یا بابَ الحَوائِج یا موسی بنِ جعفر

هفت سال و چارده سال، دَر زندانِ بغداد - گشتی تو اسیرِ هارونِ ستمگر

در زندانِ هارون، تو بی کَس، تو تنها - در زندان غریب و بی یار و بی یاور

در زِندانِ بغداد، نه فرش و مُتَّکا - سَر نهاده بر خاک، نه بالین و بستر

رضا ومعصومه، دخترها، پسرها - نبودند کنارت، فرزندان و همسر

شصت و سی فرزندَت، در غمت عزادار - رضا و معصومه از غَمَت خون جگر

عاقبت در زندانِ سِندِی بِن شاهِک - گَشتی تو مسمومِ خُرمایِ آن کافر

دور از اهل و عیال، رضا و معصومه - در دیارِ غُربت جان دادی تو آخر

کاظمینِ بغداد، بهرِ تو شُد حَرَم - شُد مَدفنِ پاکَت، یک مزارِ دیگر

دَر روزِ عزایت، مشهد شُد سِیَه پوش - بَهرت ما می‌زنیم، بر سینه وَ بر سَر

باقری و جمله شیعیان، سِیَه پوش - در روزِ عزایِ موسی بنِ جعفر

سروده شده شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام زمستان 1401

مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm

وبلاگ اشعار باقری

http://asharebageri.blogfa.com

کانال یار خراسانی

https://splus.ir/yarekhorasanirahabar


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم نهم امام کاظم ع

تاريخ : دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ | 16:59 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |