درامتداد تاریکی-راز قتل فیلم بردار مجالس عروسی !
اختصاصی خراسان
نویسنده : سید خلیل سجادپور
با دستگیری عاملان قتل زن جوانی که فیلم بردار مجالس عروسی بود، راز این جنایت هولناک فاش شد.
فرمانده انتظامی خراسان رضوی روز گذشته درباره پرونده قتل این زن جوان به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: سی ام مهر گذشته پرونده ای در پلیس آگاهی خراسان رضوی مورد رسیدگی قرارگرفت که محتویات آن نشان می داد زن 26 ساله ای به نام «حدیث»به طرز مشکوکی گم شده است و خانواده وی در نگرانی به سر می برند.به همین خاطر بلافاصله تحقیقات گسترده ای زیر نظر سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده(رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی)آغاز و مشخص شد که خودروی زن جوان در اطراف میدان حافظ مشهد به صورت بی صاحب در حالی رها شده است که شیشه های آن پایین بود و سوئیچ نیز به فاصله کمی از خودرو روی زمین افتاده بود.
سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی افزود:با کشف خودرو توسط نیروهای کلانتری کوی پلیس،فرضیه وقوع جنایت قوت گرفت، اما چون هنوز بررسی های نامحسوس کارآگاهان در این باره ادامه داشت،تحقیقات به صورت محرمانه ادامه یافت.از سوی دیگر پیدا شدن لکه خون در بازبینی و اثر برداری از داخل خودرو نیز به این فرضیه دامن زد. وی گفت:از طرف دیگر هم گوشی تلفن زن گم شده در آزاد راه باغچه درحالی توسط یکی از رانندگان عبوری کشف شد که روی گاردریل های کنار جاده قرار داشت و راننده مذکور گوشی را تحویل نیروهای پلیس راه داده بود.مقام ارشد انتظامی خراسان رضوی با اشاره به این که دیگر فرضیه قتل برای کارآگاهان اداره جنایی محرز شده بود،تصریح کرد:نتیجه آزمایش خون نیز حکایت از آن داشت که لکه خون مربوط به گروه خونی زن جوان است که پراید111وی به صورت بی صاحب پیدا شده بود. به همین دلیل دامنه تحقیقات با رصدهای اطلاعاتی وکارشناسی به اختلافات خانوادگی رسید و مشخص شد که زن جوان در آبان سال گذشته به عقد موقت مردی به نام «مسعود»درآمده است بنابراین کارآگاهان پس از هماهنگی با قاضی محمود عارفی راد(قاضی ویژه قتل عمد مشهد)به سراغ همسر وی رفتند و او را مورد بازجویی قرار دادند، اما این مرد35 ساله در تحقیقات مقدماتی مدعی شد که همسرم در نزدیکی باغ ویلای محل سکونت مان در روستای بهار با من تماس گرفت و سپس برای خرید مایحتاج به خواربار فروشی رفت ولی وقتی تاخیر کرد من اهمیتی ندادم چراکه فکر می کردم احتمالادر نیمه شب مغازه ها تعطیل باشند ولی بعد از آن هرچه باتلفن همراه او تماس گرفتم دیگر کسی پاسخ نداد.
سکاندار امنیت سرزمین خورشید خاطرنشان کرد:اما کارآگاهان که به سرنخ هایی از اختلافات خانوادگی آن ها رسیده بودند،با دستور مقام قضایی به واکاوی ماجرای اختلافات آن ها پرداختند که بر سر موضوع وکالت نامه باغ محل سکونت آن ها رخ داده بود. سرتیپ محمدکاظم تقوی با تاکید برکنکاش های تخصصی و شبانه روزی کارآگاهان اضافه کرد:با لو رفتن ماجرای مالکیت باغ ویلای مسکونی که به نام همسر صیغه ای وی ثبت شده بود،آرام آرام سرنخ این کلاف پیچیده پیدا شد و«مسعود»(متهم)درحضور مقام قضایی لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش به خاطر اختلاف برسر سند مالکیت باغ ویلا اقرار کرد و مدعی شد یکی از بستگانش را اجیر کرد تا او را با شلیک گلوله به قتل برساند. رئیس پلیس استان خراسان رضوی در ادامه این جنایت تکان دهنده افزود:درپی اعترافات وی،بی درنگ گروهی از کارآگاهان اداره جنایی عازم نیشابور شدند و متهم دیگر پرونده را که مصیب نام دارد در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند و به مشهد انتقال دادند.
سردار تقوی افزود:به دنبال مواجهه حضوری متهمان،راز این پرونده جنایی فاش و مشخص شد که عاملان جنایت، زن مذکور را با شلیک گلوله از سلاح کلت جنگی کشته و جسد او را در نزدیکی همان باغ ویلا دفن کرده اند.وی با قدردانی از دستورات ویژه و سریع قاضی ویژه قتل عمد تاکید کرد:با اعتراف همسر زن26ساله شبانه گروهی از کارآگاهان با هدایت سرهنگ سلطانیان (رئیس اداره جنایی)و درکنار قاضی شعبه 211دادسرای عمومی و انقلاب راهی روستای بهار شدند و پس از جست وجوهای تخصصی،درنهایت جسد زن مذکور را از زیر خاک های بیابان بیرون کشیدند.فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی همچنین اضافه کرد:درهمین حال همسر مقتول محل اختفای طلاها و اسلحه کلت جنگی را نیز به کارآگاهان لو داد که آن ها نیز شب گذشته از زیر خاک هایی در بولوار کشاورز کشف و ضبط شد.سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی به انجام تحقیقات گسترده با دستورات ویژه قاضی عارفی راد اشاره کرد وگفت:با توجه به این که هنوز ابعاد دیگری در این جنایت وجود دارد و هرکدام از متهمان به تناقض گویی در ارتباط با چگونگی قتل پرداخته اند،بررسی های بیشتر برای کشف حقیقت و شناسایی عامل اصلی جنایت همچنان ادامه دارد. خراسان : شماره : 21349 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۴ آبان
نقشه پلید داماد درجشن عقدکنان!
وقتی به خود آمدم که قرار بود با دختر عمه ام ازدواج کنم.همه مهمانان در تالار منتظرم بودند که ناگهان تصمیم دیگری گرفتم و با همان خودروی گل آرایی شده و لباس دامادی به سوی منزل دختری رفتم که با او ارتباط عاشقانه داشتم اما ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات جوانی است که زندگی اش را به ماجرا های تلخی گره زد و خاکستر نشین عشقی خیابانی شد. این جوان که اکنون در گرداب وحشتناک اعتیاد و سردی روابط عاطفی دست وپا می زند، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نجفی گفت: پدرم از ملاکین و خان های قدیمی بود که روحیه ای مستبد داشت و هنگام تنبیه دسته جمعی به التماس های هیچ کدام از اعضای خانواده توجهی نمی کرد. در این شرایط من هم دوره نوجوانی را به خوش گذرانی و به مصرف مشروبات الکلی وبنگ و گل پرداختم و بیشتر اوقاتم را با سرکار گذاشتن دختران می گذراندم و از آن ها با وعده و وعید ازدواج سوءاستفاده می کردم تا این که وارد دانشگاه شدم.از سوی دیگر هم هیچ گونه دغدغه مالی نداشتم چرا که فرزند اول خانواده بودم و پدرم همیشه حساب بانکی ام را پر می کرد.خلاصه در رشته حسابداری و در حالی تحصیلاتم را به پایان رساندم که با دختری به نام«آفرین»ارتباط داشتم. با آن که نمی خواستم به دختری دل ببندم اما نا خودآگاه عاشق«آفرین»شدم و بعد از پایان خدمت سربازی از خانواده ام خواستم به خواستگاری اش بروند ولی پدرومادرم به شدت مخالفت کردند و اعتقاد داشتند این عشق های هوس آلود فرجامی نخواهد داشت. درهمین روزها بودکه مادرم پیشنهاد داد با دختر عمه ام «مینا»ازدواج کنم. با آن که خانواده عمه ام از نظر مالی بسیار ضعیف بودند ولی از شنیدن پاسخ منفی دختر عمه ام خیلی ناراحت و متعجب شدم.با وجود این، مادرم آن قدر اصرار کرد و پدرم وعده های مالی داد که بالاخره قرار و مدار ازدواج را گذاشتیم ولی همه فکرواحساسم پیش «آفرین» بود.روز جشن عقد کنان، همه مهمان ها در تالار عروسی منتظرم بودند که من شوک زده تصمیم دیگری گرفتم.ناگهان با خودروی گل آرایی شده و باکت و شلوار دامادی به سوی منزل «آفرین» رفتم.خودروی صفر خارجی را که پدرم به عنوان هدیه ازدواج داده بود مقابل منزل آن ها پارک کردم و از آفرین خواستم با من به تالار بیاید تا او را به عنوان«عروس» به فامیل وآشنایان معرفی کنم ولی او مخالفت کرد. به همین دلیل پیشنهاد فرار را مطرح کردم اما باز هم قبول نکرد و من با چشمانی اشک آلود به جشن عقدکنان برگشتم و این گونه با «مینا» نامزد شدم.حالا دیگر هر روز بهانه می گرفتم و با مشاجره های گوناگون کارمان به قهر وآشتی می کشید.خیلی زود صاحب پسری شدیم اما رفتارهای تلخی با«مینا»داشتم. او همه تلاشش را می کرد تا رضایت مرا جلب کند. به مردی خودخواه و مستبد تبدیل شده بودم و با همسرم مانند یک خدمتکار رفتار می کردم.
«مینا» مانند پروانه دورم می چرخید و ابراز محبت می کرد اما من با مصرف گل وتریاک سرگرم بودم و او را تحقیر می کردم تا این که براثر یک اشتباه مالی شکست سختی را متحمل شدم و به خانه پدری ام در یکی از ویلاهای اطراف مشهد بازگشتم. با آن که فرزند دیگرم متولد شده بود اما من همچنان به «آفرین» می اندیشیدم. او هم با خانواده همسرش دچار اختلاف شده و طلاق گرفته بود.اگر چه می دانستم چند رابطه غیر اخلاقی هم دارد ولی بازهم به سراغ او رفتم و حدود 3سال به طور پنهانی به این رابطه ادامه دادم.«مینا»هم با آن که متوجه ماجرا شده بود اما سکوت می کرد و چیزی نمی گفت تا این که بالاخره کاسه صبرش لبریز شد و به همراه پسر و دخترم به خانه پدرش رفت. من هم که دنبال این فرصت بودم«آفرین» را به عقد موقت خودم درآوردم و بدین ترتیب «مینا» از من طلاق گرفت.حالا اگر چه احساس می کردم خوشبخت هستم اما می دانستم خودم را فریب می دهم.«آفرین»به هیچ وجه از من اطاعت نمی کرد وبه دنبال خوشگذرانی های خودش بود.من هم که درگیر اعتیاد بودم چاره ای جز سکوت نداشتم.دیگر هیچ کس توجهی به من نداشت وتنها مانده بودم تا این که بالاخره تصمیم گرفتم خودم را ازاین گرداب وحشتناک رها کنم. به همین دلیل به سراغ «مینا» رفتم و«آفرین» را درحالی طلاق دادم که زندگی ام را نابود کرد.حالا هم اگر چه اعتیاد را کنار گذاشته ام اما زندگی ام به بی اعتمادی و اشک و ناله گره خورده است و «مینا» هم روابط عاطفی سردی بامن دارد اما ای کاش...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با دستور سرهنگ ابراهیم خواجه پور(رئیس کلانتری نجفی مشهد)اقدامات کارشناسی و مشاوره ای در این باره به گروه مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سپرده شد. خراسان شماره : 21352 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۷ آبان
«مهره شانس»تبهکار مخوف طلسم شد!
نویسنده : سید خلیل سجادپور
تبهکار مخوفی که با فریب زنان و دختران جوان در فضای مجازی، زندگی آنان را با«مهره شانس» به نابودی می کشاند در حالی با تلاش نیروهای کلانتری شفای مشهد دستگیر شد که در بررسی های پلیس زوایای عجیبی از تبهکاری های وی لو رفت.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، از مدتی قبل زمزمه های«مهره شانس» در فضای مجازی، نیروهای اطلاعات و امنیت کلانتری شفای مشهد را به تکاپو انداخت.آ ن ها که با رصدهای شبانه روزی در شبکه های اجتماعی به سرنخ هایی از یک رمال هزار چهره و مکار رسیده بودند، در حالی ماجرا را به صورت محرمانه به رئیس پلیس مشهد گزارش دادند که رد زنی جرایم مهمه در فضای مجازی با تاکید و تدابیر ابلاغی از سوی سردار سرتیپ محمد کاظم تقوی(فرمانده انتظامی خراسان رضوی) در اولویت رصدهای اطلاعاتی پلیس قرار گرفته بود.
طولی نکشید که با دستور سرهنگ احمد نگهبان(فرمانده انتظامی مشهد)گروهی از افسران کارآزموده تجسس و اطلاعات برای شناسایی تبهکار مخوف وارد عمل شدند و تحقیقات گسترده ای را زیر نظر مستقیم سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز کردند. بررسی های مقدماتی حاکی از آن بود که جوان 30ساله معروف به «ابوسیف»از طریق اینستاگرام زنان و دختران جوان را با ترفند«مهره شانس»فریب می دهد.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است هنوز تحقیقات پلیس وارد مرحله عملیاتی نشده بود که چند روز قبل زن جوانی با مراجعه به کلانتری شفا از اخاذی های ده ها میلیونی تبهکاری پرده برداشت که با «مهره شانس»زندگی اش را در آستانه نابودی قرار داده بود.این زن به عوامل انتظامی گفت: در فضای مجازی(اینستاگرام)با جوان30ساله ای آشنا شدم که خود را رمالی متبحر معرفی می کرد و مدعی بود با «مهره شانس»از هر مشکلی گره گشایی می کند! من هم که با همسرم دچار اختلافات عادی بودم مبلغ هنگفتی را به او دادم ولی آن مرد تبهکار تصاویر و اسنادی را از من تهیه کرده بود که قصد داشت زندگی ام را متلاشی کند. به همین دلیل روبه اخاذی آورد و مبالغ دیگری از من گرفت تا آبرویم را نزد شوهرم نبرد!من هم که از رسوایی می ترسیدم به خواسته هایش تن دادم و قرار شد این بار طلاهایم را بگیرد تا تصاویر و فیلم های مرا از گوشی خودش پاک کند! دیگر چاره ای نداشتم جزآن که به پلیس پناه بیاورم!...
با اعلام این ماجرا، دیگر نیروهای انتظامی تردیدی نداشتند که بایک تبهکار مخوف روبه رو شده اند بنابراین گروه عملیاتی پلیس با شگرد«قرار صوری» در حالی سوار بر یک دستگاه خودروی شخصی عازم بولوار طبرسی شمالی(محل قرار)شدند که رئیس کلانتری فرماندهی عملیات را بر عهده داشت.وقتی زن جوان با آموزش های پلیسی منتظر ایستاد، ناگهان راننده پژو 405 در آن سوی خیابان شهید نظام دوست 12واردکمین نیروهای انتظامی شد و زن جوان در حالی که النگوها را در دست داشت داخل خودروی وی نشست.در این هنگام بود که نیروهای انتظامی از چهار جهت در کنار خودروی پژو قرار گرفتند و رمال جوان را قبل ازآن که فرصتی برای فرار بیابد به محاصره درآوردند.دربازرسی از داخل خودرو مبالغ زیادی وجه نقد به همراه آژیر پلیس و اسلحه کلت کمری قلابی کشف شد که حکایت از تبهکاری های دیگر این رمال حیله گر داشت.با انتقال وی به مقر انتظامی ،تحقیقات آغاز و مشخص شد که خودروی وی احکام توقیف از پلیس آگاهی یزد را دارد.اما ابعاد دیگر تبهکاری های وی هنگامی فاش شد که نام جعلی «ابو سیف» لو رفت.واکاوی های پلیس نشان داد این جوان 30 ساله که«محمد-ک»نام دارد و به «ابوسیف»در فضای مجازی معروف است طعمه های زیادی را از شهرهای دیگر کشور به دام انداخته است.
درهمین حال این رمال جوان در بازجویی ها به اخاذی از طعمه های خود اعتراف کرد و گفت:اهل اهواز هستم که در بولوار طبرسی شمالی مشهد ساکن شده ام.حدود2هفته قبل با شاکی(زن جوان)دراینستاگرام آشنا شدم و قرار شد یک جفت«مهره شانس»مشکل گشا درقبال دریافت20میلیون تومان به او بدهم. آن زن هم کارت عابر بانکش را به من داد و من مبلغ50میلیون در چند نوبت برداشت کردم و سپس گفتم کارت شما را از من دزدیده اند که قرار شد25 میلیون دیگر طلا به من بدهد و مهره شانس رابگیرد! آژیر پلیس را هم به خاطر ذوق زدگی و زیبایی روی خودرو نصب کردم.
به گزارش روزنامه خراسان،درهمین حال چند نفر دیگر با مراجعه به کلانتری شفا چهره های دیگری از این تبهکار مخوف را لو دادند که با ترفند های مختلف ازآنان اخاذی کرده بود تا زندگی مشترک را منطبق با میل آنان رقم بزند! یکی دیگر از طعمه های وی به افسر پرونده گفت:او از من5میلیون گرفت و 2 مهره پلاستیکی به عنوان «مهره شانس»به من داد که دیدم هیچ کاربردی ندارد!به همین خاطر دیگر نزد او نرفتم!
تحقیقات بیشتر پلیس درحالی ماجرای متعدد سرقت از منازل توسط این رمال تبهکار را فاش کرد که «مهره شانس»او به دست پلیس مشهد طلسم شد اما هنوز زوایای پنهان دیگری وجود داردکه با دستور مقام قضایی زیر ذره بین تحقیقات قرار گرفته است. خراسان : شماره : 21352 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۷ آبان
راز قتل فیلم بردار مجالس عروسی !
اختصاصی خراسان
نویسنده : سید خلیل سجادپور
با دستگیری عاملان قتل زن جوانی که فیلم بردار مجالس عروسی بود، راز این جنایت هولناک فاش شد.
فرمانده انتظامی خراسان رضوی روز گذشته درباره پرونده قتل این زن جوان به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: سی ام مهر گذشته پرونده ای در پلیس آگاهی خراسان رضوی مورد رسیدگی قرارگرفت که محتویات آن نشان می داد زن 26 ساله ای به نام «حدیث»به طرز مشکوکی گم شده است و خانواده وی در نگرانی به سر می برند.به همین خاطر بلافاصله تحقیقات گسترده ای زیر نظر سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده(رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی)آغاز و مشخص شد که خودروی زن جوان در اطراف میدان حافظ مشهد به صورت بی صاحب در حالی رها شده است که شیشه های آن پایین بود و سوئیچ نیز به فاصله کمی از خودرو روی زمین افتاده بود.
سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی افزود:با کشف خودرو توسط نیروهای کلانتری کوی پلیس،فرضیه وقوع جنایت قوت گرفت، اما چون هنوز بررسی های نامحسوس کارآگاهان در این باره ادامه داشت،تحقیقات به صورت محرمانه ادامه یافت.از سوی دیگر پیدا شدن لکه خون در بازبینی و اثر برداری از داخل خودرو نیز به این فرضیه دامن زد. وی گفت:از طرف دیگر هم گوشی تلفن زن گم شده در آزاد راه باغچه درحالی توسط یکی از رانندگان عبوری کشف شد که روی گاردریل های کنار جاده قرار داشت و راننده مذکور گوشی را تحویل نیروهای پلیس راه داده بود.مقام ارشد انتظامی خراسان رضوی با اشاره به این که دیگر فرضیه قتل برای کارآگاهان اداره جنایی محرز شده بود،تصریح کرد:نتیجه آزمایش خون نیز حکایت از آن داشت که لکه خون مربوط به گروه خونی زن جوان است که پراید111وی به صورت بی صاحب پیدا شده بود. به همین دلیل دامنه تحقیقات با رصدهای اطلاعاتی وکارشناسی به اختلافات خانوادگی رسید و مشخص شد که زن جوان در آبان سال گذشته به عقد موقت مردی به نام «مسعود»درآمده است بنابراین کارآگاهان پس از هماهنگی با قاضی محمود عارفی راد(قاضی ویژه قتل عمد مشهد)به سراغ همسر وی رفتند و او را مورد بازجویی قرار دادند، اما این مرد35 ساله در تحقیقات مقدماتی مدعی شد که همسرم در نزدیکی باغ ویلای محل سکونت مان در روستای بهار با من تماس گرفت و سپس برای خرید مایحتاج به خواربار فروشی رفت ولی وقتی تاخیر کرد من اهمیتی ندادم چراکه فکر می کردم احتمالادر نیمه شب مغازه ها تعطیل باشند ولی بعد از آن هرچه باتلفن همراه او تماس گرفتم دیگر کسی پاسخ نداد.
سکاندار امنیت سرزمین خورشید خاطرنشان کرد:اما کارآگاهان که به سرنخ هایی از اختلافات خانوادگی آن ها رسیده بودند،با دستور مقام قضایی به واکاوی ماجرای اختلافات آن ها پرداختند که بر سر موضوع وکالت نامه باغ محل سکونت آن ها رخ داده بود. سرتیپ محمدکاظم تقوی با تاکید برکنکاش های تخصصی و شبانه روزی کارآگاهان اضافه کرد:با لو رفتن ماجرای مالکیت باغ ویلای مسکونی که به نام همسر صیغه ای وی ثبت شده بود،آرام آرام سرنخ این کلاف پیچیده پیدا شد و«مسعود»(متهم)درحضور مقام قضایی لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش به خاطر اختلاف برسر سند مالکیت باغ ویلا اقرار کرد و مدعی شد یکی از بستگانش را اجیر کرد تا او را با شلیک گلوله به قتل برساند. رئیس پلیس استان خراسان رضوی در ادامه این جنایت تکان دهنده افزود:درپی اعترافات وی،بی درنگ گروهی از کارآگاهان اداره جنایی عازم نیشابور شدند و متهم دیگر پرونده را که مصیب نام دارد در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند و به مشهد انتقال دادند.
سردار تقوی افزود:به دنبال مواجهه حضوری متهمان،راز این پرونده جنایی فاش و مشخص شد که عاملان جنایت، زن مذکور را با شلیک گلوله از سلاح کلت جنگی کشته و جسد او را در نزدیکی همان باغ ویلا دفن کرده اند.وی با قدردانی از دستورات ویژه و سریع قاضی ویژه قتل عمد تاکید کرد:با اعتراف همسر زن26ساله شبانه گروهی از کارآگاهان با هدایت سرهنگ سلطانیان (رئیس اداره جنایی)و درکنار قاضی شعبه 211دادسرای عمومی و انقلاب راهی روستای بهار شدند و پس از جست وجوهای تخصصی،درنهایت جسد زن مذکور را از زیر خاک های بیابان بیرون کشیدند.فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی همچنین اضافه کرد:درهمین حال همسر مقتول محل اختفای طلاها و اسلحه کلت جنگی را نیز به کارآگاهان لو داد که آن ها نیز شب گذشته از زیر خاک هایی در بولوار کشاورز کشف و ضبط شد.سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی به انجام تحقیقات گسترده با دستورات ویژه قاضی عارفی راد اشاره کرد وگفت:با توجه به این که هنوز ابعاد دیگری در این جنایت وجود دارد و هرکدام از متهمان به تناقض گویی در ارتباط با چگونگی قتل پرداخته اند،بررسی های بیشتر برای کشف حقیقت و شناسایی عامل اصلی جنایت همچنان ادامه دارد. خراسان : شماره : 21349 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۴ آبان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی