کتب و آثار امام سجاد

از مهمترین آثار آن حضرت صحیفه کامله سجادیه است که شامل ۵۴ باب و در هر بابی، دعای مخصوصی می‌باشد و درباره آن گفته‌اند زبور آل‌محمد است.[۳۳۰]

مناجات‌های پانزده‌گانه

از جمله مؤلّفات ارزنده امام زین‌العابدین (علیه‌السلام)، مناجات‌های پانزده‌گانه است که از سرمایه‌های معنوی جهان اسلام است، امام (علیه‌السلام) بسیاری از قضایا و مسائل روانی را بدان وسیله چاره‌جویی کرده، همچنان که افق‌های روشنی برای ارتباط با خدای تعالی به روی جهانیان گشوده است، زیرا که آن حضرت با قلبی لبریز از امید و آرزو با خدا راز و نیاز می‌کند و با اظهار ذلّت و خشوع می‌نالد و در برابر عظمت آفریدگار محو می‌شود و همچون مخلصان و تائبان به رحمت او امیدوار گشته و روی دل و تمام مشاعرش را متوجه او می‌سازد، جز او کسی را نمی‌بیند، در درگاه جلالش با خواری و ذلّت و شکستکی ایستاده و با او راز و نیاز می‌کند، چشم امید به عفو و بخشش او دارد و از پیشگاه او طلب آمرزش می‌کند.

رسالة الحقوق

یکی دیگر از آثار قیم و ارزشمند نفس قدسی حضرت زین‌العابدین (علیه‌السلام) که نشانه‌ای بارز بر جامعیت علمی آن امام همام بوده و دلیلی روشن بر اهتمام حضرت به تبیین معارف اصیل اسلامی می‌باشد، نامه‌ای است که حضرت به یکی از اصحاب خود نگارش فرموده‌اند و چون حاوی حقوق عدیده‌ای است که محیط بر انسان است به عنوان رسالة الحقوق شهرت یافته است. برای شناخت ارزش این رساله باید اولا به زمان نگارش آن که عهد حاکمیت دوباره جاهلیت بر بلاد اسلامی به همراه سلطه‌جور حاکمان زورمدار و معاند اموی است، توجه نمود که چگونه در چنین عصری حضرت به بیان یک نظام‌نامه حقوقی و اخلاقی مترقی و جامع می‌پردازند که به تحقیق فراتر از هر عصری و مصری، بر بلندای زمان و تاریخ ایستاده و تا ابدیت، قرین حق و واقعیت می‌باشد. ثانیا آن را با نظامنامه‌های حقوقی و اخلاقی در عصر مدنی و پیشرفت مقایسه نموده تا عظمت آن آشکار شود. در عصری که تمدن خود ساخته بشر مدتی ارائه نظام حقوقی و اخلاقی فراگیر حتی برای حیوانات می‌باشد و با شعارهای تو خالی، چشم و گوش بسیاری از کسانی که از آب گوارای فرهنگ اسلامی بی‌بهره مانده و به سراب فرهنگ مادی غرب و شرق دلخوش نموده‌اند را پر کرده و با کمال تاسف آنها را نسبت به فرهنگ اصیل و غنی و انسان‌ساز اسلام کم توجه و غافل ساخته‌اند. آری در این عصر همه متفکران جهان بشریت جمع شوند و آثار مکتوب خود را ارائه دهند، آنگاه حاصل آن با این رساله شریف که اثر نورانی یک ولی خداست، مقایسه شود تا برتری، جامعیت، واقع‌نگری، اتقان و الهی بودن آن آشکار گردد. برای بحث پیرامون این رساله گرانقدر باید قبل از هر چیز راجع به واژه حق و معانی و اصطلاحات و کاربردهای آن توضیح مختصری ارائه داد، آنگاه به مصادر آن و فهرستی از حقوق مورد بحث در آن اشاره نموده و سپس با دسته‌بندی آنها متن رساله را مورد دقت و بررسی قرار داد. این رساله را عالم بزرگ ثقةالاسلام ثابت بن ابی‌صفیّه معروف به ابوحمزه ثمالی شاگرد امام سجّاد (علیه‌السلام) نقل کرده است، و محدث بزرگ شیخ صدوق و حجّةالاسلام محمّد بن یعقوب کلینی، و حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرّانی در کتاب تحف العقول به سند خویش از وی نقل کرده‌اند.

امام سجاد و حماسه عاشورا

نهضت عظیم عاشورا که با حرکت سیدالشهداء (علیه‌السلام) از مدینه آغاز شد، با ورود حضرت به سرزمین کربلا و محاصره ایشان از طرف دشمن به اوج خود رسید تا اینکه در روز عاشورا منجر به جانفشانی بی‌نظیر اصحاب و یاران امام حسین (علیه‌السلام) و از همه مهم‌تر شهادت خود حضرت گردید. این بخش از نهضت با رهبری سالار شهیدان حضرت امام حسین (علیه‌السلام) به انجام رسید ولی به اینجا خاتمه نیافت و برای به ثمر نشستن و باروری و ثبت در تاریخ، باید تداوم آن از سوی خاندان عصمت و طهارت رهبری می‌شد. به حسب ظاهر رهبری این جریان مبارک توسط بانوی بزرگ اسلام، دخت گرانقدر فاطمه و علی (علیهماالسلام)، حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) انجام شد ولی خود آن حضرت نیز با اشاره و رهنمود امام حی خود حضرت زین‌العابدین (علیه‌السلام) کاروان اسرا و حوادث بعد از واقعه عاشورا را مدیریت می‌فرمود. آری در این میانه رهبری واقعی نهضت عاشورا به دوش مبارک امام سجاد (علیه‌السلام) است که حضرت به بهترین نحو، رسالت تداوم نهضت عاشورا که با جانفشانی پدر و اصحاب آن بزرگوار به وجود آمده بود را به انجام رساند.

خلفای معاصر امام سجاد

امام زین العابدین علیه‌السلام پس از شهادت پدر ارجمندش امام حسین علیه‌السلام به مقام امامت نایل آمد و به مدت ۳۵ سال عهده‌دار مقام عظیم ولایت و امامت شیعیان بود. دوران امامت امام سجاد علیه السلام با زمامداران ذیل معاصر بود: یزید بن معاویه از بنی‌امیه؛ معاویه بن یزید از بنی‌امیه؛ عبدالله بن زبیر از زبیریان؛ مروان بن حکم از بنی‌امیه؛ عبدالملک بن مروان از بنی‌امیه؛ ولید بن عبدالملک از بنی‌امیه. سال های ابتدایی امامت حضرت زین العابدین علیه السلام، سال های پر التهابی در جهان اسلام بود. این سال ها که مصادف با ایام خلافت یزید بن معاویه تا سال های ابتدایی خلافت عبدالملک مروان بود، در مناطقی چون حجاز و عراق شورش های بسیاری به وقوع پیوست. به گونه ای که پس از مرگ یزید، حتی بین خود امویان نیز بر سر خلافت اختلاف افتاده بود. با توجه به سوابق مناسبات علویان با امویان، امام مورد سوءظن شدید امویان بود و کوچکترین حرکتى از ناحیه امام، عواقب وخیمى داشت که طبعا در نظر امام ارزش دست زدن به این اقدامات را نداشته است. مهمترین اصل دینى - سیاسى که امام با استفاده از آن روزگار سیاسى خود را مى‏ گذراند، تقیه بود. سپرى که شیعیان در تاریخ، با استفاده از آن، حیات خویش را تضمین کرده و ائمه علیهم السلام بارها توجه بدان را به شیعه گوشزد کرده‏ اند. اهل سنت به دلیل در اختیار داشتن حکومت، نیازى به تقیه نداشته و تنها براى متهم کردن شیعه، تقیه را از حوزه احکام فقهى مسلّم اسلامى خارج کردند. امام سجّاد علیه السّلام در روایتى فرمود: کسى که امر به معروف و نهى از منکر را ترک گوید، همچون کسى است که کتاب خدا را کنار نهاده و بدان پشت کرده است؛ مگر آنکه در تقیه باشد. از امام پرسیدند: تقیه چیست؟ فرمود: ترس از جبار ستمکار که تعجیل نماید در عقوبت او یا طغیان کند در تعذیب او.[۱۵] امام سجّاد علیه السّلام در شرایط سختى زندگى مى ‏کردند و جز تقیه راه دیگرى نداشت. در روایتى آمده است که کسى بر امام وارد شد و پرسید: چگونه روزگار را مى‌‏گذرانید؟ امام در پاسخ فرمودند: «روزگار را به گونه ‏اى مى ‏گذرانیم که در میان قوم خویش همچون بنى اسرائیل در میان آل فرعون هستیم. فرزندان ما را مى‏ کشند و زنان را به کنیزى مى ‏بردند. مردم با دشنام دادن به بزرگ و سید ما، به دشمنان ما تقرب مى‏ جویند. اگر قریش با داشتن محمد صلّى اللّه علیه وآله بر سایر اعراب فخر مى‏ کند و اگر عربها به دلیل داشتن محمد صلّى اللّه علیه وآله بر عجم فخر مى ‏کنند و آنها نیز چنین فضیلتى را براى عربها و قریش پذیرفته‏ اند، ما اهل بیت مى‏ باید بر قریش برترى داشته و فخر کنیم؛ زیرا محمد صلّى اللّه علیه وآله از میان ما اهل بیت است. اما آنان حق ما را گرفته و هیچ حقى براى ما نمى ‏شناسند. اگر نمى‏ دانى روزگار چگونه مى ‏گذرد، این گونه مى ‏گذرد که گفتیم». ناقل حدیث مى‏ گوید: امام به گونه ‏اى سخن مى ‏گفت که مى‏ خواست کسانى که نزدیک بودند بشنوند. بیشتر دوران امامت امام سجاد علیه السلام، مصادف با خلافت عبدالملک بن مروان و پسرش ولید بود. این ایام اوج قدرت امویان در جهان اسلام بود و اتخاذ هر سیاستی به جز تقیه توسط امام، برابر با نابودی شیعه بود.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم ششم امام سجادع

تاريخ : شنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ | 10:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |