
ایام فاطمیه 1 - ایام فاطمیه 2 - ایام فاطمیه 3 - ایام فاطمیه 4 - ایام فاطمیه 5 - ایام فاطمیه 6 - ایام فاطمیه 7
شهادت حضرت زهرا سلام اللهعلیها
فاطمیه علیهاسلام قسمت اول - فاطمیه علیهاسلام قسمت دوم - فاطمیه علیهاسلام قسمت سوم - فاطمیه علیهاسلام قسمت چهارم - فاطمیه علیهاسلام قسمت پنجم - فاطمیه علیهاسلام قسمت ششم - فاطمیه علیهاسلام قسمت هفتم - فاطمیه علیهاسلام قسمت هشتم - فاطمیه علیهاسلام قسمت نهم - فاطمیه علیهاسلام قسمت دهم
http://dl.hodanet.tv/filespicturs/fatemiye1.gif
http://dl.hodanet.tv/filespicturs/fatemiye0.gif
http://dl.hodanet.tv/filespicturs/fatemiyah.gif
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها)، دختر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیه وآله وسلّم) و محبوبترین فرد نزد رسول خدا بود. ایشان معصوم سوم و یکی از پنج بانوی قدسی جهان به شمار میرود. مشهورترین لقب آن حضرت «زهرا» است. کنیه ایشان ام ابیها بوده همچنین آن حضرت، دختر معصوم، همسر معصوم و مادر معصوم نیز هست. و سرانجام رحلت پدر بزرگوار، مظلومیت همسر، از دست رفتن حق، روح و جسم فاطمه را سخت آزرد و به شهادت رسید. بنابر وصیت خویش شبانه و به صورت پنهانی دفن گردید. به طوری که محل قبر شریفش نیز نامعلوم است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فاطمیه ، ایام فاطمیه
ادامه مطلب را ببينيد

وبلاگ هدایت با مدیریت حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور
وبلاگ خبری، مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، ادبی، اخلاقی، تاریخی، دفاعی
خبرهای فرهنگی اجتماعی، اقتصادی، دفاعی، و ... را
هر روزه در اختیار دوستان و علاقه مندان قرار میدهد
همچنین
کانال خبری یارخراسانی سروش
https://splus.ir/joingroup/AEI4iDOBhEDAkxJyY3ITlw
پس با ما همراه باشید
ادامه مطلب را ببينيد
اندلسی کردن ایران
اندلس بخشی از شبه جزیره ایبری در جنوب شرقی پرتغال است این منطقه در حاکمیت ۸۰۰ ساله مسلمانان بوده است... و ، تاریخ تخیّلی سقوط آندلس ، شما با شنیدن کلمه «آندلس» به یاد چه چیزی میافتید؟ در این سلسله مقالات از وبلاگ هدایت - حُجَّةُ الاسلام باقری پور | با طلوع و غروب آندلس و اندلسی کردن ایران آشنا میشوید . پس تا پایان مقالات همراه ما باشید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اندلسی کردن ایران
ادامه مطلب را ببينيد

بامدیریت حجّة الاسلام حاج سیدمحمّدباقری پور
فهرست عناوین و موضوعات سایت هدایت
تشکّر واعتذار : این باغ گل که حاصل صدباغبان بود - هرگونه گل که خواسته باشی درآن بود
مطالب ا ین و ب سایت و و بلاگهای فرعی آن حاصل اندیشه وتفکّر و قلم دهها مرجع، عالم، اندیشمند، متفکّر، استاد، پزشک، متخصّص، خطیب، شاعرو...است که ازسایتها ووبلاگهای گوناگون مانندسایت مقام معظّم رهبری،سایتهای مراجع،تبیان،راسخون،حوزه،حدیث نت،ویکی پدیا،ویکی شیعه، ویکی فقه، شهیدآوینی، حدیث نت، دانشنامه اسلامی، بیتوته، ساجد، مرکزاسنادانقلاب اسلامی، مركزتعليمات اسلامي واشنگتن و... بارعایت مقررات شرعی وقانونی استخراج وتنظیم وباعناوین گوناگون که درعناوین وب سایت درسمت راست صفحه مشاهده میشودانتشاریافته است ضمن اینکه لینک مطالب هم بعنوان سندومنبع درج شده است باشد که دوستان ماازآنهااستفاده نموده وماراهم که ران ملخی به پیشگاه سلیمان عرضه نموده ایم با دعای خیرشان یاری فرمایند
اشعار وسروده های باقری-کتاب نوشته های باقری
دامنه هدانت دات تی وی--دامنه هدایت دات اُآرجی
--وبلاگ حضرت محمدصلّی الله علیه وآله--وبلاگ حضرت زهراعلیهاسلام--وبلاگ عمه سادات حضرت زینب علیهاسلام--وبلاگ امام علی علیه السلام--وبلاگ امام حسن مجتبی علیه السلام--وبلاگ حضرت امام حسین علیه السلام--وبلاگ حضرت امام سجادعلیه السلام--وبلاگ حضرت امام باقرعلیه السلام--وبلاگ امام صادق علیه السلام--وبلاگ حضرت امام کاظم علیه السلام--وبلاگ امام رضاعلیه السلام---وبلاگ امام جواد علیه السلام--وبلاگ امام هادی علیه السلام--وبلاگ امام حسن عسکری علیه السلام--وبلاگ حضرت امام زمان عجّل الله تعالي فرجه الشّريف--وبلاگ حضرت اباالفضل العبّاس عليه السلام--وبلاگ حضرت معصومه علیهاسلام--وبلاگ ماه رمضان --رمضان المبارک--وبلاگ شبهای قدر--وبلاگ روزقدس--وبلاگ حج وعمره--وبلاگ انقلاب اسلامی--وبلاگ امام روح الله خمینی--وبلاگ حدیث عترت--وبلاگ دفاع مقدس--وبلاگ دانش آموزانقلابی--وبلاگ هُدانت--وبلاگ امام زاده یحیی--وبلاگ یار خراسانی--وبلاگ اشعار باقری
سیدمحمد باقری پور وکیل پایه یک دادگستری
کانال خبری یارخراسانی سروش با آخرین خبرهای روز
https://splus.ir/joingroup/AEI4iDOBhEDAkxJyY3ITlw
کانال اخبار هدایت ایتا فهرست خبرهای منتشر شده در وبلاگ هدایت
https://eitaa.com/akhbarehedayat
کانال کلام نور ایتا احادیث و روایات مناسبتی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: کـتــاب مـوبــایــل بـاقــری ، اشعار و سروده های باقری ، کتاب نوشته های باقری ، وبـــلاگـــهــای هُـــد ا نـــت
ادامه مطلب را ببينيد
خطر تداوم افت علمی
جایگاه ایران در رتبه بندی جهانی سال های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ تولید علم ۲ پله سقوط کرد. رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان نسبت به تداوم توقف شتاب علمی هشدار دادند. ما آمارها و ابعاد موضوع را بررسی کردیم
افت جایگاه تولید علم ایران در رتبه بندی های بین المللی طی سال های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ و احتمال تداوم آن برای امسال، موجی از نگرانی ها را پدید آورده است؛ رهبر انقلاب نیز در آخرین بیاناتشان (۱۲ آبان) در جمع دانشآموزان و دانشجویان و جمعی از خانوادههای شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، در این زمینه هشدار دادند: «علم باید در کشور پیشرفت کند. چند سال قبل، حرکت و پیشرفت علمی ما خیلی خوب بود اما قدری افت کرده است که مسئولان دانشگاه ها، محققان و دانشجویان نباید بگذارند سرعت علمی کشور افت کند.»
افت ۲ رتبه ای ایران
اما این هشدار رهبر انقلاب معطوف به کدام اتفاق ناگوار در جریان علمی کشور است؟ در پاسخ باید گفت، پایگاه های بین المللی همچون اسکوپوس که در زمینه رتبه بندی تولید علم کشورها فعالیت می کنند، وقتی در سال ۲۰۲۴ وضعیت عملکرد کشورها را در حوزه تولید علم منتشر کردند، خروجی داده ها، آمارهای نگران کننده ای را برای ما رقم زد. ما از نظر تعداد مقالات منتشرشده که با عنوان رتبه «تولید علم» شناخته میشود، در سال ۲۰۲۳، با دو رتبه سقوط به جایگاه هفدهم جهان رسیده بودیم، این در حالی بود که در سال ۲۰۲۲ جایگاه پانزدهم دنیا را در انتشار مقالات علمی داشتیم.
۱۲ سال پیشتاز منطقه بودیم
ایران از سال ۲۰۱۱ تا سال ۲۰۲۲ در بین کشورهای منطقه رتبه اول را داشت ولی در سال ۲۰۲۳ پس از حدود ۱۲ سال پیشتازی در منطقه، ترکیه با پشت سر گذاشتن ایران به رتبه چهاردهم رسید. ترکیه در سال ۲۰۲۲ رتبه هفدهم را داشت. عربستان نیز که رتبه ۱۹ جهان را در سال ۲۰۲۲ داشت، در سال ۲۰۲۳ به رتبه ۱۸ جهان رسید و در بین کشورهای منطقه نیز جایگاه سوم را در اختیار گرفت.
احتمال تداوم افت در ۲۰۲۵
اما این اتفاقات آن جا نگران کننده تر شد که وزیر علوم اخیرا از احتمال تداوم افت جایگاه تولید علم ایران در رتبه بندی های بین المللی خبر داد و اعلام کرد: «اگر روند فعالیت های علمی، امکانات و بودجه به همین منوال ادامه یابد، ما در رتبه بندی سال جدید احتمالا در رتبه ۱۸ قرار خواهیم گرفت.»
چرا؟
بی شک در صدر دلایل افت رتبه ای ایران، کمبودهای بودجه قرار دارد. وزیر علوم در این باره گفت: «هماکنون، سرانه مقاله برای هر استاد کمتر از یک مقاله در سال است؛ درحالیکه بر اساس برنامه، این عدد باید افزایش یابد. همچنین، نبود تجهیزات آزمایشگاهی بهروز یکی از موانع پژوهشهای کاربردی و علمی است.»
سیمایی صراف، با ابراز نگرانی از وضعیت کاهش بودجه وزارت علوم، گفته است: درحالیکه انتظارات، هزینهها و مأموریتهای دانشگاهها افزایشیافته، سهم بودجه آموزش عالی از بودجه عمومی کشور نسبت به ۱۰ سال پیش کاهشیافته است. در سال ۱۳۹۰ بودجه آموزش عالی معادل ۳ میلیارد دلار بود، درحالیکه امروز با وجود افزایش نیازها، این رقم کاهش چشمگیری داشته است.
وزارتخانه بدون بودجه
بررسی در جزئیات ماجرای بودجه ای نهادهای علمی و آموزشی کشور، غصه ای است که حالا نتایج خسران آمیزی همچون کاهش رتبه جهانی را به همراه داشته است. برای نمونه، همان طور که در وزارت آموزش و پرورش ۹۸ درصد بودجه صرف حقوق و هزینه های جاری می شود، وزارت علوم نیز با چنین مشکلی مواجه است. وزیر علوم می گوید: هماکنون حدود ۹۶.۷ درصد از منابع مالی وزارت علوم صرف پرداخت حقوق و دستمزد میشود. یکی از دلایل رضایتبخش نبودن وضعیت فعلی، معیشت نامناسب اعضای هیئتعلمی است؛ استادی که دغدغه اجارهخانه و شهریه فرزندانش را دارد، نمیتواند به تحقیق و مقالهنویسی بپردازد.
تذکر مجلس به وزیر علوم
در عین حال، مجلس پس از هشدار ۱۲ آبان رهبر انقلاب درخصوص افت رتبه علمی کشور، به وزیر علوم تذکر داد. منان رئیسی، نماینده مردم قم در مجلس، در جلسه علنی سه شنبه ۱۳ آبان در نطق خود گفت: «چرا وزارت علوم که مرکز نخبگانی کشور است، برنامه عملیاتی جدی برای کنشگری عملیاتی دانشگاهها در حل مسائل کشور نداشته و دچار روزمرگی شده است؟... جمعی از دوستان خواهش کردند فرصت دهیم. من شش ماه به وزیر علوم فرصت دادم و کاری انجام نشد. میگویند سه ماه فرصت دهید. من چطور اعتماد کنم؟ در این زمینه حضرت آقا هم گلایه کرده اند. شما باید از ابتدای سال دوم برنامه هفتم برنامه محوری و ماموریت محوری دانشگاهها را در دستور کار بگذارید. »
۳ ماه فرصت به وزیر علوم
با این توصیف، مجلس سه ماه به حسین سیمایی صراف به عنوان وزیر علوم فرصت داد تا روندهای رشد علمی کشور را به جایگاه اصلی خود بازگرداند. اما همه می دانیم که رشد و ارتقای علمی در گرو یک اهتمام ملی با اراده تمامی دستگاه های طرح و برنامه، مقننه و اجرایی محقق می شود. باور کنیم که قدرت مدرن تولید ثروت کشورها در جهان امروز، جز با توسعه علم و فناوری محقق نمی شود.
اختلافات در دولت، مانع خدمت به ملت است
درهای بسته؛ پنجرههای باز(یادداشت روز)
اخبار ویژه
گورهای بزرگ در سودان، برای پنهانکردن هزاران جسد!
هشدار آتشنشانی نسبت به جدی گرفتن ایمنی وسایل گرمایشی در فصل سرد سال
برقراری معاملات نفتی با «یوان» گامی برای کاهش نقش دلار در تجارت ایران و چین
پیروزی زُهران ممدانی اولین «نه انتخاباتی» به ترامپ
گزارش افشاگرانه «نیویورک تایمز» از طرح آمریکا برای قتل «مادورو» با حمله نظامی
پزشکیان: آمریکا به دنبال تحمیل زیادهخواهیهای خود نباشد
پیگیری و تکمیل توافقات گذشته ایران و پاکستان در دستور کار سفر هیئت پارلمانی ایران
ایران برای هزاران سال پابرجاست خیال حذف ایران، خام و کودکانه است
9 ماه از بازداشت مبهم احمدرضا بیضایی در ترکیه گذشت
در حال حاضر برنامهای برای مذاکره نداریم
اینگونه شاه به فساد و جنایات رژیمش اعتراف کرد
- استقبال بهار ستان از بودجه عملکردی
- 3 درس الگوی مالزی در بودجهریزی: فناوری تسهیلگر است نه معجزه؛ تحول نیازمند صبر و برنامهریزی تدریجی است و شفافیت درمان بیماری فساد
- سکانداری چپ نو در قلب سرمایهداری
- پولهای خُرد در مسیر تولید
- نمایشگاه «فرّ ایران» ویترین کارآفرینی جوانان
- حفاظت از یک روایت ناتمام باستانی در جیرفت
- جهش دو برابری کشت گلخانهای در هرمزگان
- تلاش برای ایجاد چهارچوب مذاکراتی جدید
- بازخوانی مسیر 40 ساله دیالوگ با اصحاب فرهنگ
- کاپ ۳۰، لحظه سرنوشتساز
- سیاستزدایی از بودجه
- پیام تسلیت رئیسجمهوری در پی درگذشت ملیپوش بااستعداد والیبال
- تمرکز دولت بر فناوریهای پیشرفته و مهارتآموزی است
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
عصر جدید نیویورک با مهاجری مسلمان
اینفوگرافیک | شهردار جدید نیویورک کیست؟

وقتی رای به «ممدانی» نه بزرگ به ترامپ بود
طبق گزارش رسانههای غربی نتایج انتخابات شهرداری در برخی از ایالتهای آمریکا نشان از رویکرد منفی به سیاستهای ترامپ و به نوعی نه...

واکنشها به پیروزی شگفتیآور ممدانی در انتخابات آمریکا
در پی پیروزی غیرمنتظره «زهران ممدانی» در انتخابات شهرداری نیویورک، سیاستمداران آمریکایی به روی کار آمدن این چهره مسلمان که قرار...
انتخاب زهران ممدانی مهاجر ۳۴ ساله ضد ترامپ و نتانیاهو بهعنوان شهردار نیویورک، گویای شکست پوپولیسم، عبور از اسلام هراسی و مخالفت عینی جامعه با حمایت آمریکا از اسرائیل است

در شبی که نیویورک نفس تازهای کشید، زهران ممدانی، جوان ۳۴ ساله، مسلمان و مهاجر، با عبور از سدرقیب و زیر توفان حملات بیامان افرادی چون دونالد ترامپ و ایلان ماسک، به عنوان شهردار بزرگترین شهر آمریکا انتخاب شد. این پیروزی، صرفاً یک جابهجایی قدرت محلی نبود؛ بلکه نشانهای از دگرگونی عمیق در ساختار نمایندگی سیاسی، ضرورت های سبک زندگی شهری و آرزوهای طبقات، قومیتها و حتی مشارکت نسل جدید کلانشهری در آمریکا بود. ممدانی، متولد اوگاندا از والدینی هندیتبار، با وعده «شهری برای همه» وارد رقابت شد؛ او در کارزار انتخاباتیاش وعدههایی چون کنترل اجارهها، حملونقل شهری ارزان، مراقبت عمومی از کودکان و پایان دادن به نفوذ میلیاردرها در سیاست شهری را داد. او پیش از اینهم نه تنها با صراحت از اسرائیل و جنایاتش در غزه انتقاد کرده بود، بلکه در یک مصاحبه به صراحت گفته بود اگر نتانیاهو به نیویورک بیاید، بازداشت خواهد شد. او بعد از انتخاب هم با ادبیات خودش برای ترامپ خط ونشان کشید. خلاصه در شهری که با مهاجران بنا شده و با تنوع فرهنگی بافتارش شکل گرفته، رأیدهندگان از برانکس تا بروکلین، از زنان جوان تا مسلمانان عرب، به ممدانی رأی دادند؛ نه فقط برای تغییر شهردار، بلکه برای بازتعریف معنای قدرت. این انتخاب، نشان داد که نسل Z، اقلیتها،زنان و طبقه کارگر، دیگر تماشاگر نیستند؛ آنها بازی را عوض کردهاند. پرونده پیشرو، این تحول را از چند منظر جامعهشناسی سیاسی، رسانه، جوانان و شهروندی واکاوی میکند. آن چه می خوانید فقط داستان یک شهردار نیست؛ داستان مردمی است که تصمیم گرفتند خودشان را دوباره تعریف کنند.
مردی از نیویورک واقعی
ممدانی بهخاطر تجربه زیستهاش اینروزها صدای آدمهایی است که نیویورک واقعی را تجربه کردند، شهری که با برجهای شیشهای متفاوت است
پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک، نه صرفاً یک اتفاق سیاسی، بلکه نشانهای از دگرگونی عمیق در ساختار شهری، روایتهای رسانهای و ائتلافهای اجتماعی در آمریکای امروز است. زهران ممدانی، ۳۴ ساله، متولد اوگاندا از والدینی هندیتبار و مسلمان، با شخصیتی آرام اما صریح توانست روایتی تازه از سیاست شهری ارائه دهد. او که پیشتر نماینده مجلس ایالتی بود، با کمپینی جسورانه و مردمی، خود را نه به عنوان یک سیاستمدار حرفهای، بلکه به عنوان کسی که میخواهد شهر را برای همه قابلزیست کند، معرفی کرد. کمپین ممدانی بر سه محور اصلی بنا شده بود: عدالت اقتصادی، بازپسگیری شهر از میلیاردرها و بازتعریف قدرت از پایین به بالا. او با شعارهایی چون «مسکن حق است، نه کالا»، «حملونقل رایگان برای همه» و «مراقبت رایگان از کودکان تا پنجسالگی» توانست خواستههای ملموس اقشار فرودست را به زبان سیاسی ترجمه کند. نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی در این پیروزی حیاتی بود. در حالی که رسانههای محافظهکار او را «کمونیست دیوانه» میخواندند، کمپین ممدانی با بهرهگیری هوشمندانه از شبکههای اجتماعی روایتی مردمی از «شهردار آینده» ساخت. ویدئوهای کوتاه، جلسات محلی و گفتوگوهای زنده با رأیدهندگان، او را به چهرهای آشنا و قابلاعتماد برای نسل جوان بدل کرد.
ائتلاف اجتماعی پشت ممدانی، یکی از متنوعترین ائتلافهای سیاسی سالهای اخیر بود: جوانان، مهاجران، زنان، مسلمانان، یهودیان ترقیخواه و مسیحیان عدالتطلب. در شهری که بخش زیادی از جمعیت آن زیر خط فقر زندگی میکنند و اجارهها سر به فلک کشیده، ممدانی توانست صدای کسانی باشد که سالها در حاشیه مانده بودند. او با تأکید بر تجربه زیسته مهاجرت، تبعیض و نابرابری، خود را نماینده «نیویورک واقعی» معرفی کرد؛ نه نیویورک برجهای شیشهای، بلکه نیویورک محلهها، متروها و صفهای طولانی اجاره. در جامعهای که پس از جنگ غزه دچار شکافهای عمیق در حمایت از اسرائیل شده، ممدانی با مواضع صریح ضدجنگ و ضدصهیونیستی، توانست بخشی از یهودیان مخالف صهیونیسم را هم با خود همراه کند. او وعده داد که اگر نتانیاهو به نیویورک بیاید، به دلیل جنایات جنگی بازداشت خواهد شد؛ موضعی که در شهری با دومین جمعیت یهودی جهان، جسورانه و بیسابقه بود. در نهایت، پیروزی ممدانی را باید نشانهای از ظهور سیاستی نوین در آمریکا دانست: سیاستی که از پایین میجوشد، از حاشیهها تغذیه میکند و با زبان عدالت، شهر را از نو مینویسد. این فقط پیروزی یک نفر نبود؛ این پیروزی نسلی بود که دیگر نمیخواهد تماشاچی باشد.
لرزهای فراتر از نیویورک بر کاخ سفید ترامپ
امیرعلی ابوالفتح
در شبی تاریخی، بیش از دو میلیون نیویورکی – بالاترین مشارکت در انتخابات شهرداری از سال ۱۹۶۹ – به پای صندوقهای رأی رفتند تا سرنوشت شهر خود را رقم بزنند. در این انتخابات زهران ممدانی، نماینده ۳۴ ساله مجلس ایالتی کوئینز و سوسیالیست دموکرات، با کسب اکثریت آرا بر رقیبش که به عنوان نامزد مستقل وارد رقابت شده بود، پیروز شد. این پیروزی نه تنها ممدانی را به عنوان جوانترین شهردار نیویورک در بیش از یک قرن تثبیت کرد، بلکه او را به عنوان اولین شهردار مسلمان و جنوب آسیایی شهر معرفی کرد. ممدانی، متولد اوگاندا از والدینی هندی-مسلمان، کمپینی را بر پایه مبارزه با بحران مسکن، افزایش هزینههای زندگی و نابرابریهای اقتصادی بنا کرد. او قول داد «شهری مقرونبهصرفه» بسازد؛ اجارههای کنترلشده، سرمایهگذاری در حملونقل عمومی و اقدامات اقلیمی جسورانه. این پیروزی، در حالی که بخشی از انتخابات پراکنده ۵ نوامبر ۲۰۲۵ بود، بخشی از موج گستردهتری از موفقیتهای دموکراتها به شمار میرود. در ویرجینیا، ابیگل اسپنبرگر، نماینده سابق کنگره و دموکرات میانهرو به عنوان اولین زن فرماندار این ایالت انتخاب شد. در نیوجرسی هم میکِی شرِیل، دیگر نماینده سابق دموکرات، فرمانداری را از آن خود کرد. این موفقیتها در ایالتهایی که ترامپ در ۲۰۲۴ برده بود، نشاندهنده بازگشت دموکراتها به ائتلاف چندنژادی و طبقه کارگر است. در کالیفرنیا، تصویب پیشنهادی برای بازطراحی نقشههای انتخاباتی کنگره، دموکراتها را قادر ساخت تا پنج کرسی جدید دموکراتنشین اضافه کنند. در جورجیا، دو دموکرات برای اولین بار در ۲۰ سال، کرسیهای کمیسیون خدمات عمومی را بردند که بر حقوق رأی و بازطراحی تأثیرگذار است. در سینسیناتی، آفتاب پورِوال، شهردار هندیتبار، با شکست کوری بوئمن (برادر ناتنی جیدی ونس، معاون دونالد ترامپ)، دوباره انتخاب شد. این پیروزیهای هندی-آمریکایی، از ممدانی تا پورِوال و غزاله هاشمی در معاونت فرمانداری ویرجینیا، بر نقش رو به رشد آسیایی تبارها و مسلمانان در سیاست آمریکا تأکید دارد. پیامدهای این شب، فراتر از نیویورک، لرزهای بر کاخ سفید ترامپ ایجاد کرده است. در نتایج این انتخابات میتوان ردپایی از برنامه های ترامپ را مشاهده کرد، برنامههایی مانند مخالفت با سیاستهای مهاجرتی سختگیرانه، تعطیلی دولت بر سر بودجه و افزایش هزینهها؛ آن هم در نخستین سالگرد پیروزی دوباره دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا. نتایج انتخابات چهارم نوامبر امسال، محکی برای انتخابات میاندورهای سال آینده، هم در درون حزب دموکرات و هم در سرتاسر ایالات متحده است؛ اینکه جهتگیری دموکراتها بعد از شکست سهمگین در انتخابات سال گذشته، چه مسیری را طی میکند و آیا ترقیخواهان و چپگرایان در نهایت هدایتگر حزب خواهند شد یا مسیر توسط میانهروها ادامه مییابد. نتیجه این کشمکش جناحی در داخل حزب دموکرات میتواند سپهر سیاست ایالات متحده آمریکا را در انتخابات پیش رو ترسیم کند.
پایان افسانه شکست ناپذیری پوپولیسم
کورش احمدی
پیروزی ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک، یک چالش مستقیم علیه شخص ترامپ و پوپولیسم راستی است که او نمایندگی میکند. ترامپ مستقیما با ممدانی سرشاخ شد، او را «صددرصد یک کمونیست دیوانه» خطاب کرد و از قطع کمکهای فدرال به شهرداری نیویورک در صورت موفقیت او سخن گفت. با اینحال، ممدانی برنده شد. پیروزی ممدانی اثبات کرد که برخلاف تصورات و تبلیغات راست افراطی در آمریکا و بسیاری از دیگر مناطق جهان، پوپولیسم راست شکستناپذیر نیست و طیف لیبرال و سوسیال دموکرات و میانهرو در برابر راستهای افراطی دست بسته نیستند. این پیروزی ضربهای بر این روایت بود که پوپولیسم راست در حال اوج گرفتن است. ویژگی دیگر پیروزی ممدانی این است که او در جریان کمپین از حمایت جریانهای اصلی سیاسی در آمریکا از جمله حزب دموکرات برخوردار نبود و تمرکز او بر بسیج مردم عادی در پایینترین سطوح، جوانان و مخالفت با رهبران سنتی حزب دموکرات و تامین مالی انتخابات از طریق شرکتهای بزرگ بود. پیروزی او نشان داد که چنین امکانی برای چنین کاندیداهایی حتی در شهرهای بزرگ هم وجود دارد و این تحول میتواند روندهای مشابه را در دیگر شهرهای آمریکا تشویق کند. پیروزی ممدانی در نیویورک را باید به همراه پیروزی کاندیداهای حزب دموکرات در انتخابات فرمانداریهای نیوجرسی و ویرجینیا در نظر گرفت. این شکستها میتواند به این معنی باشد که داشتن حمایت ترامپ الزاما امتیازی برای کاندیداها نیست و برعکس میتواند باری بر دوش آنها باشد. این روند اگر ادامه یابد، میتواند موجب تضعیف کنترل آهنین ترامپ بر حزب جمهوریخواه شود.
سنجهای برای ارزیابی سیاستهای ترامپ
صابر گل عنبری
دموکراتها در انتخابات آمریکا پیروزی چشمگیری به دست آوردند و جان تازهای برای انتخابات میان دورهای کنگره در سال آینده گرفتند. اما در این میان، پیروزی زهران ممدانی در انتخابات نیویورک را چه بسا بتوان مهمترین رویداد سیاسی این روزهای آمریکا و جهان پنداشت. معمولا انتخابات کنگره و ریاست جمهوری آمریکا محل اهتمام جهان است؛ اما این بار انتخابات محلی و ایالتی هم توجهی ویژه را جلب کرد. دو عامل در این امر سهیم بود: نخست ظهور پدیدهای به نام زهران ممدانی و نامزدی او برای شهرداری نیویورک که ترامپ علیه او شمشیر از رو بست. دوم اینکه به عنوان نخستین انتخابات پس از بازگشت ترامپ به قدرت در سایه سیاستهای جنجالیاش سنجهای برای ارزیابی میزان مقبولیت این سیاستهای حساس تلقی میشد. انتخاب ممدانی واجد دلالتهای ژرف زمانی و مکانی چندوجهی است. اهمیت این انتخاب از جایگاه شهر نیویورک نشئت میگیرد که بزرگترین شهر آمریکا و به «پایتخت جهان» معروف است و سیاست بینالملل، اقتصاد و تجارت جهانی در آن به هم پیوند میخورند و شکل میگیرند. نیویورک نه فقط نقطه تلاقی پول و قدرت و نفوذ در آمریکاست، بلکه نمادی از دنیای پهناور کنونی با تنوع فرهنگی و نژادی هم هست و وجود مقر سازمان ملل در آن پژواکی از این واقعیت است. در وهله نخست، انتخاب نخستین شهردار مسلمان این کلانشهر ظرفیت انعطاف و پویایی سیستم آمریکا را نشان میدهد؛ جایی که مهاجرِ مسلمانی میتواند قد علم کند، شهردار بزرگترین شهر کشور شود و رئیسجمهورِ مهاجرستیز را به چالش بکشد. از دیگر سو، اقشار ضعیف و به حاشیه رانده شده در محلاتی چون برانکس، بروکلین و کوئینز در پس برجهای شیشهای ثروت و اقتصاد آمریکا با غلبه بر کارتلهای قدرت و شبکههای نفوذ، گزینه مطلوب خود را به امید بهبود وضعیت به ریاست شهر رساندند. وعدههای ممدانی از جمله اصلاح اجارهها، گسترش حملونقل رایگان، ایجاد فروشگاههای شهری برای عرضه کالاها به قیمت عمدهفروشی و مراقبت رایگان از کودکان تا پنجسالگی از عوامل مهم اعتماد مردم به او بودند. شهردار شدن ممدانیِ مسلمان دو دهه پس از حادثه یازده سپتامبر، عبور جامعه آمریکا از برساختههای ذهنی پس از آن واقعه را هم نشان میدهد؛ همانطور که میتوان گفت این انتخاب واکنشی عمومی به مهاجرستیزی ترامپ هم بود. پیروزی زهران ممدانی همچنین منعکس کننده تغییری قابل توجه در نگاه آمریکا و جهان غرب نسبت به اسرائیل است که در دو سال اخیر پس از جنگ و نسلکشی در غزه رخ داده است. نیویورک بعد از تلآویو دومین منطقه پرجمعیت یهودیان جهان با حدود دو میلیون نفر است. هر چند بسیاری از آنان یا از پیش مخالف سیاستهای اسرائیل بودند یا در جنگ غزه تغییر نگرش دادند، اما حضور کمپانیها و میلیاردرهای یهودی همواره نیویورک را به مرکز لابیگری برای اسرائیل، تضمین تداوم حمایت همه جانبه از آن و پیروزی حامیانش در کنگره در ایالتهای آمریکا بدل کرده بود. برای همین پیروزی ممدانی به عنوان مخالف جدی اسرائیل که وعده بازداشت نتانیاهو در نیویورک در صورت سفر به آن را داد، نه تنها بیانگر فروکاست نقش لابیهای یهودی بلکه محصول تغییر نگاه آمریکا به اسرائیل به ویژه در میان قشر جوان است که نظرسنجیهای اخیر گویای پیشی گرفتن حمایت از فلسطین در مقابل کاهش حمایت از اسرائیل است. البته جنگ غزه شکاف فکری و سیاسی در جامعه یهودی در نیویورک را هم تعمیق کرد؛ یهودیان ترقیخواه به ممدانی رای دادند و میلیاردرها و لابیهای پرنفوذ از رقیبش حمایت کردند. از دیگر عوامل برآمدن ممدانی واکنش به سیاست ترامپ در قبال جنگ غزه بود؛ او با وعده پایان دادن به جنگ، آرای جامعه مسلمان و عرب را جذب کرد، اما پس از بازگشت به قدرت دست نتانیاهو را برای نسلکشی در غزه بازگذاشت و همین احساس خیانت را نزد این اقلیت برانگیخت و انگیزه مشارکت آنان در انتخابات نیویورک را تقویت کرد. خلاصه تغییری که از نیویورک کلید خورده است، به احتمال زیاد در انتخابات سال بعد کنگره آمریکا و در بخشهایی از اروپا نیز به اشکال مختلف خود را نشان دهد. هرچند راست افراطی فعلا سوار بر اسب سیاست بینالملل است و تا پیاده شدن آن از قدرت، دنیا و منطقه خاورمیانه سالهای دشواری پیشرو دارد.
«زهران ممدانی» شهردار نیویورک شد / 34 ساله، مهاجر، شیعه، آهنگساز و ...
۲ روز پیش · زهران ممدانی 34 ساله به عنوان شهردار جدید نیویورک انتخاب شد. به گزارش عصرایران، زهران ممدانی کاندیدای دموکرات ها توانست در انتخابات شهرداری ...
زهران ممدانی شهردار نیویورک شد - خبرگزاری تسنیم
۲ روز پیش · زهران ممدانی، در انتخابات شهرداری نیویورک توانست حداکثر آرا را کسب کرده و به عنوان اولین شهردار مسلمان (شیعه) این شهر انتخاب شود.
عصر جدید نیویورک با مهاجری مسلمان - روزنامه خراسان
۱ روز پیش · زهران ممدانی، ۳۴ ساله، متولد اوگاندا از والدینی هندیتبار و مسلمان، با شخصیتی آرام اما صریح توانست روایتی تازه از سیاست شهری ارائه دهد. او که ...
زهران ممدانی با وعده های رنگارنگ پیروز شد؟ | پایتخت مالی جهان، چپ شد
۸ ساعت پیش · اقتصادنیوز: زهران ممدانی، نامزد چپگرای حزب دموکرات، با کسب ۵۰.۴ درصد آرا در رقابتیترین انتخابات شهرداری نیویورک طی یک دهه اخیر، به عنوان ...
واکنش رسانه های داخلی به انتخاب «زهران ممدانی - شفقنا
۲۱ ساعت پیش · به گزارش شفقنا، زهران ممدانی، سیاستمدار ۳۴ ساله و عضو سوسیال دموکراتها، با پیروزی در انتخابات شهرداری نیویورک، به اولین شهردار مسلمان و جنوب ...
"زهران ممدانی" شهردار نیویورک شد / 34 ساله، مهاجر، شیعه - Asriran
۲ روز پیش · از اوگاندا به شهرداری نیویورک. ممدانی متولد شهر "کامپالا" پایتخت کشور آفریقایی اوگاندا از پدر و مادر "اوگاندایی" است. پدرش "محمود ممدانی ...
انتقام نیویورکیها از دونالد ترامپ | زهران ممدانی «مسلمانِ مهاجر - اقتصادنیوز
۲ روز پیش · اقتصادنیوز: در آمریکا، معمولا انتخاباتی که خارج از چرخه ریاستجمهوری برگزار میشود، سطح مشارکت را به سود حزب مخالف دولت افزایش میدهد.
ممدانی؛ نخستین شهردار مسلمان نیویورک که تاریخ ساز شد - ایرنا
۲ روز پیش · نیویورک- ایرنا- «زُهران مَمدانی» در رقابتی نفسگیر پیروز انتخابات شهرداری نیویورک و تاریخساز شد؛ او نخستین مسلمان و نماینده نسل مهاجران جنوب ...
ممدانی؛ نخستین شهردار مسلمان نیویورک که تاریخ ساز شد - ایرنا
۲ روز پیش · نیویورک- ایرنا- «زُهران مَمدانی» در رقابتی نفسگیر پیروز انتخابات شهرداری نیویورک و تاریخساز شد؛ او نخستین مسلمان و نماینده نسل مهاجران جنوب ...
زهران ممدانی، اولین شهردار مسلمان نیویورک شد - خبرگزاری صدا و سیما
۲ روز پیش · زهران ممدانی سیاستمدار ۳۴ ساله مسلمان و نامزد سوسیالیست دموکرات، پیروز انتخابات شهرداری نیویورک شد.
زهران ممدانی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
۳ ساعت پیش · زُهْران قوام ممدانی (انگلیسی: Zohran Kwame Mamdani ؛ زادهٔ ۱۸ اکتبر ۱۹۹۱)، سیاستمدار آمریکایی است و شهردار منتخب نیویورک سیتی است.
بیوگرافی زهران ممدانی؛ از اوگاندا و آهنگ رپ تا راهپیمایی همجنسگرایان و ...
۲ روز پیش · ممدانی در کامپالا اوگاندا، از پدری با تحصیلات دانشگاهی به نام محمود ممدانی و مادری فیلمساز به نام میرا نایر متولد شد.
گزارش فرانس 24 : پیشتازی زهران ممدانی چپگرا در انتخابات نیویورک
۴ روز پیش · در آستانه انتخابات حساس شهرداری نیویورک، زهران ممدانی، نامزد مسلمان و نماینده چپگرای دموکرات، در آخرین نظرسنجی با ۴۳ درصد آراء از اندرو ...
ممدانی در تالار شهر - روزنامه شرق
۲ روز پیش · زهران ممدانی، سوسیالیست دموکرات و نماینده ۳۴ ساله کویینز، شهردار نیویورک شد؛ پیروزیای که نظم چند دههای قدرت در شهر را برهم زد و نخستین ...
«زهران ممدانی» نخستین شهردارِ مسلمانِ بزرگترین شهر آمریکا شد
۲ روز پیش · زهران ممدانی کاندیدای دموکرات ها توانست در انتخابات شهرداری نیویورک، کاندیداهای مستقل (أندرو کومو شهردار سابق) و جمهوری خواه (کورتیس سلیوا) را ...
ممدانی چگونه هم ترامپ و هم ساختار مستقر حزب دموکرات را شکست داد ...
۲۰ ساعت پیش · انتخاب ممدانی به شهرداری نیویورک، هم یک پیام برای حزب دموکرات برای تغییر و تحول به سمت قشر کارگر و ضعیف جامعه بود و هم نشانهای از ...
سکانداری چپ نو در قلب سرمایهداری - ایران آنلاین
۱ روز پیش · پیروزی زهران ممدانی در انتخابات نیویورک یک شگفتی تمام عیار در صحنه سیاسی ایالات متحده است، اتفاقی که البته تغییرات آشکاری را در لایههای ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
راز اشغال ۸۰ ساعته و پیروزی ۱۲ روزه

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و سیوهفتمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید مجتبی بهرامی خلیلآبادی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و سیوهفت
سرمقاله
راز اشغال ۸۰ ساعته و پیروزی ۱۲ روزه
هشتاد ساعت. فقط همین. کمتر از چهار شبانهروز طول کشید تا ایرانِ پهلوی سقوط کند. نه آنکه کشور کوچکی بود یا ارتش نداشت یا با نظامیگری آشنا نبود؛ اتفاقاً در بوق و کرنا کرده بودند که ارتش نوین ساختهایم، قشون متّحدالشکل داریم، سربازمان یونیفرم دارد و خودش هم از ۱۲سالگی در ارتش پادویی کرده بود. اما وقتی باید برای ایران میایستاد، نه اراده بود، نه ایمان، نه جرأت.
انگلیس و شوروی از شمال و جنوب ریختند و رضاخان، با اولین اولتیماتوم کشور را دو دستی تقدیم کرد و رفت. یک برگ سیاه در تاریخ معاصر ایران؛ در آن شرایط نه ماندنش خبر خوبی برای مردم بود و نه سقوط کشور به دست اجنبی. اما فقط چند دهه بعد، ماجرای مشابهی رخ داد با نتیجهای دقیقاً برعکس.
مقابل ایران دو قدرت اتمی و تمام تکنولوژی نظامی و اطلاعاتی و الکترونیکی غرب بودند و با این حال، در اهدافشان شکست خوردند. چرا؟ چون اینبار ایران «قدرت» واقعی داشت، نه فقط در ظاهر بلکه در میدان.
ما در تاریخمان، از این روزها زیاد داشتهایم. گاهی ایستادهایم، گاهی فرو ریختهایم. هر دو را باید به یاد آورد؛ هم روزهای شیرین را و هم روزهای تلخ را. نه فقط برای حسرت یا افتخار، بلکه برای درس گرفتن. باید یادمان باشد که وقتی قدرت از درون بجوشد، وقتی مردم در صحنه باشند، وقتی فرمان کشور دست خودمان باشد، نتیجه فرق میکند.
در همین جنگ دوازده روزه، همهچیز روی میز بود. فشار دیپلماتیک، حمله سایبری، عملیات پهپادی، عملیات روانی و تبلیغاتی. فکر کردند با این ابزار میشود اراده ملت ایران را خُرد کرد اما برعکس شد. فراموش کرده بودند که ایران، مثل کشورهای منطقه نیست؛ نه وابسته و غیرمردمی است، نه ضعیف و واداده. اینجا پشت حکومت، ملتی است که در سختترین دورانهای جنگ تحمیلی و جنگ اقتصادی ایستاده، هزینه داده، و عقب نرفته است.
و شاید همین ایستادگی و تابآوری است که حالا آنها را گیج کرده. نه فقط تحلیلگران غربی که حتی سران کشورهای مستکبر هم دارند اعتراف میکنند که پروژه تغییر رژیم، بیثمر و شکستخورده است. ایران را نمیشود با تهدید عقب راند. یک مقام نظامی بازنشسته آمریکایی نزدیک به دولت آمریکا اخیر گفته که «ایران هم هر هفته قدرتمندتر و مستحکمتر میشود... تنها چیزی که ما به آن احترام میگذاریم، استفاده از زور است و ایالات متحده تنها زبان زور را میفهمد.» این زبانی است که نه ترجمه نیاز دارد، نه واسطه: زبان قدرت.
درسِ تلخ اشغال ایران در جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۰ این بود: حکومت بدون مشروعیت و مردم سقوط میکنند، حتی اگر یونیفرم و تانک داشته باشند. و درسِ مقاومت ۱۴۰۴ هم این بود: ملّتی که برای حق میجنگد و برای کشورش تصمیم میگیرد شکست نمیخورد حتی اگر دو قدرت اتمی روبرویش باشد.
هم دفاع مقدّس هشتساله و هم دفاع مقدّس دوازده روزه یک اصل را برای ملّت ایران ثابت کرد و آن اصل، این است که صیانت کشور و بازدارندگی کشور از دستاندازی دشمن با مقاومت و اتکا به خود و قویشدن به دست میآید نه با امید و اتّکا به بیگانه.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
آمریکا؛ وارث استعمار، بانی کودتا

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و سیوششمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید کامران قلعهوند تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و سیوشش
سرمقاله
آمریکا؛ وارث استعمار، بانی کودتا
پس از جنگ جهانی دوم، دنیا شاهد جابهجایی شتابناک قدرت بود؛ اروپا از ویرانی بیرون میآمد ولی دیگر توان پیشتازی نظامی و سیاسی پیشین را نداشت. در این خلأ، ایالات متحده آرامآرام جای اروپا را گرفت و با ابزارهای اقتصادی و نظامی نفوذش را در سطح بینالمللی گسترش داد. ایران در دوره پهلوی اول و دوم یکی از میدانهای اصلی این نفوذ شد؛ رابطهای که بیش از شراکت بر پایه وابستگی و تأمین منافع صنایع نظامی آمریکا شکل گرفت.
قراردادهای تسلیحاتی و خریدهای کلان که در زمان محمدرضا شاه انجام شد، ایران را عملاً به انبار تجهیزات و بازار دائم کارخانجات اسلحهسازی آمریکا تبدیل کرد. این معادله سودآور برای تولیدکنندگان خارجی، نیاز کشور به تصمیمگیری مستقل درباره امنیت و سیاست دفاعی را تحتالشعاع قرار داد. هنگامی که انقلاب رخ داد، همین چرخه وابستگی و مصرف در هم شکست و آمریکا با مواجههای سیاسی و اطلاعاتی پاسخ داد؛ از تلاش برای ائتلافسازی با اپوزیسیون تا نفوذ در میان عناصر ناراضی ارتش و حمایت از شخصیتهایی که توان مقابله با جریان انقلابی را داشتند.
اسناد منتشرشده لانه جاسوسی تصویر دیگری از نقش سفارت آمریکا ارائه میدهد: نهادی که فراتر از جمعآوری اطلاعات، محل طراحی و هماهنگی عملّیات فشار و براندازی شده بود. از ارتباطگیری با گروههایی که پیشتر با رژیم پهلوی مراوده داشتند تا برقراری تماس با چهرههای محلی که میتوانستند ظرفیت مخالفت داخلی ایجاد کنند، خطوط عملّیات گوناگون دیده میشود. همین اقدامات باعث شد فضای بیاعتمادی عمومی نسبت به ورود شاه به آمریکا و احتمال بازگشت او دوچندان شود؛ خاطرات کودتای ۱۳۳۲ و تداوم مداخله خارجی، در اذهان مردم زنده شد.
تظاهرات و خیزش دانشجویی در آستانه تسخیر سفارت را باید در بستر این سابقه خواند: پاسخ یک جامعه به تجربه طولانی از مداخله و تلاش برای بازپسگیری استقلال سیاسی. انقلاب ایران نه صرفاً تغییر یک رژیم، که قطع رابطهی تنگاتنگی بود که منافع ملّی را قربانی منافع خارجی میکرد. در نتیجه، واکنشهایی مانند جلوگیری از لغو برخی قراردادها و ممانعت از خروج کامل تجهیزات، تلاشی بود برای حفظ حداقلی از توان دفاعی در شرایط نامطمئن.
امروز که روایتهای تازه از نقش بازیگران بینالمللی مطرح میشود، باید پرسید آیا آموزههای تاریخ آموخته شدهاند؟ آیا میتوان توسعه و همکاری بینالمللی را بدون قربانی شدن استقلال ملّی و تبدیل اقتصاد به بازار مصرف تسلیحات خارجی پی گرفت؟ پاسخ به این پرسشها نیازمند سیاستورزی هوشمند، شفافیت در قراردادها و تقویت ساخت داخل است؛ راهی که هم امنیت ملّی را تضمین کند و هم از تکرار تجربه وابستگی تاریخی جلوگیری کند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
«معماری راهبردی ارتباط ایران و آمریکا»؛ واکنشهای جهانی به سخنرانی ۱۲ آبان رهبر انقلاب

بیانات رهبر معظم انقلاب در روز ۱۲ آبانماه در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان سراسر کشور، درباره شروط همکاری با آمریکا، موجی از واکنشها در رسانههای جهان برانگیخت؛ روایتها از «تأکید چین و ترکیه بر حق حاکمیت ایران» تا «واکنش دوگانه رسانههای عربی میان تحسین و تردید» و از «امنیتمحوری صهیونیستها» تا «مدیریت روایت در رسانههای غربی» گسترده بود. گزارش بخش بینالملل رسانه KHAMENEI.IR از این بازتابها را در ادامه بخوانید.
سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار دانش آموزان و دانشجویان در آستانه سالگرد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، بازتاب گستردهای در رسانههای بینالمللی داشت. این سخنان در شرایط حساس کنونی، پاسخی شفاف به گمانهزنیهای غربی درباره احتمال «بازگشت به میز مذاکره» بود. در حالی که برخی تحلیلگران و رسانهها امیدوار بودند دوران دوم ترامپ بتواند دروازه گفتوگوی واشنگتن-تهران را بازکند، رهبر انقلاب با صراحت تمام اعلام کردند: اختلاف جمهوری اسلامی و آمریکا، اختلافی ذاتی و تقابل منافع دو جریان آمریکا و جمهوری اسلامی است و تنها در صورتی که آمریکا پشتیبانی خود را از رژیم ملعون صهیونیستی بهطور کامل قطع و پایگاههای نظامی خود را از منطقه جمعآوری کند و در امور آن نیز دخالت نکند، درخواست آمریکاییها برای همکاری با ایران نه در آینده نزدیک بلکه برای بعدها، قابل بررسی خواهد بود.
بنابراین، بیانات رهبر انقلاب علاوه بر ترسیم خطوط قرمز جمهوری اسلامی که به آنها اشاره شد، بر چند محور اساسی تأکید داشت: ماهیت بنیادین اختلاف با واشنگتن، محکومیت شراکت آمریکا در جنایات غزه و هشدار درباره نقش آمریکا در ایجاد ناامنی در منطقه. همچنین ایشان با اشاره به تسخیر سفارت آمریکا، این رویداد را نقطه عطف استقلالیابی ملت ایران و رهایی از سلطه خارجی توصیف کردند.
الگوهای متنوع پوشش رسانهای جهانی
۱. رویکرد رسانههای غربی؛ تأکید بر بنبست دیپلماتیک و واقعگرایی سخت
خبرگزاری رویترز (Reuters) با تیتر «رهبر ایران: تا زمانی که آمریکا از اسرائیل حمایت میکند، همکاری با آن ممکن نیست»، به پوشش مشروح بیانات پرداخت و آن را در چارچوب ادامه رویارویی ایدئولوژیک میان تهران و واشنگتن تحلیل کرد.
رویترز نوشت که شرط ایران برای قطع حمایت آمریکا از اسرائیل، نهتنها جنبه نمادین دارد بلکه بیانگر عمق بیاعتمادی تهران به نیّت واقعی واشنگتن است. در گزارش این رسانه، به زمینه تاریخی این موضع نیز اشاره شد و آمده است که ریشه چنین ادبیاتی به انقلاب ۱۹۷۹ (۱۳۵۷ خورشیدی) و تجربه دشمنی متقابل دو کشور بازمیگردد.
این رسانه انگلیسی نوشت که در دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، سیاست «فشار حدأکثری» عملاً احیا شده و همین امر چشمانداز هرگونه تعامل جدید با ایران را در وضعیت انسداد کامل دیپلماتیک قرار داده است. این رسانه در پایان گزارش خود مدعی شد که مواضع اخیر تهران میتواند شکاف میان محورهای منطقهای را تعمیق کند و بیثباتی منطقهای را افزایش دهد.

نشریه نیوزویک (Newsweek) در گزارشی با تیتر «رهبر عالی ایران به ترامپ اولتیماتوم داد»، چارچوبی تقابلیتر اتخاذ و بیانات را بهعنوان «اولتیماتوم سیاسی» به واشنگتن تفسیر کرد. نیوزویک با برجستهسازی واژه «اولتیماتوم»، روایتی بر پایه تهدید و بازدارندگی ارائه داد تا بر تضاد میان دو طرف تأکید کند. این رسانه آمریکایی نوشت که تهران با چنین مواضعی میکوشد پیام روشنی به آمریکا ارسال کند که تا زمانی که از اسرائیل حمایت میکند، دروازهی گفتوگو بسته است.

پایگاه المانیتور (Al-Monitor) با تیتر «(آیتالله) خامنهای: همکاری با آمریکا منتفی است مگر آنکه تغییر اساسی در سیاستهایش ایجاد شود»، زاویهای تحلیلیتر برگزید. این رسانه بر تمایز میان تاکتیک و استراتژی در سیاست خارجی ایران تمرکز کرد و نوشت که سخنان رهبر انقلاب، حاوی پیامی روشن برای غرب است: ایران آماده مذاکره دربارهی سیاستهاست، نه اصول.
این پایگاه خبری آمریکایی، بیانات رهبر انقلاب اسلامی را نشانه تداوم «دیپلماسی مشروط» در برابر غرب دانست و تحلیل کرد که تهران با تعیین خطوط قرمز جدید، میکوشد موازنه قدرت را در مذاکرات آینده بازتعریف کند.

در مجموع، رسانههای غربی با وجود تفاوت در لحن و زاویه نگاه، در یک نکته اشتراک دارند: تفسیر سخنان رهبر ایران بهعنوان نشانه انسداد در مسیر دیپلماسی مستقیم با آمریکا. با این حال، میان نهادهای تحلیلی مانند المانیتور و رسانههای خبری سریعالانتشار نظیر رویترز یا نیوزویک، تفاوت قابلتوجهی وجود دارد؛ اولی موضع ایران را بخشی از منطق استراتژیک قدرت و پاسخی به تاریخ دخالتهای غرب میبیند، در حالی که دومی آن را تهدیدی برای نظم آمریکامحور و منافع متحدان واشنگتن در منطقه تفسیر میکند.
۲. خط خبری رسانههای عربی: میان محور مقاومت و محافظهکاری
شبکه الجزیره قطر با تیتر مفصلی در عربی با مضمون «(آیتالله) خامنهای: همکاری با آمریکا مشروط به قطع روابطش با اسرائیل است»، یکی از نخستین رسانههایی بود که به شکل برجسته به بیانات رهبر انقلاب پرداخت. تمرکز این رسانه، طبق روال معمول آن در پوشش مسائل ایران، بر پیوند این مواضع با پرونده فلسطین و تحولات غزه بود. این شبکه همچنین تحلیل کرد که شرطگذاری ایران برای مذاکره با واشنگتن میتواند بر فضای گفتوگوهای عادیسازی روابط برخی دولتهای عربی با رژیم اسرائیل سایه بیافکند و شکاف جدیدی میان پایتختهای عربی ایجاد کند. این گزارش الجزیره در رسانههای مختلف عربیزبان از جمله العربی جدید نیز بازتاب یافت.

العربیه، رسانه وابسته به عربستان نیز در گزارشی با عنوان «رهبر ایران: همکاری با آمریکا مشروط به قطع روابطش با اسرائیل است»، بر بُعد دیپلماتیک و عملیاتی سخنان تمرکز کرد. این رسانه با نگاهی انتقادیتر، شرط ایران را از منظر واقعگرایی سیاسی تحلیل کرد و آن را «غیرقابل تحقق» دانست.
در تحلیل ادعایی العربیه، شرطگذاری تهران بیشتر جنبه نمادین و داخلی دارد تا راهبردی زیرا «ایران میداند چنین تغییری از سوی آمریکا در دوران احتمالی بازگشت ترامپ ممکن نیست». این شبکه همچنین به گفتمان داخلی ایران پرداخت و به اختلاف نظر میان جریانهای سیاسی درباره نحوه تعامل با غرب اشاره کرد. از نگاه العربیه، این سخنان میتواند نشانهای از تقویت مواضع محافظهکاران در سیاست خارجی باشد.

شبکه الحدث امارات، با تیتر «ایران سالگرد تسخیر سفارت آمریکا را با راهپیماییها و سخنرانیهای رسمی گرامی میدارد»، تمرکز را از بُعد سیاسی به بُعد نمادین و اجتماعی انتقال داد. این رسانه در روایت خود، راهپیمایی سالگرد تسخیر سفارت آمریکا را در کنار بیانات رهبر انقلاب نشانه استمرار «گفتمان ضدآمریکایی در فرهنگ سیاسی ایران» دانست. در تحلیل الحدث، این مراسم صرفاً یک رویداد تاریخی نیست بلکه بخشی از بازتولید هویت انقلابی ایران است که با فضای سیاسی کنونی منطقه و تشدید تقابل با واشنگتن پیوند خورده است.

سیانان عربی با تیتر «در سالگرد تسخیر سفارت آمریکا… (آیتالله) خامنهای: اختلاف ما با آمریکا بنیادین است و سه شرط دارد»، بر ماهیت ساختاری تنش میان دو کشور تأکید کرد. این رسانه در تحلیل خود نوشت که تهران نهتنها به دنبال مذاکره برای کاهش اختلاف نیست، بلکه هدفش تغییر ریشهای در سیاستهای واشنگتن در خاورمیانه است.
از نگاه سیانان، این موضع بیانگر بازگشت ایران به سیاست خارجی مبتنی بر استقلال راهبردی است؛ رویکردی که میتواند گفتوگوهای احتمالی میان تهران و واشنگتن را در آینده دشوارتر کند.

در مجموع، رسانههای عربی بیانات رهبر انقلاب را در دو چارچوب تفسیری متفاوت تحلیل کردند:
الف. رسانههای نزدیک به قطر و محور مقاومت (مانند الجزیره و العربی الجدید) تأکید کردند که مواضع تهران استمرار راهبرد «حمایت از مقاومت» و مقابله با رژیم اسرائیل است.
ب. رسانههای وابسته به عربستان و امارات (مانند العربیه و الحدث) با رویکرد محافظهکارانه و محتاطانه، این سخنان را نشانه «بن بست دیپلماتیک» و «تشدید انزوا» دانستند.
۳. رویکرد رسانههای صهیونیستی: امنیتمحوری و تهدیدگرایی
روزنامه تایمز آو اسرائیل (Times of Israel) با تیتر «(آیتالله)خامنهای: همکاری با آمریکا تا زمانی که از اسرائیل حمایت میکند، غیرممکن است»، بیانات را در چارچوب تهدید امنیتی برای اسرائیل تفسیر کرد. این رسانه صهیونیستی بیشترین تمرکز را بر جمله «تا زمانی که آمریکا از اسرائیل حمایت میکند» داشت و آن را به عنوان «تلاش برای جدا کردن واشنگتن از تلآویو» توصیف کرد.

تایمز آو اسرائیل در تحلیل خود ادعا کرد که این بیانات در حالی مطرح میشود که اسرائیل در حال آماده شدن برای حمله احتمالی ایران است. این رسانه همچنین به اظهارات مقامات امنیتی صهیونیستی اشاره کرد که هشدار دادهاند ایران ممکن است در واکنش به حملات اخیر، اقدامات تلافیجویانه انجام دهد.
این رسانه صهیونیستی همچنین بر اشاره رهبر معظم انقلاب به پایگاههای آمریکایی در منطقه تأکید کرد و نوشت که این میتواند اشارهای به احتمال هدف قرار گرفتن این پایگاهها باشد. این قاببندی نشاندهنده رویکرد امنیتمحور رسانههای صهیونیستی است که هر بیانیه ایرانی را در چارچوب تهدید تحلیل میکنند.
روزنامه «جروزالم پست» نیز با رویکردی امنیتمحور، سخنان رهبر معظم انقلاب ایران را در چارچوب تداوم تهدید ایدئولوژیک جمهوری اسلامی علیه اسرائیل و متحدان غربی تفسیر کرد. در گزارش آن ادعا شده که توصیف «اختلاف با آمریکا بهعنوان اختلاف ذاتی» بیانگر نفی هرگونه تغییر راهبردی در رفتار تهران است. از نگاه این رسانه، اظهارات اخیر در امتداد گفتمان ثابت رهبران ایران از زمان انقلاب تا امروز قرار دارد و هدف آن حفظ مشروعیت محور مقاومت و نمایش استقلال از غرب است.
این روزنامه منتشر شده در سرزمینهای اشغالی، پیوند میان این مواضع و مذاکرات هستهای را برجسته کرده و نوشته است که چنین مواضعی احتمال بازگشت ایران به میز گفتوگو با واشنگتن را کاهش میدهد. این رسانه نتیجه گرفته که شرطگذاری تهران مبنی بر قطع حمایت آمریکا از اسرائیل، عملاً بهمنزله انسداد کامل مسیر دیپلماسی مستقیم است و در فضای کنونی میتواند به تشدید تنش در پروندههای موشکی و منطقهای منجر شود.

۴. خط خبری رسانههای کردی، ترکی و آسیایی: تأکید بر استقلال و چندجانبهگرایی
خبرگزاری شینهوا با درج عنوان «(آیتالله)خامنهای: اختلاف ایران با آمریکا بنیادی است، نه تاکتیکی»، بر ماهیت بنیادین اختلافات تأکید کرد. این رسانه چینی در تحلیل خود نوشت که تفکیک میان «بنیادین» و «تاکتیکی» بودن اختلاف، اهمیت استراتژیک دارد و نشان میدهد که ایران به دنبال تغییرات سطحی در رفتار آمریکا نیست.
این رسانه چینی همچنین بر زمینه تاریخی تسخیر سفارت آمریکا تأکید کرد و نوشت که این رویداد نقطه عطفی در روابط دو کشور بود که همچنان بر سیاستهای امروز سایه افکنده است.

شبکهی اندیتیوی (NDTV) هند با تیتر «(آیتالله)خامنهای: آمریکا برای هرگونه همکاری با ایران باید از حمایت اسرائیل دست بکشد» رویکردی متعادل و منطقی در پوشش خبر اتخاذ کرد. این رسانه بر حق حاکمیت و استقلال تصمیمگیری ایران تأکید کرد و نوشت که این موضع، تلاشی برای دفاع از استقلال سیاسی در برابر فشارهای خارجی است. اندیتیوی در گزارش خود پرسید: «آیا کشوری حق دارد سیاست خارجی کشور دیگری را دیکته کند؟»

شبکه «تی آر تی» ترکیه با تیتر «(آیتالله)خامنهای: ایران تنها در صورتی با آمریکا همکاری خواهد کرد که از اسرائیل دست بکشد» رویکردی متوازن و تحلیلی در پوشش بیانات اتخاذ کرد. این رسانه بدون جانبداری سیاسی، بر دو نکته اصلی تأکید داشت: نخست، بیان موضع ایران بهعنوان تجلی حق حاکمیت ملی و استقلال سیاسی در تصمیمگیری نسبت به قدرتهای جهانی و دوم، نمایش پیچیدگی روابط ایران و آمریکا در سایه بحرانهای منطقهای.
تی آر تی نوشت که شرطگذاری تهران بازتاب نگاه بخشی از جهان اسلام است که حمایت بیقید و شرط واشنگتن از رژیم اسرائیل را مانع اصلی هرگونه گفتوگوی برابر میداند.
در ادامه، این رسانه با رویکردی تاریخیتر تحلیل کرد که ریشههای بیاعتمادی ایران نسبت به آمریکا در دهههای گذشته و بهویژه پس از کودتای ۱۹۵۳ علیه دولت مصدق شکل گرفته است. بهگفته تی آر تی، این حافظه تاریخی و تجربه مداخلات خارجی هنوز در ناخودآگاه سیاست خارجی ایران حضور دارد و هر بار که بحث مذاکره با واشنگتن مطرح میشود، بهعنوان عامل بازدارنده عمل میکند.
از دید این رسانه، سخنان اخیر رهبر انقلاب را میتوان تلاشی برای بازتعریف مرزهای مشروعیت در گفتوگو با غرب دانست؛ گفتوگویی که تنها در صورت تغییر واقعی رفتار آمریکا در قبال رژیم اسرائیل ممکن خواهد بود.

رسانهی کردی کردستان۲۴ با تیتر «(آیتالله)خامنهای برای هرگونه همکاری آینده با آمریکا شرط گذاشت»، به پوشش این خبر پرداخت و بر پیامدهای منطقهای و امنیتی آن تأکید کرد. در گزارش این رسانه آمده است که موضع جدید تهران میتواند بر توازن قوا در مناطق کردنشین عراق و سوریه تأثیر بگذارد؛ بهویژه در شرایطی که نیروهای آمریکایی هنوز در برخی پایگاههای شمالشرق سوریه و اقلیم کردستان حضور دارند.
کردستان۲۴ در تحلیل خود نوشت که تشدید تنش میان تهران و واشنگتن ممکن است فضای مانور گروههای کردی در دو سوی مرز را محدود کند و تعاملات امنیتی اقلیم کردستان با ایران را پیچیدهتر سازد. از دید این رسانه، پیام رهبر ایران نهتنها خطاب به آمریکا، بلکه هشداری غیرمستقیم به بازیگران محلی است که توازن میان دو قدرت را در منطقه حفظ کردهاند.

در مجموع، خط خبری رسانههای آسیایی و منطقهای بر استقلال تصمیمگیری ایران و چندجانبهگرایی در سیاست خارجی تأکید داشت و تلاش کرد مواضع تهران را در بستر تاریخی روابط نابرابر با غرب تفسیر کند.
تحلیل استراتژیک؛ شرطگذاری بهمثابه راهبرد
۱. از دیپلماسی تدافعی تا ابتکار عمل روایی
محور اول بیانات رهبر انقلاب روشن است و همکاری با آمریکا نه غیرممکن بلکه مشروط خواهد بود. این تفکیک حائز اهمیت است. با گفتن «تا زمانی که...»، تهران ابتکار عمل روایی را به دست میگیرد و توپ را به زمین واشنگتن میاندازد.
این رویکرد از چند جهت هوشمندانه است به چند دلیل:
اول، مسئولیت بنبست را بر دوش آمریکا میگذارد. دیگر ایران نیست که «از مذاکره طفره میرود» بلکه واشنگتن است که با سیاستهای خود، راه گفتوگو را مسدود کرده است.
دوم، به افکار عمومی جهانی پیام میدهد که ایران معقول و منطقی عمل میکند. شرط قطع حمایت از رژیمی که روزانه کودکان فلسطینی را به شهادت می رساند، در منطق اخلاقی و حقوقی بینالمللی قابل دفاع است.
سوم، فضای مانور دیپلماتیک را حفظ میکند. برخلاف یک «نه» قاطع که درها را میبندد، یک شرط واضح راه را برای احتمال تغییر باز میگذارد، هرچند این تغییر بعید به نظر برسد.
۲. تفکیک بنیادی/تاکتیکی؛ عمق راهبردی موضع
تأکید رهبر انقلاب بر «بنیادین بودن» اختلاف با آمریکا، پیام استراتژیک مهمی دارد. این تفکیک به جامعه بینالمللی میگوید که تهران منتظر تغییر دولت در واشنگتن یا تعدیل لحن نیست و مسئله عمیقتر است. این رویکرد چند پیام دارد؛
برای مذاکرهکنندگان ایرانی: نباید به امید تغییرات سطحی، از خطوط قرمز عبور کنند.
برای کشورهای منطقه: ایران به دنبال «معامله» نیست بلکه خواهان تغییر ساختاری است.
برای بازیگران جهانی: تهران آماده همکاری با کشورهایی است که بر اساس احترام متقابل و عدم دخالت عمل کنند.
دیپلماسی مشروط؛ از مدیریت انتظارات تا بازتولید گفتمان قدرت
بازتاب جهانی بیانات رهبر انقلاب نشان میدهد که تهران توانسته است از «دیپلماسی واکنشی» به «دیپلماسی مشروط» عبور و در عین حال، چارچوب گفتمانی خود را بر افکار عمومی جهانی تحمیل کند. این موفقیت در سه لایه قابل رصد است:
نخست، جابجایی بار اثبات از تهران به واشنگتن؛ دیگر ایران نیست که باید توجیه کند چرا مذاکره نمیکند، بلکه آمریکاست که باید پاسخ دهد چرا از رژیمی حمایت میکند که روزانه کودکان میکشد.
دوم، ایجاد «پنجره انتظار مدیریتشده» برای مخاطبان داخلی و خارجی؛ شرطگذاری بهجای رد مطلق، امید به تغییر را زنده نگه میدارد اما مسیر آن را بهشدت دشوار میسازد.
سوم، همگرایی استراتژیک با جنوب جهانی؛ تأکید بر «حق حاکمیت» و «عدم دخالت» در رسانههای آسیایی و لاتینآمریکایی نشان میدهد که گفتمان ایران با ظرفیتهای نظم چندقطبی نوظهور همسو شده است.
تفاوت پوشش رسانهای نیز خود روایتگر است. رسانههای غربی که ناچار به انتقال «شروط سخت» شدند اما کوشیدند آن را در قاب «انسداد دیپلماتیک» قرار دهند؛ رسانههای عربی که میان همدلی با فلسطین و نگرانی از تشدید تنش منطقهای نوسان کردند؛ رسانههای صهیونیستی که هر جمله را به «تهدید امنیتی» ترجمه نمودند و رسانههای آسیایی که بیانات را بهمثابه «نمونه موفق مقاومت در برابر یکجانبهگرایی» تبلیغ کردند؛ این تنوع، نشاندهنده توانایی ایران در «سخن گفتن به چند زبان» و خلق روایتهای چندلایه برای مخاطبان متفاوت است.
در نهایت، بیانات رهبر معظم انقلاب فراتر از یک واکنش لحظهای، معماری راهبردی بلندمدتی را نشان میدهد؛ تعریف «همکاری» نه بهمثابه امتیازدهی یکطرفه بلکه بهعنوان معاملهای متقابل که مستلزم تغییرات ساختاری در رفتار طرف مقابل است. این رویکرد، همزمان «قاطعیت در اصول» و «انعطاف در شیوه» را حفظ میکند و نشان میدهد که ایران نه از روی ضعف به مذاکره روی نمیآورد، بلکه از سر قدرت، شروط خود را دیکته میکند. این معادله، پایههای یک «دیپلماسی مقتدرانه» را بنا مینهد که میتواند الگوی تعامل تهران با غرب در دوره پساترامپ باشد؛ دورهای که در آن، «استقلال» و «عزت» نه شعار، بلکه خط قرمز غیرقابل مذاکرهاند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد



