اعضای این باند سابقه دار تاکنون به بیش از 120 فقره سرقت اعتراف کرده اند
سید خلیل سجادپور- ماموران کلانتری شفای مشهد در چندین عملیات ضربتی باند بزرگ دستبرد به خودروهای مدل پایین را متلاشی کردند که به ارواح شیشه ای معروف بودند و شب ها از لانه سیاه خود بیرون می آمدند.
فرمانده انتظامی خراسان رضوی روز گذشته در حاشیه همایش روسای ادارات مبارزه با سرقت و اطلاعات جنایی پلیسهای آگاهی سراسر کشور که در مشهد برگزار شد، در مصاحبه ای اختصاصی با خبرنگار روزنامه خراسان به دستگیری اعضای باند معروف به «ارواح شیشه ای» اشاره کرد و گفت:همزمان با اجرای طرح گسترده مقابله با سارقان و مالخران که با تاکید سردار سرتیپ احمدرضا رادان(فرمانده فراجا)آغاز شده است ،تعداد زیادی از باندها وشبکه های بزرگ سرقت و گوشی قاپی در مشهد متلاشی شده اند که در«احساس امنیت» تاثیر بسزایی داشته است و بسیاری از مجرمان حرفه ای و سابقه دار نیز با دستورات ویژه قضایی روانه زندان شده اند.
سردار سرتیپ محمدکاظم تقوی افزود: در ادامه طرح مقابله با سارقان که با فرماندهی مستقیم سرهنگ احمد نگهبان(رئیس پلیس مشهد)همچنان چتر آن در مناطق مختلف شهری،گسترده است، چند روز قبل نیروهای گشت نامحسوس کلانتری شفای مشهد به یک دستگاه پراید یشمی رنگ در اطراف میدان خیام مشکوک شدند و دو سرنشین آن را زیرنظر گرفتند؛ چرا که واکاوی پرونده های سرقت نشان می داد: اعضای یک باند سرقت که فعالیت های مجرمانه خود را در شمال مشهد آغاز کردهاند، از خودروهای سرقتی برای دستبرد به اموال مردم و به ویژه قطعات و محتویات خودروهای پارک شده استفاده می کنند. وی اضافه کرد:استعلام نامحسوس شماره پلاک پراید از مرکز فرماندهی بیانگر آن بود که پراید یشمی رنگ در تاریخ1402.10.21 از بولوار طبرسی شمالی سرقت شده است.
فرمانده انتظامی خراسان رضوی تصریح کرد:این سرنخ در حالی به آغاز عملیات شبانه انجامید که راننده پراید متوجه نیروهای انتظامی شد و به صورت چراغ خاموش پدال گاز را فشرد تا به همراه زن جوان از چنگ پلیس بگریزد؛ اما ماموران انتظامی برای آن که لبخندی را بر لبان مالباختهای بنشانند، بی درنگ به تعقیب پراید پرداختند و پس از اخطارهای قانونی چند تیر هوایی شلیک کردند تا شاید متهمان تحت تعقیب را وادار به توقف کنند؛ اما وقتی راننده همچنان به فرار ادامه داد، نیروهای انتظامی در مکانی خلوت لاستیک پراید را هدف گرفتند و با شلیک گلوله ،خودرو را متوقف کردند تا آسیبی به دیگر خودروهای عبوری وارد نشود.سرتیپ تقوی ادامه داد: با انتقال زن و مرد جوان به مقر انتظامی، بازجوییهای تخصصی از آنان زیرنظر سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا) درحالی آغاز شد که تعدادی مدارک شناسایی و لوازم مربوط به خودروی پژو206 نیز درون پراید سرقتی به دست آمد و مشخص شد که آنان به یک دستگاه پژو206 نیز دستبرد زده اند. وی گفت:در همین حال کنکاش های دقیق افسران دایره تجسس نشان داد که پلیس با باند«دزدان حرفه ای شب رو» روبه رو شده است که از مدتی قبل در مناطق شمالی شهر به ارتکاب جرم می پردازند. جوان27 ساله که«حسین-ک» نام دارد، در اعترافات خود راز ده ها فقره سرقت در نوار شمالی و شمال غربی مشهد را فاش کرد و گفت با زن 23 ساله در یکی از پاتوق های سیاه استعمال مواد مخدر در حاشیه شهر آشنا شده است و با همدستی یکدیگر تاکنون حدود 7 دستگاه خودرو را سرقت کرده اند و با استفاده از خودروهای سرقتی به بیش از 50 خودروی دیگر دستبرد زده اند تا هزینه های اعتیادشان را تامین کنند.
سکاندار امنیت سرزمین خورشید ادامه داد: بررسی های بیشتر بیانگر آن بود که زن جوان دارای3 فقره سابقه کیفری است و حدود2 سال قبل از زندان آزاد شده است. متهم دیگر نیز درآبان سال 1401 دوباره قدم در جامعه گذاشته اما بازهم اقدامات مجرمانه خود را رها نکرده است.سردار محمدکاظم تقوی با اشاره به تحقیقات گسترده نیروهای کلانتری شفا برای ریشه یابی جرایم دو متهم مذکور خاطرنشان کزد:در واکاوی های تخصصی پلیس،سرنخ هایی از یک«لانه سیاه» به دست آمد که پاتوق اعضای دیگر این باند بود و نقشه سرقت های شبانه را در آن مکان طراحی و اجرا می کردند. بنابراین گروه عملیاتی تجسسی با کسب مجوزهای قانونی از قاضی شعبه426 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد وارد عمل شدند و 3 عضو دیگر این باند سرقت را در حالی داخل پاتوق استعمال مواد مخدر به دام انداختند که مشخص شد اعضای این باند سرقت که همگی به مواد مخدر صنعتی «شیشه» اعتیاد دارند، درمیان دیگر همدستانشان به «ارواح» معروف هستند و معتقد بودند که مانند روح پرواز می کنند و پلیس نمی تواند آن ها را دستگیر کند!
فرمانده باتجربه انتظامی استان خراسان رضوی که خود سال های متمادی ردای فرماندهی انتظامی مشهد را برتن داشت و به همین خاطر با انواع جرایم درگوشه و کنار شهر آشنایی کامل دارد، به شگرد«ارواح شیشه ای» برای دستبرد به خودروها اشاره کرد وافزود: متهمان در گروه های2 یا 3 نفره و به همراه یک زن سرقت ها را انجام می دادند تا به صورت خانوادگی جلوه کنند و شهروندان به آنان مشکوک نشوند. وی اضافه کرد:3 متهم دیگر این باند بزرگ سرقت نیز تاکنون به حدود 70 فقره دستبرد به خودروهای پارک شده اعتراف کرده اند اما تحقیقات برای دستگیری دیگر اعضای فراری باند همچنان ادامه دارد.
سردار سرتیپ تقوی با تاکید بر این که همه افراد دستگیرشده دارای سوابق کیفری هستند و به مواد مخدر صنعتی شیشه و کریستال اعتیاد دارند،تصریح کرد: متهمان با دستور قضایی روانه زندان شده اند اما سرنخ هایی نیز از خرید و فروش گوشی های سرقتی به دست آمده است که بررسی ها در این زمینه هم آغاز شده است.
رئیس پلیس خراسان رضوی در پایان با قدردانی از تلاش شبانه روزی عوامل انتظامی در کشف جرم افزود: طرح مبارزه با سرقت و مالخران با قاطعیت در شهرهای استان خراسان رضوی و به ویژه مشهد ادامه خواهد یافت.
پلیس ،خواب دزد خمار را آشفته کرد !
سجادپور- ماموران انتظامی سارقی را پشت فرمان خودروی سرقتی دستگیر کردند که از شدت خماری به خواب سنگینی فرو رفته بود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،ماموران گشت کلانتری معراج مشهد درپی گزارش یکی از شهروندان مبنی بر این که سارقان خودروی پرایدش را به سرقت برده اند، بلافاصله عازم بولوار توس شدند وبه جست وجو در خیابان های اطراف پرداختند اما ناگهان خودروی پراید را درحالی کنار دیواری یافتند که جوانی27 ساله ای پشت فرمان خودرو به خواب عمیقی فرو رفته بود. هنگامی که ماموران به شیشه پراید کوبیدند، او وحشت زده چشمانش را گشود و قصد فرار داشت که دستبندهای قانون بر دستانش گره خورد. این متهم که به مواد مخدر صنعتی اعتیاد شدیدی دارد، پس از انتقال به مرکز انتظامی گفت:دوران خدمت سربازی را می گذراندم که با تشویق یکی از دوستانم به مصرف مواد مخدر روی آوردم و بعد از آن که با دختر عمویم ازدواج کردم به سوی مصرف شیشه و هروئین کشیده شدم. حدود10 سال از زندگی مشترکمان می گذشت که با یکی از انجمن های ترک اعتیاد آشنا شدم و دور مواد مخدر را خط کشیدم. اما دوسال بعد احساس کردم همسرم فریب مردی در فضای مجازی را خورده است که با این سوءظن،زندگی ام متلاشی شد و من دوباره مصرف موادمخدر را آغاز کردم. همسرم طلاق گرفت و درخانواده پدری ام نیز جایی نداشتم. به همین دلیل شب ها را در بیرون از منزل می گذراندم و با سرقت های خرد هزینه های اعتیادم را تامین می کردم اما شب قبل در حالی که به شدت خمار بودم یک دستگاه پراید را سرقت کردم تا قطعات آن را به مالخران بفروشم ولی به خاطر خستگی و بی خوابی ،نتوانستم رانندگی کنم. این بود که خودرو را در گوشه دیواری پارک کردم و از شدت خماری به خواب رفتم...
گزارش روزنامه خراسان حاکی است:بررسی های بیشتر درباره سرقت های احتمالی دیگر وی با دستور سرگرد امیر رضا فعال (رئیس کلانتری معراج) ادامه دارد.
آدم کشی برای فحاشی!
کرمانی - عامل وقوع قتلی هولناک در ارتفاعات جنگل قائم کرمان ، در کمتر از ۱۲ ساعت شناسایی شد و به دام افتاد. به گزارش خراسان رئیس پلیس آگاهی استان کرمان در این باره بیان کرد: به دنبال تماس تلفنی با مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع قتل، بلافاصله کارآگاهان اداره مبارزه با قتل پلیس آگاهی راهی محل حادثه در ارتفاعات جنگل قائم و کوه های مسجد صاحبالزمان شهر کرمان شدند.سرهنگ میرحبیبی ادامه داد: نیروهای پلیس آگاهی با جسد مجهول الهویه ای روبهرو شدند که به طرز هولناکی به قتل رسیده بود و بلافاصله مراتب را به مقام قضایی گزارش دادند.وی افزود : با انجام اقدامات فنی و رصد اطلاعاتی کارآگاهان پلیس آگاهی و کسب دستور قضایی، قاتل در کمتر از ۱۲ ساعت شناسایی و دستگیر شد.رئیس پلیس آگاهی استان کرمان در پایان گفت : با انتقال متهم به مقر پلیس وی در بازجویی های تخصصی پلیس علت وقوع قتل را فحاشی و اختلاف قبلی با مقتول ذکر کرد.
جایگاهدار سوخت نقره داغ شد
توکلی - جایگاهدار متخلف که اقدام به فروش بنزین خارج از ضوابط تعیینی دولت کرده بود ۷ میلیارد ریال جریمه شد.به گزارش خراسان ،مدیرکل تعزیرات حکومتی استان کرمان اظهارکرد: بازرسان شرکت ملی پخش فراورده های نفتی کرمان، تخلف عمده یک جایگاهدار مواد سوختی در شهر کرمان را کشف و گزارش مربوط را برای رسیدگی به تعزیرات حکومتی ارسال کردند. ارسلان میری اظهارکرد: پرونده فروش 31 هزار و 60 لیتر بنزین به ارزش پنج میلیارد و 852 میلیون ریال خارج از ضوابط تعیینی دولت در شعبه سوم رسیدگی به تخلفات قاچاق کالا و ارز تعزیرات حکومتی شهرستان کرمان تشکیل و رسیدگی شد.وی افزود: این شعبه پس از بررسی پرونده و با توجه به ارائه نکردن مدارک قانونی اتهام انتسابی را محرز دانست و متخلف را به پرداخت هشت میلیارد و 788 میلیون ریال جزای نقدی محکوم کرد. این مقام مسئول اضافه کرد: با قطعی شدن حکم و پیگیری شعبه اجرای احکام هفت میلیارد و 22 میلیون ریال جریمه دریافت و پرونده مختومه شد .
توهم وحشتناک دختر معتاد!
دیگر به آخر خط رسیده بودم، به طوری که از خودم متنفر بودم؛ مواد مخدر همه چیز را از من گرفته بود تا این که حتی نفهمیدم به پرتگاه طبقه چهارم منزلمان رفته بودم و قصد خودکشی داشتم که ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، دختری ۲۳ساله که با حضور نیروهای انتظامی از مرگ نجات یافته بود، درباره قصه زندگی خود به مددکار کلانتری طبرسی شمالی گفت: در خانوادهای ششنفره به دنیا آمدم؛ سه برادر دارم و تکدختر خانواده هستم. پدرم در شرکت خودروسازی کارگر بود. در کودکی اوضاع زندگی خوبی داشتم. برادرانم همه از من بزرگتر بودند و من تهتغاری شیرین زبانی بودم که تا دیپلم درس خواندم اما دانشگاه نرفتم. از اول برادرانم خیلی نسبت به من سختگیر بودند. آن ها همیشه می گفتند: ما غیرتی هستیم. در واقع پدر و مادرم در خانه هیچ کاره بودند و فقط برادرانم حق داشتند. برادرانم یک تعمیرگاه خودرو اجاره کرده بودند و در آن کار می کردند؛ کارشان هم خوب گرفته بود. آن ها خانه و خودروهای مجلل خریدند تا این که برادر بزرگم ازدواج کرد. من که خواهر نداشتم رابطه خوبی با زن داداشم (آرزو) داشتم و با او درددل می کردم وهمه جا با هم بودیم و چیزی ازهم مخفی نمیکردیم. همه چیز خوب بود تا این که یک روز برادرم سراسیمه به خانه ما آمد و درباره آرزو سوالاتی کرد و گفت: چند روز است که آرزو خانه را ترک کرده و رفته است. برادرم فکر می کرد من می دانم آرزو کجاست. هرچه قسم خوردم، گریه کردم، گوشی ام را نشان دادم بی فایده بود. هیچ کس از آرزو خبر نداشت . بعد از چند ماه مشخص شد که او با مرد دیگری به ترکیه رفتهاست. رفتن آرزو ضربه روحی شدیدی به برادرم زد، مدتی افسرده بود و بعد هم به اعتیاد روی آورد. در این بین من که از همه چیز بیخبر بودم بیشتر آسیب دیدم. سختگیری ها بدتر شد. چندین ماه من حتی در حیاط را ندیدم. آرام آرام برادران دیگرم هم معتاد شدند و آن همه ثروت دود شد. من هم برای این که مشکلاتم یادم برود، گاهی از جیب برادرانم مواد کش می رفتم. اصلا نفهمیدم کی معتاد شدم. پدر و مادرم خیلی غصه میخوردند. آن ها حتی فکرش را نمیکردند که من معتاد شده باشم. تمام فکر و ذکرشان برادرانم بود. وقتی برادرانم در کمپ یا زندان به سر می بردند، دوران خوشی من بود تا صبح بیرون بودم و در پارتی شبانه شرکت می کردم؛ انواع و اقسام دوست های مختلف هم داشتم مواد میکشیدم و مشروب میخوردم. به خیال خودم می خواستم انتقام بدرفتاری برادرانم را بگیرم. همیشه فکر می کردم دنیا به من شادی بدهکار است. یک موقع به خودم آمدم که معتاد حرفه ای شده بودم. پدر ومادرم هر طور بود برادرانم را نجات دادند ولی غم من پدر ومادرم را پیر کرد. آن ها دیگر نمی توانستند با دختر معتاد کنار بیایند. امروز هم وقتی داشتم مواد میکشیدم به یک باره دیدم که مادرم یک گوشه نشسته و گریه می کند برای همین می خواستم خودم را بکشم با این که پدر و مادرم هیچ گاه از من در برابر برادرانم دفاع نکردند ولی راضی به عذاب آن ها هم نبودم. در واقع در همان عالم توهم فکر می کردم شاید با مردن من آبروی پدر و مادرم برگردد و رنگ آرامش را ببینند؛ اما وقتی به خود آمدم و از توهم مواد مخدر خارج شدم، خدا را شکر کردم که ماموران انتظامی مرا نجات داده بودند؛ ای کاش ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، با دستور مقام قضایی، رزیتا برای درمان روانی تحویل بیمارستان روانپزشکی ابنسینا شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی