درامتداد تاریکی-راز سرقت 3میلیاردی!

دختر و پسر جوان 366 بار به یک شرکت گردشگری در مشهد دستبرد زدند

سیدخلیل سجادپور- دختر و پسر جوانی که با همدستی متصدی یک شرکت مسافرتی 366 بار به حساب بانکی یک شرکت گردشگری در مشهد دستبرد زده بودند درحالی با تلاش کارشناسان پلیس فتا دستگیر شدند که در آستانه خروج از کشور بودند.

فرمانده انتظامی مشهد روز گذشته درباره نقشه پیچیده اعضای این باند که در پی سهل انگاری مدیران یک شرکت گردشگری رخ داده است، به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: در پی اعلام شکایت مدیر یک شرکت گردشگری معتبر در مشهد مبنی بر این که مبلغ 30 میلیارد ریال از حساب بانکی شرکت به صورت غیرمجاز برداشت شده است،گروهی تخصصی از کارشناسان پلیس فتای مشهد ماموریت یافتند تا ماجرای دستبرد به حساب بانکی شرکت مذکور را زیر ذره بین تحقیقات ببرند. سرهنگ احمد نگهبان افزود: بررسی های کارشناسان بیانگر آن بود که سرقت های مذکور از 6 ماه قبل آغاز و بیش از 30 میلیارد ریال خرید اینترنتی انجام شده است.

وی تصریح کرد: ادامه تحقیقات نشان داد که بیشتر خریدهای مذکور در راستای فعالیت های شرکت و خرید خدمات گردشگری انجام شده و 366 بار به حساب بانکی شرکت مذکور دستبرد زده شده است به طوری که در بررسی های مقدماتی هیچ رد و نشانی از عامل برداشت های مذکور نبود و دستبرد شکلی ماهرانه و پیچیده به خود گرفته بود.

رئیس پلیس مشهد با اشاره به تشکیل گروه زبده ای از کارشناسان پلیس فتا برای ردیابی عامل یا عاملان سرقت های مذکور اضافه کرد: تجزیه و تحلیل جرم ارتکابی بیانگر آن بود که عامل برداشت از حساب های بانکی شرکت گردشگری به طور کامل از فعالیت ها و چگونگی ارائه خدمات اطلاع کافی و دقیق داشته است. بنابراین بررسی های غیرمحسوس در اولین مرحله از اقدامات فنی و پلیسی، روی کارکنان شرکت متمرکز و مشخص شد که دختر 24 ساله ای از حدود 6 ماه قبل (زمان آغاز دستبردها) با شرکت مذکور تسویه حساب کرده است، به همین دلیل وی به عنوان اولین مظنون زیر چتر اطلاعاتی قرار گرفت. سرهنگ نگهبان ادامه داد: تحقیقات بیشتر نشان داد که دختر مذکور اپراتور شرکت بوده و به رمز و همچنین مشخصات کارت های بانکی دسترسی داشته است. این گونه بود که کارشناسان کارآزموده پلیس فتای مشهد با استفاده از رصدهای اطلاعاتی و شگردهای تخصصی، به 3 جوانی رسیدند که با دختر مذکور در ارتباط بودند اما آن ها هیچ نشانی خاصی از آن دختر نداشتند به همین دلیل تحقیقات بر منشأ برخی خریدهای اینترنتی متمرکز شد اما زمانی که پیک های تحویل کالا شناسایی و بازجویی شدند مشخص شد که دختر مذکور شگرد دیگری را برای تحویل کالاهای سفارشی در پیش گرفته بود. او پس از خرید کالا، نشانی واهی را در منطقه الهیه و در نزدیکی محل سکونتش ثبت می کرد و زمانی که پیک شرکت نمی توانست نشانی منزل را پیدا کند دوباره به صورت تلفنی با خریدار (دختر 24 ساله) تماس می گرفت و او برای تحویل گرفتن کالای سفارشی به حاشیه خیابان در همان محل می رفت و کالا را تحویل می گرفت تا کسی از محل دقیق سکونت وی اطلاعاتی به دست نیاورد.

مقام ارشد انتظامی مشهد با بیان این که محدوده مخفیگاه متهم تحت تعقیب با ادامه این تحقیقات مشخص شد، افزود: پس از مدت کوتاهی ردزنی های اطلاعاتی به نتیجه رسید و مخفیگاه وی در یک واحد آپارتمانی در منطقه الهیه به محاصره درآمد که با هماهنگی های قضایی، این دختر جوان دستگیر و به مقر انتظامی هدایت شد. کلیددار امنیت مشهد خاطرنشان کرد: متهم مذکور در ابتدا ارتکاب هرگونه جرمی را انکار می کرد اما درنهایت با مشاهده مستندات و دلایل انکارناپذیر لب به اعتراف گشود و با افشای راز دستبرد 3 میلیارد تومانی گفت: مدتی قبل در شرکت گردشگری مذکور به عنوان اپراتور مشغول کار بودم اما بنا به دلایلی در حالی از شرکت بیرون آمدم که از مشخصات کارت های خرید گردشگری و همچنین رمزهای ایستای آن ها اطلاع دقیق داشتم.

به همین دلیل بلافاصله به سراغ جوان 35 ساله ای رفتم که قبلا با وی در یک هتل همکار بودم و ماجرا را برایش شرح دادم. سپس با همدستی او نقشه برداشت های غیرمجاز را کشیدیم چرا که او با متصدی یک شرکت مسافرتی (آژانس هواپیمایی) آشنایی داشت و می توانستیم از این طریق مبالغی را از حساب بانکی شرکت گردشگری برداشت کنیم.

این گونه بود که من دو کارت گردشگری را به همراه رمز ایستای آن در اختیار آن جوان گذاشتم و مبلغ 30 میلیارد ریال صرف خریدهای اینترنتی کردیم. سپس برای آن که شناسایی نشویم واحد آپارتمانی را در منطقه الهیه اجاره کردیم و مشغول انجام امور اداری برای خروج از کشور شدیم که در همین رابطه 200 میلیون تومان هم به یک وکیل مهاجرت در خارج از کشور پرداختیم تا زمینه خروج قانونی ما از کشور را قبل از افشای ماجرای سرقت ها فراهم کند!

فرمانده ارشد انتظامی مشهد در ادامه تصریح کرد: با اعترافات این دختر جوان، بلافاصله گروهی از کارآگاهان پلیس فتا به سراغ مرد 35 ساله رفتند و او را نیز در مخفیگاهی واقع در بولوار پیروزی به دام انداختند. در بازرسی از مخفیگاه وی یک دستگاه گوشی آیفون 13 به همراه 4 هزار دلار ارز خارجی کشف شد و متهم به مرکز پلیس فتای مشهد انتقال یافت. وی در بازجویی ها ضمن پذیرش اظهارات متهم دیگر گفت: 6 سال قبل با دختر مذکور در یک هتل همکار بودیم و من دیگر او را ندیدم تا این که مدتی قبل دو کارت گردشگری با موجودی بالا را در اختیارم گذاشت که از آن برداشت کنیم. من هم به دلیل آشنایی که با خدمات هتل داری داشتم با یکی از مدیران شرکت مسافرتی (آژانس) در هسته مرکزی شهر قرار گذاشتم و کارت های گردشگری را به او دادم تا فقط در زمینه خدمات گردشگری (خرید اینترنتی بلیت و رزرو هتل) استفاده کند.

سرهنگ احمد نگهبان با اشاره به دستگیری مدیر شرکت مسافرتی مذکور برای انجام تحقیقات گفت: اعضای این باند در حالی دستگیر شدند که در آستانه خروج از کشور قرار داشتند.

وی به سهل انگاری مدیران برخی شرکت های با گردش مالی میلیاردی اشاره کرد و افزود: در صورتی که با خروج دختر جوان از شرکت گردشگری، رمز حساب های بانکی یا مشخصات کارت ها تغییر می کرد دیگر این فرد هیچ گونه دسترسی به حساب بانکی نداشت و چنین جرمی نیز رخ نمی داد.

