درامتداد تاریکی-بلعیدن مواد مخدر برای قاچاق به زندان
اعضای یک باند حرفهای قاچاق، با بلعیدن مواد مخدر مقدار زیادی مواد را وارد یکی از زندانها کرده بودند که با هوشیاری مأموران دستشان رو شد.
به گزارش حادثه24، از مدتی قبل ماموران زندان یکی از استانهای شرقی کشور به اطلاعاتی دست یافتند که از قاچاق مواد مخدر به زندان حکایت داشت. اطلاعات بهدست آمده نشان میداد اعضای یک باند حرفهای با کمک زندانیانی که از زندان مرخصی میگیرند و در حال رفتوآمد به زندان هستند مواد مخدر را وارد زندان می کنند و به قیمتهای گزافی میفروشند.
در این شرایط تحقیقات گستردهای برای شناسایی اعضای این باند و عاملان ورود مواد مخدر به زندان آغاز شد. هرچند قاچاقچیان احتیاط زیادی به خرج دادند تا نقشهشان برملا نشود، اما سرانجام ماموران با استفاده از سرنخهایی که بهدست آورده بودند، موفق شدند اعضای این شبکه قاچاق مواد مخدر را به زندان شناسایی کنند.
حجتالاسلام والمسلمین عبداللهی، رئیس مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضاییه روز گذشته در جلسه شورای عالی قوه قضاییه، از دستگیری اعضای این باند به اتهام وارد کردن مواد مخدر به زندان خبر داد و گفت: اعضای این شبکه، هفت نفر هستند که از طریق بلعیدن بستههای مواد مخدر قصد وارد کردن بیش از 5 کیلوگرم مواد مخدر را به زندان داشتند، اما با هوشیاری ماموران دستگیر شدند. خراسان : شماره : 21100 - ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۶ آذر
ماجرای تبهکاران باند «کولاج»
اختصاصی خراسان
سید خلیل سجادپور- با دستگیری پنج عضو باند معروف به «کولاج» در مشهد، تلاش پلیس برای به دام انداختن سرکرده فراری و دیگر اعضای باند سرقت محتویات داخل خودروهای پراید در حالی ادامه دارد که زنان معتاد بیشترین اعضای این باند حرفه ای را تشکیل می دهند! به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، سیر صعودی دستبرد به محتویات داخل خودروهای مدل پایین در شرق مشهد و تشکیل پرونده های مختلف در مراکز انتظامی، موضوعی بود که فرمانده انتظامی مشهد در بازدیدهای میدانی و سرزده از کلانتری ها، بر آن مهر تایید زد و از نیروهای انتظامی خواست با اجرای طرح های ویژه در حوزه استحفاظی برای شناسایی و دستگیری سارقان اقدام کنند.
با صدور این دستور، پرونده های سرقت محتویات خودرو دوباره بازخوانی شد و دوربین های مدار بسته و ترافیکی شهر مورد بازبینی های دقیق تر قرار گرفت تا این که در یکی از صحنه های سرقت، تصویر تاریکی از یک «مرد» دیده شد که چند متر آن طرف تر نیز زنانی در حال عبور از محل سرقت بودند. با استخراج این تصاویر از دوربین های ترافیکی، تحقیقات پلیس به صورت عملیات نامحسوس میدانی آغاز شد. در همین حال چند نفر از اهالی محل های وقوع سرقت در شهرک طرق تایید کردند که زنان مذکور را به همراه آن مرد دیده اند، اما تصور کرده اند که آن ها عضو یک خانواده هستند!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است با این سرنخ مهم، گروه ورزیده ای از نیروهای تخصصی کلانتری طرق مشهد، به سرپرستی سرگرد سید امیر موسوی (رئیس کلانتری) تشکیل شد و عملیات ردزنی سارقان در حالی ادامه یافت که بررسی ها نشان داد بیشتر اعضای باند سرقت ، زنان آسیب پذیر و معتاد هستند!
آن ها با استفاده از تجربیات تخصصی سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) به تقویت گشت های نامحسوس پرداختند و از سوی دیگر رصدهای اطلاعاتی را با شیوه های فنی و پلیسی ادامه دادند تا این که مشخص شد مرد 35 ساله ای به همراه چند زن جوان و در ساعات گرگ و میش سپیده دم، به خودروهای پراید پارک شده در حاشیه خیابان ها دستبرد می زنند. به همین دلیل گشت های بامدادی وارد کوچه پس کوچه های شهرک شدند و به صورت چراغ خاموش به گشت زنی ادامه دادند. طولی نکشید که ساعت 4 بامداد سیزدهم آذر، یکی از افسران گشت از طریق منابع و مخبران محلی از حضور دو زن جوان مطلع شد که به طرز مشکوکی وارد خیابان شهید رشیدیان شدند و مشخصات آنان با زنانی مطابقت داشت که از تصاویر دوربین های ترافیکی «چهره زنی» شده بودند. این گونه بود که بی درنگ خودروی گشت عازم محل مذکور شد. نیروهای انتظامی در یک عملیات غافلگیرانه و هماهنگ دو زن 40 و 35 ساله را هنگام سرقت لوازم داخلی پراید دستگیر کردند. با انتقال دو سارق به مقر انتظامی، کوله پشتی همراه آنان بازرسی و مقداری اموال سرقتی به همراه ابزار سرقت و تعداد زیادی کلید و شاه کلید از آنان کشف شد.
دو زن یاد شده که در ابتدا منکر هرگونه ارتکاب جرمی بودند و ادعا می کردند برای ورزش صبحگاهی از خیابان در حال عبور بودند، پس از بازجویی های فنی به ناچار خود را عضو باند «کولاج» معرفی کردند و به این ترتیب راز سرقت های محتویات داخل خودرو فاش شد. «شیرین» و «مریم» به افسران بازجو گفتند،سرکرده باند، مرد 35 ساله ای معروف به «کولاج» است که قبل از حضور نیروهای گشت از محل سرقت گریخت؛ چرا که او قبل از ما از ورود خودروی گشت انتظامی به خیابان مطلع شده بود! «کولاج» دزدی سابقه دار و حرفه ای است که زنان معتاد را برای انجام سرقت ها به کار می گیرد و افراد دیگری نیز عضو این باند هستند!
بر اساس گزارش روزنامه خراسان، در پی اعترافات متهمان، بلافاصله گروه ویژه عملیاتی کلانتری طرق با هماهنگی قاضی «صادقی» برای دستگیری دیگر اعضای باند وارد عمل شدند و دو پاتوق تبهکاران در خیابان های شهرک طرق را به محاصره درآوردند. سرکردگان این پاتوق ها نیز دو زن دیگر از اعضای باند «کولاج» بودند که با دستگیری آنان مقادیر دیگری اموال سرقتی و همچنین 3.5 کیلوگرم زعفران و مدارک هویتی و اعتباری کشف و ضبط شد. در ادامه عملیات نیز مرد جوانی به نام «محمد» به دام افتاد که از سارقان سابقه دار و حرفه ای عضو این باند تبهکاری است. در بازرسی از مخفیگاه وی هم دوچرخه و اموال سرقتی دیگر شامل لوازم منزل و تعدادی دی وی دی به دست آمد که بیانگر دستبردهای برخی از اعضای باند به منازل شهروندان است، بنابراین تحقیقات گسترده پلیس مشهد برای دستگیری «کولاج» و دیگر اعضای مرتبط با این باند در حالی ادامه دارد که ورود مجریان قانون به تاریکخانه جرایم این باند تبهکاری نشان می دهد، سرکرده سابقه دار باند، زنان آسیب پذیر و معتاد را برای دستبرد به خودروها به کار می گیرد تا شهروندان هنگام ارتکاب جرم به آنان مشکوک نشوند و عاملان سرقت ها را اعضای یک خانواده تصور کنند که در حال عبور از کوچه و خیابان هستند! خراسان : شماره : 21100 - ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۶ آذر
زنی در مرداب مواد افیونی
بعد از دو ماه جست وجو دختر جوانم را در حالی پیدا کردم که اوضاع بسیار تاسف باری داشت و در سر چهارراه ها گدایی می کرد. به هر طریقی بود او را به خانه ام بردم تا از این وضعیت نجات دهم اما او ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات زن 49 ساله ای است که برای کمک به دختر 23 ساله اش دست به دامان قانون شده بود. این زن در حالی که حکم قضایی برای دستگیری دخترش را روی میز مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد می گذاشت درباره سرگذشت تلخ خود گفت: در کلاس سوم راهنمایی درس و مدرسه را رها کردم و به امور خانه داری مشغول شدم تا این که «مراد» به خواستگاری ام آمد. آن زمان 23 ساله بودم که پای سفره عقد نشستم و با او که شغل آزاد داشت، ازدواج کردم. حدود سه سال بعد دخترم در حالی به دنیا آمد که شوهرم به خاطر رفیق بازی هایش به مواد مخدر آلوده شده بود و من نمی توانستم این شرایط را تحمل کنم. از همان زمان اختلافات ما شروع شد. همسرم گاهی تلاش می کرد از مواد مخدر دوری کند، ولی این مدت بسیار کوتاه بود و دوباره به مصرف ادامه می داد تا این که دیگر کارد به استخوانم رسید و تصمیم به طلاق گرفتم. آن زمان «ماریا» 12 ساله بود و من برای آن که سرپرستی قانونی دخترم را بگیرم، حاضر شدم مهریه ام را به همسرم ببخشم؛ چرا که خانواده «مراد» مدام مرا تهدید می کردند که حضانت «ماریا» را می گیرند و من نمی توانستم حتی برای لحظه ای به جدایی از دخترم فکر کنم! این بود که برای به دست آوردن دخترم به بسیاری از خواسته های خانواده «مراد» تن دادم و زندگی جدیدی را شروع کردم، اما «ماریا» روحیه حساس و شکننده ای داشت و با هر جمله یا رفتاری که مطابق میلش نبود، به شدت آزرده خاطر و ناراحت می شد.من هم که نمی خواستم چشمان دخترم را گریان ببینم همه خواسته هایش را برآورده می کردم تا کمبود مهر پدری را احساس نکند،ولی متاسفانه دخترم که در سن نوجوانی قرار داشت از این شرایط و دلسوزی های من نهایت سوء استفاده را می کرد. او با دوستانش به تفریح و گشت و گذار می رفت و به دختری خوشگذران تبدیل شده بود تا حدی که دیگر درس و مدرسه را هم رها کرد و بیشتر اوقاتش را با دوستان نابابش می گذراند! در همین روزها هم با پسر جوانی به نام «کمال» آشنا شده بود و با او بیرون می رفت. من هرچه با او صحبت می کردم تا دست از این رفتارهای ناشایست بردارد، هیچ فایده ای نداشت. از سوی دیگر هم نمی توانستم درباره کارهای دخترم با کسی درد دل کنم؛ چرا که می ترسیدم خانواده «مراد» از این موضوع مطلع شوند و مرا سرزنش کنند و به این ترتیب دخترم نیز تحقیر شود. خلاصه او در 19 سالگی در حالی با «کمال» ازدواج کرد که من به شدت مخالف ازدواج آن ها بودم، چون او نیز پسر سر به راهی نبود. با وجود این، زندگی مشترک آن ها دو سال بیشتر دوام نداشت و «ماریا» در حالی با یک دختر زیبای کوچک به خانه ام بازگشت که به شدت به مواد مخدر صنعتی آلوده شده بود! اگرچه او قبل از ازدواج نیز با دوستانش مواد مخدر مصرف می کرد، اما حالا اوضاع تاسف باری داشت.
این در حالی بود که من هم بعد از ازدواج دخترم به عقد موقت مردی درآمده بودم تا از این تنهایی بگریزم، ولی دیگر با بازگشت دخترم، اوضاع فرق می کرد. به همین دلیل از همسر دومم نیز جدا شدم تا دوباره از دختر و نوه ام مراقبت کنم. چند بار او را در مراکز ترک اعتیاد خصوصی بستری کردم، ولی تاثیری نداشت.
«ماریا» به محض این که از مرکز ترک اعتیاد بیرون می آمد دوباره لوازم استعمال مواد مخدر صنعتی را به دست می گرفت. دلم خیلی برای نوه کوچکم می سوخت، خوب می دانستم سرنوشت او نیز همانند من و مادرش خواهد شد، اما هیچ کار دیگری از دستم برنمی آمد. در یکی از همین روزها بود که برای آخرین بار وقتی از مرکز ترک اعتیاد بیرون آمد دیگر او را ندیدم. به هر جایی که به نظرم می رسید سرزدم. به همه پاتوق های مصرف مواد مخدر رفتم، اما اثری از دخترم نیافتم تا این که پس از حدود دو ماه جست وجو روزی به طور اتفاقی او را در یکی از چهارراه های بولوار خیام دیدم که با دود کردن «اسپند» از رانندگان خودروهای عبوری گدایی می کرد. اشک در چشمانم حلقه زد. او را به آغوش کشیدم و های های گریه کردم، ولی دخترم حال مناسبی نداشت، حتی نمی توانست دست هایش را برای آغوش مادرش باز کند. او به زنی کارتن خواب تبدیل شده بود و حتی دخترش نیز از او خجالت می کشید. آن روز «ماریا» به آرامی از من جدا شد، ولی فهمیدم که او در همین منطقه گدایی می کند! بالاخره به دادسرای انقلاب اسلامی مراجعه کردم و از قانون برای انتقال دخترم به مرکز ترک اعتیاد دولتی کمک خواستم. آن ها نیز مرا یاری کردند و حکم به دستگیری دخترم دادند. حالا نیز به کلانتری آمده ام تا با کمک شما دخترم را از شرایط اسفبار نجات دهم و ...
گزارش روزنامه خراسان حاکی است با صدور دستوری از سوی سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) اقدامات قانونی برای دستگیری و انتقال «ماریا» به مرکز ترک اعتیاد انجام شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21100 - ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۶ آذر
دزدان معتاد در اسارتگاه مالخران!
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- دزدان معتادی که به دلیل ترس از مالخران زورگو، کامپیوتر خودروها را می ربودند، در حالی با تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد به دام افتادند که در اسارتگاه مالخران به سر می بردند!
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، بررسی روزانه جرایم خرد در مرکز فرماندهی پلیس مشهد، حکایت از آن داشت که پرونده های دستبرد به کامپیوتر (ای سی یو) خودروهای سواری در منطقه ای از شهر، روند صعودی دارد. تحلیل آماری این سرقت های سریالی نشان داد،جرایم مذکور در مناطق بولوار فردوسی، شهید فرامرز عباسی و کوی امیرالمومنین (ع) رخ داده است و احتمالا اعضای یک باند سرقت در همین محیط جغرافیایی فعالیت می کنند.
گزارش این تحلیل کارشناسی به فرمانده انتظامی مشهد، موجب شد تا سرهنگ «احمد نگهبان» دستور یک عملیات ویژه را برای پایان دادن به سرقت های مذکور صادر کند. با توجه به اهمیت موضوع و ابراز نارضایتی شهروندان از سرقت های خرد در جامعه، گروهی تخصصی از کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد، ماموریت شناسایی و دستگیری دزدان کامپیوتر خودروها را به عهده گرفتند و این گونه تلاش کارآگاهان با انجام یک سری فعالیت های دامنه دار اطلاعاتی آغاز شد. وقوع سرقت ها در یک منطقه خاص، گروه کارآگاهان را به بولوار توس کشاند و آن ها همزمان با بازدیدهای میدانی از محل های سرقت و اثربرداری از برخی خودروهای سواری مال باختگان با «پودرهای جادویی» که اثر انگشت دزدان را نمایان می کند، نگاهی نیز به دوربین های مدار بسته انداختند. طولی نکشید که سرنخ هایی از حضور یک جوان حدود 30 ساله در 2 محل سرقت به دست آمد که چهره زنی وی نشان داد او از سارقان حرفه ای و سابقه دار است که جرم سرقت مواد مخدر را در پرونده کیفری خود دارد. بنابراین کارآگاهان پس از بررسی بانک های اطلاعاتی مجرمان و جمع آوری یک سری اسناد و ادله پلیسی، درصدد دستگیری این جوان 30 ساله برآمدند که اکنون هویت وی برای پلیس مشخص شده بود. آنان پس از هماهنگی های قضایی، پاتوق تردد وی را در بولوار نجف شناسایی کردند و سپس او را در حالی به دام انداختند که سخت مشغول استعمال مواد مخدر صنعتی بود. با انتقال «ر- ق» به مقر انتظامی، بازجویی های تخصصی از وی آغاز شد. این سارق معتاد که با دیدن مستندات پلیس و تصویر خود در صحنه سرقت، چاره ای جز بیان حقیقت نداشت، لب به اعتراف گشود و راز سرقت های کامپیوتر خودروها با همدستی جوانی به نام «علی» را فاش کرد.او گفت: من و همدستم در چنگال دو برادر قلدر و زورگو اسیر هستیم که مالخر اموال سرقتی هستند و ما را مجبور به سرقت کامپیوتر از خودروهای سواری می کنند. این سارق جوان، درباره ماجرای برادران مالخر ادامه داد: آن ها از افراد شرور و زورگیر قوی هیکل در منطقه هستند که همه اهالی محل از آن ها می ترسند. آن دو برادر از اعتیاد شدید ما به مواد مخدر صنعتی سوء استفاده و با کتک کاری مجبورمان می کنند تا برای آن ها کامپیوتر سرقت کنیم. سپس در قبال تحویل هریک عدد کامپیوتر، مبلغی بین 600 تا 700 هزار تومان به ما پول می دهند!
این در حالی است که اگر در برابر خواسته آن ها مقاومت کنیم، بلایی به سرمان می آورند که به مرگ خودمان هم راضی شویم. آن ها حتی به بهانه طلب مالی یا مواد مخدر به منازل ما هجوم می آورند و ما را در برابر چشمان همسر و فرزندان مان کتک می زنند!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، به دنبال اعترافات سارق معتاد، بلافاصله گروه عملیاتی کارآگاهان دوباره عازم کوی امیرالمومنین (ع) شدند و همدست متهم را نیز در همان منطقه دستگیر کردند.
در بازرسی از مخفیگاه این سارق 4 دستگاه کامپیوتر سرقتی به همراه مقادیری مواد مخدر و مشروبات الکلی کشف و ضبط شد.
هنگامی که این متهم نیز اظهارات همدست خود را درباره 2 برادر مالخر تایید کرد، عملیات دستگیری آنان هم در دستور کار پلیس آگاهی مشهد قرار گرفت. بررسی های نامحسوس بیانگر آن بود که مالخران مذکور طراح و برنامه ریز سرقت های خرد در مناطق یاد شده هستند که با سوء استفاده از نقطه ضعف معتادان برای تهیه مواد مخدر، آن ها را وادار به سرقت های سریالی از خودروهای شهروندان می کنند. بنابراین دو مالخر حرفهای قوی هیکل نیز در 2 عملیات جداگانه و هماهنگ، در حالی به دام افتادند که در بازرسی از پاتوق آن ها، تعدادی کامپیوتر و قطعات اوراقی خودروهای سواری کشف شد.
براساس گزارش روزنامه خراسان، با متلاشی شدن این باند سرقت، بازجویی ها وارد مرحله جدیدی شد و متهمان در همان مراحل اولیه، به ارتکاب 21 فقره سرقت کامپیوتر اعتراف کردند. در همین حال 15 تن از مال باختگان هم شناسایی و به پلیس آگاهی مشهد دعوت شده اند. در ادامه تحقیقات، موتورسیکلت آپاچی که سارقان با استفاده از آن، سرقت ها را در مناطق مذکور انجام می دادند نیز کشف شد و بررسی ها درباره دیگر جرایم اعضای این باند در حالی ادامه یافت که سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) از شهروندان خواست برای پیشگیری از سرقت، حتما نکات ایمنی و امنیتی را با تهیه قفل های کاپوت، رعایت و همچنین با عمل به توصیه های پلیس از پارک خودروها تا حد امکان در مناطق خلوت و تاریک خودداری کنند. خراسان : شماره : 21101 - ۱۴۰۱ پنج شنبه ۱۷ آذر
«قداره کش های توس» در پنجه اقتدار پلیس!
سجادپور- 13 تن از اوباش و قداره کش های بولوار توس با اجرای نهمین مرحله از طرح ارتقای امنیت اجتماعی، در پنجه اقتدار پلیس گرفتار شدند. فرمانده انتظامی مشهد روز گذشته در پایان اجرای این طرح 24 ساعته و در مصاحبه ای اختصاصی با روزنامه خراسان گفت: در پی اظهار نارضایتی برخی از اهالی بولوار توس مبنی بر شرارت ها و ایجاد ناامنی توسط تعدادی از اوباش سابقه دار و مخلان در نظم وامنیت عمومی، عملیات شناسایی آنان و مکان های ارتکاب جرم از مدتی قبل آغاز شد و حدود 15 پاتوق بر هم زنندگان نظم و آسایش مردم زیر چتر اطلاعاتی قرار گرفت. سرهنگ احمد نگهبان تصریح کرد: پس از طی مراحل قانونی و کسب مجوزهای قضایی، عملیات پاک سازی مناطق آلوده و دستگیری اوباش سابقه دار در حالی آغاز شد که طبق اطلاعات دریافتی محرمانه، بسیاری از آنان از مجرمان تحت تعقیب با جرایمی از قبیل شرارت، استفاده از سلاح گرم در نزاع های دسته جمعی، عربده کشی و توزیع مواد مخدر بودند. مقام ارشد انتظامی مشهد افزود: نهمین طرح اقتدار پلیس به منظور برخورد با اراذل و اوباش سابقه دار در روز سه شنبه آغاز شد و تا صبح چهارشنبه ادامه یافت که در این عملیات ضربتی و غافلگیرانه، 13 تن از اوباش و عاملان شرارت توسط گروه های واکنش سریع پلیس دستگیر و به مقامات قضایی معرفی شدند.
سرهنگ نگهبان با اشاره به آلات و ادوات جرایم مسلحانه از پاتوق های دستگیرشدگان، خاطرنشان کرد: در بازرسی از مخفیگاه متهمان تحت تعقیب، 5 قبضه سلاح شکاری و دست ساز، 105 تیر فشنگ، دوربین چشمی سلاح، دو دستگاه صداخفه کن، دوربین شکاری، 21 قبضه انواع سلاح سرد مانند شمشیر و قمه، تعداد زیادی چماق به همراه حدود 400 گرم مواد مخدر کشف و ضبط شد. فرمانده ارشد پلیس مشهد تاکید کرد: این گونه طرح ها برای «امنیت» مردم همچنان ادامه خواهد یافت و کسانی که قصد برهم زدن آسایش شهروندان را دارند، در پنجه اقتدار پلیس گرفتار می شوند ،بنابراین هنجارشکنان و گردنکشان بدانند که «امنیت» خط قرمز پلیس است و در صورت قانون شکنی، مجازات سختی در انتظار آن هاست. خراسان : شماره : 21101 - ۱۴۰۱ پنج شنبه ۱۷ آذر
جنایت به خاطر حسادت
پیرمرد ۸۵ ساله همسر و فرزند خوانده ۵ سالهاش را به خاطر حسادت کشت !
پیرمرد ۸۵ ساله که به دنبال حسادت به فرزند خوانده ۵ ساله اش او را نیمه شب در خواب با چاقو می کشد همسر جوانش را نیز به دنبال این جنایت تکان دهنده به قتل می رساند و بعد با تماس با پلیس به جنایتی که مرتکب شده است، اعتراف می کند. به گزارش ساناپرس، رسیدگی به این پرونده جنایی از ساعت یک و۳۰ دقیقه بامداد ۷ آذر ماه در یکی از خیابان های منتهی به میدان کرج به دنبال یک تماس تلفنی با مرکز فوریت های ۱۱۰ شروع شد.
مرد سالخورده در حالی که صدایش می لرزید به پلیس گزارش داد که همسر و فرزند خوانده اش را به قتل رسانده است . خیلی زود گشت ویژه کلانتری مرکزی کرج به محل جنایت رفت و در اتاق خواب با پیکر غرق درخون کودک ۵ ساله و خاله ۴۰ ساله اش روبه رو شد.
مرد سالخورده که ۸۵ سال داشت در همان صحنه جرم دستگیر شد و راز ۲ جنایت جنون آمیز خود را فاش کرد.
سرهنگ محمد نادربیگی رئیس پلیس آگاهی استان البرز درباره جزئیات بازجویی این متهم پیر که می توان او را پیرترین قاتل استان البرز دانست در گفت وگو با خبرنگار جنایی رکنا، اظهار کرد : این متهم چند سالی بود که به دنبال مرگ همسر اولش با زن جوانی که ۴۰سال و اندی با او فاصله سنی داشت ازدواج کرد و بعد از ازدواج چون این زوج امکان باروری نداشتند با پیشنهاد زن جوان فرزند خواهرش را به فرزند خواندگی پذیرفتند .
خاله مهربان سعی می کرد محبت مادرانه اش را به خواهر زاده اش که حالا مادر او شده بود ارزانی کند غافل از این که همسر پیرش به این رابطه عاطفی و محبت آمیز همسرش به فرزند خوانده شان حسادت می کرد .
روزها و هفته ها در حال سپری شدن بود تا این که این مرد سالخورده در نیمه شبی دریک اقدام جنون آمیز به اتاق کودک ۵ساله رفت و با چاقویی که از قبل آماده کرده بود کودک بینوا را در خواب کشت؛ سپس در حالی که با دستان خون آلود داشت اتاق را ترک می کرد همسرش از خواب بیدار و از دیدن صحنه قتل خواهر زاده اش به شدت شوکه شد که در این هنگام پیرمرد جنایتکار او را هم با همان چاقو به قتل رساند .بعد از این دو جنایت بود که متهم خودش با پلیس تماس گرفت و در حالی که سعی داشت از صحنه جنایت متواری شود، بازداشت شد.هم اکنون این متهم سالخورده به دستور بازپرس پرونده به اتهام قتل عمد بازداشت شده است . این متهم در همان بازجویی های اولیه به قتل هایی که مرتکب شده اعتراف کرده است. خراسان : شماره : 21101 - ۱۴۰۱ پنج شنبه ۱۷ آذر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی