اشعارفاطمیه
اشعارحضرت زهرا«س»
سلامِ ما به حضرتِ زهرا وَ قبرِ نا معلوم
سلامِ ما به حضرتِ زهرا وَ قبرِ نا معلوم - سلامِ ما به حضرتِ زهرا وَ حیدرِ مظلوم
سلامِ ما به حضرتِ زهرا وَ مُحسِنِ پاكش - سلامِ ما به حضرتِ زهرا وَ قَبرِ غمناكش
سلامِ ما به حضرتِ زهرا، حَسَن, حُسَينِ او - سلامِ ما به حضرت زهرا وَ زَينبينِ او
سلامِ ما به حضرتِ زهرا وَ ناله هايِ او - سلامِ ما به حضرتِ او وَ سُلاله هايِ او
سلامِ ما به پهلويِ بشكسته یِ تو يا زهرا - سَلامِ ما به سینه یِ مجروح و خسته یِ تو یا زهرا
سلامِ ما به بازویِ گشته کبودت ای مادر - سلامِ ما به لحظه یِ سِقطِ جَنینِ تو اَز دَر
سلامِ ما به قیام و قُعُودَت ای بانو - سلامِ ما به رکوع و سُجودت ای بانو
سلامِ ما به تو اي سيِّدِ جليله يا زهرا - سلامِ ما بتو مظلومه یِ عليله يا زهرا
سلامِ ما بتو و گریه هايِ طولانيت - سلامِ ما به تو و شام هايِ ظُلمانيت
سلامِ ما به تو وَ کودکان بی مادَر - سلامِ ما به تو وَ ناله هایِ آن همسر
سلامِ ما به تو وَ جمله یِ عزاداران - به فاطمیه که هستند در عزا یاران
کُنَد سلام باقری اینک از این عزاخانه - به آنکه نیمه شبی دفن شُد غریبانه
دیروز، پریروز؛ صدایِ مادری در پشتِ در بود
دیروز، پریروز؛ صدایِ مادری در پشتِ در بود
یک دست، به دیوار؛ وَ دستِ دیگرِ او بر کمر بود
میگفت: نامردا؛ با ضربِ در بکشتند محسنم را
این، قتلِ محسن؛ به مولامان علی ظلمی دگر بود
دیروز، پریروز؛ همه رجّاله هایِ جُندِ شیطان
آتش، فکندند؛ به آن بیتی که بُود آن بیتِ رحمان
میگفت: بیارید؛ هیزُم، آتش زنم این خانه رامن
زنده، نمانَد؛ یکی اَز اهلِ این خانه کماکان
آتش، فکندند؛ به بیتِ وحیِ حق از رویِ کینه
شد، خاطراتی؛ از آن آتش برا اهلِ مدینه
ازآن، آتش بود؛ زدند آتش خِیامِ کربلا را
آن آتشی، بود؛ عجیب آتش، دگر چشمی نبینه
وَه که، چه ظلمی؛ نمودند با قری بر آلِ طاهاک
که شُد، ازآن ظلم؛ الی یوم القیامه ظلمِ برما
اَیا، یااَللّه؛ فَکَن آتش به قبر آن آتش افروز
اَندَر، به دوزخ؛ شَوَد آن آتش افروز حقّ زهرا
سروده باقری پور فاطمیه سال 1400
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فاطمیه