دستگیری سارقان اموال مدارس

ساجدی - با تلاش کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی، باند شش نفره سارقان مدارس دستگیر شدند و از آنان اموال بسیاری به ارزش تقریبی بیش از 30میلیارد ریال کشف شد.

رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی در تشریح جزئیات این خبر به خراسان گفت:در پی حضور نماینده اداره آموزش و پرورش مبنی بر سرقت از مدارس در مشهد، موضوع به صورت ویژه در دستور کار کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت.

سرهنگ جواد شفیع زاده اظهار کرد: صحنه های سرقت از مدارس توسط گروهی از کارآگاهان مورد بازدید میدانی قرارگرفت و آن ها توانستند با تحلیل های کارشناسی ردی از خودروی مورد استفاده سارقان به دست آورند.

وی افزود: با شناسایی این خودرو، دستورات قضایی برای دستگیری متهمان صادر شد و کارآگاهان با رصد محل های تردد خودروی پژو ۲۰۶ و در اقدامی غافلگیرانه آن را توقیف کردند و متهمان را در خاموشی شب به دام انداختند. رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی با اشاره به اعترافات دو متهم دستگیر شده افزود: در بازرسی از خودرو و همچنین مخفیگاه متهمان اموال سرقتی بسیاری شامل پروژکتور، پرده های نمایش، پرینتر، مانیتور، دستگاه کپی، لپ تاپ، ذره بین های آموزشی ،پنکه، بخاری و سایر لوازم آموزشی دیگر کشف شد.

مونتاژ خودروهای سرقتی در تعمیرگاه!

اعضای این باند تاکنون به 86 فقره سرقت اعتراف کرده اند

سید خلیل سجادپور- پلیس مشهد در ادامه عملیات قاطعانه مبارزه با مالخران و سارقان اعضای یک شبکه حرفه‌ای سرقت را به دام انداخت که خودروهای سرقتی را دریک تعمیرگاه مجاز سند نمره می‌کردند و به مالخران می‌فروختند. فرمانده انتظامی مشهد روز گذشته با تشریح این عملیات پیچیده و در مصاحبه ای اختصاصی با خبرنگار روزنامه خراسان گفت: در پی ابلاغ ویژه سردار سرتیپ محمد کاظم تقوی(فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی) به منظور بسیج امکانات پلیس برای مبارزه قاطعانه با مالخران و سارقان، گروه‌های ویژه‌ای از نیروهای تخصصی در مشهد وارد عمل شدند و تحقیقات نامحسوس گسترده‌ای را با همکاری مردم برای شناسایی مالخران و سارقان اموال شهروندان آغاز کردند. سرهنگ احمد نگهبان با اشاره به گستردگی این عملیات در مناطق مختلف شهری افزود: پس از موفقیت عوامل انتظامی در متلاشی کردن چند باند مالخری و سرقت طی روزهای گذشته، بیست وهفتم آذر نیز نیروهای تجسس کلانتری شهید باهنر با بهره‌گیری از اطلاعات و اخبار مردمی به سرنخ‌هایی از یک باند حرفه‌ای سرقت دست یافتند که بررسی‌های نامحسوس نشان داد اعضای این باند خودروهای سرقتی را در یکی از تعمیرگاه‌های اطراف میدان بار نوغان و با ابزارهای مجهز مونتاژ می‌کنند و سپس با سند رسمی به مالخران می‌فروشند. مقام ارشد انتظامی مشهد که از روزهای آغازین طرح مقابله با سرقت، بر عملیات‌های انتظامی نظارت مستقیم دارد، به تشکیل یک گروه تخصصی در این باره اشاره کرد و افزود: ادامه کنکاش‌های نامحسوس نیروهای تجسس کلانتری بیانگر آن بود که سارقان بسیار حرفه‌ای هستند که در قالب چندین باند سرقت، مونتاژ و جعل عمل می‌کنند. بنابراین عملیات شناسایی، بسیار پیچیده شد و هر کدام از باندهای مذکور به طور جداگانه زیر چتر اطلاعاتی قرار گرفتند چرا که تعدادی از اعضای شبکه فقط شبانه خودروها را ازسطح شهر سرقت می‌کردند و تحویل عاملان مونتاژ در تعمیرگاه می‌دادند. سپس گروه جعل وارد عمل می‌شدند و با ابزارهای خاصی شماره‌های موتور را دستکوب می‌کردند و بعد هم گروه مونتاژ، قطعات و لوازم خودروها را عوض می‌کردند و آن را با سند رسمی تحویل مالخران می‌دادند.

سرهنگ نگهبان با قدردانی از دستورات به موقع و خاص مقامات قضایی به ویژه راهنمایی های قاضی درودی (دادستان مرکزی خراسان رضوی)تاکید کرد: پس از جمع‌بندی کارشناسی اطلاعات و تجزیه و تحلیل‌های پلیسی، افسران دایره تجسس با دستورات خاص قضایی عملیات دستگیری را با محاصره تعمیرگاه مذکور آغاز کردند و سرکرده این شبکه را به همراه 2 تن از همدستانش در حالی به دام انداختند که مشغول سند نمره کردن موتور یک دستگاه پژو پارس مدل بالا بودند. «کلیددار امنیت مشهد» ادامه داد: با کشف موتور و تعدادزیادی قطعات اوراق شده خودروهای زانتیا،پژو پارس و ۴۰۵ و همچنین تعدادی مدارک خودرو و ابزار و ادوات مخصوص جعل مشخص شد که این شبکه سرقت بسیار گسترده عمل می‌کند و ریشه‌های آن به مناطق مختلف شهری کشیده شده است. بنابراین بازجویی های فنی از آنان در حالی شروع شد که متهمان در اولین مراحل مقدماتی بازجویی به سرقت و سند نمره کردن ۱۰ دستگاه زانتیا و انواع پژو طی سه ماه گذشته اعتراف کردند.

سرهنگ احمد نگهبان همچنین به ادامه این عملیات پیچیده پلیسی اشاره کرد و گفت: ماموران انتظامی در دومین شاخه عملیاتی به سراغ دزدان حرفه‌ای در مناطق بلوار طبرسی شمالی و پنجتن رفتند و در چند عملیات ویژه ۴ عضو باند را به طور غافلگیرانه در لانه‌هایشان دستگیر کردند و به مقر انتظامی انتقال دادند .وی تصریح کرد: در بازرسی از مخفیگاه دزدان اموال مردم، ۱۴ دستگاه باندو ضبط پخش به همراه 4 دستگاه تلفن همراه سرقتی، تعدادی رینگ و لاستیک، سه دستگاه کامپیوتر (ای سی یو)و چندین قبضه شمشیر و قمه و...کشف شد که بررسی‌ها نشان داد اعضای سارق این باند، خودروها را از جنوب شهر سرقت می‌کردند و پس از دستبرد به قطعات قابل فروش، خودرو را به تعمیرگاه یاد شده انتقال می‌دادند.

رئیس پلیس با تجربه مشهد همچنین به اعتراف سارقان در بازجویی‌های فنی اشاره کرد و گفت: سارقان مذکور نه تنها اقاریر همدستان خود برای سرقت ۱۰ دستگاه خودرو را پذیرفتند بلکه به ۷۶ فقره سرقت قطعات خودرو در مناطق مختلف شهری و فروش آن ها به مالخران نیز معترف شدند.

سرهنگ نگهبان اضافه کرد: در ادامه این عملیات یکی از مالخران حرفه‌ای باند نیز در حالی به دام قانون افتاد که در بازرسی از مخفیگاه وی فقط ۱۰۰ دستگاه ضبط و پخش خودرو کشف شده است.

این مقام انتظامی تاکید کرد: تحقیقات از ۱۰ عضو دستگیر شده این شبکه برای کشف سرقت‌های دیگر آنان ادامه دارد.

در خور یاد آوری است پس از آن که عملیات گسترده نیروهای کلانتری شفای مشهد به فرماندهی سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری) به متلاشی شدن باند مالخران انجامید به زودی خبر دومین عملیات آنان نیز اطلاع رسانی خواهد شد و این طرح همچنان در مناطق مختلف شهر ادامه خواهد یافت.

ماجرای دختـر قـداره بنـد !

با آن که مسیر خلافکاری های من از 10 سالگی آغاز شد اما بعد از طلاق پدر و مادرم روحیه قلدری و خود بزرگ بینی در روح و روانم اوج گرفت و در حالی به قداره بند پارک نشین تبدیل شدم که ...

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،این ها بخشی از اظهارات دختر 25 ساله ای است که به خاطر رفتارهای نامتعارف و هنجارشکنانه در یکی از پارک های مشهد دستگیر و به مرکز انتظامی هدایت شده بود. این دختر که مدعی بود در رشته معماری تحصیل می کند و به «خاله المیرا» معروف است، درباره سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت: از روزی که به خاطر دارم همواره شاهد درگیری و قهر و آشتی های پدر و مادرم بودم به طوری که دیگر این رفتارها برای من و تنها برادرم عادی شده بود.پدرم اعتیاد شدیدی به مصرف موادمخدر و الکل داشت تا جایی که همیشه بطری مشروبات الکلی او در یخچال منزل خودنمایی می کرد و من هم بر اثر کنجکاوی گاهی به بطری مشروب وگاهی به سیگار و شیره اش دستبرد می زدم. مدتی بعد برادرکوچکم نیز با من همراه شد و مدام در خانه بساط خلافکاری هایمان پهن بود.این مصرف های پنهانی الکل و مواد مخدر به حدی رسید که دیگر به استعمال شیشه روآوردیم اما خلافکاری های من از 14 سالگی و زمانی شدت گرفت که مادرم نتوانست رفتارهای پدرم را تحمل کند و از او جدا شد.من که دیگر فضا را برای ادامه خلافکاری هایم مناسب می دیدم به پارتی های مختلف می رفتم و از مصرف هرگونه مواد مخدری روگردان نبودم. از سوی دیگر حس قلدری و گردنکشی داشتم و می خواستم از دختران و پسران کوچک تر از خودم حمایت کنم تا کسی به آن ها زور نگوید. به همین دلیل بسیاری از دختران و پسران را اطرافم جمع می کردم و روحیه قلدری ام را با همراه داشتن یک قمه به رخ می کشیدم اما آرام آرام این ارتباط های نامتعارف به روابط غیر اخلاقی کشید تا جایی که دیگر بسیاری از دختران وپسران جوان را در پارک دور هم جمع می کردم تا با یکدیگر آشنا شوند و خودم نیز در عالم نشئگی و مستی با تعدادی از پسران همراه می شدم و بسیاری از آن ها را نیز سرکیسه می کردم تا هزینه های اعتیادم تامین شود. بعد از مدتی در رشته معماری وارد دانشگاه شدم اما به خلافکاری هایم ادامه دادم. حالا در مهمانی ها و پاتوق ها مرا به عنوان«خاله المیرا» می شناختند که نام مستعارم بود اما در پارک هیچ کس جرئت نمی کرد به من چپ نگاه کند چرا که با تیغه «قداره ای»روبه رو می شد که همیشه به همراه داشتم. نزاع و چاقوکشی هم به خلافکاری هایم افزوده شد به طوری که گاهی به خاطر غرور و حس برتری اگر از کسی کینه ای به دل می گرفتم فقط با تیغه چاقویم پاسخش را می دادم و فرار می کردم. این در حالی بود که پدرم سرش به سنگ زمانه خورده و نه تنها تصمیم به ترک اعتیاد گرفته بود بلکه در یکی از محافل انجمن های معتادان گمنام به راهنمایی دیگران به ترک اعتیاد می پرداخت و رفتارش با من وبرادرم به کلی تغییرکرده بود. یک روز که طبق معمول دختران و پسران را در پارک دورهم نشانده بودم تا با یکدیگر برای ارتباطات نامشروع آشنا شوند، ناگهان نیروهای انتظامی از راه رسیدند و مرا به خاطر این رفتارهای هنجارشکنانه به کلانتری هدایت کردند. وقتی مقابل مقام قضایی قرار گرفتم او با صدور قرار قانونی مرا تا زمان رسیدگی به پرونده خلافکاری هایم در حالی آزاد کرد که باید مدتی را نیز در کلاس های مشاوره و روان شناختی نیروی انتظامی می گذراندم اما ای کاش ...

گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با راهنمایی و دستورات ویژه سرهنگ ابراهیم خواجه پور(رئیس کلانتری نجفی)دختر مذکور با کمک پدرش دریکی از مراکز ترک اعتیاد بستری شد و اکنون او تلاش می کند تا مسیر صحیح زندگی رابا توصیه های روان شناختی کارشناس اجتماعی کلانتری پیدا کند.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

خراسان : شماره : 21388 - ۱۴۰۲ شنبه ۲ دي


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

تاريخ : دوشنبه ۴ دی ۱۴۰۲ | 7:39 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |