَن

بود اخلاقش چو اخلاقِ نبی - جمع در او حُسنِ خُلق و حَسنِ ظَن

او کریم است وکریم ابن کریم - در کرم او شُهره در عالم شده

در کرم، در جود و بخشش، در عطا - افضل از کُلِّ بنی آدم شده

از وجودش شد حَسَن اندر حَسَن - اين مُبارك ماه، اين ماهِ صيام

بر حَسن، هم بر علي، هم فاطمه - گو سلام اي باقري، هر صبح و شام

سروده شده ماه مبارک رمضان بهار سال 1401

کتاب مجموعه اشعارباقری را  اینجا  مشاهده فرمائید


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ | 10:24 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مدایح امام حسن علیه السّلام

امشب شبِ خوبِ فخر و عزّت آمد - چون یوسف ما زِ آلِ عصمت آمد

امشب همه یِ اهلِ مدینه شده شاد - زیرا که كریمِ آل عترت آمد

 

امشب که جمال مجتبی پیدا شد - بررویِ همه دری ز رحمت وا شد

شد شاد علی زیُمنِ این مولودش - مسرور هم از آن محمّد و زهرا شد

 

امشب به جهان جلوه یِ دیگر آمد - هر مجلس و محفلی ازآن معطّر آمد

ازیُمنِ ولادتِ حسن سبط نبی - درمُلک و مَلَک جلوه سراسرآمد

 

چون نورجما ل مجتبی جلوه نمود - دربیتِ علی چو مجتبی رُخ بگشود

درنیمه یِ ماهِ رمضان ازیثرب - نوری ززمین به آسمان کردصعود

 

امشب که مدینه همچنان گلشن شد - تاریک ولی خانه یِ اهریمن شد

نوری زحریم مرتضی کرد طلوع - زان نور تمامِ این جهان روشن شد

 

هنگا م نزول بركا ت آمده است - برمحفلِ ما بذل حیا ت است

تبریك به زهراست زمیلا دِ حسن - هنگامِ نثارِ صلوا ت آمده است

 

شب میلادحسن زاده زهراباشد - آنكه مهرش زازل دردل ماها باشد

خلف پاك علی سبط محمد(ص)باشد - دومین رهبرآزاده بدنیا باشد

 

آمدآنكوكه حسن خلق نكویش باشد - چشم ارباب نظرجمله بسویش باشد

آرزوی همگان مدفن اوهست،بقیع - دل عشاق جهان جمله بكویش باشد

 

از صبر تو یا حسن جهان غرقه یِ غم - چون زائر عارف به حق تو شده كم

بس ظلم وستم دیدی و صبرِ توزیاد - از صبر تو مبهوت شده لوح وقلم

 

شب میلادحسن زاده زهراباشد - آنكه مهرش زازل دردل ماها باشد

خلف پاك علی سبط محمّد(ص)باشد - دومین رهبرآزاده بدنیا باشد

 

آمدآنكوكه حسن خلق نكویش باشد - چشم ارباب نظرجمله بسویش باشد

آرزوی همگان مدفن اوهست،بقیع - دل عشّاق جهان جمله بكویش باشد

 

ای حسن ای حسن ای حسن جان

ای ولی خداوند سبحان - ای تو معمارابواب ایمان

ازتوشدنورایمان درخشان - توكریمی توئی باب احسان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

ای توفرزند پاك پیمبر - نورچشمان زهراوحیدر

دشمنت روسیاه است وابتر - دوستان توازاهل ایمان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

توامام وامیرعبادی - چون تواندرجهان پانهادی

بیت زهراشده بیت شادی - شدمدینه ازآنروچراغان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

شام میلادتوروزه داران - هم مصلّین وشب زنده داران

شادوخوشحال باجمع یاران - شادوخندان بوداهل ایمان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

ماه مهمانی كردگاراست - ماه آن ماه شب زنده داراست

ماه آن شاه والاتباراست - نیمه ماه ازاوشدفروزان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

آمدآنكوكه خلقش حسن بود - سبط آن احمدِ مؤتمن بود

آنكه خودعطری ازیاسمن بود - آنكه زوگشته مولوداحسان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

سبط احمد شه دین ودنیا - آمدوگشته شادی مهیا

شادوخندان علی هست وزهرا - هم محمّد بودشادوخندان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

آن حسن طلعت وآن شكیبا - شدزمیلادش این ماه زیبا

دلنشین وسعیدوفریبا - چون زمهرآمد آن ماه تابان

ای حسن ای حسن ای حسن جان

اوحسن بودوهم مجتبی بود - اسوۀ صبروصلح وصفابود

بررضای خدایش رضابود - باقری اوبودركن ایمان

ای حسن ای حسن ای حسن جان


ازکتاب مجموعه اشعار باقری

کتاب مجموعه اشعارباقری را  اینجا  مشاهده فرمائید


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ | 10:22 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

  شعر-ماهِ صیام از ره رسید

ماهِ صیام از ره رسید - با صد پیام و صد نوید

گوئیم ما یا رَبَّنا – در هر سحر با صد اُمید

گوئیم یارَب، یاکَریم - اَستَغفِرُ اللّهَ العَظیم

این ماه قرآن و دعاست - هم ماه غفران و عطاست

دروقتِ اِفطارو سحر - وِردِ زبانها ربّناست

گوئیم یارَب، یاکَریم - اَستَغفِرُ اللّهَ العَظیم

ما ترکِ طاعت کرده ایم - کفران نعمت کرده ایم

مشغولِ دنیا گشته و - از مرگ غفلت کرده ایم

گوئیم یارَب، یاکَریم - اَستَغفِرُ اللّهَ العَظیم

با کوه عصیان آمدیم - با چشم گریان آمدیم

شد عُمرما صَرف گناه - اینک پشیمان آمدیم

گوئیم یارَب، یاکَریم - اَستَغفِرُ اللّهَ العَظیم

با گریه و حالِ تباه - با کوله باری از گناه

در وقتِ افطاروسحر - داریم امیدِ یک نگاه

گوئیم یارَب، یاکَریم - اَستَغفِرُ اللّهَ العَظیم

باشی تورحمان ورحیم - باشدگناهِ ماعظیم

از باقری تو در گذر - بگذر زِ عاصی ای کریم

گوئیم یارَب، یاکَریم - اَستَغفِرُ اللّهَ العَظیم

سروده شده توسط حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور رمضان سال۱۳۹۹

 

شعر-يارب بحق روزه و هم روزه داران

رمضان ماهِ خدا آمده است

شعر-آی رمضون الله الله رمضون

شعر-ماهِ صیام از ره رسید


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ | 16:43 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

  

آی رمضون الله الله رمضون

رمضان آمده با مهرووقار - دَرِ هر خونه میگه روزه بدار

رمضان آمده با لطف و صفا - رمضان آمده با مهرو وفا

رمضان آمده از راهِ دراز - رمضان آمده با راز و نیاز

رمضان آمده اون ماهِ خدا - میهمانش میشه هر شاه وگدا

همه مهمانِ خدا در رمضان - مرد و زن، دُختُ وپسر، پیروجوان

میزبان هست خداوندِ کریم - سفره اش هست پر از نورو نعیم

مؤمنان بندگی آغاز کنید - راه را بر رمضان باز کنید

بنمائید همه استقبال - رمضان را همگی تا صد سال

باقری گوی مبارک بادا - رمضان بر همه از شاه و گدا

سروده شده توسط حجت الاسلام باقری پور بهار سال 140

این شعر یاد آور خاطره ای است از شصت سال پیش دوران کودکی ما که شب اول ماه مبارک رمضان در بعضی از محله های مشهد بچه ها دسته دسته راه میافتادند درِ خانه ها و باهم میخواندند : آی رمضون الله الله رمضون - آی رمضون الله الله رمضون . رمضون آمده با سیصد سوار-چوبکی بردست وگفت روزه بدار . اگر روزه بگیرُم لاغر میشُم- اگر نگیرُم کافر میشُم ... اهالی خانه هم تحفه ای مثل نخودکشمش یا قیسی یا شکلات یا ده شاهی یا یک قران پول میدادن بخاطر یاد آوری ماه مبارک رمضان ودر آخر بچه ها باهم تقسیم میکردن آخرای شب میرفتن خانه شون

شعربالا را با وزن همان شعر شصت سال پیش سروده ام تقدیم به تمامی روزه داران و شب زنده داران

شعر-يارب بحق روزه و هم روزه داران

رمضان ماهِ خدا آمده است

شعر-آی رمضون الله الله رمضون

شعر-ماهِ صیام از ره رسید


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۱ | 12:1 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

یا مقلّب قلبِ ماها شادكن - یا مدبّرمملكت آباد كن

یا محوّل احسن الحالی عطا - كن به ما ما را زغم آزاد كن

یا مقلّب قلب من دردستِ توست - یامدبّر این دلم پابستِ توست

یا محوّل احسن الحالم بده - ازبدیها فارغ البالم بده

یا مقلّب قلبِ مارا نورده - حالِ ما بِه كن سری پرشورده

کن تو تدبیری که در لیل و نهار - حال قلبِ ما شود همچون بهار

سالِ ما هزاروچارصدهم گذشت

سالِ ما هزاروچارصدهم گذشت - گشت خرّم درّه و صحرا و دشت

آخر این سال شعبان آمده - گشت دنیا همچنان باغ بهشت

مردم ایران در این پایانِ سال - از خدا دارند اینَک یک سؤال

که به یُمنِ این ولادتها یِ نیک - دِه خدایا بر غم و محنت زوال

باقری خوشحال باش این روزها - هم تمامِ سالها نوروزها

اندر این اعیادِ شعبا نیّه ات - برکروناها شوی پیروزها

سروده شده ماه شعبان و پایان سال 1400

آمد بهار و دشت و دمن گشت سبزه زار

آمد بهار و دشت و دمن گشت سبزه زار - صنعِ خدا بدشت و دمن گشت آشكار

نقّاشِ چیره دستِ چنین تابلوی نفیس - با شد خدای جلَّ جلاله بزرگوار

او آفریده نقشِ چنینی دراین جهان - از ماه و مهروكهكشان و درّو صدف دردلِ بِحار

از آدمی و برّه وبزغاله وزطُیور - از كوه و دشت و دامن و انهار و جویبار

از باغ و راغ و زاغ و زغن،گلّه وشبان - ازكشت و زرع و رود و چمن،چشمه وچنار

باشد تمام صنعِ خدا، صانعِ حكیم - كایاتِ اوست بر در و دیوار آشكار

او بوده است مُصوّرِ ارحام مایشاء - ازمردو زن سفید و سیه ترك و هم تتار

تنها نه او مصوّرِ ما بوده در رحم - بل دستِ اوست گردش تصویرِ روزگار

او خالق است ولوح وقلم هم بدستِ اوست - صورتگراست و نقطهِ هستی است درمدار

بود و نبودِ عالمِ هستی زبودِ اوست - او خالق است و صانع و رب است كردگار

در دستِ اوست گردشِ افلاك وكائنات - با نظمِ اوست گردشِ این لیل و این نهار

گوید چو او كه كنون شب شود،شود - گوید چو او بایست، شود ایست برقرار

برهركسی كندچو نظر نان به روغن است - وز اخم و تَخمِ او چه سیاه است روزگار

خواهی اگر كه او بنماید تورا نظر - دربندِ بندگی بشو نه كه دربندِ الفرار

خواهی اگر بهشتِ خدا شو غلامِ او - وزنوكری حق مگر برسی دارِ اَلقرار

ای باقری عبادتِ حق شیوهِ تو باد - چون هست بندگی خدا تاجِ افتخار

فصل بهار آمد و عالم بهارشد

فصل بهار آمد و عالم بهارشد - دشت ودمن زلطف خداسبزه زارشد

نوروز و عید آمد وشد روزِ نو زنو - در روزِ نـو لبا سِ همه نـو نَـوارشد

آمدبهارورفت زمستان وماه دی - جشنِ بهار در همه جا برگزارشد

آمد بهار و روزی نو روز هم زنو - امروزِ بهتری برای همه افتخارشد

آمد بهارو فصل تلاش است وباغبان - با همّـتِ بلنـد واردِ میـدان كارشد

با همّت مضاعفِ ما اندر این بهار - شاداب كوی و برزن وشهرودیارشد

بایدكنیم كارمضاعف در این بهار - چون در بهار طبع وطبیعت به كارشد

با بیل وداس وتیشه وخودكار،كارزار - درباغ و راغ و مدرسه و كشتزارشد

آمدبهاروزنده زمین وزمانه گشت - سرفصلِ دیگری به دفتراین روزگارشد

دی رفت وفصل زمستان وگاه خواب - آمـد كنـو ن بهـار و گَهِ كار زارشد

آمد بهار و نفخه صوری دگر دمیـد - شدباغ وراغ زنده،زمین مَرغْزارشد

بشنوصدای چلچلكان رازكوه ودشت - درنغمه زاغ وقمری وكبك وهَزارشد

باشد به نغمه بلبلِ شیدا كنارِگل - درآه وناله صوتِ شُرشُرِهَرآبشارشد

درجست وخیزبرّه وبزغاله درچمن - چوپان به نی نوازدو مطرب به تارشد

درناله مرغ یا حق شب زنده داربین - گوید كه باقری زلطفَ حق اینك بهارشد

سروده شده درسال نو 1389

بكارم هسته ای را با امیدی

بهاراست وطبیعت گشته دركار - درختان،سبزه زاران گشته بیدار

بكارم هسته ای را با امیدی - كه دارد ازگل و میوه نویدی

دهم من آب و كود آن هسته یِ پاك - كه گردد زنده او اندر دلِ خاك

جوانه میزند در عیدِ نوروز - بروید از زمین بعدِ دو ده روز

شود سبزو شود آنگاه پویا - پس از آن راهِ رشدِ خویش جویا

شود شش ماهه و یكساله وانگاه - به او سر میزنم هر گاه و بیگاه

مراقب هستم ازآن نونهالم - شود چون كه جوان بر آن ببالم

گذارم قیمی من دركنارش - محافظ میشوم از برگ و بارش

شود چونكه دو سالش یا سه سالش - هویدا میشود رشدو كمالش

چو چار و پنج و شش سالی گذارد - درختی گشته بهرم میوه آرد

درخت بید و میوه یا سپیدار - تناور گشته و پر برگ و پر بار

به تابستان و گرما برگ و بارش - كند دعوت مدام از رهگذارش

اگر كه آن درختم میوه دار است - رود سویش زنی كه با وِیار است

بچینم حاصل این بوستانم - خورد از میوه یِ آن دوستانم

بلی جان برادر هست انسان - بسانِ هسته ای درخاك پنهان

زبهرِ رشد او بس رنج و بس غم - بباید خورد تا كه گردد آدم

بلی ای باقری با رنجِ بسیار - شود یك آدم ازنطفه پدیدار

ای شهیدانِ خدائی عیدتان بادا مبارك

ای شهیدانِ خدائی عیدتان بادا مبارك - راهیانِ كربلائی عیدتان بادا مبارك

اوّلین روزبهار است دشت وصحرالاله زاراست - سفرهِ هفت سین بیادِ این شهیدان افتخاراست

بهراستقلالِ دین و مملكت ازجان گذشتند - نامِ اللّهُ ومحمّد یاعلی باخون نوشتند

راهِ اسلام ومحمّد راهِ حق را طی نمودند - مَركبِ خودبینی و دنیاپرستی پَی نمودند

یك نظربرحضرتِ معبودو وجه اللّه نمودند - جان وتن قربانی دین وسبیل اللّه نمودند

شمعِ راهِ ما شدندوراهشان جاویدمانده - نامشان ویادشان برصفحه توحیدمانده

گرنبودی آن فداكاری و جانبازی آنان - نامِ استقلال و ایمان محومیگشتی زایران

ای شهیدان نامتان ویادتان بادا گرامی - باقری گوید شهیدان برشمابادا سلامی

کتاب مجموعه اشعارباقری اینجا و اینجا مشاهده فرمائید

مژده یاران عیدِ نوروز آمده

وبلاگ اشعار باقری

کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری آندروید

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebageri.apk

کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری جاوا

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebageri.jar

کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری html

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebagheri.htm

کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری pdf

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebagheri.pdf


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱ فروردین ۱۴۰۱ | 7:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |