حدیث بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسٍ

الإمامُ الباقرُ عليه السلام :بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسٍ : عَلى الصَّلاةِ ، و الزَّكاةِ ، و الصَّومِ ، والحَجِّ، و الوَلايةِ ، و لَمْ يُنادَ بِشَيْءٍ كَما نُودِيَ بالوَلايةِ .[الكافي : 2 / 18 / 3 .]

امام باقر عليه السلام :اسلام بر پنج پايه استوار است: نماز، زكات، روزه، حج و ولايت؛ و بر هيچ چيز به اندازه ولايت تأكيد نشده است.

الكافي :عنه عليه السلام : بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسَةِ أشْياءَ : عَلى الصَّلاةِ ، و الزَّكاةِ ، و الحَجِّ ، و الصّومِ ، و الوَلايةِ. قالَ زُرارَةُ : فقلتُ : و أيُّ شَيْءٍ مِنْ ذلِكَ أفْضَلُ ؟ فقالَ : الوَلايةُ أفْضَلُ؛ لأنّها مِفْتاحُهُنَّ ، و الوالي هُوَ الدَّليلُ عَلَيْهِنَّ .[الكافي : 2 / 18 /5 .]

الكافى :امام باقر عليه السلام فرمود : اسلام بر پنج چيز استوار است: نماز، زكات، حج، روزه و ولايت. زراره مى گويد: پرسيدم: از ميان آنها كدام برتر است؟ فرمود: ولايت برتر است؛ زيرا ولايت كليد آنهاست و صاحب ولايت، راهنما به سوى آنها مى باشد.

ارکان اسلام

حدیث بُنِیَ الاسلام یا پایه‌های اسلام یا ارکان اسلام به پایه‌های پنج ‌گانه اسلام یعنی نماز، زکات، حج، روزه و ولایت اشاره می‌کند. این احادیث از پیامبراسلام(ص) و امامان شیعه(ع)، در منابع شیعه و اهل سنت آمده است. در بعضی از روایات به جای ولایت، شهادتین ذکر شده و در برخی نیز هر دو باهم آمده است.

در روایات شیعی بر اهمیت ولایت تأکید شده و برتر از سایر ارکان اسلام شمرده شده است. براساس این دسته از احادیث، اسلام به بنا و خانه‌ای تشبیه شده که ارکان پنج‌گانه مذکور ستون‌های اصلی آن هستند که در صورت استواری آنها، بنای اسلام پابرجا بوده و در صورت ویرانی آنها، خانه اسلام ویران خواهد شد.

این روایات از راویانی همچون ابوحَمْزَه ثُمالی، فُضَیْل بن یَسار، زُرَاره بن اَعْیَن، مُفَضَّل بن عُمَر و عبدالله بن عُمَر نقل شده است و بسیاری از آنها از دیدگاه علمای شیعه و اهل سنت صحیح هستند.

متن حدیث

حدیث‌های پایه‌های پنج‌گانه اسلام در منابع روایی با اختلاف از پیامبر اسلام(ص)‌[۱] و امامان شیعه(ع)[۲] نقل شده است.

امام باقر(ع): بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلى‏ خَمْسٍ‏: عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ‏ وَ الْوِلَایَةِ؛ اسلام بر پنج چیز استوار و بنا شده است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت».[۳] در روایتی ولایت رکن اول ذکر شده است.[۴]

بَنَى الْإِسْلَامَ عَلَى خَمْسٍ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاءِ الزَّکاةِ وَ حِجِّ الْبَیتِ وَ صِیامِ شَهْرِ رَمَضَان‏...؛‌ خداوند اسلام را بر پنج چیز بنا کرد: گواهی به اینکه خدایی جز الله نیست و اینکه محمد(ص) بنده و رسول اوست و برپایی نماز، پرداخت زکات، حج و روزه ماه رمضان.». این روایت در منابع اهل سنت از پیامبر(ص)[۵] و در منابع شیعی از امام باقر(ع) [۶] نقل شده است.

امام صادق(ع) در پاسخ عیسى بن سَرِی که از ارکان اسلام پرسیده بود، فرمود: «شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ حَقٌّ فِی الْأَمْوَالِ مِنَ الزَّکاةِ وَ الْوَلَایةُ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَا وَلَایةُ آلِ مُحَمَّدٍ ص‏؛‌ گواهى دادن به یگانگى خدا و اینكه محمد(ص( رسول خداست و اقرار نمودن به آنچه از جانب خدا آورده و اینكه حقی به عنوان زکات در اموالست و ولایتى که خدای عزوجل به آن امر فرموده و آن ولایت آل محمد(ع) است[۷]

امام صادق(ع): «أَثَافِیُّ الْإِسْلَامِ ثَلَاثَةٌ الصَّلَاةُ وَ الزَّکَاةُ وَ الْوَلَایَةُ لَاتَصِحُّ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ إِلَّا بِصَاحِبَتَیْهَا؛ پایه‌های اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت. هیچ یک از اینها بدون همراهی دوتای دیگر صحیح نیست».[۸]

تأکید بر ولایت

در بعضی از روایات شیعی بنی الاسلام، افزوده‌هایی در تأکید بر ولایت آمده است؛‌ از جمله:

وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوِلَایَةِ، فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکُوا هذِهِ يَعْنِي الْوَلَايَةَ؛ آنگونه که به ولایت ندا شده، به چیزی ندا داده نشده است. اما مردم چهار رکن را پذیرفته اند؛ ولی این، یعنی ولایت را رها کرد ه اند»،[۹] ، قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَيُّ شَیْ‏ءٍ مِنْ ذَلِکَ أَفْضَلُ. فَقَالَ: الْوَلَایَةُ أَفْضَلُ...؛ زراره گوید گفتم کدام یک از ارکان پنج‌گانه افضل و برتر است؛ فرمود: ولایت»[۱۰] ، وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ مَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ یَوْمَ الْغَدِیر»[۱۱] ، در برخی روایات بنی الاسلام، به ولایت امام علی(ع) و ائمه(ع) تصریح شده و «وَلَایَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ(ع)» آمده است.[۱۲]

معنا و مراد حدیث

براساس برخی روایات، ارکان و پایه‌های اسلام، آن چیزهایی است که کوتاهی در شناخت و عمل به آنها روا نیست و باعث تباهی دین و پذیرفته نشدن اعمال می‌شود. در مقابل، شناخت آنها و عمل به آنها موجب قبولی اعمال و شایسته بودن دین می‌گردد.[۱۳] از این رو گفته شده در احادیث بنی الاسلام، اسلام به ساختمان و خانه‌ای تشبیه شده که دارای پنج ستون است. همانطور که بنای یک خانه در صورت استواری ستون‌هایش، استوار و در صورت خرابی آنها، ویران می‌شود، بنای اسلام نیز با استواری ستون‌هایش برپا و با خرابی آنها ویران خواهد شد. پس هر کس به ارکان پنچ‌گانه اسلام عمل کند، اسلام او کامل خواهد بود.[۱۴]

ارکان پنج ‌گانه ‌ای که در روایات نام برده شده است، ارکان اصلی ساختمان اسلام هستند[۱۵] و سایر واجبات و مستحبات مکمل آنها به شمار می‌روند.[۱۶]

از نظر علامه مجلسی احتمال دارد ولایت شامل شهادتین نیز باشد و عدم ذکر شهادتین در برخی روایات به جهت وضوح آنها بوده است.[۱۷] وی در توجیه ذکر ولایت که از امور اعتقادی است، با چهار رکن دیگر که از فروعات و عبادات هستند، سه توجیه بیان کرده است: به جهت همراهی با اهل سنت این‌طور بیان شده است؛ مراد از ولایت، محبت و پیروی است؛ مراد از چهار رکن دیگر، اعتقاد به آنهاست که در این صورت از اصول دین و ضروریات مذهب خواهند بود.[۱۸]

آیت الله مکارم شیرازی، کنار هم قرار گرفتن این پنج رکن را به جهت رابطه آنها با هم دانسته و گفته است: نماز ،رابطه خلق با خالق؛ زکات، رابطه خلق با خلق؛ روزه، رابطه انسان با خودش، حج ،رابطه مسلمانان با یکدیگر؛ و ولایت تبیین کننده احکام این ارکان و ضامن اجرای صحیح آنها است.[۱۹]

در برخی از روایات ترتیب ارکان پنج‌گانه به لحاظ اهمیت این گونه بیان شده است: ولایت برترین رکن است؛‌ چون ولایت کلید سایر ارکان است. پس از ولایت، نماز برتر از بقیه است؛‌ زیرا عمود دین است. سپس زکات به جهت همراه بودن نماز در آیات قرآن و نیز به سبب اینکه گناهان را از بین می‌برد،‌ برتر از دو رکن دیگر است. حج و روزه در مرتبه‌های بعدی قرار دارند. [۲۰] برتری ولایت نسبت به سایر ارکان، به این دلیل است که ولایت تحقق‌بخش سایر ارکان است. نماز، روزه، زکات و حج بدون ولایت، همچون نقشی بر کاغذ و مانند نسخه طبیب بدون عمل به آن است.[۲۱]

راویان و اعتبار حدیث

روایات بنی الاسلام از راویانی چون ابوحَمْزه ثُمالی،[۲۲] فُضَیْل بن یَسار ،[۲۳] زُرَاره بن اَعْیَن،[۲۴] و عَبْدالله بن عَجْلَان‏ از امام باقر(ع)[۲۵] و عِیسَى بن السَّرِی،‏[۲۶] و مُفَضَّل بن عُمَر از امام صادق(ع)[۲۷] و عبدالله بن عُمَر از پیامبر(ص)[۲۸] نقل شده است. علامه مجلسی سند برخی از روایات بنی الاسلام مانند روایت عیسی بن سری، زراره و فضیل بن یسار را صحیح و برخی را ضعیف دانسته است.[۲۹] در میان علمای اهل سنت، روایت عبدالله بن عمر افزون بر اینکه در صحیح بخاری[۳۰] و صحیح مسلم[۳۱] آمده است، برخی مانند ترمذی، نسائی و نووی به صحت آن تصریح کرده‌اند.[۳۲]

ارکان اسلام به عقیده شیعه

شیعیان اعتقاد به ارکان را به دو صورت اصول و فروع دین بیان‌می‌کنند. اصول بر مبنای اصول عقیدتی است[۳] و فروع بر مبنای اعمال واجب. اعتقاد به اصول شرط پذیرش دین و مذهب‌اند اما انجام فروع شرط لازم برای مسلمان‌بودن نیست. اصول مذهب شیعه (سه اصل اول اصول دین اسلام) به‌ترتیب از قرار زیرند:[۴][۵] ، توحید: به معنای یگانگی خداوند متعال است. نبوت: به معنای پیامبری محمد بن عبدالله و دیگر پیامبران الهی است. معاد: به معنای آن است که روزی همه مکلفان برای بازخواست و حساب در پیشگاه الهی گرد هم می‌آیند و هر کس به پاداش و کیفر خویش می‌رسد. عدل: به معنای آن است که افعال خداوند متعال از سر دادگری و شایستگی است و به هیچ‌کس ستم نمی‌کند و هر چیزی را در جای خویش نگه می‌دارد و با هر موجودی، چنان‌که شایسته‌است رفتار می‌کند. امامت: بدین معنا که پس از پیامبر اسلام دوازده امام معصوم منصب خلافت و امامت را بر عهده دارند و آنان منصوب خداوند متعال‌اند.

ارکان اسلام به عقیده اهل سنت

اهل سنت ارکان اسلام را در پنج عمل زیر خلاصه می‌دانند، که انجام آن واجب بر هر مسلمانی است:[۱][۲] ، شهادتین: اقرار به دو شهادت به یگانگی خداوند(لا اله الا الله) و نبوت پیامبر اسلام (محمد رسول‌الله) نماز ، روزه ، زکات ، حج

اسماعیلیان به هفت رکن اسلامی زیر معتقدند:[۸] ایمان ، طهارت ، نماز ، زکات ، روزه ، حج ، جهاد

امامت ازاصول مذهب شیعه

اصول مذهب شیعه، باورهای بنیادین مذهب تشیع شامل توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت است. به باور شیعیان، انکار هر کدام از سه اصل نخست (توحید، نبوت و معاد) که اصول دین هستند موجب کفر می‌شود اما باور نداشتن به هر کدام از دو اصل عدل و امامت، موجب خروج از مذهب تشیع می‌گردد نه دین اسلام. قرار گرفتن امامت ذیل اصول دین باعث تمایز شیعه از سایر فرق اسلامی شده و آنان را به همین دلیل امامیه می‌خوانند. همچنین اعتقاد به اصل عدالت، معتزله را نیز از اشاعره متمایز کرده است و باعث نام‌گذاری شیعه و معتزله به عدلیه شده است.

اصول مذهب شیعه، به اصل‌های پنجگانه‌ای(توحید، نبوت، معاد، امامت و عدل)گفته می‌شود[۱] که پایه و اساس مذهب شیعه را تشکیل می‌دهند.[۲] اعتقاد داشتن به همه این اصول، باعث می‌شود فرد شیعه محسوب شود و اعتقاد نداشتن به هر کدام از آنها، او را از مذهب تشیع خارج می‌کند. البته سه اصل توحید، نبوت و معاد از اصول دین هستند که باور نداشتن به هر کدام از آنها موجب کُفر و خروج از دین اسلام نیز می‌گردد.[۳]

اصول اختصاصی شیعه : امامت[۴] و عدل[۵] دو اصل اختصاصی مذهب تشیع هستند:

امامت امامان دوازده گانه

امامت (رهبری جامعه اسلامی و جانشینی حضرت محمد(ص)) منصبی الهی است[۶] و از سوی خدا، دوازده تن از فرزندان پیامبر(ص) به این مقام منصوب شده‌اند.[۷] اسامی امامان به ترتیب امامت چنین است: امام علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع)، امام کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع(، امام هادی(ع)، امام عسکری(ع)، امام مهدی(عج).[۸]

چرایی قرارگرفتن امامت جزو اصول مذهب شیعه

به گفته محمدحسین کاشف‌الغطاء در کتاب اصل الشیعة و اصولها، امامت اصلی است که شیعه را از دیگر فرق اسلامی متمایز می‌کند.[۹] به‌خاطر همین قائلان به امامتِ امامان دوازده‌گانه به امامیه مشهورند[۱۰] و امامت جزو اصول مذهب شیعه قرار گرفته است[۱۱] و کسی که آن را قبول نداشته باشد از دایره تشیع خارج می‌گردد.[۱۲]

چرایی قرار گرفتن عدل جزو اصول مذهب

به گفته مصباح یزدی، فیلسوف شیعه (۱۳۱۳-۱۳۹۹ش)، عدل به خاطر اهمیتی که در علم کلام دارد از اصول مذهب شیعه و معتزله محسوب شده است.[۱۶] همچنین مرتضی مطهری، متفکر شیعه (۱۲۹۸-۱۳۵۸ش)، علت اینکه عدل جزو اصول مذهب شیعه قرار گرفته است را، پیدایش عقایدی همچون انکار آزادی و اختیار انسان در میان مسلمانان می‌دانست که بر اساس آنها کیفر دادن انسانِ مجبور با عدالت خدا سازگار نبود.[۱۷] شیعه و معتزله، مجبور بودنِ انسان را منافی عدل الهی می‌دانستند و به همین خاطر به عدلیه مشهور شدند.[۱۸]

عدل الهی جزو اصول مذهب شیعه

باور به اینکه خداوند چه در نظام تکوین و چه در نظام تشریع به حق رفتار می‌کند و ظلم نمی‌کند.[۱۳] عدلیه(شیعه و معتزله)، حسن و قبح اشیاء را عقلی می‌دانند و معتقدند این‌که خداوند عادل است به این معنا است که او براساس خوب بودن اشیاء عمل می‌کند، و ظلم را به جهت قبیح بودن آن انجام نمی‌دهد.[۱۴] در مقابل، اشاعره معتقدند ملاک عادلانه بودن یک رفتار، عمل خداوند است و هر چه خدا انجام دهد نیکو و عدل است حتی اگر با نگاه انسان‌ها ظلم باشد.[۱۵]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: بنی الاسلام علی خمس

تاريخ : دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | 13:7 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |