درامتداد تاریکی-شکار مردان با وعده ازدواج موقت!
ماجرای مال باختگانی که با دیدن خلافکاران در شوک فرو رفتند !
سیدخلیل سجادپور – تعداد زیادی از مردان مشهدی که با وعده ازدواج موقت، در چنگ شکارچیان شبکه های اجتماعی افتاده بودند، بعد از مشاهده زنان جوانی که قرار بود با آن ها ازدواج کنند، دچار حیرت و شوک شدند چرا که آن ها مرد بودند و طعمه های خود را با نرم افزار تقلید صدا به دام می انداختند!
فرمانده انتظامی مشهد روز گذشته درباره ماجرای کاهبرداری های گسترده دو جوان که با وعده ازدواج موقت، مردان مشهدی را سرکیسه می کردند به «روزنامه خراسان» گفت: مدتی قبل مرد 36 ساله ای حیران و سرگردان به پلیس فتای مشهد مراجعه کرد و پرده از ماجرای کلاهبرداری برداشت که از طریق فضای مجازی صورت می گرفت!
به گفته سرهنگ احمد نگهبان، این مرد جوان درباره چگونگی ماجرا به پلیس اظهار کرد: از طریق شبکه های اجتماعی با خانم جوانی آشنا شدم که مدعی بود از حدود یک سال قبل مطلقه شده و قصد دارد به صورت موقت ازدواج کند. او که خودش را 22 ساله معرفی می کرد، در پیامک های ارسالی برای من، جملات عاطفی و محبت آمیزی را به کار می برد به گونه ای که من هم به او ابراز علاقه می کردم و بدین ترتیب ارتباط تلفنی و پیامکی ما در حالی ادامه یافت که آن زن جوان تصویر زیبایی از خودش را نیز در پروفایل گذاشته بود. به همین دلیل من هم تصمیم گرفتم او را به عقد موقت خودم در بیاورم. آن زن زمانی که شوق و علاقه مرا برای این ازدواج دید یک روز به من گفت برای رهن منزل به مبلغ 78 میلیون تومان نیاز دارد تا بعد از آن که منزل مذکور را رهن و اجاره کرد من به راحتی بتوانم به منزل او رفت و آمد کنم! من هم که این شرایط را مناسب می دیدم و دیگر مشکلی برای معاشرت با اونداشتم و از سوی دیگر هم به شدت به او علاقهمند بودم، تصمیم گرفتم مبلغ مذکور را به حساب او واریز کنم! آن زن جوان سپس از من خواست برای آن که کسی متوجه این ازدواج پنهانی نشود، پول رهن را به یک شماره حساب دیگر واریز کنم که در اختیارم گذاشته بود! من هم بدون تامل همه سرمایه ام را از بانک برداشتم و به حساب او واریز کردم ولی از روز بعد هر چه با همان 2 شماره تلفنی که از او داشتم تماس گرفتم کسی پاسخم را نداد و تازه فهمیدم که در دام کلاهبرداران افتاده ام... .مقام ارشد انتظامی مشهد تصریح کرد: در پی اعلام این شکایت، بررسی های تخصصی کارشناسان زبده پلیس فتای مشهد آغاز و مشخص شد که شکارچیان نقابدار در فضای مجازی اقدامات گسترده ای را برای سرکیسه کردن برخی مردان با وعده ازدواج موقت، شروع کرده اند و احتمال می رود که افراد زیادی را شکار کرده باشند! بنابراین کارآگاهان قدم به تاریکخانه این پرونده گذاشتند و با صدور دستورات ویژه قضایی عملیات ردزنی اطلاعاتی را ادامه دادند.
سرهنگ نگهبان با اشاره به فعالیت های علمی و تخصصی پلیس برای رصدهای اطلاعاتی افزود: کارشناسان فنی پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات مشهد پس از واکاوی های سایبری و پیگیری دوشماره تلفن به دست آمده از زن جوان، به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد دو مرد جوان 24 و 27 ساله در نقاب زن جوان، اقدام به کلاهبرداری در شبکه های اجتماعی می کنند. با این تحقیقات مشخص شد که کلاهبرداران از نرم افزار تقلید صدا استفاده کرده اند تا نظر طعمه های خود را برای ازدواج موقت جلب کنند. «کلیددار امنیت مشهد» خاطرنشان کرد: پس از جمع آوری مستندات کافی، بلافاصله عملیات دستگیری متهمان در دستور کار قرار گرفت و نیروهای انتظامی در دو عملیات جداگانه متهمان به کلاهبرداری را در مشهد به دام انداختند و به مقر انتظامی انتقال دادند. سرهنگ احمد نگهبان با اشاره به کشف 12 عدد سیم کارت با اسامی مختلف از دو جوان مذکور ادامه داد: بررسی های مقدماتی پلیس بیانگر آن بود که دو متهم یاد شده نه تنها با وعده ازدواج موقت از افراد دیگری نیز کلاهبرداری و مبالغی از یک تا دهها میلیون تومان از طعمه های خود دریافت کرده اند بلکه با وعده تهیه گواهی نامه و کارت پایان خدمت هم مبالغ هنگفتی از برخی شهروندان مشهدی گرفته اند.
این مقام باتجربه انتظامی اضافه کرد: تاکنون 12 تن از شاکیان پرونده در حالی شناسایی شده اند که آن ها بعد از مراجعه به پلیس فتای مشهد و رویارویی با متهمان در حیرت و شوک فرو رفتند چرا که انتظار نداشتند با دو مرد جوانی رو به رو شوند که با صدای زنانه آن ها را سرکیسه کرده بودند!
وی به مبالغ کلاهبرداری از شاکیان نیز اشاره کرد و گفت: تاکنون دو متهم مذکور که با نرم افزار تقلید صدا، مردان مشهدی را فریب می دادند به 2 میلیارد و 25 میلیون ریال کلاهبرداری اعتراف کرده اند که این پول ها به کارت های بانکی افراد کارتن خواب و مجهول المکان واریز شده است.رئیس پلیس مشهد در پایان به شهروندان توصیه کرد: مراقب ترفندهای خاص در فضاهای مجازی و چت روم ها باشند چرا که افراد با نقاب های مختلف در این فضا ظاهر می شوند و با وعده های وسوسه انگیز مالی یا عاطفی اقدام به کلاهبرداری می کنند. خراسان : شماره : 21105 - ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۲ آذر
ویروس شبه ایدز!
من در طول زندگی مشترک با همسرم، هر نوع سختی را تحمل کردم و با آن کنار آمدم اما از وقتی که دچار بیماری خاصی شدم و «خیانت» همسرم را فهمیدم دیگر نتوانستم این زندگی خفت بار را تحمل کنم ولی...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، زن 47 ساله در حالی که همسرش را عامل بدبختی خود معرفی می کرد، اشک ریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: در خانواده ای مذهبی به دنیا آمدم و رشد کردم. پدرم حجره کوچکی در بازار داشت و دنبال لقمه نانی حلال بود. مادرم نیز به معلمی اشتغال داشت به همین دلیل تحصیل در خانواده ما از اهمیت ویژه ای برخوردار بود به گونه ای که همه خواهر و برادرانم به مدارج بالای تحصیلی رسیدند. من هم در این میان مسیر مادرم را در پیش گرفتم و سعی کردم در زمینه آموزشی فعالیت کنم. بالاخره تلاش هایم به نتیجه رسید و بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی در یک مرکز آموزشی استخدام شدم. چند سال بعد جوانی به نام «موسی» هم در آن مرکز به صورت قرارداد موقت مشغول کار شد. او برخوردی صمیمانه با همکاران داشت و هر روز با چهره ای شاد و خندان به محل کار می آمد. به همین دلیل من هم تحت تاثیر اخلاق و رفتار او قرار گرفتم و از معاشرت با «موسی» لذت می بردم. اما مدتی بعد، او از مرکز آموزشی استعفا کرد و مدعی شد در آموزش و پرورش استخدام شده و قرار است در یکی از روستاهای اطراف چناران خدمت کند. چند ماه بعد از این ماجرا بود که روزی «موسی» به همراه مادرش به منزل ما آمد و از من خواستگاری کرد. من هم که خاطره خوشی از او داشتم، بدون چون و چرا پاسخ مثبت دادم و درباره وضعیت اخلاقی و اجتماعی او هیچ تحقیقی نکردم. خلاصه هنوز چند ماه بیشتر از دوران نامزدی ما نگذشته بود که «موسی» مدعی شد آموزش و پرورش برایش سودی ندارد و می خواهد وارد بازار شود تا به درآمدهای بالا دست یابد. من هم که هیچ گاه تصور نمی کردم در این باره به من دروغ گفته باشد، به راحتی حرف هایش را پذیرفتم و بدین ترتیب نامزدم با راه اندازی یک بنگاه املاک به خرید و فروش و ساخت و ساز ساختمان پرداخت. اوضاع مالی او روز به روز بهتر می شد تا این که من چند سال بعد از ازدواج باردار شدم و مرخصی زایمان گرفتم ولی بعد از پایان دوران مرخصی، همسرم اجازه بازگشت به محل کارم را نداد و مدعی شد بهتر است در خانه بمانم تا به تربیت فرزندم بیشتر برسم! اگر چه من کاملا مخالف بودم و به همین دلیل با یکدیگر مشاجره هم کردیم ولی در نهایت به خاطر حفظ زندگی مشترکم، خواسته همسرم را با اکراه پذیرفتم و در مدت کوتاهی فرزند دومم را نیز باردار شدم. به دلیل سختی دوران حاملگی و همچنین مشکلات پزشکی هنگام زایمان، مدتی را از همسرم دور بودم و نمی توانستم برخی نیازهای او را برآورده کنم. اما در یکی از همین روزها وقتی احساس کردم به یک بیماری خاص دچار شده ام، نزد پزشک متخصص زنان رفتم و تازه متوجه شدم که به بیماری ویروسی مبتلا شده ام که از طریق همسرم به من منتقل شده بود و در میان عامه مردم به «ویروس شبه ایدز» معروف است!
خیلی ترسیدم و هراسان خودم را به خانه رساندم و ماجرا را برای «موسی» بازگو کردم ولی او تشخیص پزشک را «چرت و پرت» دانست و از من خواست که حرف های پزشکان را جدی نگیرم! این در حالی بود که پزشک زنان به من توصیه کرد برای درمان باید مدتی را از همسرم دور باشم! ولی «موسی» حاضر نبود به توصیه پزشک عمل کند، به همین دلیل یک روز درون نوشیدنی من قرص های خواب آور ریخته بود که به طور اتفاقی متوجه ماجرا شدم و پس از یک مشاجره طولانی، وسایل شخصی ام را برداشتم و با حالت قهر به منزل مادرم رفتم. آن جا بود که فهمیدم همسرم اصلا در آموزش و پرورش استخدام نشده و از مرکز آموزشی هم استعفا نکرده بود بلکه به خاطر ارتباطات ناشایست با زنان و دختران، قرارداد او را تمدید نکرده بودند. از سوی دیگر نیز در آن مدتی که من نمی توانستم به دلیل مشکلات درمانی بعد از زایمان، خواسته های او را برآورده کنم، او هم در محیط کارش به ارتباط با زنان غریبه ادامه داده است و از این طریق به بیماری ویروسی مبتلا شده و آن بیماری را به من هم منتقل کرده است. اکنون نیز به کلانتری آمده ام تا پس از معرفی به پزشکی قانونی و تایید موضوع، از طریق قانونی برای طلاق اقدام کنم...
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، این زن 47 ساله از طریق مشاور کلانتری متوجه شد که بیماری «اچ.پی.وی» یک بیماری ویروسی خطرناک نیست و اگر چه در میان عامه مردم به ویروس شبه ایدز شهرت دارد و به سرعت انتقال می یابد اما نوعی بیماری «زگیلی» است که به راحتی توسط متخصصان بیماری های عفونی درمان می شود! و بر خلاف تصور عامه بیماری خطرناکی نیست! اقدامات مشاوره ای و روان شناختی درباره مشکل این زن جوان با دستور سرگرد «جواد یعقوبی» (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) در حالی توسط کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی ادامه یافت که وی به مراکز تخصصی و درمانی معرفی شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21105 - ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۲ آذر
همدستی همسر و فرزند خوانده در قتل مرد ۳۷ ساله اراکی
رئیس پلیس آگاهی استان مرکزی از دستگیری عاملان قتل مرد ۳۷ ساله اراکی پس از ۲۰ روز خبر داد.به گزارش عرشه آنلاین، سرهنگ کامیار چهری در تشریح جزئیات این خبر گفت: در پی اعلام خبری به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ در اوایل آذر امسال مبنی بر کشف جسد مردی ۳۷ ساله در بیابانهای اطراف شهر اراک در ابتدای جاده فراهان، موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. سرهنگ چهری افزود: روز گذشته ۳ متهم که یکی از آنها فرزند خوانده و دیگری همسر مقتول بود، دستگیر شدند و در تحقیقات پلیس به قتل مقتول با چاقو اعتراف کردند. خراسان : شماره : 21105 - ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۲ آذر
فیلم برداری سیاه در شکنجه گاه وحشت!
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- سه جوان تبعه خارجی که هموطن 36 ساله خودشان را به طرز دلخراشی به قتل رسانده و از صحنه های شکنجه و آزار و اذیت وحشتناک وی فیلم سیاه تهیه کرده بودند، درحالی به بیان آخرین دفاعیات خود پرداختند که ماجرا به سوء ظن های مردی بعد از طلاق همسرش گره خورد!
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اوایل شب نهم فروردین گذشته، اهالی خیابان وکیل آباد 87 مشهد، مرد جوانی را در تاریکی شب مشاهده کردند که از منزلی بیرون آمد و در حالی که به سختی راه می رفت، وسط خیابان افتاد و جان سپرد. دقایقی بعد با گزارش این ماجرای عجیب به پلیس 110، نیروهای انتظامی عازم محل حادثه شدند و با دیدن سر و وضع خون آلود و دست و پاهای بسته مرد جوان، موضوع را جنایی تشخیص دادند و بی درنگ مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اعلام کردند. طولی نکشید که با حضور شبانه قاضی دکتر صادق صفری در خیابان وکیل آباد، بررسی های تخصصی در این باره آغاز و نورافکن های صحنه جرم روشن شد.
سرنخ ها با شناسایی هویت مقتول که «محمد – م» نام داشت، در حالی به منزلی در همان اطراف رسید که آثار خون تا در منزل مذکور روی سنگ فرش خیابان نمایان بود. گره پارچه های گل دار بسته شده به پاهای جوان 36 ساله تبعه خارجی به دلیل راه رفتن وی اندکی شل شده بود و شکافی نیز روی سرش دیده می شد. در همین حال زن جوانی خود را به صحنه جرم رساند و ادعا کرد از حدود 20 روز قبل به عقد دایمی جوان 36 ساله (مقتول) درآمده است. این زن 32 ساله که خود را کیمیا معرفی می کرد به قاضی دکتر صفری گفت: چند ماه بعد از جدایی از همسر سابقم که پسر دایی ام بود به عقد موقت «محمد – م» درآمدم و از حدود 20 روز قبل نیز مرا به طور دایمی عقد کرد و من همسر دوم او شدم، به همین دلیل اختلافاتی بین همسر سابقم و «محمد» به وجود آمد تا این که او با همدستی برادرم و شوهر خواهرم نقشه قتل شوهرم را برنامه ریزی کردند و او را به منزل برادرم کشاندند که در همین نزدیکی سکونت دارد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: با این اظهارات بلافاصله منزل یاسر (برادر کیمیا) با دستور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی وانقلاب مشهد مورد بازرسی قرار گرفت که شاهدان عینی نیز خروج محمد (مقتول) را از آن منزل دیده بودند . با کشف آثار جنایت و خون هایی که روی پنجره شکسته وجود داشت، بی درنگ سه متهم مذکور تحت تعقیب قضایی قرار گرفتند. ساعاتی بعد با راهنمایی های قاضی ویژه قتل عمد، گروه ورزیده ای از افسران اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی عازم باغ ویلایی در منطقه تفریحی شاندیز شدند چرا که ردزنی های اطلاعاتی از اختفای متهمان در باغ ویلایی حکایت داشت که یکی از افراد تحت تعقیب در آن مکان به عنوان نگهبان فعالیت می کرد. هنوز شب به نیمه نرسیده بود که کارآگاهان دو متهم به نام های امیر (شوهر سابق کیمیا) و یاسر (برادر کیمیا) را دستگیر کردند و به مقر انتظامی انتقال دادند.امیر متهم 32 ساله پرونده در بازجویی های فنی به قاضی صفری گفت: من و کیمیا فامیل بودیم اما در حالی که دختری 13 ساله و پسری 8 ساله داشتم، از چند سال قبل زمزمه های ارتباط سیاه همسرم با «محمد» را می شنیدم که از هموطنانم بود.
او ادعا می کرد فیلم هایی از همسرم دارد و من هم دیگر کاملا به او سوء ظن داشتم تا این که فهمیدم همسرم با او به مسافرت رفته است! دیگر نتوانستم این شرایط را تحمل کنم چرا که او برخی تصاویر زننده از همسرم را در کنار خودش برایم ارسال می کرد. این بود که تصمیم گرفتم او را ادب کنم! به همین دلیل موضوع را با یاسر برادر زنم درمیان گذاشتم و او را به بهانه گفت وگو درباره شایعات مطرح شده به منزل یاسر کشاندم، سپس با همدستی یکی دیگر از بستگانم به نام «علی» به او حمله ور شدیم و پس از آن که دست و پاها و دهانش را با پارچه بستیم، او را به شدت کتک زدیم. هر سه نفر با هم او را شکنجه می کردیم. لباس هایش را بیرون آوردیم و من به آزار و اذیت او پرداختم تا از صحنه های شکنجه فیلم های سیاه بگیریم که او از شدت شرم و خجالت دیگر نتواند آن فیلم های مورد ادعایش را منتشر کند! در این گیرودار بعد از آن که با یک سوهان بزرگ او را مورد آزار قرار دادم، سرش را به پنجره اتاق کوبیدم که خون از آن بیرون زد. در همین هنگام بود که ناگهان همسر یاسر (برادر کیمیا) از راه رسید و ما مجبور شدیم «محمد- م» را رها و از آن جا فرار کنیم!
بنابر گزارش روزنامه خراسان، در پی اعترافات متهمان، «علی» (سومین متهم) نیز چند روز بعد در یک عملیات ضربتی توسط کارآگاهان پلیس آگاهی دستگیر شد و اظهارات همدستانش را تایید کرد.
به دنبال اعترافات متهمان در جلسات بازپرسی، پزشکی قانونی نیز بر سلامت روانی هر سه متهم مهر تایید زد و بدین ترتیب آن ها در حالی به آخرین دفاع از خود پرداختند که بررسی های دقیق قضایی نشان داد: هر سه نفر آنان در قتل جوان 36 ساله تبعه خارجی نقش داشتند. در همین حال متهمان مذکور در آخرین اعترافات خود اظهار کردند ، ماجرای این جنایت فقط به دلیل ازدواج محمد با کیمیا رخ داد و امیر (شوهر سابق کیمیا) نیز درصدد تهیه «فیلم مستهجن» برآمده بود تا بدین ترتیب از «محمد» انتقام بگیرد. آنان همچنین معترف شدند از صحنه های زشت آزار و اذیت با گوشی تلفن «یاسر» فیلم گرفته اند که این فیلم ها در پرونده آنان ثبت شد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: پس از پایان تحقیقات و بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست این پرونده جنایی وحشتناک در حالی از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد صادر شد که ایراد صدمات متعدد به جوان 36 ساله (مقتول) توسط هر سه متهم در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد احراز شده است. خراسان : شماره : 21104 - ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۱ آذر
قتل ۴ عضو یک خانواده به دست داماد سابق
فرمانده انتظامی غرب استان تهران از دستگیری فردی خبر داد که اقدام به قتل چهار تن از اعضای خانواده همسر سابقش کرده بود.
به گزارش ایسنا، سردار کیوان ظهیری در تشریح جزئیات این خبر گفت: چندی پیش تماسی با مرکز فوریت های پلیسی۱۱۰ برقرار شد که حاکی از وقوع قتل در شهرستان قدس بود. در پی این تماس بلافاصله ماموران انتظامی و تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی شهر قدس برای بررسی موضوع به محل حادثه اعزام شدند.
وی با اشاره به حضور ماموران در محل حادثه افزود: حضور ماموران در محل و انجام بررسیهای اولیه نشان داد که داماد خانواده به دلیل اختلاف خانوادگی با سلاح گرم اقدام به قتل چهار نفر از اعضای خانواده همسرش کرده و از محل قتل متواری شده است.
فرمانده انتظامی غرب استان تهران با بیان این که رسیدگی به موضوع در دستورکار فوری ماموران قرار گرفت، افزود: ماموران پلیس آگاهی شهرستان قدس با انجام کار اطلاعاتی و استفاده از روشهای پلیسی، متهم به قتل را شناسایی و پس از هماهنگی با مقام قضایی ، در یک عملیات پلیسی این فرد را در کمتر از دو ساعت در مخفیگاهش واقع در فاز یک شهر اندیشه دستگیر و به مقر انتظامی منتقل کردند.
بر اساس اعلام مرکز اطلاعرسانی پلیس غرب استان تهران، ظهیری با اشاره به انجام بازجویی از متهم دستگیر شده، گفت: متهم تحت بازجویی قرار گرفت و در حالی که در مواجهه با شواهد و ادله چارهای جز اعتراف نداشت به قتل چهار نفر از اعضای خانواده همسر سابق خود اعتراف و انگیزه خود را اختلافات خانوادگی و مصرف مواد مخدر اعلام کرد.
به گفته وی، برای متهم دستگیر شده پروندهای به اتهام قتل تشکیل و این فرد برای ادامه روند رسیدگی به دادسرا ارجاع شد. تحقیقات تکمیلی نیز از سوی ماموران پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی غرب استان تهران در حال انجام است. خراسان : شماره : 21104 - ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۱ آذر
قاتل حواس پرت کلاهش را در صحنه جرم جا گذاشت
قاتل حواس پرت کلاهش را در محل وقوع جرم جا گذاشت و دو ساعت بعد دستگیر شد.به گزارش حادثه 24 ،سرهنگ قاسم عزیزی فرمانده انتظامی شهرستان نکا گفت: در پی اعلام مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع یک فقره تیراندازی منجر به قتل مردی ۳۶ ساله در منطقه جنگلی شابند روستای زرندین، موضوع به طور ویژه در دستور کار پلیس آگاهی شهرستان قرار گرفت. او افزود: در بررسی اولیه مشخص شد قاتل با اسلحه شکاری و با شلیک واصابت چهار پاره به سینه مقتول، مرتکب قتل شده که ماموران با انجام اقدامات فنی، عملیات شناسایی و دستگیری قاتل را آغاز کردند.فرمانده انتظامی شهرستان نکا گفت: کلاه به جا مانده در صحنه جرم، سرنخی برای دستگیری قاتل شد که یک شکارچی حرفهای است. وی در مخفیگاه خود در کمتر از دو ساعت دستگیر و در بازجوییهای به عمل آمده ابتدا منکر جرم ارتکابی شد اما با مشاهده دلایل و قرائن پلیسی به بزه ارتکابی اعتراف و انگیزه خود از این قتل را اختلاف خانوادگی و مالی اعلام کرد.سرهنگ عزیزی با بیان این که با حضور دادستان و بازپرس ویژه قتل، صحنه جرم تشریح شد، افزود: اقدام به موقع پلیس برای دستگیری متهمان بازتاب مثبتی بین مردم داشته و پلیس با کسانی که بخواهند نظم و امنیت جامعه را به مخاطره بیندازند برخورد قاطع و قانونی به عمل خواهد آورد. خراسان : شماره : 21104 - ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۱ آذر
رازی در آلبوم عکس!
با آن که 15 سال از ازدواجم می گذشت اما همواره احساس می کردم همسرم رازی را از من پنهان می کند چرا که وقتی سرزده به خانه می آمدم، چشم هایش از شدت گریه سرخ شده بود اما او هربار با بهانه ای مرا قانع می کرد که رازی در سینه ندارد تا این که یک روز ...
مرد 45 ساله که با صداقتی وصف نشدنی مادر و دختری را پس از سال ها دوری به هم رسانده بود، در تشریح این ماجرای شیرین اما پیچیده به خبرنگار خراسان گفت: سال ها قبل با زن جوانی آشنا شدم و از او خواستگاری کردم. او زنی مهربان و خانه دار بود. من هم که معلولیت اندکی در پایم داشتم، در یکی از ادارات دولتی کارمند بودم و روزگار شیرینی را در کنار همسرم می گذراندم اما در طول این سال ها صاحب فرزندی نشدیم. با وجود این، گاهی احساس می کردم همسرم غمی سنگین در سینه دارد و رازی را از من پنهان می کند. هر بار به طور غیرمستقیم تلاش می کردم تا متوجه شوم که چه چیزی او را در زندگی آزار می دهد ولی فایده ای نداشت. حتی گاهی سرزده از سرکار به منزل می آمدم و چشم های همسرم را می دیدم که از شدت گریه به سرخی گراییده بود ولی باز هم با هر بهانه ای مرا قانع می کرد که مشکلی در زندگی ندارد. او مرا از صمیم قلب دوست داشت و این موضوع بارها برایم به اثبات رسید. با وجود این من نمی توانستم این ماجرا را فراموش کنم. حس کنجکاوی در وجودم ریشه دوانده بود و سعی می کردم به هر طریق ممکن راز غم پنهان در چهره همسرم را دریابم. روزها پشت سر هم می گذشتند تا این که روزی به طور سرزده و در یک ساعت غیرمتعارف به آرامی وارد خانه شدم و همسرم را دیدم که هراسان و سراسیمه آلبوم عکسی را زیر تختخواب انداخت، دیگر یقین یافتم که سرنخ این راز در همان آلبوم عکس است ولی آن روز خودم را به آن راه زدم به طوری که انگار متوجه موضوع مشکوکی نشدم.بعد از گذشت حدود یک هفته، روزی که همسرم برای خرید به بیرون از منزل رفته بود، به جست وجوی آلبوم پرداختم و همه عکس ها را نگاه کردم ولی چیزی که توجه مرا به خود جلب کند در آن آلبوم عکس پیدا نکردم. خیلی عجیب بود! خوب می دانستم که باید آلبوم را با دقت بررسی کنم، به ناچار همه عکس ها را بیرون کشیدم که ناگهان از لابه لای عکس های خانوادگی، تصویر دختر خردسالی که در آغوش همسرم بود و پستانک به دهان داشت، نگاهم را میخکوب کرد. آن دختر برایم ناآشنا بود به طوری که با همه وجودم احساس می کردم این دختر همان راز چندین ساله است که تاکنون در پی افشای آن بودم.در همین هنگام همسرم وارد اتاق شد و با مشاهده عکس آن دختر زیبا که روی زانوی من قرار داشت، هراسان مقابلم نشست و درحالی که صدای گریه اش فضای اتاق را پرکرده بود، فریاد زد: مرا ببخش! نمی توانستم در این باره چیزی بگویم،می ترسیدم زندگی ام ویران شود چرا که تو را دوست داشتم و ...
خلاصه آن روز همسرم با افشای آن راز گفت: حدود 3 سال قبل از آن که با هم ازدواج کنیم من با مرد دیگری در تهران ازدواج کرده بودم که حاصل آن دختر کوچکی به نام «آزاده» بود. در حالی که دخترم هنوز یک سال بیشتر نداشت، اختلافات خانوادگی ما شدت گرفت تا جایی که دیگر نتوانستیم یکدیگر را تحمل کنیم و من از او جدا شدم اما هرچه التماس کردم که شوهرم، حضانت دختر خردسالم را به من بدهد، او موافقت نکرد و من هم به ناچار به مشهد آمدم و چند ماه بعد با شما ازدواج کردم! ولی هیچ گاه نتوانستم چهره معصوم و زیبای دخترم را از یاد ببرم به همین دلیل وقتی شما سرکار می رفتید من هم با نگاه کردن به تنها عکسی که از او داشتم، اشک می ریختم و آرام می گرفتم ...
به گزارش روزنامه خراسان، مرد 45 ساله ادامه داد: وقتی این راز را شنیدم همسرم را سرزنش کردم که چرا تاکنون چنین موضوع مهمی را از من پنهان کرده است! خلاصه این گونه بود که با مرخصی یک ماهه از محل کارم، عازم تهران شدم و با نشانی که همسرم از 15 سال قبل داشت به جست وجوی شوهر سابق او برآمدم و بالاخره بعد از گذشت یک سال پیگیری مداوم او را در کرج یافتم و به همراه دخترش به مشهد دعوت کردم.این درحالی بود که «آزاده» هم از حدود یک ماه قبل متوجه شده بود که با یک نامادری مهربان زندگی می کند و مادر واقعی او فرد دیگری است. لحظه ای که «آزاده» مادرش را به آغوش کشید من هم فقط در گوشه ای اشک شوق ریختم و ...
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21104 - ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۱ آذر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی