وصیت امام صادق(ع) و سرگردانی برخی شیعیان

در منابع آمده است امام صادق(ع) با توجه به سخت‌گیری‌های عباسیان و برای حفظ جان امام کاظم(ع)، پنج نفر از جمله خلیفه عباسی ـ را به عنوان وصی خود معرفی کرد.[۵۳] هرچند امام صادق(ع)، بارها امامِ پس از خود را به اصحاب خاصش معرفی کرده بود، اما این اقدام تا حدی وضع را برای شیعیان ابهام‌آلود کرد. در این دوره، برخی از اصحاب برجسته امام صادق(ع) مانند مؤمن طاق و هِشام بن سالم نیز دچار تردید شده بودند. آنان ابتدا به سراغ عبدالله اَفْطَح، که ادعای امامت کرده بود، رفتند و از او درباره زکات پرسیدند. اما پاسخ‌های عبدالله آنها را قانع نکرد. آن دو سپس با موسی بن جعفر(ع) ملاقات کردند و با پاسخ‌های وی قانع‌ شدند و امامت او را پذیرفتند.[۵۴]

موضوعات مهم دوران امام

برخى از مهم‌ترين موضوعات يادكردنىِ روزگار امام كاظم (علیه‌السلام) عبارت‌اند از:
الف. برخاستن جنبش‌هاى انقلابى كه امام (علیه‌السلام) برخى از آنها را تأييد مى‌كرد؛ همانند جنبش شهيد فخ. [۱۲]

ب. سازماندهى نظام سرّى رابطان به دست امام (علیه‌السلام) كه وظيفه داشتند ارتباط ايشان را با شيعيان سامان دهند و فرمان‌هاى مقام امامت را بدانان برسانند. [۱۳]

ج. پيدايى برخى مسلک‌هاى انحرافى و اوجگيرى فعاليّت‌هاى عقيدتى و سياسى آنها.
برخى از اين مسلك‌ها ادّعاى تشيّع نيز سر مى‌دادند، ولى به هيچ روى مقبول امام (علیه‌السلام) نبودند. فرقه‌هاى ناووسیّه، اسماعیلیّه، مبارکیّه، سمطیّه و فطحیّه چنين بودند. پديد آمدن اين فرقه‌ها در قلمرو مكتب تشيّع شرايط حساسى را براى امام (علیه‌السلام) پديد آورد كه تا آن زمان بى‌سابقه بود. امام (علیه‌السلام) با تدبيرى خاص، توانست شيعيان را از اين چالش فكرى و عقيدتى برهاند و امامتِ مقبول آيين اسلام را براى آنان نمايان سازد.

د. سازش‌ناپذيرى امام كاظم (علیه‌السلام) در برابر حكومت و كژروى‌هاى ديگر جامعه اسلامى، مسئله‌اى را پيش آورد كه براى امامان پيشين پيش نيامده بود. امام (علیه‌السلام) براى مدّتى طولانى در زندان حبس شد.

حاكمان عبّاسى از وجود امام (علیه‌السلام) بيمناک بودند و هر از چند گاهى ايشان را به زندان مى‌انداختند. روزگار حبس امام (علیه‌السلام) در عهد هارون‌ الرّشيد طولانى‌تر بود و بارها به زندان رفت.

انشعاب در شیعه دردوره امام کاظم(ع)

در دوره امامت موسی بن جعفر(ع)، فرقه‌های اسماعیلیه، فَطَحیه و ناووسیه شکل گرفت. هر چند در زمان حیات امام صادق(ع)، زمینه انشعاب در شیعه فراهم شده بود، اما انشعابی در میان آنان رخ نداد. ولی با شهادت امام صادق(ع)، و آغاز امامت موسی بن جعفر، شیعیان به فرقه‌های مختلفی منشعب شدند؛ گروهی از آنان، مرگ اسماعیل پسر امام صادق(ع) را انکار کرده، او را امام می‌دانستند. شماری از این گروه، که از حیات اسماعیل مأیوس شدند، پسر او محمد را امام دانستند. این گروه به اسماعیلیه شهرت یافتند. برخی دیگر عبدالله اَفْطَح را امام دانسته، به فَطَحیه مشهور شدند ولی پس از مرگ او که حدود ۷۰ روز پس از شهادت امام صادق(ع) رخ داد، به امامت موسی بن جعفر معتقد شدند. شماری نیز به پیروی از شخصی به نام ناووس در امامت حضرت صادق(ع) توقف کردند و عده‌ای به امامت محمد دیباج معتقد شدند.[۵۵]

فعالیت غالیان در دوره امام کاظم(ع)

در دوره امام کاظم(ع)، غالیان نیز فعال بودند. در این دوره فرقه بَشیریه شکل گرفت که منسوب به محمد بن بشیر از اصحاب موسی بن جعفر بود. او در زمان حیات امام، دروغ‌هایی به آن حضرت می‌بست.[۵۶] محمد بن بشیر می‌گفت آن کسی که مردم به عنوان موسی بن جعفر می‌شناسند، آن موسی بن جعفری نیست که امام و حجت خداوند است[۵۷] و مدعی بود موسی بن جعفر حقیقی نزد وی است و می‌تواند امام را به آنها نشان دهد.[۵۸] او در شعبده‌بازی مهارت داشت و صورتی مانند صورت امام کاظم(ع) ساخته بود و آن را به عنوان امام کاظم(ع) به مردم نشان می‌داد و برخی نیز فریب او را خورده بودند.[۵۹] محمد بن بشیر و پیروانش قبل از شهادت امام کاظم(ع) در جامعه شایعه کرده بودند که امام کاظم(ع) زندان نرفته و زنده است و نمی‌میرد. [۶۰] امام کاظم محمد بن بشیر را نجس می‌شمرد و لعن می‌کرد و ریختن خون او را مباح دانست.[۶۱]

فعالیت علمی امام کاظم(ع)

از امام کاظم(ع) فعالیت‌های علمی متفاوتی گزارش شده است؛ متن این فعالیت‌ها در قالب روایات، مناظره و گفتگوی علمی در کتاب‌های حدیثی شیعه آمده است.[۶۲]

روایات امام کاظم(ع)

احادیث فراوانی از امام کاظم(ع)، در منابع حدیثی شیعه روایت شده است؛‌ این روایات بیشتر در موضوعات کلامی چون توحید،[۶۳]بداء،[۶۴] ایمان[۶۵] و نیز موضوعات اخلاقی است.[۶۶] همچنین مناجات‌هایی از جمله دعای جوشن صغیر از وی نقل شده است. در اسناد این روایات از او با تعابیری چون الکاظم، ابی‌الحسن، ابی‌الحسن الاول، ابی‌الحسن الماضی، العالم[۶۷] و العبد الصالح یاد شده است. عزیزالله عطاردی ۳۱۳۴ حدیث از او در مُسْنَدُ الامام الکاظم گردآورده است.[۶۸] ابوعمران مَروَزی بغدادی (درگذشت: ۲۹۹ق) از عالمان اهل‌سنت نیز شماری از احادیث امام هفتم شیعیان را در مسند الامام موسی بن جعفر آورده است.[۶۹]

از موسی بن جعفر، آثار دیگری نیز روایت شده است:

علی بن جعفر، برادر امام کاظم(ع) کتابی با عنوان المسائل داشت که در آن مسئله‌هایی را که از امام کاظم(ع) پرسیده و جواب آن‌ها را دریافت کرده بود ثبت کرده بود.[۷۰] موضوع این کتاب مسائل فقهی است.[۷۱] این کتاب با عنوان مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها توسط موسسه آل البیت منتشر شده است.

رساله‌ای درباره عقل که خطاب به هشام بن حکم نوشته شده است.[۷۲]

رساله‌ای درباره توحید که در پاسخ به سؤالات فتح بن عبدالله است.[۷۳]

علی بن یقطین نیز مسائلی را که از موسی بن جعفر فرا گرفته بود، در کتابی با عنوان مسائل عن ابی الحسن موسی بن جعفر‌ جمع‌آوری کرده است.[۷۴]

مناظر‌ه‌ها و گفتگوها

مقالهٔ اصلی: مناظرات امام کاظم(ع)

مناظرات و گفتگوهایی از امام کاظم(ع) با برخی از خلفای عباسی،[۷۵] دانشمندان یهودی[۷۶] و مسیحی،[۷۷] ابوحنیفه[۷۸] و دیگران گزارش شده است. باقر شریف قَرَشی هشت گفتگو از امام کاظم(ع)، تحت عنوان مناظرات آن حضرت گرد آورده است.[۷۹] امام کاظم(ع) با مهدی عباسی مناظره‌هایی درباره فدک و نیز حرمت خمر در قرآن انجام داده است.[۸۰] با هارون عباسی نیز مناظراتی داشته است. از آنجا که هارون می‌خواست خویشاوندی پیامبر(ص) با خود را نزدیک‌تر از نسبت او با موسی بن جعفر نشان دهد، امام کاظم(ع) در حضور هارون به نزدیک‌تر بودنِ انتساب خویش به پیامبر تصریح کرد.[۸۱] گفتگوهای موسی بن جعفر با عالمان ادیان دیگر نیز معمولا در پاسخ به پرسش‌های آنان صورت گرفته که در پایان به گرویدن آنان به اسلام انجامیده است.[۸۲]

سیره عبادی امام کاظم(ع)

بر اساس منابع شیعه و سنی، امام کاظم(ع) بسیار اهل عبادت بود؛ به همین دلیل، برای او از لقب عبد صالح استفاده می‌شود.[۸۳] بر پایه برخی گزارش‌ها امام کاظم(ع) آن قدر عبادت می‌کرد که زندان‌بانان او نیز تحت تأثیر قرار می‌گرفتند.[۸۴] شیخ مفید موسی بن جعفر را عابدترین مردم زمان خود دانسته و گزارش کرده است که آن حضرت چنان از ترس خدا گریه می‌کرد که محاسنش از اشک‌ خیس می‌شد. او دعای «عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ»(«گناه از بنده‌ات بزرگ شد، پس عفو از پیشگاهت، نیکو و زیبا خواهد گردید) را تکرار می‌کرد و دعای «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ» (بارالها از تو راحتی هنگام مرگ و گذشت هنگام محاسبه اعمال را، مسئلت می کنم) را در سجده می‌خواند.[۸۵] حتی هنگامی که به دستور هارون به زندان منتقل شد، خدا را سپاس می‌گفت که فرصتی برای عبادت یافته است: «خدایا همواره از تو فراغتی برای عبادتت طلب می‌کردم و تو آن را برایم فراهم کردی؛ پس تو را سپاس می‌گویم».[۸۶]

نقش انگشتری امام کاظم(ع) «حَسْبِيَ اللهُ حَافِظِي؛ خداوند برای حفاظت از من کفایتم می کند[۸۷]‏ و «الْمُلْكُ لِله وَحْدَهُ؛ مُلک وفرمانروايی تنها از آنِ خدای یگانه است[۸۸] بوده است.

سیره اخلاقی امام کاظم(ع)

در منابع شیعه و سنی، گزارش‌های مختلفی درباره بردباری[۸۹][۹۰] و سخاوت امام کاظم(ع) وجود دارد.[۹۱][۹۲] شیخ مفید او را بخشنده‌ترین مردم زمان خودش دانسته که شب‌ها برای فقیران مدینه آذوقه می‌برد.[۹۳] ابن‌عِنَبه درباره سخاوت موسی بن جعفر گفته است: او شب‌ها از خانه بیرون می‌رفت و کیسه‌هایی از درهم همراه داشت و به هر کس می‌رسید یا به کسانی که به احسان او چشم داشتند، می‌بخشید تا بدانجا که کیسه‌های پول او ضرب‌المثل شده بود.[۹۴] همچنین گفته شده موسی بن جعفر به کسانی که به او آزار می‌رساندند نیز بخشش می‌کرد و وقتی به او خبر می‌دادند فردی در صدد اذیت او بوده، برایش هدیه‌ می‌فرستاد.[۹۵] همچنین شیخ مفید امام کاظم(ع) را کوشاترین فرد در صله رحِم با خانواده و دیگر بستگان دانسته است.[۹۶]

دلیل ملقب شدن امام هفتم شیعیان به کاظم، این بود که خشم خود را کنترل می‌کرد.[۹۷] گزارش‌های مختلفی در منابع آمده که امام کاظم(ع) خشم خود را در برابر دشمنان و کسانی که به او بدی می‌کردند، فرو می‌برد.[۹۸]

بُشر حافی نیز که بعدها از مشایخ صوفیه گردید، تحت تأثیر سخنان و اخلاق او توبه کرد.[۹۹][۱۰۰]

سیره سیاسی امام کاظم(ع)

برخی منابع گفته‌اند امام کاظم به شیوه‌های مختلفی از جمله مناظره و عدم همکاری، بر عدم مشروعیت خلفای عباسی تأکید می‌کرد و می‌کوشید اعتماد مردم را نسبت به آنان سست کند.[۱۰۱] موارد زیر را می‌توان از نمونه‌های تلاش او برای بی‌اعتبار کردن عباسیان برشمرد:

او در مواردی که خلفای عباسی با انتساب خود به پیامبر(ص) در صدد مشروعیت‌بخشی به حکومت خود بودند، نسب خود را مطرح می‌کرد و نشان می‌داد که او از عباسیان به پیامبر(ص) نزدیک‌تر است. از جمله در گفت‌وگویی که میان او و هارون عباسی رخ داد، امام کاظم(ع) با تکیه بر آیاتی از قرآن از جمله آیه مُباهله، انتساب خود به پیامبر را از طریق مادرش حضرت زهرا(س) اثبات کرد.[۱۰۲][۱۰۳]

هنگامی‌که مهدی عباسی رَدّ مَظالم می‌کرد، امام کاظم(ع) فدک را از او مطالبه کرد.[۱۰۴] مهدی از او خواست تا حدود فدک را مشخص کند و امام مرزهایی را تعیین کرد که با قلمرو حکومت عباسیان برابری می‌کرد.[۱۰۵]ماجرای بازگرداندن فدک و تعیین حدود و مرزهایش توسط امام کاظم(ع) به هارون عباسی نیز منسوب است. [۱۰۶]

امام هفتم شیعیان اصحاب خود را به عدم همکاری با عباسیان سفارش می‌کرد، از جمله صَفوان جمال را از کرایه دادن شتران خود به هارون منع کرد.[۱۰۷] در عین حال از علی بن یقطین که در حکومت هارون الرشید، عهده‌دار وزارت بود، خواست تا در دربار بماند و به شیعیان خدمت کند.[۱۰۸]امام کاظم(ع) همچنان از وی خواسته بود که ضمانت بدهد که دوستان اهل‌بیت(ع) را تکریم کند و امام هم متقابلاً به او ضمانت داده بود که گرفتار قتل، سختی و زندان نشود.[۱۰۹]

با این وجود، از موسی بن جعفر(ع) مخالفت علنی در برابر حکومت وقت گزارش نشده است. او اهل تقیه بود و شیعیان را نیز به رعایت آن سفارش می‌کرد. به عنوان مثال، در نامه‌ای به خیزران مادر هادی عباسی، مرگ او را تسلیت گفت.[۱۱۰] بر پایه روایتی هنگامی که هارون او را احضار کرد، فرمود: «چون تقیه در برابر حاکم واجب است، پیش هارون می‌روم». او همچنین هدایای هارون را، برای ازدواج آل ابی‌طالب و جلوگیری از قطع نسل آنان می‌پذیرفت.[۱۱۱] امام کاظم(ع) در نامه‌ای از علی بن یقطین نیز خواسته بود مدتی به شیوه اهل‌سنت وضو بگیرد تا خطری او را تهدید نکند.[۱۱۲]

جواب امام به فخرفروشی هارون

هارون در سفرش به مدینه هنگام زیارت قبر رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حضور سران قریش و رؤسای قبایل و علما و قضات بلاد اسلام گفت: السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علیک یا ابن عم، و این را از روی فخرفروشی به دیگران گفت.

امام کاظم (علیه‌السلام) حاضر بود و فرمود: السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علیک یا ابت (یعنی سلام بر تو ای پدر من).

می‌گویند رنگ هارون دگرگون شد و خشم از چهره‌اش نمودار گردید.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم نهم امام کاظم ع

تاريخ : شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳ | 10:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |