خادمان جاودان ملت-آیت‌ا... شیخ جعفر محلاتی

گروه تاریخ - آن هایی که مدعی‌اند بسیجی بودن یعنی فقط لباس خاکی پوشیدن و سلاح به دست گرفتن و در میدان نبرد جنگیدن یا نمی‌دانند یا خودشان را به نادانی می‌زنند؛ بسیج یک تفکر است، یک رویکرد، یک سبک زندگی، یک روش برای حرکت به سوی آن‌ که انسان و انسانیت چشم به راه اوست، یک فرهنگ است. بسیج ایده و تفکر امروز و دیروز نیست، اندیشه‌ای سیّال در تاریخی است که با بعثت انبیای الهی برای نجات و رهایی بشر آغاز شد و تا قیام قیامت، برپا خواهد ماند. در چنین چشم‌اندازی، باید بسیج و بسیجی را فراتر از رزمندگانی دید که قهرمانانه در میدان‌های رزم، از جان مایه گذاشتند و برای ملت ما، عزت و شرف و آزادگی خریدند. در چنین چشم‌اندازی، هزاران شخصیت برجسته علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قرار می‌گیرند که بود آن ها، بر ظرفیت‌های گوناگون یک ملت افزوده و زمینه تعالی و رشد آن را مسیر الهی‌اش رقم زده‌است. رهبر معظم انقلاب، پنجم آذرماه امسال و در دیدار جمع کثیری از بسیجیان، این حقیقت مغفول مانده را برای چندمین بار یادآوری کردند و گفتند: «فرهنگ بسیج یعنی خستگی نشناختن در کمک‌های مؤمنانه ... در میدان مقابله با دشمن هم، یعنی در میدان جنگ نظامی هم، بی‌محابا وارد میدان شدن، از دشمن نترسیدن، به دشمن فرصت ندادن؛ این [فرهنگ بسیجی] است. در هر کارزار سیاسی و نظامی و علمی وارد شدن و همه توان خود را به کار گرفتن؛ این فرهنگ بسیجی است ... بسیجی بودن فرهنگ مجاهدان گمنام است ــ همین طور که در فرمایش امام هم به همین معنا اشاره شده ــ فرهنگ مجاهدان بی‌توقّع است؛ خطرپذیری است، نترسیدن است؛ خدمت گزاری است برای همه و برای کشور؛ از خود برای دیگران مایه گذاشتن است؛ حتّی مظلوم شدن برای این‌که مظلوم را رهایی ببخشد. روحیه بسیج‌پروری با همین خصوصیّاتی که گفتیم، [مثل] ورود در میدان، نترسیدن، با دشمن سینه‌به‌سینه شدن، در دوران حکومت‌های طاغوتی و در دوران‌های گذشته هم بود، منتها یا بیگانه‌ها مسلّط بر کشور بودند و آن ها نمی‌گذاشتند و سرکوب می‌کردند یا خود حکومت‌ها فاسد بودند. حالا نمونه‌هایش را من این‌جا یادداشت کرده‌ام. مثلاً در دوران دخالت‌های خارجی‌ها ــ این مال همین دوره تاریخ معاصر ماست، مال خیلی قبل‌ها نیست ــ در تبریز، شیخ محمّد خیابانی؛ او به یک معنا بسیجی است؛ قیام می‌کند، حرکت می‌کند، بعد هم شهید می‌شود؛ در مشهد، محمّدتقی خان پسیان؛ او هم همین جور؛ اغلب شرح حال این‌ها را متأسّفانه شماها نمی‌دانید؛ باید کتاب زیاد بخوانید، باید شرح حال این‌ها را بفهمید، بدانید. در رشت، میرزا کوچک‌خان جنگلی؛ در اصفهان، آقانجفی و حاج‌آقا نورا... ؛ در شیراز، آسیّدعبدالحسین لاری و بعضی دیگر از بزرگان علما، [مثل] شیخ جعفر محلّاتی؛ در بوشهر، رئیسعلی دلواری ... .» آن‌چه در صفحه مربوط به کلنل محمد تقی پسیان مشاهده کرد ید و آن چه در صفحه امروز و صفحات مشابه با آن در آینده مطالعه می‌کنید، بازشناسی روحیه بسیجی است در گستره تاریخ معاصر ایران و در روایت بزرگمردانی که برای آزادی و عظمت کشور، بسیجی‌وار و مردانه جنگیدند و جان بر سر این کار گذاشتند. در این قسمت، زندگی و خدمات آیت ا... شیخ محمد جعفر محلاتی را بررسی خواهیم کرد.

طلایه‌دار تأسیس مدارس دخترانه و مبارزه با استعمار

آیت‌ا... شیخ جعفر محلاتی چگونه در دهه 1290 خورشیدی، همزمان با فرماندهی نیروها علیه نظامیان اشغالگر انگلیسی به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی نیز می‌پرداخت؟

جواد نوائیان رودسری – مرور زندگی و رویدادهای دوران حیات مرحوم آیت‌ا... شیخ محمدجعفر محلاتی، انسان را شگفت‌زده می‌کند؛ این‌که می‌بینی کمتر عرصه‌ای است که این مجتهد آشنا به زمانه و مبارز خستگی ناپذیر، به آن ورود نداشته‌ و یکی از آن علمای بلند‌نظر و باریک‌بینی است که در رد و پذیرش هر چیز، نگاهی دقیق و بی‌طرفانه به مزایا و مضرّات آن می‌انداخته؛ بدون کمترین تعارف، آن چه در تضاد با تعالیم شرع انور بوده، نفی می‌کرده و قسمتی را که منافع قابل توجه داشته و مخالفت صریحی با احکام شرعی در آن دیده نمی‌شده، می‌پذیرفته و به ترویج آن همت می‌گماشته‌است. او، هرگز بدون مطالعه، به نفی تمامیت یک موضوع نمی‌پرداخت و این سعه صدر، شجاعت و تیزبینی، از آیت‌ا... محلاتی مجتهدی گران مایه، روشنفکر، استعمارستیز و بسیار تلاش‌گر ساخت که یاد و خاطره‌اش، در ذهن اهالی فارس و به ویژه شهر شیراز، ماندگار شد. آیت‌ا... شیخ محمدجعفر محلاتی را باید یکی از برجسته‌ترین علمای دوره پسامشروطه بدانیم؛ دورانی که برای مردم ایران، به دلیل ضعف حکومت مرکزی، نفوذ گسترده استعمار بریتانیا و در نهایت، آغاز قحطی بزرگ، ایامی سخت، دشوار و مصیبت‌بار است. او در این دوره، پرچمدار مبارزه با استعمار بود و پس از آن نیز، به مقابله با نفوذ دیکتاتوری رضاخان پرداخت که می‌خواست به بهانه مسئولیت در وزارت جنگ، دایره قدرت خود را وسیع‌تر کند.
شاگرد مبرّز میرزای شیرازی
آیت‌ا... شیخ محمدجعفر محلاتی در سال 1246ش، در شیراز به دنیا آمد؛ در خانه شیخ محمدحسین محلاتی، از علمای صاحب‌نام خطه فارس. در سال 1309ق / 1270ش، در حالی که 24 سال داشت و مقدمات را در مدارس علمیه زادگاهش طی کرده‌بود، راهی سامرا شد تا بتواند از محضر میرزای بزرگ شیرازی بهره ببرد؛ به این ترتیب، سه سال در درس آن عالم مبارز و صاحب فتوای تنباکو حضور یافت. با درگذشت میرزای شیرازی، شیخ محمدجعفر راهی نجف اشرف شد و در درس علمایی مانند آخوند خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی و میرزاحسین خلیلی شرکت کرد و از دو نفر نخست، اجازه اجتهاد گرفت و در سال 1330ق / 1291ش به زادگاهش، شیراز، بازگشت؛ آن هم در گیر و دار جریان نفوذ استعمار انگلیس در صفحات جنوبی ایران و سرکوب قیام‌های مبارزان فارس و بوشهر. آیت‌ا... شیخ محمدجعفر محلاتی حدود 47 سال داشت که قیام رئیسعلی دلواری در بوشهر آغاز شد و علمای جنوب، علیه حضور انگلیسی‌ها در خاک ایران، فتوای جهاد صادر کردند؛ طولی نکشید که آیت‌ا... شیخ محمدجعفر محلاتی هم به صف علمای صادر کننده فتوای جهاد پیوست.
صدور فتوای جهاد در مجلس ترحیم رئیسعلی دلواری
اوایل ذی‌القعده سال 1333 / شهریور 1294، رئیسعلی دلواری با خیانت یکی از افرادش، به شهادت رسید. این اتفاق، خشم مردم جنوب را علیه استعمار انگلیس، بیش از پیش برانگیخت. آیت‌ا... شیخ محمدجعفر محلاتی روز هفتم شهادت رئیسعلی دلواری، مجلس ترحیمی در یکی از مساجد شیراز برگزار کرد و در همان مجلس بود که فتوای جهاد توسط وی صادر شد؛ فتوایی که مثل برق و باد در شیراز پیچید و در کمتر از نیم روز، 700 مرد جنگی، آماده جانبازی در رکاب مجتهد شجاع و 48 ساله خود شدند. آیت‌ا... شیخ محمدجعفر محلاتی شخصاً فرماندهی نیروها را برعهده گرفت و روز 9 ذی‌القعده 1333 / 26 شهریور 1294 از مسیر کازرون و برازجان به سوی بوشهر حرکت کرد تا نیروهای انگلیسی که این بندر راهبردی را به اشغال خود درآورده‌بودند، از خاک وطن بیرون براند. طی این مسیر، افرادی از شهرها، مناطق و طوایف گوناگون، به سپاه شیراز پیوستند. سرهنگ اخگر، فرمانده وطن‌دوست ژاندارمری بوشهر که با 300 نفر ژاندارم از شهر عقب نشسته بود نیز، به سپاه آیت‌ا... محلاتی پیوست. سران حکومتی کوشیدند با پیغام و نامه، آیت‌ا... محلاتی را از این اقدام باز دارند؛ اما او عقب‌نشینی را خلاف شرع و پشت کردن به مبانی دین مبین اسلام می‌دانست. سپاه شیراز در نهایت در نزدیکی بوشهر اردو زد و نبرد با انگلیسی‌ها آغاز شد. نیروهای اشغالگر که تاب مقاومت در برابر این نیروی منسجم را نداشتند، پیشنهاد آتش‌بس دادند؛ اما آیت‌ا... محلاتی برای قبول این پیشنهاد، یک شرط مهم و اساسی گذاشت: نیرو‌های انگلیسی باید به طور کامل از بوشهر خارج شوند. این شرط از سوی فرمانده انگلیسی پذیرفته شد؛ اما آیت‌ا... محلاتی نیروهای خود را از بوشهر دور نکرد و این کار را به اقدام عملی انگلیسی‌ها منوط دانست. نیروهای استعمارگر، برای گریز از مخمصه‌ای که در آن گرفتار شده‌بودند، بوشهر را کاملاً تخلیه کردند.
ایستادگی در برابر پهلوی اول
آیت‌ا... شیخ محمدجعفر محلاتی، به عنوان یکی از شاگردان برجسته میرزای شیرازی و آخوند خراسانی، در سراسر عُمر، فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی خود را ادامه داد. در دورانی که رضاخان با عنوان سردارسپه، به وزارت جنگ رسید، آیت‌ا... محلاتی از علمایی بود که با آگاهی از وابستگی‌های سردارسپه به بریتانیایی‌ها، به مخالفت با او برخاست و هنگام سفر رضاخان به جنوب، در کسوت وزیر جنگ، تقاضای او را برای دیدار رد کرد و حاضر نشد با وی ملاقات کند. برخی معتقدند همین مسئله باعث شد که آیت‌ا... شیخ محمدجعفر محلاتی در دوران سلطنت رضاشاه، با محدودیت‌های گسترده روبه‌رو شود؛ محدودیت‌هایی که تا زمان رحلت وی در هفتم ربیع‌الاول سال 1358 / ششم اردیبهشت 1318 (72 سالگی) برقرار ماند. با این حال، آن‌مرحوم حتی در محیط پراختناق عصر رضاشاهی هم، حاضر به کوتاه آمدن در برابر اقدامات ضددینی و ضدملی پهلوی اول نشد. یک‌بار، زمانی که در ایام ماه مبارک رمضان، قصد قرائت «دعای سحر» را بر فراز منبر داشت، یکی از مأموران شهربانی، تصمیم به ممانعت و پایین آوردن آن مجتهد شجاع از منبر گرفت؛ دختر آیت‌ا... محلاتی این واقعه را چنین نقل می‌کند: «آقام خیلی شجاع بودند و از کسی نمی‌ترسیدند. یکی از شب‌های احیا یکی از آژان‌هایی (آژان: آجان، پلیس، مأمور شهربانی و نظمیه) که مأمور نظم مسجد شده‌بود، از دهات اطراف بود؛ وقتی آقام به منبر رفتند و شروع کردند به خواندن دعای سحر، رفت جلوی منبر به ایشان گفت: بیا پایین. آقام فریاد زدند: نمی‌آیم! تو کی هستی، برو عقب. ناگهان همه مردم بلند شدند و او را گرفتند و به کلانتری بردند. در کلانتری گفتند: این نمی‌دانسته! آمده برای نظم و ترتیب، بی‌خود گفته و خود آقا مجازاتش کنند! آقا هم او را وِل کردند. بعد آقام دوباره به منبر رفتند و دعای سحر را خواندند. بعد از اتمام مجلس همه مردم آقا را تا دم خانه همراهی کردند.»
اهتمام به تحصیل بانوان
شاید یکی از فرازهای بسیار مهم در زندگی آیت‌ا... شیخ محمدجعفر محلاتی که شاید تاکنون کمتر به آن توجه شده‌باشد، اقدامات فرهنگی و اجتماعی وی است. در ابتدای این نوشتار گفتیم که او با هر ابزاری که می‌توانست در ارتقای سطح زندگی و آگاهی مردم مؤثر باشد و در همان حال، مخالفتی بین استفاده از این ابزار و نتایج آن، با دستورهای شرع انور وجود نداشت، نه تنها مخالفت نمی‌کرد، بلکه در مسیر ترویج آن، گام‌های مؤثر بر می‌داشت. یکی از این اقدامات، تلاش آیت‌ا... شیخ محمدجعفر محلاتی برای تأسیس مدارس دخترانه، در شیراز دهه 1290ش بود؛ اقدامی که در آن روزگار، گروهی با آن از در مخالفت درمی‌آمدند و چنین اقدامی را، مغایر با شئون دینی می‌دانستند، اما آیت‌ا... محلاتی، نه تنها چنین رویکردی نداشت، بلکه معتقد بود اصل فراگیری علم، برای جمیع مسلمانان، صرف نظر از جنسیت آن ها، ضروری و لازم است و آن‌چه با شرع انور مغایرت دارد، عبور از مرزهای حیا و عفاف و بی‌توجهی به قوانینی است که برای حفاظت از شأن و جایگاه بانوان در اسلام وضع شده. به همین دلیل، آن مرحوم، هم از تأسیس مدرسه دخترانه در شیراز حمایت کرد و هم، دختران خودش را برای تحصیل به این مدرسه فرستاد. چند سال قبل، مجموعه خاطرات شفاهی سه دختر تحصیلکرده مرحوم آیت‌ا... شیخ محمدجعفر محلاتی، در قالب کتابی با عنوان «زهرا، ماه‌منیر و مهرِماه: خاطرات دختران یک مرجع دینی» منتشر شد و ناشنیده‌هایی از رویکردهای شگفت‌انگیز فرهنگی و اجتماعی آیت‌ا... محلاتی را آشکار کرد؛ آن مرحوم، در تأسیس نخستین مدرسه دخترانه شیراز، نقشی مستقیم و غیرقابل انکار ایفا کرد. «مهرِماه» یکی از دختران وی، درباره این اقدام پدر، چنین می‌گوید: «به اجازه آقام مدرسه دخترانه باز کردند؛ مدرسه علویه. من هنوز به دنیا نیامده بودم. رفعت خانم و کوکب‌خانم و زهراخانم و دخترهای آمیز ابوالفضل، صفیه‌خانم، علیه‌خانم، قمرالسماء و دختران آشیخ مرتضی، رفته بودند. خانم لشکری – که حالا همسایه ماست – می‌گفت: پدر ما آن‌قدر متاسف بود که نگذاشت ما به مدرسه برویم. ما می‌گفتیم آقا شیخ‌جعفر دخترهایش را برای راهنمایی ما فرستاد به مدرسه. اولین مدرسه دخترانه‌ای که در شیراز باز شد؛ مدرسه خانم علوی [بود]، ولی پدر ما نگذاشت. او (خانم لشکری) می‌گفت: پدر شما آن‌قدر روشنفکر بود که او و آمیز ابوالفضل برای تشویق مردم، اول دختران خود را به مدرسه فرستادند. همه علما برای تشویق مردم که نگویند سواد گناه دارد، همه دخترهای‌شان را فرستاده بودند مدرسه، اولین مدرسه دخترانه شیراز.» ذکر این مسئله از آن رو حائز اهمیت است که برخی از مورخان، بدون توجه به چنین مواردی، اهتمام به تحصیل دختران را یکسره از اقدامات متجددان می‌دانند و برای علما و مذهبیون در این عرصه حق و جایگاهی قائل نیستند.
تحصیل، آری؛ بی‌حیایی، هرگز
با وجود این، آیت‌ا... محلاتی هنگامی که پای بی‌عفتی و بی‌حیایی در زمان رضاشاه، به مدارس دخترانه باز شد، به شدت در برابر آن ایستاد و دخترانش را از ورود به چنین مدارسی منع کرد؛ اما جالب است که این منع، منافاتی با ادامه تحصیل نداشت؛ دختران آیت‌ا... محلاتی در خانه و با معلمانی که به اهتمام پدر برای تدریس آن ها استخدام شده‌بود، به تحصیل ادامه دادند و حتی دیپلم خودشان را هم گرفتند؛ زهرا محلاتی به یاد می‌آورد: «امتحان سه کلاس هفتم و هشتم و نهم، متفرقه دادیم و قبول شدیم. برای امتحان شیمی، روز امتحان با چادر رفتیم توی مدرسه. به ما اعتراض کردند که چرا چادر دارید؛ چادر را دربیاورید. ما پا شدیم از جلسه بیرون رفتیم. آمدند دنبال ما که روسری سر کنید؛ ما قبول نکردیم.» یکی از دختران آیت‌ا... محلاتی، بعد از سقوط رضاشاه و در دهه 1320ش، به دانشگاه راه یافت و مدرک دانشگاهی گرفت. رفتار آن مرحوم باعث شد که این تفکر باطل و خلاف دستورهای شرع انور که تحصیل بانوان را جایز نمی‌داند، از میان بسیار از مذهبی‌های روشن‌ضمیر رخت بربندد و زمینه تحصیل و پیشرفت دختران و زنان مسلمان، مؤمن و معتقد فراهم شود.

خادمان جاودان ملت-میرزا کوچک خان در قامت یک «چریک فرهنگی»

http://khorasannews.com/?nid=21096&pid=5&type=0

خادمان جاودان ملت-آیت‌ا... سیدحسن مدرس

http://khorasannews.com/newspaper/page/21095/5/771334/0

خادمان جاودان ملت-کلنل محمدتقی‌خان پسیان

http://khorasannews.com/?nid=21092&pid=5&type=0

شاگردان «حاج‌آقا روح ‌ا...» ؛ منادیان آزاداندیشی در دانشگاه‌ها

http://khorasannews.com/?nid=21097&pid=5&type=0


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خامان جاودانه ملت

تاريخ : جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ | 19:11 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |