دسته طویریج، بزرگترین دسته عزای حسینی در جهان



طویریج، بزرگترین دسته عزای حسینی در جهان
https://media.mehrnews.com/d/2022/08/06/3/4239278.jpg?ts=1659786343434
https://image.alkawthartv.ir/image//original/2020/08/30/637344026343203851.jpg
https://media.khabaronline.ir/d/2020/08/28/4/5450303.jpg
علت برگزاری رکضه طویریج
درباره علت برگزاری این مراسم روایات متفاوتی وجود دارد اما معروفترین آنها دو روایت زیر است:
1. اولین روایت را مرتبط با حادثه عاشورای 61 هجری میدانند، که عدهای از انصار امام حسین (ع) که از قبیله بنیاسد بودهاند نتوانستند خودشان را به موقع به امام برسانند. زمانی که خبر جنگ امام و سربازان ابنزیاد به زنان قبیله بنیاسد رسید، آنها مردان خود را برای یاری رساندن به امام تشویق کرده و مردان نیز هروله کنان به سوی کربلا شتافتند، اما زمانی که رسیدند با اجساد مطهر شهدا روبرو شدند و فقط توانستند امام سجاد (ع) را در دفن اجساد یاری کنند. 2. روایت دیگر این است که، افراد برای پاسخ به ندای "هل من ناصر" امام حسین (ع) در ظهر عاشورای سال 61 هجری قمری، لبیک یا حسین گویان در این مراسم حاضر میشوند. 3. مردان و زنان این قبیله ، با شنیدن خبر ، عصر عاشورا ، مسیری تقریبا سی و پنج کیلوتری را ، تا قتلگاه دویدند! بر سر و سینه زدند ، در حالی که به خود اجازه نمی دادند ، آنچه را شنیده اند ، باور کنند ... با سینه های خسته و چشمان پر اشک ، به صحنه عصر عاشورا رسیدند ...جز کشته های به خون غلطیده و ... چیزی ندیدند!
دسته طویریج ، برترین و طولانی ترین و طوفانی ترین دسته حسینی، بشمار می آید. این دسته ، بزرگترین مراسم حسینی در جهان در روز عاشوراء بشمار می آید که هر سال ، روز عاشوراء بعد از نماز ظهر و عصر از منطقه "قنطرة السلام" واقع در دو کیلومتری شرق کربلای معلی و از سمت شهر طویریج به سمت کربلا به حرکت در می آید.
در این مراسم که روز عاشوراء برگزار می گردد جمعیت عظیمی به نشان پاسخ به ندای (ألا هل من ناصر ینصرنا.. ألا هل من ذابٍّ فیذبُّ عنا..) امام حسین علیه السلام به سمت کربلا حرکت نموده و شعار (لبیک یا حسین) و ( یالثارات الحسین) سر می دهند. عزای طویریج صبح روز عاشورا از شهر طویریج از توابع شهرستان الهندیه واقع در ٢٠ کیلومتری حرکت خود را به سمت شهر کربلا آغاز نموده و پیش از ظهر در منطقه ای بنام قنطره السلام واقع در ٢ کیلومتری شهر کربلا توقف نموده و پس از ادای فریضه ظهر و عصر، هیات حرکت خود را به سمت کربلای معلی ادامه می دهد.
این هیات با جمعیتی چند صد هزار نفری از اهالی شهر طویریج و مردم کربلا و همچنین زائران و مجاوران حرمین کربلا که در طول مسیر به این هیات ملحق می شوند در بدو ورود به شهر کربلا به خیمه گاه حسینی وارد شده و پس از عبور از صحن مطهر حسینی به سمت صحن مطهر حضرت عباس علیه السلام به حرکت خود ادامه می دهند. جمعیت شرکت کننده در این مراسم شعارهائی از جمله (أبد والله ما ننسی حسینا) و (وا حسین) و شعارهای حسینی دیگر سر می دهند.
در این نوع سوگواری، عزاداران با سرو پایبرهنه و هروله کنان (دواندوان) بهسوی حرم امام حسین (ع) حرکت میکنند و پس از زیارتی کوتاه، بهسوی حرم قمر بنیهاشم (ع) میدوند و پس از زیارت در آن مکان بهطرف خیمهگاه حرکت میکنند. آنان در مسیر حرم حضرت اباعبدالله (ع) شعارهایی همچون «لبیک یا حسین»، «لبیک یا داعی الله» و «واحسین واحسین» سر میدهند و سپس در مسیر حرم حضرت عباس (ع) ندای «واویل علی العباس» و «یا عباس جیب المای لسکینه» و «الیوم الیوم نعزّی فاطمه» را فریاد میکنند.
ریشه این مراسم به همان سال ۶۱ هجری قمری باز میگردد که وقتی خبر واقعه کربلا به اهالی روستای طویریج رسید آنان دواندوان بهقصد یاری حسین بن علی (ع) به سمت کربلا دویدند، اما بهموقع نرسیدند. از آن پس، اهالی این روستا هرسال این اقدام را تکرار میکند و برای سوگواری شهدای کربلا، هروله کنان مسیر ده کیلومتری هندیه تا کربلا را طی میکنند.
واژه «طویریج» اسم مصغر از عبارت «طریج» یا «طریق» به معنای " جاده و راه " است. " طویریج " یا " هندیه " نام شهری است کوچک که حدود 25 کیلومتری در مسیر حله به کربلا قرار دارد و هر سال در صبح روز عاشورا خیل عظیمی از اهالی آن هروله کنان (حالتی بین دویدن و راهرفتن) به طرف کربلا حرکت می کنند و بر سر و سینه زنان بر امام خود گریه می کنند .
این افراد پس از اقامه نماز ظهر و عصر به سمت حرم حسینی حرکت کرده و با پای برهنه و هروله کنان گویی عزیزترین فرد خانواده را از دست داده باشند و با شعارهای (وا حسین) ، (لبیک یا حسین) ، ( یا لثارات الحسین) ، (أبد والله ما ننسى حسینا) از باب القبله و باب الرجا وارد حرم شده و پس از طی مسیر بین الحرمین به سمت حرم حضرت عباس (ع) می روند و به عزاداری می پردازند.
موسس این مراسم «میرزا صالح القزوینی» یکی از بزرگان استان کربلا و از اهالی شهر طویریج از توابع شهرستان «الهندیه» (۲۵ کیلومتری شرق شهر کربلا) بوده است.
میرزا صالح القزوینی هر سال در خانه اش آیین های دهه اول محرم را برگزار می کرد و در یکی از سال ها در دهم محرم با اسب خود در حالی که عزاداران او را با پای پیاده همراهی می کردند به همان حالت عزاداری به سمت کربلا به راه افتادند.
وقتی مردم کربلا اهالی عزادار طویریج را به آن شیوه حماسی دیدند با آنها همراه شدند و از آن سال تا امروز این مراسم ادامه دارد.
زمیزم می افزاید که میرزا صالح القزوینی به همراه خیل عزاداران به منطقه «باب الطویریج» یکی از دروازه های ورودی شهر کربلا رسید و بعد از اقامه نماز ظهر بار دیگر مراسم رکظه طویریج را به سمت حرمین حسینی و عباس در پیش گرفت.
مراسم رکضه طویریج(دوان دوان به حرم آمدن)کربلاظهرعاشورا
تصاویر و فیلم هایی از مراسم باشکوه «رکضه طویریج» در کربلای معلی
مراسم رکضه طویریج در ظهر عاشورا در حرم امام حسین (ع)
دسته طویریج؛ دستهای به بلندای چهارده قرن - خبرآنلاین
داستان دسته طويريج چیست؟ + تصاویر - مشرق نیوز
تجلی عشق حسینی در " رَکْضَة طُوَیرِیج " - شوشان
داستان دسته طويريج چیست؟ + تصاویر
الهندیه - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، وقایع دهه اول محرم
ادامه مطلب را ببينيد
وقایع شام غریبان
شب یازدهم محرم شام غریبان اهلبیت
شب یازدهم محرم را شب شام غریبان نام نهاده اند. در این شب، به گوشهای از مصائب حضرت زینب کبرا سلاماللهعلیها بعد از شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسّلام) اشاره میشود.
هر یک از شبهای ماه محرم به نام یکی از شهدا یا شخصیتها یا وقایعی مرتبط با حادثه کربلا نامگذاری شده و نامگذاری شبهای محرم به طور تعینی و با گذشت زمان صورت گرفته است. این کار از ناحیه ذاکران اهل بیت علیهمالسّلام به تقلید از شبهای خاصی مانند: عاشورا و تاسوعا انجام گرفته است.
سید بن طاووس مینویسد: بدان که در آخرین ساعات روز عاشورا بود که حرم حسین (علیه السّلام) و دختران و کودکانش، درحالی که گرفتار اندوه، افسوس و گریه بودند، اسیر دشمنان شدند و روز را در حالتی به شب آوردند که قلم من توان نگارش حالات دلشکستگی آنان را ندارد. آنان آن شب را بدون حامی و مردان خود، غریبانه گذراندند و دشمنان، بینهایت، از آنان بیزاری جستند و رو گردانی کردند تا به این وسیله، خود را نزد عمر سعد از دین برگشته و یتیم کننده اطفال محمد صلی الله علیه وآله وسلّم و خراشندهٔ جگرها، و به عبیدالله بن زیاد زندیق، و به یزید بن معاویه کافر که راس الحاد و عناد بود، مقرب نمایند.[۱]
اتفاقات شام عاشورا
سپاه دشمن غروب عاشورا زنان را از خیمهها بیرون کردند و خیمه ها را آتشزدند.[۴] در این هنگام زنان فریاد میزدند و چون چشم شان به کشتگان خود افتاد لطمه به صورت زدند.[۵] عمر بن سعد غروب عاشورا سر امام حسین ع را با خولی اصبحی و حمید بن مسلم ازدی و سرهای یاران و خاندان او را که هفتاد و دو سر بود، به همراه شمر، قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج و عزرة بن قیس نزد ابن زیاد فرستاد.[۶] عمر سعد خود با جمعی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر پس از دفن کشتگان سپاه خود، همراه اهل بیت امام حسین ع و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد.[۷] نقل کرده اند که در شب یازدهم محرم که شام غریبان بود، حضرت زینب س نماز شبش را ترک نکرد؛ اما به سبب ضعفی که او را فرا گرفته بود، نماز را نشسته خواند.[۸] .
در واقعه خون بار و دردناک کربلا، حضرت زینب علیهاالسّلام حضوری فعّال و سازنده داشت، امّا آنچه به این حضور، جلوه دیگری میبخشد و آنرا پُررنگتر میسازد، نقش ویژه آن حضرت بعد از واقعه عاشورا در رهبری کاروان اُسرا است. دلیل این نامگذاری آن است که ایشان از این شب به بعد، پرستاری و اداره کاروان اسیران را بر عهده میگیرند و با از خودگذشتگی، کودکان بیسرپرست و زنان بیپناه اهلبیت (علیهم السّلام) را گردآورد و از آنان در برابر دشمن پاسداری نمود. عملکرد حضرت زینب (علیهاالسّلام) بعد از شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السّلام به خاطر امتیازاتی از قبیل: وقتشناسی، عقل و تدبیر، فصاحت و بلاغت، شجاعت و شهامت و... تأثیر بسزایی داشت و تحوّلات عظیمی به وجود آورد. ازجمله کارهای مدبّرانه و توأم با سیاست و کیاست حضرت زینب (علیهاالسّلام) این بود که، شخصی را فرستاد تا از یزید لعنة الله علیه بخواهد اجازه عزاداری و ماتم به آنها بدهد. [۱] [۲] [۳] [۴] [۵] [۶] . این عزاداریها در ابتدای امر از نظر دشمنان بیاهمیت جلوه میکرد، چون اگر از اوّل احساس خطر میکردند جلوگیری مینمودند، امّا همین کارها در واقع زمینه ساز قیام و انقلاب مردم، علیه قاتلان امام حسین علیه السلام و تحقّق بخشی از اهداف عالیه سیدالشهداء علیهالسلام بود. تا آنجا که وقتی یزید شنید مردم بر قاتلان حسین علیهالسلام نفرین میکنند، با شمر و همراهانش با خشونت برخورد کرد و گفت: واللّه ِ! قَدْ کُنْتُ ارضی مِنْ طاعَتِکُمْ بِدونِ قَتْلِ الْحُسیْنِ لَعَنَ اللّه ُ بْنَ مَرْجانَة! سوگند به خدا! که از اطاعت شما بدون قتل حسین (علیه السلام) راضی بودم. لعنت خدا بر پسر مرجانه که به چنین امر شنیعی اقدام کرد. سپس اسباب سفر اسرا به مدینه را مهیّا نمود. [۷] [۸] [۹] [۱۰]
از حوادث بسیار تکان دهنده در غروب عاشورا، سوزاندن خیمه های آل رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم) بود. این صحنه جانسوز در شرایطی اتفاق میافتاد که بدنهای پاره پاره امام مظلومان و یاران ایثارگر و شهیدش در بیابان رها شده و قبل از آن خیمهها غارت شده بودند. [۱۱] [۱۲] [۱۳] [۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷] [۱۸] . دشمنان در تاراج خیمه های خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلّم و نور چشم زهرای بتول علیهاالسّلام، بر هم پیشی جستند، [۱۹] . تا جایی که خلخال از پای فاطمه دختر خردسال امام حسین (علیه السّلام) ربودند، [۲۰] [۲۱] . و حتّی روبندها و چادر زنان و دختران را از آنها کشیدند و به یغما بردند.[۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] [۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴] [۳۵] [۳۶] [۳۷] [۳۸] [۳۹] . پس از غارت خیمهها، عده ای از سربازان ابن زیاد شعلههایی از آتش آوردند و یکی از آنها فریاد میزد: اَحْرِقُوا بُیُوتَ الظَّالِمِینَ «سراپرده ظالمین را بسوزانید.» [۴۰] [۴۱] [۴۲] [۴۳] [۴۴] . در حالیکه خیمه ها به سرعت میسوخت و خاکستر میشد، حضرت زینب علیهاالسّلام در مقابل رفتارهای ناجوانمردانه و وحشیانه کافران یزیدی، به امام حی زمان خویش حضرت زینالعابدین علیه السّلام مراجعه میکند و از ایشان چاره جویی مینماید. امام سجاد علیهالسّلام که با حالت نزار و بیمار در خیمه ای در حال سوختن حضور داشتند، میفرماید: علیکنّ بالفرار. [۴۵] [۴۶] [۴۷] [۴۸] . علامه مجلسی رحمة اللهعلیه به نقل از فاطمه صغرا سلام الله علیها، دختر امام حسین (علیه السّلام) مینویسد:
دیدم سواری به سوی من میآید، با سرعت از آن جا گریختم ولی او به طرف من آمد و به یک باره ضربه سنگین ته نیزه را بر کتف خود احساس کردم و با صورت به زمین افتادم.... [۴۹] [۵۰] [۵۱] [۵۲] . امام سجاد (علیه السّلام) میفرماید: به خدا سوگند! هیچگاه به عمّه ها و خواهرانم نظر نمیکنم، جز اینکه گریه گلویم را میگیرد و یاد میکنم آن لحظات را که آنها از خیمه ای به خیمه دیگر میگریختند و منادی سپاه کوفه فریاد میزد که خیمه های این ستمگران را بسوزانید. [۵۳] [۵۴] [۵۵] [۵۶] [۵۷] [۵۸] [۵۹]
حضرت زینب (سلام اللهعلیها) وظیفه پاسداری از کودکان یتیم و پرستاری از امام سجاد (علیه السّلام) را بر عهده داشت. وی مراقب جان کودکان و دختران بود تا در تاخت و تاز دشمن برای غارت خیمه ها، آسیبی به آنها نرسد. همه به او پناه میبردند و از ستم دشمنان شکایت میکردند. مصیبت روز عاشورا هرچند بسیار سنگین بود و گران، ولی زینب (سلام اللهعلیها) همچون کوهی استوار در برابر دشمنان ایستادند و خم به ابرو نیاوردند. وی از یک سو به نگهبانی کودکان یتیم و گردآوردن زنان و دختران همّت گماشت، و از دیگر سو به جمعآوری گمشدگان در بیابان مشغول شد. حضرت زینب (سلام الله علیها) با سپر قرار دادن خویش، از ضرب و شتم کودکان ممانعت مینمود و از ضربِ تازیانه، پیکرش میسوخت. به همین جهت بدن ایشان در اثر ضرب تازیانهها کبود شده بود[۶۰] . چنانکه در کلامی به سیدالشهدا (علیه السّلام) چنین میفرمایند: یَابْنَ اُمِّی لَقَدْ کَلَلْتُ عَنِ الْمُدَافِعَةِ لِهَؤُلاَءِ النِّسَاءِ وَالاَطْفَالِ وَ هَذَا مَتْنِی قَدْ اُسْوِدَ مِنَ الضَّرْبِ؛ ای پسر مادرم! از دفاع و نگهداری این کودکان و بانوان در برابر دشمن درمانده شده ام و این کمر و بازو یا چهره من است که بر اثر ضربه دشمن سیاه شده است. [۶۱]
بعد از غارت و آتش زدن خیام آل الله، زینب کبرا (علیهاالسّلام) زنان و کودکان آواره را در خیمه ای جمع نمودند[۶۲] . و به تفقد و نوازش کودکان پرداختند تا اینکه متوجه شدند که دو کودک از کودکان کاروان اهل بیت گم شده اند. [۶۳] . لذا سراسیمه به جست وجو پرداختند و پس از مدتی، آن دو کودک را زیر بوته خاری یافتند که در آغوش هم آرمیده بودند. زینب (سلام الله علیها) خود را به آنان رساند ولی هر چه آنان را صدا زد، دید بیدار نمیشوند. آری، آن دو کودک بی گناه، از شدت مصیبتهای وارده و ترس از غارتگری دشمن، جان باخته بودند.[۶۴] . مؤلّف کتاب معالی السبطین چنین نقل کرده است: «شامگاه روز عاشورا دو طفل در اثر دهشت و تشنگی جان سپردند و چون زینب کبرا ( (سلام الله علیها) ) برای جمع عیال و اطفال جستجو میکرد، آن دو طفل را نیافت. بعد از جستجوی زیاد آنها را در حالیکه دست در گردن یکدیگر داشتند و جان سپرده بودند، پیدا کرد. [۶۵] . حضرت زینب (سلام اللهعلیها) در شام تار غریبان، غریبانه دل را از هر آنچه غیرخدایی بود تهی کرده و با پیروی از نماز ظهر عاشورای برادر و امام خویش، در شبان گاه به نماز شب میایستد و حماسه ای دیگر بر حماسه های کربلا میافزاید. حضرت زینب سلام اللهعلیها آن قدر ناتوان و خسته و مجروح شده بود که نتوانست ایستاده نماز بخواند و نماز شب را نشسته به جا آورد و با خدایِ خود به راز و نیاز پرداخت. [۶۶] [۶۷] [۶۸] [۶۹] [۷۰]
شام غریبان در اشعار
نوحهها و مرثیههای فراوانی در این شب، سروده شده است که مضمون آنها بیان رها شدن جنازههای شهدای کربلا و بییار و یاور شدن اسراء و زنان و کودکان است. در میان شاعران شعر حبیب الله چایچیان متخلص به حِسان نیز ازاشعار معروف شام غریبان است با این مطلع خیمه ها میسوزد و شمع شب تارم شده... [یادداشت ۱] و نیز از جمله معروف ترین این اشعار که به صورت دودَمه در هیئات مذهبی خوانده میشود شعر خائف لاهیجی است. [۱۶][یادداشت ۲] . شعر خائف درباره شام غریبان: امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است - شام غریبان است . امشب نوای بیکسان بر بام کیوان است - شام غریبان است . امشب به دشت کربلا نالان یتیمانند - تا صبح گریانند . امشب به روی کشته ها در ناله مرغانند - چون نی در افغانند . بر خاک بیغسل و کفن رعنا جوانانند - خوابیده عریانند . بر غربت اجسادشان عالم پریشان است - شام غریبان است . امشب به بالین حسین زینب عزادار است - در غم گرفتار است . امشب سکینه بر سر نعش پدر زار است - تا صبح بیدار است . امشب فَلَک حیران ز حالِ عترت زار است - از دیده خونبار است . زهرا به دور کشتهها با خیل حوران است - شام غریبان است . امشب سلیمان زمان در گوشه هامون - غلطیده اندر خون . اندر هوای خاتم او بَجْدَل ملعون - دیوانه و مجنون . سازد جدا انگشت شه آن بیحیای دون - ای چرخ شو وارون . کی خاتَمِ محبوب حق در شأن دیوان است - شام غریبان است . امشب تن چاک حسین در نینوا بیسر - در بحر خون اندر . خوابیده بیغسل و کفن با علی اکبر و علی اصغر - با یاوران یک سر . اما ز ظلم خولی مردود سگ کمتر - در کنج خاکستر . در کوفه رأسش در تنورِ گرم مهمان است - شام غریبان است . امشب جناب فاطمه تا صبح در زاری - اشک غمش جاری . گاهی بحال دختران اندر پرستاری - اشک غمش جاری . گاهی کند در مطبخ خولی عزاداری - اشک غمش جاری . از نالههای زار او «خائف» نواخوان است - شام غریبان است . (اصلاح عربانی، کتاب گیلان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۱۴(
اگر صبح قیامت را شبی است ، آن شب است امشب
اگرصبح قیامت راشبی هست آن شب است امشب- طبیب ازمن ملول وجان زحسرت برلب است امشب . برادرجان یکی سربر کن از خواب و تماشا کن - که زینب بی تو چون در ذکر یا رب یا رب است امشب . جهان پرانقلاب ومن غریب این دشت پروحشت - تودرخواب خوش و بیمار در تاب و تب است امشب . سرت مهمان خولی و تنت با ساربان همدم - مرا با هر دو اندر دل هزاران مطلب است امشب . صبا از من به زهراگو بیا ، شام غریبان بین - که گریان دیده ی دشمن به حال زینب است امشب .
شام غریبان سحر ندارد
شام غریبان سحر ندارد - سکینه امشب پدر ندارد . غریب حسین جان، غریب حسین جان . بهار زینب خزان ز آه است - گهى دو چشمش به نور ماه است - گهى نگاهش به قتلگاه است - غریب حسین جان، غریب حسین جان . نسیم صحرا شده معطّر - ز عطر روى علىّ اکبر - کجاست عمه، کجاست مادر - غریب حسین جان، غریب حسین جان . بگو خلایق ز غم خروشند - بگو به اطفال لَبَن ننوشند - بگو به سادات کفن نپوشند - غریب حسین جان، غریب حسین جان . کبوتران را ز لانه بردند - زوادِىِ خون نشانه بردند - ربابِ دلخون پسر ندارد - غریب حسین جان، غریب حسین جان . شب غریبان سحر ندارد - رقیه امشب پدر ندارد . در علقمه بین چه ها شد امشب - دست علمدار جدا شد امشب .
سرامام علیه السلام در تنور خولی لع
عمر بن سعد چون از كار شهادت امام حسین علیه السّلام پرداخت نخستین سر مبارك آنحضرت را به خَوْلى (به فتح خاء و سكون واو و آخره یاء) بن یزید و حُمَید بن مُسلم سپرد و در همان روز عاشورا ایشان را به نزد عبیداللّه بن زیاد روانه كرد. خولى آن سرمطهّر را برداشت و به تعجیل تمام شب خود را به كوفه رسانید، و چون شب بود وملاقات ابن زیاد ممكن نمى گشت لاجرم به خانه رفت .
طبرى و شیخ ابن نما روایت كرده اند از (نَوار) زوجه خولى كه گفت : آن ملعون سر آنحضرت را در خانه آورد و در زیر اجّانه جاى بداد و روى به رختخواب نهاد. من ازاو پرسیدم چه خبر دارى بگو، گفت مداخل یك دهر پیدا كردم سر حسین را آوردم ، گفتم :واى بر تو! مردمان طلا و نقره مى آورند تو سر حسین فرزند پیغمبر را، به خدا قسم كه سر من تو در یك بالین جمع نخواهد شد. این بگفتم و از رختخواب بیرون جستم و رفتم درنزد آن اجّانه كه سر مطهّر در زیر آن بود نشستم ، پس سوگند به خدا كه پیوسته مىدیدم نورى مثل عمود از آنجا تا به آسمان سر كشیده ، و مرغان سفید همى دیدم كه دراطراف آن سر طَیران مى كردند تا آنكه صبح شد و آن سر مطهّر را خولى به نزد ابن زیاد برد.
بخولی بگفت آن زن پارسا - که را باز از پا درآورده ای . که در ایندل شب چو غارتگران - برایم زر و زیور آورده ای . بهمراهت امشب چه بوی خوش است - مگر باز مشگ تر آورده ای . چنان کوفتی در که پنداشتم - ز میدان جنگی سر آورده ای . چو دانست آورده سر گفت آه - که مهمان بی پیکر آورده ای . چو بشناخت سر را بگفت ای عجب - سر با شکوه و فر آورده ای . بمرم در این نیمه شب از کجا - سر سبط پیغمبر آورده ای . چه حقّی شده در میان پایمال - که تو رفته ای داور آورده ای . گل آتش است این که از کوه طور - تو با خاک و خاکستر آورده ای . نگارنده با گفتن این رثا - خروش از ملایک درآورده ای .
بزن گفت خولی بکن افتخار - که از کربلا من سر آورده ام . ز شمشیر شمر و سنان سنان - سر سبط پیغمبر آورده ام . غنیمت ببردند زر دیگران - من این ایزدی گوهر آورده ام . شدم گر براه جهنم روان - سر مظهر داور آورده ام . بگو میزبانم بخواند حسین - به مهمانیش اندر آورده ام . تنورم شدش قصر و بهرش سریر - من از خاک و خاکستر آورده ام
كیستی ای سر زكجا آ مد ی
كیستی ای سر زكجا آ مد ی - ا ین دل شب منزل ما آ مد ی . چون نگرم بی كس و بی یا ورت - كا ش نمیزاد تـورا ما د رت . ای سرپرخو ن زچه ا فسرد ه ا ی - هـست یقینم كه جو ا ن مرده ا ی . گلشن روی تـو عجب با صفا ست - ا ی سرپرخون بد نت د ركجا ست . ا ی سر بـبـریـد ه د و ر ا زوطـن - چید ه شد ی كی ز د رخت بد ن . د ا شتی ا ی سر چقد رجا ی زخم - یكسره زخـم ا ین همه با لا ی زخم .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، وقایع دهه اول محرم
ادامه مطلب را ببينيد
روز عاشورا
روضه روزدهم محرم روزعاشورا قسمت اول
روضه روزدهم محرم روزعاشورا قسمت دوم
روضه روزدهم محرم روزعاشورا
لوکان یدری یوم عا شوراء - ما کان یجری فیه من بلاء - ما لاح فجره و لا ا ستنا را - ولا ا ضا ئت شمسه نهارا . ا گر دانست عاشورا که در روزش چها گردد - چه طغیا نها چه ا ستمها چسان جورو جفا گردد - چه خونهائی که میریزد در آن صحرای تفتید ه - چه پیکرها شود مجروح چه سرها که جدا گردد
روز دهم محرّم سال قمری را «روز عاشورا» می گویند. این روز، روز شهادت سالار شهیدان، حسین بن علی (علیه السلام) و فرزندان و اصحاب گرانقدر او در کربلا است. ائمه اطهار علیهم السلام بر زنده نگه داشتن «عاشورا» و اقامه عزا در این روز تأکید فراوان داشتند و شیعیان جهان این روز را به سوگواری می پردازند. عاشورا روز شهادت حسین بن علی علیهماالسلام و یاران فداکار و با وفای آن حضرت و روز تجدید حزن اهل بیت علیهم السلام و شیعیان است.
چگونگی شکل گیری واقعه عاشورا
با مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری قمری، پسرش یزید بر مسند خلافت تکیه زد و مردم شام با وی بیعت کردند. آنگاه یزید با ارسال نامه ای به حاکم مدینه از او خواست تا از بزرگان قریش از جمله امام حسین علیه السلام نیز بیعت بگیرد.[۱] . اما وقتی حاکم مدینه از امام حسین علیه السلام بیعت خواست، حضرت از بیعت امتناع نموده و شبانه از مدینه عازم مکه گردیدند. در این حین، مردم کوفه که در عراق از مرگ معاویه و امتناع امام حسین علیه السلام از بیعت یزید اطلاع یافتند، نامههای فراوان در پشتیبانی از امام حسین علیه السلام امضاء کردند و آن حضرت را به کوفه فراخواندند.[۲] . از طرفی یزید پس از اطلاع از سفر حج امام، مزدوران خود را بسیج کرد تا امام حسین علیه السلام را در شهر مکه ترور نمایند. چون امام علیه السلام از توطئه سوء قصد به جان مبارکش آگاهی یافت، از سر حفظ حرمت و قداست بیت الله الحرام مناسک حج را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری از مکه به همراه خانواده و نزدیکان و یاران خود به سمت عراق حرکت نمود.[۳] . اما در کربلا به محاصره نیروهاى ابن زیاد به سرکردگی عمر بن سعد در آمد و چون حاضر نشد ذلّت تسلیم و بیعت با حکومت غاصب و ظالم یزیدى را بپذیرد، سپاه کوفه در روز دهم محرم معروف به روز عاشورا با او وارد جنگی نابرابر شدند. به طوری که سپاهیان عمر بن سعد را سی هزار نفر و تعداد یاران حسین علیه السلام را بین ۷۲ تا ۱۵۴ نفر گزارش نموده اند. امام حسین و یارانش روز عاشورا، لب تشنه، با رشادتى شگفت مردانه تا آخرین نفر جنگیدند و به شهادت رسیدند و بازماندگان این قافله، به اسارت در آمده و به کوفه برده شدند.[۴] .
شرحی از واقعه عاشورا
تنظیم صفوف سپاه: امام حسین علیهالسلام پس از نماز صبح عاشورا، سپاه کم تعداد خود را که متشکل از ۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پیاده بودند، به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول را در بخش میمنه به فرماندهی زهیر بن قین، دسته دوم را در بخش میسره به فرماندهی حبیب بن مظاهر و دسته سوم را در قلب سپاه به فرماندهی خود آن حضرت تقسیم بندی کرد. همچنین آن حضرت، بیرق سپاه را به برادرش حضرت عباس علیه السلام واگذارد و نیروهای خود را در جلو و خیمه گاه را در پشت سر آنان قرار داد. عمر بن سعد نیز فرماندهی میمنه سپاه خود را به عمرو بن حجاج، فرماندهی میسره را به شمر بن ذی الجوشن، فرماندهی سواره نظام را به عروة بن قیس و فرماندهی پیاده نظام را به شبث بن ربعی واگذاشت و بیرق سپاه را بدست غلامش "درید" سپرد.
موعظههای امام حسین: امام حسین علیه السلام پیش از آغاز نبرد، بارها برای اندرز سپاه کفر پیشه دشمن، پیشقدم شد و با بیان خطبههایی روشنگر، سعی نمود آنها را هدایت نماید و حجت را بر آنها تمام کند. از جمله اینکه با صدای بلند خطاب به آنها فرمود: "آيا سزاست مرا بكشيد و حرمتم را تباه كنيد؟ آيا من پسر دختر پيامبرتان و پسر وصى و عموزاده اش كه پيش از همه به خدا ايمان آورد و پيامبرش را تصديق كرد، نيستم. آيا شما نشنيده ايد كه رسول الله(ص) به من و برادرم گفت: «اين دو آقاى جوانان بهشت هستند». آيا ترديد داريد كه من پسر دختر پيامبرتان هستم؟ به خدا از مشرق تا مغرب، به جز من پسر دختر براى پيامبر(ص) وجود ندارد، تنها من پسر دختر پيامبرتان مى باشم"[۵] . همچنین برخی از یاران خویش را نیز در این روز به نزد سپاهیان عمر بن سعد فرستاد و از طریق آنان، این سپاه گمراه را به هدایت و حقانیت دعوت کرد.
ندامت حر بن یزید: حر بن یزید ریاحی که از فرماندهان سپاه عمر بن سعد و از دلاوران و دلیرمردان عرب بود، روز عاشورا پیش از آغاز درگیری رسمی، پشیمان شد و به سپاه امام حسین علیه السلام پیوست. با این که وی نخستین کسی بود که راه را بر امام حسین علیهالسلام بسته و با اجبار و اکراه، آن حضرت را به سوی سرزمین کربلا گسیل داشت، با این حال مورد پذیرش اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار گرفت و آن حضرت، توبه اش را پذیرفت و او را در جمع یارانش قرار داد. پیوستن حر بن یزید و تعدادی از سپاهیان عمر بن سعد به سپاهیان امام حسین علیه السلام، دودلی و سردرگمی بسیاری از کفرپیشه گان را به دنبال داشت و حالت عجیبی در میان سپاهیان عمر بن سعد به وجود آورد.
هجوم سراسری دشمن: عمر بن سعد که تاب پیوستن افراد دیگری به سپاه امام حسین علیه السلام را نداشت، لشکریان خود را به جنبش درآورد و دستور حمله عمومی داد. در اندک مدتی دو سپاه به هم نزدیک شده و نبرد سختی آغاز گردید. هر یک از یاران امام حسین علیه السلام با دهها تن از سپاه دشمن به نبرد نابرابر و تن به تن پرداخت و هیچ سستی و تردیدی در وی ملاحظه نمیشد و این روحیه بالای رزمی و اعتقادی قوی، برای دشمن سنگین و کمرشکن بود. در این نبرد، حدود پنجاه تن از یاران امام حسین علیه السلام و صدها تن از سپاه دشمن کشته شدند.
نبرد انفرادی: دشمن که از نبرد سراسری و تهاجمی نتیجه ای نگرفته بود، به تدریج به سوی نبرد انفرادی روی آورد. زیرا اگرچه سپاه عمر بن سعد جملگی برای نبرد با امام حسین علیه السلام آمده بودند، ولی در میان آنان مردان زیادی بودند که جنگ با فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله را روا نداشته و به اکراه و اجبار در سپاه عمر بن سعد قرار گرفته بودند. بدین جهت در کار نبرد عمومی و هجوم سراسری تعلل میورزیدند و عمر بن سعد را در رسیدن به مقاصد پلیدش ناکام گذشته بودند. در این مرحله نیز تعدادی از سپاهیان امام حسین علیه السلام کشته شدند.
نماز ظهر عاشورا: ابوثمامه صیداوی در گرماگرم نبرد، به امام حسین علیه السلام نزدیک شد و به آن حضرت عرض کرد که وقت زوال فرارسیده است. امام حسین علیه السلام که به نماز اهمیت ویژه ای میداد، دستور داد جنگ را متوقف کرده و همگی به نماز پردازند. دشمنان که به نماز اهمیت چندانی نمیدادند، آن حضرت و یارانش را در حال نماز نیز مورد هجوم ناجوانمردانه قرار داده و با پرتاب تیر آنان را نشانه میگرفتند. سعید بن عبدالله حنفی که خود را سپر امام حسین علیه السلام قرار داده بود، متحمل سیزده تیر دشمن شد و عاقبت در حال دفاع از وجود شریف امام حسین علیه السلام به لقاءالله پیوست.
شهادت سایر یاران امام حسین: پس از نماز ظهر عاشورا، باقیمانده یاران امام حسین علیه السلام نیز یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. شیرمردانی چون زهیر بن قین، نافع بن هلال، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر، حر بن یزید، بریر بن خضیر و دلیرمردانی از بنی هاشم چون علیاکبر علیه السلام، عباس بن علی علیه السلام، قاسم بن حسن علیه السلام، عبدالله بن مسلم علیه السلام و افرادی دیگر در یاری مولا و سرورشان امام حسین علیه السلام جنگیدند و سرانجام بدست دشمنان اهل بیت علیهم السلام، مظلومانه به شهادت رسیدند.
مبارزه و شهادت سید الشهداء: امام حسین علیه السلام پس از آن که همه یاران خود را از دست داد، بانوان را در خیمهای گردآورد و آنان را تسلی و دلداری داد و به صبر و شکیبایی سفارش نمود و با قلبی شکسته از آنان خداحافظی کرد. آن حضرت، فرزندش امام زین العابدین علیه السلام را که در بیماری سختی بسر میبرد، جانشین خویش قرار داد و با او نیز وداع کرد و آماده نبرد با دشمن گردید. امام حسین علیه السلام به تنهایی، ساعاتی با نیروهای گسترده دشمن مبارزه کرد و تعداد زیادی از آنان را کشته و زخمی نمود. خود آن حضرت نیز زخمهای فراوانی در میدان مبارزه متحمل شد و بر اثر آنها، از زین اسبش "ذوالجناح" به زمین افتاد و مورد هجوم وحشیانه دشمن قرار گرفت. سرانجام شمر بن ذی الجوشن، با قساوت و بیرحمی تمام به بدن خونین و کمرمق آن حضرت نزدیک شد و سر مبارکش را از قفا جدا کرد و بدین طریق، روح شریفش را به اعلی علیین به پرواز درآورد.[۶]
زنده نگه داشتن عاشورا : امامان شیعه، یاد این روز را زنده مى داشتند، مجلس برپا مى کردند، بر حسین بن على علیه السلام مى گریستند، آن حضرت را زیارت مى کردند و به زیارت او تشویق و امر مى کردند و روز اندوهشان بود. از جمله آداب این روز، ترک لذّتها، دنبال کار نرفتن، پرداختن به سوگوارى و گریه، تا ظهر چیزى نخوردن و نیاشامیدن، چیزى براى خانه ذخیره نکردن، حالت صاحبان عزا و ماتم داشتن و ... است.[۷] . در دوران سلطه امویان و عباسیان، شرایط اجتماعى اجازه مراسم رسمى و گسترده در سوگ ابا عبدالله الحسین را نمى داد، امّا هر جا که شیعیان، قدرت و فرصتى یافته اند، سوگوارى پرشور و دامنه دارى در ایام عاشورا به راه انداخته اند. در تاریخ است که معزّ الدّوله دیلمى اهل بغداد را به برگزارى مراسم سوگ و نوحه براى سید الشهدا علیه السلام وادار ساخت و دستور داد که بازارها را ببندند و کارها را تعطیل کنند و هیچ طبّاخى غذایى نپزد و زنان سیاهپوش بیرون آیند و به عزادارى و نوحه بپردازند. این کار را چندین سال ادامه داد و اهل سنّت نتوانستند جلوى آن را بگیرند، چون که حکومت، شیعى بود.[۸] . "عاشورا" در بین شیعیان بعنوان تجلّى روز درگیرى حق و باطل و روز فداکارى و جانبازى در راه دین و عقیده، شناخته شده است.[۹]
عاشورا در فرهنگ شیعه
"عاشورا" در فرهنگ شیعى، به خاطر واقعه شهادت امام حسین علیه السلام عظیمترین روز سوگوارى و ماتم به حساب مى آید که بزرگترین فاجعه و ستم در مورد خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله انجام گرفته و دشمنان اسلام و اهل بیت علیهم السلام این روز را خجسته شمرده به شادى مى پرداختند، چنانکه در"زیارت عاشورا"درباره این روز غم انگیز که امویان آن را مبارک مى دانستند، آمده است: «اللّهم هذا یوم تبرّکت به بنو امیة...». پروردگارا این روز؛ روزى است که مبارک می دانستند آن را بنى امیه... . امّا پیروان خاندان رسالت، در این روز به سوگ و عزا مى نشینند و بر کشتگان کربلا مى گریند. امام صادق علیه السلام فرمود: "و امّا یوم عاشورا فیوم اصیب فیه الحسین علیه السلام صریعا بین اصحابه و اصحابه حوله صرعى عراة"[۱۰] عاشورا روزى است که حسین علیه السلام میان یارانش کشته بر زمین افتاد، یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند. امام رضا علیه السلام فرمود: "من کان عاشورا یوم مصیبته و بکائه جعل الله عزّ و جلّ یوم القیامة یوم فرحه و سروره"،[۱۱] هر کس را که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه باشد، خداوند قیامت را روز شادى او قرار مى دهد. قیام امام حسین علیه السلام از سویی تجلی گاه خصلت های پاک انسانی و فضایل اخلاقی در جبهه حق، و از سوی دیگر محل بروز و ظهور رذایل اخلاقی در جبهه باطل است. «عاشورا»، میدان مسابقه خصلت های پاکی است که ریشه در افکار درخشان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دارد. حسین علیه السلام و یاران وفادارش، برای احیاء این خصلت ها قیام کردند و به همین خصایل نیز مشهور شدند. در جبهه مقابل نیز، دشمنان گرفتار رذیله های اخلاقی بودند و به همان رذایل معروف شدند. فضائلی همچون: ایمان، رجاء، رضا، وفا، صبر، عدل، تعهد و احساس مسؤولیت، توکل و زهد، که جبهه حق نمایشگر آن بود، و رذائلی همچون: کفر، جور، حرص بر دنیا، حماقت، هتک حرمت، حقد و کینه، مکر و خدعه، فسق و قساوت، که جبهه باطل نمایشگر آن بود.[۱۲]
در کتاب مفاتیح الجنان برای روز عاشورا اعمال و رعایت آدابی ذکر شده که در ادامه به تفصیل آمده است.
دست کشیدن از کسب و کار
در این روز سزاوار است شیعیان مشغول کاری از کارهای دنیا نگردند و برای خانه خود چیزی ذخیره نکنند و مشغول گریه، نوحه و مصیبت باشند و عزاداری حضرت امام حسین(علیهالسلام) را بر پا کنند و اشتغال به ماتم داشته باشند به صورتی که در ماتم عزیزترین اولاد و اقوام خود اشتغال میورزند . از حضرت رضا علیهالسلام روایت شده: هرکه کوشیدن در حوائج خود را در روز عاشورا ترک کند و به دنبال کاری نرود، حقتعالی حوائج دنیا و آخرت او را برآورد و هرکه روز عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه او باشد، حقتعالی روز قیامت را روز شادی و سرور و خوشحالی او گرداند و دیدهاش در بهشت به ما روشن شود؛ هرکه روز عاشورا را روز برکت نامد و در آن روز برای منزل خود چیزی ذخیره کند، خدا آن ذخیره را برای او مبارک نکند و روز قیامت با یزید و عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد علیهم اللعنه محشور شود.
تسلیت گفتن به یکدیگر
یکدیگر را در مصیبت آن وجود مقدّس به این جملات تعزیت گویند: أَعْظَمَ اللّهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ، وَجَعَلَنا وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِیِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ؛ خدا مزدهای ما را به خاطر سوگواریمان برای حسین (درود بر او باد) بزرگ گرداند و قرار دهد ما و شما را از خونخواهانش به همراه ولیاش امام مهدی از خاندان محمّد درود بر ایشان باد.
زیارت قبر امام حسین علیهالسلام
گر کسی در این روز نزد قبر مطهّر آن حضرت باشد و مردم را آب دهد، مانند کسی است که لشگر آن جناب را آب داده باشد و با آن حضرت در کربلا حاضر بوده.
هزار مرتبه لعن بر قاتلان امام حسین علیهالسلام
هزار مرتبه بر قاتلان آن حضرت لعنت فرستاده و گفته شود: اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَینِ علیه السلام
۵. خواندن هزار مرتبه سوره توحید
خواندن هزار مرتبه سوره «توحید» در این روز فضیلت فراوانی دارد. امام صادق علیهالسلام در این باره فرموده است: «هر کس در روز عاشورا هزار مرتبه سوره «توحید» را بخواند، خداوند رحمان به وی نظر (رحمت) افکند و هر کس را که خداوند رحمان (با دیده رحمت) نظر کند، وی را مجازات نخواهد کرد.»
۶. از خوردن و آشامیدن پرهیز شود
شایسته است که شیعیان در این روز بیآنکه قصد روزه کنند، از خوردن و آشامیدن امساک کنند؛ و در آخر روز، پس از عصر افطار کنند به غذایی که اهل مصیبت میخورند، مانند ماست یا شیر و امثال آنها، نه مثل غذاهای لذیذ و جامههای پاکیزه بپوشند و به هیئت صاحبان مصیبت دگمهها را بگشایند و آستینها را بالا بزنند.
و علامه مجلسی در زاد المعاد فرموده: بهتر آن است که روز نهم و دهم را روزه نگیرد، زیرا بنیامیه این دو روز را برای برکت و شماتت بر قتل آن حضرت روزه میداشتند و به دروغ، احادیث بسیار در فضیلت این دو روز و روزه آنها را به حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله نسبت دادهاند و از طریق اهلبیت احادیث بسیاری در مذمّت روزه این دو روز به ویژه روز عاشورا وارد شده و نیز بنیامیه علیهم اللعنه برای برکت، آذوقه سال را در روز عاشورا ذخیره میکردند.
۷. به یاد مصائب اهل حرم بودن در هنگام غروب
در پایان روز عاشورا سزاوار است یاد کردن حال اهل حضرت سیدالشهدا و دختران و اطفال آن حضرت که در این وقت، در سرزمین کربلا اسیر دشمنان گشته و به حزن و گریه مشغول بودند و مصائبی بر ایشان گذشت که در خاطر هیچ آفریدهای خطور نکند و قلم را تاب نوشتن آن نباشد.
۸. سلام بر رسول خدا صلیالله علیه وآله و سایر معصومین
پس برخیز و به رسول خدا و علی مرتضی و فاطمه زهرا و امام مجتبی و سایر امامان از ذُریه سیدالشهدا سلاماللهعلیهم سلام کن و ایشان را بر این مصائب جانکاه با دل سوخته و چشم گریان تعزیت بگو و زیارت وارث را بخوان.
۹. خواندن زیارت عاشورا
خواندن زیارت امام حسین علیه السلام معروف به «زیارت عاشورا» در این روز ثواب فراوانی دارد.
۱۰. خواندن مقتل
سزاوار است در این روز مقتل بخوانند و یکدیگر را بگریانند؛ روایت شده: که چون حضرت موسی به ملاقات خضر و فرا گرفتن بعضی از حقایق از آن جناب مأمور شد، اول چیزی که در هنگام ملاقات بین ایشان مذاکره شد، این بود که خضر برای حضرت موسی مصائب و بلاهایی را که بر آل محمّد صلیاللهعلیهوآله وارد میشود ذکر کرد و هر دو گریستند و گریستن ایشان شدّت گرفت.
مقتل خوانی شهادت امام حسین عصر عاشورا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، وقایع دهه اول محرم
شب عاشورا
شب عاشورا شب دهم محرم سال ۶۱ هجرى است که فردای آن واقعه عاشورا به وقوع پیوست و امام حسین علیه السلام و یارانش در آن واقعه به شهادت رسیدند. شب عاشورا را امام حسین علیه السلام از سپاه عمر سعد مهلت خواست تا به عبادت و تلاوت قرآن بپردازد. امام حسین علیه السلام در آن شب، براى یارانش سخنرانى کرد و از اتفاقی که در انتظار آنهاست بدانها خبر داد و عقد بیعت با خود را از گردن آنها برداشت که اگر می خواهند بازگردند، اما آنان بر سر عهد خود ماندند و مراتب اخلاص و وفاى خویش را در سخنرانیهاى پرشور خود ابراز کردند.
عبادت امام حسین علیه السلام و یارانش در شب عاشورا
شب عاشورا به عنوان آخرین شب زندگانی امام حسین علیهالسلام و یاران وفادارش، برای آنان بسیار باارزش و مغتنم بود. آنان از این شب، بیشترین و بهترین بهرههای معنوی و عرفانی را تحصیل کرده و تا بامدادان روز عاشورا به راز و نیاز، مناجات، نماز و قرائت قرآن پرداختند و روح و روان خود را با تهجد و شب زنده داری صیقل داده و برای شهادت در راه خدا آماده کردند.[۲] . در شب عاشورا، آن چنان مناجات ملکوتی امام و یارانش در فضای کربلا پیچیده بود، که در روایات چنین تعبیر شده و لهم دَویّ کَدَوی النحل، مابین راکع و ساجد و قائم و قاعد؛ صدای زمزمه ناله آنها همانند آوای بال زنبور عسل شنیده می شد، بعضی از آنها در رکوع، و بعضی در سجده، و جمعی ایستاده و گروهی نشسته مشغول عبادت بودند». همین سوز و گداز مناجات آنها، آن چنان دشمن را تحت تاثیر قرار داد که سی و دو نفر از آنها همان شب به سپاه امام حسین (علیه السلام) پیوستند.[۳]
کندن خندق به دور خیمه ها
اردوگاه امام حسین علیه السلام به این نحو بود که خیمه های زنان در وسط بود و اطراف آن خیمه های بنی هاشم و پس از آن خیمه های اصحاب امام.[۴] . یکی از اقداماتی که در شب عاشورا به دستور امام حسین علیه السلام انجام گرفت آن بود که خیمهها را به یکدیگر نزدیک کردند به نحوی که طناب هر خیمه در داخل خیمه دیگر قرار می گرفت و در اطراف خیمهها از سه طرف خندقی حفر کرده و آنها را از خار و هیزم انباشته کردند[۵] این تصمیم و تدبیر آن حضرت،در روز عاشورا بسیار کارساز بود. زیرا بارها دستههایی از سپاه عمر بن سعد، قصد هجوم به خیمه گاه امام حسین علیه السلام را نمودند ولی با انبوهی از آتشی که در خندق روشن شده بود مواجه شده و نتوانستند از پشت به خیمه ها هجوم بیاورند.
آوردن آب
مطابق با روایت کتاب امالى صدوق از حضرت صادق علیه السّلام امام حسین علیه السلام در شب عاشورا فرزند خود على اکبر فرزند خود را با سى سوار و بیست پیاده فرستاد تا آب آوردند در حالی که سخت ترسان بودند.[۶] . البته با وجود جمعیتی حدود 200 نفر از مردو زن و کودک در خیمه های امام حسین علیه السلام و نیاز آنها به شرب و پخت و پز و شست و شو و نیز نیاز اسبان و شترانی که به همراه داشته اند، تمام شدن این حجم اندک از آب در روز عاشورا قابل تصور است و این روایات ضدیتی با روایاتی که تشنه بودن امام و اهل بیت علیهم السلام و کودکان در خیمه ها در روز عاشورا را گزارش می کند ندارد.
گفتگوی امام حسین با اصحاب
امام حسین علیه السّلام اصحاب خود را نزدیک غروب جمع کرد و گفت: "خداى را ستایش مىکنم بهترین ستایش و او را سپاس مىگویم بر خوشى و بر سختى، بار خدایا تو را سپاسگزارم که به نبوّت ما را بنواختى و قرآن را به ما آموختى و در دین بینا گردانیدى و ما را چشم و گوش و دل دادى، پس ما را از سپاسگزاران شمار" فَإِنِّي لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَيْراً مِنْ أَصْحَابِي وَ لَا أَهْلَ بَيْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَجَزَاكُمُ الله عَنِّي خَيْرا" . اما بعد، من اصحابى ندانم باوفاتر و بهتر از اصحاب خود و نه خانواده اى فرمانبردارتر و به صله رحم پاى بسته تر از خاندان خود. پس خدا شما را جزاى نیکو دهد از من و من گمان دارم با اینان کار به جنگ و ستیز کشد و همه شما را اذن دادم بروید و عقد بیعت از شما بگسستم و تعهّد برداشتم، اکنون شب است و تاریکى شما را فرو گرفته است، آن را شتر سوارى خود انگارید و هر یک دست یکتن از اهل بیت مرا بگیرید و در دهها و شهرها پراکنده شوید تا خداوند فرج دهد، براى آنکه این مردم مرا مىخواهند و چون بر من دست یافتند از طلب دیگران مشغول شوند." پس برادران و پسران و برادرزادگان و دو پسر عبدالله جعفر گفتند: این کار براى چه کنیم؟ براى اینکه پس از تو زنده مانیم؟ خدا نکند که هرگز چنین شود. و عبّاس بن على علیه السّلام آغاز سخن کرده بود و آن جماعت پیروى او کردند و مثل او یا نزدیک به گفتار او سخن گفتند. پس حسین علیه السّلام با بنى عقیل فرمود: کشته شدن مسلم شما را کفایت کرد، پس شما بروید اذن دادمتان. گفتند: سبحان اللّه مردم چه مىگویند مىگویند بزرگ و سالار خود و عموزادگان خود را که بهترین اعمام بودند رها کردیم و با آنها تیرى نیفکندیم و نیزه و شمشیرى بکار نبردیم و ندانیم چه کردند. نه، قسم به خدا چنین نکنیم و لیکن به مال و جان و اهل مواسات کنیم و اینها را در راه تو دربازیم و کارزار کنیم و هر جاى تو روى ما با تو رویم. زشت باد زندگى پس از تو. و مسلم بن عوسجه برخاست و گفت: آیا ما دست از تو برداریم؟ نزد خداوند در اداى حق تو بهانه ما چه باشد؟ به خدا سوگند این نیزه را در سینه آنها فرو برم و به این شمشیر تا دسته آن در دست من است بر آنها بزنم و اگر سلاح نداشته باشم سنگ بر آنها افکنم. قسم به خدا ما تو را رها نمىکنیم تا خدا بداند پاس حرمت رسول را در غیبت او داشتیم درباره تو و اللّه اگر من دانستم که کشته مىشوم باز زنده مىشوم باز سوخته مىشوم باز زنده مىشوم باز کوبیده و پراکنده مىشود و هفتاد بار با من این کار کنند باز از تو جدا نمىشدم تا نزد تو مرگ را دریابم. پس چگونه این کار را نکنم که کشتن یک بار است پس از آن کرامتى که هرگز به پایان نرسد. و زهیر بن قین بجلی برخاست و گفت: دوست دارم کشته شوم باز زنده شوم، باز کشته شوم و همچنین هزار بار و خداوند کشتن را از تو و این جوانان اهل بیت تو بازگرداند. و دیگر اصحاب گفتند: سوگند به خداى که از تو جدا نمىشویم و لیکن جان ما فداى جان تو است با گلوگاه و پیشانى و دست تو را نگاهدارى مىکنیم. وقتى ما کشته شدیم آنچه بر ما بوده است وفا کرده ایم و انجام دادهایم.[۷] . همه یاران امام حسین (علیه السّلام) که به همین مضامین سخن گفتند که به خدا سوگند تو را رها نمیکنیم، بلکه جانهایمان را فدایت میکنیم و دست و صورت و گردن خود را سپر بلای تو قرار میدهیم که اگر در رکاب تو کشته شویم، به عهدی که با پروردگار خود بستهایم، وفادار بوده و وظیفه ای که به عهده داریم، انجام داده ایم.[۴] [۵] . در برخی از کتب مناقب، به نقل از امام سجاد (علیه السّلام) آمده است که وقتی اصحاب، وفاداری خود را اعلام کردند و از رفتن خودداری کردند، پدرم فرمود: همهٔ شما فردا کشته میشوید و یک تن از شما زنده نخواهد ماند. گفتند: سپاس خدای را که عزت شهادت همراه تو را نصیب ما کرد. آنگاه حضرت برای آنان دعا کرد و فرمود: اکنون به بالا نگاه کنید، پس به موقعیت خود در بهشت نظری کردند و امام جایگاه هر یک را نشان میداد... (همچنین گفته شده است در این شب، قاسم فرزند امام حسن مجتبی علیهالسّلام از عمویش سؤال کرد: آیا من هم کشته میشوم؟ امام حسین که از او پرسید: مرگ در نظر تو چگونه است؟ گفت شیرینتر از عسل، امام فرمود: آری، عمویت فدای تو، تو هم یکی از مردانی هستی که پس از گرفتاری و امتحان بزرگی کشته خواهی شد.( [۶] [۷] . در برخی کتب متاخر، به نقل از سکینه، دختر امام حسین (علیه السّلام)، چنین آمده است که پس از سخنان امام، گروهی از همراهان آن حضرت صحنه کربلا را ترک کردند و رفتند.[۸] [۹] . لیکن این سخن در منابع تاریخی وجود ندارد و هیچ گزارشی آنرا تایید نمیکند. بنا به آنچه پیشتر گفته شد، در شب عاشورا همهٔ اصحاب امام اعلام وفاداری کردند و گفتند تا پای جان میایستیم. به نظر میرسد کسانی که این مطلب را در کتاب خود آوردهاند، آنچه را در منزل زباله رخ داد، و عده ای که به اغراض مختلف به همراه امام آمده بودند، او را رها کردند، [۱۰] . به خطا در شب عاشورا گزارش کرده اند. همچنین به نظر میرسد خبر مسعودی مبنی بر اینکه هنگام ورود به کربلا، پانصد سواره و یک صد پیاده همراه امام بودند[۱۱] . درست نباشد، زیرا این رقم را مورخان دیگر گزارش نکرده اند، بلکه برخی گفته اند با امام، تنها پنجاه نفر به کربلا آمدند. (این از مواردی است که اگر دلیلی برای ثبت ارقام در منابع تاریخی با عدد، و نه با حروف، وجود داشت، اشکال را از این جهت میدانستیم و میگفتیم ۵۰ با ۵۰۰ اشتباه شده است. طبری در یک روایت، اصحاب امام را هنگامی که به سمت کربلا میرفتند ۴۵ سواره و یکصد پیاده دانسته است، لیکن نمیتوان آن را مربوط به زمان ورود و حضور آن حضرت در کربلا هم دانست.( [۱۲] [۱۳] . در مجموع، شواهد و قراین، گزارش مسعودی را تایید نمیکند. بنابراین سخن برخی محققان نیز که به استناد گزارش مسعودی گفته اند در شب عاشورا عده ای از لشکر امام رفتند، [۱۴] . محل تامل جدی است. البته بلاذری، از برگشتن یکی از همراهان امام خبر میدهد و مینویسد: فراس بن جعدة بن هبیره مخزومی جعده، پسرعمهٔ امام حسین (علیه السّلام)، و مادر امهانی، دختر ابوطالب بود. با امام حسین (علیه السّلام) بود و تصور میکرد با امام مخالفت نخواهد شد. اما وقتی اوضاع را نامساعد و دشوار دید ترسید، از اینرو امام به او اجازه برگشت داد و او شبانه از آنجا رفت. (برخی معتقدند این خبر به دلایلی نمیتواند درست باشد، چون علاوه بر منحصر بودن آن به کتاب بلاذری، اینکه جعدة بن هبیره فرزندی به نام فراسی داشته باشد. در منابع نیست. به فرض وجود داشتنش، او پسرعمه امام بود و خود بلاذری میگوید: فرزندان هبیره از پیروان اهل بیت و عارف به مقام آنان بودند، به علاوه، آنان به شجاعت معروف بودند.([۱۵] [۱۶] [۱۷] . به نظر میرسد این قضیه اگر صحت داشته باشد، مربوط به غیر از شب عاشورا باشد.
سخنان امام حسین با حضرت زینب
امام سجاد علیه السلام می فرماید: آن شب که پدرم فرداى آن کشته شد نشسته بودم و عمّهام زینب پرستارى من مىکرد ناگاه پدرم برخاست و در خیمه دیگر رفت و جَون بن حُوَی مولاى ابى ذر غفّارى نزد او بود و شمشیر او را اصلاح مىکرد و پدر من مىگفت: یا دهر افّ لک من خلیل- کم لک بالاشراق و الأصیل . من صاحب و طالب قتیل - و الدّهر لا یقنع بالبدیل . و انّما الامر الى الجلیل - و کلّ حىّ سالک سبیلى . یعنى: اى روزگار افّ بر تو باد که بد دوستى، چه بسیار در بامداد و شام یار خود و طالب حق را کشته اى و روزگار بدل قبول نمىکند. کار واگذارده به خداوند بزرگ است و هر زنده بر این راه که من روم رفتنى است. امام دو بار یا سه بار این ابیات را تکرار کرد تا من مقصود وى را دریافتم. پس گریه گلوى مرا بگرفت و سکوت کردم و دانستم بلا فرود آمد و اما عمهام زینب آنچه من شنیدم بشنید و رقّت قلب و زارى کردن شأن زنان است خوددارى نتوانست، برجست با سر برهنه و دامنکشان رفت تا نزد پدرم و گفت:" واثکلاه لیت الموت اعدمنى الحیوة الیوم ماتت امّى فاطمة و ابى علىّ و اخى الحسن علیهم السّلام یا خلیفة الماضین و ثمال الباقین؛ واى از این مصیبت کاش مرگ آمده و زندگانى مرا نابود کرده بود امروز مادرم فاطمه و پدرم على و برادرم حسن- علیهم السّلام- از دنیا رفتند اى جانشین گذشتگان و پناه بازماندگان". . پس حسین علیه السّلام سوى او نگریست و گفت: یا أخیة لا یذهبنّ حلمک الشّیطان : اى خواهرک من بردبارى تو را شیطان نبرد. و اشک در دو چشمش بگردید و گفت: «لو ترک القطا لنام»: اگر مرغ سنگخوار را به حال خود بگذارند مىخوابد[۸] . پس عمّه ام گفت: «یا ویلتاه أفتغتصب نفسک اغتصابا فذاک اقرح لقلبى و اشدّ على نفسى». یعنى: آیا تو را به ستم مىگیرند و این دل مرا بیشتر خسته و آزرده کند و بر جان من سخت دشوار و گران است. آنگاه سیلى بر روى خود زد و گریبان چاک کرد و بیهوش بیفتاد. حسین علیه السّلام برخاست و آب بر روى او ریخت (تا بهوش بازآمد) و با او گفت: اى خواهر از خداى بترس و به شکیبایى از جانب خداى تسلّى جوى و بدان که اهل زمین مىمیرند و اهل آسمانها نمىمانند و هر چیز فانى شود مگر وجه اللّه، همان خدایى که خلق را به قدرت خود آفرید و باز آنها را برانگیزاند و بازگرداند و خدا خود تنهاست، جدّ من بِه از من بود و پدرم به از من و مادرم و برادرم بهتر از من بودند و من و هر مسلمانى را باید به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله تأسّى جستن؛ و به امثال این سخنان او را تسلیت داد و با او گفت: یا أخیة انّى اقسمت علیک فابرّى قسمى لا تشقّى علىّ حبیبا و لا تخمشى علىّ وجها و لا تدعى علىّ بالویل و الثّبور اذا انا هلکت. اى خواهر من تو را سوگند مىدهم سوگند مرا راست گردان گریبان بر من مدر و روى نخراش و چون من هلاک شوم زارى و شیون بر من بلند مکن. آنگاه زینب را نزد من آورد و بنشانید و نزد اصحاب رفت.
پاسداری از خیمهها
شب عاشورا حضرت عباس ع پاسداری از حرم را بر عهده گرفت. زهیر نیز با او همراه شد.[۴] .
گفتگوی بریر با عمر بن سعد
به گزارش برخی منابع، در این شب، بریر بن خضیر از امام(ع) اجازه خواست تا نزد عمر بن سعد برود و او را موعظه کند. امام(ع) پذیرفت. بریر نزد عمر بن سعد رفت و به چادرش وارد شد و بدون آن که سلام کند، نشست. عمر خشمگین شد و گفت: "ای برادر همدانی، چه چیز تو را از سلام کردن بر من باز داشت؟ آیا مسلمان نیستم و خدا و رسولش را نمیشناسم و به حق گواهی نمیدهم؟" بریر گفت: اگر آن طور که تو میگویی خدا و پیغمبرشناس بودی، عازم کشتن خاندان پیامبر(ص) نمیگشتی، وانگهی این فرات زلال است که امواجش مانند شکم مار درهم میپیچد و حیوانات عراق از آن مینوشند؛ اما حسین بن علی(ع) - و برادران و زنان و خاندانش- از تشنگی میمیرند. تو آنان را از نوشیدن آب فرات مانع گشتهای و فکر میکنی که خدا و رسول(ص) او را میشناسی؟" . عمر سعد اندکی سر به زیر انداخت و آنگاه سرش را بلند کرد و گفت: "ای بریر به خدا قسم یقین دارم که هر کس با آنان بجنگد و حقشان را غصب کند ناگزیر در آتش است؛ ولیای بریر آیا از من میخواهی که ولایت ری را واگذارم که به دیگری برسد؟ به خدا سوگند نفس من چنین چیزی را نمیپذیرد." آنگاه گفت: "عبیدالله به جای قوم خویش مرا به اجرای نقشه ای فرا خواند که اینک در پی انجام آنم. به خدا سوگند، میدانم و سرگردانم و میان دو خطر خویش اندیشناکم: آیا ملک ری را رها کنم، در حالی که آرزوی من است، یا آن که گناه قتل حسین(ع) را به گردن گیرم؟ در کشتن حسین(ع) آتشی است که جلوگیری از آن ممکن نیست و ملک ری نیز نور چشم من است." پس بریر نزد امام(ع) بازگشت و گفت: "ای فرزند رسول خدا(ص) عمر بن سعد در برابر ملک ری به کشتن تو رضایت داده است."[۵]
بررسی میدان جنگ
در نیمه های شب عاشورا، امام حسین ع ، برای بررسی تپهها و گردنههای اطراف، تنها از خیمه خارج شد؛ نافع بن هلال متوجه شد و آهسته به دنبال ایشان به راه افتاد. امام(ع) متوجه حضور نافع شد و پرسید: "چرا از خیمه بیرون آمدی؟" نافع گفت: "ای فرزند رسول خدا ص! خروج شما از خیمه گاه به طرف این سپاه طغیانگر، مرا به وحشت انداخته است." امام(ع) فرمود: "من از خیمه بیرون آمدم تا پیش از حمله فردا، از این پستی و بلندیها بازدید کنم." پس از انجام بازرسی، حضرت(ع) در راه بازگشت به نافع فرمود: "آیا نمیخواهی در این شب تار از بین این دو کوه بگذری و جان خودت را نجات دهی؟" نافع خود را به روی قدمهای امام(ع) انداخته، گفت: "شمشیری دارم که به هزار درهم میارزد و اسبی دارم که به همین اندازه میارزد، پس به آن خدایی که به حضور در رکاب شما، بر من منت نهاد سوگند، تا هنگامی که شمشیرم به کار آید و اسبم از حرکت باز نایستد هرگز از شما جدا نمیشوم."[۶]
نگرانی زینب(س) از وفادار ماندن اصحاب
پس از آن گفتگو امام(ع) به اردوگاه برگشت و وارد خیمه خواهرش زینب س شد. نافع بن هلال در بیرون خیمه منتظر امام(ع) نشسته بود که شنید حضرت زینب(س) به امام(ع) عرض کرد: "آیا شما یارانتان را آزموده اید؟ از این نگرانم که آنان نیز به ما پشت کنند و در هنگامه درگیری شما را تسلیم دشمن کنند." امام(ع) در پاسخ فرمود: "به خدا سوگند، اینها را امتحان کردهام و آنان را مردانی یافتم که سینه سپر کردهاند، به گونهای که مرگ را به گوشه چشمانشان مینگرند و به مرگ در راه من همچون شیرخواره به سینه مادرش انس دارند." نافع هنگامی که احساس کرد اهل بیت امام حسین(ع) نگران وفاداری و استقامت اصحاب هستند، نزد حبیب بن مظاهر رفته و با مشورت او، تصمیم گرفتند با همراهی بقیه اصحاب به امام(ع) و اهل بیت ایشان اطمینان دهند که تا آخرین قطره خون از ایشان دفاع خواهند کرد.[۷] . حبیب بن مظاهر یاران امام(ع) را ندا داد تا جمع شوند. سپس به بنیهاشم گفت: به خیمههای خویش باز گردند؛ بعد رو به اصحاب کرد و آنچه را از نافع شنیده بود، بازگو کرد. همگی گفتند: "به آن خدایی که بر ما منت نهاد که در این جایگاه قرار بگیریم، اگر منتظر فرمان حسین(ع) نبودیم، اکنون با شتاب بر آنان حمله میکردیم تا جان خویش را پاک و چشم را روشن سازیم" . حبیب به همراه اصحاب با شمشیرهای کشیده و یک صدا به نزدیک حرم اهل بیت(ع) رفتند و گفتند: "ای حریم رسول خدا(ص)! این شمشیرهای جوانان و جوانمردان شماست که به غلاف نخواهد رفت تا این که گردن بدخواهان شما را بزند. این نیزههای پسران شماست، سوگند یاد کرده اند که آن را تنها در سینه کسانی فروبرند که از دعوتتان سر بر تافته اند."[۸]
شب مناجات
عصر تاسوعا عمر بن سعد به لشکریان خود فرمان حمله داد. وقتی امام(ع) از نیت دشمن آگاه شد، به برادرش عباس فرمود: "اگر میتوانی آنها را راضی کن که جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند و امشب را به ما مهلت دهند تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا میداند که من نماز و تلاوت قرآن را بسیار دوست میدارم."[۹] . در منابع نقل شده است که امام و یارانش در طول آن شب به نماز و دعا و استغفار مشغول بودند.[۱۰] سید بن طاووس در لهوف مینویسد امام(ع) و یارانش آن شب را در حالی به صبح رساندند که زمزمه و همهمه مناجاتشان در رکوع سجده و نمازشان همانند زنبوران عسل به گوش میرسید.[یادداشت ۱] [۱۱]
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است - عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است - مکن ای صبح طلوع . شب قتل است یک امشب که حسین مهمان است - غمش امشب همه از تشنگی طفلان است - مکن ای صبح طلوع . جامه ای صبح مزن چاک مده جولان را - هست مهمان شه دین امشب و یک فردا را - مکن ای صبح طلوع . چرخ ای چرخ مزن چرخ دگر امشب را - تا قیامت تو نگه دار همه کوکب را - نه حسین فکر عیال است نه به فکر جان است - مکن ای صبح طلوع . همه بینند ز ما ناله و چون شیون را - شمر از قتل حسین بهر حسین دربان است - مکن ای صبح طلوع . باد ای باد،پریشان تو نما عالم را - تا قیامت تو نگه دار همه خاتم را - مکن ای صبح طلوع . سعد سردار لعین بسته صف لشکر کین - بهر قتل شه دین - شمر خنجر به کَفَش سعد لعین خندان است - مکن ای صبح طلوع . خور ای خور ز رخ پرده میفکن بیرون - زینب از دیدن روی تو نگردد محزون - مکن ای صبح طلوع . آب ای آب زنی موج دهی جولانت - نکشی هیچ خجالت ز رخ مهمانت - مکن ای صبح طلوع . شب قتل است یک امشب ز عطش سوزان است - یا محمد تو کجایی، که بدی یار غریب - در کجا هست علی،بود پرستار غریب - فاطمه جان تو کجایی که حسین است غریب - مکن ای صبح طلوع .
گفت: ای گروه هر که ندارد هوای ما - سر گیرد و برون رود از کربلای ما . ناداده تن به خواری و ناکرده ترک سر - نتوان نهاد پای به خلوتسرای ما . تا دست و رو نشست به خون می نیافت کس - راه طواف بر حرم کبریای ما . این عرصه نیست جلوه گه روبه و گراز - شیرافکن است بادیه ی ابتلای ما . همراز بزم ما نبوَد طالبان جاه - بیگانه باید از دو جهان آشنای ما . برگردد آنکه با هوس کشور آمده - سر ناورد به افسر شاهی گدای ما . ما را هوای سلطنت مُلک دیگر است - کاین عرصه نیست در خور فرّ همای ما . یزدان ذوالجلال به خلوت سرای قدس - آراسته ست بزم ضیافت برای ما . برگشت هر که طاقت تیر و سنان نداشت - چون شاه تشنه کار به شمر و سَنان نداشت
سخن امام حسین(ع) در شب عاشورا فَإِنِّي لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً...
روضه شب و روزدهم محرم بياد عاشوراي امام حسين عليه السلام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، وقایع دهه اول محرم
ادامه مطلب را ببينيد
تاسوعا روز نهم ماه محرم و از روزهای مهم برای شیعیان در ارتباط با واقعه کربلا در سال ۶۱ هجری قمری است. مردم این روز را متعلق به علمدار کربلا حضرت اباالفضل العباس میدانند و مانند روز عاشورا بزرگ داشته و به ذکر فضائل و نوحه و عزاداری میپردازند.
در نهم محرم سال ۶۱ چندین رویداد رخ داده است، از جمله ورود شمر به کربلا، دستور آغاز جنگ از طرف عمر بن سعد، فرستادن اماننامه برای فرزندان ام البنین و مهلت خواستن امام حسین علیهالسلام از دشمن برای خواندن نماز، تلاوت قرآن و عبادت در شب عاشورا، را میتوان نام برد. این روز در ایران در کنار روز عاشورا تعطیل رسمی است. روز تاسوعا آخرین روزی است که امام حسین علیهالسلام و یارانش شبانگاه آن را درک کردهاند و این روز به شب عاشورا پیوند خورده است.
روضه شب و روز نهم محر م ـ مصيبت قمربنی هاشم اباالفضل العباس
نامه عبیدالله به عمر سعد
در پیش از ظهر روز نهم محرم، شمر بن ذی الجوشن به همراه چهار هزار نفر سپاهی به سرزمین کربلا وارد شد.[۱] او حامل نامه ای از سوی عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود. در این نامه، ابن زیاد از او خواسته بود که یا حسین علیه السلام را مجبور به پذیرش بیعت کند و یا با او بجنگد. عبیدالله همچنین در این نامه عمر بن سعد را تهدید کرد که اگر چنانچه از فرمان او سرباز زند از لشکر کناره بگیرد و مسئولیت آن را به شمر بن ذی الجوشن واگذار نماید.[۲] . ابن سعد با خواندن نامه، شمر را مورد سرزنش قرار داد و گفت: "وای بر تو؛ خداوند تو و اهل خانه ات را مقرب درگاه خود نسازد و چیزی را که تو به سبب آن پیش من آمدی زشت بدارد. به خدا سوگند، می دانم که تو عبیدالله را از قبول آنچه که من برای او نوشته بودم[۳] بازداشتی و کاری را که من امیدوار بودم با صلح و سازش به سرانجام برسد را تباه ساختی. به خدا سوگند حسین [علیه السلام] تسلیم نخواهد شد، زیرا روح پدرش در کالبد اوست" . شمر به او گفت: "چه خواهی کرد؟ آیا فرمان امیر را اطاعت کرده و با دشمنش می جنگی و یا کناره خواهی گرفت و مسؤلیت لشکر را به من می سپاری؟" عمر بن سعد گفت: "امارت لشکر را به تو واگذار نخواهم کرد، من در تو شایستگی این کار را نمی بینم. پس خود این کار را به پایان خواهم رساند؛ تو فرمانده پیاده نظام لشکر باش".[۴]
چند روز قبل از تاسوعای سال ۶۱ق، عمر بن سعد فرمانده لشکر دشمن، نامهای در ارتباط با عدم جنگ و صلح با امام حسین (علیه السلام) به عبید الله بن زیاد، ـ فرماندار کوفه ـ نوشته بود، اما شمر بن ذیالجوشن که در آن زمان در کوفه بود ابن زیاد را از این کار باز داشت. عبیدالله نیز حرف او را پذیرفت. ابن زیاد نامه ای به ابن سعد نوشت و دستور داد که: اگر حسین بن علی تسلیم نشد، حمله کن و او و یارانش را بکش. به شمر هم گفت: اگر ابن سعد از این دستور سر باز زد، گردن او را بزن و خود فرمانده لشکر باش.[۲] . در پیش از ظهر روز نهم محرم - روز تاسوعا-، شمر بن ذی الجوشن همراه چهار هزار نفر سپاهی به سرزمین کربلا وارد شد. [۳] [۴] . او حامل نامه ای از سوی عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود که پس از رسیدن به کربلا، نامه را تقدیم پسر سعد کرد. در این نامه، ابن زیاد از او خواسته بود که یا امام حسین (عليه السلام) را مجبور به پذیرش بیعت کند و یا با او بجنگد. عبیدالله همچنین در این نامه عمر بن سعد را تهدید کرد که اگر چنانچه از فرمان او سرباز زند از لشکر کناره بگیرد و مسئولیت آنرا به شمر بن ذی الجوشن واگذار نماید. [۵] [۶] [۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] . ابن سعد با خواندن نامه، به شمر گفت: "امارت لشکر را به تو واگذار نخواهم کرد من در تو شایستگی این کار را نمیبینم پس خود این کار را به پایان خواهم رساند،تو فرمانده پیاده نظام لشکر باش." [۱۲] [۱۳] [۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷]
ابن سعد که نسبت به صلح با امام حسین خوشبین بود، به یکباره در برابر نامه عبیدالله قرار گرفت و راه گریزی برای خود نیافت. از سویی او میدانست که امام، تسلیم نمیشود و از طرفی دیگر طرح صلح او با شکست مواجه شده بود. عمر بن سعد دو گزینه در جلوی خود داشت: ۱. نبرد با امام حسین علیهالسلام. ۲. رها کردن فرماندهی که محروم شدن از رسیدن به حکومت ری و گرگان را به همراه داشت. پذیرفتن هر یک از این دو راه برای او دشوار بود، ولی حب ریاست و هوای نفس، چنان بر وی غلبه یافته بود که دنیا را بر آخرت ترجیح داد و راه نخست را انتخاب کرد و تصمیم گرفت فرمان عبیدالله را اجرا کند و با امام حسین (علیه السّلام) به نبرد بپردازد. به همین جهت در روز نهم محرم بعد از نماز عصر سپاهیان خود را آرایش داد و آنان را آماده حمله نمود.
امان نامه برای فرزندان ام البنین
ام البنین از قبیله بنى کلاب بود که شمر بن ذى الجوشن نیز به همین قبیله انتساب پیدا مى کرد. بدین جهت در عصر تاسوعا به نزدیکى خیمه گاه امام حسین علیه السلام آمد و با صداى بلند فریاد زد: «أین بنو اختنا؛ پسران خواهر ما کجایند؟» پس عباس و جعفر و عبدالله و عثمان فرزندان امام علی علیه السلام از ام البنین از خیمه خارج شدند و گفتند: چه منظورى دارى؟ گفت: شما پسران خواهر من هستید، شما در امان خواهید بود. ایشان در جوابش گفتند: لعنک اللَّه و لعن أمانک؛ یعنى خدا تو را با امان نامه اى که آوردهاى لعنت کند! آیا جا دارد تو به ما امان دهى ولى پسر پیغمبر خدا در امان نباشد!؟ [۵] . همچنین روایت شده است: زمانی که شمر نامه ابن زیاد را - که خطاب به عمر بن سعد نوشته شده بود - از او می گرفت، به همراه عبدالله بن ابی المحل - برادرزاده ام البنین - به عبیدالله گفتند: «ای امیر؛ خواهرزادگان ما همراه با حسین اند اگر صلاح می بینی نامه امانی برای آنها بنویس». عبیدالله پیشنهاد آنها را پذیرفت و به کاتب خود فرمان داد تا امان نامه ای برای آنها بنویسند.[۶] عبدالله بن ابی المحل امان نامه را به وسیله غلام خود به کربلا فرستاد. او پس از ورود به کربلا، متن امان نامه را برای فرزندان ام البنین قرائت کرد که با آن مخالفت کرده و گفتند: ما را نیازى به امان نامه شما نیست. امان خدا، بهتر است از امان پسر سمیه.[۷]
امان نامه برای پسران ام البنین
قبل از حرکت سپاه عمر بن سعد آوردن دو اماننامه "امان دادن یعنی کسی را در کنف حمایت خود گرفتن. اماننامه، نوشته ای بود که سبب مصونیت جانی شخص امان یافته میشد. عربها نسبت به امانی که میدادند حتی نسبت به دشمن خویش پایبند بودند و نقض آنرا ناجوانمردی و نشانه فرومایگی میدانستند". [۱۸] . برای فرزندان ام البنین گزارش شده است که هر دو ناکام ماند. فرزندان امیرالمؤمنین علیهالسّلام و ام البنین یعنی اباالفضل العباس و جعفر و عبدالله و عثمان هر دو اماننامه را رد کردند و این چنین وفاداری خود را به امام حسین (علیه السّلام) نشان دادند. اولین اماننامه از جانب عبدالله بن ابیالمحل برادرزاده ام البنین بود. او به خاطر فامیل بودن با ام البنین از عبیدالله بن زیاد برای آنها امان گرفته بود. وقتی امان نامه برای این جوانمردان خوانده شد، در جواب گفتند: "ما نیازی به امان نامه تو نداریم. امان خدا بهتر از امان عبیدالله پسر سمیه است."[۱۹] [۲۰] [۲۱] [۲۲][۲۳] . دومین امان نامه را شمر ـ که او نیز نسبت قوم و خویشی با آنها داشت ـ بازگو کرد عباس (عليه السلام) و برادرانش در محضر اباعبدالله الحسین عليه السلام نشسته بودند و جواب شمر را نمیدادند، امام عليه السلام به حضرت عباس (عليه السلام) فرمودند: «هر چند او فاسق است اما پاسخش را بده همانا او از داییهای شما است.» عباس و عبدالله و جعفر و عثمان فرزندان علی بن ابیطالب (عليه السلام) بیرون آمدند و گفتند:"چه میخواهی؟" شمر به آنها گفت: «ای خواهرزادگان من، شما در امان هستید من برای شما از عبیدالله امان گرفته ام»، اما عباس (عليه السلام) و برادرانش همگی گفتند: "خدا تو و امان تو را لعنت کند ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر (صلي الله عليه وآله) امان نداشته باشد." [۲۴] [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] . البته برخی امان نامه را یکی میدانند به این صورت که شمر دوست عبدالله بن ابیمحل بود و هر دو نسبت فامیلی با ام البنین داشتند. اماننامه را هر دو از عبیدالله بن زیاد گرفتند، پس یک امان نامه بیشتر نبوده است. [۲۹] [۳۰]
آماده شدن برای جنگ
پس از رد اماننامه، لشکر عمر سعد، آماده نبرد با حسین(ع) و یارانش شدند.[۱۴] عمر سعد در میان سپاهیانش ندا داد: "ای لشکر خدا سوار شوید و شادمان باشید که به بهشت میروید."[۱۵] با بلندشدن هیاهو و صدای لشکریان، حضرت زینب س به امام حسین(ع) که جلوی خیمه به شمشیرش تکیه داده بود، گفت: «آیا این صداها را میشنوید؟ "امام(ع) فرمود: "رسول خدا ص را در خواب دیدم که فرمود: [به زودی] نزد ما خواهی آمد."سپس به حضرت عباس(ع) فرمود: «جانم به فدایت؛ بر اسبت بنشین و نزد آنها برو و بپرس چه میخواهند؟" حضرت عباس(ع) با بیست سوار از جمله زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر، نزد سپاه دشمن آمدند و پرسیدند: «چه میخواهید؟» گفتند: «فرمان امیر است که یا بیعت کنید و یا آماده کارزار شوید.» عباس(ع) گفت: «از جای خود حرکت نکنید تا پیامتان را به امام حسین(ع) برسانم.» آنگاه عباس(ع)، نزد امام حسین(ع) آمد تا موضوع را به ایشان خبر دهد.[۱۶] امام(ع) به حضرت عباس(ع) فرمود: "اگر میتوانی راضیشان کن، جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند، تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا میداند که من نماز و تلاوت کتاب او را بسیار دوست میدارم."[۱۷] . سخن امام حسین ع در عصر تاسوعا درباره یارانش: من یارانی بهتر و باوفاتر از اصحاب خودم سراغ ندارم و خویشاوندانی نیکوکارتر و به حقیقت نزدیکتر از خویشاوندان خود نمیشناسم. ( شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ۱۳۸۸ش، ص۴۹۶-۴۹۷). در هنگام گفتگوی عباس(ع) با امام(ع)، حبیب بن مظاهر و زهیر بن قین و دیگر همراهان، ضمن جلوگیری از پیشروی سپاه عمر سعد، به گفتگو با آنان پرداختند و آنان را از جنگ با امام حسین(ع) بر حذر میداشتند.[۱۸] ابوالفضل العباس(ع) نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان آن شب را مهلت خواست. ابن سعد با این پیشنهاد موافقت کرد.[۱۹] مطابق روایت امام صادق(ع) ، در این روز خیمههای امام حسین(ع) و اهل بیت و یارانش محاصره شد.[۲۰]
پس از رد امان نامه، به سپاه عمر بن سعد فرمان داده شد تا برای جنگ آماده شوند پس همگان سوار شدند در شامگاه پنجشنبه نهم محرم آماده نبرد با امام حسین (عليه السلام) و یارانش شدند. [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴] [۳۵] . در عصر روز نهم محرم الحرام تحرکات سپاه عمر سعد در صحرای کربلا افزایش یافت و عمر بن سعد خود را آماده جنگ با امام حسین (عليه السلام) کرد و به سپاهیانش فرمان داد تا برای جنگ آماده شوند. او در میان سپاهیان خود ندا در داد که: «یا خیل الله ارکبی و بالجنه ابشری؛ ای لشکریان خدا! سوار شوید که شما را به بهشت بشارت میدهم!» کوفیان هم سوار شده، مهیای نبرد شدند. [۳۶] [۳۷] [۳۸] [۳۹] [۴۰]
محاصره امام حسین و یارانش
در روز تاسوعا راه ها همه تحت کنترل قرار گرفته بود تا کسى به امام نپیوندد.[۱۳] امام صادق علیه السلام درباره محاصره شدن سیدالشهداء علیه السلام فرموده است: "تاسوعا یوم حُوصر فیه الحسین و اصحابه بکربلاء واجتمع علیه خیل اهل الشام و أناخوا علیه و فرح ابن مرجانة و عمر بن سعد بتوافر الخیل و کثرتها واستضعفوا فیه الحسین و اصحابه و أیقنوا أنه لا یاتى الحسین ناصر و لا یمدّه اهل العراق".[۱۴] تاسوعا روزى است که حسین علیه السلام و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامیان بر ضد آنان گرد آمد. ابن زیاد و عمر سعد نیز از فراهم آمدن آن همه سواران خوشحال شدند و آن روز، حسین علیه السلام و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند که دیگر براى او یاورى نخواهد آمد و عراقیان نیز او را پشتیبانى نخواهند کرد.
هیاهو و سر و صدای لشکر بلند شد. امام (عليه السلام) در جلوی خیمه خویش نشسته بود و به شمشیر خود تکیه داده بود. خواهرش حضرت زینب سلام اللهعلیها با شنیدن سر و صدای لشکر کوفه، به برادرش نزدیک شد و گفت: «برادرم آیا صداهایی را که نزدیک میشوند، میشنوید؟» امام (عليه السلام) سر را بلند کرد و فرمود: «من رسول خدا صلی اللهعلیه وآله را در خواب دیدم که به من فرمود: تو (به زودی) نزد ما خواهی آمد.» امام عليه السلام به عباس (عليه السلام) فرمود: "ای عباس، جانم به فدایت، بر اسب خود بنشین و نزد آنها برو و بپرس که چه میخواهند و برای چه به پیش آمده اند؟" . حضرت عباس (عليه السلام) با بیست سوار که زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر هم از جمله آنان بودند نزد سپاه دشمن آمدند و پرسیدند: «چه رخ داده و چه میخواهید؟» گفتند: «فرمان امیر است که به شما بگوییم یا بیعت کنید و یا آماده کارزار شوید.» عباس (عليه السلام) گفت: «از جای خود حرکت نکنید تا نزد ابی عبدالله (عليه السلام) رفته و پیام شما را به عرض ایشان برسانم.» آنان پذیرفتند پس عباس (عليه السلام) به تنهایی نزد امام حسین (عليه السلام) آمد تا موضوع را به ایشان خبر دهد.[۴۱] [۴۲] [۴۳] [۴۴][۴۵] [۴۶] . امام (عليه السلام) به حضرت عباس (عليه السلام) فرمودند: ««اِرجِع إلَيهِم ، فَإِنِ استَطَعتَ أن تُؤَخِّرَهُم إلى غُدوَةٍ وتَدفَعَهُم عِندَ العَشِيَّةِ ؛ لَعَلَّنا نُصَلّي لِرَبِّنَا اللَّيلَةَ ، ونَدعوهُ ونَستَغفِرُهُ ، فَهُوَ يَعلَمُ أنّي قَد كُنتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ ، وتِلاوَةَ كِتابِهِ ، وكَثرَةَ الدُّعاءِ وَالاِستِغفارِ"؛ به نزد آنها بازگرد و اگر میتوانی تا فردا از ایشان مهلت بگیر و امشب ایشان را از ما باز گردان تا امشب برای پروردگار خود نماز خوانده دعا کنیم و از او آمرزش خواهی نمائیم، زیرا خدا میداند من نماز و تلاوت کتابش قرآن و دعای بسیار و استغفار را دوست دارم."[۴۷] [۴۸] [۴۹] . در طول مدتی که عباس (عليه السلام) با امام (عليه السلام) مشغول گفتگو بود همراهان او -حبیب بن مظاهر و زهیر بن قین- هم از این فرصت استفاده کرده به گفتگو با سپاه عمر بن سعد پرداختند و آنان را از جنگ با امام حسین (عليه السلام) بر حذر میداشتند و در ضمن آنان را از پیشروی باز میداشتند. [۵۰] [۵۱] [۵۲] [۵۳] . ابوالفضل العباس (عليه السلام) نزد سپاهیان دشمن بازگشت و درخواست امام (عليه السلام) را به اطلاع آنان رساند و از آنان آن شب را مهلت خواست. عمر بن سعد نمیخواست اجازه دهد، ولی یکی از یارنش گفت: «سبحان الله اگر اهل دیلم (کنایه از مردم بیگانه) و کفار از تو چنین تقاضائی میکردند، سزاوار بود که با آنها موافقت کنی» بالاخره ابن سعد با فشار یارانش، شب عاشورا را به امام و اصحابش مهلت داد.[۵۴] [۵۵] [۵۶] [۵۷] . در این روز خیمه های امام حسین (عليه السلام) و اهل بیت و یارانش محاصره گردید.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، وقایع دهه اول محرم
ادامه مطلب را ببينيد
امام جعفر صادق علیهالسلام در ضمن حدیثی، در توصیف این روز فرمودند : " تاسوعا يَومٌ حوصِرَ فيهِ الحُسَينُ عليه السلام وأصحابُهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنهُم بِكَربَلاءَ ، وَاجتَمَعَ عَلَيهِ خَيلُ أهلِ الشّامِ وأناخوا عَلَيهِ ، وفَرِحَ ابنُ مَرجانَةَ وعُمَرُ بنُ سَعدٍ بِتَوافُرِ الخَيلِ وكَثرَتِها ، وَاستَضعَفوا فيهِ الحُسَينَ عليه السلام وأصحابَهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنهُم ، وأيقَنوا أن لا يَأتِيَ الحُسَينَ عليه السلام ناصِرٌ ولا يُمِدُّهُ أهلُ العِراقِ"؛ [۵۸] [۵۹] [۶۰] . تاسوعا روزی است که حسین (عليه السلام) و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامی بر ضد آنان گرد هم آمدند. ابن زیاد و عمر بن سعد نیز از فراهم آمدن آن همه نیرو خوشحال شدند و آن روز حسین (عليه السلام) و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند که دیگر برای او کمکی نخواهد رسید و عراقیان نیز او را پشتیبانی نخواهند کرد."
در بین عزاداران حسینی، روز نهم محرم با نام قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس زینت یافته است. بعد از شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها، امیرالمؤمنین با فاطمه دختر حزام عامریه ازدواج نمود. ایشان از شجاع ترین خاندان عرب برگزیده شده بود تا فرزندانی به دنیا بیاورند که شجاعت در وجودشان موروثی باشد.[۶۱] . ثمره این ازدواج، چهار پسر شد: عباس، عبدالله، جعفر و عثمان؛ به همین خاطر کنیه «ام البنین» را به فاطمه بنت حزام دادند. چهار پسرام البنین در کربلا در دفاع از امامت و در رکاب امام حسین (علیه السّلام) به شهادت رسیدند.
کنیه حضرت عباس، «ابوالفضل» بود و به خاطر جمال ظاهر و باطنی که داشت به «قمر بنی هاشم» (ماه فرزندان هاشم) خوانده میشد. درکلام امام صادق : درباره اوصاف ایشان امام صادق (علیه السّلام) چنین فرمودهاند: ««كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ نافِذَ البَصيرَةِ، صَلبَ الإِيمانِ، جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِ اللَّهِ الحُسَينِ عليه السلام، وأبلى بَلاءً حَسَناً ، ومَضى شَهيداً "؛ عمویم عباس، انسانی هوشمند و ژرفنگر و آراسته به ایمانی آگاهانه و استوار و عمیق بود، به همراه اباعبدالله به جهاد پرداخت و در آزمون سرفراز و سربلند سر بر آورد و عمرش با شهادت به پایان رسید."[۶۲] . اوصاف ذکر شده در زیارتنامه : در زیارت حضرت عباس که از حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) منقول است به نکات برجسته ای از وجود قمر بنی هاشم پی میبریم. در این زیارت نامه، اوصافی همچون عبد صالح خدا بودن، فرمانبرداری و اطاعت از خدا و رسولش و ائمه، وفاداری و جاننثاری برای امام خود، برای حضرت ابوالفضل ذکر شده است. قسمتی از این زیارتنامه چنین است: "أَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْلِيمِ وَ اَلتَّصْدِيقِ وَ اَلْوَفَاءِ وَ اَلنَّصِيحَةِ لِخَلَفِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ .... اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا اَلْعَبْدُ اَلصَّالِحُ اَلْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ أَشْهَدُ وَ أُشْهِدُ اَللَّهَ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَى مَا مَضَى بِهِ اَلْبَدْرِيُّونَ وَ اَلْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ اَلْمُنَاصِحُونَ لَهُ فِي جِهَادِ أَعْدَائِهِ اَلْمُبَالِغُونَ فِي نُصْرَةِ أَوْلِيَائِهِ اَلذَّابُّونَ عَنْ أَحِبَّائِهِ". شهادت میدهم که تو تسلیم حسین فرزند نبی مرسل (صلی الله علیه وآله وسلّم) بوده و او را تصدیق داشته و در مقام وفاء و خیرخواهی او بودی... درود بر تو ای بنده نیکوکار، بنده ای که فرمانبردار خدا و رسولش و امیرالمؤمنین و حسن و حسین بودی، درود و رحمت و برکات و مغفرت و بهشت خدا برای تو باد و بر جان و جسد تو باشد و خدا را شاهد میگیرم که تو همان راهی را رفتی که اصحاب بدر رفتند، همان کسانی که در راه خدا جهاد کرده، و در جهاد با دشمنان خدا زبان به پند و نصیحت گشوده، در نصرت دوستان خدا سعی بلیغ نموده و از دوستان و محبین حق تعالی دشمنان را دفع کردند.[۶۳] . علمدار : صبح عاشورا امام، یاران اندک خود را به سه جناح چپ و راست و قلب تقسیم کرد و برای هر یک فرماندهی برگزید و پرچم و علم را به دست پرتوان برادرش اباالفضل سپرد.[۶۴] . علمداری در میدانهای نبرد قدیم، نقشی حساس داشت. پرچمداران جنگ را از با صلابتترین و مقاومترین نیروهای مؤمن انتخاب میکردند. علمداران اهتمام شدید داشتند که همیشه علم را بلند و در فراز نگه دارند، چرا که آن سبب برپائی نیروهای رزمنده بود و لشکر از هم نمیگسست مگر به قتل صاحب رایت و سقوط پرچم. عباس مایه آرامش خاطر حسین بن علی بود و تا زنده بود دودمان امامت، آسایش و امنیت داشتند.[۶۵] . سقا : در کربلا به حضرت عباس لقب «سقا» (آب آور) داده بودند، چرا که تا روز عاشورا چند بار، صف دشمن را شکافته و برای اطفال آب مهیا کرده بود. روز عاشورا پس از شهادت همه یاران، مامور شد برای اهل بیت علیهم السلام امام آب بیاورد، در حالیکه مسیر آب توسط دشمن بسته شده بود. سقا تنها به دشمن حمله کرد و آنان را کنار زد، خود را به آب رساند، تشنه بود. به یاد تشنگی امام و خاندان و اهل بیتش افتاد، به خود خطاب کرد: يا نفسُ من بعد الحسين هوني ••• وبعدهُ لا كنتِ أن تكوني - هذا حسينٌ واردَ المنون ••• وتشربينَ باردَ المعينِ . "ای نفس، پس از حسین زنده نباشی! این حسین است که در آستانه مرگ و شهادت است و تو آب سرد مینوشی؟! به خدا سوگند، این هرگز رسم دینداری من نیست."[۶۶] . و آب را بر آب ریخت. آب ننوشید. مشک را پر از آب کرد، اما آب به خیمه ها نرسید و عباس در بین راه شهید شد. در حالیکه تمام همش آبرسانی به اهل بیت و اطفال امام بود. عباس شهید شد در حالیکه تشنه بود و چنین عباس تا ابد معلم عشق و وفا لقب گرفت. دو بال برای پرواز : شیخ صدوق نقل کرده است: روزی امام سجاد علیه السّلام به عبیدالله فرزند قمر بنی هاشم نگاهی کرد. اشک چشمش را گرفت و فرمود: «روزی به رسول خدا سخت تر از روز احد نگذشت که عمویش حمزه در آن کشته شد و بعد از آن موته است که عموزاده اش جعفر بن ابیطالب کشته شد. (سپس امام فرمود:) و هیچ روزی همچون روز حسین نبود. سی هزار مرد که گمان میکردند از این امتند دور او را گرفتند و هر کدام به کشتن او به خدا تقرب میجست و حسین، خدا را به آنها یادآوری میکرد، ولی آنها پند نمیگرفتند تا او را به ستم و ظلم و عدوان کشتند. (سپس فرمود:) خداوند، عباس را رحمت کند که ایثار و فداکاری نمود تا آنجا که هر دو دستش بریده شد. خداوند عزّوجلّ به عوض آنها دو بال به او عطا نمود که با فرشتگان در بهشت پرواز میکند، چنانچه با جعفر بن ابیطالب نیز چنین کرده بود و عباس را نزد خدای تبارک و تعالی درجه و منزلتی است که تمام شهیدان روز قیامت به آن غبطه میخورند."[۶۷]
به دلیل وقایع روی داده، این روز در نزد شیعیان از اهمیت بالایی برخوردار بوده، این روز را منتسب به قمر بنی هاشم عباس شهادت نیز میدانند، و این روز را بسان روز عاشورا گرامی داشته، در آن به سوگواری میپردازند. در ایران و بعضی از کشورهای اسلامی شیعینشین، روز تاسوعا همچون روز عاشورا تعطیل رسمی بوده، در این روز نیز مراسم عزاداری و سوگواری باشکوه و مفصلی با راهاندازی هیاتهای عزاداری و دستههای سینه زنی و زنجیز زنی و... برگزار میشود.
روضه های محرم تا اربعین - روضه های دهه اول م
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، وقایع دهه اول محرم
ادامه مطلب را ببينيد
چرا رهبری دیشب در حسینیه امام خمینی حضور نداشتند؟
![]()
دلیل عدم حضور رهبر انقلاب در مراسم عزاداری دیشب بیت
صابریننیوز عدم حضور دیشب رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی را در راستای پایبندی به توصیه های سپاه حفاظت ولی امر دانست.
به گزارش پارس نیوز ، صابرین نیوز نوشت: پس از رحلت آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی، فرزند ایشان در مصاحبهای با خبرگزاری حوزه روایتی گویا از رهبر معظم انقلاب نقل کردند. ایشان اشاره نمودند که حضرت آقا دو سال پیش از ارتحال آیت الله شاهرودی، در هنگام بیماری به عیادت ایشان حضور یافته و فرموده بودند:
من همواره سخن دو گروه را بی چون و چرا میپذیرم: محافظان و پزشکان. اگر محافظان بگویند در مکانی حاضر نشوم، اطاعت میکنم؛ و اگر پزشکان توصیهای نمایند، بی درنگ به کار میبندم. سپس رهبر انقلاب به آقای شاهرودی نیز توصیه کردند که به توصیه های پزشکی توجه ویژه داشته باشند.
بر این اساس، غیبت اخیر ایشان در مراسم عزاداری حسینیه امام خمینی نه اتفاقی عجیب، که تجلی همان سیره ثابت و حکیمانهای است که رهبری همواره بر آن پایدار بودهاند: تقدم نظر کارشناسی سپاه حفاظت ولی امر بر هرگونه علاقه یا عادت شخصی. این رویکرد نه تنها خردمندانه است، بلکه نشانهای از مسئولیت پذیری و احترام به تخصص های امنیتی محسوب میشود.
رهبر انقلاب الگوی تام پایبندی به انضباط و مسئولیت پذیری است. چه بسا در موارد متعدد دیگر نیز ایشان به توصیه های حفاظتی یا پزشکی عمل کردهاند، بیآنکه رسانهای شود. این بار، اما جامعه به وضوح دید که چگونه مسئولیت پذیری امام جامعه، بر تمامی ترجیح های فردی سایه میافکند.
احترام به نظر کارشناسان هر حوزه، نشانه بلوغ مدیریتی است. مسئولیت پذیری واقعی آن است که انسان حتی از علایق شخصی خود در راه انجام وظیفه بگذرد.
چرا رهبری دیشب در حسینیه امام خمینی حضور نداشتند؟
• هديه ويژه عراقي ها به مجري زن صدا و سيما اقتصاد نیوز
• نماينده مجلس: چرا کشور بايد بالاي ۲ ميليون تبعه خارجي غيرمجاز داشته باشد؟/ کساني که اجازه ورود دادند پاسخگو باشند اقتصاد نیوز
• فرزند شهيد سلامي: همه چيز من پدرم بود، و حالا همه چيزم را فداي کشوري ميکنم که او جانش را برايش داد دنیای اقتصاد
• ايران از اولين جنگنده چيني J-۱۰C خود رونمايي کرد +عکس اطلاعات
• اعتراف سخت اسرائيل/ هاآرتص:ايران قلب ما را نشانه گرفت اقتصاد نیوز
• هشدار قرمز مقام روس به آمريکاييها: اقدامات ضدايراني به نفع شما نيست نامه نیوز
• خط قرمز مهم ايران! | چه کسي از اين پس تعيينکننده تعامل ايران و آژانس خواهد بود؟ همشهری آنلاین
• حضور فرزندان شهيد سليماني در مراسم عزاداري بيت رهبري + عکس اقتصاد نیوز
• قدرت نظامي خاورميانه به کمک آسمان ايران آمد گسترش نیوز
• قاچاقچيان عليه امنيت ملي /حضور محسوس گروه هاي ذي نفع قدرتمند در اقتصاد زيرزميني اقتصاد نیوز
• ۱۵ تا ۲۵ سال حبس براي ارسال کنندگان فيلم و تصوير به شبکههاي معاند خبرگزاری تسنیم
• شنيده شدن صداي انفجار مهيب در سراسر پايتخت ايتاليا دنیای اقتصاد
• وقوع ۲ انفجار در اربيل/ فعال شدن آژيرهاي هشدار در کنسولگري آمريکا اقتصاد نیوز
• روايت سردار جلالي از چگونگي استفاده از واتساپ و هوش مصنوعي در ترور فرماندهان حماس اقتصاد نیوز
• ترامپ: پاول فورا استعفا دهد تازه نیوز
• دختر وزير خارجه رژيم اسرائيل از مواضع پدرش اعلام برائت کرد خبرگزاری تسنیم
• ميپرسند چرا رهبر انقلاب نيامد؟ اطلاعات
• سردار فضلي: سلاح اتمي در مشت ماست اما اعتقادات ما مانع استفاده از آن است +ويديو اطلاعات
• فرزند شهيد سردار سلامي: پدرم، بيشتر پدر ملت بودند/ جسم خودم را هم فداي اين مملکت ميکنم اقتصاد نیوز
• وعده هسته اي اسلامي به مردم افکار نیوز
• پزشکيان وارد شهر خانکندي جمهوري آذربايجان شد خبرگزاری تسنیم
• ورق برگشت ؛ ايران غوغا به پا کرد گسترش نیوز
• ترامپ: اگر لازم باشد با طرف ايراني ديدار ميکنم! فرارو
• مقام روس: انگليس، فرانسه و آلمان در حملات آمريکا و اسرائيل به ايران همدست هستند مشرق نیوز
• چين: اجازه نخواهيم داد روسيه در اوکراين شکست بخورد اکوایران
• اکسيوس: وزير دفاع سعودي پس از ديدار با ترامپ با يک مقام ايراني تماس گرفت تازه نیوز
• ۴ عمليات خرابکارانه اسرائيل ناکام ماند افکار نیوز
• عزيمت عراقچي به جمهوري آذربايجان مشرق نیوز
• برنامهريزي آمريکا براي مذاکره با ايران مشرق نیوز
• آثار حملات رژيم صهيونيستي در تهران خبرگزاری تسنیم
• مذاکرات محرمانه و در سطح بالا بين تلآويو و مسکو بر سر ايران مثلث آنلاین
• واکنش تند سخنگوي وزارت خارجه به ويدئوي دلخراش ميدان قدس فرارو
• تفاوت طرح سربازي صياد شيرازي با امريه و کسرخدمت اعلام شد خبرگزاری تسنیم
• ايرانيها براي بيرون کشيدن ساختار فروريخته در فردو به بيلهاي زيادي نياز دارند! | ايران نبايد قابليتهاي هستهاي خود را بازسازي کند! همشهری آنلاین
• فرمانده سنتکام: حضور نيروهاي آمريکايي در خاورميانه، پايه روابط واشنگتن با منطقه است مشرق نیوز
• جنايت خلبانان بمب افکن هاي اسرائيلي در بازگشت از ايران مثلث آنلاین
• اسلو، پايتخت نروژ مکان دور جديد مذاکرات ايران و آمريکا مثلث آنلاین
• قدرت نظامي خاورميانه به کمک آسمان ايران آمد گسترش نیوز
• اولين تصوير از احمد جنتي بعد از جنگ ۱۲ روزه؛ سعيد جليلي و سردار فدوي در اين مراسم فرارو
• انفجارهاي مرموز نفتکشها پس از ورود به بنادر روسيه/ پاي اوکراين در ميان است؟ اقتصاد نیوز
• ايرانيها براي بيرون کشيدن ساختار فروريخته در فردو به بيلهاي زيادي نياز دارند! | ايران نبايد قابليتهاي هستهاي خود را بازسازي کند! همشهری آنلاین
• خبر جديد درباره حضور بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي در ايران اقتصاد نیوز
• امارات و ترکيه خشاب ايران را حسابي پُر کردند گسترش نیوز
• فعال شدن سامانه دفاع موشکي آمريکايي در عربستان همشهری آنلاین
• هشدار شديد يونسکو به اسرائيل درباره ايران اقتصاد نیوز
• مذاکرات محرمانه و در سطح بالا بين تلآويو و مسکو بر سر ايران مثلث آنلاین
• نيروهاي مسلح در حالت آمادهباش اطلاعات
• چرا رهبري ديشب در حسينيه امام خميني حضور نداشتند؟ تازه نیوز
• ۴ عمليات خرابکارانه اسرائيل ناکام ماند | جزئيات تازه از جنگ خاکستري انرژي | ايران در جنگ انرژي با اسرائيل دست بالاتر را دارد همشهری آنلاین
• بازهم تندروها جلوي رهبري ايستاند؛ ماجرا چيست؟ تازه نیوز
• اسرائيل آماده باشد؛ ايران هنوز برگهاي اصلي خود را رو نکرده است | پاسخ ايران: موشک، نه مذاکره | اين فقط آغاز راه بود، نه پايان آن... همشهری آنلاین
• ادعاي الحدث از بازگشت مذاکرات هستهاي ايران و آمريکا؛ اسلو در آستانه گفتوگوي حساس نامه نیوز
• عراقچي هشدار داد: آماده پاسخ به هر ماجراجويي اسرائيل هستيم اکوایران
• ۴ عمليات خرابکارانه اسرائيل ناکام ماند افکار نیوز
• تسليم تهديد ترامپ نميشوم دنیای اقتصاد
• خروج گسترده اتباع از ايران/ آمار رسمي اعلام شد اقتصاد نیوز
• وزير جنگ اسرائيل: پايان جنگ نزديک است همشهری آنلاین
• افشاي جنايت هولناک خلبانان اسرائيلي هنگام جنگ با ايران همشهری آنلاین
• اظهارات فرمانده کل ارتش درباره شهداي پدافند هوايي ارتش اقتصاد نیوز
• مشتري نفت ايران، نگران ذخاير خود شد خودرویک
• ديدار سرپرست سفارت ايران با اتباع افغان در حال بازگشت از کشور مشرق نیوز
• همايش «وعده صادق ٣» در يمن؛ ايران آبرو را به امت اسلامي برگرداند خبرگزاری تسنیم
• سامانههاي دفاع موشکي آمريکا در عربستان فعال شد اطلاعات
• نفوذ جاسوس کهنهکار انگليس به آژانس عليه ايران همشهری آنلاین
• ادعاي نيويورک تايمز درباره افشاي جزئيات کليدي توافق جديد بين اسرائيل و حماس همشهری آنلاین
• رسانه روسي: يکي از عاملان حمله داعش در مسکو در افغانستان آموزش ديده بود خبرگزاری تسنیم
• بمبافکني که به تاسيسات هستهاي ايران حمله کرد بازنشسته ميشود/ شبح جديد آمريکا به آسمان نزديک ميشود اقتصاد نیوز
• کارخانههاي قطعه ساز نظامي رژيم صهيوني زير ضربات بيامان جبهه پشتيبان سايبري خبرگزاری تسنیم
• اسرائيل دست به دامن شريک ايران شد؛ درخواست استيصالآميز از چين براي مهار قدرت ايران همشهری آنلاین
• دليل عدم حضور رهبر انقلاب در مراسم عزاداري ديشب بيت پارس نیوز
• از لحظات نفسگير زير آوار تا تصميمات سرنوشتساز در صداوسيما خبرگزاری تسنیم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گزیده خبرها و نشـریات
ادامه مطلب را ببينيد
فتوا صادر شد؛ ترامپ «مهدورالدم» است | اسامی امضاء کنندگان
بیانیه فقهی اساتید برجسته حوزه علمیه تهران در محکومیت تهدید مرجع عالی شیعیان از سوی رئیسجمهور آمریکا، با تأکید بر کفر حربی و فساد فیالارض خواندن ترامپ و نتانیاهو، حکم قاطع شرعی «مهدورالدم» و «مفسد فی الأرض» را برای آنها صادر کرد و مسلمانان جهان را به آمادگی و مقاومت در برابر این تهدیدات فراخواند.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، بیانیّه اساتید خارج فقه و اصول حوزه علمیه تهران دربارهٔ حکم فقهی تهدید مرجع اعلای شیعه صادر شد.
فقهای حوزه علمیه پایتخت در این بیانیه تأکید کردهاند: ترامپ سفیه سفله و همپالگی صهیونیاش نتانیاهو، کافر حربیاند؛ «آمرِ سبب» و «عاملِ مباشر» چنین اعمال جنایتباری، «مفسد فی الأرض» و «مهدور الدّم» است.
متن بیانیه اساتید به شرح زیر است:
بِسمِ الّلهِ قاصِمِ الجبّارین، مُبیرِ الظالمین، مُدْرِکِ الْهَارِبِینَ.
«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿۲۰۴﴾ وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لایُحِبُّ الْفَسادَ ﴿۲۰۵﴾ وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ» (البقرة:۲۰۴ـ ۲۰۶)
یاوهبافی و پریشانگوییهای رئیس جمهور توهّمزده آمریکا پایان ندارد. او اخیراً دیگربار با نهایت وقاحت، زبان به تهدید فرمانروای اقلیم قلوب آزادیخواهان، زعیم حکیم امت اسلامی، رهبر و مرجع شجاع و محبوب شیعیان جهان، آیتالله العظمی خامنهای (دامظله) گشوده است.
تفَوّه به چنین سخنانی، علاوه بر اینکه آشکارا خلاف قوانین و معاهدات بینالمللی است، دارای احکام فقهی قاطع و روشنی است؛ «آمرِ سبب» و «عاملِ مباشر» چنین اعمال جنایتباری، «مفسد فی الأرض» و «مهدور الدّم» است.
ترامپ سفیه سفله و همپالگی صهیونیاش نتانیاهو، کافر حربی قلمداد میشوند؛ این دو تن جامع مجموعهٔ جنایات و جرائم سنگیناند. «نُکث یمین»، و «نقض عهد»، «محاربه»، «فساد فی الأرض»، «اهلاک حرث» و نابودی منابع حیاتی، «تعدّی به سرزمینهای اسلامی» و اشغال آن، اقدام به «ارعاب» و ارهاب، و «اغتیال»، و ترور صدها تن از شخصیتهای برجستهٔ مسلمان و آزادهٔ غیرمسلمان جهان، «اهلاک نسل» و نسلکشی، «قتلعام» هزاران زن و مرد غیرنظامی، کودک و جوان و سالخوردهٔ بیپناه فلسطینی و لبنانی و سوری و ایرانی و مردم سایر ملل، از جملهٔ این جرائم سنگین و دهشتناک است.
جسارت صادرشده از لسان این دلقک آمریکایی اگر با حماقت رفتاری (العیاذ بالله) قرین شود (و هرگز نخواهد شد، که: «وَ اللهُ خیرٌ حافِظاً وَ هُو أرحَمُ الرّاحِمینَ»)، بهمقتضای احکام اسلام، و به یمن غیرت و همّت هزارانهزار فدائی جانبرکف ولی امر مسلمین (حفظهالله)، منطقه به دوزخ شعلهوری برای نظامیان و دیپلماتهای آمریکا بدل خواهد شد؛ بلکه هیچ نقطهٔ امنی برای حضور اتباع آمریکا در دنیا باقی نخواهد ماند.
فرصت را مغتنم شمرده، از مراجع عظام تقلید (دامت برکاتهم) که نسبت به سخنان سخیف رئیسجمهور آمریکا فتوا و حکم قاطع صادر فرمودند و دیگر مراجع (دام ظلّهم) که در صدد صدور حکم شرعی و تعیین تکلیف مسلمین جهان اسلام که مترصّد دریافت نظرات فقهی آنان پیرامون این قضیه هستند، عمیقاً سپاسگزاری میکنیم، از همه مسلمانان در اقصا نقاط عالم، بویژه جوانان غیرتمند مؤمن و شجاع تقاضا میکنیم که هوشیارانه و آماده یراق گوش جان به فرمان زعمای اسلام باشند. «فَمَنِ اعْتَدَی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ» (البقرة: ۱۹۴)
امضاء کنندگان حضرات اساتید:
آیتالله سید علیاصغر هاشمی علیا، آیتالله علیاکبر رشاد، آیتالله محمدباقر تحریری، آیتالله حسن عالمی، حجتالاسلام و المسلمین حسینعلی سعدی، حجتالاسلام و المسلمین محمدجواد محمدی گلپایگانی، آیتالله سید باقر خسروشاهی، حجتالاسلام و المسلمین علیرضا تقوائی، حجتالاسلام و المسلمین جواد مجتهد شبستری، حجتالاسلام و المسلمین سید مصطفی حسینینسب. و جمعی دیگر. ششم محرمالحرام ۱۴۴۷ هجری قمری.
میپرسند چرا رهبر انقلاب نیامد؟
پناهیان: مراجع حکم محاربه علیه ترامپ شوم صادر کردند | من دست این مراجع تقلید را میبوسم | حکم محاربه خیلی باعظمت است
ما آماده اجرای حکم محاربه فتوای مراجع علیه هر فرد یا رژیم متعرض به ساحت رهبر انقلاب هستیم
اعتراف سخت اسرائیل/ هاآرتص:ایران قلب ما را نشانه گرفت
عضو ارشد جماعت اسلامی پاکستان: تهدید علیه آیتالله خامنهای با پاسخ آزادیخواهان جهان مواجه میشود
افشای جاسوسی آژانس از ایران در لباس نظارت
معاون سیاسی وزیر خارجه ایران : به غنیسازی اورانیوم ادامه خواهیم داد
از این به بعد خون کسانی که به حکومت آمریکا وابسته هستند مباح است | تمام کسانی که از ترامپ حمایت میکنندهمین حکم را دارند | جان ما فدای رهبر انقلاب است
انتقاد شدید سیاستمدار ترک از سیاه نمایی در مورد حملات موشکی ایران+ ویدئو | ایران سر خم نکرد! | اینقدر سادهلوح و طرفدار آمریکا نباشید!
اوج حماقت ترامپ به روایت امام جمعه موقت تهران | دوگانه ملت و امت درست نکنید و این دو قطبی سازی کاملاً نامربوط است
اظهارات جالب شیخ حسین انصاریان درباره حملات اسرائیل | خیال تان راحت...
انتشار برای اولین بار؛ از گودال عمیق در اتاق سربازان وظیفه تا بدنهای سوخته زیر آوار | زندان اوین دقایقی پس از حمله
بیانیه سپاه درباره ۵ جاسوس اسرائیل و زخمی شدن بومیهای خاش در درگیری | سوءاستفاده تروریستها از بومیان منطقه
صدها نفر از سران اسرائیل در حملات ایران کشته شدند | ایران فقط از یک درصد قدرتش استفاده کرد | حیفا تبدیل به شهر ارواح شده بود ولی مردم ایران جشن گرفتند
شکایت از رافائل گروسی به اتهام تبلیغ علیه نظام و معاونت در افساد فیالارض
بازی آمریکا و اسرائیل با آتش؛ از رویای تغییر نظام تا تلاش برای تکهتکه کردن ایران
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گزیده خبرها و نشـریات
ادامه مطلب را ببينيد
در صورت تعرض به هر یک از مراجع تشیع، یک کارگزار آمریکایی از این منطقه زنده بیرون نخواهد رفت

معاون هماهنگ کننده سپاه گفت: اگر کوچکترین تعرضی به هر یک از مراجع تشیع کنید، یک کارگزار آمریکایی از این منطقه زنده بیرون نخواهد رفت.
به گزارش مشرق به نقل از سپاه نیوز، سردار نقدی در پاسخ به یاوه گویی های اخیر ترامپ اورا فردی کودن و احمق دانست و عنوان کرد: دونالد ترامپ به خاطر همین حماقت معنی پیام آیت الله العظمی سیستانی را نفهمید و تهدیدات ابلهانه خود را تکرار میکند، تفسیر دقیق این پیام را به او ابلاغ میکنم: یا دونالد ترامپ اسمع، افهم. اگر کوچکترین تعرضی به هر یک از مراجع تشیع کنید چه موفق باشد و چه ناموفق، یک کارگزار آمریکایی از این منطقه زنده بیرون نخواهد رفت و همه دیپلماتها و نظامیان و کارمندان آمریکایی در منطقه اگر کشته نشوند اسیر خواهند شد.
وی اظهار کرد: تکرار این تهدیدات ابلهانه هم حتی اگر با عمل توأم نباشد بی پاسخ نخواهد ماند. خفه شو و سر جایت بنشین بیادب.
• امارات و ترکيه خشاب ايران را حسابي پُر کردند گسترش نیوز
• سکونت اتباع خارجي در اين ۱۴ شهرستان ممنوع شد اقتصاد نیوز
• وزير جنگ اسرائيل: پايان جنگ نزديک است همشهری آنلاین
• اسرائيل دست به دامن شريک ايران شد؛ درخواست استيصالآميز از چين براي مهار قدرت ايران همشهری آنلاین
• اسرائيل آماده باشد؛ ايران هنوز برگهاي اصلي خود را رو نکرده است | پاسخ ايران: موشک، نه مذاکره | اين فقط آغاز راه بود، نه پايان آن... همشهری آنلاین
• آغاز دوره غني سازي بدون محدوديت در ايران مثلث آنلاین
• هشدار صريح ايران: فقط يک حماقت ديگر کافيست تا تنگه هرمز بسته شود! نامه نیوز
• توطئه تروريستي خنثي شد+جزئيات افکار نیوز
• آماده باش اعلام شد ؛ مردم ياري کنند گسترش نیوز
• عراقچي: ميزان آسيب ها در فردو خيلي زياد است/ غني سازي غرور و افتخار ملي ايرانيان است اقتصاد نیوز
• ائتلاف ترکي - اسرائيلي عليه ايران ؛ رهبر منطقه در نقشه جديد کيست؟ | رشوه مسموم آمريکايي به سوريها؛ خاورميانه جديد کاغذي همشهری آنلاین
• حمايت صدر اعظم آلمان از ايده ساخت گنبد آهنين در سراسر اين کشور دنیای اقتصاد
• شبکه صهيونيستي کان: تشخيص ويرانيهاي تلآويو از غزه سخت است مشرق نیوز
• اقامت تمامي اتباع در اين مناطق ممنوع شد دنیای اقتصاد
• بمبافکني که به تاسيسات هستهاي ايران حمله کرد بازنشسته ميشود/ شبح جديد آمريکا به آسمان نزديک ميشود اقتصاد نیوز
• زلزله سياسي در آمريکا؛ ترامپ دستور اخراج ايلان ماسک را صادر کرد؟ +ويديو اطلاعات
• ريسک ديپلماتيک و اولين تماس پس از سه سال؛ پاريس نقشش را در خاورميانه دوباره پس ميگيرد؟ اکوایران
• عراقچي وضعيت فعلي سايت فردو را اعلام کرد مثلث آنلاین
• قانون تعليق همکاري با آژانس انرژي هستهاي توسط پزشکيان ابلاغ شد خبرگزاری تسنیم
• چرا متوجه نيستيد که اول بايد ايران بماند تا جمهوري اسلامي مفهوم پيدا کند؟ اطلاعات
• درس تهران به تلآويو مشرق نیوز
• هشدار شديد يونسکو به اسرائيل درباره ايران اقتصاد نیوز
• کوچکترين اقدام ايران در هرمز امريکا و اروپا را بيچاره ميکند | در همين چند روز پس از توقف جنگ تمام نفت خودمان را به چين فروختيم، نقد! همشهری آنلاین
• تلاش مصر براي احياي روابط ميان آژانس و ايران/ گروسي قدرداني کرد اقتصاد نیوز
• دستگيري رابط شبکههاي حامي اسرائيل در تهران خبرگزاری تسنیم
• آماده باش براي اتفاق بزرگ نفتي براي ايران خودرویک
• تلآويو بعد از شکست در جنگ با ايران دستبهدامن چين شد مشرق نیوز
• مشاور فرمانده سپاه: يک سوم تلآويو و حيفا تخريب و شخم زده شده است تازه نیوز
• ايران از گروسي شکايت کرد؛ پاي مدير آژانس به دادگاه باز شد! + سند نامه نیوز
• الميادين: مثلث عربي، ايراني و ترکيه ميتواند مقابل طرح خاورميانه اسرائيل بايستد خبرگزاری تسنیم
• دستور فوري پزشکيان درباره همکاري با آژانس+ سند ؛ قانون تعليق ابلاغ شد همشهری آنلاین
• رسانه آمريکايي: حساب باز کردن روي تجزيه ايران اشتباهي راهبردي است تازه نیوز
• ۵ علامت هشدار دهنده که خطر جاسوسي از تلفن شما را آشکار ميکند + بهترين راهکار همشهری آنلاین
• کشورهايي که مسيرهاي اصلي پهپادها و جنگندههاي اسرائيلي به حريم ايران بودند مشرق نیوز
• پايگاه ارتش عراق هدف قرار گرفت/ سقوط ٣ موشک در کرکوک اقتصاد نیوز
• تهديد جديد نتانياهو عليه ايران نامه نیوز
• کمکهاي تسليحاتي روسيه رسيد؟/ موشکهاي ضد پهپاد در راهند اقتصاد نیوز
• سکونت اتباع خارجي در اين ۱۴ شهرستان ممنوع شد اقتصاد نیوز
• متأسفم که عامل موساد شدي... + ويدئو | تودهني جانانه شهرام همايون به منشه امير همشهری آنلاین
• توضيحات سپاه درباره شنيده شدن صداي انفجار در برخي مناطق همشهری آنلاین
• خبر مهم عراقچي در مورد مذاکرات پارس نیوز
• اين موشک تهديدي جدي براي اسرائيل است دنیای اقتصاد
• پاپ به رژيم صهيونيستي هشدار داد همشهری آنلاین
• تلاش مصر براي احياي روابط ميان آژانس و ايران/ گروسي قدرداني کرد اقتصاد نیوز
• ترامپ به اين دلايل با تغييرنظام ايران موافق نيست فرارو
• عقبنشيني بزرگ اروپا در برابر آمريکا سرانه
• موضع اقليم کردستان عراق در جنگ رژيم اسرائيل و ايران؛ محکوميت حمله و تذکر جدي به احزاب کردي خبرگزاری تسنیم
• حمله تندروهاي داخلي به عراقچي همسو با پروژه موساد مثلث آنلاین
• درس بزرگ ايران براي چين و کره شمالي! افکار نیوز
• جزئيات تسليحات ارسالي امريکا به اسرائيل منتشر شد +عکس اطلاعات
• جلوگيري موساد از دسترسي ارتش عراق به محموله تسليحاتي اقتصاد نیوز
• تحليلگر عراقي: تلآويو اين بار پاسخ متفاوتي از سوي ايران دريافت ميکند مشرق نیوز
• مصر هدف بعدي واشنگتن و تلآويو مشرق نیوز
• واشنگتن: ترامپ خواستار روابط عادي ايران با ديگر کشورها است تازه نیوز
• پرواز ريزپرندههاي دشمن از خاک همسايه؟/ تهران خواستار پاسخ باکو شد اقتصاد نیوز
• احتمال ترور نتانياهو توسط افسر ارتش اسرائيل + عکس مثلث آنلاین
• افزايش موج اخراج اتباع افغانستاني غيرمجاز از ايران | همکاري برخي اتباع با رژيم صهيونيستي با انگيزه مهاجرت به اروپا همشهری آنلاین
• مهندس هنديالاصل؛ از طراحي بمبافکن بي-۲ تا جاسوس نظامي براي چين | ماجراي عجيب جنگنده بي ۲ قبل از عمليات محرمانه «چکش نيمهشب» همشهری آنلاین
• حمله اسرائيل به خودروسازي فرداموتورز خبرگزاری تسنیم
• واکنشها در ترکيه به کارتون توهين آميز عليه پيامبر اسلام(ص) خبرگزاری تسنیم
• ادعاي هشدارآميز آژانسهاي امنيتي آمريکا درباره ايران همشهری آنلاین
• ديپلمات روس: درگيري اسرائيل و ايران نتيجه ناديده گرفتن مشکل غزه بود خبرگزاری تسنیم
• تامر هيمن: هيچ عقبگرد و تسليم شدني از ايرانيان نديدهام مشرق نیوز
• ورود گسترده تجهيزات نظامي به پايگاه هاي آمريکا در سوريه اقتصاد نیوز
• دلايلي که نشان ميدهد حمله دوباره اسراييل در مدت کوتاه بعيد است فرارو
• پرواز ريزپرندههاي دشمن از خاک همسايه؟/ تهران خواستار پاسخ باکو شد اقتصاد نیوز
• اژدها در تهران؛ خريد فوري جنگندهها «جي-۱۰» توسط ايران؟ | چرا سوخو روسي به نتجيه نرسيد | مهمترين مشکل بر سر راه خريد اژدها از چين همشهری آنلاین
• ادعاي رئيس سيا:تأسيسات تبديل اورانيوم به فلز ايران براي ساخت بمب از بين رفته مثلث آنلاین
• اولتيماتوم ايران به آمريکا افکار نیوز
• کمک ضد صهيونيستي عربستان به ايران گسترش نیوز
• تائيد شد؛ جمهوري آذربايجان شريک جديد اسرائيل در تامار + جزئيات همشهری آنلاین
• نتانياهو باز هم ايران را متهم کرد؛ از حماس تا گروگانها را به تهران چسباند! نامه نیوز
• ۳ چراغ سبز جديد آمريکا به ايران / ورق برگشت؟ سرانه
• خواسته اصلي دمشق از اسرائيل افشا شد اقتصاد نیوز
• اقدام بيسابقه عليه تهران؛ زلنسکي بالاخره ايران را تحريم کرد +عکس اطلاعات
• دستگيري فردي که دشمن را براي حمله به نيروهاي امنيتي و نظامي تشويق ميکرد خبرگزاری تسنیم
• اسرائيل براي حمله دوباره به ايران آماده مي شود؟+ تصاوير | تحرکات مشکوک؛ ورود ۱۲۸ تن تسليحات | بوئينگ ۷۴۷ از مبدا نيويورک در نواتيم نشست همشهری آنلاین
• ترامپ: حتي با ايران صحبت هم نميکنم! مشرق نیوز
• رسمي/ جمهوري آذربايجان شريک جديد اسرائيل افکار نیوز
• نشريه آمريکايي: سناتور گراهام، ترامپ را براي حمله به ايران مجاب کرد مشرق نیوز
• قرقاش: حمله ايران به قطر همه ما را تحت تاثير قرار ميدهد افکار نیوز
• سقوط اسرائيل آغاز شد؛ نمايش فروپاشي در ۱۲ روز مشرق نیوز
• اعتراف نخستوزير سابق اسرائيل: تهديد هستهاي و موشکي ايران را از بين نبردهايم تازه نیوز
• اعتراف تازه گروسي درباره برنامه هستهاي ايران اطلاعات
• حکم جهاد صادر شد، منتظر اقدام ديگر مراجع هستيم خبرگزاری تسنیم
• ۴۰ فروند جنگنده شکارچي اف ۳۵ در راه ايران + فيلم مثلث آنلاین
• واکنش آمريکا به درخواست ها در ايران براي دستگيري گروسي دنیای اقتصاد
• رژيم صهيونيستي عراقچي را تهديد کرد مشرق نیوز
• نخستين بازديد يک مقام خارجي از محل اصابت موشک ايران به تل آويو همشهری آنلاین
• سقوط سومين جنگنده آمريکايي افکار نیوز
• ادعاي جديد درباره مذاکرات قريبالوقوع ويتکاف با ايران اقتصاد نیوز
• جنگ بعدي ايران و اسرائيل در راه است +ويديو اطلاعات
• عمليات نظامي عليه ايران از خاک آذربايجان؟ اطلاعات
• اعتراف تازه گروسي درباره برنامه هستهاي ايران اطلاعات
• اين تصوير اوج بيشرفي اسرائيليها را نشان ميدهد تازه نیوز
• ترکيه و عربستان چراغ راه ايران شدند گسترش نیوز
• حمله نظامي به ايران از خاک آذربايجان صورت گرفت؟ تازه نیوز
• اقدامات پشت پرده امارات و عربستان در جنگ ايران و اسرائيل ؛ افشاگري ميدلايستآي | منتظر سفرهاي سطح بالا در ماههاي آينده باشيد همشهری آنلاین
• تلآويو: ايران خسارتهايي به اسرائيل زده که درباره آنها حرف نزدهايم مشرق نیوز
• بازديد وزير کشور آلمان از محل اصابت موشک ايران+ عکس مشرق نیوز
• فوري/ تهديد مستقيم اسرائيل به ترور عراقچي! | آيا پروژه حذف ديپلماتها کليد خورده؟ + توئيت نامه نیوز
• چرخش اعراب به سمت تهران از ترس اسرائيل نامه نیوز
• سفير ايران يک خبرنگار را از نشست خبري خود بيرون کرد افکار نیوز
• واردات و استفاده از پهپاد غير نظامي در کشور مشروط شد مثلث آنلاین
• دريابان شمخاني؛ مهمان ويژه برنامه بدون تعارفِ ۲۰:۳۰ | عکس همشهری آنلاین
• در صورت تعرض به هر يک از مراجع تشيع، يک کارگزار آمريکايي از اين منطقه زنده بيرون نخواهد رفت مشرق نیوز
• دليل خراب نشدن سايت فردو با بمب سنگرشکن چيست؟ فرارو
• جمعي از رزمندگان افغانستاني لشکر فاطميون در مراسم تشييع فرارو
• سنگ تمام شبانه عربستان براي ايران گسترش نیوز
• اعلام آمادگي امارات به ايران سرانه
• ايران براي حمله نظامي به آمريکا آماده ميشود؟ اطلاعات
• کمک بزرگ چين به اقتصاد ايران خودرویک
• حضور قاليباف با ماسک و کلاه در مراسم باشکوه تشييع شهداي اقتدار | تصاوير همشهری آنلاین
• نتانياهو: حملات به ايران به جنگ غزه مرتبط بود اکوایران
• رافائل گروسي بايد استعفا دهد اقتصاد نیوز
• گروسي: نميتوانم تائيد کنم که ايران در حال ساخت بمب اتم بود خبرگزاری تسنیم
• درخواست فوري ماکرون از آژانس انرژي اتمي درباره ايران اقتصاد نیوز
• افشاگري سفير ايران: ريزپرندهها از خاک کشورهاي همسايه آمدند! نامه نیوز
• خشم نتانياهو از افشاگري روزنامه «هاآرتص» مشرق نیوز
• اسرائيل نميخواست پاکستان هستهاي شود دنیای اقتصاد
• سخنگوي دولت: اسرائيل به اهداف جنگ خود بههيچ وجه نرسيد خبرگزاری تسنیم
• الجزيره بررسي کرد: حماقت بزرگ آمريکا و اسرائيل در ورود به جنگ با ايران خبرگزاری تسنیم
• شمخاني با عصا در مراسم تشييع شهداي حمله اسرائيل به ايران +عکس اطلاعات
• نظريهپرداز آمريکايي: اسرائيل به آتشبس پايبند نميماند مشرق نیوز
• هاکان فيدان: در طول جنگ پيامهاي آمريکا به ايران را منتقل ميکرديم خبرگزاری تسنیم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گزیده خبرها و نشـریات
ادامه مطلب را ببينيد
بلاهای بعد از شهادت امام حسین : در پی شهادت امام حسین علیهالسّلام، دنیا شاهد حوادث و رویدادهای سماوی و زمینی عجیب و شگفت انگیزی بود که میتوان از آن تحت عنوان علائم و نشانههای خشم و غضب الهی یاد کرد. حوادث و وقایع خارق العاده بسیاری که پس از شهادت امام حسین (علیه السّلام) در منابع معتبر شیعه و سنی گزارش شده، جای هیچ شک و شبهه و انکاری را در وقوع آن، برای کسی باقی نمیگذارد. این مقاله، تلاشی است برای بیان برخی از این علائم و نشانههای خشم الهی.
برخاستن غبار سیاه : نقل شده که پس از شهادت امام حسین (علیه السّلام)، بادی سرخ وزیدن گرفت و غباری سیاه و غلیظ به آسمان برخاست؛ به واسطه شدت این گرد و غبارهمه جا تاریک شد آن چنان تاریک، که هیچ چیز کوچک و بزرگی دیده نمیشد، به گونهای که مردم گمان کردند که قیامت بر پا شده و عذاب الهی نازل شده است. مدتی وضع بر این منوال بود تا اینکه به برکت وجود شریف امام سجاد علیهالسّلام، هوا باز شد و گرد و غبار فرو نشست.[۱] [۲] [۳]
خورشید گرفتگی : روایت شده که پس از شهادت امام (علیه السّلام) در روز عاشورا، آفتاب چنان گرفت که در نیمه ی روز، ستارهها در آسمان پدیدار شدند.[۴] [۵] [۶] [۷] . آنسان که حتی ستاره "جوزا" تاره جوزا، ستاره ای است که شب هنگام و در وسط آسمان، ظاهر میشود. نیز در آسمان دیده شد.[۸] [۹] . طول این خورشید گرفتگی و تاریکی هوا، در برخی از منابع سه روز ذکر شده است. [۱۰] [۱۱]
سرخ شدن آسمان : زرارة بن اعین روایت کرده که امام صادق علیهالسّلام فرمودند: "آسمان در شهادت یحیی بن زکریا و امام حسین بن علی (علیه السّلام) چهل روز گریست و جز بر این دو نفر، بر کسی دیگر نگریست. " زراره نقل کرده که به امام صادق علیهالسّلام گفتم: "آسمان چگونه گریست؟ " فرمود: "خورشید در سرخی صبح طلوع میکرد و در سرخی غروب، غروب میکرد." [۱۲] . روایت مشابهی نیز از مسعودی نقل شده که در آن آمده آسمان تا چهارده روز بر امام حسین (علیه السّلام) گریست؛ گریستن آسمان سرخی آن بود.[۱۳] . همچنین روایت شده که «چون امام (علیه السّلام) به شهادت رسید سرخیای از سمت مشرق برآمد و سرخی دیگری نیز از سمت مغرب برآمد و نزدیک بود میان آسمان به هم برسند این وضع تا شش ماه، ادامه داشت. [۱۴] [۱۵] [۱۶] .روایت مشابهی نیز، در برخی منابع نقل شده که در آن آمده: چون امام حسین (علیه السّلام) به شهادت رسید تا شش ماه افقهای آسمان سرخ شده بود و پس از گذشت این مدت (شش ماه) هم سرخی آسمان کاملا محو نشد. [۱۷] [۱۸] [۱۹] . نقل است که سرخی آسمان در پیرامون خورشید، پس از شهادت امام حسین (علیه السّلام) به مانند قبل از شهادت ایشان نبود؛[۲۰] [۲۱] [۲۲] [۲۳] . بلکه این مقدار از سرخی آسمان، که امروز شاهد آن هستیم بسیار بیشتر از زمان قبل از شهادت امام (علیه السّلام) است.
خاکستر شدن دانههای ورس : روایت شده که قبل از شهادت سیدالشهداء، کاروانی از یمن به مقصد عراق حرکت کرد کالای این کاروان ورس (ورس دانه زردی است شبیه کنجد که برای رنگ کردن لباس و موی سر و نیز درمان به کار میرود و بوی خوشی دارد.) بود. این کاروان همزمان با شهادت امام حسین (علیه السّلام) وارد کربلا شد؛ اما به ناگاه، تمام بارهایشان تبدیل به خاکستر شد.[۲۴] [۲۵] [۲۶]
تلخ شدن گوشت شتر : روایت شده که پس از شهادت امام حسین (علیهالسّلام) و در پی غارت خیمهها و اموال اهل بیت علیهالسّلام، شتری نیز به غنیمت سپاه عمر سعد در آمد. کسانی که این شتر را به غنیمت گرفته بودند میان فروش یا نحر آن، تصمیم گرفتند تا آن را نحر کنند پس از نحر شتر دیدند گوشت شتر مثل علقم (نام دیگر درخت حنظل است. درختی که در تلخی مثل عرب شده است.) تلخ شده است.[۲۷] [۲۸] [۲۹]
بارش خون از آسمان : در روایات بسیاری از علما و مورخان شیعه و سنی آمده که پس از شهادت امام حسین (علیه السّلام)، از آسمان باران خون باریدن گرفت.[۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] . این باران که به نقل از برخی روایات تا چهل شب نیز ادامه داشت.[۳۴] . چنان بود که خانهها و دیوارها به واسطه آن به رنگ سرخ در آمدند[۳۵] [۳۶] . و چاهها و خمرهها و ظرفها پر از خون شدند.[۳۷] . گفته شده ساکنان بصره و کوفه و شام و خراسان نیز شاهد باران خون در شهرهای خود بودند و آن چنان ترس و اضطرابی آنان را فرا گرفت که شک نداشتند به زودی بر آنها عذاب نازل میشود.[۳۸] [۳۹] [۴۰] . چنین بارشی در اروپا و از جمله در کشور انگلستان نیز از سوی مورخان این کشور گزارش شده است.(کتابthe anglo-saxon از مهمترین کتب تاریخی در دوران قرون وسطی است. این کتاب که به فرمان آلفرد کبیر پادشاه انگلستان در سال ۸۹۰ میلادی گردآوری شده است. مهمترین حوادث و رویدادهای تاریخ تا آن سال را در بر دارد. بعدها حوادث مهم هر سال تا قرن دوازدهم میلادی نیز بر آن افزوده شد. در این کتاب که مهمترین حوادث و وقایع هر سال در حد یک یا چند جمله ذکر گردیده است، درباره حوادث مهم اکتبر سال ۶۸۵ میلادی آمده: blood. And milk and. in this dear in Britain it rained در این گزارش آمده که در این سال در انگلستان باران خون باریده است. این تاریخ که مؤلف کتاب بدان اشاره داشته مطابق است با عاشورای سال شصت هجری. (این کتاب در ایران به چاپ نرسیده است. وصول به این مطلب از راه سرچ در اینترنت ممکن است. رجوع شود به آدرس اینترنتی: http://forums. Catholic. Com/ showthread. php? t=۳۳۱۰۸۷.) . در وصف این حالت در برخی از روایات آمده: «آسمان باران خون بارید و اثرش تا مدتها درلباسها باقی ماند، تا آن که قطع شد.» [۴۱] . و در بعضی دیگر از روایت نیز چنین آمده: "مه روزی آسمان بر پتوی سفیدی بارید نگاه کردیم خونین بود، شتران بر لب آب رفتند تا آب بنوشند آب خون شده بود بعدها معلوم شد که در آن روز امام حسین (علیه السّلام) به شهادت رسیده بود."[۴۲] . بعضی دیگر از روایات هم گفته اند: «آسمان پس از شهادت امام حسین علیهالسّلام تا هفت روز هر گاه بر دیوارها میتابید از سرخی چون ملحفه قرمز به نظر میرسید و ستارهها به یکدیگر برخورد میکردند. [۴۳] [۴۴] [۴۵] [۴۶] . برخی از منابع مدت این بارشها را دو یا سه ماه بیان کردند،[۴۷] ضمن اینکه در برخی از روایات به بارش خاک سرخ نیز اشاره شده است.[۴۸] [۴۹]
جوشش خون تازه از زیر سنگها : از نشانههای دیگر خشم الهی که پس از شهادت امام حسین (علیه السّلام) ، در روی زمین آشکار گردید جوشیدن خون تازه از زیر سنگها بود. نقل شده چون امام حسین علیه لسّلام به شهادت رسید سنگی در زمین یافت نشد، مگر آن که از زیرش خون تازه جاری بود.[۵۰] [۵۱] [۵۲] [۵۳] . از زید بن عمرو کندی روایت شده که میگفت: "ام حیا برایم نقل نمود که روز شهادت امام علیه السّلام سه روز دنیا تاریک شده بود و هیچ یک از آنها شام ننمودند، مگر آن که خیمه و خرگاهش سوخته شده بود و هیچ سنگی در بیت المقدس برداشته نمیشد، مگر این که خون غلیظی زیر آن سنگ ظاهر بود"[۵۴] . در کتاب کامل الزیارات از مردی از اهالی بیت المقدس روایت شده که میگفت: "به خدا سوگند، ما ساکنان بیت المقدس و اطراف آن، با همه دوری راه، شامگاهان، کشته شدن حسین (علیهالسّلام) را فهمیدیم. " گفتم: "چنین چیزی چگونه ممکن است؟ " آن مرد گفت: "در بیت المقدس هیچ سنگ و شن و صخره ای را بلند نکردیم، جز آن که در زیر آن خون تازه جوشیدن گرفت و دیوارها مانند خون بسته سرخ شده بودند؛ تا سه روز خون تازه بر ما بارید؛ همچنین، شنیدیم که منادیای در دل شب ندا در میداد و ستارگان در هم رفتند و خورشید تا سه روز گرفت و سپس باز شد؛ فردای آن روز شایعه کشته شدنش منتشر شد طولی نکشید که خبر شهادت حسین (علیه السّلام) به ما رسید.» [۵۵] . همچنین نقل شده که «زمانی که سر مطهر سیدالشهداء (علیه السّلام) را به کوفه و منزل ابن زیاد بردند بر دیوارهای خانهاش خون روان شد.» [۵۶] [۵۷] [۵۸] . مسعودی نقل کرده است که این بارشها و نیز جوشش خون از زمین متوقف نشد تا اینکه مختار بن ابوعبید ثقفی قیام کرد و انتقام خون امام حسین (علیه السّلام) را از قاتلین آن حضرت (علیه السّلام) گرفت.[۵۹]
شب یازدهم : ۶۱ق. سر امام حسین ع در تنور خولی . ۶۱ق. شام غریبان کربلا. سر مطهر امام در منزل خولی . آتش زدن خیمه گه بعد از آنکه دشمنان به دستور شمر بن ذی الجوشن خیمهها را غارت کردند، از خیمهها بیرون آمدند، [۴۰] . سپاه عمر بن سعد بعد از به شهادت رساندن امام حسین علیه السّلام، به خیمهها حمله کردند، و خیمهها را آتش زدند، و اموال و اثاث آنها را به غارت بردند. ابومخنف در اینباره مینویسد: مردم به سوی زنان حسین علیهالسّلام و اموال و اثاثش هجوم آوردند و لباسهای فاخر و شتر(هایشان) را به غارت بردند، و چه بسا بین آنها بر سر پیراهنهای موجود در خیمهها کشمکش میشد و سرانجام، ماموران غالب میشدند و آن پیراهنها را به یغما میبردند.[۱] . دشمنان همراه شمر آمدند و خیمههای خاندان حسینی را محاصره کردند. شمر بن ذی الجوشن، که خدا او را لعنت کند، جلو آمد تا نزدیک خیمه زنها شد؛ سپس به یارانش گفت: داخل شوید و زینت زنان را تاراج کنید. سپس لشکر عمر سعد مشغول غارت خانواده و زنان حسین (علیه السّلام) شدند تا آنجا که انگشتر از انگشتشان، گوشواره از گوششان و خلخال از پایشان ربودند....[۹] . آری آنان داخل شدند و هرچه در خیمه بود، گرفتند؛ حتی گوشواره ای که در گوش امکلثوم بود، گرفتند و گوشش را شکافتند.[۱۰] [۱۱] . سپاه عمر سعد، شتران و باروبنه و اثاثیه حسین را نیز غارت کردند.[۱۲] . رحیل بن زهیر جعفی، جریر بن مسعود حضرمی و اسد بن مالک حضرمی، بیشتر زینتها و.. . را غارت کردند و ابوالجنوب جعفی، شتر آبکش حضرت را ربود.[۱۵] .
رحیل بن حیثمه جعفی، هانی بن شبیب حضرمی و جریر بن مسعود حضرمی، کمان و زینتها را به یغما بردند. [۱۶] . حمید بن مسلم، خشم و اعتراض یکی از زنان قبیلهٔ بنی بکر را به رفتار سپاهیان عمر سعد، چنین گزارش کرده است: زنی از (طایفه) بنی بکر بن وائل با شوهرش در سپاه عمر بن سعد بود. چون دید لشکر به زنها و خیمههای حسین حمله کرده و به غارت آنها مشغولاند، شمشیری به دست گرفت و به سوی خیمهها آمد و گفت: ای (طایفه) بکر بن وائل، آیا دختران پیامبر را غارت میکنید؟ لا حکم الا لله یا لثارات رسول الله؛ [۲۲] [۲۳] حکمی جز حکم خدا نیست، ای خونخواهان رسول خدا . شوهر آن زن آمد، دست او را گرفت و به جایگاهش برگردانید. گفتنی است کتاب الفتوح ابن اعثم، کهنترین منبع درباره آتش زدن خیمههاست. و تصمیم گرفتند خیمه ها را به آتش بکشند. گویا از دیدن خیامی که تا چند لحظه پیش، محل استقرار امام و یاران و شیرمردان عرصهٔ کربلا بود وحشت داشتند. بنابر گزارش منابع تاریخی و مقاتل پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) و آتش زدن خیام آن حضرت، زنان سوگوار و غارت زده و پابرهنه و گريان را از كنار قتلگاه عبور دادند. هنگامى كه چشم زنان به كشتگان افتاد، شيون كردند وبر صورتشان زدند.[۲۶] [۲۷] [۲۸] . در این میان حضرت زینب (علیهاالسلام) فرياد مى زد: وا مُحَمَّداه! صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ، هذا حُسَینٌ بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ، مُقَطَّعٌ الاَعضاءِ، وا ثُکلاه! وبَناتُکَ سَبایا، الَی اللّه ِ المُشتَکی، والی محمّدٍ المُصطَفی، والی عَلِیٍّ المُرتَضی، والی فاطِمَةَ الزَّهراءِ، والی حَمزَةَ سَیِّدِ الشُّهَداءِ. وا مُحَمَّداه! وهذا حُسَینٌ بِالعَراءِ، تَسفی عَلَیهِ ریحُ الصَّبا، قَتیلُ اولادِ البَغایا، وَاحُزناه! واکَرباه عَلَیکَ یا ابا عَبدِ اللّه ِ! الیَومَ ماتَ جَدّی رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله، یا اصحابَ مُحَمَّدٍ، هؤُلاءِ ذُرِّیَّةُ المُصطَفی یُساقونَ سَوقَ السَّبایا. وا محمّدا! درودهای فرشتگان آسمان، بر تو باد! این، حسین است که آغشته به خون، در صحرا افتاده و قطعه قطعه شده است. وا مصیبتا! دختران تو، اسیر شدهاند. به خدا و به محمّدِ مصطفی و به علیِ مرتضی و به فاطمه زهرا و به حمزه سیّد الشهدا، شِکوه میکنم. وا محمّدا! این، حسین است که در بیابان افتاده. باد صبا بر او میوزد و به دست زنازادگان، کشته شده است. چه غم جانکاهی و چه غصّهای بر تو، ای ابا عبد اللّه! امروز، جدّم پیامبر خدا، از دنیا رفت. ای اصحاب محمّد! اینان، نسل مصطفایند که به اسیری برده میشوند . [۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] . مثیر الاحزان در این باره چنین مینویسد: مَرَرنَ عَلی جَسَدِ الحُسَینِ (علیه السّلام) وهُوَ مُعَفَّرٌ بِدِمائِهِ، مَفقودٌ مِن احِبّائِهِ، فَنَدَبَت عَلَیهِ زَینَبُ علیهاالسلام بِصَوتٍ مُشجٍ، وقَلبٍ مَقروحٍ: یا مُحَمَّداه! صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ، هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ، مُقَطَّعُ الاَعضاءِ، وبَناتُکَ سَبایا، الَی اللّه ِ المُشتَکی، والی عَلِیٍّ المُرتَضی، والی فاطِمَةَ الزَّهراءِ، والی حَمزَةَ سَیِّدِ الشُّهَداءِ، هذا حُسَینٌ بِالعَراءِ تَسفی عَلَیهِ الصَّبا، قَتیلُ اولادِ الاَدعِیاءِ، واحُزناه! واکَرباه! الیَومَ ماتَ جَدّی رَسولُ اللّه ِ، یا اصحابَ مُحَمَّداه، هذا ذُرِّیَّةُ المُصطَفی یُساقونَ سَوقَ السَّبایا، فَاَذابَتِ القُلوبَ القاسِیَةَ، وهَدَّتِ الجِبالَ الرّاسِیَةَ. زنان را، از کنار جنازه حسین علیه السّلام عبور دادند در حالی که در خون، غوطه ور بود ... زینب علیهاالسلام، با ناله ای شکسته و دلی زخمی، کنار جنازه حسین علیهالسّلام صدا زد: وا محمّدا! درود فرشتگانِ آسمان بر تو! این، حسینِ در خون غوطه ور و قطعه قطعه شده است و دخترانت، اسیرند. به خدا و به علی مرتضی و به فاطمه زهرا و به حمزه سیّد الشهدا، شِکوه میکنیم. این، حسین است که در بیابان افتاده و باد صبا بر او میوزد و کشته شده به دست حرام زادگان است. چهاندوه جانکاهی! چه غصّه ای! امروز، جدّم پیامبر خدا صلی اللهعلیه وآله وسلّم در گذشت. ای اصحاب محمّد! اینان، فرزندان مصطفایند که به اسارت برده میشوند. این سخنان زینب (علیهاالسلام) دلهای پُر قساوت آنان را آب کرد و کوههای استوار را به لرزه در آورد. [۳۴] [۳۵] [۳۶] . ناله اُمّ كلثوم اقبَلَ فَرَسُ الحُسَینِ (علیهالسّلام) حَتّی لَطَّخَ عُرفَهُ وناصِیَتَهُ بِدَمِ الحُسَینِ علیه السلام، وجَعَلَ یَرکُضُ ویَصهِلُ، فَسَمِعَت بَناتُ النَّبِیِّ (صلی الله علیه وآله وسلّم) صَهیلَهُ، فَخَرَجنَ فَاِذَا الفَرَسُ بِلا راکِبٍ، فَعَرَفنَ انَّ حُسَینا قَد قُتِلَ، وخَرَجَت اُمُّ کُلثومِ بِنتُ الحُسَینِ (علیهالسّلام) واضِعَةً یَدَها عَلی رَاسِها، تَندُبُ وتَقولُ: وا مُحَمَّداه! هذَا الحُسَینُ بِالعَراءِ، قَد سُلِبَ العِمامَةَ وَالرِّداءَ . از امام صادق علیه السّلام نقل است که: اسب حسین (علیه السّلام) به سمت ایشان رفت تا این که یال و پیشانی اش را به خون حسین (علیه السّلام) خون آلود کرد و پا بر زمین کوبید و شیهه سر داد. دختران پیامبر (صلی اللهعلیه وآله ووسلّم)، شیهه اسب را شنیدند و بیرون آمدند. ناگهان، اسبِ بی سوار را دیدند و فهمیدند که حسین علیهالسّلام کشته شده است. اُمّ کلثوم، دختر حسین (علیه السّلام) بیرون آمد، در حالی که دستش را بر روی سر گذاشته بود و صدا میزد: وا محمّدا! این، حسین است که در بیابان افتاده و عمامه و رَدایش را برده اند[۳۷] [۳۸] [۳۹] [۴۰] [۴۱] [۴۲] . بعد از آنکه دشمنان به دستور شمر بن ذی الجوشن خیمهها را غارت کردند، از خیمهها بیرون آمدند، [۴۰] . و تصمیم گرفتند خیمهها را به آتش بکشند. گویا از دیدن خیامی که تا چند لحظه پیش، محل استقرار امام و یاران و شیرمردان عرصهٔ کربلا بود وحشت داشتند. سید بن طاووس در اینباره میگوید: سپس دشمنان، زنان را از خیمهها بیرون راندند و خیمهها را به آتش کشیدند. در این هنگام، زنان با پاهای برهنه، در حالی که گریه و شیون میکردند (از خیمه ها) بیرون آمدند، [۴۱] [۴۲] . و افراد سپاه دشمن، خیمه ها را به آتش کشیدند و سوزاندند و دود از دودمان نبوت برآوردند.[۴۳] [۴۴] . زمانی که آتش در خیمهها شعله ورشد، دختران سرور پیامبران و نور چشم زهرا سلاماللهعلیها، از خیمهگاه بیرون آمدند و پا به فرار گذاشتند، در حالی که ناله و فریادشان بلند بود و بر پیر و جوان (از شهدا) میگریستند؛ [۴۵] و چنانکه نگاشته شد، امام رضا (علیه السّلام) در روایتی در وصف ماه محرم میفرماید: ماه محرم، ماهی است که در آن، آتش در خیمه های ما فروزان شد (اضرمت النیران فی مضاربنا.[۴۶] [۴۷] [۴۸] . البته چنانکه نگاشته شد، بر اساس گزارش ابومخنف، آتش زدن خیمهها در روز عاشورا، هنگام حمله سپاه دشمن به سپاه امام حسین (علیه السّلام) نیز صورت گرفته است[۴۹] ؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، وقایع دهه دوم محرم
ادامه مطلب را ببينيد
