شلیک پلیس برای دستگیری«گوشی قاپ»!

سجادپور – گوشی قاپ موتورسواری که با هجوم به سوی شهروندان،قصد داشت از چنگ قانون بگریزد،درحالی با شلیک پلیس دستگیر شد که همدست وی از صحنه حادثه گریخت.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماموران کلانتری سپاد مشهد هنگام گشت زنی در اطراف مراکز تجاری، ناگهان متوجه موتورسواری شدند که گوشی آیفون زن مسافری را در خیابان بهارستان چنگ زد و به همراه راکب موتورسیکلت از صحنه حادثه گریختند اما راکب که دچار اضطراب شده بود در یک لحظه کنترل موتورسیکلت را از دست داد و هردو نفر واژگون شدند. درهمین حال مال باخته به همراه اعضای خانواده اش به طرف دزدان گوشی قاپ دویدند ولی یکی از آن ها قمه ای را از زیر لباس هایش بیرون کشید و به سمت شهروندان هجوم برد. از سوی دیگر نیروهای گشت انتظامی بلافاصله با مشاهده این صحنه، وارد عمل شدند و با شلیک تیر هوایی، دزد خشن را مجبور کردند تا قمه را روی زمین بیندازد. دقایقی بعد حلقه های قانون در حالی به دستان سارق 20 ساله گره خورد که همدست وی با استفاده از تاریکی شب از صحنه حادثه گریخت.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است با انتقال وی به مقر انتظامی، بازجویی های تخصصی از این سارق حرفه ای با دستور سرهنگ جوادیعقوبی (رئیس کلانتری سپاد)آغاز شد و تلاش افسران دایره تجسس برای دستگیری همدست فراری وی ادامه یافت.

ماجرای گروگانگیری خونبار!

سیدخلیل سجادپور- عملیات رهایی گروگان 30 ساله از چنگ گروگانگیران اجاره ای، درحالی با تدابیر هوشمندانه پلیس جنایی خراسان رضوی به نتیجه رسید که ماجرای این حادثه خونبار به اختلاف حساب های فامیلی گره خورد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،روزهای آخر اسفند سال گذشته بود که خبر هولناکی در بیسیم های پلیس سبزوار پیچید و عوامل انتظامی را به تکاپو انداخت. فردی با اضطراب و نگرانی خاصی از گم شدن مشکوک فرزند 30 ساله اش خبر داد که خون های زیادی نیز در منزلش ریخته بود. لحظاتی بعد با دریافت این خبر تکان دهنده، بلافاصله نیروهای تجسس کلانتری 11 سبزوار به همراه گروهی از کارآگاهان به فرماندهی سرهنگ عبادی(رئیس پلیس آگاهی سبزوار) عازم خیابان دانشگاه شدند و به تحقیق دراین باره پرداختند. بررسی های میدانی نشان داد لکه های خون انسان در راهروی منزل و میز کار بنایی وجود دارد و کمربند و دکمه شلوار جوان گم شده نیز داخل اتاق افتاده است. بنابراین اثربرداری از صحنه این حادثه تکان دهنده آغاز شد و تحقیقات پلیسی با بازبینی دوربین های مداربسته محل ادامه یافت. طولی نکشید که واکاوی های تخصصی مشخص کرد خودروی سواری متعلق به جوان گم شده در اوایل شب از سبزوار خارج شده و در مسیر جاده بردسکن قرارگرفته است. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، مراتب به پلیس آگاهی استان خراسان رضوی گزارش شد تا این ماجرای پر رمز وراز با بهره گیری از تجربیات کارآگاهان مرکز ریشه یابی شود. به همین دلیل و با دستور ویژه سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده(رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی)گروه کارآزموده ای از افسران اداره جنایی با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان(جانشین آگاهی استان خراسان رضوی) عازم سبزوار شدند تا این ماجرای مشکوک به جنایت را زیر ذره بین تحقیقات ببرند.اما خیلی زود بررسی های تخصصی با بازبینی فیلم ارسالی از سوی گروگانگیران نشان داد که ماجرای این پرونده به گروگانگیری با انگیزه اختلاف حساب مالی گره خورده است چرا که کنکاش های نامحسوس کارآگاهان به یک اختلاف مالی فامیلی رسید و مشخص شد خون های ریخته شده در منزل نیز به خاطر درگیری و مقاومت جوان 30 ساله با گروگانگیران خشن بوده است.براساس گزارش روزنامه خراسان، این گونه بود که گروه عملیاتی کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ محمد همتی (رئیس اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی)عملیات دستگیری افراد دخیل در ماجرای گروگانگیری را آغاز کردند و پدر وپسری را به دام انداختند که اطلاعاتی از این حادثه هولناک داشتند. درهمین حال ادامه رصدهای اطلاعاتی به افرادی رسید که از زاهدان به سبزوار آمده و پس از ارتکاب جرم دوباره به سوی زاهدان حرکت کرده بودند. با لو رفتن مشخصات 3 متهم دیگر،ماجرای این پرونده از حساسیت خاصی برخوردار شد چرا که احتمال وقوع حادثه ای جبران ناپذیر وجود داشت. بنابراین کارآگاهان با بهره گیری از تجربیات فرماندهان ارشد انتظامی،به شگردهای تخصصی و فنی متوسل شدند تا بتوانند گروگان را بدون آن که آسیبی ببیند از چنگ آدم ربایان خشن برهانند. به همین دلیل یکی از افسران کارآزموده پلیس جنایی که به زبان بلوچی تسلط داشت، وارد گفت و گو با متهمانی شد که مشخصات آن ها از طریق ردیابی های اطلاعاتی به دست آمده بود. از سوی دیگر نیز کنکاش های پلیسی بیانگر آن بود که گروگانگیران افرادی اجاره ای هستند که با دریافت پول، جرایم خشن را انجام می دهند به گونه ای که رد پای یکی از آنان در پرونده های قبلی پلیس آگاهی نیز دیده می شد که در عملیات های گذشته کارآگاهان دستگیر شده بود.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است درحالی که با تدابیر پلیسی گفت و گوها با گروگانگیران ادامه داشت،گروهی از افسران یکی از شهرستان های سیستان و بلوچستان نیز با هماهنگی های قضایی برای ردزنی مخفیگاه آدم ربایان وارد عمل شدند وهمزمان نتیجه اقدامات پلیسی خود را به مقر انتظامی در سبزوار اطلاع می دادند. این عملیات هماهنگ و هوشمندانه در حالی به نتیجه رسید که گروگانگیران در تنگنای محاصره پلیس قرارگرفتند و ساعتی بعد جوان 30 ساله را در زاهدان رها کردند که بلافاصله وی در پناه نا محسوس کارآگاهان در مسیر بازگشت به سبزوار قرارگرفت. درهمین حال با رهایی گروگان،این حادثه هولناک برای شناسایی دیگرعوامل مرتبط وارد مرحله جدیدی شد و تحقیقات پلیس جنایی برای ریشه یابی ماجرا ادامه یافت.

دزد ۴۰میلیاردی طلای منزل به دام افتاد

توکلی - دزد تک روی طلای منازل شهروندان کرمانی با کشف ۱۲ فقره سرقت دستگیرشد.
به گزارش خراسان، رئیس پلیس آگاهی استان کرمان دوشنبه درنشستی خبری بیان کرد: به دنبال وقوع افزایش سرقت و زورگیری طلا از چند منزل در شهر کرمان، نیروهای پلیس آگاهی با بررسی دقیق صحنه‌های سرقت پی بردند بیشتر سرقت‌ها با شکستن نرده‌های ضعیف و شیشه‌های فاقد حفاظ صورت گرفته، اما به هر ترتیب سرنخ‌هایی از سارق یا سارقان به جا مانده است.سرهنگ حمیدرضا میرحبیبی ادامه داد:دراین زمینه ماموران با انجام تحقیقات و رصدهای تخصصی به هویت سارق که اهل و ساکن شهرستان ریگان در شرق کرمان بود، پی بردند و این متهم را پس از تعقیب و مراقبت‌های شبانه روزی هنگام فروش بخشی از طلاهای سرقتی به دام انداختند.وی اضافه کرد: این سارق در تحقیقات تکمیلی به ۱۲ فقره سرقت طلا از منزل شهروندان کرمانی به ارزش ۴۰ میلیارد ریال و فروش آن ها به مالخرهایی در شهرستان‌های جنوبی کرمان اقرار کرد که پیگیری‌های لازم برای شناسایی و دستگیری این افراد و بازگرداندن طلاهای سرقتی به مال باختگان در حال انجام است.

اخاذی با مهریه سنگین !

فریب خوردم، باورم نمی شد این گونه مرا سرکیسه کند! روزی که به عنوان منشی مطب استخدامش کردم،هیچ گاه به ذهنم نمی رسید که او با ترفند خاصی به من نزدیک شود تا جایی که مهربانی ها و از خود گذشتگی های همسرم را از یاد بردم و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،این ها بخشی از اظهارات پزشک متخصص امور درمانی است که از 3 سال قبل با منشی مطب خودش به طور پنهانی ازدواج کرده بود و اکنون با افشای این ازدواج پنهانی و درحالی که هووها با یکدیگر در کلانتری درگیر شده بودند،شکایتی را به اتهام اخاذی از همسر صیغه ای اش مطرح کرد. در همین حال «سوسن» همسر اول این پزشک که دستانش از شدت خشم می لرزید درباره قصه زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی احمد آباد مشهد گفت:24سال قبل، زمانی با«نعیم»ازدواج کردم که او دیپلم داشت و تازه خدمت سربازی را به پایان رسانده بود، اما من حمایتش کردم و با تحمل سختی های زندگی، نامزدم را به ادامه تحصیل تشویق کردم .بالاخره او در رشته پزشکی یکی از استان های کشور پذیرفته شد و من هم با خوشحالی همه تلخکامی های روزگار را تحمل کردم تا 8 سال تحصیل او به پایان رسید و به مشهد بازگشت. در این مدت همسرم اصرار می کرد تا من هم ادامه تحصیل بدهم ولی حالا 3فرزند قد و نیم قد داشتم و نمی توانستم درس بخوانم. این درحالی بود که «نعیم»مدام مدرک پزشکی اش را برسرم می کوبید و مرا به خاطر داشتن مدرک دیپلم تحقیر می کرد. بالاخره تصمیم گرفتم پرستاری برای فرزندانم پیدا کنم تا بتوانم به تحصیل بپردازم ولی در همین زمان متوجه شدم که فرزند چهارم را نیز باردار هستم. این بود که درس و دانشگاه را از ذهنم بیرون کردم و به امور خانه داری و تربیت فرزندانم پرداختم. اما روابط عاطفی بین من و «نعیم» هر روز سردتر می شد این درحالی بود که او در دوره تخصص نیز شرکت کرد و 2 سال بعد به عنوان پزشک متخصص مطب خودش را هم راه اندازی کرد. در این میان اما روابط او با منشی های مطبش مرا بسیار آزار می داد چرا که احساس می کردم این گونه رفتارها خارج از عرف و بسیار نامتعارف است. بارها به فکر طلاق افتادم اما خانواده ام مرا حمایت نکردند و من مجبور بودم این گونه تحقیرهای آشکار را تحمل کنم. او با تماس های پنهانی و پیامک های زننده ای که برای خانم ها می فرستاد مرا زجر می داد. با وجود این اعتراض ها و ناراحتی هایم نیز فایده ای نداشت و اوضاع مدام بدتر می شد تا این که چند سال قبل متوجه شدم «نعیم»از 3سال قبل زنی را به عقد موقت خودش درآورده است و آن زن هم مهریه ای به اندازه یک خانه مجلل و یک خودروی خارجی از او گرفته و به دنبال سرنوشت خودش رفته بود اما همسرم برای جلوگیری از آبروریزی ،همه مهریه اش را به او داد و صدایش درنیامد! از این موارد در زندگی 24 ساله ام با «نعیم»بازهم دیده بودم ولی کاری نمی توانستم انجام بدهم تا این که فهمیدم او برای منشی مطب نیز خانه ای در بهترین نقطه شهر اجاره کرده ویک خودروی خارجی گران قیمت نیز برایش خریده است. خلاصه با تعقیب همسرم،نشانی منزل آن زن را پیدا کردم و به درخانه اش رفتم. آن جا بود که باهم درگیر شدیم و پلیس 110 ما رابه کلانتری هدایت کرد.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است دراین شرایط پزشک متخصص که خود را به کلانتری رسانده بود با بیان این که فریب خورده است و قدر زحمات و مهربانی های همسر اولش را ندانسته، به مشاور کلانتری گفت:5 سال قبل این زن جوان را به عنوان منشی استخدام کردم. او خیلی زود با چرب زبانی در جریان امور مالی من قرار گرفت به طوری که دیگر همه موضوعات اقتصادی و مالی را انجام می داد. پس از گذشت مدتی از این ماجرا،او به من ابراز علاقه کرد و با ترفند های خاص زنانه ،طوری رفتار کرد که من هم به او علاقه مند شدم. آن زمان نمی دانستم «کبری» چه نقشه شومی در سر دارد به همین دلیل هم خانه ای در منطقه مرفه نشین شهر برایش اجاره کردم و همه امکانات زندگی را به همراه یک خودروی خارجی در اختیارش گذاشتم ولی او با مهریه سنگینی که داشت مدام مرا در تنگنا قرار می داد تا به خواسته هایش عمل کنم من هم که قادر به پرداخت مهریه او نبودم مجبور می شدم سرتسلیم فرود بیاورم. حالا می فهمم که چقدر به همسر اولم ظلم کرده ام ای کاش...
بنابرگزارش اختصاصی روزنامه خراسان، باتوجه به اهمیت این ماجرا بررسی های قانونی و کارشناسی با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد سید علی سید گلستان(رئیس کلانتری احمد آباد مشهد)در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

تاريخ : سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ | 15:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |