امروز فرقِ حضرتِ مولا شکسته - زان قلبِ ما تا آدم و حوّا شکسته
امروز فرقِ حضرتِ مولا شکسته
امروز فرقِ حضرتِ مولا شکسته - زان قلبِ ما تا آدم و حوّا شکسته
بشکسته قلبِ عالمِ امکان از این غم - هم قلبِ پاک حضرتِ زهرا شکسته
بشکسته قلبِ مصطفی و آدم و نوح - قلبِ ذبیح و موسِی و عیسَی شکسته
ثابت زمین و آسمان شد با اِمامت - قلب زمین و آسمان یکجا شکسته
وقت نمازِ صبح و در محرابِ کوفه - مولا علی گفتا اذانِ آخرین را
بهر نمازِ صبح او بیدار فرمود - خوابیده هایِ مسجد و هم آن لعین را
فرمود : ای خوابیده ها وقت نماز است - خوانم من اینک آن نمازِ آخرین را
گردد نصیبِ من اگر فیضِ شهادت - زنده نمایم من از آن ایمان ودین را
فرمود او : ای ابنِ ملجم خیز از جای - آماده شو بهرِ نمازِ صبحگاهی
بیدار شو از خواب غفلت ای سِیَه روی - بنما رها خود را تو اینک از تَباهی
ای اِبنِ ملجم وارهان خود را از این غم - فکری که داری بر سرت، در قعرِ چاهی
کاری همی خواهی کنی ای ابنِ ملجم - کز آن نماند بهرِ تو جز روسیاهی
آری، نصیحت کرد مولا قاتلِ خویش - در آخرین وقت از حیاتِ خویش، آری
امّا دو صد افسوس ، کاو قلبش سیاه است - هست از خدا و دین و از ایمان فراری
زد ضربتی بر فرقِ آن مولایِ مظلوم - بشکافت فرقِ آن ولِیِّ ذاتِ باری
فزتُ وربِّ الکعبه گفت آن لحظه مولا - ای باقری، شد خون در آن محراب جاری
سروده حجت الاسلام باقری پور ماه مبارک رمضان بهار 1401
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم دوم حضرت علی ع
ادامه مطلب را ببينيد
اِنّا اَنزَلناهُ، فی لَیلَةِ القدر اَست
اِنّا اَنزَلناهُ، فی لَیلَةِ القَدر است - کَز آسمان ریزد، رَحمَت چنان باران
بارانِ رحمت را، بنگر چِسان ریزَد - دَر این لَیالی بَر، فَرقِ گُنهکاران
فَوجِ مَلائِک را، بِنگَر در این شَبها - آیند با رَحمَت، از جانِبِ رَحمان
خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر، هَر لَیلَه یِ قَدر است - لُطفِ خدا باشد، بر بَنده از اِحسان
اَلعَفو وَ اَلتَّوبَه، گوئیم هزاران بار - بایَد کُنیم این شَب، ما تَوبه از عصیان
اِمشَب شَبِ قَدر است، قَدرَش هَمی دانیم - خواهیم اَز اَللّه، بَخشایِش و غُفران
باشَد سَلام این شَب، تا مَطلَعُ الفَجرَش - گوئیم سَلام این شَب، بَر حُجَّتِ یَزدان
اِحیا و بیداری، این شَب هَمَه با هَم - با ذِکر و تَسبیح و، با خواندَنِ قُرآن
جَوشَن کبیر و هَم، آیاتِ قُرآنی - خوانیم، مَرد و زَن، با جُمله یِ یاران
اَی باقری اِحیا، گیریم اِمشب را - باشیم اِمشب را، همراه مهدی جان
سروده شده برای شب قدر بهار سال 1402
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
لیلة القدر مساوي است به هشتادوچهار – سالِ عُمر از دي و پائيز و زمستان و بهار
لیلة القدر مساوي است به هشتادوچهار
لیلة القدر مساوي است به هشتادوچهار – سالِ عُمر از دي و پائيز و زمستان و بهار
لیلة القدر بِه از اَلف, زِ عمرِ من و ما- خاصه عُمری که در آن تَر نَبُوَد دامنِ ما
عُمرِ هشتاد و چهار است چنان يك شبِ قدر - قدرِ عُمرت بشناس و مَكُنَش كاسه یِ زهر
اَلفِ شَهر است به اندازه یِ یک عُمر برایِ انسان - پس کُن اِحیا تو شبِ قدر و بگو: یَا حَنَّان
{یَا حَنَّان، یَا مَنَّان، یَا دَیَّان، یَا بُرْهَان، یَا سُلْطَان، یَا رِضْوَان، یَا غُفْرَان، یَا سُبْحَان}
در شبِ قدر به اندازه یِ هشتاد و چهار - سالِ عمرت، تو دعا کن و بگو: يَا سَتَّار
{يَا سَتَّار، يَا غَفَّار، يَا قَهَّار، يَا جَبَّار، يَا صَبَّارُ}
قَدرِ این قَدر، شِناس اي دل و بيدار بمان - بَر گدایی به درِ خالقِ غفّار بمان
شب قدر است مَدِه مُفت ز دست اين شب را - بنما وردِ زبان ذكرِ رب و يا رب را
كن شبِ قدر بِدرگاه خدا استغفار - توبه كن بنده یِ عاصي و بگو ياغفّار
گير قرآن به سر و گوي خدا بَد كردم - كه به عصيان و گناه و بدي عادت كردم
ليك در اين شب قدرت بِكُنَم اِستِغفار - توبه كردم بگذر از گُنهم يَا سَتَّار
خوان شبِ قدر اَجِرنا و همی جوشن را - پُرکُن از لطفِ خدا و کرمش دامن را
باقري لیله یِ قدر است، بگو یَا غَافِر - پرده در کش به معاصی زکرم يَا سَاتِر
{يَا غَافِر، يَا سَاتِر، يَا قَادِر، يَا قَاهِر، يَا فَاطِر، يَا كَاسِر، يَا جَابِر، يَا ذَاكِر، يَا نَاظِر، يَا نَاصِر}
سروده شده توسط حجة الاسلام باقری پور ليالي قدر بهار سال ١٤٠٠
اشعارماه رمضان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
اِنّا اَنزَلناهُ، فی لَیلَةِ القدر اَست
اِنّا اَنزَلناهُ، فی لَیلَةِ القَدر است - کَز آسمان ریزد، رَحمَت چنان باران
بارانِ رحمت را، بنگر چِسان ریزَد - دَر این لَیالی بَر، فَرقِ گُنهکاران
فَوجِ مَلائِک را، بِنگَر در این شَبها - آیند با رَحمَت، از جانِبِ رَحمان
خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر، هَر لَیلَه یِ قَدر است - لُطفِ خدا باشد، بر بَنده از اِحسان
اَلعَفو وَ اَلتَّوبَه، گوئیم هزاران بار - بایَد کُنیم این شَب، ما تَوبه از عصیان
اِمشَب شَبِ قَدر است، قَدرَش هَمی دانیم - خواهیم اَز اَللّه، بَخشایِش و غُفران
باشَد سَلام این شَب، تا مَطلَعُ الفَجرَش - گوئیم سَلام این شَب، بَر حُجَّتِ یَزدان
اِحیا و بیداری، این شَب هَمَه با هَم - با ذِکر و تَسبیح و، با خواندَنِ قُرآن
جَوشَن کبیر و هَم، آیاتِ قُرآنی - خوانیم، مَرد و زَن، با جُمله یِ یاران
اَی باقری اِحیا، گیریم اِمشب را - باشیم اِمشب را، همراه مهدی جان
سروده شده برای شب قدر بهار سال 1402
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
نیمه یِ ماهِ صيام اي دوستان
نیمه یِ ماهِ صيام اي دوستان - باز با لطفِ خدا از ره رسید
گشت با میلادِ سبطِ مصطفی - بهرِ ما ایجاد در دل صد امید
نيمه یِ ماهِ صيام اي دوستان - گشت طالع چون به بيتِ مرتضي
مرتضي خوشحال گشت از اين طلوع - چون بِشُد طالع امامِ مجتبي
بدرِ كامل گشت چون ماهِ صيام - گشت روشن بيتِ زهرا و علي
آمد آن مَه كه بِشُد ماهِ خدا - از جمالِ همچو ماهش مُنجلي
شهر یثرب شد چراغان بهرِ او - شد چراغانی از آن هفت آسمان
اهلِ یثرب شاد از این میلادِ نور - در سُرور، اهلِ بهشت و حوریان
سیّد و سبط و زکی و هم تقی - مجتبی آن سبط اکبر آمده
جبرئیل آورد نامش از بهشت - نامِ او همنامِ شُبَّر آمده
سبطِ اکبر بود بهرِ مصطفی - آنکه بُد وجهش حَسَن خُلقش حَسَن
بود اخلاقش چو اخلاقِ نبی - جمع در او حُسنِ خُلق و حَسنِ ظَن
او کریم است وکریم ابن کریم - در کرم او شُهره در عالم شده
در کرم، در جود و بخشش، در عطا - افضل از کُلِّ بنی آدم شده
از وجودش شد حَسَن اندر حَسَن - اين مُبارك ماه، اين ماهِ صيام
بر حَسن، هم بر علي، هم فاطمه - گو سلام اي باقري، هر صبح و شام
سروده شده ماه مبارک رمضان بهار سال 1401
کتاب مجموعه اشعارباقری را اینجا مشاهده فرمائید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم چهارم امام حسن ع
ادامه مطلب را ببينيد
مدایح امام حسن علیه السّلام
مدایح امام حسن علیه السّلام
امشب شبِ خوبِ فخر و عزّت آمد - چون یوسف ما زِ آلِ عصمت آمد
امشب همه یِ اهلِ مدینه شده شاد - زیرا که كریمِ آل عترت آمد
امشب که جمال مجتبی پیدا شد - بررویِ همه دری ز رحمت وا شد
شد شاد علی زیُمنِ این مولودش - مسرور هم از آن محمّد و زهرا شد
امشب به جهان جلوه یِ دیگر آمد - هر مجلس و محفلی ازآن معطّر آمد
ازیُمنِ ولادتِ حسن سبط نبی - درمُلک و مَلَک جلوه سراسرآمد
چون نورجما ل مجتبی جلوه نمود - دربیتِ علی چو مجتبی رُخ بگشود
درنیمه یِ ماهِ رمضان ازیثرب - نوری ززمین به آسمان کردصعود
امشب که مدینه همچنان گلشن شد - تاریک ولی خانه یِ اهریمن شد
نوری زحریم مرتضی کرد طلوع - زان نور تمامِ این جهان روشن شد
هنگا م نزول بركا ت آمده است - برمحفلِ ما بذل حیا ت است
تبریك به زهراست زمیلا دِ حسن - هنگامِ نثارِ صلوا ت آمده است
شب میلادحسن زاده زهراباشد - آنكه مهرش زازل دردل ماها باشد
خلف پاك علی سبط محمد(ص)باشد - دومین رهبرآزاده بدنیا باشد
آمدآنكوكه حسن خلق نكویش باشد - چشم ارباب نظرجمله بسویش باشد
آرزوی همگان مدفن اوهست،بقیع - دل عشاق جهان جمله بكویش باشد
از صبر تو یا حسن جهان غرقه یِ غم - چون زائر عارف به حق تو شده كم
بس ظلم وستم دیدی و صبرِ توزیاد - از صبر تو مبهوت شده لوح وقلم
شب میلادحسن زاده زهراباشد - آنكه مهرش زازل دردل ماها باشد
خلف پاك علی سبط محمّد(ص)باشد - دومین رهبرآزاده بدنیا باشد
آمدآنكوكه حسن خلق نكویش باشد - چشم ارباب نظرجمله بسویش باشد
آرزوی همگان مدفن اوهست،بقیع - دل عشّاق جهان جمله بكویش باشد
ای حسن ای حسن ای حسن جان
ای ولی خداوند سبحان - ای تو معمارابواب ایمان
ازتوشدنورایمان درخشان - توكریمی توئی باب احسان
ای حسن ای حسن ای حسن جان
ای توفرزند پاك پیمبر - نورچشمان زهراوحیدر
دشمنت روسیاه است وابتر - دوستان توازاهل ایمان
ای حسن ای حسن ای حسن جان
توامام وامیرعبادی - چون تواندرجهان پانهادی
بیت زهراشده بیت شادی - شدمدینه ازآنروچراغان
ای حسن ای حسن ای حسن جان
شام میلادتوروزه داران - هم مصلّین وشب زنده داران
شادوخوشحال باجمع یاران - شادوخندان بوداهل ایمان
ای حسن ای حسن ای حسن جان
ماه مهمانی كردگاراست - ماه آن ماه شب زنده داراست
ماه آن شاه والاتباراست - نیمه ماه ازاوشدفروزان
ای حسن ای حسن ای حسن جان
آمدآنكوكه خلقش حسن بود - سبط آن احمدِ مؤتمن بود
آنكه خودعطری ازیاسمن بود - آنكه زوگشته مولوداحسان
ای حسن ای حسن ای حسن جان
سبط احمد شه دین ودنیا - آمدوگشته شادی مهیا
شادوخندان علی هست وزهرا - هم محمّد بودشادوخندان
ای حسن ای حسن ای حسن جان
آن حسن طلعت وآن شكیبا - شدزمیلادش این ماه زیبا
دلنشین وسعیدوفریبا - چون زمهرآمد آن ماه تابان
ای حسن ای حسن ای حسن جان
اوحسن بودوهم مجتبی بود - اسوۀ صبروصلح وصفابود
بررضای خدایش رضابود - باقری اوبودركن ایمان
ای حسن ای حسن ای حسن جان
ازکتاب مجموعه اشعار باقری
کتاب مجموعه اشعارباقری را اینجا مشاهده فرمائید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم چهارم امام حسن ع
ادامه مطلب را ببينيد
فروِدین باشَد سر آغازِ بَهار
فروِدین باشَد سر آغازِ بَهار - باغ و راغ و دشت و دامن سبزه زار
فروِدین باشَد سر آغازِ حَیات - بَعدِ تلخی آمَده شاخِ نَبات
فروِدین بعد از زمستان آمده - خوش سرودی از نَیِستان آمده
فروِدین آمد پس از سرما و یَخ - آید از لانه برون مور و مَلَخ
فروِدین آمد پس از اسفند و دی - شُد بهار اینَک تو خوابی تا به کِی
فروِدین آمد پس از بهمن کنون - باد و باران مینوازَد اَرغَنون
فروِدین آمد زمین بیدار شُد - وقتِ شُست و رُفت و وقتِ کار شُد
فروِدین پایانِ یخبندان شُده - وقت شُخم و کِشتِ دهقانان شُده
فروِدین سازِ بهاری میزَنَد - سازِ شُخم و کِشت وکاری میزَنَد
بَرطبیعت نَفخِ صوری میدَمَد - نَغمه ای دَشتی زِ شُوری میدَمَد
نفخه یِ صوری به آغازِ بهار - میشَوَد همچون قِیامَت آشکار
دشت و باغ و راغ و کوه و دامَنَه - سبز گردد چون درخت و دِرمَنَه
روُحُ الأزْمانِ هست اَیّامِ بَهار - برشکوفه کُن نگه بَر شاخسار
چون نّظَر بر سبزه ها و خُضْرَه ها - مایه شادابی است و نُشْرَه ها
با نظر بر سبزه ها شاداب شَو - اَز سَحابِ لُطفِ حَق سیراب شَو
اَبرِ رَحمت چون رَسَد بالایِ سَر - شَو زِ اَلطافِ اِلهی بَهرَه وَر
اَز خُدا خواهیم بارانی لَطیف - تا کُنَد روح و رَوانِ ما نَظیف
تا کُنَد پُر آب، زان گودالها - تا شَوَد سیراب، جوی و کالها
تا شَوَد سر سَبز باغ و راغها - تا شَود سیراب اَز آن تاغها
تا شَوَد پُر آب گندم زارها - تا شفا یابَد اَز آن بیمارها
باقری، بارانِ نیسان چون رَسَد - رَحمتِ حَق بهرِ ما افزون شَوَد
سروده شده بهار سال 1402
امام رضا علیه السلام : أمّا فَصْلُ الرَّبیعِ فَإنّهُ روُحُ الأزْمانِ. فصل بهار روح زمانهاست. (بحار الأنوار، ج 59، ص312)
امام رضا علیه السلام : أَمَّا فَصْلُ الرَّبِيعِ فَإِنَّهُ رُوحُ الْأَزْمَانِ وَ أَوَّلُهُ آذَارُ وَ عَدَدُ أَيَّامِهِ ثَلَاثُونَ يَوْماً وَ فِيهِ يَطِيبُ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ تَلِينُ الْأَرْض. فصل بهار روح زمانها است و اول آن ماه (آزار) است و شماره روزهايش سى و يك روز است در اين ماه شب و روز پاكيزه است زمين نرم مىشود. (طب الرضا: 17؛ عنه البحار: 59 / 312)
رَوَوْا عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه آله : اغْتَنِمُوا بَرْدَ الرَّبِیعِ فَإِنَّهُ یَفْعَلُ بِأَبْدَانِکُمْ مَا یَفْعَلُ بِأَشْجَارِکُمْ وَ اجْتَنِبُوا بَرْدَ الْخَرِیفِ فَإِنَّهُ یَفْعَلُ بِأَبْدَانِکُمْ مَا یَفْعَلُ بِأَشْجَارِکُمْ. سرمای بهار را غنیمت بشمارید که با بدنهای شما همان کاری را میکند که با درختان میکند واز سرمای پاییز دوری کنید که با بدنهای شما همان کاری را می کند که با درختان میکند . (بحارالأنوار ج : 59 ص : 271)
رسول خدا صلی الله علیه و آله : اِذا رَأَیتُم الرَّبیعَ فاکثِروا ذِکرَ النُّشُورَ. هرگاه بهار وارد شد بسیار از قیامت یاد کنید زیرا قیامت شبیه بهار است. (مفاتیح الغیب، ج۱۷(
امام رضا علیه السلام : اَلطّيبُ نُشْرَةٌ، وَ الْعَسَلُ نُشْرَةٌ، وَ الرُّكُوبُ نُشْرَةٌ، وَ النَّظَرُ اِلَى الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ. بوی خوش، عسل، سوارکاری و نگاه به مناظر سرسبز و خرم، باعث نشاط و شادی میشود. (عیون اخبار الرضا باب ۳۱/ حدیث ۱۲۶)
امام علی علیه السلام : اللَّهُمَّ انْشُرْ عَلَيْنَا غَيْثَكَ وَ بَرَكَتَكَ وَ رِزْقَكَ وَ رَحْمَتَكَ، وَ اسْقِنَا سُقْيَا نَاقِعَةً مُرْوِيَةً مُعْشِبَةً، تُنْبِتُ بِهَا مَا قَدْ فَاتَ وَ تُحْيِي بِهَا مَا قَدْ مَاتَ، نَافِعَةَ الْحَيَا، كَثِيرَةَ الْمُجْتَنَى، تُرْوِي بِهَا الْقِيعَانَ وَ تُسِيلُ الْبُطْنَانَ وَ تَسْتَوْرِقُ الْأَشْجَارَ وَ تُرْخِصُ الْأَسْعَارَ، إِنَّكَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِيرٌ. بار خدايا، بر ما باران و بركت و روزى و رحمت خود بگستران. بر ما بارانى ببار سودمند، سيراب كننده، روياننده گياهان، كه بروياند هر چه را كه نابود شده، و زنده گرداند، هر چه را كه مرده است. بارانى بر ما ببار، كه تشنگى را برطرف گرداند كه و ميوه ها را افزون سازد و زمينهاى پست را سيراب كند و بر دره ها سيلاب افكند و درختان را برگ روياند و نرخها را بشكند كه تو به هر كارى كه بخواهى توانايى. (خطبه 143 نهج البلاغه)
امام علی علیه السلام : وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْمَتَكَ بِالسَّحَابِ الْمُنْبَعِقِ وَ الرَّبِيعِ الْمُغْدِقِ وَ النَّبَاتِ الْمُونِقِ سَحّاً وَابِلًا تُحْيِي بِهِ مَا قَدْ مَاتَ وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ. خدایا رحمت خود را با ابر پر باران و بهار پر آب و گیاهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما، بارانی درشت قطره بر ما فرو فرست كه مردگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما بازگرداند. (نهج البلاغه،خطبة 115)
امام صادق علیه السّلام : ما مِن یَومِ نَیروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوقَّعُ فِیهِ الفَرَجَ لأِنَّهُ مِن أیّامِنا و أیّامِ شِیعَتِنا. هیچ نوروزی نیست مگر آن که ما در آن روز منتظر فرج ظهور قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله و سلم هستیم؛ چرا که نوروز از روزهای ما و شیعیان ما است. (مستدرک الوسائل جلد 6 ، صفحه 352)
دعای نوزدهم صحیفه سجادیه دعای حضرت سجاد علیه السلام هنگام طلب باران پس از قحطی و خشکسالی : اَللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَيْثَ، وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْمَتَكَ بِغَيْثِكَ الْمُغْدِقِ مِنَ السَّحَابِ الْمُنْسَاقِ لِنَبَاتِ أَرْضِكَ الْمُونِقِ فِي جَمِيعِ الآفَاقِ. خدایا! برای ما باران فرست، و رحمتت را به باران پُر آب و فراوان بر ما بگستران؛ از ابری که برای گیاه زیبای زمینت، در تمام ناحیه ها و اطراف سوق داده شده.
اَللَّهُمَّ اسْقِنَا غَيْثاً مُغِيثاً مَرِيعاً مُمْرِعاً عَرِيضاً وَاسِعاً غَزِيراً، تَرُدُّ بِهِ النَّهِيضَ، وَ تَجْبُرُ بِهِ الْمَهِيضَ. خدایا! برای ما بارانی فریادرس و برطرف کنندۀ قحطی فرست؛ بارانی رویانندۀ گیاه، و سرسبز کنندۀ دشت و دمن، و بارانی وسیع و فراوان که به وسیلۀ آن گیاه از رشد ایستاده را به عرصۀ رشد و نموّ بازگردانی و در سایۀ آن، مردگی و خشکی زمینی که علف و گیاهش از بین رفته جبران کنی.
اَللَّهُمَّ اسْقِنَا سَقْياً تُسِيلُ مِنْهُ الظِّرَابَ، وَ تَمْلَأُ مِنْهُ الْجِبَابَ، وَ تُفَجِّرُ بِهِ الْأَنْهَارَ، وَ تُنْبِتُ بِهِ الْأَشْجَارَ، وَ تُرْخِصُ بِهِ الْأَسْعَارَ فِي جَمِيعِ الْأَمْصَارِ، وَ تَنْعَشُ بِهِ الْبَهَائِمَ وَ الْخَلْقَ، وَ تُكْمِلُ لَنَا بِهِ طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ، و تُنْبِتُ لَنَا بِهِ الزَّرْعَ وَ تُدِرُّ بِهِ الضَّرْعَ وَ تَزِيدُنَا بِهِ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِنَا. خدایا! ما را بارانی فرست که به وسیلۀ آن از تپّه ها آب سرازیر فرمایی، و چاه ها از آن پر کنی، و نهرها را روان سازی، و درختان را برویانی، و قیمت ها را در تمام شهرها ارزان کنی، و چهارپایان و مخلوقات را نشاط و قوّت دهی، و روزی های پاکیزه را برای ما کامل کنی، و زراعت را برویانی، و پستان ها را پر شیر سازی، و نیرو به نیروی ما بیفزایی.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
خدیجه یارِ پیغمبر بُدی هِنگامِ تنهایی
خدیجه یارِ پیغمبر، بُدی هِنگامِ تنهایی - دفاع از دینِ حق میکرد، با صبر و شکیبایی
شُد او یارِ رسول اللّه، بینِ آن همه دشمن - نمود او یاری از دین دَر، قِبالِ خَیلِ اَهریمَن
میانِ آن همه زَنهایِ مَکّه او شُدَش همسر - میانِ آن همه دُشمن، شُدَش او ناصِر و یاوَر
شُد او یارِ رسول اللّه، با آن مال و اموالَش - همه روز و همه شب او، مُراقِب بود بَر حالَش
چو شُد مبعوث آن حضرت، خدیجه یارِ او گردید - به او اِیمان همی آورد و اَز اَنصارِ او گردید
نَمُود او یاری اَز اِسلام و دین با مال و با جانَش - مِیانِ آن هَمَه کافر، حِفاظَت کرد اَز اِیمانَش
مِیانِ بُت پرستان کَرد او یاری زِ پیغمبر - دَر آن دورانِ بی دینی بِشُد او بَهرِ دین یاوَر
نَخُستین حامِیِ اِسلام او اَز بَینِ زنها بود - نَخُستین بانویِ مُؤمِن زِ خَیلِ اَهرِمَنها بود
نَخُستین زَن که اَز بَینِ همه زَنها مُسلمان شُد - زِ بینِ آن هَمَه زَن حامِیِ اَحکامِ یَزدان شُد
نَخُستین زَن بُد او گفت اَشهَدُ اَن لا اِلهَ دیگر اِلَّا اللّه - شهادت میدَهَم هَستی تُو اَی اَحمَد رسول اللّه
دُو یاوَر بَهرِ پیغمبر خدیجه با علی بودند - به عَصرِ جاهِلِیَّت یاری اَز اِسلام بِنمودند
خدیجه با علی یاوَر شُدَند دینِ مُحَمَّد را - نَمودند این دُو تَن یارِیِّ اِسلام و هَم اَحمَد را
خدیجه اَز بَرایِ اَحمَد آوَرده یَکی دُختَر - چه دُختَر بود آن دُختَر؟! که بُد او خود یَکی گوهر
به قُرآن کوثَرَش خوانده، خدایِ عالِیِ اَعلا - نَمودَش فاطمه نام و بَتول و زُهره یِ زَهرا
بِشُد اُمِّ اَبیهایِ پِدر این دُختِ نیک اَختَر - بِشُد دُخت خدیجه او، رسولُ اللّه را مادَر
بِشُد اُمُّ الاَئِمَّه او، وَ هَم اُمُّ المصائِب شُد - اِمامِ عَصر، فرزندش همان باشد که غائِب شُد
زِ دُنیا رَفت اُمُّ المُؤمنین و مُؤمنین مَحزُون - بِشُد پیغمبر و زهرا، اَز آن غمگین و دل پر خون
بِشُد سالِ دَهِ بِعثَت وَفاتِ بانویِ اِسلام - که «عامُ الحُزن» نامیدند و محزون گشت خاص وعام
به قبرستان مَعْلات، یا حَجُون وَ یا ابوطالب - بِشُد مدفون آن بانو وَ زَهرایَش شُده نادِب
تَمامِ مُؤمنین اَز بَهرِ او اِمروز گریانند - مُحَمَّد با علی وَ فاطمه غمگین و نالانند
بُوَد ای باقری اِمروز رُوزِ حُزن و هَم ماتَم - که اُمُّ المُؤمنین کرده وفات و مُؤمنین دَر غَم
سروده شده وفات حضرت خدیجه بهار سال 1402
زیارت نامه حضرت خدیجه سلام الله علیها
السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا أَوَّلَ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ أَنْفَقَتْ مالَها فِی نُصْرَةِ سَیِّدِ الاْنْبِیاءِ، وَ نَصَرَتْهُ مَااسْتَطاعَتْ وَ دافَعَتْ عَنْهُ الاْعْداءَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرَئِیلُ، وَ بلَّغَهَا السَّلامَ مِنَ اللهِ الْجَلِیلِ، فَهَنِیئاً لَک بِما أَوْلاک اللهُ مِنْ فَضْل، وَالسَّلامُ عَلَیْک وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ
سلام بر تو ای مادر مؤمنان، سلام بر تو ای همسر سرور فرستادگان، سلام بر تو ای مادر فاطمه زهرا سرور بانوان دو جهان، سلام بر تو ای نخست بانوی مؤمن، سلام بر تو ای آن که دارائیش را در راه پیروزی اسلام و یاری سرور انبیا هزینه کرد و دشمنان را از او دور ساخت، سلام بر تو ای آن که بر او جبرئیل درود فرستاد، و سلام خدای بزرگ را به او ابلاغ کرد، این فضل الهی گوارایت باد و سلام و رحمت و برکاتش بر تو باد.
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
اشعار چهار مصراعی حضرت خدیجه علیها سلام
خَدیجه اُمِّ اَئِمّه است و مادرِ زهراست - خَدیجه مامِ بزرگی به زینبِ کبراست
اِسلام ما به یاری مادَر، خدیجه شُد آغاز - خدیجه فخر زنان است و همدمِ طاهاست
***
خدیجه بانوئی که کنیه یِ ام المؤمنین دارَد - خدیجه در صحیفه، یارِیِ اسلام و دین دارَد
دریایِ صَبر و مَظهَرِ تقوا و مَعدَنِ کَرَم است - او بَر نَبُوَّت و قرآن و دینِ حق یقین دارد
***
گشته عامُ الحُزن سالِ رحلتِ بانو خدیجه - که شُده زهرا، نبی وَ هَم علی محزون و غمگین
شُد یتیمی قِسمتِ زهرایِ اَطهَر دُخترِ او - بَهرِ اَحمَد هَمسَرش، شُد رِحلتِ او حُزنِ سنگین
***
ای خدیجه مادرِ صدّیقه، زهرایِ بتول - ای خدیجه همسر و یارِ فداکارِ رسول
داده ای اموالِ خود را دَر رَهِ دینِ خدا - کرده ای یاری تو اَز اِسلام و قُرآن و اُصول
***
دیده یِ پیغمبر از مرگِ خدیجه تَر شُده - لاله یِ کاشانه یِ احمد زِ غَم پرپر شُده
می زند آتش به جانِ انس و جِن از مِحنتش - فاطمه دُختِ نَبی بی مادر و مُضطر شده
***
داده جان یارِ نَبی، غمگین نَبی با چشمِ تَر - آسمان اَندر غَمش خاکِ عزا ریزَد به سَر
شیعیان هم ناله گردیدند جمله با علی - فاطمه گشته از این غَم در عزا و نوحه گر
***
در آن زمان که شَبِ سَردِ کُفر جولان داشت - زبان زخمِ عدو تیغِ تیز و بُرّان داشت
خدیجه مَرهَمِ دِل گرمِیِ مُحَمَّد بود - چرا؟ چون به کارِ مُحَمَّد ایمان داشت
***
گشته خدیجه یاورِ دین، یاورِ خدا - در راهِ عشق او شده هَمسَر به مصطفا
آمد کَفَن برایِ خدیجه زِ عَرشِ حَق - اما حسین اوست بی کَفَنِ دشت کربلا
سروده شده وفات حضرت خدیجه بهار سال 1402
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
ماه، ماهِ رمضانِ
ماه، ماهِ رمضانِ - با صَفا، زان دِل و جانِ
ماهِ رَفتَن به مَساجِد - که شَوِی عابِد و زاهِد
ماهی اَست که هَر مُسلمان - مِیخوانَد هَر روزَه قُرآن
ماهی اَست که در سَحَرها - بِخوانیم نمازِ شب را
سحری خُوردَنِ هَر شَب - صَلَوات و ذِکرِ یارَب
لُطفی اَز خُدایِ غَفّار - شادِیِ مَوقعِ اِفطار
رَمَضان ماهِ خدا یِ - ماهِ خوب و با صفایِ
رَمَضان ماهِ عِبادت - ماهِ خوب و با طَراوَت
رَمَضان ماهِ نمازِ - ماهی که آدم میسازِ
رَمَضان ماهِ شریفِ - دوری از چیزای کثیفِ
واجِب است روزه گرفتن - دوری از هَر چی شُنُفتَن
دوری اَز سیگار کشیدن - اَز داد و هَوار کَشیدَن
دوری از دروغ و غَیبت - دوری از دَعوا و تُهمت
دوری از هَر ناسزایی - از بَدی و نا رسایی
پس تُو اَی پَیروِ قرآن - اَی عزیزم، اَی مُسلمان
بَندَه یِ خُدایِ غَفّار - پیروی نَکُن زِ کُفّار
دوری کن از روزه خواری - دوری از ذِلَّت و خواری
تویِ کوچه وخیابان - پیروی نَکُن زِ شیطان
روزه خواری اِشتباهِ - عَلَنی اش خیلی گُناهِ
وَعدَه یِ عَذابِ یَزدان - شُدَه بَهرِ روزه خواران
هرکسی که روزه خوارِ - نَزدِ حَق ذَلیل و خوارِ
اونهایی که روزه خوارَند - دورَن از لُطفِ خداوَند
روزه خوار میشَه بی ایمان - دُور میشَه از لُطف یزدان
اگر دین را دوست میداری - دوری کُن از روزه خواری
بادین و یَقین و اِیمان - پَیروِی نَما زِ قُرآن
شُکرِ نِعمتِ خدا کُن - باقری را هَم دُعا کُن
سروده شده ماه مبارک رمضان اَیّام عیدنوروز سال 1402
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ ۖ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۗ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ . (سوره بقرة آیه 185)
یاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ، أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ . (سوره بقره آیه ۱۸۳و۱۸۴)
أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ. (سوره بقره آیه ۱۸۷)
اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ، الَّذى اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ در دعای هر شبه ماه مبارک رمضان «اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ»
اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ، الَّذى اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ در دعای هر روزه ماه مبارک رمضان «اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ اُرْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي هَذَا الْعَامِ وَ فِي كُلِّ عَامٍ وَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ»
وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرانَ هُدی لِلنّاسِ و بَیناتٍ مِنَ الْهُدی و الْفُرْقانِ در دعای «یا عَلِی یا عَظیمُ یا غَفُورُ یا رحیمُ أنْتَ الرَّبُّ العظیمُ الَذی لیس کَمِثْلِهِ شَی ءٌ و هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ وَ هذا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ و کَرَّمْتَهُ و شَرَّفْتَهُ و فَضَّلْتَهُ عَلَی الشُّهُورِ و هُوَ الشَّهْرُ الَّذی فَرَضْتَ صِیامَهُ عَلَی وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرانَ هُدی لِلنّاسِ و بَیناتٍ مِنَ الْهُدی و الْفُرْقانِ و جَعَلْتَ فیهِ لَیلَةَ الْقَدْرِ و جَعَلْتَها خَیرا من أَلْفِ شَهْرٍ فَیاذَ الْمَنِّ و لا یمَنُّ عَلَیکَ مُنَّ عَلَی بِفَکاکِ رَقَبَتی مِنَ النّارِ فیمَنْ تَمُنُّ عَلَیه وَ أَدْخِلْنی الْجَنَّة بِرَحْمتِکَ یا أرْحَم الرّاحِمِینَ»
در حدیث حضرت رضا علیه السلام است «مَنْ قَرَأَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ آیَهً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَانَ کَمَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُور» (فضائل الاشهر الثلاثه ص97 ، ح82 و بحارالانوارج93، ص341)
در حدیث امام علی علیه السلام است «شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللهِ، و شَهرُ شَعبانَ شَهری؛ شَعبانُ المُطَهِّرُ، و رَمَضانُ المُکَفِّرُ» (وسائل الشیعه ج7 ص266 ح23)
در حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله «شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ یُضاعِفُ اللّه فیهِ الحَسَناتِ وَ یَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَکَةِ» (بحارالأنوارج96ص340، ح 5)
در حدیث رسول خدا (صلی الله علیه و آله است «لَوْ یَعْلَمُ الْعَبْدُ مَا فِی رَمَضَانَ لَوَدَّ أَنْ یَکُونَ رَمَضَانُ السَّنَة» (بحارالانوار ج 93ص346 )
در حدیث حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم است «الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّار» (اصول کافی ج4 ص62 )
در حدیث رسول خدا (صلی الله علیه و آله است «هُوَ شَهْرٌ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَ أَوْسَطُهُ مَغْفِرَةٌ وَ آخِرُهُ الْإِجَابَةُ وَ الْعِتْقُ مِنَ النَّار» (بحارالانوار ج93ص342)
درحدیث نبى اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلم است «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَصُومُ شَهْرَ رَمَضَانَ احْتِسَاباً إِلَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعَ خِصَالٍ أَوَّلُهَا يَذُوبُ الْحَرَامَ مِنْ جَسَدِهِ وَ الثَّانِيَةُ يَقْرُبُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ الثَّالِثَةُ يَكُونُ قَدْ كَفَّرَ خَطِيئَةَ أَبِيهِ آدَمَ ع وَ الرَّابِعَةُ يُهَوِّنُ اللَّهُ عَلَيْهِ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ وَ الْخَامِسَةُ أَمَانٌ مِنَ الْجُوعِ وَ الْعَطَشِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ السَّادِسَةُ يُعْطِيهِ اللَّهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَ السَّابِعَةُ يُطْعِمُهُ اللَّهُ مِنْ طَيِّبَاتِ الْجَنَّةِ» (علل الشرائع ج2 ص231)
در حدیث امام صادق علیه السلام است «مَن اَفطَرَ یَوماً مِن شَهرِ رَمضان خَرَجَ رُوحُ الایمانِ مِنه» (وسائل الشیعه ج7 ص181، ح4و5 و من لا یحضره الفقیه ج2 ص73، ح 9)
از امام باقر (علیه السّلام) در باره مردى که روزه خواری کرده سؤال کردند «سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ رَجُلٍ شَهِدَ عَلَیْهِ شُهُودٌ أَنَّهُ أَفْطَرَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ثَلَاثَهَ أَیَّامٍ قَالَ یُسْأَلُ هَلْ عَلَیْکَ فِی إِفْطَارِکَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ إِثْمٌ فَإِنْ قَالَ لَا فَإِنَّ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ یَقْتُلَهُ وَ إِنْ قَالَ نَعَمْ فَعَلَى الْإِمَامِ أَنْ یَنْهَکَهُ ضَرْبا» (ترجمه من لا یحضره الفقیه ج۲ص۴۴۹) و (اصول کافی ج۴ص۱۰۳) . «عِیسَى عَنْ سَمَاعَهَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ وُجِدَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ قَدْ أَفْطَرَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ قَدْ رُفِعَ إِلَى الْإِمَامِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قَالَ یُقْتَلُ فِی الثَّالِثَهِ» (اصول کافی ج۴ ص۱۰۳)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
آی رمضون الله الله رمضون
رمضان آمده با مهرووقار - دَرِ هر خونه میگه روزه بدار
رمضان آمده با لطف و صفا - رمضان آمده با مهرو وفا
رمضان آمده از راهِ دراز - رمضان آمده با راز و نیاز
رمضان آمده اون ماهِ خدا - میهمانش میشه هر شاه وگدا
همه مهمانِ خدا در رمضان - مرد و زن، دُختُ وپسر، پیروجوان
میزبان هست خداوندِ کریم - سفره اش هست پر از نورو نعیم
مؤمنان بندگی آغاز کنید - راه را بر رمضان باز کنید
بنمائید همه استقبال - رمضان را همگی تا صد سال
باقری گوی مبارک بادا - رمضان بر همه از شاه و گدا
سروده شده توسط حجت الاسلام باقری پور بهار سال 1401
این شعر یاد آور خاطره ای است از شصت سال پیش دوران کودکی ما که شب اول ماه مبارک رمضان در بعضی از محله های مشهد بچه ها دسته دسته راه میافتادند درِ خانه ها و باهم میخواندند : آی رمضون الله الله رمضون - آی رمضون الله الله رمضون . رمضون آمده با سیصد سوار-چوبکی بردست وگفت روزه بدار . اگر روزه بگیرُم لاغر میشُم- اگر نگیرُم کافر میشُم ... اهالی خانه هم تحفه ای مثل نخودکشمش یا قیسی یا شکلات یا ده شاهی یا یک قران پول میدادن بخاطر یاد آوری ماه مبارک رمضان ودر آخر بچه ها باهم تقسیم میکردن آخرای شب میرفتن خانه شون
شعربالا را با وزن همان شعر شصت سال پیش سروده ام تقدیم به تمامی روزه داران و شب زنده داران
شعر-يارب بحق روزه و هم روزه داران
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، روزه و مـاه مـبـارک رمـضـان
ادامه مطلب را ببينيد
شعر-ماهِ صیام از ره رسید
ماهِ صیام از ره رسید - با صد پیام و صد نوید
گوئیم ما یا رَبَّنا – در هر سحر با صد اُمید
گوئیم یارَب، یاکَریم - اَستَغفِرُ اللّهَ العَظیم
این ماه قرآن و دعاست - هم ماه غفران و عطاست
دروقتِ اِفطارو سحر - وِردِ زبانها ربّناست
گوئیم یارَب، یاکَریم - اَستَغفِرُ اللّهَ العَظیم
ما ترکِ طاعت کرده ایم - کفران نعمت کرده ایم
مشغولِ دنیا گشته و - از مرگ غفلت کرده ایم
گوئیم یارَب، یاکَریم - اَستَغفِرُ اللّهَ العَظیم
با کوه عصیان آمدیم - با چشم گریان آمدیم
شد عُمرما صَرف گناه - اینک پشیمان آمدیم
گوئیم یارَب، یاکَریم - اَستَغفِرُ اللّهَ العَظیم
با گریه و حالِ تباه - با کوله باری از گناه
در وقتِ افطاروسحر - داریم امیدِ یک نگاه
گوئیم یارَب، یاکَریم - اَستَغفِرُ اللّهَ العَظیم
باشی تورحمان ورحیم - باشدگناهِ ماعظیم
از باقری تو در گذر - بگذر زِ عاصی ای کریم
گوئیم یارَب، یاکَریم - اَستَغفِرُ اللّهَ العَظیم
سروده شده توسط حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور رمضان سال۱۳۹۹
شعر-يارب بحق روزه و هم روزه داران
کتاب مجموعه اشعارباقری اینجا و اینجا مشاهده فرمائید
مژده یاران عیدِ نوروز آمده- بهرِ یاران بهترین روز آمده
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری آندروید
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebageri.apk
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری جاوا
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebageri.jar
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری html
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebagheri.htm
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری pdf
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebagheri.pdf
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، روزه و مـاه مـبـارک رمـضـان
ادامه مطلب را ببينيد
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ - پرده ها را زِ قَلبِ ما بردار
اَی دِگَر گون کننده یِ دِلها - کُن نَظَر نَک، بِه سویِ بی دلها
اَی تو رَوشَن کُنندَه یِ چِشمان - دیده ها سویِ توست، یا رَحمان
اَی مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ هَمَه - کُن تو تَدبیرِ نیکو، بِه حال هَمَه
اَی کِه هَر روز و شب تُو اَستی دَرتَدبیر - کُن تو نیکی بَرایِ ما تَقدیر
اَی خُدا، یَا مُحَوِّلَ الْأَحْوَالِ - بِهترین کُن تُو حالِ ما اِمسال
اَحْسَنُ الْحَالِ ما، نَما روزی - سالِ شادی وَ سالِ فیروزی
کُن تُو مِحنَت وَ غَم زِ ماها، دور - چَشمِ تَنگِ حسود را کُن کور
عِیدِیِ ما مِنَ السَّماء، اَنزِل - دِه به ما، روشَنِیِ چَشم و دِل
شَوَد، عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَ آخِرِنَا - بَهرِ حاضِر وَ هَم مُسافِرِنا
بَر طَرَف کُن زِ ما ها تو غمها را - برسان مَهدِی اِبنِ زهرا را
کُن تُو ظاهِر کنون، رَبِيعِ الْأَنَامِ - چونکه با اوست، نَضْرَةِ الْأَيَّامِ
باقری، مَهْدِيِّ الْاُمَم، آید – آری آن، يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِم، آید
سروده شده شب عیدنوروز سال 1402
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
یَا مُقَلِّب، تو بر قُلُوبُ وَ الْأَبْصَار - یا مُدَبِّر به اَیّام و لَیْل و نَهَار
اَی خُدایا، اَیَا مُحَوِّلَ الْأَحْوَال - بِهترین کُن تُو حالِ ما اِمسال
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، نوروزباستانی
ادامه مطلب را ببينيد
مژده یاران عیدِ نوروز آمده
مژده یاران عیدِ نوروز آمده
مژده یاران عیدِ نوروز آمده - بهرِ یاران بهترین روز آمده
مژده یاران سالِ نو آمد پدید - روزِ نو با سالِ نو از ره رسید
مژده یاران دی شد و بهمن برفت - فرودین با تاجِ گُل بَر شُد به تخت
روزی از نو آمد و نوروز شد - بختِ ما با لُطفِ حق فیروز شد
عیدِ نوروز آمد و گشته بهار - دشت و صحرا گشته سبز و لاله زار
فرودین شُد سبز شُد دشت و دَمَن - لاله و سنبل در آید در چمن
بر ز مستان روزِ پایان آمده - برف رفت و وقتِ باران آمده
نو بهاران آمده بر کوه و دشت - نفخِ صوری شد طبیعت زنده گشت
شد قیامت بهر بذر و دانه ها - مورها بیرون شوند از لانه ها
مارها ومورها در جنب و جوش - بادها و ابرها اندر خروش
قُمری و بلبل به آواز آمده - لاله با لیلی چه با ناز آمده
بذرِ زیرِ خاک را شُد رستخیز - آهوان خوشحال و اندر جست و خیز
حالِ دنیا چون زمستان را بُوَد - رستخیز همچون بهاران را بُوَد
فرودین با نفخ صور از ره رسد - رستخیزی بهرِ ما ناگه رسد
آن عمو نوروز اسرا فیلِ ماست - که به شیپورش دَمَد از چپ و راست
میدهد بر ما خبر از نفخِ صور - زنده گردد مرده یِ خفته به گور
گر همی گوئی قیامت چون بُوَد؟ - گویمت که رستخیز اکنون بُوَد
این بهاران در مَثَل شد رستخیز - رستخیز اکنون شده بر پای خیز
کن نظر اکنون به دیوانِ عمل - در عمل کوش و رهان خویش از دَغَل
باقری هر سال گاهِ فرودین - رستخیزی نو بُوَد اندر کمین
سروده حجّة الاسلام باقری پور به مناسبت آغاز سال 1400
کتاب مجموعه اشعارباقری اینجا و اینجا مشاهده فرمائید
مژده یاران عیدِ نوروز آمده- بهرِ یاران بهترین روز آمده
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری آندروید
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebageri.apk
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری جاوا
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebageri.jar
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری html
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebagheri.htm
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری pdf
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebagheri.pdf
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، نوروزباستانی
ادامه مطلب را ببينيد
مژده یاران عیدِ نوروز آمده- بهرِ یاران بهترین روز آمده
یا مقلّب قلبِ ماها شادكن - یا مدبّرمملكت آباد كن
یا محوّل احسن الحالی عطا - كن به ما ما را زغم آزاد كن
یا مقلّب قلب من دردستِ توست - یامدبّر این دلم پابستِ توست
یا محوّل احسن الحالم بده - ازبدیها فارغ البالم بده
یا مقلّب قلبِ مارا نورده - حالِ ما بِه كن سری پرشورده
کن تو تدبیری که در لیل و نهار - حال قلبِ ما شود همچون بهار
سالِ ما هزاروچارصدهم گذشت
سالِ ما هزاروچارصدهم گذشت - گشت خرّم درّه و صحرا و دشت
آخر این سال شعبان آمده - گشت دنیا همچنان باغ بهشت
مردم ایران در این پایانِ سال - از خدا دارند اینَک یک سؤال
که به یُمنِ این ولادتها یِ نیک - دِه خدایا بر غم و محنت زوال
باقری خوشحال باش این روزها - هم تمامِ سالها نوروزها
اندر این اعیادِ شعبا نیّه ات - برکروناها شوی پیروزها
سروده شده ماه شعبان و پایان سال 1400
آمد بهار و دشت و دمن گشت سبزه زار
آمد بهار و دشت و دمن گشت سبزه زار - صنعِ خدا بدشت و دمن گشت آشكار
نقّاشِ چیره دستِ چنین تابلوی نفیس - با شد خدای جلَّ جلاله بزرگوار
او آفریده نقشِ چنینی دراین جهان - از ماه و مهروكهكشان و درّو صدف دردلِ بِحار
از آدمی و برّه وبزغاله وزطُیور - از كوه و دشت و دامن و انهار و جویبار
از باغ و راغ و زاغ و زغن،گلّه وشبان - ازكشت و زرع و رود و چمن،چشمه وچنار
باشد تمام صنعِ خدا، صانعِ حكیم - كایاتِ اوست بر در و دیوار آشكار
او بوده است مُصوّرِ ارحام مایشاء - ازمردو زن سفید و سیه ترك و هم تتار
تنها نه او مصوّرِ ما بوده در رحم - بل دستِ اوست گردش تصویرِ روزگار
او خالق است ولوح وقلم هم بدستِ اوست - صورتگراست و نقطهِ هستی است درمدار
بود و نبودِ عالمِ هستی زبودِ اوست - او خالق است و صانع و رب است كردگار
در دستِ اوست گردشِ افلاك وكائنات - با نظمِ اوست گردشِ این لیل و این نهار
گوید چو او كه كنون شب شود،شود - گوید چو او بایست، شود ایست برقرار
برهركسی كندچو نظر نان به روغن است - وز اخم و تَخمِ او چه سیاه است روزگار
خواهی اگر كه او بنماید تورا نظر - دربندِ بندگی بشو نه كه دربندِ الفرار
خواهی اگر بهشتِ خدا شو غلامِ او - وزنوكری حق مگر برسی دارِ اَلقرار
ای باقری عبادتِ حق شیوهِ تو باد - چون هست بندگی خدا تاجِ افتخار
فصل بهار آمد و عالم بهارشد
فصل بهار آمد و عالم بهارشد - دشت ودمن زلطف خداسبزه زارشد
نوروز و عید آمد وشد روزِ نو زنو - در روزِ نـو لبا سِ همه نـو نَـوارشد
آمدبهارورفت زمستان وماه دی - جشنِ بهار در همه جا برگزارشد
آمد بهار و روزی نو روز هم زنو - امروزِ بهتری برای همه افتخارشد
آمد بهارو فصل تلاش است وباغبان - با همّـتِ بلنـد واردِ میـدان كارشد
با همّت مضاعفِ ما اندر این بهار - شاداب كوی و برزن وشهرودیارشد
بایدكنیم كارمضاعف در این بهار - چون در بهار طبع وطبیعت به كارشد
با بیل وداس وتیشه وخودكار،كارزار - درباغ و راغ و مدرسه و كشتزارشد
آمدبهاروزنده زمین وزمانه گشت - سرفصلِ دیگری به دفتراین روزگارشد
دی رفت وفصل زمستان وگاه خواب - آمـد كنـو ن بهـار و گَهِ كار زارشد
آمد بهار و نفخه صوری دگر دمیـد - شدباغ وراغ زنده،زمین مَرغْزارشد
بشنوصدای چلچلكان رازكوه ودشت - درنغمه زاغ وقمری وكبك وهَزارشد
باشد به نغمه بلبلِ شیدا كنارِگل - درآه وناله صوتِ شُرشُرِهَرآبشارشد
درجست وخیزبرّه وبزغاله درچمن - چوپان به نی نوازدو مطرب به تارشد
درناله مرغ یا حق شب زنده داربین - گوید كه باقری زلطفَ حق اینك بهارشد
سروده شده درسال نو 1389
بكارم هسته ای را با امیدی
بهاراست وطبیعت گشته دركار - درختان،سبزه زاران گشته بیدار
بكارم هسته ای را با امیدی - كه دارد ازگل و میوه نویدی
دهم من آب و كود آن هسته یِ پاك - كه گردد زنده او اندر دلِ خاك
جوانه میزند در عیدِ نوروز - بروید از زمین بعدِ دو ده روز
شود سبزو شود آنگاه پویا - پس از آن راهِ رشدِ خویش جویا
شود شش ماهه و یكساله وانگاه - به او سر میزنم هر گاه و بیگاه
مراقب هستم ازآن نونهالم - شود چون كه جوان بر آن ببالم
گذارم قیمی من دركنارش - محافظ میشوم از برگ و بارش
شود چونكه دو سالش یا سه سالش - هویدا میشود رشدو كمالش
چو چار و پنج و شش سالی گذارد - درختی گشته بهرم میوه آرد
درخت بید و میوه یا سپیدار - تناور گشته و پر برگ و پر بار
به تابستان و گرما برگ و بارش - كند دعوت مدام از رهگذارش
اگر كه آن درختم میوه دار است - رود سویش زنی كه با وِیار است
بچینم حاصل این بوستانم - خورد از میوه یِ آن دوستانم
بلی جان برادر هست انسان - بسانِ هسته ای درخاك پنهان
زبهرِ رشد او بس رنج و بس غم - بباید خورد تا كه گردد آدم
بلی ای باقری با رنجِ بسیار - شود یك آدم ازنطفه پدیدار
ای شهیدانِ خدائی عیدتان بادا مبارك
ای شهیدانِ خدائی عیدتان بادا مبارك - راهیانِ كربلائی عیدتان بادا مبارك
اوّلین روزبهار است دشت وصحرالاله زاراست - سفرهِ هفت سین بیادِ این شهیدان افتخاراست
بهراستقلالِ دین و مملكت ازجان گذشتند - نامِ اللّهُ ومحمّد یاعلی باخون نوشتند
راهِ اسلام ومحمّد راهِ حق را طی نمودند - مَركبِ خودبینی و دنیاپرستی پَی نمودند
یك نظربرحضرتِ معبودو وجه اللّه نمودند - جان وتن قربانی دین وسبیل اللّه نمودند
شمعِ راهِ ما شدندوراهشان جاویدمانده - نامشان ویادشان برصفحه توحیدمانده
گرنبودی آن فداكاری و جانبازی آنان - نامِ استقلال و ایمان محومیگشتی زایران
ای شهیدان نامتان ویادتان بادا گرامی - باقری گوید شهیدان برشمابادا سلامی
کتاب مجموعه اشعارباقری اینجا و اینجا مشاهده فرمائید
مژده یاران عیدِ نوروز آمده
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری آندروید
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebageri.apk
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری جاوا
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebageri.jar
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری html
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebagheri.htm
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری pdf
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebagheri.pdf
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، نوروزباستانی
ادامه مطلب را ببينيد
آب زَنید راه را، چونکه نِگار میرَسَد
آب زَنید راه را، چونکه نِگار میرَسَد - به هَمرَهِ نگارِ ما، کنون بَهار میرَسَد
او که بُوَد رَبِیعِ این، اَنامِ، دَر عصر و زَمان - فَصلِ ربیع و فروِدین، فَصلِ بَهار میرَسَد
قَسَم بِه عَصر، کُو بُوَد، نَضرَةُ الاَیّامِ زَمان - خُرَّمِیُ و صَفا، از او، بِه روزگار میرَسَد
جارو بدستِ ما همه، مَحَلّه را کُنیم تمیز - تمیز و پاک باشه که نَک، زِ راه یار میرَسَد
قافله هایِ مَهدَوی، زِ مَکَّه تا مَشهدِ ما - گوش به فرمانِ ولی، زِ هَر دِیار میرَسَد
عید رَسَد، زِ رَه کنون، هَمرَهِ یارِ با صَفا - صدای دِل نشینِ او، چه با وَقار میرَسَد
بَعدِ نبی یکی یکی، یازده اِمام آمده - نوبتِ آخرینِ آن، هشت و چهار میرَسَد
گاهِ قِیامِ او بُوَد، فَصل بهار و فروِدین - با سبزه ها، شکوفه ها، به این دِیار میرَسَد
دَشت و دَمَن زِ مَقدَمَش، پُر شَوَد از گُل وگِیاه - به باغ و راغ و تاغ ها، شکوفه زار میرَسَد
فَرش بِه عَرش می رَسَد، فَقرو غِنا به هَم رسد - اَز او بِه شوره زارها، سبزه به بار میرَسَد
سیصدوسیزده مُعِین، آماده از برایِ اوست - آماده باش میدهند، سَنجَقِ یار میرسد
زِ بَهرِ یارِیَش تُو هَم، عَهد بِبَند و یار باش - نَشین کنون تو در رَهَش، که تَک سَوار میرَسَد
وای بِه حالِ مِلَّتی، که بارِ ذِلَّتی کَشَد - عِزَّتِ ما به دولَتَش، به اِفتِخار میرَسَد
هَر صُبحِ جُمعه عاشقان، بِخوان دعایِ نُدبه را - کُن لِوَلِیِّکَ بِخوان ، بگوکه یار میرَسَد
نَضرَةُ الاَیّام، بُوَد، مَهدِیِ مَوعُودِ زَمان - روزِ ظُهُور، باقری، فَصلِ بهار میرَسَد
سروده شده نوروز ۱۴۰۲ تو سط حجت الاسلام باقری پور
در زیارت آقا امام زمان(عج) به نقل از سید بن طاووس می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام، یعنی : سلام بر بهار مردمان و خرمی روزگاران، یا : سلام بر بهار اهل عالم و صفا و شادى بخش روزگار»
اَلسَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِيدِ وَ الْعَالِمِ الَّذِي عِلْمُهُ لاَ يَبِيدُ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى خَلَفِ السَّلَفِ وَ صَاحِبِ الشَّرَفِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى حُجَّةِ الْمَعْبُودِ وَ كَلِمَةِ الْمَحْمُودِ ، السَّلاَمُ عَلَى مُعِزِّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلِّ الْأَعْدَاءِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى وَارِثِ الْأَنْبِيَاءِ وَ خَاتِمِ الْأَوْصِيَاءِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى السَّيْفِ الشَّاهِرِ وَ الْقَمَرِ الزَّاهِرِ (وَ النُّورِ الْبَاهِرِ) ، اَلسَّلاَمُ عَلَى شَمْسِ الظَّلاَمِ وَ بَدْرِ (الْبَدْرِ) التَّمَامِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّامِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى صَاحِبِ الصَّمْصَامِ وَ فَلاَّقِ الْهَامِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى الدِّينِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ اَلْمُنْتَهِي إِلَيْهِ مَوَارِيثُ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَدَيْهِ مَوْجُودٌ آثَارُ الْأَصْفِيَاءِ ، (اَلسَّلاَمُ عَلَى) الْمُؤْتَمَنِ عَلَى السِّرِّ وَ الْوَلِيِّ لِلْأَمْرِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ وَ يَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً وَ يُمَكِّنَ لَهُ وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنِينَ ، اَشْهَدُ يَا مَوْلاَيَ أَنَّكَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ آبَائِكَ أَئِمَّتِي وَ مَوَالِيَّ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ ، اَسْأَلُكَ يَا مَوْلاَيَ أَنْ تَسْأَلَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي صَلاَحِ شَأْنِي وَ قَضَاءِ حَوَائِجِي وَ غُفْرَانِ ذُنُوبِي وَ الْأَخْذِ بِيَدِي فِي دِينِي وَ دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي لِي وَ لِإِخْوَانِي وَ أَخَوَاتِيَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ كَافَّةً إِنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ .
پس بجا آور نماز زيارت را دوازده ركعت بعد از هر دو ركعت سلام دهد و تسبيح زهرا عليها السلام بگويد و هديه كند بسوى آن حضرت و چون از نماز زيارت فارغ شدى بگو :
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى حُجَّتِكَ فِي أَرْضِكَ وَ خَلِيفَتِكَ فِي بِلاَدِكَ ، اَلدَّاعِي إِلَى سَبِيلِكَ ، وَ الْقَائِمِ (بِقِسْطِكَ وَ الْفَائِزِ بِأَمْرِكَ ، وَلِيِّ الْمُؤْمِنِينَ ، وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ ، وَ مُجَلِّي الظُّلْمَةِ ، وَ مُنِيرِ الْحَقِّ) ، وَ الصَّادِعِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ الصِّدْقِ ، وَ كَلِمَتِكَ وَ عَيْبَتِكَ وَ عَيْنِكَ فِي أَرْضِكَ ، اَلْمُتَرَقِّبِ الْخَائِفِ ، اَلْوَلِيِّ النَّاصِحِ ، سَفِينَةِ النَّجَاةِ ، وَ عَلَمِ الْهُدَى ، وَ نُورِ أَبْصَارِ الْوَرَى ، وَ خَيْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَ ارْتَدَى ، وَ الْوِتْرِ الْمَوْتُورِ ، وَ مُفَرِّجِ الْكَرْبِ ، وَ مُزِيلِ الْهَمِّ ، وَ كَاشِفِ الْبَلْوَى ، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِينَ وَ الْقَادَةِ الْمَيَامِينِ مَا طَلَعَتْ كَوَاكِبُ الْأَسْحَارِ وَ أَوْرَقَتِ الْأَشْجَارُ وَ أَيْنَعَتِ الْأَثْمَارُ وَ اخْتَلَفَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ غَرَّدَتِ الْأَطْيَارُ ، اَللَّهُمَّ انْفَعْنَا بِحُبِّهِ وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِهِ وَ تَحْتَ لِوَائِهِ ، إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
ولادت باسعادت حضرت باب الحوائج على اصغر (ع) در این روز واقع شده است. پدر بزرگوارش امام حسین (ع) و مادر والامقامش حضرت رباب دختر امرء القیس کلبى است. نام شریف آن حضرت عبدالله مشهور به على اصغر است. لقب شریفش باب الحوائج، رضیع، مذبوح من الاذن الى الاذن است
به گفته بعضی، علیاصغر و عبدالله دو تن بودهاند و هر دو در واقعه کربلا شهید شدهاند.[مطالب السئول، ۱۴۱۹ق، ص۲۵۷]
در زیارت ناحیه مقدسه با عبارت «أَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیعِ الصَّغیرِ؛ سلام بر آن شیرخوار کوچک» به او سلام داده شده است.
امام حسین(ع) در حال سخن گفتن با لشکریان عمر بن سعد بود، یکی از اطفالش را دید که از تشنگی میگرید، او را روی دست گرفت و گفت: «ای جماعت! اگر به من رحم نمیکنید، پس به این کودک شیرخوار رحم کنید». مردی از سپاه کوفه تیری بر گلویش زد و آن کودک را به شهادت رساند.[تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۲۷]
براساس گزارش یعقوبی روز عاشورا هنگامی که یاران امام به شهادت رسیدند کودکی از فرزندان امام که تازه چشم به دنیا گشوده بود را نزد امام آوردند و امام در گوش او اذان گفت و در حال برداشتن کام او بود که ناگهان تیری برگلوی کودک نشست و سر او را برید امام تیر را از گلوى کودک کشید و او را به خونش آغشته مى ساخت و مى گفت: «و الله لأنت اکرم على الله من الناقة، و لَمحمدٌ اکرم على الله من الصالح: به خدا سوگند که تو از ناقه صالح بر خدا گرامى تر هستی و محمد هم از صالح بر خدا گرامى تر است.» سپس آمد و او را پهلوى فرزندان و برادرزادگان خود نهاد، سپس بر آنان حمله برد.» [تاریخ یعقوبی، نشر دارصادر، ج۲، ص۲۴۵]
در کتاب منتهی الامال درباره این واقعه چنین گزارش شده است: سید حیدر آملی در شعری که در رثای علی اصغر سروده این صحنه را به تصویر کشیده است : و مُنعطفٍ أهوي لتقبيل طفله- فَقبّل منه قبله السهمُ مَنحرا . برای بوسیدن طفل خود خم شد اما تیر پیش از وی بر گلوگاه او بوسه داد. [دمع السجوم، ۱۳۷۴ق، ص۱۸۶]
این بیت شعر در ارتباط این قسمت از مقتل علی اصغر(ع) معروف است که معمولا روضه خوانان می خوانند : ز ضرب تیر چنان دست وپای خود گم کرد - که خواست گریه کند در عوض تبسم کرد.
امام حسین(ع)، پس از اصابت تیر به گلوی فرزندش، دست خود را زیر گلوی او گرفت و چون پر از خون شد، آن را به سوی آسمان پاشید و فرمود: «هَوَّنَ علَیّ ما نزَل بی أنّه بعین الله؛ آنچه این سختیها را برایم آسان میسازد این است که همه در محضر خداست».[اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۷]
از امام باقر(ع) نقل شده است که از آن خون قطرهای به زمین بازنگشت.[ابومخنف، مقتل الحسین، ۱۳۹۸ق، ص۱۷۳]
همچنین گفته شده است که امام با مشاهده این واقعه گریست و فرمود: «پروردگارا! تو خود میان ما و این مردم داوری فرما که ما را دعوت کردند تا یاریمان کنند؛ اما ما را کشتند».[تذکره الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۲۷]
به گزارش سبط بن جوزی، در این هنگام ندایی از آسمان شنیده شده که «او را واگذار- ای حسین - که شیردهندهای (دایه) او را در بهشت شیر میدهند».[تذکره الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۲۷]
برخی نیز نوشتهاند که امام پس از شهادت فرزندش، او را با خون گلویش آغشته کرد و فرمود: «به خدا قسم تو از ناقه صالح نزد خدا گرامیتری و پیامبر(ص)، نزد خدا از صالح(ع) گرامیتر است؛[تاریخ یعقوبی، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۱۸۲]
خدایا اگر امروز فتح و نصرت خویش را از ما بازداشتهای، آن را در چیزی که برای ما بهتر است قرار ده».[مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۴۴۸]
امروزه در بین الحرمین کربلا محلی به نام مقام علی اصغر(ع) هست که منسوب به محل شهادت اوست و برخی زائران آن محل را زیارت میکنند.
بنابر نقلی امرؤالقیس سه فرزند خود را از فرط علاقه و ارادت به حضرت علی(ع) به عقد ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درآورد.[انساب الاشراف، ۱۴۱۷ ق، ج۲، ص۱۹۵ ، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ ق، ج۶۹، ص۱۱۹]
رباب دو فرزند از امام حسین(ع) داشت، یکی سکینه و دیگری عبدالله. عبدالله(علی اصغر) در روز عاشورا در حالی که کودکی بیش نبود، در آغوش پدرش به شهادت رسید.[ الارشاد، ۱۴۱۴ ق، ج۲، ص۱۳۵]
بر اساس شواهدی که نقل شده است، رباب در کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت. گفته شده که او شهادت علی اصغر(ع) در آغوش پدر را نظارهگر بود.[اعیانالشیعة، ۱۴۲۱ ق، ج۶، ص۴۴۹]
ابن کثیر دمشقی میگوید: او در کربلا همراه حسین(ع) بود و هنگامی که حسین کشته شد، بسیار بیتابی میکرد.[البدایة و النهایة، ۱۴۰۸ ق، ج۸، ص۲۲۹]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
چهار مصراعیهای ولادت حضرت علی اصغر
سَر زَدَه ماهِ رَجَب نُورِ جَمالِ اصغری - او که هست سربازی از آل و تبارِ حیدری
می زَنَد خَنده رُبابه بَر رُخِ چون ماهِ او - هَم حُسین خوشحال اَز اینکه آمد اورا یاوَری
غَرقَه دَر اَمواجِ شادی شُد رُباب و هَم حُسین - چونکه آمَد دَر رَجَب اَز بَهرِ آنان نُورِ عَین
جانِ هَر جانانه را بِنگَر در آغوشِ رباب - دِلبَری از دِلبَران را در بَغَل دارد حُسین
شُد حسین خوشحال، که اَصغر آمده پورِ رُباب - می درخشد در دِلِ شَب رویِ او چون آفتاب
او بُوَد بابُ الحوائِج گرچه در گهواره است - هم شفیعِ شیعیانِ جَدِّ خود روزِ حساب
کودکی آمد به دنیا که بُلند آوازه اَست - دَر کتابِ کربلا، او هَمچِنان شیرازه اَست
کربلا پاینده اَز خَونِ گَلویِ او بُوَد - یادِ مُحسن در دِیارِ کربلا هَم تازه است
تو، بِه دنیا آمدی اصغرکه تا اُلگو شَوِی - تا در آغوشِ پِدر سَرخوش زِجامِ هُو شَوِی
تو به دنیا آمدی، شش ماهگی شَیدا شَوِی - تا که با خونِ گلویِ نازُکَت خوشبو شَوِی
شادَم اِینَک مَن که حَیرانِ عَلِیِّ اَصغرم - جشنِ میلاد است و مهمانِ عَلِیِّ اَصغرم
دَر فَضایِ مجلسِ شادی نَسیمِ عطرِ اوست - سَرخوشَم که اینَک غَزَلخوانِ عَلِیِّ اَصغرم
آمَده طِفلِ حسین تا بَهرِ ما کاری کُنَد - عِشقِ خود را بَر دِلِ ما عاشقان جاری کُنَد
آمده اَصغَر که با قُنداقه یِ خونینِ خُود - دَر جِهاد کَربلا، اَز دینِ حَق یاری کُنَد
اَصغر اَی شَهزاده یِ شِش ماهه یِ نیکو لقا - ای دو دَستِ کوچکِ تو بَهرِ ما مُشکل گُشا
گرچه نامت هَست اَصغر، لیک تُو خود اَکبری - گرچه تو شِشماهه ای، شَصت ماهَه ها را رَهنما
لَعلِ لبهایَت علی اصغر عَجَب بوسیدنی است - خنده هایِ اصغری اَت دلنشین و دیدنی است
رشتۀ قنداقه اَت، اَندَر یَدِ حبل المتین - چوبه های مَهدِ تو، اَرکانِ اِسلامِ نَبِی است
در مِیان کوچه ای از کوچه های کَربَلا - هَست یِک گهواره ای بر اَصغرِ نیکو لَقا
نیک اَگَر بینی بُوَد گهواره جُنبانَش حُسین - تا قِیامت همچنان گهواره اش باشد بِپا
مَهدِ اَصغَر شُد مِدال دوشِ بابا دَر جَهان - هَست یک شِش ماهه سَرداری مِیانِ افسران
باقری، در کوچه هایِ کربلا گهواره ای است - یاد کن آنجا زِ عاشورا و ظُلمِ ظالِمان
سروده شده ماه رجب ولادت حضرت علی اصغر علیه السلام آخر زمستان 1401
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
میلادِ عَلِیِّ اصغر و نورِ دِلِ فاطمه است - فرزندِ رباب و هَم نبیره یِ فاطمه است
صدحیف که مادرِ بزرگ خود ندیده اصغر - اصغر مُتَوَلِّد شده یِ ندیده یِ فاطمه است
***
ماهِ رجب خدا دوباره علی آفریده است - دَر خانه یِ حسین، که بَهرِ حسین نُورِ دیده است
نامَش عَلی و اَصغر و دَر رُتبه اکبر است - چشمِ فَلَک نظیر و مِثالَش ندیده است
***
نهالِ آرزویِ یوسفِ زهرا نِگَر کِه اینَک بَر آوردَه - عَروسِ فاطمه اَز بَهرِ او اِینَک عَلِیِّ اَصغَر آوردَه
بِدشتِ کربلا، این طِفل تنها مُهرِ طومارِ حسینیهاست - که رنگین مُهرِ طومارَش بِخونِ حَنجَر آوردَه
***
ولادت باسعادت حضرت باب الحوائج على اصغر (ع) در این روز واقع شده است. پدر بزرگوارش امام حسین (ع) و مادر والامقامش حضرت رباب دختر امرء القیس کلبى است. نام شریف آن حضرت عبدالله مشهور به على اصغر است. لقب شریفش باب الحوائج، رضیع، مذبوح من الاذن الى الاذن است
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
وبلاگ اشعارباقری
وبلاگ اشعار باقری
حاوی سروده ها در کتاب مجموعه اشعار باقری است
اشعار سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمد باقری پور از سال 1357 تا کنون
برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
http://hedayat.blogfa.com/category/307
فهرست اشعار موجود در وبلاگ
مقدمه *** اشعارگوناگون *** اشعارحضرت محمد«ص» *** اشعارحضرت زهرا«س» *** اشعارفاطمیه *** اشعارامام علی«ع» *** اشعارامام حسن«ع» *** اشعارامام حسین«ع» *** اشعارحضرت عباس *** اشعارحضرت زینب *** اشعارام البنین *** حضرت معصومه *** اشعارمحرم وصفر *** اشعارامام سجاد«ع» *** اشعارامام باقر«ع» *** اشعارامام صادق«ع» *** اشعارامام کاظم«ع» *** اشعارامام رضا«ع» *** اشعارامام جواد«ع» *** اشعارامام هادی«ع» *** اشعارامام عسکری«ع» *** اشعارامام زمان«ع» *** اشعارازدواج وعروسی *** اشعارعتبات *** یحیی بن زیدمیامی *** سردارسلیمانی *** ایران باکرونا *** ماه رمضان *** هفته دفاع مقدس *** دهه فجر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - یا اِمامِ زمانِ انس وجان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای اِمامِ همه در این دَوران
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که طالع شُدی مَهِ شعبان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای جَهان از تو گَشته آبادان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که بر دردها تویی درمان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای به دُنیا تو بهترین اِنسان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که نَوکَر بِتُو هَمَه شاهان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که در انتظارِ تو مَظلومان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که باشی پَناهِ مَحرومان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که باشد جَهان زِ تو خُرَّم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای جهان بی تو هَست دَر ماتَم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای تو آینده یِ جهانِ مَنِی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای تو بِهتر زِ پیر و هَم جَوانِ مَنِی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای عِدالت دَر اِنتظارِ تو هَست
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که قرآن و دِین شِعارِ تو هَست
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که روزِ قِیام آماده است
باقری گوید: اَلسَّلامُ عَلَیکَ - یاوَرَت در قِیام و اِستادَه است
سروده شده ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه آخر زمستان 1401
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
سلامِ ما به مَهدِی
سَلامِ ما به مَهدِی، سلامِ ما به مَهدِی - سَلامِ ما به مَهدِی، سَلامِ ما به مَهدِی
سَلامِ ما به مَهدِی، بِه آن اِمامِ دَوران - به آنکه هَست دائِم، پَیِ نِجاتِ اِنسان
سَلامِ ما به آنکه، نیمه یِ ماهِ شَعبان - طالِع شُده سَحرگَه، همچون خوری دِرَخشان
سَلامِ ما به آنکه، حَکیمه نیمه یِ شَب - خَبَر شُد از وُجودَش خَندَه نهاد بَر لَب
سَلامِ ما به آنکه، گَشت چو فَجر طالِع - سَحَر نَمُود رَوشَن، جَهان چو بَرقِ لامع
سَلامِ ما به آنکه، زُو عَسکری شُده شاد - نَرجِس شده است، خُرَّم، سامِرّه گشت آباد
سَلامِ ما به آنکه، یازده اِمامِ شیعه - گشتند جُملَگی شاد، هَم صاحِبِ شَریعة
سَلامِ ما به آنکه، مُلک و مَلَک شُده شاد - هَم شَهرِ سامِرا شُد، خُرَّم و سَبز و آباد
سَلامِ ما به آنکه، سَرداب جایگاهش - دَر سُرِّ مَن رای شُد، سامِرّه بارگاهش
سَلامِ ما به آنکه، در اِنتِظار باشد - در اِنتِظارِ روزی، کَز او بهار باشد
سَلامِ ما به آنکه، اَوصافِ او به قُرآن - تَحریر و ضَبط گشته، با وَحیِ پاکِ یزدان
سَلامِ ما به مَهدِی، مَوعُودِ کُلِّ اَدیان - این وَعده ای است برحَق، از سویِ حَیِّ سُبحان
در بَیتِ عَسکَری شُد، جَشن و سُرور برپا - سامرّه تا مدینه، سُرور شد مُهَیّا
دویست وپنجاه وپنج، سالِ ولادتِ اوست - دویست وشصتِ هجری، سال اِمامتِ اوست
بِبِین حکیمه خاتون، عَمّه یِ عسکری را - گرفته اَندر آغوش، یگانه دلبری را
دَر لَحظه یِ ولادت، دیدند بی مَحابا - نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ، خوانَد بَرایِ بابا
نِگاه کُن به نَرجِس، چگونه شاد باشد - که طِفلِ او اِمامِ، کُلِّ عِباد باشَد
چو زاده شُد ز مادَر، بِگُفت او شَهادَت - شَهادَتَین گفت او، به لَحظه یِ ولادت
عِطرِ تلاوتی را، از آن لبانَش اَفشاند - نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ، عَلَى الَّذِينَ، را خواند
مُلک و مَلَک شُده شاد، زمین شُده است آباد - مُنتَظِران در این شب، اَز غَم و غُصّه آزاد
طاووس اَهلِ جَنّت، مَهدی اِمامِ ماهاست - او خاتَم الاَئِمّه، محفوظ از بلاهاست
مَهدِی اَمان برایِ، اَهلِ زمین به دُنیاست - همچون ستاره ها که، اَمانِ آسمانهاست
ما مُنتَفِع زِ مَهدِی، هستیم همچوخورشید - او هَمچو خُور به دِلها، شبهایِ تار تابید
ظُهُورِ مَهدِیِ ما، باشد بِروزِ نوروز - بَعد اَز ظُهُور گَردَد، مَهدی بِه کُفر پیروز
دَر روزِ ماهِ نوروز، دَر آرزویِ دیدار – باشیم، ما مُحِبّان بَر دیدنِ رُخِ یار
مُنتَظِرِ ظُهورَش، بهتر زِ هَر کسی هَست - مُخالِفِ مَهدَوی دَجّالِ نا کَسِی هست
غَرقِ سُرور اِمشَب، چون سُرِّ من رَآی شُد - دَر عرشِ ایزدی هَم، جَشنی دِگَر بِپا شُد
وَالعَصر هست سوگند، بر پیشوایِ دوران - در وَصفِ مَهدِیِ ما، با هَمرهان و یاران
نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ، مُستَضعفینِ عالَم - روزِ ظُهورِ مَهدِی، پایان پذیرَد این غَم
عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ، یارانِ پاکِ مَهدی - آنانکه با اِمامِ، خود بسته اَندعَهدی
این وَعدَه یِ خدایی است، بر مُؤمنینِ صالِح - آنان خلیفه یِ حق، باشند جُمله فاتِح
بر آن اِمامِ غائِب، میآورند ایمان - این گفته خدائی است، در آیه ای زِ قُرآن
گَردند آزِمایش، یارانِ مَهدِیِ ما - با خَوف و جُوع و تَرس و اَقسامی از بَلایا
یارانِ خوبِ مَهدی، با صَبر و اِستِقامَت - با پایمردِیِ خود، باشند با شَهامَت
سیصدوسیزده یار، به گِردِ او دَر آیند - سُرودِ آزادِیِ، مُستَضعفین سُرایند
چونکه کُنَد ظُهُور آن، آقا، اِمامِ قائِم - میگیرَد اِنتِقامِ مظلوم را زِ ظالِم
دنیا به گِرد مَهدِی، گَردَد بِسان پَرگار - پُر گَردد اَز عِدالت، دُنیایِ تیره وَ تار
با حَضرَتَش شَوَد دَفع، هَر آفت و بَلایی - هَم دَفع و رَفع گَردَد، هر گونه ابتلایی
بَهرِ ظُهُورِ مَهدِی، کُنیم دُعا فراوان - روزِ ظُهورِ مَهدِی، بَر ما بِگردَد آسان
سَلامِ ما به آنکه، یارانِ دِلرُبایَش - چون پاره هایِ آهن، اِستاده اَند بَرایَش
قُوّامِ لَیل باشند، صُوّامِ در نَهارَند - قَوِی تَرینِ یاران، دَر عَصر و روزگارند
آن یاورانِ مهدی، چون اهلِ بَدر باشند - چون یاورانِ طالوت، سینه سِتَبر باشند
همچون لُیوثِ غُرّان، در بیشه در کمین اند - آماده یِ شکارِ، سُفیانِیِ لعین اند
روزی که گَردَد، آن روز، روزِ ظُهورِ مَهدِی - روشَن شَوَد جهانی، اَز مِهر و نُورِ مَهدِی
ای باقری اُمید اَست، آنروز زنده باشیم - در سایه سارِ مَهدی، شاد و فرخنده باشیم
سروده شده ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه آخر زمستان 1401
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
سلامِ ما به مَهدِی
سَلامِ ما به مَهدِی، سلامِ ما به مَهدِی - سَلامِ ما به مَهدِی، سَلامِ ما به مَهدِی
سَلامِ ما به مَهدِی، بِه آن اِمامِ دَوران - به آنکه هَست دائِم، پَیِ نِجاتِ اِنسان
سَلامِ ما به آنکه، نیمه یِ ماهِ شَعبان - طالِع شُده سَحرگَه، همچون خوری درخشان
سَلامِ ما به آنکه، حَکیمه نیمه یِ شَب - خَبَر شُد از وُجودَش خَندَه نهاد بَر لَب
سَلامِ ما به آنکه، گَشت چو فَجر طالِع - سَحَر نَمُود رَوشَن، جَهان چو بَرقِ لامع
سَلامِ ما به آنکه، زُو عَسکری شُده شاد - نَرجِس شده است، خُرَّم، سامِرّه گشت آباد
سَلامِ ما به آنکه، یازده اِمامِ شیعه - گشتند جُملَگی شاد، هَم صاحِبِ شَریعة
سَلامِ ما به آنکه، مُلک و مَلَک شُده شاد - هَم شَهرِ سامِرا شُد، خُرَّم و سبز و آباد
سَلامِ ما به آنکه، سرداب جایگاهش - دَر سُرِّ مَن رای شُد، سامِرّه بارگاهش
سَلامِ ما به آنکه، در اِنتِظار باشد - در اِنتِظارِ روزی، کَز او بهار باشد
سَلامِ ما به آنکه، اَوصافِ او به قُرآن - تَحریر و ضَبط گشته، با وَحیِ پاکِ یزدان
سَلامِ ما به مَهدِی، مَوعُودِ کُلِّ اَدیان - این وَعده ای است برحَق، از سویِ حَیِّ سُبحان
در بَیتِ عَسکَری شُد، جَشن و سُرور برپا - سامرّه تا مدینه، سُرور شد مُهَیّا
دویست وپنجاه وپنج، سالِ ولادتِ اوست - دویست وشصتِ هجری، سال اِمامتِ اوست
بِبِین حکیمه خاتون، عَمّه یِ عسکری را - گرفته اَندر آغوش، یگانه دلبری را
دَر لَحظه یِ ولادت، دیدند بی مَحابا - نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ، خوانَد بَرایِ بابا
حکیمه(س) میگوید: [بعد از آنکه امام زمان(عج) به دنیا آمد] دیدم ولىّ خدا صلوات اللَّه علیه سجده میکند. او را برداشتم و در دامن خود گذاردم دیدم پاک و پاکیزه است. ابومحمد [امام حسن عسگری(ع)] صدا زد عمه! فرزندم را بیاور! او را نزد پدرش بردم. حضرت نور دیده اش را گرفت و زبان مبارک بر وى چشمهاى او مالید تا دیده گشود، سپس زبان در دهان و گوشهاى طفل نهاد و او را در دست چپ گذارد و بدین گونه ولىّ خدا در دست پدر نشست. آنگاه دست بر سر او کشید و فرمود: فرزند! بقدرت الهى با من سخن بگو! آن نوزاد عزیز گفت: اَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُون «الغیبة طوسی، ص184»
نِگاه کُن به نَرجِس، چگونه شاد باشد - که طِفلِ او اِمامِ، کُلِّ عِباد باشَد
چو زاده شُد ز مادَر، بِگُفت او شَهادَت - شَهادَتَین گفت او، به لَحظه یِ ولادت
قالت حکیمة: قرأت على أمه نرجس وقت ولادته، التوحید و القدر و آیة الکرسی، فأجابنی من بطنها بقراءتی، ثم وضعته ساجداً إلى القبلة فأخذه أبوه و قال انطق بإذن الله، فتعوذ و سمى، وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ* وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ «الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم ج2،ص 209»
عِطرِ تلاوتی را، از آن لبانش اَفشاند - نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ، عَلَى الَّذِينَ را خواند
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «قصص ۵»
مُلک و مَلَک شُده شاد، زمین شُده است آباد - مُنتَظِران در این شب، اَز غَم و غُصّه آزاد
طاووسِ اَهلِ جَنّت، مَهدی اِمامِ ماهاست - او خاتَم الاَئِمّه، محفوظ از بلاهاست
قال رسول الله صلى الله عليه و آله: اَلمَهدِيُّ طاوُوسُ أهلِ الجَنَّةِ «بحار الأنوارج۵۱ ص۹۱»
مَهدِی اَمان برایِ، اَهلِ زمین به دُنیاست - همچون ستاره ها که، اَمانِ آسمانهاست
امام مهدى عليه السلام : إنّي أمانٌ لأِهلِ الأرضِ كَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لأِهلِ السَّماءِ «بحارالأنوارج78ص 380»
ما مُنتَفِع زِ مَهدِی، هستیم همچوخورشید - او هَمچو خُور به دِلها، شبهایِ تار تابید
امام مهدي عليه السلام : مّا وَجهُ الاِنتفاعِ بِي في غَيبَتي فَكَالاِنتِفاعِ بِالشَّمسِ إذا غَيَّبَها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ
ظُهُورِ مَهدِیِ ما،باشد بِروزِ نوروز - بَعد اَز ظُهُور گَردَد، مَهدی بِه کُفر پیروز
دَر روزِ ماهِ نوروز، دَر آرزویِ دیدار – باشیم، ما مُحِبّان بَر دیدنِ رُخِ یار
مُنتَظِرِ ظُهورَش، بهتر زِ هَر کسی هَست - مُخالِفِ مَهدَوی دَجّالِ نا کَسِی هست
أبي عبدالله علیه السلام : يَوْمُ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِی يَظْهَرُ فِيهِ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ وُلَاةَ الْأَمْرِ وَ يُظْفِرُهُ اللَّهُ تَعَالَى بِالدَّجَّالِ فَيَصْلِبُهُ عَلَى كُنَاسَةِ الْكُوفَةِ وَ مَا مِنْ يَوْمِ نَيْرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فِيهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَيَّامِنَا حَفِظَتْهُ الْفُرْسُ وَ ضَيَّعْتُمُوه «بحارالأنوارج52 ص 308 »
امام سجّادعليه السلام : اَلمُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أفضَلُ أهلِ كُلِّ زَمانٍ «بحارالأنوارج52 ص122»
غَرقِ سُرور اِمشَب، چون سُرِّ من رَآی شُد - دَر عرشِ ایزدی هَم، جَشنی دِگَر بِپا شُد
وَالعَصر هَست سوگند، بر پیشوایِ دوران - در وَصفِ مَهدِیِ ما، با هَمرهان و یاران
وَالْعَصْرِإِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍإِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ«سوره عصر»
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ قَالَ (علیه السلام) الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف)«تفسیراهل بیت علیهم السلام ج۱۸ص۳۶۸، بحارالأنوارج۲۴ ص۲۱۴، بحارالأنوارج۶۴ ص۵۹، بحارالأنوارج۶۶ ص۲۶۸،کمال الدین ج۲ص۶۵۶»
نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ، مُستَضعفینِ عالَم - روزِ ظُهورِ مَهدِی، پایان پذیرَد این غَم
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «قصص ۵»
عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ، یارانِ پاکِ مَهدی - آنانکه با اِمامِ، خود بسته اَندعَهدی
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ «انبیاء ۱۰۵»
این وَعدَه یِ خدایی است، بر مُؤمنینِ صالِح - آنان خلیفه یِ حق، باشند جُمله فاتِح
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ... «نور ۵۵»
بر آن اِمامِ غائِب، میآورند ایمان - این گفته خدائی است، در آیه ای زِ قُرآن
اَلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ «بقره1»
گردند آزِمایش، یارانِ مَهدِیِ ما - با خَوف و جُوع و تَرس و اَقسامی از بَلایا
وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ... «بقره ۱۵۵»
یارانِ خوبِ مَهدی، با صَبر و اِستِقامَت - با پایمردِیِ خود، باشند با شَهامَت
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «آل عمران ۲۰۰»
سیصدوسیزده یار، به گِردِ او دَر آیند - سُرودِ آزادِیِ، مُستَضعفین سُرایند
امام باقرعليه السلام : يَظهَرُ في ثَلاثِمِأةِ و ثَلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً... رُهبانٌ بِاللَّيلِ اُسدٌ بِالنَّهارِ «الفتن ابن حمّادج1ص 345»
چونکه کُنَد ظُهُور آن، آقا، اِمامِ قائِم - میگیرَد اِنتِقامِ مظلوم را زِ ظالِم
امام حسين عليه السلام : يَظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَيَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ «إثباة الهداة ج7 ص 138»
دنیا به گِرد مَهدِی، گَردَد بِسان پَرگار - پُر گَردد اَز عِدالت، دُنیایِ تیره وَ تار
امام مهدي عليه السلام : أنَا الَّذي أملأُها عَدلاً كَما مُلِئَت جَوراً «بحارالأنوارج۵۲ص۲»
امام حسين عليه السلام : إذا قامَ قائِمُ العَدلِ وَسِعَ عَدلُهُ البِرَّ و الفاجِرَ «المحاسن ج۱ص۱۳۴»
با حَضرَتَش شَوَد دَفع، هَر آفت و بَلایی - هَم دَفع و رَفع گَردَد، هر گونه اِبتلایی
امام مهدي عليه السلام : أنا خاتِمُ الأوصِياءِ ، بي يُدفَعُ البَلاءُ مِن أهلي و شيعَتي «کمال الدین ج۱ص۴۴۱ ح۱۲، الغیبة ص۲۴۶ح۲۱۵، بحارالانوار، ج۵۲ ص۳۰ح۲۵»
امام سجّاد عليه السلام :إذا قامَ قائِمُنا أذهَبَ اللّهُ عَن شيعَتِنَا العاهَةَ و جَعَلَ قُلوبَهُم كزُبَرِ الحَديدِ «الخصال ج۲ ص۵۴۱»
بَهرِ ظُهُورِ مَهدِی، کُنیم دُعا فراوان - روزِ ظُهورِ مَهدِی، بَر ما بِگردَد آسان
امام مهدي عليه السلام : أكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجيلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم «کمال الدین ج۱ص۴۸۵ح۴، الغیبة ص۲۹۲-۲۹۳ح۲۴۷، احتجاج ج۲ ص۲۸۴، اعلام الوری ج۲ ص۲۷۲،کشف الغمة ج۳ص۳۴۰ ،الخرائج والجرائح ج۳ص۱۱۱۵، بحارالانوار ج۵۳ ص۱۸۱ ح۱۰»
سَلامِ ما به آنکه، یارانِ دِلرُبایَش - چون پاره هایِ آهن، اِستاده اَند بَرایَش
امام صادق علیه السلام : رِجَالٌ کأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ اَلْحَدِیدِ لاَ یشُوبُهَا شَک فِی ذَاتِ اَللَّهِ اشدّ مِنَ الحَجَر لَو حَمَلُواعَلَی الجِبالِ لَاَزالُوها «بحارالانوارج۵۲ ص۳۰۸»
قُوّامِ لَیل باشند، صُوّامِ در نَهارَند - قَوِی تَرینِ یاران، دَر عَصر و روزگارند
لَهـُمْ فـی اللَّیلِ اَصْواتٌ کَاَصْواتِ الثَّواکِلِ حُزْناً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ، قُوّامٌ بِاللَّیْلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ کَاَنَّما دَاءْبُهَمْ دَاءْبُ واحِدٌ: (یوم الخلاص، ص ۲۲۲)
آن یاورانِ مهدی، چون اهلِ بَدر باشند - چون یاورانِ طالوت، سینه سِتَبر باشند
عن ابى عبد الله عليه السلام : ... فإذا كان الامر يصل إليه اعانه الله بثلثمائه وثلثة عشر ملكا بعدد اهل بدر «بصائر الدرجات جلد1ص460»
الزام الناصب فی الخطبة التی خطبها «امیرالمؤمنین علیه السلام» فی البصرة المعروفة بخطبة البیان : ...ألا و إنّ المهدی أحسن الناس خلقا و خلقة ثمّ إذا قام تجتمع إلیه أصحابه علی عدّة أهل بدر و أصحاب طالوت و هم ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا کلّهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم مثل زبر الحدید...
«الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب عجل الله تعالی فرجه الشریف نویسنده : الیزدي الحائري، علي جلد2 ص 165»
همچون لُیوثِ غُرّان، در بیشه در کمین اند - آماده یِ شکارِ، سُفیانِیِ لعین اند
روزی که گَردَد، آن روز، روزِ ظُهورِ مَهدِی - روشَن شَوَد جهانی، اَز مِهر و نُورِ مَهدِی
ای باقری اُمید اَست آنروز زنده باشیم - در سایه سارِ مَهدی شاد و فرخنده باشیم
آیات و روایاتی ی که در شعر آمده است :
حکیمه(س) میگوید: [بعد از آنکه امام زمان(عج) به دنیا آمد] دیدم ولىّ خدا صلوات اللَّه علیه سجده میکند. او را برداشتم و در دامن خود گذاردم دیدم پاک و پاکیزه است. ابومحمد [امام حسن عسگری(ع)] صدا زد عمه! فرزندم را بیاور! او را نزد پدرش بردم. حضرت نور دیده اش را گرفت و زبان مبارک بر وى چشمهاى او مالید تا دیده گشود، سپس زبان در دهان و گوشهاى طفل نهاد و او را در دست چپ گذارد و بدین گونه ولىّ خدا در دست پدر نشست. آنگاه دست بر سر او کشید و فرمود: فرزند! بقدرت الهى با من سخن بگو! آن نوزاد عزیز گفت: اَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُون «الغیبة طوسی، ص184»
قالت حکیمة: قرأت على أمه نرجس وقت ولادته، التوحید و القدر و آیة الکرسی، فأجابنی من بطنها بقراءتی، ثم وضعته ساجداً إلى القبلة فأخذه أبوه و قال انطق بإذن الله، فتعوذ و سمى، وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ «الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم ج2،ص 209»
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «قصص ۵»
قال رسول الله صلى الله عليه و آله: اَلمَهدِيُّ طاوُوسُ أهلِ الجَنَّةِ «بحار الأنوارج۵۱ ص۹۱»
امام مهدى عليه السلام : إنّي أمانٌ لأِهلِ الأرضِ كَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لأِهلِ السَّماءِ «بحارالأنوارج78ص 380»
امام مهدي عليه السلام : مّا وَجهُ الاِنتفاعِ بِي في غَيبَتي فَكَالاِنتِفاعِ بِالشَّمسِ إذا غَيَّبَها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ
أبي عبدالله علیه السلام : يَوْمُ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِی يَظْهَرُ فِيهِ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ وُلَاةَ الْأَمْرِ وَ يُظْفِرُهُ اللَّهُ تَعَالَى بِالدَّجَّالِ فَيَصْلِبُهُ عَلَى كُنَاسَةِ الْكُوفَةِ وَ مَا مِنْ يَوْمِ نَيْرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فِيهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَيَّامِنَا حَفِظَتْهُ الْفُرْسُ وَ ضَيَّعْتُمُوه «بحارالأنوارج52 ص 308 »
امام سجّادعليه السلام : اَلمُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أفضَلُ أهلِ كُلِّ زَمانٍ «بحارالأنوارج52 ص122»
وَالْعَصْرِإِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍإِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ«سوره عصر»
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ قَالَ (علیه السلام) الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف)«تفسیراهل بیت علیهم السلام ج۱۸ص۳۶۸، بحارالأنوارج۲۴ ص۲۱۴، بحارالأنوارج۶۴ ص۵۹، بحارالأنوارج۶۶ ص۲۶۸،کمال الدین ج۲ص۶۵۶»
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «قصص ۵»
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ «انبیاء ۱۰۵»
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ... «نور ۵۵»
اَلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ «بقره1»
وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ... «بقره ۱۵۵»
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «آل عمران ۲۰۰»
امام باقرعليه السلام : يَظهَرُ في ثَلاثِمِأةِ و ثَلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً... رُهبانٌ بِاللَّيلِ اُسدٌ بِالنَّهارِ «الفتن ابن حمّادج1ص 345»
امام حسين عليه السلام : يَظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَيَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ «إثباة الهداة ج7 ص 138»
امام مهدي عليه السلام : أنَا الَّذي أملأُها عَدلاً كَما مُلِئَت جَوراً «بحارالأنوارج۵۲ص۲»
امام حسين عليه السلام : إذا قامَ قائِمُ العَدلِ وَسِعَ عَدلُهُ البِرَّ و الفاجِرَ «المحاسن ج۱ص۱۳۴»
امام مهدي عليه السلام : أنا خاتِمُ الأوصِياءِ ، بي يُدفَعُ البَلاءُ مِن أهلي و شيعَتي «کمال الدین ج۱ص۴۴۱ ح۱۲، الغیبة ص۲۴۶ح۲۱۵، بحارالانوار، ج۵۲ ص۳۰ح۲۵»
امام سجّاد عليه السلام :إذا قامَ قائِمُنا أذهَبَ اللّهُ عَن شيعَتِنَا العاهَةَ و جَعَلَ قُلوبَهُم كزُبَرِ الحَديدِ «الخصال ج۲ ص۵۴۱»
امام مهدي عليه السلام : أكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجيلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم «کمال الدین ج۱ص۴۸۵ح۴، الغیبة ص۲۹۲-۲۹۳ح۲۴۷، احتجاج ج۲ ص۲۸۴، اعلام الوری ج۲ ص۲۷۲،کشف الغمة ج۳ص۳۴۰ ،الخرائج والجرائح ج۳ص۱۱۱۵، بحارالانوار ج۵۳ ص۱۸۱ ح۱۰»
امام صادق علیه السلام : رِجَالٌ کأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ اَلْحَدِیدِ لاَ یشُوبُهَا شَک فِی ذَاتِ اَللَّهِ اشدّ مِنَ الحَجَر لَو حَمَلُواعَلَی الجِبالِ لَاَزالُوها «بحارالانوارج۵۲ ص۳۰۸»
لَهـُمْ فـی اللَّیلِ اَصْواتٌ کَاَصْواتِ الثَّواکِلِ حُزْناً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ، قُوّامٌ بِاللَّیْلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ کَاَنَّما دَاءْبُهَمْ دَاءْبُ واحِدٌ: (یوم الخلاص، ص ۲۲۲)
عن ابى عبد الله عليه السلام : ... فإذا كان الامر يصل إليه اعانه الله بثلثمائه وثلثة عشر ملكا بعدد اهل بدر «بصائر الدرجات جلد1ص460»
الزام الناصب فی الخطبة التی خطبها «امیرالمؤمنین علیه السلام» فی البصرة المعروفة بخطبة البیان : ...ألا و إنّ المهدی أحسن الناس خلقا و خلقة ثمّ إذا قام تجتمع إلیه أصحابه علی عدّة أهل بدر و أصحاب طالوت و هم ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا کلّهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم مثل زبر الحدید...
«الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب عجل الله تعالی فرجه الشریف نویسنده : الیزدي الحائري، علي جلد2 ص 165»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
مدایح حضرت ولی عصرعجّل اللّه تعالی فرجه
مدایح حضرت ولی عصرعجّل اللّه تعالی فرجه
امشب كه شبِ خجسته ای است بهرِ من و ما - پر از گلِ یاس و لاله شد دامنِ ما
میلادِ ولیِّ عصر و حجّتِ یزدان است - شد خاک به سرعدویِ اهریمنِ ما
***
امشب که بود شاد دلِ آلِ علی - هم آلِ علی شاد ز احوالِ علی
شا د است دلِ آ لِ محمّد زیرا - آمد به جهان کعبه یِ آمالِ علی
***
برپا، همه، حجّتِ خدا میآ ید - مردی به حریمِ كبریا میآ ید
درگلشنِ عسكری گلی روئیده - بوی گلِ نرگس ازفضا میآ ید
***
روشن دلِ ما همه زنورِمهدی است - درسر همه را درکِ حضورِمهدی است
عیدیِ همه دراین شبِ با بركت - تعجیلِ خدای درظهورِمهدی است
***
نظری كن تو به ما تا دلِ ما شاد شود - گذری كن دلِ ماها زغم آزا د شود
این جهانِ متمدِّن زغمت ویران است - با ظهورِ تو جهانی همه آ با د شود
***
نرجس كه جما لِ حق درآئینه یِ اوست - یک رازِ نهان درونِ آن سینه یِ اوست
آن رازِ نهان ولادتِ مهدیِ ماست - میلادِ حق آرزویِ دیرینه یِ اوست
***
نرجس دلِ حق پرست دارد - با عصمتِ حق نشست دا رد
خورشید زمین وآسما ن را - درفجر برویِ دست دا رد
***
امروز که بهترینِ همه یِ ایّام است - امروز بها رِ لا له یِ اسلام است
میلا دِ سعیدِ حجة اللّه بُوَد - زانروست که شیرین همه را درکام است
***
روشن شد ازاین عید جها نِ اسلام - امروز شده است بهترینِ ایّام
درگلشن زهرا بشكفته است گلی - او هست دوازدهم امام و هم مهدی نام
***
عا لم شده است پرزنورِمهدی - خواهیم زحق رَوِیم درحضورِمهدی
آما ده شوید چون در این نزدیکی - از حق برسد روزِ ظهورِمهدی
***
ای حجّتِ حق نورِخدا مهدی جان - برملّتِ ما تورهنما مهدی جان
هرمنتظری به صبح و شب میگوید - ای یاورِ دین توئی كجا مهدی جان
***
ای نورِتو نورِ مشرقین اَدركنا - ای یاورِ امّ الحسنین اَدركنا
باز آی و نما تو قبرِ زهرا برما - وی منتقم خونِ حسین اَدركنا
***
ای سویِ تو عا لم نگرا ن مهدی جان - شد دوریِ تو بما گرا ن مهدی جان
طغیا ن وستم گذشته ازحد اکنون - ای ریشه كنِ ستمگرا ن مهدی جان
***
ای دوست غمت به جا ن و دلِ ماست - یادِ تو به هر مجلس و هم محفلِ ماست
ذكرتو به لب صبح و شب و بعدِ نماز - اندرهمه حال و مسجد و منزلِ ماست
***
یا رب برسان اما مِ مارا توکنون - آن صا حب انتقا مِ ما را توکنون
یارب برسان صبح و شب و ظهرو عشاء - برحضرتِ او سلا مِ ما را توکنون
***
ای راحت جان و قلب احمد توبیا - ای گشته زحق میرِمُؤیّد توبیا
در گلشنِ دین نیست گلی زیباتر - ارتو گلِ سر سبزِ محمّد توبیا
***
ای وارث تاجِ انّما زود بیا - وَی مظهرِ صلح و هم صفا زود بیا
تاریشه كن از زمین شود ظلم و فساد - ای تیغِ عدالتِ خدا زود بیا
***
ای مُعِزُّالا ولیا یابن الحسن اندر كجائی
دوستانت منتظر هر روز و شب كز در درآئی
***
ای مُذِلّ دشمنانِ دینِ حق یا حجّة اللّه
یاورانت جان بكف در انتظارت كی بیائی
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/madayehemamasr.pdf
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/madayehemamasr.htm
سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمدباقری پوردر مؤسسه فرهنگی هدایت
ازکتاب مجموعه اشعار باقری
کتاب مجموعه اشعارباقری اینجا و اینجا مشاهده فرمائید
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری آندروید
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebageri.apk
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری جاوا
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebageri.jar
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری html
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebagheri.htm
کتاب موبایل مجموعه اشعار باقری pdf
http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/asharebagheri.pdf
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ﴿سوره قصص ایه 5﴾ و ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم! [الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ هَذِهِ الْآیَهًَْ مَخْصُوصَهًٌْ بِصَاحِبِ الْأَمْرِ الَّذِی یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ وَ یَبِیدُ الْجَبَابِرَهًَْ وَ الْفَرَاعِنَهًَْ وَ یَمْلِکُ الْأَرْضَ شَرْقاً وَ غَرْباً فَیَمْلَأُهَا عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً. امام صادق (علیه السلام)- این آیه مختص به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که در آخرالزّمان ظاهر میشود و گردنکشان و فرعونها (حاکمان ستمگر) را از هم میپاشد و شرق و غرب زمین را به تصرّف درمیآورد و سپس آن را پر از عدل و داد میکند درحالیکه پیش از آن مملو از کفر و ستم بود. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۱۴۴-البرهان] «تفسیر روائی آیه شریفه»
خوشا روزی که مهدی از در آید
خوشا روزی که مهدی از در آید - در آن روز انتظارِ ما سر آید
خدابرمؤمنین منّت گذارد - امام از پرده یِ غیبت در آید
بگیرد انتقام از دشمنِ حق - دمار از روزگارِشان بر آیَد
کند مستضعفین حاکم بدنیا - جهانِ ما جهانی دیگر آید
قوانین را زِ قرآن مینگارد - جهان را حکمرانی برترآید
گلستان میشود دنیا در آنروز - چو مهدی آن یگانه رهبر آید
نُریدُ اَن نَمُنَّ گفته قرآن - دگر ضَعفِ ضعیفان، برسر آید
شود مستضعفین حاکم به دنیا - به دنیا حکمرانی دیگر آید
زپُشت پرده یِ غیبت در آن روز - شبیهِ حضرتِ پیغمبر آید
شود برپا عدالت طبقِ قرآن - در آن روزی که مهدی از درآید
شود دنیا گلستان اندر آن روز - دگر دورانِ حزن و غم سرآید
شود پایان زمستان بهرِ دنیا - بهارِ ما بهاری دیگر آید
هم آمریکا و اسرائیل آن روز - اَبَر بودن به دنیاشان سرآید
یهودیهایِ خیبر خوار گردند - چو او با ذوالفقارِ حیدر آید
شود مکّه رها از این خبیثان - اَزیرا حکمرانی دیگر آید
همی بینم که سلطانِ سعودی - عُبَیدی بر غلامِ قنبر آید
الا یا اهلِ این عالَم ، ندایِ - ولیِّ آن خدایِ اکبر آید
ندایِ حضرتِ مهدی طنینش - چو پُتکی بر سرِ هرکافرآید
شوی ای باقری خوشحال آن روز - که دورِ انتظارت بر سرآید
سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمدباقری پورمیلاد باسعادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بهار 1399
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
جشن ميلادِ تو يا صاحب زمان
جشن ميلادِ تو يا صاحب زمان - شد بِپا درخانه هاي شيعيان
شدكرونا دشمنِ جشن و سرور - درمساجد مانعي بهرحضور
درمساجد، درحرمها، جشنها - بي حضورِ مؤمنين، باشد بپا
جشنها درخانه هایِ مؤمنین - میشود برپا، بُوَد این حُکمِ دین
مؤمنین درخانه هاشادي كنند - ازامام عصرِخوديادي كنند
گرکرونا مانعِ دورِ همی است - مانعِ جشن وسرورِخانه نیست
خانه ها برپا بُوَد جشن و سرور - در تمامِ خانه ها، اَللّهُ نور
مؤمنین درخانه خوشحالند وشاد - از امامِ عصر بنمایند یاد
جمله میگویند اندر خانه ها - یا اِلهی شد عظیم اینک بلا
یا الهی تنگ شد اینک زمین - از بلا و ابتلایِ مؤمنین
ای خدایِ ما وانتَ المستعان- این بلایا ریشه کَن کُن این زمان
ای خدایا حقِّ هفتادو دو تن - این کرونا را تو بنما ریشه کَن
حقّ مولا باقری رنج و بلا - رفع گردد از جهانِ مبتلا
سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمد باقری پور ولادت حضرت صاحب الزمان عج سال 1399
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
نباشد از این پس بدنیا نبی
نباشد از این پس بدنیا نبی - ولیکن بود مُصلحِ کُل ولی
به آخر زمان او نماید ظهور - جهان روشن از او شود همچو طور
شود امن دنیا زدینی بزرگ - خورد آب آن روز با میش گرگ
شود امن شهر و سبیل و سُبُل - مزارع شود پر زسبزی وگل
نباشد در آن روز حرص و ولع - قناعت بیاید بجای طمع
جوانان همه پاک و پرهیزکار - زسیمایشان دین بود آشکار
زنان، بانوان، با حیا و حجاب - علوم و صنایع بگیرد شتاب
ابر قدرتی اندر آن روز نیست - اگر هست آن دولتِ مهدوی است
ضعیف وقوی کاین زمان مطرح است - در آن روزبی معنی این واژه است
نه شرقی نه غربی تمام وکمال - در آن روز باشد، بطورِ مثال
بلی این بود دولتِ مهدوی - بیا اندر این ره اگر رهروی
دگر رهروِ مهدیِ فاطمه - ندارد زاعدایِ دین واهمه
به امید آن روز ای باقری - که مهدی کند بر جهان سروری
سروده شده روزمیلاد حضرت زهرا و امام خمینی ره سال 1397
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
امشب كه شب خجسته ای است بهرِ من و ما
امشب كه شب خجسته ای است بهرِ من و ما - پر از گلِ یاس و لاله شد دامنِ ما
میلادِ ولیّ عصر و حجّتِ یزدان است - شد خاک به سرعدویِ اهریمنِ ما
امشب که بود شاد دلِ آلِ علی
امشب که بود شاد دلِ آلِ علی - هم آلِ علی شاد ز احوالِ علی
شا د است دلِ آ لِ محمد زیرا - آمد به جهان کعبه یِ آمالِ علی
برپا، همه، حجّت خدا میآ ید
برپا، همه، حجّت خدا میآ ید - مردی به حریمِ كبریا میآ ید
درگلشن عسكری گلی روئیده - بوی گل نرگس ازفضا میآ ید
روشن دلِ ما همه زنورمهدی است
روشن دلِ ما همه زنورمهدی است - درسر همه را درکِ حضورمهدی است
عیدیِ همه دراین شبِ با بركت - تعجیلِ خدای درظهورمهدی است
نظری كن تو به ما تا دلِ ما شاد شود
نظری كن تو به ما تا دلِ ما شاد شود - گذری كن دلِ ماها زغم آزا د شود
این جهانِ متمدِّن زغمت ویران است - با ظهورِ تو جهانی همه آ با د شود
نرجس كه جما ل حق درآئینه یِ اوست
نرجس كه جما ل حق درآئینه یِ اوست - یک رازِ نهان درونِ آن سینه یِ اوست
آن رازِ نهان ولادتِ مهدیِ ماست - میلادِ حق آرزویِ دیرینه یِ اوست
نرجس دلِ حق پرست دارد
نرجس دلِ حق پرست دارد - با عصمت حق نشست دا رد
خورشید زمین وآسما ن را - درفجر برویِ دست دا رد
امروزبها رِ لا له یِ اسلام است
امروزبها رِ لا له یِ اسلام است - امروز که بهترینِ همه یِ ایّام است
میلا د سعید حجة اللّه بود - زانروست که شیرین همه را درکام است
روشن شد ازاین عید جها نِ اسلام
روشن شد ازاین عید جها نِ اسلام - امروز شده است بهترینِ ایّام
درگلشن زهرا بشكفته است گلی - او هست دوازدهم امام و هم مهدی نام
عا لم شده است پرزنورِمهدی
عا لم شده است پرزنورِمهدی - خواهیم زحق رویم درحضورمهدی
آما ده شوید چون در این نزدیکی - از حق برسد روز ظهورمهدی
ای حجت حق نورخدا مهدی جان
ای حجت حق نورخدا مهدی جان - برملت ما تورهنما مهدی جان
هرمنتظری به صبح و شب میگوید - ای یاورِ دین توئی كجا مهدی جان
ای نورتو نورِ مشرقین ادركنا
ای نورتو نورِ مشرقین ادركنا - ای یاورِ امّ الحسنین ادركنا
باز آی و نما تو قبر زهرا برما - وی منتقم خون حسین ادركنا
ای سوی تو عا لم نگرا ن مهدی جان
ای سوی تو عا لم نگرا ن مهدی جان - شد دوریِ تو بما گرا ن مهدی جان
طغیا ن وستم گذشته ازحد اکنون - ای ریشه كنِ ستمگرا ن مهدی جان
ای دوست غمت به جا ن و دلِ ماست
ای دوست غمت به جا ن و دلِ ماست - یادِ تو به هر مجلس و هم محفلِ ماست
ذكرتو به لب صبح و شب و بعدِ نماز - اندرهمه حال و مسجد و منزلِ ماست
یا رب برسان اما مِ مارا توکنون
یا رب برسان اما مِ مارا توکنون - آن صا حب انتقا مِ ما را توکنون
یارب برسان صبح و شب و ظهرو عشاء - برحضرت او سلا م ما را توکنون
ای راحت جان و قلب احمد توبیا
ای راحت جان و قلب احمد توبیا - ای گشته زحق میرِمؤیّد توبیا
در گلشنِ دین نیست گلی زیباتر - ارتو گلِ سر سبز محمّد توبیا
ای وارث تاج انّما زود بیا
ای وارث تاج انّما زود بیا - وای مظهر صلح و هم صفا زود بیا
تاریشه كن از زمین شود ظلم و فساد - ای تیغ عدالت خدا زود بیا
ای معزالا ولیا یابن الحسن اندر كجائی
ای معزالا ولیا یابن الحسن اندر كجائی - دوستانت منتظر هر روز و شب كز در درآئی
ای مذلّ دشمنان دین حق یا حجّة اللّه - یاورانت جان بكف در انتظارت كی بیائی
دوبیتیها سروده باقری پور در کتاب مجموعه اشعارباقری
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - یا اِمامِ زمانِ انس وجان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای اِمامِ همه در این دَوران
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که طالع شُدی مَهِ شعبان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای جَهان از تو گَشته آبادان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که بر دردها تویی درمان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای به دُنیا تو بهترین اِنسان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که نَوکَر بِتُو هَمَه شاهان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که در انتظارِ تو مَظلومان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که باشی پَناهِ مَحرومان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که باشد جَهان زِ تو خُرَّم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای جهان بی تو هَست دَر ماتَم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای تو آینده یِ جهانِ مَنِی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای تو بِهتر زِ پیر و هَم جَوانِ مَنِی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای عِدالت دَر اِنتظارِ تو هَست
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که قرآن و دِین شِعارِ تو هَست
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که روزِ قِیام آماده است
باقری گوید: اَلسَّلامُ عَلَیکَ - یاوَرَت در قِیام و اِستادَه است
سروده شده ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه آخر زمستان 1401
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
سلامِ ما به مَهدِی
سَلامِ ما به مَهدِی، سلامِ ما به مَهدِی - سَلامِ ما به مَهدِی، سَلامِ ما به مَهدِی
سَلامِ ما به مَهدِی، بِه آن اِمامِ دَوران - به آنکه هَست دائِم، پَیِ نِجاتِ اِنسان
سَلامِ ما به آنکه، نیمه یِ ماهِ شَعبان - طالِع شُده سَحرگَه، همچون خوری دِرَخشان
سَلامِ ما به آنکه، حَکیمه نیمه یِ شَب - خَبَر شُد از وُجودَش خَندَه نهاد بَر لَب
سَلامِ ما به آنکه، گَشت چو فَجر طالِع - سَحَر نَمُود رَوشَن، جَهان چو بَرقِ لامع
سَلامِ ما به آنکه، زُو عَسکری شُده شاد - نَرجِس شده است، خُرَّم، سامِرّه گشت آباد
سَلامِ ما به آنکه، یازده اِمامِ شیعه - گشتند جُملَگی شاد، هَم صاحِبِ شَریعة
سَلامِ ما به آنکه، مُلک و مَلَک شُده شاد - هَم شَهرِ سامِرا شُد، خُرَّم و سَبز و آباد
سَلامِ ما به آنکه، سَرداب جایگاهش - دَر سُرِّ مَن رای شُد، سامِرّه بارگاهش
سَلامِ ما به آنکه، در اِنتِظار باشد - در اِنتِظارِ روزی، کَز او بهار باشد
سَلامِ ما به آنکه، اَوصافِ او به قُرآن - تَحریر و ضَبط گشته، با وَحیِ پاکِ یزدان
سَلامِ ما به مَهدِی، مَوعُودِ کُلِّ اَدیان - این وَعده ای است برحَق، از سویِ حَیِّ سُبحان
در بَیتِ عَسکَری شُد، جَشن و سُرور برپا - سامرّه تا مدینه، سُرور شد مُهَیّا
دویست وپنجاه وپنج، سالِ ولادتِ اوست - دویست وشصتِ هجری، سال اِمامتِ اوست
بِبِین حکیمه خاتون، عَمّه یِ عسکری را - گرفته اَندر آغوش، یگانه دلبری را
دَر لَحظه یِ ولادت، دیدند بی مَحابا - نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ، خوانَد بَرایِ بابا
نِگاه کُن به نَرجِس، چگونه شاد باشد - که طِفلِ او اِمامِ، کُلِّ عِباد باشَد
چو زاده شُد ز مادَر، بِگُفت او شَهادَت - شَهادَتَین گفت او، به لَحظه یِ ولادت
عِطرِ تلاوتی را، از آن لبانَش اَفشاند - نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ، عَلَى الَّذِينَ، را خواند
مُلک و مَلَک شُده شاد، زمین شُده است آباد - مُنتَظِران در این شب، اَز غَم و غُصّه آزاد
طاووس اَهلِ جَنّت، مَهدی اِمامِ ماهاست - او خاتَم الاَئِمّه، محفوظ از بلاهاست
مَهدِی اَمان برایِ، اَهلِ زمین به دُنیاست - همچون ستاره ها که، اَمانِ آسمانهاست
ما مُنتَفِع زِ مَهدِی، هستیم همچوخورشید - او هَمچو خُور به دِلها، شبهایِ تار تابید
ظُهُورِ مَهدِیِ ما، باشد بِروزِ نوروز - بَعد اَز ظُهُور گَردَد، مَهدی بِه کُفر پیروز
دَر روزِ ماهِ نوروز، دَر آرزویِ دیدار – باشیم، ما مُحِبّان بَر دیدنِ رُخِ یار
مُنتَظِرِ ظُهورَش، بهتر زِ هَر کسی هَست - مُخالِفِ مَهدَوی دَجّالِ نا کَسِی هست
غَرقِ سُرور اِمشَب، چون سُرِّ من رَآی شُد - دَر عرشِ ایزدی هَم، جَشنی دِگَر بِپا شُد
وَالعَصر هست سوگند، بر پیشوایِ دوران - در وَصفِ مَهدِیِ ما، با هَمرهان و یاران
نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ، مُستَضعفینِ عالَم - روزِ ظُهورِ مَهدِی، پایان پذیرَد این غَم
عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ، یارانِ پاکِ مَهدی - آنانکه با اِمامِ، خود بسته اَندعَهدی
این وَعدَه یِ خدایی است، بر مُؤمنینِ صالِح - آنان خلیفه یِ حق، باشند جُمله فاتِح
بر آن اِمامِ غائِب، میآورند ایمان - این گفته خدائی است، در آیه ای زِ قُرآن
گَردند آزِمایش، یارانِ مَهدِیِ ما - با خَوف و جُوع و تَرس و اَقسامی از بَلایا
یارانِ خوبِ مَهدی، با صَبر و اِستِقامَت - با پایمردِیِ خود، باشند با شَهامَت
سیصدوسیزده یار، به گِردِ او دَر آیند - سُرودِ آزادِیِ، مُستَضعفین سُرایند
چونکه کُنَد ظُهُور آن، آقا، اِمامِ قائِم - میگیرَد اِنتِقامِ مظلوم را زِ ظالِم
دنیا به گِرد مَهدِی، گَردَد بِسان پَرگار - پُر گَردد اَز عِدالت، دُنیایِ تیره وَ تار
با حَضرَتَش شَوَد دَفع، هَر آفت و بَلایی - هَم دَفع و رَفع گَردَد، هر گونه ابتلایی
بَهرِ ظُهُورِ مَهدِی، کُنیم دُعا فراوان - روزِ ظُهورِ مَهدِی، بَر ما بِگردَد آسان
سَلامِ ما به آنکه، یارانِ دِلرُبایَش - چون پاره هایِ آهن، اِستاده اَند بَرایَش
قُوّامِ لَیل باشند، صُوّامِ در نَهارَند - قَوِی تَرینِ یاران، دَر عَصر و روزگارند
آن یاورانِ مهدی، چون اهلِ بَدر باشند - چون یاورانِ طالوت، سینه سِتَبر باشند
همچون لُیوثِ غُرّان، در بیشه در کمین اند - آماده یِ شکارِ، سُفیانِیِ لعین اند
روزی که گَردَد، آن روز، روزِ ظُهورِ مَهدِی - روشَن شَوَد جهانی، اَز مِهر و نُورِ مَهدِی
ای باقری اُمید اَست، آنروز زنده باشیم - در سایه سارِ مَهدی، شاد و فرخنده باشیم
سروده شده ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه آخر زمستان 1401
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
سلامِ ما به مَهدِی
سَلامِ ما به مَهدِی، سلامِ ما به مَهدِی - سَلامِ ما به مَهدِی، سَلامِ ما به مَهدِی
سَلامِ ما به مَهدِی، بِه آن اِمامِ دَوران - به آنکه هَست دائِم، پَیِ نِجاتِ اِنسان
سَلامِ ما به آنکه، نیمه یِ ماهِ شَعبان - طالِع شُده سَحرگَه، همچون خوری درخشان
سَلامِ ما به آنکه، حَکیمه نیمه یِ شَب - خَبَر شُد از وُجودَش خَندَه نهاد بَر لَب
سَلامِ ما به آنکه، گَشت چو فَجر طالِع - سَحَر نَمُود رَوشَن، جَهان چو بَرقِ لامع
سَلامِ ما به آنکه، زُو عَسکری شُده شاد - نَرجِس شده است، خُرَّم، سامِرّه گشت آباد
سَلامِ ما به آنکه، یازده اِمامِ شیعه - گشتند جُملَگی شاد، هَم صاحِبِ شَریعة
سَلامِ ما به آنکه، مُلک و مَلَک شُده شاد - هَم شَهرِ سامِرا شُد، خُرَّم و سبز و آباد
سَلامِ ما به آنکه، سرداب جایگاهش - دَر سُرِّ مَن رای شُد، سامِرّه بارگاهش
سَلامِ ما به آنکه، در اِنتِظار باشد - در اِنتِظارِ روزی، کَز او بهار باشد
سَلامِ ما به آنکه، اَوصافِ او به قُرآن - تَحریر و ضَبط گشته، با وَحیِ پاکِ یزدان
سَلامِ ما به مَهدِی، مَوعُودِ کُلِّ اَدیان - این وَعده ای است برحَق، از سویِ حَیِّ سُبحان
در بَیتِ عَسکَری شُد، جَشن و سُرور برپا - سامرّه تا مدینه، سُرور شد مُهَیّا
دویست وپنجاه وپنج، سالِ ولادتِ اوست - دویست وشصتِ هجری، سال اِمامتِ اوست
بِبِین حکیمه خاتون، عَمّه یِ عسکری را - گرفته اَندر آغوش، یگانه دلبری را
دَر لَحظه یِ ولادت، دیدند بی مَحابا - نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ، خوانَد بَرایِ بابا
حکیمه(س) میگوید: [بعد از آنکه امام زمان(عج) به دنیا آمد] دیدم ولىّ خدا صلوات اللَّه علیه سجده میکند. او را برداشتم و در دامن خود گذاردم دیدم پاک و پاکیزه است. ابومحمد [امام حسن عسگری(ع)] صدا زد عمه! فرزندم را بیاور! او را نزد پدرش بردم. حضرت نور دیده اش را گرفت و زبان مبارک بر وى چشمهاى او مالید تا دیده گشود، سپس زبان در دهان و گوشهاى طفل نهاد و او را در دست چپ گذارد و بدین گونه ولىّ خدا در دست پدر نشست. آنگاه دست بر سر او کشید و فرمود: فرزند! بقدرت الهى با من سخن بگو! آن نوزاد عزیز گفت: اَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُون «الغیبة طوسی، ص184»
نِگاه کُن به نَرجِس، چگونه شاد باشد - که طِفلِ او اِمامِ، کُلِّ عِباد باشَد
چو زاده شُد ز مادَر، بِگُفت او شَهادَت - شَهادَتَین گفت او، به لَحظه یِ ولادت
قالت حکیمة: قرأت على أمه نرجس وقت ولادته، التوحید و القدر و آیة الکرسی، فأجابنی من بطنها بقراءتی، ثم وضعته ساجداً إلى القبلة فأخذه أبوه و قال انطق بإذن الله، فتعوذ و سمى، وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ* وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ «الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم ج2،ص 209»
عِطرِ تلاوتی را، از آن لبانش اَفشاند - نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ، عَلَى الَّذِينَ را خواند
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «قصص ۵»
مُلک و مَلَک شُده شاد، زمین شُده است آباد - مُنتَظِران در این شب، اَز غَم و غُصّه آزاد
طاووسِ اَهلِ جَنّت، مَهدی اِمامِ ماهاست - او خاتَم الاَئِمّه، محفوظ از بلاهاست
قال رسول الله صلى الله عليه و آله: اَلمَهدِيُّ طاوُوسُ أهلِ الجَنَّةِ «بحار الأنوارج۵۱ ص۹۱»
مَهدِی اَمان برایِ، اَهلِ زمین به دُنیاست - همچون ستاره ها که، اَمانِ آسمانهاست
امام مهدى عليه السلام : إنّي أمانٌ لأِهلِ الأرضِ كَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لأِهلِ السَّماءِ «بحارالأنوارج78ص 380»
ما مُنتَفِع زِ مَهدِی، هستیم همچوخورشید - او هَمچو خُور به دِلها، شبهایِ تار تابید
امام مهدي عليه السلام : مّا وَجهُ الاِنتفاعِ بِي في غَيبَتي فَكَالاِنتِفاعِ بِالشَّمسِ إذا غَيَّبَها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ
ظُهُورِ مَهدِیِ ما،باشد بِروزِ نوروز - بَعد اَز ظُهُور گَردَد، مَهدی بِه کُفر پیروز
دَر روزِ ماهِ نوروز، دَر آرزویِ دیدار – باشیم، ما مُحِبّان بَر دیدنِ رُخِ یار
مُنتَظِرِ ظُهورَش، بهتر زِ هَر کسی هَست - مُخالِفِ مَهدَوی دَجّالِ نا کَسِی هست
أبي عبدالله علیه السلام : يَوْمُ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِی يَظْهَرُ فِيهِ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ وُلَاةَ الْأَمْرِ وَ يُظْفِرُهُ اللَّهُ تَعَالَى بِالدَّجَّالِ فَيَصْلِبُهُ عَلَى كُنَاسَةِ الْكُوفَةِ وَ مَا مِنْ يَوْمِ نَيْرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فِيهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَيَّامِنَا حَفِظَتْهُ الْفُرْسُ وَ ضَيَّعْتُمُوه «بحارالأنوارج52 ص 308 »
امام سجّادعليه السلام : اَلمُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أفضَلُ أهلِ كُلِّ زَمانٍ «بحارالأنوارج52 ص122»
غَرقِ سُرور اِمشَب، چون سُرِّ من رَآی شُد - دَر عرشِ ایزدی هَم، جَشنی دِگَر بِپا شُد
وَالعَصر هَست سوگند، بر پیشوایِ دوران - در وَصفِ مَهدِیِ ما، با هَمرهان و یاران
وَالْعَصْرِإِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍإِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ«سوره عصر»
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ قَالَ (علیه السلام) الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف)«تفسیراهل بیت علیهم السلام ج۱۸ص۳۶۸، بحارالأنوارج۲۴ ص۲۱۴، بحارالأنوارج۶۴ ص۵۹، بحارالأنوارج۶۶ ص۲۶۸،کمال الدین ج۲ص۶۵۶»
نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ، مُستَضعفینِ عالَم - روزِ ظُهورِ مَهدِی، پایان پذیرَد این غَم
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «قصص ۵»
عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ، یارانِ پاکِ مَهدی - آنانکه با اِمامِ، خود بسته اَندعَهدی
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ «انبیاء ۱۰۵»
این وَعدَه یِ خدایی است، بر مُؤمنینِ صالِح - آنان خلیفه یِ حق، باشند جُمله فاتِح
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ... «نور ۵۵»
بر آن اِمامِ غائِب، میآورند ایمان - این گفته خدائی است، در آیه ای زِ قُرآن
اَلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ «بقره1»
گردند آزِمایش، یارانِ مَهدِیِ ما - با خَوف و جُوع و تَرس و اَقسامی از بَلایا
وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ... «بقره ۱۵۵»
یارانِ خوبِ مَهدی، با صَبر و اِستِقامَت - با پایمردِیِ خود، باشند با شَهامَت
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «آل عمران ۲۰۰»
سیصدوسیزده یار، به گِردِ او دَر آیند - سُرودِ آزادِیِ، مُستَضعفین سُرایند
امام باقرعليه السلام : يَظهَرُ في ثَلاثِمِأةِ و ثَلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً... رُهبانٌ بِاللَّيلِ اُسدٌ بِالنَّهارِ «الفتن ابن حمّادج1ص 345»
چونکه کُنَد ظُهُور آن، آقا، اِمامِ قائِم - میگیرَد اِنتِقامِ مظلوم را زِ ظالِم
امام حسين عليه السلام : يَظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَيَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ «إثباة الهداة ج7 ص 138»
دنیا به گِرد مَهدِی، گَردَد بِسان پَرگار - پُر گَردد اَز عِدالت، دُنیایِ تیره وَ تار
امام مهدي عليه السلام : أنَا الَّذي أملأُها عَدلاً كَما مُلِئَت جَوراً «بحارالأنوارج۵۲ص۲»
امام حسين عليه السلام : إذا قامَ قائِمُ العَدلِ وَسِعَ عَدلُهُ البِرَّ و الفاجِرَ «المحاسن ج۱ص۱۳۴»
با حَضرَتَش شَوَد دَفع، هَر آفت و بَلایی - هَم دَفع و رَفع گَردَد، هر گونه اِبتلایی
امام مهدي عليه السلام : أنا خاتِمُ الأوصِياءِ ، بي يُدفَعُ البَلاءُ مِن أهلي و شيعَتي «کمال الدین ج۱ص۴۴۱ ح۱۲، الغیبة ص۲۴۶ح۲۱۵، بحارالانوار، ج۵۲ ص۳۰ح۲۵»
امام سجّاد عليه السلام :إذا قامَ قائِمُنا أذهَبَ اللّهُ عَن شيعَتِنَا العاهَةَ و جَعَلَ قُلوبَهُم كزُبَرِ الحَديدِ «الخصال ج۲ ص۵۴۱»
بَهرِ ظُهُورِ مَهدِی، کُنیم دُعا فراوان - روزِ ظُهورِ مَهدِی، بَر ما بِگردَد آسان
امام مهدي عليه السلام : أكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجيلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم «کمال الدین ج۱ص۴۸۵ح۴، الغیبة ص۲۹۲-۲۹۳ح۲۴۷، احتجاج ج۲ ص۲۸۴، اعلام الوری ج۲ ص۲۷۲،کشف الغمة ج۳ص۳۴۰ ،الخرائج والجرائح ج۳ص۱۱۱۵، بحارالانوار ج۵۳ ص۱۸۱ ح۱۰»
سَلامِ ما به آنکه، یارانِ دِلرُبایَش - چون پاره هایِ آهن، اِستاده اَند بَرایَش
امام صادق علیه السلام : رِجَالٌ کأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ اَلْحَدِیدِ لاَ یشُوبُهَا شَک فِی ذَاتِ اَللَّهِ اشدّ مِنَ الحَجَر لَو حَمَلُواعَلَی الجِبالِ لَاَزالُوها «بحارالانوارج۵۲ ص۳۰۸»
قُوّامِ لَیل باشند، صُوّامِ در نَهارَند - قَوِی تَرینِ یاران، دَر عَصر و روزگارند
لَهـُمْ فـی اللَّیلِ اَصْواتٌ کَاَصْواتِ الثَّواکِلِ حُزْناً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ، قُوّامٌ بِاللَّیْلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ کَاَنَّما دَاءْبُهَمْ دَاءْبُ واحِدٌ: (یوم الخلاص، ص ۲۲۲)
آن یاورانِ مهدی، چون اهلِ بَدر باشند - چون یاورانِ طالوت، سینه سِتَبر باشند
عن ابى عبد الله عليه السلام : ... فإذا كان الامر يصل إليه اعانه الله بثلثمائه وثلثة عشر ملكا بعدد اهل بدر «بصائر الدرجات جلد1ص460»
الزام الناصب فی الخطبة التی خطبها «امیرالمؤمنین علیه السلام» فی البصرة المعروفة بخطبة البیان : ...ألا و إنّ المهدی أحسن الناس خلقا و خلقة ثمّ إذا قام تجتمع إلیه أصحابه علی عدّة أهل بدر و أصحاب طالوت و هم ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا کلّهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم مثل زبر الحدید...
«الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب عجل الله تعالی فرجه الشریف نویسنده : الیزدي الحائري، علي جلد2 ص 165»
همچون لُیوثِ غُرّان، در بیشه در کمین اند - آماده یِ شکارِ، سُفیانِیِ لعین اند
روزی که گَردَد، آن روز، روزِ ظُهورِ مَهدِی - روشَن شَوَد جهانی، اَز مِهر و نُورِ مَهدِی
ای باقری اُمید اَست آنروز زنده باشیم - در سایه سارِ مَهدی شاد و فرخنده باشیم
آیات و روایاتی ی که در شعر آمده است :
حکیمه(س) میگوید: [بعد از آنکه امام زمان(عج) به دنیا آمد] دیدم ولىّ خدا صلوات اللَّه علیه سجده میکند. او را برداشتم و در دامن خود گذاردم دیدم پاک و پاکیزه است. ابومحمد [امام حسن عسگری(ع)] صدا زد عمه! فرزندم را بیاور! او را نزد پدرش بردم. حضرت نور دیده اش را گرفت و زبان مبارک بر وى چشمهاى او مالید تا دیده گشود، سپس زبان در دهان و گوشهاى طفل نهاد و او را در دست چپ گذارد و بدین گونه ولىّ خدا در دست پدر نشست. آنگاه دست بر سر او کشید و فرمود: فرزند! بقدرت الهى با من سخن بگو! آن نوزاد عزیز گفت: اَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُون «الغیبة طوسی، ص184»
قالت حکیمة: قرأت على أمه نرجس وقت ولادته، التوحید و القدر و آیة الکرسی، فأجابنی من بطنها بقراءتی، ثم وضعته ساجداً إلى القبلة فأخذه أبوه و قال انطق بإذن الله، فتعوذ و سمى، وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ «الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم ج2،ص 209»
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «قصص ۵»
قال رسول الله صلى الله عليه و آله: اَلمَهدِيُّ طاوُوسُ أهلِ الجَنَّةِ «بحار الأنوارج۵۱ ص۹۱»
امام مهدى عليه السلام : إنّي أمانٌ لأِهلِ الأرضِ كَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لأِهلِ السَّماءِ «بحارالأنوارج78ص 380»
امام مهدي عليه السلام : مّا وَجهُ الاِنتفاعِ بِي في غَيبَتي فَكَالاِنتِفاعِ بِالشَّمسِ إذا غَيَّبَها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ
أبي عبدالله علیه السلام : يَوْمُ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِی يَظْهَرُ فِيهِ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ وُلَاةَ الْأَمْرِ وَ يُظْفِرُهُ اللَّهُ تَعَالَى بِالدَّجَّالِ فَيَصْلِبُهُ عَلَى كُنَاسَةِ الْكُوفَةِ وَ مَا مِنْ يَوْمِ نَيْرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فِيهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَيَّامِنَا حَفِظَتْهُ الْفُرْسُ وَ ضَيَّعْتُمُوه «بحارالأنوارج52 ص 308 »
امام سجّادعليه السلام : اَلمُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أفضَلُ أهلِ كُلِّ زَمانٍ «بحارالأنوارج52 ص122»
وَالْعَصْرِإِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍإِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ«سوره عصر»
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ قَالَ (علیه السلام) الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف)«تفسیراهل بیت علیهم السلام ج۱۸ص۳۶۸، بحارالأنوارج۲۴ ص۲۱۴، بحارالأنوارج۶۴ ص۵۹، بحارالأنوارج۶۶ ص۲۶۸،کمال الدین ج۲ص۶۵۶»
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «قصص ۵»
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ «انبیاء ۱۰۵»
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ... «نور ۵۵»
اَلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ «بقره1»
وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ... «بقره ۱۵۵»
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «آل عمران ۲۰۰»
امام باقرعليه السلام : يَظهَرُ في ثَلاثِمِأةِ و ثَلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً... رُهبانٌ بِاللَّيلِ اُسدٌ بِالنَّهارِ «الفتن ابن حمّادج1ص 345»
امام حسين عليه السلام : يَظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَيَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ «إثباة الهداة ج7 ص 138»
امام مهدي عليه السلام : أنَا الَّذي أملأُها عَدلاً كَما مُلِئَت جَوراً «بحارالأنوارج۵۲ص۲»
امام حسين عليه السلام : إذا قامَ قائِمُ العَدلِ وَسِعَ عَدلُهُ البِرَّ و الفاجِرَ «المحاسن ج۱ص۱۳۴»
امام مهدي عليه السلام : أنا خاتِمُ الأوصِياءِ ، بي يُدفَعُ البَلاءُ مِن أهلي و شيعَتي «کمال الدین ج۱ص۴۴۱ ح۱۲، الغیبة ص۲۴۶ح۲۱۵، بحارالانوار، ج۵۲ ص۳۰ح۲۵»
امام سجّاد عليه السلام :إذا قامَ قائِمُنا أذهَبَ اللّهُ عَن شيعَتِنَا العاهَةَ و جَعَلَ قُلوبَهُم كزُبَرِ الحَديدِ «الخصال ج۲ ص۵۴۱»
امام مهدي عليه السلام : أكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجيلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم «کمال الدین ج۱ص۴۸۵ح۴، الغیبة ص۲۹۲-۲۹۳ح۲۴۷، احتجاج ج۲ ص۲۸۴، اعلام الوری ج۲ ص۲۷۲،کشف الغمة ج۳ص۳۴۰ ،الخرائج والجرائح ج۳ص۱۱۱۵، بحارالانوار ج۵۳ ص۱۸۱ ح۱۰»
امام صادق علیه السلام : رِجَالٌ کأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ اَلْحَدِیدِ لاَ یشُوبُهَا شَک فِی ذَاتِ اَللَّهِ اشدّ مِنَ الحَجَر لَو حَمَلُواعَلَی الجِبالِ لَاَزالُوها «بحارالانوارج۵۲ ص۳۰۸»
لَهـُمْ فـی اللَّیلِ اَصْواتٌ کَاَصْواتِ الثَّواکِلِ حُزْناً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ، قُوّامٌ بِاللَّیْلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ کَاَنَّما دَاءْبُهَمْ دَاءْبُ واحِدٌ: (یوم الخلاص، ص ۲۲۲)
عن ابى عبد الله عليه السلام : ... فإذا كان الامر يصل إليه اعانه الله بثلثمائه وثلثة عشر ملكا بعدد اهل بدر «بصائر الدرجات جلد1ص460»
الزام الناصب فی الخطبة التی خطبها «امیرالمؤمنین علیه السلام» فی البصرة المعروفة بخطبة البیان : ...ألا و إنّ المهدی أحسن الناس خلقا و خلقة ثمّ إذا قام تجتمع إلیه أصحابه علی عدّة أهل بدر و أصحاب طالوت و هم ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا کلّهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم مثل زبر الحدید...
«الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب عجل الله تعالی فرجه الشریف نویسنده : الیزدي الحائري، علي جلد2 ص 165»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد