بسیج مستضعفین، نهادی مردمی برای دفاع از اسلام، نظام اسلامی و مستضعفان جهان.
اندیشهی دفاع از اسلام با تکیه بر نیروی وفادار تودههای مسلمان در صدر اسلام و با همت پیامبر بزرگوار اسلام پایهریزی شد. دفاع از موجودیت اسلام که در قرآن کریم تحت عنوان آیات مبارزه و جهاد با دشمنان آمده است، با فداکاری مستضعفین جامعه و از جانگذشتگی آنان تحقق یافت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۱۳۵۷، این سابقهی تاریخی موجب شد تا امام خمینی در پنجم آذر ۱۳۵۸ فرمان تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی یا بسیج مستضعفین را صادر نماید. قابل ذکر است که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان دفاع غیرنظامی با برخی وظایف مشابه با بسیج مستضعفین وجود داشت. قانون سازمان دفاع غیرنظامی در سال ۱۳۵۱ با متن قانون آمادگی ملی و بسیج غیرنظامی مصوبهی ۲۳/۲/۱۳۵۴ مجلس منحلهی شورای ملی ادغام و در سال ۱۳۵۶ ابلاغ شد که این سازمان آمادگیهای لازم را در مأموریتهایی چون کمک به آسیبدیدگان از سیل، زلزله، حوادث طبیعی و غیرطبیعی در افراد داوطلب به وجود میآورد.
اما پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب کاملاً مردمگرا سبب شد تا به منظور حاکمیت مستضعفین و تداوم آن، بسیج شکل بگیرد.[۱] در واقع اعلان و تشکیل بسیج مستضعفین یکی از راهبردهایی بود که از ابتدا با ماهیت دفاع مسلحانهی تودههای مستضعف از موجودیت انقلاب اسلامی در برابر توطئههای دشمنان داخلی و خارجی انقلاب پایهریزی شد.
امام خمینی ضمن تأکید بر حضور مستضعفان در این بسیج ملی با واژههای آرمانی آن را «لشکر خدا» معرفی نمودند: «بسیج، میقات پابرهنگان و معراج اندیشهی پاک اسلامی است که تربیتیافتگان آن نام و نشان در گمنامی و بینشانی گرفتهاند. بسیج، لشکر مخلص خدا است که دفتر تشکل آن را همهی مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نمودهاند.[۲]
بسیج مستضعفین برای اجرایی شدن، فرآیندهایی را سپری کرد. ابتدا در ۱۹/۴/۱۳۵۹ به شکل سازمان بسیج ملی به تصویب شورای انقلاب رسید،[۳] که بر اساس این قانون، رئیس سازمان بسیج ملی از طرف رهبر یا شورای رهبری منصوب و خطمشی کلی آن توسط شورای عالی دفاع تعیین میشد. اما طی نامهی مورخهی ۲۱/۱۱/۱۳۵۹ نخستوزیر، شهید محمدعلی رجائی، بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادغام شد و به عنوان یکی از واحدهای این نهاد در کنار دیگر واحدهای عضو شورای فرماندهی سپاه قرار گرفت.
رئیس واحد بسیج مستضعفین سپاه از سوی فرماندهی سپاه تعیین میشد که از رؤسای آن میتوان به حجتالاسلام سالک و حجتالاسلام رحمانی اشاره کرد. در مادهی ۳۵ اساسنامهی واحد بسیج مستضعفین آمده است: «هدف از تشکیل واحد بسیج مستضعفین ایجاد تواناییهای لازم در کلیهی افراد معتقد به قانون اساسی و اهداف انقلاب اسلامی به منظور دفاع از کشور و نظام جمهوری اسلامی و همچنین کمک به مردم هنگام بروز بلایا و حوادث غیرمترقبه با هماهنگی مراجع ذیربط میباشد».[۴]
اصل ۱۵۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اهمیت پدیداری بسیج از منظر قانونگذاری را نشان میدهد. در این اصل آمده است: «به حکم آیهی کریمهی «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ»، دولت موظف است برای همهی افراد کشور برنامه و امکانات آموزش نظامی را بر طبق موازین اسلامی فراهم نماید؛ به طوری که همهی افراد، همواره توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند، ولی داشتن اسلحه باید با اجازهی مقامات رسمی باشد.[۵] بدین ترتیب شکلگیری بسیج در قالب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به حکم قانون اساسی مأمور دفاع از دستاوردهای انقلاب است، با نظم حقوقی مبتنی بر اولویت قانون اساسی همساز شد.[۶]
علاوه بر این، بسیج برای مقابله با تهاجم فرهنگی و حضور مؤثر در فرهنگسازی انقلابی و یا بحرانهای ناشی از حوادث و سوانح به عنوان یک سازمان نظامی و بخشی از نیروهای مسلح مأموریت دارد تا از تمامیت ارضی و استقلال کشور دفاع نماید و با تهدیدات داخلی و خارجی مقابله کند. به یادماندنیترین و پرآوازهترین حضور بسیج در رویارویی با تهدیدات خارجی، هشت سال دفاع مقدس بود که با تقدیم بیش از نود هزار نفر شهید در کنار سایر نیروهای مسلح، دشمن متجاوز را از خاک میهن اسلامی بیرون کرد. در این مقطع حساس نقش نظامی و نیز معنوی بسیج در ساماندهی یک ارتش کاملاً اسلامی و مردمی بسیار برجسته بود.
پس از تشکیل نیروهای پنجگانهی سپاه، واحد بسیج مستضعفین سپاه به «نیروی مقاومت بسیج» تغییر نام داد و سردار علیرضا افشار، رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران به عنوان فرمانده نیروی مقاومت بسیج معرفی شد. در حال حاضر فرماندهی این نیرو برعهدهی سردار حجازی است. توسعهی ساختار جدید برای تقویت بسیج مستضعفین صورت گرفته است، هر چند نام اولیهی آن قاعدتاً دیگر وجود ندارد.
مقام معظم رهبری ضمن تأکید بر مأموریتهای مختلف نیروی مقاومت بسیج برفراگیر بودن آن تأکید ورزیدند: «بسیج لزوماً نظامی نیست؛ یعنی حتماً سازمان نظامی نیست»[۷] ضمناً تحولات، فرآیندی را برای متناسب شدن ساختار بسیج با تهدیدات دشمن به وجود آوردند. «بسیجیان ما، باید روز به روز بر آگاهی و بصیرت خود بیفزایند و با شناخت دشمن مانع از تحقق توطئهها و ترفندهای گوناگون او شوند».[۸]
یکی از اهداف اصلی امام خمینی در تشکیل بسیج مستضعفین در کنار دفاع محرومین از انقلاب اسلامی، حاکمیت آنها در روند انقلاب بود. بنابراین با تأکیدات فراوان و مؤثری که امام بر واگذاری قدرت به نیروهای انقلاب، به ویژه مستضعفین جامعه داشتند و بارها ارزش کوخنشینی را بر کاخنشینی گوشزد نمودند، این روند در اکثر پستهای سیاسی خصوصاً پس از حاکمیت خط سیاسی امام کاملاً مشهود بود.
همزمان با رویکرد مردمی نمودن تأمین امنیت ملی، بازتاب آن در تدوین برنامهی سوم مشاهده میشود که بر طبق مادهی ۱۷۵، بار اصلی تأمین این رسالت برعهدهی بسیج قرار میگیرد. در بخشی از این ماده هزینههایی که توسط اشخاص حقیقی و حقوقی صرف تقویت و راههای مقاومت بسیج مستضعفین میشود، هزینههای قابل قبول مالیاتی تلقی میگردند. همچنین دولت موظف شده است تا یک درصد از سود ناخالص کلیهی مؤسسات دولتی را جهت توسعهی نیروهای مقاومت بسیج پرداخت نماید.[۹]
در بند سوم قانون برنامهی چهارم توسعه، پارامترهایی چون شناسایی ظرفیتهای جوان بسیج برای سازندگی کشور، فرهنگسازی و حمایت از ارزشهای فرهنگی و ملی، بسط فعالیت سازماندهی شدهی زنان بسیجی و نقش بسیج در دفاع و امنیت ملی ملاحظه شده است.
در آخرین نشست سردار حجازی فرمانده نیروی مقاومت بسیج با گردانهای عاشورا و الزهرا (سلام الله علیها) و بسیج ادارات، ایشان به تنظیم سند بیست سالهی راهبردی بسیج اشاره نمودند.[۱۰] بر اساس این سند ابتدا برنامهی پنجساله و همچنین برنامههای سالانه برای هر سال به تصویب میرسد.
مواردی که به شکل حقوقی پیگیری میشود، جهت ارتقای راهبردها و استراتژی ارتقای کارآمدی بسیج در تحقق اهداف آرمانی امام خمینی و مقام معظم رهبری است. این اهداف و آرمانها در پرتو اصل ۱۵۱ قانون اساسی نهایتاً منجر به تشکیل ارتش بیست میلیونی شده است که البته در آخرین آمار موجود ده میلیون نفر از اعضای بسیج تاکنون سازماندهی گردیدهاند.
امامخمینی در آذر ۱۳۵۸، در سخنانی، بر آموزش همگانی فنون جنگی و تشکیل ارتش بیستمیلیونی تأکید کرد. فرمان امامخمینی موجب تشکیل واحد بسیج در سپاه پاسداران و پس از آن، تأسیس سازمان بسیج ملی شد که بعدها به بسیج مستضعفین تغییر نام داد.
طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی در شهریور ۱۳۶۱، واحد بسیج مستضعفین زیر نظر فرماندهی کل سپاه قرار گرفت. از نگاه امامخمینی بسیج در میان نیروهای مسلح از جایگاه خاصی برخوردار است. ایشان در سخنان و دیدارهای خود به بسیجیان توجه ویژهای داشت، تا جایی که از برخی بسیجیان، با عنوان سربازان واقعی خود یاد کرده است.
نقش بسیج در عرصههای مختلف ازجمله امنیت کشور در زمان جنگ و آشوبهای داخلی قابل توجه است. به فرمان امامخمینی، بسیج در میان اقشار گوناگون مردم مانند کارگران، روستائیان، دانشآموزان، بازاریان، خواهران، طلبه و دانشجو و جامعۀ پزشکی ایجاد شد. در نگاه ایشان عامل موفقیت بسیج در ایمان آنان نهفته است.
مفهومشناسی بسیج
بسیج به معنای آمادگی برای کاری بهخصوص سفر، سازمان جنگ و آمادهساختن نیروهای نظامی یک کشور برای جنگ است.[۱]
اندیشه دفاع از مرزهای فکری و جغرافیایی اسلام و دفاع از مستضعفان ریشه قرآنی دارد[۲] پیامبر اسلام(ص)، مستضعفان را علیه مشرکان قریش بسیج کرد و برای ایجاد عدالت همراه آنان با مستکبران و قدرتمندان قریش جنگید.[۳] در احادیث و فقه اسلامی نیز بر تعلیم و تعلم امور نظامی و برگزاری مسابقات اسبسواری و تیراندازی (سبق و رمایه)[۴] با هدف آمادگی برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی تأکید شده است.[۵] (ببینید: جهاد و دفاع)
زمینه و روند شکلگیری بسیج
با پیروزی انقلاب اسلامی و قطع دست بیگانگان از ایران، توطئهها و نقشههای آنان روزبهروز علیه انقلاب اسلامی گسترش مییافت. امامخمینی با توجه به این شرایط در پنجم آذر ۱۳۵۸ پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و حرکت ناوگان آمریکا به منطقه و حادثه پاوه در کردستان، دستور تشکیل ارتش بیستمیلیونی را صادر کرد.[۶] ایشان دفاع از اسلام و کشور را وظیفه همه مردم دانست و جهت انجام این وظیفه فراگرفتن فنون نظامی ازجمله تیراندازی و سوارکاری را ضروری شمرد و تأکیدکرد کشوری که بیستمیلیون جوان دارد باید بیست میلیون بسیجی داشته باشد.[۷] ایشان در اول اسفند ۱۳۵۸ به مناسبت هفته بسیج در پیامی به ملت ایران ضمن تشکر از استقبال جوانان از بسیج عمومی، دفاع از کشور را در مواقع خطر، تکلیفی شرعی و ملی شمرد و بر همه قشرها و جریانها آن را واجب دانست و یادآور شد در این مقطع حساس که ملت با دشمنانِ سرسخت و ابرقدرتها بهویژه آمریکا رویارو شده، موظف است خودش را از جهت مادی و معنوی آماده کند.[۸]
از نگاه امامخمینی سپاه و ارتش بدون پشتوانه مردمی فاقد کارایی لازم است؛ بنابراین در پیامی همگان را به بسیج همهجانبه نظامی، عقیدتی، اخلاقی و فرهنگی فرا خواند و خواستار آن شد که همراه با آموزشهای نظامی و پارتیزانی و چریکی، خود را از نظر معنوی نیز مجهز کنند.[۹] ایشان در پایان جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۷ نیز بر ضرورت تعلیم و تعلم مسائل نظامی تأکید کرد و با اشاره به فلسفه ایجاد بسیج یادآور شد ملتی که در خط اسلام ناب محمدی و مخالف با استکبار و پولپرستی و تحجر و مقدسنمایی قرار دارد، همه افرادش باید بسیجی باشند و همه فنون نظامی و دفاعی لازم را فرا گیرند؛ زیرا ملتی در هنگامه خطر سربلند است که آمادگیهای لازم رزمی را داشته باشد.[۱۰]
اصل ۱۵۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز اهمیت و ضرورت بسیج را از منظر قانونگذاری نشان میدهد. این اصل، برابر آیه شصت سوره انفال، دولت را موظف میکند برای همه افراد کشور برنامه و امکانات آموزش نظامی را طبق موازین اسلامی فراهم کند؛ به طوری که همه افراد، همواره توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند.
پس از فرمان امامخمینی، مردم بهویژه جوانان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شورای انقلاب اسلامی برای تحقق ارتش بیستمیلیونی دست بهکار شدند. واحد بسیج در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد[۱۱] و برنامهای را برای آموزش نظامی همگانی با عنوان آموزش نظامی پاسدار ذخیره اعلام کرد.[۱۲] ستاد هماهنگی آموزش عمومی نیز در سپاه تشکیل شد و طرحی کوتاهمدت شامل دورههای مقدماتی، متوسطه و عالی را برای تحققِ خواستِ امامخمینی به اجرا گذاشت و با یکسانکردن تدریجی کار کسانی که آموزشهای طرح کوتاهمدت را دیده بودند، بنا داشت ارتش بیستمیلیونی را تحقق بخشد.[۱۳] شورای انقلاب در ۱۳۵۹/۲/۲۸ جهت پیشگیری و مقابله با هر گونه تهدید نظامی و سوانح طبیعی، سازمانی به نام سازمان بسیج ملی زیر نظر فرمانده کل قوا و وابسته به وزارت کشور را تصویب کرد.[۱۴] دو ماه بعد در ۱۳۵۹/۴/۱۹ لایحه قانونی دیگری با پنج ماده به تصویب شورای انقلاب رسید. به موجب این قانون که تعیینکننده وظایف کلی بسیج بود، تشکیلات آن باید با همکاری ریاست جمهوری، وزارت کشور، وزارت دفاع ملی، ستاد مشترک ارتش و سپاه پاسداران به تصویب هیئت وزیران برسد.[۱۵] سازمان بسیج ملی در ۱۳۵۹/۶/۱۰ به بسیج مستضعفین تغییر نام داد.[۱۶] رئیس این نهاد را رهبر یا شورای رهبری منصوب و خط مشی کلی آن را شورای عالی دفاع تعیین میکرد.[۱۷] این سازمان ضمن آموزش و سازماندهی داوطلبان، آنان را برای مقابله با هر گونه تهدید و تجاوز داخلی و خارجی دشمنان جمهوری اسلامی ایران آماده میکرد.[۱۸]
با آغاز جنگ تحمیلی عواملی چند ازجمله سوء استفاده سیدابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور وقت از بسیج به عنوان اهرم قدرت علیه نیروهای انقلابی[۱۹] و جلوگیری از دوبارهکاری و ایجاد ارگانهای موازی[۲۰] و شرایط جنگی کشور[۲۱] مجلس شورای اسلامی در ۱۳۵۹/۱۰/۲۸ سازمان بسیج ملی (مستضعفین) را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادغام کرد[۲۲] و محمدعلی رجایی نخستوزیر طی نامهای در ۱۳۵۹/۱۱/۲۱ این ادغام را به سپاه پاسداران اعلام کرد.[۲۳] سرانجام در ۱۳۶۱/۶/۱۵ اساسنامه بسیج در ضمن اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.[۲۴]
واحد بسیج مستضعفین زیر نظر فرماندهی کل سپاه است و بسیج جزو شورای عالی سپاه میباشد.[۲۵] برابر ماده ۳۷، شهرها بر اساس وسعت و جمعیت به چند منطقه مقاومت و هر منطقه مقاومت به چند ناحیه و هر ناحیه مقاومت به چند پایگاه مقاومت تقسیم میشود، و هر پایگاه مقاومت شامل گروههای سازمانیافته خواهد بود. برابر ماده ۳۸، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستههای مقاومت محلی را با همکاری روحانیان و معتمدان محل و شوراهای محلی تشکیل میدهد. روحانی شورا باید به تأیید مقام رهبری یا نمایندهای که در سپاه تعیین میکند، یا نماینده نماینده رهبری در هر رده برسد. برابر ماده ۴۲، همه افراد و مسئولان واحدهای ستادی بسیج و فرماندهان مراکز بسیج و فرماندهان منطقه مقاومت (در شهرها) از پاسداران خواهند بود.[۲۶]
اهداف و وظایف بسیج
در مصوبه شورای انقلاب به برخی از اهداف و وظایف بسیج اشاره شده بود[۲۷] ولی در اساسنامه جدید برابر ماده ۳۵، هدف از تشکیل بسیج مستضعفین ایجاد تواناییهای لازم در همه افراد معتقد به قانون اساسی و اهداف انقلاب اسلامی به منظور دفاع از کشور، نظام جمهوری اسلامی و کمک به مردم در هنگام بروز بلایا و حوادث غیر مترقبه با هماهنگی مراجع مربوط است[۲۸] افزون بر این بسیج در مقابله با هجوم فرهنگی و حضور مؤثر در فرهنگسازی وظیفه دارد از تمامیت ارضی و استقلال کشور دفاع و با تهدیدات داخلی و خارجی مقابله کند.[۲۹]
امامخمینی معتقد است بسیج تنها مربوط به ایران نیست، بلکه در هر کجای جهان مظلومی باشد بسیج نیز باید باشد؛ افزون بر این، بسیجیان جهان اسلام باید در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است؛ زیرا بسیج منحصر به ایران نیست و باید نقشههای مقاومت را در تمام جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.[۳۰] از دیگر اهداف اصلی امامخمینی در تشکیل بسیج مستضعفین در کنار دفاع محرومان از انقلاب اسلامی، حاکمیت آنان در روند انقلاب بود.[۳۱] بر اساس ماده ۹ اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برنامهریزی، سازماندهی، اداره و فرماندهی و اجرای آموزشهای عقیدتی، سیاسی و نظامی اعضای بسیج مستضعفین طبق موازین اسلامی بر عهده سپاه قرار داده شده و به منظور اجرای این ماده وظایفی بر عهده بسیج گذاشته شده است: آموزش نظامی در حد توانایی دفاع از جمهوری اسلامی ایران و تمامیت ارضی کشور، تعلیم و تربیت در زمینههای عقیدتی، سیاسی و تخصصهای مورد نیاز، تهیه طرحهای دفاعی با هماهنگی دیگر ارگانهای مربوط. افزون بر همه اینها، همه سازمانهای فعال در آموزش نظامی به جز سازمان نظام وظیفه عمومی زیر نظر بسیج قرار گرفت.[۳۲]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: بسیج ،تفکربسیجی و حضوربسيج درصحنه انقلاب