شهید محمد جواد باهنر
محمد جواد باهنر در ۸ شهریور سال ۱۳۶۰ش در حالیکه در جلسه شورای امنیت کشور شرکت کرده بود، در اثر انفجار بمب، همراه با محمدعلی رجایی، رییس جمهور وقت جمهوری اسلامی ایران، و چند تن دیگر به شهادت رسید. سومین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران و از شاگردان آیت لله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی بود. باهنر در مبارزات علیه رژیم پهلوی فعالیت داشت. او عضو شورای انقلاب و نخست وزیر محمدعلی رجایی بود. محمد جواد باهنر در ۸ شهریور سال ۱۳۶۰ش در حالیکه در جلسه شورای امنیت کشور شرکت کرده بود، در اثر انفجار بمب، همراه با محمدعلی رجایی، رییس جمهور وقت جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسید. محمدرضا باهنر برادر اوست. در سال ۱۳۱۲ش در کرمان متولد شد. او تحصیلات حوزوی را از ۱۱ سالگی در مدرسه معصومیه کرمان آغاز کرد و به موازات آن در مدارس جدید نیز تحصیل کرد. در ۱۳۳۲ش برای ادامه تحصیلات حوزوی به قم رفت و پس از تکمیل درسهای سطح، در درس خارج فقه آیتالله بروجردی به مدت شش سال و در درس فقه و اصول امام خمینی به مدت هفت سال شرکت کرد. او در این ایام در درس اسفار و تفسیر علامه طباطبایی نیز حاضر میشد. باهنر مدتی نیز در حوزه علمیه نجف از درس استادان آن حوزه استفاده کرد. باهنر در قم تحصیلات دبیرستانی را نیز ادامه داد. او در سال ۱۳۳۷ش به دانشکده الهیات دانشگاه تهران راه یافت، دوره کارشناسی این دانشکده را به پایان رساند و دوره کارشناسی ارشد علوم تربیتی را نیز در دانشگاه تهران با موفقیت گذراند. سپس به ادامه تحصیل در دوره دکتری همان دانشکده پرداخت.[۱] . سال ۱۳۴۲ به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمد و علاوه بر تدریس با دفتر تحقیقات و برنامهریزی وزارتخانه همکاری داشت و برنامههای تعلیمات دینی کلاسهای مختلف تحت نظر وی تهیه و تنظیم میشد. کتابهای دینی تألیف وی نقش چشمگیری در آگاهسازی جوانان و نوجوانان قبل از انقلاب ایفا نمود. شهید باهنر با سخنرانیهای خود در مساجد، مجالس روضه، هیئتها و حسینیهها ضمن ابلاغ اندیشههای امام خمینی و برنامههای نهضت، مقدمات آمادگی اعتقادی مردم ایران را برای مبارزه با حکومت پهلوی فراهم میکرد.[۲] .
فعالیتهای مبارزاتی
فعالیتهای مبارزاتی باهنر از سال ۱۳۳۷ آغاز شد و در این سال به سبب سخنرانی علیه رژیم پهلوی که اسرائیل را به رسمیت شناخته بود، دستگیر شد.[۹] همکاری جدی وی در انتشار مجلّه مکتب تشیع در سال ۱۳۳۸ از دیگر فعالیتهای وی بهشمار میرود.[۱۰] نوشتن سرمقاله در مکتب تشیع به عهده باهنر گذاشته شد؛ گرچه وی از سر تواضع از درج اسم خود پرهیز داشت[۱۱] همچنین سرمقاله نخستین شماره مجله بعثت را باهنر نوشت.[۱۲]
باهنر در سال ۱۳۴۱، از سوی برخی بزرگان حوزه علمیه قم، مأمور به تبلیغ در ژاپن شد؛ ولی به دلیل آغاز مبارزات در تهران ماند.[۱۳] در خرداد ۱۳۴۲، سازمان اطلاعات و امنیت کشور ساواک وی را به سبب سخنرانیهای ضد استبدادی در همدان دستگیر کرد؛ ولی به دنبال اعتراض مردم، آزاد و به تهران فرستاده شد.[۱۴] وی در اواخر اسفند همین سال در محکومساختن فاجعه فیضیه در مسجد جامع بازار تهران، بیاناتی ایراد کرد که منجر به بازداشت و زندانی شدن او تا خرداد ۱۳۴۳ شد.[۱۵] سخنرانی در مسجد هدایت و حسینیه ارشاد تهران، برگزاری جلسات هفتگی[۱۶] توزیع جزوه های درسهای نجف امام خمینی[۱۷] همکاری با هیئتهای مؤتلفه و تأسیس مسجد الجواد ،[۱۸] از فعالیتهای او در این دوره بود.
باهنر در سال ۱۳۴۴، به آموزش و پرورش راه یافت و مبارزه فرهنگی مؤثری را آغاز کرد.[۱۹] او در طول سالهای حضور در آموزش و پرورش بههمراه تعدادی از شخصیتهای دینی ازجمله سیدمحمد حسینی بهشتی و علی گلزاده غفوری کتابهای درسی تعلیمات دینی را برای سالهای مختلف دبستان و دبیرستان و برای مراکز تربیت تألیف کرد.[۲۰]
باهنر با گروهی از علمای مبارز و یاران امام خمینی در تهران، پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، خطاب به امام خمینی اعلامیه تسلیت صادر و مجلس ختمی در مسجد ارک تهران برگزار کردند.[۲۱] همچنین اعلامیه وی با گروهی از روحانیان تهران به مناسبت یادبود حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در اسناد ساواک گزارش شده است.[۲۲] افزون بر آن وی برای هم نوایی با امامخمینی عید نوروز ۱۳۵۷ را تحریم و بر مبارزه با استبداد تأکید کرد.[۲۳] در ضمن به مناسبتهای چهلم شهدای ۲۹ بهمن تبریز،[۲۴] شهدای یزد،[۲۵] سالگرد ۱۵ خرداد ۱۳۴۲،[۲۶] جشنهای نیمه شعبان و فساد و استبداد رژیم پهلوی،[۲۷] محکومکردن سرکوب اعتصاب کارکنان صنعت نفت،[۲۸] محکومکردن محاصره خانه امامخمینی در نجف و هجرت ایشان به فرانسه،[۲۹] چهلمین روز فاجعه خونین ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ تهران،[۳۰] فراخوان مردم برای شرکت در راهپیمایی سرنوشتساز تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ تهران[۳۱] و پشتیبانی از اعتصاب بازاریان تهران[۳۲] با دیگر روحانیان مبارز اعلامیه های مهمی صادر و از مبارزات امامخمینی پشتیبانی کرد.
باهنر پس از دستگیرشدنِ سران هیئت مؤتلفه، به سبب ترور نخست وزیر وقت؛ حسنعلی منصور ، برای ادامه مبارزه در ایجاد «بنیاد رفاه و تعاون اسلامی»، کانون توحید و دفتر نشر فرهنگ اسلامی نقش داشت.[۳۳] وی به همراه، سیدمحمد حسینی بهشتی و علی غفوری اعضای هیئت علمی دفتر نشر فرهنگ اسلامی را تشکیل میدادند[۳۴] راه اندازی نهادهای یادشده برای تقویت نهضت امامخمینی بود.[۳۵] به گزارش ساواک از جلسه ختم ناصر هندی (پسندیده)، برادرزاده امام خمینی، گروهی ازجمله باهنر هنگام سخنرانی محمدتقی فلسفی و نام بردن از امام خمینی، تکبیر گفتند.[۳۶]
باهنر طی سالهای ۱۳۵۲–۱۳۵۷، پنج بار دستگیر و در این سالها ممنوع المنبر شد.[۳۷] در ۱۳۵۶، با عالمان هم فکر خود جامعه روحانیت مبارز تهران را تأسیس کرد[۳۸] و در دی ماه ۱۳۵۷، در تنظیم اعتصابها و طراحی راهپیماییها نقش مهمی داشت و از سوی امام خمینی، عضو منتخب کمیته ساماندهی اعتصابها گردید.[۳۹] او در تحصن روحانیان در دانشگاه تهران در اعتراض به جلوگیری شاپور بختیار از ورود امامخمینی به ایران شرکت داشت.[۴۰] در زمان بازگشت امامخمینی به تهران، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، عضو فعال کمیته استقبال از ایشان بود.[۴۱]
مبارزه علیه حکومت پهلوی
در پی اظهارات باهنر در سال ۱۳۵۰ در خصوص جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی؛ توسط ساواک احضار و سپس ممنوع المنبر گردید.باهنر در دوران ممنوعالمنبر بودن فعالیتهای فرهنگی بسیاری از جمله تأسیس دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، تأسیس مدرسه راهنمایی مفید، تأسیس و بنای کانون توحید و تأسیس مکتب امیرالمؤمنین(ع) را در کارنامه خود دارد. سال ۱۳۵۶ همزمان با گسترش تظاهرات و مخالفتهای مردم علیه رژیم پهلوی، باهنرهمگام با روحانیون متعهد دیگر به تلاشهای خود برای افشای چهره واقعی حکومت افزود و سخنرانی وی در شیراز منجر به دستگیریاش شد. تشکیل روحانیت مبارز و سازماندهی تظاهرات و اعتصابات از جمله اقدامات ایشان در آن برهه به شمار میرود.
امام خمینی چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به منظور سازماندهی انقلاب و هدایت نیروها دستور تشکیل شورای انقلاب اسلامی را صادر و شهید مرتضی مطهری، شهید شهید بهشتی، شهید باهنر، عبدالکریم موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی را به عنوان هسته اولیه آن شورا تعیین نمودند. این شورا در دی ۱۳۵۷ شکل گرفت و با توجه به وضعیت خاص کشور در پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، نقش مهمی در هدایت و برنامهریزی امور انقلاب ایفا نمود. اهداف کلی از تأسیس شورای انقلاب پاسداری از ثمرات مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران، اجرای اهداف انقلاب، تأسیس نهادهای سیاسی جدید و ایجاد حکومت جمهوری اسلامی در ایران بود. باهنر در ۲۰/۶/۱۳۵۹ در کنفرانسی خبری و رادیو تلویزیونی گزارش کاملی از عملکرد و فعالیتهای این شورا ارائه کرد. اعضای شورای انقلاب مانند حلقههایی پیوند قوای سهگانه را با شورای انقلاب میسر میکردند.[۳]
محمدجواد باهنر و سید محمد حسینی بهشتی به همراه جمعی از شخصیتهای دیگر به تأسیس حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷ اقدام کردند. نقش باهنر در حزب تعیین کننده بود. پس از شهادت بهشتی، باهنر به دبیرکلی حزب انتخاب شد و این مسئولیت را تا زمان پذیرش پست نخست وزیری بر عهده داشت. در پی برکناری بنی صدر از مقام ریاست جمهوری و انتخاب محمدعلی رجایی به عنوان رئیسجمهور، در سال ۱۳۶۰ دکتر باهنر به عنوان نخستوزیر به مجلس شورای اسلامی معرفی شد. عمر کابینه او بسیار کوتاه بود زیرا ۸ شهریور ۱۳۶۰ دفتر ریاست جمهوری توسط سازمان مجاهدین خلق ایران"منافقین" منفجر شد و محمدعلی رجایی رئیسجمهور و باهنر نخستوزیر و عدهای دیگر به شهادت رسیدند.[۴]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شهیدان رجائی و باهنر
ادامه مطلب را ببينيد
شهید باهنر و فعالیتهای پس از انقلاب
عضو گروه مأمور بازگشایی مدارس و تطبیق وضع آموزش و پرورش با مقتضیات پیروزی انقلاب اسلامی . همکاری با سید محمد حسینی بهشتی و چند نفر از روحانیان مبارز در تأسیس حزب جمهوری اسلامی . دبیر کلی حزب جمهوری اسلامی پس از شهادت آیت الله بهشتی در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی . عضو ستاد انقلاب فرهنگی . نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان قانون اساسی . مشارکت در تشکیل نهضت سوادآموزی . مشارکت در بنیانگذاری فعالیتهای موسوم به «امور تربیتی» با همکاری شهید رجایی . نماینده مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی . وزیر آموزش و پرورش در کابینه محمدعلی رجایی . آخرین سمت وی پیش از شهادت پست نخستوزیری در دولت محمدعلی رجایی[۵]
باهنر ازجمله افرادی بود که امامخمینی اعتماد کامل به او داشت.[۴۲] وی با حکم امام خمینی عضو شورای انقلاب شد.[۴۳] همچنین در ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ از سوی ایشان، عضو کمیته بازگشایی و مدیریت واحدهای آموزشی کشور گردید.[۴۴] یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همراه بهشتی و دیگر همفکران خود در اعلام تشکیل حزبِ جمهوری اسلامی مشارکت کرد. "ببینید: حزب جمهوری اسلامی"[۴۵] نقش باهنر در تهیه و تدوین اساسنامه حزب جمهوری اسلامی بسیار برجسته بود.[۴۶] وی سعی میکرد طیفهای روشنفکر، حزب اللهی، جوانان و دانشجویان را به حزب جمهوری اسلامی پیوند بدهد و حزب را جامعیت ببخشد.[۴۷] . او در خرداد ۱۳۵۸، از جانب مردم کرمان به نمایندگی مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی برگزیده شد.[۴۸] در سال ۱۳۵۹ نیز به نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد.[۴۹] . فعالیتهای مبارزاتی باهنر غالباً صبغه فرهنگی داشت؛ زیرا او به تحولات فرهنگی در عرصه های سیاسی معتقد بود.[۵۰] باهنر عشق و تلاش زیاد در احیای فرهنگ اسلام راستین داشت و معتقد بود تنها فرهنگ اصیل اسلام است که جوانان را به حرکت و رشد و کمال میرساند.[۵۱] او حتی در تشکیلات سیاسی یا گروههای مبارز میکوشید مسئولیت فرهنگی و فکری را بپذیرد. وی پس از پیروزی انقلاب نیز برای اسلامیکردن محیط آموزشی در دانشگاه و آموزش و پرورش و محوریشدنِ تزکیه و تربیت در این مراکز کوشید و معاونت امور تربیتی در وزارت آموزش و پرورش را بنیان گذاشت.[۵۲] با توجه به اختلاف شدید نیروهای مکتبی با ملیگرایان، وی با بردباری و منطق با مخالفان ازجمله سیدابوالحسن بنیصدر برخورد میکرد[۵۳] به همین دلیل مؤسسان حزب جمهوری اسلامی ازجمله باهنر نامه هایی به امام خمینی نوشته و از کارشکنی و برخورد بنیصدر شکایت کردهاند.[۵۴]
حجة الاسلام دکتر محمدجواد باهنر
عالم مجاهد شیعه معاصر و از شاگردان امام خمینی و علامه طباطبایی بود. او از اعضای اصلی شورای انقلاب اسلامی و دومین نخست وزیر ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. شهید باهنر به همراه شهید رجایی، در واقعه بمبگذاری هشتم شهریور سال ۱۳۶۰ توسط منافقین به شهادت رسید.
محمدجواد باهنر از روحانیون اندیشمند و مبارز و نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران. وی در 1312ش در خانواده ای کم بضاعت و پرعائله در کرمان متولد شد. تحصیلات خود را از مکتب خانه آغاز کرد و از یازده سالگی به طلبگی در مدرسه معصومیه پرداخت و به موازات آن در مدارس جدید نیز تحصیل میکرد. در 1332 برای ادامه تحصیلات دینی به قم عزیمت کرد و پس از تکمیل دروس سطح، در درس خارج فقه آیت الله العظمی بروجردی به مدت شش سال شرکت جست و شش سال نیز از درسهای فلسفه (اسفار) و تفسیر علامه سید محمدحسین طباطبائی بهره مند شد، مدتی نیز در حوزه نجف از درس استادان آن حوزه استفاده کرد. در قم تحصیلات دبیرستانی را نیز ادامه داد و به اخذ گواهینامه پایان تحصیلات دبیرستانی موفق شد. پس از آن در 1337 به دانشکده الهیات دانشگاه تهران راه یافت. دوره کارشناسی این دانشکده را به پایان رساند و به ادامه تحصیل در دوره دکتری همان دانشکده پرداخت. همچنین دوره کارشناسی ارشد علوم تربیتی را نیز در دانشگاه تهران با موفقیت گذراند. باهنر نه فقط به درسها، بحثها و مسائل حوزههای علمیه توجه و اهتمام داشت، بلکه به لزوم آشنایی طلاب با آموزشهای دبیرستانی و دانشگاهی نیز معتقد بود و خود عملاً به صورت یکی از روحانیانی درآمد که پیونددهنده حوزهها با مجامع فرهنگی و دانشگاهی بیرون از حوزهها بودند. او سعی داشت که مشکلات اعتقادی جوانانی را که در دبیرستانها و دانشگاهها تحصیل میکردند، بشناسد و این مشکلات و راهحل آنها را در حوزهها مطرح سازد. او توانست برای تفهیم حقایق و معارف اسلامی به جوانانی که با اصطلاحات و شیوههای حوزوی آشنا نبودند، زبان مناسبی پیدا کند و به همین سبب فعالیتهای اصلی او در طول زندگی، صبغه فرهنگی و تبلیغی داشت و عمدتاً از طریق انتشار کتاب و مقاله و ایراد سخنرانی بود. باهنردر همه فعالیتهای اجتماعی خود، با حکومت پهلوی و استبداد و استعمار در ستیز بود. پس از آنکه نهضت اسلامی در 1342 به رهبری امام خمینی آغاز شد، وی در مسیر این نهضت به تبلیغ و مبارزه پرداخت و با نزدیک شدن به تشکیلات هیئتهای مؤتلفه، در آموزش مبارزان جوان و ترویج اندیشههای متعلق به نهضت در میان توده مردم، نقش فعالی ایفا کرد. از 1341 تا 1357 علاوه بر فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی همراه با یاران روحانی و غیرروحانی همفکر خود به تأسیس مؤسساتی از قبیل مدرسه و بنگاه نشر و مساجد و کانونهای تبلیغ در تهران اقدام کرد و مخصوصاً توانست با همکاری آیتالله سید محمدحسین بهشتی و دیگران برنامه ریزی و تألیف کتابهای دینی مدارس را در وزارت آمورش و پرورش برعهده گیرد. با استفاده از این فرصت توانست افکار انقلاب اسلامی را در قالب این کتابها از سال اول ابتدایی تا پایان دورة متوسطه، و در دورههای تربیت معلم برای نسل جوان تنظیم و تحریر کند و البته یکی از منابع مهم آشنایی نسل جوان با مکتب اسلام همین کتابها بود که در مدارس تدریس میشد. باهنر از چندین سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تحت تعقیب و مراقبت پلیس وقت بود و چندین بار بازداشت شد و به زندان افتاد. در مبارزات سیاسی که در 1357 به اوج خود رسید از ارکان مبارزه محسوب میشد و از آغاز تشکیل شورای انقلاب در آن عضویت داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دستور امام خمینی در کمیته اعتصابات عضویت یافت و در روزهای اول پس از پیروزی همراه با عدهای دیگر از جمله محمدعلی رجایی، مأمور بازگشایی مدارس و تطبیق وضع آموزش و پرورش با مقتضیات پیروزی انقلاب اسلامی شد. علاوه بر این، در تأسیس حزب جمهوری اسلامی با بهشتی و تنی چند از روحانیون مبارز همکاری کرد و در این حزب از بدو تأسیس تا پایان حیات خویش حضور و فعالیت داشت و پس از واقعه 7 تیر 1360، سمت دبیرکلی این حزب را عهده دار شد. باهنر پس از پیروزی انقلاب اسلامی در صحنههای مختلف انقلاب اسلامی فعالانه حضور داشت. در اردیبهشت 1359 به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمد و در مجلس خبرگان قانون اساسی به نمایندگی مردم کرمان شرکت کرد و در تشکیل نهضت سوادآموزی و نیز در بنیانگذاری فعالیتهای موسوم به «امور تربیتی» (با همکاری شهید رجایی) سهم بسزایی داشت. در اولین دوره مجلس شورای اسلامی به نمایندگی مردم تهران به مجلس راه یافت. در مهر 1359 در دولت محمدعلی رجایی تصدی وزارت آموزش و پرورش را برعهده گرفت و پس از آنکه رجایی به ریاست جمهوری انتخاب شد در 15 مرداد 1360 به نخست وزیری منصوب گردید و در 8 شهریور همان سال در حالی که در جلسه شورای امنیت کشور شرکت کرده بود، بر اثر انفجاری که دشمنان انقلاب در اتاق شورا پدید آوردند، همراه با رجایی و چند تن دیگر به شهادت رسید. باهنرمردی خوش فکر، صبور، سلیم النفس، کمادعا و پرکار بود. آثار قلمی او متعدد است. اهمّ آنها آثار او عبارتند از: یک دوره تعلیمات دینی برای سالهای دوم، سوم، چهارم و پنجم ابتدایی؛ یک دوره تعلیمات دینی برای سالهای اول، دوم و سوم راهنمایی و دبیرستان؛ شناخت اسلام، یک دوره درسهایی از قرآن مجید، با ترجمه و شرح فارسی برای سالهای سوم تا ششم دبیرستان؛ یک دوره درس قرآن برای سالهای اول و دوم و سوم راهنمایی؛ تربیت و تعلیم دینی و روش تدریس قرآن و مسائل دینی، برای سال اول تربیت معلم دوره راهنمایی و تربیت معلم یک ساله و دانشسرای مقدماتی روستایی و عشایری؛ تعلیمات دینی و روش تدریس آن، برای دانشکده مکاتبهای، خداشناسی با همکاری علی گلزاده غفوری و سید رضا برقعی؛ مقاله «جهان در عصر بعثت» با همکاری اکبر هاشمی- رفسنجانی، در کتاب محمد خاتم پیامبران. پس از شهادت، بسیاری از مقالات و سخنرانیهای وی با نامهای «انسان و خودسازی»، «گفتارهای تربیتی»، «فرهنگ انقلاب اسلامی»، «اسلام برای نوجوانان»، «مواضع ما در ولایت رهبری» و «گذرگاههای الحاد» از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی در تهران به چاپ رسیده است. به نقل از دانشنامه جهان اسلام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شهیدان رجائی و باهنر
ادامه مطلب را ببينيد
![]()
وفات حضرت سکینه علیها السلام
«سُکَینه» لقب یکی از دختران امام حسین علیه السلام است که در واقعه کربلا حضور داشت و همراه با قافله اسیران به شام رفت. برخی همسر او را عبدالله بن حسن علیه السلام می دانند که در کربلا شهید شد. در برخی منابع رجالی از سکینه به عنوان یکی از راویان حدیث یاد شده؛[۱] همچنین از بلاغت و تسلط او بر ادبیات عرب، سخن به میان آمده است. سکینه دختر امام حسین (علیه السلام) را از برترین، باهوش ترین و نیکوسرشت ترین زنان عصر خویش دانسته اند.[۸۳] [۸۴] . او در فضل و کمال به اندازه ای بود که به فرموده پدرش امام حسین (علیه السلام) غالباً غرق در ذات الهی بود. [۸۵] [۸۶] . در کتب و مصادر روایی و رجالی از سکینه بنت الحسین (علیه السلام) به عنوان یکی از راویان و محدثان ثقه و مورد اطمینان یاد شده است. [۸۷] . او از راویان حدیث پدر بزرگوارش اباعبدالله الحسین (علیه السلام) به شمار آمده [۸۸] [۸۹] [۹۰] . و افرادی چون سلمی عمه یعلی [۹۱] . و فائد مدنی و سکینه دختر اسماعیل بن ابیخالد و سکینه دختر قاضی ابی ذر نیز از جمله راویانی دانسته شده اند که از او روایت نقل کرده اند. [۹۲] [۹۳] . از ویژگیهای شخصیتی دیگر سکینه میتوان به تسلط او بر فنون و ادب اشاره کرد. سکینه در بلاغت و فصاحت نصیبی عظیم داشت. گرچه اهل بیت (علیه السلام) از شعر و امثال آن دوری جسته اند؛ اما به جهت حزن و اندوه و مصیبت یا به واسطه رسیدن به اجر و ثواب مصیبت امام حسین (علیه السلام) اشعاری را سروده اند. سکینه دختر امام حسین (علیه السلام) دارای اشعار و قصاید بسیاری در رثای پدر است که از جمله این اشعار قصاید زیر است : لا تعذلیه فهم قاطع طرقه - فغینه بدموع ذرف غدفه... ان الحسین غداة الطف یرشقه - ریب المنون فما ان یخطی الحدقه... بکف شر عبادالله کلهم نسل البغایا - و جیش المرق الفسقه... یا امة السوء هاتوا ما احتجاجکم غذا - و جلکم بالسیف قد صفقه . کسی را سرزنش مکن که راهش را گم کرده است؛ زیرا از چشمانش اشک فراوان میبارد. در روز طف (عاشورا) تیری به سوی امام حسین علیه السلام پرتاب شد که خطا نمیرود و از حدقه چشم امام (سجاد (علیه السلام) دور نمیشود. این کار به دست کسانی انجام شد که بدترین مردم و حرامزاده و خارج از دین و فاسق بودند. ای بدترین امت، دلیلهایتان را در رستاخیز اقامه کنید. شما برهانی ندارید؛ زیرا همه شما او را با شمشیرتان زدید . [۹۴] [۹۵] .
ولادت و نسب - حضور در کربلا - کاروان اسرا در شام - وفات - - اصل و نسب - وجه تسمیه - تاریخ تولد - ازدواج - مورد علاقه امام حسین - حضور در کربلا - ایام اسارت - ورود اسرا به شام - بازگشت به مدینه - گفتوگو با دختر عثمان - افشای جنایتهای بنیامیه - خصوصیات اخلاقی - ازدواج - همراه با كاروان حسينى - صحبت امام حسین با سکینه از قتلگاه - ملاقات با جسد پدر - در اسارت - جاماندن از کاروان اسرا - در مجلس يزيد - جسارت مرد شامى - خواب سكينه در شام - اقدامات در طول اسارت و پس از آن - پاىبندى به حجاب و عفاف - اعتراض به يزيد و دفاع از اهلبيت - عزادارى و زيارت قبر پدر - در مدينه - اشعاری در رثای پدر - وفات
آمنه یا امیمه یکی از دختران حسین بن علی بود که مادرش به وی لقب سکینه داده بود. مادر وی رباب بنت امرء القیس بوده است. وی متولد سال ۴۸ یا ۴۹ هجری قمری بوده و در جنگ کربلا در حالیکه به سن بلوغ نرسیده بود، حضور داشت. او در سال ۱۱۷ هجری قمری در مدینه از دنیا رفت.[۱] . در منابع مختلف نام اصلی او را أمینه، اُمَیمه[۲] و آمنه را ذکر کردهاند. مورخان دربارهٔ سکینه گفتهاند، این لقبی است که مادرش به دلیل سکون و آرامش او بر او نهاده بود.[۳] . در کتاب تذکرة الشهدا، حبیب الله شریف کاشانی تعداد فرزندان حسین بن علی را ۸ دختر و ۱۳ پسر گزارش میکند و نامهای آنها را فاطمه کبری، فاطمه صغری، زبیده، زینب، سکینه، ام کلثوم، صفیه و رقیه (به نقلی زبیده) ذکر میکند.[۷] علی بن عیسی اربلی، در کشف الغمه فی معرفه الائمه برای حسین بن علی از چهار دختر (زینب، سکینه و فاطمه) یاد کرده است که احتمالاً دختر چهارم همان رقیه بنت حسین باشد.[۸][۹] حسین بعد از درگذشت حسن بن علی، با اُمّ اسحاق دختر طَلحه — صحابی مشهور محمد — ازدواج کرد. و از وی صاحب دختری به نام فاطمه شد. به گفته مادلونگ برخلاف برخی گزارشها، سکینه باید از فاطمه بزرگتر باشد.[۱۰] درحالیکه حاج منوچهری دختر کوچکتر حسین را سکینه از رباب بنت امرء القیس میداند.[۱۱] . سکینه دختر امام حسین علیه السلام را از باهوش ترین، زیباترین، خوش اخلاق ترین، باتقوا ترین و بزرگ زنان زمانه خویش دانسته اند.[۲۶] امام حسین(ع) سکینه را بندهای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست.[۲۷] . سخاوت سکینه نیز در کتب تاریخی مورد اشاره قرار گرفته است. او هزینه سفر حج برادرش امام سجاد علیه السلام را پرداخته است.[۲۸] . در کتابهای رجالی از سکینه به عنوان یکی از راویان حدیث یاد شده که کوفیان از او روایت کردهاند.[۲۹] سکینه همراه خواهر خود فاطمه از راویان حدیث پدر خود امام حسین علیه اسلام به شمار میآیند[۳۰] و راویانی همچون عبیدالله بن ابیارفع، فائد مدنی، سکینه دختر اسماعیل بن ابیخالد و سکینه دختر قاضی ابیذر از او روایت نقل کردهاند.[۳۱] . همچنین از تسلط بر ادبیات و شعر عرب و بلاغت و فصاحت سکینه سخن به میان آمده است. گزارشهای او از واقعه کربلا در قالب شعر، اشعار و قصاید او در رثای پدرش امام حسین(ع) معروف است. شعر زیر از جمله این اشعار است: لا تعذلیه فهم قاطع طرقه - فعینه بدموع ذرف غدقه... ان الحسین غداة الطف یرشقه - ریب المنون فما ان یخطئ الحدقه... بِکَفِّ شر عبادالله کلهم - نسل البغایا و جیش المرق الفسقه... یا اُمَّة السوء هاتوا ما احتجاجکم - غداً و جُلُّکم بالسیف قد صفقه . ترجمه: او را سرزنش مکن؛ چرا که آنها راه را بر او بستند. و او از چشمانش اشک فراوان میبارد. در روز طَف عاشورا تیری به سوی امام حسین(ع) پرتاب شد که خطا نمیرود و از حدقه چشم او دور نمیشود. این کار به دست کسانی انجام شد که بدترین مردم و از نسل ظالمان و از سپاهیان فاسق بودند.ای بدترین امت! دلیلهایتان را در رستاخیز اقامه کنید. شما برهانی ندارید؛ زیرا همه شما او را با شمشیرتان زدید. [۳۲] . بر اساس گزارشات تاریخی تسلط سکینه بر ادبیات عرب باعث شد برخی از شاعران مانند فرزدق، جریر، کثیر، نصیب و جمیل برای ارزیابی و سنجش اشعار خود، آنها را به سکینه ارائه میدادند تا مورد داوری قرار بگیرد.[۳۳] . از دیگر تاثیرگذاریهای اجتماعی سکینه میتوان به دفاع او از اهل بیت(ع) اشاره کرد. برای نمونه ابوالفرج اصفهانی درباره نقل می کند که وی در مجلس عزایی بود ودختر عثمان هم در آن مجلس بود و میگفت من شهید زاده ام. سکینه خاموش بود تا این که موذن بانگ برداشت و گفت: (اشهد انَّ محمداً رسول الله.) سکینه گفت: این پدر من است یا تو؟ دختر عثمان گفت: من دیگر هرگز بر شما فخر نمیفروشم. [۳۹] . نمونه دیگر آنکه روزی خالد بن عبدالملک؛ امیر مدینه(امارت: ۱۱۴-۱۱۸ق) طبق عادتش، بر فراز منبر، امام علی(ع) را دشنام گفت، سکینه که به همراه کنیزانش در مجلس حضور داشت، مقابله به مثل کرد که ماموران حکومتی، کنیزانش را مورد ضرب و شتم قرار دادند.[۴۰] .
از کتب تاریخی چنین بر میآید که آمنه در کاروان حسین بن علی در نبرد کربلا حضور داشته است. در منابع آمنه از جمله زنانی است که از او گزارشها و نقل قولهایی دربارهٔ وقایع عاشورا و نبرد کربلا ذکر شده است.[۱۴][۱۵] ابن شهرآشوب در کتاب مناقب آل ابیطالب نقل میکند، در آخرین وداع حسین با خانواده اش، او سکینه را به صبوری توصیه کرد.[۱۶] به نقل از سید بن طاووس در لهوف، در روز یازدهم محرم در هنگام وداع اسیران با جنازه کشته شدگان، سکینه پس از سخنان زینب جنازه پدرش را در آغوش گرفت اما سربازان عمر سعداو را به زور از بدن پدرش جدا کردند.[۱۷] همچنین گزارشهای متعددی از آمنه در روایتهای مربوط به این نبرد، از جمله هنگام کشته شدن علیاکبر و شب عاشورا، آورده شده است.[۱۵][۱۴] . پس از پایان نبرد کربلا، سربازان عمر بن سعد، بازماندگان کاروان حسین را اسیر کردند و نام آمنه نیز در بین اسیران ذکر شده است.[۱۸] بر اساس منابع در روز یازدهم محرم، سپاه عمر سعد پس از دفن کشتگان خود، اسیران را به سمت کوفه بردند.[۱۹] شیخ مفید در ارشاد تاریخ ورود اسیران به کوفه را دوازدهم محرم نقل میکند.[۲۰] مورخان گزارش کردهاند، مأموران اسیران را درحالیکه بر شترهای بیمحمل سوار و با طناب بسته شده بودند پس از عبور دادن اسیران از بازار کوفه، آنها را وارد قصر عبیدالله بن زیاد کردند.[۲۱][۲۲] بلاذری در کتاب انساب الاشراف گزارش میکند، اسیران از کوفه به همراه شمر، به سمت شام حرکت داده شدند. مسیر دقیق حرکت کاروان از کوفه تا شام مشخص نیست. در روایتهای مربوط به اسارت چند مرتبه به سکینه اشاره شده است. ابن فهد حلی در کتاب مثیر الأحزان، از سهل بن سعد ساعدی نقل میکند روز ورود اسیران به شام در بابالساعات دختری که بر شتری بیمحمل سوار بود و خود را سکینه بنت حسین معرفی کرده بود از او خواست به آنها کمک کند تا نیزه داران سرهای کشته شدگان یاران حسین را از آنها دور کند تا نامحرمها کمتر به آنها نگاه کنند. ساعدی با پرداخت مقداری دینار خواسته او را برآورده کرده است.[۲۳] شیخ صدوق در کتاب الأمالی صدوق و محمدباقر مجلسی در کتاب بحارالانوار از سکینه در مجلس یزید روایت کردهاند که در پاسخ به سخن مردم شام که اسیرانی نیکوتر از اینان ندیدهایم، گفت: ما اسیران خاندان پیامبریم.[۲۴][۲۵] . سکینه پس از اسارت همراه با کاروان اسیران پس از عبور از کربلا، به مدینه بازگشت. در منابع تاریخی از زندگی او در مدینه تا هنگام مرگ گزارشهای زیادی به جز ذکر برخی مناظرات و مجالس علمی در دسترس نیست.[۳۳] در چگونگی وفات و محل دفن آمنه بین مورخان اختلاف وجود دارد. نقل مشهور، تاریخ درگذشت او را ۵ ربیعالاول سال ۱۱۷ قمری در مدینه ذکر کرده اند. بر اساس این منابع محل دفن او در قبرستان بقیع است.[۳۴][۳۵] قبری در قبرستان بابالصغیر در دمشق[۳۶] و قبری در قاهره نیز در بعضی منابع به وی منسوب دانسته اند.[۳۷] . قاضی نعمان در جلد سوم کتاب شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار،[۲۸] محمد حسن شُرَّاب در کتاب نور الأبصار فی مناقب آل بیت النبی المختار،[۲۹] مزینانی در نقش زنان در حماسه عاشورا،[۳۰] علی محمد علی دخیل در کتاب سکینه دختر امام حسین[۳۱] و ابوالفرج اصفهانی در کتاب الاغانی[۳۲] و برخی منابع دیگر نقل مشهور را اینگونه دانسته اند که او بعد از عاشورا دیگر ازدواج نکرد. آرامگاهی منتسب به سکینه در قبرستان بابالصغیر ابتدای در اصلی و دارای گنبدی بزرگ به رنگ سبز است که دو گنبد دیگر نیز اطراف آن هستند. بر فراز این مرقد منارهای نیز برنگ سبز دیده میشود. مقبره سکینه و ام کلثوم زینب صغری دختر علی بن ابیطالب هر دو داخل یک حجره و شبستان بزرگی است. نمای این مرقد از قبل از دوران عثمانی است که به احتمال زیاد در آن دوران تجدید بنا شده و بر اساس تابلویی که بر در ورودی نصب گردیده در سال ۱۳۳۰ ه.ق نیز مرمت شده است.[۳۸] . برخی کتب این آرامگاه را متعلق به سکینه دختر یکی از پادشاهان[۳۹] یا سکینه دختر حسین ذیالدمعه دانسته اند.[۴۰] آرامگاه دیگری در قاهره، مصر و آرامگاهی در طبریه، فلسطین نیز به سکینه منتسب است.[۴۱] . سکینه پس از اسارت به همراه کاروان اسرا به مدینه بازگشت. از زندگی او در مدینه تا زمان وفات، در منابع تاریخی گزارش چندانی در دست نیست و تنها به ذکر بعضی از مناظرات و مجالس علمی اکتفا شده است.[۱۸] چگونگی وفات و محل دفن سکینه نیز مورد اختلاف مورخان بوده است. برخی از منابع تاریخی وفات سکینه را ۵ ربیعالاول سال ۱۱۷ هجری قمری در مدینه نقل کردهاند.[۱۹] بنا بر نقل این منابع، خالد بن عبدالله(حاکم وقت) بر او نماز خواند و او را در قبرستان بقیع به خاک سپردند. برخی نیز گفتهاند وقتی سکینه با اصبغ بن عبدالعزیز ازدواج کرد، از مدینه به طرف مصر حرکت کرده و در دمشق درگذشت.[۲۰] و در قبرستان باب الصغیر در دمشق، قبری منسوب به سکینه وجود دارد. عدهای نیز گفته اند پس از ازدواج با اصبغ بن عبدالعزیز به مصر رفته و در آنجا مدفون شده است. بقعه ای در قاهره نیز به سکینه بنت الحسین منسوب است.[۲۱] .
سَکینه، دختر امام حسین علیه السلام و مادرش رباب دختر امری ءالقیس است. نامش را امینه، امنیه و آمنه ذکر کرده اند و لقب وی را سکینه نهاده اند که به معنی وقار و سکون است.
سکینه همسر عبدالله اکبر، فرزند امام حسن و پسر عموی اوست که در روز عاشورا همراه امام حسین علیه السلام به شهادت رسید. از زمان ولادت حضرت سکینه علیها السلام اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما با توجه به فرمایش امام حسین علیه السلام خطاب به وی که فرمود: «تو بهترین بانوانی!» در می یابیم که وی در کربلا بانویی رشیده بوده و بین ده تا سیزده سال، سن داشته است.(حضرت سکینه و...، علاّمه مقرّم، ص 262) ،
آن حضرت حدود هفتاد سال عمر کرد و در سال 117 ق. در مدینه و بنابر قولی در راه حجّ عمره از دنیا رفت.(حضرت سکینه و...، علاّمه مقرّم، ص ۲۶۳)
رباب که از بهترین زنان عصر خویش بود، نزد امام حسین علیه السلام منزلتی عظیم داشت و شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت فرمود:
«من خانه ای را که سکینه و رباب در آن ساکنند، دوست دارم. علاقه مند به ایشان هستم و مال خود را برایشان خرج می کنم.»(محدّثات شیعه، دکتر غروی نایینی، ص 210)
امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:
«هنگامی که امام حسین علیه السلام شهید شد، همسر آن حضرت، رباب، برایش مجلس سوگواری برپا نمود و همراه زنان و خدمتگزارانش چنان گریه کرد که اشک چشمانش خشک گردید.»(تذکرةالخواص، ص 150)
مورخان درباره ازدواج سکینه اختلاف دارند. بعضی معتقدند امام حسین(ع) سکینه را به ازدواج پسر عمویش عبدالله بن حسن درآورد؛[بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۹۵؛ اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۶۶]
اماشیخ مفید، عبدالله بن حسن را در زمان واقعه کربلا کودکی که به سن بلوغ و ازدواج نرسیده، توصیف میکند.[مفید، الارشاد، ۱۳۸۰ش، ص۴۶۵]
برخی مورخان معتقدند قبل از آن که ازدواج آنان به زفاف بینجامد، عبدالله در واقعه کربلا به شهادت رسید.[مغربی، شرح الاخبار، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۱۸۰-۱۸۱؛ ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹، ص۲۰۵؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۴۱۸]
سکینه دختر امام حسین(ع) را از باهوشترین، زیباترین، خوش اخلاقترین، باتقواترین و بزرگ زنان زمانه خویش دانستهاند.[زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۱۰۶؛ ابنخلکان، وفیات الاعیان، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۹۴؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۲۰۰۰م، ص۱۸۲؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۲۵۷]
امام حسین(ع) سکینه را بنده ای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست.[المقرم، مقتل الحسین علیهالسلام، ۱۹۷۹م، ص۳۴۹]
سخاوت سکینه نیز در کتب تاریخی مورد اشاره قرار گرفته است. او هزینه سفر حج برادرش امام سجاد(ع) را پرداخته است.[صفدی، الوافی بالوفیات، ۲۰۰۰م، ج۱۵، ص۱۸۳]
علی بن عیسی اربلی، در کشف الغمه فی معرفه الائمه برای حسین بن علی از چهار دختر (زینب، سکینه و فاطمه) یاد کرده است که احتمالاً دختر چهارم همان رقیه بنت حسین باشد.[وکیلی، «رقیه بنت الحسین»، دانشنامه جهان اسلام،۲۰: ۲۴۴–۲۴۵. بیضون، موسوعة کربلاء، ۲: ۳۵۹]
خاندان رسالت پس از بازگشت از شام سه روز در كربلا عزاداری كردند. وقتى امام سجّاد (علیهالسلام) فرمود: شترها و محملها را آماده كنيد، سكينه گريهكنان، بانوان را به وداع با قبر شريف پدر طلبيد. بانوان در اطراف قبر حلقه زدند. سكينه، قبر پدر را در آغوش گرفت و گريه سختى كرد و چنين مرثيه خواند:
الا يا كربلاء نُودِّعُكَ جسماً ••• بلا كفنٍ ولا غسلٍ دَفينا،،،الا يا كربلاء نُودِّعُكَ روحاً ••• لأحمد و الوصى مع الأمينا ،[الدمعة الساكبه، ج۵، ص۱۶۳ ↑ تحقيقى درباره اوّل اربعين حضرت سيّدالشهدا علیهالسلام، ص۲۹۷] هان اى كربلا! با تو در مورد پيكرى وداع مىكنيم كه بدون غسل و کفن در اين مكان دفن شد. هان اى كربلا! ما همراه امين خود امام سجاد (علیهالسلام) با تو در مورد حسين كه روح پيامبر (صلی الله علیه وآلهوسلم) و روح وصيّش بود وداع مىكنيم . شبيه اين ماجرا درباره رقیه (علیهاالسلام) نيز ذكر شده است. [فاضل دربندی، آقا بن عابد، اسرار الشهاده، ج۳، ص۷۱۵]
چون سكينه به مدینه بازگشت در منزل پدر مظلومش، خانهاى كه امام سجاد (علیهالسلام) هميشه در آن مىگريست و شب و روز نمىشناخت اقامت گزيد و فريادش لحظهاى قطع نگرديد. [موسوی مقرم، عبدالرزاق، السیّده سکینه ابنة الإمام الشهید أبیعبدالله الحسین (علیهالسلام)، ص۸۳]
او با زنان بنی هاشم لباس سياه پوشيد و مجلس عزا به پا كرد. غذايشان نيز توسط جوانمردان آل عبدالمطلب و امام سجّاد (علیهالسلام) تهيّه مىشد. [برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۲، ص۴۲۰]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ربیع الاول
ادامه مطلب را ببينيد
آمریکا، ایران و ظاهربینان!

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
شصت و چهارمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید سیفی آوارسین تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره شصت و چهار
سرمقاله
آمریکا، ایران و ظاهربینان!
این بار نه با ۵+۱ مذاکره میکردیم و نه با پیغام کشورهای حافظ منافع و دیگر روشها؛ جمهوری اسلامی پنج دور غیرمستقیم با فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا مذاکره کرد. امّا درست در همان میانه، باند جنایتکار و نیابتی آمریکا در منطقه به خاک ایران و خانههای شهروندان حمله کردند و برخی از مسئولان و فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای را شبانه ترور کردند. ترامپ هم وقیحانه در مصاحبه با سی.ان.ان با افتخار و رضایت گفت: «مذاکرهکنندگانی که من پیشتر در ایران با آنها سر و کار داشتم، همگی کشته شدهاند!» این جمله روشن کرد که آمریکا مذاکره را نه برای حل مسائل که برای تسلیم کردن طرف مقابل به کار میگیرد.
مذاکره در سیاست خارجی ابزاری شناختهشده است و جمهوری اسلامی نیز با مجوز رهبر انقلاب در مقاطع مختلف از آن بهره برده است، اما تجربه چهلوپنج ساله نشان میدهد هیچ مذاکرهای قادر به پایان دادن به دشمنی بنیادین آمریکا با ایران نبوده و نخواهد بود.
علت روشن است: دشمنی آمریکا نه به بهانه حقوق بشر است و نه به خاطر فناوری هستهای و امثال اینها؛ اینها صرفاً پوششاند. ریشه ماجرا چیز دیگری است. ایران حاضر نیست به خواسته آمریکا برای «تسلیم بیقید و شرط» تن بدهد. این ایستادگی است که آمریکا را خشمگین میکند و همین استقلال است که دشمنی را ماندگار ساخته است. کسانی که میگویند «شعار ندهید علیه آمریکا که عصبانی میشوند» یا کسانی که تحلیل میکنند «چرا با آمریکا مستقیم مذاکره نمیکنید تا مسائل حل شود»، بهواقع دچار ظاهربینیاند؛ چون باطن قضیه این نیست.
مذاکره و اقدامات دیپلماتیک با کشورهای غیرمتخاصم منافعی را در پی خواهد داشت همانطور که تحرکات دیپلماتیک وزیر محترم خارجه کشور در روزهای قبل و بعد جنگ در همسویی کشورها با جمهوری اسلامی موثر بود اما باید دانست این کلید، قفل دشمنی آمریکا را باز نخواهد کرد. جنگ ۱۲ روزه نشان داد که تنها راه عقبنشاندن دشمن از تجاوز و توقف حملاتش، قوی شدن و بازدارندگی است؛ نه بستن با کدخدا. دنیای امروز فقط زبان قدرت را میفهمد. نمونه روشن دیگر این حقیقت، اوکراین است؛ کشوری که خواست خود را عضوی از ناتو و بازوی نظامی آمریکا تعریف کند و همه ظرفیتش را در اختیار غرب گذاشت. اگر قرار بود همپیمانی با آمریکا مشکلات را حل کند، اوکراین باید در بالاترین سطح حمایت میشد. امّا نهتنها حمایت واقعی ندید، بلکه پشتش خالی شد و گرفتار جنگی عمیقتر و ویرانگرتر گردید و امروز در کاخ سفید سر مقدار خاک تقدیمی به روسیه باید چانه بزند.
بخشی از ظاهربینها دچار ترس نیز هستند و سعی می کنند ترس خود از دشمن را پشت نقاب ادعای عقلانیت پنهان کنند. البته مشکل آنها در ترسیدن نیست، مشکل اینجاست که برای مواجهه با این ترس نسخه «خودکشی» را تجویز می کنند. آنان خیال می کنند با دادن برخی امتیازات و خالی کردن دست ایران از عناصر قدرت، دشمنی آمریکا تمام میشود در حالی که چنین نسخهای نتیجهای جز افزایش فشار و تهدید امنیت ملی ندارد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
انرژی اتمی، از زندگیسازی با دانش داخلی تا ایستادن در برابر زیادهخواهی خارجی
سه روز پیش از حمله ویرانگر آمریکا به سایتهای هستهای ایران، رئیس سازمان انرژی اتمی، دانش هستهای را علمی زندگی ساز توصیف کرد. توصیفی که به نظر میرسد با توجه به بومیبودن این دانش و تولید آن توسط فرزندان ایران همچنان زندگیبخش مردم و کشور خواهد بود.
جوان آنلاین: یک سال پیش در چنین روزهایی محمد اسلامی از سوی مسعود پزشکیان برای چهار سال دیگر به ریاست سازمان انرژی اتمی انتخاب شد. نگاه صنعتمحور به انرژی هستهای که اسلامی پیش از این در دستور کار سازمان انرژی اتمی قرار داده بود، بار دیگر در دولت چهاردهم هم مورد توجه قرار گرفت تا پروژههای گذشته و طرحهای آینده در مسیر ارتقای توان کشور در حوزه هستهای متمرکز و شتابان پیگیری شود. سازمان انرژی اتمی در یک سال گذشته با فرازونشیبهای متعددی از رابطه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا بمباران تأسیسات هستهای روبهرو بود، با این همه، اما در نهایت آنچه برای این سازمان به عنوان برنامهای غیرقابل عدول و توقف در دستور کار قرار دارد، تاثیرگذاری مثبت در زندگی مردم است، از تامین رادیوداروهای مورد نیاز بیماران سرطانی تا تولید هزاران مگاوات برق هستهای.
زندگیسازی در مرز دانش
ملموس سازی دانش هستهای در زندگی عادی مردم، از مهمترین اهداف سازمان انرژی اتمی در چند سال اخیر بود و این فرآیند از آغاز دولت چهاردهم شدت و سرعت بیشتری گرفت و این سازمان به طور ویژه در تولید برق هستهای، خدمات پرتودهی و تولید دارو تلاش کرده است تا استاندارهای زندگی در ایران را برای مردم ارتقا دهد.
الف) تولید برق هستهای: سازمان انرژی اتمی به منظور بهبود شرایط برقرسانی به مردم، توانست از واحد یکم نیروگاه اتمی بوشهر بهرهبرداری و ۶۸۵۰ میلیون کیلووات ساعت برق وارد شبکه توزیع کند که ۱۴۳۰ میلیون کیلووات ساعت آن از ابتدای سال ۱۴۰۴ تانیمه مرداد ماه بود که نتیجه این تلاش کاهش انتشار انواع گازهـای آلاینده زیستمحیطـی در نتیجـه تولید برق هستـهای، به میزان ۷۹.۷۶ میلیون تن بوده است
ب) خدمات پرتودهی: سازمان انرژی اتمی در راستای ارتقا سلامت محصولات پزشکی و غیرپزشکی در سایتهای مختلف، اقدامات زیر را انجام داده است.
-پرتودهی محصولات غیرپزشکی در سایتهای تهران و بناب ۱۱.۶۸۱ مترمکعب در سال ۱۴۰۳ و ۲.۰۶۲ مترمکعب از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه.
-پرتودهی محصولات و تجهیزات پزشکی در سایتهای تهران و بناب ۶.۲۵۰ مترمکعب در سال ۱۴۰۳ و ۸۹۵ مترمکعب از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه.
-پرتودهی محصولات غیرپزشکی در سایتهای یزد و قزوین ۱۶۴.۵۴۲ کارتن در سال ۱۴۰۳ و ۶۸.۹۸۸ کارتن از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه.
-پرتودهی محصولات و تجهیزات پزشکی در سایتهای یزد و قزوین ۴۳.۷۱۳ کارتن در سال ۱۴۰۳ و ۱۴.۵۹۵ کارتن از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه.
-پرتودهی پلیمر رول حرارتی سیم و کابل در سایتهای یزد و قزوین ۴.۹۵۴.۶۴۳ متر در سال ۱۴۰۳ و ۶۵۰.۰۷۰ متر از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه.
-پرتودهی ۳۰۰ تن محصولات کشاورزی شامل حبوبات و غلات و ... توسط سامانه پرتودهی اصفهان تا آخر خرداد سال ۱۴۰۴
انرژی اتمی، از زندگیسازی با دانش داخلی تا ایستادن در برابر زیادهخواهی خارجی
ج) تولید رادیو داروها و رادیوایزوتوپها: در نهایت مهمترین و ملموسترین اقدام و دستاورد سازمان انرژی اتمی تولید داروهای مورد نیاز بیماران با استفاده از توان هستهای کشور بوده است که در این زمینه رادیوداروها و ایزوتوپهای آمده از مهمترین محصولات این توان بومی محسوب میشوند.
-ژنراتورهای مولیبدن-تکنسیوم ۱۹.۰۷۴ عدد در سال ۱۴۰۳ و ۴.۶۹۵ عدد از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه.
-رادیوداروی FDG ۲۹.۴۳۷ سرنگ در سال ۱۴۰۳ و ۶.۴۲۲ سرنگ از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه.
-رادیوداروی گالیم-۶۸ در سال ۱۴۰۳ مقدار ۲.۲۷۶ ویال و از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه ۷۵۹ ویال.
-رادیوداروی ید-۱۳۱ در سال ۱۴۰۳ به مقدار ۱۹.۴۹۷ ویال و از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه به مقدار ۵.۶۲۷ ویال.
-رادیوداروی لوتشیم-۱۷۷ در سال ۱۴۰۳ به مقدار ۲.۹۷۵ ویال و از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه ۹۹۲ ویال.
-سایر رادیوداروهای راکتور در سال ۱۴۰۳ به مقدار ۲۳۲ ویال و از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه به مقدار ۵.۵۲۶ ویال.
-سایر رادیوداروهای سیکلوترون ۱۳ ویال در سال ۱۴۰۳ و ۷ ویال از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه.
-کیت سرد ۲۱۱.۱۶۶ ویال در سال ۱۴۰۳ و ۵۱.۶۲۶ ویال از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه.
-انواع چشمههای صنعتی ۴۳۱ عدد در سال ۱۴۰۳ و ۶۲ عدد از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه.
-انواع تجهیزات پایش و سنجش هستهای ۶۱ عدد در سال ۱۴۰۳ و ۱۴ عدد از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا انتهای تیرماه.
-رونمایی ازخط تولید نیمهصنعتی پودر تلوریم دیاکسید غنیشده از ایزوتوپ پایدار تلوریم۱۳۰ به عنوان ماده اولیه رادیوداروی درمان پرکاری تیروئید و سرطان تیروئید.
-درمان سرطانهای شایع پوستی با تولید کرم پوستی رنیوم-۱۸۸.
-رونمایی از گالیوم فاپی جدیدترین رادیوداروی تشخیص ۳۰ نوع سرطان در کشور.
-رونمایی از لوتشیم فاپی رادیوداروی درمان سرطان.
د) سامانههای پرتودهی افتتاح شده در سال ۱۴۰۳: سازمان انرژی اتمی همچنین در یک سال گذشته سامانههای پرتودهـی اصفهـان، سامانه پرتودهـی یـزد، سامانه خودحفاظ گاما استـان خوزستـان را افتتاح کرده است.
ه) پروژههای جاری در حوزه توسعه فعالیتهای پلاسما، کوانتوم و لیزر: سازمان انرژی اتمی همچنین به رغم تمام اتفاقات تلخی که در ماههای اخیر تجربه کرده، همچنان به تداوم و تکمیل پروژههای زندگیمحور خود ادامه داده است که موارد زیر از مهمترین آنها هستند: استقرار سامانه پلاسمای سرد برای درمان سرطان، ایجاد کلینیکهای زخم در سطح کشور با استفاده از پلاسماتراپی برای درمان زخم، استفاده از پلاسما برای دفع آفت پسیل بجای استفاده از سموم کشاورزی، افتتاح نخستیـن کارخانـه فرآوری خشکبـار و دفع آفت آفلاتوکسین با استفـاده از فنـاوری پلاسمـا در رفسنجان، صنعتی سازی فرآیند استفاده از فنـاوری پلاسمـا برای تصفیه پسابهای صنعتی با قابلیـت بازچرخانـی آب و استفاده مجدد از آن، انعقاد قرارداد احداث تصفیهخانه پساب صنعتی منطقه ویژه اقتصادی و شهر صنعتی کاوه با فناوری پلاسمای سرد، کامپیوتر کوانتومی، رمزنگاری کوانتومی در بستر فیبر نوری (در مهرماه سال ۱۴۰۳ به اتمام رسیده است)، نویز رادار و لیدار کوانتومی، ناوبری کوانتومی اتم پایه، انجام تستهای نهایی رمزنگـاری کوانتومـی در بستـر فیبـرنـوری و تایید نهایی این پروژه، طراحی و ساخت لیزر دیسک، طراحی و ساخت لیزر فیبر.
این سازمان همچنین طراحی و ساخت لیزر نیمه نیمه هادی، صنعتی، پالسی، قطعات اپتیکی، سامانههای ضد پرند، رزوناتور زیر ۱۰۰ فمتو ثانیه تیتانیوم سفایر، سوراخکاری لیزری، طراحی و ساخت ماشین برش لیزری کارتزین، تجهیز پرنده بدون سرنشین به سامانههای لیزری، طراحی و ساخت سامانه شناسایی و اختلال در عملکرد ماهوارههای متخاصم (فاز۱)، تست میدانی سامانه توزیع کلید کوانتومی مابین تهران و کرج به مسافت ۵/۵۳ کیلومتر، ساخت دستگاه تولید کلید بر اساس الگوریتم پساکوانتومی بهینهشده را در دستور کار قرار دارد.
طراحی پردازنده کوانتومی ۴ کیوبیتی فوتونیک مجتمع و ساخت برخی از اجزاء آن، ساخت نویزرادار کوانتومی امن و فروش آن به جهاد خودکفایی، طراحی و ساخت (Fabless)، رونمایی از خط تولیـد دستگـاه منحصـر به فـرد لیـزر برش فلـزات رنگـی در ایران، رونمایی از خط تولیـد لیـزر فیبـر ۲۵۰۰ وات در پنجمین نمایشگاه لیزر، فوتونیک و کوانتوم، بهرهبرداری از لیـزر نیمـههـادی و ارائه در نمایشگاه لیزر و فوتونیک هم از مهمترین اقدامات سازمان انرژی اتمی بوده است. تولیدات محصولات دوتره و تولید مداوم باکیفیـتتریـن آبسنگیـن دنیـا در ایران هم از مهمترین نقاط قوت در کارنامه سازمان انرژی اتمی است.
ایستادن بر سر اصول و آغاز راهی نو
مجموع اقدامات سازمان انرژی اتمی چه در یک سال دولت چهاردهم و چه در تمام چهل سال گذشته، به نوعی گام نهادن در محدودههایی بود که رژیم صهیونیستی حضور ایران در آن حدود را تهدید خود میدانست و شماری از کشورهای غربی هم چندان راضی به این دستیابی نبودند. رسیدن به تکنولوژی ساخت و ارتقا سانتریفیوژهای پیشرفته و دستیابی به غنای مورد نیاز در راکتورهای اتمی، به همت و حتی خون جوانان دانشمند ایران حاصل شد و این موفقیت ابتدا تلآویو و به تبع آن آمریکا را نگران ساخت، از این رو مهمترین بهانه حمله به ایران، همین توان هستهای بود. بامداد ۲۳ خرداد سال جاری، اسرائیل با ادعای مضحک دفاع پیشدستانه در برابر ایران، به تهران و شمار دیگری از شهرها حمله کرد و بسیاری از فرماندهان نظامی و دانشمندان هستهای ایران را به شهادت رساند.
سازمان انرژی اتمی در میانه جنگ و درحالی که داغدار و سوگوار دانشمندان خود بود، با حمله هوایی آمریکا به سایتهای فرود، نظز و اصفهان روبهرو شد؛ اتفاقی بیسابقه در تاریخ همکاری کشوری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی. نهادی که یک روز پیش از حمله نظامی رژیم اسرائیل به ایران؛ در قطعنامهای سیاسی و فاقد هرگونه استدلال حقوقی ایران را متهم به عدم همکاری کرد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی نه در آن مقطع بلکه در کل یک سال گذشته از دولت چهاردهم با اقدامات سوگیرانه خود، پرونده همکاری با تهران را هر روز پیچیدهتر ساخت. آغاز این پیچیدگی هم آذرماه سال گذشته بود که شورای حکام این نهاد در نشست خود ضمن ارائه قطعنامهای علیه ایران، از رافائل گروسی مدیرکل این نهاد خواستند تا گزارشی جامع از نحوه همکاری ایران تهیه کند. گروسی این گزارش را در سیاسیترین شکل ممکن، خرداد ماه سال جاری منتشر و موجب قطعنامهای که شد که بهانه لازم برای تلآویو را فراهم ساخت.
اکنون، اما و با وجود تمام آسیبهای سنگین و سختی که سایتهای هستهای ایران در حملات اخیر متحمل شده و با وجود تمام تهدیدات دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، انرژی صلحآمیز و آمیخته با زندگی هستهای در ایران با تمام قوا به حرکت خود ادامه خواهد داد.
پاسخ تهدید غرب تهدید است نه مذاکره و انفعال
هفته دولت؛ حمایت واقعبینانه، نقد منصفانه (یادداشت روز)
اخبار ویژه
تهدید ابومحمد جولانی و ژوزف عون به ترور از سوی صهیونیستها
ایران جزو 10 کشور برتر در حوزه داروهای بیوتکنولوژیک بهشمار میآید
هلاکت 13 تروریست و آزادسازی گروگان در سیستان و بلوچستان
تغییر پارادایم در لبنان نتیجه داد! نماینده آمریکا لبنانیها را حیوان خواند
تلآویو در تسخیر مخالفان نتانیاهو صهیونیستها خواستار توافق با حماس هستند
صدای هيچ خروسی حريف خواب نشد! (نکته)
بررسی میزان پیشرفت سه طرح مهم نفتی و تأمین کالای اساسی با حضور رئیسجمهور
حفظ تمکن اقتصادی مردم از ابزارهای اصلی حفظ انسجام ملی است
پارادایم «فرصتِ نعمتها» به پیشرفت کشور و نزدیکتر شدن به افقها شتاب بیشتری میدهد
شما مرد این میدان نیستید(مقاله وارده)
افزایش ۴درصدی زائران اربعین امسال نسبت به سال گذشته
قدردانی رئیسجمهوری از تلاشهای وزیر و وزارت امورخارجه
میراث ملی سدی ماندگار در برابر ایرانهراسی است
ماجرای رأی دیوان عدالت اداری چه بود؟
موتورسواری زنان قانونی میشود؟
پزشکی خانواده نسخه ملی عدالت درمانی
57 زن حکم فرماندار و بخشدار گرفتهاند
هیچ کس از بیرون نباید برای دانشگاه تصمیم بگیرد
10% کاهش تعداد بیکاران زن در بهار امسال نسبت به بهار 1403
برجستهسازی اختلافها خطای راهبردی است
ارمنستان اجازه حضور نیروهای آمریکا را در قفقاز جنوبی نمیدهد
علی اف: کریدور زنگزور به هیچ وجه تهدیدی برای ایران نیست
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
رئیس سازمان انرژی اتمی: همکاری با آژانس منوط به توافق براساس قانون مجلس و تصمیم شعام است
رئیس سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه ارزیابی خسارات هستهای جنگ تحمیلی ادامه دارد، گفت: همکاری با آژانس منوط به توافق بر اساس قانون مجلس و تصمیم شورای عالی امنیت ملی است.

زمان مطالعه: ۱ دقیقه
محمد اسلامی با اشاره به ابعاد خسارات تأسیسات هستهای در جریان جنگ تحمیلی، اظهار داشت: کارشناسی و ارزیابی خسارات در دست تهیه است.
وی ادامه داد: با توجه به شرایط امنیتی محیطهای آسیب دیده این اقدام به طور طبیعی زمان بر است در عین حال برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران از الزامات توسعه علمی کشور است و ادامه خواهد داشت.
رئیس سازمان انرژی اتمی در مورد آخرین وضعیت همکاری با آژانس افزود: بر مبنای رایزنی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با وزیر امور خارجه کشورمان چنانچه آژانس برای ترتیبات تداوم فعالیت(arrenge ments) با جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون مجلس به توافق برسد، آن زمان شورای عالی امنیت ملی در خصوص همکاری با آژانس تصمیم گیری خواهد کرد.
• فوري/ بيانيه مهم سپاه/ به عمليات رواني و ماجرا سازيهاي رسانهاي بدخواهان ايران توجه نمي کنيم افکار نیوز
• مجادله شديد در آمريکا بر سر ايران مثلث آنلاین
• سپاه آماده پاسخ کوبنده به اسرائيل شد نامه نیوز
• شمارش معکوس مکانيسم ماشه آغاز شد/ بايد مسير جديدي براي ديپماسي پيدا کنيم اطلاعات
• ۷۰ شليک موشک به بهاي ۴۰ جان ، ناگفته هاي پايگاه موشکي خرم آباد نامه نیوز
• ايران آماده ورود جنگنده هاي سوخو ۳۵ پارس نیوز
• ناکامي موساد در ترور رئيس ستاد ارتش اين کشور + عکس | شکست دوباره اسرائيل همشهری آنلاین
• نماينده مجلس: خروج از NPT و بستن تنگه هرمز براي زماني است که هيچ راه ديپلماتيکي نمانده باشد/ در اين خصوص عجله نميکنيم اقتصاد نیوز
• ناقوس جنگ اسرائيل و ايران در شهريور به صدا درخواهد آمد؟ تازه نیوز
• شوک سياسي در اسرائيل؛ شکست کابينه نتانياهو اکوایران
• آمادگي چين براي ارسال نيرو به اوکراين؛ ماجرا چيست؟ اطلاعات
• جزئيات ساخت اولين مزرعه لانچر پرتاب موشک زيرزميني ايران نامه نیوز
• تصويري از سخنراني صبح امروز رهبر معظم انقلاب ؛ يکشنبه ۲ شهريور همشهری آنلاین
• پرواز هواپيماي هستهاي آمريکا بر فراز گرينلند/ پشت پرده چه خبر است؟ دنیای اقتصاد
• لحظه حمله اراذل و اوباش به خانه مرد اسلامشهري + ويدئو همشهری آنلاین
• ادعاي اسرائيل درباره استفاده يمن از موشک بالستيک «خوشهاي» دنیای اقتصاد
• هشدار تند رهبري درباره آمريکاييها تازه نیوز
• شنيدهها از تغييرات جديد در تيم اقتصادي دولت؛ فرزين و عليآبادي در آستانه خداحافظي؟ /دلايل جدايي احتمالي هر کدام چيست؟ اقتصاد ایرانی
• معامله ضد انساني اسرائيل با مصر ؛ معاوضه آب و مردم غزه نامه نیوز
• درخواست فوري ارمنستان از ايران سرانه
• کراسوخه پيشرفته ترين سامانه جنگ الکترونيکي روسي وارد ايران شد + عکس مثلث آنلاین
• حمله اسرائيل و ناتو به ايران کليد خورد؟ نامه نیوز
• آمادگي تهران براي کاهش سطح غنيسازي اورانيوم!/ هشدار جدي ايران افکار نیوز
• زمان فعال سازي مکانيسم ماشه اعلام شد نامه نیوز
• سردار احمديمقدم: در جنگ ۱۲ روزه موشکهاي خود را تست کرديم/ شايد در جنگ بعدي نهايت با ۱۰۰ موشک به اهداف خود برسيم اقتصاد نیوز
• رسانه آمريکايي: يمن شديدترين درگيري دريايي را براي آمريکا رقم زد مشرق نیوز
• ناقوس درگيري زده شد،دبيرکل حزبالله لباس رزم پوشيد نامه نیوز
• چراغ سبز چين به ايران در دقيقه ۹۰ | آمريکا و اروپا رسماً کيش و مات شدند گسترش نیوز
• مراقب پيششماره ۰۰۹۱ باشيد! + ويدئو | آشنايي با روش هاي خاص منافقين براي تخليه تلفني مردم همشهری آنلاین
• ۸ تروريست عامل شهادت مأموران پاسگاه دامن در ايرانشهر به هلاکت رسيدند اطلاعات
• پس لرزه بازگشت بازرسان آژانس به ايران/ نماينده مجلس معترض شد: کداميک از شرايطي را که ما مصوب کردهايم رعايت شده است؟ اقتصاد نیوز
• ارتش ايران مقتدرترين ارتش خاورميانه مي شود مثلث آنلاین
• متن توافق ايران و آژانس ثابتي را عصباني کرد/ جنگ بعدي حتمي است +ويديو تازه نیوز
• توضيحات عراقچي درباره علت ورود بازرسان آژانس به ايران خبرگزاری تسنیم
• گروسي: اولين گروه از بازرسان وارد ايران شدهاند/ کدام مراکز هسته اي ايران بازرسي خواهند شد؟ اقتصاد نیوز
• به نام حمايت از دولت به کام اسرائيل و آمريکا! مشرق نیوز
• اظهارات تازه علي اف درباره کريدور زنگزور/مرز ايران و ارمنستان قطع شد؟ دنیای اقتصاد
• تمديد قطعنامه ۲۲٣۱ جاي فعال شدن مکانيسم ماشه/ گزينهاي کمتر بدتر دنیای اقتصاد
• پاسخ قاليباف به نقدعلي درباره حضور بازرسان آژانس انرژي اتمي در کشور خبرگزاری تسنیم
• نتيجه مذاکرات ايران و اروپا چه شد ؟ پارس نیوز
• واکنش ايران به راي مثبت شوراي امنيت مبني بر تمديد مکانيسم ماشه + ويدئو | بقايي: مواضعمان را خيلي صريح، روشن و قاطع بيان کرديم همشهری آنلاین
• ساعت مذاکرات ايران و آمريکا امروز ۴ شهريور ۱۴۰۴ / موضوع مذاکره اعلام شد اکوایران
• فوري/ بيانيه مهم ارتش +جزئيات افکار نیوز
• اتهام زني استراليا عليه ايران/ سفارت تهران در کانبرا در آستانه تعطيلي قرار گرفت دنیای اقتصاد
• قاليباف: حرف از عدمکفايت رئيسجمهور و بيانيههاي کذايي بازي در زميندشمن است خبرگزاری تسنیم
• واکنش وزارت امور خارجه به اخراج سفير ايران از استراليا اکوایران
• ماجراي ترور ابراهيم رئيسي واقعيت دارد؟/ سخنگوي وزارت خارجه پاسخ داد اطلاعات
• محمدرضا فرزين برکنار شد؟ اکوایران
• قدرت اقتصادي جهان ماشه را به نفع ايران کشيد گسترش نیوز
• اسرائيل و آمريکا تحت چه شرايطي جنگ با ايران را آغاز مي کنند؟ اقتصاد نیوز
• مصاحبه عراقچي با رسانه سعودي/ آيا احتمال رويارويي با اسرائيل وجود دارد؟ اقتصاد نیوز
• افشاگري سپاه: جنگندههاي اسرائيل از آسمان عراق به ايران حمله کردند اطلاعات
• روسيه پيشنويس قطعنامهاي براي تمديد «مکانيسم ماشه» را ارائه کرد تازه نیوز
• پزشکيان: گردن کلفتها ما را تکه تکه کردند و به اين روز انداختند مثلث آنلاین
• واکنش تلآويو به استقرار گسترده نظاميان مصري در صحراي سينا مشرق نیوز
• افشاگري سپاه: جنگندههاي اسرائيل از آسمان عراق به ايران حمله کردند اطلاعات
• جنگنده هاي اسرائيلي در جنگ از طريق کدام کشور به ايران آمدند؟ اکوایران
• رسانه عبري : ايران به اسرائيل حمله خواهد کرد افکار نیوز
• آغاز مجدد مذاکرات هستهاي ايران و اروپا | تختروانچي فردا به ژنو ميرود همشهری آنلاین
• تاکتيکهاي جديد نظامي ايران رونمايي شد اطلاعات
• انگشت اروپا روي ماشه/ آمادگي ايران براي کاهش سطح غني سازي؟ اقتصاد نیوز
• باهنر: پزشکيان در ابتداي کار نميدانست رياست جمهور انقدر سخت است دنیای اقتصاد
• تمام کارمندان بخوانند اقتصاد آنلاین
• روسيه اطلاعات مراکز پدافندي ايران را به اسرائيل داد!/ قرارداد ۲۰ ساله کشک است! افکار نیوز
• تلآويو: يمنيها تکنولوژي جديدي دارند؛ رهگيري موشکها سختتر ميشود مشرق نیوز
• حضور پزشکيان بر مزار سردار شهيد حاجي زاده+ عکس دنیای اقتصاد
• آنچه بايد درباره حمايت رهبري از پزشکيان دانست/ سپاه حرف آخر را زد؛ هم امنيت، هم سازندگي مشرق نیوز
• نقشه جديد آمريکا براي سوريه؛ نظام بايد تغيير کند! تازه نیوز
• لحظه روبه رو شدن پزشک غزهاي با پيکر نيمه جان فرزندش در بيمارستان+ ويدئو همشهری آنلاین
• ايران قرارداد F.A.T.F را اجرايي کرد اطلاعات
• اولين پرتاب زير زميني موشک در ايران + جزئيات همشهری آنلاین
• سورپرايزهاي نظامي ايران امتحان شد؟ | موشکي براي تأسيسات زيرزميني اسرائيل و پايگاه هاي دوردست آمريکا همشهری آنلاین
• انتقاد تند حزبالله از اقدام غيرملي دولت لبنان در آزاد کردن اسير صهيونيست مقابل هيچ خبرگزاری تسنیم
• فوري/ بيانيه مهم سپاه/ به عمليات رواني و ماجرا سازيهاي رسانهاي بدخواهان ايران توجه نمي کنيم افکار نیوز
• مجادله شديد در آمريکا بر سر ايران مثلث آنلاین
• سپاه آماده پاسخ کوبنده به اسرائيل شد نامه نیوز
• شمارش معکوس مکانيسم ماشه آغاز شد/ بايد مسير جديدي براي ديپماسي پيدا کنيم اطلاعات
• ۷۰ شليک موشک به بهاي ۴۰ جان ، ناگفته هاي پايگاه موشکي خرم آباد نامه نیوز
• يارانه کارگران قطع شد اقتصاد آنلاین
• ايران آماده ورود جنگنده هاي سوخو ۳۵ پارس نیوز
• ناکامي موساد در ترور رئيس ستاد ارتش اين کشور + عکس | شکست دوباره اسرائيل همشهری آنلاین
• نماينده مجلس: خروج از NPT و بستن تنگه هرمز براي زماني است که هيچ راه ديپلماتيکي نمانده باشد/ در اين خصوص عجله نميکنيم اقتصاد نیوز
• ناقوس جنگ اسرائيل و ايران در شهريور به صدا درخواهد آمد؟ تازه نیوز
• شوک سياسي در اسرائيل؛ شکست کابينه نتانياهو اکوایران
• آمادگي چين براي ارسال نيرو به اوکراين؛ ماجرا چيست؟ اطلاعات
• جزئيات ساخت اولين مزرعه لانچر پرتاب موشک زيرزميني ايران نامه نیوز
• تصويري از سخنراني صبح امروز رهبر معظم انقلاب ؛ يکشنبه ۲ شهريور همشهری آنلاین
• پرواز هواپيماي هستهاي آمريکا بر فراز گرينلند/ پشت پرده چه خبر است؟ دنیای اقتصاد
• ادعاي اسرائيل درباره استفاده يمن از موشک بالستيک «خوشهاي» دنیای اقتصاد
• هشدار تند رهبري درباره آمريکاييها تازه نیوز
• معامله ضد انساني اسرائيل با مصر ؛ معاوضه آب و مردم غزه نامه نیوز
• درخواست فوري ارمنستان از ايران سرانه
• کراسوخه پيشرفته ترين سامانه جنگ الکترونيکي روسي وارد ايران شد + عکس مثلث آنلاین
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد

من کیستم؟ گدایِ توام یا امام رضا
من کیستم؟ گدایِ توام یا امام رضا - شرمنده از عطایِ تو ام یا امام رضا
هرگز نمیروم ز درگهِ تو جایِ دیگری - تا هستم، آشنایِ تو ام یا امام رضا
من ریزه خوارِ خوانِ تو ام در تمامِ عمر - راضی به هرچه با رضایِ تو ام یا امام رضا
ای بضعه یِ رسولِ خدا در زمینِ خُور - در این دیار، جان فدایِ تو ام یا امام رضا
مهر تو شد ز روزِ ازل در سرشتِ من - سر زنده من به پایِ توام یا امام رضا
باب الرّضایِ تو باز است روز و شب - بِاین آستان گدایِ تو ام یا امام رضا
باب الجوادِ تو باز است بهرِ جود - من بهره منداز سخایِ توام یا امام رضا
دار الشفای تواست پذیرایِ هر مریض - من سالم از شفایِ توام یا امام رضا
دارم به لب ثنایِ تو هر صبح و ظهر و شام - من زنده با ثنایِ تو ام یا امام رضا
من، باقری، کُنمت دائماً سلام - من آن غلامِ با وفایِ تو ام یا امام رضا
سروده شده شهادت امام رضاعلیه السلام سال 1400
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم دهم امام رضاع
ادامه مطلب را ببينيد
پس از دفن بدن مطهر حضرت محمد صلّی اللَّه علیه و آله
دفن بدن مطهر حضرت محمد صلّی اللَّه علیه و آله . هجوم به خانه وحی . هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها . واقعه سقیفه بنیساعده . واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها . واقعه سقیفه . واقعه فدک .
در نیمه شب اول ربیع الاول بدن مطهر خاتم الانبیاء و المرسلین (صلی الله علیه و آله ) توسط حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام ) دفن شد (طبقات ابن سعد: ج 2 ص 78. مسند احمد: ج 6 ص 62، 242، 274، سنن بیهقی: ج 3 ص 409. السیره النبویه (ابن کثیر): ج 4 ص 538) . مصیبت و فاجعه رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله ) از یک طرف و بی احترامی به آن حضرت و توجه نداشتن مردم به غسل و کفن و دفن حضرت از طرف دیگر، داغهایی بود که بر دل مبارک امیر المؤ منین(علیه السلام) (خصال: ص 372. اختصاص: ص 171) سنگینی می کرد. چنانکه با یاد تلخ آن روزها فرموده اند: (آیا بدن شریف پیامبر (صلی الله علیه و آله) را رها می کردم و او را دفن ننموده برای خلافت و سلطنت بعد از او نزاع می کردم (احتجاج: ص 74)؟. شیخ مفید نقل می کند: «اکثر مردم در دفن پیامبر (صلی الله علیه و آله ) حاضر نشدند، و نماز بر آن حضرت نخواندند، چه اینکه بین انصار و مهاجرین مشاجره در امر خلافت بود (ارشاد مفید: ج 1 ص 189) . اعمش می گوید: پیامبرشان از دنیا رفت و مردم هم و غمی نداشتند جز آنکه عده ای بگویند: «امیر از ماست » و طایفه دیگری بگویند: «امیر از ماست »(تقریب المعارف: ص 256) . هنگام رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله ) مغیره خطاب به ابوبکر و عمر گفت : اگر بعداً با مردم کاری دارید آنها را دریابید. لذا ابوبکر و عمر هنگام دفن پیامبر (صلی الله علیه و آله ) حاضر نبودند، بلکه میان دیگران بودند که در سقیفه برای خود، امیر انتخاب می کردند، و قبل از آنکه کنار بدن حضرت حاضر شوند، بدن مطهر دفن شد(المصنف: ص 14، 568. جامع الاحادیث : ج 13 ص 267) . عبد الله بن حسن می گوید: به خدا قسم ابوبکر و عمر بر پیامبر (صلی الله علیه و آله ) نماز نخواندند، و سه روز بدن مبارک آن حضرت دفن نشد، ولی با این همه اهل سقیفه مشغول کار خود بودند(تقریب المعارف: ص 251) . حضرت باقر (علیه السلام ) می فرمایند: مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز می خواندند، و عموم مردم حتی خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک نماز خواندند، اما هیچیک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدند. امیر المؤ منین (علیه السلام) بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولی اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت بیعت آنان هم تمام شد(مناقب ابن شهر آشوب: ج 1 ص 297. بحار الانوار: ج 22 ص 524) . عایشه در این باره اقراری دارد که جالب توجه است. او گفته است: (بخدا قسم ما از دفن پیامبر (صلی الله علیه و آله ) با خبر نشدیم تا اینکه صدای بیل و کلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت شنیدیم)، یعنی بعد از دفن متوجه شدیم (9تاریخ الاسلام (ذهبی ): ج 1 ص 582. السیره النبویه (ابن کثیر): ج 4 ص 538. مسند احمد: ج 6 ص 62، 242، 274) . باید از اینان که بر سر غصب خلافت همه چیز را فراموش کرده بودند پرسید : آیا سقیفه در حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله ) و به سفارش حضرت بود یا غدیر؟ آیا برای تشکیل شورای سقیفه دستوری از طرف خداوند آمده بود یا درباره غدیر؟ آیا در سقیفه از اکثر بلاد مسلمین حضور داشتند یا در غدیر؟ آیا در سقیفه همه مردم حاضر بودند یا در غدیر که حتی زنها هم بیت کردند؟
اول ربیع یادآور رویدادهای تلخ و شیرینی است، یکی از تلخ ترین حادثه های اتفاقی در این روز هجوم به خانه امیر المؤ منین(علیه السلام) بود. هنگامی که امیرالمؤ منین(علیه السلام)، متوجه غسل و کفن و دفن پیامبر شد و غاصبین خلافت در سقیفه بودند، در شب چهارشنبه که اول ربیع بود، بدن مبارک آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) متوجه جمع آوری قرآن شد. آن حضرت فرموده بودن: (علی جان تا سه روز از خانه خارج مشو و قرآن را جمع آوری کن ...) تفسیر فرات: ص 398. در توحید صدوق: ص 73 هفت روز و در امال طوسی: ج 1 ص 263 نه روز است.
در این ایام سه بار به منزل آن حضرت هجوم آورده اند: بار اول در روز اول ربیع بود که برای بیعت آمدند و آن حضرت فرمود که قسم یاد کرده ام تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بیرون نیایم و آنان بازگشتند. پس از آن امیر المؤمنین(علیه السلام) شبها صدیقه طاهره و حسنین(علیهم السلام) را بر در منازل اصحاب می بردند و طلب یاری می نمودند. کتاب سلیم: ص 128. احتجاج : ص 75 - 190.
بار دوم هفت روز بعد از دفن پیامبر (صلی الله علیه و آله ) بود که زبیر و عده ای دیگر در منزل امیر المؤ منین (علیه السلام ) جمع شده بودند. آن روز زبیر شمشیر کشید تا عمر را بکشد . توحید صدوق: ص 73. احتجاج : ج 1 ص 95 - 111. بحار الانوار: ج 28 ص 321.
بار سوم به منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن در منزل و ضرب و جرح صدیقه طاهره (علیها السلام ) و کشتن حضرت محسن (علیه السلام )، امیر المؤ منین (علیه السلام ) را با دست بسته بیرون بردند . کتاب سلیم: ص 82 - 249. الکوکب الدری: ج 1 ص 194. الجمل : ص 117. کامل ابن اثیر: ج 2 ص 326. تاریخ طبری: ج 3 ص 203.
اشعار صالح کواز حلی
برای نمونه در اشعار شیخ صالح کواز حلی آمده است : الواثبین لظلم آل محمد•••والقائلین لفاطم آذیتنا - والقاطعین اراکة کیما تقیل•••ومجمعی حطب علی البیت الذی - والهاجمین علی البتولة بیتها•••والفائدین امامهم بنجاده - خلوا ابن عمی او لاکشف الله الدعا•••ما کان ناقة صالح وفصیلها - ورنت الی القبر الشریف بمقلة•••قالت واظفار المصاب بقلبها - ابتاه هذا السامری وعجله•••ایّ الرزایا اتقی بتجلدی - فقدی ابیام غصب بعلی حقه•••ام اخذهم ارثی وفاضل نحلتی - قهروا یتیمیک الحسین وصنوه•••ومحمد ملقی بلا تکفین - فی طول نوح دائم وحنین•••بظلم اوراق لهم وغصون - لم یجتمع لولاه شمل الدین•••والمسقطین لها اعز جنین - والطهر تدعو خلفه برنین•••راسی واشکو للاله شجونی - بالفضل عند الله الا دونی•••عبری وقلب مکمد محزون - غوثاه قل علی العداة معینی•••تبعا ومال الناس عنهارون - هو فی النوائب مذ حییت قرینی•••ام کسر ضلعیام سقوط جنینی - ام جهلهم حقی وقد عرفونی•••وسئلتهم حقی وقد نهرونی . [۴] . در این شعر، همه حوادث عطف به یکدیگر شده و در ذهن چنین تداعی میکند که این حوادث پشت سر هم بوده است.
روزهای پس از رحلت رسول خدا صلی اللهعلیه وآله وسلّم از مهمترین برهههای تاریخ اسلام است. با رحلت رسولخدا (صلی اللهعلیه وآله وسلّم) جریان سقیفه شکل گرفت که آثار و پیامدهایی داشت؛ از تلخترین آثار این رخداد، هجمه به خانه حضرت فاطمه سلام اللهعلیها به منظور بیعت گیری برای ابوبکر بود. در این هجمه، حضرت فاطمه (سلام اللهعلیها) دچار صدمات جسمی و روحی شد و فرزندش محسن را سقط کرد. از جمله پرسشهای کلیدی درباره این واقعه، تاریخ رخداد آن است، زیرا با روشنشدن پاسخ این پرسش، هم میتوان تاریخ شهادت محسن را به دست آورد، هم تاریخ اخذ بیعت اجباری از امام علی علیه السّلام و هم طول مدت بیماری و بستری شدن حضرت فاطمه (سلام اللهعلیها) را که به شهادت ایشان منجر شد. در این بحث، شواهدی ارائه میشود تا ببینیم آنچه گفته و مشهور شده که هجمه به خانه فاطمه (سلام اللهعلیها) در روزهای آغازین پس از رحلت رسولخدا… صلی اللهعلیه وآله وسلّم) بوده، صحیح است یا خیر؟ ابتدا نکته ای را درباره شهادت محسن بن علی علیه السلام یادآور میشویم.
هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها
امام جوینی که استاد ذهبی و متوفای ۷۳۰ هـ است، از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چنین نقل می کند : روزی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) نشسته بود، که حسن بن علی بر او وارد شد، نگاه پیامبر که بر حسن افتاد، اشک از چشمانش سرازیر شد. سپس حسین بن علی وارد شد، و پیامبر اکرم مجدداً گریه کرد. در پی آن دو، فاطمه و علی (علیهما السلام) وارد شدند، بنی مکرم اسلام با دیدن آن ها هم به گریه افتاد. وقتی از پیامبر پرسیدند که چرا بر فاطمه گریه کردی؟ فرمود : «وَ أَنِّی لَمَّا رَأَیْتُهَا ذَکَرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی» (زمانی که فاطمه را دیدم، به یاد صحنه ای افتادم که بعد از من برای وی رخ خواهد داد) «کَأَنِّی بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ فی بَیْتَهَا وَ انْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ کُسِرَ جَنْبُهَا [وَ کُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِینَهَا» (هم اینکه او را می بینم در حالی که ذلّت وارد خانه ی او شده، حرمتش شکسته شده، حقش غصب شده، از ارث خود منع شده، پهلویش شکسته شده و فرزند داخل رحمش سقط شده). «وَ هِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثُ …» (ای فریاد سر می دهد و ندای وا محمدا سر می دهد، اما کسی جوابش را نمی دهد. از مردم طلب کمک می کند، امّا کسی به یاریش نمی شتابد) «فَتَکُونُ أَوَّلَ مَنْ یَلْحَقُنِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَتَقْدَمُ عَلَیَّ مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة» (او اوّلین شخصی از اهل بیت من است که به من ملحق می شود، و در حالی مرا می بیند که محزون، گرفتار، غمگین و شهید است». و من در اینجا میگویم : خدایا لعنت کن هر که به او ظلم کرده ، کیفر ده هر که حقش را غصب کرده ، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلد کن هر که به پهلویش زده تا فرزندش را سقط کرده و ملائکه آمین گویند). (فرائد السمطین ج۲ ، ص ۳۴ و ۳۵ .)
ابن ابی شیبه که استاد محمد بن اسماعیل بخاری و متوفای سال ۲۳۹ هـ است، می گوید: أنه حین بویع لأبی بکر بعد رسول الله (صلی الله علیه و آله) کان علی و الزبیر یدخلان على فاطمة بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) فیشاورونها و یرتجعون فی أمرهم . بعد از رسول خدا که با ابوبکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه ی فاطمه به گفتگو و مشاوره نشسته بودند . فلما بلغ ذلک عمر بن الخطاب خرج حتى دخل على فاطمة .وقتی این خبر به عمر بن خطاب رسید خود را به خانه ی فاطمه رساند. فقال : یا بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) ! والله ما من أحد أحب إلینا من أبیک ، و ما من أحد أحب إلینا بعد أبیک منک ، گفت ای فاطمه! به خدا قسم نزد ما کسی محبوب تر از پدرت نیست. و بعد از پدرت کسی محبوب تر از تو نزد ما نیست! وأیم الله ما ذاک بمانعی إن اجتمع هؤلاء النفر عندک ، إن أمرتهم أن یحرق علیهم البیت. به خدا سوگند این محبت مانع از آن نمی شود که این جماعت را در خانه ی تو جمع کنم و به آن ها دستور دهم تا خانه را به آتش بکشند! . قال: فلما خرج عمر جاؤوها . وقتی عمر از خانه خارج شد، علی و زبیر به خانه بازگشتند . فقالت: تعلمون أن عمر قد جاءنی و قد حلف بالله لئن عدتم لیحرقن علیکم البیت و أیم الله لیمضین لما حلف علیه … دختر پیامبر اکرم به علی (علیه السلام) زبیر فرمود: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را به آتش می کشم. به خدا فسم آن چه را که قسم خورده انجام خواهد داد. المصنف ، ج۸ ، ص ۵۷۲ .
علامه بلاذری متوفای ۲۷۰ هـ می گوید: «إن أبابکر أرسل إلی علی یرید البیعة، فلم یبایع»، (ابوبکر برای بیعت به دنبال علی (علیه السلام) فرستاد. اما علی از بیعت با او سرپیچی کرد.) «فجاء عمر و معه فتیلة. فتلقته فاطمة علی الباب» (عمر به دنبال علی (علیه السلام)، به شعله ی آتشی به خانه ی فاطمه آمد. و با فاطمه روبرو شد) «فقالت فاطمة: یابن الخطاب! أتراک محرّقا علیّ بابی؟! (فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) فرمود: این پسر خطاب! آیا قصد داری خانه ی رما به آتش بکشی؟!) قال: نعم، و ذلک أقوی فیما جاء به أبوک» (عمر گفت: بله. این کار از آن چه که پدرت آورده مهم تر است)! (انساب الاشراف، بلاذرى، ج۱، ص۵۸۶٫)
ابن قتیبه دینوری متوفای ۲۷۰ هـ ق می گوید: «و إن أبابکر رضی الله عنه تفقد قوما تخلفوا عن بیعته عند علی کرم الله وجهه ، فبعث إلیهم عمر ، فجاء فناداهم وهم فی دار علی ، فأبوا أن یخرجوا فدعا بالحطب وقال : والذی نفسه عمر بیده . لتخرجن أو لأحرقنها علی من فیها ، فقیل له : یا أبا حفص ، إن فیها فاطمة ؟ فقال : وإن» (همانا ابوبکر به دنبال افرادی فرستاد که حاضر به بیعت با وی نشدند و نزد علی (علیه السلام) اجتماع کرده بودند. عمر به را به سوی آن ها فرستاد و عمر آن را که در خانه ی علی (علیه السلام) بودند صدا زد. آن ها از خانه خارج نشدند اعتنایی نکردند. عمر هیزم طلبید و گفت: قسم به کسی که جانم در دست اوست، یا از خانه خارج می شوید و یا این که خانه را با اهلش به آتش می کشم! به عمر گفتند ای اباحفص! فاطمه در این خانه است! عمر گفت: هر چند که فاطمه در آن خانه باشد!!!) «فی روایة أن عمر جاء إلى بیت فاطمة فی رجال من الأنصار و نفر قلیل من المهاجرین». (در روایت دیگری آمده است: عمر با عده ی زیادی از انصار و افراد کمی از مهاجرین درب خانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آمده بود) (الامامة والسیاسة – ابن قتیبة الدینوری ، تحقیق الشیری – ج ۱ – ص ۳۰) . ابن قتیبه» مى افزاید: در روایت دیگری آمده است که وقتی فاطمه (سلام الله علیها) صدای آن ها را شنید، با صدای بلند فرمود: «یا ابتِ یا رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن ابى قحافه …» (ای پدر جان! ای رسول خدا! ما پس از تو چه ظلم ها که از عمر بن خطاب و ابوبکر بن قحافه دیدیم!!!) (الامامة و السیاسة، ابن قتیبه، ج۱، ص ۳۰) .
مسعودی شافعی، متوفای ۳۴۵ هـ می گوید: «فهجموا علیه و أحرقوا بابه، و استخرجواه منه کرهاً، و ضغطوا سیّدة النساء بالباب حتّى أسقطت محسناً». (به علی هجوم بردند. در خانه ی او را به آتش کشیدند و او را به اجبار از خانه بیرون آوردند. سرور زنان را با در خانه آن چنان فشار دادند که محسن را سقط کرد.) (اثبات الوصیة ، ص۱۴۳) . توجه: علمای وهابی که در برابر این بیان صریح، حرفی برای گفتن ندارند، مسعودی را شیعه معرفی کرده اند و حال آن که نقی الدین سبکی در کتاب، الطبقات الشافعیه، نام وی را در ردیف علمای شافعی ذکر کرده است. (الطبقات الشافعیة ج۳ ، ص ۴۵۶ و ۴۵۷ ، رقم ۲۲۵، چاپ دار احیاء الکتب العربیة)
ابن عبد ربّه، متوفای ۴۶۳ هـ می گوید: «الذین تخلّفوا عن بیعة أبی بکر: علىّ و العباس، و الزبیر، و سعد بن عبادة، (کسانی که از بیعت با ابوبکر سرپیچی کردند، علی، عباس، زبیر و سعد بن عباده بودند) فأمّا على و العباس و الزبیر فقعدوا فى بیت فاطمة (اما علی و عباس و زبیر، در خانه ی فاطمه نشسته بودند) حتّى بعث الیهم أبو بکر عمر بن الخطاب لیخرجوا من بیت فاطمة و قال له: إن أبوا فقاتلهم. (ابوبکر به عمر بن خطاب مأموریت داد که برود و آنان را از خانه بیرون بیاورد و به وى گفت: چنانچه مقاومت کردند و از بیرون آمدن خوددارى کردند، با آنان جنگ کن.) فأقبل عمر بقبس من نار على أن یضرم علیهم الدار فلقیته» (عمر با شعله آتشى که همراه داشت و آن را به قصد آتش زدن خانه فاطمه (علیها السلام) برداشته بود، به سوى آن ها حرکت کرد.) «فاطمة فقالت: یابن الخطاب! أجئت لتحرق دارنا؟» (فاطمه (علیها السلام) گفت: اى پسرخطاب! آتش آورده اى خانه مرا بسوزانى؟) «قال : نعم أو تدخلوا فیما دخلت فیه الأمة فخرج علی حتى دخل على أبی بکر» (گفت: بلى، مگر این که به آنچه امت در آن داخل شده اند (بیعت با ابوبکر) شما هم داخل شوید)
ابن عبدالبر قرطبی متوفای ۴۶۳ می گوید: «فقالت لهم: إن عمر قد جاءنی و حلف لئن عدتم لیفعلن و ایم الله لیفین بها» (پس فاطمه به ایشان گفت : عمر به نزد من آمد و قسم خورد که اگر دوباره به اینجا آمدید قسم به خداوند که چنین و چنان می کنم . و قسم به خدا که وی چنین خواهد کرد) (الاستیعاب، ابن عبدالبر قرطبى، ج۳، ص۹۷۵ ؛ المصنف، ابن ابى شیبه، ج۸، ص۵۷۲)
مقاتل بن عطیة (۵۰۵هـ) : «ان ابابکر بعد ما اخذ البیعة لنفسه من الناس بالارحاب و السیف و القوة ارسل عمر، و قنفذاً و جماعة الى دار على و فاطمه (علیهما السلام) و جمع عمر الحطب على دار فاطمة (علیها السلام) و احرق باب الدار» (هنگامى که ابوبکر از مردم با تهدید و شمشیر و زور بیعت گرفت ، عمر ، قنفذ و جماعتى را به سوى خانه على و فاطمه (علیها السلام) فرستاد ، و عمر هیزم جمع کرد و درِ خانه را آتش زد) (الامامة و الخلافة، مقاتل بن عطیه ، ص۱۶۰ و ۱۶۱ که با مقدّمه اى از دکتر حامد داود استاد دانشگاه عین الشمس قاهره به چاپ رسیده، چاپ بیروت، مؤسّسة البلاغ)
ابی الفداء متوفای ۷۳۲ در تاریخ خود می نویسد: ثم إن أبا بکر بعث عمر بن الخطاب إلى علی ومن معه لیخرجهم من بیت فاطمة رضی الله عنها» (ابو بکر، عمر را به نزد علی و همراهیان وی فرستاد تا ایشان را از خانه فاطمه بیرون آورد) «و قال إن أبوا فقاتلهم» (و گفت اگر ممانعت کردند پس با ایشان جنگ بنما) «فأقبل عمر بشئ من نار على أن یضرم الدار» (پس عمر با مقداری آتش به سمت ایشان آمد تا خانه را به آتش بکشد) «فلقیته فاطمة رضی الله عنها و قالت إلى أین یا بن الخطاب (پس فاطمه (علیها السلام) او را دید و گفت به کجا می روی ای فرزند خطاب؟!) أجئت لتحرق دارنا (آیا آمده ای که خانه ما را به آتش بکشی؟) قال نعم أو تدخلوا فیما دخل فیه الأمة (گفت: آری! مگر این که همان کاری را بنمایید که مردم کردند) (تاریخ ابوالفداء، ج۱، ص۱۵۶ طبع مصر بالمطبعة الحسینیة)
صفدی متوفای ۷۶۴ می گوید: «انّ عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتّى ألقت المحسن من بطنها.» (عمر در روز بیعت، به شکم فاطمه ضربه ای زد که منجر به سقط شدن محسن از شکمش شد) (الوافى بالوفیات ، ج۵ ، ص۳۴۷)
ابن حجر عسقلانی (۸۵۲هـ) و شمس الدین ذهبی (۷۴۸هـ ): «إنّ عمر رفس فاطمة حتّى أسقطت بمحسن.» (عمر به فاطمه لگد زد که سبب سقط محسن گردید) (لسان المیزان ، ج۱ ، ص۲۶۸٫)
ابو ولید محمد بن شحنه حنفی (۸۱۷هـ): «ثم إن عمر جاء إلى بیت علی لیحرقه على من فیه فلقیته فاطمة ( علیها السلام ) . فقال : ادخلوا فیما دخلت فیه الأمة» (عمر به خانه علی آمد تا آن را با کسانی که در آن بودند به آتش بکشد ، پس فاطمه او را دید؛ عمر به او گفت: در آن چیزی که همه امت در آن وارد شدند، وارد شوید) (روضة المناظر فی أخبار الأوائل والأواخر ( هامش الکامل لابن الأثیر ) ، ج۱۱ ، ص ۱۱۳ ( ط الحلبی ، الأفندی سنة ۱۳۰۱ ))
محمد حافظ ابراهیم (۱۲۸۷-۱۳۵۱هـ): محمد حافظ ابراهیم ، شاعر مصری که به شاعر نیل شهرت دارد ، دیوانی دارد که در ده جلد چاپ شده است . وی در قصیده ی معروف به «قصیده عمریّة»، یکی از افتخارات عمر بن خطاب این دانسته که در خانه علی (علیه السلام) آمد و گفت: اگر بیرون نیایید و با ابوبکر بیعت نکنید، خانه را به آتش میکشم هر چند دختر پیامبر در آن جا باشد . جالب آن است که وی قصیده اش را در یک جلسه ی بزرگ قرائت کرد و حضار نه تنها بر او خرده نگرفتند؛ بلکه تشویق کردند و به وی مدال افتخار نیز دادند!!! وی در این قصیده میگوید: و قولة لعلی قالها عمر أکرم - بسامعها أعظم بملقیها *** حرقت دارک لا أبقی علیک بها - إن لم تبایع و بنت المصطفى فیها *** ما کان غیر أبی حفص بقائلها - أمام فارس عدنان وحامیها . و گفتاری که عمر آن را به علی گفت، به چه شنونده ی بزرگواری و چه گوینده ی مهمی ؟! به او گفت : اگر بیعت نکنی ، خانهات را به آتش میکشم و احدی را در آن باقی نمیگذارم؛ هر چند دختر پیامبر مصطفی در آن باشد. جز ابو حفص (عمر) کسی جرأت گفتن چنین سخنی را در برابر شهسوار عدنان و مدافع وی نداشت . دیوان محمد حافظ ابراهیم ، ج۱ ، ص۸۲ .
آن چه که از متون تاریخی شیعه و سنی به دست می آید این است که اندکی بعد از رحلت نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله)، عمر بن خطاب به همراه گروهی از دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت به خانه ی وحی هجوم بردند و آن جا را به آتش کشیدند. آن ها به خوبی می دانستند که بانوی زن های دو عالم حضرت زهرا (سلام الله علیها) در آن خانه است. آن ها می دانستند که آن جا خانه ی جوانان اهل بهشت، امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) است. آن ها می دانستند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شش ماه تمام هر روز که برای اقامه ی نماز صبح به مسجد می رفت، کنار آن خانه می ایستاد و ضمن توصیه ی آن ها به نماز، آنان را به عنوان اهل بیت خود خطاب می فرمود. و به خوبی می دانستند که منظور از اهل بیت، همان کسانی هستند که خدای متعال در قرآن کریم، آن ها را به تطهیر و عصمت ستوده است. آن ها نه تنها چنین خانه ای را به آتش کشیدند، بلکه به تنها دختر نبی مکرم اسلام هم جسارت کردند و با ضرباتی که به آن حضرت وارد کردند، محسن، فرزند شش ماهه ی آن حضرت را به شهادت رساندند. و در نهایت، آن بانوی بزرگوار هم بعد از گذشت مدت کوتاهی از آن واقعه، بر اثر جراحات ناشی از آن به شهادت رسید.
مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی می فرماید: «إِنَّ فَاطِمَةَ (علیها السلام) صِدِّیقَةٌ شَهِیدَة» همانا فاطمه؛ همانا فاطمه ی زهرا (که درود خداوند بر او باد) صدیقه ی شهیده است.» (الکافی، جلد۱، صفحه ی۴۵۸ (دارالکتب) / ج۲، ص۴۸۹ (دارالحدیث)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ربیع الاول
ادامه مطلب را ببينيد
پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله در صفر سال یازدهم هجری، عده ای بر خلاف بیعتی که با ایشان و امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در غدیر خم کرده بودند، خلافت را از مسیر اصلی خود خارج کرده و آن را غصب نمودند. عده ای از اصحاب باوفای رسول خدا نیز به این عمل اعتراض کرده و در خانه حضرت زهرا علیهاالسلام تحصّن کردند. به دنبال این تحصّن، هواداران ابوبکر به دستور او به صورت مسلحانه به درب خانه حضرت علی آمده و ساکنان آن خانه را تهدید و ارعاب نمودند که این عمل منجر به شکست تحصن به فرمان امام علی برای جلوگیری از پیشامد ناگوار شد. باز به دستور دستگاه خلافت و با هدف بیعت گرفتن از امام علی علیه السلام، به خانه ایشان هجوم برده شد که در این هجوم، درب خانه آتش زده شد و حضرت فاطمه که پشت درب بودند در اثر ضربه به در توسط عمر بن خطاب مجروح شده و جنینی که در رحم داشتند سقط نمودند. همچنین امام علی علیه السلام را به زور از خانه خارج نموده و به مسجد برای بیعت اجباری بردند. بنابراین، نقلهای «هجوم به بیت حضرت فاطمه علیهاالسلام» به دو گروه تقسیم میشود: یکی هجوم اول که منجر به شکست تحصن شد؛ و دیگری، هجوم اصلی که منجر به سوزاندن خانه اهل بیت و جسارت به دختر پیامبر و خارج کردن به زور امیرالمؤمنین از خانه شد.
واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها
حضور عمر بن خطاب و همراهانش جلوی خانه حضرت فاطمه س برای فراخواندن علی بن ابیطالب و دیگر حاضران در خانه برای بیعت با ابوبکر اشاره دارد. بنابر نقل منابع شیعه و سنی، این واقعه که پس از رحلت پیامبر ص در ۲۸ صفر سال ۱۱ق رخ داد، عمر بن خطاب تهدید کرد که اگر اهل خانه بیرون نروند خانه را آتش خواهد زد. در کتاب سلیم بن قیس هلالی، اثبات الوصیة و تفسیر عیاشی از منابعِ نخستین شیعه، آمده است که در این واقعه که به شکستن و آتش زدن درِ خانه انجامید، محسن جنین فاطمه س ، سِقط شد و پس از مدتی، فاطمه (س) به شهادت رسید. منابع اهل سنت آتش زدنِ در و آسیب دیدن فاطمه را انکار کرده و راویان آن را به رافضی بودن متهم کرده اند. درباره عوامل بروز این واقعه گفته شده است که ابوبکر نیازمند بیعت امام علی ع بود تا جایگاه خلافت خود را مستحکم سازد. به گفته محمدهادی یوسفی غروی زاده ۱۳۲۷ش ، پژوهشگر تاریخ اسلام، این واقعه حدود ۵۰ روز پس از رحلت پیامبر ص رخ داده است. بنابر نقل کتاب سلیم و کتاب الامامة و السیاسة، فاطمه(س) در ملاقاتی که ابوبکر و عمر با او داشتند، با یادآوری حدیث بَضعة خدا را گواه گرفت که آن دو نفر او را آزرده و خشمگین کردهاند. در منابع اهلسنت از ابوبکر نقل شده که در آخرین لحظات عمرش گفت: کاش دستور ورود به خانه فاطمه را نداده بود.
پس از رحلت پیامبر ص ، عده ای از مهاجران و انصار در اجتماعی که در سقیفه بنیساعده تشکیل شد، بر خلافت ابوبکر توافق و با او بیعت کردند.[۹] بهگفته ابنکثیر، بیعت با ابوبکر پیش از تدفین پیامبر انجام شد؛[۱۰] در ساعاتی که امام علی(ع) مشغول آماده ساختن پیکر پیامبر برای دفن بود.[۱۱] . بنابر نقل یعقوبی، مورخ قرن سوم، در واقعه سقیفه بنیساعده برخی صحابه همچون عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار یاسر و براء بن عازب از بیعت با ابوبکر خودداری کردند.[۱۵] به گفته سید مرتضی عسکری، تاریخ پژوه قرن پانزدهم هجری قمری، همان کسانی که با ابوبکر بیعت نکردند، همراه با امام علی(ع) در خانه حضرت فاطمه س تَحَصُّن کردند.[۱۶] طبری طلحه و زبیر را نیز جزو تحصنکنندگان نام برده است.[۱۷]
اهل بیت و خانه فاطمه سلام الله علیها
ماجرای هجوم به خانه فاطمه پس از واقعه سقیفه و با هدف بیعت گرفتن از امام علی ع برای خلافت ابوبکر رخ داد،[۱] به شهادت فاطمه س انجامید،[۲]
دستور ابوبکر به بیعت گرفتن از علی(ع) و همراهانش
ابوبکر پس از پایان بیعت سراغ برخی از صحابه را گرفت که با او بیعت نکرده بودند.[۱۸] بنابر نقل کتاب الامامة و السیاسة، منسوب به ابنقتیبه، ابوبکر در چهار نوبت عمر و قنفذ را به خانه حضرت فاطمه س فرستاد تا علی(ع) و متحصنان در خانه او را برای بیعت خوانند.[۱۹] بر اساس این نقل، در نوبت اول، مردانی که در خانه بودند پس از تهدید عمر بیرون آمدند و بیعت کردند، غیر از امام علی(ع) که گفت سوگند خورده است تا زمانی که قرآن را جمعآوری نکرده از خانه خارج نشود. ابوبکر در نوبت دوم و سوم قنفذ را به خانه فاطمه فرستاد که او نیز پاسخ منفی شنید.[یادداشت ۱] در نوبت چهارم عمر با همراهی عدهای به خانه فاطمه رفت، علی(ع) را بیرون آورد و نزد ابوبکر برد.[۲۱] به گفته محمدهادی یوسفی غروی، پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع، ابوبکر سه بار افرادی را به خانه امام علی(ع) فرستاد و درخواست بیعت کرد؛ در نوبت اول و دوم امام آنها را بازگرداند و بار سوم خلیفه و طرفدارانش شدت عمل به خرج دادند.[۲۲] . امام علی(ع) درباره حوادث پس از رحلت پیامبرص فرمود: و چون خدا فرستاده خود را نزد خویش برد، گروهی به گذشته برگشتند و با پیمودن راههای گوناگون به گمراهی رسیدند و به دوستانی که خود گزیدند پیوستند و از خویشاوند گسستند. از وسیلتی که به دوستی آن مأمور بودند جدا افتادند و بنیان را از بن برافکندند و در جای دیگر بنا نهادند. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰، ترجمه شهیدی. در کتاب الاختصاص منسوب به شیخ مفید، آمده است که وقتی علی(ع) را به سمت مسجد میبردند، زبیر که جزو حاضران در خانه فاطمه(س) بود شمشیر کشید و گفت: ای فرزندان عبدالمطلب! آیا شما زنده اید و با علی اینگونه برخورد میشود؟! او به سمت عمر حمله کرد، ولی خالد بن ولید به سمت او سنگی پرتاب کرد و شمشیر از دست او افتاد. عمر شمشیر را برداشت و بر سنگی کوبید و شمشیر شکست.[۲۳] بنابر نقل طبری، مورخ قرن سوم قمری، زبیر هنگام بیرون آمدن از خانه فاطمه پایش لغزید و شمشیر از دستش افتاد.[۲۴] . پس از آن علی(ع) را نزد ابوبکر بردند و او را تهدید کردند که اگر بیعت نکند گردنش زده خواهد شد.[۲۵] در کتاب سلیم آمده است که علی(ع) در آن جمع به احتجاج پرداخت و سخنان پیامبر(ص) در روز غدیر و موارد دیگر درباره جانشینی خود را برای حاضران یادآوری کرد، ولی ابوبکر گفت از پیامبر شنیده است که نبوت و خلافت در اهلبیت او جمع نمیشود.[۲۶] . به گفته شیخ مفید، امام علی روز سقیفه با ابوبکر بیعت نکرد ولی درباره اینکه آیا بعدها بیعت کرده یا نه، نقلهای مختلفی وجود دارد؛ از جمله اینکه پس از چهل روز یا شش ماه یا پس از شهادت فاطمه س بیعت کرد. شیخ مفید معتقد است که علی(ع) هیچ گاه بیعت نکرد.[۲۷] . بنابر روایتی وقتی علی(ع) را تهدید کردند که اگر بیعت نکند گردنش زده خواهد شد، عباس عموی پیامبر برای نجات علی(ع) دست او را گرفت و بر دست ابوبکر کشید و آنان نیز علی(ع) را رها کردند،[۲۸] ولی بنابر نقل الامامة و السیاسة ابوبکر گفت علی را تا زمانی که فاطمه در کنار اوست، مجبور به بیعت نمیکند.[۲۹]
واکنش فاطمه سلام الله علیها
پس از آنکه فرستادگان ابوبکر در نوبت اول برای بردن علی ع و همراهانش به خانه فاطمه رفتند، فاطمه(س) کنار در رفت و گفت: هیچ قومی سراغ ندارم که حضورشان بدتر از شما باشد؛ شما جنازه رسول خدا ص را در مقابل ما رها کردید و تصمیم خود [درباره خلافت] را گرفتید و نظر ما را نپرسیدید و حق ما را به ما واگذار نکردید. [۳۰] . در نوبت چهارم که عمر برای بردن امام علی رفت، فاطمه(س) فریاد زد: «ای پدر! ای رسول خدا! ما پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه چهها کشیدیم!» عده ای از همراهان عمر با شنیدن این سخن متأثر شدند و برگشتند.[۳۱] . به گفته یعقوبی فاطمه خطاب به کسانی که به زور وارد خانه اش شده بودند گفت: «به خدا سوگند اگر بیرون نروید، به سوی خدا فریادِ دادخواهی سر خواهم داد.» با این سخن فاطمه، همه کسانی که در خانه بودند بیرون رفتند.[۳۲] ابوبکر جوهری (درگذشت ۳۲۳ق) در کتاب «السقیفة و فدک» آورده است که وقتی عمر علی(ع) را به زور از خانه بیرون برد، فاطمه کنار درِ خانه رفت و خطاب به ابوبکر گفت: چه زود بر اهلبیت رسول خدا حملهور شدید! به خدا سوگند با عمر سخن نخواهم گفت تا خدا را ملاقات کنم. [۳۳][یادداشت ۲]بنابر همین روایت، ابوبکر بعدها نزد فاطمه(س) رفت و برای عمر شفاعت کرد و فاطمه از او راضی شد.[۳۴] با این حال بر پایه روایتی که در صحیح بخاری آمده، فاطمه از ابوبکر به دلیل مصادره فدک نیز خشمگین بود و تا زنده بود از او راضی نشد و با او سخن نگفت.[۳۵] . در تفسیر عیاشی نیز آمده است وقتی علی(ع) را از خانه بیرون بردند، فاطمه(س) نزد ابوبکر رفت و گفت اگر علی را رها نکنید نزد قبر پیامبر خواهم رفت و با موی پریشان به خدا شکایت خواهم برد. امام علی ع سلمان را نزد فاطمه(س) فرستاد تا او را از این کار بازدارد. فاطمه چون پیام علی(ع) را شنید به خانه بازگشت.[۳۶] .
تهدید به آتش زدن خانه
بنابر آنچه در برخی منابع اهلسنت، از جمله العقد الفرید،[۳۷] تاریخ طبری،[۳۸] انساب الاشراف،[۳۹] المصنَّف،[۴۰] و الامامة و السیاسة[۴۱] ذکر شده، عمر بن خطاب به فرمان ابوبکر به خانه فاطمه رفت تا علی(ع) و همراهانش را برای بیعت ببرد، و وقتی با خودداری اهالی خانه روبهرو شد، دستور جمعآوری هیزم داد و تهدید کرد که خانه را با اهلش به آتش خواهد کشید. بهگفته ابنعبدربه، ادیب و مورخ قرن سوم و چهارم هجری قمری، ابوبکر به عمر گفت اگر اهل خانه از بیرون آمدن خودداری کردند با آنان بجنگ. عمر در حالی که مشعل آتشی در دست داشت، تهدید کرد اگر اهل خانه بیعت نکنند خانه را آتش خواهد زد.[۴۲] بنابر نقل الامامة و السیاسة وقتی عمر چنین تهدیدی کرد به او گفتند فاطمه در این خانه است و عمر در پاسخ گفت: اگرچه او در خانه باشد. [۴۳] . در منابع تاریخی، نام برخی کسانی که عمر را در این هجوم همراهی میکردهاند آمده است؛ از جمله اُسَید بن حُضَیر، سَلَمَة بن سَلامة بن وقش،[یادداشت ۳] ثابت بن قَیس بن شَمّاس خزرجی،[۴۴] عبدالرحمان بن عوف، محمد بن مَسلَمه[۴۵] و زید بن اَسلم.[۴۶] . سید جعفر شهیدی معتقد است تهدید عمر به آتش زدن خانه فاطمه که در انساب الاشراف[۴۷] و العقد الفرید[۴۸] از منابع اهلسنت نقل شده، نمیتواند جعلی و ساخته هواخواهان شیعه یا دستههای سیاسی موافق آنان باشد؛ چرا که آنان در سدههای نخست قدرتی نداشتند و در اقلیت بودند. بهعلاوه این گزارش در منابع مغرب اسلامی که شیعیان در آن حضور نداشتند نیز ثبت شده است.[۴۹] شهیدی بر این باور است که حاضران در سقیفه بیشتر دغدغه حکومت داشته اند تا دغدغه دین.[۵۰]
آتشزدنِ در، آسیب دیدن فاطمه(س) و سِقط شدن محسن
در برخی منابع قدیمی شیعه نقل شده است که در واقعه هجوم به خانه فاطمه، درِ خانه را آتش زدند و فاطمه(س) آسیب دید و جنینش سِقط شد. در کتاب سلیم بن قیس آمده است که عمر بن خطاب تهدید خود را عملی کرد و درِ خانه فاطمه(س) را آتش زد و وارد خانه شد و وقتی با مقاومت فاطمه(س) روبهرو گردید با غلاف شمشیر به پهلوی او زد.[۵۱] همچنین در کتاب اثبات الوصیه منسوب به علی بن حسین مسعودی مورخ قرن چهارم هجری قمری آمده است: «به خانه هجوم بردند و درِ آن را آتش زدند و علی(ع) را به زور بیرون بردند و سرور زنان را پشت در فشار دادند، بهطوری که محسن سِقط شد.»[۵۲] در نقل دلائل الامامة آمده است که عمر به قنفذ دستور داد فاطمه(س) را بزند.[۵۳] . عیاشی، محدث شیعه در عصر غیبت صغرا نیز گفته است که عمر با لگد به درِ خانه، که از شاخه های نخل درست شده بود، کوبید و آن را شکست و وارد خانه شد و علی(ع) را کتف بسته بیرون برد.[۵۴] .
زمان واقعه
محمدهادی یوسفی غروی، پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع، بر اساس شواهدی معتقد است زمان هجوم به خانه فاطمه(س) بلافاصله پس از واقعه سقیفه و بیعت با ابوبکر نبوده، بلکه حدود ۵۰ روز یا بیشتر پس از رحلت پیامبر ص رخ داده است.[۵۵] یکی از شواهد وی آن است که فردی به نام بُرَیدة بن حُصَیب اَسلمی که همراه سپاه اسامه به سوی موته رفته بود، پس از بازگشت به مدینه و خبردار شدن از ماجرای سقیفه، همراه با عده ای از افراد قبیله خود به طرفداری امام علی ع پرداختند و گفتند تا علی بیعت نکند ما بیعت نمیکنیم. پس از این ماجرا بود که خلیفه و اطرافیانش به فکر بیعت گرفتن از امام علی(ع) افتادند. بهگفته یوسفی غروی با توجه به زمان رفت و برگشت سپاه و حوادث قبل و بعد از آن، ماجرای هجوم حدود ۵۰ روز پس از رحلت پیامبر رخ داده است.[۵۵]
ناخشنودی فاطمه(س) از ابوبکر و عمر
در کتاب سلیم بن قیس و الامامة و السیاسة و دلائل الامامة آمده است که پس از واقعه هجوم به خانه فاطمه، ابوبکر و عمر درصدد عذرخواهی و جلب رضایت فاطمه برآمدند و به ملاقات او رفتند. فاطمه سلام الله علیها آنها را نپذیرفت، ولی آن دو امام علی(ع) را واسطه قرار دادند و با فاطمه دیدار کردند. در این دیدار فاطمه(س) از آن دو روگرداند و این سخن پیامبرص که فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد مرا آزرده است، به آنها یادآوری کرد، سپس گفت من خدا را گواه میگیرم که شما دو نفر مرا آزرده و خشمگین کردید.[۵۶][یادداشت ۴]
در برخی منابع اهلسنت همچون تاریخ مدینة دمشق[۵۸] تألیف اِبنعَساکِر، اَلمُعْجَمُ الکَبیر[۵۹] تألیف طَبَرانی و تاریخ الاسلام[۶۰] تألیف ذَهَبی آمده است که ابوبکر در آخرین ساعات عمر خود از انجام سه کار ابراز تأسف و پشیمانی کرد، و از جمله گفت که کاش دستور ورود به خانه فاطمه را نداده بود.[یادداشت ۵]
در ادبیات
در اشعار شاعران نمونههایی از تشریح حوادث مرتبط با زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها مشاهده میشود. اشعار محمدحسین غروی اصفهانی مشهور به کمپانی یکی از این نمونهها است: تا در بیت الحرام از آتش بیگانه سوخت - کعبه ویران شد حرم از سوز صاحبخانه سوخت *** شمع بزم آفرینش با هزاران اشک و آه - شد چنان کز دود آهش سینۀ کاشانه سوخت *** آتشی در بیت معمور ولایت شعله زد - تا ابد زان شعله هر معمور و هر ویرانه سوخت *** آه از آن پیمان شکن کز کینۀ خُمِّ غدیر - آتشی افروخت تا هم خُمّ و هم پیمانه سوخت *** لیلی حُسنِ قِدَم چون سوخت از سر تا قَدَم - همچو مجنون، عقل رهبر را دل دیوانه سوخت *** گلشن فرّخْ فَر توحید آندم شد تباه - کز سُموم شرک آن شاخِ گلِ فرزانه سوخت *** گنج علم و معرفت شد طعمۀ افعی صفت - تا که از بیداد دونان گوهر یکدانه سوخت *** حاصل باغ نبوت رفت بر باد فنا - خرمنی در آرزوی خام آب و دانه سوخت *** کرکس دونْ پنجه زد بر روی طاوس ازل - عالَمی از حسرت آن جلوۀ مستانه سوخت *** آتشی آتش پرستی در جهان افروخته - خرمن اسلام و دین را تا قیامت سوخته[۷۲] .
واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها *** واقعه سقیفه *** واقعه فدک *** ایام محسنیه
محسن بن علی علیه السلام، شهادت حضرت فاطمه س ، و ایام محسنیه . قدیمیترین منبعی که سقط شدن محسن(ع) در ماجرای هجوم به خانه را نقل کرده، کتاب سلیم بن قیس از منابع قرن نخست هجری است و بیشتر منابع بعدی شیعه همچون الاحتجاج تألیف احمد بن علی طبرسی، غایة المرام تألیف سید هاشم بحرانی و بحارالانوار تألیف علامه مجلسی این خبر را به نقل از آن آورده اند.[۵۷] .
وقایع قبل از هجوم *** طلب یاری امام علی از اصحاب پیامبر *** خانه نشینی امام علی و جمع آوری قرآن *** ادعای ابیبکر بر مقام و القاب خاص*** اتمام حجت امام علی با انصار ***تحصن کنندگان در خانه حضرت زهرا *** دستور ابوبکر به شکستن تحصن *** تهدید عمر به آتش زدن خانه *** هجوم اول *** هجوم دوم ***هجوم سوم *** هجوم اصلی و جسارت به حضرت زهرا *** هجوم اصلی به روایت سلمان فارسی *** هجوم اصلی در روایات شیعه *** وقایع بعد از هجوم *** شهادت حضرت محسن *** قاتل حضرت محسن در منابع شیعه *** ترور حضرت علی *** غصب فدک *** غضب فاطمه بر ابیبکر *** شهادت حضرت زهرا
در روایتی از شیعه و سنی آمده است که پیامبر صلی الله علیه وآله خانه فاطمه و علی را از بهترین مصادیق خانه هایی معرفی میکرد که در این آیه آمده است : فِی بُیوتٍ أَذِنَ اللهُ أَن تُرْفَعَ وَیذْکرَ فِیهَا اسْمُهُ یسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ؛ در خانههایی که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن خانهها هر بامداد و شامگاه او را نیایش میکنند [۶] . در منابع شیعه و اهلسنت، شأن نزول آیاتی از قرآن مرتبط با اهالی خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها امام علی علیه السلام ، فاطمه سلام الله علیها ، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السام دانسته شده است، از جمله آیه اطعام[۷] و آیه تطهیر.[۸] .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ربیع الاول
ادامه مطلب را ببينيد
زمان شهادت محسن
محسن در ماجرای هجوم به خانه فاطمه س سقط شده است.[۵] محمدهادی یوسفی غروی متولد ۱۳۲۷ش پژوهشگر تاریخ اسلام، معتقد است که محسن در ایام اول ماه ربیع که به ایام محسنیه مشهور است به شهادت نرسیده؛ چراکه هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها با فاصله پنجاه روز یا بیشتر پس از رحلت پیامبر ص رخ داده است.[۶] او برای اثبات این مطلب با استناد به گزارشهای تاریخی، شواهدای ارائه کرده از جمله آنها طرفداری بُرَیدة بن حُصَیب اَسلمی از امام علی(ع) است. بریده همراه سپاه اسامه به سوی موته رفته بود، پس از بازگشت به مدینه و خبردار شدن از ماجرای سقیفه، همراه با عده ای از افراد قبیله خود به طرفداری امام علی علیه السلام پرداختند و گفتند تا علی بیعت نکند ما بیعت نمیکنیم. پس از این ماجرا بود که خلیفه و اطرافیانش به فکر بیعت گرفتن از امام علی(ع) افتادند. به گفته یوسفی غروی با توجه به زمان رفت و برگشت سپاه اسامه و حوادث قبل و بعد از آن، ماجرای هجوم حدود پنجاه روز پس از رحلت پیامبر رخ داده است.[۷]
ایام مُحسنیه
روزهای اول ماه ربیعالاول که برخی شیعیان به مناسبت شهادت محسن بن علی علیه السلام فرزند امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها، در آن مراسم عزاداری برپا میکنند. عزاداری در این ایام، سابقه چندانی ندارد از این رو مورد تأیید برخی از مراجع تقلید قرار نگرفته است. محمدهادی یوسفی غروی پژوهشگر تاریخ اسلام، با استناد به گزارشهای تاریخی و ارائه شواهدی واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها و سقط محسن را پنجاه روز یا بیشتر پس از رحلت پیامبرص ۲۸ صفر دانسته است این دیدگاه با شهادت محسن در اوایل ربیعالاول سازگار نیست.
برخی شیعیان، روزهای اول ربیعالاول را ایام شهادت محسن فرزند حضرت فاطمه سلام الله علیها میدانند از اینرو این روزها را ایام محسنیه نامیده و در آن مراسم عزاداری برپا میکنند.[۱] دفتر سید محمدصادق روحانی در اطلاعیه ای، محبان اهلبیت(ع) را به برگزاری عزاداری در ایام پس از صفر تا نهم ربیعالاول تشویق کرده و دلیل آن را روایتی از امام صادق علیه السام، سیره مستمره علما و توصیه اکید این مرجع تقلید اعلام کرده است. همچنین در این اطلاعیه آمده که اتفاقات هفته اول پس از ماه صفر، ریشه همه مصائب جهان اسلام است و کسانی که برای تضعیف و بیاهمیت جلوه دادن این ایام تلاش میکنند، مرتکب گناهی بزرگ هستند.[۲] . برگزاری مراسم در ایام محسنیه در شیعه سابقه چندانی ندارد. از این رو به گفته ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید بهتر است که مراسم ایام محسنیه برگزار نشود، چراکه این مراسم در شیعه سابقه نداشته و باعث کمرنگ شدن برنامه های اصلی میشود.[۳] همچنین آیت الله شبیری زنجانی از مراجع تقلید ترویج دهه های پیاپی عزاداری را زمینه ساز رویگردانی جامعه از عزاداری اهلبیت دانسته است.[۴] .
نظر مقام معظم رهبری در باره ایام دهه محسنیه
امام خامنه ای درباره ایام دهه محسنیه و اضافه کردن ایامی به سایر ایام عزاداری روضه خواندن و گريه كردن مربوط به همه ائمه نيست؛ متعلق به بعضى از ائمه است. حالا يك وقت در جمع و مجلسى كسى روضهاي مىخواند، عدهاي دلشان نرم مىشود و گريه مىكنند؛ اين عيبى ندارد… اصلاً عزادارى كردن يك حرف است، روضهخوانى و سينهزنى راه انداختن يك حرف ديگر است. روضهخوانى و سينهزنى راه انداختن، مخصوص امام حسين است؛ حداكثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به اين وسعت … مقام معظم رهبری ۱۳۷۰/۱۲/۱۳
یکی از مسایلی که چند سال است در اوایل ماه ربیع در تعدادی از محافل و مجالس مجازی و حقیقی محل بحث است، دهه ی به نام محسنیه است که برخی برای رونقبخشی به آن از مراجع هزینه میکنند. این در حالی که این انتساب ریشه درستی ندارد و حتی بسیاری از علما آسیبهایی را بر آن ذکر میکنند.
به گزارش شبکه اجتهاد، از سال ۹۲ در برخی محافل مداحی به ویژه در قم، تهران و مشهد سخن از گرفتن عزاداری برای حضرت محسن(ع) آن هم با عنوان هفته و دهه به میان آمد و نقل مجالس رسانهای و خبری شد اما هنوز نطفه این طرح منعقد نشده بود که واکنشهای مختلفی نسبت به آن بروز و تا حدودی اقامه عزا با عنوان «دهه» و «هفته» ا در این ایام در نطفه خفه کرد.
شاید حسن رحیم پور ازغدی که طی ماه های اخیر در محافل دینی و مذهبی خبرساز شده است، اولین کسی بود که واکنش شدیدی نسبت به دههسازی برای عزاداری و مناسک تراشی و خلق ایام نشان داد؛ وی گفته بود: سالی که شش ماهش عزاداری است، آن عزاداری دیگر ارزشی ندارد، مدام ایام خلق میکنند؛ ایام محسنیه جدیداً خلق شده است. آن روز دیدم یک کتاب قطور برای حضرت محسن نوشته اند، کسی که به دنیا نیامده است! بعد از همان شخص پرسیدم شما کل کتابهایی که برای حضرت زهرا(س) چاپ کردهاید به این قطر نمیرسد، چطور برای حضرت محسن با این قطر کتاب درآوردید؟ این جور که شما ایام درست میکنید آقاجان باید کل سال که عزاداری کنیم و مردم به کارشان نمیرسند… اگر نصف سال را در تقویم به بهانه های مختلف شروع کنیم به عزاداری، کمترین ضررش این است که کسی رغبتی برای آمدن در مجلس عزاداری نخواهد داشت و برایش عادی میشود. این موضوع از ایام اهل بیت(ع) قداستزدایی میکند. چیزی که نادر نباشد، دیگر مرغوب نیست. به نظر بنده این وهن اهل بیت(ع) است. باید کاری کنیم تا گفتیم مراسم عزاداری شخص بدود، نه اینکه بگوید ای بابا باز هم مجلس عزا!.
اما با گذشت اندک زمانی بعد از آن برخی از مراجع نیز وارد این مسئله شدند و در پاسخ به استفتائاتی که از ایشان شد یا در دیدارها و دروس خارج فقه نسبت به این مسئله واکنش نشان دادند؛ آیتالله مکارم شیرازی از جمله این مراجع معظم بود که در سخنانی نسبت به آن واکنش نشان داده و با تأکید بر اصل عزاداری برای خاندان اهل بیت(ع) بر لزوم پرهیز از برنامهها و ایامی که در شیعه سابقه نداشته، تاکید کرد.
همچنین آیتالله شبیری زنجانی نیز در این باره بیان کردند که افراط در عزاداریها به تفریط میانجامد و جامعه نمیتواند نسبت به همه عزاداریهای پیاپی مراقبت داشته باشد. این مرجع تقلید گفت: همینطور پشت سر هم دهه درستکردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان، زمینه انکار مجموعه عزاداریها را به وجود میآورد. افراط در عزاداریها به تفریط میانجامد. ایشان با ابراز نگرانی از اینکه عده ای امروزه با افراط در عزاداریها، زمینه هتک حرمت را فراهم میکنند، فرمودند: این افراد در این زمینه مسئولاند. آیا واقعاً کسی که مدعی محب اهل بیت علهم السلام بودن است موظف به چنین کارهایی است! این فقیه وارسته با تأکید بر اینکه موضوع هتک عزاداری را عرف تشخیص میدهد و مسئله ای شرعی نیست، بیان کردند: حدیث خاصی راجع به مدت زمان عزاداریها وجود ندارد. از نظر شرعی هتک حرمت عزای اهل بیت(ع) خلاف شرع است، اما اینکه چه کاری هتک حرمت است را خود افراد باید تشخیص بدهند. ایشان افزود: عقیده ما درباره اینکه آیا شادی در ایامی غیر از روز شهادت، موجب هتک حرمت میشود یا خیر، حجت نیست بلکه تشخیص این موضوع برعهده عرف است جامعه مشخص میکند تاچه زمانی بایدعزانگه داشته شود.
امروزه برخی از منبریها و بعضی از مداح های بی تقوا حرفهای بی سند و مجالس بی سندی را ترویج میکنند، نظر عرف، پس از ترویج آن در جامعه، ممکن است به اینکه هرگونه مجلس شادی در این ایام، هتک حرمت باشد تغییر کند؛ البته در این صورت موضوع هتک حرمت محقق است و افراد هم شرعاً موظفند هتک حرمت نکنند ولی آیا باید دنبال این باشیم که آنقدر در اذهان مردم بعضی از مصادیق را به عنوان هتک عزاداری مطرح کنیم و آن را تبلیغ کنیم تا واقعا عرف آن را هتک بداند؟ آیا شرع چنین سفارشی به ما کرده است؟ . اما این روزها و با شروع ایام ربیعالاول مجدداً در برخی محافل به ویژه مجازی سخن از این دهه و هفته است و علی الخصوص در شهر مقدس قم برخی به همین مقدار اقامه عزا میکنند. البته همان طور که مراجع فرمودند اقامه عزا فی نفسه برای خاندان اهل بیت(ع) نه تنها جائز بلکه مستحب مؤکد است ولی نکته اعجاب آور آن است که برخی اقامه عزا در این ایام را به برخی مراجع از جمله آیت الله وحید خراسانی منتسب میکنند.
آیتالله وحید خراسانی از مراجع پیشگام در اقامه عزا برای اهل بیت(ع) هستند و در ایام شهادت حضرت زهرا(س) و امام صادق(ع) و برخی ائمه(ع) دیگر آئین پیاده روی با پای پیاده از منزل تا حرم حضرت معصومه(س) را به راه انداخته اند. با این وجود با تماسی که خبرگزاری ایکنا؛ با دفتر این مرجع تقلید داشت، دفتر ایشان با صراحت اعلام کردند که ایشان هیچ نظری در مورد اقامه عزا در ایامی به نام محسنیه(ع) نداشته اند.
آیت الله شبیری زنجانی نیز که سخنان ایشان در عبارات فوق ذکر شد، تنها طبق روال همه ساله روز اول ربیع الاول را به دنبال روزهای پایانی صفر مراسم میگیرند و انتساب چنین ایامی به برخی بزرگان از موضوعات عجیب فرهنگی در کشور هست.
حکم برگزاری ایام محسنیه طبق نظر آيت الله مكارم شيرازي
پرسش : نظر شما در مورد برگزاری ایام محسنیه چیست؟ . پاسخ :توسل به ذیل عنایت معصومین (علیهم السلام) و فرزندان آنها کار بسیار خوبی است، ولی بهتر این است که برنامه های جدیدی که در میان شیعه سابقه نداشته است ترتیب داده نشود تا برنامه های موجود کم رنگ نگردد.
پرسش : نظر حضرتعالی در مورد برگزاری مراسم ایام محسنیه چیست؟ . پاسخ :توسل به ذیل عنایت معصومین (علیهم السلام) و فرزندان آنها کار بسیار خوبی است ولی بهتر این است که برنامه های جدیدی که در میان شیعه سابقه نداشته است ترتیب داده نشود. منبع: سایت هدانا برگرفته از استفتائات حضرت آيت الله العظمی مكارم شيرازي.
مطابق نظر آيت الله شبيري زنجاني
آیت الله العظمی شبیری زنجانی: افراط در عزاداری ها به تفریط می انجامد . حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی نسبت به ترویج دهه های پیاپی عزاداری هشدار دادند و گفتند: افراط در عزاداری ها به تفریط می انجامد. از آنجا که جامعه نمی تواند نسبت به همه عزاداری های پیاپی مراقبت داشته باشد سرانجام به انکار مجموع عزاداری روی میاورد.
آیت الله العظمی شبیری زنجانی نسبت به ترویج دهه های پیاپی عزاداری هشدار دادند و گفتند: افراط در عزاداری ها به تفریط می انجامد. از آنجا که جامعه نمی تواند نسبت به همه عزاداری های پیاپی مراقبت داشته باشد سرانجام به انکار مجموع عزاداری روی میاورد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی شبیری زنجانی، این مرجع عالی قدر عصر روز چهارشنبه (۲۱/۱۲/۹۲) در جمع تعدادی از روحانیون و طلبه های حوزه علمیه قم که در دفتر ایشان حضور داشتند، ترویج دهه های پیاپی عزاداری را زمینه ساز رویگردانی جامعه از عزای اهل بیت علیهم السلام دانستند و گفتند: همین طور پشت سر هم دهه درست کردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداری ها را به وجود می آورد.افراط در عزاداری ها به تفریط می انجامد.
این فقیه وارسته با تاکید بر اینکه موضوع هتک عزاداری را عرف تشخیص می دهد و مسأله ای شرعی نیست، خاطرنشان کردند: حدیث خاصی راجع به مدت زمان عزاداری ها وجود ندارد. از نظر شرعی هتک حرمت عزای اهل بیت – علیهم السلام- خلاف شرع است، اما این که چه کاری هتک حرمت است را خود افراد باید تشخیص بدهند.
ایشان افزودند: عقیده ما درباره اینکه آیا شادی در ایامی غیر از روز شهادت، موجب هتک حرمت می شود یا خیر، حجت نیست بلکه تشخیص این موضوع بر عهده عرف است جامعه مشخص می کند تا چه زمانی باید عزا نگه داشته شود.
ایشان با ابراز نگرانی از اینکه عده ای امروزه با افراط در عزاداری ها زمینه هتک حرمت را فراهم می کنند فرمودند: این افراد در این زمینه مسئولند.آیا واقعا کسی که مدعی محب اهل بیت – علیهم السلام- بودن است موظف به چنین کارهایی است؟!
امروزه برخی از منبری ها و بعضی از مداح های بی تقوا حرفهای بی سند و مجالس بی سندی را ترویج می کنند نظر عرف، پس از ترویج آن در جامعه، ممکن است به اینکه هرگونه مجلس شادی در این ایام، هتک حرمت باشد تغییر کند البته در این صورت موضوع هتک حرمت محقق است و افراد هم شرعا موظفند هتک حرمت نکنند ولی آیا ما باید دنبال این باشیم که آنقدر در اذهان مردم بعضی از مصادیق را به عنوان هتک عزاداری مطرح کنیم و آن را تبلیغ کنیم تا واقعا عرف آن را هتک بداند؟ آیا شرع چنین سفارشی به ما کرده است؟. منبع: سایت هدانا برگرفته از سایت رسمی حضرت آيت الله العظمی شبیری زنجانی
آیت الله حسینی زنجانی به پرسشی در خصوص دهه محسنیه و هفته اول ماه ربیعالأول پاسخ داد.
به گزارش شفقنا، متن پرسش و پاسخ به شرح زیر است : با عرض سلام و ادب؛ چنانچه مستحضر هستید با شروع ماه ربیعالأول، عدهای از اهل تدین هلول این ماه را تبریک و شادباش میگویند، و عدهای دیگر از مؤمنین نیز به دلیل اینکه در هفته ی اول این ماه "یعنی تا روز هشتم ربیع" وقایعی همچون هجوم به خانه ی حضرت زهرا علیهاالسلام و شهادت حضرت محسن بن علی علیه السلام، تشکیل سقیفه بنی ساعده و غصب خلافت حقه امیرالمؤمنین علیه السلام رخ داده است، از تبریک گفتن خودداری کرده و عزاداری خود را ادامه میدهند؛ لذا از محضر مبارک حضرتعالی تقاضامندیم که نظر شریفتان را در این خصوص تبیین بفرمایید که اولاً آیا با توجه به این وقایع رخ داده در هفته اول ماه ربیع، تبریک گفتن کار صحیحی است؟ و ثانیاً آیا عدم عزاداری در این هفته موجب اهانت به خاندان رسالت علیهم السلام میباشد؟ . بسمه تعالی : به طور کلی به ما دستور داده اند که در ایام حزن آلالله، محزون و در ایام سرور، مسرور بشویم. دهه محسنیه هیچ مانعی ندارد اما چون در ماه ربیع، میلاد پیامبر و امام صادق و امامت حضرت صاحب العصر علیهمالسلام و عجل الله له الفرج میباشد، شایسته است جشن و سرور برپا کنند؛ از طرفی اسم یکی از دهه های فاطمیه علیهاالسلام را اختصاص به دهه محسنیه علیه السلام بدهند، مناسب است. العلم عندالله . محمد الحسینی الموسوی الزنجانی
سند شهادت حضرت زهرا در منابع اهل سنت
سند شهادت حضرت محسن در منابع اهل سنت
پيشگويي پیامبر ص از ظلم بر حضرت زهرا س
شکایت حضرت فاطمه س از ظالمان به خداوند
شکایت حضرت فاطمه س از ابوبکر و عمر
غصب حق فاطمه عليها السلام در روایات
ايام محسنيه . ایام محسنیه تسلیت . ایام محسنیه چه ایامی است . ایام محسنیه چه روزی است ایام محسنیه چه زمانی است . ایام محسنیه چه موقع است . ایام محسنیه چیه . دهه محسنيه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ربیع الاول
ادامه مطلب را ببينيد
