در روایات اسلامی به احادیث زیادی در زمینه «نحس و سعد ایام» برخورد میکنیم که بسیاری از آنها، روایات ضعیف میباشند. ولی روایات معتبری نیز وجود دارد که به برخی از این روایات معتبر اشاره میشود.
از امیرمؤمنان درباره روز «چهارشنبه» و فال بدی که به آن میزند و سنگینی آن و اینکه منظور کدام چهارشنبه است، سؤال شد، حضرت فرمود: «چهارشنبه آخر ماه است که در محاق اتفاق افتد، و در همین روز «قابیل» برادرش «هابیل» را کشت... و خداوند در این روز چهارشنبه تندباد را بر قوم عاد فرستاد». [۱۲] [۱۳]
ازاینرو بسیاری از مفسران به پیروی از روایات، آخرین چهارشنبه هر ماه را روز نحس میدانند و از آن به «اربعاء لاتدور» تعبیر میکنند و یعنی چهارشنبهای که تکرار نمیشود.
در بعضی دیگر از روایات میخوانیم که روز اول ماه روز سعد و مبارکی است؛ چراکه آدم در آن آفریده شد و همچنین روز ۲۶؛ چراکه خداوند دریا را برای موسی شکافت. [۱۴] [۱۵] [۱۶]
امام صادق (علیهالسلام) درباره نوروز فرمود: «روز مبارکی است که کشتی نوح بر جودی قرار گرفت و جبرئیل بر پیامبر اسلام نازل شد، و روزی است که علی (علیهالسلام) بر دوش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ـ رفت بتهای کعبه را شکست و داستان غدیر خم مصادف با نوروز بود». [۱۷]
تذکر این نکته لازم است که: افراط عده ای در مسئله سعد و نحس بودن ایام به اندازهای است که به هر کار میخواهند دست بزنند، به سراغ سعد و نحس ایام میروند. این درست نیست؛ بلکه باید عوامل شکستها و پیروزیها را بررسی نمود و از تجربیات گرانبهای دیگران استفاده کرد، نه اینکه گناه همه شکستها را به گردن شومی ایام انداخت و رمز پیروزیها را در نیکی ایام جستوجو نمود. علل این امر را میتوان چند چیز دانست:
مفهومشناسی
نحس به نامبارک، نافرجام، شوم، و ضد سَعد معنا شده است.[۱] و اصل آن را سرخشدن افق مانند شعله آتش بدون دود یا مس گداخته دانستهاند.[۲] و روزهای نحس، به روزهایی گفته میشود که در آن غیر از بدی و شر حادثهای رخ نمیدهد و کارهای انسان یا نوع خاصی از آنها برکت ندارد و روزهای سَعد(خجسته و با برکت) نقطه مقابل آن است..[۳]
کلمه نحس دو بار در قرآن کریم درباره قوم عاد بکار برده شده است. در نوزدهمین آیه سوره قمر آمده است: «ما بر [سر] آنان در روز شومی، به طور مداوم، تندبادی توفنده فرستادیم» و در آیه شانزدهم سوره فصلت نیز خداوند اشاره به عذابی رسواکننده در روزهایی نحس برای قوم عاد میکند در حالی که عذاب آخرت را برای آنان بسیار رسواکنندهتر میداند.
در منابع حدیثی شیعه نیز روایات زیادی درباره نحوست روزهای هفته مانند دوشنبه و چهارشنبه و ماههای عربی، فارسی یا رومی آمده است.[۴] ولی بیشتر این روایات را به دلیل نداشتن سند و مرفوعه و یا مرسلبودن[۵] یا به دلیل آمیختهشدن با روایات جعلی و خرافی تضعیف کردهاند و تنها بعضی از آنها را دارای سند معتبر میدانند.[۶]
علت توصیف روزها به نحوست
درباره چرایی توصیف روزهای هفته یا ماهها به نحوست، در روایات چند علت ذکر شده است:
در بسیاری از روایات علت اتصاف بعضی روزها به نحوست، بروز مکرر حوادث ناگوار در آن بوده است مانند رحلت پیامبر(ص)، شهادت حضرت امام حسین(ع)، انداختن حضرت ابراهیم(ع) در آتش و نزول عذاب الهی بر اقوام مختلف. در چنین روایاتی منظور از نحس شمردن روز، توجه دادن مخاطبان به حوادثی است که در آن روز اتفاق افتاده تا از کارهای موجب عذاب دوری کنند.[۹] در این روزها نگه داشتن حرمت اشخاصی که به آنها مصیبت وارد شده مورد تأکید قرا گرفته و توصیه به ترک کارهای معمول و چشمپوشیدن از لذتها شده است.[۱۰]
ایجاد روحیه توسل و توجه به خداوند و استمداد از پروردگار، برای در امان ماندن از روزهایی که نام نحس بر آن گذارده شده است.[۱۱] در بعضی از روایات دادن صدقه، خواندن دعا و قرآن، توکل بر ذات الهی و استمداد از لطف او را در این روزها مورد تاکید قرار دادهاند.[۱۲]
علامه طباطبایی بعد از نقل روایتی از امام هادی(ع( [یادداشت ۱] معتقد است در نحوست روزها تنها فال بد زدن مردم ملاک است زیرا تفال یا تطیر)فال بد زدن) دارای اثر بر زندگی افراد است و این روایات درصدد نجاتدادن مردم از شر خرافات هستند.[۱۳] بنابر نظر دیگران نیز بروز حوادث ناگوار برای انسان در بعضی از روزها کفاره اعمال نادرست خود انسان است و روزها ارتباط و تأثیر مستقیمی در بروز آن حوادث ندارند.[۱۴]
در فرهنگ عامه
در میان رسوم و آداب مربوط به هر قوم، ملت و کشوری برخی از روزهای سال بهعنوان روز نحس به شمار میآید. مثلا روز سیزدهم فروردین میان ایرانیان به عنوان یکروز نحس محسوب میشود.[۱۵] در این روز مردم دست از کارها میکشند و به دامن طبیعت رفته با انجام کارهایی مانند سبزه به رود انداختن، گره زدن سبزه، پختن غذاهای گوناگون و... روز خود را سپری میکنند.[۱۶] بعضی از مردم هم با استناد به روایتی از پیامبر اسلام، ماه صفر را شوم قلمداد کرده، پایان آن را به یکدیگر تبریک گفته، آمدن ماه ربیع را جشن میگیرند.[۱۷] در حالی که این روایت در کتب روایی به عبارتی متفاوت در تجلیل از شخصیت اباذر غفاری آمده است و ارتباطی با نحوست ماه صفر ندارد.[۱۸]
توجه به این نکته که غالباً حوادث جنبه کفاره اعمال نادرست خود انسان است و ایام تأثیر مستقیم ندارد؛ بلکه ایام را میتوان با توبه، و استغفار به روزهای مبارک و سعد تبدیل نمود.
یکی از یاران امام دهم، علی الهادی (علیهالسلام) میگوید: «خدمت حضرت رسیدم؛ در حالی که در مسیر، انگشتم مجروح شده بود. سواری از کنارم گذشت و به شانه من صدمه زد و در وسط جمعیت گرفتار شدم و لباسم را پاره کردند، گفتم: خدا مرا از شر تو ای روز حفظ کند، عجب روز شومی هستی! امام فرمود: با ما ارتباط داری و چنین میگویی؟ و روز را که گناهی ندارد، گناهکار میشماری؟ آن مرد میگوید: از شنیدن این سخن به هوش آمدم و به خطای خود پی بردم، عرض کردم ای مولای من! استغفار میکنم و از خدا آمرزش میطلبم، حضرت افزود: روزها چه گناهی دارد که شما آنها را شوم میدانید؟ در حالی که کیفر اعمال شما در این روزها دامانتان را گرفته است؟ شوم دانستن ایام برای تو فایدهای ندارد، آیا نمیدانی که خداوند ثواب و عقاب میدهد و جزای اعمال را در این سرا و سرای دیگر خواهد داد؛ سپس افزود: دیگر این عمل را تکرار مکن... .[۲۵]
سعد و نحس بودن ایام
به نظر علامه طباطبایی نفی سعد و نحس بودن، به واقع نزدیکتر است. با این حال برخی درباره مسئله سعد و نحس بودن ایام به اندازهای راه افراط را پوییدهاند که به هر کاری که میخواهند دست بزنند، پیش از همه چیز به سراغ سعد و نحس ایام میروند و در عمل از بسیاری فعالیتها باز میمانند و فرصتهای طلایی را از دست میدهند و به جای بررسی عوامل شکست یا پیروزی خود، گناه و موفقیت خود را به گردن شومی ایام یا میمون بودن آنها میاندازد. این یک نوع فرار از حقیقت، افراط در مسئله و توضیح خرافی حوادث زندگی است که باید از آن بهشدت پرهیز کرد.
همچنین مسئله توجه به سعد و نحس بودن ایام، افزون بر اینکه انسان را به یک سلسله حوادث تاریخی آموزنده رهنمون میشود، عاملی است برای توسل و توجه به ساحت قدس الهی، و استمداد از ذات پاک پروردگار. لذا در روایات متعددی میخوانیم در روزهایی که نام نحس بر آن گذارده شده، میتوانید با دادن صدقه و با خواندن دعا و استمداد از لطف خداوند و قرائت بعضی آیات قرآن، و توکل بر ذات پاک او، به دنبال کارها بروید و پیروز و موفق باشید.
أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ
سعد و نحس ایّام: در ميان مردم معمول است كه بعضى از روزها را روز سعد و مبارک و بعضى را روز شوم و نحس مىشمرند. [۳] [۴] [۵] [۶] [۷] [۸]
هرچند در تعيين آن اختلاف بسيار است.
سخن اينجاست كه اين اعتقاد عمومى تا چه حد در اسلام پذيرفته شده و يا از اسلام گرفته شده است.
البته اين از نظر عقل محال نيست كه اجزاى زمان با يكديگر تفاوت داشته باشند.
بعضى داراى ويژگیهاى نحوست و بعضى ويژگیهاى ضد آن، هرچند از نظر استدلال عقلى راهى براى اثبات يا نفى چنين مطلبى در اختيار نداريم، همين اندازه مىگوييم ممكن است ولى از نظر عقل ثابت نيست.
بنابراين اگر دلايل شرعى از طريق وحى كه افقهاى وسيعترى را روشن مىسازد بر اين معنى در دست داشته باشيم قبول آن نه تنها بىمانع، بلكه لازم است. [۹]
روزهای نَحْس یا ایام نَحِسات روزهای نامبارک و شومی است که در آن غیر از بدی و شر حادثهای رخ ندهد. در قرآن کریم دو بار درباره قوم عاد بکار برده شده و در روایات نیز بعضی از روزها به نحوست متصف شدهاند. مفسران درباره توصیف روزها به نُحوست، اختلاف نظر دارند و دلیل آن را بروز مکرر اتفاقات ناگوار در آن روزها، ایجاد روحیه توسل به خداوند و کیفر اعمال انسان دانستهاند.
مراد از سعد و نحس بودن ایام - استناد به آیات - استناد به روایات - دیدگاه عقل و سعد و نحس بودن زمانها - اثر عوامل خارجی - بررسی محتوای آیات - نحوست ایام - مبارک بودن ایام -
بررسی محتوای روایات - پیوند سعد و نحس بودن روزها با برخی حوادث - منع نسبت دادن نحوست به روزها - راهکارها برای رفع نحوست - جمعبندی روایات - اثر حوادث سازنده و مخرب بر روزها - نحوست و تقیه - دیدگاه علامه طباطبایی - وابسته بودن اثر روزها به خداوند - نتیجه بحث - افراط در سعد و نحس بودن ایام - توسل به ساحت الهی و استمداد از ذات خداوند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: چهارشنبه سوری