از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز
ر زمان غیبت امام عصر (عجّلاللهفرجه الشریف) حاکمیت با فقیه جامع الشرایط به نیابت از معصوم (علیهالسّلام) است .
استدلال به آیه اولو الامر با اندک دقت در آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. (نحل/سوره۱۶، آیه۴۴) ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا و پیامبر خدا و اولی الامرتان پیروی کنید، پس، اگر در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بازگردانید اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، این، برای شما بهتر و پایانش نیکوتر است.
امام خمینی با استناد به آیه یا اَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اَطِیعُوا اللهَ وَاَطِیعُوا الرَّسُولَ وَاُولِی الاَمْرِ مِنْکمْ بر این اعتقاد است که امر در این آیه به اطاعت از اولوالامر، شناخت آن را بر ما واجب میکند و انسان به حکم عقل نمیتواند بهمجرد ادعای اولو الامر بودن، این ادعا را بپذیرد. بنابراین شناخت اولوالامر و امام واجب است، حتی اگر کسی این دو عنوان را جزء دین نداند، البته به نص قرآن این امور جزء دین هستند. (خمینی، روحالله، کشف الاسرار، ص۱۷۵-۱۷۶) به اعتقاد ایشان اولوالامر به جهت اینکه جانشین نبی است، باید حاکم عادل باشد و از همین رو در برخی روایات از نشانه شناخت اولو الامر عدل و احسان، معرفی شده است. (خمینی، روحالله، مصباح الهدایه، ص۴۱)
ولایت فقیه عادل اثبات میشود. توقیع امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف)، شیخ حر عاملی محدث شیعی این حدیث شریف را از کمال الدین شیخ صدوق، الاحتجاج طبرسی و کتاب «الغیبه» شیخ طوسی نقل کرده و سپس نوشته است: در سفه این حدیث از نظر جمیع علمای شیعی هیچگونه خدشه و اشکالی در کار نیست. خلاصه حدیث چنین است: محمد بن یعقوب از اسحاق بن یعقوب نقل میکند که از محمد بن عثمان عمری (نایب دوم امام زمان خواستم تا نوشتهای از امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) در باب چند مسئله از جمله در باب اوضاع زمان غیبت برایمان دریافت نماید. وی نوشتهای به خط مبارک امام (عجّلاللهفرجهالشریف) برایمان آورد که آن حضرت نوشته بودند: « و اما الحوادث الواقعة، فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله. (حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۱) در باب جمیع شئون زندگی در زمان غیبت به راویان حدیث ما رجوع کنید همانا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم.» امام (علیهالسّلام) در آخر حدیث نوشته بود: محمد بن عثمان عمری که خدا از او خشنود باد مورد وثوق من است و نوشته وی، نوشته من است. (حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۱)
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِي قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ خُلَفَاؤُكَ قَالَ الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِي يَرْوُونَ حَدِيثِي وَ سُنَّتِي (رواه في الأمالي و العيون بطرق عديدة( در این حدیث، فقها خلیفه رسول خوانده شدهاند.
قال رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): العلماء ورثه الانبیاء.)کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۲( رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: علماء وارثان انبیاء هستند. و مفاد آن انتقال ولایت از انبیاء به علما و فقها است.
قال علی (علیهالسلام): العلماء حکام علی النّاس (محدث نوری، مستدرک الوسایل، ج۱۷، ص۳۲۱) علی (علیهالسلام) فرمود: علما حاکمان بر مردماند. مفهوم حاکم کاملاً روشن است و دلالت آن بر ولایت فقیه، امری غیرقابل تردید است.
«قال الحسین (علیهالسلام) مجاری الامور بید العلماء باللاه الامناء علی حلاله و حرامه. (محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۳۱۵.) (امام حسین (علیهالسلام) فرمود: زمام امور مردم به دست عالمانی است که علمشان از سرچشمه وحی گرفته شده باشد و امین بر حلال و حرام خدا باشند.
قال الصادق (علیهالسلام) ینظر انّ من کان منکم ممّن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکماً فانّی قد جعلته علیکم حاکماً. (کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۶۷) ) امام صادق (علیهالسلام) فرمود: مردم باید دقت کنند و از میان فقهایی که راوی حدیث ما هستند و در احکام حلال و حرام ما صاحب نظرند و به احکام اهل بیت (علیهمالسلام) آشنایی دارند، فقیهی را انتخاب کنند و او را در میان خود حاکم قرا دهند؛ چراکه من او را بر شما حاکم قرار دادم. بدین ترتیب فقها از جانب ائمه معصومین (علیهالسلام) به عنوان حکام تعیین شدهاند و مردم هر کسی را که از میان فقها انتخاب نمایند، هم او منتخب و نایب امام نیز هست.
قال الامام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) لاّن المؤمنین الفقهاء حصون الاسلام کحصن سور المدینة لها. (کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۸) ( امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) فرمود: مؤمنان فقیه برای اسلام چون دژ و دیوار محافظ شهرند که اسلام را در برابر دشمنان نگهباناند.
امام حسن عسکری از امام جعفر صادق (علیهماالسلام) نقل میکند: من کان من الفقهاء صائناً لنفسه و حافظاً لدینه و مخالفاً علی هواه و مطیعاً لامر مولاه فللعوامّ ان یقلّدوه و ذلک لا یکون الاّ بعض فقهاء الشیعة. (شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۳۱) از فقها آن کس که پرهیزکار و حافظ دین و مخالف هوای نفس و مطیع اوامر و احکام خدا باشد، عامه مردم باید از او تقلید نمایند. تقلید کامل در تمامی افعال به معنی آن است که در همه ی امور، مرجع و مقلد مسلمین فقیه است، و اداره امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و مدیریت جامعه اسلامی باید به دست فقیه انجام گیرد.
و امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا (احادیثنا) فانّهم حجتی علیکم و انا حجّة الله. (شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۴۰) در حوادث و پیشآمدها به راویان حدیث ما رجوع کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم. منظور از حوادث واقعه، تنها مسائل و احکام شرعیه نیست؛ زیرا از واضحات است که در این مورد باید به فقیه مراجعه نمود، بلکه مقصود از آن، پیشامدهای اجتماعی و گرفتاریهایی است که برای مردم و مسلمین روی میدهد. در چنین مواردی وظیفه آن است که مردم به فقها مراجعه کنند. همان طوری که امام (علیهالسلام( حجت خداست و معنی آن تنها بیان احکام کلی اسلام نیست؛ بلکه شامل ولایت امر به مفهوم زمامداری امور مسلمین نیز هست، فقها نیز چنین حجتهایی هستند که مردم در تمام امور خود باید به آنها مراجعه کنند. مفهوم این کلام، آن است که فقها از طرف امام (علیهالسلام) حجت بر مردم هستند و همه امور مسلمین و تمام کارها و شئون اجتماعی به آنان واگذار شده است.
حدیث منزلت فقیه در خبر مرسله ای که در فقه رضوی ذکر شده نیز اینطور آمده که: منزلة الفقیه فی هذا الوقت کمنزلة الانبیاء فی بنیاسرائیل. (مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۸، ص۳۴۶) جایگاه فقیه در این وقت مانند منزلت انبیاء در میان بنیاسرائیل است. بیشک جایگاه انبیای بنیاسرائیل، مقام ولایت و زمامداری امور بنیاسرائیل بوده است.
امام خمینی در باب ماهیت ولایت فقیه نوشته است: خلافت و ولایت را دو معنی در کار است: یکی ولایت الهی تکوینی که این نوع ولایت مختص پیامبر اکرم و سایر معصومان (علیهمالسّلام) است؛ دو دیگر ولایت اعتباری جعلی بسان جعل پیامبر که حضرت امیر را به خلافت جعل فرمودند؛ بنابراین، ریاست ظاهری جمیع امامان (علیهالسّلام) جز اجرای احکام حق تعالی چیز دیگری نبود. (امام خمینی، ۱۳۶۳: ۴۶۶/ ۲)
سیدمرتضی ، شیخ طوسی ، خواجه نصیرالدین طوسی ، شیخ حسن زینالدین، ابن ادریس ، امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی ، ابن حمزه عماد طوسی ، سلاردیلمی ، ابوصلاح حلبی، ابوالفتوح رازی ، قطبالدین راوندی ، ابن شهر آشوب ، ابن زهره ، قاضی ابن برّاج ، محقق حلّی ، علامه حلّی ، شیخ مفید ، شیخ صدوق ، علی بن بابویه قمی ، شیخ کلینی ، شیخ طوسی ، محمدباقر مجلسی ، آقابزرگ طهرانی ، میرزا محمدتقی شیرازی ، صاحب جواهر محمدحسن نجفی ، آخوند ملامحمدکاظم خراسانی ، سید محمدکاظم طباطبائی یزدی ، حاج آقا رضا همدانی ، حاج میرزا حسین سبزواری ، سید محمد فشارکی رضوی ، حاج میرزا حسین نوری ، شیخ حسن کاشف الغطاء ، سیدعبدالله شُبَّر ، شیخ مرتضی انصاری ، میرزا حبیبالله رشتی ، حاج شیخ فضلالله نوری ، سید اسماعیل صدر ، ملافتحعلی سلطانآبادی ، میرزا محمدحسن آشتیانی ، خواجه نصیرالدین طوسی ، علی بن طاووس ، احمد بن طاووس ، فخرالمحققین محمدبن حسن حلی ، شهید اوّل محمدبن جمال مکی عاملی ، فاضل مقداد ، ابن فهد حلّی ، قاضی نورالله شوشتری ، شیخ یوسف بحرانی ، شیخ بهایی ، ابن طاووس ، علامه بحر العلوم ، آخوند کاشی ، شیخ عباس قمی ، میرزا ابوالمعالی کلباسی ، سید محمدتقی مدرس ، سید محمدباقر درچه ای ، جهانگیرخان قشقایی ، آخوند کاشی ملا محمد ، آخوند خراسانی ، آیتالله شیخ الشریعه اصفهانی ، آیتالله آقا ضیاءالدین عراقی ، آیتالله سید اسماعیل صدر ، سید کاظم یزدی ، حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی ، سید ابوالحسن اصفهانی ، سیّد صدرالدین صدر ، سیّد محمدحجت کوه کمری ، سید محمدتقی خوانساری ، آیت الله سیدابوالقاسم کاشانی ، آیتالله حاج سید مصطفی کاشانی ، شیخ علیاکبر نهاوندی ، سیّد محمد طباطبائی ، حاج آقا حسین قمی ، آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی ، امام روح الله موسوی خمینی، و در حال حاضر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی حسینی خامنه ای ادام الله طول بقائه الشریف ادامه دهنده راه فقها و علمای چهارده قرن گذشته .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: از حضرت آدم تا خاتم و تا امروز