جنگ‌ها و درگیری‌ها در مدینه

پیامبر(ص) در مدینه جنگ‌ها و درگیری‌های متعددی با مشرکان و یهودیان داشت.

جنگ‌های مذکور در قرآن

جنگ بدر: «و لقد نصرکم الله ببدر و انتم اذلة فاتقوا الله لعلکم تشکرون؛ [۱] خداوند شما را در جنگ بدر یاری کرد و بر دشمنان خطرناک پیروز ساخت در حالی که شما نسبت به آن‌ها ناتوان بودید. پس از خدا بترسید تا شکر نعمت او را به جا آورده باشید. و در سوره انفال آیات ۴۳، ۴۴، ۱۰، ۹، ۸، ۷ به جنگ بدر اشاه شده است.

جنگ احزاب: «یحسبون الاحزاب لم یذهبوا و ان یات الاحزاب یودوا لو انهم بادون فی الاعراب یسئلون عن انبائکم و لو کانوا فیکم ما قتلوا الا قلیلا؛ [۲] آن‌ها گمان می‌کنند هنوز لشکر احزاب نرفته‌اند و اگر برگردند (از ترس آنان) دوست دارند در میان اعراب بادیه نشین پراکنده (و پنهان) شوند و از اخبار شما جویا گردند و اگر در میان شما باشند جز اندکی پیکار نمی‌کنند.

جنگ حنین: «لقد نصرکم الله فی مواطن کثیرة و یوم حنین؛ [۳] خدا شما را در جاهای زیادی یاری کرد و در روز حنین(نیز یاری کرد(

جنگ‌های غیر مذکور در قرآن

حمراء الاسد: سوره آل عمران، آیات ۴-۱۷۳. [۴]

جنگ بنی قریظه: سوره احزاب آیات ۲۵-۲۷. [۵]

جنگ بنی مصطلق: سوره حج، آیات ۱-۲. [۶]

جنگ خیبر: سوره فتح ، آیه ۲۰. [۷]

جنگ فتح المبین: سوره فتح، آیه ۲۴. [۸]

جنگ تبوک: سوره توبه، آیه ۱۱۷. [۹]

جنگ احد: سوره آل عمران، آیه ۱۶۶. [۱۰]

جنگ ذات اسلال: سوره عادیات، آیه ۱-۵. [۱۱]

جنگ بنی نظیر: سوره حشر، آیات ۱-۷. [۱۲]

غَزْوه» به جهادهایی گفته می شود که خود رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آنها شرکت می کردند. تعداد غزوات پیامبر را ۲۶ یا ۲۷ عدد نوشته اند.

جنگ بدر

پس از هجرت مسلمانان به مدینه اولین نبردی که بین مسلمانان و کفار قریش رخ داد غزوه بدر بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سال دوم هجرت برای حفظ اسلام و دفاع از حقوق مسلمانان و خنثی کردن توطئه های قریش به پاخاست و سرانجام در «بدر» در برابر لشکریان قریش قرار گرفت و با وجود این که تعداد مسلمانان یک سوم کفار بود مسلمانان پیروز گشتند.

جنگ احد

قریش که شکست سختی از مسلمانان در جنگ بدر خورده بودند در سال سوم هجرت به منظور انتقام رهسپار مدینه شدند و در احد با ارتش اسلام رو به رو گردیدند. در غزوه احد ابتدا پیروزی به نفع مسلمانان بود. ولی در انتها به علت نافرمانی برخی مسلمانان از راهنمایی های نظامی و امنیتی پیامبر صلی الله علیه و آله به نفع مسلمانان منتهی نشد و مسلمانان شکست خوردند. در این غزوه بسیاری از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) و حضرت حضرت حمزه سید الشهداء علیه السلام به شهادت رسیدند.

جنگ بنی النضیر

منافقان و یهودیان مدینه از شکست مسلمانان در احد و کشته شدن رجال علوی سخت خوشحال بودند و به دنبال فرصتی بودند تا در مدینه شورش کنند و به قبایل خارج از مدینه بفهمانند که کوچکترین اتحاد و وحدت کلمه ای در مدینه وجود ندارد و دشمنان خارجی می توانند اسلام را سرنگون کنند. پیامبر برای این که از منویات و طرز تفکر یهودیان بنی النضیر آگاه گردد همراه گروهی از افراد خود عازم دژ آن ها گردید. پیامبر در برابر درب دژ فرود آمد ولی داخل نشد و ترجیح داد در سایه دیوار دژ با افراد خود بنشیند و با سران بنی النضیر گفتگو کند.

پیامبر صلی الله علیه و آله در این گیر و دار احساس کردند توطئه ای در راه است، حرکات مرموز و سخنان در گوشی آن ها پیامبر را به شک انداخت. آن ها قصد داشتند پیامبر را از بین ببرند اما آن حضرت توسط جبرئیل از نقشه شوم آن ها باخبر شد و بدون این که به یاران خود چیزی بگوید وانمود کرد که برای کاری به اطراف می رود و بر می گردد، اما حضرت راه مدینه را پیش گرفت. سپس با سران بنی النضیر تماس گرفت و پیغامی فرستاد مبنی بر این که آن ها پیمان شکنی کرده اند و باید ظرف ده روز مدینه را ترک کنند.

در این میان منافقان دست به کار شدند و به یهودیان پیشنهاد کمک دادند. پیامبر پس از این که متوجه شد یهودیان درهای دژ را بسته اند و تصمیم دارند از دژ دفاع کنند برای محاصره قلعه بنی النضیر حرکت کرد. سرانجام یهودیان تسلیم شدند و مدینه را ترک کردند. این واقعه در سال چهارم هجرت رخ داد.

جنگ احزاب (خندق(

در سال پنجم هجرت گروهی از یهودیان «بنی النضیر» به مکه رفتند و قریش را بر ضد اسلام و مسلمانان تحریک کردند. قریش از فرصت استفاده کرده لشکر انبوهی از گروه های مختلف تشکیل داد و به سوی مدینه حرکت کرد. مسلمانان برای حفظ مرکز اسلام یعنی شهر مدینه به پیشنهاد سلمان فارسی دور شهر را خندق کندند و در برابر چندین هزار از کفار صف بستند. حضرت علی علیه السلام در این جنگ سردار آنان «عمرو بن عبدود» را از پای درآورد و سرانجام جنگ به نفع مسلمین تمام شد. به دلیل اتحاد قبایل عرب علیه السلام در این غزوه به غزوه احزاب معروف گشت.

غزوه بنی قریظه

بنی قریظه از یهودیان اطراف مدینه بودند که با پیامبر صلی الله علیه و آله پیمان صلح و سازش بسته بودند ولی در غزوه احزاب پیمان شکنی کرده بودند و به کمک قریش پرداختند و چون از نظر پیامبر، افرادی خطرناک شناخته شدند چاره ای جز این نبود که از میان برداشته شوند. پس از جنگ احزاب پیغمبر صلی الله علیه و آله دستور دادند لشکر اسلام به سوی بنی قریظه حرکت کند. مدت ۲۵ روز بود که آن ها در محاصره مسلمانان قرار داشتند تا این که تسلیم شدند.

طایفه اوس از پیامبر خواهش کردند تا از خودشان درگذرد. حضرت فرمود: آیا راضی هستید سعد معاذ که یکی از بزرگان شماست درباره شما حکم کند؟ همه پذیرفتند به امید این که سعد از آن ها جانبداری خواهد کرد. ولی سعد به کشتن مردان جنگی و تقسیم اموال و اسیری زنانشان حکم کرد.

پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: حکم سعد همان حکمی است که خداوند درباره این افراد صادر فرموده است. و بدین ترتیب تمام جنگجویان آنان کشته شدند.

غزوه بنی المصطلق

در سال ششم هجری گروهی از قبیله خزاعه به نام بنی المصطلق بر ضد مسلمانان به اقداماتی دست زدند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از توطئه آن ها باخبر شد و با لشکری به سویشان حرکت کرد تا از خطر آنان جلوگیری کند و در محلی به نام مریسیع با آنان جنگید و پیروز شد.

غزوه خیبر

در قلعه های خیبر گروه زیادی از یهودیان زندگی می کردند که با مشرکین روابط نظامی و اقتصادی داشتند و چون امنیت مسلمانان از سوی آنان تهدید می شد در سال هفتم هجری مسلمانان به خیبر که ستاد مرکزی دشمن به شمار می رفت حرکت کردند و پس از محاصره و جنگ، یهودیان تسلیم حکومت اسلامی شدند.

غزوه حنین

قبیله هوازن لشکری بر ضد اسلام تشکیل دادند. پیامبر صلی الله علیه و آله پس از فتح مکه از موضوع باخبر شد و با ۱۲ هزار نفر به سراغ آنان رفت و در سال هشتم هجرت در وادی حنین جنگ آغاز شد و سرانجام کفار شکست خوردند و تسلیم شدند.

غزوه طائف

پس از غزوه حنین و در همان سال حضرت رسول صلی الله علیه و آله متوجه طائف شدند تا قبیله ثقیف را که با هوازن هم دست شده بودند سرکوب کنند ولی پس از مدتی محاصره از فتح آن جا صرف نظر کرده به مکه مراجعت فرمود.

غزوه تبوک

نفوذ اسلام در عربستان و فتوحات درخشان مسلمانان در حجاز پشت دشمنان اسلام را به لرزه می انداخت و آنان را به فکر وادار می کرد. روم آن روز تنها حریف زورمند ایران بود که نیروی نظامی بزرگی داشت و از فتوحاتی که در نبرد با ایران نصیبش شده بود سخت مغرور بود.

در سال نهم ارتش روم با ادوات جنگی بسیار و مجهز به آخرین نمونه از سلاح های آن روز در نوار مرزی شام مستقر شدند و قبایل مرز نشینی چون عامله و غسان به آنان پیوستند.

این خبر به گوش پیامبر رسید و حضرت چاره ای ندیدند جز این که با لشکری عظیم پاسخ متجاوزان را بدهند. سپاه اسلام سرانجام در سال نهم هجری به سرزمین تبوک گام نهاد اما اثری از سپاه روم نبود.

گویا سران روم از افزونی سپاه اسلام و شهادت و فداکاری کم نظیر آنان که نمونه کوچک آن را در نبرد موته دیده بودند، آگاهی یافته و صلاح دیده بودند سپاه خویش را به داخل کشور بازگردانند و در عمل خبر اجتماع بر ضد مسلمانان را تکذیب کرده و چنین وانمود کنند که هرگز فکر حمله ای در مغز آنان نبوده و آن ها نسبت به حوادث عربستان بی طرف هستند.

پیامبر صلی الله علیه و آله با افراد عالی رتبه مشورت کرد و نتیجه شورای نظامی این شد که سپاه اسلام به خاطر سختی های زیادی که در طی راه تبوک دیده اند برای تجدید قوا به مدینه باز گردند. مسلمانان در این مسافرت به هدف خود که پراکنده ساختن سپاه روم و رعب و هراس افکندن در دل رومیان بود رسیده بودند، و این هراس تا مدت ها آنان را از فکر حمله و تشکیل سپاه باز می داشت.

غزوه ودّان - غزوه بواط - غزوه عشيره‌ - غزوه بدرکبری - غزوه كدر - غزوه بنى قينقاع - غزوه سويق‌ - غزوه غطفان‌ - غزوه بحران - غزوه احد - غزوه حمراء الأسد - غزوه بنى نضير - غزوه ذات الرقاع - غزوه بدر الموعد - غزوه دومة الجندل‌ - غزوه خندق - غزوه بنى قريظه‌ - غزوه بنى لحيان - غزوه ذى قرد - غزوه بنى المصطلق - غزوه حديبيه - غزوه خيبر- غزوه حنين - غزوه طائف‌ - غزوه تبوک - فتح مكه‌ -


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم اول حضرت محمدص

تاريخ : دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ | 9:4 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |