شهیدان لاله هایِ دشتِ عشقند
شهیدان لاله هایِ دشتِ عشقند - زایران یا عراق و یا دمشقند
زسوریه زجولان یا فلسطین - ز نخل و یا ز زیتون یا که والطّین
زایران و ز افغان و زلبنان - مسیحی و کلیمی و مسلمان
به اهواز و به سوسنگرد و شوشند - به هورو یا هویزه درخروشند
به کارون و خلیج فارس و هورند - همه غوّاص در دریایِ نورند
به کردستان و خوزستان و آمُل - به گنبد یا بلوچستان و سرپُل
به سامرّا و بغداد و به موصِل - نجف یا کربلا، حلّه و بابِل
دمشق و هم حلب هم مرزِ جولان - سپاه قدس وحزب اللّهِ لبنان
به بحرین و حلب یا نینوایند - شهیدِ راهِ عشقِ کربلایند
مُدافع از حرم یا که ز دینند - شهیدِ راهِ عشقند، مؤمنینند
همه چشم و چراغِ ملّتِ ما - فدائی بهرِ دین و اُمّتِ ما
همه درنزد رازق یُرزَقون اند - سعید اند و هم آنان مُفلِحون اند
پدر، مادر، زن و فرزندِ آنان - همه هستند جمعی مهربانان
همه مؤمن تمامی حق پرستند - رقیّه، زینب و سجّاد هستند
قدمهاشان به رویِ چشمِ ماها - خدایا حفظشان کن بار الها
دعاگو بهرِ آنان باقری شد - تاسّی بر امام و رهبری شد
خطِ آخردوتا بیتِ قدیمی - بخوانم بهر یارانِ صمیمی
کجائید ای شهیدان خدائی - بلاجویان دشتِ کربلائی
شهیدان زنده اند الله اکبر - بخون غلطیده اند الله اکبر
سروده شده در هفته بسیج توسط حجة الاسلام سیدمحمدباقری پورسال 1397
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
ربیع الاول است عیدِ مسلمانانِ کشورها
ربیع الاول است عیدِ مسلمانانِ کشورها - زشیعه و زسنّی با عقایدها ومذهبها
رئیس مکتب و مذهب قدم بنهاده درعالم - زیمن مقدم آن دو جهانِ پیرشد بُرنا
رئیسِ مکتبِ ما شد محمّد آنکه درعالم - به هنگامِ قدومِ او شده یک غلغله برپا
رئیس مذهبِ ماجعفراست که شامِ میلادش - شده یثرب چراغانی وشادان پیرتابرنا
زمکّه تا بعرش اللّه شده یک جاده ای از نور - ملائک صف بصف آیند با اِقرء و انزلنا
شده مکّه شبِ میلادِ احمد هاله ای ازنور - شده مکّه شبِ میلادِ احمد شهرشادیها
شده مکّه شبِ میلادِ احمد آسمانی شهر - شده خیرالبلاد و طیّبه وَ شهربارکنا
صفا ومروه و زمزم، مقام و حجراسماعیل - همه در انتظارِ مقدمِ نورِ دلِ بطحا
شیاطین، بوقبیس آمد دژی از بهر این وادی - شود رانده از این وادی دگرابلیس وِ شیطانها
نباشد برشما راهی دگر برشهرِ بیت اللّه - شده ممنوع شیطان برصفا و مروه و مسعی
به عام الفیل آمد او که گوید ابرهه گُم شو - که این امّ القرا باشد و من هم وعدِ واعدنا
مدینه نیز دراین شب چراغانی است بر صادق - همان صادق که اوباشد زنسلِ حیدروزهرا
محله یِ بنی هاشم بسی شورو شعف دارد - تمامِ خانه ها شادی و خوشحالی بود برپا
زیثرب تا به مکه تا به عرش الله نورانی است - که آمد صادق آل محمّد اندر این دنیا
توهم ای باقری در این شبِ شادی بکن شادی - که شادی امشب ازمشهد بودتا یثرب و بطحا
سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور روز میلاد حضرت محمد«ص» وصادق آل محمد«ع» سال 1397
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
مسافت مرزهای مختلف تا نجف اشرف
حکایات زیارت امام حسین علیه السلام
هَله بیکُم یا زُوّاری هَلِه بیکُم
حُبُّ الحُسَین یَجمَعُنا - درحرمین کربلا
اشعار سروده مؤلف باقری پور به مناسبت اربعین
احادیثی در باب زیارت امام حسین علیه السلام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: کـتــاب مـوبــایــل بـاقــری ، اشعار و سروده های باقری ، کتاب نوشته های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
زینب رود ازشام غم سوی مدینه
زینب رود ازشام غم سوی مدینه - همراه لیلا ، ام کلثوم و سکینه
ده روز او درشام بود اما چه شامی - شام سیاه و گِرد او خیل حرامی
ده روز او درشام بود و شامیان را - رسوا نمود و کرد آگه مردمان را
قصریزید و طشت زر را دیده است او - بس طعنه ها از شامیان بشنیده است او
کنج خرابه روز و شب بس رنجها دید - از مردمان شامی او بس طعنه بشنید
اما کنون او سربلند است و سرافراز - دَوری دگر در این سفر گردیده آغاز
اکنون شده آسوده از رنج والمها - آسوده گشته اینک از ظلم و ستمها
ازشام غم با یک وقاری میرود او - با حشمت و جاه و جلالی میرود او
بافتح و پیروزی رود سوی مدینه - راهی یِ دشت کربلا شد آن حزینه
اوشام را کرده کنون شام غریبان - با پایداری شام را بنموده ویران
روزی که شد وارد به شام آن بی قرینه - بُد همره او طفلکی زاروحزینه
اما کنون ازرنج وغم آن طفلک زار - کنج خرابه خفته با چشمان خونبار
بافتح وپیروزی رود ازشام زینب - کرده یزید سفله را بدنام زینب
زینب زشام غم رود با آه و افسوس - اما دگر از زندگی گردیده مایوس
ای باقری زینب رود با آه وحسرت - ازشام غم ازبس که دیده رنج وزحمت
سروده باقری پور ماه صفر سال 1397
ای رقیه الوداع ای رقیه الوداع
میرویم ازشام ویران ما سوی کرببلا - ما شدیم راحت زرنج و محنت شام بلا
ماکه شهرشام را شام غریبان کرده ایم - گنجی اندرگوشه یِ ویرانه پنهان کرده ایم
نوگلي از گلشن دين درخرابه مانده است - شام را با دفن او ماچون گلستان کرده ایم
گر که این در شهين در این خرابه دفن شد – لیک دشمن را از آن ماخانه ويران کرده ایم
لاله سان زين غم دل اولاد ماها گربسوخت - ليک آتش در بناء آل سفيان کرده ایم
دخت شاه دین رقیّه مانده درشام خراب - قلب جن وانس عالم گشته ازاین غم کباب
بی رقیه ما کنون ازشام ویران میرویم - باتن رنجوروخسته با عزیزان میرویم
قلب عالم غصه دار ازاین غم جانکاه شد اشک غم ای باقری برچشم ثارالله شد
سروده باقری پور ماه صفر سال 1397
[منبع : مجموعه اشعارباقری نوشته حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ: نَظَرَ النَّبِيُّ(صلی الله علیه وآله وسلم) إِلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(علیهما السلام) وَ هُوَ مُقْبِلٌ فَأَجْلَسَهُ فِي حِجْرِهِ وَ قَالَ إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً ثُمَّ قَالَ(علیه السلام) بِأَبِي قَتِيلُ كُلِّ عَبْرَةٍ قِيلَ وَ مَا قَتِيلُ كُلِّ عَبْرَةٍ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ لَا يَذْكُرُهُ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَى».مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ؛ نوری،ج10 ؛ ص318.
حُبُّ الحُسَین یَجمَعُنا - درحرمین کربلا
قدم قدم با صدعلم،با هم میریم سوی حرم - برسروسینه میزنیم،حسین حسین میگیم ما ها
قدم قدم تا اربعین ، میریم حریمِ شاه دین - طی میکنیم همه با هم ، راهِ نجف تا کربلا
رزمنده های جبهه ها - شعارمیدن چه با صفا - وضوی ما آبِ فرات ، وعده یِ ما کرببلا
جانبازاهم بابیلچرا ، با هم میرَن به کربلا - علم بدوش و سینه زن ، نوکرشون میشیم ماها
یادگارای شهدا ، با عکسایِ شهیدشون - دارن میرن تا ببوسن ، قبرِ امامِ شُهدا
برهنه پا علم بدوش ، راه نجف تا کربلا - طی میکنندومیروند ، به سویِ جنّت العُلا
مدافعین حرم و ، ببین چه خوشحال شده اند - وقتی میبینن ملیون – ها زائر و به کربلا
نگاه بکن به موکبا ، ازبصره تا به کربلا - آماده ان شبانه روز ، برایِ خدمت به شما
ایرانی و عراقی و ، لبنانی و ترکیه ای - افغانی و آلمانی و ، سوئدی و آمریکائی
کویتی و بحرینی و ، سوریه ای؛پاکستانی - همه پیاده میروند ، تا کور بشن وهّابیا
راهِ نجف تا کربلا ، راهِ بهشت زائراست ، طی میکنند عمود عمود ، تا آن حریمِ با صفا
چهارده وپنجاه ودو«1452»،که هست آخرین عمود - سلام میدن به آقامون، اوّلِ شهرِ کربلا
چون عمودِ سلام را ، که هست آخرین عمود - میبینه زائرای آقا ، میگن سلام عبّاس آقا
وارد بین الحرمین ، با جمع زائرا میشی - میبینی گشته منقلب ، حال و هوای زائرا
یکی داره غش میکنه ، یکی دیگه بی حال میشه - زائرا وقتی میبینَن ، گنبدِ شاه کربلا
شیعه وسنی؛کردولر،عرب؛عجم؛ترک وبلوچ - آنجا میگن ای باقری ، حُبُّ الحُسَین یَجمَعُنا
سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور به مناسبت پیاده روی اربعین سال 1397
[منبع : کتاب زیارت رفتن پیاده نوشته حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور]
اطلاعات زیر میتواند به زائران پیاده سیدالشهدا(علیه السلام) کمک کند تا مسیر نجف تا کربلا را آسانتر طی کنند.
میزان مسافت: 80 کیلومتر
تعداد ستون ها: 1452 ستون
فاصله بین هر ستون: 50 متر (20ستون =1 کیلومتر)
زمان لازم برای پیاده روی کل مسیر: 20 تا 25 ساعت (متوسط روزی 7 تا 8 ساعت)
زمان تخمینی سفر پیاده: 2 تا 3 روز
مسیر: مسیر با خیل جمعیت پیاده کاملا مشخص است و فقط کافی است باقی زائران را دنبال کنید. از درب ساعت (باب الساعه) حرم حضرت علی (علیه السلام) خارج شده و پیاده روی را مستقیم از کنار خیابان امام زین العابدین (علیه السلام) یا خیابان امام جعفر صادق (علیه السلام) شروع کنید.
این مسیرها را مستقیم بروید تا به بزرگراه کربلا برسید. به سمت چپ رفته، جایی که هزاران نفر بصورت پیاده به سمت کربلا در حال حرکت هستند. به آنها ملحق شوید.
بعد از حدود 75 کیلومتر در ستون 1452 شما به حرم حضرت عباس (علیه السلام) خواهید رسید.
پیاده روی را از طلوع آفتاب آغاز کرده و در مغرب به طور کامل توقف کنید.
اولین شب را در یکی از موکبها (کمپ یا حسینیه) در حدود ستون 500 و دومین شب را حدود ستون 1000 بگذرانید.
مدت طولانی پیاده روی نکنید و هر زمانی لازم بود استراحت کنید.
در زمان نماز مغرب جایی را برای خواب بین صدها موکب (کمپ یا حسینیه) پیدا کنید. نیازی به نگرانی نیست چون تعدادی زیادی از این موکبها وجود دارد.
مراکز افراد گمشده در ستونهای 72، 335، 602، 1103 و حرم حضرت عباس(علیهالسلام) قرار دارند. هر سه کیلومتر مرکز گزارش گمشدگان تعبیه شده است.
سعی کنید وسایل کم وزنی را با خود حمل کنید. نیازی به همراه داشتن غذا یا آب نیست چون مقدار زیادی غذا و آب در مسیر موجود است. صرفا مقداری خشکبار مانند پسته، بادام، انجیر خشک، برگه زردآلو به همراه داشته باشید.
مقداری داروی ضروری برای 2 یا 3 روز پیادهروی همراه داشته باشید. مانند قرص سرماخوردگی، پماد برای باز شدن عضلات پا، باندکشی برای بستن پا در صورت نیاز و… البته تعدادی کلینیکهای کوچک و کمپهای درمانی در طول مسیر وجود دارند.
به جای همراه داشتن کیف دستی یا کیف خرید از کوله پشتی سبک استفاده کنید.
برای جلوگیری از سرما خوردگی لباسهای مناسب به همراه داشته باشید: جوراب، دستکش، کلاه، پوشش گوش، کاپشن و... . البته بنابر تجربه هوا در طول روز مناسب و در شبها حسابی خنک است.
لباسهای گرمتان را حتی الامکان جوری انتخاب کنید که دکمه یا زیپ داشته باشد و قابلیت کم یا زیاد کردن لباسهایتان را در طول مسیر داشته باشید.
خانمها بهتر است، پارچهای نرم مشکی مستطیل که جلوی صورت را بگیرد تهیه کرده و کش دوخته و چیزی شبیه پوشیه درست کنند تا در طول مسیر از سرما و گرد وغبار محافظت کند.
خانمها از چادری استفاده کنند تا امکان انداختن کوله باشد. انواع چادرهای لبنانی و ملی مناسب است.
کرم مناسب برای تاول و عرق سوز به همراه داشته باشید.
بد نیست یک عدد کیسه خواب نیز به همراه داشته باشید تا در صورت مناسب نبودن و سرد بودن مکانها برای استراحت از شما در برابر خاک و سرما محافظت کند.
شما میتوانید یک قرآن، دعا و زیارت جیبی و یا مداحی مورد علاقهتان را به همراه داشته باشید. البته بهتر است اینها را در موبایل خود داشته باشید تا درحال پیاده روی گوش فرا داده یا بخوانید.
کفشهای نو و بندی را نپوشید. بهتر است یک کفش مناسب و آزاد بپوشید. این مورد خیلی خیلی مهم است. چون در طول مسیر دائما برای استراحت در موکبها ناچار به در آوردن کفش از پا هستید.
پاسپورت و شارژر موبایل را حتما به همراه داشته باشید.
امکان گم کردن همراهانتان در طول مسیر وجود دارد بنابراین با توجه به آنتن ندادن موبایلتان در بعضی نقاط همچنین به دلیل ترافیک بالای شبکه از همان ابتدای مسیر شماره عمودی (ستونها) را انتخاب کنید که اگر همراهانتان را گم کردید زمان رسیدن به آن عمود توقف کنند. فقط حواستان باشد شمارههای رند خیلی شلوغ است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، کتاب نوشته های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
اشعار سروده مؤلف باقری پور به مناسبت اربعین
هرکه دارد هوس کرببلا بسم اللّه - هرکه دارد سرهمراهی ما بسم اللّه
هرکه دارد به سرش شورو نوا بسم الله - هوس دیدنِ انوارِ خدا بسم اللّه
هرکه دارد هوس دیدن بین الحرمین - هوس دیدنِ قبرشهدا بسم اللّه
هرکه دارد هوس دیدنِ شش گوشه یکی - زیر آن قبه یِ مصباح هدا بسم اللّه
هرکه دارد هوس تربت عباس علی - که شده دست و دوبازوش جدا بسم اللّه
هرکه دارد هوس غسل به دریای فرات - وَ زیارت به قبور شهدا بسم اللّه
همگی بهر زیارت به دوطفل مسلم - درمسیر نجف و کرببلا بسم اللّه
بار بندید ز بهر سفر کرببلا - ای رفیقان و عزیزانِ خدا بسم اللّه
ثبت نام بهر زیارت همگی بنمائید - با گذرنامه سویِ کرببلا بسم اللّه
کوله پشتی و گذرنامه خود بردارید - همگی رو به ره کرببلا بسم اللّه
اربعین وعده ما ها همه بین الحرمین - همگی سینه زن ونوحه سرابسم اللّه
اندرآن صحن وسرا وحرمِ سبط نبی - همگی گریه کن و نوحه سرا بسم اللّه
اندر آن خیمه وخرگاه ابا عبد اللّه - بنمائید همه شورو نوا بسم اللّه
وعده یِ ما حرم حضرت عبّاس وَ یا - کفّ العبّاس همان دستِ جدا بسم اللّه
شب و بین الحرمین وَه چه صفائی دارد - که بخوانیم زیارت وَ دعا بسم اللّه
باقری خدمت زوّار نصیب تو شود - بین راهِ نجف وکرببلا بسم اللّه
سروده شده توسط سیدمحمدباقری پورتاسوعای سال 1396 دارآباد جنگل گلستان
کجائید ای شهیدانِ خدائی؟ - بلاجویانِ دشت کربلائی؟
کجائید ای شهیدانِ سرافراز؟ - کجائید ای فدائیهایِ جانباز؟
کجائید ای عزیزان، ای دلیران؟ - الا ای قهرمانان، شرزه شیران؟
الا ای پاسدارانِ خمینی - شما بودید انصارِ حسینی
درود حق بروحِ پاکتان باد - معطر آن مزاروخاکتان باد
شما یارِ علی یارِ حسینید - شماها رهروِ پیرِ خمینید
شمایارانِ دین و انقلابید - براهِ دینِ حق پا در رکابید
شماها درصراط المستقیمید - کنارِ مهدیِ زهرا مقیمید
شماها شمعِ راهِ رهروانید - شماها پیروِ صاحب زمانید
براهِ حق شما ازجان گذشته - زجان و مال و فرزندان گذشته
بود این راه راهِ دین و قرآن - بود روشن ز انوارِ شهیدان
کنون راهِ شهیدان مستدام است - که راهِ دین و قرآن و امام است
الا ای پیروِ راهِ شهیدان - الا ای یاورِ اسلام و قرآن
الا ای حامیِ راهِ ولایت - نما از انقلاب و دین حمایت
اگرچون باقری اهلِ ولائی - نما هرصبح وشب حمدوثنائی
سروده شده توسط سیدمحمدباقری پوردر هفته دفاع مقدس سال 1396
حُبُّ الحُسَین یَجمَعُنا - درحرمین کربلا
قدم قدم با صدعلم،با هم میریم سوی حرم - برسروسینه میزنیم،حسین حسین میگیم ما ها
قدم قدم تا اربعین ، میریم حریمِ شاه دین - طی میکنیم همه با هم ، راهِ نجف تا کربلا
رزمنده های جبهه ها - شعارمیدن چه با صفا - وضوی ما آبِ فرات ، وعده یِ ما کرببلا
جانبازاهم بابیلچرا ، با هم میرَن به کربلا - علم بدوش و سینه زن ، نوکرشون میشیم ماها
یادگارای شهدا ، با عکسایِ شهیدشون - دارن میرن تا ببوسن ، قبرِ امامِ شُهدا
برهنه پا علم بدوش ، راه نجف تا کربلا - طی میکنندومیروند ، به سویِ جنّت العُلا
مدافعین حرم و ، ببین چه خوشحال شده اند - وقتی میبینن ملیون – ها زائر و به کربلا
نگاه بکن به موکبا ، ازبصره تا به کربلا - آماده ان شبانه روز ، برایِ خدمت به شما
ایرانی و عراقی و ، لبنانی و ترکیه ای - افغانی و آلمانی و ، سوئدی و آمریکائی
کویتی و بحرینی و ، سوریه ای؛پاکستانی - همه پیاده میروند ، تا کور بشن وهّابیا
راهِ نجف تا کربلا ، راهِ بهشت زائراست ، طی میکنند عمود عمود ، تا آن حریمِ با صفا
چهارده وپنجاه ودو«1452»،که هست آخرین عمود - سلام میدن به آقامون، اوّلِ شهرِ کربلا
چون عمودِ سلام را ، که هست آخرین عمود - میبینه زائرای آقا ، میگن سلام عبّاس آقا
وارد بین الحرمین ، با جمع زائرا میشی - میبینی گشته منقلب ، حال و هوای زائرا
یکی داره غش میکنه ، یکی دیگه بی حال میشه - زائرا وقتی میبینَن ، گنبدِ شاه کربلا
شیعه وسنی؛کردولر،عرب؛عجم؛ترک وبلوچ - آنجا میگن ای باقری ، حُبُّ الحُسَین یَجمَعُنا
سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمدباقری پوربه مناسبت پیاده روی اربعین سال 1397
زعاشورا گذشته ار بعینی - عجب یک اربعینِ دلغمینی
شده یک اربعین از بعدِ عاشور - جهانی از غم وغصه پرازشور
چهل روزآسمان هم گریه کرده - زمین وهم زمان هم گریه کرده
چهل روزه که ماهم گریه کردیم - شبانه روز باهم گریه کردیم
چهل روزه عزادارِ حسینیم - چهل روزه که ما در شورو شینیم
چهل روزه که ماها نوحه خوانیم - برایِ شاهِ دین ما روضه خوانیم
چهل روزه زپا افتاده سردار - چهل روزه شده زینب عزا دار
چهل روزه علم رویِ زمین است - علمدارِ حسین خون برجبین است
چهل روزه که اکبرخفته در خون - زمین از خونِ پاکش گشته گلگون
چهل روزه که اصغر مانده بی شیر - ربابه مانده است با آهِ شبگیر
چهل روزه که قاسم غرقِ خون است - زمین ازخونِ پاکش لاله گون است
چهل روزه سکینه بی پدر شد - علی بن الحسین خونین جگر شد
چهل روزه که مشکِ پاره پاره - برایِ تشنگان آبی نداره
چهل روزه عزاداراست زهرا - به حزن و غم گرفتار است زهرا
چهل روزه که زینب غصّه داره - حزین است وسرشک غم بباره
چهل روزه که باشد امّ کلثوم - به یادِ کربلا، باچارده معصوم
چهل روزه که باشد باقری پور - به یاد کربلا، در نوحه وشور
سروده شده توسط سیدمحمدباقری پوربرای اربعین سال 1396
[منبع : کتاب زیارت رفتن پیاده و مجموعه اشعارباقری نوشته حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
معلّم هست مرشد،پیر،استاد
معلّم هست مرشد،پیر،استاد - مقامی بس بزرگ است وخداداد
بو د تعلـیـم یك كار الهـی - دهدقرآن بدین مطلب گواهی
بخـوان تو علّم القرآن زقرآن - بود اوّل معـلّـم ذاتِ رحمـان
معلّم ذات پاك حی سرمـد - دهـدفـرمان اقرء برمحمّد ص
بگویدوالقلم چون حی سبحان - قلم گیر و قلم زن تادهی جان
معلـّـم میكنـد كارخـدائی - دهـد برجـان مردم روشنائی
الفبا و ریاضی میـدهـد یاد - زخواندن وزنوشتن میشودشاد
كلاس اوّلش با آب و بابا - یك و دو و سه و جمع و الفبـا
پی وبنیان كاخِ علم ودانش - بریـزد درجهـانِ آفـرینش
نهال علم و دانش را بكارد - به امیدی كه روزی میوه آرد
كلاس دوّم و سوّم ، چهارم – كندرشد این نهالش باتعلّـم
معلّم همچنان یك باغبان است - به باغِ علم اوچون پاسبان است
مرتّب سرزند زین باغ واشجار - دهـد آب و گشاید راهِ انهار
«بسان باغبـان كه گل بكارد***بسی زحمت كشدتاگل برآرد»
شوداردیبهشت این باغ پرگل - برآرد سوسن و ریحان وسنبل
شودخرداد و تیرو هم اَمرداد - بگردداین نهالش شاخ شمشاد
شودبعدازگذشتِ چندسالش - درختی بارور این نو نهالش
شودچون بوعلی،شیخ بهائی - شودرازی وسعدی و سنائی
نهالت ای معلّم بارورشد - درختی بس بزرگ و باثمرشد
بگویم من سپاست ای معلّم - شوم من حق شناست ای معلّم
بجو یم علـم را من تا لب گور - به همـراه معـلّـم ، باقری پور
شعرازباقری پور درکتاب مجموعه اشعارباقری
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
امشب كه شب خجسته ای است بهرِ من و ما
امشب كه شب خجسته ای است بهرِ من و ما - پر از گلِ یاس و لاله شد دامنِ ما
میلادِ ولیّ عصر و حجّتِ یزدان است - شد خاک به سرعدویِ اهریمنِ ما
امشب که بود شاد دلِ آلِ علی
امشب که بود شاد دلِ آلِ علی - هم آلِ علی شاد ز احوالِ علی
شا د است دلِ آ لِ محمد زیرا - آمد به جهان کعبه یِ آمالِ علی
برپا، همه، حجّت خدا میآ ید
برپا، همه، حجّت خدا میآ ید - مردی به حریمِ كبریا میآ ید
درگلشن عسكری گلی روئیده - بوی گل نرگس ازفضا میآ ید
روشن دلِ ما همه زنورمهدی است
روشن دلِ ما همه زنورمهدی است - درسر همه را درکِ حضورمهدی است
عیدیِ همه دراین شبِ با بركت - تعجیلِ خدای درظهورمهدی است
نظری كن تو به ما تا دلِ ما شاد شود
نظری كن تو به ما تا دلِ ما شاد شود - گذری كن دلِ ماها زغم آزا د شود
این جهانِ متمدِّن زغمت ویران است - با ظهورِ تو جهانی همه آ با د شود
نرجس كه جما ل حق درآئینه یِ اوست
نرجس كه جما ل حق درآئینه یِ اوست - یک رازِ نهان درونِ آن سینه یِ اوست
آن رازِ نهان ولادتِ مهدیِ ماست - میلادِ حق آرزویِ دیرینه یِ اوست
نرجس دلِ حق پرست دارد
نرجس دلِ حق پرست دارد - با عصمت حق نشست دا رد
خورشید زمین وآسما ن را - درفجر برویِ دست دا رد
امروزبها رِ لا له یِ اسلام است
امروزبها رِ لا له یِ اسلام است - امروز که بهترینِ همه یِ ایّام است
میلا د سعید حجة اللّه بود - زانروست که شیرین همه را درکام است
روشن شد ازاین عید جها نِ اسلام
روشن شد ازاین عید جها نِ اسلام - امروز شده است بهترینِ ایّام
درگلشن زهرا بشكفته است گلی - او هست دوازدهم امام و هم مهدی نام
عا لم شده است پرزنورِمهدی
عا لم شده است پرزنورِمهدی - خواهیم زحق رویم درحضورمهدی
آما ده شوید چون در این نزدیکی - از حق برسد روز ظهورمهدی
ای حجت حق نورخدا مهدی جان
ای حجت حق نورخدا مهدی جان - برملت ما تورهنما مهدی جان
هرمنتظری به صبح و شب میگوید - ای یاورِ دین توئی كجا مهدی جان
ای نورتو نورِ مشرقین ادركنا
ای نورتو نورِ مشرقین ادركنا - ای یاورِ امّ الحسنین ادركنا
باز آی و نما تو قبر زهرا برما - وی منتقم خون حسین ادركنا
ای سوی تو عا لم نگرا ن مهدی جان
ای سوی تو عا لم نگرا ن مهدی جان - شد دوریِ تو بما گرا ن مهدی جان
طغیا ن وستم گذشته ازحد اکنون - ای ریشه كنِ ستمگرا ن مهدی جان
ای دوست غمت به جا ن و دلِ ماست
ای دوست غمت به جا ن و دلِ ماست - یادِ تو به هر مجلس و هم محفلِ ماست
ذكرتو به لب صبح و شب و بعدِ نماز - اندرهمه حال و مسجد و منزلِ ماست
یا رب برسان اما مِ مارا توکنون
یا رب برسان اما مِ مارا توکنون - آن صا حب انتقا مِ ما را توکنون
یارب برسان صبح و شب و ظهرو عشاء - برحضرت او سلا م ما را توکنون
ای راحت جان و قلب احمد توبیا
ای راحت جان و قلب احمد توبیا - ای گشته زحق میرِمؤیّد توبیا
در گلشنِ دین نیست گلی زیباتر - ارتو گلِ سر سبز محمّد توبیا
ای وارث تاج انّما زود بیا
ای وارث تاج انّما زود بیا - وای مظهر صلح و هم صفا زود بیا
تاریشه كن از زمین شود ظلم و فساد - ای تیغ عدالت خدا زود بیا
ای معزالا ولیا یابن الحسن اندر كجائی
ای معزالا ولیا یابن الحسن اندر كجائی - دوستانت منتظر هر روز و شب كز در درآئی
ای مذلّ دشمنان دین حق یا حجّة اللّه - یاورانت جان بكف در انتظارت كی بیائی
دوبیتیها سروده باقری پور در کتاب مجموعه اشعارباقری
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
ولادت حضرت "فاطمه ی زهرا"(س) دختر بزرگوار حضرت محمدمصطفي(ص) (20جمادی الثانی5 بعثت)
حضرت فاطمهي زهرا، دختر نبي مكرّم اسلام در سال پنجم بعثت، هشت سال قبل از هجرت، در مكه به دنيا آمد. ام ابيها،ام الحَسَنين، اُمُّ السِّبطَين وامُّ الائمَه از كُنيه هاي آن بانو و صديقه، كبري، بتول، سيّدهي نساءالعالمين، مطهّره، راضيه، مرضيه، طاهره و محدثه و... از القاب آن حضرت است. مادرش، خديجه بنت خويلد ميباشد. فاطمهي زهرا، فرزند رسول اللَّه، همسر وليُّ اللَّه و مادر اوصياء اللَّه است كه خداوند در آيهي تطهير، به پاكي او شهادت ميدهد. او بهترين زنان از گذشتگان و آيندگان تا روز قيامت ميباشد و سيدهي همه زنان عالم است. صديقهي طاهره، در مقام تقوا و عصمت و طهارت به جايي رسيد كه رسول خدا(ص) غضب و خشنودي آن بانو را غضب و خشنودي خداوند معرفي ميكند. يكي از يادگارهاي حضرت زهراي مرضيّه(س) تسبيحِ آن بزرگوار در تعقيب نمازها است كه در روايات امامان(ع) به نام تسبيح حضرت زهرا، آمده است.
ولادت حضرت فاطمه ي زهرا(س) ، تولد حضرت امام خميني و روز ماد ...
جایگاه حضرت زهرا(س) درنظام هستی/ فاطمه (س) ریشه کمالات ...
علت ملقبشدن حضرت فاطمه(س) به "حانیه"/ دلیل اینکه شیعیان...
زندگینامه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)تاشهادت-باشگاه...
ولادت حضرت فاطمه سلام الله علیها - د ا نشنا مه ی اسلامی
روز تولد حضرت فاطمه (س) و جزئیات ولادت ایشان | ستاره
چرا حضرت فاطمه (س) زهرا نام گرفت؟ - باشگاه خبرنگاران
گلچین مولودی ولادت حضرت زهرا(س) - باشگاه خبرنگاران
چهل حدیث گهربارازحضرت فاطمه زهرا(س)- مشرق نیوز
حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها-دانشنامهی اسلامی
سبک زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها - حوزه نت
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها - ويکی شيعه
زندگينامه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها)
ولادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
ولادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
فاطمه زهرا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
زندگینامه حضرت فاطمه زهرا
کتاب معصوم سوم حضرت زهرا علیهاسلام
من که پرورده یِ احسان شمایم زهرا
من که پرورده یِ احسان شمایم زهرا - دائمًا دست بدامانِ شمایم زهرا
هم شما محورِ اصحابِ کسائی، من هم - نوکرِ پنج تنِ آلِ کسایم زهرا
مدحِ اصحابِ کسا گفته خدا و باشد - بهرِاصحابِ کسا مدح و ثنایم زهرا
هم شما امّ ابیهایی و امّ الحسنین - من هم از بهرِ شما جان بفدایم زهرا
چون شما بندگیِ خاص الهی دارید - من غلامم به شما، عبد خدایم زهرا
چون شما مادرِسالارِ شهیدان باشی - من غلامی به امامِ شهدایم زهرا
هم شفیعِ عرصاتی به محبّانِ علی - هم شما در دو جهان راهنمایم زهرا
با ولایت بشود جمله یِ اعمال قبول - شافع قبر و قیامت تو برایم زهرا
با ولایت بشود صوم وصلوتم کامل - حج وهم عمره وهم سعی وصفایم زهرا
در همه حال من از جمله محبان شما - حالِ شادی و غم و فقروغنایم زهرا
سروده باقری پور سال 1396 درکتاب معصوم سوم حضرت زهرا علیهاسلام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
روز زن و هفته ی بزرگداشت مقام مادر(20جمادی الثانی)

مقام زن در اسلام
نگاهی به جایگاه زن در اسلام
جایگاه و ارزش زن در اسلام - آفتاب
شهيد مطهري و حقوق زن در اسلام
زن در اسلام - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
شخصیت زن از دیدگاه پیامبر اعظم ( ص )
جایگاه زن در اسلام و عظمت آن در قرآن - نمناک
مقایسه جایگاه زن در اسلام و دیگر ادیان/ برداشت نادرست ...
منزلت و جایگاه زن در مکتب اسلام تا چه اندازه است؟ آیا آنان نیز ...
نگاه اديان آسماني و دين اسلام به جايگاه مادر - سازمان تبليغات
حقوق مادر در حیات و مرگش - خبرگزاری فارس
جایگاه مادر در اندیشه اسلامی – الشیعه
آوای هجرت - مقام مادر در اسلام
جایگاه ما د ر د ر اندیشه دینی
حقوق مادر درقرآن و حدیث
ارزش و جایگاه مادر
مقام مادر
کتاب شرح حدیث إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً، وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً
مادرم مادرِ خوبم تو که رفتی از کنارم
به پاسِ زحمتهایِ مادران
مادرم مادرِ خوبم – تو که رفتی از کنارم
بعد از این مادرِ خوبم – سرم و کجا بذارم
مادرم مادرِ خوبم – سرِ من رو دومنت بود
صبح و شب نگاه بردر – فکرِ من اومدنت بود
مادرم مادرِ خوبم – بعدِ تو قرارندارم
بعد مرگ و مردنِ تو – من به هیچکی کار ندارم
مادرم مادرِ خوبم – تو بُدی پشت و پناهم
بتو بود مادرِ خوبم – صبح و ظهرو شب نگاهم
تو که از شیره یِ جونت – نصفِ شب به من میدادی
توکه لقمه یِ غذا را - تو دهانِ من نهادی
تو که دستم و گرفتی – آروم ازبرایِ رفتن
توکه یادِ من میدادی – ایسِتادن و نشستن
تو که کوچه و خیابون – من و پا بپای بردی
تو که لحظه یِ فرارم – دستام و همی فشردی
تو که یادِ من میدادی – سخن و کلام گفتن
تو که بهرِ من میخوندی – لالا ئی برایِ خفتن
تو شبا بیدار بودی – تا که من راحت بخوابم
تو بودی که تب میکردی – نیمه شب از تب و تابم
تو که از خوشحالی یِ من – شاد میگشتی و خوشحال
تو بَرا راحتی یِ من – میشدی غمین و بدحال
تو بودی که هی میگفتی – بره خار توی چشای من
ولی خار به پایِ بچّم – نرسه زدوست و دشمن
خلاصه مادرِ خوبم – تو بودی تمامِ هستم
حیف شد مادرِ خوبم – که تو رفته ای زدستم
قربونِ اون خاکِ پاهات – که بهشتِ من همانجاست
این و گفته است محمّد«ص» - که بهشتم اون قدمهاست
بشنو نوایِ مادر – تو زنایِ باقری پور
بنما ادایِ حقّش – همه عمر تا لبِ گور
شعرازباقری پور به مناسبت هفنه بزرگداشت مادر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد

مشاورحقوقی،قضائی و وکیل دادگستری،قاضی باز نشسته سیدمحمد باقری پور
مشاوره تلفنی رایگان آنلاین
برای دسترسی به وکیل نام شریف و شماره همراه خودرا به شماره 09155819230
و 09154019230 یا پیام رسان 30007227002001 ار سال فرمائید
ویا در کانال سروش به آدرسهای زیر سؤالات خودرابنویسید
پاسخ در اسرع وقت بر رسی و پاسخ اراسال میگرد
سؤالات خصوصی را در کانال نگذارید

https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
https://splus.ir/joingroup/uOy5mnvbzQ0oAKpI1NwqCSPH
https://splus.ir/joingroup/EQWpgAFy7qCZn6TwO1fJRGcu
https://www.solh.ir/lawyer/928526
https://balad.ir/p/PuavLatJYQk68m/gallery/poi_photo-535415?tag=all
http://dl.hodanet.tv/filespicturs/vakildadgostari.gif
https://www.solh.ir/Images/LegalLawyerExpert/37051_20180508091944090.jpg
https://cdn.balad.ir/crowd-images/all/original/PuavLatJYQk68m-063aec84aa614c98a88ec8462380d8a1.jpg?x-img=v1/crop,x_0,y_1204,w_3000,h_1687/resize,h_300/autorotate
و یا به ایمیل ما به آدرس زیر پیام و تصویر ارسال کنید
hodarayaneh@gmail.com
اینجانب سید محمد باقری پور رییس قبلی دادگاه انقلاب اسلامی حوزه قوچان و دادیاراجرای احکام دادگاه انقلاب اسلامی مشهد بازنشسته و فعلا با عنوان وکیل پایه یک دادگستری در خدمت دوستان عزیز جهت مشاوره و راهنمایی در اختلافات خانوادگی و امور کیفری و چگونگی شکایات و دادخواست و رجوع به دادسرا و دادگاه و اداره ثبت و... میباشم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه خوانی باقری ، کـتــاب مـوبــایــل بـاقــری ، اشعار و سروده های باقری ، کتاب نوشته های باقری ، زیارتنامه حضرت امام رضا
ادامه مطلب را ببينيد
من که پرورده یِ احسان شمایم زهرا
من که پرورده یِ احسان شمایم زهرا - دائمًا دست بدامانِ شمایم زهرا
هم شما محورِ اصحابِ کسائی، من هم - نوکرِ پنج تنِ آلِ کسایم زهرا
مدحِ اصحابِ کسا گفته خدا و باشد - بهرِاصحابِ کسا مدح و ثنایم زهرا
هم شما امّ ابیهایی و امّ الحسنین - من هم از بهرِ شما جان بفدایم زهرا
چون شما بندگیِ خاص الهی دارید - من غلامم به شما، عبد خدایم زهرا
چون شما مادرِسالارِ شهیدان باشی - من غلامی به امامِ شهدایم زهرا
هم شفیعِ عرصاتی به محبّانِ علی - هم شما در دو جهان راهنمایم زهرا
با ولایت بشود جمله یِ اعمال قبول - شافع قبر و قیامت تو برایم زهرا
با ولایت بشود صوم وصلوتم کامل - حج وهم عمره وهم سعی وصفایم زهرا
در همه حال من از جمله محبان شما - حالِ شادی و غم و فقروغنایم زهرا
فاطمیه است ومحبان همه درحالِ عزا - من هم از بهرِشما نوحه سرایم زهرا
باقری در غم زهرا و علی و حسنین - روضه خوان، مرثیه خوان بهرِشمایم زهرا
سروده شده توسط باقری پور دهه فاطمیه سال 1396
ویژه نامه شهادت حضرت فاطمه زهرا تا رحلت فاطمه ام البنین علیهماسلام
ازکتاب مجموعه اشعارباقری اینجا مشاهده فرمائید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد

فاطمه چارحرف دارد پربها
فاطمه چارحرف دارد پربها - چارحرفش فا و طا و میم و ها
«فا» نشانی از فضیلتهای اوست - «طا» نشانی از طهارتهای اوست
«مِ» نشانی از محبتهای اوست - «ها» نشان از کار و همتهای اوست
«زای» زهرا زَهره یِ گلها بود - یا که زُهره در زمینِ ما بود
«های» زهرا همت والا بود - هم هُدا و هادی و اِهدا بود
«رایِ» زهرا خود نشان از رافت است - هم نشان دیگری از رحمت است
ازلقبها را ضیه ، مرضیّه است - هم بتول و طاهره ، صدّیقه است
هم زکیّه ، حانیه ، ریحانه است - هم شریفه ، ساجده ، حنّانه است
هم سلیمه ، هم حلیمه ، صابره - هم فریده ، هم سعیده ، عالیه
هم جلیله ، هم جمیله ، راکعه - هم حبیبه ، هم تقیّه ، عارفه
هم عقیله ، هم رشیده ، فاضله - هم کریمه ، هم نقیّه ، صابره
هم صفیّه ، هم رضیّه ، ناعمه - هم علیمه ، هم عدیله ، والهه
هم شفیقه ، هم شهیده ، صادقه - طیّبه ، معصومه و هم طاهره
هم فهیمه ، هم رحیمه ، هم هُدا - هم کنند اورا به حوریه صدا
صادقه ، منصوره و هم نوریه - مهدیه ، دیگر حدیثه ، حوریه
زهره و حوریه و عذرا است او - بعداز آن انسیّة الحَوراست او
امّ اب هم کنیه یِ زهرا بود - فاطمه الگوی مادرها بود
کنیه دیگر بود امّ الحَسَن - عمر او بگذشت با رنج ومحن
کنیه ای دیگر بود امّ الحُسَین - یار بابا بود دربدرو حنین
هم بود بود امّ الائمّه فاطمه - او ندارد از مصائب واهمه
امّ الاخیاراست و بنت المصطفی - همسرپاک علی مرتضی
هم بود امّ الفضائل ، باقری - برهمه سادات دارد سروری
سروده شده توسط سیدمحمدباقری پوردهه فاطمیه مقارن دهه فجر 1396
حروف فاطمه چار است یارا
حروف فاطمه چار است یارا - خصالی بس نکو زان آشکارا
بود «فا» یش نشانی از فضیلت - ز «طا» او طیّب است و با طهارت
به «میم»ش بین مواساة و محبت - مدارا با همه از لطف و رحمت
به «ها» بین همّتی والا و بالا - به راه بندگی یِ حقتعالی
بلی شد فاطمه با شیعیانش - جدا از دوزخ و از سوز آتش
بود در «زا»ی زهرا زهد بسیار - بود در «ها» از او همّت پدیدار
ز «را» رحم و رضایت آشکارا - بود اینها خصال نیک زهرا
لقبها راضیه مرضیه باشد - بتول و طاهره انسیه باشد
دگرصدیقه است و هم زکیّه - عزیزه فاضله و هم رضیه
سلیمه ساجده دیگرسعیده - رحیمه صابره دیگرصفیه
دگرحوراء و حوریه و عذرا - دگر حنانه و نوریه حسنا
جمیله با جلیله با فهیمه - عقیله عالمه دیگر علیمه
کریمه زهره ومنصوره باشد - فریده طیبه معصومه باشد
حکیمه حانیه دیگرحبیبه - منیره عالیه دیگرشریفه
حدیثه طیبه محبوبه باشد - نقیه والهه محموده باشد
رضیه کوکب و مرضیه باشد - وحیده عارفه مهدیه باشد
چقدرای باقری این کنیه زیباست - محمد گفته او امّ ابیهاست
به ظاهر دختر است او بهر احمد - ولی در اصل او مام محمّد
بُوَد اینها اسامی و لقبها - زبهر فاطمه ، مرضیه ، زهرا
سروده شده توسط سیدمحمدباقری پوردهه فاطمیه مقارن دهه فجر 1396
*ملحقات کتاب معصوم سوم فاطمه زهراعلیهاسلام و کتاب مجموعه اشعارباقری *
*تقدیم به ام الائمة النجباء شفیعه یِ ما در یوم الجزاء حضرت صدیقه کبری فاطمة الزهرا علیها آلاف التحیة والثناء الگوی نامگذاری برای همه پدرها ومادرها ودخترها *
القاب حضرت زهرا علیهاسلام : انسیه، بتول، تقیه، جمیله، جلیله، حکیمة، حانیة،حبیبه، حدیثه، حُرَّة، حوراء، حوریه، حنانة، حسنا، راکعه، راضیه، رحیمة، رشیده، رضیه، ریحانه، زکیه، زهرا، زهره، ساجده، سعیده، سیده، سلیمه، شهیده، شریفه، شفیقه، صابره، صادقه، صدیقه، صدوقه، صقیه، طیبه، طاهره، عارفه، عالیه، عذراء، عزیزه،عالمه، علیمه، عدیله، عقیله، فائزه، فاضله، فریده، فهیمه، کریمه، کوثر،کوکب، مرضیه، مبشره، محموده، محبوبه، محدثه، مطهره، محترمة، معصومه، محتشمة، ملهمه، ممتحنه، منصوره، موفقه، منیره، مهدیه، مؤمنه، ناعمه، نقیّه، نوریة، والهه، وحیده و هُدی .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
هفته جنگ ودفاع ازميهن است - هفته كوبيدن اهريمن است
هفته جنگ و دفاع ازدين بود - چون دفاع ازجمله آئين بود
هفته جنگ و دفاع ازانقلاب - خاطراتش هست در صدها كتاب
هفته ياد آور جانبازي است - هفته سرداري و سربازي است
هفته ياد آوري از ياوران - جمله همرزمان و آن هم سنگران
خاطرات هشت سال پرغرور - ميكنيم ازبعد جنگ اينك مرور
خاطرات ياوران ، هم سنگران - حفظ آن بس قيمتي هست و گران
يادي از ياران و همرزمان كنيم - يادي از گُردانِ هم پيمان كنيم
ياد قرآن و دعاها ياد باد - ناله ها در نيمه شبها ياد باد
ياد باد آن دوره هشت سال جنگ - آن دلاورهاي چون شيرو پلنگ
عابدان در شام تار جبهه ها - دائمًا در انتظار حمله ها
شامگاه حمله ها هم سنگران - الوداعي داشتند آن دلبران
ياد باد آن شام تار جبهه ها - ياد باد آن صبحهاي حمله ها
يادي از فتح المبينها ميكنيم - از رصدها و كمينها ميكنيم
ازطريق القدس ها يادي كنيم - بهر استقلال خود شادي كنيم
مطلع الفجر و همي والفجر تو - در طريق القدس طالع فجرتو
از طلائيه ز فكه ياد كن - از دوكوهه و هويزه ياد كن
از شلمچه هم زبستان ياد كن - قصرشيرين قصه از فرهاد كن
تنگه چزابه و بازي دراز - واكن از هور العظيم اينك تو راز
خيز و خونين شهر را آباد كن - در حسينيه نگر فرياد كن
چار زبر دشمن فتاده در كمين - بعد والفجر اين بود فتحي مبين
گاه درغرب و گهي هم درجنوب - خاطرات بچه ها باشد چه خوب
گاه در بيجار و گاهي دهلران - درمريوان و روانسر، چالدران
كشوري بين و بروجردي ببين - پيچك و صياد و شيرودي ببين
ياد سربازو بسيج مستقر - درنگهباني اطراف مقر
ياد غّرشهاي توپ از هرطرف - قلب دشمن درگِرا و در هدف
ياد همّتهاي همت ياد باد - ياد دوران و شريعت ياد باد
بالگردي بال ميزد در هوا - پر بُد ازشورو شعف در جبهه ها
غُرّش بوئينگ و ميگ از آسمان - از شجاعت بود دراحساس مان
با مسلسلها و ژ3 و كلاش - بود سرباز و بسيجي درتلاش
چون كه آر پي جي به دوش پاسدار - ميشد او آماده از بهرشكار
يادي از چزّابه و بازي دراز - يادي از ياران در راز و نياز
در هويزه ياد مجنون ميشود - در شلمچه قلبها خون ميشود
در طلائيّه زبستان ياد كن - دارخوين و فكّه را فرياد كن
ياد خونين شهر خرمشهرما - آن سه راهي شهادت بهرما
يادي ازفتح المبين والفجرها - در طريق القدس خوان والعصررا
هم تو از بيت المقدّس ياد كن - برسر دشمن بزن فرياد كن
يادي از همسنگران نامدار - يادي از نام آوران روزگار
يادي از نام آوران جبهه ها - يادي از دلدادگان حمله ها
يادي از تسبيح گويان سحر - از شهيدان چون رجائي ، باهنر
از حماسه آفرينان وطن - از عزيزان به تن كرده كفن
ياد اشترهاي ميدان جهاد - ياد بوذرها و سلمانهاي راد
ازجهان آرا و احمد يادكن - يادي از آويني و صياد كن
ازبرونسي و رفيعي ، باكري - از جهان آرا و كاوه ، باقري
يادي از فهميده آن شيرژيان - تانك دشمن دود كرد آن نوجوان
يادي از سردار خيبر ميكنيم - ياد آن شيردلاور ميكنيم
ياد ابراهيم همّت ميكنيم - كام دل را پر حلاوت ميكنيم
يادي از عباس دوران ميكنيم - يادي از صيّاد و چمران ميكنيم
ياد خرّازي ، شريعت ياد باد - ياد شيرودي و همّت ياد باد
ياد جانبازي كه شد بي پا ودست - در ره حق داده است او هر چه هست
آنكه با يك پا و با يك دست خويش - جبهه ها را پر نمود از هست خويش
يادغوّاصان بي نام و نشان - دل به كارون ميزدند آن مه وشان
يادي از جمله شهيدان وطن - در ره حق جملگي گلگون كفن
جان خود دادند در راه خدا - بهر استقلال و دين جانها فدا
یاد آن آزادگان نامدار - سالها بودند دور از این دیار
یاد اردوگاه موصل ، نهروان - کمپ الانبار و کمپ نهروان
الرّمادی بود همچون الرّشید - بچه ها بعضی شدند آنجا شهید
کمپ 1 و2 و3 و4 و پنج - بچه ها میسوختند همچون سپنج
کمپ 6 و 7 و 8 و9 و ده - بود بهر بچه ها ظلمتکده
کمپ 11 تا که 20 و یک وبیست - بود یک جائی که انسانی نزیست
درغُرَیب و دولتو و الرّشید - نان و حلوا آب و دارو کس ندید
بچه ها با صبر و با حلمی عجیب - دائمًا ذکر و دعا ام من یجیب
روز پر شورو غرور بازگشت - شد پر از لاله همه صحرا ودشت
خاطرات هشت سال پرغُرور - بعد چندین سال شد اینک مرور
استقامت هشت ساله پُرتوان - این چنین جنگی نبوده در جهان
آفرین بر غیرت مردان ما - شرق و غرب عالمی حیران ما
آفرین بر همّت شیرانِ نر - درس همّت داد بر نوع بشر
آفرین بر استقامت ، بَر تَوان - از بسیجیهای بی نام و نشان
از کمیته ، از جهاد ، از پاسدار - ارتشی و از صغار و از کبار
عزم آن فرمانده کلّ قُوا - عزم آن فرماند هان جبهه ها
عزم آن تازه جوان پر زشور - آرزوی دشمنان کرده بگور
آفرین بر غیرت و مردانگی - در ره حق بین چنین دلدادگی
در ره حق بین چنین عِزّ و شرف - ایستادن ، صبر کردن برهدف
آخر صبر و وفا بهروزی است - عاقبت للمُتّقین پیروزی است
مفلحون شد وعده بر حزب خدا - حزب حق از حزب شیطان شد جدا
باقری در شعر خود اینسان سرود - بر تمامی یاوران حق درود
هست برما از شهیدان این پیام - بر امام و رهبرم از ما سلام
سروده شده توسط حجّة الاسلام سيدمحمد باقري پور جهة ياد آوري رشادتهاي دليرمردان جانباز و آزاده و زنده و شهيد هشت سال دفاع مقدس درهفته دفاع مقدس سال 94
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
شعرشهادت امام صادق علیه السّلام ازباقری پور
آقا امامِ صادق مولا امامِ صادق
آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق
پرپر شده شقایق - بهرِ امام صادق
مسموم زهرِ کین شد - آن کاشفِ حقایق
آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق
زهرا زغم حزین شد - از غصّه دل غمین شد
زیرا امامِ صادق - شهیدِ زهرِ کین شد
آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق
بنگر به آل زهرا - درغصّه بهرِ مولا
آقا امامِ صادق - رفته زدارِ دنیا
آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق
شیخ الائمّه صادق - آن کاشف حقایق
رفته زدارِ دنیا - اندرعزا خلایق
آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق
آن جسمِ پاک و اطهر - گشته چنان صنوبر
اندربقیع مدفون - شد درعزاپیمبر
آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق
مدینه غرق ماتم - هم مرتضی و خاتم
زهرا شده سیه پوش - ای باقری از این غم
آقا امامِ صادق - مولا امامِ صادق
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
اعیادشعبانیه سروده باقری پور
سه میلادِ عظیم الشان آمد درمَهِ شعبان - که ازیُمن قدوم آن سه، این مَه گشت نورافشان
حسین وهم ابالفضل و علیّ ابن الحسین سجّاد - ازاین اعیاد ما شادیم همه خرّم همه خندان
بروز سوّم شعبان حسین بن علی آمد - ز بهر خاتمِ پیغمبران سوّم ولی آمد
بپاس مقدم او شد همه ارض و سما گلشن - که ازنورِ رُخ او ماهِ شعبان منجلی آمد
بروزچارم شعبان ابالفضل رشید آمد - که بر اربابِ حاجت از خداوند این نوید آمد
که شدباب الحوائج حضرت عبّاس میلادش - وَ ماه چارده در چارم شعبان پدید آمد
بروز پنجم شعبان چو زین العابدین آمد - درخشان از رخ او آسمانها وزمین آمد
بشد ازشهربانو زاده مولودی که شد سجّاد - تمام شیعیان شادند امام چارمین آمد
وَ روز نیمه یِ شعبان بیامد آخرین رهبر - بود او آخرین رهبر زنسلِ پاک پیغمبر
امام عصر این دوران و نامش حضرت مهدی - بود او باقری برما امام وحجّت و سرور
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
اشعارباقری پور مدایح حضرت محمّدصلّی اللّه علیه وآله
ازکتاب مجموعه اشعارباقری
بلغ العلی بکماله،کشف الدّجی بجماله - حَسُنت جمیع خصاله، صلّو علیه و آله
به جهان اگر که کمال هست اثرِکمالِ محمّداست - به جهان اگر که جمال هست اثرِ جمالِ محمّداست
بود او همان خُلُقٌ عظیم که سرآمدِ همه انبیاست - حسن است اگرخُلُق وخصال همه ازخصالِ محمّد است
مهر سپهر سَروری اندر جهان احمد بود
جلوه ی نور داوری اندرجهان احمد بود
او اوّلین اندر جهان قبل از جهانِ خلقت است
هم آخرین پیغمبری اندرجهان احمد بود
محمّد نورِ عالمتابِ هستی است - محمّد پیشوایِ حق پرستی است
وجودش روشنی بخشِ زمان است - ز او روشن همه بالا وپستی است
محمّد بهترین نامِ جهان است - از او روشن زمین و آسمان است
نزائیده مادری همچون محمّد - که نورش همچنان رنگین کمان است
چون باز میشود بنامِ محمّد زبانِ گل - گل میکند نگاهِ من اندر میان گل
چون بوکنم گلی صلواتی کنم نثار - چون هم گل است محمّد و هم باغبان گل
خود دل است این، دلبر است این، رهنما و رهبر است این
این رسول حق محمّد، حضرتِ پیغمبر است این
او زسویِ حق شده مبعوث ازبهرِ نبوّت
میکند تبلیغ قرآن ، دینِ حق را یاوراست این
بهرِ همگان سایه یِ رحمت رسول اللّه - از لطفُ کرم باب کرامت رسول اللّه
در روزِ قیامت همه دنبالِ شفیعیم - آن روز بود شافع امّت رسول اللّه
زبهرِ دین حق شوکت تو یا احمد رسول اللّه - در این ره کرده ای همّت تو یا احمد رسول اللّه
تو با اصلاح انسانها رهانیدی ز شرک و شک - شدی چون بانی وحدت تو یا احمد رسول اللّه
محمّد رسول خدای قدیر
محمد رسول خدای قدیر - حبیب خدا و بشیر و نذیر
ز سوی خدا او شده مفتخر - به لولاك تاج رسالت بسر
بغار حرا اندر آن كوه نور - بشد جبرئیلش ورا در حضور
پیام الهی بدو وانمود - كه اقرء بنام خدای و دود
به تخت رسالت بر آمد بپا - نمود از رسالت چو برتن قبا
ز نور رسالت درخشان جبین - درخشان نموده سما و زمین
به یكدست قرآن بدستی دگر - گرفته زمام جمیع بشر
زغار حرا او چو آمد برون - بعالم بشد یك تنه رهنمون
بگفت از ثر یا همی تاثری - سلام علیك ای نبی الوری
نبی ای كه ماندی یتیم از پدر - پدر گشته اینك بكل بشر
«یتیمی كه ناخوانده ابجد درست» - «كتبخانه هفت ملت بشست»
یتیمی كه نادیده استاد راه - به استادیش چشم دوزد پگاه
یتیمی كه نادیده مكتب به هیچ - نموده جهان سوی دانش بسیج
یتیمی كه ننوشته خط هیچگاه - معلّم شده بهر خورشید و ماه
یتیمی كه خواندن نداند یقین - شده امر اقرء ز روح الامین
بگوید كه خواندن ندانم كه چیست - مرا تا به این لحظه خواندن نزیست
بخوان باسم ربّك تو را آفرید - زمین و سما جمله زو شد پدید
كه انسان همو آفرید از علق - سپیده دم و حبه را فانفلق
بخوان باسم ربّك كه اكرم بود - كه خلّاق انسان و عالم بود
بود باقری خالقی با كرم - كه تعلیم داده ترابا قلم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
كعبه زايشگاه مام حيدر است - حيدرامشب ميهمانِ داوراست
خانه زادِ كردگارآمدعلي - خودعلي نورِ خدايِ اكبراست
جزعلي كس خانه زادِ كعبه نيست - بهرِاواين افتخاري ديگراست
شمع جمع انبیا واولیاء - نوریزدان و ولیِّ داوراست
متّقین را مقتدا باشدعلی - آن که بعد ازمصطفی او رهبراست
گفت پیغمبرمنم خودشهرِِعلم - هم علی براین مدینه چون دراست
هرکجا که صحبت ازایمان بود - تن بود ایمان،علی همچون سراست
دوست دارم تشنه باشم روزحشر- چون علی ساقیِّ حوضِ کوثراست
کیست حیدر؟ آن که درشانش بود - هل اتی،تطهیروقدروکوثراست
مدح اوشد لافتی الّا علی - چون علی فتّاحِ بابِ خیبراست
تا علي بربامِ كعبه پا نهد - پايِ او برشانه یِ پيغمبراست
كعبه را ازلوثِ بت ها پاك كرد - بهرِكعبه اويگانه ياوراست
لات وعُزّي وهُبَل دركعبه نيست - كعبه را تا ياوري چون حيدراست
لات وعُزّي وهُبَل را اين زمان - ياوران و چاكراني ديگر است
یاوران لات و عُزّی وهُبَل - این زمان آلِ یهود کافَراست
لات وعزّي و هُبَل جولان دهد - چون كه غايب ذوالفقارِحيدراست
حیدرما این زمان چون غایب است - کعبه جولانگاهِ فردی ابتراست
باقری خیبرگشایِ این زمان - مهدی است و دینِ حق را یاوراست
درظهورش ای خدا تعجیل کن - چون که عصرِاوزمانی دیگراست
سروده شده توسّط باقری پوربهار1395روزمیلاد مولود کعبه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
سروده حجّة الاسلام باقری پور دهه فجر1394
***
برخيز، كه فجر انقلاب آمده است - آن دشمن دون، خانه خراب آمده است
هر نقشه که دشمن بکشد اون وَرِ آب - از لطف خدا، نقشِ بر آب آمده است
***
فجر است و خورازاُفُق سر زده است - مهمانِ عزیز حلقه بر در زده است
با آمدن امامِ ما ازپاریس - خورشيد زمغربِ زمین سر زده است
***
آمد به وطن امامِ ما از پاریس - وَ گفت نترسید شما از ابلیس
سنگش بزنید وبنمائید زخوداورادور - آسوده شوید وانگهی ازتلبیس
***
شیطان که بشد فراری از لطفِ خدا - آمد به وطن باز امامِ شهدا
در جمع محبّان شده روشن شمعی - در آن شبِ تاریک شده نورِ هُدا
***
والفجر و لیال عشر درقرآن است - این وعده یِ حق زجانب یزدان است
اندر شبِ تاریک بود صبح قریب - بنگر که چه هل اتی علی الانسان است
***
شب رفت وسرود فجر بنواخته شد - بنیاد خرابِ دین زنوساخته شد
شد پرچمِ دین در اهتزاز از لطف خدا - با دست امام این عَلَم افراخته شد
***
شب طي شد و روز بهرِ ما روشن شد - این دیرِ خراب بهرِ ما گلشن شد
خورشيدِ اميد ما چو از غرب دمید - ازیُمنِ قدومِ او فراری اهریمن شد
***
از بعد چهارده قرن گلی پیداشد - آمد رجلٌ من القم و امام ما شد
آمد رجلٌ مِنَ القُم و گفت : چنین - نه شرقی و غربی ، که شعار ماشد
***
جانهاي تمامِ ما به لب آمده بود - ازبهر نجاتِ ما داوطلب آمده بود
بعد از ده و پنج سال امام آمد باز - فجري كه پس ازظلمت شب آمده بود
***
از پهلوی آمد چه بلا برسرِما - خون شد به دلِ ملّت و هم رهبرِما
بس ظلم وستم که سالها برماشد - از پهلوی و توده ای و غرب گرا
***
ازشاهِ شهان نوکرِآمریکائی - بنگرکه چسان زیاد شد رسوائی
شایع ظَهَرَ الفساد اندرهمه جا - عریان همه جا قامتِ هررعنائی
***
اين دولت دینی که کنون برپاشد - لطفی است که ازجانب حق برما شد
در فصل زمستان و درآن بهمن ماه - گرمی به دل ما پس ازآن سرما شد
***
بر ملت ما که رَسته از دام و كمند - آن بردگي غرب خدایا مپسند
اين در كه شده به رویِ این ملّت باز - دیگر پس از این بار خدايا تو مبند
***
یارب به حقِ امامِ وَالعصرو زمان - کن دولتِ حق بپا تو درکلِّ جهان
کن رهبرِ ما حفظ زهر بد وَ بلا - بر باقری ازعذاب دِه خطّ امان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
دعای سفره شعری از باقری پور
سپاس خداوند جان آفرین - کنم شکرنعمت چنان شاکرین
الهی که این خانه معمورباد - بلاها ازاین خاندان دورباد
نما بهراین خانه نعمت زیاد - دل اهل این خانه را کن تو شاد
کن اولاد صالح به آنان عطا - به آنان عطا کن توصلح وصفا
سلامت عطا کن به این خانوار - بده بهرشان رونق کسب و کار
به ایمان آنان دمادم فزای - بده در بهشتت به آنان تو جای
ببخشای اموات این خانه را - سرافرازشان کن به هردوسرا
سلامت عطا کن تو بر رهبری - به این جمع وگوینده و باقری
شود دوراز این خانه هرسانحه - بخوانید بررفتگان فاتحه «مع الصلوات»
سپاس خداوند جان آفرین - کنم شکرنعمت چنان شاکرین
الهی که این خانه آباد باد - دل اهل این خاندان شاد باد
الهی به این خانه برکت بده - به این سفره انواع نعمت بده
شود نعمت ما زلطفت زیاد - دوچشم حسودان زما دورباد
زبخل بخیلان نگهدارباش - تودرزندگی بهر ما یارباش
توهر چشم زخمی زما دورکن - دوچشم حسودان زما کورکن
تو فرزند صالح بما کن عطا - به ما ها عطاکن تو صلح وصفا
نصیب همه کربلا ونجف- زیارت نمائیم شوروشعف
هم ایمان و تقوای ما کن زیاد - نما روح اموات مارا تو شاد
به همراه تو باقری ما همه - بخوانیم ازبهرشان فاتحه «مع الصلوات»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
اشعار امام رضاعلیه السلام سروده های باقری پور
ای آنکه بود جهان زبهر توغمین
هم جن و هم انس درعزای تو حزین
ما در غم و حزن تو حزینیم زیرا
مهر تو به آب و گل ما گشته عجین
***
درطوس بسی فرشته ها میبینم
معصوم دهم نور خدا میبینم
استاده به خدمت اندر این باغ بهشت
موسی و خلیل و نوح را میبینم
***
اندر حرم رضا رضا را بینی
مرآت جمال کبریا را بینی
گر پرده از این چشم به یک سو فکنی
اندر حرمش نور خدا را بینی
***
اندرحرم رضا دلت مصفا گردد
هر درد و غمی در آن مداوا گردد
گر روی کنی به درگاه رضا با اخلاص
هر عقد و گره ز کار بسته ات وا گردد
***
خواهم زخدا تا كه شود مشكلم آسان
در برزخ و در حشر، نباشيم هراسان
بگشوده به درگاه رضا دست گدايي
اندر در درگاه رضا شاه خراسان
***
این بارگاه و صحن وسرا عرش كبرياست
این بقعه یِ منوّر سلطان دين رضاست
پاداش يك زيارت او صد هزار حج
این گفته ازرسول خدا بس گرانبهاست
***
ای امامی که مطاف تو مطاف فقرا شد
ای غریبی که لقب برتو غریب الغربا شد
فقرا بهر طواف حرمت سوی تو آیند
بارگاه و حرم و قبر تو حج فقرا شد
***
اما ن از ظلم و استبداد ما مون
رضا اززهرمامون شد جگرخون
ز آن انگور زهـر آلوده از كين
شـده مـسـموم آن شا هـنـشه ديـن
درون حجره او همچون غريبان
ز آن زهـر جفا ا فتا ن و خيزان
گهي ا ز سـوز د ل زانـو بزانـو
گهي ا ز سو ز جا ن پهلو بپهلو
ز سوز زهر سوزد قلب زارش
ا نيس و مـونسي نـبـود كنا رش
گهي گـويـد تـقـي آرام جـا نــم
سرور قـلـب و نور د يد گا نـم
بيا با با كه وقت احتضا ر است
براهـت چـشم من اميدوار است
بغـربت ميسپا رم جا ن شيريـن
بيا با لين من يك لحظه بنـشـيـن
هـمي خواهم كه تا رويت ببينم
گلي از گلشن وصـلـت بچـيـنـم
غريبم يا ر و غمخواري ندارم
بجز تو يا و ر و يا ري نـدارم
بـبـا لـيـن پـد ر آ مـد جـوادش
گَهِ جا ن د ا د نش آ مد كنا رش
سرباباگرفت آنگه گرفـت بـداما ن
دل پر خون و با چشما ن گريا ن
اما م هـشتمين نا گا ه ديـد ش
چو جا ن خويشتن دربركشيد ش
بشد محـو جما لش عا شـقـا نه
سپرد اسرا ر حق را مخـفـيا نه
بنعش با ب خود نورعـلي نور
بنا لـيـد و بنا ل اي با قـري پور
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
زائرین پیاده امام رضا علیه السلام وایستگاههای صلواتی شعری از سیدمحمدباقری پور
ایستگاه صلواتی که پذیرای شماست
بهر چای و استراحت این مکان جای شماست
خادمینِ صلواتی شب و روز آماده
بهر نیرویِ شما گرم غذاهای شماست
خادمین صلواتی همه در خدمتِ تان
اندر اینجا همگی واله و شیدای شماست
این شما پای پیاده همه رو سویِ امام
این علاقه به امام است که به دلهای شماست
این همه موکب و خادم همه در خدمت تان
سرمه دیده یِ شان خاک قدمهای شماست
این شما پای پیاده ز رهِ دور و دراز
شوق دیدار رضا جمله سرا پای شماست
این شما پای پیاده سوی مشهد شب و روز
یا رضا رضا رضا هست که به لبهای شماست
جملگی شاد و غزلخوان بسوی مشهد و طوس
یا علی مو سی الرّضا شعر و غزلهای شماست
این شما پای پیاده زشمال و زجنوب
جمله راههای خراسان زیر پاهای شماست
این شما نوحه کنان سویِ خراسان شب و روز
بلبلان گرد شما مست ز غوغای شماست
جملگیتان بسلامت سوی مشهد بروید
بارگاه رضوی مسکن و ماوایِ شماست
باقری بهر شما ها این چکامه بسرود
صله اینست که مشمول دعاهای شماست
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
شعر ما پياده ميرويم به حرم امام رضا
همراه زائرین پياده به مشهدالرضا(ع( شعری از سیدمحمدباقری پور
ما پياده ميرويم به حرم امام رضا***كه شفاعت بكند امام رضا روزجزا
آقاجون امام رضا آقا جون امام رضا
كوه دشت و ميكنيم طي به اميدكرمش***ميرويم ازراه دوري به طواف حرمش
آقاجون امام رضا آقا جون امام رضا
عاشق امام رضا با پا نه كه باسرميره***به اميد كرمش دشت وكوه وكمر ميره
آقاجون امام رضا آقا جون امام رضا
زائرپياده وقتي ميرسه به حرمش***براي دين خدائي ميشه ثابت قدمش
آقاجون امام رضا آقا جون امام رضا
ميره توي حرم وميگه سلام آقا رضا***السلام اي آقا جون اي شفيع روزجزا
آقاجون امام رضا آقا جون امام رضا
ميبوسه پنجره رومي اُفته روي قدمش***رازدلهاشوميگه با آقا توي حرمش
آقاجون امام رضا آقا جون امام رضا
با آقا ميگه آقا ازراه دوري اومدم***به اميدكرمت با يك غروري اومدم
آقاجون امام رضا آقا جون امام رضا
اومدم كه دردم و دوا كني اي آقا جون***اومدم حاجتم وروا كني اي آقا جون
آقاجون امام رضا آقا جون امام رضا
اومدم پيش خدا توبكني شفاعتم***اومدم كه ازكرم روا كني توحاجتم
آقاجون امام رضا آقا جون امام رضا
باقري خادم تو نوكرزائرين تو***توبهشت ميخواد بشه جزء مجاورين تو
آقاجون امام رضا آقا جون امام رضا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
به پاسِ زحمتهایِ مادر
سروده ای از باقری پور
تقدیم به مادر امامان و عمه سادات علیهما السلام
مادرم مادرِ خوبم – تو که رفتی از کنارم
بعد از این مادرِ خوبم – سرم و کجا بذارم
مادرم مادرِ خوبم – سرِ من رو دومنت بود
صبح و شب نگاه بردر – فکر من اومدنت بود
مادرم مادرِ خوبم – بعدِ تو قرارندارم
بعد مرگ و مردنِ تو – من به هیچکی کار ندارم
مادرم مادرِ خوبم – تو بُدی پشت و پناهم
بتو بود مادرِ خوبم – صبح و ظهرو شب نگاهم
تو که از شیره یِ جونت – نصفِ شب به من میدادی
توکه لقمه یِ غذا را - تو دهانِ من نهادی
تو که دستم و گرفتی – آروم ازبرایِ رفتن
توکه یادِ من میدادی – ایسِتادن و نشستن
تو که کوچه و خیابون – من و پا بپای بردی
تو که لحظه یِ فرارم – دستام و همی فشردی
تو که یادِ من میدادی – سخن و کلام گفتن
تو که بهرِ من میخوندی – لالا ئی برایِ خفتن
تو شبا بیدار بودی – تا که من راحت بخوابم
تو بودی که تب میکردی – نیمه شب از تب و تابم
تو که از خوشحالی یِ من – شاد میگشتی و خوشحال
تو بَرا راحتی یِ من – میشدی غمین و بدحال
تو بودی که هی میگفتی – بره خار توی چشای من
ولی خار به پایِ بچّم – نرسه زدوست و دشمن
خلاصه مادرِ خوبم – تو بودی تمامِ هستم
حیف شد مادرِ خوبم – که تو رفته ای زدستم
قربونِ اون خاکِ پاهات – که بهشتِ من همانجاست
این و گفته است محمّد«ص» - که بهشتم اون قدمهاست
بشنو نوایِ مادر – تو زنایِ باقری پور
بنما ادایِ حقّش – همه عمر تا لبِ گور
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
یاد بود اربعین 1394 سروده باقری پور
اربعین و کاروان در کاروان – میرسد درکربلای عاشقان
اربعین و زینب از شام بلا – میرسد در سرزمین کربلا
اربعین است و امام چارمین – میرسد اندر مزار شاهِ دین
اربعین است و سُکینه با رباب – میرسد در کربلا با صد شتاب
اربعین است و رقیّه در کجاست؟ - جای او خالی بدشتِ کربلاست
میرسد در کربلا با صد غرور – زائرانِ کربلا از راهِ دور
عازم از بهرِ زیارت جابر است – خوش بحالِ او که اوّل زائراست
چارده قرن است راهِ کربلا – طی شده با زائرین با هر بلا
در هزارو چار صد سال این دیار – دیده بر خود زائرینِ بی شمار
هم پیاده هم سواراز هر طرف – زائرینِ کربلا بستند صف
در هزارو سیصدو چارو نود – زائرین کربلا شد بی عدد
میرسد از شام و لبنان و عراق – زائرینِ کربلا با اشتیاق
از نجف تا کربلا صد ها هزار – زائر و عاشق رسد از هردیار
تا به سی ملیون زائر اربعین – آمدند از هر دیارو سر زمین
طی نموده راهِ بس دورو دراز – رو به شهر کربلا با صد نیاز
هم زساری و خراسان ، اصفهان - هم زیزد و هم زقم ، مازندران
هم لرستان ، اردبیل و قاینات – هم زگنبد هم ز لار و مهولات
هم ز یزد و هم زگرگان و طبس – عاشق کرببلا باشند و بس
هم زافغان و زپاکستان و چین – آمد ه در کربلا در اربعین
هم مسیحی هم مسلمان آمده – کربلا یک محشری برپا شده
باقری هم ازبرای یاد بود – این چکامه اربعین گفت و سرود
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
اشعار اربعین سروده باقری پور
زبانحال عمه سادات زینب علیهاسلام
چو زینب باز گشت از شام ویران – بدشت کربلا با آه و افغان
بیامد بر سرِ قبر حسینش – بشد بر آسمان افغان و شینش
زسالار شهیدان جستجو کرد – کفی از خاکها برداشت بوکرد
شنید از خاکها بوی برادر – چه بوئی؟ شد از آن بی هوش خواهر
بناگه ناله زد هذا حسینی – کجائی تو؟ الا یا نور عینی
بگفت این تربت پاکت حسین است – هم اینجا تربت آن نورعین است
همینجا بود کاو را سربریدند – بظلم و کین سراز پیکربریدند
همینجا بود کاو از تیر و خنجر – فتاده بر زمین صد چاک پیکر
همینجا بود کاو فریاد میزد – چو پُتکی بر سرِ بی داد میزد
همینجا بود کاو چون شیرِ غرّان – همی تازید بر اولادِ سفیان
همینجا بود کاو مانند حیدر – بپا کرد از شجاعت شور محشر
همینجا بود کاو آزادگی را – حیاتی تازه داد و زندگی را
همینجا بود کان شمرِ ستمگر – بیامد برسرِ سبط پیمبر
خودم دیدم همینجا نور عینم – فتاده بر زمین آقا حسینم
خودم دیدم همینجا جسم صدچاک – فتاده بود او بر بسترِ خاک
خودم دیدم همینجا پاره پاره – فتاده زخمش افزون از ستاره
خودم دیدم همینجا بود بی تاب – طلب میکرد او یک جرعه یِ آب
خودم دیدم که اورا سر بریدند – لبِ تشنه سر از پیکربریدند
خودم دیدم که صحرا لاله گون شد – زمین کربلا دریای خون شد
خودم دیدم که عاشورا چه ها شد – چه ها درسرزمین کربلا شد
خودم دیدم که بهر جرعه ای آب – شده ششماهه درگهواره بی تاب
خودم دیدم که شد عباس و اکبر – بدشت کربلا درخون شناور
خودم دیدم که شد بی دست عباس – بشد پرپر تنش همچون گل یاس
خودم دیدم پرازخون اکبرم را – بخون غلطان گلانِ پرپرم را
خودم دیدم که قاسم غرق خون شد – زخونش غاضریه لاله گون شد
خودم دیدم حبیب و عون و جعفر – یکایک همچنان گلهای پرپر
خودم دیدم بدنهای شهیدان – یکایک غرقه خون در خاک غلطان
خودم دیدم بدنها غرق خون بود – مصیبتهای ما از حدفزون بود
خودم دیدم حریقِ خیمه هارا – پراکنده بصحرا بچّه ها را
خودم دیدم که بهر گوشواره – بشد بس گوشها مجروح و پاره
خودم دیدم که اندر آن شبِ تار – تمام اهلبیتِ ما گرفتار
خودم دیدم سری بالای نی بود – عیال و اهلبیت او زپی بود
بعاشوراخودم دیدم بلا را – بلای سرزمین کربلا را
بود اینها زبانِ حالِ زینب – برو ای باقری دنبالِ زینب
حسین جانم حسین جانم حسین جان - حسین جانم حسین جانم حسین جان
سروده باقری پور اربعین 1394
زبانحال عزاداران حسینی سروده باقری پور شب اربعین 1394
چهل روز است دارم اشک و ماتم – زبهرِ اشرفِ اولاد آدم
چهل روز است گویم وا حسینا – چنان زهرایِ اطهردختِ خاتم
چهل روز است گریانِ حسینم – برای حضرتش درشورو شینم
چهل روز است مینالم شب و روز – غمین بر پادشاهِ عالمینم
چهل روز است من از بهرِ اکبر – عزادارم به هرمجلس مکرّر
چهل روز است نالم بهرِ عبّاس – وَ بهرِ قاسم وهم عون وجعفر
چهل روز است بهرِ شیر خواره – که شد حلقوم او ازکینه پاره
به همراه ربابِ داغ دیده – عزادارم ، همی نالم هماره
چهل روز است نالم بهرِ زینب – وَ از بهر رقیّه در دلِ شب
وَ بهرِ سیّدِ سجّاد و کلثوم – که باشند از جفا درتاب و در تب
کنون یک اربعین بگذشت ازعاشور – بود ارض وسما درشیون وشور
بود در کربلا غوغای محشر – عزاداراست انس و جنّ و هم حور
کنون یک اربعین باشند عزادار – بروز روشن و اندر شبِ تار
سکینه، زینب و کلثوم و سجاد – توهم ای باقری باشی عزادار
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
شعري درباره وروداهلبيت امام حسين عليه السلام به شام
اهل وعيال حسين اسيرقوم لئام - پس ازچهل تا منزل شدند واردبشام
قصريزيدوشام وزينب وآل طاها - اهل وعيال حسين دچاراين بلاها
كوچه وبازارشام آينه بندان شده - به اهلبيت حسين ظلم فراوان شده
سه روزوشب پشت دروازۀ شام خراب - آل نبي منتظرخونجگرودل كباب
چونكه شدندواردشام چهاديده اند - جشن وچراغان شهروكوچه ها ديده اند
مردوزن شيخ وشاب همه بحال طرب - اين طرب ازبهرچيست درعجب آمدعجب
جشن وچراغان شام زبهرقتل حسين - كشتن سبط نبي تاج سرِعالمين
آيه قرآن بلب راس حسين روي ني - كوچه وبازارشام اهل وعيالش زپي
قصه اصحاب كهف كندتلاوت حسين - زآن تلاوت شده غلغله وشوروشين
آل نبي جملگي بسته به يك ريسمان - واردقصريزيدشدندامان الامان
سرِحسين مظلوم ميان طشت زرين - ميان قصرباشدنزديزيدبي دين
باسرِسبط نبي ميان طشت طلا - ميكنداواهانت نكرده شرم ازخدا
ميزنداوچوب كين برلب ودندان او - مقابل ديدۀ خواهرگريان او
گبرونصاري مجوس گفت يزيدامزن - اين سرِسبط نبي است فخرزمين وزمن
زينب كبري چنين ديدچوآن صحنه را - گفت يزيدعبرتي بگيرازاين ماجرا
خطبه غرّا بخواند بنت علي درمقام - كه شدهدايت ازآن خطبه همه خاص وعام
يزيدرسواازآن خطبه زينب شده - چناكه روزيزيدتارچنان شب شده
زينبِ ظاهراسيرشده كنون قهرمان - سيه نموده روز روشنِ آن شاميان
اي باقري شده شام ازسخنان زينب - آن روزهاي روشن گشته كنون چنان شب
***
شعري درباره اول ماه صفرورود اهلبيت امام حسين(ع) به شام
اول ماه صفرشد نوبت حزن دگرشد - بهراولادپيمبر حزن واندوهي بترشد
اول ماه صفربوداهلبيت بشام رسيدند - پشت دروازه ساعات چه ستمهاكه نديدند
سه شب وروزدرآنجا همه بال و پرشكسته - براي وروددرشام همه منتظرنشسته
نه غذايي ونه آبي همه اطفال جگرخون - نه پناهي نه مكاني همگي مضطرومحزون
يكطرف گرمي روزا يكطرف سردي شبها - يكطرف بي پدري و يكطرف ظلم وستمها
پشت دروازه نشسته همه اطفال ويتيمان - چونكه دروازه رابستندآن لئيمان ولعينان
چرادروازه رابستند؟ براي جشن وچراغان - زچه روجشن گرفتند؟ براي كشتن مهمان
شهرشام آينه بندان همه رخت نوپوشيدند - همه كردند حنابندان زهرماري سركشيدند
نوۀ هندجگرخوار روي تخت زرنشسته - براي تبريك آن ... ميرونددسته بدسته
اما اولادپيمبر همگي روخاك وخاشاك - همه باحالت محزون همه باحالت غمناك
پشت دروازه نشستند همگي بالب تشنه - همه بي لباس وروپوش باشكمهاي گرسنه
همگي گرديتيمي زستم به چهره دارند - همگي از غم وغصه هزاران خاطره دارند
چونكه شدشام مهيا دردروازه گشودند - همه مردم شامي سوي دروازه دويدند
پيِ فرمان يزيدي دردروازه چوواشد - اول ماه صفربود ماتم آل عباشد
مردم شام چوديدند زن وبچه همه دل خون - همه باچهرۀ خاكي همه با حالت محزون
يكي گريان يكي خندان يكي ديگه مات وحيران - همگي زهم ميپرسندزكجاينداين اسيران
دردروازه ساعات شده يك غلغله برپا - براي ديدن اينان همگي شدندمهيا
دروديواروخيابان همگي مردم شامي - همه درحال تماشا چه خواصي چه عوامي
زينب وكلثوم سجاد قصّه بستن وكشتن - براي مردم شامي ميكنن واضح وروشن
اهلبيت رسول الله قصه كرببلارا - ميخوا نند براي مردم به بيان آشكارا
ميگن آي مردم شامي ما همه آل عبائيم - ما همه اهل مدينه اهلبيت مصطفائيم
آن علي بن حسين است اين يكي زينب كبرا - اين زن وبچه مظلوم همگي زادۀ زهرا
آن سري كه روي نيزه به لبش آيه قرآن - بوداوزادۀ زهرا كه چنان ماه درخشان
بوداوزادۀ حيدر بوداوسبط پيمبر - شده مقتول جفاوستم شمرستمگر
لب تشنه بلب آب سراوراببريدند - كلمات مصطفي را زلب او نشنيدند
ميهمان را كس نديده بكشندبالب تشنه - اما اين مردم شامي بكشند باتيغ ودشنه
خيمه هاي ما بغارت رفته است مردم شامي - هريكي يك چيزي برده همچنان دزدوحرامي
ماكه آل مصطفائيم مارا بردند به اسارت - كربلا و كوفه وشام به ما گشته بس اهانت
زخدانكرده شرمي زرسول هم حيايي - به كجاببين رسيده زشما چه بي حيايي
كه زدين خود گذشته بخدا وهم پيمبر- بنموده بس اهانت به بتول وهم به حيدر
باقري ازاين سخنها شده شاميان پشيمان - كه چرا شدند اينسان همگي دچارعصيان
سروده شده توسط حجّة الاسلام باقری پور
***
امان از شام!...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
مراسم هفت امام حسين(ع)دركوفه
پس ازمبادله سخنا ن بين ابن زياد واهلبيت امام حسين(ع)ابن زيا د دستورداد آنا ن را درمحلّي كنا ر مسجد جا مع زنداني كرد ند تا كسب تكليف ازيزيد درزندا ن ما ندند وظاهرًا شب وروز هفتم امام حسين(ع) آنا ن درزندا ن كوفه بوده اند ومراسم هفتم اما م حسين(ع) درزندا ن برگذارشده است .
اشعار هفتم شهدای کربلا سروده باقری پور
شنو از زینبِ و زندانِ کوفه - که بوده مدتی مهمان کوفه
چنین مرثیه و نوحه سرائی - زبهر آن شهیدانِ خدائی
بوَد امروز روزِِ هفتِ دلدار - دراين هفت روز خوردم غصّه بسيار
دراين هفت روزديدم بس مصيبت - دراين هفت روز ديدم رنج وزحمت
دراين هفت روز من ظلمِ فراوان - بديدم تا كنون ازقومِ عدوان
دراين هفت روز ديدم تازيانه - زشمروزجردون با هر بهانه
دراين هفت روزديدم گريه وآه - نديدم آب ونان زين قوم گمراه
دراين هفت روز بوده گريه كارم - بجزگريه دگرراهي ندارم
دراين هفت روزدربازارِكوفه - بديدم طعنه ازاغياركوفه
دراين هفت روزبسكه گريه كردم - نشانش مانده دررخسارزردم
سرِهركوچه وبازاررفتم - به هرجمعي كه بُد اغياررفتم
عبيدالله دون درمجلسِ خويش - نموده قلبِ مارا ازستم ريش
بسي زخم زبان كرده نثارم - رسيده تاكجا اين روزگارم
به قلب خسته وحال پريشان - نموده جمع مارا كنجِ زندان
سكينه،فاطمه،كلثوم وسجاد - ستمها ديد ازاين قومِ زنازاد
چگويم من ازاين حال پريشان - حسين جانم حسين جانم حسين جان
نما اي باقري كوتاه مطلب - كه نتواني بيانِ حال زينب
سروده شده هفتم شهدای کربلا سال 92
هفتمِ شاهِ شهیدان - اهلبیتش رفته زندان
در دل زندانِ کوفه - جملگی گریان و نالان
آن یکی گوید حسینم - دیگری نور دو عینم
وان یکی گو ید حبیبی - بهرتودرشوروشینم
وان یکی گوید برادر - وان دگر گوید پدر جان
من زهجرت دل غمینم - بهرِ تو گریان و نالان
آن یکی بهر حسینش - میزند بر سینه و سر
وان یکی بهرِ رقیه - دیگری ازبهرِ اصغر
آن یکی عباس گوید - دیگری هم جانِ مادر
وان یکی از بهرِ قاسم - دیگری از بهرِ اکبر
هم نوا زهرایِ اطهر - گشته با خیل اسیران
گوشه یِ زندان کوفه - جملگی گریان و نالان
مصطفا و مرتضا در- جمعشان گردیده حاضر
ادم و عیسی و موسی - نوح هم آزرده خاطر
مریم و حوّا و هاجر- هم نوا با آن یتیمان
در دلِ زندانِ کوفه – بهرِ سالارِ شهیدان
باقری بنگرکه زینب- میزند بر سینه و سر
بهرِ فرزندان زهرا – با دل و قلبی مکدر
سروده شده هفتم شهدای کربلا سال 93
امشب شبِ هفتِ عزا بهرِ حسين است
کرببلا غرقِ عزا و شوروشین است
حوّا و مریم ، آسیه ، کلثوم و هاجر
در کربلا امشب زند بر سینه و سر
هم آدم و نوح و خلیل الله و عیسا
هم مصطفی و مرتضی وخضروموسا
امشب به دشتِ کربلا اندر عزا یند
بهر حسین و آن شهیدان در نوایند
امشب که شامِ هفتمِ آقا حسین است
بهر حسین گریان شهِ بدروحنين است
زهرای اطهر بر حسینش گریه دارد
بر یاوران و اهلبیتش غصّه د ارد
ختم رسل بهر حسین خود عزادار
هم غصّه دار زینب و سجّاد تبدار
درکربلا بنگر چسان شورونوائیست
درهفتمِ آقا بپا امشب عزائیست
این هـفـتمين شامِ جد ا يي ازحسین است
اندر عزا زین العبا و زینبین است
دراین شبِ هفتم همه غرقِ عزایند
هم زینب و اهل حرم نوحه سرایند
اندر دلِ زندانِ کوفه این شب تار
باشند از بهرِ حسین امشب عزادار
آل نبی را بین که در تاریکی یِ شب
اندر دلِ زندان همه در تاب و در تب
نوحه سرا کلثوم و زینب بر شهیدان
اندر دلِ زندان همه در آه و افغان
دور از نگاهِ آن یزیدیهایِ کافر
اندر دلِ زندان زند بر سینه وسر
از داغِ هفتاد دو لاله داغدارند
از بهرِ آن گلهای پرپرغصّه دارند
گلهایِ باغ مصطفا گردیده پرپر
از بهرِ آنان درعزاخاتون محشر
زندا نِ كوفه جملگي با اشكِ ريزا ن
شدذکرشان جانم حسين جا نم حسين جا ن
ای باقری آلِ نبی باشد عزادار
هم زینب و کلثوم و هم سجاد تبدار
سروده شده هفتم شهدای کربلا سال 94
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
يازده محرم است
يازده محرم است***روزاندوه وغم است
كربلاوقتلگاه***غرق حزن وماتم است
ياحسين حسين حسين***ياحسين حسين حسين
اهلبيت مصطفا***به اسيري ميبرند
اين گروه بي حيا***ازخدابي خبرند
اهلبيت مصطفا***هتك حرمت اينچنين
دركجاباشدروا***باكدام آئين ودين
بچه هاي طُلقاء***حاكم جوروستم
راه شيطان لعين***بنهدهمي قدم
اهلبيت مصطفا***شداسيركافران
حرم امام حسين***اسيرستمگران
اهلبيت مصطفا***سواركجاوه ها
سوي كوفه ميبرند***ازدياركربلا
سواركجاوه ها***ازكنارقتلگاه
ميدهندشان عبور***شاميان روسياه
حرم امام حسين***چون شهيدان ميبينند
هريكي به كنارِ***يك شهيدمينشينند
يكي ميگه قاسمم***يكي ميگه اكبرم
يكي ميگه كجايي***شيرخواره اصغرم
يكي ميگه يازُهير***يكي ميگه ياحبيب
يكي مشغول دعا***يكي هم امن يُجيب
يكي هم ميگرده و***هي ميگه حسين حسين
هي ميگه برادرم***بافغان وشوروشين
من گلي گم كرده ام***درميان قتلگاه
جويم اورا اينچنين***بافغان وسوزوآه
درميان قتلگاه***هرچه ميگويم حسين
من نميبينم ترا***هرچه ميجويم حسين
ناگهان چشمش فتاد***جسم صدچاك حسين
زيرتيغ وخنجرو***نيزه وچوب وسنين
كفت آندم بافغان***ياحسين انت اخي
اين تويي برادرم***وابن اُمّي وابي
زينت دوش نبي***توكجاوقتلگاه
زيب آغوش نبي***توكجا اين جايگاه
اي حسين سرت كجاست***چه شده پيرهنت
تنت آغشته بخون***چه شده آن كفنت
اي حسين ماميرويم***اززمين كربلا
اين توواين شُهدا***اين من وشام بلا
مابسوي كوفه و***شام غم گشته روان
توشهيدكربلا***من اسيرشاميان
توومردان خدا***همگي گشته شهيد
من واين خيل زنان***سوي درباريزيد
باقري آل نبي***ميرود كوفه وشام
ميرود راه دراز***بهرتبليغ مرام
يازده محرم است***روزاندوه وغم است
كربلا وقتلگاه***غرق حزن وماتم است
ياحسين حسين حسين***ياحسين حسين حسين
ياحسين حسين حسين***ياحسين حسين حسين
ياحسين حسين حسين***ياحسين حسين حسين
@@@@@
سوي شام پربلا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد