وفات حضرت زینب سلام الله علیها
پس از شهادت امام حسین علیهالسلام، فصل نوینی در حیات سیاسی و اجتماعی حضرت زینب علیها السلام آغاز گردید. او با سرپرستی اسیران و بازماندگان شهیدان کربلا و تحمل اسارت و خواندن خطبههای غرّا در مجلس عبیدالله بن زیاد در کوفه و در مجلس یزید بن معاویه در شام، قیام برادرش امام حسین علیهالسلام را به کمال رسانید و به افشاگری حکومت جائرانه یزید پرداخت و چنان صحنه را بر وی تنگ کرد که یزید با تمام تکبرها و غرورهای شیطانیش، سر تسلیم فرود آورد و از کشتن امام حسین علیهالسلام و یارانش اظهار ندامت کرد و آن را به گردن عبیدالله بن زیاد انداخت و بدین لحاظ در صدد دلجویی از بازماندگان واقعه کربلا برآمد و آنان را محترمانه به مدینه منوره برگردانید.
حضرت زینب سلام الله علیها پس از بازگشت به مدینه بر اثر داغ از دست دادن عزیزان و اندوه بیپایان واقعه کربلا، از نظر جسمی روزبروز ضعیفتر میشد و توان خویش را از دست میداد و سرانجام پس از هیجده ماه و پنج روز از واقعه کربلا و در ۵۶ سالگی در ۱۵ رجب سال ۶۲ یا ۶۳ قمری وفات یافت.[۱]
علت اصلی وفات حضرت زینب سلام الله علیها کاملا مشخص نیست، اما بر اساس برخی از نوشتهها آن حضرت مریض شد و به طور طبیعی وفات کردند. و این احتمال طبیعیتر به نظر میرسد چون آن حضرت آن همه سختی و مصیبت دید و در سایه آنها بیمار شد. بر اساس برخی از احتمالات حضرت زینب کبری توسط عوامل یزید مسموم شد و به شهادت رسید که این احتمال هم دور نیست چون حضرت زینب همه وقایع کربلا را دیده و وجود او یادآور مصائب کربلا و یادآور فجایع حکومت یزید است و یزید نمیتواند او را تحمل کند، اما دلیل قطعی تاریخی برای این روایت دیده نشده است.[۲]
همچنین محل وفات و محل دفن بدن مطهر حضرت زینب کبری چندان مورد اتفاق مورخان و سیرهنگاران نیست. برخی آن را در قبرستان بقیع در مدینه برخی در شام و برخی در مصر میدانند.[۳] طبق نقل مشهور، مزارش در روستای راویه دمشق، پایتخت سوریه امروزی است. بیشتر محققان و صاحب نظران شیعه از جمله «علامه بحرالعلوم»، و مورخان اهل سنت از جمله «ابن بطوطه» نیز معتقدند که زینب سلام الله در «قریه راویه دمشق» بخاک سپرده شده و علت سفر عقیله بنی هاشم را واقعه حرّه به سال ۶۲ هجری یا قحطی در مدینه دانسته اند که زینب به همراه همسرش عبدالله بن جعفر به دمشق که زمین هایی در آنجا داشته رفته است.
حضرت زینب کبری (علیهاالسّلام)، به دلیل برخورداری از فضائل و مناقب والای انسانی مانند شرافت در نسب، علم، عبادت، عفت، شجاعت، صداقت، صبر و ... یکی از شخصیتهای برجسته در طول تاریخ اسلام و الگویی منحصر بهفرد برای همه مردان و زنان جهان در مبارزه با طاغوت میباشند.
حضرت زینب (علیهاالسّلام) به اعتراف همه تاریخنویسان، آراسته به همه فضایل و خصلتهای والای اخلاقی و الهی بودند. زینب کبری (علیهاالسّلام) در وقار و شخصیت مانند جدهاش خدیجه (علیهاالسّلام) در حیا و عفّت همچون مادرش فاطمه (سلاماللهعلیها)، در رسایی و شیوایی بیان، مانند پدرش علی (علیهالسّلام)، در حلم و بردباری چون امام حسن (علیهالسّلام) و در شجاعت و قوّت قلب، مانند برادرش امام حسین (علیهالسّلام) بود.
زینب کبری (سلاماللهعلیها) تحت تربیت پدر و مادری همچون حضرت علی (علیهالسّلام) و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و با شایستگی و استعداد ذاتی که از آن بهرهمند بود به مراتب عالی از فضائل و کمالات انسانی دست یافت. او همانند پدر و مادرش جامع همه کمالات و صفات پسندیده بود. سخنرانیهای او در کوفه و شام خاطره خطبههای پدرش امیرمؤمنان (علیهالسّلام) را در یادها زنده کرد. زینب کبری (سلاماللهعلیها) یکی از محدثان و راویان حدیث به شمار میآید و درسنینکودکی، در حالی که بیش از ۵ یا ۶ سال از عمرش نمیگذشت، خطبه مادرش حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را با آن مضامین بسیار بلند و عالی شنید و پس از آن برای دیگران نقل میکند. عبدالله بن عباس، شاگرد برجسته حضرت علی (علیهالسّلام) و مفسر قرآن کریم، خطبه فدک حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را از زینب نقل میکند و از آن بانوی بزرگ با عنوان «عقیلتنا؛ عاقل و دانای ما» یاد میکند. زینب (سلاماللهعلیها) از جنبه عبادت در حدّی بود که در دوران اسارت و سختترین شرایط جسمی و روحی که ممکن است برای یک انسان پیش آید، شبزندهداری و نماز شبش ترک نگردید، در حالی که در شرایطی به مراتب آسانتر و سهلتر از آن انسانهای معمولی قادر به حفظ برنامههای عادی و معمولی زندگی خود نیستند. عبادت و اطاعت خدا، حضرت زینب (سلاماللهعلیها) را از مصادیق روشن و بارز این حدیث قدسی قرار داده بود که خداوند متعال میفرماید: «یابن آدم، انا اقول للشیء کن فیکون، اطعنی فیما امرتک اجعلک تقول للشیء کن فیکون؛ ای فرزند آدم! من به هر چه بگویم باش، موجود میشود، در آنچه به تو دستور دادهام از من اطاعت کن تا تو را آن گونه قرار دهم که هر چیز بگویی باش، موجود شود! » [۱] [۲] [۳] [۴] [۵] [۶]
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) نیز بر اثر عبادت و اطاعت خدا به مقامی رسیده بود که از ولایت تکوینی برخوردار بود. روایت شده که آن حضرت پیش از سخنرانی خود در کوفه به مردم اشاره کرد، با آن اشاره نفسها در سینهها حبس شد و زنگها از صدا باز ایستاد و در یک کلام حضرت زینب (سلاماللهعلیها) به حق، زینت پدر، آن شخصیت یگانه تاریخ بود، همچنان که خداوند این نام را برای وی برگزید.
در کتاب مستدرک سفینة البحار چنین آمده است:«أما زينب الكبرى (سلاماللهعلیها) من رواة الحديث، أدركت النبي و ولدت في حياته؛ زینب کبری (سلاماللهعلیها) از راویان حدیث هستند که در زمان حیات پیامبر اسلام به دنیا آمدند و ایشان را درک نمودند.» [۷]
همچنین در ادامه آمده است: «هِیَ عَقیلَةُ بَنیهاشِمٍ وَ قَدْ حازَتْ مِنَ الصِّفاتِ الْحَمیدَةِ مـا لَمـْ یُحزْها بَعْدَ اُمِّها احَدٌ حَتی حَقَّ اَنْ یُقالَ هِیَ الصِدّیقَةُ الصُغْری، هِیَ فِی الْحِجابِ والْلِفّافِ مَزیدَةٌ لَمْ یَر شَخْصَها احَدٌ مِنَ الرِّجالِ فی زَمانِ اَبیها وَ اَخَویها الاّ یَومَ طَّفِّ وَ هِیَ فـِی الصـَّبْرِ وَ الثَّباتِ وَ قـُوَّةِ الایمانِ وَالتَّقوی وَحیدَةٌ وَ هِیَ فِی الْفَصاحَةِ وَ الْبَلاغَةِ کَاَنَّها تَفْرَغُ عَنْ لِسانِ امیرِالمؤمنین (علیهالسّلام)...؛ زینب بانوی بنیهاشم است که در صفات سـتوده، بـرترین اسـت و کسی جز مادرش بر او افتخار و برتری ندارد، تا جایی که اگر بگوییم او «صدیقه صغری» است، حق گـفتهایم. در پوشـیدگی و حجاب، چنان بود که کسی از مردان در زمان پدر و برادرانش او را ندید، جز در واقعه کربلا. او در صـبر و قـوّت ایمان و تقوا منحصر به فرد بود و در فصاحت و بلاغت، گویا از زبان امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) سخن میگوید.»[۸]
مجلسی نیز از آن حـضرت، حدیث نقل کرده است. [۹]
سخنان و اشعار حضرت زینب (علیهاالسّلام) درباره گفتار و حالات امام حـسین (علیهالسّلام) نیز به عـنوان حـدیث، از معصوم (علیهالسّلام) محسوب میگردند. [۱۰]
القابی هم که برای آن حضرت نقل شده است به گوشههایی از عظمت شخصیت این بزرگ بانوی اسلام دلالت دارند. در ذیل گوشههایی از فضیلتهای زینب کبری (سلاماللهعلیها)، بیان میگردد:
۱ - مقدمه
۲ - شرافت در نسب
۳ - نامگذاری الهی
۴ - مقام ولیةُ الله
۵ - عالمه غیر معلمه
۶ - عبادت و خضوع
۷ - عصمت صغری
۸ - صدّیقه صغری
۹ - عفت و حجاب
۱۰ - فصاحت و بلاغت
۱۱ - صبر بر مصائب
۱۲ - شیرزن هاشمی
۱۳ - ایثار و گذشت
۱۴ - پانویس
۱۵ - منبع
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اهـل بـیـت علیهم السلام