زَکات فِطره یا فطریه عملی واجب در فقه اسلام به معنای پرداخت مقداری از مال با مقدار و کیفیتی خاص به مستمندان به مناسبت عید فطر. مقدار زکات فطره برای هر نفر ـ بر مبنای خوراک غالب ـ یک صاع (حدود سه کیلوگرم) از گندم، جو، خرما و کشمش یا معادل قیمت آن است. پرداخت زکات فطره بر سرپرستان خانواده‌ که فقیر نیستند، واجب است. زمان پرداخت آن، قبل از نماز عید فطر یا قبل از ظهر عید فطر است. موارد مصرف این زکات نیز همانند زکات مال است. بر اساس روایات، پرداخت زکات فطره تکمیل‌کننده روزه، باعث قبولی آن، موجب حفظ انسان از مرگ در آن سال، و تکمیل‌کننده زکات مال است.

معنای فطره

فطره چند معنا دارد:

  • به معنای خلقت؛ یعنی هیئت و صورت مخلوق، که در این صورت مراد از زکات فطره زکات خلقت خواهد بود. به این اعتبار به زکات فطره زکات بدن نیز گفته می‌شود؛ زیرا موجب سلامت جسم از آفت‌ها می‌گردد.
  • به معنای اسلام: در این صورت مراد از زکات فطره، زکات اسلام است. تناسب بین زکات فطره و اسلام از این جهت است که زکات از ارکان و شعائر اسلام به شمار می‌رود.
  • به معنای افطار، مقابل روزه: معنای زکات فطره، زکات افطار از روزه خواهد بود.[۱]

در روایات

  • از امام صادق(ع) درباره آیه «‌قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکیٰ»[۲] (رستگار شد کسی که زکات داد) پرسیدند. فرمود: «کسی که فطریه را بپردازد» گفتند: «وَ ذَکرَ اسْمَ رَ بِّهِ فَصَلَّیٰ»[۳] (و نام پروردگارش را یاد کرد، پس نماز خواند)؟ فرمود: «کسی که به صحرا رفت، پس نماز خواند».[۴]
  • امام صادق(ع) فرمود: از کمال روزه، پرداخت زکات (یعنی فطریه) است، همان‌گونه که صلوات بر پیامبر(ص) از کمال نماز است، چرا که هر کس روزه بدارد، اما زکات نپردازد، اگر به عمد ترک کرده باشد، برای او روزه‌ای نیست، و نیز کسی که صلوات بر پیامبر(ص) را ترک کند، نمازی برای او نیست. خدای متعال، پیش از نماز، زکات را گفته و فرموده است: «‌قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکیٰ وَ ذَکرَ اسْمَ رَ بِّهِ فَصَلَّیٰ»[۵] (رستگار شد کسی که زکات داد و نام پروردگارش را یاد کرد، و نماز خواند)[۶]
  • امام علی(ع) می‌فرماید: «هر کس زکات فطره را بپردازد، خداوند به سبب آن، آنچه را از زکات مالش کاسته است، کامل می‌سازد».[۷]
  • امام صادق(ع) فرمود: هر کس روزه‌داری خود را با سخن شایسته یا کار شایسته به پایان برساند، خداوند روزه او را قبول می‌کند». گفتند‌ ای پسر پیامبر خدا(ص) سخن شایسته چیست؟ فرمود: «شهادت‌دادن به این که جز خداوند، معبودی نیست؛ و کار شایسته، پرداخت زکات فطره است».[۸]
  • امام صادق(ع) به وکیل خود متعب فرمود: «برو و برای تمام کسانی که هزینه آنان بر عهده ماست، فطره بده و هیچ کدام را ترک مکن؛ زیرا اگر کسی را ترک و فراموش کنی، می‌‏ترسم فوت شود». معتب پرسید: فوت چیست؟ امام(ع)فرمود: «مرگ».[۹]

حکم تکلیفی

زکات فطره از واجبات عبادی است؛ از این رو، هنگام ادای آن قصد تقرب به خدا شرط صحت آن است.[۱۰]

شرایط وجوب

  1. تکلیف: زکات فطره از غیر مکلّف (نابالغ و دیوانه) ساقط است.[۱۱]
  2. هوشیاری: بر کسی که هنگام غروب آفتاب روز آخر ماه رمضان بی‌هوش باشد، زکات واجب نیست.[۱۲]
  3. بی‌نیازی: بر فقیر زکات واجب نیست. بنابر قول مشهور، مراد از فقیر کسی است که بالفعل یا بالقوه هزینه زندگی خود و خانواده‌اش را به مدت یک سال نداشته باشد.[۱۳] برخی از فقیهان گذشته گفته‌اند: فقیر کسی را گویند که مالک یکی از نِصاب‌های زکات یا قیمت آن نباشد.[۱۴] از برخی دیگر نقل شده که زکات فطره بر فقیری که مالک خوراک یک شبانه روز خویش باشد واجب است.[۱۵] البته شکی در استحباب زکات فطره بر فقیر نیست و کمترین آن، این است که مقدار یک صاع (حدود سه کیلو) را با اعضای خانواده خود دستگردان کند و سپس آن را به عنوان زکات فطره به فقیری بیرون از خانواده بپردازد.[۱۶]
  • در اینکه وجوب زکات مشروط به این است که شخص، افزون بر مخارج سال، مالک مقدار زکات باشد یا نه، اختلاف است. بنابر قول نخست، بر کسی که مالک مخارج سال است، لیکن افزون بر آن به مقدار زکات مالک نیست، زکات واجب نخواهد بود.
  • برخی بین غنی بالفعل و غنی بالقوه فرق گذاشته‌اند و در دومی، وجوب زکات را مشروط به این کرده‌اند که افزون بر مخارج سال، مقدار زکات را داشته باشد.[۱۷]
  • ملاک در وجوب فطره بر شخص، داشتن شرایط وجوب قبل از غروب آفتاب شب عید فطر تا تحقق غروب است. بنابراین بر کسی که پیش از غروب آفتاب واجد شرایط بوده، لیکن هنگام غروب فاقد آنها گشته، فطره واجب نیست؛ هرچند در صورت برخورداری از شرایط در فاصله زمانی بین غروب آفتاب شب عید و اقامه نماز عید (زوال روز عید)، مانند آنکه در این فاصله نابالغ بالغ گردد، پرداخت فطره مستحب خواهدبود.[۱۸]
  • برخی معاصران گفته‌اند: چنانچه در فاصله زمانی بین غروب و نماز عید، شرایط محقق شود، احتیاط وجوبی در پرداخت زکات فطره است.[۱۹] برخی نیز قائلند: داشتن شرایط هنگام غروب نیز موجب وجوب زکات است؛ هرچند قبل از آن فاقد شرایط بوده است.[۲۰]

کسانی که بر آنها فطره واجب می‌شود

هرکس عیال (نان خور) شخص به شمار رود، بالغ باشد یا نابالغ، آزاد باشد یا برده، مسلمان باشد یا کافر، زکاتش بر آن شخص (مُعیل) با فراهم‌بودن شرایط، واجب است.[۲۱]

آیا زکات فطره زوجه بر شوهر و برده بر مولا، مطلقا واجب است، هرچند نان‌خور آنان به شمار نروند یا تنها در صورتی که نان‌خور شوهر و مولا باشند و یا در صورتی که نفقه ایشان بر آن دو واجب باشد، هرچند نان خور محسوب نشوند، مسئله اختلافی است.[۲۲] البته اختلاف در صورتی است که زوجه و برده نان‌خور دیگری نباشند؛ و گرنه اختلافی در سقوط زکات از عهده شوهر و مولا نیست.[۲۳]

زکات از کسی که فطره او بر عهده دیگری است، ساقط می‌شود؛[۲۴] هرچند وی زکات را نپردازد. البته در فرضی که شخصِ مُعیل فقیر باشد و عیال غنی باشد آیا بر عیال، پرداخت زکات از طرف خود واجب است یا نه؟ اختلاف است.[۲۵]

زکات فطره مهمان

زکات فطرهٔ مهمان بر میزبان واجب است. هرچند در این مسئله اختلاف نظر وجود دارد که با یک مرتبه افطاری‌خوردن در شب عید فطر، زکات بر میزبان واجب می‌شود یا نه. برخی معتقدند همینکه عنوان مهمان تحقق یابد، هرچند یک لحظه قبل از رسیدن به زمان افطار شب عید باشد، زکات بر میزبان واجب است، اما برخی دیگر برآنند که در این مسئله میهمانی که از نظر عرف، گفته شود نان‌خور صاحب خانه است، زکاتش بر میزبان واجب است. اقوال دیگری نیز در این مسئله ذکر شده، از جمله: شرط بودن مهمانی در طول ماه؛ نیمه دوم ماه؛ دهه آخر ماه؛ دو شب آخر ماه و شب آخر ماه.[۲۶]

جنس و مقدار

کلمات فقیهان در بیان جنس زکات فطره مختلف است. برخی تنها گندم، جو، خرما و کشمش را ذکر کرده‌اند. برخی دیگر، ذرت یا کشک را نیز به آنها افزوده‌اند. گروه سوم، آن پنج چیز را به اضافه شیر ذکر کرده و گروه چهارم، برنج را نیز بر شش چیز یاد شده افزوده‌اند.

مشهور متأخران، جنس زکات فطره را قوت غالب بیشتر مردم دانسته‌اند.[۲۷]

در زکات فطره، پرداخت قیمت اجناس یاد شده نیز کفایت می‌کند.[۲۸]

مقدار زکات فطره برای هر نفر در غیر شیر، یک صاع (حدود سه کیلوگرم) است. در شیر، گروهی مقدار آن را چهار رطل ذکر کرده‌اند؛ هرچند مشهور مقدار آن را نیز یک صاع دانسته‌اند. بنابر قول نخست، در اینکه مراد از رطل، رطل عراقی است یا مدنی اختلاف است.[۲۹]

زمان وجوب

  • زمان وجوب زکات فطره بنابر قول مشهور میان متأخران، غروب روز آخر ماه رمضان است. برخی، زمان وجوب را طلوع فجر روز عید دانسته‌اند.[۳۰] پایان وقت وجوب پرداخت آن نیز اختلافی است. برخی آن را هنگام گزاردن نماز عید، برخی دیگر زوال روز عید و گروه سوم، غروب آن روز دانسته‌اند.[۳۱]
  • در اینکه پرداخت زکات فطره در ماه رمضان، پیش از فرارسیدن زمان وجوب آن، جایز است یا نه، اختلافی است. بنابر قول به جواز، پرداخت زکات فطره از اول ماه رمضان جایز می‌باشد.[۳۲]
  • هرگاه فرد در طول وقت وجوب، فطره را پرداخت نکند، در صورتی که آن را به قصد قربت از مال خود جدا کرده و کنار گذاشته باشد، همان را به عنوان زکات فطره خارج می‌سازد، اما اگر جدا نکرده باشد در اینکه زکات از ذمّه او ساقط می‌شود یا نه و در فرض عدم سقوط در اینکه باید زکات را به نیت ادا بپردازد یا قضا، اقوال مختلف است.[۳۳]
  • هر‌گاه پس از کنار گذاشتن زکات، با امکان پرداخت، آن را نپردازد، ضامن است.[۳۴]

مصرف زکات فطره

  • بنابر قول مشهور و معروف میان فقها، مصرف زکات فطره، همان مصرف زکات مال است.[۳۵]
  • ظاهر کلام برخی قدما، اختصاص مصرف زکات فطره به فقرا است.[۳۶] برخی معاصران نیز احتیاط وجوبی را در پرداخت زکات فطره به آنان دانسته‌اند.[۳۷]
  • بنابر قول گروهی، دادن زکات فطره به مخالفِ مستضعف در صورت عدم وجود فقیر مؤمن (شیعه دوازده امامی) جایز است.[۳۸]
  • مالک می‌تواند زکات فطره‌اش را مستقیم به مستحق بپردازد؛ هرچند تحویل آن به امام(ع) یا نایب او افضل است.[۳۹]
  • بنابر قول مشهور، پرداخت کمتر از یک صاع از زکات فطره به فقیر جایز نیست؛ مگر آنکه فقرا زیاد باشند؛ به گونه‌ای که دادن یک صاع به همه آنان امکان پذیر نباشد، که در این صورت گروهی قائل به جواز پرداخت کمتر از یک صاع شده‌اند. در ناحیه زیادی، دادن بیش از یک صاع، بلکه تا حد رفع فقر از فقیر جایز است.[۴۰]
  • مستحب است زکات فطره به فقرای خویشاوند و سپس همسایگان اختصاص داده شود؛ چنان که ترجیح فقرای اهل علم و فضیلت بر غیر آنان در دادن زکات فطره مستحب است.[۴۱]
  • سید نمی‌تواند از غیر سید زکات‏ [زکات مال و فطره] بگیرد، ولی اگر خمس و سایر وجوهات کفایت مخارج او را نکند و از گرفتن زکات‏ ناچار باشد، می‌تواند از غیر سید زکات‏ بگیرد.[۴۲]

پانویس

  1. عاملی، مدارک الأحکام، ج۵، ص۳۰۷؛ انصاری، کتاب الزکاة، ص۳۹۷.
  2. اعلی، ۱۴
  3. اعلی، ۱۵
  4. صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۱۰.
  5. اعلی: ۱۴-۱۵.
  6. صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۸۳.
  7. صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۸۳.
  8. صدوق، التوحید، ص۲۲.
  9. کلینی، الکافی، ج۷، ص۶۶۸.
  10. یزدی، العروة الوثقی، ج۴، ص۲۰۴.
  11. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۲۷۹
  12. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۸۵.
  13. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۸۸ ـ ۴۹۰
  14. الخلاف، ج ۲، ص۱۴۶.
  15. مختلف الشیعة، ج ۳، ص۲۶۱
  16. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۹۲.
  17. حکیم، مستمسک العروة، ص۹، ص۳۹۰ ـ ۳۹۲.
  18. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۹۹
  19. منهاج الصالحین (خویی)، ج ۱، ص۳۲۰
  20. یزدی، العروة الوثقی، ج ۴، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
  21. حکیم، مستمسک العروة، ج ۹، ص۳۹۶ ـ ۳۹۷.
  22. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۰۲ ـ ۵۰۴
  23. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۰۴.
  24. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۰۵
  25. یزدی، العروة الوثقی، ج ۴، ص۲۰۹.
  26. یزدی، العروة الوثقی، ج۴، ص۲۰۷ ـ ۲۰۸؛ خویی، موسوعة الخوئی، ج ۲۴، ص۳۹۳ ـ ۳۹۴.
  27. بحرانی، الحدائق الناضرة، ج ۱۲، ص۲۷۹؛ نراقی، مستند الشیعة، ج ۹، ص۴۰۵ ـ ۴۰۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۱۴ ـ ۵۱۸
  28. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۱۸
  29. خویی، موسوعة الخوئی، ج ۲۴، ص۴۵۳
  30. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۲۷؛ یزدی، العروة الوثقی، ج ۴، ص۲۲۲
  31. بحرانی، الحدائق الناضرة، ج ۱۲، ص۳۰۱.
  32. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۲۹.
  33. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۳۴ ـ ۵۳۶.
  34. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۳۸
  35. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۳۸
  36. المقنعة، ص۲۵۲
  37. یزدی، العروة الوثقی، ج ۴، ص۲۲۵
  38. طوسی، النهایة، ص۱۹۲؛ حلی، الجامع للشرائع، ص۱۴۰ ؛ عاملی، شرائع الإسلام، ج ۱، ص۱۳۱ ـ ۱۳۲.
  39. حائری، ریاض المسائل، ج ۵، ص۲۲۱ ـ ۲۲۰.
  40. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۴۱ ـ ۵۴۲؛ حکیم، مستمسک العروة، ج ۹، ص۴۳۸ ـ ۴۳۹
  41. نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۴۲ ـ ۵۴۳
  42. امام خمینی، توضیح المسائل، ص۲۹۸، ر.ک: امام خمینی، تحریرالوسیله(ترجمه فارسی)، ج۱، ص۳۸۶؛ یزدی، العروه الوثقی(محشی)، ج۴، ص۱۳۷ ـ ۱۳۶.

منابع

  • قرآن کریم.
  • امام خمینی، تحریر الوسیله(ترجمه فارسی)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۶ش.
  • امام خمینی، توضیح المسائل، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۷ش.
  • انصاری، مرتضی، کتاب الزکاة، کنگره شیخ اعظم انصاری، قم، ۱۴۱۵ق.
  • بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناظره فی احکام العتره الطاهره، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۰۵ق.
  • حائری، علی بن محمد، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، قم، موسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۱۸ق.
  • حکیم، محسن، مستمسک العروة الوثقی، موسسه دارالتفسیر، قم، ۱۴۱۶ق.
  • حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۳ق.
  • حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرایع، موسسه سیدالشهداءالعلمیه، قم، ۱۴۰۵ق.
  • خویی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، نشر مدینه العلم، قم، ۱۴۱۰ق.
  • خویی، ابوالقاسم، موسوعه الامام الخوئی، موسسه احیاء آثار الامام الخوئی، قم، ۱۴۱۸ق.
  • صدوق، محمد بن علی، التوحید، مصحح: حسینی، هاشم، جامعه مدرسین، قم، ۱۳۹۸ق.
  • صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، مصحح: غفاری، علی اکبر، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۳ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۰۷ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، دارالکتاب العربی، بیروت، ۱۴۰۰ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالحدیث، قم، ۱۴۲۹ق.
  • مفید، محمد بن محمد، المقنعه، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق.
  • نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، دار احیاءالثراث العربی، بیروت، ۱۴۰۴ق.
  • نراقی، احمد بن محمد، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، موسسه آل البیت علیهم السلام، قم، ۱۴۱۵ق.
  • یزدی، سید کاظم طباطبایی، العروه الوثقی فیما تعم به البلوی(محشی)، جامعه مدرسین، ۱۴۱۹ق.
  • عاملی، محمد بن علی موسوی، مدارک الاحکام فی شرح عبادات شرائع الاسلام، موسسه آل البیت علیهم السلام، بیروت، ۱۴۱۱ق.

 

 


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روزه و مـاه مـبـارک رمـضـان

تاريخ : دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۴ | 18:22 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |