درامتداد تاریکی-«جوان شیشه ای» پمپ بنزین را به آتش کشید
سجادپور- جوان معتاد به مواد مخدر صنعتی که در یکی از جایگاه های سوخت مشهد مشغول کار بود، در حالی ناخواسته بخشی از پمپ بنزین را به آتش کشید که خود نیز به شدت دچار سوختگی شد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این حادثه ساعت 2 و 45 دقیقه بامداد بیست و چهارم تیر هنگامی رخ داد که تانکر حامل سوخت در جایگاه مذکور توقف کرد و کارشناسان متخصص مشغول تخلیه سوخت در مخازن شدند. در همین حال یکی از کارگران پمپ بنزین در بخش مخازن تخلیه گاز بنزین، مشغول استعمال مواد مخدر صنعتی (شیشه) بود که ناگهان با روشن کردن فندک موجب انفجار مهیب گازهای متصاعد از مخازن بنزین شد و خود را گرفتار شعله های آتش دید. لحظاتی بعد شعله های آتش زبانه کشید و احتمال سرایت آن به مخازن یا پمپ های بنزین، دلهره عجیبی در محل ایجاد کرد. طولی نکشید که با تماس های تلفنی کارکنان جایگاه و رانندگان، خودروهای آتش نشانی آژیرکشان وارد منطقه مذکور شدند و با انجام اقدامات ایمنی، از گسترش شعله ها به نقاط دیگر جایگاه سوخت جلوگیری کردند. از سوی دیگر، گروهی از نیروهای انتظامی به سرپرستی سرگرد سبکبار (رئیس کلانتری شفا) برای تامین امنیت در محل وقوع آتش سوزی حضور یافتند و به بررسی های تخصصی پرداختند. بنابر این گزارش جوان معتاد 30 ساله نیز که دچار سوختگی شده بود، به مرکز درمانی انتقال یافت و بدین گونه با حضور سریع نیروهای امدادی و پلیس از یک فاجعه بزرگ جلوگیری شد. تحقیقات بیشتر برای ریشه یابی این حادثه تاسفبار در حالی از سوی کارشناسان ادامه دارد که متصدی جایگاه خسارت های واردشده را حدود 150 میلیون ریال اعلام کرده است. خراسان : شماره : 21261 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۵ تير
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
شعر-دوم ماه محرّم كربلاشد شورو ماتم
دوم ماه محرّم كربلاشد شورو ماتم
یاحسین جانم حسین جان - یاحسین جانم حسین جان
دوم ماه محرّم كربلاشد شورو ماتم - وارد كرببلاشد كاروانی همدم غم
بوی غربت،بوی محنت برمشام آید دمادم - رهبراین كاروان است سرورو مولا حسین جان
یاحسین جانم حسین جان - یاحسین جانم حسین جان
اسب آقا اندر آنجا پایكوب اندر زمین است - گفت آقا نام اینجا باغم و محنت قرین است
بار بگشائید كاینجا ایستگاهِ آخرین است - میشود آخر در اینجا بی كس وتنها حسین جان
یاحسین جانم حسین جان - یاحسین جانم حسین جان
ای جوانان اندر اینجا خیمه ها بر پا نمائید - بار اندازید اینجا مسكن و ماوی نمائید
بهر محنت اندر اینجا خویش پا برجا نمائید - چون كند آخر دراینجا منزل و ماوی حسین جان
یاحسین جانم حسین جان - یاحسین جانم حسین جان
خیمه ها كردند برپا اندر آن دشت و بیابان - چون بفرمانِ حسینی نوجوانان و جوانان
آخرین منزل شد آنجا بهرِآن پاكیزه جانان - از ازل بوده است اینجا منزلِ آقا حسین جان
یاحسین جانم حسین جان - یاحسین جانم حسین جان
خیمه های هشت روزه اندر آن صحراست برپا - آتش كین وعداوت خیمه ها را كنده ازجا
خیمه گاهی بس مجلّل جای آن گشته مهیا - باقری در كربلا بین خیمه مولا حسین جان
یاحسین جانم حسین جان - یاحسین جانم حسین جان
دوم ماه محرم كربلاماتم سراشد
دوم ماه محرم كربلاماتم سراشد - كاروانی ازمدینه واردكرببلاشد
گشته برپا شوروغوغا - درمیانِ آلِ طاها
یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله
چونكه شدواردبدشت كربلا فرزندزهرا - لشكراندوه وماتم پرنمودآن دشت وصحرا
جمله دلها غمین شد - پرزآه آتشین شد
یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله
سبط پیغمبربگفتانام این صحراچه باشد - علت این ترس ووحشت این همه غمهاچه باشد
كربلاگراین زمین است - باغم ومحنت عجین است
یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله
آدم موسی وعیسی اندراینجاگریه كرده - نوح وابراهیم ویحیی اندراینجا نوحه كرده
این زمین باحزن وماتم - ازازل گردیده توام
یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله
خیمه هابرپاكنیدای نوجوانان وجوانان - آخرین منزل بوداینجازبهر ماعزیزان
من كه برعالم پناهم - باشداینجاقتلگاهم
یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله
خیمه هابرپاشده امروزدرآن دشت وصحرا - لیك درشام غریبان كنده شدازظلم اعدا
آتش اندرخیمه دین - زد عبیدالله بی دین
یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله - یاحسین یاثارالله یاحسین یاثارالله
شعله ها ازخیمه ها ودود آن بربام كیوان - كودكان پابرهنه دشت پرخارمغیلان
باقری بنگرچه ها شد - ظلم برآل عباشد
آمدی دركربلاباخیل یارانت حسین جان
آمدی دركربلاباخیل یارانت حسین جان - باتمام یاوران وجان نثارانت حسین جان
عالمی درشوروشین است - ذكرهستی یاحسین است
یاحسین جانم فدایت - یاحسین جانم فدیت
آمدی بازینب وكلثوم وهم عباس واكبر - آمدی باعون وعبدالله وسجادوهم اصغر
كربلایت پربلاشد - قبله اهل ولاشد
یاحسین جانم فدایت - یاحسین جانم فدیت
آمدی اندرمنای كربلاتوای حسین جان - تاكنی درراه قرآن جان فداتوای حسین جان
حج تودركربلاشد - قتلگاه تومناشد
یاحسین جانم فدایت - یاحسین جانم فدیت
توفداگشتی ولی اسلام ودین رازنده كردی - دین حق رادرجهان جاویدوهم پاینده كردی
ازسروجانت گذشتی - خودتوثارالله گشتی
یاحسین جانم فدایت - یاحسین جانم فدیت
باقری یالیتناكنّا معك گویدحسین جان - راه حق راه نبی راه توراپویدحسین جان
توشهیدكربلایی - درره حق جان فدایی
یاحسین جانم فدایت - یاحسین جانم فدیت
دوم ماه محرم چون بدشت كربلا
یاس میگویدحسین احساس میگویدحسین - جمله جن وملك والنّاس میگویدحسین
دوم ماه محرم چون بدشت كربلا - شدحسین بن علی بامحنت ورنج وبلا
بازنان وكودكان ویاوران جان نثار - درپی فرمان یزدان جملگی قالوابلی
انتخاب حق زبین النّاس میگویدحسین - یاس میگویدحسین احساس میگویدحسین
خیمه هاشدبرسرِپا اندآن دشت ودیار - بهریاران حسینی آن شهِ والا تبار
لیك بودی خیمه ها نا امن از ظلم یزید - چونكه باشدآل سفیان كینه توزونابكار
شمردون باخنجرالماس میگویدحسین - یاس میگویدحسین احساس میگویدحسین
روزهفتم آب رابستندبرآل رسول - آب هم آبی كه باشدمهرِزهرای بتول
روزهشتم آب شدكمیاب اندرخیمه ها - روزتاسوعاهمه ازتشنگی زاروملول
آب هم باناله واحساس میگویدحسین - یاس میگویدحسین احساس میگویدحسین
روزعاشورالبِ خشكیده وقلب كباب - كودكان تشنه لب دررزیرهُرم آفتاب
اصغربی شیرهم اندركنارنهرآب - میزندپرپربروی دست مام خودرباب
هم لبان تشنه عباس میگویدحسین - یاس میگویدحسین احساس میگویدحسین
عصرعاشوراحسین اندرمیان قتلگاه - گفت باآن شامیان بی حیای روسیاه
باچه جرمی میكشیدم ای گروه كینه جو - لا اقل آبی دهیدم ای گروه دین تباه
باقری با ناله واحساس میگویدحسین - یاس میگویدحسین احساس میگویدحسین
اشعاردوم ماه محرّم ازکتاب مجموعه اشعارباقری
برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
کتاب روضه های محرم صفر جلداول
نوشته حجت الاسلام سیدمحمد باقری پور
روضه های دهه اول محرم ازآخرذیحجه تا یازدهم محرم
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf
كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm
ادامه مطلب را ببينيد
روضه شب و روز دوم محرم ورودامام حسين عليه السلام به كربلا
روضه شب و روزدوم محرم ورودامام حسين عليه السلام به كربلا
http://dl.hodanet.tv/filesmoharram/moharram2worodbekarbala.htm
پس از آنكه بنياميه، امام حسين علیه السلام را براي گرفتن بيعت تحت فشار قرار دادند، ايشان از مدينه به سمت مكه مكرمه خارج شد و بقيه ماه شعبان و ماه هاي رمضان، شوال، ذوالعقده را در جوار بيت الله سپري كرد و با آمدن ذوالحجة ، احرام حج نيز بست.
از سوي ديگر «عمرو بن سعيد بن عاص» از سوي يزيد مأمور شد كه براي دستگيري يا جنگ با حضرت به مكه برود. وي در روز ترويه (8 ذوالحجة) به مكه رسيد.
امام علیه السلام كه ميدانست اين دشمنان، حرمتي براي حرم خداوند قائل نيستند حج تمتع خويش را نيمهتمام گذاشت و آن را به عمره مفرده تبديل كرد و از مكه خارج شد. انگيزه امام براي اين كار، همانگونه كه خود فرمود، حفظ حريم بيت الله بود. ايشان در پاسخ «محمد حنفيه» كه او را از ترك مكه برحذر و به اقامت در اين شهر ترغيب ميكرد فرمود: «اي برادر! ميترسم يزيد ناگهان مرا در حرم بكشد و به سبب من حرمت اين خانه شكسته شود». همچنين حضرت در پاسخ افراد ديگري مانند «ابن عباس»، «فرزدق» و «عبيدالله بن زبير» كه همين خواسته را تكرار ميكردند و ميپنداشتند كه دشمن، حرمت مكه را نگه ميدارد ميفرمود: «يك وجب دورتر از خانه كعبه كشته شوم و حرمت مكه به خاطر من پايمال نگردد بهتر است».
بعدها كه در جريان قيام عبدا... بن زبير، بني اميه كعبه را با منجنيق مورد حمله قرار دادند و عبدالله را در مسجدالحرام كشتند، معلوم شد كه ابن عباس با آن فطانت و ابن زبير با آن زيركي اشتباه ميكردند و امام آينده را بروشني در خشت خام ميديد و دشمنان اسلام را بخوبي ميشناخت.
بهرحال، امام هنگامي كه حاجيان براي اداي مناسك حج تمتع به سوي منا ميرفتند طواف كرد، سعي بين صفا و مروه به جاي آورد، موي چيد، از احرام عمره بيرون آمد و رو به سوي كوفه گذارد.
ما كاروان كعبه عشقيم ، هر كجا *** رو آوريم كعبه بود روبروي ما
ماييم كعبهي دلِ عشاقِ باوفا *** هر جا رويم كعبه كند جستجوي ما
چون خبر به محمد حنفيه رسيد خود را به كاروان رساند و زمام ناقه امام را گرفت و گفت : «اي برادر! چه باعث شد كه با اين شتاب خارج شوي؟» حضرت فرمود : «ديشب رسول خدا به خوابم آمد و گفت : اي حسين! بيرون رو كه خدا خواست تو را كشته ببيند». ابن حنيفه گفت : «انا لله و انا اليه راجعون. پس اين زنان و كودكان را چرا با خود ميبري؟» امام پاسخ داد: «جدم فرمود خداوند ميخواهد آنها را اسير ببيند».
احرام ما كفن شود اندر مناي عشق *** خون گلوي ما شود آنجا وضوي ما
ما تشنهي شهادت عشقيم، ميرويم *** تا پر شود ز خون دل ما، سبوي ما
اينگونه بود كه امام علیه السلام به خاطر حفظ حريم خدا ، به دستور رسول خدا و براي زنده كردن امر خدا، به همراه اهل و عيال و تعدادي از موالي و ياران از مكه خارج شد و به سوي عراق عزيمت كرد. روز خروج را برخي از موخان روز ترويه (هشتم ذوالحجة) و «ابن قولويه» به نقل از امام باقر علیه السلام روز هفتم اين ماه نقل كرده اند.
ما را مناي عشق، صف كربلا بود *** رنگين شده فرات ز خون گلوي ما
امام علیه السلام به سوي كوفه حركت كرد اما در نزديكي اين شهر به وسيله «حر بن يزيد رياحي» و سپاهيانش كه مأمور راهبستن بر كاروان امام بودند متوقف شد (كه حكايت مفصلتر آن در روضه فردا ذكر خواهد شد).
پس از مذاكرات طولاني كه بين امام علیه السلام و حر صورت گرفت و بعد از آنكه حر گفت اكنون كه از كوفه آمدن ابا داري راهي برگزين كه نه به كوفه روي و نه به مدينه بازگردي تا من به امير نامه نويسم، حضرت علیه السلام راه قادسيه را انتخاب فرمود.
لشكر ظلمت و كاروان نور چند روز سايه به سايه يكديگر حركت ميكردند تا اينكه روز دوم محرم در نزديكي روستاي نينوا ، نامهاي از عبيدالله به حر رسيد كه در آن نوشته بود: «همان هنگام كه نامه من به تو رسيد حسين را نگاهدار و بر او تنگ بگير و او را در بياباني بيپناه و بيآب فرود آور».
حر بر امام و اصحاب او سخت گرفت تا آنها را مجبور نمايد در همان مكان بي آب و آبادي كه نامه به دستش رسيده بود اتراق كنند. امام به او فرمود : «واي بر تو! بگذار در آبادي و روستايي فرود آئيم» حر گفت : «نه، به خدا قسم نمي توانم. اين نامه رسان را بر من جاسوس كرده اند و بايد در همينجا بماني».
«زهير» كه يكي از ياران امام بود گفت: «اي پسر رسول خدا! جنگ با اين جماعت آسانتر از نبرد با كساني است كه بعدا به آنها ملحق مي شوند. بگذار با آنها بجنگيم». امام فرمود: «من آغازكننده جنگ نخواهم بود». آنگاه نام آن سرزمين را پرسيد. گفتند نام اينجا «عقر» است. دوباره پرسيد آيا نام ديگري ندارد. گفتند به اينجا نبنوا نيز مي گويند. نام ديگري هم دارد كه كربلاست. پس حضرت شروع به گريستن كرد و گفت : «اللهم اني اعوذ بك من الكرب والبلاء. اينجا مكان رنج و اندوه است.» آنگاه ياران را فرمود: «همينجا فرود آييد كه جدم رسول خدا به من خبر داد كه خون ما بر اين زمين ريخته مي شود و در اينجا دفن خواهيم شد». سپس دستور داد كه خيمه ها را در همان سرزمين بي آب و علف برپا كردند.
كربلا بر تو مهمان رسيده *** وعدهي وصل جانان رسيده
كربلا وا كن آغوش خود را *** بــر پذيرايي آل طاها
در روايت ديگري نيز آمده است هنگامي كه به امام علیه السلام گفتند نام اينجا كربلاست حضرت خاك آنجا را بوييد و گريست و گفت «ام سلمه مرا خبر داد كه روزي جبرئيل نزد رسول خدا بود و من تو را نزد او بردم و تو گريه مي كردي. پيامبر تو را گرفت و در دامن نشاند. جبرئيل گفت : آيا او را دوست داري؟ پيامبر فرمود : آري. جبرئيل عرض كرد : امت تو او را مي كشند. و سپس خاك كربلا را به پيامبر نشان داد. والله اين همان خاك است».
همچنين در حديث است هنگامي كه علي علیه السلام به صفين مي رفت به حوالي نينوا رسيد. پرسيد اين سرزمين را چه مي گويند؟ گفتند : كربلا. اميرالمومنين علیه السلام آنقدر گريست كه زمين از اشكش نمناك شد.
و اكنون بيا تا ما نيز به همراه محمد و علي بگرييم براي آن كس كه آسمانها و زمين در مصيبتش گرياناند.
الا لعنة الله علی القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون.
منابع اصلي
1. سيد بن طاووس ؛ اللهوف في قتلی الطفوف ؛ قم: منشورات الرضي، 1364 .
2. شيخ عباس قمي ؛ نفس المهموم ؛ ترجمه و تحقيق علامه ابوالحسن شعراني ؛ قم: انتشارات ذويالقربی، 1378 .
3. محمد بن جرير طبري ؛ تاريخ الامم و الملوك ؛ بيروت: دارسويدان، بيتا ؛ ج 5 .
برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
کتاب روضه های محرم صفر جلداول
نوشته حجت الاسلام سیدمحمد باقری پور
روضه های دهه اول محرم ازآخرذیحجه تا یازدهم محرم
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf
كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
اشعار روز دوم محرم؛ ورود به کربلا
اشعارکربلا
اى كربلاء ز عرش معلى تو برترى
اى كربلاء ز عرش معلى تو برترى - نازم تو را كه منبع انهار كوثرى
فخریه كن كه مركز انوار داورى - در وصف تو هر آنچه بگویم فزونترى
كى مىتواند كعبه كند با تو همسرى؟! - كى مىتواند كعبه كند با تو همسرى؟!
گر كعبه را منى است تو را هست قتلگاه - آنجا اگر صفاست تو را هست خیمه گاه
زمزم نیرزد پیش فراتت به پر كاه - مشعر ستارهاى است توباشى به مثل ماه
رخشان به پیش كعبه تو چون بدر انورى - رخشان به پیش كعبه تو چون بدر انورى
اى كربلاء بناز تو اى خاك مشكبار
اى كربلاء بناز تو اى خاك مشكبار - جا دارد ار به عرش نمائى تو افتخار
جسم عزیز فاطمه بگرفت در كنار- خیل ملك بطوف تو هر لیل و هر نهار
اى كربلاء صفاى تو بالاتر از صفا - آرامگاه مظهر حق سبط مصطفى
گوید چه بوى خلد ایا خاك جان فزا - هم كعبه حقیقت و هم سرچشمه بقا
تو خوابگاه نور دو چشم پیمبرى - تو خوابگاه نور دو چشم پیمبرى
خاك تو اى زمین بلا برتر از بهشت - با خون حلق سبط نبى گشتهاى سرشت
بهرت چنین ز روز ازل بود سرنوشت - بادست قدرت حق بنهاداست درتو خشت
خاكت چو كیمیاست تو كبریت احمرى - خاكت چو كیمیاست تو كبریت احمرى
آب فرات در نظر اهل دل، بقاست - یك ذرهاش ز خاك تو بهتر ز كیمیاست
سرشار در تو متصلا رحمت خداست - آن تربت شریف كه بر دردها شفاست
رخشان چو ماه چارده خورشید انورى - رخشان چو ماه چارده خورشید انورى
اى كربلاء قرار ز دلها تو بردهاى - ز اول زمام عقل، ز سرها ربودهاى
آن در پر بها كه تو در خود نهفتهاى - دارى خبر كه جسم كه در بر گرفتهاى؟
خاكت بسان مشگ مداما معطرى - خاكت بسان مشگ مداما معطرى
آه از دمى كه آن شه عطشان ز روى زین - با جسم پاره پاره بیفتاد بر زمین
دشمن به دور او به میان همچنان نگین - دیگر بس است سید مداح دل غمین
آسوده از حساب تو در روز محشرى - آسوده از حساب تو در روز محشرى
چه کربلا ست که آدم به هوش می آید
چه کربلا ست که آدم به هوش می آید - هنوز ناله زینب به گوش می آید
چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید - صدای ناله ی مردی غریب می آید
چه کربلاست کز او بوی مشک می آید - هنوز ناله زلب های خشک می آید
چه کربلاست که بوی گلاب می آید - صدای گریه طفل رباب می آید
چه کربلاست که بوی عبیر می آید - صدای کودک نا خورده شیر می آید
چه کربلاست که بانگ صفیر می آید - هنوز ناله طفل صغیر می آید
چه کربلاست از آن ناله ی رباب آید - صدای ناله لالایی علی بخواب آید
جواب طفلک ششماه داده شد باتیر - عد و به تیر جفا داده بود اورا شیر
چرا نگفته کسی آب مهر مادر اوست - برای چیست که عطشان علی اصغر اوست
چه کربلاست که سقای آن شده بیدست - عدو زکینه سرش با عمود کین بشکست
چه کربلاست که آبش به قیمت جان است - به گوش جان همه جا ناله های طفلان است
مگر به کرببلا آب قیمت جان است - چرا نگفته کسی این حسین مهمان است
چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد - به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد
چه کربلاست علی اکبر اربا اربا شد - شهید کینه به پیش دو چشم بابا شد
چه کربلاست که چون نام کربلا ببرند - فلک به ناله ملک در خروش می آید
کربلا یعنی نوای العطش
کربلا یعنی نوای العطش - روی لب ها رد پای العطش
کربلا یعنی سرا پا سوختن - تشنه لب بین دو دریا سوختن
کربلا یعنی که سقای ادب - در کنار شط بیفتد تشنه لب
کربلا یعنی حضور فاطمه - پیش سقا در کنار علقمه
کربلا یعنی تبسم بر اجل - نزد قاسم مرگ احلی من عسل
کربلا یعنی علی اصغر شدن - تشنه بردوش پدر پرپر شدن
کربلا یعنی فغان و التهاب - خیره بر گهواره چشمان رباب
کربلا یعنی که رزم حیدری - اکبر آسا غرق خون جنگ آوری
کربلا یعنی وداع زینبین - پشت خیمه با گل زهرا حسین
کربلا یعنی حضور گرگها - بر خیام یوسف آل عبا
کربلایعنی یتیمان حسین - گریه در شام غریبان حسین
کربلا یعنی شرف در یک کلام - بر حسین وکربلای او سلام
السلام ای کعبه آمال ما - ای صفا و شور و عشق و حال ما
خاک تو دارالولای اهل دل - مروه و سعی و صفای اهل دل
کربلا بوی خدایی میدهد - عطر ناب آشنایی میدهد
علیرضا فولادی
خون چرا از دوری خاکت نبارم؟ کربلا
خون چرا از دوری خاکت نبارم؟ کربلا - مانده ام من بی تو از دنیا چه دارم کربلا
گفته اند از آسمانها، من ولی از کودکی - در هوای بوی خاکت بیقرارم کربلا
روزها را هی شمردم تا که شد وقت سفر - تا بیایم لحظهها را میشمارم کربلا
دست خالی آمدن سوی تو خوش اقبالی است - دارم آه و تشنگی در کوله بارم کربلا
خاک ما گِل کردهاند از روز اول با فرات - زادهی عشق تواند ایل و تبارم کربلا
بیقرار از دیدن سقای تشنه پیش آب - اشک ریزان تا قیامت روزه دارم کربلا
من کبوتر نیستم - حالا بماند چیستم - هر چه هستم، بسته بر این در مهارم کربلا
با ملائک روضه میگیریم بگذارند اگر – ذره ای از تربتت را در مزارم کربلا
«عاقبت خاک گِل کوزه گران» هم گر شوم - با نسیم آید به سوی تو غبارم کربلا
آمدم، رفتم، چه میشد برنگردم یک سفر - مثل حر روزی بگیری در کنارم کربلا
قاسم صرافان
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
کتاب روضه های محرم صفر جلداول
نوشته حجت الاسلام سیدمحمد باقری پور
روضه های دهه اول محرم ازآخرذیحجه تا یازدهم محرم
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf
كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
روضه شب وروزدوم محرم ورودبه كربلا
اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یا حُسَینَ بْنَ عَلِىٍّ أَیهَا الشَّهِیدُ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ یا سَیدَنَا وَ مَوْلانَا اِ نَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَینَ یدَىْ حَاجَاتِنَا یا وَجِیها عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ.
زود بیرون رو تو در سمت عراق - کربلا د ا ر د بخونت ا شتیا ق
حق تو را غلطا ن بخونت خواسته - ا ین قـبا بر پـیکر ت آ ر ا سته
کودکا ن را هـم ببر هـمـرا ه خـود - نینوا پر سو ز کن ا ز آ ه خود
بهـر د سـتا ویـز ر و ز د ا و ری - با یـد ا ز عبا س د ستی آوری
با ید ت ببینی بچشم خو د عـیـا ن - کشته ا کبر بد وش هـمرهـا ن
با یـد ا نـد ر را ه حـی د ا و رت - پا ره گردد خلق پاک اصغرت
«وقایع عاشوراص170»
عاشقان کربلا ، چند تا وداع داشت پسر فاطمه ، یک وداع در مدینه بود ، قبل از حرکت آمد مقابل قبر جدش پیغمبر ایستاد عرضه داشت یا رسول الله ، من حسین پسر دخترت فاطمه ام ، سر روی قبر پیغمبر نهاد گریه کرد ، لحظه ای به خواب رفت ، در عالم خواب رسول خدارا دید ، حسین را در آغوش گرفت میان چشمان حسین را بوسید فرمود : حسینم می بینم بزودی آغشته به خون ، تشنه لب در کربلا شهید خواهی شد فرمود : " یا حسین ، اُخرُج فَاِنَّ الله تعالی شاءَ اَن یراک قَتیلاً "
شبانه با قبر مادر وداع کرد ، با قبر برادرش امام مجتبی وداع کرد ، آماده حرکت شد ، برادرش محمد حنیفه جلو آمد ، حسین جان حالا که می روی برو ولی چرا این زن و بچه ها را همراه می بری ؟ زینب را کجا می بری ؟ جریان خواب را برای محمد حنیفه تعریف کرد ، بعد ابی عبدالله فرمود :" قَد شاء الله تعالی اَن یراهُنَّ سَبایا1" خدا خواسته که آنان را اسیر ببینند .
وقتی که می رفتند دنیا گریه میکرد
وقتی که می رفتند دنیا گریه میکرد - شهر مدینه مثل زهرا گریه میکرد
وقتی که می رفتند پشت پای آنها - چشمان جبرائیل حتی گریه میکرد
پائین پای ناقه مریم گریه میکرد - دورِ سر گهواره عیسی گریه میکرد
این است آن داغ عظیمی که برایش - حتی میان تشت یحیی گریه میکرد
این است زینب بانویی که زیر پایش - زانوی لرزه دار سقا گریه میکرد
بوسید اکبر دستهای مادرش را - در زیر چادر، ام لیلا گریه میکرد
بر روی دامن مادری در گوش طفلش - آهسته تا میگفت لالا گریه میکرد
یک کاروان گریه شد وقتی رقیه - با گفتن بابا، بابا گریه میکرد
در زیر پای محمل مستوره عشق - منزل به منزل ریگ صحرا گریه میکرد
وقتی که میرفتند عالم سینه میزد - وقتی که میرفتند دنیا گریه میکرد
(فرهنگ عاشورا ، ص 165 – قصه کربلا ، ص 69 ، نقل از بحار ، ج 1 ، ص 184)
بـیـو م ا لـتـر و یه محـمـل ببستند
اَ لسَّلامُ عَلَیكَ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یا حُسَینَ بْنَ عَلِىٍّ أَیهَا الشَّهِیدُ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ یا سَیدَنَا وَ مَوْلانَا اِ نَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَینَ یدَىْ حَاجَاتِنَا یا وَجِیها عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ.
بیو م ا لتر و یه محمل ببستند - خوا تین ا ند ر آ ن محمل نشستند
حرم را ا ز حرم کر د نـد بیر و ن - همه سرگشته اندر د شت و هامون
کسا نی ر ا که عا لم ر ا پنا هند - بر و ن کر د ند ا ز کاخ خد ا و ند
همه قر با نیا ن کـعبه د ل - بر و ن خرگه زد ند ا ز کـعبه گل
مـهـا ر نا قـه با نو ی ذ ی جـو د - ا بـر د ست طرما ح عـد ی بود
حدی با زنگ اشتر گشت چون جفت - طرماح عـد ی با آ ن شـتـر گفت
همین با نو که د ر محمل نشسته - د ل ا ز قید علا یقها گسسته
مهین د خـت ا میرا لمؤ منین ا ست - بهین فرما ند ه روی زمین است
مبا د ا آ نکه آ ز ا ر ش نما ئی - هــم آ ز ا ر د ل زا ر ش نـمــا ئی
پس از چند ی فلک در گرد ش آمد - سپس تیر قضا ر ا پر ش آ مـد
همین زن شد ا سیر قوم عد وا ن - چگو یم من ز ا شترها ی عـریا ن
«تاج نیشابوری:خزائن الشهداء ص 82»
به یاد آن قافله ای که روز هشتم ذی الحجه با بیت خدا وداع کرد همه حجاج دارند طواف می کنند اما حسین می بیند دشمن زیر احرام ، شمشیر بسته می خواهد خون عزیز فاطمه را بریزد لذا دست زن و بچه اش را گرفت و حرکت کردگفتند آقا مگر عرفات نمی آیی ، مگر منی نمی آیی ، چرا منای من جای دیگر است آقا مگر قربانی نمی کنی ، فرمود چرا قربانی ها همراهم هستند ، قربانی ام علی اکبر است ، قاسم است ، عباس است ، (عاشقان ابی عبدالله ) اما یک قربانی که دل عالم را آتش می زند علی اصغر است . روز عاشورا آورد مقابل لشکر دشمن ، فرمود : " یا قَوم، اِن لَم تَرحَمونی فارحَمُوا هذَا الطِّفل اَما تَرُونَهُ کَیفَ یتَلَظّی عَطَشاً" اگر به من رحم نمی کنید ، به این طفل رحم کنید مگر نمی بینید از شدّت تشنگی لبها را باز و بسته می کند هنوز سخن امام تمام نشده بود ببینید علی دارد دست و پا می زند ، همه صدا بزنید حسین .
ای منی ای سرزمین اهل بیت - ای ز اشک انبیا خاک تو گل
ای منی ای کعبه عشق و وفا - ای منی ای مکتب صدق و صفا
ای منی تی مرکز وصل اله - ای به خیل عاشقان میعادگاه
ای منی ای وادی افروخته - ای ز آه خسته دلها سوخته
ای منی آفتاب نور عشق - ای منی ای گام گامت طور عشق
ای منی ای محفل قرب خدا - ای ز من کرده منیت را جدا
ساکنانت ساکن کوی حقند - عاشقانت عاشق روی حقند
در کجای دامنت ای خاک پاک - مصطفی صورت نهاده روی خاک
می رسد بر گوش این سرزمین - بانگ لبیک امیرالمؤمنین
خاک اهل دل تو صحرا بوده ای - شاهد العفو زهرا بوده ای
در کدامین خیمه صحرای راز - با خدا کرده حسن راز و نیاز
در کجای دامنت از هر دو عین - بوده جاری در دعا اشک حسین
کعبه جان قبله دلها کجاست - خیمه گاه مهدی زهرا کجاست
دوست دارم رو در آن صحرا کنم - جستجوی مهدی زهرا کنم
حاجیان جمع اند دور هم همه - پس کجا رفته حسین فاطمه
او که خود در خانه صاحب خانه بود - شمع رویش را حرم پروانه بود
حاجیان جمع اند جمله در منی - او چرا رفته سوی کربلا
او به جای موی سر ، سر می دهد - قاسم و عباس و اکبر می دهد
سعی حج او صفا با خنجر است - مروه اش قبر علی اکبر است
بار بگشائید، اینجا کربلاست...
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
کتاب روضه های محرم صفر جلداول
نوشته حجت الاسلام سیدمحمد باقری پور
روضه های دهه اول محرم ازآخرذیحجه تا یازدهم محرم
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf
كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm
آغاز هفته احيای امر به معروف و نهي از منكر (اول محرم الحرام)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری ( 2 محرم 1445 )
• ورود كاروان اباعبداللَّه الحسين (ع) به سرزمين كربلا (61 ق)
پس از آن كه والي مدينه، امام حسين(ع) را براي بيعت با يزيد تحت فشار قرار داد، آن حضرت به مكه رفت و پس از مدتي، در روز ترويه يعني هشتم ذيحجّهي سال 60 قمري از مكهي معظمه به سوي عراق مهاجرت فرمود. در اوايل ماه محرم سال 61 قمري، لشكريان عبيداللَّه بن زياد به فرماندهي حُرّ بن يزيد رياحي ...
• درگذشت فقيه بزرگ شيعه "ابوالحسين مسعود بن عيسي" معروف به "شيخ ورام" (605 ق)
ابوالحسين مسعود بن عيسي معروف به شيخ وَرّام بن ابي فِراس المالكي الاَشتري، از اولادِ مالك بن حَرَثِ اشترِ نخعي - از اصحاب اميرالمؤمنين امام علي(ع) - ميباشد. ايشان، جدِّ مادري عالم بزرگ اسلام، سيد بن طاووس و ابن ادريس حِلّي است. امام فخر رازي، از شاگردان او به شمار ميرود و كتاب الف: ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی ( 28 تیر 1402 )
درگذشت استاد "سيدمحمدتقي مدرس رضوي" پژوهشگر (1365 ش)
استاد سيدمحمدتقي مدرس رضوي خراساني در سال 1274 ش در مشهد به دنيا آمد. وي پس از اتمام دوران ابتدايي، نزد ميرزا عبدالجواد اديب نيشابوري اول به آموختن علوم قديمه پرداخت و تا سطوح عالي حوزه را از استادان زمان فرا گرفت. مدرس رضوي در سال 1298 ش به تهران رفت و از محضر آقا سيد محمد تنكانبي ...
عمليات نامنظم فتح 8 در شمال موصل در عمق خاك دشمن توسط سپاه (1366 ش)
در چنین روزی در سال 1366 هجری شمسی عملیات نامنظم رزمندگان قهرمان اسلام با عنوان فتح هشت در شمال استان موصل آغاز شد . عملیات چریکی فتح 8 با رمز مقدس " یا رسول الله ( ص)" صورت پذیرفت . این عملیات در عمق 150 کیلومتری خاک عراق و با هدف پاسخگویی به بمباران شیمیایی و تخریب روستاهای کرد ...
برگزاري راهپيمايي ضدآمريكايي در سراسر كشور در پاسخ به دخالتهاي آمريكا(1381ش)
جرجبوش پسر، رييسجمهور وقت آمريكا، پس از آنكه بارها ايران را ناقض حقوق بشر و يكي از كشورهاي محور شرارت عنوان كرد، در اقدامي دخالتجويانه، بيانيهاي درباره امور داخلي ايران منتشر ساخت. اين بيانيه خشم مردم انقلابي ايران را برانگيخت و مردم در راهپيمايي عظيمي عليه دولت آمريكا، انزجار ...
ارتحال عالم آگاه و روحاني مبارز آيت اللَّه "محمدحسين كاشف الغطاء" (1334 ش)
آيت اللَّه محمدحسين كاشف الغطاء در حدود سال 1255 ش (1294 ق) در خانوادهاي اهل علم و فضيلت در نجف اشرف به دنيا آمد. در نوجواني، مقدمات علوم را فرا گرفت و سپس در محضر استادان بزرگي همچون آخوند خراساني، سيدمحمدكاظم يزدي و ميرزا حسين نوري به شاگردي نشست. ايشان، مدارج علمي را به سرعت ...
درگذشت استاد "جلال الدين همايي" اديب برجسته معاصر (1359 ش)
جلالالدين همايي متخلص به سنا فرزند ميرزا ابوالقاسم (متخلص به طَرَب) و نواده هماي شيرازي، از محققان و شاعران معاصر، در حدود سال 1278 ش در اصفهان متولد شد. وي علوم مقدماتي را نزد عموي خود ميرزا محمد(سها) فرا گرفت و علوم معقول و منقول و ادبيات عرب و هيئت و نجوم را نزد استادان فن مانند ...
درگذشت خسرو شکیبایی ، بازیگر سینما و تلویزیون (1387 ش)
خسرو شکیبایی در ۷ فروردین ماه سال ۱۳۲۳ در خیابان مولوی تهران به دنیا آمد. در شناسنامه نامش «خسرو» است ولی خانواده و نزدیکان او را «محمود» صدا میکردند. پدر خسرو سرگرد ارتش بود و وقتی او ۱۴ ساله بود بر اثر سرطان از دنیا رفت. او قبل از اینکه وارد عرصه تئاتر شود، در حرفههایی چون خیاطی ...
شهادت شهید وحید رضائی طالبی (1366ش)
شهید وحید رضائی طالبی، پانزدهم مردادماه ۱۳۴۹ش در مشهد مقدس چشم به جهان هستی گشود. وحید گرچه در خانوادهای مذهبی رشد و نمو پیدا کرده بود اما دلبستگی وی به نظام و انقلاب اسلامی و شیفتگیاش نسبت به جبهه در دبیرستان ابوذر غفاری مشهد اوج گرفت. همانجائی که برادر جلال ترشیزیان، جوانان عاشق ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( 19 جولای 2023 )
• شكست چين در جريان جنگ با انگلستان موسوم به جنگ ترياك (1842م)
در آستانه قرن نوزدهم ميلادي، در حالي كه سه قرن از تماس و تجارت پرتغاليها با چين ميگذشت، چندين كشور اروپايى ديگر نيز به تجارت با چين مشغول بودند كه مهمترين آنها، انگلستان بود. در نيمه اول اين قرن، انگليسيها با تسلط كامل بر هندوستان و انحصار بازار چين، در شمار قدرت مسلط استعماري ...
• تولد "ولاديمير ماياكوفسكي" شاعر و اديب شهير روس (1893م) (ر.ك: 14 آوريل)
ولادیمیر مایاکوفسکی در روستایی در استان کوتائیسی گرجستان در قفقاز متولد شد. وی در دوران خلاقیت و فعالیتهای هنری یکی از استادان سبک فوتوریسم بود و همگام با خیزشهای انقلابی در روسیه رشد یافت و پس از انقلاب بلشویکی روسیه و در دوران حکومت شوروی یکی از نامآورترین شاعران عصر خود بود. این ...
• روز استقلال "كويت" از استعمار انگلستان (1961م)
كويت از زمان هخامنشيان جزئي از ايران به حساب ميآمد و در سالهاي نخستين گسترش جغرافيايى اسلام ضميمه جامعه اسلامي گرديد. در قرن شانزدهم ميلادي پرتغاليها و در طي دو قرن هجدهم و نوزدهم، دولت عثماني بر اين منطقه تسلط داشتند. در سال 1899م كويت قراردادي با انگلستان به امضاء رسانيد كه به ...
• مرگ "فرانچسكو پِتْرارْك" شاعر و اديب برجسته ايتاليايي (1374م)(ر.ك: 7 اوت)
فرانچسکو پترارکا (Francesco Petrarca) در ۲۰ جولای ۱۳۰۴ در شهر آرتزو زاده شد. وی تا هشت سالگی همراه خوانوادهاش در استان توسکانی زندگی کرد، سپس در سال ۱۳۱۲ به آوینون فرانسه نقل مکان کرد. پس از مرگ پدرش در ۱۳۲۶، پتراک که در بولونیا حقوق میخواند به آوینون فرانسه بازگشت و تا سال ۱۳۳۰ ...
• تولد اتوم اگویان ،کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیه کننده و بازیگر(1960م)
آتوم اگویان (به ارمنی: Ատոմ Եղոյան) (زاده ۱۹ ژوئیه ۱۹۶۰) کارگردان، فیلم نامه نویس، تهیه کننده و بازیگر ارمنی کانادایی است. فیلمشناخت (۱۹۹۴) - اگزوتیکا (۱۹۹۷) - آخرت شیرین (۱۹۹۹) - سفر فلیسیا (۲۰۰۲) - آرارات (۲۰۰۵) - جایی که حقیقت دروغ میگوید ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
مهمترین اصول فریز کردن گوشت قرمز
گوشت قرمز، گوشت مرغ و ماهی طعم و فوایدی دارد که با نگهداری اصولی حفظ می شود. در این مطلب به نقل از «همشهری آنلاین» بهصورت گذرا مهمترین نکات در فریز کردن انواع گوشت را مرور میکنیم:
1) بعد از خرید، باید به دقت گوشت را تمیز کنیم. منظور از تمیزکردن، جداکردن چربیهای گوشت قرمز، جداکردن پوست مرغ و درباره ماهی، تمیزکردن شکم و کندن فلسهای آن است.
2) مرحله بعدی شستوشو است. برای شستن باید از آب نیم گرم و سرد استفاده کرد تا به بافت و کیفیت مواد گوشتی آسیب نرسد.
3) یک ربع تا 20 دقیقه بعد از شستوشو باید صبر کنیم تا آب آنها کاملا خالی شود (آب ناشی از شستن).
4) مرحله بعدی تقسیمکردن است. بهتر است ماهی به صورت قطعه نشده و گوشت مرغ و ماهی به اندازهای که در زمان پختن غذا به آن نیاز داریم، قطعه شوند. مثلا گوشتهای خورشتی باید به همان اندازه مورد نیازقطعه شوند. بهتر است مرغ به شکل قطعه شده برای کباب و جوجهکباب یا قیمهنباشد.
5) برای بستهبندی از کیسههای پلاستیکی ضخیم یا کیسههای ایجاد کننده خلأ استفاده کنیم. کیسههای ایجاد کننده خلأ کیسههایی با در زیپی هستند که با بستن در آنها هیچ هوایی داخل بسته نمیماند. نبودن هوا باعث میشود تا کیفیت و ارزش غذایی ماده بهتر حفظ شود.
6) اگر در حین بستهبندی، کیسه به هر دلیلی آسیب دید، لازم است آن را عوض کنیم. کیسه فریزر نباید هیچ گونه منفذی داشته باشد.
7) قطعهها را در هر بسته به تعداد نیاز برای هر بار مصرف بگذاریم؛ چون موادغذایی فریز شده به هیچ وجه نباید دوباره به فریزر بازگردانده شوند.
8) به هیچ وجه نباید بستههای گوشت قرمز، مرغ یا ماهی را که از سوپرمارکتها میخریم، به همان شکل فریز کنیم. این بستهها مناسب فریزکردن نیستند و از طرفی موادغذایی داخل این بستهها شسته شده و بهداشتی نیست و باعث آلوده شدن فریزر میشود.
9) دقت در خرید، آماده سازی و بستهبندی موادغذایی گوشتی و غذاهای دریایی به این معنی نیست که میتوانیم آنها را به صورت نامحدود در فریزر نگه داریم. هر ماده غذایی را مدت مشخصی باید در فریزر نگهداری کرد تا کیفیت و ارزش غذایی آن از بین نرود. مثلا مدت ماندگاری انواع ماهیهای بدون چربی 4 تا 6 ماه است که بهترین زمان مصرف آن 3 ماه پس از تاریخ فریز کردن است. پس بهتر است هنگام بسته بندی موادغذایی، روی آن برچسب تاریخ بچسبانید تا هنگام مصرف بدانید چقدر از زمان فریز کردنش گذشته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: زندگی سلام
ادامه مطلب را ببينيد
لاوروف: هیچ تردیدی درباره حاکمیت و تمامیت ارضی ایران نداریم
حسین امیرعبداللهیان و سرگئی لاوروف، وزیر خارجه فدراسیون روسیه در تماس تلفنی درباره مناسبات دوجانبه و منطقه ای و لزوم احترام به تمامیت ارضی کشورها تبادل نظر کردند.به گزارش ایرنا،دو طرف در این تماس، مناسبات دو کشور را رو به رشد خواندند و بر اراده روسای جمهور دو کشور بر توسعه هر چه بیشتر مناسبات تاکید کردند.همچنین دو طرف با اشاره به تحولات قفقاز گفت وگوی اخیر وزیر امور خارجه ایران و رئیس جمهوری آذربایجان را مورد توجه قرار دادند.در این باره چارچوب مذاکرات منطقه ای از جمله فرمت موسوم به ۳+۳ شامل ایران، روسیه، ترکیه و جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان مورد تاکید قرار گرفت.در این گفت وگو درباره برگزاری نشست دوم وزرای خارجه 4 کشور ایران، روسیه، ترکیه و سوریه رایزنی به عمل آمد. امیرعبداللهیان با ابراز تعجب از مفاد بند مربوط به جزایر سه گانه ایرانی خلیج فارس در بیانیه مشترک روسیه و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، بر تعلق تاریخی و ابدی این جزایر به ایران تاکید کرد.وزیر امور خارجه افزود: استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران به هیچ عنوان قابل مذاکره نبوده و نیست.رئیس دستگاه دیپلماسی در عین حال روابط ایران و روسیه را دارای پایههای محکم خواند و خاطرنشان کرد: نباید کاری انجام شود که به روابط عمیق دو کشور آسیب برساند.وزیر خارجه فدراسیون روسیه هم در این تماس با اشاره به پایبندی روسیه به تمامی اصول منشور ملل متحد از جمله اصول مربوط به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها تاکید کرد: فدراسیون روسیه هیچ تردیدی درباره حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران به خود راه نمیدهد و کاملا به آن احترام گذاشته و خواهد گذاشت.در این تماس طرف ها بر لزوم احترام و حفظ و تقویت روابط دوستانه دو کشور تاکید کردند و درباره مراحل نهایی تدوین متن توافق نامه راهبردی ایران و روسیه نیز به تبادل نظر پرداختند.
جوان- مجلس، وزارت خارجه و همه رسانههای انقلابی و اصولگرا علیه اقدام روسیه موضع صریح و علنی گرفتند. برای اصولگرایان موضع روسیه بهت و حیرتی در پی نداشت، چه آن که گرچه از توسعه روابط با روسیه استقبال کردهاند، اما میدانند همه تخم مرغهای خود را در سبد روسیه نباید بچینند و میدانند در سیاست خارجی هر دولتی پی منافع خودش است.برخلاف غرب گرایان که به ذوق دوستی با آمریکا به عهد و امضای آنها اعتماد کردند، در برنامه هستهای عقب نشستند و انتظار داشتند نظام در برنامه موشکی و محور مقاومت و حقوق بشر هم از موضع خود بگذرد تا مبادا غربیها دلخور شوند!
اولین تصاویر تلویزیون از نحوه برخورد با زنان بیحجاب در طرح جدید پلیس | واکنش زنان بیحجاب پس از تذکر را ببینید
اگر گشت ارشاد جمع نشود شورش میکنیم! / علت مخالفت اصلاح طلبان رادیکال با اصلاح قانون انتخابات چیست؟
هشدار سوم ایران به روسیه | تهران آب پاکی را روی دست روسها ریخت | روسیه به همان چالهای افتاد که چین به درون آن افتاد
واکنش لاوروف به دلخوری ایران از موضع روسیه درباره جزایر سه گانه
پیشنهاد رشوه ۱۴۴ میلیون تومانی یک متکدی به مدیر مرکز متکدیان
دسیسه جدید آمریکایی در اقلیم کردستان؛ خون به پا میشود؟
عراقچی: دیپلماسی بخشی از میدان است
آشوب در اسرائیل و سناریوهای پیش رو!
حضور وغیاب دانه درشت های اقتصادی
اذن عزا از حضرت رضا (ع)
موج گرمای جهانی دامنگیر قاره آسیا هم شد
ماهوارههای تحقیقاتی ایران در نوبت پرتاب
سهم مالکیت ایران در بندر روسیه افزایش یافت
راهآهن همدان- سنندج تا پاییز بهره برداری میشود
نیروگاههای خورشیدی در شهرها راهاندازی میشود
سهم دولت ها در مشکلات اقتصادی مردم
رئیس قوه قضائیه:کاهش اعتماد مردم به مسئولان واضح است
آخرین وضع برخی محکومان مفاسد اقتصادی
مردم انتظار کار جهادی از مسئولان دارند
توصیه آیت الله العظمی وحید خراسانی به عزاداران حسینی
فرمانده کل ارتش: برای مقابله با هر تهدیدی آماده ایم
جزئیات صدور گذرنامه ۵ ساله زیارتی
۸۰ درصد بازنشستگان، حقوق حداقلی دارند
کاهش قیمت گوشت مرغ تا هفته آینده
تسویه ۸۰ هزار میلیارد تومان بدهی دولت به تأمین اجتماعی امسال
اعطای جایزه ملی کیفیت به ۱۴۷ شرکت برتر
رونمایی از ۷۰۰ بسته سرمایه گذاری در مناطق آزاد
انتقال جنگندههای آمریکایی به خلیج فارس را زیر نظر داریم
نشست ۵ جانبه دوحه درباره خلأ رئیسجمهوری لبنان برگزار شد
روسیه مقر طراحی حملات اوکراین را منهدم کرد
اعتراضات، سراسر اراضی اشغالی را فرا گرفت
مقتدا صدر حمله به دفاتر نوری مالکی را محکوم کرد
اعتراض ها علیه ما تمام شده است!
جدایی دهها تن از اعضای حزب «عمران خان»
ناو جنگی آمریکا راهی خلیج فارس شد
تاکید عربستان و ترکیه بر تقویت روابط ۲ جانبه
آمریکا از حماقت علیه پیونگ یانگ خودداری کند
معترضان: دولت نتانیاهو را فلج میکنیم
نقض حریم هوایی سوریه توسط آمریکا
بیمارستان محل بستری البشیر هدف قرار گرفت
امضای ۲۶ تفاهمنامه همکاری میان توکیو و ریاض
حمله اوکراین به پل کریمه و انهدام سامانههای دفاعی
«ترامپ» به شکست در انتخابات ۲۰۲۰ اذعان کرد
پیام ویدئویی جدید حزبالله لبنان به تلآویو
استعفای زودهنگام کابینه «شهباز شریف»
دلیل اصلی برکناری «رابرت مالی» اعلام شد
میزبانی سیستان و بلوچستان از هزاران زائر حسینی پاکستان
دستگاه ها به تعهدات اشتغال معلولان عمل کنند
۱۰۲ واحد مسکونی برای معلولان ساخته میشود
آبرسانی به ۵۰۲ روستا تا پایان سال آینده
برگزاری آیین سنتی «صلا» در حرم مطهر رضوی
کنفرانس «مدیریت و کارآفرینی در مکتب شهید سلیمانی »
صدورمجوز لازم برای تامین کالاهای اساسی هیئات مذهبی
ضرورت استفاده از ظرفیتها برای گسترش فرهنگ کتابخوانی
۲ میلیون مازندرانی زیر پوشش بیمه قرار دارند
اجرای زیرگذرهای راه آهن سراسری در قرچک
دریافت اقساطی حق بیمه در استان قم
پرداخت ۲۴ هزار میلیارد تومان به مددجویان
سرلشکر باقری : توان بازدارندگی امروز نیروهای مسلح بی سابقه است
بهره برداری از ۵پروژه درمانی، معطل تامین زیرساخت های آب، برق و گاز است !
نقش رسانهها ایجاد سرمایه اجتماعی است
ایستگاه باری راهآهن مشهد در اختیار صادرکنندگان قرار نمی گیرد
چارهای غیر از حرکت به سمت کشاورزی مدرن نداریم
۶۰۰۰ بنگاه مشاور املاک در این استان توسط بازرسان مسکن تحت نظارت قرار دارند
۲۰۰ روستای همدان آبرسانی می شوند
اهداف و موانع چین در مسیر تقویت صلح در خاورمیانه
روابط واشنگتن ـ پکن به کدام سو می رود ؟
تسلیحاتی که اوکراین تاکنون از غرب دریافت کرده است
حمایت آنکارا از درخواست عضویت سوئد در ناتو
آنچه اسرائیل از سر میگذراند یک فاجعه است
تشدید اختلافات بایدن و نتانیاهو و سناریوهای احتمالی
راهبرد جدید اتحادیه اروپا در همکاری با خلیج فارس
تاریخ، تعلقِ این آبراه به ایران و پارسیان را گواهی میدهد
تحلیلی بر تشنج در روابط تلآویو – واشنگتن
آمریکا از اسرائیل خشمگین است؛واشنگتن «بیبی» را محدود کند
نسل فردای اوکراین در انتظار صلح
«۲ اقیانوس» و چند جانبهگرائی موازی
رویکرد تبعیضآمیز اروپا در قبال پناهجویان افغان
انتخاب «هاکان فیدان» به عنوان وزیر خارجه ترکیه به چه معناست؟
اردوغان میخواهد دومین بنیانگذار ترکیه باشد
بررسی صنعت قند و شکر در سازمان بورس و اوراق بهادار
بورس انرژی می تواند مشوقی برای افزایش سرمایه گذاری درتولید برق باشد
درخواست مجلس برای برگزاری جلسه فوقالعاده درباره بورس
کاهش ارزش سهام و بی توجهی دولت به حقوق سهامداران
تحولات بازارهای جهانی به سود بورس ایران شد
بورس کانال ۲ میلیون واحدی را از دست داد
ارزش کل معاملات بورس کالا به ۱۰۴۸ هزار میلیارد تومان رسید
اتفاقات سال ۹۹ بورس دیگر تکرار نخواهد شد
افت ۴۹ هزار واحدی شاخص بورس در معاملات دیروز
تاکنون ۵۹۷ شخص حقوقی مشمول، اطلاعات مالی خود را در سامانه کدال منتشر کردهاند
بحران مالی صندوقهای بازنشستگی کاهش می یابد
ارزیابی کیفیت تولید با معیار اسلامی
رعایت نکردن نرخ سود قانونی سپردهها با برخورد سخت مواجه می شود
گام های تحقق پذیری اهداف برنامه هفتم توسعه
ایران در کانون ترانزیت دیتای منطقه
اعلام نحوه ورود موقت خودروهای سواری به کشور
تمدید مهلت رفع تعهد ارزی صادرات سال ۱۴۰۱
متوسط مالیات پرداختی اصناف ۵میلیون تومان است
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
تکمیل پروژههای نیمهتمام، زمینه جذب سرمایههای جدید به استانها را فراهم میکند/ احیای واحدهای تولیدی راکد به فعالان اقتصادی اطمینان میدهد که دولت در حمایت از تولید جدی است/ تاکید بر ضرورت پایش مستمر و دقیق وضعیت فعلی و آتی بازار از سوی دستگاههای متولی
شناسه خبر : 145650 چهارشنبه 28 تير 1402 - 10:45
رئیس جمهور اظهار داشت: در کنار تکمیل پروژههای نیمهتمام، موفقیتهای حاصله در بازگرداندن واحدهای تولیدی و صنعتی راکد به چرخه تولید، علاوه بر کمک به رشد و رونق اقتصادی، باعث احیای فرصتهای شغلی از دست رفته و ارتقای امید و اعتماد عمومی میشود و به سایر فعالان اقتصادی نیز این امیدواری را میبخشد که دولت در حمایت و پشتیبانی از رونق تولید عزم جدی دارد.
دکتر سید ابراهیم رئیسی صبح امروز چهارشنبه در جلسه هیئت دولت از استقبال پرشور مردم کهگیلویه و بویراحمد از دولت مردمی در جریان سفر دو روز گذشته به این استان تشکر کرد و گفت: همت جهادی همه دستگاههای مجری و حاکمیتی در تکمیل و به ثمر رساندن چندین پروژه مهم زیربنایی و خدماتی در حوزههای آب، برق، راه، پتروشیمی و درمان، که تکمیل بعضی از آنها نزدیک به 30 سال به طول انجامیده بود، علاوه بر به ثمر رساندن ثروتهای قفل شده در این پروژههای نیمهتمام، رونق و رشد اقتصادی را از طریق ایجاد زمینه جذب سرمایههای جدید به استانها موجب میشود.
رئیس جمهور همچنین اظهار داشت: در کنار تکمیل پروژههای نیمهتمام، موفقیتهای حاصله در بازگرداندن واحدهای تولیدی و صنعتی راکد به چرخه تولید نیز علاوه بر کمک به رشد و رونق اقتصادی، باعث احیای فرصتهای شغلی از دست رفته و ارتقای امید و اعتماد عمومی میشود و به سایر فعالان اقتصادی نیز این امیدواری را میبخشد که دولت در حمایت و پشتیبانی از رونق تولید عزم جدی دارد.
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش همه دستگاهها به ویژه متولیان مدیریت بازار کالا و خدمات مورد نیاز مردم را به پایش مستمر و دقیقتر وضعیت فعلی و آتی بازار فراخواند و تصریح کرد: پیشبینی هر وضعیت احتمالی با توجه به مناسبتها و ایام خاص و نیز احتمالات مطرح دیگر یک ضرورت بسیار مهم برای دستگاههای مسئول در این زمینه است.
دکتر رئیسی در ابتدای سخنان خود با تسلیت فرارسیدن ماه محرم و ایام عزای اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش، دهه محرم را، دهه خودسازی و بازشناخت شخصیت والای امام حسین و اهل بیت(ع) توصیف کرد.
اخبار
مشاهده همه اخبار
دکتر رئیسی در نشست خبری پایان سفر به کهگیلویه و بویراحمد: علاوه بر افتتاح برخی مصوبات سفر قبلی، در این سفر نیز تصمیمات خوبی برای توسعه استان اتخاذ شد/ برخی برای سفرهای استانی به ما خرده میگیرند، اما تحت تاثیر این سخنان قرار نمیگیریم/ کار در استانها و تلاش برای جبران عقبماندگیها برای دولت مردمی اولویت دارد
سه شنبه 27 تير 1402
پایان انتظار 28 ساله زاگرسنشینان؛ پروژه ملی محور ترانزیتی «پاتاوه - دهدشت» با حضور دکتر رئیسی افتتاح شد
سه شنبه 27 تير 1402
دکتر رئیسی در اجتماع باشکوه مردم بهمئی: بهمئی ظرفیتهای بزرگی دارد که باید برای رفع نیازهای مردم و توسعه شهرستان فعال و بهکارگیری شود/ اعتبارات خوبی از محل مسئولیتهای اجتماعی وزارت نفت برای پیشرفت منطقه در نظر گرفته شده است/ مردم بهمئی و کهگیلویه و بویراحمد مطمئن باشند لحظهای از تلاش برای حل مشکلات آنها غفلت نخواهم کرد
سه شنبه 27 تير 1402
با حضور دکتر رئیسی صورت گرفت؛ بهرهبرداری از بیمارستان 32 تختخوابی شهید سلیمانی بهمئی
سه شنبه 27 تير 1402
دکتر رئیسی در جشن احیای واحدهای راکد استان کهگیلویه و بویراحمد: دولت مصمم به احیای همه واحدهای تولیدی است که در دهه گذشته به تعطیلی کشیده شدهاند/ احیای 18 هزار فرصت شغلی با احیای 5 هزار واحد تولیدی راکد گامی مهم در کاستن از بیکاری و احیای امید در جامعه است/ امروز همه در جهت رشد تولید مسئولیت داریم و نمیشود و نمیتوانیم در فرهنگ ما جایی ندارد
دوشنبه 26 تير 1402
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
روضه یوم التَرويه حرکت امام حسین ع از مکه بسوی کربلا(8ذیحجه)
روز هشتم ذي الحجه، یوم الترويه است. علت نامگذاري اين روز به اين جهت بود كه در آن زمان درصحراي عرفات آب يافت نميشد به اين جهت مردم براي رفع نياز آبِ روز نهم، در روز هشتم که حاجیان از مکه راهی عرفات میشدند همراه خود آب را از مكه به سرزمين عرفات حمل مينمودند . به همين جهت به هم ميگفتند تَرَوَيتُم تَرَوَيتُم؟ آيا سيراب شديد؟ یا: آیا آب برداشتید؟!
در روز هشتم ذی الحجه حاجیان از مکه روانه عرفات میشدند اما امام حسین علیه السلام و اهلبیتش بجای حرکت به سوی عرفات راه کربلا شدند و یوم الترویه اولین جلوۀ غربت حسین(ع) است؛ با اینکه حسین(ع) وسط حاجیها از صف حج بیرون رفت اما جز عدۀ کمی با او همراه نشدند. وای بر مردمی که امام خود را در نبرد با دشمن دین، تنها گذاشته و به عبادت پرداختند! . اى يكه تاز عرصه صبر و رضا حسين - وى رهنماى قافله كربلا حسين - تو كعبه اميدى و در وقت حج شدى - نا كرده حج ، ز بيت الهى جدا حسين . امام صادق (علیه السلام) فرموده است : قد اعتمر الحسین بن علی (علیهالسلام) فی ذی الحجه ثم راح یوم الترویه الی العراق و الناس یروحون الی منی و لا باس باعمره فی ذی الحجه لمن لا یرید الحج؛[۱۱] امام حسین (علیه السلام) در ماه ذی الحجه عمره انجام داد و سپس در روز ترویه (هشتم) به سوی عراق حرکت کرد و کسی که نمیخواهد حج انجام دهد، میتواند عمره انجام دهد . میتوان دلایل این تبدیل حج به عمره مفرده و خروج از مکه در موسم حج را به طور خلاصه چنین ذکر نمود: ۱. خطر جانی؛ ۲. شکسته نشدن حرمت بیت الله الحرام . ایشان به عبدالله بن زبیر فرمود: به خداوند سوگند! اگر یک وجب خارج از مکه کشته شوم، برای من دوست داشتنیتر است تا آنکه بهاندازه یک وجب در داخل مکه کشته شوم. به خداوند سوگند! اگر من به لانهای از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بیرون خواهند کشید تا آنچه را از من میخواهند، به دست آورند.[۱۲] . چون امام حسین علیه السلام عزم خروج از مکه کرد، به خطابه ايستاد و فرمود : الحمد لله و ما شاء الله و لا قوة الا بالله و صلي الله علي رسوله، خط الموت علي ولد آدم مخط القلاة علي جيد الفتاة و ما أولهني الي أسلافي اشتياق يعقوب الي يوسف و خير لي مصرع أنا الاقيه، كأني بأوصالي تتقطعها عسلان الفلوات بين النواويس و كربلا فيملان مني أكراشا جوفا و أجربة سغبا لا محيص عن يوم خط بالقلم، رضي الله رضانا أهل البيت نصبر علي بلائه، و يوفينا أجر الصابرين، لن يشذ عن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم لحمته بل هي مجموعة له في حظيرة القدس يقر بهم عينه و ينجز بهم وعده، من كان باذلا فينا مهجته و موطنا علي لقاء الله نفسه فليرحل معنا فاني راحل مصبحا ان شاء الله (اللهوف ص۱۲۶ ؛ بحارالانوار ج۴۶ ص۳۶۶) الحمد لله و ما شاء الله و لا قوة الا بالله و صلي الله علي رسوله، قلاّده مرگ بر فرزند آدم همانند گردنبندى است بر گردن دختران جوان، و اشتیاق من به دیدار گذشتگانم همانند اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف است، و براى من مقتلی برگزیده شده که به آن خواهم رسید، گویا مى بینم گرگان درنده بیابان - بین نواویس و کربلا ـ بند بند تنم را پاره کرده و از من شکم هاى تهى و مشک هاى خالى خود را پر مى کنند. از آن روز که قلم تقدیر الهى بر آن رقم خورده گریزى نیست. خشنودى خداوند خشنودى ما اهل بیت است، ما بر بلای الهی صبر میکنیم و او پاداش عظیم صابران را به ما خواهد داد. پاره تن رسول خدا هرگز از وی جدا نمى شود و در حظیره القدس به او ملحق خواهد شد و چشمان رسول خدا به ذرّیه اش روشن مى شود و وعده اش توسّط آنان وفا خواهد شد. هر کس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را آماده لقاى خداوند سازد، با ما رهسپار شود، زیرا من فردا صبح به خواست خداوند حرکت خواهم کرد. امام حسین علیه السلام خوف از این داشت که در مکه مکرمه و کنار خانه خدا خون پاکش را بریزند برای همین قصد خروج از مکه به سوی کربلا کرد (نه بسوی عرفات) و با خطبه خواندنش مردم را و همچنین مامورین خفیه یزید را از قصدش آگاه کرد و با اینکه میدانست در کوفه چه خواهدشد باز هم در مکه نماند و راهی کوفه وکربلا شد . محمّد بن جریر طبری امامی در کتاب «دلایل الامامة» از ابو محمّد سفیان بن وکیع، از پدرش وکیع، از اعمش از ابو محمّد واقدی و زرارة بن خلج نقل کرده است که گفتند: «قبل از آنکه حسین (ع) بخواهد به سمت عراق حرکت کند، به دیدنش رفتیم و اورا از وضعیت مردم کوفه آگاه کردیم و متذکر شدیم که قلب کوفیان با توست. امّا شمشیرشان علیه توست. بنابر این بهتر آن است که از رفتن به کوفه خودداری کنید و همین جا بمانید!» . وهمچنین طبق نقل اللهوف علی قتلی الطفوف؛ سیّد بن طاووس؛ ترجمه ی فرج الله الهی؛ ص 104-98 معمر بن مثنی در «مقتل الحسین» می گوید: «در روز ترویه، عمر بن سعد بن ابی وقاص با لشگر انبوهی به مکه آمد و یزید به وی دستور داده بود که اگر حسین(ع) قصد جنگ داشت، با او بجنگد. والّا تنها در صورت اطمینان به پیروزی با حسین (ع) وارد جنگ شود. امّا حسین (ع) در همان روز از مکه خارج شد. در شبی که فردای آن حسین (ع) قصد خروج از مکه را داشت، محمّد ابن حنفیّه آمد و گفت: «برادرم! تو از ناجوانمردی اهل کوفه نسبت به پدر و برادرت بخوبی آگاهی و من می ترسم بر سر تو نیز همان بیاورند که بر سر آنها آوردند. بنابراین اگر تصمیم بگیری در اینجا بمانی، موقعیت خوبی پیدا می کنی و به گرامی ترین و عزیزترین ساکنان مکه، تبدیل خواهی شد.!» حسین (ع) گفت: «می ترسم یزید بن معاویه مرا درحرم، ترور کند و حرمت این خانه بوسیله ی من شکسته شود!» ابن حنفیّه گفت: «پس به «یمن» یا برخی دیگر از نواحی این صحرا برو! دراینصورت، هیچ کس نمی تواند بر تودست یابد. چون مردم همگی تو رادوست دارند و از هستی تو دفاع می کنند...» حسین (ع) گفت: «باید راجع به پیشنهادت فکر کنم.» ولی وقت سحر، حسین (ع) به عزم کوفه به راه افتاد. محمّد ابن حنفیّه به محض اطلاع از حرکت حسین (ع) آمدو افسار شترش راگرفت و گفت: «مگرتو قول ندادی راجع به پیشنهاد من بیندیشی!» گفت: «آری!» پرسید: «پس چرا به این زودی، تصمیم به رفتن گرفتی؟» گفت: «پس از آنکه از تو جدا شدم، رسول خدا (ص) به خواب من آمد و گفت: ای حسین! ازمکه خارج شو! چون خدا تقدیر کرده است، تو کشته شوی!» «محمّد بن حنفیه گفت: انا لله و انا الیه راجعون! اگر به سفر مرگ می روی پس این زنان را چرا با خود می بری؟» گفت: «قد قال لی: ان الله قد شاء ان یُراهن سبایا.» رسول خدا (ص) گفت: خدا تقدیر کرده است آنها اسیر بشوند. «محمّد حنفیه پس از این گفتگو خداحافظی کرد و رفت...» . و همچنین طبق نقل اعيان الشيعه، ج 3، ص 176 ابي الجارود از امام باقر عليه السلام روايت مي كند: ابن زبير به حضرت عرض كرد: چرا در موسم حج خانه ي خدا را ترك كرده به سوي عراق مي روي؟ امام حسين عليه السلام فرمود: همانا دفن شدنم در كنار فرات محبوب تر است از آن كه در جلو كعبه به خاك سپرده شوم . سيدالشهدا عليه السلام ديد اگر در حرم خدا هم باشد خونش را مي ريزند. لذا فرمود: بهتر است كه از اين جا خارج بشوم . و همچنین طبق اعيان الشيعه، ج 3، سيرة الحسين عليه السلام، ص 177 عبدالله بن عباس و عبيدالله بن زبير آمدند و مانع رفتن حضرت شدند. حضرت فرمود: جدم به من امر كرده، بايد امر او را اطاعت كنم و بروم. ابن عباس گفت: واحسيناه بعد عبدالله بن عمر آمد و گفت: شما با اهل ضلال صلح كنيد كه قتل و قتال نباشد. پس فرمود: ي ابا عبدالرحمن، آيا جريان يحيي بن زكريا را مي داني؟ بني اسرائيل از طلوع فجر تا غروب آفتاب هفتاد پيغمبر را به قتل رساندند و باز رفتند در بازار نشستند و به تجارت مشغول شدند مثل اين كه هيچ كاري نكرده اند. بعد خدا از آنها انتقام گرفت. پس بپرهيز اي اباعبدالرحمن، اينها كمك نمي كنند و بي وفا هستند . و بدینگونه بود که امام حسین علیه السلام و 19 تن از آل ابي طالب و 8 تن موالي و حرم و خانواده پيامبر صلي الله عليه و آله از مکه بسوی کوفه و کربلا شدند و حركت اين كاروان پرهياهو بويژه در موقع جدايي از خويشان و بستگان در چنين روزي كه هشياران جهان آن روز به مكه آمدند و براي هر يك فاميل هايي است. جدايي اينها در چنين روزي بسيار دشوار بوده است . آری : بقول تاج الواعظین حرم را از حرم كردند بيرون : بيوم الترويه محمل ببستند - خواتين اندر آن محمل نشستند - حرم را از حرم كردند بيرون - همه سرگشته اندر دشت و هامون - كساني كه دو عالم را پناهند - برون کردند از بیت خداوند - همه قربانیان کعبه ی دل - برون خرگه زدند از كعبه ي گِل - مهار ناقه ي بانوي ذي جود - اَبَردست طرمّاح عدي بود - حُدي با زنگ اشتر گشت چون جفت - طرمّاح عدي با آن شتر گفت - همين بانو كه در محمل نشسته - دل از قيد علايق ها گسسته - مَهين دخت اميرالمؤمنين است - بَهين فرمانده روي زمين است - مبادا آن كه آزارش نمايي - هم آزار دلِ زارش نمايي - پس از چندي فلك در گردش آمد - سپس تیرِ قضا را پرّش آمد . همین زن شد اسیرِ قوم عدوان - چه گويم من ز اشترهاي عريان . در یوم الترویه که از مکه راهی کوفه وکربلا شدند هنگام سوار شدن بانوان حرم بر محملها جوانان بنی هاشمی گرداگرد آنان حلقه زده و آنان را با احترام سوار بر محملها کردند اما در روز روزيازدهم محرم هنگام حركت اهلبيت امام حسين عليه السلام ازكربلا دیگه این جوانان نبودند و امام زین العابدین هم که بیمار بود چگونه سوار بر محملها شدند : زبانحال عمه سادات است : بیائید ای هواداران ببندید محمل زینب***که بر باد صبا رفته بساط و منزل زینب . کجائی ای علی اکبر شبیه روی پیغمبر***بیا بر عمه ات بنگر ببندید محمل زینب . کجایی ای علمدارم ضیای چشم خونبارم***که من عزم سفر دارم ببنیدید محمل زینب .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
فصل عزاداری
روضه های دهه اول محرّم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
آغاز هفته احيای امر به معروف و نهي از منكر (اول محرم الحرام)
آغاز هفته احيای امر به معروف و نهي از منكر (اول محرم) «امر» به معنای فرمان دادن و «نهی» به معنای بازداشتن و منع از انجام کاری است. «معروف»، هر آن چیزی است که عقل و دین، آن را به نیکی و خوبی می شناسند و معرفی می کنند و «منکر»، هر آن چیزی است که عقل و شرع، آن را ناپسند می دارند. پس امر به معروف، یعنی فرمان دادن به انجام کارهای نیک و نهی از منکر، به معنای بازداشتن از بدی و ناپسندی است. یکتاپرستی، نیکی به پدر و مادر، انفاق به خویشاوندان، کمک به مساکین و درماندگان، برپایی نماز، پایبندی به عهد، مبارزه با ظلم و ستم، امر به معروف و نهی از منکر، پرداخت وجوهات شرعی و... نمونه هایی از معروف ها، و شرک به خداوند، زنا و فحشا، ربا، سرقت، دست درازی به اموال یتیمان، تکبر، اسراف و بدخویی، نمونه هایی از منکرهای ذکر شده در قرآن کریم می باشند. دستور قرآن کریم بر ضرورت و وجوب امر به معروف و نهی از منکر کاملا آشکار است. در آیه ای می خوانیم:«و باید از میان شما گروهی باشند دعوتگر به خیر که به نیکی (معروف) فرمان دهند و از ناشایستی(منکر) باز دارند و اینان رستگارانند». دراهمیت امر به معروف و نهی از منکر همین بس که در قرآن کریم، نام آمرین به معروف، در کنار نام پیامبران آمده است و کیفر قاتلان آنان، مثل کیفر قتل انبیاست. برای امر به معروف و نهی از منکر، سه مرحله را متذکر شده اند: نخست این که انسان، از بروز گناه، اندوهگین باشد و قلبا راضی از کار منکر نبوده و از آن متنفر باشد. در این مرحله هیچ کس معاف نیست و حتی افراد ناتوان نیز باید از گناه متنفر باشند؛ زیرا اگر کسی راضی به عمل قومی باشد، در عمل آنان شریک است. در مرحله دوم، آمر به معروف، با زبان به خلافکار هشدار می دهد و به خوبی ها سفارش می کند، و مرحله سوم آن است گه اگر بیان، اثر نکرد، با قدرت در برابر منکرات بایستد. این اِعمال قدرت و خشونت باید بسیار سنجیده و حساب شده باشد تا موجب بروز هرج و مرج در جامعه و ایجاد منکرهای بزرگ تر نگردد. آثار فردی و اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر، آن قدر فراوان است که در قرآن و روایات، حساب این دو فریضه پربرکت از دیگر فریضه ها جدا شده است. بهره مندی از الطاف خداوند، نجات از قهر و غضب الهی، وفور نعمت های اقتصادی، کسب حلال، عزّت و سرافرازی مؤمنین، سرکوبی و کنترل اشرار و برقراری نظم و انضباط اجتماعی، نمونه هایی از آثار و برکت های آن است. در بُعد فردی، کسی که آمر به معروف باشد، خود، اهل معروف خواهد شد و خواه ناخواه، به رستگاری خواهد رسید و در بُعد اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر، ضامن بقای کلیه برکت های معنوی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه مسلمین است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره آداب امر به معروف و نهی از منکر فرمود: آمر به معروف، نیازمند آن است که به حلال و حرام آگاه و از آن چه دیگران را امر و نهی می کند، خود، فارغ شده باشد. برای خلق، ناصح مهربان و با آنان رفیق باشد. با لطف و بیان خود، آنان را دعوت کند، اخلاق آنان را بشناسد تا با هر یک مناسب شأنش رفتار کند، به مکر نفس و نیرنگ های شیطان بینا و بر آن چه بدو رسد، شکیبا باشد و آنان را به سبب آن چه بدو رسیده، مکافات و از آنان شکایت نکند، خشونت نورزد و برای نفس خود خشمگین نشود. نیّت خود را برای خدا خالص گرداند و از او یاری بخواهد و در پی رضایت او باشد. پس اگر با او مخالفت و در حقش جفا کنند، صبر پیشه کند و اگر با او موافقت کنند و سخنش را بپذیرند، سپاس گزاری کند و کار خود را به خدایش واگذرد و به عیب خویش بنگرد».
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
مسلم به شهرِ کوفه، گشته غریب و تنها
مسلم به شهرِ کوفه، گشته غریب و تنها
مسلم به شهرِ کوفه، گشته غریب و تنها - از ظلم و جور و کینه، گشته اسیرِ اعدا
یارانِ بی مروّت، از کوفه، لیسَ یُوفِی - طوعه شده است یارش، زان مردمانِ کوفی
یاری نمانده کوفه، بر آن غریبِ بی یار - از بینِ خیلِ مردان، یک زن، زِ کوفه شد یار
امّا هزار افسوس، آن مردمانِ بی دین - از بهرِ قتلِ مسلم، لشکر کشیده از کین
او یک تنه برون شد، بر رزمِ خیلِ کُفّار - با آن گروهِ بی دین، رزمی نمود خونبار
کس را نبود طاقت، بر رزمِ آن دلاور - امّا هزار افسوس، او را نبود یاور
با مکر و حیله اورا، اندر درونِ چاهی - افکند، حیله گرها، در حالِ بی پناهی
با دستِ بسته او را، بردند نزدِ ملعون - بادست و پایِ مجروح، با آن دهانِ پر خون
چون خواست آب نوشد، شد آبِ کاسه خونین - خوشحال شد، در آن دم، ابنِ زیادِ بی دین
بردند بهرِ قتلش، بالایِ بامِ خانه - هنگامِ قتل، مُسلم، بِسرود این ترانه
آقایِ من ندانم، اکنون تو درکجائی - آقایِ من نَیا، تو، در شهرِ بی وفائی
آقا نَیا به کوفه، کوفی وفا ندارد - کوفیِ بی مروّت، شرم و حیا ندارد
اندر دلِ سفیرت، غصّه زده شکوفه - خیری در این سفر نیست، آقا میا به کوفه
اکنون تو ای پسر عم، بگو که درکجایی - دعایِ آخرم هست، خدا کند نیایی
خدا کنه عیالت، این کوفه را نبیند - تا که به فرق آنان، خاکی زِ غم نشیند
اوضاعِ کوفه برمن، اینک خبر رسانده - از کوفه یک نفر را، برایِ تو نمانده
هرکس برای قتلت، یک نقشه ای کشیده - یا تیر و تیغ و نیزه، یا که کمان خریده
ازبهرِ قتلِ مسلم، قاتل چو شد مهیّا - شد باقری، عزائی، در شهرِ کوفه برپا
سروده شده شب اول ماه محرم سال 1401
برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
کتاب روضه های محرم صفر جلداول
نوشته حجت الاسلام سیدمحمد باقری پور
روضه های دهه اول محرم ازآخرذیحجه تا یازدهم محرم
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.pdf
كتا ب هـمـرا ه با عا شو را ئيا ن
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/dowomemoharramtayazdahom.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
سلام، ای مُحَرَّم ، سلام ای حسین جان - سلام،اشک و ماتم ، سلام، ای حسین جان
سلام، سینه زنها ، سلام، روضه خوانها - سلام، آی عزادار ، آی پیرها، جوانها
سلام، ای سِیَه پوش ، عزادارِ مُحَرَّم - سلام، ای که داری ، غم و عزا و ماتم
سلام، ای حسینیه ، تکیه ، خیمه ، موکب ، پرچم ، عزادارِ آقا اباالفضل
سلام، ای عزادار ، سینه زن ، روضه خوان ، چای ریز ، هوادارِ آقا اباالفضل
سلام، ای علی اکبر ، علی اصغر ، قاسم ، عون و جعفر - سلام، ای که باشی عزیزم، عزادارِ سِبطِ نبی، همچو زعفر
سلام، ای محمد «ص» ، علی ، فاطمه ، ای حسن جان - سلام، ای حسینی که لب تشنه در کربلا داده ای جان
سلام، از عزادار و سینه زن و هیأت و نوحه خوانها - وَ اَز باقری وَ زن و مرد و صِبیان و پیر و جوانها
سروده شده توسط حجت الاسلام باقری پور شب اول ماه محرم تیر ۱۴۰۲
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
روضه شب وروزاول محرم بیاد مسلم بن عقل علیه الرحمه
مسلم بن عقیل اولین شهید عشق نویسنده: استاد مرتضی آقا تهرانی
«مسلم» پسر «عقیل» پسر «ابوطالب» علیه السلام است. عقیل برادر امام علی علیه السلام و مسلم پسر عموی امام حسین علیه السلام است. مادر مسلم کنیز بود و «علیه» نام داشت و عقیل او را از شام خریده بود. (الطبقات الکبری، ج 4، ص 29)
دعوت اهل کوفه از امام حسین علیه السلام
هنگامی که اهل کوفه نامههای فراوانی به امام ارسال داشتند، آن حضرت مسلم را فراخواند و به همراه وی «قیس بن مسهّر» و «عبدالرحمن بن عبدالله» و عده ای از فرستادگان را سفیر خود نمود. آن حضرت، مسلم را به چند چیز امر فرمود:
الف. تقوای الهی داشته باشد؛
ب. اسرار حکومت را پنهان بدارد؛
ج. به مردم لطف و مرحمت داشته باشد؛
د. اگر مردم را با هم متحد یافت، به سرعت امام را با خبر کند.
سپس امام نامههایی را به مردم کوفه به این مضمون نوشتند:
اما بعد، به تحقیق برادر و پسرعمویم و مورد اعتماد از اهل بیتم، مسلم بن عقیل را به سوی شما فرستادهام، ایشان را امر کردهام تا که برایم بنویسد که آیا شما را با هم، همدل و همداستان مییابد. پس به جانم قسم، امام نیست مگر کسی که به حق قیام کند. (ترجمه برگرفته از متن ابصار العین، ص 79)
حرکت مسلم از مکه
اواخر ماه مبارک رمضان بود که مسلم بن عقیل از مکه به مدینه منوره حرکت کرد. ایشان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله) رفت و در آنجا نماز گزارد. پس از آن با اهل و عیال خویش خداحافظی کرد. سپس از «قیس» دو راهنما اجاره کرد تا که راه را به او نشان دهند. در راه گرما و تشنگی آن دو را سخت آزار داد و آنها تاب نیاوردند و در راه جان دادند.(ابصارالعین، ص 79)
مسلم راه را ادامه داد تا به محلی رسید که آنجا آب و آبادی بود. آن دو راهنما راه را به مسلم نشان دادند تا «بطن جنت» رسید. (جنت، محل آبی بوده که به قبیله کلب متعلق بوده است. معجم البلدان، ج2، ص343)
آنجا با قیس نامهای را از سختی راه و مشکلات برای امام ارسال داشتند. نامه مسلم این گونه بود:
«اما بعد؛ من از مدینه خارج شدم، در حالی که دو راهنما را برای طی راه اجاره کرده بودم، راه را گم کردیم و به عطش افتادیم. چیزی نمانده بود که آنها جان بدهند تا این که آخرالامر به آب رسیدم. تنها نجات ما در لحظات آخر، نفس ما بود. این حادثه موجب شد که آینده کار را نیکو نبینیم.»
در پاسخ این نامه، امام این گونه نوشت:
« اما بعد؛ البته من خوف این را دارم که آن گونه که تو (بد) پیش بینی میکنی، غیر آن باشد که به تو تذکر دادهایم. همانگونه که تو را رهنمون شده ام، حرکت کن، والسلام.»
درسی که میتوان گرفت: از این ماجرا چند نکته به دست میآید:
1- از یطیر به صرف برخورد با حوادث ناگوار در آینده باید پرهیز کرد که آن، گویای وظیفه انسانی نیست؛
2- باید در تشخیص وظیفه و انجام دادن کاری که امام آن را توصیه میکند، تلاش کرد؛
3- باید در انجام دادن رسالت الهی مقاومت و استقامت داشت.
مسلم به محل آب خیر «طییء» رسید. در آنجا قدری استراحت کرد. سپس حرکت کرد تا این که به مردی رسید که تیرش آهویی را نشانه رفته بود. وقتی به حیوان رسید آن را کشت. مسلم با دیدن آن صحنه گفت: «دشمن ما کشته خواهد شد، اگر خدا بخواهد.»(تاریخ الامم و الملوک، ج 5، ص 355)
ورود مسلم به کوفه
مسلم به سمت کوفه اسب میراند تااین که درپنجم شوال وارد کوفه شد. (مروج الذهب،ج3،ص248)
او به منزل «مختار بن ابی عبید» وارد شد.(تاریخ الامم و الملوک، ج 5، ص 355)
مختار شیعیان را دعوت کرد تا همه گرداگرد مسلم فراهم آیند. پس نامه حسین علیه السلام را که پاسخ به آنها بود خواند. آنها همه از شوق گریه کردند. در محضر او خطبا و سخنوران کوفی، چون « عابس شاکری»، «حبیب اسری» خطبه خواندند.
این خبر به «نعمان بن بشیر انصاری» که استاندار یزید در کوفه بود رسید. او از جای برخاست و برای مردم خطبهای ایراد کرد و آنها را تهدید کرد. پس از آن «عبدالله بن سعید حضرمی» که با بنی امیه هم قسم بود به اعتراض از جای برخاست و جلسه را ترک کرد. او و «عمّاره بن عقبه» داستان لقمان را در نامهای به یزید نوشتند و تصریح کردند که حاکمی که گماشته است یا ضعیف است یا این که خود را به ناتوانی زده است.(ابصار العین، ص80)
پس از عبدالله، سایر جیرهخواران حکومتی از قبیل «عمارة بن ولید» و «عمر بن سعد بن ابی وقاص» نامههای مشابهی برای یزید فرستادند.(الارشاد، ج 2، ص41)
علت ورود مسلم به منزل مختار این بود که مختار از زعمای شیعه به شمار میآمد و به امام حسین علیه السلام وفادار بود. علاوه بر این، مختار داماد « لقمان بن بشیر»- حاکم وقت کوفه - بود. بی تردید تا زمانی که مسلم در خانه مختار این بود که مختار از زعمای شیعه به شمار میآمد و به امام حسین علیه السلام وفادار بود. علاوه بر این، مختار داماد «لقمان بن بشیر» - حاکم وقت کوفه - بود. بی تردید تا زمانی که مسلم در خانه مختار بود لقمان بن بشیر متعرض او نمیشد. این انتخاب مسلم گویای درایت و احاطه او به موقعیتهای اجتماعی است.(حیاة الامام الحسین، ج 2، ص 345)
بیعت با مسلم در کوفه
مردم پس از آگاهی از ورود مسلم، فوج فوج با نماینده امام بیعت کردند تا این که نام بیعت کنندگان در دفتر مسلم از مرز هشتاد هزار نفر گذشت.(اللهوف، ص16)
درباره تعداد بیعت کنندگان با سفیر امام قدری اختلاف وجود دارد که از آنها به شرح زیر یاد میکنیم: 1- تعداد بیعت کنندگان با مسلم را بالغ بر هجده هزار نفر نوشتهاند؛ 2- تعداد بیعت کنندگان بیست و پنج هزار نفر بوده است؛ 3- تعداد بیعت کنندگان بیست و هشت هزار نفر بوده است؛ 4- تعداد بیعت کنندگان سی هزار نفر بوده است؛ 5- تعداد بیعت کنندگان با مسلم را بالغ بر چهل هزار نفر بوده است. (الارشاد، ج2، ص41 - نفس المهموم، ص58 - حیاة الامام الحسین، ج2، ص247 - تاریخ ابی الفداء، ج1، ص200/ حیاة الامام الحسین، ج2، ص 247 - تاریخ ابی الفداء، ج1، ص200/ حیاة الامام الحسین، ج2، ص 247/ مثیر الاحزان، ص 11)
محورهای بیعت مردم با مسلم
مردم با شوق فراوان بیعت خود با مسلم را بر چند اصل استوار ساختند: 1- دعوت مردم به کتاب خدا و سنت رسول او؛ 2- پیکار با بی دادگران؛ 3- دفاع از مستضعفان؛ 4- رسیدگی به حال محرومان جامعه؛ 5- تقسیم غنائم به طور مساوی در بین مسلمانان؛ 6- ردّ مظالم (بازگرداندن حق مظلوم) به اهل آن؛ 7- یاری اهلبیت علیه السلام؛ 8- مسالمت با کسانی که سر ستیز ندارند؛ 9- پیکار با متجاوزان. (حیاة الامام الحسین، ج2، ص 345)
درسی که میتوان گرفت: باید به این اصول معقول و مقبول نگریست و این که چگونه مردم به درستی راه حق را بازیافته بودند.
نامه مسلم به امام حسین علیه السلام
بیعت اکثر مردم، مسلم را مطمئن کرده بود که امام اگر به کوفه بازآید، همه چیز از نو بنا خواهد شد. او در نامهای به حضرت نوشت که هیجده هزار نفر از مردم کوفه بیعت کردهاند. از امام خواست که با شتاب به کوفه رهسپار شوند؛ چرا که مردم سخت مشتاق دیدار اویند.
مسلم نامه خود را ضمیمه نامه اهل کوفه کرد و به «عابس بن ابی شبیب شاکری» سپرد تا به همراه «قیس بن مسهّر صیدوای» به خدمت امام برسانند. (مثیرالاحزان، ص 32)
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
http://hedayat.blogfa.com/post/14403
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
روزآخر ذيحجه بياد حربن يزيد رياحي عليه الرحمه
روضه شب وروزآخر ذیحجه بیادحرریاحی ره
حرّم و نزد تو با روی سیاه آمده ام
حرّم و نزد تو با روی سیاه آمده ام - بی پناهم من و اینجا به پناه آمده ام
پسر فاطمه بگشا برویم باب کرم - شرمسارم ز پی عفو گناه آمده ام
من خجالت زده از زینب و طفلان توام - تا نبخشی گنهم سینه پر آه آمده ام
تا کنی گوشه چشمی به من ای بحر کرم - در حضور تو بامید نگاه آمده ام
راه بستم به تو ای راهگشای دو جهان - عذر خواهم ز تو و در پی راه آمده ام
نادم از کرده خود در طلب عفو آمده ام - سویت ای معدن غفران اله آمده ام
حر بدنش می لرزید ،یکی گفت چرا می لرزی گفت خودم را بین بهشت و جهنم می بینم، دیدن که داره میره، دیدن که می گه خدا من دوستان تو را اذیت کردم، ببخش، نگران بود ابی عبد الله بفر ماید: دیر آمدی، هر کس را بخواند می آورد، آمد گفت: یا ابا عبد الله، بد کردم، به یک تعبیر گفت: به نظر شما من راه توبه دارم ، به یک تعبیر از من ،آ مدم جانم را قر بانت کنم .اگر کشته بشم توبه حساب می شه ،آقا یک لحظه فاصله نداد فرمود بیا ، اجازه گرفت: رفت کشته شد، وقتی افتاد دید سرش را از زمین بلند می کنه، ابی عبد الله داره دستمال زردی به سرش می بنده .
خدا! من گناه کردم اما هر چه گناه کرده باشم گناه حرّ را نکردم. برای اینکه هر کاری کرده ام اما دیگر سر راه امام حسین (ع) را نگرفته ام. آی حسین! حسین!...
حرّ مگر چه کرد؟ با هزار سوار آمد سر راه امام حسین(ع) را گرفت. گفت: از این طرف نباید بروید از آن طرف بروید. یک چیز یادتان می دهم که رمز عوض شدن است. وقتی که داری می روی طرف گناه یک راه آشتی برای خودت بگذار. عرق خورهای سابق، لاتهای سابق در نهایت توبه می کردند. می دانی چرا؟ چون اول محرم که می شد شیشه را می بوسید و کنار می گذاشت. شب اول ماه رمضان هم کنار می گذاشت.این راه آشتی بود، خدا هم خوشش می آمد، می گفت: عاقبتت را ختم به خیر می کنم. توفیق توبه به او می داد. این آدم غیر از آن گناهکاری است که شب وفات علی(ع) عرق می خورد. غیر از آن کسی است که روز عاشورا هم آب جو می خورد. حرّ با هزار سوار آمده جلوی امام حسین (ع) را گرفته است. اما حواسش جمع است. خیلی تند نمی رود، راه آشتی می گذارد. تا امام حسین (ع) فرمود: ظهر است می خواهیم نماز بخوانیم، حرّ گفت: هم با شما نماز می خوانم. فرمود: تو با ما نماز می خوانی؟ گفت: من که می دانم پسر فاطمه (س) هستی. عقیده ام با تو است. پول و حقوق و شکم پروری مرا سر راهت آورده است و الاّ دلم با تو است. نمازشان را خواندند. حرّ باز نگذاشت امام (ع) به راه خودش ادامه دهد. امام حسین (ع) ناراحت شد . فرمود: { ثکلتک اُمُّک؛} مادرت به عزایت بنشیند! یک نگاه به ابی عبدالله کرد و گفت: چه کنم که مادرت فاطمه (س) است. این احترامها عاقبت به خیری دارد. این راه آشتی است...
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
برگوشهامان میرسد - آوایِ زنگِ قافله
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
مقام روضه خوانی
اَ لسَّلامُ عَلَیكَ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یا حُسَینَ بْنَ عَلِىٍّ أَیهَا الشَّهِیدُ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ یا سَیدَنَا وَ مَوْلانَا اِ نَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَینَ یدَىْ حَاجَاتِنَا یا وَجِیها عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ
مهر تو را بعالم امکان نمیدهم - این گنج پربهاست من ارزان نمیدهم
نام تو را به نزد اجانب نمیبرم - این اسم اعظم است بدیوان نمیدهم
ای خاک کربلای تو مهر نماز من - این مهر را بملک سلیمان نمیدهم
ما را گدائی در تو بود تاج افتخار - این تاج را به افسر شاهان نمیدهم
جان میدهم بشوق وصال تو یا حسین - تا بر سرم قدم ننهی جان نمیدهم
نوحه خوان
نظام رشتی از نوحه خوان ها و نوکرای با اخلاص بود، چند ماه قبل از مرگش بیمار شد، تو بستر افتاد، مردم می اومدند زخم زبونش می زدند. لال شد، دیگه نمی تونست حرف بزنه، گفتند: دیدید این که دم از حسین (علیه السّلام) می زد آخر لال می میره، دخترش می گه روزی بابام صدام زد و با اشاره گفت: یه قلم و کاغذی برام بیار، تا آوردم برام نوشت: دخترم غصه نخور من نوکر اربابم، ارباب منو تنها نمی گذاره و ساعتی گذشت، باز منو صدا زد و نوشت آگاه باش هر وقت اشاره کردم بدون که اربابم اومده . نمی تونه تکون بخوره، دخترش می گه دقایقی بعد دیدم دست گذاشت رو سینه اش از جا بلند شد، تعجب کردم صدا زد: السلام علیک یا ابا عبدالله ... بعد از سلام بابام یک دفعه دراز کشید هر چی صداش زدم بلند نشد. (منبع:كتاب گلواژه های روضه)
متن روضه ی رسول ترك
لات بود، سر و وضعش خوب نبود، اومد مجلس امام حسین (علیه السّلام)، صاحبان هیئت بیرونش کردند، گفت ای بابا ! مجلس مال یکی دیگه است، حسین ! خیال کردم خیمه، خیمه ی توست اومدم، اگه می دونستم اینها صاحب خیمه اند نمی یومدم، من اصلاً خونه ی اینها نیومدم، تو که می خواستی دست شمر را هم بگیری، آقا باشه !! من رفتم، هی با خودش می گفت: من امشب مجلست را خراب کردم، شب رئیس هیئت خوابیده، گنبد و بارگاه حسین (علیه السّلام) را دید، قافله ی عزادارها، دسته دسته می آمدند، دید یه سگی قافله ها را نوبت نوبت می بره و می آره، دید سگه سرش مثل آدمه، اومد دید همون رسولِ ترکه .... از خواب پرید ، به سرش زد ... (آقا یه جایی ما را هم قبول کن، گوشه کنارها کاری دست ما بده) بزرگان هیئت را جمع کردند اومدند، در زدند، رسول کارت داریم بیا، گفت: من نمی آم، من بخوام بیام یه شرط دارم، خودت یه قلاده گردنم بندازم بیام .... (منبع:كتاب گلواژه های روضه)
روضه خوانی
در هندوستان در قدیم آن شخص روضه داشت، حاکم آن بلاد ناصبی بود، به گناه روضه خوانی مالش را مصادره کرد، روضه تعطیل شد، آخر سال گذشت، هیچ چیز نداشتند، زانوی غم بغل کرد، مرد گفت: امسال روضه خوانی نداریم، پول نداریم، چیکار کنیم؟ زن گفت: من یه گوهری دارم، بفروش و با پولش روضه راه بیانداز، مرد گفت: من و تو زن و شوهریم، تو گوهری داشتی و به من نگفتی، زن گفت: ما یه جوون داریم، گوهر ماست، برو این جوان را به عنوان غلام بفروش و پولش را برای روضه ی حسین (علیه السّلام) بده، جوونش از در وارد شد، نظرش را پرسیدند، گفت: من افتخار می کنم برای روضه ی حسین (علیه السّلام) بروم و غلامی کنم، فردا راه افتادند، مادر با پسر خداحافظی کرد، گفت: ای مرد داری می ری، این جوری می فهمند پسرته، حلقه به گوشش بینداز، لباس مندرس بپوشانش، بعد ببرش، بچه را آورد، وسط بیابون تا به یک شهر دیگه ببره، یه سوار از دور پیدا شد، پرسید: کجا داری می روی؟ گفت می روم غلامم را بفروشم، گفت من می خرم چه قیمتی می فروشی؟ گفت: هر چی به قیمت بر پا کردن روضه ی حسین (علیه السّلام) باشه، پسر را خرید، اما موقع رفتن دید یه جوری با غلام خداحافظی کرد، (خوش به حالی اونی که غلام چنین آقایی بشه، آخه فقط ارباب ما اومد بالا سر غلام سیاهش، عزیز دلم هر کی نوکر حسین باشه، پاره ی تن حسینه، هر کی زائر حسینه مهمون آقاست، خود حسین فرموده: من زار زائرنا کمن زارنا) غلام را خرید، دور شدند، با لبخند کیسه ی پول روضه فراهم شد. فردا داشتند کارهای روضه را می کردند، دیدند جوانشون اومد، گفتند: جوون ! کجا اومدی؟ فرار کردی؟ گفت: نه بابا ! خودش منو فرستاد، بابا ! تو که رفتی، منو بغل کرد، گفت: من که می دونم اون بابات بود برو، بگو ما قبول کردیم فردا که روضه علم شد، والی شهر هم می یاد پولتون را پس می ده، گفتم شما کیستید، گفت: من صاحب روضه ام.
فردا دیدند والی اومد، دست رو سینه، گفت غلط کردم این پولتون، سالی ده هزار درهم هم می دم برای روضه ی حسین (علیه السّلام)، گفتند: مگه چی شده؟ گفت: دیشب خواب آقا رو دیدم، فرمود: تو خجالت نکشیدی مجلس ما را به هم زدی ... (کرامات الحسینیه - منبع:كتاب گلواژه های روضه)
سؤال و جواب نوکر
نقل می کنند: محضر آقا سیدحمزه موسوی بودیم تعریف کردند: که یکی از بزرگان از شب اول قبر خیلی می ترسیدند یه شب در عالم خواب رسید به محضر ابی عبدالله و گفت: آقای یه عمره برات روضه می خوانم، برات روضه گرفتم، ولی از شب اول قبر می ترسم، امام حسین (علیه السّلام) فرمود: از کجای آن می ترسی؟ گفت از آن موقعی که دو تا ملک می آیند و سؤال و جواب می کنند و زبانم بند می آید، فرمودند: کدام ملک جرأت دارد که از نوکر من سؤال کند، سؤال و جواب آنها با ماست .... (منبع:كتاب گلواژه های روضه)
نود حج و عمره
پیامبر به عادت همیشه خود اظهار محبت به سیدالشهدا می نمود و با ایشان بازی می کردند، عایشه به پیامبر گفت: چقدر تو این کودک را دوست داری؟ حضرت فرمودند: وای بر تو . چگونه دوستش نداشته باشم و از او خوشم نیاید و حال آنکه او میوه ی دل من و روشنی چشم من است. بعد فرمودند: امت من بعد از من او را می کشند، هر کس بعد از وفاتش به زیارت او برود، خداوند در نامه ی عملش یک حج از حج و عمره های مرا می نویسد. عایشه تعجب کرد و عرض کرد: یا رسول الله حجی از حج های شما ؟! حضرت فرمودند: بلی، بلکه خدا دو حج مرا به آن زیارت دهنده می دهد.
باز عایشه تعجب کرد و حضرت زیاد کردند تا رسید به نود حج و نود عمره و فرمودند: خداوند به او نود حج های من و نود عمره از عمره های من را می دهد. (مقتل شیخ جعفر شوشتری - منبع:كتاب گلواژه های روضه)
روضه خواندن خود امام حسین (علیه السّلام)
مرحوم آیت الله تنکابنی در مواعظ المتقین می نویسد: سلمان فارسی تو کوچه ها و پس کوچه ها عبور می کرد، دید آقا امام حسین (علیه السّلام) در سن کودکی، گوشه ای دور از بچه های دیگر ایستاده اند و گریه می کنند. سلمان جلو رفت، سؤال کرد یابن رسول الله ! جانم به فدای شما، آیا اتفاقی افتاده است، اینچنین گریه می کنید؟ ابی عبدا... جواب نداد، باز سلمان اصرار کرد، گفت آیا کسی شما را اذیت کرده، دائم سؤال می کرد. آخر پسر زهرا فرموده باشد: سلمان ! اگر بگویم طاقت شنیدنش را نداری، عرضه داشت یابن رسول ا... ! مگر نشنیدید پیغمبر فرمود: سلمان از ما است به من بگویید چی شده است؟ شروع کرد وقایع کربلا را تعریف کند. ای سلمان ! یک روز من بزرگ می شوم، گذر من به کربلا می خورد، خدا به من یک پسر می دهد، اسم او علی اکبر است، سلمان فرشته ها صف می بندند جمال این پسر را ببینند، اما همین پسر را تو کربلا جلوی من می کشند ... .
سلمان ! خدا یک پسر دیگر به من می دهد اسمش علی اصغر است. این پسر را با لب تشنه وقتی از لشگر برای او آب می خواهم او را روی دستم با تیر سه شعبه می کشند. سلمان ! خدا به من یک برادر می دهد اسم او عباس (علیه السّلام) است کنار نهر آب او را با لب تشنه می کشند .... .
سلمان نگاه می کرد، دید گریه ی آقا شدیدتر شد، نفس بند آمد صدا زدند ای سلمان ! زینبم ...
اینقدر گفت .... سلمان آخر کار سؤال کرد، آقا جان ! شما که همه کاره ی خلقت هستید اراده کنید همه چیز را عوض کنید. آقا امام حسین (علیه السّلام) فرموده باشند: سلمان درست می گویی، ولی من دوست دارم فدایی دوستانم بشوم، دوستانم فردا دور هم جمع بشوند اسم من را بیاورند ... شفاعت دوستانم را فردا بکنم نگذارم در آتش جهنم بسوزند. سلمان ! نشونه ی دوستان من دو چیز است، یکی اشک چشمشون، یکی هم دلهای آنهاست که برای کربلا پر می زند، برای دیدن کربلا می میرند ... (منبع:كتاب گلواژه های روضه)
مقام روضه خوانی
مرحوم شیخ رمضان علی قوچانی از علمای معروف و ائمه جماعت مسجد گوهرشاد بودند ایشان مریض و مشرف به مرگ شدند. جمعی از اقوام و دوستان و آشنایان برای تشییع جنازه ایشان آمدند.
ناگهان می بینند که ایشان حرکت کرده و چشم ها را باز می کند و با صدای ضعیف همه را فرا می خواند و می گوید می خواهم برایتان روضه بخوانم همه تعجب کردند چون ایشان منبری روضه خوان نبودند. فرمودند همین الان صحرای محشر را دیدم و هاتفی با صدای بلند اعلام کردند که حاج رمضان علی قوچانی اهل بهشت است، به سوی بهشت برود، من دیدم دری به سوی بهشت باز است و جماعتی بسیار در صف طولانی ایستاده که به نوبت بروند. گفتند صف علما می باشد و در اواخر صف بودم دیدم تا نوبت به من برسد، هلاک می شوم، به عقب نگاه کردم دیدم درِ دیگر به سوی بهشت باز است، ولی این در خلوت است به خود گفتم من که اهل بهشتم از این در نشد از آن در می روم، سپس سوی آن در رفتم دیدم دربان جلوی من را گرفت و گفت نمی شود این در مخصوص اهل منبر و روضه خوان های امام حسین (علیه السّلام) است. تو که روضه خوان نیستی، متحیر بودم دیدم حاجی میرزا عربی خوان معروف به ناظم سوار بر اسب از بهشت بیرون آمد جلوی در سلام کردم و گفتم مرا کمک کن و به بهشت ببر گفت نمی توانم چون این در مخصوص روضه خوان های حسین است اصرار کردم گفت یک راه دارد، تو روضه بخوانی و من مستمع شوم شاید بتوانم به این وسیله تو را ببرم، آن گاه پیاده شد و نشست و من برای او روضه خواندم، پس برای شما هم روضه می خوانم چند کلمه ای روضه خواند و از دنیا رفت. (گنجینه دانشمندان ج 9 ص 263 / معجزات و کرامات امام حسین (علیه السّلام) ص 309 - منبع:كتاب گلواژه های روضه)
مظهر رحمت پروردگار
از مرحوم آیت الله العظمی بهجت نقل شده است که فرمودند: مرحوم علامه دربندی در حرم کربلا، خطاب به امام حسین (علیه السّلام) عرض کرد: به حق مادرت زهرا (سلام الله علیها)، شمر را شفاعت مکن ! از ایشان پرسیدند: مگر حضرت از شمر هم شفاعت می کند؟ جواب داد: امکان دارد، زیرا این ها مظهر رحمت پروردگارند. (آیه ی حقیقت، ص 505، در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج 1، ص 128 - منبع:كتاب گلواژه های روضه)
دوستداران مرا بیامرز
و از کتاب (لسان الذاکرین الدمعه الساکبه) نقل شده است هنگامی که آن ملعون سر مطهر حضرت را از بدن جدا نمود، می گوید: رأیت شفتیه یتحّرکان فلمّا قربته من أدنی سمعته یقول إلهی و شیعتی و محبّی. دیدم لبهای حضرت به حركت درآمد، گوش های خود را نزدیک بردم، شنیدم می گوید: پروردگارا ! پیروان و دوستداران مرا بیامرز. (معالی السبطین ص 465 – لسان الذاکرین الدمعه الساکبه ج 4 ص 358 - منبع:كتاب گلواژه های روضه)
بالاتر از نماز شب
مرحوم آیت الله العظمی بهجت فرمودند: بنده خیال می کنم فضیلت بکاء بر سیدالشهدا بالاتر از نماز شب باشد، زیرا نماز شب عمل قلبی صرف نیست، بلکه کالقلبی است ولی حزن و اندوه و بکاء، عمل قلبی است. (600 نکته در محضر آیت الله بهجت، ص 217 - منبع:كتاب گلواژه های روضه)
محک ایمان
در یکی از دفعاتی که مرحوم آقای مجتهدی در بیمارستان بستری شدند، تمام اطباء به اتفاق به آقا گفتند: شما اصلاٌ نباید گریه کنید، در غیر این صورت نابینا خواهید شد، آقا در جواب آنها فرمود: نه بدون گریه بر حضرت امام حسین (علیه السّلام) نمی توانیم زند ه بمانیم. همچنین معظم له می فرمودند: کسانی که نام امام حسین (علیه السّلام) را می شنوند و تغییر حالی در خود نمی بینند، باید جداً نگران ایمان خود باشند، نام امام حسین (علیه السّلام) محک ایمان است. (یاس عرفان، ص 160 - منبع:كتاب گلواژه های روضه)
دستگاه امام حسین (علیه السّلام)
مرحوم آیت الله العظمی بهاء الدینی می فرمودند: معترض افرادی که وابسته ی به امام حسین (علیه السّلام) هستند نشوید نباید به دستگاه امام حسین (علیه السّلام) اهانت بشود، این عزاداری ها احیاکننده ی نماز و مسجد است. (سیری در آفاق، ص 243 - منبع:كتاب گلواژه های روضه)
صله به حضرت زهرا سلام الله علیها
آمد خدمت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: می خواهی مادر ما(حضرت زهرا سلام الله علیها) را یاری کنی؟ می خواهی به مادر ما صله بدهی؟ هر چه می توانی برای حسین (علیه السّلام) گریه کن ... (منبع:كتاب گلواژه های روضه)
اشک بر حسین (علیه السّلام)
نقل کرده اند آیت الله مرعشی را با آن زهد و تقوا پسرش در عالم رویا دید، از اوضاع و احوال بعد از مرگ پرسید، او گفت: اوضاع و احوال خراب بود، حساب و کتاب سخت بود، فقط یک چیز به درد من خورد، آن هم اشک برای امام حسین (علیه السّلام) .... (منبع:كتاب گلواژه های روضه)
فضلیت گریه
امام موسی کاظم (علیه السّلام) فرمودند: اگر گریه کنندگان بر آن مظلوم (امام حسین (علیه السّلام)) می دانستند چه اجرهایی به آنها داده می شود هر آینه آرزو می کردند که تا نفس آخر عمر در گریه و ناله برای آن بزرگوار باشند. (البکاء للحسین ص 80 - منبع:كتاب گلواژه های روضه)
خاک کربلا
اُمِ سَلَمه می گوید : پیغمبر یک مقدار خاک به من داد فرمود : ام سلمه این خاک کربلا هر وقت که دیدی این خاک تبدیل به خون شده ، بدان حسینم شهید شده ، ام سلمه می گوید : از آن روزی که حسین فاطمه به مسافرت رفت من هر روز می آمدم نگاه به آن خاک می کردم . می گفتم الحمدالله هنوز حسین زنده است . اما روز دهم محرم ، نزدیک غروب بود گویا خواب مقداری چشمم گرفت پیغمبر را در عالم رؤیا دیدم صورتش خاک آلود است فهمیدم فرزند پیغمبر ، حسین را در کربلا کشتند. (مقتل الحسین ، مقرم ، ص 369 ، فرهنگ عاشورا ، 165)
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
شعر-سلام بر مُحرَّم ، سلامِ ما بر حسین
حكایات محرم وعاشورا
دردچشم آیة الله بروجردی باگل سرعزادار خوب شد
حضرت آیة الله بروجردی (رضوان الله علیه) می فرمود در بروجرد مبتلا به درد چشم سختی بودم هر چه معالجه کردم رفع نمی شد حتی اطباء آنجا از بهبودی چشم من مایوس شدند تا اینکه روزی در ایام عا شورا که معمولاً د ستجا ت عزا برای عرض تسلیت بمنزل ما می آمدند نشسته بودم اشک می ریختم درد چشم نیز مرا نا راحت کرده بود در هما ن حال گویا به من الهام شد ازآن گلها ئی که سرو صورت اهل عزا مالیده شده بود بچشم خود بکشم مقداری گل از شانه و سریکنفرازعزادارن بطوری که کسی متوجه نشد گرفتم و بچشم خو د ما لید م د ر چشم خود احساس تخفیف درد کردم و با ین نحو چشم من رو به بهبودی گذاشت تا اینکه بکلی کسا لت آن رفع شد و بعداً نیز درچشم خود نوروجلائی دیدم که محتاج به عینک نگشتم در چشم معظم له تا سن هشتا دونه سالگی ضعف دیده نمی شد واطباء حا ذ ق چشم ا ظها ر تعجب نمو د ه و می گفتند به حسا ب عا دی ممکن نیست شخصی که ما د ا م العمرا زچشم خود ا ین همه استفا ده خواندن و نوشتن برده با شد با زدرسن هشتاد و نه سالگی محتاج بعینک نبا شد . «شرایط مبلغین اسلامی ص 236 و قیام مقدس ص 28»
كوری چشم محمدرحیم اسماعیل بیگ بادادن شربت خوب شد
تقی صا لح مرحوم محمد رحیم اسماعیل بیگ که د ر توسّل به اهل بیت علیهم السلام و علا قه قلبی بحضرت سید ا لشهدا ع کم نظیرو ا ز ا ین با ب رحمت وبرکا ت صوری و معنوی نصیبش شد ه و دررمضان 87 برحمت حق واصل شده نقل نمود که در شش سا لگی مبتلا به درد چشم و تا سه سال گرفتار بوده وعا قبت ا ز هردوچشم کورگردید د رما ه محرم ایام عاشورا در منزل دائی بزرگوارش مرحوم حاج محمد تقی اسماعیل بیگ روضه خوانی بود وچون هوا گرم بود شربت خنک بمردم می دادندگفت ازدائی خود خواهش کردم که من بمردم شربت دهم فرمود تو چشم نداری و نمی توانی گفتم یکنفرچشم دار همرا ه من کنید تا مرا یا ری دهد قبول فرموده و من با کمک خودش مقداری بمردم شربت دادم د ر این ا ثنا مرحوم معین ا لشریعه ا صطهبا نا تی منبر رفته بودوروضه حضرت زینب علیها السلام را می خواند ومن سخت متا ثروگریان شدم تا ا ینکه ازخود بیخود شدم د رآنحا ل مجلله که دانستم حضرت زینب علیها ا لسلام ا ست د ست مبا رک بردوچشم من کشید وفرمود خوب شدی و دیگرچشم درد نمی گیری پس چشم گشودم اهل مجلس را دیدم شاد وفرحناک خدمت دائی خود دویدم تما م اهل مجلس منقلب شد ند واطراف مرا گرفتند با مردائی ا م مرا دراطا ق برده ومردم را متفرق نمودند . ونیز نقل نمودکه در چند سا ل قبل مشغول آزما یش بودم وغا فل بودم ازاینکه نزدیکم ظرف پراز ا لکل ا ست کبریت را روشن نموده نا گا ه ا لکل مشتعل شد و تما م بد ن ا زسرتا پا را آتش زد مگرچشما نم را چند ما ه درمریضخا نه مشغول معا لجه بودم ا زمن می پرسیدند چه شده که چشمت سا لم ما ند ه گفتم عطا ی حسین علیه ا لسلا م ا ست وعده فرمودند که تا آخر عمر چشم درد نگیرم «داستانهای شگفت ص 36»
دست و سینه هند و بخاطرسینه زدن به آتش نسوخت
سید جلیل مرحوم دکتر اسماعیل مجاب ( دندانساز ) عجائبی از ایام مجاورت درهندوستان که مشاهده کرده بود نقل می کرد ا ز آ نجمله می گفت عد ه ای ا ز با زرگا نا ن هندو ( بت پرست ) به حضرت سید الشهداء معتقد وعلا قمند ند وبرای برکت ما لشا ن با آ ن حضرت شرکت می کنند یعنی د ر سا ل مقد ا ری ا زسو د خو د را د رراه آ ن حضرت صرف می کنند بعضی ا ز آ نها روزعا شورا بوسیله شیعیا ن شربت و پا لوده و بستنی درست کرد ه وخود بحا ل عزا ا یستا د ه و به عزاداران می دهند و بعضی آنها مبلغی که راجع به آنحضرت است به شیعیان می دهند تا درمراکز عزاداری صرف نمایند یکی از آنانراعادت چنین بود که همراه سینه زنها حرکت می کرد و با آنها بسینه می زد چون مرد بنا به مرسوم مذ هبی خودشا ن بدنش را به آ تش سوزانیدند تا تما م بد نش خا کستر شد جزد ست راست وقطعه ای ازسینه اش که آ تش آ ن دوعضو را نسوزانیده بود بستگا نش آ ن دوقطعه را آوردندنزدقبرستان شیعیان وگفتند این دوعضوراجع به حسین شمااست.«داستانهای شگفت ص98»
دست سیدمحمودعطاران وجوان عزادار
آقای سید محمود عطا ران نقل کرد سا لی درایام عا شوراجزء دسته سینه زنا ن محله سردزدک بودم جوانی زیبا در اثناء زنجیر زدن بزنها نگاه می کرد من طاقت نیاورده غیرت کردم و او راسیلی زدم وازصف خارج کردم چند دقیقه بعد دستم درد گرفت و متدرجاً شدت کرد تا اینکه بناچار بدکترمراجعه کردم گفت اثردردوجهت آ ن ر ا نمی فهمم ولی روغنی ا ست که دردش را سا کن می کند روغن را بکار بردم نفـعی نبخشید بلکه هر لحظه درد شدیدتروورم وآما س درد بیشترمی شد بخا نه آمدم وفریاد می کردم شب خواب نرفتم آخر شب لحظه خو ا بم برد حضرت شا ه چراغ علیه السلام رادیدم فرمود باید آن جوان راراضی کنی چون بخود آمدم دانستم سبب دردچیست رفتم جوان را پیدا کردم و معذرت خواستم و با لأخره را ضیش کردم درهما ن لحظه درد سا کن و ورمها تما م شد و معلوم شد که خطا کرده ام وسوء ظن بوده ا ست و به عزا د ا ر حضرت سید ا لشهد اء علیه السلام توهـین کرده بودم «داستانهای شگفت ص 160»
برطرف شدن جذام مقبل بخاطرعزاداری
در وقایع الایام حاج ملا علی آقا تبریزی ا ز کتا ب حزن ا لمؤمنین نقل کرده اند که مقبل ا صفها نی
(محمد شیخا) در اول امر جوانی ظریف بوده و بغایت در ظرافت لطیف بوده اتفا قاً درایام محرم به جمعی رسید که سینه می زدند درعزای حسین ع بطریق استهزاء شعری خواند و عزاداران را متا لم کرد پس ازچندی به مرض جذام مبتلا گردید مردم از او متنفر شدند و در گلخن حمام جای داشت سال دیگردرخرابه ای نشسته بود ایام عاشورا که صدای دسته و سینه زن بلند شد چه کربلاست امروزچه پربلا است امروز- سر حسین مظلوم ازتن جداست امروزمقبل مضطرب شدوبه نظرحسرت نگرسیت وگفت روزعزاست امروز- جا ن د ر بلاست امروز- فغا ن شورومحشردرکربلاست امروز.هما نشب حضرت پیغمبرراخواب دید و اورا نوازش نمود و ازتقصیرش گذ شت و ا سم ا و محمد شیخا بود که پیغمبر ا و ر ا ملقب به مقبل نمود سا لی مقبل با د سته ای اززوّار رفتند برای کربلا دزد بقا فله زد و اموال زوّارراغا رت کردند مقبل ناچاردرشهرگلپایگان ما ند دهه عاشورا شد د ر تکیه ای که روضه بود خد مت می کرد می گوید شب عا شورا شد بسیا رگریه کردم خوابم برد خواب دیدم کربلا هستم ودرصحن امام حسین ع هستم خواستم وارد حرم شوم نگذاشتند وگفتند فاطمه زهرادرحرم است داشتم اطراف صحن راه می رفتم دیدم گوشه ای از صحن جمعیت زیادی هستند وجماعتی نشسته اند پرسیدم اینها کیا نند گفتند ابراهیم ونوح پیغمبروموسی وعیسی علیهم السلام هستند ومصدربرهمه پیغمبر خاتم صلی الله علیه وآله است پیغبمرسربلند کرد فرمود محتشم کا شا نی را بیا ورید محتشم مردی کوتا ه و خوش چهره بود پیغمبر فرمود محتشم شب عاشورا است برای ما مرثیه بخوان محتشم بالای منبررفت پیغمبرمتصل می فرمود بروبالا تا به پله نهم رفت ا یستا د واین مرثیه را خواند کشتی شکست خورده طوفان کربلا ... تا رسید به آنجا که گفت :بودند دیوودد همه سیراب می مکید- خاتم زقحط آب سلیمان کربلا. پیغمبرگریه زیا د ی کرد و همچنین ا نبیا ء عظا م . محتشم گفـت روزی که شد به نیزه سرآ ن بزرگوار- خورشیدسربرهنه برآ مد زکوهسا ر.پیغمبر خواستند بی هـوش شوند محتشم خوا ست پا ئین بیا ید پیغمبرفـرمود محتشم غـم د ل ما خا لی نشده مرثیه بخوان محتشم عما مه زمین زد و ا شا ره به قبرمطهرکرد وگفت : این کشته فتا ده به هامون حسین تست پیغمبرازگریه بیهوش شد وقتی بهوش آمد رد ای خود را به محتشم خلعت داد من خجا لت کشید م که من هم مرثیه بسیا ر گفته ا م ولی حضرت بمن امرنفرمود كه مرثیه بخوانم لذا با حا ل اسف ا زحرم بیرون شدم وخواستم فرا رکنم د ید م حوریه سیا ه پوشی ا زحرم خا رج شد آ مد نزد پیغمبر گفت د خترت فا طمه می گوید چرادل مقبل راشکستی بفرما ئید ا ومرثیه بخواند پیغمبر فرمود مقبل بیا مرثیه بخو ا ن رفتم به پله سوم منبرقرا رگرفتم وگفتم روایت است که چون تنگ شد بر او میدان- فتا د ازحركت ذوالجناح ا ز جولان-هوا زجورمخالف چه قیرگون گردید- عزیزفا طمه ا زا سب سرنگون گردید- بلند مرتبه شا هی زصدرزین ا فتا د- ا گرغلط نکنم عرش برزمین ا فتا د .صد ا ی شیون ونا له ا ی بلند شد كه حد ند ا شت وحوریه بیرون آ مد ا ز حرم گفت فا طمه روی قبر فرزند ش غش کرد. من هرچه ایستا دم جایزه ای بمن ندادند لذا درغصّه فرورفتم یكد فعه دیدم حضرت ا ما م حسین(ع)با بد ن مجروح آ مد ند فرمودند ا نعا م توبا من ا ست محزون نبا ش«کتا ب عشریه ص 115واشعاربرگزیده ج1ص210»
روضه امام حسین(علیه السلام) شیعه ام کرد
طلبه اهل سنت : روضه امام حسین(علیه السلام) شیعه ام کرد
حجت الاسلام والمسلمین شریف زاهدی طلبه نوشیعه زاهدانی جریان شیعه شدن خود را اینگونه برای دانشجویان بیان نمود: «...کنجکاو شدم تا بدانم سخنران چه میگوید؛ زیرا به ما گفته بودند که هر چه روحانیون شیعه میگویند، دروغ است. به این نیت رفتم که ببینم چه دروغهایی میگوید. نزدیک حسینیه شدم. میخواستم وارد حسینیه شوم ولی خجالت کشیدم؛ چون لباس مولویها بر تن من بود...»
حجت الاسلام والمسلمین "شریف زاهدی" طلبه نوشیعه زاهدانی که بیش از ده سال است به تشیع گرویده در دانشکده علوم قرآنی قم جریان شیعه شدن خود را اینگونه برای دانشجویان بیان نمود: بنده محمد شریف زاهدی اهل نیکشهر استان سیستان و بلوچستان هستم. بعد از 11 سال تحصیل در مدارس و حوزههای علمیه اهل سنت، با شنیدن روضه امام حسین (علیه السلام) بارقه هدایت در دلم پدید آمد و پس از تحقیقات مفصل در سال 1382 به مکتب نورانی اهلبیت علیهم السلام مشرف شدم.
یکی از اساتیدم «مولوی عیسی ملازهی» امام جماعت مسجد محمد رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بود. گاهی که برایشان مشکلی ایجاد میشد و نمیتوانست به مسجد برود، بنده را به جای خود میفرستاد تا نماز جماعت را اقامه کنم. شب عاشورای سال 1375 بود و من به جای استادم به مسجد رفتم و نماز عشاء را خواندم. همه مردم از مسجد بیرون رفتند. من آخرین نفری بودم که از مسجد بیرون آمدم و درب مسجد را قفل کردم. میخواستم به مدرسه برگردم که صدای سخنرانی از حسینیه شیعیان مهاجر چابهار که در فاصله پنجاه متری مسجد بود، توجهم را جلب کرد. کنجکاو شدم تا بدانم سخنران چه میگوید؛ زیرا به ما گفته بودند که هر چه روحانیون شیعه میگویند، دروغ است. به این نیت رفتم که ببینم چه دروغهایی میگوید. نزدیک حسینیه شدم. میخواستم وارد حسینیه شوم ولی خجالت کشیدم؛ چون لباس مولویها بر تن من بود. آهسته کنار پنجره نشستم و به صحبتهای روحانی شیعه گوش دادم. سخنرانی او درباره شخصیت امام حسین علیه السلام بود. میگفت: "در کتاب مسند احمد حنبل و سنن ترمذی و چند کتاب دیگر، این روایت آمده است که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمودهاند: "إن الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنة» امام حسن و امام حسین سرور جوانان بهشت هستند و همین طور از کتابهای اهل سنت مطالبی به همراه آدرسهایشان بیان میکرد". این سؤال به ذهنم آمد که این روحانی شیعه، چگونه کتابهای اهل سنت را مطالعه کرده است؟؛ زیرا به ما گفته بودند کتابهای شیعه را نخوانید؛ گمراهکننده است! چرا آنها ـ شیعیان ـ نمیگویند کتابهای اهل سنت را نخوانید که گمراه میشوید؟، فقط علمای ما چنین میگویند؟ سخنرانیاش تمام شد و روضه خواندن را شروع کرد. روضه قتلگاه امام حسین(علیه السلام) را خواند که روضه جانسوزی بود؛ به طوری که اشکهای من ملای سنی که تا آن لحظه، حتی یک قطره اشک هم برای مظلومیت امام حسین(علیه السلام) نریخته بودم، سرازیر شد و بسیار گریه کردم. قبل از آنکه روضه تمام شود، بلند شدم و به مدرسه برگشتم. به اتاقم رفتم و خواستم بخوابم؛ ولی سخنان روحانی شیعه فکرم را به خود مشغول کرده بود. طاقت نیاوردم. به کتابخانه حوزه رفتم تا آن روایت را پیدا کنم. البته قبلا روایت "سیدا شباب" را در کتاب "مسند احمد" دیده بودم؛ ولی برای آنکه دلم آرام شود، به سراغ روایت و سند آن رفتم. آن را پیدا کردم و پس از آن، کتاب "حیات الصحابه" را برداشتم و با کمال تعجب دیدم که آنچه روحانی شیعه نقل کرده، صحیح است. به خودم گفتم: اینها، مطالبی است که از کتابهای ما نقل میکنند، پس معلوم است که خیلی از کتابهای ما را مطالعه کردهاند و مطالب زیادی از ما میدانند. آن شب، شب عجیبی بود. سؤالاتی وجود مرا فرا گرفته بود و هر چه فکر میکردم نمیتوانستم خودم را قانع کنم! از خود سؤال میکردم: "آیا شیعیان آنچنان که وهابیان تبلیغ میکنند، واقعا مشرکند؟!" لحظهای با خودم فکر کردم، عجیب است! آنطور که در آیات قرآن و روایات آمده است، مشرکان مخالف خدا و پیامبرند و مخالف با دین مبین اسلام هستند! پس اینها ـ شیعیان ـ چه نوع مشرکانی هستند که خداوند و پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را قبول دارند و حتی به اهلبیت پیامبر محبت میورزند و بر منبرهایشان نیز از پیامبر اسلام مدح و تعریف و بر مصائبشان گریه میکنند؟! به دلم افتاد که امکان ندارد اینها مشرک باشند. بعد از این بود که تحقیق درباره تشیع را آغاز کردم و اولین بار با مطالعه کتاب شبهای پیشاور نوشته «مرحوم سلطان الواعظین شیرازی» بسیاری از حقایق برایم روشن شد و میدیدم بسیاری از مطالبی که از منابع اهل سنت در این کتاب ذکر شده، مورد تایید همه فرق اهل سنت است و این برایم خیلی جالب بود. سپس تحقیقات خود را ادامه دادم و کتابهای بیشتری مطالعه کردم تا به این نتیجه رسیدم که تشیع حق است و از سال 79 به صورت تقیه و پنهانی شیعه شدم و در سال 82 تصمیم گرفتم که این مطلب را آشکار کنم و رسماً آن را اعلام کردم.» (مرزبان ولایت - سایت سه نقطه)
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
دوری ازتحریفات درمجالس عزا
دوری ازتحریفات درمجالس عزا
د رآغا زسخن قـبل ازهـرچیزی با ید به مواردی اشا ره كنیم كه آسیب عزاداریها ا ست وموجب تحریفا ت درمجا لس عزاداری میشود وبا ید ازآنها دوری كنیم،دراین رابطه
1- ازدروغ ودروغگوئی درنقل وقایع وخواندن مقاتل خودداری كنیم وسعی كنیم درنقل مطالب تحریف نكنیم ومطالب تحریف شده راهم نقل نكنیم وبرای گریاندن مردم به هروسیله ای متوسّل نشویم ولونقل مطالب ضعیف ودروغ وتحریف شده البته این رابدانیم كه چون سخن ازدل برآیدلاجرم بردل نشیند اگرمدّاح ومرثیه خوان وروضه خوان: الف-اخلاص داشته باشد،ب-هنرداشته باشد، باهمان مطالب صحیح ومتقن بهترمیتواندمستمعین رابگریاند دیگرنیاز به نقل مطالب دروغین وتحریف شده نیست
2- در خواندن اشعارومراثی ونوحه وسرودازخواندن اشعارسست وبی مایه وبی پایه واساس واحیانًا اشعاری كه بوی غلومیدهد پرهیزكنیم وجزء الشّعراء یتّبعهم الغاوون نباشیم كه امامان معصوم علیهم السّلام همانطوری كه ازنقل مطالب واشعاردروغ خوششان نمی آید ازغلوهم خوششان نمی آیدكه امام علی علیه السّلام فرمود: هلك فی اثنان محبّ غال ومبغض قال. این سخن خدای متعال را به حضرت عیسی بن مریم بیادداشته باشیم كه خدای متعال فرموده است: اانت قلت للنّاس اتّخذونی وامِّی الهین من دون الله...ایضًا خطاب به آنانیكه قائل به خدائی حضرت عیسی بودندفرموده است: وقال الله لاتتّخذوا الهین اثنین انّماهواله واحد...
3- ازتغنّی درنوحه خواندن ومرثیه خواندن پرهیزكنیم وسعی كنیم نوحه واشعاری كه درمصیبت امام حسین علیه السّلام میخوانیم شكل غنا وموسیقی پیدانكند وبا ریتم و ملودی وآهنگ غنا وموسیقی نخوانیم ومجلس امام حسین علیه السّلام راتبدیل به كنسرت موسیقی وخوانندگی نكنیم آنهم گاهی موسیقیهای مبتذل وبه اصطلاح لُس آنجلسی، اما چرابعضی مبادرت به نقل مطالب سست وبی پایه واساس ودروغ مینمایند ودرپی نقل مطالب تحریف شده هستند؟وچرابعضی اشعارونوحه های سست وبی پایه وبی مایه میخوانند؟وچرابعضی نوحه ومرثیه رابا تغنّی وآهنگ غنا وموسیقی میخوانند؟بخا طراینكه مریدهابیشترشوند وبه اصطلاح منبرشان یاروضه شان یانوحه شان بگیردكه مستمعین نگویند آقا اخلاص نداردیا صداندارد یاخوب نمی خواند یا صدایش گیرانیست ونمی تواندمستمعین رابگریاند ونمی تواند جوانهاراجذب كند ونمی تواندافرادراجمع كند وترس ازاینكه نكندمجلس دیگراورادعوت نكنند. امّا هیچیك ازاینها بهانه نیست كه یك مداح وروضه خوان ومرثیه خوان به هرحیله متوسل شود وجزءكسانی بشود كه میگویند برای رسیدن به هدف با ید به هروسیله ای دست زد وبه اصطلاح هدف وسیله رامباح میكند. واینرابا ید دانست كه برگزاری مراسم سوگواری اباعبدالله علیه السّلام برای فقط گریاندن نیست هرچند كه گفته شده: من بكی اوابكی اوتباكی وجبت له الجنّة.یا گفته شده: ان كنت باكیا فابك للحسین علیه السّلام. وایضًا گفته شده: گریه برهردردبی درمان دواست - چشم گریان چشمه فیض خداست - تانباردابركی خنددچمن - تانگریدطفل كی نوشدلبن. بلكه برگزاری مجالس عزاداری برای امام حسین علیه السّلام علاوه براینكه ذكرمصیبت شود وواعظ ومدّاح ومرثیه خوان وروضه خوان بگریدوبگریاند برای اینست كه مردم بیادخدابیفتند ومسائل واحكام اسلامی را بیاموزندویامتذكّرشوند وبا فلسفه قیام ونهضت حسینی آشناشوند كه گفته شده: همین نه گریه برآن شاه تشنه لب كافی است - اگرچه گریه برآلام قلب تسكین است - ببین كه مقصدعالی اوچه بود ای دوست - كه درك آن سبب عزّوجاه وتمكین است. وازدگرسو اگرواعظ وروضه خوان ومداح ومرثیه خوان اخلاص داشته باشدنیازبه نقل مطالب بی پایه واساس ندارد بلكه با اخلاص خود وبا نقل مطا لب متقن ومستحكم وایضًا با داشتن هنر مستمعین رامیگریا ند.پس نتیجةً با ید:الف-صدق درگفتارداشته باشد ومطالب صحیح ومتقن ومستحكم و با محتوا وبا معنی نقل كندوبخواندودرنقل مطالب ومخصوصًا احادیث وروایات رعا یت اما نت بشود ، ب-اخلاص درعمل داشته با شد وبی شا ئبه وبی ریا بگوید وبخواند،ج-با فن خطا به وبیان آشنا با شد وهنرتا ثیرگذاری داشته باشدكه بتواند بامطالب صحیح وبامحتوا وبدورازتغنّی و بدورازحركا ت زننده كه منا سب حا ل یك مدّ اح وروضه خوان ومنا سب حا ل مجلس ذ كرمصیبت و روضه خوانی و سینه زنی نیست درمستمعین اثربگذارد.
ودررابطه با آسیبها وتحریفا ت واقعه تاریخی عاشورا بایدبه این نكته توجّه شود كه تحریفا ت دردوشكل متفاوت بروزوظهوردارد
یكی تحریفات با شكل قدیمی آن كه نقل مطالب بی پایه واساس ودروغ است حال چه بصورت شعروچه نثر
و دیگری تحریفات باشكل جدید آن است كه تعریف ازخال لب وچشم سیاه وقدبلند وابروی كمانی وزلف مجعد ویا خداخواندن وقبله خواندن ویا سرودها ونوحه ها رابصورت ریتم وملودی وآهنگ موسیقیا ئی خواندن حال چه موسیقی پاپ وچه موسیقی سنّتی وچه موسیقی جا زو...وچه خواندن های به اصطلاح كوچه باغی وچه به شكل خواندنهای محلی ویا به اصطلاح دشتی ویا احیانًا مواردی دیده شده كه همراه با دستگاههای اُرگ وغیره خوانده شده یا خواننده حركات نامناسب كه بدورازشان یك مداح امام حسین علیه السّلام است داشته است كه اینگونه خواندنها وحركات بدورازشان امام حسین علیه السّلام وساحت مقدّس آن بزرگوارومجلس عزای آن بزرگواراست.
دراین قسمت انتقاد شدید علیرضا قزوه از برخی مداحی ها ازروزنامه خراسان 87.10.22
«علیرضا قزوه»، شاعر انقلاب اسلامی و عاشورا، با نوشتن یادداشتی به بعضی از مداحی های معاصر و پخش آن ها ا ز صد ا و سیما به شد ت ا نتقا د كرد.به گزارش فارس، قزوه كه ا كنون در هـند به سر می برد، صاحب د و كتا ب عا شورا یی به نام های «با كاروان نیزه»
و«من می گویم شما بگریید» است كه در مجموع 18بار در این سه سال تجدید چاپ شده است. همچنین كتاب «با كاروان نیزه» تقدیر شده در مراسم جایزه كتاب سال جمهوری اسلامی بوده است. وی در بخشی از این یادداشت آورده است:شعر این سال ها در عرصه آیینی و به خصوص عاشورایی چه به لحاظ كیفیت و فرم و محتوا و چه به لحاظ كمیت با یك رشد بالنده مواجه بوده است. اما مداحی در این سال ها به خصوص تیپ مداحان راك و رپ و كسانی كه بالا پایین می پرند و قرتی بازی و ادا و اصول در می آورند با یك افت وحشتناك روبه رو بوده است. در عرصه شعر هم ما این آدم ها را داشتیم اما با آن ها بحث كردیم و با نقد علمی جلو شان ایستادیم اما در عرصه مداحی به جای نقد ما حتی با نوازش این جماعت روبه رو بودیم. برای همین است كه من هنوز نوحه های «سلیم مؤذن زاده» و یا مرحوم كوثری را كه برای امام (ره) می خواند، بر همه این مداحی ها ترجیح می دهم. شعر عاشورایی در روزگار ما حركت های بسیار جدی كرده و با تلاش شاعرانی چون حسن حسینی و قیصر امین پور و دكتر گرمارودی و مجاهدی و شفق و انسانی و عزیزی و میرشكاك و كاكایی و فرید و خسرو احتشامی و نیكو و ساعد باقری و امیری اسفندقه و حسینجانی و محمد سعید میرزایی و جماعتی از شاعران جوان ... به بالندگی خوبی رسیده، متأسفانه مشكل، مشكل معرفی و عرضه است. به طوری كه همان طور كه چای ایرانی و برنج ایرانی بهترین محصول جهانی به لحاظ كیفیت و بدترین به لحاظ عرضه و بسته بندی است، صدا و سیما و رسانه های دیگر نیز با شعر شعرا مثل سیمان و گچ فله ای برخورد می كنند. از نظر صدا و سیما مداحی كه شعر می خواند و یك ریزه صدا دارد، بدون داشتن تفكر و سواد كافی است تا نیم ساعت وقت شبكه را بگیرد قربة الی ا.... و از این روست كه همیشه نتایج زحمات شاعر به حساب مداح ریخته می شود و مداح هم فكر می كند كه چه لطفی كرده كه شعر شاعر را خوانده است.یكی از نقاط تفوق و برتری شعر بر مداحی این است كه در روز عاشورا بیش از آن كه مداحی داشته باشیم، با شعر، آن هم شعر شعورمند روبه رو بودیم و متأسفانه این شعر شعورمند همان چیزی است كه بیشتر مداحان امروز ما با آن ارتباط برقرار نمی كنند. حتی یادم نمی رود كه چند سال پیش آقای ضرغامی مداحان و شاعران را جمع كرد در سالن صدا و سیما و علی معلم همین حرف ها را زد و یكی دو تا از مداحان به خصوص یكی كه سابقه تكفیر این و آن را دارد و به مریدانش زیاد می نازد سریع با او برخورد كرد. در صورتی كه حرف معلم حق بود و آن آقا در عرصه تفكر و سواد شاگرد معلم به حساب می آمد اما از بس به او در سیما تریبون داده بودند دیگر شمر هم جلودارش نبود! من در مورد مداحی معتقدم كه نوگرایی های بی ریشه و اساس، كار دست مداحی ما داده است. دوستی می گفت در یك فیلمی متن نوحه یك مداحی را كه مثل رقاص ها می خواند برداشته بودند و به جایش یك آهنگ تند رقص گذاشته بودند و مسخره می كردند! چرا باید كاری كنیم كه بتوانند ما را دست بیندازند از نظر من هنوز نوحه «امشب شهادت نامه عشاق امضا می شود ...» چندین درجه بالاتر و هنری تر از مزخرفاتی است كه گاه و بی گاه توسط برخی مداحان كم سواد خوانده می شود. هنوز شعر «باز این چه شورش است...» غوغاترین شعر است كه اشك هر كس را در می آورد. البته من با بسیاری از مداحان مثل حاج سعید حدادیان و حاج صادق آهنگران و... دوستم و كارهایشان را هم دوست دارم و سطح سواد و انتخابشان را هم و این حرف ها را بارها به آن ها هم زده ام. اما معتقدم كه صدا و سیما باید با عدالت بیشتری از همه مداحان به خصوص مداحان سنتی استفاده كند. انتهی مطلب آقای قزوه
اینك مادردوفصل مطلب راادامه میدهیم ابتدا دررابطه باتحریفات باشكل قدیمی آن ودرادامه تحریفات باشكل جدیدآن راموردبررسی قرارمیدهیم
دراین قسمت فرما یشا ت استا د شهیدعلّا مه مرتضی مطهری (ره) دركتا ب حماسه حسینی بخش پنجم یادداشت تحریفات در واقعه تاریخی عاشورا ازپایان آن كتاب میآوریم
تحریف بر دو نوع است:لفظى و قالبى و پیكرى،دیگر معنوى و روحى،همچنانكه صنعت مغالطه نیز بر دو قسم است:لفظى و معنوى.
تحریف همان طور كه از نظر نوع بر دو قسم است:لفظى و معنوى،از نظر عامل یعنى محرف نیز بر دو قسم است:یا از طرف دوستان است یا از طرف دشمنا ن.به عبارت دیگر یا منشا ش جها لت دوستان است و یا عداوت دشمنا ن.همچنا نكه از نظر موضوع یعنى محرف فیه نیز بر چند قسم است :یا در یك امر فردى و بى اهمیت است مانند یك نامه خصوصى،و یا در یك اثر با ارزش ادبى است،و یا در یك سند تاریخى اجتماعى است مثل جعل كتابسوزى اسكندریه،و یا در یك سند اخلاقى و تربیتى و اجتماعى است...
تحریفات لفظى : الف.داستان شیر و فضه كه متاسفانه در كافى نیز آمده است. ب.داستان عروسى قاسم كه ظاهرا خیلى مستحدث است و از زمان قاجاریه تجاوز نمىكند. (از زمان ملا حسین كاشفى است.)ج.داستان فاطمه صغرى در مدینه و خبر بردن مرغ به او. د.داستان دختر یهودى كه افلیج بود و قطرهاى از خون ابا عبد الله به وسیله یك مرغ به بدنش چكید و بهبود یافت. ه.حضور لیلى در كربلا و امر حضرت به او كه برو در یك خیمه جداگانه موى خود را پریشان كن،و شعر: نذر- على لئن عادوا و ان رجعوا لازرعن طریق الطف ریحانا و اشعارى از این قبیل: لیلى ز غم اكبر... خیز اى بابا از این صحرا رویم نك به سوى خیمه لیلا رویم و.داستان طفلى از ابى عبد الله كه در شام از دنیا رفت و بهانه پدر مىگرفت و سر پدر را آوردند و همان جا وفات كرد.(رجوع شود به نفس المهموم) ز.آمدن اسرا به كربلا در اربعین و اینكه به دو راهى عراق و مدینه رسیدند،از«نعمان بن بشیر»خواستند كه آنها را به كربلا ببرد، و اینكه آنچه در اربعین حقیقت دارد زیارت جابر است و عطیه عوفى.اما عبور اسرا از كربلا و ملاقات امام سجاد با جابر افسانه است. ح.هشتصد هزار نفر بودن لشكر عمر سعد بلكه یك میلیون و ششصد هزار نفر،هفتاد و دو ساعتبودن روز عاشورا،به یك حمله ده هزار نفر را كشتن،تا برسد به اینكه نیزه هاشم مرقال هجده گز و نیزه قاتل قاسم هجده گز و نیزه سنان شصت گز بود. ط.روضههایى كه در آنها اظهار تذلل پیش دشمن است،از قبیل التماس كردن براى آب. ى.داستان طفلى كه در حین اسارت گردنش را بسته بودند و سوار مىكشید تا طفل خفه شد.
اما تحریفات معنوى: الف.اولین تحریف این بود كه این حادثه را یك حادثه استثنائى و ناشى از یك دستور محرمانه و خصوصى دانستند.امام حسین فداى گناهان امت شد!او كشته شد تا گناهان امت بخشیده شود!بدون شك این یك فكر مسیحى است كه در میان ما نیز رایجشده است.این فكر است كه امام حسین را به كلى مسخ مىكند و او را به صورت سنگر گنهكاران در مىآورد،قیام او را كفاره عمل بد دیگران قرار مىدهد:امام حسین كشته شد كه گنهكاران از عذاب الهى بیمه شوند!جوابگوى معصیت معصیتكاران باشد .(به شخصى گفتند تو چرا نماز نمىخوانى،روزه نمىگیرى،مشروب مىخورى؟گفت من؟!شب جمعه در هیئت،سینه سه ضربه مرا ندیدى؟! آقاى بروجردى هر چه خواستند سر دستههاى قمى را از بعضى كارها منع كنند قبول نكردند،گفتند ما همه سال جز یك روز مقلد شما هستیم) چیزى كه هست فرق ما با مسیحیان این است كه مىگوییم یك بهانهاى لازم است،به قدر بال مگسى اشك بریزد و همان كافى است كه جواب دروغگوییها، خیانتها، شرابخواریها، ربا خواریها، ظلمها و آدم كشیها بشود!مكتب امام حسین به جاى اینكه مكتب احیاء احكام دین باشد، مكتب اشهد انك قد اقمت الصلاة و اتیت الزكاة و امرت با لمعروف و نهیت عن المنكر با شد،و همان طور كه خودش فرمود: ارید ان امر با لمعروف و انهى عن المنكر،مكتب ابن زیاد سازى و یزید سازى شد. در این زمینه است كه افسانه ها ساخته شده از قبیل داستان مردى كه سر راه را مىگرفت و آدمها را مىكشت و لخت مىكرد،اطلاع پیدا كرد كه قافلهاى از زوار حسینى امشب از فلان نقطه عبور مىكنند،در گردنهاى كمین كرد و در حالى كه انتظار مىكشید خوابش برد و قافله آمد و گذشت و او متوجه نشد.قافله كه مىگذشت،گرد و غبار بلند شده بود و روى لباسها و بدن او نشست.در همین حال خواب دید كه قیامتبپا شده و او را هم كشان كشان به طرف جهنم مىبرند به جرم خونهاى ناحقى كه ریخته و مالهایى كه دزدیده و امنیتى كه سلب كرده است(زیرا از نظر اسلام اینها محارب خوانده مىشوند: انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله...ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم ... رجوع شود به تفسیر آیه و به بحث فقهى مطلب)ولى همینكه به نزدیك جهنم رسید،جهنم از قبول او امتناع كرد و امر شد او را بر گردانید زیرا این كسى است كه در وقتى كه در خواب بوده،غبار زوار حسینى بر روى او نشسته است! فان شئت النجاة فزر حسینا - لكى تلقى الاله قریر عین - فان النار لیس تمس جسما - علیه غبار زوار الحسین. پس وقتى كه غبار زوار حسین بر روى یك دزد جانى بنشیند او را نجات دهد،خود زوار چه مقام و درجهاى دارند!و حتما بالاتر از ابراهیم خلیل خواهند بود!به قول شاعر: من خاك كف پاى سگ كوى كسىام - كو خاك كف پاى سگ كوى تو باشد. و به قول شاعر اصفهانى مردى را در قیامت مىآورند و ملائكه غلاظ و شداد او را به محضرعدل الهى مىبرند وهى به گناهان او شهادت مىدهند و مورد توجه فرشته مامور رسیدگى [واقع] نمىشود، مىگویند:شكمها پاره كرده است،...دیوان مكرم صفحه 133: اگر این مرده اشكى هدیه كرده - ولش كن گریه كرده - عیا ن گر معصیت یا خفیه كرده - ولش كن گریه كرده - نما ز این بنده عاصى نكرده - مه حق روزه خورده - ولى یك نا له در یك تكیه كرده - ولش كن گریه كرده- اگر پستان زنها را بریده - شكمهاشان دریده - هزاران مرد را بى خصیه كرده - ولش كن گریه كرده - اگراز كودكان شیرخواره - شكمها كرده پاره - به دسته گریه هاى نسیه كرده - ولش كن گریه كرده - خوراك او هـمه ما ل یتیم است - گنا ه او عـظیم است - خطا درشهرو هم د رقریه كرده - ولش كن گریه كرده - اگر بر ذ مّه اوحق ناس است - خدا را ناشناس است - براى خود جهان را فدیه كرده - ولش كن گریه كرده - به دستخود زده قداره بر فرق - به خون خود شده غرق - تن خود زین ستم بى بنیه كرده - ولش كن گریه كرده - نمىارزد دو صد تضییع ناموس - به یك سبوح و قدوس - اگر اشكى روان بر لحیه كرده - ولش كن گریه كرده.
عامل تحریف چند چیز است:
الف.اغراض دشمنان این وقایع كه كوشش مىكنند اینها را قلب و تحریف كنند،چنانكه نمونه اش را قبلا دیدیم. ب.حس اسطوره سازى و قهرمان سازى خیالى كه در بشر وجود دارد كه قبلا به آن اشاره شد و آقاى دكتر شریعتى در سخنرانى عید غدیر،مبناى توجه بشر را به اساطیر به نحو احسن بیان كردند.و گفتیم همین حس است كه على را آنجا مىبرد كه جبرئیل از آسیب شمشیر على چهل روز نمىتواند با لا برود،و ضربت على آنچنا ن نرم و برنده صورت مىگیرد كه خود«مرحب»متوجه نمىشود و به عـلى مى گو ید:یا عـلى! اینهـمه كه ا ز تو تعریف مىكنند،هـمه زور و هـنر تو هـمین است؟ !على مىگوید خودت را یك تكان بده تا ببینى چه خبر است.تا تكان مىخورد نیمى به این طرف و نیمى به آن طرف مىافتد! ج.در خصوص حادثه عاشورا یك عامل خاصى هم دخالت كرده است و آن اینكه به خا طر فلسفه خا صى از طرف پیشوایان دین توصیه شده كه این جریان به عنوان یك مصیبت یا د آورى شود و مردم بر آن بگریند.فلسفه این تذكر و گریستن و گریاندن،احیاء این خاطره است و فلسفه ا حیا ء آن این است كه هدف كلى این نهضت براى همیشه زنده بما ند و امام حسین هـر سا ل در میا ن مردم به این صورت ظهور كند و مردم از حلقوم او بشنوند كه: الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لا یتناهى عنه،مردم همیشه بشنوند: لا ارى الموت الا سعادة و الحیاة مع الظالمین الا برما، مردم بشنوند این ندایى را كه با حماسه سروده شده است و ببینند این تاریخى را كه با خون نوشته شده است. ولى این مطلب بدون توجه به هدف گریستنها و گریاندنها،خود گریستن موضوع شده است، بلكه هنر مخصوص شده است.گریز زدن خود یك هنرى است در میان اهل منبر و روضه خوانها.قهرا براى اینكه مردم بهتر و بیشتر گریه كنند،و به ظاهر براى اینكه اجر و ثواب بیشترى پیدا كنند،روضههاى دروغ جعل شد.مردم ما هم فعلا مثل چایخورهایى كه به چاى پررنگ عادت كرده باشند كه چاى كمرنگ آنها را نمىگیرد،به روضههاى خیلى داغ و پرحاشیه عادت كردهاند و این خود عاملى شده كه اجبارًاعدهاى از اهل منبر براى اینكه مردم گریه بكنند،روضههاى دروغ و اگر بخواهیم محترمانه بگوییم روضههاى ضعیف مىخوانند. اینجا دو داستان دارم:مىگویند یكى از علماى آذربایجان همیشه از روضههاى بى اصلى كه خوانده مىشد رنج مىبرد و به اهل منبر اعتراض مىكرد.معمولا مىگفت این زهر مارها چیست كه شما مىخوانید؟!ولى كسى به سخنانش گوش نمىكرد،تا آنكه یك دهه خودش در مسجد خودش روضه گرفت و با نى هم خودش بود.با روضه خوان شرط كرد به اصطلاح خودش از آن زهر مارها قاطى نكند.روضه خوان گفت:آقا!من حرفى ندارم ولى بدانید كه مردم گریه نمىكنند.گفت:تو چكار دارى؟!در مجلس من نباید از آن زهر مارىها یعنى روضههاى دروغ خوانده شود.مجلس بپا شد.آقا خودش در محراب،و منبر هم كنار محراب. منبرى وارد روضه شد ولى هر چه خواستبا روضه راست مردم گریه كنند نشد.آقا خودش هم دست را به پیشانى گذاشته بود و دید عجب!مجلس خیلى یخ شد،و لابد با خود گفت الآن مردم عوام خواهند گفت علت اینكه روضه آقا نمىگیرد این است كه نیت آقا صاف نیست و مریدها خواهند پاشید.یواشكى سرش را به طرف منبر برد و گفت قدرى از آن زهر ما رىها قا طیش كن. داستا ن دیگر اینكه:در یكى از شهرستانها براى اولین با ر یك روضه مفصلى شنیدم در باره داستان زنى كه در زمان متوكل رفتبه زیارت ابا عبد الله علیه السلام،و مانع مىشدند و دست مىبریدند،تا عاقبت آن زن با شرح مفصلى كه یادم نیست،به دریا انداخته مىشود و فریا د مىكند: یا ابا الفضل!به فریا د م برس.سوارى پید ا مىشود و مى آ ید و به زن مىگوید : ركابم را بگیر!زن مىگوید:چرا دست دراز نمىكنى و مرا نمىگیرى؟مىگوید: آخر من دست در بدن ندارم. پس معلوم مىشود خود مردم هم عاملى براى این جعل و تحریفها هستند.بسیارى از زبان حالها زبان حال نیستند: اى خاك كربلا تو به من یاورى نما چون نیست مادرى تو به من مادرى نما. یعنى چه؟!نه امام چنین كلماتى به زبان آورده و نه شایسته شان امام است،بلكه شایسته هیچ مردى نیست.یك مرد پنجاه و هفتساله فرضا بخواهد از تنهایى و غربتبنالد،مادر را نمىخواند.مادر را خواندن در شان یك بچه است كه هنوز احتیاج به دامن مادر دارد.این سنین وقتى است كه معمولا فرزندان پناه مادران هستند.
كتاب لؤلؤ و مرجان كه در نوع خود كتاب بى نظیرى است و از یك تبحر واقعى مؤلف مرحومش حكایت مىكند،بحثخود را در دو قسمت قرار داده است و از عهده هر دو نیكو بر آمده است:اخلاص،صدق. در بحث صدق،صفحه 82،آیات مربوطه را نقل مىكند.اول آیه: «فویل للذین یكتبون الكتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما كتبت ایدیهم و ویل لهم مما یكسبون» .سپس آیا ت افتراى كذ ب را نقل مىكند كه زیا د ا ست. در صفحه 92 به بعضى دروغهاى روضه خوانها اشا ره مىكند از قبیل: ا لف.پس از رفتن على ا كبر به میدان و برگشتن، امام به ما د رش لیلى فـرمود برخیز و برو در خـلـوت دعا كن براى فـرزندت كه من ا ز جـدم شنیدم مىفرمود: دعاى مادر در حق فرزند مستجا ب مىشود. ب.حضرت زینب در حا لت احتضا ر آ مد به با لین امام فرمقها بطرفه فقال لها اخوه:ارجعى الى الخیمة فقد كسرت قلبى،و زدت كربى ! ج.امام چند با ر به دشمن حمله كرد و هر نوبت ده هزار نفر را كشت! در صفحه 142 اشتباه شیخ مفید را نقل مىكند در جراحتبر نداشتن على علیه السلام، و در صفحه149 داستان عبور اسرا را از كربلا در مراجعت از شام نقل مىكند كه لهوف متفرد به آن است و فقط پس از او«ابن نما»در مثیر الاحزان نقل كرده است.تالیف این كتاب،بیست و چهار سال بعد از وفات سید واقع شده است. در صفحه 163،از كتاب محرق القلوب آخوند ملا مهدى نراقى نام مىبرد كه مشتمل بر بعضى اكاذیب است از آن جمله : «چون بعضى از یاران به جنگ رفته شهید شدند،ناگاه از میان بیابان سوارىمكمل و مسلح پیدا شد،مركبى كوه پیكر سوار بود،خود عادى فولاد بر سر نهاده و سپر مدور به سر كتف در آورده و تیغ یمانى جوهردار چون برق لامع حمایل كرده و نیزه هجده ذرعى(!)در دست گرفته و سایر اسباب حرب را بر خود آراسته كالبرق اللامع و البدر الساطع به میان میدان رسید و بعد از طرید و جولان روى به سپاه مخالف كرد و گفت:هر كه مرا نشناسد بشناسد: منم هاشم بن عتبة بن ابى وقاص پسرعم عمرسعد.پس روى به امام حسین كرد و گفت: السلام علیك یا ابا عبد الله اگر پسر عمم عمر سعد...» در صفحه166 اشاره مىكند به كتابهاى برغانیهاى قزوینى كه مشتمل بر برخى اكاذیب است. در صفحه 167 مىگوید: «در ایام مجاورت كربلا و استفاده از محضر علامه عصر شیخ عبد الحسین طهرانى،سید عرب روضه خوانى از«حله»آمد و پدرش از این طایفه بود و اجزاء(جمع جزوه)كهنهاى از میراث پدر داشت.اول و آخر نداشت.در حاشیهاش نوشته بود از تالیفات فلان عا لم از علماى جبل عامل از شاگردان صاحب معالم است.غرض،آن سید استعلام حال آن كتاب نمود.مرحوم شیخ عبد الحسین اولا در احوال آن عالم كتابى در مقتل نیافت،ثانیا خود كتاب را مطالعه كرد و دید آنقدر اكاذیب دارد كه ممكن نیست از عالمى باشد.لذا آن سید را نهى كرد از نشر و نقل از آن. ولى بعد همین كتاب به دست مرحوم دربندى افتاد و مطالب آن را در كتاب اسرار الشهادة نقل كرد و بر عدد اخبار واهیه مجعوله بى شمار آن افزود.» در اسرار الشهادة مىنویسد:عدد لشكریان كوفه به ششصد هزار سواره و دو كرور پیاده(یك میلیون و ششصد هزار)مىرسیده است. در صفحه 168 مىگوید: «مرحوم دربندى مشا فهة نقل كرد كه من در ایام سابقه شنیدم كه فلان عالم گفتیا روایتى نقل كرد كه روز عاشورا هفتا د ساعت بود و من در آن وقت غریب شمردم و متعجب شدم از نقل آن و لكن حال كه تامل در وقایع روز عاشورا كردم خاطر جمع یا یقین كردم كه آن نقل، راست و آنهمه وقایع نشود مگر در آن مقدار از زمان.» در صفحه169: «شخصى در شهر كرمانشاه خدمت عالم كامل جامع فرید،آقا محمد على صاحب مقامع و غیره قدس الله روحه رسیده و عرض كرد:در خواب مىبینم به دندان خود گوشتبدن مبارك حضرت سید الشهداء علیه السلام را مىكنم.آقا او را نمىشناخت،سر به زیر انداخت و متفكر شد.پس به او فرمود:شا ید روضه خوانى مىكنى؟عرض كرد:بلى.فرمود:یا ترك كن یا از كتب معتبره نقل كن.» در صفحه 170 مقدمتا براى نقل نمونهاى از اكاذیب روضه خوانها جریان مسناى بنى اسرائیل و تلمود را كه سینه به سینه به یهودیان رسید و جمع آورى شد ذكر مىكند و تمثیل مىكند«به صدور الواعظین و لسان الذاكرین». در صفحه 174 عبارت و بیانى در دنبال مطلب فوق دارد،مىگوید: «لكن مسناى یهود كتاب معین و معهودى است كه به ملاحظه آن دو تفسیر(شرح مسنا) از زیادى و نقصان مصون و محروس است،و اما روایات مسناى این امت داراى قوه قویه نباتیه است كه چون از مجموعهاى به مجموعه دیگر نقل كند فورا نمو كند و با بركتشود و شاخهها و برگهاى تازه با طراوت و نضارت براى آن پیدا[شود]و چون در سیر به منزل منابر برسد و موسم نقل آنها برسد قوه حیوانیه در او ظاهر گردد و بال و پر پیدا كند و چون طیر خیال در هر لمحه به جهات مختلفه پرواز كند.و ما به جهت مثال به پارهاى از آنها اشاره كنیم به اینكه مختصرى از او نقل كنیم.» قبلا سه فقره نقل شد،لهذا از شماره 4 شروع مىكنیم: درصفحه 175:افسانهاى راجع به حضرت امیر پس از ضربتخوردن. ه.افسانه یكى از قاصدان كوفه كه نامهاى آورد براى امام حسین و جواب خواست.حضرت سه روز مهلت خواستند،روز سوم عا زم سفر شدند. آ ن شخص گفت : برویم ببینیم جلا لت شا ن پا د شا ه حجا ز را كه چگونه سوار مىشود. آ مد دید حضرت بر كرسى نشسته،بنى هاشم دورش را گرفته و مردان ایستاده و اسبان زین كرده و چهل محمل كه همه را به حریر و دیباج پوشانیدهاند...تا عصر عاشورا كه عمر سعد امر كرد شتران بى جهاز را حاضر كردند براى سوار شدن اسیران... درصفحه 177:حضرت زینب در شب عاشورا به جهت هم و غم و خوف از اعداء در میان خیمهها سیر مىكرد براى استخبار حال اقربا و انصار،دید حبیب بن مظهر اصحاب را در خیمه خود جمع كرده و از آنها عهد مىگیرد كه فردا نگذارند احدى از بنى هاشم قبل از ایشان به میدان برود...آن مخدره مسرورا آمد پشتخیمه ابوالفضل،دید آنجناب نیز بنى هاشم را جمع كرده و به همان قسم از ایشان عهد مىگیرد كه نگذارند احدى از انصار پیش از ایشان به میدان برود.مخدره مسرور در خدمتحضرت رسید و تبسم كرد.حضرت از تبسم او(در این وقت)تعجب كرد و سبب پرسید.آنچه دیده بود عرض كرد... ز.داستان اینكه در روز عاشورا بعد از شهادت اهل بیت و اصحاب،حضرت به بالین امام زین العابدین علیه السلام آمد.پس،از پدر حال معامله آنجناب را با اعداء پرسید.خبر داد كه به جنگ كشید.پس جمعى از اصحاب را پرسید.در جواب فرمود:قتل، قتل،تا رسید به بنى هاشم،و از حال جناب على اكبر و ابى الفضل سؤال كرد،به همان قسم جواب داد و فرمود: بدان در میان خیمهها غیر از من و تو مردى نمانده است. درصفحه 178: «این قصه است و حواشى بسیار دارد و صریح است در آنكه آنجناب از اول مقاتله تا وقت مبارزت پدر بزرگوارش ابدا از حال اقرباء و انصار و میدان جنگ خبرى نداشت.» ح.داستان عزم رفتن ابا عبد الله به میدان جنگ و طلب كردن اسب سوارى و[اینكه]كسى نبود اسب را حاضر كند: «پس مخدره زینب رفت و آورد و آن حضرت را سوار كرد.بر حسب تعدد منابر،مكالمات بسیار بین برادر و خواهر ذكر مىشود و مضامین آن در ضمن اشعار عربى و فارسى نیز در آمده و مجالس را به آن رونق دهند و به شور در آورند.» ظاهرا از آن جمله است اینكه حضرت زینب هنگام وداع،برادر را ایست داد و فرمود:وصیتى ا ز ما درم به یا دم افتا د.مادرم به من گفته در همچو وقتى حسینم را بگیر و از طرف من زیر گلویش را ببوس.از آن جمله است اینكه حضرت دید اسب حركت نمىكند،هر چه نهیب مىزند اسب نمىرود،یكمرتبه مىبیند طفلى خودش را روى سم اسب انداخته است.(اشعار معروف صفى علیشاه در بیان دو جاذبه عشق و عقل مربوط به جریان حضرت زینب در همین وقت است.)باید متوجه بود كه حضرت زینب حین وفات حضرت زهرا تقریبا پنجساله بوده است. درصفحه179:زینب آمد به بالین ابا عبد الله علیه السلام در قتلگاه و راته یجود بنفسه و مت بنفسها علیه و هى تقول:انت اخى،انت رجاؤنا،انت كهفنا،انتحمانا . درصفحه179:افسانه منسوب به«ابو حمزه ثمالى»كه در خانه امام سجاد را كوبید،كنیزكى آمد،چون فهمید ابو حمزه استخداى را حمد كرد كه او را رساند كه حضرت را تسلى دهد چون امروز دو مرتبه حضرت بیهوش شدند.پس ابو حمزه داخل شد و تسلى داد به اینكه شهادت در این خانواده موروثى است،جد،پدر،عم،...امام فرمود:بلى،ولى اسارت در این خانواده موروثى نبود.آنگاه شمهاى از حالت اسیرى عمهها و خواهران بیان كردند. یا.از هشام بن الحكم[مطلبى]نقل كردهاند كه خلاصهاش این است:«در ایامى كه امام صادق علیه السلام در بغداد بودند،هر روز مىبایست در محضر امام باشم.روزى یكى از شیعیان، هشام را به یك مجلس عزا دعوت مىكند و او معتذر مىشود كه باید در حضور امام باشم.او مىگوید:از امام اجازه بگیر،و هشام مىگوید:اسم این مطلب را پیش امام نمىشود برد كه منقلب مىشود.او گفت:بى اجازه بیا.هشام گفت:این هم ممكن نیست زیرا امام از من خواهد پرسید.آخر كار هر طور بود هشام را برد.روز بعد امام جویا شد و بعد از تكرار فاش كرد.امام فرمود:گمان مىكنى من در آنجا نبودم یا در چنین مجالسى حاضر نمىشوم؟!عرض كرد:شما را در آنجا ندیدم:فرمود:وقتى كه از حجره بیرون آمدى،در محل كفشها چیزى ندیدى؟عرض كرد:جامهاى در آنجا افتاده بود.فرمود:من بودم كه عبا بر سر كشیدم و روى زمین افتادم! نظیر این افسانه است افسانهاى در باره امام سجاد علیه السلام كه در یك مجلس عزادارى شركت كرده بود و چراغها را خاموش كردند و بعد كه مجلس ختم شد و چراغها روشن شد، دیدند امام كفشهاى عزاداران را جفت كرده است. در صفحه 183 مىگوید: «دو چیز است كه سبب تجرى این جماعتبلكه بعضى از ارباب تا لیف شـده د ر نقـل اخبا ر و حكا یا ت بى اصل و ما خذ، بلكه در با فـتن دروغ و جعـل ا خـبا ر و حكا یا ت: اول : گفـته اند در اخبار مدح ابكاء ننوشته كه به چه قسم بگریا نید و چه بخوانید،و از این ذكر نكردن معلوم مىشود هر چه سبب گریانیدن،وسیله سوزانیدن دل و بیرون آمدن اشك باشد ممدوح و مستحسن است.علیهذا اخبار منع كذب در غیر مقام تعزیه دارى است. به این بیان مىتوان بسیارى از معاصى كبیره را مباح بلكه مستحب كرد.مثلا اخبار فضیلت ادخال سرور در قلب مؤمن.پس مثلا غیبت یا بوسه و زناى با بیگانه یا لواط اگر موجب ادخال سرور بشود جایز است.» در صفحه186 مىگوید: «یكى از ثقات اهل علم یزد براى من نقل كرد كه وقتى از یزد پیاده رفتم به مشهد مقدس از آن راه بیابان(كویر)كه مشقتبسیار دارد.در مسیر منازل،وارد قریهاى از دهكدههاى خراسان شدم قریب نیشابور.چون غریب بودم رفتم به مسجد آنجا.چون مغرب شد اهل ده جمع شدند و چراغى روشن كردند و پیشنمازى آمد و نماز مغرب و عشاء را به جماعت كردند.آنگاه پیشنماز رفتبالاى منبر نشست،پس خادم مسجد دامن را پر از سنگ كرد و برد بالاى منبر نزد جناب آخوند گذاشت.متحیر ماندم براى چیست؟!آنگاه مشغول روضه خوانى شد.چند كلمه كه خواند خادم برخاست و چراغها را خاموش كرد.تعجبم بیشتر شد.در این حال دیدم بناى سنگ انداختن شد از بالاى منبر بر آن جماعت،و فریادها بلند شد،یكى مىگوید: اى واى سرم،دیگرى فریاد از بازو،سومى از سینه،و هكذا گریهها و شیونها بلند شد.قدرى گذشت، سنگ تمام و آخوند مشغول دعا شد و چراغ را روشن كردند.مردم با سر و صورت خونین و دیده اشكبار رفتند.پس به نزد پیشنماز رفتم و از حقیقت این كار شنیع پرسیدم.گفت:روضه مىخوانم و این جماعتبه غیر از این قسم عمل گریه نمىكنند.لا بد باید(براى اینكه به ثواب گریه بر ابا عبد الله برسند)به این نحو ایشان را بگریانم.» درصفحه 187: «دوم: استقرار سیره علما در مؤلفات خود بر نقل اخبار ضعیفه و ضبط روایات غیر صحیحه در ابواب فضائل و قصص و مصائب،و مسامحه ایشان در این مقامات،خصوص مقام اخیر چنا نكه مشاهد و محسوس است.» مرحوم حاجى بعدا وارد بحث در مساله تسامح در ادله سنن مىشود و فرق مىگذارد میان حدیث ضعیف و موهون،و مىگوید:آنچه قابل تسامح است احادیث ضعیفه است نه موهونه. در صفحه 193 مىگوید: «قصه زعفر جنى و عروسى قاسم در روضه كاشفى،و دومى در منتخب شیخ طریحى هم هست.منتخب طریحى مشتمل بر موهونهایى از قبیل زنده دفن كردن حضرت عبد العظیم در رى است.» درصفحه 194: «قصه عروسى،قبل از روضه كاشفى در هیچ كتابى دیده نشده است.اما قصه زبیده و شهربانو و قاسم ثانى در خاك رى و اطراف آن كه در السنه عوام دائر شده،پس آن از خیالات واهیه است...تمام علماى انساب متفقند كه قاسم بن الحسن عقب ندارد(بلكه صغیر بوده).» درصفحه 195،مىگوید: «مسعودى كه شیعه است و معاصر كلینى است،در اثبات الوصیة عدد كشتگان امام را به 1800 تن رسانده است آنهم به عبارت«و روى انه قتل بیده ذلك الیوم الفا و ثمانمائة»و محمد بن ابیطالب به هزار و نهصد و پنجاه نفر رسانده است.اما در كتابى كه هزار سال بعد نوشته شده(اسرار الشهادة در بندى)عدد مقتولین امام را به سیصد هزار و عدد مقتولین حضرت ابوالفضل را به بیست و پنج هزار و از سایرین نیز به بیست و پنج هزار نفر رسانده است.» اگر فرض كنیم امام در هر ثانیه یك نفر كشته باشد،سیصد هزار نفر مقدار هشتاد و سه ساعت و بیست دقیقه وقت مىخواهد كه با روز هفتاد و دو ساعت نیز قابل اصلاح نیست،و بیست و پنج هزار نفر اگر هر نفر در یك ثانیه كشته شود،شش ساعت و پنجاه و شش دقیقه و چهل ثانیه وقت مىخواهد.به علاوه جمعیتیك میلیون و ششصد هزار نفر در صحراى كربلا جا نمىگیرد.وسائل و اسبابش از كجا فراهم مىشود؟آنهم همه از مردم كوفه بودند،از حجاز و شام كسى نبود .خداوند عقلى بدهد. در صفحه 202 اشاره مىكند به افسانه دیگرى كه ما نظر به آنچه قبلا نقل كردهایم آن را دوازدهم قرار مىدهیم: یب.روزى حضرت امیر در بالاى منبر خطبه مىخواند.حضرت سید الشهداء علیه السلام آب خواست.حضرت به قنبر امر فرمود آب بیاور.عباس در آن وقت طفل بود،چون شنید تشنگى برادر را،دوید نزد مادر و آب براى برادر گرفت در جامى و آن را بر سر گذاشت و آب از اطراف مىریخت.به همین قسم وارد مسجد شد.چشم پدر بر او افتاد،گریست و فرمود امروز چنین و روز عاشورا چنان... البته قصه باید در كوفه باشد زیرا سخن از خطا به و منبر است، و در آن وقت امام حسین یك مرد سى و چند سا له است و ممكن نیست در حضور جمع در حین خطبه پدر ا ز پد ر آ ب بخواهد.به علاوه در هیچ مدركى وجود ندارد. حضرت ابوالفضل در صفین هشتا د نفر را یكى پس از دیگرى به هوا انداخت كه هنوز اولى بر نگشته بود،و هر كدام بر مىگشتبا شمشیر دو حصه مىنمود... [مىگوید:]«براى ذریه طاهره دوشیزگانى بهم بافتند خصوص براى حضرت ابى عبد الله علیه السلام،بعضى را در مدینه گذاشتند و بعضى را در كربلا شوهر دادند و بعضى را به جهت صدق كلام جبرئیل(صغیرهم یمیتهم العطش)در كربلا از تشنگى بكشتند و بعضى را در قتلگاه شبیه عبد الله بن الحسن شهیدش كنند...» درصفحه 208: «خاتمه،در مذمت گوش دادن به اخبار كاذبه و حكایات و قصص دروغ مجالس تعزیه دارى. خداوند در مقام مذمتیهودان بلكه منافقین و بیان صفات خبیثه و افعال قبیحه ایشان مىفرماید: سماعون للكذب اكالون للسحت .در باره اهل بهشت مىفرماید: لا یسمعون فیها لغوا و لا كذابا .در باره اهل دوزخ كه در این جهان به دروغ عادت كردهاند و در آخرت و موقف نیز ترك نكنند مىفرماید: و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة كذلك كانوا یؤفكون .ایضا: یوم یبعثهم الله جمیعا فیحلفون له كما یحلفون لكم و یحسبون انهم على شىء الا انهم هم الكاذبون .ایضا: ثم لم تكن فتنتهم الا ان قالوا و الله ربنا ما كنا مشركین انظر كیف كذبوا على انفسهم و ضل عنهم ما كانوا یفترون. ایضا: واجتنبوا قول الزور .ایضا: والذین لا یشهدون الزور» درصفحه 213: «و نیز دلالت كند بر قبح و مذمت آن،استقراء غالب معاصى كه محل آن مانند غا لب اقسام دروغ،زبان است مثل غیبت و غنا و سب و بهتان و استهزاء و نظایر آنها،زیرا كه چنانكه غیبت در شرع حرام است،گوش دادن به آن نیز حرام است،خوانندگى حرام است،گوش دادن به آن نیز حرام است،سب اولیاء خداوند یا مؤمن كفر یا معصیت است،گوش دادن به آن نیز حرام است.خداى تعالى فرما ید: و قد نزل علیكم فى الكتاب ان اذا سمعتم ایات الله یكفر بها و یستهزا بها فلا تقعدوا معهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره انكم اذا مثلهم ...هر كس مرتكب گناهى شد،به آیه اى از آیات الهى استهزاء كرده است.» حال سزاوار است كه ارباب دانش و بینش،مجالس مصائب جدیده حضرت ابى عبد الله علیه السلام را ترتیب مىدادند و صدماتى كه بر آن وجود مبارك مىرسد از زائر و مجاور و خدام و حامل علوم آن حضرت و متعبدین و ناسكین و مامومین و غیر ایشان به انواع و اقسامش در شب و روز جمع كرده به دست دیندار دلسوزى دهند كه در مجالس اهل تقوا و دیانت و غیرت و عصبیتبخوانند و بسوزند و بگریند و از خداوند متعال تعجیل فرج و ظهور سلطان ناشر عدل و امان و باسط فضل و احسان و قامع كفر و نفاق و عدوان را بخواهند.
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
آداب عزاداری امام حسین علیه السلام
1- سیاهپوشی :
از نظر فقهی پوشیدن لباس سیاه مكروه است ولی در عزاداری امام حسین (علیه السلام) وائمه معصومین (علیهم السلام) استثناء شده است زیرا این كار نشانه حزن و اندوه و نمودار شعائر و حماسه ها است .
2- تسلیت گویی :
اصل تسلیت گفتن در شرایط مصیبت و اندوهی كه بر كسی وارد شده در اسلام مستحب است.
پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) : هركس مصیبت دیده ای را تسلیت گوید ، پاداشی همانند او دارد. (سفینةالبحار، ج2، ص188)
این سنت در بین شیعیان رایج است و با جمله «اَعظَمَ اللهُ اُجُورَكُم» همدیگر را تسلیت می دهند.
امام باقر (علیه السلام) : وقتی شیعیان به هم می رسند در مصیبت ابا عبدالله (علیه السلام) این جمله را تكرار نمایند : «اَعظَمَ اللهُ اُجُورَنا بمُصابنا بالحُسَین (علیه السلام) وَ جَعَلَنا وَ اِیاكُم مِنَ الطالبینَ بثاره مع وَلیهِ الاِمام المَهدی مِن الِ مُحَمَدٍ علیهمُ السَلامُ» خداوند اجر ما را به سوگواری و عزاداری بر امام حسین (علیه السلام) بیفزاید و ما و شما را از خونخواهان او همراه با ولی خود امام مهدی از آل محمد (علیهم السلام ) قرار بدهد . (مستدرك الوسایل،ج2،ص216)
3- تعطیلی كار در روز عاشورا :
امام صادق (علیه السلام) : كسی كه روز عاشورا را تعطیل كند ، یعنی عقب كسب و كارش نرود و به كوری چشم بنی امیه كه روز عاشورا را متبرك می دانستند، اگر كسی برای معیشت روزانه اش هم فعالیتی نكند، خداوند حوائج دنیا و آخرتش را بر آورد و كسی كه روز عاشورا روز حزن و اندوه او باشد، در عوض فردای قیامت كه برای همه روز هول و ترس است برای او روز شادی خواهد بود.
(امالی شیخ صدوق ، ص129)
4- زیارت و زیارت خوانی :
علقمة بن حضرمی از امام باقر (علیه السلام) در خواست نمود كه مرا دعایی تعلیم بفرما كه از راه نزدیك یا دور و از خانه ام در این روز (روز عاشورا) بخوانم . امام فرمودند : ای علقمه ! هرگاه خواستی (دعا بخوانی) دو ركعت نماز بخوان بعد از آن این زیارت (عاشورا) را بخوان . پس اگر تو این زیارت را بخوانی ، دعا كرده ای به آنچه كه ، ملائكه برای زائر حسین (علیه السلام) دعا می كنند و خداوند صد هزار هزار درجه برای تو بنویسد و مثل كسی هستی كه با حسین (علیه السلام) شهید شده باشد تا مشاركت كنی ایشان را در درجات ایشان و شناخته نشوی مگر در جمله شهیدانی كه شهید شده اند با آن حضرت و نوشته شود برای تو ثواب زیارت هر پیغمبری و رسولی و ثواب زیارت هر كه زیارت كرده حسین (علیه السلام) را از روزی كه شهید شده است .(مصباح المتهجد ، ص714)
[اگر می توانید زیارت عاشورای معروفه را با صد لعن و صد سلام بخوانید و اگر وقت ندارید برای صد لعن و صد سلام ، زیارت عاشورای غیر معروفه را كه در اجر و ثواب با زیارت معروفه یكسان است ، هر روز بخوانید. (هر دو زیارت در مفاتیح الجنان هست.)]
5 - تباكی و گریستن :
در حدیث قدسی آمده كه خداوند به حضرت موسی (علیه السلام) فرموند : ای موسی ! هر یك از بندگانم در زمان شهادت فرزند مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) (روز عاشورا) گریه كند یا حالت گریه به خود بگیرد و بر مصیبت سبط پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تعزیت گوید همواره در بهشت خواهد بود.(مستدرك سفینه البحار، ج7، ص235)
6- برگزاری مجالس عزاداری :
امام صادق (علیه السلام) می فرماید : مجلس گرفتن شما را من دوست می دارم . در مجالس خود «امر ما را» زنده بدارید . خداوند رحمت كند كسی كه امر ما را زنده بدارد. (وسایل الشیعه، ج10، ص235)
7 – نماز جماعت ظهر عاشورا :
سید الشهداء و یاران با وفای او همه كشته راه نماز شدند.از این رو در زیار ت مطلقه امام حسین خطاب به امام می گوییم : اشهد انك قد اقمت الصلاة و اتیت الزكاة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنكر . (منابع 1 تا 7 – سوگنامه عاشورا ، ص 80- 67)
8 - باید مقدارى از لذائذ زندگى را كه از خوردن و نوشیدن و حتّى خوابیدن و گفتن بدست مىآید ترك نموده ( مگر آن كه لازم باشد ) و دیدار با برادران دینى را ترك كرده و آن روز را روز گریه و اندوه خود قرار دهد.و مانند كسى باشند كه پدر یا فرزند خود را از دست داده است .
امام صادق (علیه السلام) : در روز (عاشورا) از كارهای لذتبخش دوری شود و آداب و سنن سوگواری بر پا گردد و تا زوال خورشید از خوردن و آشامیدن خودداری شود و بعد از آن همان غذایی خورده شود كه سوگوارن می خورند.(میزان الحكمه ، ج8 ، ص3783) [یكی از علما می فرمودند : از روز 7 محرم كه آب را بر امام حسین (علیه السلام) بستند تا روز عاشورا سعی كنید آب نیاشامید، نوشیدنی های دیگر بیاشامید ولی به احترام آقا و اهل بیتش آب نیاشامید]
9- رعایت اخلاص:
عزاداری را بخاطر رسم و عادت انجام نداده و سعى كنیم این كارها را با نیتى خالص و براى رضاى خدا انجام داده و در خلوص خود نیز صادق باشیم. زیرا كار كوچكى كه با نیت خالصانه و صادقانه همراه باشد بهتر از كارهاى زیادى است كه خلوص و صداقت در آن نباشد ، حتى اگر چندین هزار برابر باشد. و این مطلب بخوبى از عبادتهاى حضرت آدم علیه السّلام و شیطان فهمیده مىشود ، زیرا عبادتهاى چندین هزار ساله شیطان او را از جاودانگى در آتش نجات نداد ولى یك توبه حضرت آدم علیه السّلام باعث بخشش خطا و برگزیدن او شد.
در هنگام انجام اعمال نیز باید مواظب باشد كه ریاء و دوستىِ ستایش مردم در نیت او وارد نشود.
10- در آخر روز عاشورا زیارت تسلیت را بخواند، و روز عاشورا را با توسلى ...اصلاح حال و پذیرش عزادارى را [از خداوند] خواسته و از كوتاهى خود معذرت بخواهد. (منابع 8 تا10 – ترجمه المراقبات ، ص53 – 47) (منبع: خبرگزاری – فارس) (سایت عاشورا محمدی)
احکام عزاداری امام حسین علیه السلام
امام خمینی رحمه الله: «عزاداری برای سیدالشهداء از افضل قربات و مایه تقویت روح ایمان و شهامت اسلامی و ایثار و فداکاری و شجاعت در مسلمین است .» (1) استفتائات امام خمینی، ج 2، ص 28 و استفتائات جدید آیت الله مکارم، ج 1، ص 158)
سؤال: آیا بر پا کردن مراسم عزاداری [توسط زن] بدون اذن شوهر جایز می باشد؟
آیت الله نوری همدانی: در صورتی که از اموال شوهر باشد جایز نیست . (هزار و یک مسئله، آیت الله نوری همدانی، ج 2، ص 180)
سؤال: گاهی برخی از دسته ها که وارد مسجد می شوند، با کفش وارد می شوند، که نوعی بی احترامی به مسجد محسوب می شود، لطفا بفرمائید که این مسئله چه حکمی دارد؟
آیت الله نوری همدانی: اگر موجب هتک شود اشکال دارد . (هزار و یک مسئله فقهی، ج 2، ص 40)
سؤال: در مورد زنجیر زنی که منجر به سیاه شدن یا مجروح شدن بدن می شود و همچنین غالبا پشت پیراهن افراد باز است و بیشتر درخیابان و معابر عمومی ظاهر می شوند، نظر شما چیست؟
امام خمینی رحمه الله: مانعی ندارد، مگر اینکه موجب ضرر فاحش بر بدن شود . (استفتائات امام خمینی، ج 3، ص 580)
سؤال: آیا برهنه شدن مردان با حضور زنان برای عزاداری عیب دارد یا خیر؟
آیت الله فاضل لنکرانی: مانعی ندارد و زنها نباید به بدن مرد اجنبی نظر کنند . (جامع المسائل، ج 1، ص 619، س 2162)
سؤال: در مجالس زنانه، زنان مداحی و سخنرانی می کنند و صدای آنها به گوش مردان رهگذر می رسد . آیا این عمل جایز است؟
آیت الله فاضل لنکرانی: شنیدن صدای ایشان اگر در معرض ریبه و التذاذ نباشد حرام نیست . (جامع المسائل، ج 1 ، ص 625، س 2183)
سؤال: سینه زدن با تیغ و یا زنجیر زدن با زنجیری که دارای چاقو و یا تیغ می باشد و منجر به زخمی شدن بدن و جاری شدن خون می شود چه حکمی دارد؟
آیت الله مکاری شیرازی: کیفیت عزاداری باید چنان باشد که بهانه ای به دست دشمنان اسلام ندهد و موجب سوء استفاده از آن نشود . (استفتائات جدید، ج 1، ص 158، س 57)
احکام علامت
سؤال: بسیاری از تکایا در ایام عزاداریهای مذهبی، اقدام به حمل «علاماتی» می کنند که به قیمت گزافی خریده شده و حمل آن نیز موجب اشکال است . این وسائل از نظر شرعی چه حکمی دارند؟
امام خمینی رحمه الله: اشکال ندارد . (استفتائات امام خمینی رحمه الله، ج 2، ص 28، س 72 )
سؤال: حکم علمهایی که در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام از آنها استفاده می شود و بعضی دارای نقش و نگارهایی نیز هستند چیست؟
آیت الله فاضل لنکرانی: استفاده از آنها در عزاداری جایز است . (جامع المسائل، ج 1، ص 623، س 2173)
سؤال: آیا جایز است پارچه و دستمالهایی را که در ایام محرم بر روی علم می بندند بفروش برسانند و در عزاداری و تعمیر حسینیه مصرف کنند؟
آیت الله فاضل لنکرانی: اگر در مراسم عزاداری محل حاجت نباشد و زاید بر متعارف باشد، می توانند بفروشند و به مصارف عزاداری و احتیاجات حسینیه ها برسانند . (جامع المسائل، ج 1، ص 623 ، س 2179)
احکام تعزیه و شبیه خوانی
امام خمینی رحمه الله: تعزیه و شبیه خوانی اگر مشتمل بر حرام نباشد و موجب وهن مذهب نشود، اشکال ندارد ولی بهتر ست به جای آن، مجالس روضه خوانی برپا کنند . (استفتائات امام خمینی رحمه الله، ج 2، ص 28، س 71 و ج 3، س 44 و 40 و 47 و 33)
سؤال: آیا تعزیه و شبیه خوانی در مراسم عزاداری جایز است؟
آیت الله فاضل لنکرانی: اگر مشتمل بر حرام نباشد و موجب وهن مذهب نشود مانعی ندارد . (جامع المسائل، ج 1، س 2165)
آیت الله گلپایگانی رحمه الله: اگر تعزیه خوانی مشتمل بر استعمال آلات موسیقی نباشد و غنا و دروغ نخوانند و مرد لباس مختص به زن نپوشد، اشکال ندارد. (مجمع المسائل، ج1،ص559،س 77)
سؤال: آیا تشبه به اهل بیت علیهم السلام در نمایش و تعزیه و غیر آن جایز است؟
امام خمینی رحمه الله: با مراعات احترام آنان جایز است . (احکام خانواده، عبدالرحیم موگهی، طبق فتوای امام خمینی رحمه الله، ص 336)
آیت الله فاضل لنکرانی و آیت الله صافی گلپایگانی: در صورتی که مستلزم اهانت نباشد مانعی ندارد . (جامع المسائل، آیت الله فاضل لنکرانی،ج1،س2166 وجامع الاحکام، آیت الله صافی،ج 2، ص 132)
آیت الله علوی گرگانی: اگر تعزیه و شبیه خوانی موجب هتک حرمت به ساحت مقدس بزرگان دین شود، باید اجتناب شود . (اجوبة المسائل، ص 365)
احکام استفاده از لباس سیاه
سؤال: آیا پوشیدن لباس سیاه در عزاداری امام حسین علیه السلام جایز است و آیا رجحان دارد؟
آیت الله فاضل لنکرانی: پوشیدن لباس سیاه در عزای امام حسین علیه السلام و دیگر ائمه علیهم السلام چون از مصادیق تعظیم شعائر است، واجد رجحان شرعی می باشد و عملا بزرگانی چون مرحوم آیت الله بروجردی در روز عاشورا از قبای سیاه استفاده می کردند . (جامع المسائل، ج 1، ص 621، س 2170)
آیت الله صافی گلپایگانی و آیت الله نوری همدانی: پوشیدن لباس سیاه به عنوان اعلان حزن و اندوه در مصیبت امام حسین علیه السلام و ائمه علیهم السلام رجحان دارد . (جامع الاحکام، آیت الله صافی، ج2،ص130، س 1590؛ هزار و یک مسئله، آیت الله نوری همدانی، ج 2، ص180، س 602)
سؤال: آیا نماز خواندن با لباس سیاه بر عزاداران امام حسین علیه السلام مکروه است؟
آیت الله صافی گلپایگانی: چون لباس سیاه علامت عزاداران سیدالشهداء است و عزاداری آن حضرت کمال رجحان رادارد، لذانمازخواندن باآن نیزمکروه نمیباشد.(جامع الاحکام،ج2، ص130،س 1591)
احکام قمه زدن
علامه امین عاملی: «قمه زنی و اعمالی دیگر از این قبیل در مراسم عزاداری حسینی به حکم عقل و شرع حرام است و زخمی ساختن سر، که نه سود دنیوی دارد و نه اجر اخروی، ایذاء نفس است که خود در شرع حرام است و در مقابل این عمل، شیعه اهل بیت را در انظار دیگران مورد تمسخر قرار داده و آنها را وحشی قلمداد می کنند . شکی نیست که این اعمال ناشی از وساوس شیاطین بوده و موجب رضایت خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت اطهار علیهم السلام نیست .» (اعیان الشیعه، ج 10، ص 363)
آیت الله حکیم رحمه الله: مرحوم آیت الله حکیم رحمه الله جواز قمه زنی را مقید به چهار شرط نموده است: 1- خوف ضرر وجود نداشته باشد . 2- عزاداری بر آن صدق کند . 3- باعث مسخره قرار گرفتن نشود . 4- عداوت و دشمنی دیگران را ایجاد نکند . (فتاوی العلماء والاعلام فی تشجیع الشعائر الحسینیه)
سؤال: قمه زدن در عزاداری امام حسین علیه السلام چه حکمی دارد؟
امام خمینی رحمه الله: اگر موجب ضرر نباشد مانع ندارد، ولی در این زمان این عمل نشود . (استفتاءات، ج 3، ص 581، س 38)
مقام معظم رهبری: اگر موجب وهن مذهب در زمان حاضر و یا مستلزم خوف خطر جان یا ضرر معتنی به باشد، جایز نیست . (بیانات رهبری واستفتائات آیات عظام پیرامون عزاداری عاشورا،ص35)
آیت الله جوادی آملی: چیزی که مایه وهن اسلام و مایه هتک حرمت عزادارای است جایز نیست، انتظار می رود از قمه زنی و مانند آن پرهیز شود . (بیانات رهبری و استفتائات آیات عظام پیرامون عزاداری عاشورا، ص 42)
سؤال: اگرقمه زدن درعزاداریهاموجب مرگ کسی شد،آیااین عمل خودکشی وگناه محسوب می شود؟
مقام معظم رهبری: اگر با خوف خطر جان اقدام کرده باشد، حکم انتحار دارد . (بیانات رهبری و استفتائات آیات عظام پیرامون عزاداری عاشورا، ص 35)
سؤال: آیا قمه زنی جایز است؟ چنانچه در این خصوص نذری وجود داشته باشد وظیفه چیست؟
آیت الله فاضل لنکرانی: با توجه به اینکه ایران اسلامی به عنوان ام القرای جهان اسلام شناخته می شود، و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام است، باید با سوگواری و عزاداری امام حسین علیه السلام به گونه ای عمل شود که موجب گرایش بیشتر به آن حضرت گردد .
مسئله قمه زدن نه تنها نقشی ندارد بلکه به علت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچگونه توجیه قابل فهم مخالفین، نتیجه سوء بر آن مترتب خواهد شد . لذا لازم است شیعیان از آن خودداری کنند . و چنانچه دراین موردنذری وجودداشته باشدنذرصحیح نیست.(جامع المسائل، ج1،ص623،س2172)
آیت الله نوری همدانی: اشکال دارد . (هزار و یک مسئله، ج 2، ص 179، س 597)
احکام موسیقی
مرحوم شیخ انصاری در مکاسب محرمه در پاسخ به کسانی که می گویند غنا می تواند زمینه گریه کردن را فراهم نماید، می فرماید: چنین شیوه ای نمی تواند مقدمه مستحب یا مباح قرار گیرد و باید به عموم ادله حرمت غنا تمسک نمود . (مکاسب محرمه، رحلی، ص 39)
مرحوم حاج شیخ عباس قمی رحمه الله در منتهی الآمال می فرماید: عزاداران امام حسین علیه السلام بر وجهی سلوک کنند که زبان نواصب دراز نشود و از استعمال محرمات از قبیل غنا که غالبا نوحه ها خالی از آن نیست و حکایات ضعیفه مظنونة الکذب احتراز نمایند و شیطان را در این عبادت بزرگ راه ندهند . (منتهی الامال، ج 1، ص 468، آخر زندگی امام حسین علیه السلام)
سؤال: در رادیو مدح ائمه طاهرین علیهم السلام با واقعه کربلا را با وزن و ساز و با لحن خوب می خوانند . آیا استماعش جایز است یا خیر؟
امام خمینی رحمه الله: اگر غنا و موسیقی نباشد مانع ندارد . (استفتائات امام خمینی رحمه الله، ج 2، ص 16، س 36)
سؤال: هیئتهای نوازنده و کسانی که درمراسم تشییع جنازه شهداء موزیک عزا می زنند، از لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟ و آیا خرید و فروش آن لوازم حرام است یا خیر؟
امام خمینی رحمه الله: خرید و فروش آلات لهو حرام است و موسیقی مطرب جایز نیست و صداهای مشکوک مانع ندارد . (استفتائات امام خمینی رحمه الله، ج 2، ص 16، س 18)
سؤال: آیا زدن طبل و شیپور در تعزیه حضرت سیدالشهداء علیه السلام جایز است یانه؟
امام خمینی رحمه الله: اگر از آلات لهو و لعب نباشد و وهن بر مذهب هم نشود مانع ندارد . (استفتائات امام خمینی رحمه الله، ج 3، ص 583، س 45)
سؤال: آیا در عزاداری سیدالشهداء استفاده از طبل و دهل جایز است؟
آیت الله فاضل لنکرانی: استفاده از آلات لهو و لعب حرام است ولی طبل و دهل و امثال آن جزء این آلات نیست . (جامع المسائل، ج 1، ص 623، س 2174)
احکام عاشورا
1- روزه روز عاشورا و روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است . در روایت آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: بنی امیه نذر کردند که اگر موفق به قتل امام حسین علیه السلام شوند، روز شهادت او را جشن بگیرند و مبارک بشمارند و روزه بگیرند و روزه در آن روز سنت آل امیه است، لذا ائمه اطهار علیهم السلام به جهت مخالفت با این طایفه تبهکار و عدم هماهنگی با آنان، روزه عاشورا را نهی کردند . (تحریر الوسیله، ج 1؛ جواهر، ج 7، ص 107)
2- در روز عاشورا مستحب است که انسان تا عصر بدون قصد روزه از خوردن و آشامیدن خودداری کند . (توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 906)
3- بسیار مناسب است که در روز عاشورا کار و کسب تعطیل شود، مگر در حد ضرورت .
امام رضا علیه السلام فرمود: «من ترک السعی فی حوائجه یوم عاشورا قضی الله له حوائج الدنیا و الاخرة؛ کسی که کار و تلاش برای برآوردن حوائج خود را در روز عاشورا ترک کند، خداوند نیازهای دنیا و آخرت او را برطرف می سازد» (عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ص 268)
سؤال: در ایام سوگواری امام حسین علیه السلام نماز مقدم است یا عزاداری؟
آیت الله فاضل لنکرانی: بهتر آن است که نماز را مقدم دارند، همانطور که امام حسین علیه السلام روز عاشورا هنگام ظهر نماز ظهر اقامه کردند . (جامع المسائل، ج 1، ص 623) (سایت حوزه منبع : مبلغان ، فروردین 1382، شماره 39 - سایت عاشورا محمدی)
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
ای درعزات آدم وحوا گریسته
ای در عزایت آدم و حوا گریسته - یا که ساکنان عالم بالا گریسته
پیمبران مرسل و ذرات کائنات - از هفت ارض تا به ثریا گریسته
این بس برای غریبیت ای باعث نجات - گبر و یهود و قوم نصاری گریسته
هم ساکنان معبد و هم واقفان دیر - هم جاثلیق پیر کلیسا گریسته
آن ظلمها که شد بتو در دشت کربلا - هم دوست گریه کرد و هم اعدا گریسته
حوران باغ خلد برین تو ای شهید - اندر جنان بهره لعیا گریسته
بر کشته تو ای شه بی غسل و کفن - مجنون وار زینب و لیلا گریسته
ما دام عمر، سیّد سجاد ناتوان - اندر عزات ای شه والا گریسته
چشم ما تا که به زخم بدنت گریان است
چشم ما تا که به زخم بدنت گریان است - اشک ما گوهر رخشان یم عرفان است
به همان آیه که خواندی به سر نیزه قسم - خون پاک تو، حیات دگر قرآن است
دین ز خون بدنت جامۀ گلگون پوشید - گرچه در دامن صحرا بدنت عریان است
حوض کوثر شود از اشک محبان تو پر - ساقی اش دست خدای اَحد منّان است
هرکه را نیست به دل داغ تو، داغش به جگر - هر کجا نیست عزاخانۀ تو زندان است
کفن عاشق تو، پیرهن سینه زنی است - خاک زنجیر زنت، درد مرا درمان است
آب تا روز قیامت جگرش می سوزد - که تو خود خضر حیاتی و لبت عطشان است
اولین روضۀ جانسوز تو را خوانده خدا - اولین گریه کن تو پدر انسان است
حَیَوان بهر تو گریند، خدا می داند - منکر گریه به تو پست تر از حیوان است
چه به دوزخ ببرندش، چه به گلزار بهشت - چشم "میثم" به جراحات تنت گریان است
ما اشک را ز پاکی مادر گرفته ایم
ما اشک را ز پاکی مادر گرفته ایم - این زندگی ز چشمه ی کوثر گرفته ایم
اذن ورود ما به بهشت خداست اشک - ما از بهشت هدیه فراتر گرفته ایم
اشک غم حسین بُود، خود بهشت ساز - ما بعد روضه زندگی از سر گرفته ایم
آنکه شنید نام حسین و نریخت اشک - دوری از او به امر پیمبر گرفته ایم
ما در کفن ز تربت او نور می بریم - رزق سفر ز خاک همین در گرفته ایم
ما بی حسین پست ترینِ خلایقیم - با نام اوست رتبه ی برتر گرفته ایم
ما در میان روضه ی او تحت قُبه ایم - حاجات خود به روضه مکرر گرفته ایم
تا آب می خوریم صدا می زنیم حسین - این امر از سکینه ی اطهر گرفته ایم
وقتی برای گریه دلم تنگ می شود - لب با دم حسین هماهنگ میشود
تنها نه دل به یاد تو میسوزد ای حسین - از روضه هایت آب دل سنگ میشود
ای بهترین بهانه برای گریستن - بی تو حنای گریه چه بیرنگ می شود
کافیست لحظه ای دلم از تو جدا شود - دیگر کمیت زندگی ام لنگ میشود
جز در مسیر هیئت تو پا نی نهم - وقتی برای گریه دلم تنگ میشود
گریه دار است عجب نام اباعبدالله
گریه دار است عجب نام اباعبدالله - جان فدای عطش کام اباعبدالله
هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم - چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله
هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست - چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله
خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر - با شهادت به سرانجام اباعبدالله
غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم - ما که جلدیم سر بام اباعبدالله
کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من - می شود حوله ی احرام اباعبدالله
نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد - زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله
مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد - غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله
قاسم نعمتی
دریا به چشم گریه کنانت چو شبنم است
دریا به چشم گریه کنانت چو شبنم است - یعنی که هر چه گریه برایت کنم کم است
شکر خدا که با همه ناقابلیمان - اشکی برای عرض ارادت فراهم است
دیوار کعبه گشت سیه پوش داغ تو - یعنی تمام سال خدا هم محرم است
زهرا به دست سینه زنت آب می دهد - هرکس که هست با تو در این خیمه محرم است
بگذار تا نفس بزنم در عزای تو - این آرزوی هر شب عیسی بن مریم است
یک گوشه از تمامی شش گوشه ات حسین - دارالشفای درد غریبان عالم است
بانی روضه هات خدا بود خود نوشت - هرکس که شد به عشق تو دیوانه آدم است
حسن لطفی
چشم من محفل اشک و غم و اندوه و عزاست
چشم من محفل اشک و غم و اندوه و عزاست - در حسینیه ی دل ، هیئت عشق تو به پاست
مَحرَم روضه ی تو مُحرِم بیت الله است - تا ابد پرچم سرخ حرمت قبله نماست
در شکوه و شرف و مرتبه و منزلتت - جز خدایی به خدا هر چه بگوئیم رواست
همه ی هستی خود را به میان آوردی - بی سبب نیست بهای تو و خون تو خداست
«کشتگان غم تو زنده ی جاویدانند» - بی گمان فانی عشق تو شدن عین بقاست
دل بریدن، پر ِ پرواز حسینیّون است - هر که از خود گذرد در سفر کرب و بلاست
یوسف رحیمی
همه جا شور عزاي تو بپا مي بينم
همه جا شور عزاي تو بپا مي بينم - عالم اندر غم تو غرق عزا مي بينم
همه جا نام دل آراي تو را مي شنوم - جلوه روي تو را در همه جا مي بينم
در هواي تو چنان ديده دل صافي شد - هر كجا مي نگرم ، كرب و بلا مي بينم
تو حسيني و محمد، تو حسيني و علي - بر رخت هاله اي از نور خدا مي بينم
عزيزان باز ايام عزا شد
عزيزان باز ايام عزا شد - لواي شاه دين از نو بپا شد
محرم آمد و ذرات عالم - عزادار شهيد كربلا شد
در اين مه به ابرو فرق اكبر - ز تيغ منقذ بي دين دو تا شد
گلوي اصغر بي شير پرخون - به روي دست بابش از جفا شد
دو دست حضرت عباس از تن - براي جرعه آبي جدا شد
چو ني نالد صغير از اين ستم ها - كه بر آل نبي در نينواشد
عزاي اشرف اولاد آدم است، بيا
عزاي اشرف اولاد آدم است، بيا - عزيز فاطمه! ماه محرّم است بيا
هلال ماه عزا ميدهد ندا به فلک - که ماه گريه و اندوه و ماتم است بيا
پريده رنگ ز رخسار مادرت زهرا - قد رسول خدا در جنان، خم است بيا
لواي سرخ حسيني ندا دهد همه دم - که غير تو چه کسي، صاحب دم است بيا
اگر شوند سماوات، چشمه چشمه اشک - به ياد قطره خون خدا کم است بيا
به زخمهاي تن پاره پاره شهدا - خدا گواست، که تيغ تو مرهم است بيا
هنوز غرقه به خون، ماه روي عباس است - هنوز نقش زمين، دست و پرچم است بيا
بيا که پر شده از ذکر «يا حسين» جهان - بيا که ولوله در خلق عالم است بيا
هر آن دلي که به ياد حسين ميسوزد - در آن شرارهاي از شعر «ميثم» است بيا
مرا اشک عزايت آبرو داد
مرا اشک عزايت آبرو داد - دلم را از سياهي شستشو داد
کجا مولاي ما فردا گذارد - غلام او در آتش پا گذارد
بود در موج آتش اين شعارم - خدايا من حسين را دوستدارم
ببازار عمل با دست خالي
ببازار عمل با دست خالي - من و مهر تو يا مولي الموالي
بدم اما حسين را دوستدارم - همين باشد مدال افتخارم
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
عزاداری و اقامه عزا
عزاداری و اقامه عزا و گریه كردن بر عزیزان از دست رفته، از جانب معصومین(ع) رایج بوده است، چنانكه حضرت فاطمه زهرا(س) به خاطر گریه شبانه روزی برای پدربزرگوارش، مورد اعتراض قرار گرفت و به ناچار بیت الاحزان را به وجود آورده، دست حسن و حسین(ع) را می گرفت و برای عزاداری و گریه به آنجا می رفت. ائمه اطهار(ع) نیز برای امام حسین(ع) عزاداری و سوگواری می كردند.
شیخ جلیل كامل جعفر بن قولویه در كامل از ابن خارجه روایت كرده است كه گفت روزی در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودیم و جناب امام حسین علیه السلام را یاد كردیم حضرت بسیار گریست و ما گریستیم، پس حضرت سر برداشت و فرمود كه امام حسین علیه السلام میفرمود: كه منم كشتة گریه و زاری، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی كند مگر آنكه گریان میگردد. و نیز روایت كرده است كه هیچ روزی حسین بن علی علیه السلام نزد جناب صادق علیه السلام مذكور نمیشد كه كسی آن حضرت را تا شب متبسم بیند و در تمام آن روز محزون و گریان بود و میفرمود كه جناب امام حسین علیه السلام سبب گریه هر مؤمن است.
و شیخ طوسی و مفید از ابان بن تغلب روایت كرده اند كه حضرت صادق علیه السلام فرمود كه نفس آن كسی كه به جهت مظلومیت ما مهموم باشد تسبیح است، و اندوه او عبادت و پوشیدن اسرار ما از بیگانگان در راه خدا جهاد است. آنگاه فرمود كه واجب میكند این حدیث به آب طلا نوشته شود.
و به سندهای معتبره بسیار از ابوعماره منشد یعنی شعرخوان روایت كرده اند كه گفت روزی به خدمت جناب صادق علیه السلام رفتم حضرت فرمود كه شعری چند در مرثیه حسین علیه السلام بخوان چون شروع كردم به خواندن حضرت گریان شد و من مرثیه میخواندم و حضرت میگریست تا آنكه صدای گریه از خانة آن حضرت بلند شد.
و به روایت دیگر حضرت فرمود: به آن روشی كه در پیش خود میخوانید و نوحه میكنید بخوان، چون خواندم حضرت بسیار گریست و صدای گریه زنان آن حضرت نیز از پشت پرده بلند شد چون فارغ شدم حضرت فرمود كه هر كه شعری در مرثیه حضرت حسین علیه السلام بخواند و پنجاه كس را بگریاند بهشت او را واجب گردد. و هر كه سی كس را بگریاند بهشت او را واجب گردد. و هر كه بیست كس را. و هر كه ده كس را و هر كه پنج كس را. و هر كه یك كس را بگریاند بهشت او را واجب گردد. و هر كه مرثیه بخواند و خود بگرید بهشت او را واجب گردد. و هر كه او را گریه نیاید پس تباكی كند بهشت او را واجب گردد
و شیخ كشی (ره) از زید شحام روایت كرده است كه من با جماعتی از اهل كوفه در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودیم كه جعفر بن عفان وارد شد حضرت او را اكرام فرمود و نزدیك خود او را نشانید، پس فرمود یا جعفر عرض كرد لبیك خدا مرا فدای تو گرداند، حضرت فرمود بَلَغَنی اَنَكَ تَقُولُ الشّعِر فی الْحُسَینِ وَ تَجیدَ به من رسید كه تو در مرثیه حسین علیه السلام شعر میگویی و نیكو میگوئی عرض كرد بلی فدای تو شوم فرمود كه پس بخوان. چون جعفر مرثیه خواند حضرت وحاضرین مجلس گریستند و حضرت آنقدر گریست كه اشك چشم مباركش بر محاسن شریفش جاری شد. پس فرمود به خدا سوگند كه ملائكه مقربان در اینجا حاضر شدند و مرثیه تو را برای حسین علیه السلام شنیدند و زیاده از آنچه ما گریستیم گریستند. و به تحقیق كه حق تعالی در همین ساعت بهشت را با تمام نعمتهای آن از برای تو واجب گردانید و گناهان ترا آمرزید. پس فرمود ای جعفر میخواهی كه زیادتر بگویم؟ گفت بلی ای سید من، فرمود كه هر كه در مرثیه حسین علیه السلام شعری بگوید و بگرید و بگریاند البته حق تعالی بهشت را برای او واجب گرداند و بیامرزد او را...
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
میرسد باز محرم
میرسد باز محرم – موسم عزا و ماتم
آمده باز محرم – موسم عزا و ماتم
ماهِ مردان خداشد – موسم شور و نوا شد
ماهِ خون، ماهِ حسین است – ماهِ شاه عالمین است
ماهِ زینب، ماهِ عبّاس – ماهِ پر پر شدن یاس
ماهِ اکبر، ماهِ اصغر – ماهِ آن گلهای پرپر
ماه کلثوم و رُقیّه – ماهِ صغرا و سُکینه
ماه زین العابدین است – ماه قتل شهِ دین است
ماه صبر و استقامت – ماه مردی و شهامت
ماه جانبازی یاران – در ره یاریِ قرآن
ماهِ سرهایِ به نیزه – از عربهایِ عُنیزه
ماهِ خونین تنِ شاه است - در میانِ قتلگاه است
همه جا شورو نوا شد – همه جا روضه بپا شد
همه جا کشور ایران - شورِ عاشورا بپا شد
همگی گشته سیه پوش – علمِ حسینی بر دوش
همه عاشق حسینند – همه یارِ زینبینند
همگی غرقِ عزا یند - به هوایِ کربلا یند
همگی با چشمِ گریان – از ستمها همه حیران
همگان سینه زنانند – بر حسین ناله کنانند
همه جا مجلسِ روضه – گریه و ناله و نوحه
بر لبِ جمله ی ماها – نوحه و ذکر و دعاها
همه جا ذکرِ حسین است – یاد شاهِ عالمین است
برلبِ جمله عزیزان - یا حسین شاهِ شهیدان
باقری ماهِ محرّم - آمده با اشک و ماتم
سروده شده درحلول ماه محرم سال 94...
[منبع : کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
میرسَد فصلِ عزایت در فضایِ خانه ها مان
پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است؟
پرسید م ا زهلا ل چرا قا متت خم ا ست - آهی کشید و گفت که ما ه محر م ا ست
گفتم که چیست ما ه محرم بنا له گفت - ماهیکه خلق جمله ا فلا ک د ر غم ا ست
گفتم برای که بفغا ن د ا د ا ین جو ا ب - ما ه عزا ی ا شر ف ا ولا د آ د م ا ست
ا ین ما ه گشته کشته بصحر ا ی کربلا - سبط رسول تشنه لب این غم مگر کم ا ست
آ ید بسو ی خلق ز یزد ا ن همی پیا م - نیلی ببر کنید که ما ه محر م ا ست
د ر خلد حو ر یا ن همه سیلی به روزنند - درعرش قدسیان همه چشما ن پرازنم است
زهر ا سیا ه برسر و حید ر ز ند به سر - د ر ا ین عزا رسول خد ا قا متش خم است
د ر کر بلا بچشم بصیر ت نظر نما - بنگر هنو ز زینب و گلثو م د ر غم است
گو ید سکینه گشت یتیمی نصیب ما - د ر ر و ز گا ر د ر د یتیمی مگرکم است
«غلامرضا قمی ، خزائن الشهداء ص 76»
پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است؟
پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است؟ - گفتا خموش باش که ماه محرم است
گفتم محرم است تو چرا قامتت خم است - گفتا غم حسین مگر ماتمی کم است؟
بازاین چه شورش است که درخلق عالم است
بازاین چه شورش است که درخلق عالم است - بازاین چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
با ز ا ین چه رستخیز عظیم ا ست کز زمین - بی نفخ صو ر خواسته تا عرش اعظم است
ا ین صبح تیره با ز د مید ا ز کجا که کرد - کا ر جهان و خلق جها ن جمله د رهم است
گو یا طلو ع میکند ا ز مغر ب آ فتا ب - کا شو ب د ر تما می ذ را ت عا لم ا ست
گر خو ا نمش قیا مت د نیا بعید نیست - ا ین ر ستخیز عا م که نا مش محرم است
د ر با رگا ه قد س که جا ی ملا ل نیست - سرهای قد سیا ن همه بر زا نوی غم ا تس
جن و ملک بر آ د میا ن نو حه میکنند - گو یا عزای ا شر ف ا و لا د آ د م ا ست
خو ر شید آ سما ن و زمین نو ر مشر قین - پرو ر د ه د ر کنا ر رسو ل خد ا حسین
«محتشم کاشانی : ا شک شفق ص 256»
باز محرم شدو دلها شکست
باز محرم شدو دلها شکست - از غم زینب دل زهرا شکست
باز محرم شد و لب تشنه شد - از عطش خاک کمرها شکست
آب در این تشنگی از خود گذشت - دجله به خون شد دل صحرا شکست
قاسم ولیلا همه در خون شدند - این چه غمی بود که دنیا شکست
محرم آمد و ماه عزا شد
محرم آمد و ماه عزا شد - مه جانبازی خون خدا شد
جوانمردان عالم را بگویید - دوباره شور عاشوار به پا شد
باز محرم رسید، ماه عزای حسین
باز محرم رسید، ماه عزای حسین – سینه ی ما میشود، كرب و بلای حسین
كاش كه تركم شود غفلت و جرم و گناه - تا كه بگیرم صفا، من ز صفای حسین...
[منبع کتاب روضه های محرم وصفر تالیف حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور جلد1]
http://dl.hodanet.tv/moharramsafar/rozehayemoharramosafar1.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری ( 1 محرم 1445 )
• آغاز سال هجري قمري
گاهشماری هجری قمری، گاهشماری براساس چرخش ماه است که توسط مسلمانان و نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی به عنوان سالنمای مذهبی یا در مواردی سالنمای مدنی استفاده میشود. از این سالنمای در بسیاری از آیینهای اسلامی، از قبیل روزه، حج، تعیین ماههای حرام، و عزاداری استفاده میشود. در زمان ...
• رحلت فقيه بزرگوار "ميرزا جعفر قزويني" (1297 ق)
ابوهادي جعفر بن سيدمهدي بن حسن حسيني، از علماي اماميهي خاندان آلقزويني و شاعري ماهر و اديبي لغوي است كه در "حِلِّه" در عراق سكونت داشته و داراي رياست مذهبي بوده است. اين عالم گرانقدر نزد پدر خود و شيخ انصاري و فاضل ايرواني به مدارج عالي علمي دست يافت و سپس به تدريس و تاليف مشغول ...
• رحلت آيت اللَّه العظمي "سيد عبداللَّه شيرازي" زعيم حوزه ي علميه ي مشهد (1405ق)
آيتاللَّه سيدعبداللَّه شيرازي در سال 1309 ق در بيت علم و فضيلت در شيراز به دنيا آمد. ايشان در 21 سالگي به همراه پدر بزرگوار خود به دليل مبارزات ضد استعماري انگليس به مدت شش ماه از شيراز تبعيد شد و پس از بازگشت، به تحصيل و تدريس ادامه داد. وي سپس به مدت سيزده سال در نجف اقامت گزيد ...
• آغاز هفته احيای امر به معروف و نهي از منكر
«امر» به معنای فرمان دادن و «نهی» به معنای بازداشتن و منع از انجام کاری است. «معروف»، هر آن چیزی است که عقل و دین، آن را به نیکی و خوبی می شناسند و معرفی می کنند و «منکر»، هر آن چیزی است که عقل و شرع، آن را ناپسند می دارند. پس امر به معروف، یعنی فرمان دادن به انجام کارهای نیک و نهی ...
• محاصره بنی هاشم در شعب ابی طالب
پس از آنکه قریش موفق به برگرداندن مهاجران حبشه نشد، شروع به مبارزه به صورت محاصره اقتصادی و اجتماعی با بنی هاشم کرد. از جمله این مبارزات امضای پیمان نامه ای علیه بنی هاشم بود که به دنبال آن بنی هاشم برای حفظ جان خویش به شعب ابوطالب پناه بردند. علت امضای این پیمان نامه توسط قریش مورخان ...
• سریه ابوسلمه بن عبدالأسد
مدتی پس از جنگ احد دشمنان اسلام احساس کردند که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و مسلمانان رو به ضعف و ناتوانى رفته و مى توان با هجوم دیگران آنان را نابود کرد و شهر مدینه را با دارایى و ساکنانش را به غنیمت گرفت. به همین جهت در گوشه و کنار شبه جزیره ، به ویژه در میان قبایل نزدیک ...
• فرمان پیامبر (ص) برای دریافت زکات
پس از آن که آیه زکات و لزوم اخذ آن از مسلمانان بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل گردید: «اِنَّمَا الصَّدقاتُ لِلفُقَراءِ وَالمَساکین وَالعامِلینَ عَلَیها...».[۱] پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد که از داراییهای مسلمانان، مالیاتی به عنوان "زکات" و "صدقه" دریافت کرده و در امر ...
• واقعه مرج صفر در شام
این نبرد که در منطقه «مرج صفر» در حوالى دمشق (مرکز شام) واقع شد، به جنگ «روز مرج صفر» معروف گردیده است. ابوبکر بن ابى قحافه پس از سرکوبى مرتدان و آنهایى که پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم راه ارتداد را در پیش گرفته بودند، سپاه بزرگى از مسلمانان مدینه، مکه، طائف و دیگر ...
• آغاز خلافت عثمان بن عفان
تشکیل شورای 6 نفره هنگامى که عمر بن خطاب (دومین خلیفه مسلمین) بدست «فیروز ابولؤلؤ» در مدینه زخمى گردید و به مرگ خود اطمینان پیدا کرد، عبدالرحمن بن عوف (یکى از صحابه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم) را فراخواند و نخست به وى پیشنهاد نمود که جانشینى وى را بپذیرد. اما عبدالرحمان آن ...
• وفات محمد حنفیه فرزند امیرمومنان (ع)
محمد حنفیه فرزند امام علی علیهالسلام از خوله بنت جعفر بن قیس است که به خاطر منتهی شدن نَسَب مادریاش به حنفیه بن جیم، ملقب به محمد حنفیه و یا محمد بن حنفیه گردید. وی در عصر خلافت عمر بن خطاب حدود سال 16 قمری در مدینه به دنیا آمد و در اول محرم سال 81 قمری در سن 65 سالگی و در عصر خلافت ...
• ارتحال آيت اللَّه "سيدابوالحسن رفيعي قزويني" (1395 ق)
آيتاللَّه ميرزا ابوالحسن رفيعي قزويني در سال 1310 ق در قزوين به دنيا آمد و دروس حوزوي را در قزوين و سپس در تهران گذراند. پس از ورود آيتاللَّه حائري يزدي به قم، به اين شهر عزيمت كرد و به تدريس و تاليف پرداخت. ميرزاي قزويني پس از اخذ درجهي اجتهاد راهي قزوين گرديد و حوزهي آن ديار ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
هاتداگ سوخاری، به روش سرآشپزهای کره ای
میان وعده
شاید در فیلمها چشم تان به یک هاتداگ سوخاری که پنیرپیتزا از بینش بیرون میزند خورده باشد که ، به آن «کورن داگ» میگویند. یک غذای خیابانی معروف و محبوب که در شهرهای مختلف دنیا بهخصوص سئول توسط دکههای کنار خیابان بهفروش میرسدکه به تازگی هم در کشورمان پرطرفدار شده . وجود پنیر موزارلای لولهای درون کورن داگها باعث میشود پس از گاز زدن لایه سوخاری ابتدایی، به لایه نرم و کشدار پنیری برسیم که بسیار دلچسب و وسوسه برانگیز است. در ادامه به شما یاد میدهیم چطور این غذای خوشمزه و متفاوت را درست کنید. فقط فراموش نکنید مصرف زیاد غذاهای فراوری شده برای سلامت شما مضر است.
چطوری درستش کنیم؟
1- هر هات داگ را به سه قسمت مساوی تقسیم میکنیم. سپس هر قسمت را به سیخ چوبی میکشیم.
2- به باقی مانده سیخ چوبی، پنیر موزارلای لولهای اضافه میکنیم؛ طوری که بالای هات داگ برش خورده قرار بگیرد.
3- نشاسته ذرت، آرد گندم و شکر را درون ظرفی مخلوط میکنیم.
4- یک عدد تخم مرغ را درون ترکیب قبل میشکنیم و هم میزنیم.
5- نمک و شیر را به ترکیب اضافه میکنیم و هم میزنیم تا مخلوطی یکنواخت به دست آید.
6- موادی را که از ترکیب آردها و شیر و... درست کردیم درون یک لیوان بلند میریزیم و سیخهای هات داگ و پنیر را درون لیوان فرو میکنیم تا به مایه آغشته شود. سپس سیخ را درون پودر پانکو میغلتانیم و تمام سیخهای هاتداگ و پنیر را به این طریق آماده میکنیم.
7- در یک ماهیتابه مقدار زیادی روغن میریزیم و کورن داگها را درون آن شناور میکنیم تا کاملا سرخ شوند.
8- کورن داگ پنیری سوخاری را به همراه سس سوییت چیلی سرو میکنیم.
مواد لازم :
سوسیس هات داگ ۵ عدد
پنیر موزارلای لولهای ۵ عدد
نشاسته ذرت ۱۲۰ گرم
آرد گندم ۱۲۰ گرم
شکر ۳۰ گرم
شیر ۲۵۰ گرم
تخم مرغ ۱ عدد
پودر پانکو ۳ پیمانه
روغن مایع ۳ پیمانه
نمک ۱ قاشق چایخور
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: زندگی سلام
ادامه مطلب را ببينيد
حضور رئیس جمهور در کهگیلویه و بویراحمد در ششمین سفر از دور دوم سفرهای استانی
رئیس جمهور به همراه شماری از اعضای هیئت دولت در ششمین سفر دور دوم سفرهای استانی، صبح دیروز وارد فرودگاه یاسوج مرکز کهگیلویه و بویراحمد شد و ضمن دیدار و گفت و گو با برخی اقشار مردم، دو پروژه سد چمشیر و پتروشیمی گچساران را افتتاح کرد.به گزارش ایرنا، آیت ا... سیدابراهیم رئیسی در بدو ورود به یاسوج در فرودگاه این شهر گفت: مصوباتی در دور اول سفر داشتیم که مردم انتظار داشتند این مصوبات اجرایی شود که با تلاش مسئولان و نیروهای توانای استان، استاندار و با کمک مرکز، برخی پروژه هایی که مردم انتظار داشتند به ثمر نشسته است. رئیس جمهور افزود: در این سفر گزارش به ثمر نشستن برخی از این طرح ها را به مردم خواهیم داد و مردم از نتایج سفر اول بهره مند خواهند شد.وی در نخستین برنامه خود در جشن بزرگ عشایر دشت سقاوه از توابع شهرستان مارگون حضور یافت و با تقدیر از نقش مهم عشایر در تولید بخشی از غذای کشور افزود: توجه به بهبود وضعیت رفاهی عشایر از برنامه های محوری دولت سیزدهم است که برپایی سیاه چادرهای ایمن به جای چادرهای عشایری سنتی یکی از راهبردهای تحقق آن بوده است.
افتتاح پتروشیمی گچساران
دیگر برنامه رئیسی در این سفر بهره برداری از کارخانه پتروشیمی گچساران بود. رئیس جمهور در آیین بهره برداری از این واحد پتروشیمی گفت: کارخانه پتروشیمی شهرستان گچساران که بخش عمده ای از مراحل ساخت آن به دست متخصصان ایرانی انجام شده، مصداق هنر مقاومت در برابر تحریم هاست.آیت ا... رئیسی تصریح کرد: جمع آوری مشعل های گازی از دیگر ارمغان های کارخانه پتروشیمی گچساران است که ضمن فراهم کردن شرایط کاهش آلایندگی های زیست محیطی به تولید و پیشگیری از خام فروشی منجر می شود.وی بیان کرد:جذب ۱۷ هزار میلیارد تومان اعتبار و انجام مراحل احداث در سه شیفت برای تکمیل پتروشیمی گچساران طی ۲ سال گذشته جلوه ای از خودباوری و «ما می توانیم» است.
افتتاح سد چمشیر با وجود انتقادهای زیست محیطی
در ادامه این سفر، سد چمشیر بهعنوان بلندترین سد بتنی غلتکی غرب آسیا با حضور رئیس جمهور و هیئت همراه به بهره برداری رسید. سد چمشیر با ارتفاع ۱۵۱ متر دارای مخزنی به حجم ۲.۳ میلیارد مترمکعب است که عملیات اجرایی آن در سال ۹۱ شروع شد. نیروگاه برقآبی این سد دارای سه واحد بزرگ هر کدام به ظرفیت ۵۵ مگاوات و ۲ واحد کوچک (زیستمحیطی) هر یک به ظرفیت ۵.۵ مگاوات (جمعاً ۱۷۶ مگاوات) است که از طریق پست ۲۳۰ کیلوولت چمشیر به شبکه سراسری متصل میشود.پیش از این نقدهای کارشناسی و محیط زیستی فراوانی به احداث این سد وارد شده بود. ۲۷ دی سال گذشته، علی سلاجقه رئیس سازمان حفاظت محیطزیست در یک برنامه تلویزیونی درباره سرانجام آبگیری سد چمشیر گفته بود: برخی کارشناسان محیطزیستی هشدار دادند پس از آبگیری سد، اتفاقی مشابه سد گتوند رخ میدهد و بهدلیل نمک فراوان موجود در منطقه، آب شور خواهد شد. به وزارت نیرو نامه زدیم که چاهکهایی احداث شود تا راستیآزمایی شود؛ رئیسجمهور هم نامه را به وزیر نیرو ارسال کردند. پس از آن هیچ خبری از تایید این پروژه از سوی محیط زیست اعلام نشد. کارشناسان محیط زیستی معتقدند با توجه به وجود سازند نمکی در اطراف دریاچه سد، آب سد شور خواهد شد و به کشاورزی و اقلیم منطقه آسیب خواهد زد.
انتقاد آیت ا... نوری همدانی از سختی معیشت مردم و پایین بودن ارزش پول ملی
حضور رئیس جمهور در کهگیلویه و بویراحمد در دور دوم سفرهای استانی
برخورد با شیوههای غیرمتعارف عزاداری در محرم
رونمایی از اسرار 700 ساله برج «اخنگان»
اولویت عدلیه؛برخورد با کارگزاران متخلف
مقابله به مثل دیپلماتیک با روسیه
کوهستان پارک در مسیر شادی
فرش قرمز بریکس زیر پای ایران
فرمانده کل ارتش: برای مقابله با هر تهدیدی آماده ایم
جزئیات صدور گذرنامه ۵ ساله زیارتی
۸۰ درصد بازنشستگان، حقوق حداقلی دارند
کاهش قیمت گوشت مرغ تا هفته آینده
تسویه ۸۰ هزار میلیارد تومان بدهی دولت به تأمین اجتماعی امسال
اعطای جایزه ملی کیفیت به ۱۴۷ شرکت برتر
رونمایی از ۷۰۰ بسته سرمایه گذاری در مناطق آزاد
انتقال جنگندههای آمریکایی به خلیج فارس را زیر نظر داریم
برخورد با بیحجابی از نظام اداری آغاز شود
ضرورت رسیدگی به ابهامات قوانین کشور
افتتاح سد چمشیر و پتروشیمی گچساران
بانوان بی حجاب تذکر احترا م آمیز را می پذیرند
آرای مربوط به بدحجابی مطابق قانون و عرف باشد
تأسیس صندوقهای قرضالحسنه تک شعبهای آزاد شد
اجرای پروژههای مشترک ایران و چین از ماه آینده
دبیرکل خانه کارگر: اهداف تامین اجتماعی فراگیر در برنامه هفتم لحاظ نشده است
استاندارد: زامیاد درتولید نیسان آبی از قانون تخطی کرده است
مُسَکن موقت برای خشکی گلوی تهران
معترضان: دولت نتانیاهو را فلج میکنیم
نقض حریم هوایی سوریه توسط آمریکا
بیمارستان محل بستری البشیر هدف قرار گرفت
امضای ۲۶ تفاهمنامه همکاری میان توکیو و ریاض
حمله اوکراین به پل کریمه و انهدام سامانههای دفاعی
«ترامپ» به شکست در انتخابات ۲۰۲۰ اذعان کرد
پیام ویدئویی جدید حزبالله لبنان به تلآویو
استعفای زودهنگام کابینه «شهباز شریف»
دلیل اصلی برکناری «رابرت مالی» اعلام شد
حمله هواداران صدر به دفاتر حزب الدعوه
رهبران جمهوری آذربایجان و ارمنستان در اروپا توافق کردند
دهلی نو و ابوظبی با ارز ملی تجارت میکنند
تمرد بیش از ۱۰۰ خلبان از خدمت در ارتش اسرائیل
چند جهت گرائی و کنشگری سیاست خارجی
واشنگتن، توکیو و سئول ،کره شمالی را محکوم کردند
وزیر دفاع انگلیس استعفا می دهد
«مو خاکستری» فرمانده جدید نیروهای واگنر شد
سفر عالی ترین مقام عراق به سوریه پس از ۱۲ سال
رهبر چین خواستار کنترل شدید اینترنت شد
همدان میزبان کنگره ملی ۸ هزار شهید میشود
جمع آوری کارتسوخت آزاد جایگاهها از شهریورماه
استان مرکزی ۹۱۸ اثر ملی ثبت شده دارد
افزایش ۱۸۰ درصدی اعتبارات عمرانی دشتستان
افتتاح نمایندگی بانک خون بندناف رویان دامغان
برخورد با متخلفان، بدون توجه به مقام آنهاست
فاز ۱۱ پارس جنوبی در آستانه افتتاح
نکوداشت دکتر روحانی ؛ اپیدمیولوژیست و قرآن پژوه عزلت نشین خراسان
درخواست کانکس برای جبران کمبود مدرسه در خراسان جنوبی !
ممنوعیت تملک اموال غیرمنقول توسط اتباع خارجی
الحاق ۳۷ دستگاه ون و اتوبوس به ناوگان عمومی کرج
ماندگاری قیمت نجومی گوشت مرغ در همدان بازار از قیمت دستوری تمکین نمیکند
راه اندازی سامانه تعیین اجارهبها و رهن مسکن در مشهد
پیشرفت ۶۰درصدی ساخت پل «شیله» در محور زاهدان
پتروشیمی میانکاله چگونه صاحب زمین شد؟
ضرورت تکمیل طرحهای آبرسانی پایدار عشایر
صادرات ۲ میلیون دلاری از منطقه خلیجفارس
امید باید به جامعه نخبگان بازگردد
شروط دستگاه قضا برای حمایت از تولید
حمایت آنکارا از درخواست عضویت سوئد در ناتو
آنچه اسرائیل از سر میگذراند یک فاجعه است
تشدید اختلافات بایدن و نتانیاهو و سناریوهای احتمالی
راهبرد جدید اتحادیه اروپا در همکاری با خلیج فارس
تاریخ، تعلقِ این آبراه به ایران و پارسیان را گواهی میدهد
تحلیلی بر تشنج در روابط تلآویو – واشنگتن
آمریکا از اسرائیل خشمگین است؛واشنگتن «بیبی» را محدود کند
نسل فردای اوکراین در انتظار صلح
«۲ اقیانوس» و چند جانبهگرائی موازی
رویکرد تبعیضآمیز اروپا در قبال پناهجویان افغان
انتخاب «هاکان فیدان» به عنوان وزیر خارجه ترکیه به چه معناست؟
اردوغان میخواهد دومین بنیانگذار ترکیه باشد
«هدیه غیرمنتظره» چین و روسیه به آمریکا
دشمنان آمریکا جبهه مشترک تشکیل دادهاند ؛ «واشنگتن» مقصر است
عادیسازی روابط سوریه با اعراب و شکلگیری نظم جدید در خاورمیانه
تحلیلی بر میزان پایداری روابط بدون تنش بین ترکیه و یونان
تحولات بازارهای جهانی به سود بورس ایران شد
بورس کانال ۲ میلیون واحدی را از دست داد
ارزش کل معاملات بورس کالا به ۱۰۴۸ هزار میلیارد تومان رسید
اتفاقات سال ۹۹ بورس دیگر تکرار نخواهد شد
افت ۴۹ هزار واحدی شاخص بورس در معاملات دیروز
تاکنون ۵۹۷ شخص حقوقی مشمول، اطلاعات مالی خود را در سامانه کدال منتشر کردهاند
بحران مالی صندوقهای بازنشستگی کاهش می یابد
ارزیابی کیفیت تولید با معیار اسلامی
رعایت نکردن نرخ سود قانونی سپردهها با برخورد سخت مواجه می شود
گام های تحقق پذیری اهداف برنامه هفتم توسعه
ایران در کانون ترانزیت دیتای منطقه
اعلام نحوه ورود موقت خودروهای سواری به کشور
تمدید مهلت رفع تعهد ارزی صادرات سال ۱۴۰۱
متوسط مالیات پرداختی اصناف ۵میلیون تومان است
رفع ناترازی برق تا پایان برنامه هفتم توسعه
درخواست وزارت کشاورزی برای ۳ برابرشدن یارانه بذرگندم
مستندات فرارهای مالیاتی به دادستانی تهران ارسال می شود
پیشبینی صندوق بینالمللی پول در مورد کاهش نرخ تورم ایران
افتتاح مرکز جدید تولید رادیو دارو در سال آینده
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
دکتر رئیسی در اجتماع باشکوه مردم بهمئی:
بهمئی ظرفیتهای بزرگی دارد که باید برای رفع نیازهای مردم و توسعه شهرستان فعال و بهکارگیری شود/ اعتبارات خوبی از محل مسئولیتهای اجتماعی وزارت نفت برای پیشرفت منطقه در نظر گرفته شده است/ مردم بهمئی و کهگیلویه و بویراحمد مطمئن باشند لحظهای از تلاش برای حل مشکلات آنها غفلت نخواهم کرد
شناسه خبر : 145628 سه شنبه 27 تير 1402 - 11:48
دکتر رئیسی وجود ذخایر و میادین نفتی در استان کهگیلویه و بویراحمد را از جمله ظرفیتهای عظیم این استان برای توسعه دانست و گفت: در این راستا وزارت نفت موظف شده است که بخشی از درآمد حاصل از استخراج میادین نفتی این استان در قالب مسئولیت اجتماعی، به رفع مشکلات و نیازهای مردم آن از جمله تولید و اشتغال تخصیص یابد.
دکتر سید ابراهیم رئیسی پیش از ظهر امروز سهشنبه در ادامه برنامههای روز دوم سفر استانی دولت مردمی به استان کهگیلویه و بویراحمد، در اجتماع پرشور مردم شهرستان بهمئی که در مصلای امام رضا (ع) این شهرستان برگزار شد، رشادت، ایستادگی در برابر دشمن و دفاع از کشور و ارزشهای انقلاب را از جمله شاخصههای مردم بهمئی برشمرد و افزود: امروز نوبت خدمتگزاری مسئولان به این مردم عزیز است و جبران این ایستادگی و رشادتها باید جزو اولویتهای کاری همه مدیران باشد.
رئیس جمهور در ادامه با طرح این پرسش که آیا محرومیت استان بهدلیل عدم وجود ظرفیت برای توسعه است؟ تصریح کرد: پاسخ این است که ظرفیتهای بسیاری در این استان و بهویژه در شهرستان بهمئی وجود دارد که باید برای رفع نیازهای مردم فعال و بهکارگیری شود.
دکتر رئیسی وجود ذخایر و میادین نفتی در استان کهگیلویه و بویراحمد را از جمله ظرفیتهای عظیم این استان برای توسعه دانست و گفت: در این راستا وزارت نفت موظف شده است که بخشی از درآمد حاصل از استخراج میادین نفتی این استان در قالب مسئولیت اجتماعی، به رفع مشکلات و نیازهای مردم آن از جمله تولید و اشتغال تخصیص یابد.
رئیس جمهور جاذبههای گردشگری، اماکن زیارتی و امامزادگان، سنگ نوشتهها و نقشهای برجسته تاریخی را از دیگر ظرفیتهای استان بهویژه شهرستان بهمئی و نشانه قدمت تاریخی و تمدنی آن برشمرد و افزود: فعالسازی این ظرفیتهای بزرگ نیازمند ایجاد زیرساخت نظیر بیمارستان و جادههای مواصلاتی است که بحمدالله با افتتاح بیمارستان شهید سلیمانی در این شهرستان و همچنین محور مواصلاتی پاتاوه-دهدشت بخشی از مشکلات زیرساختی در این منطقه حل خواهد شد.
دکتر رئیسی با بیان اینکه خدای متعال از همه مسئولان نسبت به نعمتهای بزرگی که به این منطقه عنایت کرده سوال خواهد کرد، اظهار داشت: بنای این دولت عبور از کنار مسائل و چالشها نیست، بلکه ما در بطن چالشها خواهیم رفت و برای حل آنها چارهجویی خواهیم کرد.
رئیس جمهور در ادامه به مشکل آب شهرستان بهمئی و استان کهگیلویه و بویراحمد اشاره کرد و گفت: مشکل این مناطق بیآبی نیست بلکه مدیریت منابع آبی برای مصارف خانگی، کشاورزی و صنعتی است. بهرغم کمبود نزولات آسمانی در برخی نقاط کشور، اما این دولت برای مدیریت منابع آبی اهتمام جدی دارد.
دکتر رئیسی افزود: برای انتقال آب و آبرسانی به نقاط مختلف این استان اعتبارات خوبی در نظر گرفته شده که اگر با یک کار جهادی توام شود حتما مردم این شهرستان نیز شاهد رفع مشکل آب خواهند بود.
رئیس جمهور بار دیگر بر لزوم بومی گزینی دستگاههای اجرایی در استان به عنوان یکی از اولویتهای مهم دولت تاکید کرد و گفت: وقتی نیروی انسانی کارآمد در استان وجود دارد، آوردن نیروی کار از شهرهای دیگر غیرعقلایی است و نباید بار دیگر از تریبونی بشنوم که اعلام شود برای تامین نیروی انسانی استان به شهرها و استانهای دیگر مراجعه شده است.
دکتر رئیسی ضمن تشکر و قدردانی از حضور پر شور مردم در استقبال از کاروان دولت مردمی و عذرخواهی از مردمی که بیرون مصلی در گرمای طاقت فرسا اجتماع کرده بودند، ابراز امیدواری کرد که این حضور باشکوه برای مدیران در خدمترسانی به این مردم انگیزه مضاعفی ایجاد کند.
رئیس جمهور در ادامه عدم بهرهمندی مردم از وجود سدهای متعدد در استان کهگیلویه و بویراحمد را از جمله مشکلات و مطالبات مردم این منطقه عنوان کرد و افزود: از دیگر اولویتهای مهم دولت در این استان چارهجویی برای بهرهمندی بیشتر و بهتر مردم استان از منابع آبی این سدهاست.
رئیس جمهور با بیان اینکه بر اساس آمار، بیکاری در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد کاهش یافته، اما در سطح شهرستان بهمئی به دلیل نبود کارخانجات و زمینه کشاورزی این اتفاق نیفتاده است، گفت: مسئولان موضوع ایجاد اشتغال در شهرستان بهمئی را با فوریت دنبال کنند تا نگرانیها و دغدغههای خانوادهها و جوانان در این زمینه برطرف شود.
دکتر رئیسی خطاب به وزارت میراث فرهنگی و سازمان حفاظت محیطزیست تاکید کرد که برای اجرای ماموریتهای خود در راستای صیانت از میراث فرهنگ و عرصههای زیست محیطی، باعث اختلال و توقف در روال عادی زندگی مردم نشوند و اگر در جایی کار و زندگی مردم با عرصههای فرهنگی و طبیعی تداخل پیدا کرد، به جای متوقف کردن زندگی و کار مردم، برای رفع این اختلال راهکار کارشناسی پیدا کنند.
توجه به حفظ فرهنگ اصیل منطقه و دینمحوری زندگی مردم و رفع فوری مشکل کمبود فضاها و امکانات آموزشی در منطقه با کمک خود مردم از دیگر تاکیدات رئیس جمهور خطاب به مسئولان استان بود.
دکتر رئیسی از مسئولان خواست آن دسته از مشکلات و مسائل منطقه را که سریعتر قابل حل و فصل است، در اولویت قرار دهند و مسائلی مثل احداث پالایشگاه و پتروپالایشگاه را که زمانبر خواهد بود، در اولویتهای بعدی خود ببینند و تصریح کرد: مردم بهمئی بدانند که رفع مسائل و مشکلات شما همواره دغدغه ما و مسئولان استان است و هرگز از آنها غفلت نخواهیم کرد.
مشاهده همه اخبار
پایان انتظار 28 ساله زاگرسنشینان؛ پروژه ملی محور ترانزیتی «پاتاوه - دهدشت» با حضور دکتر رئیسی افتتاح شد
سه شنبه 27 تير 1402
با حضور دکتر رئیسی صورت گرفت؛ بهرهبرداری از بیمارستان 32 تختخوابی شهید سلیمانی بهمئی
سه شنبه 27 تير 1402
دکتر رئیسی در جشن احیای واحدهای راکد استان کهگیلویه و بویراحمد: دولت مصمم به احیای همه واحدهای تولیدی است که در دهه گذشته به تعطیلی کشیده شدهاند/ احیای 18 هزار فرصت شغلی با احیای 5 هزار واحد تولیدی راکد گامی مهم در کاستن از بیکاری و احیای امید در جامعه است/ امروز همه در جهت رشد تولید مسئولیت داریم و نمیشود و نمیتوانیم در فرهنگ ما جایی ندارد
دوشنبه 26 تير 1402
دکتر رئیسی در اجتماع باشکوه مردم یاسوج: استقبال باشکوه مردم از خادمان خود نشانه دلدادگی آنان به انقلاب بوده و ریشه در سلحشوری اهالی کهگیلویه و بویراحمد دارد/ نیاز و اولویت اصلی امروز استان کار و مدیریت جهادی است/ تصمیمات خوبی برای مسکن، اشتغال و تکمیل زیرساختهای استان اتخاذ کردهایم
دوشنبه 26 تير 1402
بازدید دکتر رئیسی از نمایشگاه واحدهای اقتصادی احیا شده در استان کهگیلویه و بویراحمد
دوشنبه 26 تير 1402
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد