محبت خالصانه ام البنین به اهلبیت و نیز شهادت فرزندانش در رکاب سیدالشهدا (علیهالسّلام) موجب شده تا شیعیان برای او جایگاهی والا و ارزشی ویژه قائل باشند و از او نزد خدا شفاعت طلبند.
به گزارش شماری از منابع، ام البنین در پی آگاهی از واقعه کربلا، برای جان امام حسین (علیهالسّلام) بیش از پسرانش نگران بود. او از حال امام جویا شد و گفت: اگر حسین زنده باشد، غمی نیست که فرزندانم را از دست داده باشم.[۶۸] [۶۹] [۷۰]
این سخن او را دلیل اخلاص کامل او به اهلبیت (علیهمالسلام) بهویژه امام حسین (علیهالسّلام) دانسته اند. از آن پس وی در خانه اش با حضور زنان بنیهاشم مجلس سوگواری برپا میکرد.[۷۱]
او هر روز با نوه اش عبیدالله، فرزند عباس، به بقیع میرفت و سرودههایی را که خود در رثای عباس سروده بود، میخواند و درد مندانه میگریست. وی در این سرودهها، مردم را از ام البنین خواندن خود نهی میکرد؛ زیرا چهار پسرش را که همچون شیر بیشه بودند، از دست داده بود و دیگر پسری نداشت که به نام آنان «مادر پسران» خوانده شود. نیز در سرودههای دیگر، از شاهدان نبرد پسرانش میپرسد: چگونه گرز آهنین بر سر عباس فرود آمد؟ و خود پاسخ میدهد: اگر عباس دست داشت و شمشیرش در دستانش بود، کسی به او نزدیک نمیشد.[۷۲] [۷۳] [۷۴]
مردم نزد او گرد میآمدند و با وی در گریستن همنوا میشدند. گفته اند که حتی مروان بن حکم اموی، از دشمنان اهلبیت، نیز با شنیدن سرودههای جانسوز او میگریست. [۷۵] [۷۶] [۷۷]
هنگام درگذشت وی را ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق. گزارش کرده اند.[۷۸]
برخی مدفن او را در بقیع، سمت چپ ورودی و کنار صفیه و عاتکه، عمههای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دانسته اند.[۷۹]
اما شماری دیگر این سخن را رد کرده اند؛ زیرا افزون بر فقدان شاهد تاریخی در منابع اصیل، حتی در سفرنامههای دو سده اخیر، از این گزارش خبری در دست نیست. از اینرو، میتوان گفت قبر وی میبایست کنار دیگر همسران امیرمؤمنان (علیهالسّلام) و فرزندان ایشان در بقیع باشد؛ اما مکان دقیق آن مشخص نیست.[۸۰]
وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام را ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ قمری گزارش کرده اند.[۱۲] او در قبرستان بقیع در کنار امام حسن علیه السلام و فاطمه بنت اسد به خاک سپرده شد.
استمرار نسل امام علی از امالبنین
نسل امام علی (علیهالسّلام) از همسرش امالبنین تنها از طریق عبیدالله بن عباس استمرار یافت: [۸۱] [۸۲] [۸۳]
۱. عبیدالله بن حسن بن عبیدالله بن عباس که به سال ۲۰۴ق. به امارت حرمین رسید و امیر الحاج آن سال بود.[۸۴] [۸۵]
۲. فضل بن حسن بن عبیدالله که به وی ابن هاشمیه میگفتند و نزد خلفا دارای حشمت و احترام بود.[۸۶] [۸۷]
۳. محمد بن علی بن حمزه که شاعر و راوی حدیث امام حسن عسکری (علیهالسّلام) بود و مادر امام پس از شهادت فرزندش در منزل او ماند.[۸۸] [۸۹] [۹۰]
۴. عباس بن حسن بن عبیدالله که به اعتقاد علویان در شعر سرآمد فرزندان ابوطالب بود و در بقیع دفن شد.[۹۱] [۹۲]
در ایران، شماری از تبار حضرت عباس دارای آرامگاه و بارگاه هستند و مردم به زیارت آنان میروند. امامزاده سید (شاه سید علی) در قم از آن جمله است که نسب او را اینگونه گزارش کرده اند: علی بن ابراهیم بن جعفر بن عباس بن امیرالمؤمنین.[۹۳] [۹۴]
البته بیشتر نوادگان عباس در عربستان و کشورهایی مانند عراق، مصر، اردن و ترکمنستان پراکندهاند که از ایشان برخی در دانش و ادب و شعر و حدیث سرآمد دوران خویش بوده اند؛ از جمله ابویعلی حمزة بن قاسم بن علی بن حمزة بن حسن بن عبیدالله بن عباس از محدثان مورد اعتماد شیعه و صاحب کتاب التوحید، الزیاره و المناسک که مزار او در حله عراق معروف است و مردم به زیارتش میروند.[۹۵] [۹۶] [۹۷] [۹۸]
سخن بزرگان درباره ام البنین
شهید ثانی درباره حضرت ام البنین(ع) میگوید: «ام البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آنها کرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می گذاشتد. در روزهای عید، به احترام او به محضرش میرفتند و به ایشان ادای احترام میکردند.»[۱۳]
سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه مینگارد: «ام البنین(ع) شاعری خوش بیان و از خانوادهای اصیل و شجاع بود.»[۱۴]
سید عبدالرزاق موسوى مقرّم (م، ۱۳۹۱ ق) میگوید: «ام البنین از بانوان با فضیلت به شمار میرفت. وی حق اهل بیت را خوب میشناخت و در محبت و دوستی با آنان خالص بود و متقابلا خود در میان آنان جایگاه بلند و مقام ارجمندی داشت.»[۱۵]
سید محمود حسینی شاهرودی (م، ۱۳۹۴ ق) گوید: «من در مشکلات، صد مرتبه صلوات برای مادر حضرت ابوالفضل العباس(ع)، ام البنین(ع)، میفرستم و حاجت میگیرم.»[۱۶]
علی محمد علی دُخَیل، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار مینویسد: «عظمت این زن در آنجا آشکار میشود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او میدهند، به آن توجه نمیکند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین(ع) میپرسد؛ گویی امام حسین(ع) فرزندِ اوست نه آنان.»[۱۷]
امالبنین در فرهنگ عامه
حضرت فاطمه امالبنین (که نزد عامه مردم ایران به مادر حضرت عباس شناخته شده، و به «ام البنی» معروف است) در میان زنان مسلمان شیعه پایگاه قدسی و منزلت والایی دارد. زنان ایرانی برای این بانوی بزرگوار ارزش نمادی ویژهای قائلند و برای برآورده شدن آرزوها و حاجتها و سامان گرفتن کارها و بالا بردن نیروی شکیبایی خود در تحمل مصایب و رنجها به او توسل میجویند.
قرنهاست که زنان شیعه برای دور کردن بلا و نقمتی و دست یافتن به خواسته و نعمتی به ایشان توسل میجویند و از او طلب یاری و مرادخواهی میکنند. توسل به امالبنین معمولاً از طریق نذر و دادن نذریهایی مانند انداختن سفره نذری، پختن آش و حلوای نذری، و خیر کردن خرما در راه خدا و به نام او صورت میپذیرد. مردم با برگذاری اینگونه مراسم و شعائر دینی معتقدند که میتوانند ارواح مقدسان را به یاری بطلبند و با کمک آنها تنگیها و مصایب زندگی را از میان بردارند. این مراسم و شعائر یک واقعیت اجتماعی است و بخشی از حیات دینی و زندگی معنوی مردم مسلمان در جامعههای سنتی را شکل میدهد و کارکردی روانی - اجتماعی در انسجام نظام زندگی و پاسخگویی به خواستها و انتظارات عاطفی برگذار کنندگان مراسم دارد.
در اهدای نذری به ام البنین، یا هر شخصیت مقدس دیگر، عقیده و عملِ صاحب نذر، و اسباب و مواد نذری نقشی مهم و اساسی میان نذر دهنده و نذر گیرنده دارد. وضع و حالت احساسی و معنوی و قصد و نیت خالص و پاک نذر دهنده، پاکیزه و حلال بودن اسباب و خوراکیهای نذری، ادعیه و اوراد مخصوص آیینهای نذری و توسل، و کامل و دقیق انجام دادن اعمال مربوط به مراسم و شعایر نذر و نیاز، صاحبان نذر را در نزدیکی به مقدسان و رسیدن به آرمانها و آرزوهایشان کمک میکند.
این سفره در میان مردم برخی از شهرها و آبادیهای ایران به «سفره مادر حضرت ابوالفضل» یا «سفره مادر حضرت عباس» نیز شهرت دارد. سفره ای به نام «بی بی سه شنبه » را نیز در جاهایی، مانند خراسان[۹۹] به حضرت فاطمه ام البنین، و در جاهایی دیگر مانند شاهرود[۱۰۰] [۱۰۱]
به حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) نسبت داده اند و به نام آن دو بیبی «سفره ام البنی» و «سفره حضرت فاطمه » نامیده اند. در پندار عامه، بیبی سه شنبه زنی نیکوکار بوده که در روز سهشنبه زاده شده، و سه شنبه ازدواج کرده، و سه شنبه نیز مرده است. [۱۰۲] [۱۰۳]
شاید منسوب کردن سفره های حضرت فاطمه زهرا و فاطمه ام البنین به بیبی سه شنبه، به این سبب بوده است که در گذشته سفره های نذری این دو خاتون را در روز سه شنبه میانداخته اند. هنوز هم در بعضی از مناطق ایران، آش ام البنین را در روز سه شنبه میپزند و سفره اش را هم در این روز میاندازند.[۱۰۴]
ام البنین، این مادر مقدس مثالی نیز در آیین اهدای نذری با حضور خود همچون یک میانجی نمادی میان آدمیزادگان و پروردگار عمل میکند و زمینه نزدیکی نذر دهندگان را با خداوند برای برآورده شدن حاجاتشان و رهایی آنان از تنگی و سختی معیشت، فراهم مینماید.
اسباب و خوراکیهای سفره ام البنین، ساده تر و کمتر از سفره حضرت ابوالفضل است. قرآن، شمع، آینه، جانماز، مهر، تسبیح و کتاب دعا از اسباب مخصوص سفره؛ کاچی، نان، پنیر، سبزی، ماست و آجیل مشکل گشا و خرما از خوراکیهای نذری سفره است. آش و حلوا و پلو و چند گونه خوراکی و میوه دیگر نیز از خوراکیهای دیگر سفره ام البنین است که برخی از آنها جنبه نذری، و برخی دیگر جنبه تشریفاتی دارد. [۱۰۵]
صاحبان نذر، بنابر نیتهایی که میکنند، سفرههای نذری خود را پیش یا پس از برآورده شدن حاجاتشان میاندازند و اهدا میکنند. خوراکیهای نذری را صاحب سفره، خود به تنهایی یا با مشارکت زنان حاجتمند و نذردار دیگر فراهم میکند. مشارکت مردم در انداختن سفره ام البنین به اینگونه است که هرکس هر نوع خوراکی را که نذر کرده است، تهیه میکند و به صاحب سفره میدهد که در سفرهاش بگذارد.
حلال بودن اسباب و خوراکیهای سفره و پولی که این اسباب و خوراکیها با آن فراهم میشود، همچنین پاکیزگی و مطهر بودن زنان شرکت کننده در پای سفره نذری از شرایط بنیادی در آیین سفرههای نذری است. برخی نیز برای فراهم کردن مواد خوراکیهای نذری سفره، دوشیزگان نابالغی را که فاطمه نامیده میشوند و در پندار عامه پاک و معصوم انگاشته میشوند، برمیگزینند.
انداختن سفره ام البنین معمولاً زمان معین و مشخصی ندارد و آن را در هر روز از سال و در هر موقع از روز میتوان انداخت. در بعضی جاها، از جمله خراسان، این سفره را در روز سه شنبه میاندازند. سفره ام البنین را که یک سفره پارچه ای سفید است، در میان اتاقی در خانه میگسترند و اسباب و خوراکیها را روی آن میچینند. از آداب سفره نماز و دعاست. نماز سفره، دو رکعت نماز حاجت است که آن را صاحب سفره و زنانی که حاجت و نیازی دارند، روی سجاده و در پای سفره میخوانند. زنان به هنگام نیت کردن، حضرت فاطمه امالبنین را به دستهای بریده فرزندش ابوالفضل قسم میدهند که حاجتشان را برآورده کند. در برخی از مناطق ایران، پیش از خواندن نماز ام البنین، دو رکعت نماز هم به نام حضرت ابوالفضل، باب الحوائج، میخوانند و حاجت خواهی میکنند. پس از پایان نماز، دعای توسل میخوانند.آنگاه صد بار بهشمار دانههای تسبیح این اوراد[۱۰۶] [۱۰۷] را که مخصوص سفره ابوالفضل است، [۱۰۸] میخوانند:
ای ماه بنیهاشم، خورشید لقا عباس ••••• ای نور دل حیدر، شمع شهدا عباس
از رنج و غم و محنت، ما رو به تو آوردیم ••••• دست من محزون گیر، از بهر خدا عباس
دعا و اوراد سفره را معمولاً ملاّ یا روضهخوان زن که او را در خراسان «آتو»[۱۰۹]
و در تهران «خانم درسی» میگویند، میخواند و بانوان پای سفره پس از او تکرار میکنند. سرانجام، حاضران در مجلس خوردن خوراکیهای سفره را آغاز میکنند.
سفره ام البنین اختصاص به بانوان دارد و مردان نباید در مراسم سفره اندازی شرکت کنند. خوردن بعضی از خوراکیهای نذری این سفره، مانند کاچی، حلوا، خرما و آش برای مردان و پسر بچهها ممنوع است. [۱۱۰] [۱۱۱]
خراسانیها خوردن آش ام البنین را برای مردان ناشایست میدانند و میگویند که اگر مردی از این آش بخورد، به زندان میافتد. زنان باردار را نیز از خوردن این آش بازمیدارند تا اگر طفل در شکم آنان پسر باشد، در بزرگی به زندان نیفتد. [۱۱۲]
از نذریهای دیگری که به نام فاطمه ام البنین میدهند، آش و حلواست. این آش و حلوا در بیش تر جاها و در میان مردم به نام آش مادر ابوالفضل و حلوای ام البنین، [۱۱۳] و در خراسان به نام آش اُماج کماج[۱۱۴] معروف است.
فراهم کردن مواد آش و طرز پختن آن آداب خاصی دارد. معمولاً آرد آش، یا پول خرید آرد را زنان در شب سه شنبه با گدایی از ۷ خانه که در آن زنی به نام فاطمه باشد، بهدست میآورند. بُنشَن و مواد آش را هم از دکانهای سرگذر و محله میخرند. آرد را در سینی یا بشقابی میریزند و در همان شب سهشنبه همراه با شمع یا چراغی افروخته در اتاقی روی سفره نذری میگذارند و در اتاق را میبندند. سپیده دم روز سهشنبه در اتاق را میگشایند و آرد را که میپندارند ام البنین تبرک کرده، برمیدارند و خمیر میکنند و از آن اُماج (دانههایی گرد به شکل واندازه ماش) و یا رشته درست میکنند و در آش نذری میریزند. کسانی که حلوا یا کاچی نذر کرده اند، آرد را با آب و روغن و زعفران و شکر یا عسل میآمیزند و حلوا و کاچی میپزند. خراسانیها با مقداری از این آرد چند قرص نان هم به نام کماج روی ساج میپزند. آش و حلوای نذری را کاسه کاسه و بشقاب بشقاب میان خویشان و همسایگان پخش میکنند، یا در سفره نذری امالبنین که خود یا دیگران انداختهاند، میگذارند.
در خراسان آش اُماج کماج را با چند شمع روی سفره میچینند. وقتی همه زنان پای سفره نشستند، آتو روضه میخواند و ۷ آیه از آیههای سوره یس را که مخصوص سفره امالبنین است، قرائت میکند. زنان پس از خواندن هر آیه، یک صدا میگویند: السلام علیک یا امیرالمؤمنین. دختر نابالغی به نام فاطمه نیز که پای سفره و رو به قبله نشسته است، پس از هر آیه مقداری آش را با قاشقی که در دست دارد، از کاسه اش بر میدارد و در بشقابی میریزد و در آخر آش را در کاسه برمیگرداند. پس از پایان خواندن دعا و اوراد، آش را در بشقابهایی میریزند و میان زنان مجلس پخش میکنند. [۱۱۵] [۱۱۶]
نذر دهندگان معتقدند که اگر نذرشان در پیشگاه حق پذیرفته گردد، حضرت ام البنین شب هنگام با حضور روحانی خود در پای سفره گسترده در اتاق در بسته، آرد مخصوص آش یا حلوا یا کاچی نذری آنها را تبرک میکند. نشانه حضور نمادین بی بی امالبنین، و تبرک آرد را اثری میپندارند که بر روی آرد افتاده است. این اثر را نقشی رمزی و نمادین از پنجه یا مهر یا تسبیح ام البنین میانگارند و آن را علامت قبول نذر و برآورده شدن حاجاتشان میپندارند.
نظیر چنین پنداشتی از قدیم در میان جامعه زرتشتی ایران نیز رواج داشته است. زرتشتیان معتقدند که نذر و حاجتشان هنگامی پذیرفته و برآورده میشود که دختر شاه پریان بیاید و از خوراکیهای سفره نذریشان بخورد. زرتشتیان سفرههای نذری خود را در سفرهخانه های خانه شان میاندازند و یک شب درِ سفرهخانه را میبندند تا دختر شاه پریان بر سر سفره بیاید. نشانه حضور دختر شاه پریان و پذیرش نذریشان از پدید آمدن علامتی روی تخم مرغی که در پنبه گذارده شده است و رویش آویشن پاشیدهاند، آشکار میگردد. [۱۱۷]
در اشعار
محمدحسین غروی اصفهانی مشهور به کُمپانی فقیه و فیلسوف قرن چهاردهم (درگذشت: ۱۳۶۱ق) چشمه خور درفلک چارمین - سوخت ز داغ دل ام البنین - آه دل پرده نشین حیا - برده دل از عیسی گردون نشین - دامنش از لخت جگر لاله زار = خون دل ودیده روان زاستین - چارجوان بود مرا دلفروز - والیوم اصبحت ولا من بنین[۴۱]
ژولیده نیشابوری شاعر آیینی (درگذشت: ۱۳۸۶ش) آن کنیزم که در سرای علی - همچو زهرا شدم فنای علی - ریختم عشق را بپای علی - شد همه هستیام فدای علی[۴۲]
غلامرضا سازگار مداح و شاعر مشهور آیینی (زاده: ۱۳۲۰ش) ای به بنین تو درود همه - فاطمه یا فاطمه یا فاطمه - باغ گل یاس سلام علیک - مادر عباس سلام علیک – سایه نشین حرم آفتاب - غرق شده در کرم آفتاب - فاطمه دوم حیدر شدی - مادر یک ماه و سه اختر شدی - قدر تو گوی شرف از ناس برد - ارث ادب را ز تو عباس برد - جز تو که در کرب و بلای حسین - چار پسر کرده فدای حسین - چار پسر دادی و زین افتخار - شد حرم چار امامت مزار[۴۳]