درامتداد تاریکی-رازگشایی سارقان زندانی، از دستبرد به خودروها
ساجدی- دو سارق جوان زندانی که برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار نیروهای انتظامی قرار گرفته بودند، راز دستبرد به خودروهای پارک شده را نیز فاش کردند.
به گزارش روزنامه خراسان، چند روز قبل دو سارق جوان زندانی، با صدور دستوری ویژه از سوی قاضی شعبه 215 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، راهی کلانتری آبکوه مشهد شدند تا تحقیقات درباره یکی از گوشی های مشکوک به سرقت ادامه یابد که متهم ادعا می کرد گوشی مذکور به خودش تعلق دارد!
اما بررسی های تخصصی با استعلام از سامانه همیاب 24 بیانگر آن بود که گوشی تلفن یاد شده از استان مازندران سرقت شده است. بنا بر گزارش خراسان، تحقیقات غیرمحسوس افسران دایره تجسس کلانتری آبکوه بیانگر آن بود که سارقان، آخر شهریور سال گذشته پس از تخریب قفل در سمت شاگرد یک خودرو در شمال کشور، گوشی تلفن مذکور را به همراه اموال دیگری سرقت کرده اند. در همین حال مال باخته دیگری توسط نیروهای کلانتری آبکوه شناسایی شد که دزدان به خودروی وی در بولوار شهید ساجدی دستبرد زده و جاکارتی آهن ربایی را به همراه یک قطعه «من کارت» و «کارت بانکی» به سرقت برده اند. شاکی این پرونده که جاکارتی آهن ربایی خود را در میان اموال کشف شده از دزدان داخل خودرو شناسایی کرده بود، در این باره گفت: خودروام را در حاشیه بولوار شهید ساجدی پارک کرده بودم که سارقان با تخریب قفل سمت شاگرد، همه اموال قابل حمل را سرقت کرده بودند که ماجرای آن به پلیس 110 گزارش شده است.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، در حالی که تحقیقات پلیس درباره سرقت های دیگر متهمان وارد مرحله جدیدی شده بود آنان به فروش برخی گوشی های سرقتی در منطقه خواجه ربیع مشهد نیز اعتراف کردند. ولی مدعی بودند که بعضی از گوشی ها را هم در خیابان پیدا کرده اند! بنا براین با توجه به اهمیت موضوع و صدور دستوری از سوی سرهنگ ابراهیم خواجه پور (رئیس کلانتری آبکوه) بررسی های افسران دایره تجسس درحالی به شیوه تخصصی ادامه یافت که شاکیان دیگری هم آن ها را شناسایی کردند ولی متهمان مدعی بودند تنها سرقت هایی را می پذیرند که تصاویر آنان توسط دوربین های مدار بسته ثبت و ضبط شده است. ادعاهای متهمان در حالی بیان می شود که شیوه و شگرد سارقان با سرقت های مذکور مطابقت دارد به همین دلیل تحقیقات این پرونده وارد مرحله جدیدی شده است. خراسان : شماره : 21018 - ۱۴۰۱ شنبه ۵ شهريور
آدمهای معمولی چگونه قاتل میشوند؟
به بهانه یک پرونده قتل در مشهد شهرآرا از زاویه آسیبشناسی و نگاه پیشگیرانه این موضوع را بررسی میکند
مهدی قرآنی - هنوز کسی نمیداند چرا مرد جوان روز بیستوچهارم مرداد آن جنایت هولناک را در بولوار طبرسی شمالی مشهد رقم زد. مجرم سنگدلی که با در دست گرفتن کلت کمری به خانه دوست خانوادگیاش حمله کرد و با سنگدلی تمام زن جوان را در برابر چشمان فرزندانش بهطرز بیرحمانهای به قتل رساند. او بعد از این قتل فجیع رأی به محکومیتش داد و خود را از بالای پل عابر پیاده به پایین انداخت و به زندگیاش پایان داد. آنچه در خصوص این پرونده جنایی مطرح است بعد روانی ماجرا، شکلگیری اختلاف قاتل با مقتول، تهیه اسلحه و استفاده از آن برای این نوع جرم است. حادثهای دلخراش که امروز در وهله اول اعضای دو خانواده قربانی را درگیر فشارهای عصبی، روانی کرده و دوم تأثیر مستقیم بر جامعه گذاشته است. بنا بر مستندات این پرونده و شواهد موجود، ارتباط ده ساله دو خانواده یعنی قاتل و مقتول در شکلگیری این جریان بیتأثیر نبوده و همین امر موجب شده تا یک اختلاف پیشپاافتاده زمینه بروز جنایتی دلخراش را فراهم آورد.
با گذشت یک هفته از این قتل و انتشار گزارش این پرونده جنایی در تاریخ بیستوپنجم و سیویکم مرداد در صفحه حوادث روزنامه شهرآرا، حالا برای بررسی جوانب پیشگیرانه و جرمشناسانه در ابتدا به سراغ بازپرس رسیدگیکننده به این پرونده رفتیم. قاضی محمود عارفیراد که تحقیقات جنایی این پرونده را برعهده دارد و دستورات رسیدگی به آن را صادر کرده درباره شکلگیری این قتل گفت: این پرونده نشئت گرفته از چند شاخصه است که رعایت نکردن مسائل اخلاقی در روابط اجتماعی و ارتباطات پنهانی و مخفی از جمله عناصر شکلدهنده این قتل بودهاند.
رعایت نکردن مسائل اخلاقی در روابط اجتماعی
بازپرس ویژه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه2 مشهد افزود: امروز در برخی از پروندههای قضایی که در دادسرا تشکیل و منجر به طلاق، خودکشی و دگرکشی شده است، رعایت نکردن مسائل اخلاقی در روابط اجتماعی به وضوح دیده میشود. ارتباطات افراد حتی در خانواده بهنحو نادرست و رعایت نکردن رفتارهای اجتماعی و اخلاقی در شکلگیری این موارد نقش دارد. عموما این حوادث از پسِ یک رابطه پنهانی ظهور میکند و چون افراد درگیر رابطه، حاضر به طرح مشکل با مشاور و معتمدان نیستند، این زخم رفتهرفته سرباز کرده و اوضاع وخیمی پیدا میکند.
وی در ادامه به شکلگیری ازدواجهای بدون شناخت اشاره کرد و گفت: بروز مشکلات اجتماعی از جمله طلاق عاطفی و جدایی زن و شوهر برگرفته از ازدواج ناصحیح آنها در قالب وصلت اشتباه است. دختر و پسری که قبل از ازدواج دورههای مشاوره را نگذرانده و برای شناخت هرچه بهتر از طرف مقابل تلاش نکرده و صرفا به اطلاعات پیشپاافتاده بسنده کردهاند، قطعا در آیندهای نهچندان دور دچار بحران عاطفی و اختلافات زناشویی خواهند شد. در این میان فرزندان خانواده نیز قربانیان این مشکل خواهند بود. بنابراین از شهروندان خصوصا جوانان درخواست میشود در مقوله ازدواج از انتخابهای کورکورانه جدا خودداری کرده و تحقیقات را در زمینه شناخت هرچه بهتر طرف مقابل تکمیل کنند.
بازپرس عارفی کیفیت ازدواج را در این پرونده جنایی بیتأثیر ندانست و بیان کرد: در این زندگی نیز بحران عاطفی وجود داشته و بهنوعی نقش قاتل را در زندگی مقتول پررنگ کرده است تا جایی که این فرد به خود اجازه میدهد دست به چنین جنایتی بزند.
قاضی ویژه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه2 مشهد با تأکید بر اینکه متهمان این نوع پروندهها اغلب افراد معمولی جامعه هستند، ادامه داد: اغلب متهمان پروندههای جنایی انسانهای جانی نبوده و ما با مجرمان حرفهای روبهرو نیستیم. این افراد به دلیل قدرت نداشتن در حل مسئله در باتلاق مشکلات روانی- اجتماعی فرورفته و تنها راه رهایی خود را خودکشی یا دگرکشی میبینند. امروز برای رفع چنین مشکلاتی باید در حوزه اقدامات فرهنگی پیشگیرانه که یکی از آنها بالا بردن قدرت حل مسئله است برای آموزش خانوادهها تلاش کرد تا شاهد چنین مشکلاتی در بستر جامعه نباشیم.
این مقام قضایی درخصوص در دسترس بودن سلاحهای جنگی و شکاری بین برخی از افراد گفت: دستگاه مقابلهکننده با این معضل اجتماعی دادگستری نیست و دستگاه قضایی کارش مجازات مجرمانی است که جرمشان برای قانون محرز شده است. در این میان دستگاههای امنیتی و انتظامی هستند که باید نظارت کافی را در قاچاق سلاح، تهیه و فروش آن در بین افراد جامعه داشته باشند. اگرچه امروز نیروهای امنیتی و پلیس به صورت شبانهروزی در تلاش هستند و دراینباره مجدانه فعالیت میکنند اما همچنان افراد سوءاستفادهگری هستند که با نادیده گرفتن قوانین، مرتکب جرم میشوند و اقدام به قاچاق اسلحه و فروش آن میکنند. نیاز است تا قانونگذاران در روند مجازات افرادی که اقدام به فروش یا خرید سلاح گرم از نوع شکاری غیر مجاز یا سلاح جنگی میکنند، بازنگری داشته باشند. متأسفانه امروز برخی از قتلها با استفاده از سلاح وینچستر که نوعی سلاح شکاری محسوب میشود، اتفاق میافتد و خرید و فروش آن هم رو به افزایش است، بنابراین مجازاتهای بازدارنده ناشی از اصلاح قانون محکومیت مجرمان میتواند در روند کاهش اینگونه جرائم تأثیر داشته باشد.
کشف 107 قبضه اسلحه در 150 روز
در این پرونده، قاتل بهراحتی توانسته یک قبضه اسلحه کلتکمری را از ناکجاآباد تهیه کند و با استفاده از آن این جنایت مرگبار را رقم بزند، برای اطلاع از اقدامات پلیسی در حوزه کشفیات سلاح به سراغ فرمانده انتظامی مشهد رفتیم. سرهنگ احمد نگهبان درباره اقدامات پیشگیرانه پلیس در مقابله با خرید و فروش سلاح به صورت غیر قانونی، گفت: تأکید میکنم امروز فضای مجازی و حقیقی در زیر چتر اطلاعاتی نیروها و کارشناسان پلیس است و مأموران ما به صورت شبانهروزی شبکههای اجتماعی، صفحات مجازی و سایتهای اینترنتی را همزمان با فضای حقیقی رصد و پایش میکنند.
این مقام ارشد انتظامی مشهد افزود: از ابتدای سال تاکنون طی پنج مرحله، عملیاتهایی در قالب طرح کشف و جمعآوری سلاح گرم در سطح مشهد، از سوی پلیس اجرا شده است. در این مدت مأموران ما در حوزههای مختلف انتظامی موفق به کشف 107 قبضه سلاح گرم شدهاند که از این تعداد 36 قبضه سلاح جنگی و 71 قبضه سلاح شکاری از جمله وینچستر، دولول و... بوده است.
سرهنگ نگهبان ادامه داد: کشف سلاحهای غیر مجاز در 150روز ابتدایی امسال در راستای سه فرایند پلیسی به دست آمدهاند. بخشی از این سلاحها از شرکتکنندگان در نزاعهای دستهجمعی، تعدادی از عاملان شرارتهای مسلحانه و چند قبضه هم از مرتکبان قتل کشف و ضبط شده است. درست شبیه به پرونده قتل زن جوان در طبرسی شمالی که هدف شلیک تیر یک قبضه کلت کمری قرار گرفت.
رئیس پلیس مشهد بیان کرد: از ابتدای امسال ضابطان قضایی در این عملیاتهای ضربتی 119 نفر مرتبط با پرونده استفاده یا قدرتنمایی با اسلحه را دستگیر کردهاند. افراد دستگیر شده شامل دو نفر با اتهام سرقت مسلحانه، 20 نفر در خصوص شرکت در نزاع مسلحانه، 3 نفر به اتهام قتل با استفاده از سلاح گرم، 14 نفر به دلیل تیراندازی با هدف و ایجاد رعب و وحشت در شهر هستند که به غیر از یکی از متهمان، عامل قتل زن جوان که خودکشی کرده است، بقیه افراد پس از تشکیل پرونده به دادسرا معرفی شدهاند.
سرهنگ نگهبان هشدار داد: امروز برخی افراد بهظاهر با ایجاد حاشیه امن برای خود، اقدام به خرید و نگهداری سلاح گرم میکنند. تأکید میکنم پلیس، به عنوان سازمان امنیتی وظیفه برقراری نظم و امنیت جامعه را بر عهده دارد بنابراین نیاز نیست تا شهروندان دست به این اقدام مجرمانه بزنند زیرا خرید و نگهداری اسلحه، بهنوبه خود ترویج بیقانونی است و فضای جامعه را برای دیگر شهروندان ناامن میکند. در این زمینه قانونگذار برای مقابله با این کجرفتاری اجتماعی مواردی را در نظر گرفته که اگر شخصی اقدام به نگهداری سلاح کند و یا از اسلحه گرم استفاده کند 91 روز تا 10 سال حبس بسته به نوع ارتکاب جرم در انتظار او خواهد بود.
5 نیاز اصلی روانی باید پاسخ داده شود
درباره این پرونده از نگاه آسیبشناسی روانی هم به سراغ دکتر فرشته دانش، دکترای مشاوره و روانشناس بالینی و مسئول دفتر ارتباط با خانواده معاونت دانشجویی و فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد رفتیم. این روانپزشک منشأ شکلگیری این نوع پروندهها که برگرفته از اختلافات خانوادگی است را شخصیت ناسالم یک فرد دانست که از کودکی بروز و در جوانی ظهور کرده است.
به گفته دکتر دانش، شخصیت هر انسان از دوران کودکی با 5 نیاز روانی پایه رشد میکند. پنج نیاز روانی کودک اگر در دوره رشد به نوعی ارضا نشود قطعا در آینده شخصیت او دچار آسیب روانی خواهد شد.
این روانشناس مشهدی به 5 نیاز روانی کودک اشاره کرد و گفت: نیاز به «دلبستگی ایمن»، نیاز به «خودگردانی کفایت و هویت»، نیاز به «خویشتنداری»، نیاز به «بیان سالم نیازها و هیجانات» و نیاز به «خودانگیختگی صحیح»، پنج پایه نیاز روانی کودک هستند.
دکتر دانش افزود: درباره شکل نگرفتن این نوع پروندهها باید طرحواره افراد آسیبدیده به صورت دقیق بررسی شود و بر اساس راهکارهای سازنده این مشکلات برطرف شوند تا شاهد چنین رفتاری نباشیم. در این پرونده، چنانچه زن و مرد قربانی، چه در جایگاه مقتول و چه قاتل مشکل خود را با یک روانشناس و یا کارشناس امین مطرح میکردند امروز شاهد این جنایت هولناک، آن هم پیش چشم چند کودک نبودیم.
مسئول دفتر ارتباط با خانواده دانشگاه علوم پزشکی مشهد تأکید کرد: اگر افراد احساسات و مشکلات درونی و دغدغههای خود را با روانشناس و کارشناس معتمد در میان بگذارند قطعا شکلگیری ناهنجاریهای اجتماعی به حداقل ممکن میرسد. متأسفانه امروز شاهد خلاف این رفتار هستیم بهنوعی که افراد درگیر ارتباطات مخفی، مشکل را درونی کرده و اسرار را به دلیل مسائل سنتی، فرهنگی، اجتماعی و باور غلط با مشاور مطرح نمیکنند و بعد از مدتی زمینه وقوع اتفاقاتی تلخ را رقم میزنند.
به گفته دکتر دانش، ناکامی کودک در ارضای نیاز دلبستگی ایمن، موجب میشود تا او در آینده شخصیتی بیاعتماد و بدرفتار داشته باشد. درست همانند متهم اصلی این پرونده جنایی که در کودکی نیازهایش به درستی پاسخ داده نشده و حالا در بزرگسالی خود را اینگونه نشان داده است و ما شاهد آن هستیم که این فرد پس از ارتکاب جرم به زندگی خودش هم پایان داده است. برای اینکه جلو این مشکل گرفته شود نیاز است تا علاج واقعه قبل از وقوع شود. از سویی، یکی دیگر از عناصر سازنده در دلبستگی ایمن، مادر ایمن است. اگر مادر در زندگی حضور فیزیکی کافی و عاطفی نداشته باشد، این فرد در آینده فرزندی را تحویل اجتماع خواهد داد که دچار بدرفتاری، شرارت و نقص اجتماعی خواهد بود. متأسفانه امروز اغلب مادران با توجه به مشکلات اقتصادی حضور فیزیکی کافی در کنار فرزندان خود ندارند بنابراین اگر این افراد علاج واقعه قبل از فاجعه نداشته باشند آینده فرزندانشان در خطر است.
این روانشناس مشهدی درباره پرونده جنایی مورد نظر گفت: اعضای خانواده آسیبدیده در این پرونده نیز باید تحت نظر روانشناس و مورد آموزشهای لازم قرار گیرند تا در آینده دچار مشکلاتی که پدر و مادرشان با آن روبهرو بودهاند، نشوند.
معتمدان محله، زمینهساز ارتقای سرمایه اجتماعی
موضوع مهم دیگری که در این پرونده جنایی وجود دارد، بیتفاوتی مردم محله در روند ادامهدار این حادثه بوده است. گزارش نکردن بهموقع به مرکز فوریتهای پلیسی و طرح موضوع با این سازمان امنیتی موجب اوج درگیری میان قاتل و مقتول و خانواده وی شده است. در این حادثه قاتل فرصت کافی برای طرح نقشه شوم خود داشته است و تنها اگر یک گزارش از سوی همسایگان به پلیس اعلام شده بود حالا شاید شاهد این قتل نبودیم. اما بهراستی چه چیز باعث این بیتفاوتی مردم به یکدیگر شده است؟ موضوعی که محمد غفاریزاده، کارشناس مسئول امور آسیبدیدگان اجتماعی بهزیستی استان خراسان رضوی درباره آن بیان کرد: توسعه شهری و در کنار هم قرار گرفتن فرهنگهای متفاوت، همچنین نوع ارتکاب جرمهای خشن در این سطح موجب میشود تا افراد جامعه برای ایجاد حاشیه امن به دور از تهدید خطر از سوی فرد خاطی دست به اقدامی نزنند و موضوع به این مهمی را گزارش نکنند و یا زمانی مورد را به پلیس اطلاع دهند که دیگر کار از کار گذشته است. البته در این پرونده نیز باید اشاره کرد که رابطه قاتل با خانواده مقتول و رفتوآمد وی با شوهر قربانی تداعیکننده این امر بوده که همسایگان فکر کنند مشکل به وجود آمده خانوادگی است و آنها حق دخالت ندارند.
این مدرس دانشگاه به طرح مشکل از سوی مقتول اشاره کرد و گفت: در این پرونده آنچه پرواضح است غده چرکین ارتباطی ناصحیح میباشد که با حل و فصل نشدن مشکل میان قاتل و خانواده مقتول در روز حادثه به اوج خودش رسیده است. چنانچه مقتول مشکل به وجود آمده را قبل از اینکه بزرگ شود و آتش آن خانه و خانوادهاش را بسوزاند با کارشناسان روانشناس به عنوان فرد معتمد و یا افرادی همچون معتمدان محله درمیان میگذاشت شاید حالا شاهد این جنایت وحشتناک نبودیم.
غفاریزاده، با اشاره به ارتقای سرمایه اجتماعی و رابطه آن با پررنگ کردن نقش معتمدان محل، بیان کرد: سرمایه اجتماعی مفهومی است در علم جامعهشناسی که کاهش یا افزایش آن به عوامل مختلفی بستگی دارد. امروز تغییرات سریع اجتماعی یا بهنوعی دگرگونیهای اجتماعی سرمایه اجتماعی را تحتتأثیر خود قرار داده است. تعامل مردم بنا به تولید نیازهای اجتماعی که از طریق بستر فضاهای مجازی در جامعه ایجاد می شود و نقص سواد رسانهای آحاد جامعه در فضاهای مجازی بر رفتارهای اجتماعی تاثیر دارد و نیازهای اجتماعی افسارگسیختهای را در جامعه بهوجود میآورد.
حال ممکن است که این سؤال در ذهن به وجود بیاید که سرمایه اجتماعی چه ارتباطی با این پرونده جنایی ممکن است داشته باشد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت: ارتقای سرمایه اجتماعی مانع از بروز و ظهور کجرفتاریهای اجتماعی خواهد شد چراکه شهروندان با ارتقای سطح روابط خود با استفاده از ظرفیتهای آموزشی که جامعه برای آنها درنظر گرفته است قدرت حل مسئله را در خود افزایش داده و در ایجاد روابط از نظرات کارشناسان استفاده میکنند. یکی از مهمترین عوامل افزایش سرمایه اجتماعی حضور معتمدان محله هستند که ما آنها را به عنوان ریشسفید میشناسیم. اما با توجه به افزایش جمعیت شهرهایی همچون مشهد و کوچ افراد مختلف با فرهنگهای متفاوت و نیز جزیرهای عمل کردن فعالیتهای پیشگیرانه از سوی سازمانها رفتهرفته حضور این افراد در محلات کمرنگ شد. اگرچه امروز شاهد به وجود آمدن برخی ایستگاههای مشاوره، مددکاری و حل اختلاف در محلات هستیم اما بهدلیل رسمی بودن این اماکن و نبود حس اعتماد از سوی مردم به این مکانها در میان گذاشتن مشکلات نیز با این افراد معتمد کاهش یافته و در مقابل مشکلات نیز افزایش یافته است.
کارشناس مسئول امور آسیبدیدگان اجتماعی بهزیستی استان خراسان رضوی ادامه داد: امروز نیاز است تا سازمانهای ذیربط درگیر با مسائل آسیبهای اجتماعی معتمدان محلات را شناسایی و این افراد را به عنوان نمایندگان خود به مردم محله معرفی کنند. حضور پررنگ این افراد قطعا مانع از بروز چنین اتفاقی خواهد شد و در مقابل سرمایه اجتماعی را هم افزایش خواهد داد. شهر آرا : تاریخ: ۰۵ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۳:۱۹
زنی در مخمصه وحشتناک اضافه وزن!
از روزی که به دلیل اضافه وزن، خودم را به تیغ جراحی سپردم دچار عارضه های وحشتناکی شدم که زندگی مشترکم را به شدت تحت تاثیر قرار داد و اکنون همسرم قصد دارد با زن دیگری ازدواج کند ...
به گزارش روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات زن 50 ساله ای است که مدعی بود با یک تصمیم اشتباه زندگی اش را به تباهی کشیده است. او که برای شکایت از شوهرش وارد کلانتری قاسم آباد مشهد شده بود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: 28 سال قبل «کرامت» به خواستگاری ام آمد. او شغل آزاد داشت و جوانی سر به راه بود ،من هم که بعد از گرفتن دیپلم به امور خانه داری مشغول شده بودم با صلاحدید بزرگ ترها پای سفره عقد نشستم و با او ازدواج کردم، روزگار خوبی داشتم و به این زندگی مشترک عشق می ورزیدم وقتی صاحب یک دختر و پسر هم شدم شیرینی زندگی مان بیشتر شد در این سال ها اگرچه من به وضعیت ظاهری خودم بیشتر اهمیت می دادم و مراقب بودم تا دچار اضافه وزن نشوم اما متاسفانه این مشکل گریبانم را گرفت و زندگی ام را نابود کرد. ماجرا از حدود چهار سال قبل زمانی آغاز شد که به دلیل مرگ پدرم دچار افسردگی شدید شدم و به پرخوری روی آوردم به طوری که در مدت زمان کوتاهی 35 کیلو اضافه وزن پیدا کردم و مسیر زندگی ام عوض شد همه تلاشم را به کار گرفتم تا با رژیم غذایی خودم را لاغر کنم اما موفق نشدم، از انواع قرص ها و داروهای کاهش وزن که در شبکه های ماهواره ای تبلیغ می شد استفاده کردم ولی نه تنها کاهش وزن نداشتم بلکه عوارض زیاد آن ها نیز آزارم می داد در این شرایط مدام از سوی همسرم سرزنش می شدم و او همواره چاقی مرا به رخم می کشید و تحقیرم می کرد. دیگر از خودم بدم می آمد، در وضعیت بدی قرار داشتم چرا که دیگر همسرم توجه زیادی به من نمی کرد و آرام آرام ارتباط عاطفی ما به سردی گرایید این گونه بود که با یک تصمیم احمقانه خودم را به تیغ جراحان زیبایی سپردم تا شاید از این مخمصه رهایی یابم و لاغر شوم. بالاخره با استفاده از دفترچه های بیمه عمل جراحی انجام دادم و میلیون ها تومان پول پرداخت کردم ولی با گذشت زمان و در حالی که لاغر شده بودم اما اضافه پوست زیادی در پیکرم به وجود آمد و به طرز بسیار زشتی دچار افتادگی پوست شدم از آن روز به بعد همسرم از این وضعیت به شدت ابراز ناراحتی کرد و دیگر همان ارتباط سرد هم به طلاق عاطفی انجامید، حالا کرامت به چشمانم خیره می شد و به صراحت ادعا می کرد علاقه ای به من ندارد. از آن زمان به بعد ناسازگاری و درگیری های ما شدت گرفت تا جایی که فهمیدم او با زنان غریبه ارتباط دارد وقتی پیام ها و تصاویر درون گوشی همسرم را به خودش نشان دادم به شدت عصبانی شد و مرا از خانه بیرون انداخت. من هم نزد مادر پیرم رفتم تا از او مراقبت کنم در همین روزها بود که دخترم نیز پای سفره عقد نشست و ازدواج کرد. اما درگیری های خانوادگی ما همچنان ادامه داشت به طوری که من در یک هتل ساکن شدم و همسرم را به حال خودش رها کردم. امیدوار بودم کرامت از تصمیم ازدواج با یک زن دیگر منصرف شود اما نه تنها این گونه نشد بلکه او مرا که به خانه رفته بودم کتک زد و بیرون انداخت این درحالی است که من دوست ندارم خانواده دامادم در جریان اختلافات خانوادگی ما قرار بگیرند و ...
با وجود این به زنان جوانی که مشکل چاقی دارند توصیه می کنم با کارشناسان آگاه و متخصص مشورت کنند و خودشان به صورت هیجانی و تحت تاثیر تبلیغات دیگران تصمیم های احمقانه نگیرند.
گزارش خراسان حاکی است، بررسی های روان شناختی و کارشناسی این پرونده با دستور سرهنگ سیدرضا معطری (رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد) به مشاوران کارآزموده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21018 - ۱۴۰۱ شنبه ۵ شهريور
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی