درامتداد تاریکی-پایان آدم ربایی در کویر
توکلی - عامل آدم ربایی پسرجوان درمشهد به چنگ پلیس افتاد.به گزارش خراسان ،جانشین فرماندهی انتظامی استان کرمان درتشریح جزئیات ماجرای این آدم ربایی بیان کرد: نیروهای پلیس ایستگاه بازرسی شهید جهانگرد راور به دنبال اعلام گزارشی از پلیس خراسان رضوی مبنی بر ربوده شدن پسر جوانی توسط فردی ناشناس و مسلح با یک دستگاه خودروی تیبا، به سرعت وارد عمل شدند و برای پایش دقیق ترددهای محور خراسان جنوبی به راور اقدام کردند. سردار روانبخش ادامه داد:خودروی مدنظر لحظاتی پس از اعلام این موضوع وارد ایستگاه بازرسی شهید جهانگرد شد اما راننده آن بدون توجه به ایست ماموران با عبور از روی گل میخ اقدام به فرار کرد و ماموران نیز به تعقیب و مراقبت او پرداختند.وی اظهارکرد:در ادامه راننده این خودرو پس از طی یک مسافت کوتاه، متوقف شد و فرد ربوده شده را با تهدید اسلحه از خودرو پیاده کرد و به سمت ارتفاعات جاده «دیهوک» کشاند که در همین اثنا فرمانده انتظامی شهرستان راور نیز به محل رسید و به همراه دیگر تیم های انتظامی موفق شدند فرد ربوده شده را از دست گروگان گیر رها کنند اما فرد آدم ربا با استفاده از ارتفاعات و پوشش گیاهی منطقه، چندین ساعت از دید ماموران خارج شد.این مقام انتظامی گفت: تیم های انتظامی با هدف دستگیری این عامل گروگان گیری تا ظهر روز بعد برای پایش و پاک سازی محل اقدام کردند که در نهایت پس از ۲۴ ساعت جست و جو در کویر و حاشیه جاده موفق شدند متهم فراری را دستگیر و کلت کمری او را نیز کشف کنند.جانشین فرماندهی انتظامی استان کرمان تصریح کرد: براساس بازجویی ها مشخص شد این پسر جوان اهل یکی از مناطق شمال کشور در سفر به مشهد در حالی که به همراه یکی از بستگانش قصد فروش چند حلقه انگشتر را داشته است، توسط متهم اغفال و با انگیزه اخاذی گروگان گرفته می شود.سردار روانبخش خاطرنشان کرد : این متهم درصدد انتقال گروگان خود به یکی از مناطق استان کرمان بوده و قصد اخاذی از خانواده اش را داشته که خوشبختانه با سرعت عمل پلیس راور دستگیر شد. خراسان : شماره : 21181 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۵ فروردين
اقدام به خودکشی به خاطر پورشه در تهران!
یک جوان ۲۵ ساله به دلیل اختلافات خانوادگی و نداشتن پورشه اقدام به خودکشی کرد. به گزارش رکنا، روزگذشته جوانی ۲۵ ساله در خیابان خواجه عبدا... به دلیل آن چه خود اختلاف خانوادگی می خواند، اقدام به خودکشی کرد. این جوان با تنی خون آلود از پنجره طبقه سوم خود را آویزان کرده بود و با نزدیک شدن هرکسی به او تهدید به پرتاب کردن خود می کرد.این جوان به گفته پدرش و همسایه های حاضر در صحنه بیماری اعصاب و روان دارد و پیش از این، دو ماه نیز در تیمارستان بستری بوده و به همین دلیل از سربازی معاف شده است. صبح دیروز نیز بعد از این که متوجه می شود پدرش تصمیم به بستری او در تیمارستان دارد، ابتدا خودزنی و سپس از پنجره خود را آویزان می کند. خراسان : شماره : 21181 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۵ فروردين
22 سال زندان و 124 ضربه شلاق برای زوج زورگیر!
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- زوج کریستالی سابقه داری که با وحشت آفرینی با تبر و تهدید به اسیدپاشی، خودروی راننده تاکسی اینترنتی را زورگیری کرده بودند، با صدور رای قاطعی از سوی قضات دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به تحمل 22 سال زندان ، 124 ضربه شلاق، ردمال و پرداخت جزای نقدی محکوم شدند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، شب بیست و یکم آبان سال گذشته،راننده جوان یکی از شرکت های تاکسی اینترنتی، هراسان و وحشت زده با پلیس تماس گرفت و در حالی که دلهره و اضطراب رهایش نمی کرد از زوج خطرناکی سخن گفت که با تهدید به اسیدپاشی و وارد آوردن ضربات تبر، خودروی سمند وی را زورگیری کرده اند. این راننده 37 ساله در تشریح جزئیات ماجرا گفت: حدود ساعت 20:15 بود که مسافری از طریق نرم افزار شرکت درخواست تاکسی کرد. من هم که به محل نزدیک تر بودم، آن ها را از توس 97 سوار کردم و به سمت شهرک نوید به راه افتادم و دوباره آن ها را به مبدا (توس 97) بازگرداندم ولی مسافرانم که یک زوج جوان بودند از خودرو پیاده نشدند و با تهدید به اسیدپاشی مرا به بیابان های انتهای توس بردند.
قربانی زورگیران خشن ادامه داد: زن جوان بطری حاوی اسید را در دست داشت و همسر او نیز با تیغه تبر به سقف و داشبورد خودرو می کوبید که ناگهان ضربه ای به دستم زد ومن از ترس خودرو را رها کردم و با پای پیاده در تاریکی شب به بیابان گریختم طوری که می ترسیدم به پشت سرم نگاه کنم چرا که مرد تبر به دست فریاد زنان، مرا تعقیب می کرد و من فقط به نجات خودم از مرگ می اندیشیدم!...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با توجه به اهمیت موضوع، عملیات پلیس برای ردیابی زوج زورگیر با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ احمد نگهبان (فرمانده انتظامی مشهد) آغاز شد و عوامل انتظامی چند روز بعد با رصدهای اطلاعاتی و تقویت گشت های انتظامی،موفق شدند زوج جوانی را درون خودروی سمند سرقتی در حالی دستگیر کنند که در بیابان های انتهای توس 97 مشغول مصرف کریستال بودند.
با کشف تبر و مقداری مواد مخدر صنعتی داخل خودرو، مشخص شد که سمند مذکور همان خودروی سرقتی است که شماره پلاک آن به مراکز انتظامی اعلام شده بود. با انتقال زوج جوان به مقر انتظامی، تحقیقات از آنان ادامه یافت. بررسی های پلیس نشان داد که زوج کریستالی از زورگیران حرفه ای و سابقه دار هستند که قبلا نیز خودروهای دیگری را با همین ترفند ربوده اند بنابراین با دستور مقامات قضایی استان خراسان رضوی، این پرونده حساس، به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و توسط قضات با تجربه دادگاه زیر ذره بین قضاوت قرار گرفت.
در جلسات محاکمه که به ریاست قاضی هادی دنیادیده در مشهد برگزار شد، زوج معتاد درحالی به صراحت زورگیری خشن را پذیرفتند که در برابر سوالات فنی و تخصصی مقامات قضایی چاره ای جز بیان حقیقت نداشتند.
در همین حال رئیس دادگاه با تفهیم اتهام مشارکت در سرقت مسلحانه شبانه، رانندگی بدون گواهی نامه و آدم ربایی به متهمان از آنان خواست تا جزئیات ماجرای زورگیری وحشتناک را بیان کنند.
بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ابتدا، «مجتبی» (متهم) ضمن اعتراف به ترساندن راننده و سرقت خودروی سمند گفت: آن شب خیلی خمار بودم که نقشه سرقت از راننده تاکسی اینترنتی را با همسرم طرح کردیم. وقتی راننده به توس 97 رسید من او را با تبر ترساندم و او هم فرار کرد. بعد از این ماجرا به شماره تلفنی که با ما تماس گرفته بود، زنگ زدیم تا خودرواش را در مقابل پرداخت مبلغی پس بگیرد ولی ما مبلغی وجه نقد ، سکه پارسیان و همچنین دو کارت بانکی او را از داخل خودرو سرقت کرده بودیم. در همین حال، همسر مرد زورگیر نیز به قضات دادگاه گفت: درون بطری آب کثیف رخت چرک ها بود اما من برای آن که راننده بترسد به او گفتم درون بطری اسید است! وقتی او را با تهدید به انتهای توس 97 بردیم، همسرم با تبر به داشبورد کوبید و ضربه ای هم به دست او زد که راننده ترسید و پا به فرار گذاشت.
به گزارش روزنامه خراسان، پس از پایان جلسات محاکمه که خبر آن بیست و پنجم اسفند در صفحه حوادث روزنامه خراسان منتشر شد، قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خرا سان رضوی رای خود را درباره پرونده اتهامی این زوج خطرناک صادر کردند. براساس این رای که به امضای رئیس دادگاه رسیده است، متهم «مجتبی» به جرم سرقت مسلحانه شبانه به تحمل 15 سال زندان و 74 ضربه شلاق و همچنین ردمال محکوم شد، اما دادگاه با توجه به اوضاع و احوال همسر وی و با درنظر گرفتن بارداری متهمه و همچنین سوابق کیفری وی، رای به تحمل 7 سال زندان و 50 ضربه شلاق داد و به دلیل رانندگی بدون گواهی نامه ، وی را به پرداخت جزای نقدی محکوم کرد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است:دادگاه همچنین متهمان را از اتهام آدم ربایی به دلیل نبود مستندات و ادله کافی تبرئه و تاکید کرد که رای مذکور پس از ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.
بنابراین گزارش، قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، همچنین ادعای متهمان را که تحت تاثیر مواد مخدر اقدام به ارتکاب جرم کرده اند،با استنادات دقیق قانونی و عقلی رد کردند چرا که آنان با طرح نقشه ای زیرکانه و فراهم آوردن لوازم زورگیری، موجب ترس و وحشت راننده شده و نه تنها اموال سرقتی را فروخته اند بلکه با گستاخی و 4 روز تردد با خودروی سرقتی در شهر با مال باخته تماس گرفته و قصد اخاذی هم داشته اند که همه این موارد، حکایت از هوشیاری و زیرکی آنان برای ارتکاب جرم دارد. خراسان : شماره : 21181 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۵ فروردين
فوق لیسانس مدیریت، مشروب فروش شد!
وقتی برای خرید لوازم خالکوبی (تتو) به تهران رفته بودم به پیشنهاد یکی از دوستانم مبلغ 50 میلیون تومان مشروبات الکلی خریدم تا در مشهد توزیع کنم اما قبل از آن که به توزیع گسترده آن دست بزنم ناگهان ماموران کلانتری وارد منزلم شدند و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، جوان 32 ساله ای که در عملیات ضربتی پلیس مشهد و به اتهام توزیع شبکه ای انواع مشروبات الکلی خارجی و دست ساز دستگیر شده است، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: من در تهران متولد شدم اما زمانی که 11 سال بیشتر نداشتم فرزند طلاق نام گرفتم چرا که پدرم مردی خشن و عصبی بود، او مادرم را کتک می زد و به دلیل بیماری اعصاب نمی توانست رفتارش را کنترل کند تا جایی که مادرم را با چاقو زد و به همین دلیل هم کارشان به طلاق کشید. بعد از این ماجرا من و خواهرم نزد مادرم ماندیم و پدرم به دنبال سرنوشت خودش رفت. در این شرایط مادرم برای تامین هزینه های زندگی در خانه های مردم کار می کرد تا این که خواهرم ازدواج کرد و من و مادرم برای ادامه زندگی به مشهد آمدیم ولی من به تحصیلاتم ادامه دادم و 13 سال قبل با دختری ازدواج کردم که یکی از دوستان مادرم معرفی کرده بود.
با آن که هزینه های زندگی مشترک بر دوشم بود ولی تحصیل را رها نکردم و تا مقطع فوق لیسانس مدیریت درس خواندم اما گویی سرنوشت با من سر ناسازگاری داشت چرا که بعد از ازدواج دچار انحرافات اخلاقی و روابط خارج از عرف شدم و در حالی که دخترم 5 سال بیشتر نداشت اختلافات بین من و همسرم شدت گرفت چرا که من هم به او سوء ظن پیدا کرده بودم و احتمال می دادم که او نیز رفتارهای خارج از عرف با دیگران دارد. در این شرایط از یکدیگر جدا شدیم اما این جدایی فقط حدود 6-5 ماه طول کشید و دوباره به خاطر دخترم (ژینوس) او را به عقد موقت خودم درآوردم تا در کنار یکدیگر به زندگی مشترک مان ادامه بدهیم. این درحالی بود که مادرم دچار بیماری های روماتیسمی شده بود و دیگر نمی توانست کار کند. من هم که گویی تاریکی روزگار را بر دوشم حمل می کردم در یکی از بانک های خصوصی استخدام شدم ولی به دلیل تعدیل نیرو، کارم را از دست دادم و با خودرویی که داشتم در یکی از تاکسی های اینترنتی مشغول به کار شدم. در همین حال مدتی بعد تصادف کردم و خودرویم را هم از دست دادم. بعد از این ماجرا حرفه خالکوبی را آموختم و به درآمدزایی از این راه پرداختم.
سرانجام حدود دو ماه قبل بود که برای خرید لوازم خالکوبی به تهران رفتم. در آن جا یکی از دوستانم را دیدم که در زمینه فروش مشروبات الکلی و مواد مخدر در نقاط مختلف شهر فعالیت داشت. به پیشنهاد او تصمیم گرفتم به جای خرید لوازم خالکوبی (تتو) یک محموله مشروبات الکلی خارجی بخرم، البته او و دوستانش پیشنهاد فروش مواد مخدر را هم به من دادند اما من 50 میلیون تومان مشروبات الکلی از او خریدم که چند روز بعد محموله مشروبات را برایم فرستادند و من هم آن ها را در منزل جاساز کردم تا درمشهد توزیع کنم اما شب گذشته ماموران کلانتری طبرسی شمالی، به طور غافلگیرانه وارد منزلم شدند و همه این محموله را قبل از توزیع توقیف کردند. البته آن ها در جست وجوی سلاح هم بودند که سلاحی را در منزلم پیدا نکردند! اکنون نیز مادرم بیرون از کلانتری منتظر ایستاده است تا از فرجام من اطلاعاتی کسب کند و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: ماموران کلانتری طبرسی شمالی در پی رصدهای اطلاعاتی به سرنخ هایی از توزیع گسترده مشروبات الکلی خارجی در مشهد دست یافتند و سپس گروه ورزیده ای از نیروهای انتظامی با نظارت مستقیم سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) وارد عمل شدند و با هماهنگی های قضایی بیش از 2 هزار لیتر انواع مشروبات الکلی را کشف کردند. در این عملیات که به سرپرستی سرگرد جواد یعقوبی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) انجام شد، یکی از عوامل انتقال و توزیع گسترده مشروبات نیز به دام افتاد که تحقیقات بیشتر برای دستگیری دیگر عوامل مرتبط با این پرونده همچنان ادامه دارد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری
خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21181 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۱۵ فروردين
جدال زورگیر با مرگ!
اگرچه من هم به شدت مصدوم شده ام و برخی از نقاط بدنم دچار شکستگی استخوان شده است اما همدستم در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان درحالی با مرگ جدال می کند که ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات جوان زورگیری است که در پی یک حادثه هولناک گوشی قاپی در مشهد به همراه همدستش، به درون رودخانه سقوط کردند و در مرکز درمانی بستری شدند. این سارق سابقه دار که با خوش شانسی از مرگ نجات یافته بود، درباره ماجرای گوشی قاپی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: با «غفار» از چند ماه قبل در حالی آشنا شدم که درون یکی از پارک ها مشغول مصرف مواد مخدر از نوع حشیش بود. من هم که به «حشیش» اعتیاد داشتم در کنار او قرار گرفتم و این گونه روابط دوستانه من و او آغاز شد. وقتی فهمیدم که «غفار» نیز سابقه کیفری دارد و به تازگی از زندان آزاد شده است، خیلی خوشحال شدم چرا که سرنوشت و مسیر زندگی ما در نقطه ای با یکدیگر تلاقی می کرد و سرگذشت تلخ مان شبیه هم بود. از آن روز به بعد رفاقت من و غفار شکل صمیمانه تری یافت و ما برای تامین هزینه های اعتیادمان تصمیم گرفتیم به خلافکاری ادامه دهیم. به همین دلیل سوار موتورسیکلت هوندای «غفار» می شدیم و در تاریکی شب گوشی تلفن عابران پیاده را می ربودیم که بدون توجه به اطراف خودشان، مشغول گفت وگوی تلفنی بودند! روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که هشتم فروردین به منطقه بولوار شهید درودی آمدیم و سوار بر موتورسیکلت پرسه می زدیم تا طعمه ای برای گوشی قاپی پیدا کنیم! در این هنگام بود که نگاهمان روی مرد میان سالی خیره ماند چرا که او در حال مکالمه تلفنی قصد عبور از عرض خیابان را داشت و این فرصت مناسبی بود تا گوشی او را سرقت کنیم. در این لحظه و با اشاره «غفار» به طرف مرد میان سال حرکت کردم و زمانی که در کنار او قرار گرفتم ناگهان «غفار» گوشی را ربود و من هم گاز موتورسیکلت را فشردم تا از محل فرار کنیم اما با سروصدای مال باخته، شهروندان متوجه ماجرا شدند و به سمت ما هجوم آوردند. در این شرایط من بر سرعت موتورسیکلت افزودم تا از چنگ مردم فرار کنیم اما در حالی که به رودخانه نزدیک می شدیم کنترل موتورسیکلت را از دست دادم و به داخل رودخانه سقوط کردیم. دیگر چیزی نفهمیدم. زمانی به خودم آمدم که نیروهای امدادی را بالای سرم دیدم. آن ها من و غفار را که دچار صدمات و شکستگی های جدی شده بودیم به مرکز درمانی انتقال دادند ولی در بیمارستان متوجه شدم که «غفار» حال وخیمی دارد و در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می کند. این در حالی است که موتورسیکلت هم به کلی تخریب شده است و دیگر قابل استفاده نیست!
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است در حالی که 5 دستگاه گوشی تلفن سرقتی از دو سارق زورگیر کشف شده است، تحقیقات نیروهای تجسس با نظارت مستقیم سرگرد «جعفر عامری» (رئیس کلانتری سپاد) برای ریشه یابی سرقت های دیگر این باند دو نفره در مشهد ادامه دارد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21182 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۶ فروردين
غرور مرگبار فکل جاهلی!
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- نزاع خونبار مشتریان کبابی با چند برادر در یکی از محلات مشهد، در حالی با یک کشته و 5 مجروح به پایان رسید که عاملان این درگیری وحشتناک، انگیزه جنایت را غرور جوان «فکل جاهلی» دانستند که سوار بر موتورسیکلت، آتش نزاع را شعله ور کرد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، شب چهاردهم بهمن سال گذشته، چند جوان وارد کباب فروشی در اطراف میدان عسکریه مشهد شدند و 16 سیخ کباب سفارش دادند. در حالی که هنوز برخی از جوانان مذکور مشغول صرف کباب بودند، ناگهان دو تن از آنان از کباب فروشی بیرون آمدند و سوار بر موتورسیکلت شدند. آنان چرخ موتورسیکلت را بر سپر پراید 111 یکی از دوستانشان می کوبیدند که جلوی یک دستگاه پژو پارس پارک شده بود. آن ها با هل دادن پراید موجب برخورد سپر آن به سپر دو خودرو می شدند که ناگهان مالک پژو پارس متوجه ماجرا شد و از منزلش بیرون آمد. او به سمت جوان موتورسواری رفت که موهای پر پشت و فرفری او جلب توجه می کرد. مالک پژو با اعتراض به جوان موفرفری از او و دوستان کباب خورش خواست تا دست از این رفتار زشت بردارند امااین موضوع به غرور جوان فکلی برخورد و بدین ترتیب پس از یک مشاجره لفظی، درگیری خونبار درحالی رخ داد که دیگر برادران مالک پژو که از ساکنان همان محله بودند، وارد ماجرا شدند. طولی نکشید که تیغه های چاقو و قمه در تاریکی شب درخشید و چندین نفر با زخم های عمیق و وحشتناک بر کف آسفالت خیابان افتادند. در این میان یکی از جوانان کباب خور که به طرفداری از دوستانش وارد درگیری شده بودند، بر اثر اصابت ضربات چاقو جان سپرد و 4 برادر نیز به همراه فرزند یکی از آنان به شدت مجروح و روانه بیمارستان شدند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است دقایقی بعد با فرار تعدادی از عاملان این نزاع مرگبار از صحنه جنایت، موضوع از طریق عوامل امدادی به پلیس 110 گزارش شد و گروهی از عوامل انتظامی به سرپرستی سرهنگ علی برزنونی (رئیس کلانتری میرزا کوچک خان) به حفظ صحنه درگیری پرداختند و عملیات انتظامی را با دستورهای شفاهی قاضی ویژه قتل عمد برای شناسایی و دستگیری عاملان این نزاع دسته جمعی آغاز کردند. هنوز ساعتی از این نزاع مرگبار نگذشته بود که دامنه تحقیقات قاضی دکتر صادق صفری به بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد رسید و بدین ترتیب در همان ساعات اولیه بررسی های قضایی، تعدادی از عاملان شرکت در نزاع منجر به قتل دستگیر و به پنجه عدالت سپرده شدند. از سوی دیگر با انتقال جسد جوان 21 ساله به پزشکی قانونی، تحقیقات و بازجویی از متهمان دستگیر شده ادامه یافت و آن ها اسفند سال گذشته، صحنه جنایت را در حضور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بازسازی کردند و به تشریح جزئیات این جنایت وحشتناک پرداختند.
بنابر گزارش روزنامه خراسان، در ابتدای بازسازی صحنه قتل که سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی) نیز حضور داشت ابتدا سروان منفرد (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات پرونده و اعترافات متهمان در مراحل بازجویی پرداخت و سپس با دستور قاضی دکتر صفری، بیش از 12 متهم مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفتند و جزئیات این جنایت هولناک را بازگو کردند.
در حالی که عوامل انتظامی برای امنیت محل وقوع جرم در اطراف میدان عسکریه مستقر شده بودند، «مجتبی» (یکی از متهمان پرونده) با معرفی کامل خود گفت: وقتی از خانه بیرون آمدم و موتورسوار فکلی را دیدم که پراید را مدام به سمت خودروی پژو هل می دهد، به او گفتم: این کار را نکنید! ولی او خیره به چشمانم نگاه کرد و گفت: پولش را می دهم! من که از پاسخ او متعجب شده بودم به موهایش نظری انداختم و ادامه دادم: اگر تو پول داری، برو فکل هایت را آرایش کن! در این هنگام ناگهان دو جوان از درون پراید 111 پیاده شدند و با حالت جاهلی گفتند: ما پولش را می دهیم! به یکی از آن ها گفتم: شما جاهلید! گفت: بله! ما جاهلیم! و ... در این لحظه بود که یکی از آن ها با مشت به صورتم کوبید و دیگری هم که مرا گرفته بود با سر به صورتم ضربه زد! و درگیری شروع شد. لحظاتی بعد و درحالی که سروصداها شدت گرفته و دختری نیز همراه آن چند جوان بود که از کبابی بیرون آمده بودند، ناگهان اطراف من خلوت شد. هنگامی که در تاریکی شب به آن سو نگریستم تازه فهمیدم که آن چند جوان با دیگر برادرانم درگیر شده اند و چاقوکشی می کنند!
در این هنگام یکی از آن ها با شیلنگ به طرف من حمله ور شد که من شیلنگ را از او گرفتم و متوجه شدم که خواهرم نیز با سروصداهای موجود از خانه بیرون آمده است ولی چند جوان روی مرتضی و حسن (دو تن از برادران متهم) ریخته بودند و آن ها برادرانم را با ضربات چاقو مجروح کردند.
به گزارش روزنامه خراسان، «مرتضی» (یکی دیگر از متهمان) نیز به قاضی ویژه قتل عمد گفت: وقتی از پنجره منزل متوجه درگیری برادرانم شدم و دیدم «حسن» روی زمین افتاده و چند نفر به او حمله می کنند، از خانه بیرون آمدم که یکی از مهاجمان دستم را با قمه زد ولی دیدم روده های برادرم از شکمش خارج شده است.
«حسن» نیز با تایید اظهارات برادرانش گفت: درگیری برادرم با موتورسواران لفظی بود ولی آن ها به سمت او حمله کردند و زمانی که من وارد درگیری شدم چاقو خوردم در حالی که چند نفر روی سرم ریخته بودند.
«مصطفی» (متهم به قتل) نیز در ادامه بازسازی صحنه جنایت، مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و به مقام قضایی گفت: وقتی سروصداهای داخل خیابان را شنیدم در حال استحمام بودم که بلافاصله لباس هایم را پوشیدم و از خانه بیرون آمدم. در این هنگام جوانی را دیدم که زن برادرم را هل داد و برخی هم با چاقو به سوی برادرانم حمله ور شده اند. من هم چاقویی را که داخل خیابان افتاده بود از روی زمین برداشتم و از پشت سر به شانه یکی از مهاجمان ضربه زدم که روی زمین افتاد ولی یکی از آن ها تیغه قمه را به شکم من فرو کرد به طوری که خون از آن فواره می زد و برادران دیگرم نیز زخمی شده بودند.
بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، پس از تکمیل تحقیقات در صحنه وقوع جرم، بررسی های قضایی با استنادات و دلایل قانونی در شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب (ویژه پرونده های جنایی) ادامه یافت و با اعترافات متهمان برخی دیگر از زوایای پنهان این جنایت وحشتناک فاش شد که به خاطر غرور جاهلی یک جوان فکلی رخ داد. خراسان : شماره : 21182 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۶ فروردين
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی