حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر گرامی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله

حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام (۵ بعثت - ۱۱ قمری)، دختر گرامی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و حضرت خدیجه، همسر امام علی علیه السلام و مادر امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام است. تاریخ ولادت آن حضرت در بیشتر منابع اهل سنت ۵ سال پیش از بعثت و در زمانی که قریش مشغول مرمت خانه کعبه بودند، ذکر شده است؛ [۱] [۲] ولی در بیشتر منابع شیعی، سال ولادت ایشان ۵ سال پس از بعثت ذکر شده است. [۳] . شیخ طوسی در «مصباح المتهجد» و اکثر عُلما ذکر کرده اند که ولادت آن حضرت در روز بیستم ماه جمادی الاخر بوده و گفته‌اند که در روز جمعه سال دوّم از بعثت بوده و بعضی سال پنجم از بعثت گفته‌اند [۴] و علامه مجلسی (رحمه‌الله) در «حیاة القلوب » فرموده که صاحب «عُدَدْ» روایت کرده است که پنج سال بعد از بعثت حضرت رسالت حضرت فاطمه (علیها‌السلام) از حضرت خدیجه متولد شد. حضرت فاطمه سلام الله علیها در دین اسلام جایگاه بسیاری رفیعی دارد و به ویژگی های متعددی ممتاز است. آن حضرت معصومه است و یازده نفر از ائمه شیعه از نسل آن حضرت هستند. سوره و آیاتی از قرآن کریم همچون سوره کوثر، سوره انسان، آیه تطهیر و آیه مودت در حق آن حضرت و همسر و فرزندانش نازل گردیده و ایشان به عنوان اهل بیت رسول خدا (ص) خوانده شده اند. مطابق با روایتی از پیامبر اکرم (ص)، دوستی و دشمنی با حضرت فاطمه به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر است و در روایتی دیگر آن حضرت را سیدة نساء العالمین (بزرگ بانوی زنان جهانیان) نامیده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نام ایشان را فاطمه گذشتند. کلمه فاطمه اسم فاعل است که از مصدر "ف ط م" گرفته شده ؛ فَطمَ در زبان عربی به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمده‌است. در مورد علت این نامگذاری در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: "إنّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطمَ ابْنَتِی فاطِمَة وَ وُلدَها وَمَنْ أَحَبًّهُمْ مِنَ النّارِ فَلِذلِک سُمّیتْ فاطِمَة؛ خداوند دخترم فاطمه و فرزندانش و هر کس که آنها را دوست داشته باشد را از آتش دوزخ جدا کرده است به این دلیل او فاطمه نامیده شده است."[۱] در جایی دیگر دلیل گذاشتن نام فاطمه را این گونه بیان کردند که از هر گونه بدی جدا و بریده شده است.[۲] . ابن بابویه به سند معتبر از یونس بن ظبیان روایت کرده است که حضرت صادق (علیه‌السلام) فرموده که فاطمه (علیهاالسلام) را نُه نام است نزد حق‌تعالی: فاطمه (علیهاالسلام) و صدیقه و مبارکه و طاهره و زکیه و راضیه و مرضیه و محدّثه و زهراء. پس حضرت فرمود که آیا می‌دانی که چیست تفسیر فاطمه؟ یونس گفت، گفتم: خبر ده مرا از معنی آن ای سید من؛ حضرت فرمود: فُطِمَتْ مِنَ الشَّر؛ یعنی بریده شده است از بدیها، پس حضرت فرمود که اگر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) تزویج نمی‌نمود اورا، کفوی و نظیری نبود او را بر روی زمین تا روز قیامت نه آدم و نه آنها که بعد از او بودند. [۸] . علامه مجلسی (رحمه‌الله) در ذیل ترجمه این حدیث فرموده که «صدیقه» به معنی معصومه است، و «مبارکه» یعنی صاحب برکت در علم و فضل و کمالات و معجزات و اولاد کرام و «طاهره» یعنی پاکیزه از صفات نقص و «زکیه» یعنی نموّ کننده در کمالات و خیرات و «راضیه» یعنی راضی به قضای حق تعالی و «مرضیه» یعنی پسندیده خدا و دوستان خدا و «محدّثه» یعنی ملک با او سخن می‌گفت و «زهراء» یعنی نورانی به نور صُوری ومعنوی. این حدیث شریف دلالت می‌کند بر اینکه امیرالمؤ منین (علیه‌السلام) از جمیع پیغمبران و اوصیای ایشان به غیر از پیغمبر آخر الزّمان افضل می‌باشد بلکه بعضی استدلال بر افضلیت فاطمه زهرا ((علیهاالسّلام)) بر ایشان نیز کرده اند.[۹] و در احادیث متواتره از طریق خاصّه و عامّه روایت شده است که آن حضرت را برای این فاطمه نامیده‌اند که حق تعالی او را و شیعیان اورا از آتش جهنم بریده است.[۱۰] [۱۱] روایت شده که از حضرت رسول (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) پرسیدند که به چه سبب فاطمه را بتول می‌نامی‌؟ فرمود: برای آنکه خونی که زنان دیگر می‌بینند اونمی‌بیند، دیدن خون در دختران پیغمبران ناخوش است.[۱۲] [۱۳] پس آن حضرت دارای القاب فراوانی مانند: "زهرا"، "صدیقه"، "طاهره"، "بتول"، "زکیه"، "راضیه"، "مرضیه" و غیره می‌باشد. مشهورترین لقب حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیهم)، زهرا می‌باشد.[۱۴] زهرا در لغت به معنی درخشنده و روشن می‌باشد.[۱۵] . نام‌های آسمانی حضرت : این در حالی است که برای بانو حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها) نام‌ها و القابی است که برخی آسمانی‌اند و از سوی آفریدگار تعیین شده و بعضی از سوی برگزیدگان الهی. اما نام‌های آسمانی نه اسم است که در حدیث ذیل آمده است. امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) فرمود: برای فاطمه (سلام‌الله‌علیها) نزد خدای (عزّوجلّ) نه اسم است: «فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا»[۱۶] [۱۷] [۱۸] [۱۹] [۲۰] . آنچه این نام‌ها را برای حضرت فضیلت قرار داده اینکه نام‌های حضرتش حاکی از صفتی والاست که در وی وجود داشته است و چون نام‌های دیگر افراد نیست که صاحب نام از معنی نام خود هیچ بهره‌ای نبرده باشد. لقب‌ها و کنیه‌های حضرت : ام الائمه ، ام ابیها ، ام الحسن و ام الحسین ، ام المحسن ، بتول ، حانیه و الحرة ، حصان ، عفیفه ، حورای انسیه ، راضیه ، زکیه ، زهرا ، سماویه ، سیدة نساءالعالمین ، صدیقه کبری ، طاهره ، عذرا ، فاطمه ، مبارکه ، محدثه ، مرضیه ، مریم کبری ، منصوره ، نوریه . فضائل حضرت زهرا : شیخ صدوق (رحمه‌الله) به سند معتبر روایت کرده است که چون حضرت رسول (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) از سفری مراجعت می‌فرمود اوّل به خانه حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) تشریف می‌بردند و مدتی می‌ماندند و بعد از آن به خانه زنان خود می‌رفتند؛ پس در بعضی از سفرهای آن حضرت جناب فاطمه (علیهاالسلام) دو دست بند و گلوبند و گوشواره از نقره ساخت و پرده بر دَرِ خانه آویخت، چون آن جناب مراجعت فرمود به خانه فاطمه (علیهاالسّلام) تشریف برد و اصحاب بر در خانه توقف نمودند چون حضرت داخل خانه شد و آن حال را در خانه فاطمه مشاهده فرمود، غضبناک بیرون رفت و به مسجد درآمد و به نزد منبر نشست، حضرت فاطمه دانست که حضرت برای زینتها چنین به غضب آمدند، پس گردنبند و دست بندها و گوشواره‌ها را کند و پرده‌ها را گشوده و همه را به نزد آن جناب فرستاد و به آن شخص که آنها را می‌برد گفت به حضرت بگو که دخترت سلام می‌رساند و می‌گوید اینها را در راه خدا بده. چون آنها را به نزد آن حضرت آوردند سه مرتبه فرمود: کرد فاطمه آنچه را که می‌خواستم پدرش فدای اوباد! دنیا از برای محمد و آل‌محمد نیست اگر دنیا در خوبی نزد خدا برابر پشه ای بود خدا در دنیا کافران را شربتی آب نمی‌داد؛ پس برخاست و به خانه فاطمه علیهاالسلام داخل شد.[۹۶] شیخ مفید و شیخ طوسی از طریق عامه روایت کرده‌اند که حضرت رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود که فاطمه پاره تن من است هرکه او را شاد گرداند مرا شاد گردانیده است و هرکه او را آزرده کند مرا آزرده است، فاطمه (علیها‌السلام) عزیزترین مردم است نزد من.[۹۷] [۹۸] شیخ طوسی از عایشه روایت کرده است که می‌گفت: ندیدم احدی را که در گفتار و سخن شبیه‌تر باشد از فاطمه به رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چون فاطمه به نزد آن حضرت می‌آمد او را مرحبا می‌گفت و دستهای او را می‌بوسید و در جای خود می‌نشاند، چون حضرت به خانه فاطمه می‌رفت برمی‌خاست و استقبال آن حضرت می‌کرد و مرحبا می‌گفت و دستهای آن حضرت را می‌بوسید.[۹۹] در «قُرْب‌الاسناد» به سند معتبر از امام محمد باقر (علیه‌السلام) روایت کرده است که حضرت رسالت (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) مقرر فرمود که هر چه خدمت بیرون در باشد از آب و هیزم و امثال این‌ها حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به جا آورد و هر چه خدمت اندرون خانه باشد از آسیا‌کردن و نان و طعام‌پختن و جاروب‌کردن و امثال این‌ها با حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) باشد.[۱۰۰] . ابن بابویه به سند معتبر از امام حسن (علیه‌السلام) روایت کرده است که آن حضرت فرمود که در شب جمعه مادرم فاطمه (علیهاالسلام) در محراب خود ایستاده و مشغول بندگی حق‌تعالی گردید و پیوسته در رکوع و سجود و قیام و دعا بود و تا صبح طالع شد شنیدم که پیوسته دعا می‌کرد از برای مؤمنین و مؤمنات و ایشان را نام می‌برد و دعا برای ایشان بسیار می‌کرد و از برای خود دعائی نمی‌کرد، پس گفتم: ای مادر! چرا از برای خود دعا نکردی چنانکه از برای دیگران کردی؟ فرمود: «یا بُنَی! الْجارُ ثُمَّ الدّار؛ ای پسر جان من، اوّل همسایه را باید رسید و آخر خود را.» [۱۰۱] . ثعلَبی از حضرت صادق (علیه‌السلام) روایت کرده است که روزی حضرت رسول (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) به خانه فاطمه (علیهاالسّلام) درآمد فاطمه را دید که جامه پوشیده از جُلهای شتر و به دستهای خود آسیاب می‌گردانید و در آن حالت فرزند خود را شیر می‌داد، چون حضرت او را بر آن حالت مشاهده کرد آب از دیده های مبارکش روان شد و فرمود: ای دختر گرامی، تلخیهای دنیا را امروز بچش برای حلاوتهای آخرت. پس فاطمه (علیهاالسّلام) گفت: یا رسول اللّه حمد می‌کنم خدا را بر نعمتهای او و شکر می‌کنم خدا را بر کرامتهای او؛ پس حق تعالی این آیه را فرستاد:«وَلَسوْفَ یعطیک ربُّک فَتَرْضی؛[۱۰۲] یعنی حق تعالی در قیامت آن قدر به تو خواهد داد که راضی شوی.»[۱۰۳] [۱۰۴] و از حسن بَصْری نقل شده که می‌گفت: حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) عابدترین امت بود و در عبادت حق‌تعالی آن قدر بر پا می‌ایستاد که پاهای مبارکش ورم می‌کرد.[۱۰۵] و از «حلیه ابو نُعَیم » روایت شده که حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) آن قدر آسیاب گردانید که دستهای مبارکش آبله پیدا کرد و از اثر آسیاب دستهای مبارکش پینه کرد.[۱۰۶] . حضرت فاطمه سلام الله علیها پس از رحلت پیامبر اسلام از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم عمر بن خطاب به خانه‌اش (به هواداری از خلافت ابوبکر)، به شهادت رسید. وصیت‌های حضرت زهرا : شیخ طوسی و کلینی به سندهای معتبر از حضرت امام زین العابدین و امام حسین علیهماالسّلام روایت کرده اند که چون حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) بیمار شد وصیت نمود به حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که کتمان کند بیماری او را و مردم را بر احوال او مطلع نگرداند و اعلام نکند اَحدی را به مرض او؛ پس حضرت به وصیت اوعمل نموده خود متوجّه بیمارداری او بود و اسماء بنت عمیس آن حضرت را در این امور معاونت می‌کرد و در این مدت احوال او را پنهان می‌داشتند از مردم، چون نزدیک وفات آن حضرت شد وصیت فرمود که حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) خود متوجه غسل و تکفین او شود و در شب او را دفن نماید و قبرش را هموار کند؛ پس حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) خود متوجّه غسل و تکفین و امور او گردید و او را در شب دفن کرد و اثر قبر او را محو نمود و چون خاک قبر آن حضرت را با دست خود فشاند حزن و اندوه آن حضرت هیجان کرد آب دیده های مبارکش بر روی اَنْوَرش جاری شد و رو به قبر حضرت رسالت (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) گردانید و گفت: اَلسَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ.[۱۴۶] . شهادت حضرت زهرا : در روز وفات آن حضرت اختلاف بسیار است و اظهر آن است که وفات آن حضرت در سوم جمادی‌الاخر واقع شده چنانکه مختار جمعی از بزرگان علماء است و شواهدی است بر این مطلب. علامه مجلسی در جلاء‌العیون این قول را اصح واَشْهَر میان علمای امامیه دانسته است.[۱۳۷] . رحلت پدر بزرگوار، مظلومیت همسر، از دست رفتن حق، فشارهای جسمی‌و روحی و مهمتر از همه دگرگونی‌هایی که در جامعه مسلمان به فاصله کوتاهی از زمان رسول ‌اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صورت گرفت، روح و جسم فاطمه را سخت آزرد. در حالی که تاریخ نشان می‌دهد، ایشان قبل از رحلت پدر بزرگوارش هیچ‌گونه بیماری جسمی‌نداشت.[۱۳۸] او در اثر این مرارت‌ها و بیماری‌ها به شهادت رسید. پس بقای آن حضرت بعد از پدر بزرگوار خود، نود وپنج روز بوده. واگرچه در روایت معتبر وارد شده است که مدت مکث مخدّره ،۷۵ روز، پس از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود.[۱۳۹] لکن می‌توان وجهی برای آن ذکر کرد به بیانی که مقام ذکرش در اینجا نیست ولکن خوب است عمل شود به هر دو طریق در اقامه مصیبت و عزای آن حضرت چنانکه فعلاً معمول است. و برخی هم ۳ ماه و ۶ ماه[۱۴۰] پس از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سن ایشان را ۲۹ سال[۱۴۱] در روز سوم ماه رمضان سال ۱۱ هجری و ۱۸ سال در روز ۱۳ ربیع‌الاخر سال ۱۱ هجری می‌دانند.[۱۴۲] با این حساب علی (علیه‌السّلام) و حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیهم) حدود ۹ سال با هم زندگی کردند. در «کشف‌الغمه» وغیر آن روایت کرده اند که چون وفات حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) نزدیک شد اسماء بنت عمیس را فرمود که آبی بیاور که من وضو بسازم، پس وضو ساخت و به روایتی غسل کرد نیکوترین غسل‌ها و بوی خوش طلبید و خود را خوشبو گردانید و جامه‌های نو طلبید و پوشید و فرمود که ای اسماء جبرئیل در وقت وفات پدرم چهل درهم کافور آورد از بهشت، حضرت آن را سه قسمت کرد یک حصه برای خود گذاشت و یکی از برای من و یکی از برای علی (علیه‌السلام)، آن کافور را بیاور که مرا به آن حنوط کنند چون کافور را آورد فرمود که نزدیک سر من بگذار پس پای خود را به قبله کرد و خوابید و جامه بر روی خود کشید و فرمود که ای اسماء ساعتی صبر کن بعد از آن مرا بخوان اگر جواب نگویم علی (علیه‌السلام) را طلب کن، بدان که من به پدر خود ملحق گردیده‌ام، اسماء ساعتی انتظار کشید بعد از آن، آن حضرت را ندا کرد و صدائی نشنید، پس گفت: ای دختر مصطفی ای دختر بهترین فرزندان آدم، ای دختر بهترین کسی که بر روی زمین راه رفته است، ای دختر آن کسی که در شب معراج به مرتبه «قابَ قَوْسَین اَوْ اَدْنی» رسیده است، چون جواب نشنید جامه را از روی مبارکش برداشت دید که مرغ روحش به ریاض جنّات پرواز کرده است پس بر روی آن حضرت افتاد آن حضرت را می‌بوسید و می‌گفت: چون به خدمت حضرت رسول (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) برسی سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان، در این حال حضرت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام تشریف آوردند. در روایت دیگر است که اسماء گریبان خود را چاک زد و از نزد فاطمه (علیهاالسّلام) بیرون شد، حسنین علیهماالسلام اورا ملاقات کردند فرمودند: ای اسماء، مادر ما کجا است؟ اسماء سکوت کرد، آن دوبزرگوار داخل بیت شدند و دیدند که مادرشان خوابیده است، جناب امام حسین (علیه‌السلام) نزدیک شد و حرکت داد آن حضرت را دید که از دنیا رفته است «فَقالَ یا اَخا آجَرَ اللّه فی الْوالِدَة؛ گفت: ای برادر، خدا اَجر دهد ترا در مصیبت والده.» پس امام حسن (علیه‌السلام) خود را روی مادر افکند. دفن حضرت زهرا : چون پاسی از شب گذشت و دیده ها به خواب رفت جنازه را بیرون آوردند حضرت امیرالمؤمنین و حسن و حسین علیهماالسلام و عمار و مقداد و عقیل و زبیر و ابوذر و سلمان و بریده و گروهی از بنی‌هاشم و خواصّ آن حضرت بر حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) نماز کردند و در همان شب او را دفن کردند. حضرت امیر (علیه‌السلام) بر دور قبر آن حضرت هفت قبر دیگر ساخت که ندانند قبر آن حضرت کدام است. وبه روایتی دیگر، چهل قبر دیگر را آب پاشید که قبر آن مظلومه در میان آنها مشتبه باشد، و به روایت دیگر قبر آن حضرت را با زمین هموار کرد که علامت قبر معلوم نباشد. اینها برای آن بود که عین موضع قبر آن حضرت را ندانند و بر قبر او نماز نکنند و خیال نبش قبر آن حضرت را به خاطر نگذرانند و به این سبب در موضع قبر آن حضرت اختلاف واقع شده است. بعضی گفته‌اند که در بقیع است نزدیک قبور ائمه بقیع (علیهماالسّلام) و بعضی گفته‌اند ما بین قبر حضرت رسالت (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) و منبر آن حضرت مدفون است؛ زیرا که حضرت رسول (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: ما بین قبر من و منبر من باغی است از باغهای بهشت و منبر من بر دری است از درهای بهشت.[۱۴۳] و بعضی گفته‌اند که آن حضرت را در خانه خود دفن کردند و این اَصَحّ اقوال است چنانکه روایت صحیحه بر آن دلالت می‌کند.[۱۴۴] صاحب منتهی الآمال گوید که من مصائبی که بر حضرت زهرا (علیهاالسّلام) وارد شده در کتاب مخصوصی ایراد کردم و آن را «بَیتُ الاَحْزان فی مَصائِبِ سَیدَةِ النِّسْوان» نامیدم. همچنین در کتاب «مفاتیح الجنان» و «هدیة الزایرین» ثواب زیارت و اختلاف در قبر آن حضرت و کیفیت زیارت آن مظلومه را ذکر کرده ام.[۱۴۵] محل دفن محل دفن فاطمه زهرا : به‌گفتهٔ ولیری در دانشنامهٔ اسلام، تقریباً تمام منابع موافق هستند که فاطمه در قبرستان بقیع دفن شده‌است و بعضی منابع محل قبر را نیز مشخص می‌کنند. به‌نوشتهٔ این منابع محل دفن فاطمه در کنار مسجد رقیّه (نام زنی که مسجد را بنا کرده‌است) در گوشهٔ خانهٔ عقیل — برادر علی — به‌فاصلهٔ هفت ذِراع از خیابان است. اما طبق گفتهٔ سایر منابع بعد از دفن یا مدتی پس از آن، دیگر محل دفن نامعلوم بود. مسعودی می‌نویسد مقبره‌ای وجود داشته‌است که در کتیبهٔ موجود در آن مقبره، نام فاطمه و سه نفر دیگر از خاندان علی به‌عنوان صاحبان مقبره نوشته شده‌بود. اما مسعودی تنها کسی است که چنین جزییاتی را بیان می‌کند. در این مقبره سه امام شیعه آرمیده‌اند و قبر دیگر، امروزه به فاطمه بنت اسد منسوب است. مقدسی مقبرهٔ فاطمه را در فهرست مکان‌هایی قرار می‌دهد که دربارهٔ آن اختلاف‌نظر وجود دارد اما محتمل است که فاطمه «فِی الْحُجْره» (در خانه‌اش) دفن شده‌باشد.[۱۱۱] در منابع شیعه احتمال دفن در بقیع از اهمّیّت کمتری برخوردار است. به‌گفتهٔ سید مرتضی عسکری، آخرین احتمال دربارهٔ محل دفن فاطمه زهرا، خانهٔ اوست. این امکان با چندین سند معتبر پشتیبانی می‌شود. اسناد اصلی این ماجرا از اهل بیت دریافت می‌شود؛ زیرا آنان اعضای اصلی خانهٔ پیامبر هستند که دربارهٔ این موضوع بهتر از دیگران می‌دانند. برخی از پژوهشگران بر این باورند که براساس حدیثی از پیامبر، فاطمه در روضهٔ نبوی، میان منبر و مدفن محمد، دفن است. این احتمال با احادیثی از جعفر صادق و علی بن موسی الرضا تقویت می‌شود.[۱۱۲] درمجموع، فقهای شیعه برای زیارت فاطمه زهرا سه مکان را در اولویت دانسته‌اند: نخست در روضهٔ نبوی میان قبر و منبر پیامبر، دوم در خانهٔ خود فاطمه زهرا که اکنون در مسجد قرار گرفته‌است؛ و سوم در قبرستان بقیع.[۱۱۳] . فرزندان : حسن مجتبی در سال دوم ه‍.ق زاده شده‌است که در این صورت ازدواج فاطمه نمی‌تواند بعد از غزوه بدر بوده‌باشد. یا به‌روایتی در نیمهٔ رمضان سال سوم ه‍.ق بوده‌است. فاطمه حسین را پنجاه روز پس از تولد حسن باردار شد و در اولین روزهای شعبان به‌سال چهارم ه‍.ق به‌دنیا آورد. در کنار این دو پسر و فرزند مرده‌به‌دنیاآمده مُحسِن یا مُحَسَّن، فاطمه دو دختر به‌دنیا آورد که به‌نام دو تن از عمه‌هایشان زینب و اُم‌ّکلثوم نام‌گذاری شدند.[۱۱۴] حسن بزرگترین پسر علی و فاطمه زهرا و دومین امام شیعه است که طبق روایات در ۶۲۵ م در مدینه به‌دنیا آمد. بعد از کشته شدن علی، برای مدت کوتاهی در کوفه بر بخشی از سرزمین‌های مسلمانان خلافت کرد و سپس طبق عهدنامهٔ صلح با معاویه از قدرت کناره گرفت. او در ۶۷۰ م در مدینه مسموم شد و درگذشت.[۱۱۵] حسین دومین پسر علی و فاطمه زهرا و سومین امام شیعه است که طبق بیشتر روایات در ۶۲۶ م در مدینه به‌دنیا آمد. وی در سال ۶۸۰ م علیه یزید قیام کرد و در نبرد کربلا به همراه یارانش کشته شد.[۱۱۶] نسل علی از فاطمهٔ زهرا به‌عنوان «شریف» یا «سَیِّد» شناخته می‌شوند. آن‌ها به‌عنوان تنها نسل بازمانده از محمّد، مورد احترام شیعه و سنی هستند.[۱۱۷] علی تا زمانی که فاطمه زنده بود همسر دیگری نداشت، اما پس از او با زنان متعددی ازدواج کرد. به‌جز چهار فرزندی که از فاطمه داشت، بقیهٔ فرزندانش از همسران دیگر او بودند.[۱۱۸] . زیارت حضرت زهرا : شیخ شهید اول (رحمه‌الله) در کتاب المزار الدروس الشرعیه گوید که مستحب است زیارت حضرت فاطمه دختر رسول خدا (صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) و زوجه امیرالمؤمنین و مادر حسن و حسین علیهماالسّلام. و روایت شده که آن مخدّره فرمود خبر داد مرا پدر بزرگوارم که هرکه بر او و بر من سه روز سلام کند حق‌تعالی بهشت را بر او واجب گرداند. گفتند به حضرت فاطمه (علیهاالسلام) که آیا در حیات شما؟ فرمود بلی، و همچنین است بعد از ممات ما. وهرگاه زائر خواست آن حضرت را زیارت کند در سه موضع زیارت کند: در خانه آن حضرت و در روضه و در بقیع. ولادت آن حضرت واقع شد پنج سال بعد از مبعث، وبه رحمت خدا واصل شد بعد از پدر بزرگوار خود قریب به صد روز.[۱۴۷] علامه مجلسی گوید: سید بن طاوس (علیه‌الرحمه) روایت کرده است که هرکه آن حضرت را زیارت کند به این زیارت که بگوید: اَلسَّلامُ علَیک یا سیدَةَ نساءِ العالَمین اَلسَّلامُ عَلَیک یا والِدَةَ الْحُجُجِ عَلَی النّاسِ اَجْمَعینَ، اَلسَّلامُ عَلَیک اَیتُهَا الْمَظْلوُمَةُ الْمَمنوُعَةُ حَقُّه. پس بگوید: اَللّهمَّ صلِّ علی اَمتک وَابنةِ نبیک وَ زَوْجةِ وَصی نبیک صَلوةً تَزْلفُها فَوْقَ زُلْفی عِبادِک الْمُکرَمینَ مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَاَهْلِ الارَضَینَ. پس طلب آمرزش کند از خدا، حقّ‌تعالی گناهان او را بیامرزد و او را داخل بهشت کند. واین زیارت مختصر معتبری است و همه وقت می‌توان انجام داد.[۱۴۸]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فاطمیه ، چــــهــــارده مـــعـــصــــوم

تاريخ : چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | 13:34 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |