شب قدر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾ به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾ تو چه می دانی شب قدر چیست؟ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾ شب قدر، بهتر از هزار ماه است. تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾ فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای [تقدیر و تنظیم] هر کاری نازل می شوند. سَلَامٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾ این شب تا برآمدن سپیده دم [سراسر] سلام و رحمت است.
محتوای سوره قدر
محتوای کلی سوره قدر درباره نزول قرآن در شب قدر، بیان عظمت شب قدر (که از هزار ماه بالاتر است)، نزول فرشتگان و رقم زدن سرنوشت انسانها و اشاره به برکات این شب است.[۵]بنابر نظر مفسران برتری شب قدر از هزار ماه از نظر عبادت است زیرا غرض قرآن نزدیک ساختن بندگان به خداوند است بر این اساس زنده نگهداشتن شب قدر با عبادت از عبادت در هزار ماه بهتر است.[۶]
شأن نزول
درباره شأن نزول سوره قدر آمدهاست روزی پیامبر(ص) داستان مردی از بنیاسرائیل را برای اصحاب خود حکایت کرد که هزار ماه در راه خدا لباس رزم پوشیده بود. اصحاب از این داستان اظهار شگفتی کردند و پس از آن خدا سوره قدر را نازل کرد که احیای شب قدر از هزار ماه پوشیدن لباس رزم در راه خدا برتر است.[۸]
استدلال به سوره قدر بر وجود امام مهدی(عج)
بر پایه روایاتی که از پیامبر(ص) و امامان(ع) در الکافی نقل شده است، فرشتگان الهی در شب قدر بر جانشینان رسول خدا (امامان شیعه) نازل میشوند. بر اساس این روایات، نزول فرشتگان در شب قدر مختص به زمان پیامبر(ص) نیست و پس از رحلت او نیز فرشتگان بر امام معصوم نازل میشوند.[۹] شیعیان با استناد به سوره قدر، بر وجود و زنده بودن امام مهدی(عج) استدلال میکنند؛ زیرا نزول فرشتگان نیازمند وجود حجت الهی در هر زمان است. این آموزه نشان میدهد که زمین هیچگاه از امام معصوم خالی نمیماند و وجود ایشان تا روز قیامت ضروری است.[۱۰]
منظور از امر و روح چیست؟
علامه طباطبایی در تفسیر آیه «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»[۱۱] دو احتمال مطرح کرده است:
امر به معنای عالم امر: در این صورت، فرشتگان و روح به اذن پروردگار در شب قدر نازل میشوند و هر امر الهی را اجرا میکنند.
امر به معنای حوادث آینده: در این صورت، فرشتگان و روح برای تدبیر و تنظیم تمام امور و حوادثی که قرار است در آینده اتفاق بیفتد، نازل میشوند.[۱۲]
ابنعربی در تفسیر خود «مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» را به معنای معرفت وجود و هستی، ذات و صفات، خواص، احکام، احوال، تدبیر و تسخیر تمام اشیاء دانسته است.[۱۳]
منظور از روح
درباره مراد از روح در آیه ۴ سوره قدر سه دیدگاه اصلی مطرح شده است: برخی معتقدند روح اشاره به جبرئیل، فرشته وحی، دارد؛ برخی دیگر با استناد به آیه «وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا»،[۱۴] روح را به معنای وحی الهی تفسیر میکنند؛ و دیدگاه سوم، بر اساس روایتی از امام صادق(ع) ، روح را موجودی بزرگتر و برتر از فرشتگان میداند.[۱۵]
قدر» به معنای اندازه، سنجش و ارزش است.
در این سوره ، از شب ارزش آفرینی، اندازه گیری و مقدرات انسان سخن به میان آمده است؛ شبی که از هزارماه برتر است و در یکی از شبهای ماه رمضان 19 21 یا ۲۳ قرار دارد و قرآن در آن نازل شده است؛ شب اتصال مطلق میان زمین و ملکوت اعلی و فرودآمدن ملائکه و روح از آسمان و شب سلامت است.
امام خمینی در بیان محتوا و حقیقت شب قدر، معتقد است، شب قدر، شب نزول فرشتگان، نزول وحی و وصال پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم(است[۱] و معتقد است برای هر شیء در این عالم، حقیقت و ملکوت غیبی است و از مراتب قوس نزول عالم به اعتبار پنهان شدن خورشید حقیقت (یعنی حق تعالی) در افق تعینات خلقی به «لیل» و از مراتب قوس صعود به اعتبار طلوع خورشید از آن به «یوم» تعبیر میکند.[۲] [۳] ایشان قوس نزول را «لیلة القدر محمدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قوس صعود را «یوم القیامه احمدی (صلی لله علیه آله وسلّم)مینامند، زیرا این دو قوس عالم، امتداد نور فیض منبسط و حقیقت محمدی است که نخستین تعین اسم اعظم الله میباشد و همه تعینات ظهور این حقیقت میباشند و از آن جا که در نظر وحدت، عالم بیش از یک شب و روز نیست؛ از این رو شب قدر محمدی و روز قیامت احمدی یکی بیش نیست و کسی که این حقیقت در او پیاده شود، همیشه شب قدر و روز قیامت برای او محقق است، [۴]
بر این اساس شب قدر، شبی است که خورشید حقیقت با همه اسما و صفات خود در بنیه و تعین انسان کامل غروب میکند، از اینرو انسان کامل، منطبق بر شب قدر است و فجر لیلة القدر، وقتی است که شمس حقیقت در روز قیامت از پس پرده تعینات خارج شود.[۵]
امام خمینی در سوره قدر دو احتمال برای روح ذکر میکند: مراد از روح، روح الامین و جبرئیل است یا مراد روح اعظم است. این روح به اعتبار اینکه قلم تدوین در عالم وجود است، قلم اعلی و به اعتبار اینکه همه حقایق در آن جمع است، عقل اول میباشد. به اعتقاد امام خمینی طبق برخی روایات روح اعظم با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود و با ائمه (علیهمالسّلام) نیز هست و این روح اعظم از فرشتگان میباشد.[۶] [۷]
لیلةالقدر، شب نزول قرآن و فرشتگان و تعیین مقدرات.
«شب قدر» شب نزول قرآن بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و شبی است که مطابق با سوره قدر از هزار ماه برتر است. بر اساس روایات در این شب، تقدیر یک ساله افراد مشخص می گردد. در تعالیم اسلام و در کلام معصومین علیهم السلام، یک شب خاص به عنوان شب قدر معرفی نشده، بلکه یکی از شب های نوزدهم، بیست و یکم و یا بیست و سوم ماه مبارک رمضان شب قدر دانسته شده است. در روایات به احیاء (شب زندهداری) شبهای قدر سفارش زیادی شده و اعمالی برای این شبها تعیین گردیده است.
فضیلت و ویژگیها
قرآن کریم شب قدر را برتر از هزار ماه میشمارد.[۴۵] در برخی روایات نیز عمل در شب قدر برتر از هزار ماه شمرده شده است.[۴۶] امامخمینی همانند دیگر مفسران،[۴۷] در تفسیر برتری شب قدر از هزار ماه، به برخی روایات در این زمینه مانند روایاتی که هزار ماه را با مدت سلطنت بنیامیه تطبیق کرده،[۴۸] اشاره میکند[۴۹] و از آنجاکه اهتمام ایشان در تفسیر، بیشتر متوجه معانی باطنی آیات است، تفسیر تأویلی برخی اهل معرفت[۵۰] را مبنی بر اینکه مراد از شب قدر، انسان کامل و مراد از هزار ماه، انواع موجودات است، بیان کرده و خود، تأویل دیگری از آیه ارائه میکند. ایشان شب قدر را مظهر اسم اعظم(تعیّن محمدیه) میداند و معتقد است مراد از هزار ماه، مظهر اسمای دیگر الهی است؛ زیرا اسم اعظم مشتمل بر همه اسمای الهی است؛ از اینرو لیلةالقدر نیز برتر از هزار ماه شمرده شده و این بدان سبب است که خداوند هزار و یک اسم دارد که یکی از آنها اسم مستأثر در علم غیب شمرده میشود و شب قدر محمدی(ص) نیز همان اسم مستأثر و پنهان است؛ از اینرو آگاهی بر اسم مستأثر، تنها برای خداوند و خاتم پیامبران(ص) امکانپذیر است.[۵۱] امامخمینی ماه رمضان را جلوه شب قدر میداند که تمام حقایق و معانی در آن جمع است[۵۲] و تمام سعادت عالم در آن شب نازل شده است.[۵۳]
ازجمله معارفی که از برخی روایات درباره سوره قدر به دست میآید، نسبتی است که میان این شب با اهلبیت(ع) برقرار است؛[۵۴] زیرا نزول فرشتگان به امر الهی و تقدیر امور در شب قدر ـ به اتفاق مسلمانان ـ در هر سال استمرار دارد و این نزول، بر شخصی است که شایستگی این را دارد که محل نزول فرشتگان قرار گیرد. این شخص نمیتواند کسی جز ولیّ امر معصوم(ع) در هر دورهای باشد.[۵۵]
امامخمینی تفسیر آیه «سَلاَمٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ»[۵۶] را نیز سلامت اولیای کامل از تصرفات شیاطین در این شب میداند که آغاز آن، از ابتدای عالم طبیعت تا مطلعالفجر روز قیامت است و این مطلب، بیان و تقریر دیگری از عصمت امامان(ع) است.[۵۷] ایشان در بیان دیگری از این آیه، سلامت را سلامت انسان کامل از آغاز ورود در حجابهای خلقی میداند که برای ولی مطلق لیلةالقدر است تا زمان طلوع فجر مطلق، یعنی زمان کناررفتن این حجابها و رسیدن او به مقام قاب قوسین است.[۵۸]
اهمیت شب قدر
شب قدر آن شبى است که در طول سال، شبى به فضلیت آن یافت نمىشود و عمل در این شب از عمل در طول هزار ماه بهتر است و تقدیر امور سال در این شب صورت مىگیرد و فرشتگان و روح که اعظم فرشتگان الهى است، در این شب به اذن پروردگار به زمین فرود مىآیند و به محضر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مىرسند و آنچه را که براى هر فرد مقدّر شده بر آن حضرت عرضه مىدارند. در اهمیت شب قدر همین بس که خداوند در سوره قدر در وصف آن می فرماید: «خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ»؛ از هزار ماه برتر است.
مسائلی بر قدر و منزلت این شب افزوده است، از جمله:
نزول قرآن
نزول جامع ترین، کامل ترین و ماندگارترین کتاب الهی بر عظمت و منزلت شب قدر افزوده است. قرآن کریم خود می گوید: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»؛[۱] ماه مبارک رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل شده است.
اما در چه شبی از شبهای آن ماه، قرآن نازل شده است؟ آیه دیگر بیان می کند که «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیلَةٍ مُّبَارَکةٍ»[۲]؛ به راستی، آن [قرآن] را در شبی پربرکت نازل کردیم.
و این شب مبارک را در سوره قدر مشخص فرموده که «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ»[۳]؛ به حقیقت ما آن [قرآن] را در شب قدر فرود آوردیم.
پس باید گفت: نزول قرآن در چنین شبی بر عظمت آن می افزاید. این نکته را هم اضافه کنیم که این نزول، نزول دفعی است بر قلب رسول گرامی اسلام، نه نزول تدریجی که آغاز آن با آغاز بعثت یعنی بیست و هفتم رجب همراه است.
نزول قرآن
برخی از اندیشمندان، نزول قرآن بر پیامبر(ص) را به دو گونه دفعی و تدریجی میدانند.[۵۹] از ویژگیهای شب قدر، نزول دفعی قرآن بر پیامبر اکرم(ص) در آن است؛ چنانکه در مدت ۲۳ سال به صورت تدریجی بر پیامبر(ص) نازل شده است.[۶۰]
به اعتقاد امامخمینی چگونگی نزول قرآن و حقیقت آن، یکی از اسرار معارف الهی است که جز پیامبر اسلام(ص) و اولیایی که به کمک ایشان به این حقایق دست مییابند، کسی توانایی درک آن را ندارد و این از اموری نیست که با ریاضت و شهود بتوان به آن دست یافت.[۶۱] ایشان با استناد به برخی روایات[۶۲] نزول قرآن بر پیامبر(ص) را به صورت دفعی در بیت معمور و به صورت تدریجی در طول ۲۳ سال دعوت ایشان در مکه و مدینه میداند[۶۳] و معتقد است خداوند در شب قدر، درِ رحمت خویش را به روی موجودات گشود، و با نزول قرآن، تمام اسما و صفات را به صورت جمعی و یکباره از طریق انسان کامل در دسترس بشر گذاشته است.[۶۴]. ایشان با بیان شاهدی از کلام ملاصدرا[۶۵] بر این نکته تأکید دارد که حقیقت قرآن با هفتاد هزار حجاب از عالم غیب نازل شده و به صورت الفاظ درآمده تا قلوب انسانی تاب تحمل آن را داشته باشد.[۶۶]
امامخمینی همانند استاد خود شاهآبادی[۶۷] با تحلیلی عرفانی، مراتب نزول قرآن را هفت مرتبه میشمارد و آن را منطبق بر مراتب هفتگانه عالم میداند و معتقد است برای قرآن، حقیقتی است که از شئون و حقایق علمی در حضرت واحدیت شمرده میشود؛ این حقیقت غیبی در هر نشئه از نشئاتِ هفتگانه عالم، ظهور و بروزی دارد و رسول خدا(ص) در هر نشئهای از این نشئات ـ به گونهای مناسب آن نشئه ـ آن را ادراک میکند و ممکن است مفاد برخی روایات را که قرآن بر هفت حرف نازل شده است،[۶۸] بر همین معنا حمل کرد.[۶۹] ایشان در تعیین این منازل هفتگانه، بیانی متفاوت با استاد خود دارد. شاهآبادی این منازل را مرتبه هویت غیبی حق، مرتبه فنای حضرت، مرتبه بقای بعد از فنا، مرتبه عقل بسیط، مرتبه عقل تفصیلی و مرتبه وهم، مرتبه خیال آن حضرت و در نهایت مرتبه الفاظ و صوت میداند؛[۷۰] ولی امامخمینی این منازل را حضرت علمیه، حضرت اعیان ثابته، حضرت اقلام، حضرت الواح، حضرت مثال، حس مشترک و شهادت مطلقه معرفی میکند.[۷۱]
امامخمینی نزول قرآن را از امور مهمی میداند که غایت و هدف بعثت را تشکیل میدهد و انگیزه این نزول، در دسترس قرارگرفتن حقایق آن برای مردم است که هر کس به اندازه وسعت وجودی خویش از آن بهره میبرد.[۷۲] به باور ایشان پیامبران الهی(ع)، وحی را پیش از نزول آن توسط جبرئیل(ع) ، شهود میکنند و در مراحل بعد، با تنزل به مراحل پایینتر، حقایق وحی را در عوالم پایینتر مشاهده میکنند. ایشان مشاهده و شهود پیامبران(ع) را از قسم سفر سوم و چهارم از اسفار اربعه در منازل سالکان میداند که سالک در سیر الیالله و فیالله به مقام فنا رسیده و با رجوع به خلق، وظیفه تکمیل بندگان و سعادت آنها را بر عهده میگیرد. در این مرحله است که به مقام نبوت میرسد. اگرچه به اعتقاد ایشان، شهود انبیا(ع) در شرایع گوناگون، متفاوت است و به مظهریت آنها از اسمای الهی و غلبه آن اسم بر آنها بر میگردد.[۷۳]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روزه و مـاه مـبـارک رمـضـان