وی در پایان به مدیران شرکت ها و مراکز تجاری توصیه کرد: افراد مطمئن را به کار بگیرند و حسابرسی فصلی یا ماهانه دقیق را مورد توجه جدی قرار دهند و در صورت مواجهه با موارد مشکوک بلافاصله مراتب را از طریق شماره تلفن 096380 مرکز فوریت های سایبری پلیس فتا گزارش کنند.

اختصاصی خراسان . خراسان : شماره : 21155 - ۱۴۰۱ پنج شنبه ۲۷ بهمن

دختری در دام شیطانی

تصور نمی کردم دوست دوران کودکی همسرم ، چنین نقشه شومی را در سر داشته باشد ولی گردنبندی را که او از آن سخن می گفت برایم بسیار ارزشمند بود چرا که آن را سال گذشته به نامزد مرحومم هدیه داده بودم و ... به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، دختر 20 ساله که با چهره ای رنگ پریده و هراسان وارد مرکز انتظامی شده بود، اشک ریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت: 5 ساله بودم که مادرم به دلیل بیماری از دنیا رفت و پدرم به ناچار من و برادرم را نزد مادربزرگم برد که به تازگی از روستا به شهر آمده بود تا از تنهایی نجات یابد و در کنار فرزندانش باشد اما گویی روزگار بامن سر ناسازگاری داشت و سرنوشتم به گونه ای عجیب رقم خورده بود چرا که وقتی به 12 سالگی رسیدم پدرم نیز بر اثر یک حادثه ناگهانی جان سپرد و من و برادرم نزد مادربزرگم ماندیم. خلاصه در کلاس سوم دبیرستان تحصیل می کردم که روزی در فضای مجازی با پسری آشنا شدم و برای یکدیگر پیام های عاشقانه می فرستادیم. «عمران» هم به من علاقه مند بود اما خانواده اش که مخالف ازدواجمان بودند با اصرارهای «عمران» آرام آرام رضایت دادند که ما با هم ازدواج کردیم از آن روز به بعد من و «عمران» بیرون می رفتیم و برای آینده خودمان نقشه های زیادی داشتیم. در این میان گاهی یکی از دوستان دوران کودکی «عمران» هم به همراه دوست دخترش با ما همراه می شد ولی «عمران» به او اعتماد نداشت و همیشه به من توصیه می کرد که او پسر قابل اعتمادی نیست. با وجود این، آن ها دوست قدیمی بودند و با یکدیگر معاشرت داشتند. مدتی بعد وقتی شرایط ازدواجمان فراهم شد، «عمران» تلاش می کرد تا مقدمات برگزاری جشن ازدواجمان را آماده کند اما او چند ماه قبل به همراه دوستانش به تفریح شبانه رفت و زمانی که در سپیده دم از طرقبه به مشهد بازمی گشتند در مسیر بولوار وکیل آباد تصادف کردند که «عمران» در این حادثه جان باخت و دوستان دیگرش نیز مجروح شدند که مدتی بعد یکی دیگر از همان مجروحان در بیمارستان فوت کرد. با این حادثه ناگهانی من دچار تالمات روحی شدیدی شدم و حال خودم را نمی فهمیدم دوست داشتم هر روز به مزار او بروم و گریه کنم. در همین روزها «نادر» با من تماس گرفت و گفت: «هر وقت دوست داشتی سر مزار دوستم بروی، به من زنگ بزن تا با هم برویم!» ولی من قبول نمی کردم چرا که «عمران» به من توصیه کرده بود از او دور باشم! در عین حال هر بار که به آرامستان می رفتم او را در کنار مزار «عمران» می دیدم! و به رسم ادب احوال پرسی می کردم. در یکی از همین روزها «نادر» مشخصات گردنبندی را به من داد که آن گردنبند را سال گذشته به مناسبت موافقت خانواده اش با ازدواجمان به او هدیه داده بودم! با شنیدن این نشانی ها خیلی خوشحال شدم. «نادر» که خوشحالی مرا دید مدعی شد که آن گردنبند را قبل از سانحه تصادف از «عمران» گرفته بود تا شبیه آن را برای دوست دخترش بخرد! و سپس ادامه داد: اگر آن را می خواهم به در منزل شان بروم! من هم که خیلی دوست داشتم تنها یادگاری نامزدم را با خودم داشته باشم روز بعد به سمت میدان معراج به راه افتادم و به منزل پدر «نادر» رفتم. او وقتی در حیاط را باز کرد از من خواست داخل حیاط بروم تا او گردنبند را از منزل بیاورد اما زمانی که به کنار پله ها رسیدم ناگهان چاقویی را زیر گلویم گذاشت و با تهدید مرا به داخل اتاق برد. او ضربه محکمی به سرم زد و سپس ... زمانی به خودم آمدم که فهمیدم همه این ها فقط یک دام شیطانی بود و او فقط آن گردنبند را در گردن نامزدم دیده است به همین دلیل شروع به سروصدا کردم که «نادر» برای جلوگیری از فریادهای من باز هم مرا کتک زد و من فقط موفق شدم از آن خانه شیطانی بگریزم و به کلانتری بیایم... گزارش روزنامه خراسان حاکی است: با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع و صدور دستورات ویژه ای از سوی سرگرد «امیررضا فعال» (رئیس کلانتری معراج مشهد) تلاش ماموران انتظامی برای دستگیری جوان مذکور با هماهنگی های قضایی در حالی آغاز شد که ادعاهای این دختر 20 ساله نیز زیر ذره بین تحقیقات پلیسی قرار گرفته است.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21155 - ۱۴۰۱ پنج شنبه ۲۷ بهمن

ماجرای شلیک به «عمو»!

سجادپور- باند سرقت «زاپاس خودرو» با شلیک پلیس به پای سرکرده باند درحالی متلاشی شد که نوجوان 16 ساله دستگیر شد و عضو دیگر باند هم فرار کرد.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماموران تجسس کلانتری شهرک ناجای مشهد در راستای مبارزه گسترده با سرقت های شبانه، به 3 سرنشین یک دستگاه پراید سفیدرنگ در بولوار لادن مشکوک شدند و در ساعت 2 بامداد به تعقیب پرایدسواران پرداختند. وقتی استعلام از مرکز فرماندهی بر سرقتی بودن پراید مذکور مهر تایید زد، بی درنگ عوامل گشت انتظامی دستور «ایست» صادر کردند اما راننده با دیدن خودروی پلیس، پدال گاز را فشرد و در جهت خلاف بولوار درحالی فرار کرد که برای گریز از چنگ مجریان قانون، از مواد دودزا استفاده می کردند. در همین حال نیروهای انتظامی پس از شلیک چند تیر هوایی، لاستیک های خودرو را هدف گرفتند که با اصابت گلوله به بدنه خودرو، کنترل فرمان از دست راننده خارج شد و سرنشینان بی درنگ از خودرو بیرون پریدند و در حالی پا به فرار گذاشتند که راننده 45 ساله معروف به «عمو» قمه را بیرون کشید و به سمت ماموران حمله ور شد. در این لحظه یکی از عوامل انتظامی برای حفظ جان همکارانش، پای دزد مذکور را هدف گرفت و ماشه شلیک را فشرد. طولی نکشید که نوجوان 16 ساله هم به چنگ افسران گشت افتاد اما عضو دیگر باند با استفاده از تاریکی شب گریخت. همزمان با انتقال نوجوان 16 ساله به مقر انتظامی، راننده 45 ساله مجروح که به «عمو» معروف بود به مرکز درمانی منتقل شد و تحت مداوا قرار گرفت. گزارش روزنامه خراسان حاکی است، «سجاد» متهم 16 ساله عضو باند «عمو» که با نظارت سرهنگ محمد فیاضی (رئیس کلانتری شهرک ناجا) تحت بازجویی‌های تخصصی قرار گرفته بود، در اعترافات خود گفت: من سواد ندارم اما با «جلیل» جوان 19 ساله ای که از صحنه درگیری گریخت، دوست هستم. او نیز از چند روز قبل با «عمو» (مرد مجروح) آشنا شده بود. «عمو» راننده همین پراید سرقتی است و من هیچ آشنایی قبلی با او نداشتم ولی جلیل می دانست که «عمو» سرقت زاپاس انجام می دهد، به همین دلیل از من خواست عضو باند آن ها شوم. از آن روز به بعد به مناطق بالای شهر می رفتیم و زاپاس خودروها را به سرقت می بردیم.

بنابر گزارش روزنامه خراسان، بررسی های بیشتر توسط سروان سیفی (افسر پرونده) برای دستگیری متهم فراری این باند سرقت و دیگر عوامل مرتبط با آنان در دایره تجسس کلانتری شهرک ناجا و با دستورات ویژه مقام قضایی در شعبه 251 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد همچنان ادامه دارد. خراسان : شماره : 21156 - ۱۴۰۱ يکشنبه ۳۰ بهمن

قتل به خاطر سوت زدن!

اختصاصی خراسان

سیدخلیل سجادپور- متهم به قتل 29 ساله ای که پس از 3 سال فرار و زندگی مخفیانه در شهرهای مختلف کشور بالاخره در کوی نجف مشهد دستگیر شد، علت وقوع جنایت هولناک با چارشاخ را «سوت زدن» در زمین های کشاورزی بیان کرد.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماجرای این قتل وحشتناک که نهم شهریور سال 98 در یکی از روستاهای بجنورد (مرکز استان خراسان شمالی) رخ داد، از آن جا آغاز شد که پدر و پسری در زمین‌های کشاورزی اجاره‌ای مشغول انجام امور کشاورزی بودند که «مهدی» (پسر 26 ساله) با مشاهده تراکتوری که از کنار گندمزار آنان می گذشت، انگشت در دهان کرد و «سوت» زد تا راننده تراکتور را متوجه کند که وارد گندمزار آنان نشود. این رفتار موجب ناراحتی پدر و پسر دیگری شد که راننده تراکتور در زمین کشاورزی آنان مشغول کار بود. در این هنگام مرد میان‌سال به طرف پدر مهدی رفت و با او در حال گفت وگو بود که ناگهان مشاجره ای جدی بین فرزندان دو کشاورز رخ داد ولی قبل از آن که بزرگ‌ترها دخالتی در این ماجرا داشته باشند، سروصداها به نزاعی وحشتناک انجامید که در این میان یکی از چارشاخ های کشاورزی بالا رفت و به سرو گردن «ح- ح» جوان حدود 25 ساله فرود آمد. درگیری بین دو جوان در حالی شدت گرفت که «مهدی» چاقویی را نیز برداشت و با آن ضربه ای به پای «ح» زد و او را خون آلود نقش بر زمین کرد. لحظاتی بعد با فرار «مهدی – گ» از محل درگیری، تلاش ها برای نجات جان مجروح این نزاع هولناک نیز به نتیجه نرسید و او بر اثر عوارض ناشی از خون‌ریزی جان سپرد. در پی وقوع این ماجرا، پرونده ای در دادگستری بجنورد تشکیل و مهدی به طور غیابی به قصاص نفس محکوم شد. با ارسال پرونده جنایت مذکور به شعبه اول اجرای احکام کیفری دادسرای بجنورد، تحقیقات همچنان برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت تا این که پس از گذشت 3 سال از این نزاع مرگبار، ردزنی های اطلاعاتی به نتیجه رسید و مشخص شد که متهم به قتل فراری در کوی نجف مشهد (بولوار توس) مخفی شده است. بنابراین با ارسال نیابت قضایی به شعبه دهم اجرای احکام مشهد و صدور دستورات ویژه ای از سوی مقام قضایی، عوامل انتظامی عازم بولوار توس شدند و متهم را که اکنون 29 سال دارد در یک عملیات غافلگیرانه به دام انداختند.

گزارش روزنامه خراسان حاکی است، با انتقال متهم به اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، بازجویی های تخصصی از وی زیر نظر سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی) آغاز شد و متهم در حالی که وانمود می کرد قصد داشت بعد از ترک اعتیاد خود را به پلیس معرفی کند، لب به اعتراف گشود و راز این جنایت را فاش کرد. او گفت: فقط به خاطر این که «سوت زدم» آن پسر و پدر کشاورز ناراحت شدند و این گونه درگیری بین ما رخ داد که ابتدا پسر وی با چارشاخ به سوی من حمله کرد و من هم که روی زمین افتاده بودم در همان حالت با چاقویی که آن جا بود ضربه ای به پایش زدم و فرار کردم.

بنابر گزارش روزنامه خراسان، بررسی های بیشتر درباره ادعاهای متهم توسط سروان منفرد (افسر پرونده) و با راهنمایی های مقام قضایی همچنان ادامه دارد. خراسان : شماره : 21156 - ۱۴۰۱ يکشنبه ۳۰ بهمن

باند سرقت مسلحانه « سیاه » متلاشی شد

تیراندازی پلیس، بساط خوشگذرانی دزدان مسلح را به هم ریخت

سیدخلیل سجادپور- کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی در حالی باند سرقت مسلحانه معروف به «سیاه» را با تیراندازی در مشهد متلاشی کردند که سرکرده باند قصد داشت خود را به سلاح های جنگی درون مزدای تک کابین برساند.

فرمانده انتظامی خراسان رضوی روز گذشته در مصاحبه ای اختصاصی با خبرنگار روزنامه خراسان به تشریح ماجرای سرقت های باند «سیاه» پرداخت و گفت: شانزدهم دی گذشته 3 جوان نقابدار که سلاح وینچستر داشتند حدود ساعت 22 شب وارد ساختمانی در حال احداث واقع در حوزه استحفاظی کلانتری الهیه مشهد شدند و 3 مرد جوان (نگهبان – پیمانکار و یکی از دوستان آن ها) را با تهدید سلاح غافلگیر کردند. 3 سارق نقابدار درون اتاقک نگهبانی دست و پاهای افراد مذکور را با بند کفش و پلاستیک و طناب بستند و گوشی تلفن آن ها را به همراه یک دستگاه خودروی پژو 206 سفید رنگ سرقت کردند.

سردار سرتیپ محمد کاظم تقوی افزود: در پی گزارش ماجرای سرقت مسلحانه به پلیس 110 و با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، این پرونده به پلیس آگاهی خراسان رضوی ارسال شد تا به صورت ویژه و تخصصی پیگیری شود.

بنابراین با نظارت و راهنمایی های مستقیم سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) گروه ورزیده ای از کارآگاهان دایره مبارزه با سرقت های مسلحانه وارد عمل شدند و به تحقیق در این باره پرداختند.

وی تصریح کرد: تجزیه و تحلیل های کارشناسی و محیط جغرافیایی وقوع جرم بیانگر آن بود که دزدان مسلح در منطقه غرب و در محدوده بزرگراه آسیایی مشهد- چناران تردد دارند به همین دلیل منطقه مذکور زیر چتر اطلاعاتی قرار گرفت تا این که بعد از حدود یک هفته رصدهای پلیسی، سرنخ هایی از تردد پژو 206 سرقتی در منطقه کمربند سبز به دست آمد و مورد واکاوی های اطلاعاتی قرار گرفت.

سرتیپ تقوی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر بررسی سرقت های اطراف بزرگراه آسیایی نشان داد که در بیشتر سرقت های باغ ویلاها در روستای کاهو، پیچ ساغروان، گلمکان و... آثاری از یک دستگاه خودروی پژو 206 وجود دارد. این فرضیه مهم به تشکیل جلسه ای تخصصی انجامید و گروهی از کارآگاهان با هدایت سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) به کنکاش در سرقت های باغ ویلا پرداختند.

سکاندار امنیت سرزمین خورشید ادامه داد: این بررسی ها مشخص کرد که دزدان مسلح از خودروی پژو برای دستبرد به باغ ویلاهای اطراف مشهد و چناران استفاده می کنند. این گونه بود که بازبینی دوربین های ترافیکی نیز در زیر مجموعه فعالیت های پلیسی قرار گرفت و خودروی پژو در نزدیکی پیچ ساغروان در حالی شناسایی شد که چرخ جلوی آن درون چاله ای پر از آب افتاده بود و راننده پژوی سرقتی با استفاده از یک میله آهنی بزرگ تلاش می کرد تا چرخ را از درون چاله بیرون بیاورد.

رئیس پلیس خراسان رضوی با اشاره به چهره زنی متهم از طریق دوربین های مدار بسته در حالی که نقاب به چهره نداشت، خاطرنشان کرد: بدین ترتیب تصویر یکی از دزدان مسلح در اختیار نیروهای عملیاتی قرار گرفت و آن ها شبانه با حضور در اطراف بزرگراه آسیایی و انجام یک سری تحقیقات گسترده موفق شدند راننده 36 ساله را که «مصطفی- ب» نام دارد و معروف به «سیاه» است ، شناسایی کنند.

سردار محمد کاظم تقوی همچنین به تشکیل گروه عملیاتی دیگری به سرپرستی سرهنگ وحید حمیدفر (رئیس دایره مبارزه با سرقت های مسلحانه) اشاره کرد و گفت: این گروه عملیاتی نامحسوس در پوشش های مختلف اطلاعاتی وارد عمل شدند و با انجام تحقیقات میدانی دریافتند که سارق معروف به «سیاه» همسر صیغه ای 42 ساله ای دارد که شب هنگام سوار بر خودرو در روستاهای اطراف بزرگراه آسیایی تردد می کنند و پس از شناسایی باغ ویلاها، روز بعد به همراه دیگر اعضای باند به باغ های شهروندان دستبرد می زنند.

وی افزود: با جمع بندی این اطلاعات مشخص شد که «سیاه» (سرکرده باند) در محدوده پیچ ساغروان سکونت دارد ،به همین دلیل بلافاصله با هماهنگی های قضایی ، گروه عملیاتی کارآگاهان در حالی شبانه عازم پیچ ساغروان شدند که در مسیر بزرگراه ناگهان با خودروی پژو 206 سرقتی روبه رو شدند و بی درنگ فرمان «ایست» دادند، اما راننده 36 ساله که متوجه حضور پلیس شده بود، پدال گاز را فشرد و فرار کرد. کارآگاهان با شلیک چند تیر هوایی به وی اخطار دادند،ولی او در تاریکی شب فقط بر سرعت خودرو می افزود.

مقام ارشد انتظامی استان خراسان رضوی با تاکید بر این که کارآگاهان برای حفظ جان رانندگان عبوری مجبور بودند در تیراندازی ها دقت کافی را داشته باشند، تصریح کرد: هر زمان که عملیات تعقیب به نقطه ای خلوت می رسید کارآگاهان لاستیک های خودرو را هدف می گرفتند تا این که 3 لاستیک پژو 206 بر اثر اصابت گلوله از رینگ خارج و خودرو پس از برخورد با حفاظ های فلزی حاشیه جاده متوقف شد، اما سرکرده باند با استفاده از تاریکی شب و آشنایی با کوچه باغ های اطراف از چنگ کارآگاهان گریخت و گروه عملیاتی در حالی خودروی پژو را به مقر انتظامی انتقال دادند که در بازرسی از داخل آن یک قبضه سلاح وینچستر به همراه مقادیری مهمات نیز کشف و ضبط شد.

فرمانده با تجربه انتظامی خراسان رضوی در ادامه این ماجرا گفت: بعد از آن که مخفیگاه سارق مسلح معروف به «سیاه» لو رفت، عملیات پلیسی نیز با راهنمایی های سرهنگ شفیع زاده تغییر کرد و کارآگاهان به ردزنی های نامحسوس روی آوردند چرا که او دیگر به محل سکونت یا مخفیگاه خود در پیچ ساغروان نمی رفت.

وی افزود: ادامه بررسی های اطلاعاتی نشان داد که متهم فراری یک قبضه سلاح وینچستر دیگر تهیه کرده است و به منزل جوان 24 ساله ای در یکی از روستاهای اطراف چناران تردد می کند. تحقیقات نامحسوس بیانگر آن بود که این جوان 24 ساله «میلاد» نام دارد و پسر همسر صیغه ای سرکرده باند است. با جمع بندی این اطلاعات، گروه دیگری از کارآگاهان وارد عملیات شدند و با کسب دستورهای ویژه ای از سوی قاضی محمد حسین درودی (دادستان مرکز خراسان رضوی) به طرف روستای مذکور حرکت کردند.

سردار سرتیپ محمد کاظم تقوی تصریح کرد: کارآگاهان که احتمال درگیری مسلحانه را می دادند، اقدامات ایمنی و امنیتی را در دستور کار قرار دادند و سپس در 4 گروه هماهنگ منزل روستایی «میلاد» را در حالی به محاصره درآوردند که برخی از اعضای باند به همراه سرکرده خود مشغول خوشگذرانی و به سیخ کشیدن جگر گوسفند روی شعله های آتش بودند. این موضوع فرصت مناسبی برای غافلگیری اعضای باند سرقت مسلحانه بود به همین دلیل یکی از گروه های عملیاتی با گشودن در حیاط و دیگر گروه ها از دیوارهای پشت منزل وارد مخفیگاه دزدان شدند، اما سرکرده باند وقتی متوجه حضور پلیس شد سراسیمه تلاش کرد تا خود را به خودروی مزدا تک کابین برساند که درون حیاط بزرگ منزل پارک بود ولی کارآگاهان با شلیک های هوایی و زمینی او را قبل از رسیدن به خودرو دستگیر کردند و گروه های عملیاتی دیگر نیز به طور ضربتی وارد عمل شدند و دستبندهای قانون را بر دستان دو عضو دیگر باند حلقه زدند.

رئیس پلیس خراسان رضوی با تاکید بر این که درون خودروی مزدا تک کابین 2 قبضه سلاح کلت جنگی و وینچستر وجود دارد، اضافه کرد: در صورتی که سرکرده باند خود را به خودرو می رساند به یقین درگیری مسلحانه ای رخ می داد که با هوشیاری کارآگاهان اقدام وی نافرجام ماند.

سرتیپ تقوی همچنین به کشف تعداد زیادی از لوازم سرقتی باغ ویلاها در مخفیگاه اعضای این باند اشاره کرد و گفت: با انتقال اموال مسروقه به پلیس آگاهی مشخص شد که اعضای این باند قبلا یک دستگاه پژو پارس را نیز ربوده اند و بعد از آن که پژو 206 در عملیات تعقیب و گریز به پلیس آگاهی انتقال یافت آن ها خودروی مزدا تک کابین را از بولوار فرهنگ مشهد سرقت کرده بودند که با آن به دستبردهای خود ادامه دهند.

مقام ارشد انتظامی خراسان رضوی با اشاره به تلاش کارآگاهان برای دستگیری اعضای فراری این باند سرقت مسلحانه ،خاطرنشان کرد: در راستای تدابیر فرمانده کل انتظامی کشور، عملیات تعقیب و دستگیری سارقان با قدرت در استان خراسان رضوی آغاز شده است و این عملیات ها همچنان ادامه خواهد داشت .

شایان ذکر است: بازجویی از اعضای باند «سیاه» توسط سرگرد پهلوان (افسر پرونده) در حالی وارد مرحله جدیدی شده است که بررسی های پلیس نشان می دهد اعضای این باند در سرقت های مسلحانه بسیاری از باغ ویلاهای اطراف مشهد نقش دارند.

اختصاصی خراسان . خراسان : شماره : 21157 - ۱۴۰۱ دوشنبه ۱ اسفند


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

تاريخ : دوشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۱ | 20:24 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |