درامتداد تاریکی-آغوش طناب دار برای مرد هوسران !
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی با استنادات دقیق و قاطع از یک پرونده جنایی رمزگشایی کردند و در حالی برای دومین بار رای به قصاص نفس مرد همسرکش دادند که دیوان عالی کشور نیز بر آن مهر تایید زد و بدین ترتیب طناب دار برای قاتل هوسران آغوش گشود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اواسط زمستان سال 96 ماجرای مرگ مشکوک زنی 30 ساله هنگامی به پلیس فرماندهی انتظامی طرقبه شاندیز گزارش شد که بررسی های مقدماتی نشان داد بخشی از پیکر این زن سوخته است. دقایقی بعد با حضور بازپرس پرونده های جنایی و کارآگاهان پلیس آگاهی در ساختمان محل کشف جسد، تحقیقات گسترده ای آغاز و مشخص شد که در ساختمان قفل بوده است بنابراین فرضیه جنایت قوت گرفت و دستورهای قضایی بر دستگیری همسر زن متمرکز شد چرا که بررسی های نامحسوس درباره وضعیت اجتماعی و اخلاقی همسر 40 ساله وی، ماجراهای تاسف باری از اختلافات خانوادگی و پرونده طلاق آنان را فاش کرد.
در همین حال با تلاش عوامل انتظامی، «محمد – پ» دستگیر شد و به پلیس آگاهی انتقال یافت. هنگام تن پیمایی از متهم تبعه خارجی، آثاری از سوختگی روی انگشتان دست و زخم های ناشی از درگیری نمایان شد که مهر تاییدی بر فرضیه های جنایی بود اما مرد 40 ساله، قتل همسرش را انکار کرد و گفت: با همسرم اختلاف داشتم تا حدی که کار به طلاق و جدایی کشید اما من او را نکشتم و جراحات روی پیکرم به دلیل خاراندن بعد از گزش حشرات ایجاد شده و انگشتانم نیز هنگام شکستن شاخه های درخت آسیب دیده است.
بنابر گزارش روزنامه خراسان، اظهارات وی در حالی با واقعیت ها منطبق نبود که او حتی نتوانست شاخه هایی را که شکسته بود به کارآگاهان نشان دهد. از سوی دیگر کنکاش های پلیس درباره وضعیت اخلاقی متهم نیز بیانگر آن بود که وی با یکی از نزدیکان همسرش، ارتباط غیراخلاقی داشته که به همین دلیل هم روانه زندان شده است. این ماجرا به اختلافات خانوادگی وی و همسرش دامن زده و در حالی به درخواست طلاق انجامیده است که پرونده هایی به دلیل ایجاد مزاحمت با شکایت زن 30 ساله نیز در دستگاه قضایی مطرح شده بود.
به گزارش روزنامه خراسان، پس از تکمیل تحقیقات در دادسرای عمومی و انقلاب طرقبه شاندیز، این پرونده جنایی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد. قضات دادگاه پس از بررسی دقیق پرونده و برگزاری جلسات محاکمه، در نهایت رای به قصاص متهم دادند چرا که واکاوی قضات دادگاه از بروز اختلافات شدیدی بین زوج جوان به دلیل هوسرانی و ارتباط غیراخلاقی مرد 40 ساله با یکی از اطرافیان همسرش حکایت داشت و از سوی دیگر هم توسط برخی شاهدان هنگام حضور در محل وقوع جنایت دیده شده بود. در این شرایط دادگاه با توجه به دلایل مستند و قانونی، رای به قصاص نفس با پرداخت سهم فرزند صغیر وی داد اما با اعتراض وکیل تسخیری متهم، این پرونده برای بررسی دقیق تر به دیوان عالی کشور ارسال شد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است قضات سپید موی دیوان عالی کشور نیز پس از مطالعه سطور اوراق این پرونده جنایی، سوالاتی را برای روشن شدن برخی موارد مبهم مطرح کردند و بدین ترتیب پرونده برای رفع نقص به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی (شعبه هم عرض) ارسال شد و توسط قضات با تجربه دیگری زیر ذره بین قضاوت قرار گرفت.
در جلسات دوباره محاکمه متهم به قتل که به ریاست قاضی هادی دنیا دیده در مشهد برگزار شد، باز هم متهم قتل همسرش را نپذیرفت و بر طبل انکار کوبید اما این بار قضات دادگاه رمز پرونده جنایی را گشودند و با دلایل قاطع عقلی، قانونی و شرعی ارتکاب قتل توسط مرد هوسران را محرز دانستند و ادعاهای متهم را با توجه به نظرات پزشکی قانونی و تحقیقات قضایی غیرمنطقی تشخیص دادند.در همین حال قضات دادگاه با وجود انکارهای متهم، ارتکاب جنایت به شیوه خفه کردن و سپس آتش زدن جسد را با استنادات قاطع و محکمه پسند به اثبات رساندند و در نهایت دوباره رای به قصاص نفس متهم دادند اما این بار قضات شعبه 26 دیوان عالی کشور با مشاهده دلایل و مستندات موجود بر رمز گشایی از این پرونده جنایی مهر تایید زدند و بدین ترتیب طناب دار برای قاتل هوسران آغوش گشود. خراسان : شماره : 21196 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۶ ارديبهشت
خشم خونبار پیرمرد!
وقتی چند جوان و نوجوان تازه به دوران رسیده را می دیدم که در ساعات مختلف روز وارد پارک محله می شوند و مرا اذیت می کنند خیلی عصبانی می شدم وسعی می کردم آن ها را از درون فضای سبز بیرون کنم به همین دلیل هم برخی اوقات درگیری و نزاع بین ما رخ می داد تا این که آخرین بار یکی از آن ها را با تبر زدم و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، مرد 70 ساله که به اتهام شرکت در نزاع گروهی منجر به قتل، بازداشت شده است پس از آن که به سوالات تخصصی قاضی محمود عارفی راد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) درباره اتهام خود در پرونده جنایی پاسخ داد، در تشریح سرگذشت خود به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: در شهرستان ملایر متولد شدم و مدتی به «مکتب» رفتم اما سواد ندارم. وقتی بزرگ تر شدم چند سال را در یکی از نهادهای نظامی خدمت کردم و راننده بولدوزر بودم تا این که با پیشنهاد اطرافیانم پای سفره عقد نشستم و با دختری از اهالی همان منطقه ازدواج کردم که حاصل آن 5 دختر و پسر بود اما متاسفانه همسرم سر ناسازگاری گذاشت و اختلافات خانوادگی ما شدت گرفت. او با من نمی ساخت و همواره بین ما مشاجره و درگیری رخ می داد. بالاخره اختلافات ما تا حدی بیشتر شد که همسرم در سال 74 از من طلاق گرفت و به دنبال سرنوشت خودش رفت. بعد از این ماجرا من حدود 4 سال دیگر در ملایر ماندم ولی در نهایت همه چیز را رها کردم و به مشهد آمدم. در این جا هم مدتی با بولدوزر کار می کردم تا این که با زنی اهل فاروج از توابع استان خراسان شمالی آشنا شدم و با او زندگی مشترک دیگری را شروع کردم. نتیجه این ازدواج پسری به نام «امیرعلی» بود که اکنون به اتهام قتل عمدی دستگیر شده است. خلاصه روزگار خوبی داشتم اما حقوقم کفاف مخارج زندگی را نمی داد به همین دلیل در پارک بولوار شهرستانی مشهد به عنوان پاکبان فضای سبز استخدام شدم و نگهداری از درختان و جمع آوری زباله ها را آغاز کردم اما در این میان گاهی چند جوان و نوجوان تازه به دوران رسیده، وارد پارک می شدند و با ریختن زباله یا دستکاری درختان مرا اذیت می کردند. من هم وقتی سرکار می رفتم با خودم جارو، داس یا تبر حمل می کردم. بارها با این گونه جوانان شرور درگیر می شدم تا آن ها را از پارک بیرون کنم. برخی از آن ها به دلیل مصرف مشروبات الکلی حال طبیعی نداشتند و مرا کتک هم می زدند! با رفتارهای بعضی از این جوانان خشم سراسر وجودم را فرا می گرفت اما سعی می کردم کمتر با آن ها مشاجره کنم. منزل محل سکونتم نیز اطراف همان پارک است به طوری که از پنجره آن درون پارک دیده می شود. شب حادثه نیز من در حالی که مشغول کار بودم چند جوان وارد فضای سبز شدند و به آزار و اذیت من پرداختند. من هم که از شدت عصبانیت حال خودم را نمی فهمیدم با تبری که در دست داشتم با آن ها درگیر شدم و یکی را با تبر زدم که مجروح شد. پسر 17 ساله ام که از پنجره منزل مسکونی این صحنه را دیده بود، هراسان به داخل پارک آمد و او نیز با آن چند نفر درگیر شد که در این میان یکی از آن جوانان با ضربه چاقو به قتل رسید و این گونه من و پسرم که در کلاس یازدهم تحصیل می کند توسط کارآگاهان پلیس آگاهی بازداشت شدیم. حالا هم بسیار از این اتفاق، ناراحت و پشیمانم! چرا که من دیگر در این سن و سال نباید خشمگین می شدم و باید شیوه بهتری را برای جلوگیری از اذیت های آنان در پیش می گرفتم البته بارها با پلیس 110 تماس گرفتم ولی جوانان مزاحم قبل از رسیدن پلیس به پارک، از آن جا می گریختند و من هم نمی توانستم در تاریکی شب چهره آن ها را شناسایی کنم ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است تحقیقات کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی زیر نظر سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد) برای کشف زوایای پنهان این پرونده جنایی با دستورهای محرمانه مقام قضایی همچنان ادامه دارد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس آگاهی خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21196 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۶ ارديبهشت
توزیع ضایعات و گوشت های آلوده در مراکز غذایی
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- با لو رفتن مرکز بسته بندی ضایعات و گوشت های غیربهداشتی در مشهد مشخص شد که یک تبعه خارجی از چند سال قبل ضایعات گوشتی را از برخی کشتارگاه ها خریداری می کند و سپس آن ها را در بسته های مارک دار با کد بهداشتی در مراکز غذایی مانند رستوران، آشپزخانه، کبابی و ... توزیع می کند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، فرمانده انتظامی مشهد روز گذشته در تشریح جزئیات این ماجرا به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: در پی گزارش های مردمی به نیروهای انتظامی مبنی بر رفت و آمدهای مشکوک به منزلی در منطقه پنجتن مشهد، موضوع به طور ویژه در دستور کار عوامل کلانتری پنجتن قرار گرفت.
سرهنگ احمد نگهبان افزود: با توجه به اهمیت موضوع گروه تخصصی نیروهای تجسس به تحقیق نامحسوس پرداختند و دریافتند که در این مکان گوشت های فاسد و آلوده بسته بندی می شود. رئیس پلیس مشهد خاطرنشان کرد: ماموران انتظامی پس از تایید و اطمینان از فعالیت های مجرمانه غیرقانونی و خطرناک، بی درنگ مراتب را به مقامات قضایی اطلاع دادند و سپس به همراه گروهی از کارشناسان شبکه بهداشت وارد عمل شدند. در این عملیات ضربتی یک تبعه خارجی 38 ساله به همراه فرزندش در حالی دستگیر شدند که مشغول بسته بندی گوشت های غیربهداشتی و ضایعات مرغ بودند. سرهنگ نگهبان در ادامه این گفت وگوی اختصاصی اضافه کرد: در بازرسی از سمت پیلوت ساختمان 2 طبقه که به عنوان کارگاه قطعه بندی استفاده می شد، بوی تعفن و مشمئزکننده شدیدی به مشام می رسید به طوری که ماموران توان بازرسی محل را نداشتند با وجود این و با به کارگیری تجهیزات پلیسی، حدود 200 کیلوگرم ضایعات مرغ (گوشواره های مرغ که مصرف انسانی ندارد) داخل 2 دستگاه یخچال کشف شد که یکی از آن ها خراب بود و خونابه های زیادی از زیر یخچال ها بیرون می زد. وی یادآور شد: در ادامه بازرسی که مگس های زیادی در اطراف گوشت های آلوده پرواز می کردند، حدود 200 کیلوگرم پلاستیک مارک دار با کد بهداشتی مربوط به یکی از شرکت های توزیع گوشت کشف شد که از 4 سال قبل فعالیت آن تعطیل شده بود.
فرمانده انتظامی مشهد، با اشاره به کشف دستگاه های بسته بندی، چرخ گوشت، باسکول بزرگ و تعدادی لوازم قطعه بندی گوشت افزود: در تحقیقات تکمیلی پلیس مشخص شد این متهم 38 ساله تبعه افغانستان از چند سال قبل در چنین فعالیت های غیرقانونی نقش دارد و با تهیه ضایعات از برخی کشتارگاه ها به مبالغ ناچیز، آن ها را درون پلاستیک های مارک دار بسته بندی می کند و سپس با استفاده از یک دستگاه وانت پراید به رستوران ها و دیگر مراکز غذایی حمل می کند و به مشتریان خود می فروشد.
مقام ارشد قضایی مشهد با تاکید بر شناسایی رستوران ها و مراکز غذایی متخلف که ضایعات و گوشت های آلوده را خریداری کرده اند، افزود: با توجه به این که سلامت شهروندان با توزیع و مصرف این گونه ضایعات گوشتی به خطر افتاده است، پلیس با حمایت های قضایی به طور گسترده و دقیق همه عوامل مرتبط با این اقدامات مجرمانه را شناسایی و به دستگاه عدالت معرفی می کند. سرهنگ احمد نگهبان ادامه داد: تحقیقات بیشتر پلیس نشان داد متهم دستگیر شده قبلا در یکی از شرکت های توزیع مرغ فعالیت می کرد و بعد از روی آوردن به توزیع گوشت های آلوده، پول های هنگفتی به جیب زده است به گونه ای که ساختمان محل فعالیت وی بیش از 30 میلیارد ارزش مالی دارد.
وی تصریح کرد: همچنین بررسی ها بیانگر آن است که گوشت های غیربهداشتی و ضایعات مرغ در برخی از مراکز غذایی با چربی حیوانی چرخ می شود و به مصرف مشتریان می رسد به طوری که در بازرسی از محل کشف گوشت های فاسد فاکتورهایی تا یک میلیارد ریال نیز به دست آمد که از فروش گسترده حکایت دارد. خراسان : شماره : 21197 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۷ ارديبهشت
کلاهبرداری های گسترده اسفندیار اسپورتیج سوار با رسیدهای جعلی
سجادپور- جوان 34 ساله معتادی که سوار بر خودروی اسپورتیج شاسی بلند از کسبه و بازرگانان کلاهبرداری می کرد در حالی با تلاش ماموران عملیات ویژه پلیس مشهد بازداشت شد که با همین اتهام از 3 روز قبل روانه زندان شده بود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، به دنبال افزایش کلاهبرداری از کسبه و تاجران مشهدی به شیوه رسیدهای جعلی تلفن همراه، پرونده ای در اداره عملیات ویژه تشکیل شد و مورد تجزیه و تحلیل های کارشناسی قرار گرفت. کنکاش های پلیس بیانگر آن بود که فردی شیک پوش، با چهره ای موجه در حالی که سوار بر خودروی شاسی بلند اسپورتیج است به مغازه داران و کسبه مراجعه می کند و پس از خرید میلیونی کالا، وجه خرید را از طریق تلفن همراه به حساب فروشندگان واریز می کند و پس از نشان دادن رسید واریز پول به کسبه از مغازه های آنان خارج می شود.
اما بعد از رفتن مرد اسپورتیج سوار، انتظار فروشندگان برای ارسال پیامک بانکی بی نتیجه می ماند و آنان پس از بررسی حساب بانکی تازه متوجه می شوند که در دام کلاهبردار حرفه ای افتاده اند. گزارش روزنامه خراسان حاکی است : با به دست آمدن این اطلاعات و لو رفتن تصویر متهم از طریق دوربین های مدار بسته مغازه ها، پرونده مذکور با دستورات محرمانه قاضی «جواد آسیان یزد» (قاضی شعبه 216 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) به طور تخصصی مورد پیگیری قرار گرفت. تحقیقات نامحسوس پلیس با بررسی بانک اطلاعات مجرمان حکایت از آن داشت که متهم 34 ساله اسفندیار نام دارد و دارای 2 فقره سابقه کیفری است. ادامه واکاوی نیروهای عملیات ویژه که با نظارت سرهنگ بیگی (رئیس اداره عملیات ویژه مشهد) به وضعیت اخلاقی و اجتماعی متهم کشید بیانگر آن بود که اسفندیار دارای تحصیلات کارشناسی ارشد در رشته حسابداری است و همسرش نیز او را به دلیل اعتیاد شدید به مواد مخدر صنعتی رها کرده و طلاق گرفته است. این گونه بود که گروه تخصصی عوامل انتظامی با راهنمایی های مقام قضایی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد متهم مذکور به علت ارتکاب جرم به همین شیوه به تحمل 11 ماه حبس محکوم شده و از 3 روز قبل نیز راهی زندان شده است. طولی نکشید که «اسفندیار اسپورتیج سوار» در زندان بازداشت شد و برای رسیدگی به ماجرای کلاهبرداری های گسترده به مقر انتظامی انتقال یافت.
در حالی که متهم فقط 15 مورد از کلاهبرداری با شیوه رسیدهای جعلی را پذیرفته بود بیش از 20 تن از کسبه و بازرگانان مشهدی او را شناسایی و اعلام شکایت کردند. از سوی دیگر در بازرسی از مخفیگاه وی که با دستور قاضی آسیان یزد انجام شد، علاوه بر لوازم خریداری شده با رسیدهای جعلی، 4 رشته دستبند پلیس، 9 قوطی افشانه فلفل و لباس های انتظامی کشف شد. بررسی های بیشتر حاکی از آن بود که وی خود را با عناوین جعلی پلیس نیز معرفی کرده است تا اعتماد فروشندگان کالاها را جلب کند. بنابر گزارش روزنامه خراسان، یک مقام انتظامی از مغازه داران و کسبه خواست چنان چه با این شگرد طعمه کلاهبرداری های اسفندیار شده اند برای شناسایی و اعلام شکایت به اداره عملیات ویژه پلیس مشهد واقع در میدان راهنمایی مراجعه کنند. خراسان : شماره : 21197 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۷ ارديبهشت
مرداب شرکت های هرمی!
با آن که نامزدم در مسابقات قهرمانی رزمی کاران کشور شرکت می کرد و از ورزشکاران معروف در یکی از رشته های ورزشی بود اما از نظر مالی اوضاع خوبی نداشت و به گرد دیگر برادرانش هم نمی رسید برای همین افکار بلندپروازانه ای داشت تا هرچه زودتر پولدار شود این بود که روزی فهمیدم او با سرمایه گذاری در یکی از شرکت های هرمی تحت تعقیب پلیس قرار دارد و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات دختر 30 ساله ای است که برای پیگیری پرونده نامزدش وارد کلانتری طبرسی شمالی مشهد شده بود. این دختر جوان با بیان این که مادر و خاله ام در حق من اجحاف کردند و روزگارم را به تباهی کشاندند درباره ماجرای ازدواجش با سرکرده یکی از شرکت های هرمی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: پدرم تعمیرگاه خودرو دارد و مادرم نیز خانه دار است اما از روزی که به خاطر دارم خودم را عروس خاله ام می دانستم چرا که مادربزرگم در همان دوران کودکی من و خواهر بزرگ ترم را برای دو پسر خاله ام در نظر گرفته بود و دیگر همه فامیل ما را عروس خاله معرفی می کردند. خلاصه من در رشته خیاطی دیپلم گرفتم و اکنون نیز لباس عروس می دوزم. در همین حال بعد از مرگ زودهنگام پدربزرگم، پدر من بزرگ خانواده شد و خاله ها و دایی هایم را زیر بال و پر خودش گرفت به طوری که حتی برای فرزندان آن ها نیز جهیزیه تهیه کرد و آن ها را به خانه بخت فرستاد. در این میان خاله رقیه همواره به من و خواهرم به چشم عروس های خودش می نگریست و من و خواهرم نیز عاشق پسرخاله ها بودیم.
احسان و ایمان که قرار بود با ما ازدواج کنند در یک شرکت تولیدی کار می کردند و اوضاع مالی خوبی هم داشتند به طوری که بعد از پایان خدمت سربازی هرکدام یک واحد آپارتمانی هم برای خودشان خریدند من و سمانه نیز به هر مناسبتی به منزل خاله رقیه می رفتیم و مانند عروس به او کمک می کردیم. خلاصه ما به سن ازدواج رسیدیم اما احسان که قرار بود به خواستگاری خواهرم (سمانه) بیاید مدام بهانه گیری می کرد تا این که بالاخره حرف آخر را زد و به خاله ام گفت: عاشق دختر دیگری شده است و ازدواج فامیلی را دوست ندارد!
خاله رقیه با شنیدن این جمله به شدت عصبانی شد و گریه کرد اما احسان تصمیم خودش را گرفته بود و اصرارهای مادرش نیز برای ازدواج با خواهرم نتیجه ای نداشت. خلاصه او با دختری که دوست داشت ازدواج کرد و خواهرم نیز به خواستگاری جوان دیگری پاسخ مثبت داد اما گویی روزگار با ما سر ناسازگاری گذاشته بود چرا که شوهر خواهرم در یک سانحه رانندگی از دنیا رفت و «احسان» نیز بعد از چند سال با همسرش اختلاف پیدا کرد و کارشان به طلاق کشید. در این شرایط بود که «ایمان» هم حاضر نشد با من ازدواج کند و او هم به دختر دیگری علاقه مند شده بود. خاله ام که اوضاع را این گونه دید تلاش کرد تا پسر سومش را به ازدواج با من راضی کند ولی او هم به ازدواج فامیلی اعتقادی نداشت. خاله رقیه که فقط 5 پسر داشت مدام اشک می ریخت و التماس می کرد که حداقل من باید با یکی از فرزندانش عروسی کنم چرا که مرا از صمیم قلب دوست داشت و از سوی دیگر هم عذاب وجدان رهایش نمی کرد و حرف و حدیث های فامیل او را آزار می داد چرا که نام فرزندانش را از همان دوران کودکی روی من و خواهرم گذاشته بود. بالاخره «فرمان» (پسر چهارم) با التماس هاو اشک های مادرش به خواستگاری من آمد و باوجود مخالفت های پدرم سر سفره عقد نشستم. با این حال مدام از سوی جاری هایم مسخره می شدم و پدر شوهرم نیز با سرزنش هایش مرا آزار می داد تا جایی که هر بار با چشمانی گریان منزل خاله ام را ترک می کردم. از طرف دیگر نیز «فرمان» اوضاع مالی خوبی نداشت و با آن که رزمی کار معروفی بود و در مسابقات قهرمانی کشور شرکت می کرد اما مدام توسط اطرافیان و برادرانش تحقیر می شد.
به همین دلیل افکار بلندپروازانه رهایش نمی کرد او دوست داشت راهی پیدا کند تا یک شبه پولدار شود و اموالش را به رخ اطرافیانش بکشد هنوز مدت زیادی از دوران نامزدی ما نگذشته بود که فهمیدم «فرمان» پول رهن منزل و مخارج عروسی را در یکی از شرکت های هرمی سرمایه گذاری کرده است و به این دلیل تحت تعقیب پلیس قرار دارد چرا که او با این اشتباه بزرگ همه سرمایه اش را از دست داده بود و زیر مجموعه های او نیز برای به دست آوردن سرمایه خودشان از نامزدم شکایت کرده بودند و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: بررسی های بیشتر درباره این ماجرا با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد «جواد یعقوبی» (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) به گروه تخصصی از افسران کارآزموده سپرده شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21197 - ۱۴۰۲ پنج شنبه ۷ ارديبهشت
رهایی نوجوان ۱۴ساله از چنگ آدم ربایان
توکلی -نوجوان ۱۴ساله کهنوجی که به دست آدم ربایان به یکی از کشورهای همسایه منتقل شده بود،به آغوش خانواده بازگشت.به گزارش خراسان،بیست و هفتم بهمن سال گذشته،ربودن نوجوانی ۱۴ ساله در شهرستان کهنوج به پلیس گزارش شدکه بلافاصله رسیدگی به موضوع در دستور کار پلیس و دادستانی قرار گرفت.با بررسی موضوع از سوی نهادهای انتظامی و امنیتی، در همان روزهای ابتدایی هویت آدم ربایان مشخص و دستورهای ویژه از سوی مقامات قضایی و انتظامی برای نجات جان این نوجوان صادر شد.فرمانده انتظامی استان کرمان با بیان این که آدم ربایان در قبال آزادی این گروگان مقادیری پول درخواست کردند،اظهارکرد:این درحالی بود که با اقدامات فنی و اطلاعاتی مشخص شد آدم ربایان این نوجوان را به یکی از کشورهای همسایه انتقال داده اند. سردار ناظری گفت:نیروهای پلیس آگاهی شهرستان کهنوج با انجام فعالیت های اطلاعاتی مخفیگاه یکی از آدم ربایان را در استان همجوار شناسایی کردندکه در ادامه ماموران با دریافت نیابت قضایی راهی استان همجوار شدند و در یک عملیات ضربتی متهم را در مخفیگاهش به دام انداختند. وی خاطرنشان کرد:این نوجوان ۱۴ ساله گروگان گرفته شده پس از انتقال به شهرستان کهنوج، تحویل خانواده اش شد. بنا بر این گزارش ،قاضی امید رضایی دادستان عمومی و انقلاب کهنوج هم با اشاره به این که اختلافات مالی، انگیزه اصلی آدم ربایان بود، بیان کرد: درنهایت پس از انجام اقدامات منسجم اطلاعاتی و استفاده از ظرفیت سران طوایف شرق کشور، صبح جمعه این نوجوان به داخل کشور منتقل شد و در محل دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان کهنوج به آغوش خانواده اش بازگشت.دادستان کهنوج در پایان ضمن تشکر از نیروهای انتظامی و اطلاعاتی تصریح کرد:سران طوایف و ریش سفیدان و متنفذان محلی نقش بسزایی در حل و فصل دعاوی و کاهش جرایم دارند. خراسان : شماره : 21198 - ۱۴۰۲ شنبه ۹ ارديبهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی