فضائل و ویژگیهای امام حسن
به گفته یعقوبی(درگذشته ۲۹۲ق)، حسن بن علی(ع) از نظر ظاهری و رفتاری، شبیهترین فرد به رسول خدا(ص) بود.[۲۱۲] او قامتی متوسط و محاسنی انبوه داشت[۲۱۳] و به رنگ سیاه خضاب میکرد.[۲۱۴] فضایل فردی و اجتماعی او در منابع اسلامی گزارش شده است:
فضایل فردی
در زمینه خصوصیتهای فردی حسن بن علی روایتهایی در منابع آمده است:
پیامبر(ص) او را بسیار دوست داشت
روایات فراوانی از محبت رسول خدا(ص( به نوه خود حسن بن علی(ع) وجود دارد. نقل شده که پیامبر(ص) در حالی که حسن(ع) را بر دوش خود حمل میکرد، میگفت: خدایا من او را دوست دارم، پس تو نیز او را دوست بدار.[۲۱۵] گاه که پیامبر(ص)در نماز جماعت به سجده میرفت، او بر پشت ایشان سوار میشد و پیامبر سر از سجده برنمیداشت تا او پایین آید و وقتی اصحاب از علت طولانی شدن سجده میپرسیدند، میگفت میخواستم به دلخواه خود پایین آید.[۲۱۶] در فرائد السمطین آمده است که پیامبر(ص) درباره او فرمود: او سرور جوانان بهشت و حجت خدا بر امت است... هر که از او پیروی کند از من است و هر که از او سرپیچی کند، از من نیست.[۲۱۷]
چند آیه از قرآن درباره اوست
حسن بن علی(ع) جزو اهلبیت پیامبر(ص) است که به گفته مفسران، آیاتی از قرآن درباره آنان نازل شده است، از جمله آیه اطعام که بنابر روایات شیعه و اهلسنت، درباره اهلبیت نازل شده و یکی از فضایل آنان به شمار میآید.[۲۱۸] همچنین بسیاری از مفسران با استناد به روایاتی گفتهاند که شأن نزول آیه مودت، اهلبیت پیامبر(ص) هستند.[۲۱۹] این آیه، مزد رسالت پیامبر را مودت اهلبیت دانسته است. در آیه مباهله نیز که در ماجرای مباهله پیامبر با مسیحیان نجران نازل شد، امام حسن(ع) و برادرش، مصداق واژه «اَبناءنا» معرفی شدهاند.[۲۲۰] همچنین آیه تطهیر در مورد اصحاب کسا نازل شده که امام مجتبی(ع) یکی از آنان بوده است. به این آیه برای اثبات عصمت امامان استدلال شده است.[۲۲۱]
عبادت وارتباط با خدا
امام هنگام وضو و آماده شدن برای نماز تمام پاهایش لرزیده و رنگش زردمیشد.[۲۲۲]ابوخیثمه گوید: امام حسن وقتی به نماز میایستاد بهترین لباسهایش را میپوشید سؤال شد چرا بهترین لباسهایت را میپوشی؟ فرمود:خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و من دوست دارم که بهترین لباسم را را بپوشم و خودم را برای پرودرگارم بیارایم.[۲۲۳] از امام سجاد(ع) روایت شده است که امام حسن در هیچ حالی دیده نشد مگر اینکه خدای سبحان را یاد میکرد.[۲۲۴]
چندین بار پیاده به حج رفت
امام مجتبی(ع) بارها پیاده به حج رفت و از او نقل شده است که میگفت از پروردگارم شرم دارم که او را ملاقات کنم ولی به سوی خانه او گام برنداشته باشم.[۲۲۵] گفته اند او ۱۵[۲۲۶] یا ۲۰[۲۲۷] یا ۲۵[۲۲۸] بار پیاده به حج رفت، در حالی که بهترین شتران به دنبال او در حرکت بودند.[۲۲۹]
فضایل اجتماعی
در منابع به خصوصیتهای اجتماعی او نیز پرداخته شده است:
بردباری او را ستودهاند
در منابع اسلامی گزارشهایی درباره بردباری او آمده و او را «حَلیم» خواندهاند.[۲۳۰] در برخی منابع اهلسنت آمده است مروان بن حکم که با او دشمنی میورزید و مانع از دفن او کنار پیامبر شد، در تشییع جنازهاش شرکت کرد و زیر تابوت را گرفت. وقتی به او اعتراض شد که تو حسن بن علی را در زمان حیاتش میآزردی، گفت من کسی را میآزردم که بردباریاش همسنگ کوهها بود.[۲۳۱] نقل شده است که مردی شامی امام حسن(ع) را دید و به او ناسزا گفت. امام مجتبی(ع) پس از آنکه آن مرد ساکت شد، به او سلام کرد و با لبخند گفت: گویا در این شهر، غریب هستی. سپس به او گفت هر نیازی که داشته باشی ما برآورده میکنیم. آن مرد گریست و گفت خدا بهتر میداند رسالتش را کجا قرار دهد.[۲۳۲] در صلوات منسوب به خواجه نصیرالدین طوسی نیز که ویژگیهای امام مهدی(ع) را برشمرده او را بهرهمند از حلم امام حسن(ع) دانسته است.[نیازمند منبع]
به بخشندگی در راه خدا و کمک به مردم شهرت داشت
منابع اسلامی، امام دوم شیعیان را فردی بخشنده و گشاده دست معرفی کرده و او را «کریم» و «سخیّ» و «جواد» خواندهاند.[۲۳۳] نقل شده است که او، دو بار کل داراییاش را در راه خدا بخشید و سه بار نیز اموالش را دو قسمت کرد: نیمی برای خود و نیمی برای نیازمندان.[۲۳۴] در مناقب ابنشهرآشوب آمده است در سفر امام حسن(ع) به شام، معاویه بارنامهای شامل اموالی فراوان به او تقدیم کرد. وقتی از نزد معاویه بیرون آمد، خدمتکاری کفش او را تعمیر کرد. امام آن بارنامه را به او بخشید.[۲۳۵] نیز گفتهاند روزی امام حسن(ع) شنید مردی دعا میکند که خدا به او ده هزار درهم بدهد. پس به خانه رفت و آن مبلغ را برای او فرستاد.[۲۳۶] گفتهاند بهخاطر همین بخشندگی فراوان، او را «کریم اهلبیت» لقب دادهاند[۲۳۷] ولی چنین تعبیری در روایات وجود ندارد. همچنین گزارشهایی از کمک کردن او به مردم وجود دارد، حتی نقل شده است که اعتکاف و طواف را نیمه کاره رها میکرد تا نیاز دیگران را برآورده کند و دلیل این کار را حدیثی از پیامبر(ص) برمیشمرد که هر کس حاجتی از برادر مؤمنش برآورده کند، مانند کسی است که سالیان دراز به عبادت مشغول بوده است.[۲۳۸]
با زیردستان با فروتنی برخورد میکرد
گفته اند روزی گذرش به تهیدستانی افتاد که تکههای نان میخوردند. وقتی او را دیدند دعوتش کردند تا با آنان همسفره شود. او از اسب پیاده شد و همراه آنان نان خورد و همگی سیر شدند. سپس آنان را به میهمانی خود دعوت کرد و به آنان غذا و لباس بخشید.[۲۳۹] نیز روایت شده است خدمتکارش خطایی کرد که سزاوار مجازات بود. آن خدمتکار به امام حسن(ع) گفت: «و العافین عن الناس» حسن بن علی(ع) گفت: از تو گذشتم. خدمتکار ادامه داد: «و الله یحب المحسنین» امام مجتبی(ع) فرمود: تو در راه خدا آزاد هستی و دو برابر دستمزدی که به تو میدادم، به تو میبخشم.[۲۴۰]
میراث معنوی
مجموع روایات نقل شده از او در زمینههای گوناگون را نزدیک به ۲۵۰ حدیث برشمردهاند.[۲۴۱] بخشی از این روایات، مربوط به خود امام حسن(ع) است و بخشی را وی از رسول خدا(ص) و امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) روایت کرده است.[۲۴۲] در کتاب مسند الامام المجتبی(ع( سخنان و نامههای نقل شده از حسن بن علی گردآوری شده است. این سخنان در قالب خطبه، موعظه، گفتگو، دعا، مناظره و مسائل اعتقادی و فقهی، همراه با سند ذکر شده است.[۲۴۳] در کتاب بلاغة الامام الحسن نیز این روایات همراه با اشعار منسوب به امام مجتبی(ع) گردآوری شده است. احمدی میانجی در کتاب مکاتیب الائمة، ۱۵ نامه از حسن بن علی(ع) برشمرده که از این تعداد، ۶ نامه به معاویه، ۳ نامه به زیاد بن ابیه، یک نامه به اهل کوفه و یک نامه برای حسن بصری است.[۲۴۴] میانجی همچنین ۷ وصیت از امام حسن(ع) به امام حسین(ع)، محمد حنفیه، قاسم بن حسن و جنادة بن ابیامیه جمعآوری کرده است.[۲۴۵] عزیزالله عطاردی نام ۱۳۸ نفر از کسانی که از امام مجتبی(ع) روایت کردهاند، جمعآوری کرده است.[۲۴۶] شیخ طوسی نیز ۴۱ نفر را به عنوان اصحاب او نام برده است.[۲۴۷]
سفره امام حسن(ع)
یکی از آیینهای مذهبی در ایران، سفره امام حسن(ع) است که در آن، برای گرفتن حاجت، نذری داده میشود. پیشینه این سفره را قبل از عصر صفویه دانستهاند. رنگ اشیای موجود در این سفره، باید سبز باشد و در کنار آن، روضه امام حسن(ع) خوانده میشود. در این سفره که بیشتر در میان بانوان رواج دارد، گذشته از خوراکیهای ساده و متنوع، معمولا قرآن و شمع و جانماز و تسبیح نیز گذاشته میشود.[۲۵۳]
دلایل امامت امام حسن علیهالسلام
نص پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم یکی از دلایل، نصوص پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) می باشد و یکی از این نصوص، روایتی است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مصادیق «اولی الامر» را برای جابر بیان میکند و میفرماید: «هم خلفائی یا جابر وأئمة المسلمین من بعدی أوّلهم علی بن ابوطالب ثمّ الحسن والحسین و...». [۶] [۷] حدیث دیگر از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در خصوص امامت امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) میباشد که فرمود: «الحسن والحسین ابنای هذان امامان قاما أو قعدا»؛ این دو فرزند من حسن و حسین دو امامند، خواه قیام به امر امامت نمایند و خواه از جور ظالمان پنهان دارند». [۸] [۹] [۱۰]
وصیتنامه امام علی علیه السلام
امام علی(علیهالسلام) در وصیت نامهاش به امامت امام حسن (علیهالسلام) بعد از خودش تصریح کرده و امام حسین (علیهالسلام) و دیگران را بر آن شاهد گرفته است. [۱۱] در روایات دیگری نیز امام علی (علیهالسلام) به امامت امام حسن (علیهالسلام) بعد از خودش و امامت سایر امامان تصریح نموده است. [۱۲]
اجماع شیعه بر امامت امام حسن علیهالسلام
اجماع شیعه بر امامت امام حسن (علیهالسلام) دلیل دیگر امامت آن حضرت است. [۱۴]
مطابق دلایل عقلی و نقلی عصمت و افضلیت امام از شرایط امامت است و از کسانی که در زمان امام حسن (علیهالسلام) مدعی امامت بودند، کسی جز او دارای صفات مزبور نبود و در زمان امام حسن (علیهالسلام) جز معاویه کس دیگری ادعای امامت نداشته است و با اثبات فسق، بلکه کفر معاویه، امامت امام حسن (علیهالسلام) مطابق با اوصاف مذکور ثابت میگردد.
امام حسن در زمان پیامبر اکرم
امام حسن مجتبی علیهالسلام ۷ ساله بود که رسول خدا صلی الله علیه وآله وفات نمودند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله او را بسیار دوست مى داشت و در روایات آمده است که آن حضرت را بر شانه مى نهاد و مى گفت: خداوندا، من دوستش دارم، تو نیز او را دوست بدار».[۵] در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امامت ایشان و امام حسین علیه السلام مورد تاکید قرار گرفته است: «حسن و حسین امامند، چه قیام کنند و چه نکنند».[۶] در حدیث دیگری آن حضرت می فرماید: «حسن و حسین، سرور جوانان بهشتند». این حدیث در منابع متعدد شیعه و اهل سنت نقل شده است.[۷] بزرگى منش و سترگى روح آن امام، چندان بود که پیامبر ارجمند اسلام (ص) او را با خردى سال و کمى سن، در برخى از عهدنامه ها گواه مى گرفت؛ واقدى آورده است که: پیامبر، براى «ثقیف» عهد ذمه بست، خالد بن سعید آنرا نوشت و امام حسن و امام حسین آنرا گواهى فرمودند.[۸] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بسیاری از آداب و تعالیم الهی و راه و روش تربیت فرزند را از طریق اعمالشان نسبت به ایشان و برادرشان امام حسین علیه السلام، به دیگران آموخت.[۹] امام حسن علیه السلام در وقایع مهم زیر در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حضور دارند، که همگی نشان از جایگاه رفیع آن حضرت در نزد خدا و پیامبر اکرم دارند: در جریان مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، به همراه امام حسین علیه السلام به عنوان "ابنائنا"، در کنار مادر بزرگوارشان حضرت فاطمه سلام الله علیها با عنوان "نسائنا" و امام علی علیه السلام به عنوان "انفسنا)آیه مباهله) به عنوان مصداق «اهل البیت» در جریان نزول «آیه تطهیر» در جریان نزول سوره انسان در شأن اهل بیت (علیهم السلام(.
امام حسن در دوران امیرالمؤمنین
امام حسن علیه السلام در دوران حیات پدر بزرگوارش امام علی علیه السلام همواره همراه و هماهنگ با پدر بود. از جمله در هنگامى که ابوذر به ربذه تبعید مىشد، عثمان دستور داد هیچکس او را بدرقه نکند، اما امام حسن و امام حسین علیهما السلام و پدرشان به گرمى او را بدرقه کردند و به هنگام بدرود، از حکومت عثمان ابراز بیزارى نمودند و ابوذر را به شکیبایى و پایدارى پند دادند.[۱۰] همچنین در سال ۳۶ هجرى با پدر از مدینه به سوى بصره آمد تا آتش جنگ جمل را که عایشه و طلحه و زبیر بر افروخته بودند، فرو نشانند. پیش از ورود به بصره به فرمان حضرت على علیه السلام، همراه عمار، صحابی پیامبر به کوفه رفت تا مردم را بسیج کند و آنگاه با مردم به یارى امام، به سوى بصره بازگشت [۱۱] در جنگ صفین نیز، همراه پدر، پایمردیها کرد. در این جنگ، معاویه، عبیدالله بن عمر را نزد او فرستاد که: «از پیروى پدرت دست بردار، ما خلافت را به تو وامىگذاریم، چرا که قریش، از پدر تو به سابقهى پدر کشتگىها ناراحتند، اما ترا پذیرا توانند شد...». امام حسن (ع) در پاسخ فرمود: «قریش بر آن بود که پرچم اسلام را بیفکند و در هم پیچد، اما پدرم به خاطر خدا و اسلام، گردنکشان ایشان را کشت و آنان را پراکند، پس با پدرم بدین جهت به دشمنى برخاستند و بدو کینه مى ورزند.»[۱۲] او در این جنگ، از پشتیبانى پدرش دست نکشید و تا پایان همراه و همدل بود، و چون دو تن را از سوى سپاه حضرت على (ع) و معاویه، برگزیدند تا «حکمیت» کنند و آنان به ناروا حکم کردند، امام حسن به فرمان پدر، در یک سخنرانى پر شور، توضیح داد که: «اینان برگزیده شدند تا کتاب خداوند را بر خواهش دل، پیش دارند و مقدم شمارند اما، واژگونه رفتار کردند و چنین کسى، حَکم نامیده نمى شود، بلکه «محکوم» است».[۱۳] امام على علیه السلام به هنگام رحلت، بنا به فرمانى که از پیش از پیامبر اسلام (ص) داشت، امام حسن (ع) را جانشین خویش فرمود، و امام حسین(ع) و سایر فرزندان گرامى خویش و بزرگان شیعه را بر این امر، گواه گرفت.[۱۴]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهارم امام حسن ع