روضه لحضات آخر عمر پربرکت امام حسن عسکری(ع)
روضه شهادت امام حسن عسکری، آن ساعتی که امام زمان علیه السلام بر بالین پدر بزرگوارشان حاضر شده و با دست مبارکشان آب در دهان پدر می ریختند.
روضه خوان : حجت الاسلام رفیعی
منبع : کتاب روضه های استاد رفیعی، ص77.
امشب دل های شما را روانه کنم کنار حرم با صفای امام حسن عسگری. ان شاءالله یک شی دسته جمعی از نزدیک عرض ادب کنیم. معمولا هر کجا مجلسی بگیرند اگر کسی صاحب عزا را نشناسد سؤال می کند که صاحب ای مجلس کیست؟ می خواهم بگویم امشب صاحب این مجلس و محفل امام زمان است؛ حجة بن الحسن است. غالبا مردم می روند پیش فرزندان تسلیت عرض می کنند. ما هم امشب بگوییم: یا بقیةالله، آجرک الله، چه کردند با پدرتان امام حسن؟
ساعات آخر عمر، امام حسن عسگری علیه السلام رو به غلامش عقید کرد و فرمود: به آن حجره برو، کودکی را می بینی که در پشت پرده به سجده افتاده است، او را نزد من بیاور. غلام به آن جا رفت، کودکی را که چهره ای درخشان داشت در حال سجده دید، او را متوجه کرد نزد پدر آمد. وقتی نگاه امام حسن عسگری به چهره ی نورانی امام زمان افتاد، گریه کرد و فرمود: یا سیّد اهل بیته إسقنی الماء فانی ذاهب الی ربّی؛ ای سرور اهل خانه ی من، به من آب بیاشام همانا من به سوی پروردگارم می روم( وفاتم نزدیک است)
در حالی که دست های امام عسکری از شدت مسمومیت می لرزید، حضرت ولیّ عصر (عج) با دست های مبارک خود آب در دهان مبارک پدر می ریخت.[1] بعد از مدتی امام به شهادت رسید، امام زمان هم بر بدن پدر نماز خواندند.[2] نمی دانم با چه حالی امام زمان بر بدن بابا نماز خواندند؟
کربلا هم طایفه ی بنی اسد آمدند. نخست تصمیم داشتندبدن امام حسین را دفن کنند، ولی پیکر او سایر شهدا را که سر در بدن نداشتند، نشناختند. حیران بودند چه کنند؟ ناگاه دیدند سوار ناشناسی نزد آن ها آمد و به آن ها گفت: برای چه اینجا آمده اید؟ گفتند: برای دفن این اجساد مطهر آمده ایم ولی بدن ها را نمی شناسیم.
صدا زد، من این بدن ها را می شناسم. آمد کنار بدن بابا، گریه کرد و قبری مهیا کرد، بدن بابا را به خاک سپرد. قبر را پوشاند و با سر انگشت روی قبر نوشت:
هذا قبر الحسین بن علی بن ابیطالب الذی قتلوه عطشانا غریبا؛ این قبر حسین بن علی بن ابیطالب است که او را با لب تشنه و غریبانه کشتند.[3]
پی نوشت ها:
[1] بحارالانوار، ج52، ص16؛ غیبة الطوسی، ص273؛ منتخب الانوار، ص142.
[2] منتهی الآمال، ص1206؛ سوگنامه آل محمد، ص149.
[3] سوگنامه آل محمد،ص 406-408.
متن مقتل امام حسن عسکری(ع) -( نحوه شهادت امام حسن عسگری(ع))
مرحوم شیخ طوسی و برخی دیگر از بزرگان، به نقل از قول اسماعیل بن علی - معروف به ابوسهل نوبختی حکایت می کنند:
در آن روزهایی که امام حسن عسکری علیه السلام در بستر بیماری قرار گرفته بود - که در همان مریضی هم به شهادت نائل آمد - به ملاقات و دیدار حضرت رفتم. پس از آن که لحظه ای در کنار بستر آن امام مظلوم با حالت غم و اندوه نشستم و به جمال مبارک حضرتش می نگریستم ناگاه دیدم حضرت، خادم خود را(که به نام عقید معروف و نیز سیاه چهره بود) صدا کرد و به او فرمود: ای عقید! مقداری آب - به همراه داروی مصطکی - بجوشان و بگذار سرد شود. همین که آب، جوشانیده و سرد شد، ظرف آب را خدمت امام حسن عسکری علیه السلام آورد تا بیاشامد.
موقعی که حضرت ظرف آب را با دست های مبارک خود گرفت، لرزه و رعشه بر دست های حضرت عارض شد، به طوری که ظرف آب بر دندان های حضرت می خورد و نمی توانست بیاشامد. آب را روی زمین نهاد و به خادم خویش فرمود: ای عقید! داخل آن اتاق برو، آن جا کودکی خردسالی را می بینی که در حال سجده و عبادت می باشد، بگو نزد من بیاید.
خادمِ حضرت گفت : چون داخل اتاقی که امام علیه السلام اشاره نمود رفتم کودکی را در حال سجده مشاهده کردم که انگشت سبّابه خود را به سوی آسمان بلند نموده است .
بر او سلام کردم، آن حضرت نماز و سجده را مختصر کرد.
پس از پایان نماز عرض کردم که آقای من می فرماید شما نزد او بروید. در همین لحظه ، کنیزی صقیل نام نزد آن فرزند عزیز آمد و دست کودک را گرفت و پیش پدرش برد. ابوسهل نوبختی گوید: هنگامی که کودک - که بسیار زیبا و همچون ماه نورانی بود موی سرش به هم پیچیده و مجعد است و ما بین دندانهایش گشاده است. - نزد پدر آمد، سلام کرد و همین که چشم پدر به فرزند خود افتاد، گریست و به او فرمود: ای سید اهلبیت خود مرا آب بده، همانا من به سوی پروردگار خویش می روم. آن کودک قدح آب جوشانیده را به دست خویش گرفت و بر دهان پدر گذاشت و او را سیراب کرد.
آنگاه فرمود: مرا آماده کنید که می خواهم نماز بخوانم، پس آن کودک حوله ای را که در کنار پدر بود، روی دامان امام علیه السلام انداخت و سپس پدرش را وضو داد و چون حضرت ابومحمّد، امام عسکری علیه السلام نماز را با آن حال مریضی انجام داد، روی به فرزند کرد و فرمود: پسرم بشارت باد تو را که تویی مهدی و حجّت خدا بر روی زمین و تویی پسر من و منم پدر تو و تویی (محمد) بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن ابیطالب و پدر توست رسول خدا(ص) و تویی خاتم ائمه طاهرین و نام تو همنام رسول خدا است و این عهدی است به من از پدرم و پدران طاهرین تو صلّی الله علی اهل البیت ربّنا، انّه حمیدٌ مجید و در همان هنگام به شهادت رسید.منبع:منتهی الامال؛ ص ۱۰۳۸
روضه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام به نفس سیدرضا نریمانی
متن روضه امام حسن عسكری علیه السلام_سید مهدی میرداماد
ماجرای شهادت امام حسن عسکرى (علیه السلام)
متن سخنرانی ذکر مصیبت امام حسن عسکری
ذکر مصیبت امام حسن عسكری علیه السلام
ذكر مصیبت امام حسن عسكری علیه السلام
ذكر مصیبت امام حسن عسكری علیه السلام
شهادت جانگداز امام حسن عسکرى(ع)
جعفر کذاب کیست؟
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم سیزدهم امام عسکری ع