درامتداد تاریکی-با دستگیری ۴ سارق ، محموله میلیاردی سیم سرقتی لو رفت

کرمانی - محموله ۲ تنی سیم سرقتی در عملیات پلیس کشف شد.به گزارش خراسان ،فرمانده انتظامی استان کرمان با اشاره به تشدید طرح های برخورد با سارقان،اظهارکرد : در این زمینه نیروهای پلیس آگاهی شهرستان سیرجان در روند کشف چندین فقره سرقت سیم و تجهیزات برق رسانی که با شیوه هایی مشابه در چند نقطه از این شهرستان رخ داده بود به سرنخ هایی از نحوه انتقال اموال سرقتی دست یافتند.

سردار عبدالرضا ناظری افزود: در این زمینه ماموران با پیگیری های شبانه روزی خود از قصد چند متهم سابقه دار و مرتبط در این سرقت ها به منظور انتقال اموال سرقتی به دیگر استان ها باخبرشدند و با استقرار نامحسوس در محور اصلی شهرستان یک دستگاه کامیون حامل دو تن سیم سرقتی را با همکاری نیروهای پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان «شهربابک» شناسایی و متوقف کردند. این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: در این عملیات غافلگیرانه،چهار متهم که قصد داشتند این محموله سیم و تجهیزات برق رسانی را در قالب بار ضایعات آهن به خارج از استان کرمان منتقل کنند دستگیرشدند و در ادامه پس از مواجهه با شواهد و مدارک موجود به ۵۰ فقره سرقت سیم برق از نقاط مختلف شهرستان سیرجان اعتراف کردند. سردار ناظری با اشاره به این که کارشناسان مربوط ارزش این اقلام را بیش از ۲۲میلیارد ریال برآورد کردند، خاطرنشان کرد: این متهمان به انجام سرقت هایی در دیگر نقاط استان هم اقرار کردند، که تحقیقات پلیسی برای کشف این سرقت ها و بازگشت اموال سرقتی به شرکت های انتقال نیرو در دست انجام است. خراسان : شماره : 21190 - ۱۴۰۲ دوشنبه ۲۸ فروردين

ماجرای یک شب خونبار!

سیدخلیل سجادپور- طی یک شب در حالی دو جنایت وحشتناک در مشهد رخ داد که عاملان آن با تلاش شبانه کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی و دستورات ویژه قضایی در کمتر از 12 ساعت دستگیر شدند و در پنجه عدالت قرار گرفتند.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، حدود ساعت 22 شب دوشنبه بود که زنگ تلفن پلیس 110 به صدا درآمد و جوانی وحشت زده از چاقوکشی اوباش در یکی از پارک های بولوار شهرستانی مشهد خبر داد و گفت: جوانی در یک نزاع شبانه و با ضربات چاقو به شدت مجروح شده است و نفس های آخر زندگی اش را می کشد! طولی نکشید که خودروهای پلیس و نیروهای امدادی اورژانس به طرف پارک مذکور حرکت کردند و پیکر خون آلود جوان 18 ساله افغانستانی را به بیمارستان دکتر شریعتی انتقال دادند اما تلاش ها برای نجات وی از مرگ به نتیجه نرسید و جوان مذکور بر اثر عوارض ناشی از اصابت چاقو جان سپرد. دقایقی بعد با گزارش این حادثه وحشتناک به قاضی ویژه قتل عمد مشهد، قاضی «محمود عارفی راد» در حالی عازم مرکز درمانی شد که گروهی از کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز در کنار وی قرار گرفته بودند. همزمان با آغاز تحقیقات در بیمارستان دکتر شریعتی، برخی از افسران جنایی با دستور مقام قضایی، به طرف پارک محل وقوع حادثه حرکت کردند تا بررسی های قضایی و پلیسی به طور همزمان شکل بگیرد. تحقیقات مقدماتی و شبانه کارآگاهان بیانگر آن بود که چند جوان وارد پارک مذکور شده اند و با رفتارهای غیرطبیعی زباله ها را در اطراف خودشان رها می کردند. پاکبان فضای سبز نیز که مردی حدود 70 ساله است با مشاهده این وضعیت به سمت جوانان پارک نشین رفت و آن ها را از ریختن زباله ها درون فضای سبز، منع کرد اما این نصیحت به مذاق جوانان مغرور خوش نیامد و درحالی درگیری بین آن ها شروع شد که یکی از جوانان، لگدی به سوی مرد مذکور پرت کرد. در این هنگام پسر 17 ساله پاکبان که از پنجره حیاط مشرف به پارک صحنه حادثه را می دید، خشم سراسر وجودش را فرا گرفت. او بی درنگ چاقویی را برداشت و با سرعت خود را به پارک رساند و بی محابا به طرف جوانان پارک نشین هجوم برد.

درگیری شدت گرفت و «امیرعلی – ک» (پسر پاکبان) ضربات چاقو را بر پیکر «محمدرضا- ع» (جوان تبعه خارجی) فرود آورد و او را در حالی نقش بر زمین کرد که مرد پاکبان نیز در این درگیری به یاری فرزندش شتافته بود و اکنون کسی در صحنه جنایت حضور نداشت.

گزارش روزنامه خراسان حاکی است با مشخص شدن ماجرای درگیری منجر به قتل، بلافاصله عوامل انتظامی با صدور دستورات محرمانه قاضی «عارفی راد» جوانی را که با پلیس 110 تماس گرفته بود به مقر انتظامی فراخواندند و درباره این نزاع مرگبار از وی سوال کردند. این جوان که ابتدا سعی داشت حقیقت موضوع را کتمان کند وقتی با ارشاد و نصایح قاضی روبه رو شد گفت: فکر می کنم آن چند جوان به قصد شرب خمر وارد پارک شده بودند که به خاطر ریختن زباله با پاکبان درگیر شدند. به همین دلیل تحقیقات شبانه کارآگاهان برای دستگیری عامل این جنایت ادامه یافت اما پس از شناسایی محل سکونت پاکبان فضای سبز در خیابان شهرستانی مشخص شد که کسی در منزل حضور ندارد. از سوی دیگر قاضی ویژه قتل عمد به نیروهای انتظامی دستور داده بود به طور نامحسوس در اطراف بیمارستان دکتر شریعتی حضور داشته باشند و به رصدهای اطلاعاتی ادامه دهند. در همین حال 3 جوان که برای آگاهی از وضعیت محمد رضا (جوان مجروح) به بیمارستان رفته بودند و به طور غیرطبیعی در حال پرس و جو بودند، توسط پلیس دستگیر و آن ها نیز به مقر انتظامی منتقل شدند.

طولی نکشید که یکی از جوانان دستگیر شده که هنوز آثار خون روی دستانش وجود داشت، به تشریح ماجرای درگیری پرداخت وگفت: افراد دیگری نیز در این درگیری نقش داشتند! و ...

بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، هنوز تحقیقات کارآگاهان در حضور قاضی ویژه قتل عمد برای دستگیری عامل اصلی این قتل ادامه داشت که خبر جنایتی دیگر در بیسیم های پلیس پیچید. یکی از افسران انتظامی از قتل جوان 17 ساله ای در خیابان شهید فکوری شهرک طرق مشهد خبر داد که عاملان جنایت نیز از صحنه حادثه گریخته بودند!

در پی دریافت این خبر و در حالی که عقربه های ساعت به وقت سحر نزدیک می شدند، قاضی «عارفی راد» به همراه گروه دیگری از کارآگاهان اداره جنایی، به طرف شهرک طرق در حاشیه شهر حرکت کرد و این بار بررسی ها درباره جنایت هولناک دیگری ادامه یافت که به دلیل «کل کل» جوانی رخ داده بود. تحقیقات میدانی نشان داد: نوجوان 17 ساله شبانه برای خرید تنباکو به فروشگاه محل رفته بود که با چند جوان هم محله ای خودش روبه رو شد. آن ها که گویا یکدیگر را می شناختند پس از یک «کل کل ساده» به مشاجره جدی پرداختند و سپس با یکدیگر درگیر شدند. در این درگیری ناگهان تیغه چاقو در تاریکی شب درخشید و بر پیکر نوجوان 17 ساله نشست. با مرگ این نوجوان بر اثر عوارض ناشی از اصابت چاقو، 3 متهم درحالی از صحنه حادثه گریختند که یکی دیگر از جوانان همراه مقتول به شدت مجروح شده و به مرکز درمانی انتقال یافت.

به گزارش روزنامه خراسان، اگرچه فرصتی برای صرف سحری باقی نمانده بود برخی از کارآگاهان مقداری غذا صرف کردند و برخی نیز به همراه قاضی ویژه قتل عمد موفق به صرف کامل سحری نشدند اما تحقیقات جنایی برای شناسایی و دستگیری عاملان دو جنایت مذکور همچنان ادامه یافت تا این که ساعتی بعد خبر رسید که پاکبان 70 ساله خود را به یکی از مراکز انتظامی معرفی کرده است.

این گونه بود که دامنه بررسی های جنایی پس از بازجویی از مرد پاکبان به کوی سیدی مشهد کشید چرا که تحقیقات نشان داد «امیرعلی» (متهم به قتل 17 ساله) در منزل یکی از بستگانش در کوی سیدی مخفی شده است.

بنابر گزارش روزنامه خراسان، درحالی که قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد باید برای رسیدگی به پرونده های جنایی پشت میز کار خود در دادسرا قرار می گرفت، دستورات محرمانه ای را برای ردزنی عاملان 2 جنایت جداگانه در یک شب خونبار صادر کرد و به طرف دادسرای عمومی و انقلاب رفت اما کارآگاهان به عملیات های پلیسی و رصدهای اطلاعاتی همزمان با آغاز یک روز کاری دیگر ادامه دادند تا این که در کمتر از 12 ساعت موفق به دستگیری عوامل مرتبط با دو جنایت مذکور شدند.

در همین حال روز گذشته فرمانده انتظامی خراسان رضوی درباره جزئیات دستگیری عاملان قتل های یاد شده و در گفت وگویی اختصاصی به خبرنگار روزنامه خراسان اظهار کرد: با توجه به این که جرایم مهمه جزو پرونده های حساس در نیروی انتظامی محسوب می شود به محض وقوع دو جنایت در دو منطقه مشهد، عوامل انتظامی با بسیج امکانات و زیر نظر سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) تحقیقات گسترده ای را آغاز کردند و همه مراکز انتظامی به تکاپو افتادند چرا که چنین جرایمی باید در همان مراحل اولیه وقوع حادثه زیر ضربه پلیس قرار گیرد تا سرنخ های موجود از بین نرود. سردار سرتیپ محمد کاظم تقوی افزود: پس از آن که با تنگ تر شدن حلقه محاصره درباره ماجرای قتل جوان تبعه خارجی در یکی از پارک های مشهد، مرد پاکبان خود را به پلیس معرفی کرد، کارآگاهان به مخفیگاه پسر نوجوان وی دست یافتند اما بستگان وی اظهار کردند که «امیرعلی» (متهم به قتل) را به بیمارستان روان پزشکی ابن سینا انتقال داده اند بنابراین گروهی از کارآگاهان اداره جنایی عازم بیمارستان شدند و پس از چند ساعت بررسی های پزشکی مشخص شد که او سابقه بیماری روانی ندارد!

به همین دلیل با نظر پزشک در اختیار کارآگاهان قرار گرفت و به پلیس آگاهی هدایت شد.

«سکاندار امنیت سرزمین خورشید» تاکید کرد: از سوی دیگر نیز تحقیقات برای شناسایی عاملان جنایت شهرک طرق توسط گروه دیگری از کارآگاهان کارآزموده ادامه یافت ولی در همین حال نیروهای انتظامی 3 متهم را در کوه های یکی از مناطق حاشیه ای شهر شناسایی کردند و حلقه های قانون را بر دستان آن ها گره زدند.

سردار سرتیپ تقوی گفت: در بازجویی های مقدماتی «جواد- د» (یکی از 3 جوان) به ارتکاب قتل متهم شده است که باید بررسی های بیشتری در این باره صورت گیرد.

رئیس پلیس با تجربه خراسان رضوی که خود چندین سال فرماندهی انتظامی مشهد را در کارنامه خدمت گزاری پلیسی دارد با تاکید بر این که هنوز برخی از متهمان این پرونده ها تحت تعقیب قرار دارند با قدردانی از همراهی شبانه قاضی ویژه قتل عمد با کارآگاهان تصریح کرد: هماهنگی وهمدلی صمیمانه بین دستگاه قضایی و انتظامی در خراسان رضوی موجب شده است با جرایم مهم برخورد قاطعانه و سریع صورت گیرد بنابراین مجرمان را از هر سوراخی بیرون می کشیم و به دستگاه عدالت می سپاریم.

سردار تقوی همچنین به فعالیت های شبانه روزی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی ارج نهاد و خاطرنشان کرد: نیروهای انتظامی برای خدمت به مردم شب و روز نمی شناسند و همواره در آماده باش هستند تا زائران و مجاوران حرم آقا علی بن موسی الرضا (ع) در آرامش وامنیت به سر برند. خراسان : شماره : 21191 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۹ فروردين

عامل اسیدپاشی روی زن تهرانی دستگیر شد

فرمانده انتظامی تهران بزرگ اعلام کرد: عامل اسیدپاشی خیابان دامپزشکی تهران دستگیر شد.به گزارش رکنا، پلیس تهران اعلام کرد: ساعت ۱۰:۳۰ روز دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ وقوع یک فقره اسیدپاشی در محدوده خیابان دامپزشکی به کلانتری ۱۱۹ مهرآباد جنوبی اعلام شد.با حضور مأموران و تأیید خبر اولیه، موضوع در دستور کار عملیاتی تیم مشترک کلانتری ۱۱۹ مهرآباد جنوبی و کارآگاهان اداره ۱۶ پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.در همان تحقیقات اولیه مشخص شد خانمی حدود ۳۰ ساله، توسط یکی از بستگان نزدیک همسر خود هدف اسیدپاشی قرار گرفته است.با توجه به حساسیت موضوع، تحقیقات و اقدامات پلیسی در دستور کار مأموران پلیس تهران بزرگ قرار گرفته؛ با وجود متواری شدن متهم (۲۲ ساله) از محل ارتکاب جرم، مخفیگاه وی در منطقه جنت آباد تهران شناسایی و تنها با گذشت چند ساعت از اقدام به اسیدپاشی و در ساعت ۱۳:۰۰ دستگیر شد.سردار محمدیان، فرمانده انتظامی تهران بزرگ، با تاکید بر تلاش شبانه روزی پلیس برای ارتقای احساس امنیت عمومی و برخورد قاطع با هرگونه اقدام بر هم زننده احساس امنیت عمومی، اظهارکرد: متهم در همان تحقیقات اولیه به اسیدپاشی با انگیزه اختلافات خانوادگی اعتراف کرده؛ ضمن هماهنگی با مقام قضایی و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است. خراسان : شماره : 21191 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۹ فروردين

تیغ انتقام!

رفتارهای خیانت آلود همسرم به جایی رسید که به موجودی افسرده و عصبی تبدیل شدم و من هم تیغ انتقام کشیدم حالا دیگر به مهمانی ها و پارتی های شبانه می رفتم تا این که از 11 ماه قبل و با پیشنهاد یکی از دوستانم مصرف شیشه را آغاز کردم...

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات زن 26 ساله ای است که قرار بود به مرکز ترک اعتیاد معرفی شود . این زن جوان که به همراه مادرش به کلانتری آمده بود درباره سرگذشت تلخ خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: اهل سرولایت در منطقه نیشابور هستم ولی در مشهد بزرگ شدم و تحصیل کردم. پدرم در حاشیه شهر کارگاه نجاری داشت و اوضاع مالی متوسطی داشتیم. هنگامی که در سال آخر دبیرستان درس می خواندم، پسر همسایه به خواستگاری ام آمد.

«مراد» از همشهری هایم بود اما هیچ شناخت قبلی از یکدیگر نداشتیم خلاصه خیلی زود مراسم عقدکنان برگزار شد و من با او ازدواج کردم ولی «مراد» در دوران نامزدی خیلی کم به دیدارم می آمد چرا که او در تهران و در یک شرکت هواپیمایی کار می کرد و به دلیل مسافت زیاد نمی توانست زیاد به مشهد سفر کند. این گونه بود که خیلی زود دوران نامزدی ما به پایان رسید و من و «مراد» زندگی مشترکمان را در تهران آغاز کردیم. سال ها از پس هم می گذشتند و من در حالی سومین فرزندم را به دنیا آوردم که روزگار خوشی را سپری می کردم اما روزی متوجه شدم که دختر 10 ساله ام از یک موضوعی رنج می برد و بسیار گوشه گیر و افسرده شده است او حتی زمانی که من قصد داشتم سرکار بروم مانند کودکان خردسال به من التماس می کرد تا او را نیز همراه خودم بیرون ببرم و من به سختی و با وعده و وعیدهای مختلف او را راضی می کردم تا در خانه بماند. چند بار «الهه» را نزد روان شناس هم بردم اما نتیجه ای نگرفتم تا این که یک روز وقتی زودتر از همیشه از سرکار به منزل بازگشتم با صحنه عجیبی روبه رو شدم. همسرم و دختر همسایه در خانه تنها بودند و «الهه» نیز در گوشه اتاق کز کرده بود. او با دیدن من خوشحال شد و به آغوشم پناه آورد. آن روز با «مراد» به مشاجره پرداختم و سروصدای زیادی کردم ولی او و دختر همسایه با بهانه های مختلف هرگونه ارتباط غیرمتعارف را انکار می کردند.

ولی من از اشک ها و گریه های دخترم می فهمیدم که آن ها با یکدیگر ارتباط داشتند. این سوء ظن زمانی مانند خوره وجودم را فرا گرفت که پسرم نیز چند روز بعد به من گفت که آن دختر را چند بار «پدرش» سوار خودرو کرده است. حالا دیگر اعتمادم به «مراد» از بین رفته و تصوراتم از هم پاشیده بود. به همین دلیل دست فرزندانم را گرفتم و با حالت قهر راهی مشهد شدم اما حدود 2 هفته بعد «مراد» به مشهد آمد و نزد خانواده ام طوری رفتار می کرد که همه مرا به خاطر «بدبینی» و «سوءظن» مقصر می دانستند به این دلیل دوباره به تهران بازگشتم و در حالی به زندگی با «مراد» ادامه دادم که دیگر همه وجودم لبریز از «ظن به خیانت» بود. در همین حال متوجه شدم که همسرم رفتارهای زشت خود را کنار نگذاشته است و همچنان به من خیانت می کند و گاهی چندین شبانه روز به منزل نمی آمد. این بود که به یک موجود افسرده و عصبی تبدیل شدم و تیغ انتقام را کشیدم. حالا دیگر من هم با دوستانم بیرون می رفتم و بیشتر اوقاتم را در پارتی های شبانه می گذراندم. اگرچه به دلیل همین افسردگی ها چندبار با تصمیم های احمقانه دست به خودکشی زدم اما هدفم فقط انتقام از «مراد» بود. در این شرایط همسرم نیز با این بهانه که به فکر فرزندانم نیستم و آن ها را به حال خودشان رها کرده ام آن ها را از من گرفت و نزد مادرش برد تا از فرزندانم نگهداری کند. از سوی دیگر من که به مشهد آمده بودم به مسیر اشتباه خودم ادامه دادم تا این که بالاخره نتوانستم دوری فرزندانم را تحمل کنم و به همین دلیل دوباره به تهران رفتم. در آن جا ارتباطم را با یکی از دوستانم نزدیک تر کردم که به مواد مخدر صنعتی اعتیاد داشت. «المیرا» مرا نیز برای رهایی از مشکلات زندگی تشویق به مصرف شیشه کرد. من که تا آن زمان حتی قلیان هم نکشیده بودم به یک باره به استعمال مواد مخدر روی آوردم و خیلی زود معتاد شدم. در حالی که حدود 11 ماه از این ماجرا گذشته بود، خانواده ام از طریق فرزندانم در جریان اعتیادم قرار گرفتند و مرا با بهانه ای به مشهد کشاندند چرا که آن ها نیز از رفتارهای وحشتناک من می ترسیدند که دوباره دست به خودکشی بزنم. با وجود این من نزد خواهر مطلقه ام رفتم و نمی خواستم سربار خانواده ام باشم از سوی دیگر «مراد» هم از من بیزار شده است و قصد ندارد به زندگی مشترک با من ادامه دهد. در این وضعیت مادرم دست مرا گرفت و به کلانتری آورد تا با کمک شما به مرکز ترک اعتیاد بروم و ...

گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با صدور دستوری توسط سرگرد «جواد یعقوبی» (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) اقدامات قانونی و مشاوره های روان شناختی برای معرفی این زن جوان به مرکز ترک اعتیاد، در دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی آغاز شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21191 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۹ فروردين

دانش‌آموزانی در مسیر تبهکاری!

من اهل دزدی از مردم نبودم و فقط به مدرسه می رفتم اما یک روز پیشنهاد دستبرد به صندوق صدقات را با شور و هیجان برای یکی از دوستانم مطرح کردم تا او را برای انجام سرقت با خودم همراه کنم. می خواستم در این مسیر تنها نباشم چرا که پدرم سارق بود و... . به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اعترافات دانش آموز 14 ساله ای به نام «سهیل» است که به همراه دوست 13 ساله اش، به اتهام دستبرد به منازل مردم دستگیر شده است. این نوجوان پس از آن که به سوالات تخصصی افسر تجسس کلانتری نجفی مشهد درباره جزئیات و چگونگی دستبرد به منازل پاسخ داد، به تشریح گذشته خود پرداخت و با بیان این که خانواده ای آشفته دارد به مشاور و مددکار اجتماعی گفت: من فرزند طلاق هستم و پدر و مادرم از یکدیگر جدا شده اند، به همین دلیل من نزد مادربزرگم زندگی می کنم. پدرم برای تامین هزینه های اعتیادش دست به سرقت از اموال مردم می زد و همواره با مادرم درگیر بود. پس از آن، پدر و مادرم طلاق گرفتند. مادرم به دنبال سرنوشت خودش رفت و پدرم نیز توسط پلیس به جرم سرقت دستگیر و راهی زندان شد، اما من دیگر هیچ راهنما و دلسوزی نداشتم تا این که تحت تاثیر رفتارهای پدرم، تصمیم به سرقت گرفتم تا پولی در جیبم باشد. در این میان «امیر» تنها دوست من بود که از همان دوران کودکی با یکدیگر بازی می کردیم و با هم به مدرسه می رفتیم. اکنون نیز هر دو نفرمان محصل هستیم و در مسیر مدرسه با هم درباره چگونگی سرقت هایمان گفت و گو می کردیم. یک روز من به «امیر» پیشنهاد دستبرد به صندوق صدقات را دادم و با شیوه ای که آموخته بودم او را نیز همراه خودم کردم تا در کنار هم به صندوق صدقات در خیابان ها دستبرد بزنیم و هر چه اسکناس از داخل آن بیرون کشیدیم با یکدیگر تقسیم کنیم. این گونه بود که بعد از تعطیلی مدرسه راهی خیابان ها می شدیم و از صندوق صدقات سرقت می کردیم ولی بعد از مدتی با خودم فکر کردم این مبالغ کافی نیست و اگر بتوانیم به منازل و انباری های مردم دستبرد بزنیم، پول بیشتری گیرمان می آید. امیر هم که مانند من فرزند طلاق بود و خانواده ای آشفته داشت، نقشه ام را پذیرفت و بدین ترتیب تصمیم گرفتیم با یکدیگر سرقت از منازل را شروع کنیم چون نوجوان بودیم و کسی به ما در کوچه و خیابان مشکوک نمی شد. شیوه باز کردن یا تخریب قفل منازل با چاقو را آموخته بودم، بنابراین باز کردن در منازل برایم خیلی راحت بود. امیر هم گاهی از بالای دیوار به داخل منازل مردم می پرید و در را باز می کرد که در این صورت نیازی به استفاده از چاقو نداشتیم. در برخی از سرقت ها نیز از مسیر پشت بام وارد منازل می شدیم و از راه پله برای دستبرد استفاده می کردیم. ما بیشتر به انباری ها دستبرد می زدیم و قابلمه یا لوازم دیگر مسی و رویی را سرقت می کردیم که می توانستیم به خریداران ضایعات بفروشیم و مورد توجه اهالی هم قرار نمی گرفتیم، اما آرام آرام شیوه سرقت هایمان را تغییر دادیم. وقتی دیدم پول بیشتری از فروش ضایعات به دست می آوریم، با امیر مشورت کردم. اوایل شب به کوچه و خیابان می رفتیم و در تاریکی زنگ آیفون یکی از واحدهای مجتمع مسکونی را به صدا در می آوردیم و آن ها هم گاهی بدون سوال که چه کسی هستی یا چه کار داری؟ بی درنگ در مجتمع را باز می کردند و ما خیلی راحت وارد پارکینگ و انباری ها می شدیم و هر چه را می توانستیم با خودمان حمل کنیم، بیرون می بردیم و هیچ یک از اهالی ساختمان هم بیرون نمی آمد، اما در آخرین سرقت زمانی که قابلمه ها را برداشته بودیم، ناگهان صاحبخانه از راه رسید و از فرار ما جلوگیری کرد، بعد هم با پلیس 110 تماس گرفتند و من و امیر را به کلانتری آوردند. اکنون نیز در حالی از رفتارهای خودمان پشیمان هستیم که می ترسیم ما را از مدرسه اخراج کنند و دیگر نتوانیم به تحصیلاتمان ادامه بدهیم، اما در این میان امیر گناهی ندارد چرا که من او را به سرقت تشویق کردم و... .گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، در حالی که تلاش های افسران تجسس برای کشف سرقت های دیگر این دو نوجوان دانش آموز ادامه داشت که در مسیر تبهکاری و خلافکاری قرار گرفته بودند، با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ مهدی کسروی (رئیس کلانتری نجفی مشهد) بررسی های قانونی مشاوران زبده کلانتری برای کسب رضایت شاکیان و کاهش میزان محکومیت دو دانش آموز مذکور نیز آغاز شد، اما در نهایت آن ها به مراجع قضایی معرفی شدند تا قانون درباره جرایم شان حکم کند. شایان ذکر است، چند روز قبل دانش آموز دیگری در مشهد دست به جنایت زد که سرگذشت وی نیز در شماره های آینده منتشر می شود.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21193 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۳۱ فروردين


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

تاريخ : پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ | 15:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |