حضرت زهرا در فرهنگ مردمی
همچنین ببینید: ایام فاطمیه
روز مادر در ایران، زادروز فاطمه زهرا یعنی ۲۰ جمادیالثّانی در نظر گرفته میشود.[۲۵۱] در دهههای اخیر توجه ویژهای به ایام درگذشت فاطمه زهرا در ایران و دیگر نقاط جهان صورت گرفتهاست. از سال ۱۳۶۹ — برابر با ۱۴۱۱ ه.ق و هزار و چهارصدمین سال درگذشت فاطمه زهرا — فعالیتهای گوناگونی برای بزرگداشت این ایام انجام شدهاست. گسترش این فعالیتها سبب شد تا به پیشنهاد حسین وحید خراسانی، سوم جمادیالثّانی بهعنوان درگذشت فاطمه زهرا، تعطیل رسمی اعلام شود. این اقدام با پاسخ مثبت سید محمد خاتمی، رئیسجمهور وقت، و تصویب در هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۸ انجام شد. در این روز بسیاری از مراجع شیعه در قم، مشهد و دیگر شهرهای ایران، در اجتماعهای مردمی به سوی اماکن مذهبی حرکت کرده و در مراسم عزاداری شرکت میکنند.[۲۵۲]
فاطمه در فرهنگ و ادبیات شیعه
شیعیانْ فاطمه(س) را الگوی خود میدانند و سیره فاطمه(س) در فرهنگ شیعه و زندگی شیعیان جریان دارد. برخی از نمونههای آن عبارتاند از:
مهر السنه: بر پایه روایتی، امام جواد(ع) مهریه همسرش را به مقدار مهریه حضرت فاطمه(س)، یعنی پانصد درهم قرار داد.[۱۹۲] این مقدار مهر السنه نامیده میشود که مهریه همسران و دختران پیامبر(ص) است.[۱۹۳]
ایام فاطمیه: شیعیان در ایام شهادت فاطمه(س) مراسم عزاداری برپا میکنند. در ایران روز شهادت حضرت زهرا مطابق با سوم جمادیالثانی تعطیل رسمی است[۱۹۴] و مراجع تقلید به صورت پیادهروی در عزاداری شرکت میکنند.[۱۹۵]
روز زن: در ایران سالروز ولادت فاطمه(س) (بیستم جمادی الثانی) روز زن نامگذاری شده است.[۱۹۶] مردم ایران با دادن هدیه به مادران و همسرانشان این روز را جشن میگیرند.[۱۹۷]
روز ازدواج: در تقویم جمهوری اسلامی ایران نیز روز اول ذیالحجه سالروز ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) بهعنوان روز ازدواج نامگذاری شده است.
بازسازی نمادین محله بنیهاشم: همزمان با ایام فاطمیه محله بنیهاشم، قبرستان بقیع و خانه فاطمه(س) به صورت نمادین با سبک قدیمی ساخته میشود و بسیاری از مردم از این اماکن بازدید میکنند.[۱۹۸]
برگزاری تئاتر و تعزیه: در سالهای اخیر برگزاری تئاتر، تعزیه و نمایشهای خیابانی با عناوینی نظیر «بانوی آب و آیینه»،[۱۹۹] «بانوی غریبنشین»[۲۰۰] از جمله برنامههای خاص در ایام سوگواری شهادت فاطمه(س) است.
نامگذاری دختران: طبق آمار اعلامشده ثبت احوال ایران در سال ۱۳۹۴ش، در ایران نام فاطمه و زهرا جزو ده نام نخست برای دختران قرار گرفته است. و نام بیش از ۱۳ میلیون ایرانی فاطمه بوده است.[۲۰۱]
انتساب به فرزندان فاطمه(س): در میان فرقههای شیعه، زیدیه معتقدند امامت و رهبری برای کسی است که از فرزندان فاطمه باشد. از این رو زیدیان تنها از کسی به عنوان امام پیروی میکردند و حکومت او را بر حق میدانستند که از نسل فاطمه(س) باشد.[۲۰۲] علاوه بر زیدیه فاطمیان نیز که نام حکومتشان برگرفته از فاطمه(س) است نسب خود را به فرزندان فاطمه(س) میرساندند.[۲۰۳]
ادبیات و شعر فاطمی
برخی از شاعران و ادیبان فارسیزبان آثاری ادبی دربارهٔ فاطمه(س) تألیف و اشعاری دربارهٔ وی سرودهاند. برخی معتقدند قدیمیترین شعر فاطمی به قرن پنجم هجری برمیگردد.[۲۰۴] در دوره معاصر شعر فاطمی در میان شاعران رواج بیشتری داشته است، به طوری که کنگرههایی با عنوان شعر فاطمی با حضور شاعرانی که در این زمینه شعرهایی سرودهاند برگزار میشود.[۲۰۵] افزایش اشعار فاطمی سرودهشده موجب شده برخی از پژوهشگرانِ حوزه ادبیات، شعر فاطمی را یکی از سبکهای شعر آیینی بدانند که در آن به مقام و سیره فاطمه پرداخته میشود.[۲۰۶]
در میان آثار ادبی میتوان به کتاب کشتی پهلو گرفته و فاطمه فاطمه است اشاره کرد. واز میان اشعار معروف سروده شده دربارهٔ شأن و مقام حضرت فاطمه میتوان به شعر معروف محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی اشاره کرد که مطلعش این است:
دختر فکر بکر من غنچه لب چو واکند
از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
ابیاتی دیگر از این قصیده مشهور چنین است:
وهم به اوجِ قدسِ ناموس اله کی رسد؟
فهمِ که نعتِ بانوی خلوت کبریا کند؟
ناطقه مرا مگر روح قدس کند مدد
تا که ثنای حضرت سیده نسا کند
لیله قدر اولیا، نور نهار اصفیا
صبح جمال او طلوع از افق عُلا کند
بَضعه سید بشر امّ ائمه غُرَر
کیست جز او که همسری باشه لافتی کند؟
وحی و نبوّتش نسب، جود و فتوّتش حسب
قصّه ای از مروّتش سوره «هل اتی» کند
عصمت او حجاب او عفت او نقاب او،
سرّ قِدَم حدیث از آن ستر و از آن حیا کند
بهر کنیزیش بود زهره کمینه مشتری
چشمه خور شود اگر چشم سوی سُها کند
«مُفتقرا» متاب رو از در او به هیچ سو
زانکه مس وجود را «فضّه» او طلا کند[۲۰۷]
گسترهٔ ادبی
در حوزهٔ ادبیات فارسی و عربی، در برخی نوشتههای تفسیری و سفرنامههای فارسی و بنا به ضرورت نقل آیات و احادیث، به موضوعات پیرامونی فاطمه زهرا نیز اشاره شدهاست. بااینحال، آثار منظوم دربارهٔ فاطمه زهرا از غنا و کیفیت بیشتری برخوردارند. ادبیات شیعی — که آثار دربارهٔ فاطمه زهرا را نیز دربرمیگیرد — از صدر اسلام و با سرودهٔ عربی حَسّان بن ثابت در روز غدیر خم آغاز شد و در سدهٔ چهارم هجری در زبان فارسی نیز گسترش یافت. دراینمیان پنج رویکرد در سرودههای فاطمی جریان دارد: رویکرد روایی و تاریخی، رویکرد فلسفی و کلامی، رویکرد تخیلی و شاعرانه، رویکرد عاطفی و شخصی و رویکرد چندوجهی و فاخر. این رویکردها در قالبهای قصیده، غزل، ترکیببند، مُسَمَّط، رباعی و شعر نو تبلور یافتهاست.[۲۶۰]
برخی از شاعران زبان فارسی که در سرودههای خود به موضوعات پیرامونی فاطمه زهرا پرداختهاند عبارتند از: دقیقی، فردوسی، غضائری رازی، ناصرخسرو، سنایی، قوامی رازی، عطار نیشابوری، سعدی، خواجوی کرمانی، حسین واعظ کاشفی، بابا فغانی شیرازی، هلالی جغتائی، اهلی شیرازی، وحشی بافقی، محتشم کاشانی، عاشق اصفهانی، قاآنی شیرازی، جیحون یزدی، صفای اصفهانی، ادیبالممالک فراهانی، محمدتقی بهار، محمدحسین غروی اصفهانی، صغیر اصفهانی، مهدی الهی قمشهای، شهریار، سید روحالله خمینی، حسن حسنزاده آملی، حمید سبزواری، مشفق کاشانی، محمدحسین بهجتی اردکانی، محمود شاهرخی، نصرالله مردانی، قیصر امینپور، سهیل محمودی، عبدالجبار کاکایی، احمد عزیزی، محمدرضا آقاسی، غلامرضا قدسی، جواد محدثی، علیرضا قزوه، حمیدرضا شکارسری، سپیده کاشانی و نیره سعیدی.[۲۶۱]
چنانکه پیشتر گفته شد، ادبیات شیعی در شعر عربی نیز با شعر حسّان بن ثابت آغاز میشود. دراینمیان اشعاری نیز از علی بن ابیطالب در غم ازدستدادن فاطمه زهرا نقل شدهاست. رویکردهای رایج به شعر فاطمی در ادبیات عربی عبارتند از: رویکرد روایی و تاریخی، رویکرد عاطفی، رویکرد اخلاقی، رویکرد تخیلی، رویکرد فلسفی و رویکرد روایی و سیاسی. این سرودهها بهصورت پراکنده در کتابهایی مانند مناقب آل ابیطالب، ریاضُ الْمَدحِ وَ الرَّثاءِ فی مَدحِ و رَثاءِ النَّبیِّ و آلِهِ الاَطْهار، فاطِمَةُالزّهراءُ فی دیوانِ الشِّعرِ الْعربی و لِلزّهراءِ شَذَی الْکَلِمات گردآوری شدهاست. برخی از این شاعران ادب عرب عبارتند از: سید حِمیَری، دیکُ الْجِنّ، مهیار دیلمی، قَتادَة بن ادریس، شیخ حرّ عاملی، سید محمدمهدی بحرالعلوم، محمدحسین غروی اصفهانی، سید صدرالدین صدر و محمدحسین کاشِفُالغِطاء.[۲۶۲]
احترام به مقام زن در سیره نبوی
یکی از آموزههای رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که به صورتهای مختلف در سخن و سیره ایشان تکرار شده، اعتقاد به کرامت زن است. تکریم زنان یکی از نشانههای ایمان ذکر شده است و حضرت در امر ازدواج نیز به آنان اختیار میدادند و از خشونت علیه زنان منع میکردند.
رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «بهترین شما، بهترینتان با خانواده است و من بهترین شما با خانواده هستم. جز کریمان زنان را تکریم نکنند و جز انسانهای پست زنان را تحقیر ننمایند.» [۱] همچنین ایشان فرمودند: «کاملترین مؤمنان در ایمان، خوشخلقترین آنهاست و بهترین شما خوش خلقترین شما با زنانند». [۲] و «هر کس همسری گزید، وی را تکریم کند.» [۳]
رسولاکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زندگی خویش برای مقام و شخصیت زن احترام فراوانی قائل بود. از سخنان گهربار ایشان است که «افراد کریم و بزرگوار زنها را مورد احترام و تکریم قرار میدهند؛ ولی اشخاص پست و فرومایه به زنها اهانت میکنند و کرامت آنها را نادیده میگیرند». [۱۲]
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به دختر خویش فاطمه (سلاماللهعلیها) خیلی احترام میگذاشت. از عایشه پرسیدند: محبوبترین مردم نزد رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چه کسی بود؟ گفت: فاطمه (سلاماللهعلیهم) سپس پرسیدند: محبوبترین مردان چه کسانی بودند؟ گفت: شوهرش علی (علیهالسّلام). [۱۳]
پیغمبراکرم وقتی میخواست به سفر برود، آخرین وداعش با فاطمه (سلاماللهعلیهم) بود، وقتی هم از سفر برمیگشت اول به ملاقات فاطمه (سلاماللهعلیهم) میرفت.[۱۴]
پیغمبر میفرمود: «فاطمه پاره تن من است، هرکس او را دوست داشته باشد، مرا دوست داشته و هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده، فاطمه عزیزترین مردم نزد من است». [۱۵]
پیامبر بارها دست دختر خود را میبوسید و در برابرش برمیخاست و دخترش را در جای خود مینشانید و با این کارها برای شخصیت دخترش به طور خاص و زنان به طور عام ارزش و احترام قائل میشدند.
قیس وقتی دید که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برخی دختران خود را روی زانوی خود نشانده و نوازش میدهد با تعجب میگوید: «من هیچگاه چنین کاری نکردم و در گذشته دختران زیادی نصیبم شده که همه را زنده به گور کردهام». آنگاه داستان زنده به گور کردن یکی از دختران خود را شرح میدهد. ماجرا آنچنان رقتآور بود که رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از شنیدن آن متاثر شد و اشک از دیدگانش جاری گشت. سپس فرمود: «کسی که به دیگران ترحم نکند، به او ترحم نمیشود».
رسولاکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با همسران خود به عطوفت و عدل رفتار میکرد و ترجیح بین آنها قائل نمیشد و در مسافرتها به هر کدام از آنها قرعه اصابت میکرد، او را همراه خود میبرد.[۱۶]
در منابع اهل سنت نیز از عایشه همسر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده که رسولخدا هیبت نبوت را بین خود و همسرانش سد و مانع قرار نمیداد، بلکه با نرمی و مهربانی بسیار رفتار میکرد و تندخوئی و بدزبانی همسران خود را تحمل میکرد، چنانچه بعضی از آنها گستاخی را به حدی رساندند که اسرار داخلی او را فاش میساختند و با توطئهچینی و تبانی آزارش میدادند.[۱۷]
در گزارشی از امسلیم ، مادر انس بن مالک آمده است که هنگام بازگشت مسلمانان از یکی از سفرها به مدینه، انجشه برده سیاهی که شترهای حامل زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را با آواز خود به جلو میراند، با شتاب آنها را میبرد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خود را به این برده رساند و فرمود: «ای انجشه در حرکت دادن این شیشههای شکننده احتیاط کن». [۱۸]
بیشک عزت و احترامی که زنان بعد از اسلام پیدا کردند، مرهون تلاشها و زحمتهای رسولاکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. آن حضرت تلاش فراوانی کرد که نگرش مردان را نسبت به زنان تغییر دهد و آنگونه که شایسته است اصلاح کند و هم زنان را به قدر و منزلت خویش واقف گردانند.
رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با سخن، تائید و عمل بر مشورت با زنان تاکید فرمود: رسولخدا در زمینه ازدواج و برخی مسائل خانوادگی دیگر، فرمان به مشورت با زنان داده است: از رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است: «با زنان در مسئله ازدواجشان مشورت کنید. گفته شد: دوشیزگان حیا میکنند. فرمود: سکوت آنان رضایت آنهاست.» [۱۹] [۲۰]
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دختری را برای مردی خواستگاری میکند، پدر دختر از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اجازه میخواهد که با همسرش مشورت کند، رسولخدا به او اذن میدهد.[۲۱]
در صلح حدیبیه پس از امضای قرارداد، رسولخدا به مسلمانان دستور داد قربانی کنید و پس از آن تقصیر نمایید. هیچکس به دستور پیامبر عمل نکرد. رسولخدا بر امسلمه وارد شد و جریان را ذکر کرد. امسلمه گفت: «شما خود قربانی کنید و حلق کنید و با کسی سخن مگویید». پیامبر بیرون آمد و آن عمل را انجام داد، مسلمانان نیز تبعیت کردند.[۲۲]
اسلام در مسائل اجتماعی و سیاسی نیز، برای زن شخصیت مستقل حقوقی قائل است. دخالت زن را مانند مرد در تمام فعالیتهای اجتماعی و شئون سیاسی جایز میداند و هیچ فرقی بین آن دو از این جهت نمیگذارد.
مشارکت زنان در فریضه امر به معروف و نهی از منکر، بیعت، هجرت و دیگر فعالیتهای اجتماعی هم پای مردان در عصر رسالت، دلیل احترام پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به حقوق و مقام زنان در حوزه عمومی است.
زنان در بیعتهای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با مسلمانان حضور داشتهاند که بیعت عقبه از همه مشهورتر میباشد.[۲۷] [۲۸]
در صلح حدیبیه و فتح مکه نیز زنان با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیعت نمودند. «ابن سعد» ۴۸۰ نفر از زنانی را که با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیعت نمودند، نام میبرد.[۲۹]
آیه ۱۲ سوره ممتحنه حاکی از این است که زنان مؤمن بعد از فتح مکه با پیغمبراکرم بیعت کردند و ایشان به فرمان خداوند، رعایت مشروط را مبنای این بیعت قرار داده است: «ای پیامبر، هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خداوند قرار ندهند، دزدی نکنند، آلوده زنا نشوند و فرزند خود را نکشند و طفل حرامزاده خود را به دروغ و افترا به شوهرانشان نبندند و در هیچ کار شایستهای، مخالفت فرمان تو را نکنند و با آنها بیعت کن و برای آنها از درگاه خداوند طلب آمرزش نما، زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.» [۳۰]
یکی از زنان انصار به محضر رسولاکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شرفیاب شد و با لحنی شکوهآمیز گفت: «ای رسولخدا! گناه ما زنان چیست که باید بیشتر عمر خود را در خانه بگذاریم و به پرورش کودکان شما مردان که پیوسته در میدان کار زارید بپردازیم؟» آن حضرت با دقت به سخنان اسماء گوش داد و بعد فرمود: «از جانب من به تمام زنان مسلمان بگو شوهرداری برای زن وظیفهای بس گران و پر ارج است و در ثواب همپایه اجر مردان از جان گذشتهای است که در راه خدا شمشیر میزنند.[۳۱]
توصیههای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مورد زنان به طور کلی و مادران و دختران و همسران به طور خاص بسیار زیاد است، از جمله اینکه: «مستحب است که مرد برای اهل و عیالش هدیه بخرد و هنگام تقدیم نمودن از دختران آغاز کند» و «هر کس دخترش را شاد کند، گویا بندهای از اولاد اسماعیل در راه خدا آزاد نموده است.» [۳۲] «خداوند بر زنان مهربانتر از مردان است.» [۳۳] «اگر نماز نافله به جا میآوردی، پدرت تو را خواند، نماز را قطع نکن؛ اما اگر مادر فراخواند نماز را رها کن». [۳۴] «بهشت زیر پای مادران است». [۳۵] «درباره زنان از خدا بترسید (و حقوق آنها را رعایت کنید)؛ زیرا آنها در نزد شما اسیرند». [۳۶] «ای مردم بانوان شما بر شما حقوقی دارند و شما نیز بر آنان حقوقی دارید. من به شما سفارش میکنم که به زنان نیکی کنید؛ زیرا آنان امانتهای الهی در دست شما هستند و با قوانین الهی بر شما حلال شدهاند». [۳۷] «جبرئیل آنقدر درباره زن به من به سفارش کرد که گمان کردم طلاق زن سزاوار نیست». [۳۸] «هر زنی که به منظور اصلاح امور در خانه و خانواده، چیزی را از جایی بردارد و در جای دیگر بگذارد، خدا نظر مرحمت به او خواهد کرد و هر کس که مورد نظر خدا واقع شود، به عذاب الهی گرفتار نخواهد شد.» [۳۹]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم سوم حضرت زهراس