نواحی جداشده از ایران در پی معاهده پاریس و قرارداد گلداسمیت.
تقسیم سیستان
سیستان یا سکستان یکی از سرزمینهای ایران بزرگ است که در ایران و افغانستان قرار دارد و قدمت سکونت در آن به دوران اساطیری ایران باز میگردد.[۱][۲] . انگلیسیها برای اینکه بتوانند مانع از پیشروی نیروهای روس به سمت هند شوند و سدی در برابر آنها به وجود آورند، سیستان را به دو قسمت تقسیم کردند؛ یعنی نیم از آن را که گستره جغرافیایی وسیعی و شهرهای مهمی را شامل میشد، برای همیشه از ایران جدا کردند.[۳][۴][۵]
سیستان را میشود به سه نوع سیستان تقسیم کرد:
۱- سیستان کهن و باستان: شامل مرکز تمام مناطق شرق فلات ایران، نیمهٔ جنوبی و شرقی افغانستان کنونی، مناطق شمال پاکستان، کشمیر و همچنین طبق متون تاریخی، در دوران باستان، منطقهٔ تبت در ادوار طولانی متعلق به فتوحات امیران و حکام سیستانی بوده است.[۶][۷]
۲- سیستان اصلی و محدود: شامل نیمهٔ جنوبی افغانستان، منطقهٔ چمن و ارتفاعات آن در پاکستان، مثلث شمال غرب پاکستان و سیستان ایران.
3- سیستان رسمی: که بعد از عهدنامهٔ پاریس و گلدسمید به سه بخش سیستان ایران و سیستان افغانستان و سیستان پاکستان تقسیم شدهاست که ولایات هلمند، فراه، نیمروز، قندهار جزو سیستان افغانستان و شهرستانهای زابل، زهک، هیرمند، هامون، نیمروز، نهبندان، شوسف، سربیشه و توابعشان سیستان ایران محسوب میشوند.[۸]
گلد اسمیت انگلیسی نخستین مدیر تلگراف در ایران بعنوان مامور وقت تعیین مرز سیستان انتخاب شد تا پس از انجام وظایف محوله نسبت به ارائه گزارش کار خود به تهران اقدام کند. متاسفانه در نهایت بیخبری دولت ایران، گزارش کمیسیون حکمیت مرزی در تهران به تایید و امضای میرزا ملکم خان ناظمالدوله بعنوان نماینده ایران در آن کمیسیون رسید. میرزا ملکم خان در حالی اسناد تعیین مرزهای سیستان را امضاء کرد که نه تنها منطقه سیستان را ندیده بود، حتی از چگونگی کار مطالعات مرزی و تعیین حدود مرزی نیز کمترین آگاهی را نداشت.[۹] . وی تنها پس از دوبار ملاقات با گلد اسمیت انگلیسی و پس از برخی لفاظیهای بی مورد و بینتیجه، خطوط مرزی تعیین شده از سوی گلداسمیت و نقشه های مربوطه را امضاء و خود را در دامان بریتانیا بیمه کرد. اما تنها موردی که در تصمیمات مرزی گلد اسمیت یادی از آب هیرمند دارد به این قرار است که: "... فراتر {از موضوع} ، باید کاملاً درک شود که هیچ کاری از سوی دوطرف نباید صورت گیرد که نتیجه اش دخالت در آب مورد نیاز (منظور آب هیرمند است) برای آبیاری در کرانه باشد...". از نظر انگلیسیها سیستان ارزش فراوان و سوق الجیشی داشت و تصرف آن از اقدامات مقدماتی مهمی بود که سدی برای پیشروی همه جانبه به سوی هند و یا حمله به افغانستان بشمار میآمد. در اواخر سال 1901 میلادی عده کمی از افراد نظامی هندی و انگلیسی به فرماندهی سروان وب.ویر، پاسگاهی در میرجاوه تاسیس کردند که این نقطه، دهی در ساحل رود تالاب در محلی که عموماً آنجا را جزء خاک ایران میشناختند بود و میپنداشتند میرجاوه از نظر مرکزی در راه بازرگانی سیستان برای انگلیسیها حائز اهمیت میباشد. چنانچه روسیه به کشیدن راه آهن شرق ایران تا خلیج فارس اقدام کند، برای دولت متبوع خود بینهایت اهمیت خواهد داشت.
تقسیم سیستان با نقشه انگلیسیها
اما دسیسه و کار انگلیس در ایران به اینجا ختم نشد، بریتانیا پس از مدتی درصدد برآمد که در جنوب شرقی ایران و ساحل شمالی خلیج فارس حریم امنی بدست آورد و طوری اقدام کند که اگر روسیه روزی خواست به هندوستان حمله کند، پیش بینیهای لازم را با بالاترین درجه امنیتی و حفاظتی در دست داشته باشد.[۱۰] . به همین دلیل انگلستان ابتدا در سیستان به فتنه انگیزی و آشوب پرداخت و در اوت 1872 نماینده بریتانیا، سیستان را به دو بخش تقسیم و قسمتی از آن را در اختیار افغانستان گذاشت.[۱۰] . پس از حکمیت گلداسمیت و تجزیه بخشهای وسیعی از سیستان ایران، افغانستان متعهد شده بود که دست به اقدامی نزند که مانع رسیدن آب هیرمند به دریاچه هامون ایران شود، از این رو دولت ایران مراقب بود که افغانستان دست به اقدامی نزند که مانع رسیدن حقابه ایران شود.[۱۱] . در بایگانی اسناد وزارت امور خارجه، اسناد مکمل، جلد ۱۶، سند شماره ۶۱۳ آمده است که در یک مورد ناصرالدین شاه به امین السلطان صدراعظم مینویسد: «جناب صدر اعظم؛ باید با سفارت انگلیس حرف بزنید به علاالسلطنه هم بنویسید که او هم در آن جا حرف بزند و بگویید طرقو را افغان نباید آباد نماید، زیرا که آبادی آن جا باعث نیامدن آب به سیستان است و این ضرر بیمعنی است که به دولت ایران وارد میشود و نباید آباد بشود.»[۳] .
تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی – بخش اول
تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی – بخش دوم
قاجاریه چگونه دو سوم ایران را به باد داد؟
با توطئه انگلیسیها دو سوم ایران در سه قرن اخیر از کشور جدا شد
مناطق تجزیه شده از ایران:
حکومت صفویه ( ۱۵۰۱ -۱۷۳۶ میلادی) اولین حکومت متمرکز در ایران بود که بعد از فروپاشی ساسانیان در نتیجه هجوم اعراب تشکیل شد. بعد از ورود اسلام به ایران، حکومتهای زیادی در ایران تشکیل شدند؛ اما هیچ کدام نتوانستند تمام جغرافیای ایران را زیر سلطه خود درآورده و یک حکومت متمرکز تشکیل دهند. با تشکیل دولت متمرکز و تلاش جهت تثبیت سرحدات و مرزهای ایران ما شاهد جنگ های و قرار دادهای متعدد با طرف های درگیر بوده ایم و در برخی مقاطع شاهد گسترش وسعت ایران به میزان حداکثی آن بوده و در زمان ضعف دولت مرکزی و دخالت قدرت های بزرگ شاهد از دست رفتن بسیاری از سرزمین های ایران در چهار گوشه ایران عزیز بوده ایم . در مطلب زیر به مواردی که طی آنها بخش های عظیمی از خاک ایران از گستره آن جدا شده و به کشورهای زیر پیوسته اند اشاره شده است امید است همانگونه که در جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران با همت و ایثار جوانان ایران زمین مانع جدایی بخشی از ایران شوند به تقویت حس وطن دوستی و افکار عمومی این اقدام برای نسل های آینده به عنوان یکی از اصول خلل ناپذیر در برنامه مردم و رهبران ایران گنجانده شود.
عهدنامه قصر شيرين ۱۶۳۹م : واگذاری رسمی بغداد و بین النهرین به امپراطوري عثماني
عهدنامه گلستان ۱۸۱۳م : واگذاری بخش بزرگي از سرزمينهاي قفقاز به روسیه .
عهدنامه تركمنچاي ۱۸۲۸م : استيلاي کامل روس ها بر قفقاز .
سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قراردادهای گلستان و ترکمانچای با روسیه (کیلومتر مربع): آران و شروان: ۸۶۶۰۰ ک. م. - ارمنستان: ۲۹۸۰۰ ک .م. - گرجستان: ۶۹۷۰۰ ک.م. - داغستان: ۵۰۳۰۰ ک.م. - اوستیای شمالی: ۸۰۰۰ ک.م. - چچن: ۱۵۷۰۰ ک .م. - اینگوش: ۳۶۰۰ ک.م. - ( جمع کل: ۲۶۳۷۰۰ کیلومتر مربع ) .
عهدنامه پاريس ۱۸۵۷م : واگذاری بخشي از هرات و افغانستان امروزي به بریتانیا در ازاي تخليه بنادر جنوبي .
سرزمینهای جداشده ی ایران : هرات و افغانستان: ۶۲۵۲۲۵ ک.م. بخشهایی از بلوچستان و مکران: ۳۵۰۰۰۰ ک.م. - (جمع کل: ۹۷۵۲۲۵ کیلومتر مربع) .
عهد نامه آخال ۱۸۸۱م : واگذاری مرو و بخشهايي از خوارزم به روسیه در ازاي تضمين امنيت .
سرزمینهای جداشده ی ورارود/ وَرَزرود/فرازرود(ماوراءالنهر) ؛ سرزمین ترکمن نشین خراسان و خانات خیوه یا خوارزم : ترکمنستان: ۴۸۸۱۰۰ ک.م. - ازبکستان: ۴۴۷۱۰۰ ک.م. - تاجیکستان: ۱۴۱۳۰۰ ک.م. - بخشهای ضمیمه شده به قزاقستان: ۱۰۰۰۰۰ک.م. - بخشهای ضمیمه شده به قرقیزستان: ۵۰۰۰۰ ک.م. - ( جمع کل: ۱۲۲۶۵۰۰ کیلومترمربع) .
۱۸۹۳م : واگذاری منطقه و قصبه فیروزه و اصلاح خطوط مرز و سرچشمه آب ها به نفع روسیه .
۱۹۰۷م : تقسیم و اشغال ایران بر طبق قرارداد سن پترزبورگ میان روسها و بریتانیاییها :منطقه شمالی به امپراتوری روسیه و منطقه جنوبی به امپراتوری بریتانیای کبیر اعطا شد و منطقه میانی باید به عنوان منطقه بیطرف کار میکرد .
۱۹۷۰م : استقلال بحرين كه به لحاظ تاريخي بخشي از كشور ايران بود (بحرین: ۶۹۴ ک.م) .
ماجرای ۱۰۰ ساله بودن قرارداد ترکمنچای صحت دارد؟
ایران چرا و چگونه پاره پاره شد؟
حراج خاک ایران توسط پهلویها
روز شمار جدایی پارههای وطن
حدود ١٩۵سال پیش و باز هم در زمان فتحعلیشاه قاجار به موجب قرارداد ننگین ترکمنچای در سال١٢٠٧شمسی (۱۸۲۸میلادی)، منطقه «ایروان، نخجوان و بخشهایی از تالش و آذربایجان» و در مجموع حدود ۳۰هزارکیلومتر مربع دیگر از ایران جدا و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد! حدود ٢١٠سال پیش در زمان فتحعلی شاه قاجار به موجب قرارداد ننگین گلستان در سال١١٩٢شمسی (۱۸۱۳میلادی) کشورهای فعلی «قفقاز، ارمنستان، گرجستان، داغستان، چچن و اینگوش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین» به مساحت حدود ٢٣٠هزارکیلومتر مربع از ایران جدا و به روسیه تزاری تقدیم شد!
حدود ١٩۵سال پیش و باز هم در زمان فتحعلیشاه قاجار به موجب قرارداد ننگین ترکمنچای در سال١٢٠٧شمسی (۱۸۲۸میلادی)، منطقه «ایروان، نخجوان و بخشهایی از تالش و آذربایجان» و در مجموع حدود ۳۰هزارکیلومتر مربع دیگر از ایران جدا و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد! حدود ١۶٧سال پیش در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب معاهده ننگین پاریس در سال١٢٣۵شمسی (۱۸۵۶میلادی) مناطق «هرات و افغانستان و بلوچستان و مکران» به مساحت ۲۲۵/۹۷۵ کیلومتر مربع با فشار انگلیس از ایران جدا شد! حدود ١۵٢سال پیش و باز هم در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب قرارداد ننگین حکمیت «گلد اسمیت» در سال١٢۵٠شمسی (۱٨٧١میلادی) و باز هم تحت فشار انگلیس مناطقی از «پاکستان و سیستان» به مساحت ۳۵۰ هزارکیلومترمربع از ایران جدا شد! حدود ١۴٢سال پیش باز هم در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب «پیمان آخال» در سال١٢۶٠شمسی (۱۸۸١میلادی) کشورهای فعلی «ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان» به مساحت ۵۰۰/۲۲۶/۱ کیلومترمربع از ایران جدا و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد! حدود ١٠۴سال پیش در سال١٢٩٨شمسی (١٩١٩میلادی) در زمان احمدشاه قاجار و دولت وثوق الدوله بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس، جزایر نفتخیز خلیج فارس از جمله کشورهای فعلی «امارات، قطر، عمان و چند جزیره بسیار ارزشمند دیگر» به مساحت ۲۸۷/۴۰۵ کیلومترمربع رسماً از ایران جدا شد! حدود ٨۶سال پیش در سال۱۳۱۶شمسی (۱۹۳۷میلادی) در زمان رضاشاه پهلوی با امضای پیمان ننگین سعدآباد با کشورهای همسایه (عراق، ترکیه و افغانستان) بخشهای عظیمی از ایران با دسیسه انگلیس جدا شد، از جمله «ارتفاعات سوقالجیشی آرارات» به ترکیه، بخش عظیمی از «اروندرود» و اداره کامل آن را به عراق دادند و «دشت وسیع نا امید» به مساحت ۳هزارکیلومتر به افغانستان بخشیده شد! حدود ۶٩سال پیش در سال١٣٣٣شمسی (١٩۵۴میلادی) در زمان محمدرضا شاه پهلوی، بندر استراتژیک «فیروزه» در شرق دریای خزر از ایران جدا و به شوروی واگذار شد! و باز هم در زمان محمدرضا شاه در سال١٣۵٠شمسی (١٩٧١میلادی) با فشار انگلیس، مجمعالجزایر بحرین به مساحت بیش از ٧٠٠کیلومتر مربع با انبوهی از مخازن نفت و گاز از ایران جدا شد! وبا کمال تأسف باید این حقیقت تلخ رابدانیم که این مقدارتجزیه وجدایی بیش از ٣ میلیون و۵٠٠ هزارکیلومتر مربع از خاک ایران به واسطه سستی و خیانت پادشاهان میهنفروش در کل تاریخ جهان بیسابقه است و ایران امروز با مساحت ۱۹۵/۶۴۸/۱ کیلومترمربع کمتر از یکسوم مساحت ایران بزرگ ۲۰۰ سال قبل را دارد! اما در زمان جمهوری اسلامی و پس از هشت سال دفاع مقدس، یک سانتیمتر از خاک کشور عزیزمان را هم از دست نداده ایم!
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: ایران از۲۰۰ سال قبل تا بحال
